اگر در روز جمعه نتوانستیم غسل جمعه بکنیم آیا ما می توانیم در ایام هفته به آن نیت غسل بکنیم ؟
،
پاسخ :
غسل روز جمعه خیلی تاکید شده و ثواب دارد . پیامبر به علی فرمود : اگر قرار شد که خرج خودت را بدهی و آب بخری ، غسل جمعه ات را ترک نکن . فرموده اند که اگر کسی در روز جمعه موفق نشد که غسل کند ،می تواند در روز شنبه قضای آنرا بجا بیاورد .
غسل روز جمعه خیلی تاکید شده و ثواب دارد . پیامبر به علی فرمود : اگر قرار شد که خرج خودت را بدهی و آب بخری ، غسل جمعه ات را ترک نکن . فرموده اند که اگر کسی در روز جمعه موفق نشد که غسل کند ،می تواند در روز شنبه قضای آنرا بجا بیاورد .
ادامه مطلب
[ چهارشنبه 22 دی 1395 ] [ 6:09 PM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات
(0) ]
ادامه مطلب
آیا اگر کسی غسل جنابت و حیض بر او واجب باشد می تواند قرآن بخواند ؟
پاسخ :
محرمات شخص جنوب و خانمی که عذرشرعی دارد مشترک است . یعنی نمی تواند جایی از بدن را به خط های قرآن برساند ، در مسجد توقف نکند و ... تلاوت قرآن در این ایام کراهت دارد . یعنی ثواب آن کمتر است نه اینکه ثواب ندارد . پس ایشان می توانند قرآن بخوانند ولی سوره هایی که سجده ی واجب دارد ( نجم ، علق ، فصلت و سجده ) را نباید بخوانند و بعضی فرموده اند که آیاتی که سجده دارد خوانده نشود.
محرمات شخص جنوب و خانمی که عذرشرعی دارد مشترک است . یعنی نمی تواند جایی از بدن را به خط های قرآن برساند ، در مسجد توقف نکند و ... تلاوت قرآن در این ایام کراهت دارد . یعنی ثواب آن کمتر است نه اینکه ثواب ندارد . پس ایشان می توانند قرآن بخوانند ولی سوره هایی که سجده ی واجب دارد ( نجم ، علق ، فصلت و سجده ) را نباید بخوانند و بعضی فرموده اند که آیاتی که سجده دارد خوانده نشود.
ادامه مطلب
[ چهارشنبه 22 دی 1395 ] [ 6:08 PM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات
(0) ]
ادامه مطلب
اگر غسلی بر گردن من باشد و یادم برود و نماز بخوانم و روزه بگیرم ، آیا باید نمازها را قضا کنم ؟
پاسخ :
اگر غسلی بر گردن شما بوده و انجام نداده اید ، باید نمازها را قضا کنید ولی روزه های تان درست است .
اگر غسلی بر گردن شما بوده و انجام نداده اید ، باید نمازها را قضا کنید ولی روزه های تان درست است .
ادامه مطلب
[ چهارشنبه 22 دی 1395 ] [ 6:08 PM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات
(0) ]
ادامه مطلب
غسل ما فی الذمه چیست ؟
پاسخ :
مافی الذمه یعنی آنچه بر عهده است . اگر کسی می داند که تکلیف و وظیفه ای دارد ولی نوع آنرا نمی داند مثلا فردی نمی داند که نماز ادا است یا قضا یا نوع غسل را نمی داند ، بنابراین یک غسل مافی اذمه می کند یعنی هر چه برگردن من است .
مافی الذمه یعنی آنچه بر عهده است . اگر کسی می داند که تکلیف و وظیفه ای دارد ولی نوع آنرا نمی داند مثلا فردی نمی داند که نماز ادا است یا قضا یا نوع غسل را نمی داند ، بنابراین یک غسل مافی اذمه می کند یعنی هر چه برگردن من است .
ادامه مطلب
[ چهارشنبه 22 دی 1395 ] [ 6:08 PM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات
(0) ]
ادامه مطلب
اگر بعد از غسل کردن چیزی زیر ناخن باشد ، آیا غسل صحیح است ؟
پاسخ :
اگر ناخن ها بیش از متعارف بلند نباشد غسل صحیح است . اگر بعد از غسل فهمید که چرکی زیر ناخن است و ناخن بیش از حد متعارف بلند باشد باید آنرا برطرف کند و آنجا را بشوید و غسل را ادامه بدهد .
اگر ناخن ها بیش از متعارف بلند نباشد غسل صحیح است . اگر بعد از غسل فهمید که چرکی زیر ناخن است و ناخن بیش از حد متعارف بلند باشد باید آنرا برطرف کند و آنجا را بشوید و غسل را ادامه بدهد .
ادامه مطلب
[ چهارشنبه 22 دی 1395 ] [ 6:07 PM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات
(0) ]
ادامه مطلب
اگر بعد از غسل متوجه شدیم که دو نقطه از کف پای مان رنگی است آیا باید از ابتدا غسل را انجام بدهیم ؟
پاسخ :
در غسل موالات شرط نیست یعنی نباید حتما پشت سر هم باشد . اگر کسی سر و گردن را شسته و آب قطع شد و بعد از یک ساعت باید بقیه غسل را انجام بدهد . اگر بعد از غسل فرد متوجه شد که مانعی در بدن بوده که آب به آنجا نرسیده است ، باید مانع را برطرف کند و اگر سمت راست باشد به نیت غسل همان جا را می شوید و بعد ناحیه ی چپ را بدن را می شوید . اگر در طرف چپ باشد نمازش باطل است زیرا غسلش باطل بوده است . مانع را برطرف می کند و همان جا را می شوید و دیگر لازم نیست که دوش بگیرید و غسل را از سر بگیرد .
در غسل موالات شرط نیست یعنی نباید حتما پشت سر هم باشد . اگر کسی سر و گردن را شسته و آب قطع شد و بعد از یک ساعت باید بقیه غسل را انجام بدهد . اگر بعد از غسل فرد متوجه شد که مانعی در بدن بوده که آب به آنجا نرسیده است ، باید مانع را برطرف کند و اگر سمت راست باشد به نیت غسل همان جا را می شوید و بعد ناحیه ی چپ را بدن را می شوید . اگر در طرف چپ باشد نمازش باطل است زیرا غسلش باطل بوده است . مانع را برطرف می کند و همان جا را می شوید و دیگر لازم نیست که دوش بگیرید و غسل را از سر بگیرد .
ادامه مطلب
[ چهارشنبه 22 دی 1395 ] [ 6:02 PM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات
(0) ]
ادامه مطلب
نخستین سفیر امام مهدی (عج) پس از ظهور آن حضرت کیست؟
پاسخ :
امام جعفر صادق علیه السلام میفرمایند:
«هنگام ظهور حضرت مهدی علیه السلام، جوانی از سوی آن حضرت به عنوان سفیر انتخاب میشود و از جانب ایشان به سوی مکه میرود تا پیام امام را به اهل مکه برساند و آنها را به پیروی از حکومت حق فراخواند، -در برخی روایات، از او با عنوان «نفس زکیه» و «سید حسنی» یاد شده است- وی خود را به مکه میرساند و پیام آن حضرت را به مردم ابلاغ میکند، اما حکمرانان مکه او را میان رکن و مقام به شهادت میرسانند، این جوان سلحشور، نخستین سفیر حضرت حجت و اولین شهید در راه تحقق حکومت جهانی امام زمان(عج) است.»(1)
پینوشت:
1. ارشاد، مفید، ج 2، ص 368
امام جعفر صادق علیه السلام میفرمایند:
«هنگام ظهور حضرت مهدی علیه السلام، جوانی از سوی آن حضرت به عنوان سفیر انتخاب میشود و از جانب ایشان به سوی مکه میرود تا پیام امام را به اهل مکه برساند و آنها را به پیروی از حکومت حق فراخواند، -در برخی روایات، از او با عنوان «نفس زکیه» و «سید حسنی» یاد شده است- وی خود را به مکه میرساند و پیام آن حضرت را به مردم ابلاغ میکند، اما حکمرانان مکه او را میان رکن و مقام به شهادت میرسانند، این جوان سلحشور، نخستین سفیر حضرت حجت و اولین شهید در راه تحقق حکومت جهانی امام زمان(عج) است.»(1)
پینوشت:
1. ارشاد، مفید، ج 2، ص 368
ادامه مطلب
[ سه شنبه 21 دی 1395 ] [ 10:11 PM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات
(0) ]
ادامه مطلب
در نهج البلاغه، چه ویژگیهایی برای یاران امام زمان (عج) بیان شده است؟
پاسخ :
نهج البلاغه آینهای است كه سیمای پر فروغ قائم آل محمّد علیهم السلام در آن گرچه اندک، ولی زیبا، پرجاذبه، نویدبخش، دلانگیز و تحرّکآفرین تجلّی كرده و همچون جام بلورینی است كه زمزم سخنان علوی درباره فرزندش مهدی موعود علیه السلام در آن ریخته شده است.
یكی از مسائلی كه در نهج البلاغه درباره حضرت مهدی علیه السلام آمده مسئله یاران و كارگزاران دولت كریمه آن حضرت است. امیرمۆمنان علیه السلام از كارگزاران دولت حضرت مهدی علیه السلام چنین یاد میكند:
«ثُمَّ لیشخذنَّ فیها قومٌ شخَذَ القینَ النّصلَ، تجلّی بالتنزیل ابصارهم، و یرمی بالتفسیر فی مسامعهم و یغبقون كأسَ الحكمةِ بعدالصبوحِ؛(1) سپس گروهی برای در هم كوبیدن فتنهها آماده میگردند، و چون شمشیرها صیقل میخورند، دیدههایشان با قرآن روشنایی میگیرند و در گوشهایشان تفسیر قرآن طنین افكنده و در صبحگاهان و شامگاهان جامهای حكمت سرمیكشند.»
ابن ابی الحدید در ذیل این فراز نورانی كلام حضرت علی علیه السلام آورده است:
وصف این گروه آن است كه پرده از جان آنان برداشته شده، معارف الهی در دلهایشان ایجاد میشود و درک اسرار باطنی قرآن به آنان الهام میگردد و جام حكمت را در هر صبح و شام سرمیكشند و بدین سان، معارف ربّانی و اسرار الهی همواره بر قلب آنان افاضه میگردند و آنان كسانیاند كه بین پارسایی و شجاعت و حكمت جمع نموده و سزاوارند كه یاور ولی الهی باشند كه قرار است بیایند.(2)
اما در تحلیل این كلام امیرمۆمنان علیه السلام به طور خلاصه باید گفت: حضرت به دو ویژگی مهم یاران مهدی موعود علیه السلام اشاره نموده است:
الف. ویژگیهای فرهنگی
چون حضرت مهدی علیه السلام برای اجرای عدالت و اصلاح بشر در تمام شئون وجودی آن قیام میكند، لازم است كارگزاران دولت كریمه او بدین وصف، كه نقش اساسی در پیشبرد اهداف الهی حضرت دارد، مجهّز باشند؛ زیرا اگر درک معرفت و حكمت نداشته باشند چگونه میتوانند مسئولیتی بر عهده بگیرند كه علم و معرفت در آن اساس كار است؛ چرا كه اصلاح و هدایت بر آگاهی و شناخت استوار است و چون در دوران ظهور حضرت مهدی علیه السلام اصلاح امور در تمام ابعاد فردی، خانوادگی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و مانند آن در سایه احیا و ظهور حقیقت اسلام و معارف زلال قرآن كریم تأمین میشود، پس مجریان این برنامه بزرگ جهانی نیز باید از از بالاترین معرفت و آگاهی نسبت به رهآورد وحی و حقایق قرآنی برخوردار بوده، جام معرفت و زمزم توحید را عاشقانه سركشیده، مهذّب و خودساخته باشند تا بتوانند به اصلاح دیگران اقدام كنند؛ چنان كه حضرت امیرمۆمنان علیه السلام در روایت دیگری در تبیین سیمای توحیدی و معنوی یاران حضرت مهدی علیه السلام میفرماید:
«ویحاً للطالقانِ، فاِنَّ للّه ـ عزّوجل ـ بها كنوزاً لیست من ذهب ولكن بها رجالٌ مۆمنونَ عَرفوا اللّهَ حقَّ معرفتِه و هم انصار المهدی فی آخرِالزمان؛(3) خداوند در سرزمین طالقان گنجینههایی دارد كه از طلا و نقره نیستند، بلكه مردان مۆمناند كه خدا را خوب میشناسند و آنها یاران مهدی در آخرالزمان هستند.»
در این حدیث نیز بر معنویت یاران مهدی موعود علیه السلام و معرفت و توحید آنان تأكید شده و بزرگترین صفت شاخص آنان را ایمان و معرفت حق دانسته است. پس معلوم میشود كسانی كه میخواهند جزو یاران او محسوب شوند (چه توفیق درک حضور پیدا كنند و چه در عصر غیبت آن حضرت در جهت اهداف او حركت نمایند) اولین قدم و اساسیترین كارشان باید تحصیل معرفت و حكمت و تهذیب و خودسازی باشد، وگرنه بسیارند كسانی كه ادعای پیروی و شاگردی حضرت مهدی علیه السلام دارند، اما لكه ننگی هستند بر دامان او! چه بسا گفتار و كردارشان باعث دلسردی مردم از معنویت و اهداف آن حضرت شود.
ب. ویژگی نظامی
نكته دیگر، كه در كلام امیرمۆمنان علیه السلام در نهج البلاغه در وصف یاران حضرت مهدی علیه السلام مورد اشاره قرار گرفته، آن است كه یاران آن حضرت برای درهم كوبیدن فتنهها و اصلاح در تمام ابعاد زندگی بشر همچون شمشیر صیقل زده با صلابت، قدرت و پرحرارت و كوبنده وارد صحنه كارزار میشوند؛ چون سنّت الهی بر آن است كه كارها از راه عادی و مجرای معمولی و طبیعی انجام گیرند، گرچه معجزه و كرامت و دعا لازم و مۆثرند و در جای خود اعمال میشوند، اما قرار نیست همه كارها از طریق غیرطبیعی انجام شوند. بدین روی در روایات، بر قدرت شمشیر حضرت مهدی علیه السلام اصرار شده و بزرگان اهل معرفت نیز از شمشیر حضرت مهدی علیه السلام زیاد سخن گفتهاند.(4)
این مسئله حكایت از آن دارد كه اجرای عدالت و اصلاح جامعه بشری در زمان ظهور حضرت مهدی علیه السلام، نیازمند قدرت و توان برتر و بالاتری است و حضرت با یاران پرصلابت و پرتلاش وارد صحنه اصلاح و هدایت بشر میشود.
بدین روی، در روایتی از حضرت امیرمۆمنان علیه السلام رسیده كه یاران حضرت مهدی علیه السلام همه جوان و پرطراوت هستند:
«اصحابُ المهدی شبابٌ ولا كهلَ فیهم؛(5) یاران مهدی همه جوان هستند و پیرمردی در میان آنان نیست.»
در روایتی دیگر آمده است:
«یک رزمنده از یاران حضرت مهدی علیه السلام برابر چهل نفر قدرت دارد و قلب هر كدام از آنها از كوه آهن سختتر است و هرگاه در برابر كوه آهن قرار گیرند، آن را متلاشی میكنند.»(6)
از این گونه روایات، كه تعدادشان نیز فراوان است، به خوبی معلوم میشود كه یاران حضرت مهدی علیه السلام به سلاح علمی و عملی فوقالعاده مجهّزند و با حكمت و معرفت و علم و درایت كامل، به اصلاح امور و تعدیل شئون زندگی بشر میپردازند. بدین روی، در یک جمله میتوان گفت: یاران حضرت مهدی علیه السلام كسانیاند كه خود صالح هستند و به اصلاح دیگران قیام میكنند و از این راه، جامعه صالح جهانی پدید آمده و وعده الهی(7) كه حكومت و وراثت زمین را از آن صالحان دانسته است، به تحقق خواهد پیوست.
پینوشتها:
1ـ نهج البلاغه، خطبه 150.
2ـ ابن ابى الحدید، شرح نهج البلاغه، ج 9 و 10، ص 129.
3ـ محمد بن یوسف شافعى، البیان فى اخبار صاحب الزمان، باب 5، ص 15.
4ـ محمد بن على محى الدین بن عربى، فتوحات مكیّه، بیروت، دارصادر، ج 3، باب 366، ص 336.
5ـ لطف الله صافى گلپایگانى، منتخب الاثر، قم، مۆسسه حضرت معصومه علیها السلام، فصل 8 باب 1، ص 612.
6ـ همان، باب 2، ص 613.
7ـ سوره انبیاء، آیه 105.
نهج البلاغه آینهای است كه سیمای پر فروغ قائم آل محمّد علیهم السلام در آن گرچه اندک، ولی زیبا، پرجاذبه، نویدبخش، دلانگیز و تحرّکآفرین تجلّی كرده و همچون جام بلورینی است كه زمزم سخنان علوی درباره فرزندش مهدی موعود علیه السلام در آن ریخته شده است.
یكی از مسائلی كه در نهج البلاغه درباره حضرت مهدی علیه السلام آمده مسئله یاران و كارگزاران دولت كریمه آن حضرت است. امیرمۆمنان علیه السلام از كارگزاران دولت حضرت مهدی علیه السلام چنین یاد میكند:
«ثُمَّ لیشخذنَّ فیها قومٌ شخَذَ القینَ النّصلَ، تجلّی بالتنزیل ابصارهم، و یرمی بالتفسیر فی مسامعهم و یغبقون كأسَ الحكمةِ بعدالصبوحِ؛(1) سپس گروهی برای در هم كوبیدن فتنهها آماده میگردند، و چون شمشیرها صیقل میخورند، دیدههایشان با قرآن روشنایی میگیرند و در گوشهایشان تفسیر قرآن طنین افكنده و در صبحگاهان و شامگاهان جامهای حكمت سرمیكشند.»
ابن ابی الحدید در ذیل این فراز نورانی كلام حضرت علی علیه السلام آورده است:
وصف این گروه آن است كه پرده از جان آنان برداشته شده، معارف الهی در دلهایشان ایجاد میشود و درک اسرار باطنی قرآن به آنان الهام میگردد و جام حكمت را در هر صبح و شام سرمیكشند و بدین سان، معارف ربّانی و اسرار الهی همواره بر قلب آنان افاضه میگردند و آنان كسانیاند كه بین پارسایی و شجاعت و حكمت جمع نموده و سزاوارند كه یاور ولی الهی باشند كه قرار است بیایند.(2)
اما در تحلیل این كلام امیرمۆمنان علیه السلام به طور خلاصه باید گفت: حضرت به دو ویژگی مهم یاران مهدی موعود علیه السلام اشاره نموده است:
الف. ویژگیهای فرهنگی
چون حضرت مهدی علیه السلام برای اجرای عدالت و اصلاح بشر در تمام شئون وجودی آن قیام میكند، لازم است كارگزاران دولت كریمه او بدین وصف، كه نقش اساسی در پیشبرد اهداف الهی حضرت دارد، مجهّز باشند؛ زیرا اگر درک معرفت و حكمت نداشته باشند چگونه میتوانند مسئولیتی بر عهده بگیرند كه علم و معرفت در آن اساس كار است؛ چرا كه اصلاح و هدایت بر آگاهی و شناخت استوار است و چون در دوران ظهور حضرت مهدی علیه السلام اصلاح امور در تمام ابعاد فردی، خانوادگی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و مانند آن در سایه احیا و ظهور حقیقت اسلام و معارف زلال قرآن كریم تأمین میشود، پس مجریان این برنامه بزرگ جهانی نیز باید از از بالاترین معرفت و آگاهی نسبت به رهآورد وحی و حقایق قرآنی برخوردار بوده، جام معرفت و زمزم توحید را عاشقانه سركشیده، مهذّب و خودساخته باشند تا بتوانند به اصلاح دیگران اقدام كنند؛ چنان كه حضرت امیرمۆمنان علیه السلام در روایت دیگری در تبیین سیمای توحیدی و معنوی یاران حضرت مهدی علیه السلام میفرماید:
«ویحاً للطالقانِ، فاِنَّ للّه ـ عزّوجل ـ بها كنوزاً لیست من ذهب ولكن بها رجالٌ مۆمنونَ عَرفوا اللّهَ حقَّ معرفتِه و هم انصار المهدی فی آخرِالزمان؛(3) خداوند در سرزمین طالقان گنجینههایی دارد كه از طلا و نقره نیستند، بلكه مردان مۆمناند كه خدا را خوب میشناسند و آنها یاران مهدی در آخرالزمان هستند.»
در این حدیث نیز بر معنویت یاران مهدی موعود علیه السلام و معرفت و توحید آنان تأكید شده و بزرگترین صفت شاخص آنان را ایمان و معرفت حق دانسته است. پس معلوم میشود كسانی كه میخواهند جزو یاران او محسوب شوند (چه توفیق درک حضور پیدا كنند و چه در عصر غیبت آن حضرت در جهت اهداف او حركت نمایند) اولین قدم و اساسیترین كارشان باید تحصیل معرفت و حكمت و تهذیب و خودسازی باشد، وگرنه بسیارند كسانی كه ادعای پیروی و شاگردی حضرت مهدی علیه السلام دارند، اما لكه ننگی هستند بر دامان او! چه بسا گفتار و كردارشان باعث دلسردی مردم از معنویت و اهداف آن حضرت شود.
ب. ویژگی نظامی
نكته دیگر، كه در كلام امیرمۆمنان علیه السلام در نهج البلاغه در وصف یاران حضرت مهدی علیه السلام مورد اشاره قرار گرفته، آن است كه یاران آن حضرت برای درهم كوبیدن فتنهها و اصلاح در تمام ابعاد زندگی بشر همچون شمشیر صیقل زده با صلابت، قدرت و پرحرارت و كوبنده وارد صحنه كارزار میشوند؛ چون سنّت الهی بر آن است كه كارها از راه عادی و مجرای معمولی و طبیعی انجام گیرند، گرچه معجزه و كرامت و دعا لازم و مۆثرند و در جای خود اعمال میشوند، اما قرار نیست همه كارها از طریق غیرطبیعی انجام شوند. بدین روی در روایات، بر قدرت شمشیر حضرت مهدی علیه السلام اصرار شده و بزرگان اهل معرفت نیز از شمشیر حضرت مهدی علیه السلام زیاد سخن گفتهاند.(4)
این مسئله حكایت از آن دارد كه اجرای عدالت و اصلاح جامعه بشری در زمان ظهور حضرت مهدی علیه السلام، نیازمند قدرت و توان برتر و بالاتری است و حضرت با یاران پرصلابت و پرتلاش وارد صحنه اصلاح و هدایت بشر میشود.
بدین روی، در روایتی از حضرت امیرمۆمنان علیه السلام رسیده كه یاران حضرت مهدی علیه السلام همه جوان و پرطراوت هستند:
«اصحابُ المهدی شبابٌ ولا كهلَ فیهم؛(5) یاران مهدی همه جوان هستند و پیرمردی در میان آنان نیست.»
در روایتی دیگر آمده است:
«یک رزمنده از یاران حضرت مهدی علیه السلام برابر چهل نفر قدرت دارد و قلب هر كدام از آنها از كوه آهن سختتر است و هرگاه در برابر كوه آهن قرار گیرند، آن را متلاشی میكنند.»(6)
از این گونه روایات، كه تعدادشان نیز فراوان است، به خوبی معلوم میشود كه یاران حضرت مهدی علیه السلام به سلاح علمی و عملی فوقالعاده مجهّزند و با حكمت و معرفت و علم و درایت كامل، به اصلاح امور و تعدیل شئون زندگی بشر میپردازند. بدین روی، در یک جمله میتوان گفت: یاران حضرت مهدی علیه السلام كسانیاند كه خود صالح هستند و به اصلاح دیگران قیام میكنند و از این راه، جامعه صالح جهانی پدید آمده و وعده الهی(7) كه حكومت و وراثت زمین را از آن صالحان دانسته است، به تحقق خواهد پیوست.
پینوشتها:
1ـ نهج البلاغه، خطبه 150.
2ـ ابن ابى الحدید، شرح نهج البلاغه، ج 9 و 10، ص 129.
3ـ محمد بن یوسف شافعى، البیان فى اخبار صاحب الزمان، باب 5، ص 15.
4ـ محمد بن على محى الدین بن عربى، فتوحات مكیّه، بیروت، دارصادر، ج 3، باب 366، ص 336.
5ـ لطف الله صافى گلپایگانى، منتخب الاثر، قم، مۆسسه حضرت معصومه علیها السلام، فصل 8 باب 1، ص 612.
6ـ همان، باب 2، ص 613.
7ـ سوره انبیاء، آیه 105.
ادامه مطلب
[ سه شنبه 21 دی 1395 ] [ 10:11 PM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات
(0) ]
ادامه مطلب
آیا یک منتظر واقعی می تواند معتقد به چهارشنبه سوری باشد؟
پاسخ :
شرح پرسش:
آیا چهارشنبه سوری یا به قول برخی چهارشنبه سوزی خرافه و بدعت است؟ آیا اسلام با تفریح مخالف است؟ آیا یک منتظر واقعی می تواند معتقد به چهارشنبه سوری باشد؟
پاسخ:
تعریف بدعت:
بدعت طریقه ای ساختگی در دین است که با طریقه و احکام دینی مشابهت دارد و هدف از در پیش گرفتن آن، مبالغه در تعبّد در برابر خداوند عزّوجل است.[1]
تعریف خرافه:
به عقیده های پوچ و داستان های دروغ و سخنان بیهوده و باطل که به طور کلی خلاف عقل و برهان باشد.[2]
تاریخچه سنت چهار شنبه آخر سال:
یکی از مراسم باستانی مربوط به جشن نوروز، آتش افروزی های شب چهار شنبه آخر سال است که از دیر زمان بر جای مانده است. در روزگار باستان آتش، مظهر فروغ ایزدی و از این رو مقدس ترین و نخستین عنصر از عناصر چهارگانه طبیعت بود و در گاه شماری آریایی در روزها و ماه های سال، گرامی داشته می شد و جشن های ویژه داشت مانند آذرجشن، آبان جشن یا جشن سده.
آیین بپاداشتن چهارشنبه آخر سال تقریبا در میان تمام مردم ایران مشترک است. غیر از آتش افروزی که تمام نقاط این مرز و بوم مشترک است، آیین های دیگری در این شب بر پا داشته می شود. از قبیل کوزه شکستن و آجیل مشکل گشا و فال گوش وگره گشایی و فال گرفتن با کوزه... .
در مورد افروختن آتش در چهار شنبه آخر سال روایت های مختلف ذکر شده است. از جمله این که چون شب چهارشنبه آخر سال به نحوست در احادیث یاد شده و آتش که نماینده فروغ یزدان و پاک کننده هر پلیدی است، از این جهت آتش می افروزند که تمام نحوست و پلیدیها را از بین ببرد.[3]
سند دیگری وجو دارد به این که در این روز سیاوش کشته شده است. سرگذشت زندگی سیاوش سرگذشت عبرت انگیز و آموزنده ای است که شرح تفصیلی آن در شاهنامه فردوسی نقل شده است.
آموزنده ترین قسمت این جریان تاریخی گذشتن سیاوش از خرمن آتش به منظور برائت از اتهام و اثبات بی گناهی بوده است. آثار و علائم اندکی که از جریان تاریخی فوق بر جای مانده، نشان می دهند که سیاوش در پایان سال 1013 پیش از میلاد که برابر با روز چهارشنبه بوده به دستور افراسیاب کشته شد و یک روز پس از کشته شدن سیاوش فرزند وی کی خسرو در روز پنج شنبه، یکم فروردین سال 1012 پیش از میلاد در توران متولد شد و چون در آیین زرتشتی مراسم سوگواری در رسای مردگان جایز نیست، پارسیان زرتشتی در آخرین شب چهارشنبه پایان سال از آتش می گذشتند تا خاطره سیاوش به منظور دفاع از عفت و پاکدامنی، جاودان باقی بماند.[4]
تحلیلی نو در باره چهارشنبه سوری:
با توجه به این که الآن در کشور ما هیچ کس چهارشنبه سوری را به عنوان آیین دینی بر پا نمی کند، پس نمی توان آن را بدعت نامید. ولی بدعت نبودن مجوز انجام دادن این کار لغو نیست. با توجه به این که آتش افروزی و پرتاب ترقّه و عبور از روی آتش و گفتن این جمله که «زردی من از تو و سرخی تو از من» فقط با استناد این که گذشتگان انجام می دادند، هیچ گونه مبنای عقلانی و شرعی ندارد و کاری بیهوده، باطل و خرافه است.حتی ممکن است کسی به عنوان یک ورزش و یا تفریح بخواهد چنین کند، خوب چرا فقط در این روزهای آخر سال به فکر بازی و تفریح می افتند و آیا روزهای دیگر را نمی توان به عنوان روز تفریح به حساب آورد؟
مطلب دیگر این که باید دید شادی در اسلام چه تعریفی دارد. آیا تفریحی که نتیجه آن سوختن و کور شدن باشد و یا این که در اثر صدای وحشت ناک ترقه، زن باردار سقط جنین کند و یا به اموال عمومی و خصوصی مردم آسیب برسد و یا باعث راه بندان و.... شود تفریح است؟ آیا آزردن همنوع تفریح است؟ کدام عقل سلیم و آیین درست آن را تایید می کند؟
نکته مهم این که انقلاب ما، انقلاب فرهنگی است. اگر نیاکان ما به اشتباه از روی آتش می پریدند، آیا باید فرزندان انقلابی و مومن آنها که در اوج دانش و اندیشه اند و منتظر ظهور مصلح جهانی اند، باز هم به راه اشتباه پیشینانان بروند؟
بیایید درست فکر کنیم و درست عمل کنیم.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1ـ جشن نوروز و چهارشنبه سوری و سیزده بدر، مجموعه دوازده متن سخنرانی، انتشارات وزارت فرهنگ و هنر.
2ـ جشن ها و آیین های ایرانی، ترجمه محمود رضا افتخار زاده، انتشارات مدبّر.
پی نوشت ها:
1. صابری، حسین، اعتصام، سلفیه، بدعت یا مذهب، ص167؛ انتشارات آستان قدس رضوی، ج1، ص30.
2. فرهنگ فارسی عمید، ج1، ص843، انتشارات عمید، فرهنگ فارسی خرد، ص269، انتشارات خرد، مصاحبه ای درباره ای خرافه و نیرنگ، ص26، انتشارات موسسه مطبوعاتی فراهانی.
3. تاریخچه راجع به عید نوروز، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی(رحمت الله علیه)، ص1.
4. جشن های آتش، هاشم رضی، انتشارات بهجت، ص95 و 96.
منبع: اندیشه قم
شرح پرسش:
آیا چهارشنبه سوری یا به قول برخی چهارشنبه سوزی خرافه و بدعت است؟ آیا اسلام با تفریح مخالف است؟ آیا یک منتظر واقعی می تواند معتقد به چهارشنبه سوری باشد؟
پاسخ:
تعریف بدعت:
بدعت طریقه ای ساختگی در دین است که با طریقه و احکام دینی مشابهت دارد و هدف از در پیش گرفتن آن، مبالغه در تعبّد در برابر خداوند عزّوجل است.[1]
تعریف خرافه:
به عقیده های پوچ و داستان های دروغ و سخنان بیهوده و باطل که به طور کلی خلاف عقل و برهان باشد.[2]
تاریخچه سنت چهار شنبه آخر سال:
یکی از مراسم باستانی مربوط به جشن نوروز، آتش افروزی های شب چهار شنبه آخر سال است که از دیر زمان بر جای مانده است. در روزگار باستان آتش، مظهر فروغ ایزدی و از این رو مقدس ترین و نخستین عنصر از عناصر چهارگانه طبیعت بود و در گاه شماری آریایی در روزها و ماه های سال، گرامی داشته می شد و جشن های ویژه داشت مانند آذرجشن، آبان جشن یا جشن سده.
آیین بپاداشتن چهارشنبه آخر سال تقریبا در میان تمام مردم ایران مشترک است. غیر از آتش افروزی که تمام نقاط این مرز و بوم مشترک است، آیین های دیگری در این شب بر پا داشته می شود. از قبیل کوزه شکستن و آجیل مشکل گشا و فال گوش وگره گشایی و فال گرفتن با کوزه... .
در مورد افروختن آتش در چهار شنبه آخر سال روایت های مختلف ذکر شده است. از جمله این که چون شب چهارشنبه آخر سال به نحوست در احادیث یاد شده و آتش که نماینده فروغ یزدان و پاک کننده هر پلیدی است، از این جهت آتش می افروزند که تمام نحوست و پلیدیها را از بین ببرد.[3]
سند دیگری وجو دارد به این که در این روز سیاوش کشته شده است. سرگذشت زندگی سیاوش سرگذشت عبرت انگیز و آموزنده ای است که شرح تفصیلی آن در شاهنامه فردوسی نقل شده است.
آموزنده ترین قسمت این جریان تاریخی گذشتن سیاوش از خرمن آتش به منظور برائت از اتهام و اثبات بی گناهی بوده است. آثار و علائم اندکی که از جریان تاریخی فوق بر جای مانده، نشان می دهند که سیاوش در پایان سال 1013 پیش از میلاد که برابر با روز چهارشنبه بوده به دستور افراسیاب کشته شد و یک روز پس از کشته شدن سیاوش فرزند وی کی خسرو در روز پنج شنبه، یکم فروردین سال 1012 پیش از میلاد در توران متولد شد و چون در آیین زرتشتی مراسم سوگواری در رسای مردگان جایز نیست، پارسیان زرتشتی در آخرین شب چهارشنبه پایان سال از آتش می گذشتند تا خاطره سیاوش به منظور دفاع از عفت و پاکدامنی، جاودان باقی بماند.[4]
تحلیلی نو در باره چهارشنبه سوری:
با توجه به این که الآن در کشور ما هیچ کس چهارشنبه سوری را به عنوان آیین دینی بر پا نمی کند، پس نمی توان آن را بدعت نامید. ولی بدعت نبودن مجوز انجام دادن این کار لغو نیست. با توجه به این که آتش افروزی و پرتاب ترقّه و عبور از روی آتش و گفتن این جمله که «زردی من از تو و سرخی تو از من» فقط با استناد این که گذشتگان انجام می دادند، هیچ گونه مبنای عقلانی و شرعی ندارد و کاری بیهوده، باطل و خرافه است.حتی ممکن است کسی به عنوان یک ورزش و یا تفریح بخواهد چنین کند، خوب چرا فقط در این روزهای آخر سال به فکر بازی و تفریح می افتند و آیا روزهای دیگر را نمی توان به عنوان روز تفریح به حساب آورد؟
مطلب دیگر این که باید دید شادی در اسلام چه تعریفی دارد. آیا تفریحی که نتیجه آن سوختن و کور شدن باشد و یا این که در اثر صدای وحشت ناک ترقه، زن باردار سقط جنین کند و یا به اموال عمومی و خصوصی مردم آسیب برسد و یا باعث راه بندان و.... شود تفریح است؟ آیا آزردن همنوع تفریح است؟ کدام عقل سلیم و آیین درست آن را تایید می کند؟
نکته مهم این که انقلاب ما، انقلاب فرهنگی است. اگر نیاکان ما به اشتباه از روی آتش می پریدند، آیا باید فرزندان انقلابی و مومن آنها که در اوج دانش و اندیشه اند و منتظر ظهور مصلح جهانی اند، باز هم به راه اشتباه پیشینانان بروند؟
بیایید درست فکر کنیم و درست عمل کنیم.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1ـ جشن نوروز و چهارشنبه سوری و سیزده بدر، مجموعه دوازده متن سخنرانی، انتشارات وزارت فرهنگ و هنر.
2ـ جشن ها و آیین های ایرانی، ترجمه محمود رضا افتخار زاده، انتشارات مدبّر.
پی نوشت ها:
1. صابری، حسین، اعتصام، سلفیه، بدعت یا مذهب، ص167؛ انتشارات آستان قدس رضوی، ج1، ص30.
2. فرهنگ فارسی عمید، ج1، ص843، انتشارات عمید، فرهنگ فارسی خرد، ص269، انتشارات خرد، مصاحبه ای درباره ای خرافه و نیرنگ، ص26، انتشارات موسسه مطبوعاتی فراهانی.
3. تاریخچه راجع به عید نوروز، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی(رحمت الله علیه)، ص1.
4. جشن های آتش، هاشم رضی، انتشارات بهجت، ص95 و 96.
منبع: اندیشه قم
ادامه مطلب
[ سه شنبه 21 دی 1395 ] [ 10:10 PM ] [ خادم مهدی عج ]
[ نظرات
(0) ]
ادامه مطلب
چرا ما باید برای سلامتی امام زمان علیه السلام دعا کنیم؟
پاسخ :
شرح پرسش:
از آنجایی که امام زمان علیه السلام تحت حمایت و مراقبت مستقیم خدا هستند، چگونه دعای ما برای ایشان سودمند است در حالی که امام زمان علیه السلام توسط خدا حتما در سلامت کامل تا ظهورشان مراقبت می شوند؟
پاسخ:
با توجه به بعضی از روایات، امام زمان علیه السلام مانند انسان های دیگر زندگی طبیعی داشته و در میان مردم رفت و آمد دارد و ممکن است مانند پیامبران الهی و دیگر امامان معصوم علیهم السلام به بیماری یا مشکلات دیگر دچار شوند. بنابراین دعا و صدقه و صلوات برای سلامتی حضرت مهدی علیه السلام بی تاثیر نیست و محفوظ ماندن ایشان توسط خداوند که در آیات آمده عموما به معنای حفظ جان ایشان است. امام زمان علیه السلام مانند ما بدنی طبیعی و معمولی دارند و ممکن است در اثر سرما و گرما و دیگر عوامل دچار بیماری شوند و ما برای جلوگیری از آنها دعا می کنیم و صدقه می دهیم وپیشوایان معصوم ما در دعاها و مناجات خود برای حفظ و سلامتی امام عصر علیه السلام دعا کرده و به ما یاد داده اند که چگونه برای او دعا کنیم. به عنوان نمونه امام رضا علیه السلام پیوسته به دعا کردن برای امام زمان علیه السلام با این دعا امر می کردند:
«اللهم ادفع عن ولیک...و اعذه من شرجمیع ما خلقت و عن یمینه و عن شماله و من فوقه و من تحته بحفظک الذی لا یضیع من حفظته به ؛ خداوندا هر گونه بلا را از ساحت ولی خود دور گردان...و او را در پناه خود از شر تمام آنچه آفریده و ایجاد و انشا و صورت گری فرموده ای، محفوظ بدار و او را از پیش رو و پشت سر و راست وچپ و بلایای آسمانی و زمینی محفوظ بدار : حفظ کردنی که هر کس را آن طور محفوظ گردانی از بین نرود...»(مصباح المتهجد، ص409).
امام حسن عسکری علیه السلام نیز در قنوت نمازهایشان این گونه دعا می فرمودند:
«...فاجعله اللهم فی امن مما نشفق علیه منه ورد عنه من سهام المکائد مایوجهه اهل الشنان الیه ؛ خداوندا ! او (امام زمان) را در پناهگاهی قرار داده تا از شر متجاوزان در امان باشد.خدایا! او را از چیزهایی در امان بدار که بر ایش می ترسیم و تیر های نیرنگ را که کینه بدخواهانش به سوی او پرتاب می کنند بر طرف ساز». (مصباح المتهجد)
بنابراین با توجه به کلمات گهربار معصومین علیهم السلام دعا برای سلامتی و حفظ وجود مبارک امام عصر علیه السلام صحیح و بایسته می باشد.
البته خداوند متعال، خلیفه و ولی خود را از هر گونه آسیب ها و آفات حفظ و حمایت می فرماید؛ ولی ما نیز وظیفه داریم برای سلامتی آن حضرت بکوشیم و بدین وسیله اظهار عشق و ارادت خود را ابراز نماییم. با تمام وجود او را بر خود مقدم بداریم و از این راه رضایت و نظر لطف او را نسبت به خود جلب نماییم.
بر این اساس دعا و صدقه و...پیش از آن که برای امام عصر علیه السلام فایده و اثر داشته باشد، برای شخص دعا کننده تاثیر دارد. اگر کسی برای حجت الهی کاری انجام دهد و او را برخود مقدم بدارد او این اعمال را می بیند و پاسخ در خوری می دهد (مثل دعا برای سلامتی آن شخص...)
به طور کلی دعا برای امام زمان علیه السلام از هر حیث آثار و برکات فراوانی دارد از جمله:
1- نشانگر علاقه و محبت مسلمانان به ایشان است. اگر چه دوستی تمام ائمه معصومین علیهم السلام بخشی از ایمان و شرط قبولی اعمال است، در عین حال دعا کردن در حق امام زمان علیه السلام موجب ازدیاد محبت آن حضرت در دل و در نتیجه موجب تقویت ایمان می گردد.
2- اظهار تجدید عهد و پیمان با آن حضرت است و محتوای پیمان با آن حضرت را دین داری و شریعت محوری و تصمیم قلبی بر اطاعت امر امام علیه السلام و یاری رساندن او با نثار جان و مال تشکیل می دهد.
تجدید بیعت با حضرت مهدی علیه السلام کاری است که بعد از هر نماز از فرایض پنجگانه، یا در هر روز و یا در هر جمعه انجام می شود و مستحب است هر روز بعد از نماز صبح دعاهایی که مربوط به وجود مبارک امام عصر علیه السلام است خوانده شود.
دعای شریف «اللهم بلغ مولای صاحب الزمان صلوات الله علیه عن جمیع المۆمنین...» و نیز «دعای عهد» (مفاتیح الجنان، ص891 و 892) شاهدی برای این سخن است.
3- سبب زنده نگه داشتن یاد امام غایب در دل منتظران می گردد. یاد امام زمان علیه السلام توجه به ارزش های دین و اصول اخلاقی را در دلها جوانه می زند و برعکس غفلت از یاد و خاطره امام زمان علیه السلام، یکی از دلایل عمده پژمردگی و سستی ارزش های الهی وانسانی در جوامع مسلمان است.
4- کسی که سلامتی امام زمانش برایش مهم است، مسلما آزردن آن حضرت برایش سخت است در نتیجه دعا برای سلامتی آن حضرت، انسان را بر انجام کارهایی وامی دارد که موجب خشنودی آن حضرت و در نتیجه سبب رسیدن به مقام رضوان الهی می گردد.
5- دعا بسیار موثر است و موجب فرج آن حضرت و نیز فرج و گشایش در زندگی مومنان می شود.
6- موجب قرب الهی است. امام مهدی علیه السلام در خصوص زیارت آل یس می فرمایند:
«هرگاه خواستید به وسیله ما به خداوند و به ما توجه کنید این زیارت را که از جانب خداوند انشاء شده است، بخوانید» (مفاتیح الجنان، ص 863).
این زیارت که از جهات مختلف، محتوایی عمیق دارد بسیار مورد تأکید و سفارش قرار گرفته است. از جمله سلام هایی که در این زیارت ادا می شود، از ابتدا تا انتها، دعای برای سلامتی و تندرستی و بهروزی امام زمان علیه السلام است. «السلام علیک یا خلیفه الله و ناصر حقه... السلام علیک حین تصبح و تمسی، السلام علیک فی الیل اذا یغشی و النهار اذا تجلی ... السلام علیک بجوامع السلام...؛ سلام بر تو ای جانشین خدا و یاری کننده حق... درود و سلام بر تو هنگامی که بامداد و شام کنی، درود و تهیت الهی بر تو در شب که همه جا را فراگیرد و در روز، در وقتی که نور دهد (یعنی سلام بر تو در هر صبح و شام)...، درود بر تو درودی همه جانبه...».
برای مطالعه بیشنر در این زمینه: ر.ک:
1. مهدویت (پیش از ظهور )، مولف: رحیم کارگر.
2. مکیال المکارم، مولف: آیت الله سید محمد تقی موسوی.
شرح پرسش:
از آنجایی که امام زمان علیه السلام تحت حمایت و مراقبت مستقیم خدا هستند، چگونه دعای ما برای ایشان سودمند است در حالی که امام زمان علیه السلام توسط خدا حتما در سلامت کامل تا ظهورشان مراقبت می شوند؟
پاسخ:
با توجه به بعضی از روایات، امام زمان علیه السلام مانند انسان های دیگر زندگی طبیعی داشته و در میان مردم رفت و آمد دارد و ممکن است مانند پیامبران الهی و دیگر امامان معصوم علیهم السلام به بیماری یا مشکلات دیگر دچار شوند. بنابراین دعا و صدقه و صلوات برای سلامتی حضرت مهدی علیه السلام بی تاثیر نیست و محفوظ ماندن ایشان توسط خداوند که در آیات آمده عموما به معنای حفظ جان ایشان است. امام زمان علیه السلام مانند ما بدنی طبیعی و معمولی دارند و ممکن است در اثر سرما و گرما و دیگر عوامل دچار بیماری شوند و ما برای جلوگیری از آنها دعا می کنیم و صدقه می دهیم وپیشوایان معصوم ما در دعاها و مناجات خود برای حفظ و سلامتی امام عصر علیه السلام دعا کرده و به ما یاد داده اند که چگونه برای او دعا کنیم. به عنوان نمونه امام رضا علیه السلام پیوسته به دعا کردن برای امام زمان علیه السلام با این دعا امر می کردند:
«اللهم ادفع عن ولیک...و اعذه من شرجمیع ما خلقت و عن یمینه و عن شماله و من فوقه و من تحته بحفظک الذی لا یضیع من حفظته به ؛ خداوندا هر گونه بلا را از ساحت ولی خود دور گردان...و او را در پناه خود از شر تمام آنچه آفریده و ایجاد و انشا و صورت گری فرموده ای، محفوظ بدار و او را از پیش رو و پشت سر و راست وچپ و بلایای آسمانی و زمینی محفوظ بدار : حفظ کردنی که هر کس را آن طور محفوظ گردانی از بین نرود...»(مصباح المتهجد، ص409).
امام حسن عسکری علیه السلام نیز در قنوت نمازهایشان این گونه دعا می فرمودند:
«...فاجعله اللهم فی امن مما نشفق علیه منه ورد عنه من سهام المکائد مایوجهه اهل الشنان الیه ؛ خداوندا ! او (امام زمان) را در پناهگاهی قرار داده تا از شر متجاوزان در امان باشد.خدایا! او را از چیزهایی در امان بدار که بر ایش می ترسیم و تیر های نیرنگ را که کینه بدخواهانش به سوی او پرتاب می کنند بر طرف ساز». (مصباح المتهجد)
بنابراین با توجه به کلمات گهربار معصومین علیهم السلام دعا برای سلامتی و حفظ وجود مبارک امام عصر علیه السلام صحیح و بایسته می باشد.
البته خداوند متعال، خلیفه و ولی خود را از هر گونه آسیب ها و آفات حفظ و حمایت می فرماید؛ ولی ما نیز وظیفه داریم برای سلامتی آن حضرت بکوشیم و بدین وسیله اظهار عشق و ارادت خود را ابراز نماییم. با تمام وجود او را بر خود مقدم بداریم و از این راه رضایت و نظر لطف او را نسبت به خود جلب نماییم.
بر این اساس دعا و صدقه و...پیش از آن که برای امام عصر علیه السلام فایده و اثر داشته باشد، برای شخص دعا کننده تاثیر دارد. اگر کسی برای حجت الهی کاری انجام دهد و او را برخود مقدم بدارد او این اعمال را می بیند و پاسخ در خوری می دهد (مثل دعا برای سلامتی آن شخص...)
به طور کلی دعا برای امام زمان علیه السلام از هر حیث آثار و برکات فراوانی دارد از جمله:
1- نشانگر علاقه و محبت مسلمانان به ایشان است. اگر چه دوستی تمام ائمه معصومین علیهم السلام بخشی از ایمان و شرط قبولی اعمال است، در عین حال دعا کردن در حق امام زمان علیه السلام موجب ازدیاد محبت آن حضرت در دل و در نتیجه موجب تقویت ایمان می گردد.
2- اظهار تجدید عهد و پیمان با آن حضرت است و محتوای پیمان با آن حضرت را دین داری و شریعت محوری و تصمیم قلبی بر اطاعت امر امام علیه السلام و یاری رساندن او با نثار جان و مال تشکیل می دهد.
تجدید بیعت با حضرت مهدی علیه السلام کاری است که بعد از هر نماز از فرایض پنجگانه، یا در هر روز و یا در هر جمعه انجام می شود و مستحب است هر روز بعد از نماز صبح دعاهایی که مربوط به وجود مبارک امام عصر علیه السلام است خوانده شود.
دعای شریف «اللهم بلغ مولای صاحب الزمان صلوات الله علیه عن جمیع المۆمنین...» و نیز «دعای عهد» (مفاتیح الجنان، ص891 و 892) شاهدی برای این سخن است.
3- سبب زنده نگه داشتن یاد امام غایب در دل منتظران می گردد. یاد امام زمان علیه السلام توجه به ارزش های دین و اصول اخلاقی را در دلها جوانه می زند و برعکس غفلت از یاد و خاطره امام زمان علیه السلام، یکی از دلایل عمده پژمردگی و سستی ارزش های الهی وانسانی در جوامع مسلمان است.
4- کسی که سلامتی امام زمانش برایش مهم است، مسلما آزردن آن حضرت برایش سخت است در نتیجه دعا برای سلامتی آن حضرت، انسان را بر انجام کارهایی وامی دارد که موجب خشنودی آن حضرت و در نتیجه سبب رسیدن به مقام رضوان الهی می گردد.
5- دعا بسیار موثر است و موجب فرج آن حضرت و نیز فرج و گشایش در زندگی مومنان می شود.
6- موجب قرب الهی است. امام مهدی علیه السلام در خصوص زیارت آل یس می فرمایند:
«هرگاه خواستید به وسیله ما به خداوند و به ما توجه کنید این زیارت را که از جانب خداوند انشاء شده است، بخوانید» (مفاتیح الجنان، ص 863).
این زیارت که از جهات مختلف، محتوایی عمیق دارد بسیار مورد تأکید و سفارش قرار گرفته است. از جمله سلام هایی که در این زیارت ادا می شود، از ابتدا تا انتها، دعای برای سلامتی و تندرستی و بهروزی امام زمان علیه السلام است. «السلام علیک یا خلیفه الله و ناصر حقه... السلام علیک حین تصبح و تمسی، السلام علیک فی الیل اذا یغشی و النهار اذا تجلی ... السلام علیک بجوامع السلام...؛ سلام بر تو ای جانشین خدا و یاری کننده حق... درود و سلام بر تو هنگامی که بامداد و شام کنی، درود و تهیت الهی بر تو در شب که همه جا را فراگیرد و در روز، در وقتی که نور دهد (یعنی سلام بر تو در هر صبح و شام)...، درود بر تو درودی همه جانبه...».
برای مطالعه بیشنر در این زمینه: ر.ک:
1. مهدویت (پیش از ظهور )، مولف: رحیم کارگر.
2. مکیال المکارم، مولف: آیت الله سید محمد تقی موسوی.
ادامه مطلب