📕📗📘 مرجع شعر📘📗📕

اشعار شعرا را در این وبلاگ دنبال کنید

صفحه اصلی بلاگ راسخون فروشگاه راسخون تماس با من

غزلیات نعمت‌الله - غزل شمارهٔ ۱۳۵۱

چشم عالم روشن است از نور او

ناظر او نیست جز منظور او

او ظهوری کرد و ما پیدا شدیم

غیر او خود نیست این مشهور او

در ولایت ما حکومت می کنیم

حاکمیم از حکم در منشور او

ای که گوئی خواجه دستوری خوشست

من ندانم غیر او دستور او

آفتابی می کند پنهان به ابر

لاجرم پیدا بود مستور او

در دل ما عشق جانان جان ماست

جنت اعلی تو را و حور او

نعمت الله نور چشم عالم است

روشنست از دیدهٔ ما نور او

 


ادامه مطلب
[ پنج شنبه 20 آبان 1395  ] [ 3:19 PM ] [ عاشق شعر ] [ نظرات(0) ]

غزلیات نعمت‌الله - غزل شمارهٔ ۱۳۵۲

بستیم کمر به خدمت او

رفتیم روان به حضرت او

چیزی که تو را به او رساند

آن نیست به جز محبت او

عالم چو وجود یافت از وی

مرحوم بود به رحمت او

منعم چو به نعمت خدائی

منعم باشی به نعمت او

هر بندهٔ صادقی که بینی

جان داده برای خدمت او

او داده به ما هر آنچه داریم

داریم هزار منت او

مائیم و حضور نعمت الله

خوشوقت به یمن همت او

 


ادامه مطلب
[ پنج شنبه 20 آبان 1395  ] [ 3:19 PM ] [ عاشق شعر ] [ نظرات(0) ]

غزلیات نعمت‌الله - غزل شمارهٔ ۱۳۵۳

عاشق ارخواهد حدیث از عشق جانان گو بگو

بیدلی گر باز گوید قصهٔ جان گو بگو

نالهٔ دلسوز ما چون عالمی بشنیده اند

بلبل نالان رموزی در گلستان گو بگو

عاشق و مستیم و با بلقیس خود در صحبتیم

هدهد ار گوید حکایت با سلیمان گو بگو

ساقی خمخانهٔ دل ساغر می گو بیار

مطرب عشاق جان دستان مستان گو بگو

دست دل دردامن زلفش زن و ما را مپرس

مو به مو احوال این جمع پریشان گو بگو

ما مرید پیر خماریم و مست جام عشق

در حق ما هر چه گوید عقل نادان گو بگو

نعمت الله از کتاب الله گو عشری بخوان

میر مستان جهان اسرار مستان گو بگو

 


ادامه مطلب
[ پنج شنبه 20 آبان 1395  ] [ 3:19 PM ] [ عاشق شعر ] [ نظرات(0) ]

غزلیات نعمت‌الله - غزل شمارهٔ ۱۳۵۴

شاهبازی چو نعمت الله کو

دلنوازی چو نعمت الله کو

دل خلقی تمام غارت کرد

ترکتازی چو نعمت الله کو

در همه بارگاه محمودی

یک ایازی چو نعمت الله کو

ساز عالم به ذوق خوش بنواخت

کارسازی چو نعمت الله کو

در همه کائنات گردیدیم

پاکبازی چو نعمت الله کو

رند سرمست نو نیاز بسیست

نو نیازی چو نعمت الله کو

سر نهاده به پای سید خود

سرفرازی چو نعمت الله کو

 


ادامه مطلب
[ پنج شنبه 20 آبان 1395  ] [ 3:19 PM ] [ عاشق شعر ] [ نظرات(0) ]

غزلیات نعمت‌الله - غزل شمارهٔ ۱۳۵۵

غیر ما در بحر ما از ما مجو

عین ما می جو تو از دریا و جو

در دو عالم آن یکی را می نگر

سر آن یک پیش هر یک را مگو

آینه بردار تا بینی عیان

یار تو با تو نشسته روبرو

دست بگشا دامن خود را بگیر

هر چه می خواهی ز خود آن را بجو

موج دریائیم در بحر محیط

آبروی ما روان شد سو به سو

جام می در دور می گردد مدام

گه صراحی می نماید گه سبو

بنده و سید دو نام و یک وجود

یک حقیقت در عبارت ما و تو

 


ادامه مطلب
[ پنج شنبه 20 آبان 1395  ] [ 3:19 PM ] [ عاشق شعر ] [ نظرات(0) ]

غزلیات نعمت‌الله - غزل شمارهٔ ۱۳۵۶

تا نفرماید بگو بشنو ز من آن را مگو

جان به جانان ده ولیکن سر جانان را مگو

گر به کفر زلف او ایمان نداری همچو ما

دم مزن گر مؤمنی ای یار من آن را مگو

آب چشم ما به هر سو رو نهاده می رود

خوش درین دریا نشین و وصف یاران را مگو

ذوق ما داری بیا با جام می یک دم برآر

پیش می خواران مرو اسرار مستان را مگو

نعمت الله را بجو و حال خود با او بگو

هرچه فرماید بدان و راز سلطان را مگو

 


ادامه مطلب
[ پنج شنبه 20 آبان 1395  ] [ 3:19 PM ] [ عاشق شعر ] [ نظرات(0) ]

غزلیات نعمت‌الله - غزل شمارهٔ ۱۳۵۷

برو ای عقل بس محال مگو

بگذر از دهر و از خیال مگو

سر آبی تو از سراب مپرس

عین بحری سخن ز آل مگو

با حریفان مست مجلس ما

جز حدیث می زلال مگو

سخن از دیده گو اگر گوئی

خبر از حال گو ز قال مگو

از همه رو جمال سید بین

دم مزن سِر ذوالجلال مگو

 


ادامه مطلب
[ پنج شنبه 20 آبان 1395  ] [ 3:19 PM ] [ عاشق شعر ] [ نظرات(0) ]

غزلیات نعمت‌الله - غزل شمارهٔ ۱۳۵۸

جان عاشق نجوید الا هو

دل عاشق نپوید الا هو

غنچهٔ شاخ گلشن لاهوت

هیچ بلبل نبوید الا هو

منی ما به آب رحمت خویش

هیچ راحِم نشوید الا هو

من کیم تا زبان من گوید

سخن از من نگوید الا هو

مست عاشق نخواهد الا دوست

نعمت الله نگوید الا هو

 


ادامه مطلب
[ پنج شنبه 20 آبان 1395  ] [ 3:19 PM ] [ عاشق شعر ] [ نظرات(0) ]

غزلیات نعمت‌الله - غزل شمارهٔ ۱۳۵۹

به هرحسنی که می بینم جمالش می نماید رو

به معنی دو یکی یابم به صورت گر چه باشد دو

به من گر شاهد معنی نماید رو به صد صورت

به صد صورت مرا حسنی نماید روی او نیکو

بیا تو آینه بردار و روی خود در آن بنما

که تمثال جمال او شود روشن به چشم تو

اگر در خواب و بیداری وگر مستی و هشیاری

خیالش نقش می بندم نمی باشم دمی با او

تو لطف ساقی ما بین که هر دم می دهد جامی

در آنجا از صفای می به رندان می نماید رو

بیا ای مطرب خوشخوان که شعری گفته ام خوش خوش

قبولش کن ز من قولی برو صورت خوشی می گو

بسی رندان و سرمستان که دیدی یا شنیدستی

ولیکن در همه عالم یکی چون نعمت الله کو

 


ادامه مطلب
[ پنج شنبه 20 آبان 1395  ] [ 3:19 PM ] [ عاشق شعر ] [ نظرات(0) ]

غزلیات نعمت‌الله - غزل شمارهٔ ۱۳۶۰

دو سخن می شنو یکی می گو

سخن او بگو ولی با او

سخن یار اگر چه بسیار است

بشنو از دوستان سخن کم گو

قدمی نه به بحر ما با ما

عین ما را به عین ما می جو

تو چنین غافل و به خود مشغول

لحظه ای نیست حضرتش بی تو

باش یکتا و از دوئی بگذر

با دو رو کی یکی شود یک رو

در خم می نشین و غسلی کن

خرقهٔ خود به جام می می شو

نعمت الله مدام می گوید

وحده لا اله الا هو

 


ادامه مطلب
[ پنج شنبه 20 آبان 1395  ] [ 3:19 PM ] [ عاشق شعر ] [ نظرات(0) ]
.: تعداد کل صفحات 122 :. 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 >

درباره وبلاگ



نویسندگان

  عاشق شعر

آرشیو ماهانه

مرداد 1395
آبان 1395
اردیبهشت 1395
بهمن 1395
خرداد 1395
آذر 1395
اسفند 1395
شهریور 1395
مهر 1395
فروردین 1395
دی 1395
تیر 1395

آرشیو موضوعی

رضی‌الدین آرتیمانی
ابن حسام خوسفی
ابوسعید ابوالخیر
اسدی توسی
اسعد گرگانی
اقبال لاهوری
امیرخسرو دهلوی
انوری
اوحدی
باباافضل کاشانی
باباطاهر
ملک‌الشعرای بهار
بیدل دهلوی
پروین اعتصامی
جامی
عبدالواسع جبلی
حافظ
خاقانی
خلیل‌الله خلیلی
خواجوی کرمانی
خیام نیشابوری
هاتف اصفهانی
رودکی
صائب تبریزی
سعدی
سلمان ساوجی
سنایی غزنوی
سیف فرغانی
شاه نعمت‌الله
شبستری
شهریار
شیخ بهایی
صائب تبریزی
صبوحی
عبید زاکانی
عراقی
عرفی
عطار
فرخی
فردوسی
فروغی
فیض کاشانی
قاآنی
کسایی
محتشم
مسعود سعد
منوچهری
مولوی
مهستی
ناصرخسرو
نصرالله منشی
نظامی
وحشی
هاتف اصفهانی
هجویری
هلالی

آمار وبلاگ

كل بازديدها : 1115753 نفر
كل نظرات : 1 عدد
كل مطالب : 25576 عدد
آخرین بروز رسانی : یک شنبه 21 شهریور 1395 
تاریخ ایجاد بلاگ : پنج شنبه 30 اردیبهشت 1395 

دیگر امکانات

  • آردوج
  • روغن زیتون
  • زیتون
  • روغن زیتون
  • زیتون
  • خرید زیتون
  • خرید روغن زیتون
  • مای ترکیه
  • خرید خانه در ترکیه
  • خرید خانه در ترکیه