به سایت ما خوش آمدید . امیدوارم لحظات خوشی را درسایت ما سپری نمایید .

خوش آمدید

هر گونه نظر و پیشنهاد و انتقادی داشتید، در قسمت نظرات اعلام کنید.

 

با همه افسردگی مفت تماشاییم ما

موجها د‌ارد پری چندان که میناییم ما

رنگها گل کرده‌ایم‌اما در آغوش عدم

بیضهٔ طاووس ز زیر بال عنقاییم ما

منزل ما محمل ما، سعی ما افتادگیست

همچو اشک ازکاروان لغزش پاییم ما

بیخودی‌عمری‌ست ازدل‌می‌کشد رخت‌نفس

تا برون خود جهانی دیگر آراییم ما

نردبان چاک دل تا قصرگردون بردن است

چون سحر از خویش آسان برنمی‌آییم ما

گوشهٔ آرام دیگر ازکجا یابد کسی

چون نفس در خانهٔ دل هم نمی‌پاییم ما

امتیاز وصل و هجران دورباش‌کس مباد

آه ازین غفلت‌که با او نیزتنهاییم ما

صرفهٔ کوشش ندارد یاد عمر رفته‌ام

فرصت ازکف می‌رود تا دست می‌ساییم ما

تا به‌همت بگذریم ازهرچه می‌آید به پیش

همچوفرصت یک‌قلم دی ساز فرداییم‌ما

بی‌حضوری نیست‌استقبال از خود رفتگان

سجده‌ای‌کردی به دامانی که می‌آییم ما

شوخی آثار معنی بی‌عبارت مشکل است

فاش‌ترگوییم او هم اوست تا ماییم ما

بی‌محاباکیست بیدل از سر ما بگذرد

چون شکست آبله یک قطره دریاییم ما

ادامه مطلب
یک شنبه 24 اردیبهشت 1396  - 2:44 PM

 

به طوق فاخته نازد محبت از فن ما

که زخم تیغ تو دارد طواف‌گردن ما

زبان ناله ببستیم زین ادب‌که مباد

تبسم توکشد ننگ لب‌گزیدن ما

عیان نشد زکجا مست جلوه می‌آیی

فدای طرز خرامت ز خویش رفتن ما

به شکر عجز چه مقدار دانه نازکند

بلندکرد سر ما ز پا فتادن ما

فغان‌که داد رهایی نداد وحشت هم

چو رنگ شمع قفس‌گشت پرگشادن ما

درتن ستمکده دل شکوه‌ای نکرد بلند

شکست‌ چینی ومویی نخاست ازتن ما

چودشت‌تنگی‌اخلاق زیب‌مشرب‌نیست

جبین‌گرفته به دست‌گشاده دامن ما

به قدر حاصل از آفات آگهیم همه

به جای دانه همین مور داشت خرمن ما

نی‌ایم رنگی و چندین چمن نمو داریم

به روی آب فتاده‌ست موج روغن ما

به غیر خامشی اسرار دل‌که می‌فهمد

چه نکته‌هاکه ندارد زبان الکن ما

زگل مپرس‌که بو درکجا وطن دارد

نیافت مسکن ما هم سراغ مسکن ما

چه ممکن است بگیریم دامنش بیدل

که می‌رسد به تری نامش ازگرفتن ما

ادامه مطلب
یک شنبه 24 اردیبهشت 1396  - 2:44 PM

 

بی‌توچون شمع زضعف تن ما

رنگ ما خفت به‌پیراهن ما

نقش پاییم ادب‌پرور عجز

مژه خم می‌شود از دیدن ما

خاک ما گرد قیامت دارد

حذر از آفت شوراندن ما

زندگی طعمهٔ کلفت‌گردید

رشته‌ها خورده‌گره خوردن ما

حرص مضمون رهایی فهمید

دل به اسباب جهان بستن ما

فکر آزادگی آزادی برد

سرگریبان زده از دامن ما

اگر این است سلوک احباب

دشمن ما نبود دشمن ما

خلعت آرای سحر عریانی‌ست

چاک دوزید به پیراهن ما

آفت اندوختنی می‌خواهد

برق‌مانیست مگرخرمن‌ما

آخر انجام رعونت چون شمع

می‌کشد تار رگ‌گردن ما

قاصد آورد پیام دلدار

بازگردید ز خود رفتن ما

بیدل آخر ز چه خورشیدکم است

این چراغ به نفس روشن ما

ادامه مطلب
یک شنبه 24 اردیبهشت 1396  - 2:44 PM

 

حیرتیم اما به وحشتها هماغوشیم ما

همچوشبنم با نسیم صبح همدوشیم ما

هستی موهوم مایک لب‌گشودن بیش نیست

چون‌حباب از خجلت اظهار خاموشیم ما

شور این دریا فسون اضطراب ما نشد

از صفای دل چوگوهر پنبه درگوشیم ما

خواب ما پهلو نزد بر بستر دیبای خلق

ازنی مژگان خود چون چشم خس پوشیم ما

بحر هم نتواند از ماکرد رفع تشنگی

جوهریم آب‌ از دم شمشیر می‌نوشیم ما

گاه در چشم تر وگه برمژه‌گاهی به خاک

همچو اشک ناامیدی خانه بردوشیم ما

شوخ چشمی نیست‌کار ما به رنگ آینه

چون حیا پیراهنی از عیب می‌پوشیم ما

چشمهٔ بیتابی اشکیم ز توفان شوق

با نفس پر می‌زنیم وناله می‌جوشیم ما

مرکزگوهر برون‌گرد خط‌گرداب نیست

هرکجا حرفی ازآن لب سرزندگوشیم ما

کی بود یارب‌که‌خوبان یاد این بیدل‌کنند

کزخیال خوشدلان چون غم‌فراموشیم ما

ادامه مطلب
یک شنبه 24 اردیبهشت 1396  - 2:44 PM

 

زین گلستان درس دیدارکه می‌خوانیم ما

اینقدر آیینه نتوان شدکه حیرانیم ما

سنگ این‌کهسار آسایش خیالی بیش نیست

از زمینگیری همان آتش به دامانیم ما

عالمی را وحشت ما چون سحرآواره‌کرد

چین‌فروش دامن صحرای امکانیم ما

سینه چاک غیرتیم از ننگ همچشمی مپرس

هرکه بر رویت‌گشاید چشم‌، مژگانیم ما

در نفس آیینهٔ گرد سراغ ماگم است

نالهٔ حیرت خرام ناتوانانیم ما

غیر عریانی لباسی نیست تا پوشدکسی

ازخجالت چون صدا در خویش پنهانیم ما

هرنفس باید عبث رسوای خودبینی شدن

تا نمی‌پوشیم چشم ازخویش عریانیم ما

مشت خاک ما جنون‌دار دو عالم وحشت است

از رم آهو چه می‌پرسی بیابانیم ما

بی‌طواف نازش از خود رفتن ما هرزه است

رنگ می‌باید به‌گرد او بگردانیم ما

در تغافلخانهٔ ابروی او چین می‌کشیم

عمرها شد نقشبند طاق نسیانیم ما

نقطه‌ای از سرنوشت عجزما روشن نشد

چشم قربانی مگربر جبهه بنشانیم ما

هرکه خواهد شبهه‌ای از هستی ما واکشد

نامهٔ بی‌مطلب ننوشته عنوانیم ما

نقش پا گل‌کرده‌ایم اما درین عبرتسرا

هرکه در فکر عدم افتدگریبانیم ما

چون نفس بیدل نسیم بی‌نشان رنگیم‌، لیک

رنگها پرواز دارد تا پرافشانیم ما

ادامه مطلب
یک شنبه 24 اردیبهشت 1396  - 2:44 PM

 

چون نگاه از بس به ذوق جلوه همدوشیم ما

یک مژه تا واشود صد دشت آغوشیم ما

حیرت ما ازدرشتیهای وضع عالم است

دهرتاکهسار شد آیینه می‌جوشیم ما

شمع فانوس حباب از ما منورکرده‌اند

روشنی داریم چندانی‌که خاموشیم ما

چشم‌بند غفلت هستی تماشاکردنی‌ست

دهرشور محشرست وپنبه درگوشیم ما

ساز تشویش عدم از هستی ما می‌دمد

عافیت بی‌اضطرابی نیست تا هوشیم ما

شعله‌گر دارد مقام عافیت خاکسترست

به‌که طاقتها به دست عجزبفروشیم ما

آمد و رفت نفس پر بی‌سبب افتاده است

کیست تافهمدکه از بهر چه می‌کوشیم‌ما

زندگی تنها وبال ما نشد ز اقبال عجز

نیستی هم بارتکلیف است تا دوشیم ما

احتیاط ظاهر امواج عجز باطن است

بسکه می‌بالد شکست دل زره پوشیم ما

راه مقصد جزبه سعی ناله نتوان‌کرد طی

چون جرس‌بیدرد هم ای‌کاش‌بخروشیم‌ما

چون نگه صدمدعا ازعجز مابی‌پرده است

نیست‌فریادی به‌این شوخی‌که‌خاموشیم‌ما

یاد ما بیدل وداع وهم هستی‌کردن است

تا خیالی در نظر داری فراموشیم ما

ادامه مطلب
یک شنبه 24 اردیبهشت 1396  - 2:44 PM

 

طرح قیامتی ز جگر می‌کشیم ما

نقاش ناله‌ایم و اثر می‌کشیم ما

توفان نفس نهنگ محیط تحیریم

آفاق راچوآینه در می‌کشیم ما

ظالم‌کند به صحبت ما دل زکین تهی

از جیب سنگ نقد ش؟ر می‌کشیم ما

زین عرض جوهری‌که درآیینه دیده‌ایم

خط بر جریده‌های؟ر می‌کشیم ما

تا حسن عافیت شود آیینه‌دار ما

از داغ دل چوشعله سپرمی‌کشیم ما

در وصل هم‌کنار خیالیم چاره نیست

آیینه‌ایم و عکس به بر می‌کشیم ما

اینجا جواب نامهٔ عاشق تغافل است

بیهوده انتظار خبر می‌کشیم ما

آیینه نقشبند طلسم خیال نیست

تصویرخود به لوح دگرمی‌کشیم ما

وحشت متاع قافلهٔ گرد فرصتیم

محمل به دوش عمرشررمی‌کشیم ما

تا سجده برده‌ایم خم پیکر نیاز

زین بار زندگی‌که به سر می‌کشیم ما

این‌است اگرتصرف عرض شکست رنگ

آیینهٔ خیال به زر می‌کشیم ما

خاک بنای ما به هواگرد می‌کند

بیدل هنوزمنت‌پرمی‌کشیم ما

ادامه مطلب
یک شنبه 24 اردیبهشت 1396  - 2:44 PM

 

عمری‌ست ناز دیدهٔ تر می‌کشیم ما

از اشک‌، انتظارگهر می‌کشیم ما

تسخیرحسن درخور حیرت‌نگاهی است

صید عجب به دام نظرمی‌کشیم ما

دامن‌کشان ز ناز به هر سوگذرکنی

چون سایه زیرپای توسرمی‌کشیم ما

از خلق اگرکناره‌گرفتیم مفت ماست

کشتی زچارموج خطرمی‌کشیم ما

پروازما سری نکشید ازشکست بال

امروزناله هم ته پر می‌کشیم ما

ای چرخ پاس آه دل خسته لازم است

این رشته را ز پای‌گوهر می‌کشیم ما

عمری‌ست درادبکدهٔ وضع خامشی

از ناله انتقام اثر می‌کشیم ما

شمع خموش انجمن داغ حیرتیم

خمیازهٔ خمار نظر می‌کشیم ما

داغ سپهر مرهم کافور می‌برد

زین آه‌کزجگر چوسحرمی‌کشیم ما

همچون‌نفس بنای‌جهان برتردداست

درمنزلیم ورنج سفرمی‌کشیم ما

فرصت‌کفیل این‌همه شوخی نمی‌شود

آیینه‌ای به روی شرر می‌کشیم ما

بیدل به جرم آنکه چو آیینه ساده‌ایم

خاکسترست آنچه به بر می‌کشیم ما

ادامه مطلب
یک شنبه 24 اردیبهشت 1396  - 2:44 PM

باکمال اتحاد ازوصل مهجوریم ما

همچو ساغر می به‌لب داریم و مخموریم ما

پرتو خورشید جز در خاک نتوان ‌یافتن

یک‌زمین و آسمان از اصل خود دوریم‌ما

درتجلی سوختیم وچشم بینش وا نشد

سخت پابرخاست جهل مامگرطوریم ما

با وجود ناتوانی سر به‌گردون سوده‌ایم

چون مه سرخط عجزیم ومغروریم ما

تهمت حکم قضا را چاره نتوان یافتن

اختیار از ماست چندانی‌که مجبوریم ما

مفت ساز بندگی‌گر غفلت وگر آگهی

پیش نتوان برد جزکاری‌که مأموریم ما

بحر در آغوش و موج ما همان محوکنار

کارها با عشق بی‌پرواست معذوریم ما

ادامه مطلب
یک شنبه 24 اردیبهشت 1396  - 2:44 PM

 

صورت وهم به هستی متهم داریم ما

چون حباب آیینه بر طاق عدم داریم ما

محمل‌ماچون‌جرس دوش‌تپشهای‌دل‌است

شوق پندارد درین وادی قدم داریم ما

آنقدر فرصت‌کمین قطع الفتها نه‌ایم

عمر صبحیم از نفس تیغ دو دم داریم ما

می‌توان از پیکرما یک‌جهان محراب‌ریخت

همچوابرو هرسر مو وقف خم داریم ما

دل متاعی نیست‌کز دستش توان انداختن

گرهمه خون نقش بندد مغتنم داریم ما

شوخ چشمی رنج استسقاء ارباب حیاست

هرقدر نظاره می‌بالد ورم داریم ما

گر به‌خود سازدکسی سیر وسفر درکارنیست

اینکه هرسو می‌ر‌ویم‌از خویش رم داریم‌ما

رنگها دارد بهار عالم بیرنگ عشق

حسن اگر خوا‌هد دویی آیینه هم داریم ما

حیرت‌ما حسن‌را افسون مشق جلوه‌هاست

همچوآیینه بیاضی خوش قلم داریم ما

گر نباشد اشک‌، خجلت هم تلافی می‌کند

بهر عذر چشم تریک جبهه نم داریم ما

دیدهٔ‌حیران سراغ هرچه‌خواهی می‌دهد

خلقی از خود رفته و نقش قدم داریم ما

چند باید بود زحمت‌پرور ناز امید

بیدل از سامان نومیدی چه‌کم داریم ما

ادامه مطلب
یک شنبه 24 اردیبهشت 1396  - 2:37 PM

صفحات سایت

تعداد صفحات : 283

جستجو

آمار سایت

کل بازدید : 4381990
تعداد کل پست ها : 50865
تعداد کل نظرات : 9
تاریخ ایجاد بلاگ : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 
آخرین بروز رسانی : شنبه 21 مهر 1397 

نویسندگان

مهدی گلشنی

امکانات جانبی

تاریخ شمسی و میلادی

تقویم شمسی


استخاره آنلاین با قرآن کریم

حدیث