آيا امير مؤمنان عليه السلام از انبياء افضل است ؟

 
 

 

شايد شما خواننده محترم با ديدن اين عنوان كه علي عليه السلام از تمام پيامبران عليهم السلام غير از خاتم انبياء صلوات اللّه عليه برتر است تعجب كنيد و قبل از هر گونه تحقيق و مطالعه ما را متهم به غلوّ و خروج از محدوده شرع و عقل بدانيد، ولي توصيه مي كنيم كه قبل از هر نوع داوري با ما همراه شويد تا با استدلال و برهان پرده از راز قضيه كنار بزنيم ، آنگاه خود قضاوت خواهيد نمود كه دريافت و رسيدن به حقيقت چندان هم دشوار نيست بلكه با عبور از ديوارهاي ضخيم شك و بدبيني آسان نيز مي شود.

چرا كه برتري علي بن ابوطالب عليه السلام در بين افراد بشر حقيقتي است غير قابل انكار، زيرا كتاب و سنت اين اعتقاد را تاييد و آن را اثبات مي كند، اگر چه دستهاي ناپاك از آغاز تا كنون همواره سعي در انكار فضائل و ويژگيهاي برتر اين مرد الهي را داشته و باتلاش در تحريف واقعيتهاي تاريخي ذهن بسياري از مسلمانان را به گمراهي كشانده اند، از اين روي بحث در اثبات برتري علي عليه السلام را در سه محور يعني كتاب و سنت و عقل دنبال مي كنيم:

 

سيماي برتر علي عليه السلام در قرآن

الف. آيه تطهير

اولين آيه از بين دهها آيه قرآن كه به اعتراف محدثان و مفسران در بيان و توصيف و شرح برتري مقامات معنوي امير المؤمنين عليه السلام مي باشد اين آيه است :

«انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت ويطهركم تطهيرا»

(جز اين نيست كه خداوند مي خواهد هرگونه پليدي را از شما خاندان ببرد وشما را به تمام معنا پاكيزه سازد ) .

سوره احزاب: 33.

در اين آيه كه معروف به آيه تطهير است علي و اولاد معصوم او عليهم السلام از همه پيامبران جز خاتم انبيا صلي الله عليه و آله و سلم برتر معرفي شده اند زيرا خداوند متعال با صراحت تمام پاكي و عصمت خاندان رسولش را اعلام فرموده است....

به ادامه مطلب بروید...

 


ادامه مطلب


[ جمعه 13 شهریور 1394  ] [ 1:50 PM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات (2) ]

آيا در شهادت حضرت علي (ع) فرزندانش لباس سياه پوشيده اند؟

 
 

 

توضيح سؤال:

بعد از اين كه امير مؤمنان عليه السلام به شهادت رسيدند،‌ آيا اهل بيت آن حضرت در مصيبت از دست دادن ايشان لباس سياه پوشيده اند و برايش عزاداري كرده اند؟ اگر سندي در اين باره وجود داريد لطفا ذكر نماييد.

متشكرم.

پاسخ:  سياه پوشي امام حسن (ع) در شهادت اميرمؤمنان (ع) (سند معتبر)

طبق روايت معتبر در كتب اهل سنت، در فرداي خاك سپاري امير مؤمنان عليه السلام، فرزند بزرگ آن حضرت، يعني امام حسن عليه السلام در ميان مردم و جمعيت عزادار و سوگوار كوفه حاضر شد و خطبه ايراد كردند . ايراد سخن آن حضرت در حالتي بوده است كه ايشان با لباس مشكي و عمامه سياه در ميان مردم ظاهر شد و از فضائل بي‌نظير آن حضرت سخن به ميان آورد.

اين روايت در كتاب «فضائل الصحابه» با سند معتبر اين‌گونه نقل شده است:

حدثنا عبد الله قال حدثني أبي نا وَكِيعٌ، عَنْ شَرِيكٍ، عَنْ عَاصِمٍ، عَنْ أَبِي رَزِينٍ، قَالَ: خَطَبَنَا الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ بَعْدَ وَفَاةِ عَلِيٍّ وَعَلَيْهِ عِمَامَةٌ سَوْدَاءُ، فَقَالَ: لَقَدْ فَارَقَكُمْ رَجُلٌ لَمْ يَسْبِقْهُ الأَوَّلُونَ بِعِلْمٍ، وَلا يُدْرِكُهُ الآخَرُونَ.

ابي زرين مي گويد: بعد از در گذشت علي [عليه السلام] ، (پسرش) حسن [عليه السلام] در حالي كه عمامه سياه برسر داشت براي ما خطبه خواند. و فرمود: مردي از ميان شما رفت كه از نظر مقام علمي كسي [جز رسول خدا] بر او پيشي نگرفت و بعد از او نيز همانند او نخواهد بود.

الشيباني، ابوعبد الله أحمد بن حنبل (متوفاي241هـ)، فضائل الصحابة، ج 2، ص600، تحقيق د. وصي الله محمد عباس، ناشر: مؤسسة الرسالة - بيروت، الطبعة: الأولي، 1403هـ - 1983م.

ذهبي همين روايت را (بدون اشاره به ماجراي شهادت اميرمومنان) در دو جاي كتابش از ابي رزين نقل مي كند، كه طبق اين گزارش، امام حسن عليه السلام لباس سياه برتن، و عمامه سياه بر سر داشتند:

شريك عن عاصم عن أبي رزين قال خطبنا الحسن بن علي وعليه ثياب سود وعمامة سوداء.

از ابي رزين روايت شده است كه حسن بن علي براي ما سخنراني كرد ، در حاليكه لباس سياه و عمامه سياه برتن داشت .

الذهبي الشافعي، شمس الدين ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفاى748 هـ)، سير أعلام النبلاء، ج 3، ص267 و ص272، تحقيق: شعيب الأرنؤوط، محمد نعيم العرقسوسي، ناشر: مؤسسة الرسالة - بيروت، الطبعة: التاسعة، 1413هـ.

اين روايت، علاوه بر اين كه ساهپوشي امام حسن عليه السلام را در سوگ حيدر كرار بيان مي‌كند، از عمق مصيبت و عزادار بودن آن حضرت و بقيه اهل بيت عليهم السلام نيز حكايت دارد؛ چرا كه لباس سياه در بر كردن با عزادار بودن مي‌سازد.

اگر كسي توهم را نمايد كه عمامه سياه بستن ، سيره و عادت هميشگي صحابه بوده است، پس عمامه سياه امام حسن عليه السلام نشانه عزاداري نيست.

پاسخ اين گمان را خود همين روايت داده است؛ زيرا طبق اين روايت، ايشان علاوه بر عمامه سياه، لباس مشكي هم بر تن كرده بودند،‌ آيا مي‌توان گفت كه صحابه هميشه لباس مشكي هم مي‌پوشيدند؟

بررسي سند روايت:

1. عبد الله بن احمد:

ايشان فرزند احمد بن حنبل است و علماي رجال اهل سنت او را توثيق كرده اند. ابن حجر مي‌نويسد:

عبد الله بن أحمد بن محمد بن حنبل الشيباني أبو عبد الرحمن ولد الإمام ثقة.

عبد الله بن احمد بن محمد بن حنبل شيباني، كنيه اش ابو عبد الله، فرزند امام (احمد بن حنبل) موثق است.

 العسقلاني الشافعي، أحمد بن علي بن حجر ابوالفضل (متوفاى852هـ)، تقريب التهذيب، ج 1، ص 295، تحقيق: محمد عوامة، ناشر: دار الرشيد - سوريا، الطبعة: الأولى، 1406 - 1986.

2. احمد بن حنبل:

احمد پيشواي مذهب حنابله و بي نياز از توثيق است. ابن حجر او را اين‌گونه معرفي كرده است:

 أحمد بن محمد بن حنبل بن هلال بن أسد الشيباني المروزي نزيل بغداد أبو عبد الله أحد الأئمة ثقة حافظ فقيه حجة.

احمد بن محمد بن حنبل .... يكي از پيشوايان، فرد موثق، حافظ روايت، دانا و حجت است.

تقريب التهذيب  ج 1، ص 84

3. وكيع بن الجراح:

وي از راويان بخاري و مسلم است و علماي اهل سنت او را توثيق كرده اند. ابن حجر مي‌نويسد:

وكيع بن الجراح بن مليح الرؤاسي ... ثقة حافظ عابد.

وكيع بن جراح ... موثق، حافظ (كسي كه صد هزار حديث حفظ باشد) و اهل عبادت است.

  تقريب التهذيب ج1 ص581

ذهبي نيز مي‌گويد:

وكيع بن الجراح أبو سفيان الرؤاسي أحد الأعلام ... قال أحمد ما رأيت أوعى للعلم منه ولا أحفظ.

وكيع بن جراح ... يكي از بزرگان ... احمد بن حنبل گفته: من كسي را جامع تر و حافظ تر از وي نديدم.

الكاشف ج2، ص350

4. شريك بن عبد الله :

او نيز از راويان بخاري و مسلم است. ابن حجر مي‌گويد او فرد راستگو است:

شريك بن عبد الله النخعي ... صدوق.  

 تقريب التهذيب ج1 ص266

5. عاصم بن بهدله

 او نيز از روايان بخاري ومسلم است و ابن حجر او را صدوق مي‌داند:

عاصم بن بهدلة وهو بن أبي النجود ... صدوق.

 تقريب التهذيب ج1 ص285

6. ابي رزين:

اسم اين راوي، مسعود بن مالك  است و از روايان مسلم مي‌باشد. ابن حجر او را چنين معرفي مي‌كند:

مسعود بن مالك أبو رزين الأسدي الكوفي ثقة فاضل.

  تقريب التهذيب ج1 ص528

جهت رعايت اختصار، توثيق راويان فوق را تنها از زبان ابن حجر عسقلاني آ‌ورديم و گرنه ذهبي و مزي و ديگران نيز شرح حال و توثيق آنان را در كتابهاي شان آورده اند.

نتيجه:

عزاداري و سياهپوشي در عزا و مصيبت امير مؤمنان عليه السلام بر خلاف گمان دشمنانش امر جايز است و بدعت نيست. شيعيان با اقتدا به اهل بيت آن حضرت و امام حسن عليه السلام كه بعد از پدرش امير مؤمنان عليه السلام مقام امامت را داشتند، عزاداري مي‌كنند و لباس سياه بر تن مي‌كنند.

الحمد الله الذي جعلنا من المتمسكين بولايته، اللهم اجعلنا من شيعته و خلصائه.

موفق باشيد

 گروه پاسخ به شبهات

موسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر (عجل الله تعالي فرجه الشريف)

 


ادامه مطلب


[ جمعه 13 شهریور 1394  ] [ 1:49 PM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات (0) ]

شیعه های تقلبی

 

51999664359375171225.jpg75814532010848853324.jpg

 روابط عمومی وزارت اطلاعات در اطلاعیه‌‌ای اعلام کرد؛ با اقدامات اطلاعاتی سربازان گمنام امام زمان(عج) دفاتر تولید تعدادی از شبکه‌های ماهواره ای که در چهار استان کشور به طور مخفیانه و غیر قانونی در راستای ایجاد اختلافات مذهبی وتشدید تفرقه در جهان اسلام وتخریب وجهه تشیع فعالیت می نمودند ، شناسایی گردیده وبا حکم قضایی تعطیل وعوامل آنها بازداشت شدند.

03617517692273687401.jpg37530459431418490586.jpg

 


ادامه مطلب


[ جمعه 13 شهریور 1394  ] [ 1:48 PM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات (0) ]

چرا مذهب ما را جعفري و امام صادق(ع) را رئيس مذهب جعفري نام نهادند؟

               

شيعه در لغت به معني: پيروي كردن از ديگري و محبت ورزيدن به او (لسان العرب، كلمه شيع) و در اصطلاح به كساني گفته مي شود كه به امامت و خلافت بلا فصل علي عليه السلام معتقدند و بر اين عقيده اند كه امامت او از طريق نص جلي و خفي ثابت شده و امامت حق او و فرزندان اوست. (اوائل المقال ، ص42/ الملل و النحل، ج1، ص 146) و از طريق شيعه و سني رواياتي نقل شده است كه اولين بار لفظ شيعه توسط پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم در مورد عده اي از صحابه به كار گرفته شده است. چنانكه سيوطي از جابربن عبد الله انصاري و ابن عباس و علي عليه السلام روايت كرده كه پيامبر صل الله عليه و آله و سلم در تفسير آيه «ان الذين امنوا و عملوا الصالحات اولئك هم خير البرية».(سوره بينه، آيه7) اشاره به علي عليه السلام كرد و فرمود: او و شيعيانش روز قيامت رستگار خواهند بود.(الدر المنثور، ج8، ص589، چاپ دار الفكر/ ـ تفسير طبرى، جزء آخر «تفسير سوره بيّنه»)
علت اينكه به شيعه امامي شيعه جعفري مي گويند، در حال كه ما علوي، حسني، حسيني و به همه اينها منتسب هستيم اين است كه حضرت عليه السلام در عصري قرار گرفتند كه مكاتب اربعه فقهي اهل سنت كه در حال هستي بودند؛ شاخص گرديدند و ديگران بطور مستقيم و غير مستقم در سر درس حضرت عليه السلام حاضر شده و استفاده مي كردند. در حوزه علمي امام ششم عليه السلام، چهار هزار نفر محدث و دانشمند شركت مي كردند كه عده اي از بزرگان و رجال علمي اهل سنت مانند: ابو حنيفه، قاضي سكوني، قاضي ابوالبختري و... افتخار شاگردي آن حضرت را پيدا كردند.
آن حضرت تا اواخر زمان امامت خود از فرصت استفاده نمود به نشر تعاليم ديني پرداخت و شخصيت هاي علمي بسياري در فنون مختلف عقلي و نقلي مانند زراره، محمد بن مسلم، هشام بن حكم، جابر بن حيان و... پرورش داد.
موفقيت علمي امام عليه السلام، احاطه و تسلط ايشان و برتريشان در احاديث و مباحث فقهي باعث احساس نياز همگان به علم و فكر او بود و اين موارد بالا باعث شد كه امام عليه السلام بتواند با توجه به امكانات زماني و خصوصيات علمي خود، مكتب اصيل فقهي را پي ريزي كند .
بوستاني كه از انديشه و دستاورد امام جعفر صادق عليه السلام به ثمر نشست بهره هاي وافر به دنياي تشيع و هم به بشريت امروز هديه داد .
لذا مذهب شيعه را جعفري مي خوانند چرا كه عمده مسائل فقه اماميه از امام جعفر صادق رسيده است و برنامه ها و تلاش آن امام همام عليه السلام بود كه با ارائي خطوط فكري به شاگردان خويش اسلام راستين را شناساند .
بطور دقيق تر مي توان امور ذيل را منشأ اين نامگذاري دانست:
1- مجال و زمينه مناسبي كه سبب شد مجموعه عظيمي از معارف و تعاليم و احكام ديني در حوزه علمي امام صادق عليه السلام تبيين شود.
2- چهره شاخص و سرشناس و شناخته شده حضرت عليه السلام در ميان تمام فرق و گروه هاي مسلمان.
3- با توجه به اين كه برخي از ائمه چهارگانه، شاگرد امام صادق عليه السلام و برخي شاگرد شاگردان آن حضرت عليه السلام بوده اند، پيروي شيعه از فقه و مذهب اهل بيت با نام جعفري نامي شناخته شده و معتبر، نزد پيروان مذاهب اربعه بوده است.
4- علاوه بر اين كه، عنوان «مذهب جعفري»، شيعيان پيرو مكتب فقهي اهل بيت را از شيعه زيديه كه از فقه اهل بيت پيروي نمي كنند جدا مي سازد. (براي آشنايي بيشتر رجوع كنيد به كتاب، حيات فكري و سياسي امامان شيعه، نوشته رسول جعفريان.)

 


ادامه مطلب


[ جمعه 13 شهریور 1394  ] [ 1:45 PM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات (0) ]

با اينكه در زمان امام صادق امام زمان عليهما السلام متولد نشده بودند

 ، چطور ايشان فرموده اند به امام زمان سلام كنيد ؟
 

پاسخ:

اولا: معناي سلام دعا براي سلامت است ودعا هم براي شخص موجود ممكن است هم كسي كه موجود نيست . در ابتدا بايد معني سلام مشخص شود . سلام همان طور كه در كتب لغت وتفسير اهل سنت نيز موجود است به معني دعاي براي سلامت به كار مي رود :

معني السلام هو الدعاء بالسلامة

الإيضاح في علوم البلاغة ج1/ص347

معناي سلام دعاي براي سلامت است.

شبيه همين عبارت در كتابهاي زير آمده است:

التفسير الكبير ج21/ص202- الكشاف ج3/ص29- روح المعاني ج12/ص94- زاد المسير ج9/ص194- فتح الباري ج11/ص13

پس وقتي به كسي سلام مي كني براي وي دعاي به سلام كرده اي . وبراي دعا كردن براي شخص موجود بودن وي شرط نيست . در بسياري روايات اهل سنت آمده است كه رسول خدا براي كساني كه درآن زمان موجود نبوده انددعاكرده اند :

11691 حدثنا عبد الله حدثني أبي ثنا حسن قال سمعت عبد الله بن لهيعة قال ثنا دراج أبو السمح ان أبا الهيثم حدثه عن أبي سعيد الخدري عن رسول الله صلي الله عليه وسلم ان رجلا قال له يا رسول الله طوبي لمن رآك وآمن بك قال طوبي لمن رآني وآمن بي ثم طوبي ثم طوبي ثم طوبي لمن آمن بي ولم يرني قال له رجل وما طوبي قال شجرة في الجنة مسيرة مائة عام ثياب أهل الجنة تخرج من أكمامها

مسند أحمد بن حنبل ج3/ص71

شخصي به رسول خدا عرض كرد درخت بهشتي طوبي براي كسي باشد كه تو را ديده و به تو ايمان آورده است (طوبي اصطلاحي در دعاست).حضرت فرمودند درخت بهشتي براي كسي باشد كه من را ديده وايمان آورده است . ودرخت بهشتي ودرخت بهشتي ودرخت بهشتي ودرخت بهشتي ودرخت بهشتي ودرخت بهشتي ودرخت بهشتي براي كسي باشد كه به من ايمان آورده ولي من را نديده است . شخصي به حضرت عرض كرد طوبي چيست . فرمودند درختي است در بهست كه طولش به اندازه هزار ماه راه است كه لباس بهشتيان از شاخه هاي ان بيرون مي آيد.

اين روايت در المستدرك علي الصحيحين ج4/ص96 - صحيح ابن حبان ج16/ص213- مسند أبي يعلي ج2/ص519 و چندين كتاب ديگر آمده است ودر بسياري از آنها اين روايت را صحيح دانسته اند.

ثانيا: در روايات مورد بحث - كه در اول سوال يك گذشت- ،سوال چنين است كه در زمان حضرت ولي عصر چطور به ايشان سلام مي كنند ، حضرت پاسخ دادند مي گويي السلام عليك يابقية الله كه معني آن چنين است: اگر زمان او را درك كردي چنين مي گويي ؛

اما علاوه بر اين مطلب ، ما براي دفع شبهه از زياراتي كه براي امام زمان عج الله تعالي فرجه الشريف قبل از تولد ايشان ذكر شده است چنين پاسخ مي گوييم كه :

ثالثا: تمامي مردم قبل از تولد در اين عالم ، وجود روحاني داشته و...

 


ادامه مطلب


[ جمعه 13 شهریور 1394  ] [ 1:42 PM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات (0) ]

خالدین جهنم چه کسانی اند؟

 

(بسم الله الرحمن الرحیم)
آیات قرآن مجید درباره خلود در آتش جهنم به گروههای زیر اشاره کرده است.

1 کفار (بقره آیه 161) 2 ظالمان و ستمگران (نساء 168) 3 منافقین (توبه آیه 68)    4 متکبرین (سوره نمل آیه 29) 5 مکذبین آیات خدا (تغابن آیه 10) 6 کسانی که عمداً مرتکب قتل می شوند (نساء آیه 93) 7 متجاوزین از حدود الهی (نساء آیه 14) 8 دشمنان خدا و رسول او (توبه آیه 63) 9 کسانی که کردار زشتشان بر آنها احاطه کرده است (بقره آیه 81) 10 ربا خواران (بقره آیه 275) 11 همدستان و همکاران دشمنان اسلام (مائده آیه 80) 12 مشرکین (توبه آیه 17) 13 گناه پیشگان (یونس آیه 17).

 


ادامه مطلب


[ جمعه 13 شهریور 1394  ] [ 1:38 PM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات (0) ]

پناهگاه زن در آخرالزمان

 

برای اینکه زن بتواند رسالت عمومی و ویژه خود را در برابر امام زمانش انجام دهد نیاز به شناخت دارد. زن باید جایگاه خود را در اسلام و جایگاه یک زن در جامعه مهدوی را بداند. اگر زنان جایگاه خود را در جامعه مهدوی ندانند، نمی توانند در انجام رسالت های خود موفق باشند.
زن مسلمان جدا از جنسیتش به عنوان یک انسان در جایگاه مهدوی وظایفی بر عهده دارد. زنان در عالم هستی به لحاظ زن بودنشان وظایفی مختص جایگاه و مسئولیتشان دارند. جایگاه زن در عالم هستی، جایگاه انسان سازی، تربیت نیروی انسانی و تامین نیروی انسانی یک جامعه است. از دیدگاه اسلامی تامین نیروی انسانی در یک جامعه دینی برای برپایی یک جامعه مهدوی مهمترین رسالت زن منتظر است.
بسیاری از روایت ها بیانگر وضعیت زنان در دوره آخرالزمان است. زن منتظر باید وضعیت زنان در دوره آخرالزمان را بشناسد.

یکی از مهمترین رسالت های زن مسلمان در عصر غیبت این است که در مجموعه روایت های پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار (ع) جستجو کند و با مسئله زن در دوره آخرالزمان و زنگ خطرها و هشدار ها آشنا شود. زنان برای عبور از گذرگاه صعب العبور آخرالزمان باید روایت های مرتبط با این موضوع را بدانند تا بتوانند گام های هوشمنده و با تدبیر در مسیر رسیدن به حق بر دارد.
زن علاوه بر شناخت وضعیت موجود باید در راه شناخت وضعیت مطلوب زن در دوره ظهور و رسیدن به جامعه ایده آل مهدوی تلاش کند. وقتی زنان دورنمایی از وضعیت عصر ظهور داشته باشد، انگیزه و تمایل پیدا می کنند تا به سمت جامعه و حکومت مهدوی حرکت کنند.
دین شناسی، دشمن شناسی و شناخت مهدی ستیزان و کسب معرفت نسبت به امام زمان (عج) و جامعه و حکومت مهدوی و شناخت جاهلیت مدرن از وظایف زن منتظر است.
زن در دوره آخرالزمان در وضعیتی اسفناک قرار می گیرد، به اوج عصر جاهیلت بر می گردد و قربانی منافع سودجویان می شود و همه حقوق مربوط به یک زن را از دست می دهد و از جایگاه اصلی اش خارج می شود. این در حالی است که در دوره ظهور، زن به جایگاه رفیع خود در عالم هستی بر می گردد و به حقوق خود دست پیدا می کند. زن در دوره ظهور در کمال رشد عقلانی و علمی، رفاه و امنیت به سر می برد.
اگر زنی از وظیفه خود در برابر امامش غفلت کند و وظایفش را در برابر امام انجام ندهد از تحت ولایت امام معصوم خارج می شود و تحت ولایت شیطان قرار می گیرد که این امر موجب ایجاد زندگی پر تنش و سراسر تشویش و نگرانی می شود.
مهترین وظیفه زنان در عصر غیبت، منتظر پروری است. زنان باید برای تامین وتربیت نیرو برای بستر سازی ظهور و در مرحله بعد نیروهایی برای کمک به نصرت امام بکوشند. یک زن برای انجام این رسالت خود باید به اهمیت خانواده و کارکردهای خانواده و ضرورت استحکام خانواده و ساز و کارهای تربیت نسل منتظر و شاخصه های خانواده مهدوی واقف باشد چون نسل منتظر و ولایی در یک خانواده سالم و مستحکم تربیت می شود.
مهمترین انتظار امام عصر (عج) از زنان منتظر، پذیرش الگوی آن حضرت است. امام، الگوی خود را دختر رسول خدا می دانند. ما هم اگر تابع ولی خدا هستیم باید در انتخاب الگو هم از ایشان تبعیت کنیم. کسب رضایت امام زمان (عج) با تاسی به الگوی آن حضرت میسر می شود و در این میان یکی از عالی ترین جلوه های حضرت زهرا (س) ولایت مداری است. آن حضرت در طول عمر خود از هر آنچه داشتند برای دفاع از ولایت استفاده کردند.
حضرت زهرا (س) نتوانستند غیبت امام زمان خود را در جامعه تحمل کنند. آن حضرت نتوانست ببیند که جامعه باشد ولی در راس این جامعه امام زمان، ولی خدا و یک معصوم نباشد و به همین دلیل جانانه و بی امان وارد دفاع از امام زمان خود شدند. باید دید که چه شده که ما نزدیک 1400 سال است که نبود امام زمان خود را تحمل می کنیم و نگران نیستیم و هیچ حرکتی انجام نمی دهیم! آیا اگر فاطمه زهرا(س) به معنای واقعی الگوی ما بودند، چنین می شد؟
رعایت حداکثری حجاب در کنار دفاع از حریم ولایت از دیگر ویژگی های حضرت زهرا (س) است. کسی که دغدغه حجاب نداشته باشد، چگونه می تواند ادعا کند که الگویش حضرت زهرا است و منتظر واقعی است؟

 

 


ادامه مطلب


[ سه شنبه 10 شهریور 1394  ] [ 12:18 PM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات (0) ]

یاران امام حسین (ع) ؛ الگوی یاران امام مهدی (عج)

 

مشکل امت اسلام، پس از پیامبر(ص)، عدم معرفت واقعی به حجت زمان خود بود. کوفیان امام حسین(ع) را می‌شناختند؛ اما شناخت آنان، محدود به اسم و نسب امام بود، بدون هیچ بصیرت و آگاهی نسبت به مقام والای ایشان.

 

از جمله چیزهایی که می‌تواند یک خطر بزرگ باشد، کارهای عامیانه و جاهلانه و دور از معرفت و غیر متکی به سند و مدرک در مسئله مربوط به امام زمان(عج) است که همین، زمینه را برای مدعیان دروغین فراهم می‌کند. کارهای غیرعالمانه، غیرمستند، غیر متکی به منابع و مدارک معتبر، صرف تخیلات و توهمات؛ این‌جور کاری مردم را از حالت انتظار حقیقی دور می‌کند، زمینه را برای مدعیان دروغگو و دجال فراهم می‌کند؛ از این بایستی به شدت پرهیز کرد.

 

اشاره

 

یکی از نیازهای اساسی منتظران در عصر غیبت، لزوم برخورداری از الگوهای عملی، در مسیر خودسازی و نیز همراهی و مساعدت امام معصوم است؛ کسانی که توانسته باشند در عرصة عمل، برای تحقق اهداف و ‌آرمان‌های امام خود، جان ‌فشانی کنند و نمونه‌های روشنی در طریق اطاعت و سرسپردگی باشند و به راستی، چه کسانی شایسته‌تر از یاران امام حسین(ع).

 

یارانی که امام خود را در تحقق بخشیدن به اهدافش یاری کردند؛ یاران بزرگ و مجاهدی که عقل بشری از درک مقامشان عاجز است؛یارانی که امام معصوم، در وصف ایشان فرمود: «فَإنّی لا أعلَمُ أصحاباً أوفی ولا خَیراً مِن أصحابی...؛ من یارانی بهتر و باوفاتر از اصحاب خود، نمی‌شناسم».در حقیقت، یاران اباعبدالله(ع)، معیارهایی را در اختیار ما قرار داده‌اند تا به وسیلة آن‌ها، خود را محک زده و با عمل به آن‌ها، خود را برای قیام جهانی و روز با شکوه ظهور، آماده‌تر سازیم.

 

معرفت و محبت

 

محبت، حالتی میان محب و محبوب است که اگر چه از درون و قلب، سرچشمه می‌گیرد، اما در ظاهر و افعال و اعمال محبّ، به روشنی بروز پیدا می‌کند. محبتی پایدار و حقیقی است، که در پی معرفت باشد؛ زیرا که هر چه شناخت بیشتر باشد، محبت، شدیدتر و عمیق‌تر خواهد بود. راه ایجاد و تعمیق محبت به ولی عصر(عج)، آن است که انسان به صاحب‌الزمان(عج) به عنوان مطلوب کامل خویش، معرفت حاصل کند و ابعاد وجودش را بشناسد.

 

معرفتی که مورد تأکید ائمه((ع)) واقع شده، معرفتی سطحی نیست که عموم مردم با آن آشنا هستند؛ بلکه مقصود، معرفتی خاص، با ویژگی‌ها و توصیفاتی که در احادیث و ادعیه وارد شده است، می‌باشد. مشکل امت اسلام، پس از پیامبر(ص)، عدم معرفت واقعی به حجت زمان خود بود. کوفیان امام حسین(ع) را می‌شناختند؛ اما شناخت آنان، محدود به اسم و نسب امام بود، بدون هیچ بصیرت و آگاهی نسبت به مقام والای ایشان.

 

در مقابل، یاران حضرت اباعبدالله(ع) از چنان معرفتی به امام زمان خویش برخوردار بودند که شهادت در راه او را بر زندگی جاودانة در دنیا، بر می‌گزیدند؛ چنان چه یکی از یاران امام، این‌گونه به این حقیقت، تصریح می‌کند:

 

«الحمدالله الّذی شرفنا بالقتل معک ولو کانت الدنیا باقیة و کنا فیها مخلدین لاثرنا المحفوظ معک علی الاقامة فیه؛ خدا را سپاس که این شرافت را نصیب ما کرد تا در کنار شما به شهادت برسیم و اگر دنیا باقی باشد و ما در آن جاودان باشیم، قیام با شما را بر ماندن در این دنیا ترجیح می‌دهیم».

 

آنان، وجود امام را نعمتی بزرگ از جانب خدا و مورد سفارش پیامبر می‌دانستند. در تاریخ آمده است که در دومین روز محرم الحرام، پس از ورود امام و یارانش به کربلا، آن حضرت خطبه‌ای خواند. آن‌گاه، بُریر از جای برخاست و گفت:

 

«یابن رسول‌الله! لقد منّ الله بک عَلینا أن نُقاتل بین یدیکَ نقطَع فیکَ أعضائنا ثم یکون جدک شفیعنا یوم القیامة؛ ای پسر رسول خدا! خدای تعالی وجود مبارکت را بر ما منت نهاده است؛ در رکاب شما نبرد می‌کنیم تا در راه شما اعضای بدنمان تکه تکه شود؛ برای آنکه در روز قیامت، جدّ شما شفیع ما گردد».

 

اشعاری که هر یک از یاران، در موقع نبرد به زبان می‌آوردند نیز، اشاره به عمق معرفت آنان از امام دارد. برای مثال، اسلم ـ یکی از یاران امام ـ هنگام خروج برای جهاد، این رجز را می‌خواند: «أمیری حسینٌ و نِعمَ الأمیر؛ سُرورٌ فُؤادِ البَشیر النّذیر؛ حسین(ع) امیر من است و چه خوب امیری است. او موجب شادی و سرور دلِ بشارت دهنده و ترسانندة از خطرها (پیامبر اکرم(ص)) است».

 

حجاج‌بن مسروق جعفی نیز از دیگر یاران امام می‌باشد که ایشان را این گونه معرفی می‌کند: «أقدم حسیناً هادیاً مهدیاً؛ ألیومَ تَلقَا جَدَّکَ نَبیاً، ثُمَّ أباکَ ذَالنَّدا عَلِیاً، ذاکَ الذِی تَعرِفُهُ وصی؛ ای حسین! ای امامی که هم هدایت یافته‌ای و هم دیگران را هدایت می‌کنی؛ امروز جدت، پیامبر(ص) را ملاقات خواهی کرد و سپس پدرت، علی(ع) را که صاحب فضل، وجود و احسان است و ما او را وصی رسول(ص) و جانشین بر حق او می‌دانیم».

 

یاران امام مهدی(عج) نیز، معرفتی عمیق به ایشان دارند. امام سجاد(ع) در وصف آنان می‌فرماید: «القائلین بأمامَتِه؛ آنان به امامت امام مهدی(عج) اعتقاد راسخ دارند» و این معرفت عمیق، سرچشمة محبتی حقیقی به امام می‌شود؛ به گونه‌ای که به تعبیر امام صادق(ع): «یحفّون به و یقّونه بأنفسهم فی الحروب؛ آنان در میدان رزم، او [حضرت مهدی(عج)] را در میان می‌گیرند و در کشاکش جنگ، با جان خود، از ایشان محافظت می‌کنند».

 

معرفت و پارسایی

 

زهد و پارسایی از ویژگی‌های برجستة یاران ائمه (ع) می‌باشد. معرفت، هنگامی پیروی از امام را به دنبال دارد که آمیخته به حب دنیا نباشد. از این رو، منتظران واقعی کسانی هستند که در سایة کسب معرفت، نفس خویش را از دنیازدگی خالص می‌کنند.یاران امام حسین(ع) انسان‌هایی بودند که دل بستگی به دنیا و فرزند و مال را کنار گذاشته و همه را، همراه جان خویش تقدیم امام نمودند.

 

هنگامی که اباعبدالله(ع) به فرزندان عقیل فرمود: «... شهادت مسلم، خانوادة شما را بس است. من به شما رخصت می‌دهم که به سوی خانه‌های خود بروید»، فرزندان عقیل در پاسخ امام گفتند: «آیا به مردم بگوییم امام و رهبر و بزرگ خود را در میان دشمنان تنها گذاردیم و از او دفاع نکردیم؟ سوگند به خدا، چنین نخواهیم کرد؛ بلکه جان و مال خود را فدای تو خواهیم نمود».

 

در مقابل نیز، کسانی را می‌بینیم که در اثر دل‌بستگی به دنیا و با وجود معرفت به حقانیت امام، حاضر به پیروی از ایشان نیستند. یکی از این اشخاص، عبیدالله‌بن حر جعفی است. او کسی بود که کاروان امام حسین(ع) در مسیر خود با او برخورد کرد. امام با او به گفت‌وگو نشست و او را به همراهی خود، فراخواند؛ اما عبیدالله در جواب گفت:

 

«به خدا سوگند؛ می‌دانم که هر که شما را دنبال کند، در آخرت، سعید و خوشبخت خواهد شد...، اما این طرح و نقشه را بر من تحمیل مکن؛ زیرا نفس من بر مرگ آمادگی ندارد».

 

مردم کوفه نیز که با امام بیعت کرده بودند و به ایشان قول همکاری داده بودند، به جهت دل‌بستگی به دنیا، به ایشان خیانت کردند. چنان‌چه در تاریخ، نقل شده است که امام از چند تن از اهالی کوفه ـ که پس از شهادت مسلم، به ایشان پیوسته بودند ـ دربارة رأی و نظر مردم کوفه پرسیدند و آن چند نفر در پاسخ گفتند: «در بین اشراف، رشوه‌های بزرگ رد و بدل می‌شود و اگر چه دل‌های سایر مردم با شماست، اما شمشیرهایشان علیه شما آماده گشته است».

 

آن‌گاه حضرت اباعبدالله(ع) فرمود: «الناس عبید الدنیا و الدین لعق علی ألسنتهم؛ مردم، بندة دنیا هستند و دین، لقلقة زبان آن‌هاست».در هنگامة ظهور نیز کسانی که به ظاهر، منتظر امام(ع) بوده‌اند، از ایشان جدا می‌شوند. چنان‌چه امام صادق(ع) در این‌باره می‌فرمایند: «إذا خَرَجَ القائم خَرَجَ مِن هَذا الأمر من کان یری من أهله... ؛ هنگامی که قائم(ع) قیام کند، کسانی که به نظر می‌رسید از یاران او باشند، از امر (ولایت) بیرون می‌روند...».

 

عبادت و راز و نیاز با پروردگار

 

از ابومخنف نقل شده که در ظهر عاشورا و در کشاکش جنگ، ابوثمامه صاعدی نزد امام آمد و گفت: «من دوست دارم در حالی که نماز آخرم را با شما به جای آورده‌ام، خدا را ملاقات کنم». حضرت، در جواب فرمود: «ذکرت الصلاة جعلک الله من المصلین الذاکرین؛ نماز را یادآوردی. خدا تو را از نمازگزارانی که به نماز تذکر می‌دهند، قرار دهد».

 

آن‌گاه، امام حسین(ع) به همراه نیمی از یاران خود به نماز ایستادند و سعیدبن عبدالله حنفی، خویش را سپر امام قرار داد و تیرهای رها شده از سوی دشمن را به جان خرید تا آنکه به شهادت رسید.در شب عاشورا نیز، تمام اصحاب در خیمه‌های خود به راز و نیاز و عبادت مشغول بودند. راوی می‌گوید:

 

«و بات الحسین(ع) و أصحابه تلک اللیلة و لهم دوی کدوی النحل ما بین راکع و ساجد و قائم و قاعد؛ حسین(ع) و یارانش، آن شب را در حالی به صبح رساندند، که زمزمة آنان در حالات رکوع و سجود و ایستاده و نشسته، مانند زمزمة زنبوران عسل، شنیده می‌شد».

 

در وصف یاران امام مهدی(عج) نیز از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است: «مجدّون فی طاعة الله؛ آنان در راه اطاعت خداوند، اهل جدیت و تلاش هستند». امام علی(ع) نیز در توصیفشان فرموده‌اند: «رجالٌ لاینامون اللیل لهم دوی فی صلواتهم کدوی النحل یبیتون قیاماً علی أطرافهم و یسبحون علی خیولهم؛ مردان شب زنده‌داری که زمزمة نمازشان، مانند نغمة زنبوران کندو به گوش می‌رسد. شب‌ها را با شب زنده‌داری سپری می‌کنند و بر فراز اسب‌ها خدا را تسبیح می‌کنند».

 

وفای به عهد

 

امام(ع) در شب عاشورا به خیمة حضرت زینب(س) رفتند و میان ایشان، گفت‌وگویی صورت گرفت. از آن جمله، حضرت زینب به امام(ع) عرض کرد: «آیا شما نیت‌های یاران خود را امتحان کرده‌اید؟ می‌ترسم که در هنگامة درگیری، شما را به دشمن تسلیم کنند».

 

امام حسین(ع) در جواب فرمودند: «اما والله لقد نهرتهم و بلوتهم و لیس فیهم الأشوس الأقعص یستأنسون بالمنیة دونی استئناس الطفل بلبن أمّه؛ به خدا سوگند، ایشان را آزموده‌ام و آنان را انسان‌هایی سینه سپر کرده یافته‌ام؛ به گونه‌ای که به مرگ زیرچشمی می‌نگرند و شوقشان به مرگ، کمتر از شوق کودک به شیر مادرش نیست».

 

در آن شب، زیباترین و ماندگارترین صحنه‌های تاریخ اسلام، شکل گرفت. امام(ع) بیعت خود را از همة یاران برداشت و از ایشان خواست تا در تاریکی شب پراکنده شوند؛ اما هر یک از اهل‌بیت((ع))، اصحاب و یاران امام در سرسپردگی عاشقانة خویش، بار دیگر ابراز وفاداری کردند. مسلم‌بن عوسجه عرض کرد: «یابن رسول‌الله! در جهان کسی از ما لئیم‌تر نباشد، اگر اینجا تو را رها کنیم. پناه می‌بریم به خدا از اینکه از رکاب همایونی تو، دوری کنیم.

 

خدا هرگز روزی را نیاورد که من چنین کنم... حتی اگر سلاحی به دست نداشته باشم، با پرتاب سنگ به جنگشان خواهم رفت... و هرگز از تو جدا نخواهم شد، تا در رکاب تو کشته شوم». سعیدبن عبدالله حنفی نیز عرض کرد:

 

«سوگند به خدا، هرگز تو را رها نمی‌کنیم، تا برای خدا مشخص شود که سفارش پیامبر(ص) را نسبت به تو عمل کرده‌ایم و اگر بدانم که در راه تو به شهادت می‌رسم و سپس زنده می‌شوم و ذرّات وجودم را بر باد می‌دهند و هفتاد بار با من چنین می‌کنند، باز از تو جدا نخواهم شد...».

 

و اینک ما در زمان انتظار سرورمان، حضرت مهدی(عج) به سر می‌بریم. به راستی، آیا ما مدعیان منتظر، به اندازة یاران سیدالشهداء(ع)، از جان و مال خود، خواهیم گذشت؟ منتظر واقعی در میدان عمل، به سوی ظهور گام برمی‌دارد و در هر صبح با امامش بیعتی تازه می‌بندد و به خدای خویش قول می‌دهد که هرگز از این عهد و پیمان برنگردد، تا از یاران و دفاع کنندگان از مولایش باشد و در این راه از همه پیشی بگیرد؛

 

عهدی که حتی مرگ هم نمی‌تواند آن را بشکند: «اللهم انی اجَدَدُ له فی صَبیحة یومی هذا و ما عشت من أیامی عهداً و عقداً و بیعةً له فی عُنُقی لا أحول عَنها و لا أزولُ أبداً اللهم اجعَلنی مِن أنصارِه و أعوانِه والذّابین عَنهُ والمسارعین إلیه فی قضاء حوائجه والممتثلین لأوامره والمحامین عنه و السّابقین إلی إرادته و المستشهدین بین یدیه اللهم أن حال بینی و بینه الموت الذی جَعَلتَه علی عبادک حتماً مقضیاً و أخرجنی مِن قَبری مؤتَزِراً کَفَنی شاهراً سَیفی مجرداً قناتی ملبیاً دعوة الداعی فِی الحاضر والبادی...».

 

 


ادامه مطلب


[ سه شنبه 10 شهریور 1394  ] [ 12:17 PM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات (0) ]

وظيفه ما شيعيان در زمان غيبت امام زمان (عج) چيست ؟

 

در زمان غيبت وظايف گوناگوني براي شيعه ذكر شده است ؛ از

 

جمله:

 

1. تلاش در جهت شناخت هر چه بيشتر و بهتر امام زمان (عج) ؛

 

2. تكاپو و كوشش در جهت زمينه سازي ظهور آن حضرت ، اين مهم از

 

راه هاي زير ميسر است :

 

الف) خودسازي و ديگر سازي. ؛

 

ب ) شناخت و شناساندن امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) ، اهداف والاي آن حضرت ، نقش

 

بزرگ تاريخي و ارمغان الهي ايشان به جهان بشريت ؛

 

ج ) شناخت و معرفي هر چه بهتر اسلام به جهانيان .

 

3 . تلاش و جهاد در جهت دفاع از اسلام و حفظ كيان اسلامي ؛

 

4 . پيروي از نائبان امام عصر (عجل الله تعالي فرجه الشريف) يعني عالمان و فقيهان عادل و شايسته ؛

 

5 . دعا براي فرج آن حضرت ؛

 

6 . دعا و صدقه دادن براي سلامتي آن حضرت ؛

 

7 . اهداي ثواب اعمال نيك مانند تلاوت قرآن و... براي آن حضرت نيز مستحب و ستوده است .

 

 


ادامه مطلب


[ سه شنبه 10 شهریور 1394  ] [ 12:16 PM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات (0) ]

چه کار کنیم تا امام زمان عج ظهور کنند ؟

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

السلام علیک یا مضطر الزمان یا مهدی عج أَمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ ...  

 

در این مقاله با توفیق الهی و مدد مولا صاحب الزمان عج این غریب و مظلوم ال محمد صلوات الله علیهم و احادیث اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام جواب این سوال خیلی خیلی مهم و اساسی که ( چه کار کنیم تا امام زمان عج ظهور کنند ؟ ) از زبان خود اهل بیت علیهم السلام بیان شده است .

در ابتدا با یک حدیث فوق العاده از امام جواد علیه السلام مقاله را اغاز می کنیم یا جواد الائمه مدد ...

حدیث اول :

امام محمد بن علی الجواد علیه السلام فرمودند:
لو عُیّن لهذا الامر وقت لقست القلوب و لرجع عامّة الناس عن الاسلام و لکن قالوا: ما اسرعه! ما اقربه! تألفاً لقلوب الناس و تقریبا للفرج
اگر برای این امر وقتی تعیین شود دل ها را قساوت می گیرد و توده مردم از اسلام بر می گردند. بگویید: چه زود است! چقدر نزدیک است! تا دل مردم آرام گیرد و فرج نزدیک شود .
الکافی، ج ۱، باب کراهیة التوقیت، ص ۳۸۹؛ نعمانی، الغیبة، ص۲۹۶٫

این حدیث زیبا می فرماید به مردم بگوییم که فرج نزدیک است بدون تعیین وقت ، این یعنی مردم را به نزدیک بودن ظهور ترغیب و تشویق کنیم و ایشان را به این امر امیدوار کنیم (البته بدون اینکه برای این امر زمانی را تعیین کرده باشیم)
چرا که خود این کار باعث نزدیک شدن ظهور می شود (تقریبا للفرج)

بنابراین یکی از مهم ترین کارها برای این امر ( چه کار کنیم تا امام زمان ظهور کنند ؟ ) همین کار است .

 

حدیث دوم :

یا ابا صالح المهدی ادرکنی : قال الامام المهدی علیه السلام:
«لَوْ أَنَّ أَشْیاعَنا وَفَّقَهُمُ اللّهُ لِطاعَتِهِ عَلَى اجتماع مِنَ الْقُلُوبِ فِى الْوَفاءِ بِالْعَهْدِ عَلَیْهِمْ لَما تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الُْیمْنُ بِلِقائِنا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعادَةُ بِمُشاهَدَتِنا.»
اگر شیعیان ما ـ كه خداوند آنها را به طاعت و بندگى خویش موفّق بدارد ـ در وفاى به عهد و پیمان الهى اتّحاد و اتّفاق مى داشتند و عهد و پیمان را محترم مى شمردند، سعادت دیدار (ظهور) ما به تأخیر نمى افتاد و زودتر به سعادت دیدار ما نائل مى شدند
کمال الدین جلد 2

از حدیث فوق و اول نتیجه گرفته می شود که مردم باید برای این امر اتحاد داشته باشند .

کلمات کلیدی این حدیث : عَلَى اجتماع مِنَ الْقُلُوب = وَ لَتَعَجَّلَتْ اتحاد = نزدیک شدن ظهور

 

حدیث سوم :

یا صادق ال محمد فرج : حضرت امام صادق علیه السلام می فرمایند : فلما طال علی بنی اسرائیل العذاب ضجوا و بکوا الی الله اربعین صباحاً فاوحی الله الی موسی و هارون یخلصهم من فرعون فحطّ عنهم سبعین و مأه سنة، هکذا انتم لو فعلتم لفرج الله عنا، فاما اذ لم تکونو فان الامر ینتهی الی منتهاه
هنگامی عذاب و سختی بر بنی اسرائیل طولانی شد، در پیشگاه الهی دست به دعا برداشتند و چهل روز ضجه و گریه داشتند تا اینکه خدای تعالی به موسی و هارون وحی فرمود تا آن ها را از دست فرعون نجات دهند و با این کارشان خدا از 170 سال باقیمانده غیبت صرف نظر فرمود.
بعد امام صادق می فرمایند:" : همچنین اگر شما(شیعیان) چنین کنید[توبه کنید و به درگاه خدا تضرع و دعا نمایید] خدای تعالی حتماً فرج ما را خواهد رساند[قبل از رسیدن به انتهایش]
و اگر این کار را نکنید امر ظهور به انتهایش موکول خواهد شد!
بحار الأنوارجلد52صفحه 131،حدیث۱۳۴

 


در این حدیث هم اشاره شده اگر عموم مردم با اتحاد و همدلی دست به دعا برداشته و همه با هم ظهور امام زمان عج را بخواهند در این صورت به فرموده ی امام صادق علیه السلام خداوند حتما فرج را می رساند .

کلمات کلیدی این حدیث : ضجوا و بکوا + انتم = لفرج الله عنا دعای همگانی با ضجه و گریه + شما شیعیان = فرج و ظهور

 

حدیث چهارم :

یا صادق ال محمد مدد : امام صادق علیه السلام :
توقع امر صاحبک لیلک و نهارک
شبانه روز توقع ظهور صاحبت (حضرت مهدی عج) را داشته باش . (در هر شبت و در هر روزت توقع ظهور صاحبت را داشته باش)
بحارالأنوار ج 59 ص159

حدیث پنجم :

یا مهدی عج ادرکنی : امام زمان عج در پی سوالاتی که اسحاق بن یعقوب از ایشان پرسید ، اینگونه پاسخ فرمودند :

 

فأغلقوا باب السؤال عما لا یعنیكم، ولا تتكلفوا علم ما قد كفیتم، و اكثروا الدعاء بتعجیل الفرج، فان ذلك فرجكم والسلام على من اتبع الهدى.

 

پس ببندید در سوال را از انچه برایتان سودی ندارد و خودتان را در انچه ما شما را کفایت میکنیم به تکلف و مشقت نیاندازید و برای تعجیل در فرج بسیار زیاد دعا کنید که همانا فرج شما در ان است و سلام بر کسی که از هدایت (زیاد دعا کردن برای فرج ) تبعیت کند .

كمال الدین، ج 2، ص 483

 

 

رمز نهایی فرج

 

 

 

 

با توجه به این ۵ حدیث از اهل بیت علیهم السلام اگر عموم مردم یکدیگر را به نزدیکی ظهور ترغیب و تشویق کنند و همه با هم و به صورت همگانی در همه ی زمان ها و مکان ها (مثلا نیمه ی شعبان مثل محرم و عاشورا که برای امام حسین علیه السلام به خیابان ها می آیند برای امام زمان عج هم جمع شوند و یا صاحب الزمان یا صاحب الزمان کنند ، اللهم عجل لولیک الفرج بگویند و ... ) با اتحاد زبانی و فلبی همراه با گریه و ضجه با دل های از همه جا بریده دعای بسیار کنند و فرج امام زمان عج را از خدا بخواهند و توقع ظهور را داشته باشند ، خداوند هم حتما فرج را میرساند .

 

 

 

 

  در یک کلام : دعای همگانی همه ی شیعیان (بیداری شیعیان از این غفلت از دعا برای فرج امام زمان عج ) رمز نهایی و اصلی ظهور است که اگر بشود کار تمام است اما متاسفانه دشمن تا به حال موفق تر بوده است تمام هدف دشمنان ( امریکا و انگلیس و اسرائیل و عربستان و ... وهابیت و ناصبیت و ... ) در گیر کردن شیعیان با یکدیگر و ایجاد اختلاف به هر طریقی که شده حتی با دین !!!

 

 

 

 

و ترور شیعیان در عربستان و عراق و بحرین و سوریه و ... و از همه مهم تر غافل کردن شیعیان از یاد و نام امام زمانشان عج و غفلت از دعا برای ظهور ایشان است و در نهایت تاخییر در ظهور و دشمنی با امام زمان عج ...

 

 


ادامه مطلب


[ سه شنبه 10 شهریور 1394  ] [ 12:13 PM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات (0) ]