وجود امامی كه غايب است چگونه مورد دلگرمی مؤمنين میشود؟
وجود امامی كه غايب است چگونه مورد دلگرمی مؤمنين میشود؟
پاسخ :
این پرسش ممکن است از تصور ناصحیح نسبت به مساله غیبت و زندگی حضرت مهدی (عج) در شرایط خاص باشد. و گمان شود که حضرت در عصر غیبت، دارای یک زندگی صرفاً خصوصی بوده و هیچ ارتباطی با دیگران ندارد و لذا وجود او در پشت پرده غیبت نقشی در زندگی مؤمنین و مسلمانان نخواهد داشت!
در حالی که، غیبت حضرت مهدی علیه السلام به معنای انقطاع مطلق رابطه حضرت با مردم و جهان نیست. بلکه غیبت به معنای پنهان بودن حضرت از انظار عمومی است یعنی حضرت در شرایط غیبت ضمن اشتغال به امور شخصی به طور ناشناس در جامعه حضور دارد و حوادث و رخدادهای اجتماعی و مشکلات مردم را به طور کامل زیر نظر دارد و خصوصاً نسبت به شیعیان و دوستانش عنایت خاصی دارد و از وضع آنان باخبر است و مراقبت می نماید. چنانکه خود حضرت در یکی از توقیعاتش به شیخ مفید (ره) می نویسد: "ما شما را رها نکرده و در رسیدگی و سرپرستی شما کوتاهی نمی کنیم و یاد شما را از خاطر نبرده ایم, پس تقوی پیشه کنید و ما را یاری نمائید تا از فتنه هایی که به شما روی می آورد، شما را نجات بخشیم..."[1]
بنابراین مفهوم غائب بودن حضرت ـ علیه السلام ـ چنانکه از روایات استفاده می شود ـ به معنای وجود نامرئی و بریده از جامعه انسانی نیست بلکه به معنای وجود عینی و حضور فیزیکی است که مانند دیگران دارای زندگی طبیعی می باشد. با این تفاوت که طبق دستور الهی بنا به مصالحی تا زمان رسیدن فرمان ظهور، از انظار عمومی مخفی است و به طور ناشناس زندگی می کند. این به معنای آن نیست که مردم نیز از آن حضرت پنهان باشند بلکه حضرت در شرایط غیبت نیز همانند شرایط حضور از حوادث جامعه آگاه است و نسبت به کلیة امور جاری اشراف کامل دارد از شادی و پیروزی مسلمانان شاد می شود و از مشکلات و گرفتاری آنان غمگین می گردد و تا جایی که با فلسفه غیبت منافات نداشته باشد از بیچارگان فریاد رسی می کند. بیماران را شفا می بخشد و در مجالس حاضر می شود و... .
به همین جهت وقتی از پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ در مورد آثار و فوائد امام مهدی در عصر غیبت سوال گردید، در پاسخ فرمود: "والذی بعثنی بالنبوه انهم ینتفعون به و یستضیئون بولایته فی غیبته کانتفاع الناس بالشمس و ان جللها السحاب."[2] قسم به آن خدای که من را به پیامبری مبعوث فرمود، مردم در آن زمان همانند آفتاب در پس پرده ابر از وجود مهدی ـ علیه السلام ـ بهره می برند و از نور ولایت او نورانی می گردند.
خود حضرت نیز می فرماید: مردم از وجود من همانند آفتاب پس ابر سود می جویند و من سبب آرامش و امنیت مردم روی زمین هستم همانگونه که ستارگان امان اهل آسمانند."[3]
این تشبیه اولاً گویای نیاز شدید و وابستگی دائمی انسان و جهان ـ به وجود مقدس حضرت ولی عصر ـ علیه السلام ـ در زمان غیبت است زیرا تمام فیوضات الهی از طریق آن حضرت به دیگران افاضه می گردد: "الذی ببقائه بقیت الدنیا و بیمنه رزق الوری و بوجوده ثبتت الارض و السماء"[4] یعنی به وسیلة وجود آن حضرت دنیا پابرجاست و به برکت آن حضرت دیگر مخلوقات رزق می خورند و با بودن او آسمان و زمین استوار می باشد.
ثانیاً: اشراف و حمایت غائبانه آن حضرت مایه آرامش و تقویت روحی شیعیان و مسلمانان است. چنانکه در کلام خود حضرت ـ علیه السلام ـ نیز اشاره گردید.
بنابراین خود این باور و ایمان به چنین امام حی و حاضری که ملجاء و پناهگاه مظلومین و حافظ دین و شریعت است موجب دلگرمی و قوت قلب طرفداران آن حضرت و مانع از یأس و ناامیدی آنان می باشد. این اعتقاد باعث مقاومت شیعیان در برابر ظلم و جور و تقویت روحیه عدالت خواهی و دشمن ستیزی آنان می گردد.
این اعتقاد موجب می شود که جامعه شیعی و پیروان آن حضرت، خود را همواره متکی به یک پایگاه قوی و نیرومندی بدانند که سرانجام و آینده جهان بشریت را رقم خواهند زد و شاداب و پرنشاط خود را برای هر گونه ایثار و فداکاری آماده می نمایند و برای رسیدن به وضع مطلوب جهانی بر تلاش بی وقفه و پایدار خود بیافزایند.
از این نظر وجود امام غائب ـ علیه السلام ـ قطع نظر از فوائد بیشماری دیگری که دارد، مهمترین عامل استحکام روحی و دلگرمی شیعیان و منتظران حضرت به شمار می آید و انگیزه مبارزه برای استقرار عدل و قسط و رسیدن به عصر شکوهمند ظهور را در جان آنان بارور می سازد. دقیقاً همین روحیه و اعتقاد زنده، تفکر پویای شیعی را از دیگران متمایز نموده است و باعث بقاء رشد و بالندگی روز افزون جامعه شیعی گردیده است.
برای مطالعه بیشتر:
1. امامت و مهدویت، تالیف آیت الله صافی گلپایگانی، ج 3، ص 151 ـ 154، رساله نوید امن و امان، چاپ سوم، 1420 ـ 1378، انتشارات حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ ، قم.
2. یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (عج)، نوشته علی رضا رجالی تهران، ص 90 ـ 93، چاپ پنجم، 1379، انتشارات نبوغ.
امام صادق ـ علیه السلام ـ :
"اعرف امامک فانک ادا عرفته لم یضرک تقدم هذا الامر و تاخر"
"یعنی آنچه مهم است این است که شما امام زمانت را بشناسی و معرفت صحیح به او پیدا کنی با داشتن چنین معرفتی تقدم و یا تاخیر امر ظهور به شما آسیب نخواهد رساند."
"الغیبه نعمانی، ص 351، باب 25، حدیث 1"
پی نوشتها:
[1]. الاحتجاج، ابومنصور طبرسی، ج 2، ص 497، انتشارات سعید، نشر مرتضی، مشهد.
[2]. ینابیع الموده، قندوزی، ج 3، ص 170، موسسه الاعلمی، بیروت، لبنان.
[3]. کمال الدین و تمام النعمه، شیخ صدوق، ص 485، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین، قم.
[4]. مفاتیح الجنان، چاپ فیض، ص 140، دعای عدلیه.
منبع: اندیشه قم
این پرسش ممکن است از تصور ناصحیح نسبت به مساله غیبت و زندگی حضرت مهدی (عج) در شرایط خاص باشد. و گمان شود که حضرت در عصر غیبت، دارای یک زندگی صرفاً خصوصی بوده و هیچ ارتباطی با دیگران ندارد و لذا وجود او در پشت پرده غیبت نقشی در زندگی مؤمنین و مسلمانان نخواهد داشت!
در حالی که، غیبت حضرت مهدی علیه السلام به معنای انقطاع مطلق رابطه حضرت با مردم و جهان نیست. بلکه غیبت به معنای پنهان بودن حضرت از انظار عمومی است یعنی حضرت در شرایط غیبت ضمن اشتغال به امور شخصی به طور ناشناس در جامعه حضور دارد و حوادث و رخدادهای اجتماعی و مشکلات مردم را به طور کامل زیر نظر دارد و خصوصاً نسبت به شیعیان و دوستانش عنایت خاصی دارد و از وضع آنان باخبر است و مراقبت می نماید. چنانکه خود حضرت در یکی از توقیعاتش به شیخ مفید (ره) می نویسد: "ما شما را رها نکرده و در رسیدگی و سرپرستی شما کوتاهی نمی کنیم و یاد شما را از خاطر نبرده ایم, پس تقوی پیشه کنید و ما را یاری نمائید تا از فتنه هایی که به شما روی می آورد، شما را نجات بخشیم..."[1]
بنابراین مفهوم غائب بودن حضرت ـ علیه السلام ـ چنانکه از روایات استفاده می شود ـ به معنای وجود نامرئی و بریده از جامعه انسانی نیست بلکه به معنای وجود عینی و حضور فیزیکی است که مانند دیگران دارای زندگی طبیعی می باشد. با این تفاوت که طبق دستور الهی بنا به مصالحی تا زمان رسیدن فرمان ظهور، از انظار عمومی مخفی است و به طور ناشناس زندگی می کند. این به معنای آن نیست که مردم نیز از آن حضرت پنهان باشند بلکه حضرت در شرایط غیبت نیز همانند شرایط حضور از حوادث جامعه آگاه است و نسبت به کلیة امور جاری اشراف کامل دارد از شادی و پیروزی مسلمانان شاد می شود و از مشکلات و گرفتاری آنان غمگین می گردد و تا جایی که با فلسفه غیبت منافات نداشته باشد از بیچارگان فریاد رسی می کند. بیماران را شفا می بخشد و در مجالس حاضر می شود و... .
به همین جهت وقتی از پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ در مورد آثار و فوائد امام مهدی در عصر غیبت سوال گردید، در پاسخ فرمود: "والذی بعثنی بالنبوه انهم ینتفعون به و یستضیئون بولایته فی غیبته کانتفاع الناس بالشمس و ان جللها السحاب."[2] قسم به آن خدای که من را به پیامبری مبعوث فرمود، مردم در آن زمان همانند آفتاب در پس پرده ابر از وجود مهدی ـ علیه السلام ـ بهره می برند و از نور ولایت او نورانی می گردند.
خود حضرت نیز می فرماید: مردم از وجود من همانند آفتاب پس ابر سود می جویند و من سبب آرامش و امنیت مردم روی زمین هستم همانگونه که ستارگان امان اهل آسمانند."[3]
این تشبیه اولاً گویای نیاز شدید و وابستگی دائمی انسان و جهان ـ به وجود مقدس حضرت ولی عصر ـ علیه السلام ـ در زمان غیبت است زیرا تمام فیوضات الهی از طریق آن حضرت به دیگران افاضه می گردد: "الذی ببقائه بقیت الدنیا و بیمنه رزق الوری و بوجوده ثبتت الارض و السماء"[4] یعنی به وسیلة وجود آن حضرت دنیا پابرجاست و به برکت آن حضرت دیگر مخلوقات رزق می خورند و با بودن او آسمان و زمین استوار می باشد.
ثانیاً: اشراف و حمایت غائبانه آن حضرت مایه آرامش و تقویت روحی شیعیان و مسلمانان است. چنانکه در کلام خود حضرت ـ علیه السلام ـ نیز اشاره گردید.
بنابراین خود این باور و ایمان به چنین امام حی و حاضری که ملجاء و پناهگاه مظلومین و حافظ دین و شریعت است موجب دلگرمی و قوت قلب طرفداران آن حضرت و مانع از یأس و ناامیدی آنان می باشد. این اعتقاد باعث مقاومت شیعیان در برابر ظلم و جور و تقویت روحیه عدالت خواهی و دشمن ستیزی آنان می گردد.
این اعتقاد موجب می شود که جامعه شیعی و پیروان آن حضرت، خود را همواره متکی به یک پایگاه قوی و نیرومندی بدانند که سرانجام و آینده جهان بشریت را رقم خواهند زد و شاداب و پرنشاط خود را برای هر گونه ایثار و فداکاری آماده می نمایند و برای رسیدن به وضع مطلوب جهانی بر تلاش بی وقفه و پایدار خود بیافزایند.
از این نظر وجود امام غائب ـ علیه السلام ـ قطع نظر از فوائد بیشماری دیگری که دارد، مهمترین عامل استحکام روحی و دلگرمی شیعیان و منتظران حضرت به شمار می آید و انگیزه مبارزه برای استقرار عدل و قسط و رسیدن به عصر شکوهمند ظهور را در جان آنان بارور می سازد. دقیقاً همین روحیه و اعتقاد زنده، تفکر پویای شیعی را از دیگران متمایز نموده است و باعث بقاء رشد و بالندگی روز افزون جامعه شیعی گردیده است.
برای مطالعه بیشتر:
1. امامت و مهدویت، تالیف آیت الله صافی گلپایگانی، ج 3، ص 151 ـ 154، رساله نوید امن و امان، چاپ سوم، 1420 ـ 1378، انتشارات حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ ، قم.
2. یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (عج)، نوشته علی رضا رجالی تهران، ص 90 ـ 93، چاپ پنجم، 1379، انتشارات نبوغ.
امام صادق ـ علیه السلام ـ :
"اعرف امامک فانک ادا عرفته لم یضرک تقدم هذا الامر و تاخر"
"یعنی آنچه مهم است این است که شما امام زمانت را بشناسی و معرفت صحیح به او پیدا کنی با داشتن چنین معرفتی تقدم و یا تاخیر امر ظهور به شما آسیب نخواهد رساند."
"الغیبه نعمانی، ص 351، باب 25، حدیث 1"
پی نوشتها:
[1]. الاحتجاج، ابومنصور طبرسی، ج 2، ص 497، انتشارات سعید، نشر مرتضی، مشهد.
[2]. ینابیع الموده، قندوزی، ج 3، ص 170، موسسه الاعلمی، بیروت، لبنان.
[3]. کمال الدین و تمام النعمه، شیخ صدوق، ص 485، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین، قم.
[4]. مفاتیح الجنان، چاپ فیض، ص 140، دعای عدلیه.
منبع: اندیشه قم
ادامه مطلب
[ شنبه 14 شهریور 1394 ] [ 4:16 PM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات
(0) ]
ادامه مطلب
فلسفه ظهور امام زمان علیه السلام
فلسفه ظهور امام زمان علیه السلام چیست؟
پاسخ :
براي فلسفه ظهور، ادله مختلفی میتوان بيان كرد؛ از جمله:
در فطرت انسانها، حق طلبی و عدالت خواهی نهفته و در درون جان و خميرمايه آنان رشد و تعالی، مهر ورزی و نيک خواهي، آسايش و آرامش همگانی، بيزاری از ظلم و فريب كاری، نفرت از تباهی و آلودگی نهادينه شده است. انسانها واقعاً زيبايی و رفاه را براي همه خواسته و از مشكلات و كاستيهای ديگران رنج میبرند و لذا در مواقع بروز بلاها به ياری يكديگر برمیخيزند. طبيعی است انسانی كه دارای حيات اجتماعی است، زمانی میتواند به اميال فطری خود پاسخ دهد كه جامعه، تحت مديريت صحيح قرار گيرد. آدمی وقتی میبيند مكتبهاي دستساز بشر و حاكميت انسانهای بريده از خدا، نه تنها نتوانسته محيط مطلوب را فراهم آورد؛ بلكه با فراوانی ظلم و فساد، دردهای بیشماری را بر او تحميل كرده است؛ از درون جان آرزو میكند كه روزی مردی آسمانی، عالم به نيازها و توانا بر رفع آنها بيايد و در سايه سار حكومتش، حقيقت، زيبايی خويش را جلوهگر سازد. بنابراين ظهور امام مهدی علیه السلام امری است كه فطرت آن را میطلبد و خداوند در پاسخ به اين نياز فطری، ظهور منجی را نويد داده است.
اگر از راه عقل بخواهيم به اين مطلب بنگريم، میتوانيم بگوييم: يكی از صفات زيبای الهی، لطف است. هر كجا فيض الهی امكان داشته باشد، لطف او میطلبد اين فيض را برساند و از اين رو امامت ـ طبق تعريف شيعه ـ پس از رحلت پيامبر اکرم صلی الله علیه و آله معنا پيدا میكند؛ چرا كه وجود امام و راهبری او، انسان را به خدا نزديکتر و از معصيت دورتر میكند. حال اگر مردم به گونهای آماده شدند كه مديريت و حاكم امام معصوم را پذيرا گردند تا در سايه حكومت او، به طرف تعالی و قرب الهی حركت كنند، لطف خدا میطلبد كه ظهور چنين فردی رقم بخورد.
براي فلسفه ظهور، ادله مختلفی میتوان بيان كرد؛ از جمله:
در فطرت انسانها، حق طلبی و عدالت خواهی نهفته و در درون جان و خميرمايه آنان رشد و تعالی، مهر ورزی و نيک خواهي، آسايش و آرامش همگانی، بيزاری از ظلم و فريب كاری، نفرت از تباهی و آلودگی نهادينه شده است. انسانها واقعاً زيبايی و رفاه را براي همه خواسته و از مشكلات و كاستيهای ديگران رنج میبرند و لذا در مواقع بروز بلاها به ياری يكديگر برمیخيزند. طبيعی است انسانی كه دارای حيات اجتماعی است، زمانی میتواند به اميال فطری خود پاسخ دهد كه جامعه، تحت مديريت صحيح قرار گيرد. آدمی وقتی میبيند مكتبهاي دستساز بشر و حاكميت انسانهای بريده از خدا، نه تنها نتوانسته محيط مطلوب را فراهم آورد؛ بلكه با فراوانی ظلم و فساد، دردهای بیشماری را بر او تحميل كرده است؛ از درون جان آرزو میكند كه روزی مردی آسمانی، عالم به نيازها و توانا بر رفع آنها بيايد و در سايه سار حكومتش، حقيقت، زيبايی خويش را جلوهگر سازد. بنابراين ظهور امام مهدی علیه السلام امری است كه فطرت آن را میطلبد و خداوند در پاسخ به اين نياز فطری، ظهور منجی را نويد داده است.
اگر از راه عقل بخواهيم به اين مطلب بنگريم، میتوانيم بگوييم: يكی از صفات زيبای الهی، لطف است. هر كجا فيض الهی امكان داشته باشد، لطف او میطلبد اين فيض را برساند و از اين رو امامت ـ طبق تعريف شيعه ـ پس از رحلت پيامبر اکرم صلی الله علیه و آله معنا پيدا میكند؛ چرا كه وجود امام و راهبری او، انسان را به خدا نزديکتر و از معصيت دورتر میكند. حال اگر مردم به گونهای آماده شدند كه مديريت و حاكم امام معصوم را پذيرا گردند تا در سايه حكومت او، به طرف تعالی و قرب الهی حركت كنند، لطف خدا میطلبد كه ظهور چنين فردی رقم بخورد.
ادامه مطلب
[ شنبه 14 شهریور 1394 ] [ 4:16 PM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات
(1) ]
ادامه مطلب
حوادث مهم قبل از ظهور، زمان ظهور
حوادث مهم قبل از ظهور، زمان ظهور و حكومت حضرت مهدى (عج) را بيان كنيد؟
پاسخ :
1. علايم و اتفاقات عصر ظهور امام (عج). وقت دقيق ظهور معلوم نشده، بلكه كسانى كه وقت ظهور را تعيين كرده اند، مورد مذمت و تكذيب قرار گرفته اند؛[1] لكن از منبع وحى، علايم و نشانه هايى معرفى شده كه دلالت بر نزديك شدن ظهور امام (عج) دارد از جمله:
الف) آن گاه كه صلاح و عدل به حدّاقل برسد؛ «كما ملئب ظلماً و جوراً».
ب) خروج مرد سفيانى؛ امام رضا (عليه السلام) فرمودند: قيام قائم از جانب خدا و آمدن سفيانى، مسلّم و حتمى است. او در روايات چنين توصيف شده است: مردى است يك چشمى، به رنگ سرخ و زرد، با چشم كبود، قيافه اش وحشت ناك، سرش ضخيم، رويش پرآبله، در ظاهر ذكر خدا مى گويد، و... .
ج) خروج دجّال؛ پيامبر (صلى الله عليه وآله) فرمودند:
ايها الناس ما بعث الله نّبياً الا و قدر انذر قومه الدجال؛ اى مردم، خداوند هيچ پيامبرى را مبعوث نكرد، مگر اين كه قوم خود را از دجال بر حذر كرد.
دجال نيز چنين معرفى شده كه قدرت عجيبى دارد، فقط چشم چپ دارد كه در وسط پيشانى اش قرار دارد و مانند ستاره ى صبح مى درخشد، چيزى در چشم اوست كه گويى آميخته به خون است؛ داخل درياها مى شود، آفتاب با او مى چرخد و...
د) دين، بى محتوا مى شود. مردان به مردان و زنان به زنان اكتفا مى كنند، پيوند خويشى بريده مى شود و...[2]
2. حوادث حكومت حضرت مهدى (عج). به عدالت حكم مى شود و جور و ستم برچيده مى شود، امنيت راه ها برقرار مى گردد، زمين بركاتش را برمى آورد، دين خدا آشكار و قرآنى كه اميرالمؤمنين على (عليه السلام) جمع آورى كرده بود تعليم داده مى شود.[3] كافرين به دست او به قتل مى رسند. ناتوانى شيطان رجيم، نيرومندى مسلمين،[4] تكامل عقول و خردها و صنايع، عمران و آبادانى روى زمين، از ديگر آثار حكومت ايشان است.[5]
همان طور كه ذكر شد يكى از حوادث مهم اين عصر، رجعت است كه از عقايد مسّلم مكتب شيعه مى باشد. فرمان رجعت، همانند فرمان ظهور از جانب خداوند صادر مى شود تا تجلّى قدرت خداوند را در دولت كريمه ى مهدى (عج) مشاهده كنند. بر اساس احاديثى كه ذيل آيه ى 6 سوره ى اسراء، وارد شده، در اواخر حكومت بقية الله (عج) امام حسين(عليه السلام)با اصحاب باوفايش رجعت مى كند... مهدى (عج) كه شهيد مى شوند امام حسين (عليه السلام)ايشان را غسل مى دهند و دفن و كفن مى كنند.[6]
پی نوشتها:
[1]. امام باقر (عليه السلام): كذب الوقاتون. شيخ طوسى، الغيبة، ص 426.
[2]. داود الهامى، «آخرين اميد»،مجله ى مكتب اسلام، (سال 1372)، ص 301، ميرزا محمد تقى موسوى اصفهانى، مكيال المكارم، ج 2، ص 262.
[3]. مكيال المكارم، ج 2، ص 73.
[4]. همان، ص 173.
[5]. نشريه ى مسجد صدريه، خورشيد پنهان، ص 81 و 196.
[6]. عليرضا رجالى تهرانى، يكصد پرسش و پاسخ پيرامون امام زمان، ص 222 به بعد.
منبع: آخرين سفر، رحيم لطيفى، انتشارات مركز مديريت حوزه علميه قم (1385)
1. علايم و اتفاقات عصر ظهور امام (عج). وقت دقيق ظهور معلوم نشده، بلكه كسانى كه وقت ظهور را تعيين كرده اند، مورد مذمت و تكذيب قرار گرفته اند؛[1] لكن از منبع وحى، علايم و نشانه هايى معرفى شده كه دلالت بر نزديك شدن ظهور امام (عج) دارد از جمله:
الف) آن گاه كه صلاح و عدل به حدّاقل برسد؛ «كما ملئب ظلماً و جوراً».
ب) خروج مرد سفيانى؛ امام رضا (عليه السلام) فرمودند: قيام قائم از جانب خدا و آمدن سفيانى، مسلّم و حتمى است. او در روايات چنين توصيف شده است: مردى است يك چشمى، به رنگ سرخ و زرد، با چشم كبود، قيافه اش وحشت ناك، سرش ضخيم، رويش پرآبله، در ظاهر ذكر خدا مى گويد، و... .
ج) خروج دجّال؛ پيامبر (صلى الله عليه وآله) فرمودند:
ايها الناس ما بعث الله نّبياً الا و قدر انذر قومه الدجال؛ اى مردم، خداوند هيچ پيامبرى را مبعوث نكرد، مگر اين كه قوم خود را از دجال بر حذر كرد.
دجال نيز چنين معرفى شده كه قدرت عجيبى دارد، فقط چشم چپ دارد كه در وسط پيشانى اش قرار دارد و مانند ستاره ى صبح مى درخشد، چيزى در چشم اوست كه گويى آميخته به خون است؛ داخل درياها مى شود، آفتاب با او مى چرخد و...
د) دين، بى محتوا مى شود. مردان به مردان و زنان به زنان اكتفا مى كنند، پيوند خويشى بريده مى شود و...[2]
2. حوادث حكومت حضرت مهدى (عج). به عدالت حكم مى شود و جور و ستم برچيده مى شود، امنيت راه ها برقرار مى گردد، زمين بركاتش را برمى آورد، دين خدا آشكار و قرآنى كه اميرالمؤمنين على (عليه السلام) جمع آورى كرده بود تعليم داده مى شود.[3] كافرين به دست او به قتل مى رسند. ناتوانى شيطان رجيم، نيرومندى مسلمين،[4] تكامل عقول و خردها و صنايع، عمران و آبادانى روى زمين، از ديگر آثار حكومت ايشان است.[5]
همان طور كه ذكر شد يكى از حوادث مهم اين عصر، رجعت است كه از عقايد مسّلم مكتب شيعه مى باشد. فرمان رجعت، همانند فرمان ظهور از جانب خداوند صادر مى شود تا تجلّى قدرت خداوند را در دولت كريمه ى مهدى (عج) مشاهده كنند. بر اساس احاديثى كه ذيل آيه ى 6 سوره ى اسراء، وارد شده، در اواخر حكومت بقية الله (عج) امام حسين(عليه السلام)با اصحاب باوفايش رجعت مى كند... مهدى (عج) كه شهيد مى شوند امام حسين (عليه السلام)ايشان را غسل مى دهند و دفن و كفن مى كنند.[6]
پی نوشتها:
[1]. امام باقر (عليه السلام): كذب الوقاتون. شيخ طوسى، الغيبة، ص 426.
[2]. داود الهامى، «آخرين اميد»،مجله ى مكتب اسلام، (سال 1372)، ص 301، ميرزا محمد تقى موسوى اصفهانى، مكيال المكارم، ج 2، ص 262.
[3]. مكيال المكارم، ج 2، ص 73.
[4]. همان، ص 173.
[5]. نشريه ى مسجد صدريه، خورشيد پنهان، ص 81 و 196.
[6]. عليرضا رجالى تهرانى، يكصد پرسش و پاسخ پيرامون امام زمان، ص 222 به بعد.
منبع: آخرين سفر، رحيم لطيفى، انتشارات مركز مديريت حوزه علميه قم (1385)
ادامه مطلب
[ شنبه 14 شهریور 1394 ] [ 4:15 PM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات
(0) ]
ادامه مطلب
ارتباط مخفی بودن قبر حضرت زهرا س با معلوم نبودن ظهور حضرت مهدی عج
آيا مخفي بودن قبر حضرت فاطمه ـ س ـ با معلوم نبودن ظهور آقا امام زمان (عج) با هم ارتباطي دارد؟ توضيح دهيد.
پاسخ :
بين مخفي بودن قبر حضرت فاطمه ـ سلام الله عليها ـ با معلوم و معين نبودن وقت ظهور امام عصر (عج) ارتباطي وجود ندارد زيرا عللي كه براي معلوم نبودن وقت ظهور امام ذكر كرده اند غير از ادله اي است كه براي مخفي ماندن قبر حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ ذكر كرده اند.
عامه و خاصه دربارة شبانه دفن شدن و مخفي بودن قبر حضرت فاطمه ـ سلام الله عليها ـ مي نويسند: آنچه مسلم است حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ به امام علي ـ عليه السلام ـ وصيت كردند كه شبانه غسلم بده و كفن كن و نماز بخوان و در تاريكي شب به خاكم سپار و هيچ كس را در اين امور، خبر نكن.[1]
حال چرا آن حضرت چنين وصيت كرد؟ حضرت فاطمه ـ سلام الله عليها ـ از امت اسلامي انتظار داشتند پس از رحلت پيامبر عظيم الشأن اسلام به وصيت آن حضرت در مورد اهل بيتش به خصوص يگانه دخترش نهايت احترام را گذاشته و حقي از او پايمال نشود، اما نه تنها او را احترام نكردند بلكه حاكمان زمان از هيچ ستمي در حق او كوتاهي نكردند، چند ساعت بعد از رحلت جانگذاز پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ در خانة حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ را آتش زدند، محسنش را سقط كردند، فدك را غصب نمودند و صدها جنايت ديگر را عليه او مرتكب شدند كه روح هر آزاده اي را مي رنجاند از اينرو حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ در سن جواني مي ناليد و مدام گريه راه نفسش را مي گرفت و چون به زيارت مزار پدر مي رفت و خاك قبرش را مي بوييد و با آه جانسوز مي گفت: چه باكي است بر كسي كه خاك قبر احمد را بوييده و پس از آن در تمام زندگاني عطر ديگري را نبويد آن قدر مصيبت بر سر من ريخته شد كه اگر به روزها وارد مي شد همة روزها شب تار مي گرديد.[2]
اين وصيت حضرت فاطمه ـ سلام الله عليها ـ و مخفي بودن قبر مطهرش تا اندازه اي پردة ابهام را از روي دردهاي دل او برداشت او با چنين وصيتي مظلوميت، غربت تنها يادگار رسالت را براي شيفتگان حقيقت به يادگار گذاشت.
اگر اين قبر از ديده ها پنهان نمي شد، و امروز همگان محل آرامگاه و حرم او را مي ديدند از كجا به دردهاي كشنده اي كه آن حضرت در كانون سينه مباركش در زير پرده هاي صبر، مخفي نموده و سرانجام غروب آن شمس خاندان رسالت شد، مي رسيديم؟ از چه راهي مي توانستيم ثابت كنيم كه حضرت از دستگاه آن زمان ناراضي بود و از كجا بر ما مسلم مي شد كه حق آن حضرت را غصب نمودند؟ از كجا ظلم و ستم آنها نسبت به پارة جگر رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ بر ما واضح مي شد؟ از كجا به طور مسلم از نقشه ها و كارها و دسيسه بازي ها و حقه و نيرنگ هاي اين خلفا اطلاع حاصل مي كرديم؟
بنابراين معلوم نبودن قبر حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ سندي محكم براي رفتار ظالمانه، حاكمان غاصب زمان نسبت به حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ است و در پرتو همين وصيت حكيمانه بي لياقت بودن جانشين هاي دروغين حضرت رسول ـ صلي الله عليه و آله ـ نيز روشن مي شود در حالي كه براي معين نبودن وقت ظهور حضرت ولي عصر (عج) علل ديگري گفته اند كه به بخشي از آنها اشاره مي كنيم:
سرّي از اسرار است: در پاسخ گويي به اين سؤال همانند بسياري از سؤالات ديگر كه از فكر بشر پنهان است، تنها مي توان از كلام كساني بهره جست كه با نگاه نافذ خود آن سوي پردة غيب را نيز مي بينند. از اينرو دربارة معين نبودن زمان ظهور مي توان گفت همان طور كه پنهان زيستي آخرين ذخيرة الهي به طور قطع از اسرار و رموزي است كه طبق حكمت الهي تحقق يافته است و گفتار معصومين ـ عليه السلام ـ صريح در اين حقيقت است، مشخص نبودن زمان ظهور نيز سري از اسرار الهي است و احاديث معصومين ـ عليهم السلام ـ صريح در اين مدعي است.[3]
2. اگر وقت ظهور معين مي شد بيشتر مردم از اسلام بر مي گشتند:
كليني از امام كاظم ـ عليه السلام ـ ذكر كرده است كه آن حضرت فرمود: «اي علي بن يقطين» تا كنون دويست سال است كه شيعه با اميدها و آرزوها پرورش داده شده است «يقطين پدر علي از موالي بني عباس بود. ايشان به پسرش گفت چرا آنچه به ما گفته شد (خلافت بني عباس) واقع شد ولي آنچه به شما گفته شد، صورت نگرفت؟ علي به او پاسخ داد آنچه به ما و شما گفته شد هر دو از يك جا بيرون آمده است اين كه زمان كار شما فرا رسيد، بنابراين فوراً به شما داده شد و همانطور كه گفته شده بود انجام پذيرفت ولي زمان كار ما فرا نرسيده است. بنابراين ما را به اميد و آرزوها سرگرم نموده اند، زيرا اگر به ما گفته مي شد، امر ظهور دويست يا سيصد سال ديگر اتفاق خواهد افتاد حتماً دل ها سخت مي شد و بيشتر مردم از ايمان به اسلام بر مي گشتند ولي گفتند چه قدر سريع و نزديك است براي آن كه دل هاي مردم به ايمان نزديك شود و فرج را نزديك بنماياند.[4]
3. معين نكردند تا سوء استفاده نشود: اگر وقت ظهور را معين مي كردند علاوه بر آن كه از نظر تربيتي به سود منتظران نبود و آثار تربيتي نداشت «راه سوء استفاده باز مي ماند[5]» و مهدي هاي دروغين پيدا مي شد و تشويش اذهان را سبب مي شد.
4. زمان ظهور را معين نكردند چون وقت ظهور امام زمان (عج) از امور بدائيه است كه امكان پيش و پس افتادنش هست و شايد جلو افتادن امر فرج به جديّت و اهتمام اهل ايمان در دعا كردن براي تعجيل فرج آن حضرت مشروط باشد و دليل بر آن روايتي از امام صادق ـ عليه السلام ـ است كه فرمود: «.... وقتي عذاب و سختي بر بني اسرائيل طول كشيد، به درگاه خداوند چهل روز گريه و ناله كردند پس خداوند به موسي و هارون وحي فرستاد كه بني اسرائيل را خلاص كنند، و از صد و هفتاد سال صرف نظر كرد. امام صادق ـ عليه السلام ـ افزود: شما نيز همين طور اگر اين كار را بكنيد خداوند از ما فرج مي كند ولي اگر چنين نباشد اين امر تا آخرين حد خواهد رسيد.[6]
5. نظام هستي بر مبناي علت و معلول پايه گذاري شده است، و ظهور حضرت مهدي (عج) از اين قاعده كلي خارج نمي باشد يعني يك سري علل و عوامل بايد دست به دست هم دهند تا قضيه ظهور حضرت اتفاق بيفتد و از جمله عللي كه نقش به سزايي در جلو افتادن امر فرج يا تأخير آن دارد عملكرد منتظران و تودة بندگان خداست و چون انسانها در انجام دادن وظايف و يا ترك وظايف خود مختار هستند هرگز نمي توان تاريخ دقيقي را براي پيدايش همة عوامل و به تبع آن تاريخي را براي امر ظهور معين كرد از اينرو مي توان گف فقط خداي بزرگ از تاريخ امر ظهور خبر دارد و بعد از او كساني كه به علم غيب راهي دارند و خداوند آنان را با خبر از علوم غيب مي كند.
بنابر آنچه گفته شد هيچ گونه ملازمه اي بين معين نبودن وقت ظهور و معلوم نبودن قبر حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ وجود ندارد و هر چند هر دو معصومند اما معلوم نبودن قضيه ظهور و مخفي بودن قبر حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ دو مسأله غير مرتبط مي باشند.
براي مطالعة بيشتر:
1. چشم به راه مهدي، جمعي از نويسندگان، روزگارهايي، كامل سليمان، ترجمه علي اكبر مهدي پور.
2. قبر گمشده، داود الهامي، آتش به خانة وحي، سيد محمد حسين بحار.
حديث: امام مهدي (عج): من امان اهل زمينم همانطور كه ستارگان امان اهل آسمان ها هستند.[7]
--------------------------------------------------
[1] . طبرسي، ذخائر العقبي، قاهره، 1356،ص 53، و بلاذري، انسباب الاشراف، قاهره، دارالمعارف، چاپ سوم، ج1،ص 405، بحارالانوار، بيروت الوفاء، چاپ دوم، ج43، ص 192.
[2] . شبلنجي، نورالابصار، بيروت، دارالجيل، 1409، ص 97.
[3] . با كاروان مهدي (عج)، علي كيالها، ص 121، انتشارات اسلام، چاپ الهادي، اول تابستان 81، منتخب الاثر، ص 30، و الغيبه شيخ طوسي به نقل از خلاصة از مطالب ديني اسلام در احوالات امام زمان (عج)، سيد محمد باقر نجفي يزدي، ص 262 مؤسسه انتشارات عصر ظهور، چاپ اول.
[4] . كافي، ج1، ص 369، ح6، نعماني، الغيبه،ص 198، ح14.
[5] . اميني، دادگستر جهان، انتشارات شفق، چاپ قدس، نوبت چاپ 25، ص 218.
[6] . سيد محمد تقي موسوي اصفهاني،مكيال المكارم، ج اول،ترجمه مهدي حائري قزويني، چاپ نگين، ص 410، بحارالانوار، ج52، ص 131.
[7] . كمال الدين، ج 2، ص 239.
( اندیشه قم )
بين مخفي بودن قبر حضرت فاطمه ـ سلام الله عليها ـ با معلوم و معين نبودن وقت ظهور امام عصر (عج) ارتباطي وجود ندارد زيرا عللي كه براي معلوم نبودن وقت ظهور امام ذكر كرده اند غير از ادله اي است كه براي مخفي ماندن قبر حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ ذكر كرده اند.
عامه و خاصه دربارة شبانه دفن شدن و مخفي بودن قبر حضرت فاطمه ـ سلام الله عليها ـ مي نويسند: آنچه مسلم است حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ به امام علي ـ عليه السلام ـ وصيت كردند كه شبانه غسلم بده و كفن كن و نماز بخوان و در تاريكي شب به خاكم سپار و هيچ كس را در اين امور، خبر نكن.[1]
حال چرا آن حضرت چنين وصيت كرد؟ حضرت فاطمه ـ سلام الله عليها ـ از امت اسلامي انتظار داشتند پس از رحلت پيامبر عظيم الشأن اسلام به وصيت آن حضرت در مورد اهل بيتش به خصوص يگانه دخترش نهايت احترام را گذاشته و حقي از او پايمال نشود، اما نه تنها او را احترام نكردند بلكه حاكمان زمان از هيچ ستمي در حق او كوتاهي نكردند، چند ساعت بعد از رحلت جانگذاز پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ در خانة حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ را آتش زدند، محسنش را سقط كردند، فدك را غصب نمودند و صدها جنايت ديگر را عليه او مرتكب شدند كه روح هر آزاده اي را مي رنجاند از اينرو حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ در سن جواني مي ناليد و مدام گريه راه نفسش را مي گرفت و چون به زيارت مزار پدر مي رفت و خاك قبرش را مي بوييد و با آه جانسوز مي گفت: چه باكي است بر كسي كه خاك قبر احمد را بوييده و پس از آن در تمام زندگاني عطر ديگري را نبويد آن قدر مصيبت بر سر من ريخته شد كه اگر به روزها وارد مي شد همة روزها شب تار مي گرديد.[2]
اين وصيت حضرت فاطمه ـ سلام الله عليها ـ و مخفي بودن قبر مطهرش تا اندازه اي پردة ابهام را از روي دردهاي دل او برداشت او با چنين وصيتي مظلوميت، غربت تنها يادگار رسالت را براي شيفتگان حقيقت به يادگار گذاشت.
اگر اين قبر از ديده ها پنهان نمي شد، و امروز همگان محل آرامگاه و حرم او را مي ديدند از كجا به دردهاي كشنده اي كه آن حضرت در كانون سينه مباركش در زير پرده هاي صبر، مخفي نموده و سرانجام غروب آن شمس خاندان رسالت شد، مي رسيديم؟ از چه راهي مي توانستيم ثابت كنيم كه حضرت از دستگاه آن زمان ناراضي بود و از كجا بر ما مسلم مي شد كه حق آن حضرت را غصب نمودند؟ از كجا ظلم و ستم آنها نسبت به پارة جگر رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ بر ما واضح مي شد؟ از كجا به طور مسلم از نقشه ها و كارها و دسيسه بازي ها و حقه و نيرنگ هاي اين خلفا اطلاع حاصل مي كرديم؟
بنابراين معلوم نبودن قبر حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ سندي محكم براي رفتار ظالمانه، حاكمان غاصب زمان نسبت به حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ است و در پرتو همين وصيت حكيمانه بي لياقت بودن جانشين هاي دروغين حضرت رسول ـ صلي الله عليه و آله ـ نيز روشن مي شود در حالي كه براي معين نبودن وقت ظهور حضرت ولي عصر (عج) علل ديگري گفته اند كه به بخشي از آنها اشاره مي كنيم:
سرّي از اسرار است: در پاسخ گويي به اين سؤال همانند بسياري از سؤالات ديگر كه از فكر بشر پنهان است، تنها مي توان از كلام كساني بهره جست كه با نگاه نافذ خود آن سوي پردة غيب را نيز مي بينند. از اينرو دربارة معين نبودن زمان ظهور مي توان گفت همان طور كه پنهان زيستي آخرين ذخيرة الهي به طور قطع از اسرار و رموزي است كه طبق حكمت الهي تحقق يافته است و گفتار معصومين ـ عليه السلام ـ صريح در اين حقيقت است، مشخص نبودن زمان ظهور نيز سري از اسرار الهي است و احاديث معصومين ـ عليهم السلام ـ صريح در اين مدعي است.[3]
2. اگر وقت ظهور معين مي شد بيشتر مردم از اسلام بر مي گشتند:
كليني از امام كاظم ـ عليه السلام ـ ذكر كرده است كه آن حضرت فرمود: «اي علي بن يقطين» تا كنون دويست سال است كه شيعه با اميدها و آرزوها پرورش داده شده است «يقطين پدر علي از موالي بني عباس بود. ايشان به پسرش گفت چرا آنچه به ما گفته شد (خلافت بني عباس) واقع شد ولي آنچه به شما گفته شد، صورت نگرفت؟ علي به او پاسخ داد آنچه به ما و شما گفته شد هر دو از يك جا بيرون آمده است اين كه زمان كار شما فرا رسيد، بنابراين فوراً به شما داده شد و همانطور كه گفته شده بود انجام پذيرفت ولي زمان كار ما فرا نرسيده است. بنابراين ما را به اميد و آرزوها سرگرم نموده اند، زيرا اگر به ما گفته مي شد، امر ظهور دويست يا سيصد سال ديگر اتفاق خواهد افتاد حتماً دل ها سخت مي شد و بيشتر مردم از ايمان به اسلام بر مي گشتند ولي گفتند چه قدر سريع و نزديك است براي آن كه دل هاي مردم به ايمان نزديك شود و فرج را نزديك بنماياند.[4]
3. معين نكردند تا سوء استفاده نشود: اگر وقت ظهور را معين مي كردند علاوه بر آن كه از نظر تربيتي به سود منتظران نبود و آثار تربيتي نداشت «راه سوء استفاده باز مي ماند[5]» و مهدي هاي دروغين پيدا مي شد و تشويش اذهان را سبب مي شد.
4. زمان ظهور را معين نكردند چون وقت ظهور امام زمان (عج) از امور بدائيه است كه امكان پيش و پس افتادنش هست و شايد جلو افتادن امر فرج به جديّت و اهتمام اهل ايمان در دعا كردن براي تعجيل فرج آن حضرت مشروط باشد و دليل بر آن روايتي از امام صادق ـ عليه السلام ـ است كه فرمود: «.... وقتي عذاب و سختي بر بني اسرائيل طول كشيد، به درگاه خداوند چهل روز گريه و ناله كردند پس خداوند به موسي و هارون وحي فرستاد كه بني اسرائيل را خلاص كنند، و از صد و هفتاد سال صرف نظر كرد. امام صادق ـ عليه السلام ـ افزود: شما نيز همين طور اگر اين كار را بكنيد خداوند از ما فرج مي كند ولي اگر چنين نباشد اين امر تا آخرين حد خواهد رسيد.[6]
5. نظام هستي بر مبناي علت و معلول پايه گذاري شده است، و ظهور حضرت مهدي (عج) از اين قاعده كلي خارج نمي باشد يعني يك سري علل و عوامل بايد دست به دست هم دهند تا قضيه ظهور حضرت اتفاق بيفتد و از جمله عللي كه نقش به سزايي در جلو افتادن امر فرج يا تأخير آن دارد عملكرد منتظران و تودة بندگان خداست و چون انسانها در انجام دادن وظايف و يا ترك وظايف خود مختار هستند هرگز نمي توان تاريخ دقيقي را براي پيدايش همة عوامل و به تبع آن تاريخي را براي امر ظهور معين كرد از اينرو مي توان گف فقط خداي بزرگ از تاريخ امر ظهور خبر دارد و بعد از او كساني كه به علم غيب راهي دارند و خداوند آنان را با خبر از علوم غيب مي كند.
بنابر آنچه گفته شد هيچ گونه ملازمه اي بين معين نبودن وقت ظهور و معلوم نبودن قبر حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ وجود ندارد و هر چند هر دو معصومند اما معلوم نبودن قضيه ظهور و مخفي بودن قبر حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ دو مسأله غير مرتبط مي باشند.
براي مطالعة بيشتر:
1. چشم به راه مهدي، جمعي از نويسندگان، روزگارهايي، كامل سليمان، ترجمه علي اكبر مهدي پور.
2. قبر گمشده، داود الهامي، آتش به خانة وحي، سيد محمد حسين بحار.
حديث: امام مهدي (عج): من امان اهل زمينم همانطور كه ستارگان امان اهل آسمان ها هستند.[7]
--------------------------------------------------
[1] . طبرسي، ذخائر العقبي، قاهره، 1356،ص 53، و بلاذري، انسباب الاشراف، قاهره، دارالمعارف، چاپ سوم، ج1،ص 405، بحارالانوار، بيروت الوفاء، چاپ دوم، ج43، ص 192.
[2] . شبلنجي، نورالابصار، بيروت، دارالجيل، 1409، ص 97.
[3] . با كاروان مهدي (عج)، علي كيالها، ص 121، انتشارات اسلام، چاپ الهادي، اول تابستان 81، منتخب الاثر، ص 30، و الغيبه شيخ طوسي به نقل از خلاصة از مطالب ديني اسلام در احوالات امام زمان (عج)، سيد محمد باقر نجفي يزدي، ص 262 مؤسسه انتشارات عصر ظهور، چاپ اول.
[4] . كافي، ج1، ص 369، ح6، نعماني، الغيبه،ص 198، ح14.
[5] . اميني، دادگستر جهان، انتشارات شفق، چاپ قدس، نوبت چاپ 25، ص 218.
[6] . سيد محمد تقي موسوي اصفهاني،مكيال المكارم، ج اول،ترجمه مهدي حائري قزويني، چاپ نگين، ص 410، بحارالانوار، ج52، ص 131.
[7] . كمال الدين، ج 2، ص 239.
( اندیشه قم )
ادامه مطلب
[ شنبه 14 شهریور 1394 ] [ 4:11 PM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات
(0) ]
ادامه مطلب
چه كتابی حاوی احاديث پیامبر (ص) درباره حضرت مهدی (عج) است؟
پاسخ :
شرح پرسش:
كتابی موثق را معرفی نماييد كليات احاديث پيامبر (ص) در آن باشد. همچنين كتابی که حاوی احاديث پیامبر (ص) درباره حضرت ولی عصر (عج) باشد؟
پاسخ:
در خصوص احاديث پيامبر اکرم (ص) مي توانيد به كتاب احاديث پيامبر (ص)، تأليف ابوالقاسم پاينده رجوع كنيد. البته در مجموعه كتب روايي شيعه، اصول كافي، اثر ثقة الاسلام شيخ محمد بن يعقوب كليني، كه از كتب چهارگانه مكتب تشيع مي باشد، يعني از معتبرترين كتب در نقل حديث و روايت مي باشد، و نيز مجموعه كتب روايي بحارالانوار، اثر علامه مجلسي، در لابه لاي احاديث، روايات و احاديث نبوي را مي توان يافت.
درباره احاديث حضرت مهدی (عج) كتاب موسعة الامام المهدی، از انتشارات قم، كه مجموعه عربي احاديث است، و نيز كتاب نجم الثاقب، اثر ثقة الاسلام ميرزا حسن طبرسي نوري كه شامل مجموعه احاديث درباره امام مهدي (عج) و نيز داستانها و اخبار درباره كساني كه امام را رؤيت كرده اند، مي باشد. كتاب ارشاد، اثر شيخ محمد بن نعمان، معروف به شيخ مفيد، نيز شامل زندگي نامه و نامه هاي امام عصر (عج) به شيخ مفيد است. كتاب الاحتجاج، اثر ابومنصور احمد بن علي بن ابي طالب طبرسي، و كتاب الغيبة، اثر شيخ ابوجعفر محمد بن حسن طبرسي، و نيز كتاب الغيبة، اثر شيخ ابوعبدالله محمد بن ابراهيم بن جعفر، ملقب به نعماني و نيز جلد52 از مجموعه كتب روايي بحارالانوار علامه مجلسي، و نيز جلد 13 بحارالانوار، ترجمه علي دواني. كتاب عصر ظهور، تأليف علي كوراني، در خصوص روايات پيرامون وقايع و حوادث زمان ظهور و اندكي قبل از آن و نيز دوران پس از ظهور مي باشد. كتاب تاريخ غيب كبري، تأليف سيد محمد صدر، شامل مجموعه احاديث با تحليل و بررسي پيرامون غيبت كبري و حوادث و وقايع مقارن ظهور و نيز چگونگي قيام مهدی (عج) می باشد. در اين كتاب همچنين در نامه حضرت بقية الله (عج) به مرحوم شيخ مفيد نيز به چاپ رسيده است.
در بين نرم افزارهاي علوم اسلامي، هم نرم افزار جامع الاحاديث كه مشتمل بر احاديث 400 عنوان از كتب معتبر شيعه می باشد، بسيار مفيد است و می توانيد با استفاده از آن خيلي سريع به احاديث پيامبر بزرگوار اسلام (ص) برسيد.
منبع: موسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر عليه السلام
شرح پرسش:
كتابی موثق را معرفی نماييد كليات احاديث پيامبر (ص) در آن باشد. همچنين كتابی که حاوی احاديث پیامبر (ص) درباره حضرت ولی عصر (عج) باشد؟
پاسخ:
در خصوص احاديث پيامبر اکرم (ص) مي توانيد به كتاب احاديث پيامبر (ص)، تأليف ابوالقاسم پاينده رجوع كنيد. البته در مجموعه كتب روايي شيعه، اصول كافي، اثر ثقة الاسلام شيخ محمد بن يعقوب كليني، كه از كتب چهارگانه مكتب تشيع مي باشد، يعني از معتبرترين كتب در نقل حديث و روايت مي باشد، و نيز مجموعه كتب روايي بحارالانوار، اثر علامه مجلسي، در لابه لاي احاديث، روايات و احاديث نبوي را مي توان يافت.
درباره احاديث حضرت مهدی (عج) كتاب موسعة الامام المهدی، از انتشارات قم، كه مجموعه عربي احاديث است، و نيز كتاب نجم الثاقب، اثر ثقة الاسلام ميرزا حسن طبرسي نوري كه شامل مجموعه احاديث درباره امام مهدي (عج) و نيز داستانها و اخبار درباره كساني كه امام را رؤيت كرده اند، مي باشد. كتاب ارشاد، اثر شيخ محمد بن نعمان، معروف به شيخ مفيد، نيز شامل زندگي نامه و نامه هاي امام عصر (عج) به شيخ مفيد است. كتاب الاحتجاج، اثر ابومنصور احمد بن علي بن ابي طالب طبرسي، و كتاب الغيبة، اثر شيخ ابوجعفر محمد بن حسن طبرسي، و نيز كتاب الغيبة، اثر شيخ ابوعبدالله محمد بن ابراهيم بن جعفر، ملقب به نعماني و نيز جلد52 از مجموعه كتب روايي بحارالانوار علامه مجلسي، و نيز جلد 13 بحارالانوار، ترجمه علي دواني. كتاب عصر ظهور، تأليف علي كوراني، در خصوص روايات پيرامون وقايع و حوادث زمان ظهور و اندكي قبل از آن و نيز دوران پس از ظهور مي باشد. كتاب تاريخ غيب كبري، تأليف سيد محمد صدر، شامل مجموعه احاديث با تحليل و بررسي پيرامون غيبت كبري و حوادث و وقايع مقارن ظهور و نيز چگونگي قيام مهدی (عج) می باشد. در اين كتاب همچنين در نامه حضرت بقية الله (عج) به مرحوم شيخ مفيد نيز به چاپ رسيده است.
در بين نرم افزارهاي علوم اسلامي، هم نرم افزار جامع الاحاديث كه مشتمل بر احاديث 400 عنوان از كتب معتبر شيعه می باشد، بسيار مفيد است و می توانيد با استفاده از آن خيلي سريع به احاديث پيامبر بزرگوار اسلام (ص) برسيد.
منبع: موسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر عليه السلام
ادامه مطلب
[ شنبه 14 شهریور 1394 ] [ 4:10 PM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات
(0) ]
ادامه مطلب
مطالعه چه كتابهايی برای آشنایی با امام زمان (عج) مفیدند؟
پاسخ :
شرح پرسش:
براي نيازهای فكری و روحی چه كتابهايی مطالعه كنم؟ و مطالعه چه كتابهايی برای آشنایی با امام زمان (عج) مفیدند؟
پاسخ:
موفقيت در هر كاری، در گرو برنامهريزی صحيح و عمل به آن است. براي مطالعه تدريجي كتاب های دينی و اخلاقی، برنامه ای روزانه طرح كنيد؛ مثلاً روزی يک ساعت به مطالعه اين گونه كتابها اختصاص دهيد و هرگز از برنامه تخلف نكنيد. در مرحله اول براي انتخاب كتاب، بايستي نيازهای فكري و روحی خود را مد نظر قرار دهيد؛ يعني، آيا به مطالب عقيدتي بيشتر احساس نياز می كنيد يا به مطالب عرفانی و يا تاريخی و... . پس از انتخاب موضوع، بايستي با مشورت و تحقيق بهترين كتابها را بيابيد و به تدريج به مطالعه آنها بپردازيد. اگر علاقهمند به مسائل فكري هستيد، بهتر است از سري «جهان بيني اسلامی» شهيد مطهری آغاز كنيد. اگر به عرفان علاقهمند هستيد، از كتابهای علامه حسن زاده آملی مانند: «نامهها و برنامهها» و يا «ترجمه المراقبات» استفاده كنيد. اگر به اخلاق علاقهمند هستيد، مطالعه كتابهای علم اخلاق اسلامی، «ترجمه جامع السعادات»، «معراج السعاده» و يا اخلاق «ترجمه الاخلاق» مرحوم شبّر و... توصيه میشود.
درباره امام زمان (عج) نيز میتوانيد كتابهای زير را مطالعه كنيد:
1- مجموعهای از گفتار درباره امام زمان (عج)،شهيد صدر
2- عصر ظهور، علی كورانی
3- دانشمندان عامه و مهدی موعود (عج)، علی دوانی
4- رسالت اسلامی در عصر غيبت، محمد صدر
5- مهدی موعود(عج)، شهيد آیت الله دستغيب
6- سيماي امام زمان(عج)، تاج لنگرودی
7- خورشيد مغرب، محمد رضا حكيمی
8- دادگستر جهان، ابراهيم امينی
منبع : موسسه تحقيقاتی حضرت ولی عصر عليه السلام
شرح پرسش:
براي نيازهای فكری و روحی چه كتابهايی مطالعه كنم؟ و مطالعه چه كتابهايی برای آشنایی با امام زمان (عج) مفیدند؟
پاسخ:
موفقيت در هر كاری، در گرو برنامهريزی صحيح و عمل به آن است. براي مطالعه تدريجي كتاب های دينی و اخلاقی، برنامه ای روزانه طرح كنيد؛ مثلاً روزی يک ساعت به مطالعه اين گونه كتابها اختصاص دهيد و هرگز از برنامه تخلف نكنيد. در مرحله اول براي انتخاب كتاب، بايستي نيازهای فكري و روحی خود را مد نظر قرار دهيد؛ يعني، آيا به مطالب عقيدتي بيشتر احساس نياز می كنيد يا به مطالب عرفانی و يا تاريخی و... . پس از انتخاب موضوع، بايستي با مشورت و تحقيق بهترين كتابها را بيابيد و به تدريج به مطالعه آنها بپردازيد. اگر علاقهمند به مسائل فكري هستيد، بهتر است از سري «جهان بيني اسلامی» شهيد مطهری آغاز كنيد. اگر به عرفان علاقهمند هستيد، از كتابهای علامه حسن زاده آملی مانند: «نامهها و برنامهها» و يا «ترجمه المراقبات» استفاده كنيد. اگر به اخلاق علاقهمند هستيد، مطالعه كتابهای علم اخلاق اسلامی، «ترجمه جامع السعادات»، «معراج السعاده» و يا اخلاق «ترجمه الاخلاق» مرحوم شبّر و... توصيه میشود.
درباره امام زمان (عج) نيز میتوانيد كتابهای زير را مطالعه كنيد:
1- مجموعهای از گفتار درباره امام زمان (عج)،شهيد صدر
2- عصر ظهور، علی كورانی
3- دانشمندان عامه و مهدی موعود (عج)، علی دوانی
4- رسالت اسلامی در عصر غيبت، محمد صدر
5- مهدی موعود(عج)، شهيد آیت الله دستغيب
6- سيماي امام زمان(عج)، تاج لنگرودی
7- خورشيد مغرب، محمد رضا حكيمی
8- دادگستر جهان، ابراهيم امينی
منبع : موسسه تحقيقاتی حضرت ولی عصر عليه السلام
ادامه مطلب
[ شنبه 14 شهریور 1394 ] [ 4:10 PM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات
(0) ]
ادامه مطلب
آيا مادر امام زمان (عج) غير از نرجس، نامهای ديگری هم دارد؟
پاسخ :
برخي از مورخان و سيره نگاران اسمهای ديگر مادر امام زمان(عج) را ريحانه، سوسن و صقيله ذكر كردهاند.(1)
يكي از نويسندگان مینويسد: پدر حضرت حجة بن الحسن(عج)، امام حسن عسكری(ع) و مادرش زن رومی به نام های سوسن، نرجس، ريحانه و صيقله بود كه به احتمال زياد ميان افراد خانواده امام عسکری(ع)، به نرجس شهرت داشت و امام نيز بيشتر با همين نام صدايش میكرد. گفته میشود كه امام هادی(ع)، يكی از خاصان خود را به بغداد، جايی كه غنايم جنگی در معرض فروش قرار میگرفت فرستاد و او (نرجس) را خريداری كرد و به عقد پسرش حسن عسکری (ع) درآورد.(2)
پینوشتها:
1- روضه الواعظين، 293؛ ارشاد مفيد، ص 432.
2- هاشم معروف الحسينی، زندگی دوازده امام، ج 2، ص 538 (ترجمه محمد رخشنده).
منبع: موسسه تحقيقاتی حضرت ولی عصر عليه السلام
برخي از مورخان و سيره نگاران اسمهای ديگر مادر امام زمان(عج) را ريحانه، سوسن و صقيله ذكر كردهاند.(1)
يكي از نويسندگان مینويسد: پدر حضرت حجة بن الحسن(عج)، امام حسن عسكری(ع) و مادرش زن رومی به نام های سوسن، نرجس، ريحانه و صيقله بود كه به احتمال زياد ميان افراد خانواده امام عسکری(ع)، به نرجس شهرت داشت و امام نيز بيشتر با همين نام صدايش میكرد. گفته میشود كه امام هادی(ع)، يكی از خاصان خود را به بغداد، جايی كه غنايم جنگی در معرض فروش قرار میگرفت فرستاد و او (نرجس) را خريداری كرد و به عقد پسرش حسن عسکری (ع) درآورد.(2)
پینوشتها:
1- روضه الواعظين، 293؛ ارشاد مفيد، ص 432.
2- هاشم معروف الحسينی، زندگی دوازده امام، ج 2، ص 538 (ترجمه محمد رخشنده).
منبع: موسسه تحقيقاتی حضرت ولی عصر عليه السلام
ادامه مطلب
[ شنبه 14 شهریور 1394 ] [ 4:09 PM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات
(0) ]
ادامه مطلب
آیا مطالب نشریه خورشيد مكه كه مختص امام زمان (عج) است، معتبر میباشد؟
پاسخ :
شرح پرسش:
مجلهاي در كشور منتشر میشود به نام خورشيد مكه كه مختص امام زمان (عج) است و بعضي از مسائل ارتباط با امام را طوري مطرح میكنند كه تقريباً غير عقلايی بنظر مي رسد؟! اين مجله آيا مورد اطمينان است؟
پاسخ:
آنچه به نظر مي رسد اين است كه دور جديد فعاليتهاي انجمن حجتّيه باسبك وسياق جديدي آغاز شده است و با توجه به اينكه از گذشته يكي از مراكز اصلي فعاليت انجمن مشهد بوده است در دور جديد فعاليت خود با برگزاري جلسات مذهبي در بعضي نقاط شهر و انتشار مجلة خورشيد مكه به نوعي دنبال تشكل بخشيدن دوباره و جذب نيروهاي جديد مي باشد لذا در اين مجله بيشتر به تبليغ كتب آقاي ابطحي پرداخته است اگر چه براي رد گم كردن اشعاري از مقام معظم رهبري نيز بعضاً در اين مجله به چشم مي خورد.
پيشنهاد مي شود به جاي اين مجله، از فصلنامه علمي ـ تخصصي انتظار كه صاحب امتياز آن مركز تخصصي مهدويت و بنياد فرهنگي حضرت مهدي موعود عج و به مدير مسؤولي حجةالاسلام محسن قرائتي مي باشد، استفاده كنيد. برگه اشتراك فصلنامه و نشاني مركز به پيوست براي شما فرستاده مي شود.
منبع: موسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر عليه السلام
شرح پرسش:
مجلهاي در كشور منتشر میشود به نام خورشيد مكه كه مختص امام زمان (عج) است و بعضي از مسائل ارتباط با امام را طوري مطرح میكنند كه تقريباً غير عقلايی بنظر مي رسد؟! اين مجله آيا مورد اطمينان است؟
پاسخ:
آنچه به نظر مي رسد اين است كه دور جديد فعاليتهاي انجمن حجتّيه باسبك وسياق جديدي آغاز شده است و با توجه به اينكه از گذشته يكي از مراكز اصلي فعاليت انجمن مشهد بوده است در دور جديد فعاليت خود با برگزاري جلسات مذهبي در بعضي نقاط شهر و انتشار مجلة خورشيد مكه به نوعي دنبال تشكل بخشيدن دوباره و جذب نيروهاي جديد مي باشد لذا در اين مجله بيشتر به تبليغ كتب آقاي ابطحي پرداخته است اگر چه براي رد گم كردن اشعاري از مقام معظم رهبري نيز بعضاً در اين مجله به چشم مي خورد.
پيشنهاد مي شود به جاي اين مجله، از فصلنامه علمي ـ تخصصي انتظار كه صاحب امتياز آن مركز تخصصي مهدويت و بنياد فرهنگي حضرت مهدي موعود عج و به مدير مسؤولي حجةالاسلام محسن قرائتي مي باشد، استفاده كنيد. برگه اشتراك فصلنامه و نشاني مركز به پيوست براي شما فرستاده مي شود.
منبع: موسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر عليه السلام
ادامه مطلب
[ شنبه 14 شهریور 1394 ] [ 4:09 PM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات
(0) ]
ادامه مطلب
«محمد بن علی بنابی قره» کیست؟
پاسخ :
محمد بن علی بنابی قره از جمله راویان مشهور دعای ندبه است. نجاشی دربارۀ وی میگوید:
«... او ثقه بوده و روایات فراوانی شنیده و کتابهای بسیاری تألیف کرده است. وی کسی بود که کتابهایی را ورق به ورق برای اصحاب امامیه میخواند و همواره در مجالس با ما بود»(۱).
از آنجا که نجاشی اجازۀ نقل کتابهای ابن ابی قره را از وی داشته است لذا میتوان او را از مشایخ اجازۀ مرحوم نجاشی دانست.
پینوشت:
۱. رجال نجاشی، ص۲۸۳.
منبع: پورتال جامع مهدویت
محمد بن علی بنابی قره از جمله راویان مشهور دعای ندبه است. نجاشی دربارۀ وی میگوید:
«... او ثقه بوده و روایات فراوانی شنیده و کتابهای بسیاری تألیف کرده است. وی کسی بود که کتابهایی را ورق به ورق برای اصحاب امامیه میخواند و همواره در مجالس با ما بود»(۱).
از آنجا که نجاشی اجازۀ نقل کتابهای ابن ابی قره را از وی داشته است لذا میتوان او را از مشایخ اجازۀ مرحوم نجاشی دانست.
پینوشت:
۱. رجال نجاشی، ص۲۸۳.
منبع: پورتال جامع مهدویت
ادامه مطلب
[ شنبه 14 شهریور 1394 ] [ 4:08 PM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات
(0) ]
ادامه مطلب
درباره علت غيبت امام زمان علیه السلام چند كتاب معرفي كنيد؟
پاسخ :
درباره غيبت امام زمان ( عج ) ر.ك :1- امامت و غيبت از ديدگاه علم كلام،(مرتضي علم) 2- ده انتقاد و پاسخ پيرامون غيبت امام مهدي (عج)، (محمدباقر خالص) 3- نور مهدي ( عج ) (چند تن از نويسندگان) ، 4- مهدي موعود( عج )، (علي اكبر قرشي) 5- مهدي( عج ) در قرآن، (رضافيروز) 6- كتابنامه حضرت مهدي ( عج )، (علي اكبر مهدي پور) 7- دانشمندان عامه ومهدي موعود( عج )،(علي دواني) 8- امام مهدي( عج ) و منتظران ج 1و2(محمدحسين صفارزاده) 9- فلسفه غيبت و علايم ظهور (ميرزاخليل كمره اي) 10- هفت سوال پيرامون حضرت مهدي ( عج ) (عباس فجر دزفولي) 11- حكومت عدل گستر (حسين حيدري كاشاني) 12- دادگستر جهان (ابراهيم اميني) 13- همه در انتظار اويند (حسين سعيد)
14- امامت و مهدويت ج 1و2 ( آيه الله لطف الله صافي گلپايگاني )
منبع: موسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر عليه السلام
درباره غيبت امام زمان ( عج ) ر.ك :1- امامت و غيبت از ديدگاه علم كلام،(مرتضي علم) 2- ده انتقاد و پاسخ پيرامون غيبت امام مهدي (عج)، (محمدباقر خالص) 3- نور مهدي ( عج ) (چند تن از نويسندگان) ، 4- مهدي موعود( عج )، (علي اكبر قرشي) 5- مهدي( عج ) در قرآن، (رضافيروز) 6- كتابنامه حضرت مهدي ( عج )، (علي اكبر مهدي پور) 7- دانشمندان عامه ومهدي موعود( عج )،(علي دواني) 8- امام مهدي( عج ) و منتظران ج 1و2(محمدحسين صفارزاده) 9- فلسفه غيبت و علايم ظهور (ميرزاخليل كمره اي) 10- هفت سوال پيرامون حضرت مهدي ( عج ) (عباس فجر دزفولي) 11- حكومت عدل گستر (حسين حيدري كاشاني) 12- دادگستر جهان (ابراهيم اميني) 13- همه در انتظار اويند (حسين سعيد)
14- امامت و مهدويت ج 1و2 ( آيه الله لطف الله صافي گلپايگاني )
منبع: موسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر عليه السلام
ادامه مطلب