عید فطر در قرآن
عيد چيست؟
عيد در لغت از ماده عود به معني بازگشت است، و لذا به روزهايي که مشکلات از قوم و جمعيتي بر طرف ميشود و بازگشت به پيروزيها و راحتيهاي نخستين ميکند عيد گفته ميشود، و در اعياد اسلامي به مناسبت اين که در پرتو اطاعت يک ماه مبارک رمضان و يا انجام فريضه حج، صفا و پاکي فطري نخستين به روح و جان باز ميگردد و آلودگيها که بر خلاف فطرت است، از ميان ميرود، عيد گفته شده است. (1)
بسياري از آيات قرآن بر اجتماعي بودن شئون اسلامي دلالت ميکند و صفت اجتماعي بودن در تمامي احکام و قوانين اسلامي حاکم است. شارع مقدس اسلام در مسئله جهاد، اجتماعي بودن را به طور مستقيم تشريع کرده و دستور داده حضور در جهاد و دفاع، به آن مقداري که دشمن دفع شود واجب است.
روزه و حج بر هر کسي که مستطيع و قادر به انجام آن دو باشد و عذري نداشته باشد واجب است، اجتماعيت، در اين دو واجب به طور مستقيم نيست. بلکه لازمه آن دو است، چون وقتي روزهدار روزه گرفت قهراً در طول رمضان در مساجد رفت و آمد خواهد کرد و در آخر در روز عيد فطر، اين اجتماع به حد کامل ميرسد، و نيز وقتي مکلف به زيارت خانه خدا گرديد قهراً با ساير مسلمانان يک جا جمع ميشود، و در روز عيد قربان اين اجتماع به حد کامل ميرسد. و نيز نمازهاي پنجگانه يوميه را بر هر مکلفي واجب کرده، و جماعت را در آن واجب نساخته، ولي اين رخصت را در روز جمعه تدارک و تلافي کرده و اجتماع براي نماز جمعه را بر همه واجب ساخته است.
عيد فطر در قرآن
با مراجعه به قرآن شريف آياتي را ميتوان يافت که به طور مستقيم و با کمي دقت بر عيد فطر و آداب آن توجه دارند و نشان ميدهند که اين مسئله از ديد قرآن پنهان نمانده است. آن آيات عبارتنداز:
1- آيه 185 سوره مبارکه بقره:
در اين آيه خداوند متعال ضمن معرفي ماه مبارک رمضان و نزول قرآن در آن به برخي از احکام مربوط به اين ماه شريف اشاره کرده و ميفرمايد: هر يک از شما که هلال ماه رمضان را مشاهده کرد بايد روزه بگيرد و کسي که در حال سفر و يا مريض بود و ماه رمضان را درک کرد در روزهاي ديگر بايد، روزه فوت شده را جبران کند. در ادامه ميفرمايد: خداوند اين احکام را به خاطر راحتي شما و نه به خاطر به سختي افتادنتان تشريع نموده است و اين که عدد را تکميل کنيد و خدا را به خاطر هدايت بزرگ بداريد.
«يريدالله بکم اليسر ولايريد بکم العسر و لتکملواالعدة و لتکبروالله علي ماهدئکم و لعلکم تشکرون».
ولتکموا... عطف به يريد و مبين علت غائي است. خداوند در تشريع احکام براي شما آساني خواسته نه سختگيري، تا روزه ايام معدود را به هر صورتي که بتوانيد چه در ماه رمضان يا غير آن به کمال رسانيد ممکن است ولتکملوا، عطف به فعل مقدر يا فليصمه باشد: تا از اين امر «فليصمه» (و هر امري) آنچه آسانست و بتوانيد، انجام دهيد و آن را تکميل نماييد، چون امر ولتکموا بعد از امر به روزه ماه رمضان است کمال ظاهري آن معناي اتمام ميباشد. و کمال معنوي آن انجام با شرايط و آداب آن است تا با گذشت ايام اراده ايماني، حاکم بر انگيزهها و شهوات گردد و انسان را برتر آرد و اراده خدا ذهن را فراگير و ياد عظمت او زنده و فعال گردد يادي که بر طريق هدايت استوار شود:
و لتکبروالله علي ماهداک و در پرتو آن، نعمتها مشخص و شکرگزاري شود.
در روايات منظور از تکبير در جمله: و لتکبرواالله علي ما هديکم تعظيم، و منظور از هدايت، ولايت است.
اين که هدايت به معناي ولايت باشد از باب تطبيق کلي بر مصداق است و ممکن است از قبيل همان قسم بياناتي باشد که نامش را تاويل گذاشتهاند، چنانکه در بعضي از روايات آمده و در معناي دو کلمه يسر و عسر فرمودهاند: يسر ولايت و عسر مخالفت با خدا و دوستي با دشمنان خداست.
پس معناي آيه اين است که تا خداوند را بزرگ بداري و اجلالش کني به خاطر آن هدايت و راهنمايي که براي شما در دينتان بيان کرد و به خاطر آن که به شما توفيق داد تا ماه رمضان را روزه بداريد اين ماه اختصاصي شما امت مسلمان ميباشد و امم ديگر از آن بيبهرهاند.
بيشتر دانشمندان گفتهاند که مقصود از ولتکبراالله، تکبيرهايي است که در شب عيد فطر وارد شده است که اين تکبيرها بعد از چهار نماز مغرب و عشاء و صبح روز عيد و نماز عيد فطر گفته ميشود. در عيد فطر اين گونه ميگويند: «اللهاکبر اللهاکبر لااله الاالله و اللهاکبر اللهاکبر و للهالحمد الحمد علي ما هدانا و له الشکر علي ما اولانا.» (2)
توضيح- برخي براي روز عيد اين تکبيرها را بعد از نماز ظهر و عصر روز عيد نيز ذکر کردهاند. حضرت امام خميني و آيةالله اراکي جزء اين دسته از فقها ميباشند مستند اين حکم، روايتي است از قول امام صادق عليهالسلام که فرمود: در عيد فطر هم تکبير هست، عرضه داشتم تکبير که غير از روز قربان نيست، فرمود: چرا در عيد فطر هم هست، ليکن مستحب است که در مغرب و عشاء و فجر و ظهر و عصر و دو رکعت نماز عيد گفته شود. (3)
همچنين سعيد نقاش از امام صادق عليهالسلام روايت کرده است که فرمود: براي من در شب عيد فطر تکبير هست، اما واجب نيست بلکه مستحب است، ميگويد، پرسيدم اين تکبير در چه وقت مستحب است؟ فرمود در شب عيد در مغرب و عشا و در نماز صبح و نماز عيد آنگاه قطع ميشود، عرضه داشتم: چگونه تکبير بگويم؟ فرمود: ميگويي اللهاکبر، اللهاکبر، لااله الاالله، و اللهاکبر، اللهاکبر و لله الحمد، اللهاکبر علي ما هدانا و منظور از کلام خدا که ميفرمايد: و لتکموا العدة همين است، چون معنايش اين است که نماز کامل کنيد. و خدا را در برابر اين که هدايتتان کرده تکبير کنيد (4) و تکبير همين است که بگوييد: اللهاکبر، لااله الاالله، و اللهاکبر، و لله الحمد راوي ميگويد در روايت ديگري آمده که تکبير آخر را چهار بار بايد گفت.
مرحوم علامه طباطبائي ضمن بيان دو روايت ياد شده در حل تعارض بين آن دو مينويسد: اختلاف اين دو روايت که يکي تکبير را در ظهر و عصر نيز مستحب ميداند و ديگري نميداند ممکن است حمل شود بر مراتب استحباب، يعني دومي مستحب باشد، و اولي مستحبتر، و اين که فرمود: منظور از (و لتکملوا العدة) اکمال نماز است شايد منظور اين باشد با خواندن نماز عيد، عدد روزه را تکميل کنيد و باز خود تکبيرات را بگوييد. که خدا شما را هدايت کرد، و اين با معنائي که ما از ظاهر جمله، ولتکبرواالله علي ما هديکم ... فهميديم منافات ندارد، براي اين که کلام امام استفاده حکم استحبابي از مورد وجوب است. (5)
شافعي معتقد است که بايد اللهاکبر را سه بار گفت و از زمانيکه ماه ديده ميشود و تا زمانيکه امام به نماز ميايستد اين تکبيرها تکرار شود. وقتي امام بيرون آمد همراه تکبير او بايد تکبير گفت در حالي که در عيد قربان بايد همين تکبيرها را پشت سر ده نماز خواند که اولين آنها نماز ظهر روز عيد قربان تا ده نماز بعد از آن ميباشد. کساني که در شهرها هستند پشت سر ده نماز اين تکبيرها را ميگويند و کساني که در منا ميباشند پشت سر 15نماز که اول آنها نماز ظهر عيد قربان است اين تکبيرها را تکرار ميکنند. (6)
2- آيات 14 و 15 سوره مبارکه که اعلي:
در آيات مورد بحث به نجات اهل ايمان و عوامل اين نجات اشاره ميکند، نخست ميفرمايد: مسلماً رستگار ميشود کسي که خود را تزکيه کند (قد افلح من تزکي) و نام پروردگارش را به ياد آورد و به دنبال آن نماز بخواند (و ذکر اسم ربه فصلي)
به اين ترتيب عامل فلاح و رستگاري و پيروزي و نجات را سه چيز ميشمرد: تزکيه و ذکر نام خداوند و سپس بجا آوردن نماز، در اين که منظور از تزکيه چيست تفسيرهاي گوناگوني ذکر کردهاند: نخست اين که منظور پاکسازي روح از شرک است، به قرينه آيات قبل، و نيز به قرينه منظور پاکسازي دل از رذائل اخلاقي و انجام اعمال صالح است، به قرينه آيات فلاح در قرآن مجيد از جمله آيات آغاز سوره مومنون که فلاح را در گرو اعمال صالح ميشمرد، و به قرينه آيه 9 سوره شمس که بعد از ذکر مسئله تقوا و فجور ميفرمايد: قد افلح من زکيها: رستگار شد کسي که نفس خود را از فجور و اعمال زشت پاک کرد و به زينت تقوا بياراست.
ديگر اين که منظور زکات فطره در روز عيد فطر است که نخست بايد زکات را پرداخت و بعد نماز عيد را بجا آورد.
قابل توجه اين که: در آيات فوق نخست سخن از تزکيه و بعد ذکر پروردگار و سپس نماز است.
به گفته بعضي از مفسران مراحلي عملي مکلف سه مرحله است: نخست ازاله عقائد فاسده از قلب سپس حضور معرفةالله و صفات و اسماء او در دل و سوم اشتغال به خدمت. آيات فوق در سه جمله کوتاه اشاره به اين سه مرحله کرده است.
اين نکته نيز قابل توجه است که نماز را فرع بر ذکر پروردگار ميشمرد، اين به خاطر آن است که تا به ياد او نيفتد و نور ايمان در دل او پرتو افکن نشود به نماز نميايستد به علاوه نمازي ارزشمند است که توأم با ذکر او و ناشي از ياد او باشد، و اين که بعضي ذکر پروردگار را تنها به معني اللهاکبر يا بسمالله الرحمن الرحيم که در آغاز نماز گفته ميشود تفسير کردهاند در حقيقت بيان مصداقهاي از آن است.
همان طور که ميدانيم وظيفه پيغمبر تزکيه است. دلهاي مستمد و حق طلب و حقيقت خواه آيات را ميشنوند، متأثر ميشوند، ميپذيرند و ميگروند، و دلهاشان از نجاست شرک، با آب توحيد پاک و پاکيزه ميشود.
و ذکر اسم ربه فصلي- اسامي پروردگار همگي اوصاف ذات مقدسش هستند. ذکر ممکن است به زبان باشد، مثل معني رحمن و رحيم و آثار رحمت واسعه خداوند در همه کائنات و در وجود خودمان بينديشيم. توجه به معاني رحمت و علو و عظمت يا خالق و رازق بودن قادر متعال قهراً و قطعا خضوع و خشوع ميآورد. برجستهترين نمونه اظهار خشوع نماز است. ببينيد چگونه در سه کلمه، جميع مراحل را جمع فرموده است.
1- پاک شدن از شرک و اخلاق رذيله به توحيد و ايمان و باور داشتن اصول عقايد (تزکي).
2- در آثار قدرت و حکمت پروردگار و نعمتهاي مادي و معنوي و جسمي و روحي انديشيدن که هر ساعتي از اين تفکر بهتر از هفتاد سال عبادت است. علاوه بر اين ذکر قلبي، با زبان نيز کلمه شهادت گفتن (و ذکر اسم ربه).
3- اظهار شکستگي و فروتني و کوچکي در پيشگاه پروردگار نمودن و به عبادت و پرستش پرداختن (فصلي) هر کس اين سه مرحله را پيمود بسر منزل فلاح و رستگاري ميرسد و اين است معني (قد افلح من تزکي).
عدهاي بر اساس روايات رسيده معتقدند که منظور از «تزکي» دادن زکات فطره و خواندن نماز عيد است (7)، بعضي نيز تزکيه را در اينجا به معني دادن صدقه مالي دانستهاند. مهم اين است که تزکيه معني وسيعي دارد که همه اين مفاهيم را در برميگيرد، هم پاکسازي روح از آلودگي شرک و هم پاکسازي از اخلاق رذيله، و هم پاکسازي عمل از محرمات، و هر گونه ريا، و هم پاکسازي مال و جان به وسيله دادن زکات در راه خدا، زيرا طبق آيه اخذ من اموالهم صدقه تطهر هم تزکيهم بها: (از اموال آنها صدقهاي (زکات) بگير تا آنها را به وسيله آن پاکسازي و تزکيه کني) دادن زکات سبب پاکي روح و جان است. بنابراين، تمام تفسيرها ممکن است در معني گسترده آيه جمع باشد.
چند روايت که در ذيل اين روايت آمده است را مرور ميکنيم: عبدالله بن مسعود گفته است که مقصود از آيه «ذکر اسم ربه فصلي» آن است که انسان زکات مال خود را بدهد و نماز را اقامه کند و بر اين اساس مرتباً ميگفت:« رحم الله امرءا تصدق ثم صلي يعني خدا بيامرزد کسي را که صدقه بدهد و نماز بخواند. سپس آيه ياد شده را تلاوت کرد.
عدهاي ديگر گفتهاند منظور از صدقه همان زکات فطره است که در اول ماه شوال پرداخت ميشود. و تکبيرهاي روز عيد و نماز عيد فطر را نيز شامل ميشود. و به عبدالله بن عمر نافع ميگفت: آيا صدقه دادهاي؟ اگر پاسخ ميداد بله صدقه دادهام به وي ميگفت پس بيا به مصلي برويم و نماز بخوانيم و اگر پاسخ ميداد: صدقه ندادهام به او ميگفت صدقه بده تا به مصلي برويم و نماز بخوانيم. سپس آيه ياد شده را تلاوت ميکرد.
ابوخالد گفت: نزد ابوالعاليه رفتم، به من گفت روز عيد قبل از آن که براي نماز بروي به اينجا ميآيي؟ پاسخ دادم: بله وقتي روز عيد فرارسيد به نزد وري رفتم، از من پرسيد آيا افطار کردهاي؟ پاسخ دادم: بله پرسيد آيا غسل کردهاي؟ گفتم: بله گفت: آيا صدقه دادهاي گفتم بله گفت تو را به اين خاطر به اينجا فرا خواندهام که در ابتدا اين اعمال را انجام دهي و پس از آن به مصلي بروي، آنگاه اين آيه را خواند و گفت مردم مدينه هيچ صدقهاي را برتر از آن نديدند که کسي به کس ديگر آب دهد. (8)
شخصي از امام صادق عليه السلام پرسيد معناي آيه قد افلح من تزکي چيست؟ فرمود: اين است که هر کس زکات فطره بدهد، رستگار ميشود. پرسيد معناي آيه و ذکر اسم ربه فصلي چيست؟ فرمود اين است که (براي نماز عيد) به سوي جبانه برود و نماز بخواند و منظور از جبانه، صحرا است. (9)
رسول خدا صلي الله عليه و آله همواره در روزهاي عيد فطر قبل از رفتن به مصلي فطره را تقسيم ميکرد و اين آيه را ميخواند: «قد افلح من تزکي و ذکر اسم ربه فصلي.» (10)
آداب نماز عيد
خداوند متعال در فرازي از آيه 31 سوره اعراف ميفرمايد: «خذوا زينتکم عند کل مسجد...» يعني هنگام رفتن به مسجد زينتهاي خود را برداريد. اين خطاب به همه فرزندان آدم به عنوان يک قانون هميشگي که شامل اعصار قرون ميشود که زينت خود را به هنگام رفتن به مسجد با خود داشته باشيد.
اين جمله ميتواند هم اشاره به زينتهاي جسماني باشد که شامل پوشيدن لباسهاي مرتب و پاک و تميز و شانه زدن موها، و به کار بردن عطر و مانند آن ميشود، و هم شامل زينتهاي معنوي، يعني صفات انساني و ملکات اخلاقي و پاکي نيت و اخلاص و اگر ميبينيم در بعضي از روايات اسلامي تنها اشاره به لباس خوب يا شانه کردن موها شده و اگر ميبينيم تنها سخن از مراسم نماز عيد و نماز جمعه به ميان آمده است، دليل بر انحصار نيست بلکه هدف بيان مصداقهاي روشن است و همچنين اگر ميبينيم که در بعضي ديگر از روايات، زينت به معني رهبران و پيشوايان شايسته تفسير شده دليل بر وسعت مفهوم آيه است که همه زينتهاي ظاهري و باطني را در بر ميگيرد.
در کتاب المقنع گفته است: «سنت در افطار عيد قربان اين است که بعد از نماز انجام شود و در عيد فطر قبل از نماز. (11)
از امام صادق عليه السلام نقل شده که فرمود: اگر در روز عيد فطر براي رسول خدا صلي الله عليه و آله عطر ميآوردند اول به زنان خود ميداد. (12)
پانوشتها:
1- تفسير نمونه، ج 5، ص131.
2- تفسير ابوالفتوح رازي، ج 2، ص 18.
3- مستدرک الوسائل، جلد 6، ص 137.
4- وسايلالشيعه، ج 7، ص 455/ الکافي، کليني ج4، ص 166.
5- الميزان، علامه طباطبايي، ج2، ص 28.
6- تفسير ابوالفتوح رازي، ج2 ، ص 68.
7- بحارالانوار، علامه مجلسي، ج 93، ص 104، ح 3.
8- تفسير ابوالفتوح رازي، ج12، ص 62.
9- من لايحضره الفقيه، شيخ صدوق، ج1، ص 501، ح 1474.
10- تفسيرالميزان، ج20، ص 271.
11- همان ج 6، ص 337.
12- من لا يحضره الفقيه، ج2، ص 174، ح 2055.
ادامه مطلب
آیات و روایات متناسب عيد سعيد فطر
ادامه مطلب
نكاتى درباره عید فطر
عید فطر یكى از دو عید بزرگ در سنت اسلامى است كه درباره آن احادیث و روایات بیشمار وارد شده است. مسلمانان روزه دار كه ماه رمضان را به روزه دارى به پا داشته و از خوردن و آشامیدن و بسیارى از كارهاى مباح دیگر امتناع ورزیده اند، اكنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستین روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند مىطلبند، اجر و پاداشى كه خود خداوند به آنان وعده داده است.
امیر المؤمنین(ع) در خطبه عید فطر مىفرماید:
«الا و ان المضمار الیوم و السباق غدا الا و ان السبقة الجنة و الغایة النار». (1)
دنیا محل مسابقه است و آخرت زمان اجر گرفتن، بهشت جایزه برندگان این مسابقه و جهنم جزاى بازندگان است. در روایتى از فرزند گرامیش چنین آمده است:
«مر الحسن (ع) فى یوم فطر بقوم یلعبون و یضحكون فوقف على رؤوسهم، فقال: ان الله جعل شهر رمضان مضمارا لخلقه، فیستبقون فیه بطاعته الى مرضاته، فسبق قوم ففازوا، و قصر آخرون فخابوا، فالعجب كل العجب من ضاحك لاعب فی الیوم الذی یثاب فیه المحسنون و یخسر فیه المبطلون و ایم الله لو كشف الغطاء لعلموا ان المحسن مشغول باحسانه و المسىء مشغول باسائته. ثم مضى». (2)
در این حدیث، امام حسن (ع) انجام اعمال عبادى در ماه مبارك رمضان را، تشبیه به مسابقه بین افراد نمودهاند و عید فطر را زمان اخذ جوایز برندگان آن مىدانند.
لذا حضرت على (ع) در ویژگىهاى عید فطر مىفرمایند:
1- روزى كه نیكوكاران ثواب مىبرند.
«هذا یوم یثاب فیه المحسنون».
2- روزى كه گنهكاران زیان مىبینند.
«و خسر فیه المبطلون»
3- شبیهترین روز به روز قیامت است.
«اشبه بیوم قیامكم».
چون در قیامت عدهاى كه زیان كارند، تاسف مىخورند و غضبناك مىگردند و عدهاى كه نیكوكارند رستگار و متنعم به نعمتهاى الهى مىشوند.
4- روز عبرت گرفتن.
«فاذكروا بخروجكم»
وقتى از منازلتان براى خواندن نماز عید خارج مىشوید، به یاد آورید زمانى را كه از منزل بدن خود خارج خواهید شد و سوى خداى خود خواهید رفت.
«من الاجداث الى ربكم»
وقتى در جایگاه نماز خود مىایستید به یاد آورید زمانى را كه در محضر عدل الهى مىایستید و از شما حسابرسى مىكنند.
«و اذكروا وقوفكم بین یدى ربكم»
وقتى از نماز به منازلتان بر مىگردید به یاد آورید زمانى را كه به منازل خود در بهشتخواهید رفت.
«و اذكروا منازلكم فى الجنة»
5- روز بشارت غفران و بخشش الهى.
«ابشروا عباد الله فقد غفر لكم ما سلف من ذنوبكم».
پىنوشتها:
1) من لا یحضره الفقیه، ج 1، ص 516.
2) تحف العقول، ص 170.
ادامه مطلب
تاکید روایات بر احیا گرفتن شب عید فطر
رییس مرکز فقهی ائمه اطهار (ع) گفت: در شب و روز عید فطر خداوند به صورت بسیار گستردهتری رحمت خود را بر مؤمنان و روزهداران نازل میکند.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) منطقه قم از مرکز فقهی ائمه اطهار(ع)، آیتالله محمدجواد فاضل لنکرانی رییس مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) با تبریک به مناسبت عید سعید فطر، گفت: عید فطر یکی از بزرگترین اعیاد اسلامی و دینی ما است و امیدواریم خداوند اعمال عبادی همه عبادتکنندگان در ماه مبارک رمضان را مورد قبول خود قرار داده باشد.
وی با بیان اینکه عید فطر یومالجوایز است، ابراز کرد: مؤمنان و روزهداران باید در پایان ماه رمضان به اعمال عید فطر همچون نماز عید و زکات فطره مبادرت کنند.
رییس مرکز فقهی ائمه اطهار (ع) تاکید کرد: در شب عید فطر خداوند به صورت بسیار گستردهتری رحمت خود را بر مؤمنان و روزهداران نازل میکند.
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با بیان اینکه منادی در شب عید فطر در هر آسمان ندا میدهد که ای مؤمنان صبح کنید و به سوی جوایز خود بشتابید، اظهار کرد: رسول خدا به جابر فرمودند جوایز خدا با جوایز پادشاهان قابل مقایسه نیست.
استاد درس خارج حوزه علمیه قم ادامه داد: در روایت دیگری آمده ملائکه در روز عید بر سر هر کوی و برزنی میایستند و صدا میزنند؛ مردم بشتابید به سوی رب کریم و باب کرم خدا امروز گستردهتر از هر زمان دیگری است، پروردگار عطای زیادی به شما میخواهد بدهد و از گناهان بزرگ میگذرد.
فاضللنکرانی با بیان این که نباید از نماز عید سعید فطر غافل شد چون آثار و برکات فراوانی بر آن مترتب شده است، اظهار کرد: نمازی نیز در شب عید فطر که معروف به نماز «هزار قل هو الله» است توصیه شده که بزرگان و عرفا تأکید فراوانی بر آن دارند.
وی ادامه داد: روایات فراوانی وجود دارد که هر کسی این دو رکعت نماز را بخواند چیزی از خدا نمیخواهد مگر اینکه خداوند به او اعطا میکند.
رییس مرکز فقهی ائمه اطهار (ع) با اشاره به روایات احیای شب عید فطر را مورد تأکید قرار داد و گفت: انسان باید این فرصت بزرگ را مغتنم بشمارد؛ در روایات آمده روزی که همه قلوب میمیرند قلب انسانی که شب عید فطر را احیا کرده، نخواهد مرد.
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با بیان اینکه دعاهای پر مغز و نغزی برای شب و روز عید فطر توصیه شده است، افزود: اعمال شب و روز عید فطر بسیار سفارش شده است.
استاد درس خارج حوزه علمیه قم با اشاره به روایتی از پیامبر اسلام درباره اهمیت عید فطر، ابراز کرد: مبادا کسی روز عید در خانه خود بماند چون خدا طلوع جدیدی در روز عید دارد و از خانههای خود بیرون روید تا این که رحمت خدا شامل حال شما شود.
ادامه مطلب
نكاتى درباره عيد فطر
1. واژه عيد، در اصل از فعل عاد (عود) يعود اشتقاق يافته است و معانى مختلفى براى آن ذكر كردهاند، از جمله: «خوى گرفته»، «هر چه باز آيد از اندوه و بيمارى و غم و انديشه و مانند آن»، «روز فراهم آمدن قوم»، «هر روز كه در آن، انجمن يا تذكار فضيلتمند يا حادثه بزرگى باشد»، گويند از آن رو به اين نام خوانده شده است كه هر سال شادى نوينى باز آرد. (2)
ابن منظور در لسان العرب گفته است كه برخى بر آن هستند كه اصل واژه عيد از «عادة» است، زيرا آنان (قوم)، به جمع آمدن در آن روز، عادت كردهاند. (3)
چنانكه گفته شده است: «القلب يعتاده من حبها عيد.»
و نيز يزيد بن حكم ثقفى در ستايش سليمان بن عبد الملك گفته است:
امسى باسماء هذا القلب معمودا
اذا اقول صحا يعتاده عيدا (4)
به گفته ازهرى: عيد در نزد عرب، زمانى است كه در آن شاديها يا اندوهها، باز مىگردد و تكرار مىشود. ابن اعرابى آن را منحصر به شاديها دانسته است. (5)
واژه عيد تنها يكبار در قرآن به كار رفته است:
«اللهم ربنا انزل علينا مائدة من السماء تكون لنا عيدا لاولنا و آخرنا و آية منك» (6)
در تفسير نمونه ذيل اين آيه گفته شده است: «عيد در لغت از ماده عود به معنى بازگشت است، و لذا به روزهايى كه مشكلات قوم و جمعيتى برطرف مىشود و بازگشتبه پيروزيها و راحتيهاى نخستين مىكند عيد گفته مىشود، و در اعياد اسلامى به مناسبت اينكه در پرتو اطاعتيك ماه مبارك رمضان و يا انجام فريضه بزرگ حج، صفا و پاكى فطرى نخستين به روح و جان باز مىگردد، و آلودگيهايى كه بر خلاف فطرت است، از ميان مىرود، عيد گفته شده است. و از آنجا كه روز نزول مائده نيز، روز بازگشتبه پيروزى و پاكى و ايمان به خدا بوده است، حضرت مسيح(ع) آن را عيد ناميده است. همان طور كه در روايات وارد شده، نزول مائده در روز يكشنبه بوده و شايد يكى از علل احترام روز يكشنبه در نظر مسيحيان نيز همين بوده است.
روايتى كه از على(ع) نقل شده: «و كل يوم لا يعصى الله فيه فهو يوم عيد» هر روز كه در آن معصيتخدا نشود، روز عيد است، نيز اشاره به همين موضوع دارد، زيرا روز ترك گناه، روز پيروزى و پاكى و بازگشتبه فطرت نخستين است. (7)
از«سويد بن غفله» نقل شده است: در روز عيد بر امير المؤمنين على(ع) وارد شدم و ديدم كه نزد او نان گندم و خطيفه (8) و ملبنة (9) است; پس به آن حضرت عرض كردم: روز عيد و خطيفه؟!.
آن حضرت فرمود: «انما هذا عيد من غفر له» اين عيد كسى است كه آمرزيده شده است. (10)
و نيز در يكى از اعياد، آن حضرت فرمود:
«انما هو عيد لمن قبل الله صيامه، و شكر قيامه، و كل يوم لا يعصى الله فيه فهو يوم عيد» امروز تنها عيد كسى است كه خداوند روزهاش را پذيرفته و عبادتش را سپاس گزارده است; هر روزى كه خداوند مورد نافرمانى قرار نگيرد، عيد راستين است.
در روايات اسلامى براى اعياد - بويژه اعياد مذهبى، از جمله عيد فطر - آداب و رسوم خاصى مقدر شده; در حديثى از معصوم(ع) آمده است.
«زينوا اعيادكم بالتكبير»عيدهاى خودتان را با تكبير زينتبخشيد.
«زينوا العيدين بالتهليل و التكبير و التحميد و التقديس» عيد فطر و قربان را با گفتن ذكر لا اله الا الله، الله اكبر، الحمد لله و سبحان الله، زينتبخشيد.
2. عيد فطر يكى از دو عيد بزرگ اسلامى است كه درباره آن احاديث و روايات بيشمارى وارد شده است. مسلمانان روزه دار كه ماه رمضان را به روزه گذرانده و از خوردن و آشاميدن و بسيارى از كارهاى مباح ديگر امتناع ورزيدهاند، اكنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستين روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند مىطلبند; اجر و پاداشى كه خود خداوند به آنان وعده داده است.
امير المؤمنين(ع) در يكى از اعياد فطر خطبهاى خواندهاند و در آن مؤمنان را بشارت و مبطلان را بيم دادهاند:
خطب امير المؤمنين على بن ابى طالب(ع) يوم الفطر فقال: «ايها الناس! ان يومكم هذا يوم يثاب فيه المحسنون و يخسر فيه المبطلون و هو يوم اشبه بيوم قيامكم، فاذكروا بخروجكم من منازلكم الى مصلاكم خروجكم من الاجداث الى ربكم و اذكروا بوقوفكم في مصلاكم وقوفكم بين يدى ربكم، و اذكروا برجوعكم الى منازلكم رجوعكم الى منازلكم في الجنة.
عباد الله! ان ادنى ما للصائمين و الصائمات ان يناديهم ملك في آخر يوم من شهر رمضان ابشروا عباد الله فقد غفر لكم ما سلف من ذنوبكم فانظروا كيف تكونون فيما تستانفون.» (11)
اى مردم! اين روز شما روزى است كه نيكوكاران در آن پاداش مىگيرند و زيانكاران و تبهكاران در آن مايوس و نااميد مىگردند و اين شباهتى زياد به روز قيامت دارد. پس با خروج از منازل و رهسپارى به سوى جايگاه نماز عيد، خروجتان را از قبر و رفتنتان را به سوى پروردگار به ياد آوريد، و با ايستادن در جايگاه نماز، ايستادن در برابر پروردگارتان را ياد كنيد، و با بازگشتبه سوى منازل خود، بازگشتتان به سوى منازلتان در بهشتبرين را متذكر شويد. اى بندگان خدا. كمترين چيزى كه به زنان و مردان روزهدار داده مىشود، اين است كه فرشتهاى در آخرين روز ماه رمضان به آنان ندا مىدهد و مىگويد: هان! بشارتتان باد، اى بندگان خدا كه گناهان گذشتهاتان آمرزيده شد! پس به فكر آينده خويش باشيد كه چگونه بقيه ايام را بگذرانيد؟
عارف وارسته، «ميرزا جواد آقا ملكى تبريزى» درباره عيد فطر آورده است: «عيد فطر روزى است كه خداوند آن را از ميان ديگر روزها برگزيده است و مخصوص هديه بخشيدن و جايزه دادن به بندگان خويش ساخته است. خداوند به آنان اجازه داده است تا در اين روز نزد حضرتش گرد آيند و بر خوان كرم او بنشينند و ادب بندگى به جاى آرند; چشم اميد به درگاه او دوزند و از خطاهاى خويش پوزش خواهند; نيازهاى خويش به نزد او آرند و آرزوهاى خويش از او خواهند. و نيز آنان را وعده و مژده داده است كه هر نيازى به او آرند، برآورد و بيش از آنچه چشم دارند به آنان ببخشد، از مهربانى و بندهنوازى، بخشايش و كارسازى در حق آنان روا دارد كه گمان نيز نمىبرند.» (12)
روز اول ماه شوال را بدين سبب عيد فطر خواندهاند كه در اين روز، امر امساك و صوم از خوردن و آشاميدن برداشته شد و رخصت داده شد كه مؤمنان در روز افطار كنند و روزه خود را بشكنند. فطر و فطر و فطور به معناى خوردن و آشاميدن است و گفته شده است كه به معناى آغاز خوردن و آشاميدن نيز هست. به همين دليل است كه پس از اتمام روز و هنگام مغرب شرعى در روزهاى ماه رمضان، انسان افطار مىكند، يعنى اجازه خوردن، پس از امساك از خوردن به او داده مىشود.
عيد فطر داراى اعمال و عباداتى است كه در روايات معصومين(ع) به آنها پرداخته شده و ادعيه خاصى نيز درباره آن آمده است.
از سخنان معصومين(ع) چنين استفاده مىشود كه روز عيد فطر، روز گرفتن مزد است، و لذا در اين روز مستحب است كه انسان بسيار دعا كند و به ياد خدا باشد و روز خود را به بطالت و تنبلى نگذراند و خير دنيا و آخرت را بطلبد.
در قنوت نماز عيد مىخوانيم:
«... اسئلك بحق هذا اليوم الذي جعلته للمسلمين عيدا و لمحمد صلى الله عليه و آله ذخرا و شرفا و كرامة و مزيدا ان تصلى على محمد و آل محمد و ان تدخلنى في كل خير ادخلت فيه محمدا و آل محمد و ان تخرجنى من كل سوء اخرجت منه محمدا و آل محمد، صلواتك عليه و عليهم اللهم انى اسالك خير ما سئلك عبادك الصالحون و اعوذ بك مما استعاذ منه عبادك المخلصون».
بارالها! به حق اين روز كه آن را براى مسلمانان عيد و براى محمد(ص) ذخيره و شرافت و كرامت و فضيلت قرار داد، از تو مىخواهم كه بر محمد و آل محمد درود بفرستى و مرا در هر خيرى وارد كنى كه محمد و آل محمد را در آن وارد كردى! و از هر سوء و بدى كه محمد و آل محمد را از آن خارج ساختى خارج كن! درود و صلوات تو بر او و آنها! خداوندا، از تو مىطلبم آنچه بندگان شايستهات از تو خواستند و به تو پناه مىبرم از آنچه بندگان خالصتبه تو پناه بردند.
در صحيفه سجاديه نيز دعايى از امام سجاد(ع) به مناسب وداع ماه مبارك رمضان و استقبال عيد سعيد فطر وارد شده است:
«اللهم صل على محمد و آله و اجبر مصيبتنا بشهرنا و بارك لنا في يوم عيدنا و فطرنا و اجعله من خير يوم مر علينا، اجلبه لعفو و امحاه لذنب و اغفر لنا ما خفى من ذنوبنا و ما علن... اللهم انا نتوب اليك في يوم فطرنا الذي جعلته للمؤمنين عيدا و سرورا و لاهل ملتك مجمعا و محتشدا، من كل ذنب اذنبناه او سوء اسلفناه او خاطر شر اضمرناه توبة من لا ينطوى على رجوع الى ذنب و لا يعود بعدها في خطيئة.»
پروردگارا! بر محمد و آل محمد درود فرست و مصيبت ما را در اين ماه جبران كن و روز فطر را بر ما عيدى مبارك و خجسته بگردان و آن را از بهترين روزهايى قرار ده كه بر ما گذشته است: كه در اين روز بيشتر ما را مورد عفو قرار دهى و گناهانمان را بشويى و بر ما ببخشايى گناهانى را كه در پنهان و آشكارا انجام داديم... خداوندا! در اين روز عيد فطر، كه براى مؤمنان روز عيد و خوشحالى و براى مسلمانان روز اجتماع و گردهمايى است، از هر گناهى كه مرتكب شدهايم و هر كار بدى كه كردهايم و هر نيت ناشايستهاى كه در ضميرمان نقش بسته استبه سوى تو باز مىگرديم و توبه مىكنيم، توبهاى كه در آن بازگشتبه گناه هرگز نباشد و بازگشتى كه در آن هرگز روى آوردن به معصيت نباشد.
بارالها!اين عيد را بر تمام مؤمنان مبارك گردان و در اين روز، ما را توفيق بازگشتبه سوى خود و توبه از گناهان عطا فرما.
ادامه مطلب