بَقيَّة الله
بَقيَّة الله
با آن که همه ائمه : « بقيّه الله » هستند ، امّا اين لقب درباره حضرت رضا (ع) و نيز امام زمان (ع) تصريح شده است.
از حضرت نجمهخاتون مادر امام رضا (ع) نقل شده که فرمود :
وقتي نوزادم به دنيا آمد، دو دستش را بر زمين نهاده و سرش را به سوي آسمان بلند کرد و چيزي گفت. پس آنگاه پدرش موسي بن جعفر (ع) بر من وارد شده و فرمود : اي نجمه ! اين کرامت الهي که به تو مرحمت شده بر تو مبارک باد. سپس در گوش راست او اذان و در گوش چپش اقامه گفت و او را به من بازگردانده و فرمودند :
« خُذيهِ فإنَّهُ بقيّةُ الله تعالي في أرْضِهِ » .
او را بگير که او بقيّه الله در زمين است.
درباره امام زمان (ع) هم روايت شده که هنگام قيام، بانگ برميآورند که :
« أنَا بَقيَّةُ الله في أرْضِهِ » .
ادامه مطلب
غیرت بمیرد از تنهایی یار
سلام
روایت دیدار من با تو
روایت، تشنگی و کوزه پرآب در دست است
که عزم راسخ میخواهد !
و برای توباید مرد بود
که برای من چیزی جزء حسرت و اندوه از فراق خود نیست
درد بی یاریی و یار نبودن خجلت زده ام میکند
غیرت بمیرد از درد تنهایی یار !
که مرد نباشد برای یک قیام!
-----------------------------------------------------------------------
امام رضا عليهالسلام از اجداد بزرگوارشان نقل ميکنند
که امام حسين عليهالسلام فرمودند: روزي به خدمت جدم رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم رسيدم، ابي بن کعب نيز آنجا بود.
پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم در پاسخ به سؤالات او، ضمن معرفي ائمه عليهمالسلام،
حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه را اينگونه معرفي فرمودند:
«خداوند - تبارک و تعالي - در صلب امام حسن عسکري عليهالسلام نطفهاي با برکت و پاک و پاکيزه قرار داده است... او امامي... هدايتگر و هدايت شده است. به عدل حکم ميکند و به عدالت امر ميکند...».
پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم درباره تعداد و اسامي اصحاب حضرت مهدي عليهالسلام فرمودند:
«خداوند تبارک و تعالي از دورترين شهرها به تعداد اهل بدر - يعني سيصد و سيزده نفر - براي او سپاه گرد ميآورد، آن حضرت نوشتهاي در دست دارد که لاک و مهر شده و در آن تعداد اسامي اصحاب ايشان و نيز نسب و شهرهاي آنها، خلق و خوي، وضع ظاهري، چهره و قيافه، و نيز کنيه آنها ثبت شده است...».
سپس رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرمودند:
يا أبي،
طوبي لمن لقيه،
خوشا به سعادت کسي که مهدي عليهالسلام را ملاقات کند.
طوبي لمن أحبه،
خوشا به حال کسي که مهدي عليهالسلام را دوست بدارد.
طوبي لمن قال به،
خوشا به سعادت کسي که معتقد به امامت مهدي عليهالسلام باشد.
پس از آن بشاراتي را در رابطه با اصحاب امام زمان عليهالسلام بيان فرمودند:
ينجيهم الله به من الهلکة و بالاقرار بالله و برسوله و بجميع الأئمة.
خداي تبارک و تعالي آنان (محبين و معتقدين به مهدي عليهالسلام) را بخاطر آن حضرت و به واسطه اعتقاد به خدا و رسولش و ائمهي اطهار از هلاکت نجات ميدهد.
يفتح الله لهم الجنة.
خدا، درهاي بهشت را بر روي آنان ميگشايد.
و در وصف پيروان و دوستان امام عصر عليهالسلام اين گونه فرمودند:
مثلهم في الأرض کمثل المسک الذي يسطع ريحه و لا يتغير أبدا.
مثل آنها در روي زمين، مثل مشک است که دائم از خود بوي خوش ميپراکند ولي در آن تغيير ايجاد نميشود.
و مثلهم في السماء کمثل القمر المنير الذي لا يطفي نوره أبدا. [1] .
و مثل آنها در آسمان مانند ماه درخشاني است که نورش هرگز خاموش نميشود.
[1] عيون اخبارالرضا عليهالسلام، ج 1، باب 6، ح 29.
ادامه مطلب
آرامش حین طوفان
سلام
ساعتی از نیمه شب می گذرد و من برای تمام نداشته هایم آمده ام!
دست خالی و با شرمساری...
هرچقدر به دلم نوید میدم که دیگه چیزی نمونده ، آقامون میاد...
روزها به سرعت میاد و میره ولی خیلی برامون سخت می گذره...
واقعاً یبن الحسن دین و ایمان ، نگه داشتنش سخت شده،شما کمکمون کن...
میام اینجا دلم آروم میشه... ولی میخوام مطلب بنویسم ، نمی تونم...
عجب اوضاعی شده، حالم !
در این طوفان آرامشی عنایت بفرما
آقا...
یا ابن الحسن
ادامه مطلب
«غیرت» نیست، آقا بیاید از این شهر برویم!
السلام علیک یا اباصالح المهدی روحی فداک (ادرکنی)
امروز برای آمدن بهانه ای دارم ، شاید فقط شما در اینجا صدایم را بشنوید؛ گرچه می دانم شما هرلحظه نظاره گر هستید!
هیچ وقت فراموشم نمی شود وقتی باران می آمد برای ظهورتان دعا میکردم!
اکنون هنگام بارش باران است...
دلم گرفته است، شما خود شاهد هستید برای فریاد ما حکم صادر میکنند!
متهم می شویم برای چه برای برهنه شدن زنان فریاد میزنیم، آخر الزمان است شما خوب می دانید!
غیرت را برچیدن مردی نیست!
همیشه اینجا برای غربت شما سخن میگفتم؛ آقا ما هم غریب شده ایم! بیاید از این شهر برویم!
در انتظار فرجت، دعای امن یجیب میخوانم، که بیایی دردی دوا کنی، غمی برهانی!
پ.ن:
مطمئنم، بانی آمدنم شما هستید؛ آقا جان شما را قسم به مادر عزیز تر از جانتان رهایمان نکنید.
ادامه مطلب
خسران زدۀ جاده انتظارم
سلام
برای آمدنت دعا میکنم
شاید شکستن بغض
گره قلبم را باز کند
بهانه نمی گیریم
دلم برای آمدنت تنگ شده است
غصه نمیخورم
خسته نمی شوم
فاصله ها دور می شود
دل سیاه می شود
اگر دستم را رد کنی!
بغض میکنم
نمی روم
یتیم نوازی می کنی؟
نگاه میکنی
زمین خورده ام
شکسته ام
مرا یادی نمی کنی؟
همین حوالی
قم
جمکران
حضرت معصوم(س)
دعایی برای ما نمی کنی؟
خسران زدۀ جاده انتظارم
شِفاء
عنایتی نمی کنی؟
خسته شوم
گناه آلود شوم
مجال، توبه ای
فرصتی می دهی؟
دوباره میایم
می ایستم
پای انتظار تو
آقا جان
ادامه مطلب
بر من بتاب ...
«بسم الله الرحمن الرحيم»
السلام علیک یا مولانا یا صاحب الزمان (عج)
آقای مهربانم سلام...!
مدتی میشود که بهانههای مختلف، پنجره ی روشنی را بر من بسته است...
مثل همه ی اهل زمانهام!
آخر مردمان زمانه ی ما،
به بهانه ی زندگی پر ز نور، در تاریکی سر میکنند...
به بهانه ی چیدن گلی، به بوستان نقاشی شده ی تابلوی کاغذی چشم میدوزند...
به بهانه ی سیرابی، سرابها از پس هم میگذرانند...
و به بهانه ی انتظارت، بر پشت دیوار غیبت تکیه میزنند...
و...
بهانه پشت بهانه...
گویی کسی نیست تا برخیزد و بیبهانه، سنگی از این دیوار غیبت برچیند...!
آری...
حالا من هم از همان اهالیام...
از اهالی کوی غافلان...
از اهالی سطرهای نقطه نقطه...!
اما با همه ی نداشتههایم،
با همه ی نقطه چین هایم...!
هر از گاهی،
گرمی آفتاب مهربانی را، از پشت پنجره ی نیمه بسته ی دلم، احساس میکنم.
خورشیدی که به آهستگی،
با قدومی آرام و بیصدا...
بر داخل کلبه ی سرما زدهام، گرمی میچکاند...
باز هم مثل مردم زمانهام...!
اما نمیدانم چه میشود که در جستجوی تابش بیشتر،
و آنهمه حرص و ولع بیش از پیش، داشتههایمان را هم پشت گوش میاندازیم...
بیش خواستن کجا و اندک را هم ز کف دادن کجا؟
آقاجان...
چه میکنی با ما نامردمان؟
چه میکنی با اینهمه پنجره ی بسته و مهر و موم شده؟
چگونه از روزنه ی پنجرههای سنگی، بر ما نااهلان میتابی و گرمیت را دریغ نمیکنی؟
مولاجان دلم برایت تنگ است...
تنگتر از پیش...
بر من بتاب ای خورشید...
بر کلبه ی محقّر دلم باز هم بتاب...
باز هم بر همه ی مردمان زمانهام بتاب...!
تا شاید گرمی نگاهت، خواب زمستانی را از چشمهای خوابزده ی مان بزداید...
بر ما بتاب...
التماس دعا
اللهم عجل لوليک الفرج
ادامه مطلب
دشوار بودن دینداری در غیبت امام
«بسم الله الرحمن الرحيم»
امام صادق (علیهالسلام) پیرامون دشواربودن دینداری در زمان غیبت امام میفرمایند:
همانا صاحب این امر (امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف) را غیبتی است که نگهداشتن دین در آن زمان، همچون کندن خارِ گَوَن از بالا به پایین، و با دست است.
سپس حضرت مدتی خاموش ماند و آن گاه فرمود:
همانا صاحب این امر را غیبتی است. پس بنده باید تقوای الهی پیشه کند و به دین خود چنگ آویزد.
منبع: الغیبة نعمانی، ص169
التماس دعا
اللهم عجل لوليک الفرج و العافیه و النصر
ادامه مطلب
یوسف زهرا !
یوسف زهرا !
گذشت سن غیبتت ز سن نوح
ولی…
شمار مردم کِشتی نکرد تغییری…
ادامه مطلب
دیدگان اشکبار شیعیان می خواندت، آقا بیا....
امان از آن زمانی که بیفتد...
به روی نامه ام چشمان مهدی (عج)
دلش می گیرد و با چشم گریان...
بگوید: این هم از یاران مهدی(عج)
.........
از غریب گذاشتن همه حرف داریم
و عجیب همه پشت اون حرف ها اصرار به تن پروری میکنیم
دیگه از خودم خجالت میکشم بس که امام زمان سر بلند میکنه میگه
خدایا به منه مهدی ببخشش
امام زمان (عج):
«تقوا پيشه کنيد، تسليم ما باشيد و کار را به ما واگذاريد. برماست که شما ر از سرچشمه سيراب برگردانيم ، چنان که بردن شما به سرچشمه از سوی ما بود ، در پی کشف آنچه از شما پوشيده شده نرويد و مقصد خود را با دوستی ما بر اساس راهی که روشن است به طرف ما قرار دهيد . »
بحارالانوار ، ج 5۳ ، ص179
ادامه مطلب