جانم فدای رهبر

 
 


خون دل خورديم و عهد نشكستيم

عهدي كه با امام و سيد علي بستيم

چون هست فداكاري ما مدام

در روز خطر دوباره هستيم


ادامه مطلب


[ جمعه 24 بهمن 1393  ] [ 7:49 PM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات (0) ]

چرا ما شیعه ها نماز را سه وقت می خوانیم

 

دلایل شیعه برای جایز بودن خواندن نماز در سه وقت آیات و روایات در این زمینه است. هرچند قرآن کریم در موارد متعددی از اصل وجوب نماز بحث کرده وبه جزئیات نپرداخته است؛ ولی در مورد اوقات نماز می فرماید: نماز را از زوال خورشید (هنگام ظهر) تا نهایت تاریکی شب ( نیمه شب‏) برپا دار؛ و همچنین قرآن فجر (نماز صبح) را؛ چرا که قرآن فجر، مشهود (فرشتگان شب و روز) است [i] بنابراین در قرآن کریم سه وقت برای نماز ذکر شده است نه پنج وقت

 

اما روایات در روایتی آمده است که پیامبر اکرم (ص) بین نماز ظهر و عصر جمع کرد. و همینطور بین نماز مغرب و عشاء.از او در این مورد پرسیدند فرمود: اینگونه عمل کردم تا حرج و مشقت بر امتم نباشد

 

امام صادق علیه السلام می‏فرماید: هنگامی که خورشید به حد زوال رسید وقت نماز ظهر وعصر فرا می‏رسد؛ جز آنکه نماز ظهر قبل از نماز عصر انجام می‏گیرد. آنگاه تو آزادی که آن دو را در هر وقتی خواستی بخوانی تا زمانی که خورشید غروب کند. در روایات اهل سنت نیز روایاتی وجود دارد که مطلب بالا را تأیید می کند.


ادامه مطلب


[ پنج شنبه 23 بهمن 1393  ] [ 4:14 PM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات (0) ]

نشانه هاى ظهور

 

هر رويكرد جهانى كه در عرصه ى گيتى تحقق يافته و مى يابد ناگزير از نشانه هايى است. بويژه رخدادهايى كه توسط پيامبران الاهى خبر داده شده است. در اين ميان حركت جهانى امام عصر ـ ارواحنا فداه ـ از اين قانون مستثنى نبوده و از نشانه هايى برخوردار است تا بشريت متوجه نزديك شدن و يا فرا رسيدن آن شوند.
از وحى پيرامون زمان دقيق ظهور حضرت صاحب الزمان ـ ارواحنا فداه ـ سخنى نرسيده است بلكه دستور داده اند كه هرگاه كسى زمانى را تعيين كرد، او را تكذيب كنيد ليكن براى آمدن آنحضرت نشانه هايى بيان فرموده اند كه برخى از آن علائم حتمى شمرده است. به اين معنا كه پس از تحقق اين امور ظهور آن امام قطعى است كه پنج علامت مى باشند. برخى اندكى پيش از ظهور، برخى چند ماه بعد از آمدن آنحضرت و برخى اندكى پيش از قيام نجات بخش آنحضرت پديدار مى شود.
امام امير مؤمنان على ـ عليه السلام ـ فرموده اند: آنچه كه بطور حتم پيش از قيام قائم تحقّق خواهد يافت، بپا خاستن سفيانى و فرو رفتن گروهى در زمين بيدا و كشته شدن نفس زكيه و فريادى كه از آسمان بلند شده و خروج فردى از يمن است.
ساير علائمى كه در اين مورد بيان شده قابل تغييرند حتّى پر شدن زمين از ظلم. اگر چه تحقّق اين مطلب قريب به حتم است امّا رواياتى از معصومين ـ عليهم السلام ـ وارد شده كه اگر همه ى مردم دعا كنند امر غيبت به انتهاء (پر شدن زمين از ظلم و جور) نمى رسد. اين خود حكايت از غير حتمى بودن اين نشانه ها دارد.
ممكن است چنين تصور شود كه آمدن سفيانى دربرگيرنده ى ظلم و جور فراوانى است! در جواب مى گوييم: اين در صورتى است كه مدّت سلطنت او طبق روايات نُه ماه طول بكشد وليكن نُه ماه طول كشيدن حكومت وى نيز غير حتمى است و ممكن است در آن بداء شده([1]) و زمان حكومتش يك ماه يا كمتر طول بكشد و آنچه حتمى است تنها قيام است. بلكه برخى در مورد محتوم بودن همين پنج علامت نيز بيانى دارند كه وقوع اين رويدادها حتمى نيست بلكه علامت بودن آنها براى ظهور حتمى است. بدين معنى كه اگر اينها واقع شود حتماً ظهور و قيام آنحضرت را در پى داشته و اين امر تخلّف ناپذير است ولى ممكن هست اينها نيز اتّفاق نيفتد و در اصل وقوع اينها بداء حاصل شود چنانچه حضرت جواد ـ عليه السلام ـ حتمى بودن خروج سفيانى را تأييد نموده و سپس بداء را در آن ممكن مى شمارد([2]) و از ديگر سوى رواياتى اشاره به ناگهانى بودن امر فرج كرده و هم چنين شيعه را به انتظار لحظه بلحظه فرا مى خواند، كه مى بايست تحقّق اين امر در هر لحظه حتى در صورت عدم به وقوع پيوستن نشانه هاى حتمى، امكان پذير باشد.


ادامه مطلب


[ پنج شنبه 23 بهمن 1393  ] [ 2:06 PM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات (0) ]

علايم و نشانه هاى حتمى ظهور امام زمان (عج)

 

علايم و نشانه هاى حتمى، آن است كه به هيچ قيد و شرطى مقيّد و مشروط نيست و قبل از ظهور بايد واقع شود با استفاده از روايات معصومينع علايم حتمى الوقوع عبارتند از:
1ـ امام صادق ع فرمود:
پيش از ظهور قائم (عج) پنج نشانه حتمى است: خروج يمانى و سُفيانى، صيحه آسمانى، قتل نفس زكيّه، و فرو رفتن در بيابان.
2 ـ و نيز در جاى ديگر امام صادق ع فرموده است:
وقوع ندا از امور حتمى است و سفيانى از امور حتمى است و يمانى از امور حتمى است و كشته شدن نفس زكيه از امور حتمى است و كف دستى كه از افق آسمان بيرون مى آيد، از امور حتميه است.
 
و اضافه فرمود:
و نيز وحشتى در ماه رمضان است كه خفته را بيدار مى كند و شخص بيدار را به وحشت انداخته و دوشيزگان پرده نشين را از پشت پرده بيرون آورد.
3 ـ حضرت على ع از رسول خدا ص روايت نموده كه فرمود: ده چيز است كه پيش از ظهور به وقوع خواهد پيوست.
1ـ سفيانى 
2 ـ دجّال 
3 ـ دخان 
4ـ دابّه 
5 ـ خروج قائم 
6 ـ طلوع خورشيد ازمغرب 
7 ـ نزول عيسى 
8 ـ خسوف در مشرق 
9 ـ خسوف در جزيره العرب 
10 ـ آتشى كه از مركز عدن شعله مى كشد و مردم را به سوى بيابان محشر هدايت مى كند.


ادامه مطلب


[ پنج شنبه 23 بهمن 1393  ] [ 2:04 PM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات (0) ]

شرايط ظهور امام زمان (عج)

 

مقصود از شرايط ظهور، همان شرايطى است كه تحقق روز موعود متوقف بر آنها است و گسترش عدالت جهانى به آنها بستگى دارد و مى توان تعداد اين شرايط را چنين دانست.

شرط اول: وجود طرح و برنامه عادلانه كاملى كه عدالت خالص واقعى را در برداشته باشد و بتوان آن را در هر زمان و مكانى پياده كرد و براى انسانيت سعادت و خوشى به بار آورده و تضمين كننده سعادت دنيوى و اخروى انسان باشد. روشن است كه بدون چنين برنامه و نقشه جامعى، عدالت كاملا متحقق نخواهد شد.

شرط دوم: وجود رهبر و پيشواى شايسته و بزرگ كه شايستگى رهبرى همه جانبه آن روز را داشته باشد.

شرط سوم: وجود ياران همكار و همفكر و پاسدار در ركاب آن رهبر واحد براى پياده كردن جهانى آن اهداف بلند. ويژگيهايى را كه اين افراد مى بايست واجد باشند، در همين شرط نهفته است زيرا اين افراد بايد داراى خصوصيات معينى باشند تابتوانند آن كار مهم را انجام دهند و گرنه هر گونه پشتيبانى كفايت نمى كند .

شرط چهارم: وجود توده هاى مردمى كه در سطح كافى از فرهنگ و شعور اجتماعى و روحيه فداكارى باشند. تا در نخستين مرحله موعود گروه هاى اوليه پيروان حضرت مهدى (عج) را تشكيل دهند زيرا آن افراد با اخلاص درجه يك كه شرط سوم با وجود آنها محقق مى شود، گروه پيشرو جبهه جهانى هستند .
لازم به ذكر است كه شرايط چهار گانه فوق مربوط به پياده كردن عدالت خالص در روز موعود است ولى چنانچه نسبت به شرايط ظهور بسنجيم، يكى از آنهاكه وجود رهبر باشد، كم مى شود. و سه شرط ديگر باقى مى ماند  زيرا معنى ظهور آن است كه فرد آماده قيام در آن روز وجود دارد كه مى خواهد ظاهر شود و با گفتن اين كلمه شرط دوم را ضمنى پذيرفته ايم و خواه ناخواه سه شرط بيشتر باقى نمى ماند .


ادامه مطلب


[ پنج شنبه 23 بهمن 1393  ] [ 2:03 PM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات (0) ]

علايم ظهور حضرت مهدى (عج)

 

وقت ظهور آن حضرت براى هيچ كس جز خداوند متعال معلوم نيست و كسانى كه وقت ظهور را تعيين مى كنند، دروغگو شمرده شده اند ولى علايم و نشانه هاى بسيارى براى ظهور آن حضرت در كتابهاى حديث ثبت شده است كه ذكر تمام آنها از حوصله اين مجموعه خارج است .
علايم ظهور به دو دسته كلى تقسيم مى شوند  علايم حتمى و علايم غير حتمى چنانكه فضيل بن يسار از امام باقر ع روايت كرده است كه آن حضرت فرمود:

نشانه هاى ظهور دو دسته هستند  يكى نشانه هاى حتمى و ديگرنشانه هاى غير حتمى، خروج سفيانى از نشانه هاى حتمى است كه راهى جز آن نيست.
منظور از علايم حتمى آن است كه به هيچ قيد و شرطى مشروط نيست و قبل از ظهور بايد واقع شود مقصود از علايم غير حتمى آن است كه حوادثى به طور مطلق و حتم از نشانه هاى ظهور نيست بلكه مشروط به شرطى است كه اگر آن شرط تحقق يابد مشروط نيز متحقق مى شود و اگر شرط مفقود شود مشروط نيز تحقق نمى يابد.
اما علايم غير حتمى بسيارند كه به يك روايت از امام صادق ع اكتفا مى كنيم كه در اين روايت چنان روى علايم و مفاسد انگشت گذارده شده كه گويى اين پيشگويى مربوط به 13 يا 14 قرن پيش نيست بلكه مربوط به همين قرن است و امروز كه بسيارى از آنها را با چشم خود مى بينيم، قبول مى كنيم كه به راستى معجزه آساست .
امام صادق ع در اين روايت به 119 نشانه و علامت از علايم ظهور اشاره مى كند ما در اينجا فقط به ذكر برخى از آن مواد 119 گانه اشاره مى نماييم.
حضرت صادق ع به يكى از يارانش فرمود:

1 ـ هرگاه ديدى كه حق بميرد و طرفدارانش نابود شوند 
2 ـ ديدى كه ظلم وستم فراگير شده است 
3 ـ و ديدى كه قرآن فرسوده و بدعت هايى از روى هوا و هوس در مفاهيم آن آمده است 
4 ـ و ديدى كه دين خدا(عملا) تو خالى شده و همانند ظرفى آن را واژگون سازند 
5 ـ و ديدى كه كارهاى بد آشكار شده و از آن نهى نمى شود و بدكاران بازخواست نمى شوند 
6 ـ وديدى كه مردان به مردان و زنان به زنان اكتفا كنند 
7 ـ و ديدى كه شخص بدكار دروغ مى گويد و كسى دروغ و نسبت نارواى او را ردّ نمى كند 
8 ـ و ديدى كه بچه ها به بزرگان احترام نمى گذارند 
9 ـ و ديدى كه قطع پيوند خويشاوندى شود 
10 ـو ديدى كه بدكار را ستايش كنند و او شاد شود و سخن بدش بر او نگردد
11 ـ و ديدى كه نوجوانان پسر همان كنند كه زنان مى كنند 
12 ـ و ديدى كه زنان با زنان ازدواج كنند 
13 ـ و ديدى كه انسانها اموال خود را به غير اطاعت خدا مصرف مى كنند و كسى مانع نمى شود 
14 ـ و ديدى كه افراد با كار و تلاش نامناسب مؤمن به خدا پناه مى برند 
15 ـ و ديدى كه مدّاحى دروغين از اشخاص زياد مى شود 
16 ـ و ديدى كه همسايه همسايه خود را اذيت مى كند و از آن جلوگيرى نمى شود
17 ـ و ديدى كه كافر به خاطر سختى مؤمن شاد است 
18 ـ و ديدى كه شراب را آشكارا مى آشامند و براى نوشيدن آن كنار هم مى نشينند و از خداى متعال نمى ترسند 
19 ـ و ديدى كسى كه امر به معروف مى كند، خوار و ذليل است 
20 ـ وديدى كه آدم بدكار در آنچه خداوند دوست ندارد، نيرومند و مورد ستايش است 
21 ـ و ديدى كه اهل قرآن و دوستان آنها خوارند
22 ـ و ديدى كه مردم به شهادت و گواهى ناحق اعتماد مى كنند 
23 ـ و ديدى كه جرأت بر گناه آشكار شود و ديگر كسى براى انجام آن منتظر تاريكى شب نگردد
24 ـ و ديدى كه مؤمن نتواند نهى از منكر كند مگر در قلبش 
25 ـ و ديدى كه واليان در قضاوت رشوه بگيرند 
26 ـ و ديدى كه پستهاى مهم واليان بر اساس مزايده است نه بر اساس شايستگى 
27 ـ و ديدى كه مردم را از روى تهمت و يا سوء ظن بكشند 
28 ـ و ديدى كه شنيدن سخن حق بر مردم سنگين است ولى شنيدن باطل برايشان آسان است 
29 ـ و ديدى كه همسايه از ترس زبان به همسايه احترام مى گذارد 
30 ـ و ديدى كه حدود الهى تعطيل مى شود و طبق هوى و هوس عمل مى شود 
31 ـ و ديدى كه معاش انسان از كم فروشى به دست مى آيد 
32 ـ و ديدى كه مرد به خاطر دنيايش رياست مى كند
33 ـ و ديدى كه نماز را سبك شمارند 
34 ـ و ديدى انسان ثروت زيادى جمع كرده ولى از آغاز آن تا آخر زكاتش را نداده است 
35 ـ وديدى كه دلهاى مردم سخت و ديدگانشان خشك و ياد خدا برايشان گران است 
36 ـ و ديدى كه بر سر كسبهاى حرام آشكارا رقابت مى كنند 
37 ـ و ديدى نماز خوان براى خود نمايى نماز مى خواند 
38 ـ و ديدى مردم در اطراف قدرتمندانند 
39 ـ و ديدى طالب حلال سرزنش و مذمت مى شود و طالب حرام ستايش و احترام مى گردد
40 ـ و ديدى در مكه و مدينه كارهايى مى كنند كه خدا دوست ندارد و كسى از آن جلوگيرى نمى كند و هيچ كس بين آنها و كارهاى بدشان مانع نمى شود
41 ـ و ديدى كه به فقير چيزى دهند كه به او بخندند ولى در غير خدا ترحّم است 
42 ـ و ديدى كه مردم مانند حيوانات در انظار يكديگر عمل جنسى بجا آورند و كسى از ترس مردم از آن جلوگيرى نمى كند 
43 ـ و ديدى كه عقوق پدر و مادر رواج دارد و فرزندان هيچ احترامى براى آنها قائل نيستند بلكه نزد فرزند از همه بدترند 
44 ـ و ديدى كه پسر به پدرش نسبت دروغ بدهد و پدر و مادرش را نفرين كند و از مرگشان شاد گردد
45 ـ و ديدى كه اگر روزى بر مردى بگذرد ولى او در آن روز گناه بزرگى مانند بدكارى، كم فروشى و زشتى انجام نداده، ناراحت است 
46 ـ و ديدى كه قدرتمندان غذاى عمومى مردم را احتكار كنند 
47 ـ و ديدى كه اموال خويشان پيامبر ص (خمس) در راه باطل تقسيم مى گردد و با آن قمار بازى و شرابخورى شود 
48 ـ و ديدى كه همّ و هدف مردم شكمشان و شهوتشان است
49 ـ و ديدى كه صدقه را با وساطت ديگران و بدون رضاى خداوند و به خاطر در خواست مردم بدهند 
50 ـ و ديدى كه نشانه هاى برجسته حق ويران شده است، در اين وقت خود را حفظ كن و از خدا بخواه كه از خطرات گناه نجاتت بدهد.


ادامه مطلب


[ پنج شنبه 23 بهمن 1393  ] [ 2:03 PM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات (0) ]

امیرالمؤمنین علیه السلام و شیعیان او، رستگاران در قیامت

امیرالمؤمنین علیه السلام و شیعیان او، رستگاران در قیامت

وأخرج ابن عساکر عن جابر بن عبد الله قال کنا عند النبی صلى الله علیه وسلم فأقبل علی فقال النبی صلى الله علیه وسلم: والذی نفسی بیده إن هذا وشیعته لهم الفائزون یوم القیامة ونزلت «إن الذین آمنوا وعملوا الصالحات أولئک هم خیر البریة» فکان أصحاب النبی صلى الله علیه وسلم إذا أقبل علی قالوا: جاء خیر البریة

ابن عساکر از جابر بن عبد الله روایت کرده است که گفت: ما نزد پیامبر صلى الله علیه وآله و سلم بودیم که على از راه رسید، پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم فرمود: سوگند به آن که جانم به دست او است ، این و شیعیان اویند که در روز قیامت رستگارند . و این آیه نازل شد : «ان الذین آمنوا...» و یاران رسول خدا هر گاه امیرالمؤمنین از راه مى رسید مى گفتند: بهترین آفریدگان آمد.

(الدر المنثور ، ج 8، ص 589) همچنین این روایت و مضمون آن در  (تاریخ مدینة دمشق، ج 42،ص 371؛ تفسیر آلوسی، ج 30، ص 207؛ شواهد التنزیل حاكم الحسكانی، ج2، ص 460 ـ 461 و ص 271 ـ272 ؛ فتح القدیر شوكانی، ج 5، ص477؛ كنز العمال متقی الهندی، ج 13، ص 156ـ157؛ نظم درر السمطین الزرندی الحنفی، ص 92)

اهل لغت مخالفین نیز  در ذیل توضیحاتشان در مورد کلمه «شیعه» همین شان نزول را در کتاب هایشان ذکر نموده اند. (لسان العرب، ابن منظور، ج 2 ، ص566؛ تاج العروس زبیدی، ج 4، ص 176)

 

دوستدار امیرالمؤمنین علیه السلام سعادتمندترین مردم و دشمن او شقی ترین مردم است

از حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها نقل شده است که فرمودند: در شام عرفه پدرم رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم نزد ما بیرون آمد و فرمودند:

ان الله عزوجل باهی بکم الملائکة عامّة و غفر لکم عامة و لعلیّ خاصّة و انی رسول الله غیر محابّ لقرابتی ان السعید کل السعید من احب علیّاً فی حیاته و بعد موته و ان الشقی من ابغش علیّا فی حیاته و بعد مماته

خدای عزوجل مباهات می کند به شماها بر ملائکه عموما و شما را آمرزیده عموماً و امیرالمؤمنین علیه السلام را خصوصا و من که رسول خدایم ببدون اینکه نظر محبت و دوستی به خویشانم داشته باشم به درستی که سعید با تمام سعادت کسی است که دوست بدارد علی علیه السلام را در حیات و بعد از وفاتش و شقی با تمام شقاوت کسی است که دشمن بدارد علی علیه السلام را در حیات و بعد از وفاتش.

(المعجم الکبیر طبرانی، ج2، ص415؛ مطالب السؤال، 83-95؛ مسند احمد، ج4، ص107؛ فضائل احمد، ج2، ص658؛ مودة القربی میر سید علی همدانی، ص28؛ مناقب خوارزمی، ص79؛ شرح نهج البلاغه، ج9، ص154؛ فصول المهمه ابن صباغ، ج1، ص585؛ معالم العترة النبویة، ص53)

 

نور خلافت امیرالمؤمنین علیه السلام چهارده هزار سال قبل از آفرینش آدم

کنت انا و علی بن ابی طالب نورا بین یدی الله من قبل ان یخلق آدم باربعة عشر الف عام فلمّا خلق الله تعالی آدم رکب ذلک النور فی صلبه فلم یزل فی نور واحد حتی افترقنا فی صلب عبدالمطلب ففیّ النبوة و فی علیّ الخلافة

من و امیرالمؤمنین علیه السلام نوری بودیم در اختیار قدرت خدای تعالی، چهارده هزار سال قبل از این که خدا آدم را خلق کند. پس وقتی آدم را خلق فرمود خدای متعال ما را که آن نور بودیم در صلب آدم قرار داد و از صلب او پیوشته با هم بودیم تا در صلب عبدالمطلب از هم جدا شدیم پس در من نبوت و در امیرالمؤمنین خلافت را ظاهر ساخت.

(فضائل احمد حنبل، ج2، ص662؛ مودة القربی، ص26؛ مناقب ابن مغازلی، ص91؛ مطالب السؤال، ص320)

و همچنین در همین مضمون  در کتب ذیل روایت شده است:

(شرح نهج البلاغه، ج9، ص117؛ ینابیع المودة ج1، ص307؛ مناقب ابن مغازلی، ص91؛ فردوس الاخبار، ج2، ص191؛ فرائد السمطین، ج1، ص43؛ مناقب خوارزمی، ص144، ح168)


ادامه مطلب


[ سه شنبه 21 بهمن 1393  ] [ 11:56 AM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات (0) ]

امیرالمؤمنین علیه السلام معیار ایمان و نفاق

 

محبت امیرالمؤمنین علیه السلام معیار سنجش نفاق و ایمان

أخبرنا (ابوکریب) محمد بن العلاء (الکوفی) قال: حدثنا ابومعاویة عن الاعمش عن عدّی بن ثابت عن زر بن حبیش عن امیرالمؤمنین علیه السلام:

والذی فلق الحبة و برأ النسمة لعهد النبی الأمی إلیّ أن لا یحبنی إلا مؤمن و لا یبغضنی إلا المنافق

سوگند به خدایی که دانه را می شکافد و هستی را می آفریند، پیامبر صلی الله علیه وآله وسلمبا من چنین در میان گذاشت و سفارش فرمود: جز مؤمن من را دوست ندارد و جز منافق به من کینه نمی ورزد.

(مصنف ابن ابی شیبة،ج6، ص368 ح32055؛ صحیح مسلم، ج1، ص86 ح131؛ سنن ابن ماجه، ج1، ص114؛ کتاب السنة، ص548، ح1325؛ سنن کبری نسائی، ج5، ص47 ح8153؛ صحیح ابن حبان، ج15، ص376ح6924؛ مناقب کوفی، ج2، ص479 ح978؛ ترجمة الامام علی من تاریخ دمشق، ج2، ص195ح689و690)

مانند آن در:

مسند احمد حنبل، ج2، ص136؛ فضائل احمد، ص45،ح71؛ کنزالفوائد، ج2، ص83؛ مناقب ابن مغازلی، ص193ح228 و ص195،ح231.

 

امیرالمؤمنین علیه السلام برگزیده و امین حضرت رسول صلی الله علیه وآله و سلّم

اخبرنی عن زکریا بن یحیی قال حدثنا محمد بن یحیی بن ابی عمر و ابومروان محمد بن عثمان بن خالد قالا حدثنا عبدالعزیز بن محمد الدارودی عن یزید بن عبدالله بن اسامة بن الهاد عن محمد بن نافع بن عجیر عن ابیه عن امیرالمؤمنین علیه السلام قال:

قال رسول الله صلی الله علیه واله وسلم: أما أنت یا علی فصفیّی و أمینی

پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: اما تو ای علی، برگزیده و امین من هستی.

(تاریخ کبیر بخاری، ج1، ص249؛ سنن ابن ابی داوود، ج2، ص284؛ کتاب السنة، ص585ح1330؛ مناقب ابن کوفی، ج1، ص497ح413؛ سنن کبری بیهقی، ج8، ص6؛ مشکل الآثار، ج4، ص120،ح3354)


ادامه مطلب


[ سه شنبه 21 بهمن 1393  ] [ 11:55 AM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات (0) ]

مقام اخوت (هارون اخی)

 

غیر از اینکه حدیث منزلت مقام برادری حضرت رسول را برای امیرالمؤمنین علیه السلام ثابت می کند. در بسیاری از منابع مخالفین ذکر شده است که:

آخی رسول الله بین اصحابه فجاء علی تدمع عیناه فقال: یا رسول الله! آخیت بین اصحابک و لم تواخ بنی و بین احد فقال رسول الله أنت اخی فی الدنیا و الآخرة

رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بین اصحاب خود عقد اخوت و برادری بست. پس امیرالمؤمنین علیه السلام در حالی که چشمانشان گریان بود نزد حضرت رسول صلی الله علیه و آله وسلم آمدند و فرمودند: ای رسول خدا! بین اصحابتان عقد اخون بستید و بین من و احدی دیگر عقد برادری نبستید. پس حضرت رسول خدا فرمودند: تو برادر من در دنیا و آخریت هستی.

(سنن ترمذی، باب مناقب امیرالمؤمنین علیه السلام، ص1063، ح4741)

این مقام برادری، یعنی فعل حضرت رسول خدا صلی الله علیه و اله وسلم به امر خداوند می باشد. با کمال حکمت و با نهایت درایت و با ملاحظه مسائل روحی و شخصیتی و اخلاقی و خصال نفسانی آن دو نفر را برادر قرار می داد. برادر یعنی اینکه این دو به یکدیگر اختصاص می یافتند و غم شریک و پناه یکدیگر می بودند.

وقتی امیرالمؤمنین علیه السلام برادر رسول خدا می شوند یعنی همانگونه که رسول خدا در تمام صفات حسنه افضل خلق در مقام و مرتبت ایمانی اشرف خلق و در خلق و خوی کریم اعظم خلق را داند در قرب پروردگار از همه عالم مقرب ترند همانطور امیرالمؤمنین علیه السلام نیز در این مقامات مشارکت دارند. ثابت می شود که وقتی کسی مثل بهترین شد خودش بهترین می شود و خیلی واضح است که چنین کسی مستحق امامت است بلکه جانشینی او متعیّن می باشد.


ادامه مطلب


[ سه شنبه 21 بهمن 1393  ] [ 11:54 AM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات (0) ]

پشت و پناه بودن (اشدد به ازری)

 

در این هیچ تردیدی نیست که رسالت خاتم، اعظم مسئولیاتی است که خداوند آن را به دوش هیچ کسی غیر از پیامبر اکرم صلی الله علیه واله وسلم قرار نداده است. آن هم بر دوش و بر کمر کسی که خود ظهر و پشت و پناه انبیاء بوده است.

وقتی موسی دعا می کند و خداوند اجابت می کند، این دلیلی است بر اینکه انجاز وعدۀ رسولش متحقق نمی شود مگر اینکه هارون ظهیر و پشت و پناه او باشد، همینطور در مورد حضرت رسالت مآب چنین است. یعنی انجاز عهد و رسالت ختم الانبیائی در گرو پشت و پناه بودن امیرالمؤمنین علیه السلام برای رسول خداست.


ادامه مطلب


[ سه شنبه 21 بهمن 1393  ] [ 11:54 AM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات (0) ]