چطور خالصانه برای فرج امام زمان (عج) دعا كنيم؟
پاسخ :
شرح پرسش:
معمولا میگويند برای فرج امام زمان (عج) دعا كنيد. چطور دعا كنيم كه با عقيده كامل و خالصانه باشد؟ چطور از ته دل دوست داشته باشيم كه امام زمان (عج) ظهور كند؟
پاسخ:
كسي كه در انتظار ظهور حضرت مهدی (عج) به سر میبرد بالاترين آرزويش در زندگی، فرج و گشايش آن امام منتظر است و بيشترين چيزي كه او را ناراحت میكند ،سختیها و ناراحتیهايی است كه در زمان غيبت به امام زمانش میرسد.
بنابراين وظيفه خود میداند كه براي رفع غمها و سختیها و بلايایی که ممکن است به آن حضرتبرسد، تلاش نمايد و برای اين منظور، هر كاری كه از دستش بر میآيد نسبت به انجام آن كوتاهی نمیكند.
پس ما در دعای خود، براي تعجيل فرج نبايد فقط راحتی و گشايش خود را مد نظر داشته باشيم و در واقع براي خود دعا كنيم بلكه، قصد ما بايد خواستن فرج خود امام زمان (عج) باشد كه البته با فرج ایشان براي همه مؤمنان نيز گشايش حاصل خواهد شد. اما مهمترين فايده دعا در تعجيل فرج امام زمان (عج) برای دعا كننده اين است كه اگر از روي اعتقاد كه به امامت ايشان باشد، او را از تباهی دينش در زمان غيبت حفظ میكند.
اعتقاد به امامت حضرت مهدی (عج) و دعا برای تعجيل فرج آن امام همام مرهون توفيق الهی است و اين نشان میدهد كه اگر خداوند بخواهد كسی را در زمان غيبت ازخطر بی دينی حفظ كند او را موفق به دعا برای تعجيل فرج امام عصر (عج) میكند و كسانی كه مشمول اين لطف و عنايت الهی قرار نگيرند میلغزند و از صراط مستقيم دور میافتند.
پس بايد از خداوند طلب هدايت و توفيق كرد و نبايد بر خود اعتماد نمود زيرا؛ اگر خدا انسان را به حال خودش رها كند همين تنها وسيله نجات را هم از دست میدهد.
با دوری از معاصی و كسب فضایل اخلاقی و ترک صفات رذيله (واجبات را خوب انجام دادن) انشاءالله خداوند توفيق دعای با اخلاص را نصيبمان میكند و اين كه در هر كاری از دستمان برمیآيد كوتاهی نكنيم، نسبت به مفاسد سكوت نكنيم هر وقت ازلحاظ روحی آرامش بيشتری داريم و حال معنوی به ما دست داد، دعا كنيم و اين كه تكرار در دعا كنيم، خداوند ياري كننده خود را ياري میكند. در قرآن كريم میخوانيم: «اگر خدا را ياری كنيد، او شما را ياری میكند و شما را ثابت قدم میدارد و خدا قطعا ياری كننده خود را ياری میكند.»
دعا در حقيقت وسيله تقرب بندگان است و امام واسطه فيض بين بندگان و خدا است و باید دو نكته در دعا دقت شود:
1- از دعاهاي وارده موثق مثل دعای عهد كتاب مفاتيح الجنان استفاده شود.
2- دعا برای سلامتی و تعجیل در فرج حضرت مهدی (عج) ضمن اين كه اظهار محبت و ادب است.
شرح پرسش:
معمولا میگويند برای فرج امام زمان (عج) دعا كنيد. چطور دعا كنيم كه با عقيده كامل و خالصانه باشد؟ چطور از ته دل دوست داشته باشيم كه امام زمان (عج) ظهور كند؟
پاسخ:
كسي كه در انتظار ظهور حضرت مهدی (عج) به سر میبرد بالاترين آرزويش در زندگی، فرج و گشايش آن امام منتظر است و بيشترين چيزي كه او را ناراحت میكند ،سختیها و ناراحتیهايی است كه در زمان غيبت به امام زمانش میرسد.
بنابراين وظيفه خود میداند كه براي رفع غمها و سختیها و بلايایی که ممکن است به آن حضرتبرسد، تلاش نمايد و برای اين منظور، هر كاری كه از دستش بر میآيد نسبت به انجام آن كوتاهی نمیكند.
پس ما در دعای خود، براي تعجيل فرج نبايد فقط راحتی و گشايش خود را مد نظر داشته باشيم و در واقع براي خود دعا كنيم بلكه، قصد ما بايد خواستن فرج خود امام زمان (عج) باشد كه البته با فرج ایشان براي همه مؤمنان نيز گشايش حاصل خواهد شد. اما مهمترين فايده دعا در تعجيل فرج امام زمان (عج) برای دعا كننده اين است كه اگر از روي اعتقاد كه به امامت ايشان باشد، او را از تباهی دينش در زمان غيبت حفظ میكند.
اعتقاد به امامت حضرت مهدی (عج) و دعا برای تعجيل فرج آن امام همام مرهون توفيق الهی است و اين نشان میدهد كه اگر خداوند بخواهد كسی را در زمان غيبت ازخطر بی دينی حفظ كند او را موفق به دعا برای تعجيل فرج امام عصر (عج) میكند و كسانی كه مشمول اين لطف و عنايت الهی قرار نگيرند میلغزند و از صراط مستقيم دور میافتند.
پس بايد از خداوند طلب هدايت و توفيق كرد و نبايد بر خود اعتماد نمود زيرا؛ اگر خدا انسان را به حال خودش رها كند همين تنها وسيله نجات را هم از دست میدهد.
با دوری از معاصی و كسب فضایل اخلاقی و ترک صفات رذيله (واجبات را خوب انجام دادن) انشاءالله خداوند توفيق دعای با اخلاص را نصيبمان میكند و اين كه در هر كاری از دستمان برمیآيد كوتاهی نكنيم، نسبت به مفاسد سكوت نكنيم هر وقت ازلحاظ روحی آرامش بيشتری داريم و حال معنوی به ما دست داد، دعا كنيم و اين كه تكرار در دعا كنيم، خداوند ياري كننده خود را ياري میكند. در قرآن كريم میخوانيم: «اگر خدا را ياری كنيد، او شما را ياری میكند و شما را ثابت قدم میدارد و خدا قطعا ياری كننده خود را ياری میكند.»
دعا در حقيقت وسيله تقرب بندگان است و امام واسطه فيض بين بندگان و خدا است و باید دو نكته در دعا دقت شود:
1- از دعاهاي وارده موثق مثل دعای عهد كتاب مفاتيح الجنان استفاده شود.
2- دعا برای سلامتی و تعجیل در فرج حضرت مهدی (عج) ضمن اين كه اظهار محبت و ادب است.
ادامه مطلب
[ چهارشنبه 4 آذر 1394 ] [ 12:43 AM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات
(0) ]
ادامه مطلب
پشتیبانی کنید..
ادامه مطلب
[ چهارشنبه 4 آذر 1394 ] [ 12:38 AM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات
(0) ]
ادامه مطلب
چه نوع انتظاری برترين عبادت و مصداق كامل جهاد فی سبيل الله است؟
پاسخ :
از روايات حضرات معصومين(ع) استفاده ميشود كه انتظار ظهور حضرت مهدی(عج) برترين اعمال امت پيامبر عظيم الشأن اسلام است.(1) انتظاري كه اين همه ارزشمند است، عبارت است از انتظار سازنده در مقابل انتظار تخدير كننده و منفي ميباشد.
انتظار سازنده داراي ويژگيهايی است، از جمله:
1- دينداری:
از خصوصيات انسان منتظر، دينداری و ديانت پيشگی است، چرا كه او منتظر پياده شدن دين در جامعه است و چنين انتظاری بايد همراه، با عمل به دين باشد.
امام صادق(ع) فرمود: «براي صاحب الأمر غيبتي است طولاني. در اين دوران هر كسي بايد به دين خود چنگ زند.»(2)
2- پارسايی:
منتظر حكومت مهدي موعود(عج) بايد باتقوا باشد و خود را چنان كه آن پيشوا دوست دارد بسازد، تا به لطف خدا در شمار ياران آن بزرگوار به حساب آيد.
امام صادق(ع) فرمود: «هر كس خوش دارد در شمار اصحاب قائم باشد، بايد چشم به راه باشد و پارسايی پيشه كند.»(3)
3- عمل به وظيفه امر به معروف و نهی از منكر:
انتظار واقعی موجب میشود كه منتظر، رضايت و خشنودی امام زمان(عج) را فراهم كند. مسلّم است كه پياده شدن معروف و زدودن منكر از جامعه، رضايت آن امام را جلب میكند و هدف اساسي قيام حضرت مهدی(عج) است.
پيامبر اسلام(ص) فرمود: «خوشا به حال كسي كه قبل از قيام مهدي(ع) به او اقتدا كند.»(4)
معلوم است كه شاخص مهم اين اقتدا امر به معروف و نهی از منكر است.
4- آراسته شدن به اخلاق اسلامی:
انسان منتظر بايد دارای اخلاق اسلامی باشد، و جامعه منتظر بايد مظهر اخلاق محمدی گردد.
امام صادق(ع) فرمود: «آن كه دوست دارد در شمار اصحاب قائم(ع) باشد، در عصر انتظار بايد اخلاق نيكو داشته باشد.»(5)
5- آمادگی نظامی:
انساني كه منتظر قيام بزرگ، و يک انقلاب حقيقي به تمام معنا، نيز جنبش عظيم جهاني است، ممكن نيست آمادگي براي حضور در قيام و كمک به آن را نداشته باشد. منتظر قيام قائم(ع) بايد هميشه آمادگي نظامي و نيروي سلحشوري داشته باشد تا به هنگام طلوع خورشيد ظهور، به صف پيكارگران ركاب آن حضرت بپيوندد.
امام صادق(ع) فرمود: «هر يک از شما براي خروج قائم اسلحه تهيه كند، اگر چه يک نيزه.»(6)
در گذشته شيعيان به اين امر توجه بيشتر داشتند تا جايي كه برخي در روزهاي جمعه لباس رزم بر تن میكردند و سوار بر اسب در بيرون شهر به حالت آماده باش به سر میبردند.
در شرايط كنوني اين آمادگي ممكن است با شركت در برنامه بسيج سپاه پاسداران عملي گردد.
به طور خلاصه میتوان گفت منتظرانی كه ثواب شهادت در ركاب حضرت قائم(ع) را دارند، عبارتند از كساني كه در دوران غيبت به مكتب تشيع عمل میكنند و از نظر قدرتهاي ايماني و روحي، نيز پرورشهاي اخلاقي و اجتماعي، سازماندهيهاي سياسي و نظامي هميشه آماده و همواره در سنگر مبارزه با تمايلات نفساني، ذلّت پذيري، استعمار زدگی، ظلم پذيري، ناهنجاریهاي اجتماعي و مفاسد اخلاقی، مقاوم و استوارند. اينان هر چه در توان دارند، به كار میبرند تا زمينه ظهور عدل گستر جهان و منجي عالم بشريت فراهم شده و با ظهور حضرتش چشم مستضعفان، روشن و عدل كل در عالم پياده گردد.
پینوشتها:
1. محمد محمدي ري شهري، ميزان الحكمه، واژه الامامه، شماره 1200.
2. بحارالأنوار، ج 52، ص 135.
3. همان، ص 140.
4. محمّد رضا حكيمي، خورشيد مغرب، ص 349.
5. بحارالأنوار، ج 52، ص 140.
منبع: موسسه تحقيقاتی حضرت ولی عصر عليه السلام
از روايات حضرات معصومين(ع) استفاده ميشود كه انتظار ظهور حضرت مهدی(عج) برترين اعمال امت پيامبر عظيم الشأن اسلام است.(1) انتظاري كه اين همه ارزشمند است، عبارت است از انتظار سازنده در مقابل انتظار تخدير كننده و منفي ميباشد.
انتظار سازنده داراي ويژگيهايی است، از جمله:
1- دينداری:
از خصوصيات انسان منتظر، دينداری و ديانت پيشگی است، چرا كه او منتظر پياده شدن دين در جامعه است و چنين انتظاری بايد همراه، با عمل به دين باشد.
امام صادق(ع) فرمود: «براي صاحب الأمر غيبتي است طولاني. در اين دوران هر كسي بايد به دين خود چنگ زند.»(2)
2- پارسايی:
منتظر حكومت مهدي موعود(عج) بايد باتقوا باشد و خود را چنان كه آن پيشوا دوست دارد بسازد، تا به لطف خدا در شمار ياران آن بزرگوار به حساب آيد.
امام صادق(ع) فرمود: «هر كس خوش دارد در شمار اصحاب قائم باشد، بايد چشم به راه باشد و پارسايی پيشه كند.»(3)
3- عمل به وظيفه امر به معروف و نهی از منكر:
انتظار واقعی موجب میشود كه منتظر، رضايت و خشنودی امام زمان(عج) را فراهم كند. مسلّم است كه پياده شدن معروف و زدودن منكر از جامعه، رضايت آن امام را جلب میكند و هدف اساسي قيام حضرت مهدی(عج) است.
پيامبر اسلام(ص) فرمود: «خوشا به حال كسي كه قبل از قيام مهدي(ع) به او اقتدا كند.»(4)
معلوم است كه شاخص مهم اين اقتدا امر به معروف و نهی از منكر است.
4- آراسته شدن به اخلاق اسلامی:
انسان منتظر بايد دارای اخلاق اسلامی باشد، و جامعه منتظر بايد مظهر اخلاق محمدی گردد.
امام صادق(ع) فرمود: «آن كه دوست دارد در شمار اصحاب قائم(ع) باشد، در عصر انتظار بايد اخلاق نيكو داشته باشد.»(5)
5- آمادگی نظامی:
انساني كه منتظر قيام بزرگ، و يک انقلاب حقيقي به تمام معنا، نيز جنبش عظيم جهاني است، ممكن نيست آمادگي براي حضور در قيام و كمک به آن را نداشته باشد. منتظر قيام قائم(ع) بايد هميشه آمادگي نظامي و نيروي سلحشوري داشته باشد تا به هنگام طلوع خورشيد ظهور، به صف پيكارگران ركاب آن حضرت بپيوندد.
امام صادق(ع) فرمود: «هر يک از شما براي خروج قائم اسلحه تهيه كند، اگر چه يک نيزه.»(6)
در گذشته شيعيان به اين امر توجه بيشتر داشتند تا جايي كه برخي در روزهاي جمعه لباس رزم بر تن میكردند و سوار بر اسب در بيرون شهر به حالت آماده باش به سر میبردند.
در شرايط كنوني اين آمادگي ممكن است با شركت در برنامه بسيج سپاه پاسداران عملي گردد.
به طور خلاصه میتوان گفت منتظرانی كه ثواب شهادت در ركاب حضرت قائم(ع) را دارند، عبارتند از كساني كه در دوران غيبت به مكتب تشيع عمل میكنند و از نظر قدرتهاي ايماني و روحي، نيز پرورشهاي اخلاقي و اجتماعي، سازماندهيهاي سياسي و نظامي هميشه آماده و همواره در سنگر مبارزه با تمايلات نفساني، ذلّت پذيري، استعمار زدگی، ظلم پذيري، ناهنجاریهاي اجتماعي و مفاسد اخلاقی، مقاوم و استوارند. اينان هر چه در توان دارند، به كار میبرند تا زمينه ظهور عدل گستر جهان و منجي عالم بشريت فراهم شده و با ظهور حضرتش چشم مستضعفان، روشن و عدل كل در عالم پياده گردد.
پینوشتها:
1. محمد محمدي ري شهري، ميزان الحكمه، واژه الامامه، شماره 1200.
2. بحارالأنوار، ج 52، ص 135.
3. همان، ص 140.
4. محمّد رضا حكيمي، خورشيد مغرب، ص 349.
5. بحارالأنوار، ج 52، ص 140.
منبع: موسسه تحقيقاتی حضرت ولی عصر عليه السلام
ادامه مطلب
[ چهارشنبه 4 آذر 1394 ] [ 12:24 AM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات
(0) ]
ادامه مطلب
فلسفه انتظار فرج امام زمان (عج) چیست؟
پاسخ :
در ابتدا به بررسی مفهوم گسترش جهانی ایمان اسلامی، استقرار كامل و همه جانبه ارزشهای انسانی، تشكیل مدینه فاضله، و جامعه ایده آل و بالاخره اجرای این ایده عمومی و انسانی، به وسیله شخصیتی مقدس و عالی قدر كه در روایات متواتر اسلامی از او به مهدی تعبیر شده است. اندیشه ای است كه كم و بیش همه فرق و مذاهب اسلامی ـ با تفاوتها و اختلافاتی ـ بدان معتقدند. این اندیشه بیش از هر چیز مشتمل بر عنصر خوشبینی نسبت به جریان كلی نظام طبیعت و سیر تكاملی تاریخ و اطمینان به آینده و طرد عنصر بدبینی نسبت به پایان كار بشر است، كه طبق بسیاری از نظریه ها و فرضیه ها امید و آرزوی تحقق این نوید كلی جهانی و انسانی، در زبان روایات اسلامی انتظار فرج خوانده شد، و عبادت بلكه افضل عبادات شمرده شده است. اصل انتظار فرج از یك اصل كلّی اسلامی و قرآنی دیگر استنتاج می شود و آن اصل حرمت یأس از روح الله است. مردم مؤمن به عنایات الهی، هرگز در هیچ شرایطی امید خویش را از دست نمی دهند و تسلیم یأس و ناامیدی و بیهوده گرایی نمیگردند، چیزی كه هست این انتظار فرج و این عدم یأس از روح الله در مورد یک عنایت عمومی و بشری است نه شخصی یا گروهی، و بهعلاوه توأم است با نویدهای خاص و مشخصی كه به آن نظمیت داده است.(1)
اما انتظار فرج و امید و دل بستن به آینده دو گونه است: انتظاری كه سازنده است، تحرک بخش است، تعهدآور است، بلكه با فضیلت ترین عبادت است، و انتظاری كه ویرانگر است بازدارنده است، فلج كننده است، و نوعی اباحه گری محسوب میشود. و مسلماً منظور از انتظار فرج و فلسفه آن، انتظار از نوع اول آن می باشد، نه انتظار ویرانگر و فلج كننده.
استاد مطهری (ره) در توضیح این دو نوع انتظار می فرمایند: برداشت قشری مردم از مهدویت و قیام و انقلاب مهدی موعود (عج) این است كه، صرفاً ماهیت انفجاری دارد، فقط و فقط از گسترش و اشاعه و رواج ظلمها و تبعیضها و اختناقها و حق كشیها،تباهیها ناشی می شود؛ نوعی سامان یافتن است، كه معلول پریشان شدن است. آن گاه كه صلاح به نقطه صفر برسد حق و حقیقت هیچ طرفداری نداشته باشد، باطل یكه تاز میدان گردد ... این انفجار رخ می دهد، و دست غیب برای نجات حقیقت ـ نه اهل حقیقت، زیرا حقیقت طرفداری ندارد ـ از آستین بیرون میآید. علیهذا هر اصلاحی محكوم است ... بر عكس هر گناه و هر فساد و هر ظلم و تبعیضی و هر حقكشی و هر پلیدی به حكم این كه مقدمه صلاح كلی است... پس بهترین كمک به تسریع در ظهور و بهترین شكل انتظار، ترویج و اشاعه فساد دانست... این نوع برداشت از ظهور و قیام مهدی موعود، به هیچ وجه با موازین اسلامی وفق نمی دهد.
آن عده از آیات قرآن كریم ـ همچنان كه گفتیم ریشه این اندیشه است و در روایات اسلامی بدانها استناد شده است ـ در جهت عكس برداشت بالاست. از این آیات استفاده می شود كه ظهور مهدی موعود، حلقه ای است از حلقه های مبارزه اهل حق و اهل باطل، كه به پیروزی نهایی اهل حق منجر می شود. سهیم بودن یک فرد در این سعادت موقوف به این است كه آن فرد عملاً در گروه اهل حق باشد. آیاتی كه بدانها در روایات اسلامی استناد داده شده است، نشان می دهد كه مهدی موعود (عج) مظهر نویدی است كه به اهل ایمان و عمل صالح داده شده است، مظهر پیروزی نهایی اهل ایمان است. وعدالله الذین امنوا منک و عملوا الصالحات لیستخلفنكم فی الارض... یعنی: خداوند به مؤمنان و شایسته كاران (شما) وعده داده است كه آنان را جانشینان زمین قرار دهد (همچنان كه پیشینیان را قرار داد) دینی كه برای آنها پسندیده است مستقر سازد، دوران خوف آنان را تبدیل به دوران امنیت نماید (دشمنان آنان را نابود كند) بدون ترس و واهمه خدای خویش را بپرستند و اطاعت غیر خدا را گردن ننهند و چیزی را در عبادت یا اطاعت شریک حق نسازند. در روایات اسلامی سخن از گروهی زبده است كه به محض ظهور امام زمان (عج)، به آن حضرت ملحق می شوند، بدیهی است كه این گروه ابتدا به ساكن خلق نمی شوند... معلوم می شود در عین اشاعه و رواج ظلم و فساد زمینه های عالی برای پرورش این گونه افراد هست.
بنابراین كسی منتظر و یاور حضرت مهدی (عج) است كه در زندگی منتظرانه خود، دوره آمادگی را گذرانده و به مرتبه ایثار جان و مال در راه خدا رسیده باشد، برای شركت در استقرار عدل بزرگ و نجات بشر مظلوم و انسانیت محروم، گامهای خود را به ایمان و ایثار استوار سازد، و آن گاه برای یاری كردن نهضتی كه می خواهد ریشه ظلم را در جهان بكند، و عدل و قسط را به جای آن بنشاند، بی صبرانه منتظر جهاد باشد.(3)
پینوشتها:
1) قیام و انقلاب مهدی (عج)، استاد شهید مطهری، صص 13-14
2) همان، صص 54-58 (با اندکی تلخیص)
3) چشم به راهی مهدی، جمعی از نویسندگان مجله حوزه، ص 224
منبع: موسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر علیه السلام
در ابتدا به بررسی مفهوم گسترش جهانی ایمان اسلامی، استقرار كامل و همه جانبه ارزشهای انسانی، تشكیل مدینه فاضله، و جامعه ایده آل و بالاخره اجرای این ایده عمومی و انسانی، به وسیله شخصیتی مقدس و عالی قدر كه در روایات متواتر اسلامی از او به مهدی تعبیر شده است. اندیشه ای است كه كم و بیش همه فرق و مذاهب اسلامی ـ با تفاوتها و اختلافاتی ـ بدان معتقدند. این اندیشه بیش از هر چیز مشتمل بر عنصر خوشبینی نسبت به جریان كلی نظام طبیعت و سیر تكاملی تاریخ و اطمینان به آینده و طرد عنصر بدبینی نسبت به پایان كار بشر است، كه طبق بسیاری از نظریه ها و فرضیه ها امید و آرزوی تحقق این نوید كلی جهانی و انسانی، در زبان روایات اسلامی انتظار فرج خوانده شد، و عبادت بلكه افضل عبادات شمرده شده است. اصل انتظار فرج از یك اصل كلّی اسلامی و قرآنی دیگر استنتاج می شود و آن اصل حرمت یأس از روح الله است. مردم مؤمن به عنایات الهی، هرگز در هیچ شرایطی امید خویش را از دست نمی دهند و تسلیم یأس و ناامیدی و بیهوده گرایی نمیگردند، چیزی كه هست این انتظار فرج و این عدم یأس از روح الله در مورد یک عنایت عمومی و بشری است نه شخصی یا گروهی، و بهعلاوه توأم است با نویدهای خاص و مشخصی كه به آن نظمیت داده است.(1)
اما انتظار فرج و امید و دل بستن به آینده دو گونه است: انتظاری كه سازنده است، تحرک بخش است، تعهدآور است، بلكه با فضیلت ترین عبادت است، و انتظاری كه ویرانگر است بازدارنده است، فلج كننده است، و نوعی اباحه گری محسوب میشود. و مسلماً منظور از انتظار فرج و فلسفه آن، انتظار از نوع اول آن می باشد، نه انتظار ویرانگر و فلج كننده.
استاد مطهری (ره) در توضیح این دو نوع انتظار می فرمایند: برداشت قشری مردم از مهدویت و قیام و انقلاب مهدی موعود (عج) این است كه، صرفاً ماهیت انفجاری دارد، فقط و فقط از گسترش و اشاعه و رواج ظلمها و تبعیضها و اختناقها و حق كشیها،تباهیها ناشی می شود؛ نوعی سامان یافتن است، كه معلول پریشان شدن است. آن گاه كه صلاح به نقطه صفر برسد حق و حقیقت هیچ طرفداری نداشته باشد، باطل یكه تاز میدان گردد ... این انفجار رخ می دهد، و دست غیب برای نجات حقیقت ـ نه اهل حقیقت، زیرا حقیقت طرفداری ندارد ـ از آستین بیرون میآید. علیهذا هر اصلاحی محكوم است ... بر عكس هر گناه و هر فساد و هر ظلم و تبعیضی و هر حقكشی و هر پلیدی به حكم این كه مقدمه صلاح كلی است... پس بهترین كمک به تسریع در ظهور و بهترین شكل انتظار، ترویج و اشاعه فساد دانست... این نوع برداشت از ظهور و قیام مهدی موعود، به هیچ وجه با موازین اسلامی وفق نمی دهد.
آن عده از آیات قرآن كریم ـ همچنان كه گفتیم ریشه این اندیشه است و در روایات اسلامی بدانها استناد شده است ـ در جهت عكس برداشت بالاست. از این آیات استفاده می شود كه ظهور مهدی موعود، حلقه ای است از حلقه های مبارزه اهل حق و اهل باطل، كه به پیروزی نهایی اهل حق منجر می شود. سهیم بودن یک فرد در این سعادت موقوف به این است كه آن فرد عملاً در گروه اهل حق باشد. آیاتی كه بدانها در روایات اسلامی استناد داده شده است، نشان می دهد كه مهدی موعود (عج) مظهر نویدی است كه به اهل ایمان و عمل صالح داده شده است، مظهر پیروزی نهایی اهل ایمان است. وعدالله الذین امنوا منک و عملوا الصالحات لیستخلفنكم فی الارض... یعنی: خداوند به مؤمنان و شایسته كاران (شما) وعده داده است كه آنان را جانشینان زمین قرار دهد (همچنان كه پیشینیان را قرار داد) دینی كه برای آنها پسندیده است مستقر سازد، دوران خوف آنان را تبدیل به دوران امنیت نماید (دشمنان آنان را نابود كند) بدون ترس و واهمه خدای خویش را بپرستند و اطاعت غیر خدا را گردن ننهند و چیزی را در عبادت یا اطاعت شریک حق نسازند. در روایات اسلامی سخن از گروهی زبده است كه به محض ظهور امام زمان (عج)، به آن حضرت ملحق می شوند، بدیهی است كه این گروه ابتدا به ساكن خلق نمی شوند... معلوم می شود در عین اشاعه و رواج ظلم و فساد زمینه های عالی برای پرورش این گونه افراد هست.
بنابراین كسی منتظر و یاور حضرت مهدی (عج) است كه در زندگی منتظرانه خود، دوره آمادگی را گذرانده و به مرتبه ایثار جان و مال در راه خدا رسیده باشد، برای شركت در استقرار عدل بزرگ و نجات بشر مظلوم و انسانیت محروم، گامهای خود را به ایمان و ایثار استوار سازد، و آن گاه برای یاری كردن نهضتی كه می خواهد ریشه ظلم را در جهان بكند، و عدل و قسط را به جای آن بنشاند، بی صبرانه منتظر جهاد باشد.(3)
پینوشتها:
1) قیام و انقلاب مهدی (عج)، استاد شهید مطهری، صص 13-14
2) همان، صص 54-58 (با اندکی تلخیص)
3) چشم به راهی مهدی، جمعی از نویسندگان مجله حوزه، ص 224
منبع: موسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر علیه السلام
ادامه مطلب
[ چهارشنبه 4 آذر 1394 ] [ 12:24 AM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات
(0) ]
ادامه مطلب
اصحاب خاص امام زمان (عج) از چه شهرهایی هستند؟
پاسخ :
بنابر نقل روايات، اصحاب و ياران خاص آن حضرت مهدی (عج)، حدود 313 نفر به تعداد ياران رسول خدا (ص) در غزوه بدر خواهد بود كه تعداد آنان از شهرهای مختلف مشخص است و ما بعضی از آنها را ذكر میكنيم:
24 نفر از طالقان
18 نفر از قم
14 نفر از كوفه
12 نفر از هرات
12 نفر از مرو
3 نفر از سجستان
3 نفر از رقه (نزديک مرز سوريه و تركيه است)
12 نفر از جرجان
9 نفر از بيروت
8 نفر از مداين
8 نفر از نيشابور
3 نفر از بصره
3 نفر از خابور (نزديک مرز عراق و سوريه در استان حسكه و ديرزور)
7 نفر از ری
7 نفر از طبرستان (مازندران)
6 نفر از يمن
5 نفر از طوس (مشهد)
3 نفر از دمشق
2 نفر از مدينه منوره
5 نفر از تفليس
4 نفر از همدان
4 نفر از ديلم
4 نفر از زنجار
4 نفر از فسطاط (در كشور عراق)
2 نفر از سبزوار
و بقيه از ساير شهرها و مناطق خواهند بود.
در اين مورد به كتاب «منتخب التواريخ»، ص 1119 مراجعه كنيد. كتابهای ديگر؛ مانند «الزام الناصب» از سوی اهل سنت نيز مطالب فوق را توضيح داده است.
منبع: موسسه تحقيقاتی حضرت ولی عصر عليه السلام
بنابر نقل روايات، اصحاب و ياران خاص آن حضرت مهدی (عج)، حدود 313 نفر به تعداد ياران رسول خدا (ص) در غزوه بدر خواهد بود كه تعداد آنان از شهرهای مختلف مشخص است و ما بعضی از آنها را ذكر میكنيم:
24 نفر از طالقان
18 نفر از قم
14 نفر از كوفه
12 نفر از هرات
12 نفر از مرو
3 نفر از سجستان
3 نفر از رقه (نزديک مرز سوريه و تركيه است)
12 نفر از جرجان
9 نفر از بيروت
8 نفر از مداين
8 نفر از نيشابور
3 نفر از بصره
3 نفر از خابور (نزديک مرز عراق و سوريه در استان حسكه و ديرزور)
7 نفر از ری
7 نفر از طبرستان (مازندران)
6 نفر از يمن
5 نفر از طوس (مشهد)
3 نفر از دمشق
2 نفر از مدينه منوره
5 نفر از تفليس
4 نفر از همدان
4 نفر از ديلم
4 نفر از زنجار
4 نفر از فسطاط (در كشور عراق)
2 نفر از سبزوار
و بقيه از ساير شهرها و مناطق خواهند بود.
در اين مورد به كتاب «منتخب التواريخ»، ص 1119 مراجعه كنيد. كتابهای ديگر؛ مانند «الزام الناصب» از سوی اهل سنت نيز مطالب فوق را توضيح داده است.
منبع: موسسه تحقيقاتی حضرت ولی عصر عليه السلام
ادامه مطلب
[ چهارشنبه 4 آذر 1394 ] [ 12:23 AM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات
(0) ]
ادامه مطلب
چه کنم تا مورد توجه امام زمان علیه السلام قرار بگیرم؟
پاسخ :
شرح پرسش:
برای این که مورد قبول و توجه امام زمان علیه السلام قرار بگیریم کدام یک از مواردی که اشاره میکنم، بیشتر موثر است؟ اخلاق نیکو، اعتقادات و ایمان، عمل به احکام، دل پاک و خالص و شکسته، خواندن دعا یا توسل به امام زمان علیه السلام.
پاسخ:
اول باید زمینه مساعد باشد پس باید دل را پاکسازی کرد از گناه و رذایل اخلاقی فکر را همین طور. آن گاه حکمت پاسخ می دهد، آن گاه قرآن جواب می دهد، آن گاه با قرآن و روایات می توان تماس باطنی و معنوی بر قرار کنیم {لایمسه الاالمطهرون} بروبرگرد هم ندارد، ما دو قرآن درایم یکی قرآن صامت همین قرآنی که در محضرش هستیم، قرآن دوم قرآن ناطق {السلام علیک یا شریک القرآن؛ سلام بر توای شریک قرآن} معنایش این است که همان طوری که قرآن امانت حضرت رسول خدا صلّی الله علیه و آله است، (شما)حضرت مهدی علیه السلام نیز امانت و سفارش شده حضرت رسول اکرم صلّی الله علیه و آله هستید، همان طوری که دل مرده نمی تواند با قرآن صامت انس و رابطه برقرار کند دل مرده با قرآن ناطق (حضرت مهدی علیه السلام) هم نمی تواند ارتباط برقرار کند. ارتباط لازمه اش طهارت است.
مطلب دوم؛ تقوا و تقویت آن است. تقوا ایجاد نور می کند.{یجعل لکم نورا}
تقوایی که مولد نور است. این نور چیست که با این نور راه می رویم و سخن می گوییم و با این نور تصمیم گیری می کنیم؟
فرمودند: {یجعل لکم اماما تأتون} این نور، نور امام زمان علیه السلام در این زمان است.
از جمله کارهایی که سبب نزدیکی ما به امام زمان علیه السلام می شود، عبارتند از:
دوری از گناه و اخلاق رذیله، دعا و توفیق خواستن از خداوند منان، شکر و سپاسگذاری از نعمت، احترام به والدین، قطع نکردن صله رحم و انجام دادن نماز در اول وقت و نماز شب اگر خداوند توفیق آن را بدهد، تبلیغ برای امام عصرعلیه السلام، نزدیک دانستن ظهور، دعا برای فرج، صله رحم، توسل، اظهار محبت به حضرت ولی عصر علیه السلام، نقل تشرفات، گریه خالصانه بر مظلومیت امام زمان علیه السلام و تزکیه نفس و زدودن صفات رذیله از روح.
اگر انسان حتی یک صفت رذیله در خود داشته باشد مانند مریضی است که نمی تواند با انسانهای سالم خصوصا امام زمان علیه السلام ارتباط مطلوب داشته باشد.
قرآن ملاک یک فرد منتظر را چنین معرفی میکند: {یا ایها الذین آمنوا اصبروا و صابروا و رابطوا و اتقوا الله لعلکم تفلحون؛ ای اهل ایمان، در کار دین صبور باشید و یکدیگر را به صبر و مقاومت، سفارش کنید و مراقب کار دشمن بوده و خدا ترس باشید شاید رستگار شوید.} (آل عمران، آیه 200)
منبع: موسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر علیه السلام
شرح پرسش:
برای این که مورد قبول و توجه امام زمان علیه السلام قرار بگیریم کدام یک از مواردی که اشاره میکنم، بیشتر موثر است؟ اخلاق نیکو، اعتقادات و ایمان، عمل به احکام، دل پاک و خالص و شکسته، خواندن دعا یا توسل به امام زمان علیه السلام.
پاسخ:
اول باید زمینه مساعد باشد پس باید دل را پاکسازی کرد از گناه و رذایل اخلاقی فکر را همین طور. آن گاه حکمت پاسخ می دهد، آن گاه قرآن جواب می دهد، آن گاه با قرآن و روایات می توان تماس باطنی و معنوی بر قرار کنیم {لایمسه الاالمطهرون} بروبرگرد هم ندارد، ما دو قرآن درایم یکی قرآن صامت همین قرآنی که در محضرش هستیم، قرآن دوم قرآن ناطق {السلام علیک یا شریک القرآن؛ سلام بر توای شریک قرآن} معنایش این است که همان طوری که قرآن امانت حضرت رسول خدا صلّی الله علیه و آله است، (شما)حضرت مهدی علیه السلام نیز امانت و سفارش شده حضرت رسول اکرم صلّی الله علیه و آله هستید، همان طوری که دل مرده نمی تواند با قرآن صامت انس و رابطه برقرار کند دل مرده با قرآن ناطق (حضرت مهدی علیه السلام) هم نمی تواند ارتباط برقرار کند. ارتباط لازمه اش طهارت است.
مطلب دوم؛ تقوا و تقویت آن است. تقوا ایجاد نور می کند.{یجعل لکم نورا}
تقوایی که مولد نور است. این نور چیست که با این نور راه می رویم و سخن می گوییم و با این نور تصمیم گیری می کنیم؟
فرمودند: {یجعل لکم اماما تأتون} این نور، نور امام زمان علیه السلام در این زمان است.
از جمله کارهایی که سبب نزدیکی ما به امام زمان علیه السلام می شود، عبارتند از:
دوری از گناه و اخلاق رذیله، دعا و توفیق خواستن از خداوند منان، شکر و سپاسگذاری از نعمت، احترام به والدین، قطع نکردن صله رحم و انجام دادن نماز در اول وقت و نماز شب اگر خداوند توفیق آن را بدهد، تبلیغ برای امام عصرعلیه السلام، نزدیک دانستن ظهور، دعا برای فرج، صله رحم، توسل، اظهار محبت به حضرت ولی عصر علیه السلام، نقل تشرفات، گریه خالصانه بر مظلومیت امام زمان علیه السلام و تزکیه نفس و زدودن صفات رذیله از روح.
اگر انسان حتی یک صفت رذیله در خود داشته باشد مانند مریضی است که نمی تواند با انسانهای سالم خصوصا امام زمان علیه السلام ارتباط مطلوب داشته باشد.
قرآن ملاک یک فرد منتظر را چنین معرفی میکند: {یا ایها الذین آمنوا اصبروا و صابروا و رابطوا و اتقوا الله لعلکم تفلحون؛ ای اهل ایمان، در کار دین صبور باشید و یکدیگر را به صبر و مقاومت، سفارش کنید و مراقب کار دشمن بوده و خدا ترس باشید شاید رستگار شوید.} (آل عمران، آیه 200)
منبع: موسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر علیه السلام
ادامه مطلب
[ چهارشنبه 4 آذر 1394 ] [ 12:22 AM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات
(0) ]
ادامه مطلب
چگونه فرزندم میتواند با قرآن آشنا شده و سرباز امام زمان (عج) شود؟
پاسخ :
آموزش قرآن یکی از حقوق مسلّم فرزندان است که متوجه والدین به خصوص پدران است. پیامبر اکرم (ص) می فرماید: «حق فرزند بر پدر آن است که به او قرآن بیاموزد.»(1) بر این عمل، پاداش فراوانی است. رسول خدا (ص) می فرماید: «هیچ مردی فرزند خود را قرآن نیاموزد مگر این که خداوند پدر و مادر کودک را در روز قیامت تاج پادشاهی عطا کند و دو لباس بهشتی به آنان بپوشاند که هرگز مردم مانند آن را ندیده باشند.»(2)
یکی از روشهای تربیت فرزندان، تشویق به قرائت قرآن است. پیامبر اکرم (ص) می فرماید: «فرزندانتان را بر سه ویژگی تربیت کنید: محبت پیامبرتان، محبت اهل بیت و قرآن.»(3)
برای این که فرزندتان با قرآن آشنا شود، این موارد را رعایت نمایید:
1- از شیوه همانند سازی استفاده کنید، یعنی در عمل به قرآن اهمیت قائل شوید و تلاوت قرآن را در برنامه خود قرار دهید و با آهنگ آن را بخوانید. اگر ممکن است از طریق رادیو قرآن، آهنگ دلنشین و جذاب قرآن را در منزل طنین اندازید تا گوش فرزندتان با آهنگ قرآن انس پیدا کند و فضای خانه از بوی عطر قرآن، معطر گردد.
2- نوارهای ترتیل و تکرار آیات قرآن و برنامه صبا را که به صورت سی دی ارائه است، تهیه نمایید.
3- ایشان را پس از رسیدن به سنین بالاتر به مراکز آموزش قرآن مانند دارالقرآن و دارالتحفیظ و غیره معرفی نمایید تا با روش صحیح و منطقی فرزندتان را تعلیم دهند.
4- در مراحل مختلف از تشویق دریغ نورزید.
اگر منظورتان از سرباز امام زمان شدن فرزندتان، طلبه و روحانی شدن است، باید بگوییم این موضوع بستگی به علاقه ایشان و شرایط دیگر دارد، ولی خواست و تمایل خانواده در این جهت بی تأثیر نیست. از طرفی تربیت اخلاقی و محیط مذهبی و رفاقت با دوستان مذهبی و انس با روحانیوت و آشنایی با مساجد و رفتن به نماز جماعت و جلسات قرائت قرآن تأثیر بسزایی دارد.
پینوشتها:
1. کنز العمال، ج 16، ص 417.
2. وسائل الشیعه، ج 4، ص 825.
3. کنز العمال، ج 16، ص 456.
منبع: موسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر علیه السلام
آموزش قرآن یکی از حقوق مسلّم فرزندان است که متوجه والدین به خصوص پدران است. پیامبر اکرم (ص) می فرماید: «حق فرزند بر پدر آن است که به او قرآن بیاموزد.»(1) بر این عمل، پاداش فراوانی است. رسول خدا (ص) می فرماید: «هیچ مردی فرزند خود را قرآن نیاموزد مگر این که خداوند پدر و مادر کودک را در روز قیامت تاج پادشاهی عطا کند و دو لباس بهشتی به آنان بپوشاند که هرگز مردم مانند آن را ندیده باشند.»(2)
یکی از روشهای تربیت فرزندان، تشویق به قرائت قرآن است. پیامبر اکرم (ص) می فرماید: «فرزندانتان را بر سه ویژگی تربیت کنید: محبت پیامبرتان، محبت اهل بیت و قرآن.»(3)
برای این که فرزندتان با قرآن آشنا شود، این موارد را رعایت نمایید:
1- از شیوه همانند سازی استفاده کنید، یعنی در عمل به قرآن اهمیت قائل شوید و تلاوت قرآن را در برنامه خود قرار دهید و با آهنگ آن را بخوانید. اگر ممکن است از طریق رادیو قرآن، آهنگ دلنشین و جذاب قرآن را در منزل طنین اندازید تا گوش فرزندتان با آهنگ قرآن انس پیدا کند و فضای خانه از بوی عطر قرآن، معطر گردد.
2- نوارهای ترتیل و تکرار آیات قرآن و برنامه صبا را که به صورت سی دی ارائه است، تهیه نمایید.
3- ایشان را پس از رسیدن به سنین بالاتر به مراکز آموزش قرآن مانند دارالقرآن و دارالتحفیظ و غیره معرفی نمایید تا با روش صحیح و منطقی فرزندتان را تعلیم دهند.
4- در مراحل مختلف از تشویق دریغ نورزید.
اگر منظورتان از سرباز امام زمان شدن فرزندتان، طلبه و روحانی شدن است، باید بگوییم این موضوع بستگی به علاقه ایشان و شرایط دیگر دارد، ولی خواست و تمایل خانواده در این جهت بی تأثیر نیست. از طرفی تربیت اخلاقی و محیط مذهبی و رفاقت با دوستان مذهبی و انس با روحانیوت و آشنایی با مساجد و رفتن به نماز جماعت و جلسات قرائت قرآن تأثیر بسزایی دارد.
پینوشتها:
1. کنز العمال، ج 16، ص 417.
2. وسائل الشیعه، ج 4، ص 825.
3. کنز العمال، ج 16، ص 456.
منبع: موسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر علیه السلام
ادامه مطلب
[ چهارشنبه 4 آذر 1394 ] [ 12:21 AM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات
(0) ]
ادامه مطلب
طریق کسب معرفت به حضرت مهدی علیه السلام چیست؟
پاسخ :
برای کسب معرفت به امام زمان علیه السلام از راههای زیر می توان بهره برد که هر یک دیگری را کامل می کند:
الف. راه عقل:
اگر انسان کمی اندیشه کند درمی یابد برای رسیدن به سعادت و نیل به هدف از خلقت خود، نیاز به راهنمایی از طرف خداوند دارد. پس باید از طرف خداوند افرادی برای رساندن پیام خداوند(نبوت و رسالت) انتخاب شوند. از این رو، عقل در مییابد نیاز به وحی و بعثت انبیاء دارد.
انسان علاوه بر آن که نیاز به وحی و ابلاغ آن به وسیله انبیاء دارد همچنین به تعلیم و تبیین آن توسط آنها نیز نیازمند است، زیرا از یک طرف، وحی های الهی در بسیاری از موارد حالت کلی دارد و از طرف دیگر عقل بشر محدود بوده و توانایی درک درست و کامل وحیها را ندارد. بر این اساس، انسان نیازمند فرمایشات و توضیحات انبیاء می باشد.
گفتنی است انسان علاوه بر جسم، دارای روح است که شخصیت اصلی او را تشکیل می دهد. روح نیز همچون جسم دارای نیازمندی ها بوده و گرفتار آفت ها و بیماری ها می شود.
روح اگر بخواهد رشد و تعالی پیدا کند باید تحت تربیت قرار گرفته و تزکیه شود، نیازهای معنوی او تامین شود، آفت هایی که به آن دچار شده و یا ممکن است دچار شود شناسایی شده و با آن مبارزه شود. این مهم(رفع نیازها و مبارزه با آفت ها) فقط در سایه تربیت یک مربی پاک امکان دارد. از این رو خداوند تزکیه و طهارت نفوس را وظیفه انبیاء شمرده است و در قرآن می فرماید:
" لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ"(آل عمران،164).
با بعثت آخرین پیامبر و رسول خدا حضرت محمد صلّی الله علیه و آله پیام هایی که باید از طرف خداوند نازل می شد فرستاده شد و در اختیار انسان قرار گرفت که همان قرآن کریم بود. و تا زمانی که پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله در میان مردم بود به مقدار استعدادها و توانایی های مردم آن زمان دین را برایشان تبیین کرد و به تزکیه نفوس پرداخت. البته تبیین دین پیامبر بر اساس علوم الهی بود که پیامبر در اختیار داشت و به جهت داشتن عصمتی که داشت ارشاد و تزکیه مردم را انجام می داد.
عقل می گوید: بعد از رحلت پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله نیز باید فردی مانند او (عالم به علم الهی و معصوم از هر خطا) باشد تا وظیفه تبیین دین و تزکیه مردم را به عهده بگیرد. پس باید در هر زمان انسان عالم و معصومی همچون پیامبر باشد تا انسان به واسطه هدایت ها و ارشادات او راه کمال را بپیمایند. اما این که چنین فرد چه کسی می تواند باشد باید از پیامبر پرسید، زیرا ما توانایی شناخت انسان عالم معصوم را نداریم. پس راه نقل(استفاده از گفتار) را باید مورد بررسی قرار دهیم.
ب. راه نقل:
در احادیثی که از پیامبراکرم صلّی الله علیه و آله (و همچنین از پیشوایان معصوم) به ما رسیده است علاوه بر تاکید بر نیاز انسان به عالم معصوم، افرادی که بعد از پیامبر عهده دار خلافت و جانشینی پیامبر عهده دار خلافت و جانشینی پیامبر هستند معرفی شده اند، از جمله در حدیث معروف ثقلین پیامبراکرم صلّی الله علیه و آله فرمودند: من دو شیء گرانبها در میان شما می گذارم یکی کتاب خدا و دیگری اهل بیتم، اگر به این دو تمسک کنید(و از آنها پیروی کنید) هرگز گمراه نمی شوید، این دو هرگز از هم جدا نمی شوند تا در حوض(کوثر در قیامت) بر من وارد شوند.
طبق این حدیث باید همیشه یک نفر از اهل بیت علیهم السلام که عالم کامل و معصوم است در کنار قرآن باشد(چون قرآن دریای علم بوده و از هر خط دور است).
و در حدیث معروف دیگر پیامبراکرم صلّی الله علیه و آله فرمودند: خلفا و جانشینان من دوازده نفرند.
طبق این حدیث آن اهل بیت علیهم السلام که در کنار قرآن هستند دوازده نفر خواهند بود.
و در احادیث متعدد دیگر خداوند نام این دوازده نفر را ذکر کرده است. به عنوان نمونه، وقتی آیه " أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ" نازل شد، از پیامبر در مورد اولی الامر سؤال شد که که آنان چه کسانی هستند؟ پیامبراکرم صلّی الله علیه و آله آنان را معرفی کرد که اول آنها علی بن ابیطالب است و سپس نام باقی امامان را تا امام مهدی علیه السلام فرمود.
پس ما به کمک عقل و نقل فهمیدیم که امام زمان علیه السلام که در کنار قرآن قرار دارد و عالم به علم الهی و معصوم است همان امام مهدی علیه السلام است.
البته ما باید با تفکر بیشتر و با استفاده از روایات، ادعیه و زیارات معرفت خود را نسبت به امام و مقام او بیشتر و عمیق تر کنیم.
گفتنی است اگر انسان سعی کند ایمان را در خود تقویت کند و به وظایف دینی عمل کند، خداوند عنایت بیشتری به او کرده و او را در شناخت بهتر و کامل تر امام کمک می کند.
از راههای مختلف می توان فهمید که انسان چه مقدار از معرفت به امام را پیدا کرده است از جمله:
ـ چه مقدار به او محبت دارد و به یاد اوست؛
ـ در مقابل شبهات تا چه اندازه خود را می تواند حفظ کند و عقیده صحیح خود را از دست ندهد.
ـ به وظایف دینی چه مقدار توجه دارد و به آنها عمل می کند.
هر اندازه که محبت و یاد امام بیشتر باشد و توجه به وظایف دینی دقیق تر و کامل تر باشد و انسان در برابر شبهات مقاوم تر باشد به همان اندازه معرفت پیدا کرده است.
منبع: پرسمان
برای کسب معرفت به امام زمان علیه السلام از راههای زیر می توان بهره برد که هر یک دیگری را کامل می کند:
الف. راه عقل:
اگر انسان کمی اندیشه کند درمی یابد برای رسیدن به سعادت و نیل به هدف از خلقت خود، نیاز به راهنمایی از طرف خداوند دارد. پس باید از طرف خداوند افرادی برای رساندن پیام خداوند(نبوت و رسالت) انتخاب شوند. از این رو، عقل در مییابد نیاز به وحی و بعثت انبیاء دارد.
انسان علاوه بر آن که نیاز به وحی و ابلاغ آن به وسیله انبیاء دارد همچنین به تعلیم و تبیین آن توسط آنها نیز نیازمند است، زیرا از یک طرف، وحی های الهی در بسیاری از موارد حالت کلی دارد و از طرف دیگر عقل بشر محدود بوده و توانایی درک درست و کامل وحیها را ندارد. بر این اساس، انسان نیازمند فرمایشات و توضیحات انبیاء می باشد.
گفتنی است انسان علاوه بر جسم، دارای روح است که شخصیت اصلی او را تشکیل می دهد. روح نیز همچون جسم دارای نیازمندی ها بوده و گرفتار آفت ها و بیماری ها می شود.
روح اگر بخواهد رشد و تعالی پیدا کند باید تحت تربیت قرار گرفته و تزکیه شود، نیازهای معنوی او تامین شود، آفت هایی که به آن دچار شده و یا ممکن است دچار شود شناسایی شده و با آن مبارزه شود. این مهم(رفع نیازها و مبارزه با آفت ها) فقط در سایه تربیت یک مربی پاک امکان دارد. از این رو خداوند تزکیه و طهارت نفوس را وظیفه انبیاء شمرده است و در قرآن می فرماید:
" لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ"(آل عمران،164).
با بعثت آخرین پیامبر و رسول خدا حضرت محمد صلّی الله علیه و آله پیام هایی که باید از طرف خداوند نازل می شد فرستاده شد و در اختیار انسان قرار گرفت که همان قرآن کریم بود. و تا زمانی که پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله در میان مردم بود به مقدار استعدادها و توانایی های مردم آن زمان دین را برایشان تبیین کرد و به تزکیه نفوس پرداخت. البته تبیین دین پیامبر بر اساس علوم الهی بود که پیامبر در اختیار داشت و به جهت داشتن عصمتی که داشت ارشاد و تزکیه مردم را انجام می داد.
عقل می گوید: بعد از رحلت پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله نیز باید فردی مانند او (عالم به علم الهی و معصوم از هر خطا) باشد تا وظیفه تبیین دین و تزکیه مردم را به عهده بگیرد. پس باید در هر زمان انسان عالم و معصومی همچون پیامبر باشد تا انسان به واسطه هدایت ها و ارشادات او راه کمال را بپیمایند. اما این که چنین فرد چه کسی می تواند باشد باید از پیامبر پرسید، زیرا ما توانایی شناخت انسان عالم معصوم را نداریم. پس راه نقل(استفاده از گفتار) را باید مورد بررسی قرار دهیم.
ب. راه نقل:
در احادیثی که از پیامبراکرم صلّی الله علیه و آله (و همچنین از پیشوایان معصوم) به ما رسیده است علاوه بر تاکید بر نیاز انسان به عالم معصوم، افرادی که بعد از پیامبر عهده دار خلافت و جانشینی پیامبر عهده دار خلافت و جانشینی پیامبر هستند معرفی شده اند، از جمله در حدیث معروف ثقلین پیامبراکرم صلّی الله علیه و آله فرمودند: من دو شیء گرانبها در میان شما می گذارم یکی کتاب خدا و دیگری اهل بیتم، اگر به این دو تمسک کنید(و از آنها پیروی کنید) هرگز گمراه نمی شوید، این دو هرگز از هم جدا نمی شوند تا در حوض(کوثر در قیامت) بر من وارد شوند.
طبق این حدیث باید همیشه یک نفر از اهل بیت علیهم السلام که عالم کامل و معصوم است در کنار قرآن باشد(چون قرآن دریای علم بوده و از هر خط دور است).
و در حدیث معروف دیگر پیامبراکرم صلّی الله علیه و آله فرمودند: خلفا و جانشینان من دوازده نفرند.
طبق این حدیث آن اهل بیت علیهم السلام که در کنار قرآن هستند دوازده نفر خواهند بود.
و در احادیث متعدد دیگر خداوند نام این دوازده نفر را ذکر کرده است. به عنوان نمونه، وقتی آیه " أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ" نازل شد، از پیامبر در مورد اولی الامر سؤال شد که که آنان چه کسانی هستند؟ پیامبراکرم صلّی الله علیه و آله آنان را معرفی کرد که اول آنها علی بن ابیطالب است و سپس نام باقی امامان را تا امام مهدی علیه السلام فرمود.
پس ما به کمک عقل و نقل فهمیدیم که امام زمان علیه السلام که در کنار قرآن قرار دارد و عالم به علم الهی و معصوم است همان امام مهدی علیه السلام است.
البته ما باید با تفکر بیشتر و با استفاده از روایات، ادعیه و زیارات معرفت خود را نسبت به امام و مقام او بیشتر و عمیق تر کنیم.
گفتنی است اگر انسان سعی کند ایمان را در خود تقویت کند و به وظایف دینی عمل کند، خداوند عنایت بیشتری به او کرده و او را در شناخت بهتر و کامل تر امام کمک می کند.
از راههای مختلف می توان فهمید که انسان چه مقدار از معرفت به امام را پیدا کرده است از جمله:
ـ چه مقدار به او محبت دارد و به یاد اوست؛
ـ در مقابل شبهات تا چه اندازه خود را می تواند حفظ کند و عقیده صحیح خود را از دست ندهد.
ـ به وظایف دینی چه مقدار توجه دارد و به آنها عمل می کند.
هر اندازه که محبت و یاد امام بیشتر باشد و توجه به وظایف دینی دقیق تر و کامل تر باشد و انسان در برابر شبهات مقاوم تر باشد به همان اندازه معرفت پیدا کرده است.
منبع: پرسمان
ادامه مطلب
[ چهارشنبه 4 آذر 1394 ] [ 12:20 AM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات
(0) ]
ادامه مطلب
چرا اگر امام زمان علیه السلام را نشناسیم، به مرگ جاهلیت از دنیا رفتهایم؟
پاسخ :
اولاً: شکی نیست که معرفت، تأثیر بسزایی در عملکرد انسان دارد، و هرچه معرفت انسان به کسی یا عقیدهای بیشتر و راسختر باشد، تأثیر آن در ناحیۀ عمل بیشتر خواهد بود. به طور کلی انسان بدون معرفت نمی تواند در ناحیۀ عمل، حق مطلب را ادا کند. لذا علمای کلام از همین طریق و به ملاک لزوم شکر منعم قائل به وجوب معرفت خداوند شدهاند. امام زمان (عج) حجت خدا بر روی زمین است و مطابق نصوصات، اطاعت او واجب است، لذا باید به او در حد امکان معرفت حاصل کنیم، وگرنه با مرگ جاهلی از دنیا رفتهایم.
ثانیاً: ما وظیفه داریم امام زمان خود را بشناسیم تا دنبالهرو هر کسی نباشیم. چه کسی را الگوی خود قرار دهیم و دین را از چه کسی اخذ کنیم؟ آیا میتوان از هر کسی که متاعی از دین را عرضه کرد به سراغش رفته، او را الگو و امام خود قرار دهیم؟
باید در مرحلۀ اول خصوصیات امام را شناخته و مصداق آن را مشخص کنیم، آن گاه به دنبال ایشان رفته و آن حضرت را رهبر خود قرار دهیم. قطعاً باید چنین باشد وگرنه در هنگام مرگ، مرگی با جهالت خواهیم داشت.
منبع: پورتال جامع مهدویت
اولاً: شکی نیست که معرفت، تأثیر بسزایی در عملکرد انسان دارد، و هرچه معرفت انسان به کسی یا عقیدهای بیشتر و راسختر باشد، تأثیر آن در ناحیۀ عمل بیشتر خواهد بود. به طور کلی انسان بدون معرفت نمی تواند در ناحیۀ عمل، حق مطلب را ادا کند. لذا علمای کلام از همین طریق و به ملاک لزوم شکر منعم قائل به وجوب معرفت خداوند شدهاند. امام زمان (عج) حجت خدا بر روی زمین است و مطابق نصوصات، اطاعت او واجب است، لذا باید به او در حد امکان معرفت حاصل کنیم، وگرنه با مرگ جاهلی از دنیا رفتهایم.
ثانیاً: ما وظیفه داریم امام زمان خود را بشناسیم تا دنبالهرو هر کسی نباشیم. چه کسی را الگوی خود قرار دهیم و دین را از چه کسی اخذ کنیم؟ آیا میتوان از هر کسی که متاعی از دین را عرضه کرد به سراغش رفته، او را الگو و امام خود قرار دهیم؟
باید در مرحلۀ اول خصوصیات امام را شناخته و مصداق آن را مشخص کنیم، آن گاه به دنبال ایشان رفته و آن حضرت را رهبر خود قرار دهیم. قطعاً باید چنین باشد وگرنه در هنگام مرگ، مرگی با جهالت خواهیم داشت.
منبع: پورتال جامع مهدویت
ادامه مطلب
[ چهارشنبه 4 آذر 1394 ] [ 12:20 AM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات
(0) ]
ادامه مطلب
عوامل و آثار غفلت از حضور امام زمان (عج) چیست؟
پاسخ :
نخستین و مهم ترین وظیفه انسان، شناخت پروردگار و آفریننده خویش است و از نظر گاه روایات راه معرفت خدا و اوصاف او شناخت اولیای خدا و امامان معصوم ـ علیهم السلام ـ است، چون انها مظهر اسماء و صفات الهی و آینه جمال و جلال پروردگارند. معصومین (ع) انسان های کاملی اند که خداوند آنان را خلیفه و نماینده خود در زمین قرار داده و اراده کرده است که با آنان شناخته شود و از مسیر اطاعت آن ها، اطاعت شود و ثواب و عقاب را نیز بر مدار اعتقاد و اطاعت آنان قرار داده است. وقتی از امام حسین ـ علیه السلام ـ درباره معرفت خدا و چگونگی آن سوال شد، حضرت فرمود: معرفة اهل کل زمان امامهم الذی یجب علیهم طاعته» (1) «مراد از شناخت خدا شناخت اهل هر زمانی نسبت به امام خویشتن است، آن امامی که اطاعت او بر آنان واجب است».
بنابر این معرفت و آگاهی به امام زمان ـ علیه السلام ـ لازم است و غفلت از آن حضرت نیز موجب خروج از جاده صحیح زندگی و نرسیدن به سعادتی که خداوند برای انسان رقم زده و گمراهی و شقاوت می شود و این غفلت در اثر برخی عوامل ایجاد می شود که به قسمتی از آن عوامل می پردازیم:
1. هواپرستی
شیطان دشمن انسان است و کارش اغوا و گمراه سازی است اگر شیطان همنشین و رفیق انسان گردد یا بر او مسلط شود او را بر گناه و نافرمانی خدا و دوری از اولیا خدا تحریک می کند و سرانجام او را از راه حق و طریق انبیاء الهی و از صراط مستقیم که امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود: منظور راه و شناخت امام است (2) منحرف ساخته و انسان را دچار غفلت از خداوند و دوری از امام زمان ـ علیه السلام ـ می کند.
2. گناه و معصیت
نفس انسان به حسب طبیعت اصلیش دارای صفا و جلاء است که حقیقت را درک می کند، حق و باطل، تقوا و فجور را متمایز از هم می بیند چنانکه قرآن کریم می فرماید: فالهمها فجورها و تقواها(3) (خدا خوبی ها و بدی های نفس را به آن الهام نموده است» اما گناه تدریجا این طبیعت اولی را از بین می برد و نفس به گونه ای می شود که باطل و پلیدی را زیبا می بیند و اولیاء و ائمه ـ علیهم السلام ـ را حقیر و کم بها می انگارد، سرمایه داران و ثروت مندان و زور مداران را بزرگ می شمرد و در یک کلمه فسق و فجور را بر تقوا و فضیلت.
چنین کسی دارای انحراف دل است و این انحراف حاصل اعمال بد و گناه و معصیت است.
3. دنیا طلبی
دنیا پدیده ای است آفریده ی خداوند که برای استفاده و بهره وری انسان ها خلق شده است، تا انسان در سایه مواهب طبیعی آن مسیر تکامل را طی نماید. اما کوشش برای توسعه زندگی و افزایش ثروت تا جائی مطلوب است که عناوینی دیگر مثل راحت طلبی و تجمل پرستی، برتری طلبی و فزون خواهی صدق نکند اگر یکی از عناوین یاد شده بر آن منطبق شد یا انسان را از وصول به زندگی معنوی محروم ساخت قطعا ناپسند است و باعث غفلت انسان از خداوند و ولی خدا امام عصر ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ خواهد شد.
4. رواج مفاسد اخلاقی
غریزه جنسی نیروئی است سرکش و آتشی است سوزان که بطور نامرئی در درون همه به خصوص جوانان شعله می زند، این نیروی شگرف اگر در کانال صحیح و کادر قانون مورد بهره برداری قرار گیرد، نتیجه اش بقاء نسل، گرمی کانون خانواده، زندگی پر از صفا و محبت و خلاصه سعادت و نیک بختی است و اگر به طور مهار گسیخته و هوس های شیطانی در آید زندگی معنوی خود را از دست می دهد و دچار غفلت از خدا و اولیای خدا می گردد همانطور که امام علی ـ علیه السلام ـ می فرماید: ابتدای شهوت شادی است و پایان آن هلاکت و نابودی است. (4)
5. همنشینی با گناهکاران
دوستی و رفاقت با افراد شایسته یکی از عوامل بزرگ خوشبختی و سعادت و ... و همنشینی و رفاقت با اشخاص آلوده و ناپاک، یکی از علل سقوط و تیره روزی افراد به شمار می رود. امام ششم فرمود: پدرم در ضمن مواعظ خود به من فرمود: پسرم! هر کس با بدان بنشیند، از گزند آنان محفوظ نمی ماند و هر کس در اماکن نامناسب قدم بگذارد، بد نام می شود. (5)
6. نداشتن الگو و رهبر الهی
به تعبیر جامعه شناسان، انسان ها به دلایل مختلف عموما خود را در زمینه هایی با عده ای مقایسه و ارزیابی می کنند در این فرایند، انسان ارزش و استاندارد های افراد یا گروه های دیگر را به عنوان یک قالب مقایسه ای مرجع می گیرد. برای یک نظام اجتماعی پایدار وضعیت ایده آل آن است که گروهی که انسان به آن تعلق دارد گروه مرجع مثبت باشد و پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ نیز اهل بیت خود را به مثابه گروه مرجع به امت معرفی کرده است تا در زندگی فردی و اجتماعی دچار سردرگمی نشوند و به جای سعادت و کمال مسیر ضلالت و گمراهی را پیش نگیرند اما صد افسوس که دشمنان تلاش می کنند تا آن جا که ممکن است امت را از خاندان عصمت دور نگه دارند و دچار غفلت و گمراهی نمایند.
7. عدم بصیرت و رشد فکری
بصیرت و رشد فکری یکی از ویژگی های یاران خوب امامان معصوم ـ علیهم السلام ـ بوده تا با شناخت عمیق از حجت الهی و حق و باطل به امام بپیوندد و به سمت جبهه باطل نرود و سر در گم و گمراه و غافل نشود.
البته عوامل دیگری نیز باعث غفلت از حضور امام زمان ـ علیه السلام ـ هست که از حوصله مقاله ما خارج است .
آثار فردی و اجتماعی غفلت
الف: آثار فردی غفلت از امام زمان علیه السلام :
1. ناامیدی و یأس
نومیدی و یأس انسان را تدریجا به سوی فساد و همرنگی با محیط می کشاند و نمی تواند خود را به صورت یک اقلیت صالح در برابر اکثریت ناسالم حفظ کند و همرنگ جماعت نشدن را موجب رسوایی می داند.این یکی از اثار غفلت از اصلاح جامعه ومصلح الهی وقیام نجات بخش او می باشد. پس تنها چیزی که می تواند به انسان روح امید بدمد و نگذارد در محیط فاسد حل شود امید به مصلح جهانی است، هنگامی که روزنه امید برای او گشوده شود امید به تغییر وضع موجود، نقطه عطفی در زندگی او ایجاد می کند و چه بسا او را به توقف کردن در مسیر گناه و بازگشت به سوی پاکی و اصلاح دعوت می نماید.
2. احساس بیهودگی و پوچی
انسان منتظر باور قطعی دارد که تنها نظام اجتماعی عادلانه ای که به تمام خواسته های مشروع بشری پاسخ داده و منصفانه ترین قوانین را برای انسان ها آماده کرده است نظام حکومتی اسلام و قانون الهی قرآن است و زیباترین آن در عصر ظهور حضرت ولی عصر ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ تحقق خواهد یافت و این باعث نشاط زندگی می شود و زندگی را ارزشی کرده و انسان را از بیهودگی نجات می بخشد.بر خلاف افراد و گروه های که از چنین اینده ای درخشانی غافل اند ونتیجه ای ان جز احساس بیهودگی وپوچی در زندگی چیزی دیگری نخواهد بود.
3. عدم اصلاح خویش
آن کس که منتظر مصلح است، در اصلاح خود می کوشد تا برای جامعه ایمانی عنصری مفید، موثر و کارآمد باشد البته نکته مهم اینجا است که منتظر واقعی برای چنان برنامه مهمی هرگز نمی تواند نقش تماشاچی را داشته باشد باید حتما در صف اصلاح طلبان قرار گیرد.در قبال افراد و مجموعه های که غافل از این امر مهم وحیاتی هستند وبر اثر پندار باطل و توهم واهی گرفتار منجلاب وضعیت موجود گردیده واز اصلاح و خود سازی فردی واجتماعی دور می گردند (6). و آثار متعدد دیگر مانند:
حل شدن در فساد محیط، کوری دل، مردن قلب، قساوت قلب، ناآرامی روحی و زیانکاری و غیره ... که از حوصله بحث ما خارج است.
ب: آثار اجتماعی غفلت از امام زمان علیه السلام :
1. فساد جامعه
هنگامی که فساد فراگیر می شود و اکثریت یا جمع کثیری را به آلودگی می کشاند گاهی افراد پاک در بن بست سخت روانی قرار می گیرند بن بستی که از یأس در اصلاحات سرچشمه می گیرد و منجر به گسترش فساد وتباهی بیشتر می گردد. تنها چیزی که می تواند در انها روح امید بدمد و به مقاومت و خویشتن داری دعوت کند و نگذارد در محیط فاسد حل شوند امید به اصلاح نهایی و مصلح جهانی است.
2. همکاری با ستمگران و ظالمان
یکی از اثار سوء غفلت از امام زمان(عج)وبرنامه های نجات بخش ان بزرگوار گرفتار شدن در دام طاغوت وستم گران زمان می باشد.همان گونه که شناخت و اعتقاد به امام زمان ـ علیه السلام ـ مانع از همکاری شخص معتقد با ستمگران و ظالمان می شود و در برابر حکومت های فاسد تا حد توان پایداری می کند چون او منتظر امامی است که هرگز با ظلم و ستم سازش نکرده بلکه برای عدالت گستری قیام خواهد کرد.
3. دوری از مدینه فاضله
یکی از تبعات آشکار غفلت وبیگانگی از امام زمان وآرمان های جهان شمول وعدالت گستر ان حضرت محرومیت جهانیان از برکات مدینه فاضله مهدوی و گرفتار شدن مردم به شعارهای دو مکتب لیبرال دموکراسی غرب و کمونیسم شرق می باشند که سالیان متمادی بر افکار و اندیشه سیاسی جوامع بشری تأثیر گذاشته بودند ولی به مرور زمان یکی پس از دیگری ناکارآمدی خود را نشان دادند و نه تنها بشر را نجات نداده بلکه او را در گردابی از بحران های معرفتی و اخلاقی، روانی و تکنولوژی و غیره گرفتار کرده است. بشر امروزه با تجربه گذشته عطش یک طرح و نگاه جدید به جهان هستی دارد و چیزی نمی تواند او را سیراب کند مگر طرح (مدینه فاضله مهدوی) نظریه مهدویت یک نظریه جهانی است و این اندیشه نوین برای جهان و اداره آن برنامه و طرح بنیادین و کارساز دارد.
و سخن پایانی اینکه غفلت از وجود مقدس ولی عصر وحاکم الهی نتیجه و اثری ندارد جز:
1. مردن روح جهاد و شهادت در جامعه
2. افول غیرت دینی.
3. حاکمیت مستکبرین.
4. عدم امنیت و صلح جهانی.
5. سرکوب انقلاب ها.
6. قبول اسلام آمریکائی.
7. سرنگونی حکومت صالحان در جهان.
8. ظلم به مستضعفین.
پی نوشتها:
1. شیخ صدوق، علل الشرایع، ج1، ص 9، ح 1، چاپ اسلامیه.
2. تفسیر نور الثقلین، ج1، ص 20، نقل از نفسیر نمونه، ج1، ص 251، چاپخانه مدرسه امیر المومنین ـ علیه السلام ـ قم، 1367، آیت الله مکارم شیرازی.
3. سوره شمس آیه 8.
4. نهج البلاغه، حکمت 433، فیض الاسلام، چاپ اسلامیه، غرر الحکم شماره 6946.
5. خصال،شیخ صدوق، جلد اول، صفحه 80، چاپ اسلامیه، 1360.
6. حکومت جهانی مهدی ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ آیت الله مکارم، ص 105، چاپ علمیه، قم، 1375.
نخستین و مهم ترین وظیفه انسان، شناخت پروردگار و آفریننده خویش است و از نظر گاه روایات راه معرفت خدا و اوصاف او شناخت اولیای خدا و امامان معصوم ـ علیهم السلام ـ است، چون انها مظهر اسماء و صفات الهی و آینه جمال و جلال پروردگارند. معصومین (ع) انسان های کاملی اند که خداوند آنان را خلیفه و نماینده خود در زمین قرار داده و اراده کرده است که با آنان شناخته شود و از مسیر اطاعت آن ها، اطاعت شود و ثواب و عقاب را نیز بر مدار اعتقاد و اطاعت آنان قرار داده است. وقتی از امام حسین ـ علیه السلام ـ درباره معرفت خدا و چگونگی آن سوال شد، حضرت فرمود: معرفة اهل کل زمان امامهم الذی یجب علیهم طاعته» (1) «مراد از شناخت خدا شناخت اهل هر زمانی نسبت به امام خویشتن است، آن امامی که اطاعت او بر آنان واجب است».
بنابر این معرفت و آگاهی به امام زمان ـ علیه السلام ـ لازم است و غفلت از آن حضرت نیز موجب خروج از جاده صحیح زندگی و نرسیدن به سعادتی که خداوند برای انسان رقم زده و گمراهی و شقاوت می شود و این غفلت در اثر برخی عوامل ایجاد می شود که به قسمتی از آن عوامل می پردازیم:
1. هواپرستی
شیطان دشمن انسان است و کارش اغوا و گمراه سازی است اگر شیطان همنشین و رفیق انسان گردد یا بر او مسلط شود او را بر گناه و نافرمانی خدا و دوری از اولیا خدا تحریک می کند و سرانجام او را از راه حق و طریق انبیاء الهی و از صراط مستقیم که امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود: منظور راه و شناخت امام است (2) منحرف ساخته و انسان را دچار غفلت از خداوند و دوری از امام زمان ـ علیه السلام ـ می کند.
2. گناه و معصیت
نفس انسان به حسب طبیعت اصلیش دارای صفا و جلاء است که حقیقت را درک می کند، حق و باطل، تقوا و فجور را متمایز از هم می بیند چنانکه قرآن کریم می فرماید: فالهمها فجورها و تقواها(3) (خدا خوبی ها و بدی های نفس را به آن الهام نموده است» اما گناه تدریجا این طبیعت اولی را از بین می برد و نفس به گونه ای می شود که باطل و پلیدی را زیبا می بیند و اولیاء و ائمه ـ علیهم السلام ـ را حقیر و کم بها می انگارد، سرمایه داران و ثروت مندان و زور مداران را بزرگ می شمرد و در یک کلمه فسق و فجور را بر تقوا و فضیلت.
چنین کسی دارای انحراف دل است و این انحراف حاصل اعمال بد و گناه و معصیت است.
3. دنیا طلبی
دنیا پدیده ای است آفریده ی خداوند که برای استفاده و بهره وری انسان ها خلق شده است، تا انسان در سایه مواهب طبیعی آن مسیر تکامل را طی نماید. اما کوشش برای توسعه زندگی و افزایش ثروت تا جائی مطلوب است که عناوینی دیگر مثل راحت طلبی و تجمل پرستی، برتری طلبی و فزون خواهی صدق نکند اگر یکی از عناوین یاد شده بر آن منطبق شد یا انسان را از وصول به زندگی معنوی محروم ساخت قطعا ناپسند است و باعث غفلت انسان از خداوند و ولی خدا امام عصر ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ خواهد شد.
4. رواج مفاسد اخلاقی
غریزه جنسی نیروئی است سرکش و آتشی است سوزان که بطور نامرئی در درون همه به خصوص جوانان شعله می زند، این نیروی شگرف اگر در کانال صحیح و کادر قانون مورد بهره برداری قرار گیرد، نتیجه اش بقاء نسل، گرمی کانون خانواده، زندگی پر از صفا و محبت و خلاصه سعادت و نیک بختی است و اگر به طور مهار گسیخته و هوس های شیطانی در آید زندگی معنوی خود را از دست می دهد و دچار غفلت از خدا و اولیای خدا می گردد همانطور که امام علی ـ علیه السلام ـ می فرماید: ابتدای شهوت شادی است و پایان آن هلاکت و نابودی است. (4)
5. همنشینی با گناهکاران
دوستی و رفاقت با افراد شایسته یکی از عوامل بزرگ خوشبختی و سعادت و ... و همنشینی و رفاقت با اشخاص آلوده و ناپاک، یکی از علل سقوط و تیره روزی افراد به شمار می رود. امام ششم فرمود: پدرم در ضمن مواعظ خود به من فرمود: پسرم! هر کس با بدان بنشیند، از گزند آنان محفوظ نمی ماند و هر کس در اماکن نامناسب قدم بگذارد، بد نام می شود. (5)
6. نداشتن الگو و رهبر الهی
به تعبیر جامعه شناسان، انسان ها به دلایل مختلف عموما خود را در زمینه هایی با عده ای مقایسه و ارزیابی می کنند در این فرایند، انسان ارزش و استاندارد های افراد یا گروه های دیگر را به عنوان یک قالب مقایسه ای مرجع می گیرد. برای یک نظام اجتماعی پایدار وضعیت ایده آل آن است که گروهی که انسان به آن تعلق دارد گروه مرجع مثبت باشد و پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ نیز اهل بیت خود را به مثابه گروه مرجع به امت معرفی کرده است تا در زندگی فردی و اجتماعی دچار سردرگمی نشوند و به جای سعادت و کمال مسیر ضلالت و گمراهی را پیش نگیرند اما صد افسوس که دشمنان تلاش می کنند تا آن جا که ممکن است امت را از خاندان عصمت دور نگه دارند و دچار غفلت و گمراهی نمایند.
7. عدم بصیرت و رشد فکری
بصیرت و رشد فکری یکی از ویژگی های یاران خوب امامان معصوم ـ علیهم السلام ـ بوده تا با شناخت عمیق از حجت الهی و حق و باطل به امام بپیوندد و به سمت جبهه باطل نرود و سر در گم و گمراه و غافل نشود.
البته عوامل دیگری نیز باعث غفلت از حضور امام زمان ـ علیه السلام ـ هست که از حوصله مقاله ما خارج است .
آثار فردی و اجتماعی غفلت
الف: آثار فردی غفلت از امام زمان علیه السلام :
1. ناامیدی و یأس
نومیدی و یأس انسان را تدریجا به سوی فساد و همرنگی با محیط می کشاند و نمی تواند خود را به صورت یک اقلیت صالح در برابر اکثریت ناسالم حفظ کند و همرنگ جماعت نشدن را موجب رسوایی می داند.این یکی از اثار غفلت از اصلاح جامعه ومصلح الهی وقیام نجات بخش او می باشد. پس تنها چیزی که می تواند به انسان روح امید بدمد و نگذارد در محیط فاسد حل شود امید به مصلح جهانی است، هنگامی که روزنه امید برای او گشوده شود امید به تغییر وضع موجود، نقطه عطفی در زندگی او ایجاد می کند و چه بسا او را به توقف کردن در مسیر گناه و بازگشت به سوی پاکی و اصلاح دعوت می نماید.
2. احساس بیهودگی و پوچی
انسان منتظر باور قطعی دارد که تنها نظام اجتماعی عادلانه ای که به تمام خواسته های مشروع بشری پاسخ داده و منصفانه ترین قوانین را برای انسان ها آماده کرده است نظام حکومتی اسلام و قانون الهی قرآن است و زیباترین آن در عصر ظهور حضرت ولی عصر ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ تحقق خواهد یافت و این باعث نشاط زندگی می شود و زندگی را ارزشی کرده و انسان را از بیهودگی نجات می بخشد.بر خلاف افراد و گروه های که از چنین اینده ای درخشانی غافل اند ونتیجه ای ان جز احساس بیهودگی وپوچی در زندگی چیزی دیگری نخواهد بود.
3. عدم اصلاح خویش
آن کس که منتظر مصلح است، در اصلاح خود می کوشد تا برای جامعه ایمانی عنصری مفید، موثر و کارآمد باشد البته نکته مهم اینجا است که منتظر واقعی برای چنان برنامه مهمی هرگز نمی تواند نقش تماشاچی را داشته باشد باید حتما در صف اصلاح طلبان قرار گیرد.در قبال افراد و مجموعه های که غافل از این امر مهم وحیاتی هستند وبر اثر پندار باطل و توهم واهی گرفتار منجلاب وضعیت موجود گردیده واز اصلاح و خود سازی فردی واجتماعی دور می گردند (6). و آثار متعدد دیگر مانند:
حل شدن در فساد محیط، کوری دل، مردن قلب، قساوت قلب، ناآرامی روحی و زیانکاری و غیره ... که از حوصله بحث ما خارج است.
ب: آثار اجتماعی غفلت از امام زمان علیه السلام :
1. فساد جامعه
هنگامی که فساد فراگیر می شود و اکثریت یا جمع کثیری را به آلودگی می کشاند گاهی افراد پاک در بن بست سخت روانی قرار می گیرند بن بستی که از یأس در اصلاحات سرچشمه می گیرد و منجر به گسترش فساد وتباهی بیشتر می گردد. تنها چیزی که می تواند در انها روح امید بدمد و به مقاومت و خویشتن داری دعوت کند و نگذارد در محیط فاسد حل شوند امید به اصلاح نهایی و مصلح جهانی است.
2. همکاری با ستمگران و ظالمان
یکی از اثار سوء غفلت از امام زمان(عج)وبرنامه های نجات بخش ان بزرگوار گرفتار شدن در دام طاغوت وستم گران زمان می باشد.همان گونه که شناخت و اعتقاد به امام زمان ـ علیه السلام ـ مانع از همکاری شخص معتقد با ستمگران و ظالمان می شود و در برابر حکومت های فاسد تا حد توان پایداری می کند چون او منتظر امامی است که هرگز با ظلم و ستم سازش نکرده بلکه برای عدالت گستری قیام خواهد کرد.
3. دوری از مدینه فاضله
یکی از تبعات آشکار غفلت وبیگانگی از امام زمان وآرمان های جهان شمول وعدالت گستر ان حضرت محرومیت جهانیان از برکات مدینه فاضله مهدوی و گرفتار شدن مردم به شعارهای دو مکتب لیبرال دموکراسی غرب و کمونیسم شرق می باشند که سالیان متمادی بر افکار و اندیشه سیاسی جوامع بشری تأثیر گذاشته بودند ولی به مرور زمان یکی پس از دیگری ناکارآمدی خود را نشان دادند و نه تنها بشر را نجات نداده بلکه او را در گردابی از بحران های معرفتی و اخلاقی، روانی و تکنولوژی و غیره گرفتار کرده است. بشر امروزه با تجربه گذشته عطش یک طرح و نگاه جدید به جهان هستی دارد و چیزی نمی تواند او را سیراب کند مگر طرح (مدینه فاضله مهدوی) نظریه مهدویت یک نظریه جهانی است و این اندیشه نوین برای جهان و اداره آن برنامه و طرح بنیادین و کارساز دارد.
و سخن پایانی اینکه غفلت از وجود مقدس ولی عصر وحاکم الهی نتیجه و اثری ندارد جز:
1. مردن روح جهاد و شهادت در جامعه
2. افول غیرت دینی.
3. حاکمیت مستکبرین.
4. عدم امنیت و صلح جهانی.
5. سرکوب انقلاب ها.
6. قبول اسلام آمریکائی.
7. سرنگونی حکومت صالحان در جهان.
8. ظلم به مستضعفین.
پی نوشتها:
1. شیخ صدوق، علل الشرایع، ج1، ص 9، ح 1، چاپ اسلامیه.
2. تفسیر نور الثقلین، ج1، ص 20، نقل از نفسیر نمونه، ج1، ص 251، چاپخانه مدرسه امیر المومنین ـ علیه السلام ـ قم، 1367، آیت الله مکارم شیرازی.
3. سوره شمس آیه 8.
4. نهج البلاغه، حکمت 433، فیض الاسلام، چاپ اسلامیه، غرر الحکم شماره 6946.
5. خصال،شیخ صدوق، جلد اول، صفحه 80، چاپ اسلامیه، 1360.
6. حکومت جهانی مهدی ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ آیت الله مکارم، ص 105، چاپ علمیه، قم، 1375.
ادامه مطلب
[ چهارشنبه 4 آذر 1394 ] [ 12:19 AM ] [ خادم مهدی عج ]