شرح حدیث امام زمان عج(2)
امام زمان(علیه السلام) می فرمایند: (أَنَّهُ مَنِ اتَّقى رَبَّهُ مِنْ إِخْوانِکَ فِی الدّینِ وَأَخْرَجَ مِمّا عَلَیْهِ إِلى مُسْتَحِقّیهِ، کانَ آمِناً مِنَ الْفِتْنَةِ الْمُبْطِلَةِ، وَمِحَنِهَا الْمُظْلِمَةِ الْمُظِلَّةِ وَمَنْ بَخِلَ مِنْهُمْ بِما أَعارَهُ اللّهُ مِنْ نِعْمَتِهِ عَلى مَنْ أَمَرَهُ بِصِلَتِهِ، فَإِنَّهُ یَکُونُ خاسِراً بِذلِکَ لاُِولاهُ وَآخِرَتِهِ)[1] همانا، کسى که در حقوق برادران دینى تو، حریم الهى را نگه دارد و حقوق مالى اى را که بر گردن دارد، به مستحقش برساند، از فتنه اى که انسان را به راه باطل مى کشاند، و از محنت هاى تاریکى که سایه بر آن افکنده، ایمن خواهد بود، و کسى که بخل ورزد و از نعمت هایى که ایزد، به عاریت، در اختیار او گذاشته است، به مستحقش ندهد، در دنیا و آخرت زیانکار خواهد بود.
شرح حدیث:
این کلام، قسمتى از نامه ى دوم امام زمان(علیه السلام) به شیخ مفید(رحمه الله)است. حضرت، در این قسمت از نامه ى خود، به لزوم پرداخت واجبات مالى به مستحقان و آثار خیرى که این کار در پى دارد اشاره کرده است. آن حضرت(علیه السلام) براى کسانى که اهل تقوایند و حقوق مالى اى را که بر گردنشان است (مانند خمس و زکات و ...)، به مستحق مى دهند، ضمانت مى کند که پاداش این عمل خداپسندانه، ایمنى از فتنه ها و محنت هاست و کسانى که نسبت به واجبات مالى خود کوتاهى مى کنند و در پرداخت حقوق شرعى بخل مىورزند، چیزى جز خسارت دنیایى و آخرتى نصیبشان نخواهد شد.
به هنگام پرداخت حقوق واجب مالى، شیطان به وسوسه ى انسان مى پردازد و او را از فقر مى ترساند. حضرت، با این بیان به ما مى فهماند، واقعیت و حقیقت این است که نپرداختن خمس و زکات و ... است که موجب فقر است، نه بخشش در راه خدا.
با پرداخت حقوق واجب مالى، بلکه با اداى حقوق مستحب مالى، نه تنها مال انسان افزایش مى دهد، بلکه روزى معنوى اش نیز افزون مى گردد، به گونه اى که در مسیرهاى ظلمانى، چراغ هدایت را به دستش مى دهند تا راه را از چاه بشناسد.
پی نوشت:
[1]. احتجاج، ج2، ص325 و بحارالأنوار، ج53، ص177، ح8 .
منبع: شرح چهل حدیث از حضرت مهدى(علیه السلام)، على اصغر رضوانى، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم (1382).
ادامه مطلب
شرح حدیث امام زمان عج
امام زمان(علیه السلام) می فرمایند: (إِذا اسْتَغْفَرْتَ اللّهَ فَاللّهُ یَغْفِرُ لَکَ)[1] اگر از خداوند، طلب مغفرت کنى، خداوند نیز تو را خواهد آمرزید.
شرح حدیث:
مرحوم کلینى(رحمت الله علیه) این حدیث شریف را در ضمن حدیثى از امام زمان(علیه السلام) نقل کرده است. حاصل حدیث آن است که شخصى به نام یمانى به سامرا وارد مى شود. از طرف امام زمان(علیه السلام)کیسه اى که در آن دو دینار و دو لباس بود، به دست او مى رسد. او به سبب کمى هدایا آن ها را رد مى کند؛ ولى بعد از مدّتى از این عمل خود پشیمان مى گردد و نامه اى مى نویسد و پوزش مى خواهد و در دل خود، ضمن توبه، نیت مى کند که اگر دوباره این هدیه براى او فرستاده شود، آن را بپذیرد. بعد از مدّتى، هدیه به دست او مى رسد، و در توقیعى، حضرت(علیه السلام) به یمانى اشاره کرده، مى فرماید:
تو، با ردّ هدیه ى ما، اشتباه کردى و اگر طلب مغفرت از خداوند کنى، خداوند تو را خواهد بخشید.
از این توقیع شریف دو نکته استفاده مى شود:
1. امام زمان(علیه السلام) عالم به سرّ و خفیّات است و از اعمال و حتّى نیّات ما آگاه است؛ لذا در روایتى، امام صادق(علیه السلام)، در ذیل آیه ى شریفِ: (قُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَى اللّهُ عَمَلَکُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ)[2]. مى فرماید:
«مراد از مؤمنین امامان اند»[3].
2. طلب مغفرت از خداوند عزّوجلّ، سبب غفران گناهان است. با در نظر گرفتن این که طلب، امرى قلبى است و احتیاج به لفظ ندارد، از حدیث شریف چنین استفاده مى شود که مجرّد طلب مغفرت (پشیمانى و عزم بر عدم بازگشت به گناه) در تحقّق مغفرت الهى و قبولى توبه کافى است. البتّه توبه ى کامل شرایطى دارد، که امیرالمؤمنین(علیه السلام)، در حدیثى، به آن اشاره کرده است[4].
پی نوشتها:
[1]. کافى، ج1، ص521، ح13 ؛ کمال الدین، ج2، ص490، ح13 ؛ ارشاد، ج2، ص361 ؛ إعلام الورى، ج2، ص264 ؛ کشف الغمة، ج3، ص251 ؛ بحارالأنوار، ج51، ص329، ح52 و مدینة العاجز، ج8، ص85 .
[2]. سوره ى توبه، آیه ى 105؛ بگو عمل کنید! پس به زودى، خداوند و رسولش و مؤمنان، عمل شما را مى بینند.
[3]. تفسیر برهان، ج2، ص838، ح2 .
[4]. ر.ک: نهج البلاغة، حکمت417 ؛ بحارالأنوار، ج6، ص36 ـ 37، ح59 .
منبع: شرح چهل حدیث از حضرت مهدى(علیه السلام)، على اصغر رضوانى، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم (1382).
ادامه مطلب
شرح حدیث امام زمان عج(1)
امام زمان(علیه السلام) می فرمایند: (الْحَقُّ مَعَنا فَلَنْ یُوحِشَنا مَنْ قَعَدَ عَنّا، وَنَحْنُ صَنائِعُ رَبِّنا، وَالْخَلْقُ بَعْدُ صَنائِعُنا)[1] حق با ما اهل بیت است و کناره گیرى عده اى از ما هرگز سبب وحشتمان نمى شود؛ چرا که ما دست پرورده هاى پروردگاریم، و دیگر مخلوقین خداوند، دست پرورده هاى ما هستند.
شرح حدیث:
این حدیث شریف را شیخ طوسى(رحمه الله)، با سند معتبر، از ابوعمرو عمرى، از امام زمان(علیه السلام) نقل کرده است.حضرت(علیه السلام) در این فقره از حدیث، به سه نکته اشاره مى فرماید:
1. تمام حقّ و حقیقت، با اهل بیت(علیهم السلام) و همراه با آنان است.
باید توجه داشت که جمله ى «الحقّ معنا» با جمله ى «اهل البیت مع الحق» فرق مى کند؛ زیرا مفهوم جمله ى نخست آن است که اهل بیت(علیهم السلام) محور اساسى براى تشخیص حقّ از باطل اند و براى شناخت این دو از هم دیگر باید به سنّت و رفتار و کردار آنان رجوع کرد؛ بر خلاف مفهوم جمله ى دوم. همین معنا، از حدیث «علیّ مع الحقّ والحقّ مع علیّ»[2] نیز استفاده مى شود.
2. کسى که حقّ با اوست نباید از اِعراض دیگران از او و تنها ماندنش، به وحشت بیفتد و به کمى یا زیادى طرف داران خود نگاه کند.
حضرت موسى بن جعفر(علیه السلام) به هشام مى فرماید:
اى هشام! اگر در دست تو گردویى است و همه ى مردم مى گویند که آن دُرّ است، براى تو نفعى ندارد؛ زیرا تو مى دانى که در دستت گردو است؛ و نیز اگر در دست تو دُرّ است، و مردم مى گویند گردو است، به تو ضررى نمى رسد؛ زیرا تو مى دانى که آن چه در دست توست دُرّ است[3].
هم چنین امام على(علیه السلام) مى فرماید:
در راه هدایت، از کمى اهل آن وحشت نکنید[4].
3. درباره ى جمله ى سومى که در این حدیث آمده است، دو تفسیر متفاوت وجود دارد که مانعى در جمع این دو نیست. در ذیل به آن ها اشاره مى کنیم:
الف) همانا اهل بیت(علیهم السلام)، در عقاید و اعمال دینى، محتاج به مردم نیستند، و آن چه از جانب خداوند به واسطه ى پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم)به آنان رسیده است، آنها را کفایت مى کند؛ در حالى که امّت، در این امور، محتاج به اهل بیت اند، و تنها رجوع به کتاب و سنّت، آنان را کفایت نمى کند، و بدون مراجعه به اهل بیت(علیهم السلام) قطعاً گمراه و هلاک مى شوند.
ب) نعمت هاى خداوند بر اهل بیت(علیهم السلام)، مباشرتاً و بدون واسطه ى کسى نازل مى گردد، در صورتى که نعمت هایى که خداوند بر مردم نازل مى کند، بدون واسطه ى اهل بیت(علیهم السلام)نخواهد بود.
پی نوشتها:
[1]. الغیبة، شیخ طوسى، ص285، ح245 ؛ احتجاج، ج2، ص278 ؛ بحارالأنوار، ج53، ص178، ح9 .
[2]. احتجاج، ج1، ص97 ؛ بحارالأنوار، ج29، ص243، ح11 .
[3]. تحف العقول، ص386 ؛ بحارالأنوار، ج75، ص300، ح1 .
[4]. نهج البلاغه، حکمت201 ؛ بحارالأنوار، ج64، ص158، ح1 .
منبع: شرح چهل حدیث از حضرت مهدى(علیه السلام)، على اصغر رضوانى، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه قم (1382).
ادامه مطلب
...:::... میان نفس...:::...
وقتی میان نفس و هوس جنگ می شود
قلبم به چشم همزدنی سنگ می شود
آقا ببخش که سرم گرم زندگی است
کمتر دلم برای شما تنگ می شود
چشم آلوده کجا، دیدن دلدار کجا؟
دل سرگشته کجا، وصف رخ یار کجا؟
کاش در نافله ات نام مرا هم ببری
که دعای تو کجا، عبد گنه کار کجا؟
ادامه مطلب
کوچه...
اي آنکه در نگاهت حجمي زنور داري
کي از مسير کوچه قصد عبور داري؟
من غرق در گناهم، کي مي کني نگاهم؟
برعکس چشمهايم چشمي صبور داري
در خواب ديده بودم، يک شب فروغ رويت
کي در سراي چشمم، قصد ظهور داري؟
الهم عجل لولیک الفرج
ادامه مطلب
انتظار فرج...
در امتداد خزان ، روزها زمستانی
و در غیاب شما ، آفتاب زندانی
جسارت است ولی یک سوال می پرسم
چقدر در پس پرده حضور پنهانی ؟
ببین برای شما جمعه ندبه می خوانند
نوادگان زمین خسته از پریشانی
چه وقت میرسد آقا نگاهتان باشد
برای شب زدگان آیت غزل خوانی ؟
چرا نمی رسی ای منتقم ببین امروز
به نیزه ها شده قرآن به دست شیطانی
دوباره پنجره ها ، زل زدن به غربت شهر
در انتظار شما ای طلوع پایانی
ادامه مطلب
می دانم می آیی...
دیروز صبح هوا صاف بود و آفتابی، اما گرم و سوزان !
هنگام عصر تنها چیزی که می دیدی ، غبار بود ریزگرد !
دلم برای ریه ی پاک بچه ها می سوخت!
دم غروب هوا ابری شد...
سحر گاه صدای قطرات باران می آمد...
امروز "صبح" هوا "بهاری" است!
آقا!
گرمای گناه سوزان است...
غبار فتنه ها چشم ها را از کار انداخته...
دیگر به صدای غرش رعد هم امیدی نیست...
تنها خودت شفاعت باران کن که این طلسم
وا می شود به معجزه ربنای تو!
یاسر حیدری
ادامه مطلب
چرا امام عصر غيبت صغري داشته اند؟
همان گونه كه كم شدن ارتباطات با شيعه توسط امام هادي و امام عسكري(ع) جنبه زمينه سازي براي ورود پيروان اهل بيت به دوره غيبت صغري است، خود دوره غيبت صغري نيز جنبه آمادگي و زمينه سازي براي ورود پيروان مكتب اهل بيت به دوره غيبت كبري است؛ يعني پردهنشيني امامان اهل بيت(ع) تدريجي صورت گرفته تا با اين تحوّلات انحرافاتي صورت نگيرد.
اگر غيبت كبري يكباره و ناگهاني رخ مي داد، ممكن بود موجب انحراف افكار شود و ذهنها آماده پذيرش آن نباشند و وجود امام زمان به كلي انكار شود.
نيز دوره غيبت صغري دوره تثبيت امامت، ولادت و حيات امام مهدي(عج) است. به جهت ظلم عباسيان.
چون ولادت امام مهدي(عج) در خفا صورت گرفت و چندان آفتابي نشد، براي برخي ثابت نشده، در دوره غيبت صغري، ارتباطاتي كه پيروان امام حسن عسكري(ع) از طريق سازمان مخفي وكالت با حضرت مهدي(عج) برقرار كردند، اين مشكل زدوده شد.(1)
پي نوشت:
1 - براي اطلاع بيشتر مراجعه كنيد به سيره پيشوايان، اثر مهدي پيشوايي، ص 665 - 722.
منبع: موسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر عليه السلام
ادامه مطلب
مهدويت يعني چه؟
باور به ظهور شخصي كه جهان را پر از عدل و داد كرده و ريشه هاي ظلم و ستم را مي چيند اختصاص به اسلام نداشته بلكه، شامل اديان مختلف الهي و آسماني مي شود و در اسلام، مسيحيت،[1] يهوديت[2] و زرتشت[3] و... به ظهور اين شخص نويد داده شده است.
بنابراين مي توان گفت تمامي اديان به آمدن موعودي مصلح باور دارند كه اين موعود در انديشة زردتشت سوشياتت،[4] در انديشه مسيحيت حضرت مسيح و غيره... و در اسلام حضرت مهد(عج) است كه قرآن و سنت به آمدن آن بشارت داده اند.
امّا در مورد اينكه مهدويت يعني چه؟ بايد اذعان داشت لغت مهدويت برگرفته از امام مهدي(ع) است.
"خلاصه و حقيقت مهدويت، منتهي شدن سير جوامع جهان به سوي جامعه واحد و سعادت عمومي، امنيت و رفاه، تعاون و همكاري، همبستگي همگاني حكومت حق و عدل جهاني، غلبه حق بر باطل، غلبة جنودالله بر جنود شيطان نجات مستضعفان و نابودي مستكبران، و خلافت مؤمنان و شايستگان به رهبري يك رجل و ابرمرد الهي است كه موعود انبياء و اديان و دوازدهمين اوصياء و خلفاي پيغمبر آخرالزمان است."[5]
امّا از آنجا كه نام آن منجي در ميان مسلمانان مهدي(عج) است، اين انديشه را به انديشة مهدويت ناميده اند هر چند ساير اديان به آن انديشه موعودگرائي و ... مي گويند.
بهرحال، مهدويت، يك انديشه و تفكر برگرفته از كتابهاي آسماني است كه با فطرت و سنن عالم خلقت موافق است و در ميان شيعيان در اين انديشه مباحث مهم ذيل بررسي مي شود.
1. موعودگرائي و منجي گرائي در اديان ابراهيمي و غيرابراهيمي.
2. مسأله مهدي باوري و موعود گرائي در اهل سنت.
3. اعتقاد به مهدويت از منظر شيعه كه خود، مباحث ذيل را در بر دارد.
الف: مسأله ولادت و نسب و كودكي امام زمان(عج).
ب: ويژگيهاي امام زمان(عج).
ج: مسأله انحراف در مهدويت و فرقه هاي انحراف.
د: مسأله غيبت امام زمان(عج).
ذ: مسأله علائم و زمينه هاي ظهور حضرت حجت(عج).
ر: مسأله وقايع ظهور و حكومت جهاني آن حضرت.
و...
بنابراين مهدويت، تعريف خاصي ندارد بلكه شامل يك اعتقاد مي شود كه مباحثي را در بردارد و كسي كه مي خواهد به اين مقوله بپردازد بايستي به مطالب ذكر شده با دقت، بپردازد.
منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. تاريخ عصر ظهور، و مابعد الظهور (عصر غيبت)، محمد صدر.
2. اصالت مهدويت، آيت الله صافي، ج اول تا سوم، انتشارات حضرت معصومه.
3. او خواهد آمد، مهدي پور، نشر برقعي.
امام مهدي(عج):
براي تعجيل فرج زياد دعا كنيد، چرا كه همين دعا موجب گشايش براي خود شماست.
شيخ صدوق، كمال الدين، ج 2، ص 485، دارالفكر
--------------------------------------------
[1] . انجيل لوقا / باب 12 / آيات 40-35.
[2] . كتاب مقدس / سفر مزامير داود / مزمور 37.
[3] . اوستا، بخش يناهات / 46.
[4] . همان.
[5] . لطف الله صافي گلپايگاني، اصالت مهدويت، ج 2، بخش 4، ص 19، انتشارات حضرت معصومه، قم.
( اندیشه قم )
ادامه مطلب
جهان در آستانه ظهور
پيش از پرداختن به پاسخ سؤال تذكر اين نكته ضروري است كه پر شدن دنياي آخرالزمان از ظلم و ستم ـ كه در روايات متعددي آمده است ـ به اين معني نيست كه در آخرالزمان همة انسانها در ورطه فساد و تباهي غرق ميشوند و انسانهاي مؤمن و صالح در هيچ جاي دنيا يافت نميشوند. معناي صحيح اين احاديث اين است كه در آخرالزمان جهان پر از ظلم و ستم ميشود نه پر از ظالم و ستمگر. تفاوت اين دو در اين است كه اگر بخواهد جهان پر از ظالم باشد بايد همة انسانها ظالم باشند اما اگر جهان پر از ظلم باشد لازم نيست همه ظالم باشند بلكه ممكن است عدة معدودي به خاطر در اختيار داشتن قدرت و ثروت نامشروع جهان را از ستم آكنده نمايند در عين حالي كه انسانهاي صالح فراواني نيز وجود دارند. براي تقريب به ذهن توجه به اين مثال ساده ميتواند مفيد باشد:
اگر كسي بگويد فضاي اين اطاق پر از دود سيگار شد آيا معناي عبارت ياد شده اين است كه همة افرادي كه در اين اطاق حضور دارند سيگار ميكشند؟ بدون ترديد خير. چون ممكن است يك نفر در اين مكان سيگار بكشد اما تمام فضاي اطاق را همين يك نفر پر از دود سيگار كند. محتواي روايات ياد شده نيز اين است كه در آخرالزمان جهان پر از ظلم ميشود و نه پر از ظالم و ممكن است پر شدن جهان از ظلم به وسيلة عدة محدودي باشد كه از قدرت و ثروت خود به شكل نامشروع استفاده ميكنند نه اينكه همة انسانها ظالم و بيدادگر باشند.
هدف ما از طرح اين مقدمه توجه دادن ذهن شما پرسشگر گرامي به اين واقعيت است كه اگر در روايات از پر شدن دنيا از ظلم و ستم سخن به ميان آمده است معناي اين روايت اين نيست كه در هيچ شهر و منطقهاي انسانهاي صالح يافت نميشوند بلكه عليرغم وجود ظلم و فساد فراگير ممكن است در مناطق مختلف دنيا انسانهاي صالح و پرهيزگار فراواني نيز باشند كه از منتظران واقعي امام مهدي ـ عليهالسلام ـ بوده و در زمينهسازي براي ظهور آن حضرت از هيچ تلاشي دريغ نميورزند.
اما در عين حال در احاديثي كه از پيشوايان ديني نقل شده است از شهر مقدس قم به عنوان شهري كه در آخرالزمان مركز شيعيان واقعي بوده و پايگاه دانش و معرفت است نام برده شده است.
صفوان ميگويد روزي نزد امام كاظم ـ عليهالسلام ـ بودم و سخن از مردم قم و ميل آنان به حضرت مهدي ـ عليهالسلام ـ به ميان آمد امام هفتم ـ عليهالسلام ـ فرمودند:
خداوند آنان را رحمت كند و از آنان خشنود باشد. و سپس ادامه دادند: بهشت هشت در دارد كه يكي از آنها براي مردم قم است در ميان شهرها و كشورها آنان نيكان و نخبگان شيعيان ما هستند. خداوند ولايت و دوستي ما را به طينت و سرشت آنان آميخته است.[1]
و امام صادق ـ عليهالسلام ـ در حديث ديگري فرمودهاند:
به زودي شهر كوفه از مؤمنان خالي ميشود و علم و دانش از آنجا رخت بر ميبندد و چون ماري كه در گوشهاي چنبره زده است محدود ميگردد و از شهري كه آن را قم مينامند ظهور ميكند و آنجا پايگاه علم و فضيلت و معدن دانش و كمال ميگردد به گونهاي كه روي زمين هيچ مستضعف (فكري) نميماند كه از دين آگاهي نداشته باشد حتي زنان پردهنشين. و اين زمان نزديك زمان ظهور قائم(عج) ما خواهد بود...[2]
در پايان تذكر اين نكته ضروري است كه معناي روايات ياد شده و روايات مشابه آن خالي بودن شهر مقدس قم از تمام مظاهر فساد و تباهي نيست بلكه ممكن است اين شهر نيز از فتنههاي آخرالزمان در امان نمانده و برخي از مظاهر فساد در آن نيز يافت شود ليكن براساس احاديث ابن شهر در مقايسه با ساير شهرها از وضعيت مطلوبتري برخوردار است.
براي مطالعه بيشتر به كتاب چشمادازي به حكومت مهدي(عج) نوشتة نجمالدين طبسي مراجعه كنيد.
امام صادق ـ عليهالسلام ـ فرمودند:
درود خداوند بر قم پروردگار جهان سرزمينشان را از باران سيراب و بركاتش را بر آنان نازل ميگرداند و گناهانشان را به حسنات مبدّل ميسازد آنان اهل ركوع، سجود، قيام و قعودند چنانكه آنان فقيه، دانشمند و اهل درك و فهم هستند آنان اهل درايت و روايت و بينش و عبادتكنندگان نيكي هستند.
بحارالانوار، ج 60، ص 217
-------------------------------------------------------------
[1] . علامه مجلسي، بحارالانوار، ج 60، ص 217.
[2] . همان، ص 213.
ادامه مطلب