آیا چهل بار رفتن به مسجد مقدس جمکران برای قضای حاجت مدرکی دارد؟
پاسخ :
درمورد سؤال فوق دلیل خاصی وجود ندارد لکن از سه طریق می توان مشروعیت آنرا بهاثبات رسانید.
۱. سیرۀ متشرعۀ از علما و صلحا و اتقیا بر مداومت رفتن چهلبار به مسجد مقدس جمکران است. همان گونه که این عمل در مسجد سهله نیز انجام میشود.
۲. در روایات بسیاری به این مطلب اشاره شده که هرکس چهل روز خود را برای خدا خالص کند چشمههای حکمت از قلبش بر زبانش جاری میگردد.(۱)
۳. از مجموعۀ روایات استفاده میشود که عدد چهل در شکوفایی قابلیتهای مادی و معنوی تأثیر بسزایی دارد،از آن جمله:
ـ تأثیر عدد چهل در رشد فرزند در رحم
ـ تأثیر شرابخوردن در عدم قبولی نماز تا چهلروز.
ـ قبولی توبۀ بهلول نبّاش بعد از چهل روز.
ـ کنارهگیری پیامبر اکرم(ص) از خدیجه بهجهت انعقاد نطفۀ حضرتزهرا(ع) بهمدت چهل روز.
ـ چهل روز دعای عهد را خواندن باعث میشود انسان از یاران امامزمان(ع) باشد.
ـ امامزمان(ع) چهل روز تحت تربیت ملائکه بود.
ـ طینت حضرتآدم(ع) در چهل روز تخمیر شد.
ـ حضرتموسی(ع) تا چهل روز با خداوند در کور طور ملاقات داشت.
ـ پیامبر اکرم(ص) بعد از چهلسالگی بهنبوت مبعوث شد.
ـ عقل انسان تا چهل سال قابل رشد است.
ـ شهادت چهل مؤمن بر میت موجب مغفرت او از جانب خداوند میشود.
ـ حفظ چهل حدیث انسان را در قیامت، فقیه محشور میکند.
ـ حدّ همسایه تا چهل خانه است.
ـ حریم مسجد تا چهل خانه است.
و سایر موارد.
از این احادیث و موارد دیگر استفاده می شود که عدد چهل در قابلیت بخشیدن و رساندن انسان به کمالات و شکوفاشدن او تأثیر بسزایی دارد، و لذا می توانیم از این موارد الغای خصوصیت کرده، عدد چهل و چلهگیری را در تمام موارد کارهای خیر تعمیم دهیم.
سید بحرالعلوم میگوید: «ما بالعیان مشاهده کردهایم و به بیان دانسته ایم که برای این رقم از عدد «چهل» خاصیت و تأثیر مخصوصی در ظهور استعدادها و تکمیل ملکات انسانی در طی منازل و پیمودن مراحل است»(۲)
پینوشتها:
۱. کافی، ج۲، ص۱۶؛ عیوناخبارالرضا، ص۲۵۸.
۲. رسالۀ سیر و سلوک، ص۲۳.
منبع : پورتال جامع مهدویت
درمورد سؤال فوق دلیل خاصی وجود ندارد لکن از سه طریق می توان مشروعیت آنرا بهاثبات رسانید.
۱. سیرۀ متشرعۀ از علما و صلحا و اتقیا بر مداومت رفتن چهلبار به مسجد مقدس جمکران است. همان گونه که این عمل در مسجد سهله نیز انجام میشود.
۲. در روایات بسیاری به این مطلب اشاره شده که هرکس چهل روز خود را برای خدا خالص کند چشمههای حکمت از قلبش بر زبانش جاری میگردد.(۱)
۳. از مجموعۀ روایات استفاده میشود که عدد چهل در شکوفایی قابلیتهای مادی و معنوی تأثیر بسزایی دارد،از آن جمله:
ـ تأثیر عدد چهل در رشد فرزند در رحم
ـ تأثیر شرابخوردن در عدم قبولی نماز تا چهلروز.
ـ قبولی توبۀ بهلول نبّاش بعد از چهل روز.
ـ کنارهگیری پیامبر اکرم(ص) از خدیجه بهجهت انعقاد نطفۀ حضرتزهرا(ع) بهمدت چهل روز.
ـ چهل روز دعای عهد را خواندن باعث میشود انسان از یاران امامزمان(ع) باشد.
ـ امامزمان(ع) چهل روز تحت تربیت ملائکه بود.
ـ طینت حضرتآدم(ع) در چهل روز تخمیر شد.
ـ حضرتموسی(ع) تا چهل روز با خداوند در کور طور ملاقات داشت.
ـ پیامبر اکرم(ص) بعد از چهلسالگی بهنبوت مبعوث شد.
ـ عقل انسان تا چهل سال قابل رشد است.
ـ شهادت چهل مؤمن بر میت موجب مغفرت او از جانب خداوند میشود.
ـ حفظ چهل حدیث انسان را در قیامت، فقیه محشور میکند.
ـ حدّ همسایه تا چهل خانه است.
ـ حریم مسجد تا چهل خانه است.
و سایر موارد.
از این احادیث و موارد دیگر استفاده می شود که عدد چهل در قابلیت بخشیدن و رساندن انسان به کمالات و شکوفاشدن او تأثیر بسزایی دارد، و لذا می توانیم از این موارد الغای خصوصیت کرده، عدد چهل و چلهگیری را در تمام موارد کارهای خیر تعمیم دهیم.
سید بحرالعلوم میگوید: «ما بالعیان مشاهده کردهایم و به بیان دانسته ایم که برای این رقم از عدد «چهل» خاصیت و تأثیر مخصوصی در ظهور استعدادها و تکمیل ملکات انسانی در طی منازل و پیمودن مراحل است»(۲)
پینوشتها:
۱. کافی، ج۲، ص۱۶؛ عیوناخبارالرضا، ص۲۵۸.
۲. رسالۀ سیر و سلوک، ص۲۳.
منبع : پورتال جامع مهدویت
ادامه مطلب
[ چهارشنبه 5 شهریور 1393 ] [ 12:55 AM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات
(0) ]
ادامه مطلب
چرا اگر امام زمان علیه السلام را نشناسیم، به مرگ جاهلیت از دنیا رفته ایم؟
پاسخ :
اولاً: شکی نیست که معرفت، تأثیر بسزایی در عملکرد انسان دارد، و هرچه معرفت انسان به کسی یا عقیدهای بیشتر و راسختر باشد، تأثیر آن در ناحیۀ عمل بیشتر خواهد بود. . به طور کلی انسان بدون معرفت نمی تواند در ناحیۀ عمل، حق مطلب را ادا کند. لذا علمای کلام از همین طریق و به ملاک لزوم شکر منعم قائل به وجوب معرفت خداوند شدهاند. امامزمان(ع) حجت خدا بر روی زمین است و مطابق نصوصات، اطاعت او واجب است، لذا باید به او در حد امکان معرفت حاصل کنیم، وگرنه با مرگ جاهلی از دنیا رفتهایم.
ثانیاً: ما وظیفه داریم امامزمان خود را بشناسیم تا دنبالهرو هر کسی نباشیم. چه کسی را الگوی خود قرار دهیم و دین را از چه کسی اخذ کنیم؟ آیا میتوان از هر کسی که متاعی از دین را عرضه کرد به سراغش رفته، او را الگو و امام خود قرار دهیم؟
باید در مرحلۀ اول خصوصیات امام را شناخته و مصداق آن را مشخص کنیم، آنگاه به دنبال ایشان رفته و آن حضرت را رهبر خود قرار دهیم. قطعاً باید چنین باشد وگرنه در هنگام مرگ، مرگی با جهالت خواهیم داشت.
منبع: پورتال جامع مهدویت
اولاً: شکی نیست که معرفت، تأثیر بسزایی در عملکرد انسان دارد، و هرچه معرفت انسان به کسی یا عقیدهای بیشتر و راسختر باشد، تأثیر آن در ناحیۀ عمل بیشتر خواهد بود. . به طور کلی انسان بدون معرفت نمی تواند در ناحیۀ عمل، حق مطلب را ادا کند. لذا علمای کلام از همین طریق و به ملاک لزوم شکر منعم قائل به وجوب معرفت خداوند شدهاند. امامزمان(ع) حجت خدا بر روی زمین است و مطابق نصوصات، اطاعت او واجب است، لذا باید به او در حد امکان معرفت حاصل کنیم، وگرنه با مرگ جاهلی از دنیا رفتهایم.
ثانیاً: ما وظیفه داریم امامزمان خود را بشناسیم تا دنبالهرو هر کسی نباشیم. چه کسی را الگوی خود قرار دهیم و دین را از چه کسی اخذ کنیم؟ آیا میتوان از هر کسی که متاعی از دین را عرضه کرد به سراغش رفته، او را الگو و امام خود قرار دهیم؟
باید در مرحلۀ اول خصوصیات امام را شناخته و مصداق آن را مشخص کنیم، آنگاه به دنبال ایشان رفته و آن حضرت را رهبر خود قرار دهیم. قطعاً باید چنین باشد وگرنه در هنگام مرگ، مرگی با جهالت خواهیم داشت.
منبع: پورتال جامع مهدویت
ادامه مطلب
[ چهارشنبه 5 شهریور 1393 ] [ 12:54 AM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات
(0) ]
ادامه مطلب
سرانجام مبارزهی تاریخی ملت ایران با دولت مستکبر آمریکا چه خواهد بود؟
پاسخ :
پاسخ از مقام معظم رهبری (مدّ ظله العالی):
ما یقین داریم که در این کارزارى که بین حق و باطل، امروز راه افتاده است - کارزار بین اسلام و معارف اسلامى و بیدارى اسلامى از یک سو، و طمعورزیهاى استکبارى سیاستهاى شیاطین عالم و در رأس آنها شیطان بزرگ یعنى دولت امریکا از یک طرف دیگر - پیروزى با ماست؛ پیروزى با طرف حق است. در این، هیچ تردیدى وجود ندارد. همهى قرائن این را نشان میدهند و تأیید میکنند. طبیعتِ سنن الهى هم همین است؛ یعنى غیر از این معنى ندارد. آن گروهى که طرفدار حقند اگر بایستند و اقدام بکنند، شکى نیست که بر باطل پیروز خواهند شد. سنتهاى الهى در جهت تقویت حق است و انتظار طبیعى از جریان سنن الهى در تاریخ، اقتضاء این را دارد. ما هم داریم به تجربه این را مشاهده میکنیم.
بیانات در دیدار میهمانان شرکت کننده در چهارمین مجمع جهانى اهل بیت (علیهم السلام) ۱۳۸۶/۰۵/۲۸
پاسخ از مقام معظم رهبری (مدّ ظله العالی):
ما یقین داریم که در این کارزارى که بین حق و باطل، امروز راه افتاده است - کارزار بین اسلام و معارف اسلامى و بیدارى اسلامى از یک سو، و طمعورزیهاى استکبارى سیاستهاى شیاطین عالم و در رأس آنها شیطان بزرگ یعنى دولت امریکا از یک طرف دیگر - پیروزى با ماست؛ پیروزى با طرف حق است. در این، هیچ تردیدى وجود ندارد. همهى قرائن این را نشان میدهند و تأیید میکنند. طبیعتِ سنن الهى هم همین است؛ یعنى غیر از این معنى ندارد. آن گروهى که طرفدار حقند اگر بایستند و اقدام بکنند، شکى نیست که بر باطل پیروز خواهند شد. سنتهاى الهى در جهت تقویت حق است و انتظار طبیعى از جریان سنن الهى در تاریخ، اقتضاء این را دارد. ما هم داریم به تجربه این را مشاهده میکنیم.
بیانات در دیدار میهمانان شرکت کننده در چهارمین مجمع جهانى اهل بیت (علیهم السلام) ۱۳۸۶/۰۵/۲۸
ادامه مطلب
[ چهارشنبه 5 شهریور 1393 ] [ 12:53 AM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات
(0) ]
ادامه مطلب
انقلاب اسلامی ایران تاکنون چه دستاوردهایی داشته است؟
پاسخ :
پاسخ از مقام معظم رهبری (مدّ ظله العالی):
- استقلال در تصمیمگیری، حفظ تمامیت ارضی کشور، و رساندن ایران به عزّت و کرامت لایق خود
- ارتقاء جایگاه ایران در جهان، صدور شعارهای انقلاب و الهامبخشی به حقطلبان عالم
- گسترش آزادیهای عمومی، تشویق جوانان به آزاداندیشی و طرح آزاد مباحث
- گسترش برخورداریهای عمومی و امکانات مادّی (در مقایسه با پیش از انقلاب و کشورهای همتراز)
- پیشرفت در معنویات و امکان سیر تکاملی در فضای انقلاب
- گسترش عدالت اجتماعی
- اهتمام به مبارزه با فساد و برخورد با عوامل فساد
- توان ایستادگی در برابر زورگویان و سلطهطلبان جهانی
- مقایسه پیشرفت انقلاب اسلامی با دیگر انقلابهای دنیا
- رشد علمی و صنعتی
* حرکت در مرزهای علوم
* پیشرفت فوق العاده در علم پزشکی و داروسازی
* فنآوری هستهای
منبع: پایگاه دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری (ادام اللّه ظله)
پاسخ از مقام معظم رهبری (مدّ ظله العالی):
- استقلال در تصمیمگیری، حفظ تمامیت ارضی کشور، و رساندن ایران به عزّت و کرامت لایق خود
- ارتقاء جایگاه ایران در جهان، صدور شعارهای انقلاب و الهامبخشی به حقطلبان عالم
- گسترش آزادیهای عمومی، تشویق جوانان به آزاداندیشی و طرح آزاد مباحث
- گسترش برخورداریهای عمومی و امکانات مادّی (در مقایسه با پیش از انقلاب و کشورهای همتراز)
- پیشرفت در معنویات و امکان سیر تکاملی در فضای انقلاب
- گسترش عدالت اجتماعی
- اهتمام به مبارزه با فساد و برخورد با عوامل فساد
- توان ایستادگی در برابر زورگویان و سلطهطلبان جهانی
- مقایسه پیشرفت انقلاب اسلامی با دیگر انقلابهای دنیا
- رشد علمی و صنعتی
* حرکت در مرزهای علوم
* پیشرفت فوق العاده در علم پزشکی و داروسازی
* فنآوری هستهای
منبع: پایگاه دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری (ادام اللّه ظله)
ادامه مطلب
[ چهارشنبه 5 شهریور 1393 ] [ 12:53 AM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات
(0) ]
ادامه مطلب
فرجام انقلاب اسلامی ایران چه خواهد بود؟
پاسخ :
پاسخ از مقام معظم رهبری (مدّ ظله العالی):
پاسخ اجمالی:
- تحقق حیات طیبه برای همه ملت ایران
- تشکیل تمدن نوین اسلامی
- زمینهسازی ظهور حضرت بقیة الله عجلاللهتعالیفرجهالشریف
پاسخ تفصیلی:
* تحقق حیات طیبه برای همه ملت ایران
در این سالها تقریباً در سختترین شرایط حرکت کردیم و سختترین گذرگاهها را پشت سر گذاشتیم. نمىگویم همه چیز تمام شده و دشمن ما را رها کرده است؛ خیر، دشمن که از خیانت خود دست برنمىدارد؛ مىخواهم بگویم که بخش سختتر راه را طى کردهایم و بخش آسانتر و راحتتر آن پیش روى ماست. ۱۳۶۸/۰۴/۰۵
انقلاب اسلامى به وجود آمد تا به ملت ایران، حیات طیّبه بدهد. حیات طیّبه، یعنى آن چیزى که قرآن مىفرماید: «فَلَنُحییَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَه». این ثمره و هدف نهایى این انقلاب است. حیات طیّبه، یعنى یک ملت، هم از لحاظ مادّى و زندگى روزمرّه و رفاه و امنیت و دانش و سواد و عزّت سیاسى و استقلال اقتصادى و رونق مالى و اقتصادى برخوردار باشد و هم از جهت معنوى، انسانهاى مؤمن و خداشناس و پرهیزکار و برخوردار از اخلاق والاى الهى در آن زندگى کنند. این حیات طیّبه است... از یک طرف بازوانِ فعّال و گامِ استوار در راه سازندگى علمى و عملى؛ از یک طرف دلِ خاشع و خاضع در مقابل پروردگار و توجّه و توسّل به خداى متعال و استمداد از اولیاى مطهّر و معصومش؛ بخصوص حضرت بقیة اللّه الاعظم (أرواحنا فداه). این خواهد توانست همان حیات طیّبهاى را که قرآن وعده کرده است و انقلاب براى آن است، إن شاء اللّه براى شما مردم به ارمغان آورد. ۱۳۷۴/۰۷/۲۲
* تشکیل تمدن نوین اسلامی
خط کلّى نظام اسلامى چیست؟ اگر بخواهیم پاسخ این سؤال را در یک جمله ادا کنیم، خواهیم گفت خط کلّى نظام اسلامى، رسیدن به تمدّن اسلامى است. این یک پاسخ کلّى و قابل توضیح و تشریح. البته اینکه در مقابل تمدّن کنونى بشر - یعنى تمدّن مادّى غرب - مىتواند تمدّن دیگرى مطرح شود یا نه و این تمدّن براى پیدایش خود و سپس براى ماندگارى و استوارى خود، از چه عناصر و از چه عواملى کمک خواهد گرفت، در اینباره سخنها هست. اگر شما به بلندگویانِ تمدّن کنونى غرب مراجعه کنید، آنها خواهند گفت تمدّن مادّى غرب ابدى و تغییرناپذیر است. از اوایلى که این تمدّن اوج گرفته بود - یعنى از قرن نوزدهم میلادى - بحث معارضهى سنّت و مدرنیته را مطرح کردند. یعنى همهى آنچه که این تمدّن تقدیم بشریّت مىکند، چیزهاى مدرن و نو و تازه و اجتنابناپذیر و جذّاب و خواستنى است و هرچه در مقابل آن است، این سنّت است، این منسوخ است، این قدیمى است، این زوالپذیر است. این بحث را شما امروز هم گاهى در برخى از محافل روشنفکرى ما مىبینید؛ اما این بحثِ نویى نیست؛ این بحثِ قرن نوزدهمىِ دنیاى غرب است که ادامه پیدا کرده است؛ با این هدف که تمدّن غرب در راه خود، همهى فرهنگها را، همهى تمدّنها را، همهى زیرساختهاى مدنى را، همهى روابط انسانى و اجتماعى را، همهى آن چیزى را که تمدّن غرب آن را نمىپسندد، از سر راه خود بردارد و حاکمیت مطلق خود را با پشتوانهى قدرت مادّى و سرمایهدارى از یک سو، قدرت نظامى و سیاسى از یک سو، قدرت رسانهیى از یک سو، ابدى کند...
بىشک تمدّن اسلامى مىتواند وارد میدان شود و با همان شیوهاى که تمدّنهاى بزرگ تاریخ توانستهاند وارد میدان زندگى بشر شوند و منطقهاى را - بزرگ یا کوچک - تصرّف کنند و برکات خود یا صدمات خود را به آنها برسانند، این فرآیند پیچیده و طولانى و پُرکار را بپیماید و به آن نقطه برسد. البته تمدّن اسلامى به صورت کامل در دوران ظهور حضرت بقیةاللَّه ارواحنافداه است. در دوران ظهور، تمدّن حقیقى اسلامى و دنیاى حقیقى اسلامى به وجود خواهد آمد. بعضى کسان خیال مىکنند دوران ظهور حضرت بقیةاللَّه، آخرِ دنیاست! من عرض مىکنم دوران ظهور حضرت بقیةاللَّه، اوّلِ دنیاست؛ اوّلِ شروع حرکت انسان در صراط مستقیم الهى است؛ با مانع کمتر یا بدون مانع؛ با سرعت بیشتر؛ با فراهم بودن همهى امکانات براى این حرکت. اگر صراط مستقیم الهى را مثل یک جادهى وسیع، مستقیم و هموارى فرض کنیم، همهى انبیا در این چند هزار سال گذشته آمدهاند تا بشر را از کورهراهها به این جاده برسانند. وقتى به این جاده رسید، سیرْ تندتر، همهجانبهتر، عمومىتر، موفقتر و بىضایعات یا کمضایعاتتر خواهد بود. دورهى ظهور، دورهاى است که بشریّت مىتواند نفس راحتى بکشد؛ مىتواند راه خدا را طى کند؛ مىتواند از همهى استعدادهاى موجود در عالم طبیعت و در وجود انسان به شکل بهینه استفاده کند. امروز از امکانات بشر استفادهى بهینه نمىشود؛ استعدادها ضایع و نابود مىشود؛ استعدادهاى طبیعى هم همینطور. همهى این پدیدههایى که شما مىبینید علیه محیط زیست و در آلودهسازى محیط زیست وجود دارد، ناشى از بد استفاده کردن از امکانات طبیعى است. بشر در این راه افتاده است و پیش مىرود؛ اما این راه درستى نیست؛ راه منحصرى نیست. راه دانش، راههاى فراوانى است. بشر مىتواند در سایهى نظام الهى آن راه را بیابد و طى کند. فعلاً نمىخواهیم وارد این بحث شویم؛ این بحث مجال وسیعترى مىطلبد. بههرحال خطّى که نظام اسلامى ترسیم مىکند، خطّ رسیدن به تمدّن اسلامى است.۱۳۷۹/۰۷/۱۴
* زمینهسازی ظهور حضرت بقیة اللّه عجل اللّه تعالی فرجه الشریف
اگر شما ملت عزیز ما، شما جوانهاى خوشروحیه و پرتوان و عازم، در این راهى که دارید میروید، ایستادگى کنید، شک نکنید که در زمان خود، در زمان متناسب، تمام آمال و آرزوها و داعیهها و شعارهاى ملت ایران نه فقط نسبت به خود این کشور، بلکه نسبت به دنیاى اسلام و امت اسلامى و جامعهى بشرى تحقق پیدا خواهد کرد. هر کارى دورهاى دارد، زمانى دارد؛ در زمان متناسب خود، این آرزوها تحقق پیدا خواهد کرد. ملت ایران به آن نقطهاى که مورد نظر اوست، به دنبال آن حرکت کرده است، اهتمام ورزیده است، خواهد رسید؛ راهش مقاومت کردن است.
آن وقت چه اتفاقى مىافتد؟ مسیر تاریخ دنیا تغییر پیدا خواهد کرد؛ مسیر تاریخ عوض خواهد شد. امروز مسیر تاریخ، مسیر ظلم است؛ مسیر سلطهگرى و سلطهپذیرى است؛ یک عده در دنیا سلطهگرند، یک عده در دنیا سلطهپذیرند. اگر حرف شما ملت ایران پیش رفت، اگر شما توانستید پیروز شوید، به آن نقطهى موعود برسید، آن وقت مسیر تاریخ عوض خواهد شد؛ زمینهى ظهور ولىّامر و ولىّعصر (ارواحنا له الفداء) آماده خواهد شد؛ دنیا وارد یک مرحلهى جدیدى خواهد شد. این بسته به عزم امروز من و شماست، این بسته به معرفت امروز من و شماست. ۱۳۹۱/۱۰/۱۹
منبع: پایگاه دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری (ادام اللّه ظله)
پاسخ از مقام معظم رهبری (مدّ ظله العالی):
پاسخ اجمالی:
- تحقق حیات طیبه برای همه ملت ایران
- تشکیل تمدن نوین اسلامی
- زمینهسازی ظهور حضرت بقیة الله عجلاللهتعالیفرجهالشریف
پاسخ تفصیلی:
* تحقق حیات طیبه برای همه ملت ایران
در این سالها تقریباً در سختترین شرایط حرکت کردیم و سختترین گذرگاهها را پشت سر گذاشتیم. نمىگویم همه چیز تمام شده و دشمن ما را رها کرده است؛ خیر، دشمن که از خیانت خود دست برنمىدارد؛ مىخواهم بگویم که بخش سختتر راه را طى کردهایم و بخش آسانتر و راحتتر آن پیش روى ماست. ۱۳۶۸/۰۴/۰۵
انقلاب اسلامى به وجود آمد تا به ملت ایران، حیات طیّبه بدهد. حیات طیّبه، یعنى آن چیزى که قرآن مىفرماید: «فَلَنُحییَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَه». این ثمره و هدف نهایى این انقلاب است. حیات طیّبه، یعنى یک ملت، هم از لحاظ مادّى و زندگى روزمرّه و رفاه و امنیت و دانش و سواد و عزّت سیاسى و استقلال اقتصادى و رونق مالى و اقتصادى برخوردار باشد و هم از جهت معنوى، انسانهاى مؤمن و خداشناس و پرهیزکار و برخوردار از اخلاق والاى الهى در آن زندگى کنند. این حیات طیّبه است... از یک طرف بازوانِ فعّال و گامِ استوار در راه سازندگى علمى و عملى؛ از یک طرف دلِ خاشع و خاضع در مقابل پروردگار و توجّه و توسّل به خداى متعال و استمداد از اولیاى مطهّر و معصومش؛ بخصوص حضرت بقیة اللّه الاعظم (أرواحنا فداه). این خواهد توانست همان حیات طیّبهاى را که قرآن وعده کرده است و انقلاب براى آن است، إن شاء اللّه براى شما مردم به ارمغان آورد. ۱۳۷۴/۰۷/۲۲
* تشکیل تمدن نوین اسلامی
خط کلّى نظام اسلامى چیست؟ اگر بخواهیم پاسخ این سؤال را در یک جمله ادا کنیم، خواهیم گفت خط کلّى نظام اسلامى، رسیدن به تمدّن اسلامى است. این یک پاسخ کلّى و قابل توضیح و تشریح. البته اینکه در مقابل تمدّن کنونى بشر - یعنى تمدّن مادّى غرب - مىتواند تمدّن دیگرى مطرح شود یا نه و این تمدّن براى پیدایش خود و سپس براى ماندگارى و استوارى خود، از چه عناصر و از چه عواملى کمک خواهد گرفت، در اینباره سخنها هست. اگر شما به بلندگویانِ تمدّن کنونى غرب مراجعه کنید، آنها خواهند گفت تمدّن مادّى غرب ابدى و تغییرناپذیر است. از اوایلى که این تمدّن اوج گرفته بود - یعنى از قرن نوزدهم میلادى - بحث معارضهى سنّت و مدرنیته را مطرح کردند. یعنى همهى آنچه که این تمدّن تقدیم بشریّت مىکند، چیزهاى مدرن و نو و تازه و اجتنابناپذیر و جذّاب و خواستنى است و هرچه در مقابل آن است، این سنّت است، این منسوخ است، این قدیمى است، این زوالپذیر است. این بحث را شما امروز هم گاهى در برخى از محافل روشنفکرى ما مىبینید؛ اما این بحثِ نویى نیست؛ این بحثِ قرن نوزدهمىِ دنیاى غرب است که ادامه پیدا کرده است؛ با این هدف که تمدّن غرب در راه خود، همهى فرهنگها را، همهى تمدّنها را، همهى زیرساختهاى مدنى را، همهى روابط انسانى و اجتماعى را، همهى آن چیزى را که تمدّن غرب آن را نمىپسندد، از سر راه خود بردارد و حاکمیت مطلق خود را با پشتوانهى قدرت مادّى و سرمایهدارى از یک سو، قدرت نظامى و سیاسى از یک سو، قدرت رسانهیى از یک سو، ابدى کند...
بىشک تمدّن اسلامى مىتواند وارد میدان شود و با همان شیوهاى که تمدّنهاى بزرگ تاریخ توانستهاند وارد میدان زندگى بشر شوند و منطقهاى را - بزرگ یا کوچک - تصرّف کنند و برکات خود یا صدمات خود را به آنها برسانند، این فرآیند پیچیده و طولانى و پُرکار را بپیماید و به آن نقطه برسد. البته تمدّن اسلامى به صورت کامل در دوران ظهور حضرت بقیةاللَّه ارواحنافداه است. در دوران ظهور، تمدّن حقیقى اسلامى و دنیاى حقیقى اسلامى به وجود خواهد آمد. بعضى کسان خیال مىکنند دوران ظهور حضرت بقیةاللَّه، آخرِ دنیاست! من عرض مىکنم دوران ظهور حضرت بقیةاللَّه، اوّلِ دنیاست؛ اوّلِ شروع حرکت انسان در صراط مستقیم الهى است؛ با مانع کمتر یا بدون مانع؛ با سرعت بیشتر؛ با فراهم بودن همهى امکانات براى این حرکت. اگر صراط مستقیم الهى را مثل یک جادهى وسیع، مستقیم و هموارى فرض کنیم، همهى انبیا در این چند هزار سال گذشته آمدهاند تا بشر را از کورهراهها به این جاده برسانند. وقتى به این جاده رسید، سیرْ تندتر، همهجانبهتر، عمومىتر، موفقتر و بىضایعات یا کمضایعاتتر خواهد بود. دورهى ظهور، دورهاى است که بشریّت مىتواند نفس راحتى بکشد؛ مىتواند راه خدا را طى کند؛ مىتواند از همهى استعدادهاى موجود در عالم طبیعت و در وجود انسان به شکل بهینه استفاده کند. امروز از امکانات بشر استفادهى بهینه نمىشود؛ استعدادها ضایع و نابود مىشود؛ استعدادهاى طبیعى هم همینطور. همهى این پدیدههایى که شما مىبینید علیه محیط زیست و در آلودهسازى محیط زیست وجود دارد، ناشى از بد استفاده کردن از امکانات طبیعى است. بشر در این راه افتاده است و پیش مىرود؛ اما این راه درستى نیست؛ راه منحصرى نیست. راه دانش، راههاى فراوانى است. بشر مىتواند در سایهى نظام الهى آن راه را بیابد و طى کند. فعلاً نمىخواهیم وارد این بحث شویم؛ این بحث مجال وسیعترى مىطلبد. بههرحال خطّى که نظام اسلامى ترسیم مىکند، خطّ رسیدن به تمدّن اسلامى است.۱۳۷۹/۰۷/۱۴
* زمینهسازی ظهور حضرت بقیة اللّه عجل اللّه تعالی فرجه الشریف
اگر شما ملت عزیز ما، شما جوانهاى خوشروحیه و پرتوان و عازم، در این راهى که دارید میروید، ایستادگى کنید، شک نکنید که در زمان خود، در زمان متناسب، تمام آمال و آرزوها و داعیهها و شعارهاى ملت ایران نه فقط نسبت به خود این کشور، بلکه نسبت به دنیاى اسلام و امت اسلامى و جامعهى بشرى تحقق پیدا خواهد کرد. هر کارى دورهاى دارد، زمانى دارد؛ در زمان متناسب خود، این آرزوها تحقق پیدا خواهد کرد. ملت ایران به آن نقطهاى که مورد نظر اوست، به دنبال آن حرکت کرده است، اهتمام ورزیده است، خواهد رسید؛ راهش مقاومت کردن است.
آن وقت چه اتفاقى مىافتد؟ مسیر تاریخ دنیا تغییر پیدا خواهد کرد؛ مسیر تاریخ عوض خواهد شد. امروز مسیر تاریخ، مسیر ظلم است؛ مسیر سلطهگرى و سلطهپذیرى است؛ یک عده در دنیا سلطهگرند، یک عده در دنیا سلطهپذیرند. اگر حرف شما ملت ایران پیش رفت، اگر شما توانستید پیروز شوید، به آن نقطهى موعود برسید، آن وقت مسیر تاریخ عوض خواهد شد؛ زمینهى ظهور ولىّامر و ولىّعصر (ارواحنا له الفداء) آماده خواهد شد؛ دنیا وارد یک مرحلهى جدیدى خواهد شد. این بسته به عزم امروز من و شماست، این بسته به معرفت امروز من و شماست. ۱۳۹۱/۱۰/۱۹
منبع: پایگاه دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری (ادام اللّه ظله)
ادامه مطلب
[ چهارشنبه 5 شهریور 1393 ] [ 12:41 AM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات
(0) ]
ادامه مطلب
سن شهادت حضرت زهرا س
ما شیعیان به این اعتقاد داریم که حضرت فاطمه زهرا (علیها السلام) در 18 سالگى به شهادت رسیده اند. آیا سندى در کتب شیعى یا اهل سنّت در این باره وجود دارد؟
پاسخ :
پاسخ از حضرت آیت اللّه العظمی ناصر مکارم شیرازی (دامت برکاته):
در کتب شیعه سند دارد؛ ولى اهل سنّت نظرشان 28 سال و مانند آن است.
منبع: makarem.ir
پاسخ از حضرت آیت اللّه العظمی ناصر مکارم شیرازی (دامت برکاته):
در کتب شیعه سند دارد؛ ولى اهل سنّت نظرشان 28 سال و مانند آن است.
منبع: makarem.ir
ادامه مطلب
[ دوشنبه 3 شهریور 1393 ] [ 11:12 PM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات
(0) ]
ادامه مطلب
توهین به حضرت فاطمه (س) چه حکمی دارد و آیا کشتن چنین کسی که توهین کرده ثواب دارد؟
پاسخ :
باید گفت توهین و بیاحترامی به ائمه ـ علیهم السّلام ـ و حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ مراتبی دارد بعضی مراتب آن صرفاً گناه بوده و حدّ و کیفری دنیوی به دنبال ندارد مثل این که میتواند دست زدن بدون وضو به نامهای مقدس آنها نوعی بیاحترامی و توهین حساب شود که باید از آن اجتناب کرد.[1]
و مثل این که اگر جلوتر از قبر شریف آنها بایستد و نماز بخواند نوعی بیاحترامی به حساب میآید و حرام میباشد.[2]
بعضی مراتب که توهین شدیدتر باشد مثل این که از طریق رسانههای عمومی از قبیل صدا و سیما یا روزنامهها با گفتن یا نوشتن مطلبی توهین را مرتکب شود مثل این که نعوذ بالله بگوید فلان شخصیت در فلان سریال میتواند الگوی من باشد و حضرت زهرا یا ائمه مربوط به دوران قدیم میباشند و نمیتوانند الگو باشند.
در این جا حاکم اسلامی میتواند مجازاتی از قبیل شلاق یا حبس به تناسب جرم برای توهین کننده در نظر گیرد.
بعضی مراتب دیگر که آن را میتوان شدیدترین مراتب توهین به حساب آورد و آن این است که نعوذ بالله به مقام پیامبر یا ائمه یا حضرت زهرا ـ صلوات الله علیهم ـ جسارت کند و مرتکب فحش و ناسزا شود در این جا علما فتوی قتل و کشتن چنین کسی را صادر کردهاند.
امّا در این که چه کسی باید این کار را انجام دهد اختلاف است[3] عدهای از علما میگویند هر کس شنید و شاهد ناسزا گویی بود، البته به شرطی که ضرری را ـ به جان یا آبروی خودش یا جان یا آبروی فرد مؤمنی دیگر ـ به دنبال نداشته باشد باید برای قتل ناسزا دهنده اقدام کند. امّا اگر چنین ضرری را به همراه داشت نباید اقدام کند یعنی جایز نیست و اگر ضرر مالی قابل توجه برای خودش یا مؤمنین دیگر به همراه داشت میتواند این کار را ترک کند و توهین کننده را نکشد.[4]
امّا عدهای دیگر از علما مثل شیخ مفید میگویند باید برای قتل توهین کننده از امام ـ علیه السّلام ـ یا نائب ایشان اجازه گرفت. در زمان ما هم که حکومت اسلامی مستقر است. رهبر معظم انقلاب وظیفه آحاد مردم را فقط امر به معروف و نهی از منکر زبانی میدانند و میگویند در جامعه اسلامی تکلیف عامه مردم امر به معروف و نهی از منکر کردن با لسان است، امّا اگر کار به برخورد بکشد، آن به عهدة مسئولین است که باید وارد بشوند.[5] بنابراین اگر در جامعه چنین منکری اتفاق افتاد با فرض این که ضرر نداشته باشد چون با فرض ضرر که هیچ عالمی اجازه این کار را نمیدهد، ما نباید خودسرانه اقدام عملی در قتل چنین کسی بکنیم بلکه باید این جور کارها را به عهده دستگاههای حکومتی نهاد.
پاورقی ها:
[1] . لطیف راشدی، رساله توضیح المسائل چهار مرجع، انتشارات پیام محراب، چ 4، 1380، ص 88.
[2] . همان، ص 224.
[3] . ر.ک: شیخ محمد حسن نجفی، جواهر الکلام، دارالکتب الاسلامیه، چ 6، 1363، ج 41، ص 438.
[4] . امام خمینی، تحریر الوسیله، مؤسسه اسماعیلیان، چ 3، 1408، ج 2، ص 476.
[5] . معاونت فرهنگی تربیتی حوزههای علمیه خواهران، عاشورا در پرتو انوار ولایت، 1380، ص 8.
باید گفت توهین و بیاحترامی به ائمه ـ علیهم السّلام ـ و حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ مراتبی دارد بعضی مراتب آن صرفاً گناه بوده و حدّ و کیفری دنیوی به دنبال ندارد مثل این که میتواند دست زدن بدون وضو به نامهای مقدس آنها نوعی بیاحترامی و توهین حساب شود که باید از آن اجتناب کرد.[1]
و مثل این که اگر جلوتر از قبر شریف آنها بایستد و نماز بخواند نوعی بیاحترامی به حساب میآید و حرام میباشد.[2]
بعضی مراتب که توهین شدیدتر باشد مثل این که از طریق رسانههای عمومی از قبیل صدا و سیما یا روزنامهها با گفتن یا نوشتن مطلبی توهین را مرتکب شود مثل این که نعوذ بالله بگوید فلان شخصیت در فلان سریال میتواند الگوی من باشد و حضرت زهرا یا ائمه مربوط به دوران قدیم میباشند و نمیتوانند الگو باشند.
در این جا حاکم اسلامی میتواند مجازاتی از قبیل شلاق یا حبس به تناسب جرم برای توهین کننده در نظر گیرد.
بعضی مراتب دیگر که آن را میتوان شدیدترین مراتب توهین به حساب آورد و آن این است که نعوذ بالله به مقام پیامبر یا ائمه یا حضرت زهرا ـ صلوات الله علیهم ـ جسارت کند و مرتکب فحش و ناسزا شود در این جا علما فتوی قتل و کشتن چنین کسی را صادر کردهاند.
امّا در این که چه کسی باید این کار را انجام دهد اختلاف است[3] عدهای از علما میگویند هر کس شنید و شاهد ناسزا گویی بود، البته به شرطی که ضرری را ـ به جان یا آبروی خودش یا جان یا آبروی فرد مؤمنی دیگر ـ به دنبال نداشته باشد باید برای قتل ناسزا دهنده اقدام کند. امّا اگر چنین ضرری را به همراه داشت نباید اقدام کند یعنی جایز نیست و اگر ضرر مالی قابل توجه برای خودش یا مؤمنین دیگر به همراه داشت میتواند این کار را ترک کند و توهین کننده را نکشد.[4]
امّا عدهای دیگر از علما مثل شیخ مفید میگویند باید برای قتل توهین کننده از امام ـ علیه السّلام ـ یا نائب ایشان اجازه گرفت. در زمان ما هم که حکومت اسلامی مستقر است. رهبر معظم انقلاب وظیفه آحاد مردم را فقط امر به معروف و نهی از منکر زبانی میدانند و میگویند در جامعه اسلامی تکلیف عامه مردم امر به معروف و نهی از منکر کردن با لسان است، امّا اگر کار به برخورد بکشد، آن به عهدة مسئولین است که باید وارد بشوند.[5] بنابراین اگر در جامعه چنین منکری اتفاق افتاد با فرض این که ضرر نداشته باشد چون با فرض ضرر که هیچ عالمی اجازه این کار را نمیدهد، ما نباید خودسرانه اقدام عملی در قتل چنین کسی بکنیم بلکه باید این جور کارها را به عهده دستگاههای حکومتی نهاد.
پاورقی ها:
[1] . لطیف راشدی، رساله توضیح المسائل چهار مرجع، انتشارات پیام محراب، چ 4، 1380، ص 88.
[2] . همان، ص 224.
[3] . ر.ک: شیخ محمد حسن نجفی، جواهر الکلام، دارالکتب الاسلامیه، چ 6، 1363، ج 41، ص 438.
[4] . امام خمینی، تحریر الوسیله، مؤسسه اسماعیلیان، چ 3، 1408، ج 2، ص 476.
[5] . معاونت فرهنگی تربیتی حوزههای علمیه خواهران، عاشورا در پرتو انوار ولایت، 1380، ص 8.
ادامه مطلب
[ دوشنبه 3 شهریور 1393 ] [ 11:05 PM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات
(0) ]
ادامه مطلب
آیا حدیثی مبنی بر اینکه داماد حضرت زهرا (س) بودن افتخار است، داریم؟
پاسخ :
در پاسخ به این پرسش باید گفت: هیچ گونه حدیثی مبنی بر اینکه داماد حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ بودن، را افتخار بداند در منابع روایی مشاهده نشده است. امّا آیه ای از قرآن کریم وجود دارد که بی ارتباط با موضوع نیست. لازم و مناسب است که مقداری شرح و توضیح داده شود: «فَإِذَا نُفِخَ فِی الصُّورِ فَلَا أَنسَابَ بَیْنَهُمْ یَوْمَئِذٍ وَلَا یَتَسَاءلُونَ؛هنگامی که در صور دمیده می شود هیچ گونه نسبی میان آنها نخواهد بود، و از یکدیگر تقاضای کمک نمی کنند (چون کاری از کسی ساخته نیست) ».[1] در جمله «فلا أنساب بینهم» آثار انساب را با نفی اصل آن نفی کرده، نه اینکه واقعا در آن روز انساب نباشند (زیرا انساب چیزی نیست که به کلی از بین برود)، بلکه مراد این است که در آن روز انساب خاصیتی ندارد، چون در دنیا که انساب محفوظ و معتبر است، به خاطر حوایج دنیوی است و زندگی اجتماعی دنیا است که انسان را ناگزیر می سازد تا خانواده اجتماعی تأسیس کند. ولی در روز قیامت که ظرف پاداش عمل است، دیگر نه فعلی هست، نه التزام به فعلی و در آن ظرف همه اسباب که یکی از آنها انساب است از کار می افتد و دیگر انساب اثر و خاصیتی ندارد.
«و لا یتساء لون» در این جمله روشن ترین آثار انساب را یادآور شده، و آن احوال پرسی میان دو نفر است که با هم نسبت دارند، چون در دنیا به خاطر احتیاجی که جلب منافع و رفع مضار به یکدیگر داشتند، وقتی به هم می رسیدند احوال یکدیگر را می پرسیدند ولی امروز که روز قیامت است دیگر کسی احوال کسی را نمی پرسد.[2]
این از لحاظ آیه شریفه قرآن و امّا از لحاظ حدیث و روایت: در مناقب در حدیث طاووس از حضرت زین العابدین امام سجاد ـ علیه السلام ـ روایت کرده که فرمودند: خداوند بهشت را خلق کرده برای هر کسی که اطاعتش کند و احساس نماید، هر چند عبد حبشی باشد، و آتش را خلق کرده برای هر کسی که نافرمانیش کند، هر چند قرشی زاده باشد، مگر نشنیدی کلام خدا را که می فرماید: «فَإِذَا نُفِخَ فِی الصُّورِ فَلَا أَنسَابَ بَیْنَهُمْ یَوْمَئِذٍ وَلَا یَتَسَاءلُونَ» به خدا سوگند فردا قیامت هیچ چیز به دردت نمی خورد مگر عمل صالحی که خودت از پیش فرستاده باشی.[3]
در حدیثی هم می خوانیم: «ان امیر المؤمنین و الأئمه من ذریته هم الموازین؛ امیر مؤمنان علی و امامان ـ علیهم السلام ـ از دودمان او میزان های سنجش اعمالند». بنابراین انسان ها و اعمالشان را با پیامبر بزرگ و اوصیای آنها مقایسه می کنند و در این مقایسه روشن می شود که تا چه اندازه با آنها شباهت دارند. از همین طریق افراد و اعمال وزین از بی ارزش و پر مایه ها از بی مایه ها، تشخیص داده می شوند.[4]
مفاهیمی که در این جهان در محدوده زندگی مادی انسان ها حکم فرماست غالبا در جهان دیگر دگرگون می شود، از جمله مسأله ارتباطات قبیله ای و فامیلی است که در زندگی این دنیا غالبا کارگشا است امّا با توجه به اینکه ارزش های زندگی در جهان دیگر هماهنگ با ایمان و عمل صالح است، مسأله انتساب به فلان شخص یا طایفه و قبیله جایی نمی تواند داشته باشد.
حتی اگر این نسب به شخص پیامبر اکرم برسد، به همین دلیل در تاریخ زندگی پیامبر اکرم و امامان بزرگوار می خوانیم که بعضی از نزدیک ترین افراد بنی هاشم را به خاطر عدم ایمان یا انحراف از خط اصیل اسلام رسما طرد کردند و از آنها تنفر و بیزاری جستند.[5]
لذا نتیجه می گیریم که صرف داماد حضرت زهرا بودن منهای تقوا، فضیلت و برتری نیست، بلکه تنها سبب برتری فضیلت، ایمان و عمل صالح و تقوای الهی است چنانکه در تاریخ هم می خوانیم که همسر لوط و همسر و پسر نوح پیامبر اکرم به علت اینکه خود گناهکار و کافر بودند این انتسابشان باعث نجاتشان نگردید. البته آنچه گفته شد منافات با احترام خاص سادات و فرزندان باتقوای پیامبر اکرم ندارد که این احترام خود احترامی است به شخص پیامبر اکرم و اسلام و روایاتی که در فضیلت و مقام آنها وارد شده نیز ظاهرا ناظر به همین معنی است.[6]کما این که وصلت و انتساب با خاندان شریف پیامبر و محرم شدن با حضرت زهرا س نیز به جای خود موجب افتخار است.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1ـ راهنمای حقیقت (پرسش و پاسخ پیرامون عقاید شیعه)؛ جعفر سبحانی.
2ـ شیعه شناسی و پاسخ به شبهات، علی اصغر رضوانی، جلد دوم.
پاورقی ها:
[1]. مؤمنون / 101.
[2]. طباطبائی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ج15، ص108.
[3]. همان.
[4]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، قم، دارالکتب الاسلامیه، ج14، ص328.
[5]. همان، ص330.
[6]. همان، ص332.
در پاسخ به این پرسش باید گفت: هیچ گونه حدیثی مبنی بر اینکه داماد حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ بودن، را افتخار بداند در منابع روایی مشاهده نشده است. امّا آیه ای از قرآن کریم وجود دارد که بی ارتباط با موضوع نیست. لازم و مناسب است که مقداری شرح و توضیح داده شود: «فَإِذَا نُفِخَ فِی الصُّورِ فَلَا أَنسَابَ بَیْنَهُمْ یَوْمَئِذٍ وَلَا یَتَسَاءلُونَ؛هنگامی که در صور دمیده می شود هیچ گونه نسبی میان آنها نخواهد بود، و از یکدیگر تقاضای کمک نمی کنند (چون کاری از کسی ساخته نیست) ».[1] در جمله «فلا أنساب بینهم» آثار انساب را با نفی اصل آن نفی کرده، نه اینکه واقعا در آن روز انساب نباشند (زیرا انساب چیزی نیست که به کلی از بین برود)، بلکه مراد این است که در آن روز انساب خاصیتی ندارد، چون در دنیا که انساب محفوظ و معتبر است، به خاطر حوایج دنیوی است و زندگی اجتماعی دنیا است که انسان را ناگزیر می سازد تا خانواده اجتماعی تأسیس کند. ولی در روز قیامت که ظرف پاداش عمل است، دیگر نه فعلی هست، نه التزام به فعلی و در آن ظرف همه اسباب که یکی از آنها انساب است از کار می افتد و دیگر انساب اثر و خاصیتی ندارد.
«و لا یتساء لون» در این جمله روشن ترین آثار انساب را یادآور شده، و آن احوال پرسی میان دو نفر است که با هم نسبت دارند، چون در دنیا به خاطر احتیاجی که جلب منافع و رفع مضار به یکدیگر داشتند، وقتی به هم می رسیدند احوال یکدیگر را می پرسیدند ولی امروز که روز قیامت است دیگر کسی احوال کسی را نمی پرسد.[2]
این از لحاظ آیه شریفه قرآن و امّا از لحاظ حدیث و روایت: در مناقب در حدیث طاووس از حضرت زین العابدین امام سجاد ـ علیه السلام ـ روایت کرده که فرمودند: خداوند بهشت را خلق کرده برای هر کسی که اطاعتش کند و احساس نماید، هر چند عبد حبشی باشد، و آتش را خلق کرده برای هر کسی که نافرمانیش کند، هر چند قرشی زاده باشد، مگر نشنیدی کلام خدا را که می فرماید: «فَإِذَا نُفِخَ فِی الصُّورِ فَلَا أَنسَابَ بَیْنَهُمْ یَوْمَئِذٍ وَلَا یَتَسَاءلُونَ» به خدا سوگند فردا قیامت هیچ چیز به دردت نمی خورد مگر عمل صالحی که خودت از پیش فرستاده باشی.[3]
در حدیثی هم می خوانیم: «ان امیر المؤمنین و الأئمه من ذریته هم الموازین؛ امیر مؤمنان علی و امامان ـ علیهم السلام ـ از دودمان او میزان های سنجش اعمالند». بنابراین انسان ها و اعمالشان را با پیامبر بزرگ و اوصیای آنها مقایسه می کنند و در این مقایسه روشن می شود که تا چه اندازه با آنها شباهت دارند. از همین طریق افراد و اعمال وزین از بی ارزش و پر مایه ها از بی مایه ها، تشخیص داده می شوند.[4]
مفاهیمی که در این جهان در محدوده زندگی مادی انسان ها حکم فرماست غالبا در جهان دیگر دگرگون می شود، از جمله مسأله ارتباطات قبیله ای و فامیلی است که در زندگی این دنیا غالبا کارگشا است امّا با توجه به اینکه ارزش های زندگی در جهان دیگر هماهنگ با ایمان و عمل صالح است، مسأله انتساب به فلان شخص یا طایفه و قبیله جایی نمی تواند داشته باشد.
حتی اگر این نسب به شخص پیامبر اکرم برسد، به همین دلیل در تاریخ زندگی پیامبر اکرم و امامان بزرگوار می خوانیم که بعضی از نزدیک ترین افراد بنی هاشم را به خاطر عدم ایمان یا انحراف از خط اصیل اسلام رسما طرد کردند و از آنها تنفر و بیزاری جستند.[5]
لذا نتیجه می گیریم که صرف داماد حضرت زهرا بودن منهای تقوا، فضیلت و برتری نیست، بلکه تنها سبب برتری فضیلت، ایمان و عمل صالح و تقوای الهی است چنانکه در تاریخ هم می خوانیم که همسر لوط و همسر و پسر نوح پیامبر اکرم به علت اینکه خود گناهکار و کافر بودند این انتسابشان باعث نجاتشان نگردید. البته آنچه گفته شد منافات با احترام خاص سادات و فرزندان باتقوای پیامبر اکرم ندارد که این احترام خود احترامی است به شخص پیامبر اکرم و اسلام و روایاتی که در فضیلت و مقام آنها وارد شده نیز ظاهرا ناظر به همین معنی است.[6]کما این که وصلت و انتساب با خاندان شریف پیامبر و محرم شدن با حضرت زهرا س نیز به جای خود موجب افتخار است.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1ـ راهنمای حقیقت (پرسش و پاسخ پیرامون عقاید شیعه)؛ جعفر سبحانی.
2ـ شیعه شناسی و پاسخ به شبهات، علی اصغر رضوانی، جلد دوم.
پاورقی ها:
[1]. مؤمنون / 101.
[2]. طباطبائی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ج15، ص108.
[3]. همان.
[4]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، قم، دارالکتب الاسلامیه، ج14، ص328.
[5]. همان، ص330.
[6]. همان، ص332.
ادامه مطلب
[ دوشنبه 3 شهریور 1393 ] [ 11:05 PM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات
(0) ]
ادامه مطلب
کتابهای اصیل وکاملی درباره زندگی حضرت زهرا معرفی کنید؟
پاسخ :
درباره حضرت زهرا (علیهاالسلام) کتابهای فراوانی نگاشته شده که دراینجا به چند نمونه از مشهورترین و معتبرترینشان اشاره میشود:
- فاطمه زهرا (علیهاالسلام)شادمانی دل پیامبر(صلیاللهعلیهوآله)
کتاب «فاطمه زهرا شادمانی دل پیامبر» تألیف احمد رحمانی همدانی وترجمه ی حسن افتخارزاده سبزواری از سوی نشر بدر منتشر شدهاست. اصل کتاب با عنوان «فاطمه الزهرا بهجت قلب المصطفی» به زبان عربی به رشته تحریر در آمدهاست.
این کتاب زوایای پنهان زندگی فاطمه زهرا(علیهاالسلام) را با ترجمهای روان بررسی میکند.
فاطمه الزهرا از ولادت تا شهادت
- کتاب «فاطمه الزهرا از ولادت تا شهادت» تألیف سیدمحمد کاظم قزوینی و ترجمه علی کرمی توسط نشر مرتضی منتشر شدهاست.
اهل علم، مؤلف این کتاب را «علامه» میخوانند. وی مجتهدی مبرز و متکلم مسلمی است که یک دوره کتاب ارزشمند درباره زندگی اهلبیت(علیهمالسلام)، تألیف کردهاست. اصل کتابها به زبان عربی تألیف شدهاند ولی اغلب آنها در زمان حیات مؤلف به فارسی برگردانده شده و به چاپ رسیدهاند.
آیتالله قزوینی این کتابها را به سیاق واحد «من المهد الی اللحد» تألیف کرده و در آنها ضمن بهره بردن از منابع دسته یک تاریخ و حدیث و کلام به تبیین شرایط و کیفیت زندگی حضرات اهل بیت(علیهمالسلام) پرداخته است.
امام علی(علیهالسلام)، زینب کبری(علیها السلام)، امام هادی(علیهالسلام) و امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) در این مجموعه ارزشمند، پرفروشترین بودهاند.
- کتاب «کرامات الفاطمیه» مجموعهای است مربوط به معجزات حضرت فاطمه زهرا(علیهاالسلام) که همراه بخشهای کوتاهی از تاریخ اسلام و سوگندنامه فاطمه زهرا(علیهاالسلام) در چندین فصل تدوین شدهاست.
- زندگانی فاطمه الزهرا(علیهاالسلام)
کتاب «زندگانی فاطمه الزهرا» تألیف حسین عمادزاده توسط نشر اسلام منتشر شدهاست.
کتابی با نثری سلیس و همه فهم که مانند سایر کتابهای انتشارات اسلام، هم دقیق و مستند هستند و هم کاملا ایرانی.
صدیقه شهیده
- کتاب «صدیقه شهیده» تألیف سید عبدالرزاق موسوی مقرم توسط دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین منتشر شدهاست.
موسوی مقرم را با مقتلهایی میشناسند که تألیف کردهاست. این کتاب جزء معدود کتابهای فارسی است که اهل تاریخ و اسلامشناسان، آن را به زبان عربی و سایر زبانها برگرداندهاند.
- نهج الحیات/فرهنگ سخنان حضرت فاطمه(علیهاالسلام(
تألیف محمد دشتی توسط مؤسسه تحقیقاتی امیرالمؤمنین منتشر شدهاست.
کتاب «نهج الحیات(فرهنگ سخنان حضرت فاطمه(علیها السلام)» دانشنامهای کوچک از احادیث کمتر شنیده شده حضرت صدیقه کبری(علیها السلام) است.
مرحوم محمد دشتی از مؤلفان دینی است که نهجالبلاغه با تحقیقات وی به دوره جدیدی از استفاده و استقبال وارد شد؛ تا جائیکه رهبر انقلاب، دشتی و تحقیقات دقیقش را ستوده و آن را به عنوان الگویی بینظیر معرفی فرموده اند. او با حفظ سیاق مرحوم سیدرضی مدون نهجالبلاغه، به تدوین کتابی از بیانات و احادیث حضرت فاطمه(علیها السلام) اقدام کردهاست.
سیصد و شصت داستان از فضایل، مصائب و کرامات حضرت فاطمه(علیهاالسلام(
- کتاب «سیصد و شصت داستان از فضایل، مصائب و کرامات حضرت فاطمه(علیهاالسلام)» تألیف عباس عزیزی توسط نشر سلسله منتشر شدهاست.
عباس عزیزی را بیشتر با داستانها وحکایتهایش میشناسیم که با محوریت اهل بیت(علیهمالسلام)، از منابع دست یک روایی، تهیه و روانه بازار کرده است.
کتابهایی که شاید حجم زیادی نداشته باشند ولی سرشار از حکایتهای ناشنیدهایاند که با حسن سلیقه و انتخاب در جایی گرد آمدهاند.
- کرامات الفاطمیه
کتاب «کرامات الفاطمیه» تألیف علی میرخلفزاده توسط نشر مهدییار منتشر شدهاست.
«کرامات الفاطمیه» مجموعهای است مربوط به معجزات حضرت فاطمه زهرا(علیهاالسلام) که همراه بخشهای کوتاهی از تاریخ اسلام و سوگندنامه فاطمه زهرا(علیهاالسلام) در چندین فصل تدوین شدهاست.
این کتاب تا امروز بیش از نه چاپ داشتهاست که نشان از خواندنی بودنش است.
- اسرار و آثار تسبیح حضرت زهرا(س(
کتاب «اسرار و آثار تسبیح حضرت زهرا(علیهاالسلام)» تألیف علیرضا رجالی تهرانی توسط نشر نبوغ منتشر شدهاست.
تسبیح حضرتشان تنها لطف کوچکی است که از آن روزها تا همین امروز، رونق بخش لحظات تعقیبات نماز ما ست. علیرضا رجالی تهرانی کوشیده است بگوید این ذکر پر رمز و راز چه عالمی دارد.
- رنجها و فریاد های فاطمه(س)
کتاب «رنجها و فریادهای فاطمه(علیهاالسلام)» تألیف عباس قمی و ترجمه محمد محمدیاشتهاردی توسط نشر ناصر منتشر شدهاست.
این کتاب ترجمهای است از کتاب «بیت الاحزان فی مصایب سیده النسوان» اثر بیبدیل حاجشیخعباس قمی معروف به محدث قمی.
- تحلیل سیره فاطمه الزهرا(س)
کتاب «تحلیل سیره فاطمه الزهرا(علیهاالسلام)» تألیف علی اکبرزاده توسط نشر انصاریان منتشر شدهاست.
این کتاب نگاهی به سیره معصومانه امالائمه(علیهاالسلام) است. سیره یعنی تمام شئون عملی یک معصوم؛ و این همان چیزی است که اسوه حسنه آلالله نامیده میشود.
یک متن ادبی و روحانی از سیدمهدی شجاعی؛ که در عین استناد به منابع درجه یک، از اتقان در روایتگری برخوردار است. بسیاری معتقدند که «کشتی پهلو گرفته» یک شاهکار است.
- پرتوی از فضایل فاطمه زهرا(علیها السلام) در کلام معصومین(علیهمالسلام)
کتاب «پرتوی از فضایل فاطمه زهرا در کلام معصومین(علیهمالسلام)» تألیف علی محمدنژاد توسط نشر سنأ منتشر شدهاست.
این مجموعه متضمن 235 حدیث از پیامبر اعظم(صلیاللهعلیهوآله) و امامان معصوم(علیهمالسلام) است که طی آن فضایل حضرت زهرا(علیهاالسلام) تبیین شدهاند.
احادیث به دو زبان عربی و فارسی گرد آمده و منابع هر یک هم ذکر شدهاست.
- زندگانی حضرت فاطمه الزهرأ(علیهاالسلام) و دختران آن حضرت
کتاب «زندگانی حضرت فاطمه الزهرأ(علیهاالسلام) و دختران آن حضرت» تألیف سیدهاشم رسولیمحلاتی توسط نشر فرهنگ اسلامی منتشر شدهاست.
رسولیمحلاتی مجموعهای چند جلدی درباره زندگانی اهل بیت(علیهمالسلام) نگاشته که تمام آنها را دفتر نشر فرهنگ اسلامی منتشر کردهاست.
این کتاب یکی از همان مجلدات است.شاخصهکارهای رسولیمحلاتی جامعالاطراف بودن و نبود کلیشه در آثارش است.
- آتش به خانه وحی
کتاب «آتش به خانه وحی» تألیف سیدمحمدحسین سجاد توسط نشر مهر ثامنالائمه منتشر شدهاست.
این مجموعه در سه بخش تنظیم شدهاست. نگارنده در بخش اول نگاهی گذرا به ابعاد مختلف شخصیت بانوی اسلام دارد. در بخش دوم چگونگی رفتار مردم با دختر پیامبر خاتم(صلیاللهعلیهوآله) تشریح میشود و در بخش پایانی هم مصائب و رنجهای حضرت فاطمه(علیهاالسلام) گفته شدهاند.
نکته جالب این است که تمام متون کتاب شامل مدارک و مأخذی از کتب معتبر اهل سنت است که تمامی آنها بر اثبات مظلومیت حضرت زهرا(علیهاالسلام) تأکید ورزیدهاند.
- زندگانی فاطمه زهرا(علیهاالسلام
کتاب «زندگانی فاطمه زهرا» تألیف سیدجعفر شهیدی توسط دفتر نشر فرهنگ اسلامی منتشر شدهاست.
این کتاب بیش از 15 مرتبه تجدید چاپ شدهاست. شهیدی در نجف شاگرد مرحوم آیتالله خوئی بوده و از این رو مجتهدی مورخ و صاحب نظر است.
او از یاران و همکاران نزدیک مرحوم دهخدا بود و از این روست که ریاست بنیاد لغتنامه دهخدا راهم بر عهده داشت.
- کشتی پهلو گرفته
کتاب «کشتی پهلو گرفته» تألیف سیدمهدی شجاعی توسط نشر نیستان منتشر شدهاست.
یک متن ادبی و روحانی از سیدمهدی شجاعی؛ که در عین استناد به منابع درجه یک، از اتقان در روایتگری برخوردار است. بسیاری معتقدند که «کشتی پهلو گرفته» یک شاهکار است.
- فاطمه فاطمه است
کتاب «فاطمه فاطمه است» تألیف علی شریعتی توسط نشر چاپخش منتشر شدهاست.
یک متن ادبی پر از حس و حال. علی شریعتی در مقام یک شیعه علوی کوشیدهاست تا فاطمه زهرا(علیهاالسلام) را از همه زوایا روایت کند.
زندگانی صدیقه کبری حضرت فاطمه زهرا(علیها السلام
-کتاب «زندگانی صدیقه کبری حضرت فاطمه زهرا(علیهاالسلام)» تألیف عبدالحسین دستغیب توسط نشر جزایری منتشر شدهاست.
- زندگانی فاطمه الزهرا(علیهاالسلام
کتاب «زندگانی فاطمه الزهرا(علیهاالسلام)» تألیف ناصر مکارمشیرازی توسط نشر محبان فاطمه منتشر شدهاست.
کتاب «اسرار و آثار تسبیح حضرت زهرا(علیهاالسلام)» تألیف علیرضا رجالی تهرانی توسط نشر نبوغ منتشر شدهاست.
- اسرار فدک
کتاب «اسرار فدک» تألیف محمدباقر انصاری و سیدحسین رجائی توسط نشر دلیل ما منتشر شدهاست.
- آتش به خانه وحی، نشر مهر ثامنالائمه منتشر شدهاست.
ـ اخلاق حضرت فاطمه سلام الله علیها/ محمدمهدی تاج لنگرودی/ ممتاز/ 1382
ـ داستان زندگی حضرت فاطمه(ع)/ محمدحسین صلواتیان، امیرمهدی مرادحاصل و رضا شیرازی/ پیام نور/ 1383
ـ زندگانی حضرت فاطمه(ع)/ جمعی از علمای لبنان، حمیدرضا کفاش (مترجم)/ عابد/ 1384
ـ کوثر عشق؛ زندگانی حضرت فاطمه زهرا(س)/ اسدالله بقایی/ فرزانه/ 1384
ـ برترین زن؛ حضرت فاطمه(ع)/ مهدی مرادحاصل، شهرام عظیمی (نقاش)، زهرا شهبازی
- خطبات حضرت فاطمه زهرا(س)/ اقبال حیدر حیدری (مترجم)/ موسسه امام علی (ع)/ 1384
- سرود حضرت زهرا(س)/ آسیه نادری/ مهر امیرالمومنین/ 1384
- بضعهالرسول فاطمه زهرا(س)/ آسیه تحویلداران/ نوین پژوهش / 1384
- در فراق فاطمه زهرا(س)/ میرعلی اصغریان سید بیگلو/ میرعلی اصغریان/ 1385
ـ مهربان سوم حضرت زهرا(س)/ مجید ملامحمدی، محمدحسین صلواتیان (تصویرگر)/ پیام آزادی، کتابهای پرنده/ 1385
- دانشنامه شهادت حضرت زهرا(س)/ علی لباف (به اهتمام)/منیر / 1385
ـ مصائب حضرت فاطمه(ع)/ محمد سهرابی/ آرام دل/1385
- سیره سیاسی حضرت فاطمه زهرا(ع)/ علیرضا خاکپورمقدم/ حضرت عباس(ع)/ 1385
- الگوهای رفتاری حضرت فاطمه زهرا(س)/ حلیمه صفری/ میراث ماندگار / 1385
- بانوی بینشان؛ چگونگی الگوبرداری عملی از حضرت زهرا(ع) در عصر حاضر، 40 داستان از حضرت فاطمه(ع)، اشارهای به مظلومیت صدیقه کبری(ع)/ هادی قطبی/ احمدیه/ 1385
- زهرا(س) مولود وحی/ احمد علم الهدی/ امیرکبیر/ 1385
- بانوی من زهرا(س)/ نادر فضلی/ منیر / 1386
ـ اخلاق حضرت فاطمه(س)/ محمدمهدی تاج لنگرودی/ دارالکتب/ 1386
- در ستایش فاطمه(س)؛ مروری بر ثناگویی از حضرت صدیقه کبری در محفل ملکوت/ علی کریمی جهرمی/ راسخون/ 1386
- فاطمه زهرا(س) بانوی بهشت/ سیدمحمدحسین مومنی/ دلیل ما / 1386
- ازدواج فاطمهالزهرا علیهاالسلام/ رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در تونس/ 1386
- حضرت فاطمه زهرا(ع)/ لطیف راشدی و محمدرضا راشدی/ لاهوتیان/ 1386
- معجزات حضرت فاطمه زهرا(ع)/ احمد متوسل/ دارالفکر /1386
- زندگانی صدیقه کبری حضرت فاطمه زهرا(ع)/ سیدعبدالحسین دستغیب/ دار الکتاب/ 1387
- زندگی حضرت فاطمه(ع)/ محمدرضا رضوانی/ راستین/ 1387
- بانوی آفتاب؛ حضرت فاطمه(س)/ فرشته ارکیا (تصویرگر)، سیدامیرحسین موسوی گرمارودی (شاعر)/ جامعه القرآن الکریم / 1387
- فرهنگ سخنان حضرت فاطمه(ع)؛ نهج الحیاه/محمد دشتی/ دفتر نشر برگزیده / 1387
- نگاهی بر زندگی حضرت فاطمه(س)/ محمد محمدی اشتهاردی/ مطهر/ 1387
- بانوی بانوان حضرت فاطمه زهرا(ع)/ ابوالفضل موسوی گرمارودی/ دلیل ما/1387
- خطبه حضرت زهرا(س)/ ناصر مکارم شیرازی (مترجم)/ مسجد مقدس جمکران/ 1387
- مقامات حضرت فاطمه(س) در کتاب و سنت/ استاد شیخ محمد سند بحرانی و احمد خوانساری / بوستان کتاب / 1387
- گزارش لحظه به لحظه از ازدواج حضرت زهرا(س)/ محمدرضا انصاری/ انتشارات دلیل ما/ 1387
- شرح خطبه حضرت زهراآیه الله سید عزالدین زنجانی؛بوستان کتاب
- مسند حضرت فاطمه ،مهدی جعفری.
بانوی نمونه آیه الله امینی
ازمیان این کتابها جامعترین کتاب: کتاب فاطمه الزهرا بهجه قلب المصطفی نوشته رحمانی همدانی وترجمه افتخار زاده وکتاب دکتر شهیدی وکتاب قزوینی فاطمه من المهد الی اللهد وکتاب رنجهای زهرا، نوشته سید جعفر مرتضی، ترجمه ی محمد سپهری است ومسند فاطمه ،آیه الله عطاردی است که مفید وقابل استفاده هستند.
درباره حضرت زهرا (علیهاالسلام) کتابهای فراوانی نگاشته شده که دراینجا به چند نمونه از مشهورترین و معتبرترینشان اشاره میشود:
- فاطمه زهرا (علیهاالسلام)شادمانی دل پیامبر(صلیاللهعلیهوآله)
کتاب «فاطمه زهرا شادمانی دل پیامبر» تألیف احمد رحمانی همدانی وترجمه ی حسن افتخارزاده سبزواری از سوی نشر بدر منتشر شدهاست. اصل کتاب با عنوان «فاطمه الزهرا بهجت قلب المصطفی» به زبان عربی به رشته تحریر در آمدهاست.
این کتاب زوایای پنهان زندگی فاطمه زهرا(علیهاالسلام) را با ترجمهای روان بررسی میکند.
فاطمه الزهرا از ولادت تا شهادت
- کتاب «فاطمه الزهرا از ولادت تا شهادت» تألیف سیدمحمد کاظم قزوینی و ترجمه علی کرمی توسط نشر مرتضی منتشر شدهاست.
اهل علم، مؤلف این کتاب را «علامه» میخوانند. وی مجتهدی مبرز و متکلم مسلمی است که یک دوره کتاب ارزشمند درباره زندگی اهلبیت(علیهمالسلام)، تألیف کردهاست. اصل کتابها به زبان عربی تألیف شدهاند ولی اغلب آنها در زمان حیات مؤلف به فارسی برگردانده شده و به چاپ رسیدهاند.
آیتالله قزوینی این کتابها را به سیاق واحد «من المهد الی اللحد» تألیف کرده و در آنها ضمن بهره بردن از منابع دسته یک تاریخ و حدیث و کلام به تبیین شرایط و کیفیت زندگی حضرات اهل بیت(علیهمالسلام) پرداخته است.
امام علی(علیهالسلام)، زینب کبری(علیها السلام)، امام هادی(علیهالسلام) و امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) در این مجموعه ارزشمند، پرفروشترین بودهاند.
- کتاب «کرامات الفاطمیه» مجموعهای است مربوط به معجزات حضرت فاطمه زهرا(علیهاالسلام) که همراه بخشهای کوتاهی از تاریخ اسلام و سوگندنامه فاطمه زهرا(علیهاالسلام) در چندین فصل تدوین شدهاست.
- زندگانی فاطمه الزهرا(علیهاالسلام)
کتاب «زندگانی فاطمه الزهرا» تألیف حسین عمادزاده توسط نشر اسلام منتشر شدهاست.
کتابی با نثری سلیس و همه فهم که مانند سایر کتابهای انتشارات اسلام، هم دقیق و مستند هستند و هم کاملا ایرانی.
صدیقه شهیده
- کتاب «صدیقه شهیده» تألیف سید عبدالرزاق موسوی مقرم توسط دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین منتشر شدهاست.
موسوی مقرم را با مقتلهایی میشناسند که تألیف کردهاست. این کتاب جزء معدود کتابهای فارسی است که اهل تاریخ و اسلامشناسان، آن را به زبان عربی و سایر زبانها برگرداندهاند.
- نهج الحیات/فرهنگ سخنان حضرت فاطمه(علیهاالسلام(
تألیف محمد دشتی توسط مؤسسه تحقیقاتی امیرالمؤمنین منتشر شدهاست.
کتاب «نهج الحیات(فرهنگ سخنان حضرت فاطمه(علیها السلام)» دانشنامهای کوچک از احادیث کمتر شنیده شده حضرت صدیقه کبری(علیها السلام) است.
مرحوم محمد دشتی از مؤلفان دینی است که نهجالبلاغه با تحقیقات وی به دوره جدیدی از استفاده و استقبال وارد شد؛ تا جائیکه رهبر انقلاب، دشتی و تحقیقات دقیقش را ستوده و آن را به عنوان الگویی بینظیر معرفی فرموده اند. او با حفظ سیاق مرحوم سیدرضی مدون نهجالبلاغه، به تدوین کتابی از بیانات و احادیث حضرت فاطمه(علیها السلام) اقدام کردهاست.
سیصد و شصت داستان از فضایل، مصائب و کرامات حضرت فاطمه(علیهاالسلام(
- کتاب «سیصد و شصت داستان از فضایل، مصائب و کرامات حضرت فاطمه(علیهاالسلام)» تألیف عباس عزیزی توسط نشر سلسله منتشر شدهاست.
عباس عزیزی را بیشتر با داستانها وحکایتهایش میشناسیم که با محوریت اهل بیت(علیهمالسلام)، از منابع دست یک روایی، تهیه و روانه بازار کرده است.
کتابهایی که شاید حجم زیادی نداشته باشند ولی سرشار از حکایتهای ناشنیدهایاند که با حسن سلیقه و انتخاب در جایی گرد آمدهاند.
- کرامات الفاطمیه
کتاب «کرامات الفاطمیه» تألیف علی میرخلفزاده توسط نشر مهدییار منتشر شدهاست.
«کرامات الفاطمیه» مجموعهای است مربوط به معجزات حضرت فاطمه زهرا(علیهاالسلام) که همراه بخشهای کوتاهی از تاریخ اسلام و سوگندنامه فاطمه زهرا(علیهاالسلام) در چندین فصل تدوین شدهاست.
این کتاب تا امروز بیش از نه چاپ داشتهاست که نشان از خواندنی بودنش است.
- اسرار و آثار تسبیح حضرت زهرا(س(
کتاب «اسرار و آثار تسبیح حضرت زهرا(علیهاالسلام)» تألیف علیرضا رجالی تهرانی توسط نشر نبوغ منتشر شدهاست.
تسبیح حضرتشان تنها لطف کوچکی است که از آن روزها تا همین امروز، رونق بخش لحظات تعقیبات نماز ما ست. علیرضا رجالی تهرانی کوشیده است بگوید این ذکر پر رمز و راز چه عالمی دارد.
- رنجها و فریاد های فاطمه(س)
کتاب «رنجها و فریادهای فاطمه(علیهاالسلام)» تألیف عباس قمی و ترجمه محمد محمدیاشتهاردی توسط نشر ناصر منتشر شدهاست.
این کتاب ترجمهای است از کتاب «بیت الاحزان فی مصایب سیده النسوان» اثر بیبدیل حاجشیخعباس قمی معروف به محدث قمی.
- تحلیل سیره فاطمه الزهرا(س)
کتاب «تحلیل سیره فاطمه الزهرا(علیهاالسلام)» تألیف علی اکبرزاده توسط نشر انصاریان منتشر شدهاست.
این کتاب نگاهی به سیره معصومانه امالائمه(علیهاالسلام) است. سیره یعنی تمام شئون عملی یک معصوم؛ و این همان چیزی است که اسوه حسنه آلالله نامیده میشود.
یک متن ادبی و روحانی از سیدمهدی شجاعی؛ که در عین استناد به منابع درجه یک، از اتقان در روایتگری برخوردار است. بسیاری معتقدند که «کشتی پهلو گرفته» یک شاهکار است.
- پرتوی از فضایل فاطمه زهرا(علیها السلام) در کلام معصومین(علیهمالسلام)
کتاب «پرتوی از فضایل فاطمه زهرا در کلام معصومین(علیهمالسلام)» تألیف علی محمدنژاد توسط نشر سنأ منتشر شدهاست.
این مجموعه متضمن 235 حدیث از پیامبر اعظم(صلیاللهعلیهوآله) و امامان معصوم(علیهمالسلام) است که طی آن فضایل حضرت زهرا(علیهاالسلام) تبیین شدهاند.
احادیث به دو زبان عربی و فارسی گرد آمده و منابع هر یک هم ذکر شدهاست.
- زندگانی حضرت فاطمه الزهرأ(علیهاالسلام) و دختران آن حضرت
کتاب «زندگانی حضرت فاطمه الزهرأ(علیهاالسلام) و دختران آن حضرت» تألیف سیدهاشم رسولیمحلاتی توسط نشر فرهنگ اسلامی منتشر شدهاست.
رسولیمحلاتی مجموعهای چند جلدی درباره زندگانی اهل بیت(علیهمالسلام) نگاشته که تمام آنها را دفتر نشر فرهنگ اسلامی منتشر کردهاست.
این کتاب یکی از همان مجلدات است.شاخصهکارهای رسولیمحلاتی جامعالاطراف بودن و نبود کلیشه در آثارش است.
- آتش به خانه وحی
کتاب «آتش به خانه وحی» تألیف سیدمحمدحسین سجاد توسط نشر مهر ثامنالائمه منتشر شدهاست.
این مجموعه در سه بخش تنظیم شدهاست. نگارنده در بخش اول نگاهی گذرا به ابعاد مختلف شخصیت بانوی اسلام دارد. در بخش دوم چگونگی رفتار مردم با دختر پیامبر خاتم(صلیاللهعلیهوآله) تشریح میشود و در بخش پایانی هم مصائب و رنجهای حضرت فاطمه(علیهاالسلام) گفته شدهاند.
نکته جالب این است که تمام متون کتاب شامل مدارک و مأخذی از کتب معتبر اهل سنت است که تمامی آنها بر اثبات مظلومیت حضرت زهرا(علیهاالسلام) تأکید ورزیدهاند.
- زندگانی فاطمه زهرا(علیهاالسلام
کتاب «زندگانی فاطمه زهرا» تألیف سیدجعفر شهیدی توسط دفتر نشر فرهنگ اسلامی منتشر شدهاست.
این کتاب بیش از 15 مرتبه تجدید چاپ شدهاست. شهیدی در نجف شاگرد مرحوم آیتالله خوئی بوده و از این رو مجتهدی مورخ و صاحب نظر است.
او از یاران و همکاران نزدیک مرحوم دهخدا بود و از این روست که ریاست بنیاد لغتنامه دهخدا راهم بر عهده داشت.
- کشتی پهلو گرفته
کتاب «کشتی پهلو گرفته» تألیف سیدمهدی شجاعی توسط نشر نیستان منتشر شدهاست.
یک متن ادبی و روحانی از سیدمهدی شجاعی؛ که در عین استناد به منابع درجه یک، از اتقان در روایتگری برخوردار است. بسیاری معتقدند که «کشتی پهلو گرفته» یک شاهکار است.
- فاطمه فاطمه است
کتاب «فاطمه فاطمه است» تألیف علی شریعتی توسط نشر چاپخش منتشر شدهاست.
یک متن ادبی پر از حس و حال. علی شریعتی در مقام یک شیعه علوی کوشیدهاست تا فاطمه زهرا(علیهاالسلام) را از همه زوایا روایت کند.
زندگانی صدیقه کبری حضرت فاطمه زهرا(علیها السلام
-کتاب «زندگانی صدیقه کبری حضرت فاطمه زهرا(علیهاالسلام)» تألیف عبدالحسین دستغیب توسط نشر جزایری منتشر شدهاست.
- زندگانی فاطمه الزهرا(علیهاالسلام
کتاب «زندگانی فاطمه الزهرا(علیهاالسلام)» تألیف ناصر مکارمشیرازی توسط نشر محبان فاطمه منتشر شدهاست.
کتاب «اسرار و آثار تسبیح حضرت زهرا(علیهاالسلام)» تألیف علیرضا رجالی تهرانی توسط نشر نبوغ منتشر شدهاست.
- اسرار فدک
کتاب «اسرار فدک» تألیف محمدباقر انصاری و سیدحسین رجائی توسط نشر دلیل ما منتشر شدهاست.
- آتش به خانه وحی، نشر مهر ثامنالائمه منتشر شدهاست.
ـ اخلاق حضرت فاطمه سلام الله علیها/ محمدمهدی تاج لنگرودی/ ممتاز/ 1382
ـ داستان زندگی حضرت فاطمه(ع)/ محمدحسین صلواتیان، امیرمهدی مرادحاصل و رضا شیرازی/ پیام نور/ 1383
ـ زندگانی حضرت فاطمه(ع)/ جمعی از علمای لبنان، حمیدرضا کفاش (مترجم)/ عابد/ 1384
ـ کوثر عشق؛ زندگانی حضرت فاطمه زهرا(س)/ اسدالله بقایی/ فرزانه/ 1384
ـ برترین زن؛ حضرت فاطمه(ع)/ مهدی مرادحاصل، شهرام عظیمی (نقاش)، زهرا شهبازی
- خطبات حضرت فاطمه زهرا(س)/ اقبال حیدر حیدری (مترجم)/ موسسه امام علی (ع)/ 1384
- سرود حضرت زهرا(س)/ آسیه نادری/ مهر امیرالمومنین/ 1384
- بضعهالرسول فاطمه زهرا(س)/ آسیه تحویلداران/ نوین پژوهش / 1384
- در فراق فاطمه زهرا(س)/ میرعلی اصغریان سید بیگلو/ میرعلی اصغریان/ 1385
ـ مهربان سوم حضرت زهرا(س)/ مجید ملامحمدی، محمدحسین صلواتیان (تصویرگر)/ پیام آزادی، کتابهای پرنده/ 1385
- دانشنامه شهادت حضرت زهرا(س)/ علی لباف (به اهتمام)/منیر / 1385
ـ مصائب حضرت فاطمه(ع)/ محمد سهرابی/ آرام دل/1385
- سیره سیاسی حضرت فاطمه زهرا(ع)/ علیرضا خاکپورمقدم/ حضرت عباس(ع)/ 1385
- الگوهای رفتاری حضرت فاطمه زهرا(س)/ حلیمه صفری/ میراث ماندگار / 1385
- بانوی بینشان؛ چگونگی الگوبرداری عملی از حضرت زهرا(ع) در عصر حاضر، 40 داستان از حضرت فاطمه(ع)، اشارهای به مظلومیت صدیقه کبری(ع)/ هادی قطبی/ احمدیه/ 1385
- زهرا(س) مولود وحی/ احمد علم الهدی/ امیرکبیر/ 1385
- بانوی من زهرا(س)/ نادر فضلی/ منیر / 1386
ـ اخلاق حضرت فاطمه(س)/ محمدمهدی تاج لنگرودی/ دارالکتب/ 1386
- در ستایش فاطمه(س)؛ مروری بر ثناگویی از حضرت صدیقه کبری در محفل ملکوت/ علی کریمی جهرمی/ راسخون/ 1386
- فاطمه زهرا(س) بانوی بهشت/ سیدمحمدحسین مومنی/ دلیل ما / 1386
- ازدواج فاطمهالزهرا علیهاالسلام/ رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در تونس/ 1386
- حضرت فاطمه زهرا(ع)/ لطیف راشدی و محمدرضا راشدی/ لاهوتیان/ 1386
- معجزات حضرت فاطمه زهرا(ع)/ احمد متوسل/ دارالفکر /1386
- زندگانی صدیقه کبری حضرت فاطمه زهرا(ع)/ سیدعبدالحسین دستغیب/ دار الکتاب/ 1387
- زندگی حضرت فاطمه(ع)/ محمدرضا رضوانی/ راستین/ 1387
- بانوی آفتاب؛ حضرت فاطمه(س)/ فرشته ارکیا (تصویرگر)، سیدامیرحسین موسوی گرمارودی (شاعر)/ جامعه القرآن الکریم / 1387
- فرهنگ سخنان حضرت فاطمه(ع)؛ نهج الحیاه/محمد دشتی/ دفتر نشر برگزیده / 1387
- نگاهی بر زندگی حضرت فاطمه(س)/ محمد محمدی اشتهاردی/ مطهر/ 1387
- بانوی بانوان حضرت فاطمه زهرا(ع)/ ابوالفضل موسوی گرمارودی/ دلیل ما/1387
- خطبه حضرت زهرا(س)/ ناصر مکارم شیرازی (مترجم)/ مسجد مقدس جمکران/ 1387
- مقامات حضرت فاطمه(س) در کتاب و سنت/ استاد شیخ محمد سند بحرانی و احمد خوانساری / بوستان کتاب / 1387
- گزارش لحظه به لحظه از ازدواج حضرت زهرا(س)/ محمدرضا انصاری/ انتشارات دلیل ما/ 1387
- شرح خطبه حضرت زهراآیه الله سید عزالدین زنجانی؛بوستان کتاب
- مسند حضرت فاطمه ،مهدی جعفری.
بانوی نمونه آیه الله امینی
ازمیان این کتابها جامعترین کتاب: کتاب فاطمه الزهرا بهجه قلب المصطفی نوشته رحمانی همدانی وترجمه افتخار زاده وکتاب دکتر شهیدی وکتاب قزوینی فاطمه من المهد الی اللهد وکتاب رنجهای زهرا، نوشته سید جعفر مرتضی، ترجمه ی محمد سپهری است ومسند فاطمه ،آیه الله عطاردی است که مفید وقابل استفاده هستند.
ادامه مطلب
[ دوشنبه 3 شهریور 1393 ] [ 11:04 PM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات
(0) ]
ادامه مطلب
مصحف حضرت فاطمه (علیها السلام) چیست؟
پاسخ :
منابع شیعى حکایت از وجود مصحفى دارند که در آن مجموعه حوادث آینده ثبت شده است. پس از وفات رسول خدا (صلى الله علیه وآله) اخبار این مصحف توسط جبرئیل بر زهراى مرضیه (علیها السلام) آورده و به خط امیرمؤمنان امام علىّ (علیه السلام) ثبت مى شده است و به همین دلیل زهراى مرضیه(علیها السلام) را "محدَّثه" مى نامند.
این مصحف یکى از میراث هاى اهل بیت(علیهم السلام)است. در کتاب کافى از امام صادق(علیه السلام) نقل است: فاطمه(علیها السلام) پس از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) هفتاد و پنج روز زندگى کردند و بر اثر از دست دادن پدر، دچار اندوهى شدید شدند. جبرییل براى تعزیت نزد ایشان مى آمد... و ایشان را از حوادثى که درباره ى فرزندانشان رخ مى دهد آگاه مى کرد و امام على(علیه السلام) آنها را مى نگاشت؛ و این ها مصحف فاطمه(علیها السلام) است[1].
به همین مضمون روایات زیادى در مدارک شیعه وجود دارد[2] کلمه "مصحف" در این روایات به همان معناى لغوى (مجموعه اى از نوشته ها که بین دو جلد قرار دارد) است. در منابع اهل سنت نیز، گاهى کلمه مصحف به همین معنا به کار رفته است؛ مانند :
1. مصحف خالد بن معدان (م. 104 ق.) که درباره وى گفته اند: دانش خالد بن معدان در مصحفى ثبت شده بود که داراى دکمه و دستگیره بود.[3]
2. و یا کلمه "المصاحف" درباره کتاب المصاحف ابن ابى داود که در آن مباحثى درباره مصاحف صحابه وجود دارد.
این بحث که آیا پس از وفات رسول خدا(صلى الله علیه وآله) امکان فرود جبرییل یا هر فرشته دیگر وجود دارد و یا این امر در مورد شخص زهراى مرضیه(علیها السلام)به وقوع پیوسته است، مجال دیگرى را مى طلبد. اجمالا باید گفت: طبق مدارک فریقین این امر در مقام ثبوت و امکان، محرز است و در مقام وقوع و اثبات نیز به صورت صریح در احادیث شیعه وارد شده است و جاى انکار نیست؛[4] هم چنین به صورت استنتاج از چند مقدمه از مدارک اهل سنت نیز این امر قابل اثبات است و جایى براى تردید باقى نمى گذارد.
خلاصه این مقدمات بدین شرح است:
الف) امکان وجود محدَّث (کسانى که فرشته با آنان سخن مى گوید بدون آن که آنان نبىّ باشند)[5] در این امت وجود دارد. بخارى در صحیح خود حدیثى از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) در این زمینه نقل کرده است[6] و از قول ابن عباس نیز نقل مى کند که وى آیه شریفه 52 سوره حج را چنین قرائت کرده است: (وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رَسُول وَ لا نَبِیّ ـ ولا محدَّث ـ إلاّ إذا تمنّى)[7]. جملگى این احادیث در زمره احادیث صحیح به شمار مى آیند.
ب) زهراى مرضیه (علیها السلام) "سیدة نساء أهل الجنّة"، است. این حدیث با طرق گوناگون در مدارک اهل سنت وارد شده است؛ از جمله در صحیح بخارى، باب مناقب فاطمه.[8] ابن حجر نیز در شرح این حدیث به برخى از اسانید آن اشاره کرده است[9].
بنابراین، اگر فرشتگان با مریم(علیها السلام) سخن مى گویند به دلیل آن است که مریم، پاکدامن و سرور زنان عصر خود و برگزیده از ناحیه خداست؛ همان طور که قرآن درباره مریم مى فرماید:
(وَ إِذْ قالَتِ الْمَلائِکَةُ یا مَرْیَمُ إِنَّ اللّهَ اصْطَفاکِ وَ طَهَّرَکِ وَ اصْطَفاکِ عَلى نِساءِ الْعالَمِینَ)[10]؛ هنگامى که فرشتگان به مریم گفتند: اى مریم خداوند تو را برگزید و پاک کرد و بر زنان جهانیان برگزید.
درباره زهراى مرضیه(علیها السلام) به طریق اولویت چنین امرى امکان داشته است؛ چون هیچ دلیلى بر اختصاص مقام "محدَّثه" به امت هاى پیشین ندارد و زهراى مرضیه(علیها السلام)سرور بانوان بهشتى و یا طبق روایات دیگر، سرور بانوان جهانیان است.[11]
اما باید توجه داشت که، به طور قطع، این مصحف که به اشاره رسول خدا(صلى الله علیه وآله)و در زمان حیات ایشان تدوین شده، همین قرآن است و غیر از مصحفى است که پس از وفات رسول خدا(صلى الله علیه وآله) با املاى حضرت فاطمه(علیها السلام) و خط امام على(علیه السلام)نگاشته شده و به کلى از قرآن جداست.
در اینجا لازم است به چنذ نکته توجه شود:
نکته اول: خبر دادن از آینده موافق قرآن
اگر ادعا شده در این مصحف اخبار آینده آمده (که به اصطلاح درست یا غلط به آن غیب میگویند) قرآن کریم در آیات متعدد از در اختیار داشتن بخشی از این علم به وسیله برخی از مخلوقات و برخی مشاهیر برگزیدگان الهی خبر داده است.[12]
نکته دوم: منحصر نبودن وحی در انبیا
اگر ادعا شده که به حضرت زهرا س جبرائیل اینها را وحی کرده است، در قرآن کریم از انواع متعدد از وحی یاد فرموده است.[13] البته این وحی، وحی پیامبری نیست.
نکته سوم: فواید علم غیب برای برگزیدگان
1. خدای متعال به جهت حسّ امانتداری، که با آزمونهای مکرر از خود اولیاء و دیگران به عنوان شاهد بر آن اقرار گرفته است، قدرتهایی را به برگزیدگانش به جهت اهدافی میدهد. از بزرگترین این قدرتها علم وسیعی است که از آن تعبیر، به لدنی، رشد، علم غیب و ... شده است. مهمترین این اهداف هدایت و رحمت افزایی در میان آفریدگان است؛
2. خدای متعال در عالم تکلیف، بعد از آزمونهای عالم اعتقادات (به اصطلاح عالم ذر)، برای به رشد رسانیدن عدهای از سقوط کردگان، امکاناتی را قرار داده است که اینها به وسیله اولیایش در معرض جبران و هدایت برآیند. به صرف ارائه کلیات، رحمت خاص و نجات برای اینها حاصل نمیشود؛
3. مؤمن در مسیر خود ابهام ندارد، در جاهای مبهم توقف میکند، با توجه به هدایت گسترده اولیاء اگر بنا شود به جهت ابهام توقّف ایشان زیاد شود با آن هدایت سازگاری ندارد، لذا با توجه به امانتداری، که این علم را در منافع فردی سوق نمیدهند و به ضرر شخصی افراد راضی نمیشوند، این دانش وسیع اعطاء شده و مواردی به حکمتهای خاص الهی استثناء میشود.
بنابراین تأثیر این نوع از دانش (احاطه به جزئیات حوادث) برای اولیاء قابل انکار نیست.
نکته چهارم : فایده مصحف فاطمه
اولاً، آیندهگویی مصحف تکمیل کننده قرآن است نه چیزی جدای از آن،
ثانیاً، با توجه به جزیی بودن دانشهای این مصحف نشر گسترده و بیضابطه آن برای دانشآموزان آن یا غرور میآورد یا یأس، این معلم است که با توجه به شناخت تجربی از شاگردان، برای رشد هر یک برنامه جداگانه بریزد نه اینکه یکی را سرکوفت بزند و دیگری را لوس بنماید.
ثالثاً، باید از اهل معرفت پرسید، آیا این چیزهایی که شما میفهمید و ما نمیفهمیم نتیجة اکتسابی تلاش شما و پاداش آن است یا وسیلهای برای ادامه سیر و سلوک. اصل وجود این مصحف و به میان آوردن نام آن نشانگر ارزش کاربردی آن برای امامان ـ علیهم السّلام ـ است وگرنه مانند بسیاری از چیزهایی که داشتهاند و به ما نگفتهاند از اعلام آن صرفنظر میکردند.[14]
چهارم، آخرین نکته، اینکه علم ما به مصحف فاطمه ـ سلام الله علیها ـ با توجه به کمی ظرفیت ما، ارزش کار بسیاری از ما را از بین میبرد. آیا اگر امام حسین ـ علیه السلام ـ قبل از امتحان وفاداری اصحاب، به تمام ایشان جایشان را در بهشت نشان میداد و درد نداشتن تیرها و مصائب را گوشزد میکرد، آیا این وفاداری ارزشی را که بعد از امتحان یقین آنها به وسیله این شهود افزود، داشت؟! هرگز.
پاورقی ها:
[1] ابوجعفر کلینى، همان: ج 1، ص 241، رقم 5، و ص 240، رقم 2.
[2] ر.ک: محمد باقر مجلسى، بحار الانوار، ج 22، ص 546 و ج 26، ص 38 به بعد.
[3] ر.ک: ابن ابى داود سجستانى، کتاب المصاحف، تصحیح ارتور جفرى، ص 124 ـ 135.
[4] . ر.ک: محمدباقر مجلسى، بحار الانوار، ج 22، ص 546 و ج 26، ص 38 به بعد و سلیمان بن اشعث، کتاب المصاحف، تصحیح آرتور جفرى، ص 124 ـ 135.
[5] ر.ک: احمد ابن حجر، فتح البارى، ج 7، ص 50، باب فضائل الصحابة. براى توضیح بیش تر درباره ى امکان "محدَّث" در این امت و مسائل جانبى آن ر.ک: علامه امینى، الغدیر، ج 5، ص 42 ـ 51.
[6] ر.ک: احمد ابن حجر، فتح البارى، ج 7، ص 42، رقم 3689.
[7] همان، ج 7، ص 42.
[8] همان، ج 7، ص 105، باب مناقب فاطمه، رقم 3767.
[9] همان، ج 7، ص 105.
[10] سوره ى آل عمران (3)، آیه ى42.
[11] ر.ک: سید مرتضى فیروز آبادى، فضائل الخمسة من الصحاح الستة و غیرها من الکتب المعتبرة عند اهل السنة والجماعة، باب "ان فاطمة سیدة النساء وافضلهن" ج 3، ص 169 ـ 177.
[12] . به طور نمونه: سوره کهف، داستان حضرت موسی و خضر علی نبینا و آله و علیهما السلام.
[13] . وحی به زنبور عسل (سوره نحل)، وحی به مادر حضرت موسی ـ علیه السلام ـ وحی به حضرت مریم علی نبینا و آله و علیها السلام.
[14] . این اعلام مانند ارائه گواهینامه و برگه مجوز رانندگی به مسافران است. مسافران با کسی که شرط تجربه و دانش رانندگی را رعایت میکند با اطمینان کامل سفر میکنند.
منابع شیعى حکایت از وجود مصحفى دارند که در آن مجموعه حوادث آینده ثبت شده است. پس از وفات رسول خدا (صلى الله علیه وآله) اخبار این مصحف توسط جبرئیل بر زهراى مرضیه (علیها السلام) آورده و به خط امیرمؤمنان امام علىّ (علیه السلام) ثبت مى شده است و به همین دلیل زهراى مرضیه(علیها السلام) را "محدَّثه" مى نامند.
این مصحف یکى از میراث هاى اهل بیت(علیهم السلام)است. در کتاب کافى از امام صادق(علیه السلام) نقل است: فاطمه(علیها السلام) پس از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) هفتاد و پنج روز زندگى کردند و بر اثر از دست دادن پدر، دچار اندوهى شدید شدند. جبرییل براى تعزیت نزد ایشان مى آمد... و ایشان را از حوادثى که درباره ى فرزندانشان رخ مى دهد آگاه مى کرد و امام على(علیه السلام) آنها را مى نگاشت؛ و این ها مصحف فاطمه(علیها السلام) است[1].
به همین مضمون روایات زیادى در مدارک شیعه وجود دارد[2] کلمه "مصحف" در این روایات به همان معناى لغوى (مجموعه اى از نوشته ها که بین دو جلد قرار دارد) است. در منابع اهل سنت نیز، گاهى کلمه مصحف به همین معنا به کار رفته است؛ مانند :
1. مصحف خالد بن معدان (م. 104 ق.) که درباره وى گفته اند: دانش خالد بن معدان در مصحفى ثبت شده بود که داراى دکمه و دستگیره بود.[3]
2. و یا کلمه "المصاحف" درباره کتاب المصاحف ابن ابى داود که در آن مباحثى درباره مصاحف صحابه وجود دارد.
این بحث که آیا پس از وفات رسول خدا(صلى الله علیه وآله) امکان فرود جبرییل یا هر فرشته دیگر وجود دارد و یا این امر در مورد شخص زهراى مرضیه(علیها السلام)به وقوع پیوسته است، مجال دیگرى را مى طلبد. اجمالا باید گفت: طبق مدارک فریقین این امر در مقام ثبوت و امکان، محرز است و در مقام وقوع و اثبات نیز به صورت صریح در احادیث شیعه وارد شده است و جاى انکار نیست؛[4] هم چنین به صورت استنتاج از چند مقدمه از مدارک اهل سنت نیز این امر قابل اثبات است و جایى براى تردید باقى نمى گذارد.
خلاصه این مقدمات بدین شرح است:
الف) امکان وجود محدَّث (کسانى که فرشته با آنان سخن مى گوید بدون آن که آنان نبىّ باشند)[5] در این امت وجود دارد. بخارى در صحیح خود حدیثى از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) در این زمینه نقل کرده است[6] و از قول ابن عباس نیز نقل مى کند که وى آیه شریفه 52 سوره حج را چنین قرائت کرده است: (وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رَسُول وَ لا نَبِیّ ـ ولا محدَّث ـ إلاّ إذا تمنّى)[7]. جملگى این احادیث در زمره احادیث صحیح به شمار مى آیند.
ب) زهراى مرضیه (علیها السلام) "سیدة نساء أهل الجنّة"، است. این حدیث با طرق گوناگون در مدارک اهل سنت وارد شده است؛ از جمله در صحیح بخارى، باب مناقب فاطمه.[8] ابن حجر نیز در شرح این حدیث به برخى از اسانید آن اشاره کرده است[9].
بنابراین، اگر فرشتگان با مریم(علیها السلام) سخن مى گویند به دلیل آن است که مریم، پاکدامن و سرور زنان عصر خود و برگزیده از ناحیه خداست؛ همان طور که قرآن درباره مریم مى فرماید:
(وَ إِذْ قالَتِ الْمَلائِکَةُ یا مَرْیَمُ إِنَّ اللّهَ اصْطَفاکِ وَ طَهَّرَکِ وَ اصْطَفاکِ عَلى نِساءِ الْعالَمِینَ)[10]؛ هنگامى که فرشتگان به مریم گفتند: اى مریم خداوند تو را برگزید و پاک کرد و بر زنان جهانیان برگزید.
درباره زهراى مرضیه(علیها السلام) به طریق اولویت چنین امرى امکان داشته است؛ چون هیچ دلیلى بر اختصاص مقام "محدَّثه" به امت هاى پیشین ندارد و زهراى مرضیه(علیها السلام)سرور بانوان بهشتى و یا طبق روایات دیگر، سرور بانوان جهانیان است.[11]
اما باید توجه داشت که، به طور قطع، این مصحف که به اشاره رسول خدا(صلى الله علیه وآله)و در زمان حیات ایشان تدوین شده، همین قرآن است و غیر از مصحفى است که پس از وفات رسول خدا(صلى الله علیه وآله) با املاى حضرت فاطمه(علیها السلام) و خط امام على(علیه السلام)نگاشته شده و به کلى از قرآن جداست.
در اینجا لازم است به چنذ نکته توجه شود:
نکته اول: خبر دادن از آینده موافق قرآن
اگر ادعا شده در این مصحف اخبار آینده آمده (که به اصطلاح درست یا غلط به آن غیب میگویند) قرآن کریم در آیات متعدد از در اختیار داشتن بخشی از این علم به وسیله برخی از مخلوقات و برخی مشاهیر برگزیدگان الهی خبر داده است.[12]
نکته دوم: منحصر نبودن وحی در انبیا
اگر ادعا شده که به حضرت زهرا س جبرائیل اینها را وحی کرده است، در قرآن کریم از انواع متعدد از وحی یاد فرموده است.[13] البته این وحی، وحی پیامبری نیست.
نکته سوم: فواید علم غیب برای برگزیدگان
1. خدای متعال به جهت حسّ امانتداری، که با آزمونهای مکرر از خود اولیاء و دیگران به عنوان شاهد بر آن اقرار گرفته است، قدرتهایی را به برگزیدگانش به جهت اهدافی میدهد. از بزرگترین این قدرتها علم وسیعی است که از آن تعبیر، به لدنی، رشد، علم غیب و ... شده است. مهمترین این اهداف هدایت و رحمت افزایی در میان آفریدگان است؛
2. خدای متعال در عالم تکلیف، بعد از آزمونهای عالم اعتقادات (به اصطلاح عالم ذر)، برای به رشد رسانیدن عدهای از سقوط کردگان، امکاناتی را قرار داده است که اینها به وسیله اولیایش در معرض جبران و هدایت برآیند. به صرف ارائه کلیات، رحمت خاص و نجات برای اینها حاصل نمیشود؛
3. مؤمن در مسیر خود ابهام ندارد، در جاهای مبهم توقف میکند، با توجه به هدایت گسترده اولیاء اگر بنا شود به جهت ابهام توقّف ایشان زیاد شود با آن هدایت سازگاری ندارد، لذا با توجه به امانتداری، که این علم را در منافع فردی سوق نمیدهند و به ضرر شخصی افراد راضی نمیشوند، این دانش وسیع اعطاء شده و مواردی به حکمتهای خاص الهی استثناء میشود.
بنابراین تأثیر این نوع از دانش (احاطه به جزئیات حوادث) برای اولیاء قابل انکار نیست.
نکته چهارم : فایده مصحف فاطمه
اولاً، آیندهگویی مصحف تکمیل کننده قرآن است نه چیزی جدای از آن،
ثانیاً، با توجه به جزیی بودن دانشهای این مصحف نشر گسترده و بیضابطه آن برای دانشآموزان آن یا غرور میآورد یا یأس، این معلم است که با توجه به شناخت تجربی از شاگردان، برای رشد هر یک برنامه جداگانه بریزد نه اینکه یکی را سرکوفت بزند و دیگری را لوس بنماید.
ثالثاً، باید از اهل معرفت پرسید، آیا این چیزهایی که شما میفهمید و ما نمیفهمیم نتیجة اکتسابی تلاش شما و پاداش آن است یا وسیلهای برای ادامه سیر و سلوک. اصل وجود این مصحف و به میان آوردن نام آن نشانگر ارزش کاربردی آن برای امامان ـ علیهم السّلام ـ است وگرنه مانند بسیاری از چیزهایی که داشتهاند و به ما نگفتهاند از اعلام آن صرفنظر میکردند.[14]
چهارم، آخرین نکته، اینکه علم ما به مصحف فاطمه ـ سلام الله علیها ـ با توجه به کمی ظرفیت ما، ارزش کار بسیاری از ما را از بین میبرد. آیا اگر امام حسین ـ علیه السلام ـ قبل از امتحان وفاداری اصحاب، به تمام ایشان جایشان را در بهشت نشان میداد و درد نداشتن تیرها و مصائب را گوشزد میکرد، آیا این وفاداری ارزشی را که بعد از امتحان یقین آنها به وسیله این شهود افزود، داشت؟! هرگز.
پاورقی ها:
[1] ابوجعفر کلینى، همان: ج 1، ص 241، رقم 5، و ص 240، رقم 2.
[2] ر.ک: محمد باقر مجلسى، بحار الانوار، ج 22، ص 546 و ج 26، ص 38 به بعد.
[3] ر.ک: ابن ابى داود سجستانى، کتاب المصاحف، تصحیح ارتور جفرى، ص 124 ـ 135.
[4] . ر.ک: محمدباقر مجلسى، بحار الانوار، ج 22، ص 546 و ج 26، ص 38 به بعد و سلیمان بن اشعث، کتاب المصاحف، تصحیح آرتور جفرى، ص 124 ـ 135.
[5] ر.ک: احمد ابن حجر، فتح البارى، ج 7، ص 50، باب فضائل الصحابة. براى توضیح بیش تر درباره ى امکان "محدَّث" در این امت و مسائل جانبى آن ر.ک: علامه امینى، الغدیر، ج 5، ص 42 ـ 51.
[6] ر.ک: احمد ابن حجر، فتح البارى، ج 7، ص 42، رقم 3689.
[7] همان، ج 7، ص 42.
[8] همان، ج 7، ص 105، باب مناقب فاطمه، رقم 3767.
[9] همان، ج 7، ص 105.
[10] سوره ى آل عمران (3)، آیه ى42.
[11] ر.ک: سید مرتضى فیروز آبادى، فضائل الخمسة من الصحاح الستة و غیرها من الکتب المعتبرة عند اهل السنة والجماعة، باب "ان فاطمة سیدة النساء وافضلهن" ج 3، ص 169 ـ 177.
[12] . به طور نمونه: سوره کهف، داستان حضرت موسی و خضر علی نبینا و آله و علیهما السلام.
[13] . وحی به زنبور عسل (سوره نحل)، وحی به مادر حضرت موسی ـ علیه السلام ـ وحی به حضرت مریم علی نبینا و آله و علیها السلام.
[14] . این اعلام مانند ارائه گواهینامه و برگه مجوز رانندگی به مسافران است. مسافران با کسی که شرط تجربه و دانش رانندگی را رعایت میکند با اطمینان کامل سفر میکنند.
ادامه مطلب