زخم های بدن امام حسین (ع)
زخمهاي بدن امام
مورخان، تعداد زخمهاي بدن امام حسين عليه السلام را گوناگون نوشتهاند.
1ـ از امام صادق عليه السلام نقل شده كه تعداد زخمهاي امام، 33 زخم نيزه و 34 ضربة شمشير[1] و در روايت ديگري از ايشان، 33 زخم نيزه و 44 زخم شمشير و تير [2] و در روايت سوم از امام صادق ع بيش از هفتاد ضربة شمشير[3] بوده است.
2ـ در روايتي، از امام باقر عليه السلام، تعداد جراحات وارده، بيش از320[4] و در خبر ديگري از آن حضرت، 63 ضربة شمشير يا نيزه و يا تير نقل شده است.[5]
3ـ در روايتي از امام سجاد عليه السلام تعداد جراحات، 40 ضربه شمشير و زخم نيزه نقل شده است.[6]
4ـ برخي منابع، بيش از 110 زخم در اثر اصابت تير، نيزه و ضربة شمشير در بدن يا پارگي در لباس حضرت نوشتهاند.[7]
5ـ برخي ديگر، 120 ضربه شمشير، 6 سنگ نوشتهاند.[8]
6ـ ابنسعد (مورخ مشهور اهلسنت)، 33 زخم، نوشته است.[9]
7ـ عليبنمحمد عمري و ابنعنبه (م 828 ق) دو تن ديگر از مورخان و دانشمندان قرون گذشته، 70ت زخم[10] نوشتهاند.
8 ـ سيدبنطاووس (عالم و دانشمند بزرگ شيعه)، براي امام در حال مبارزه، 72 زخم[11] و بعد از شهادت امام، نزديك به 180 زخم[12] نيزه، تير، شمشير و سنگ را گزارش كرده است. گزارشها در اين مورد، آن قدر متفاوت است كه به آساني نميتوان يكي را ترجيح داد . به نظر ميرسد كه تعداد جراحات، بيش از 100 زخم بوده است، و شايد برخي از ارقام ناظر به كثرت جراحات امام بوده است، نه رقم دقيق، چنانكه در برخي گزارشها اين امر چنين تأييد شده است كه آن قدر تير بر بدن امام اصابت كرده بود كه بدنش پوشيده از تير شده بود.[13]
-------------------------------------------------------
[1] . طبري، تاريخ الامم و الملوك، ج5، ص453.
[2] . قاضي نعمان مغربي، شرح الاخبار، ج3، ص164 .
[3] . شيخ طوسي، الامالي، ص677، مجلس37، ح 10. [4] . شيخ صدوق، الامالي، مجلس31، ح1، ص228؛ ابنفتال
[5] . مجلسي، بِحار الانوار، ج 45، ص 92، ح 36.
[6] . قاضي نعمان مغربي، دعائم الاسلام، ج2، ص 154.
[7] . قاضي نعمان، شرح الاخبار، ج3، ص 164؛ طبري، دلائلالامامة، ص72 .
[8] . حميدبناحمد مُحَلّيٰ، الحدائق الْوَردِيَّة، ج1، ص 213.
[9] . ترجمةالحسين و مقتله، فصلنامه تراثنا، شماره10، ص 184.
[10] . محمدبنعلي علوي (عمري)، اَلْمُجْدِي في انساب الطالبيين، ص194-195.
[11] . اَلْمَلْهُوف عَليٰ قَتْلَي الطُّفُوف، ص172.
[12] . سعد السعود، ص136 .
[13] . ابنشهرآشوب، مناقب آلابيطالب، ج4، ص120.
ادامه مطلب
مختار وعنوان مهدويت
پاسخ: از آنجا كه مختار ضربات زيادي بر پيكر امويان و عبدالله بن زبير زده و همچنين در برابر اشراف كوفه از موالي - ايرانيان مسلمان شده كه نزد اشراف عرب نسبت به اعراب از جايگاه پايين تري برخوردار بودند- در سپاه خود استفاده كرد لذا مورخين سني مذهب و طرفداران گروه هاي ذكر شده نسبت ها و تهمت هاي ناروائي به مختار زده و رواج مي دادند كه باعث كم فروغ شدن اقدام مختار مي شد. البته اين نسبت ها اغلب بعد از مرگ مختار به او داده شده، اتهاماتي چون ادعاي نبوت، ادعاي مهدويت براي محمد ابن حنفيه و يا تاسيس فرقة كيسانيه و شايعتر از همه دادن لقب «كذاب» به مختار است كه در تمام متون اهل تسنن و دشمنان اهل بيت ـ عليهم السلام ـ و كينه توزان آمده است. (جعفريان، رسول، تاريخ خلفاء، تهران، نشر الهادي، چاپ اول، 1377، ص 531)
با اين حال در منابع تاريخي شيعه در اكثر منابعي كه به واقعة عاشورا و تاريخ زندگاني امام حسين ـ عليه السلام ـ پرداخته به اقدام مختار هم اشاره شده است. نيز به جملاتي كه در تحسين عمل مختار از ائمة معصومين ـ عليهم السلام ـ وارد شده اشاره شده است، كه اين خود شايسته ترين يادي است كه امام معصوم ـ عليه السلام ـ از يك شيعه خالص مي كند. از لابلاي روايات بسياري بر مي آيد كه امامان و پيشوايان مذهبي همواره نسبت به مختار اظهار علاقة فراوان مي كردند و از اقدام او در انتقام گرفتن از قاتلين امام حسين ـ عليه السلام ـ و اصحابش ـ عليهم السلام ـ مسرور بوده اند. امام باقر ـ عليه السلام ـ فرمودند: «مختار را بد نگوئيد كه او دشمن ما را كشت و انتقام خون ما را گرفت.» (عالمي، محمدعلي، حسين نفس مطمئنه، تهران، انتشارات هاد، چاپ اول، 1372، ص 39. )در جاي ديگر به پسر مختار مي فرمايد: «خدا پدرت را بيامرزد، حق ما را از هر كه بر او حق داشتيم گرفت.»(مجلسي. بحارالانوار، بيروت، موسسه وفاء، چاپ دوم، 1403، ج 45، ص 351 )و همچنين زماني كه سر عبيدالله بن زياد را به مدينه نزد امام سجاد ـ عليه السلام ـ آوردند امام فرمودند: «كه هيچ كس از بني هاشم نبود مگر اينكه به مختار درود فرستاد و در حق وي دعا كرد و نسبت به وي سخن نيك گفت.» (محمد بن سعد. طبقات الكبري، بيروت، دارالاحياء التراث العربي، 1405، ج5، ص 285 )و يا اينكه ابن عباس در جواب ابن زبير كه مختار را كذاب مي خواند گفت: «او كسي است كه قاتلان ما را كشته، انتقام خون ما را گرفته، دل هاي ما را تسكين داده و پاداش چنين كسي از سوي ما اين نيست كه او را دشنام دهيم.» (بلاذري، انساب الاشراف، بيروت، 1397، ج2، ص 287)
توجه به يك نكته ديگر هم لازم است و آن اينكه هر چند روايات مشكوكي در رد مختار از ناحيه ائمه رسيده است اما بسياري از آن روايات يا جعلي است يا سندش مخدوش مي باشد لذا از درجه اعتبار ساقط است.( براي آگاهي بيشتر مي توانيد به كتاب معجم رجال حديث مرحوم آيه الله العظمي خويي جلد 18 صفحه 101 مراجعه كنيد. ايشان در اين كتاب تمامي روايات مربوط به مختار را نقل و سپس تمامي رواياتي كه در رد مختار است را نقد كرده و آنها را باطل مي داند و در آخر مختار را كاملا تاييد مي نمايد)
ادامه مطلب
ما اهل بيتيم
امام حسين (سلام الله علیه):
إنّا أهلُ بَيتِ رَسولِاللَّهِ(ص)، والحَقُّ فينا، وبِالحَقِّ تَنطِقُ ألسِنَتُنا.
ما خاندان پيامبر خداييم. حق در ميان ماست و زبان ما به حق گوياست.
حكمتنامه امام حسين: ج 1- ص 172- ح 127
ادامه مطلب
جايگاه امام حسين(علیه السلام) در روايات
پاداش زائر حسيني
شيخ صدوق در كتاب «امالي» از عبدالله بن فضل ميگويد: روايت كرده است كه گفت: نزد امام صادق(ع) بودم كه مردي از اهل طوس وارد شد و از آن حضرت سؤال كرد: اي فرزند رسول خدا! كسي كه قبر مبارك امام حسين(ع) را زيارت كند، چه پاداشي خواهد داشت؟
امام(ع) به او فرمود: «اي طوسي! كسي كه به زيارت قبر اباعبدالله الحسين(ع) برود و او را بشناسد كه امام واجبالإطاعه است يعني خداوند بر همة بندگان واجب كرده كه از او فرمانبرداري كنند، خدا گناهان گذشته و آيندة او را ميآمرزد، و شفاعت او را در مورد هفتاد گنهكار ميپذيرد، و در كنار آن قبر مبارك حاجتي را از خدا درخواست نميكند مگر آنكه براي او برآورده
ميكند».1
عصارة خانوادة فضايل
روزي رسول خدا(ص) نشسته بودند و امام علي(ع) نزد آن حضرت...
ادامه مطلب