اجازه باز کردن درب
پاسخ: در جواب از اين سوال توجه به چند امر مطلب را روشن خواهد كرد:
أوّلاً: ازآن چه كه از برخى از روايات استفاده مىشود: حضرت فاطمه سلام الله عليها نزديك در ورودى منزل بود و با ديدن عمر و همراهان وى، در را به روى آنان بست.
مرحوم عياشى در تفسيرش، شيخ مفيد در الإختصاص و... نوشتهاند:
عمر گفت: برخيزيد تا پيش او (علي) برويم، پس ابوبكر، عمر، عثمان، خالد بن وليد، مغيرة بن شعبة، ابوعبيد جراح، سالم مولى ابوحذيفة، قنفذ و من به همراه او راه افتاديم، چون نزديك خانه رسيديم، فاطمه آنان را ديد و لذا در را بست و شك نداشت كه بدون اجازه وارد نخواهند شد، عمر در را با لگد شكست، سپس وارد خانه شدند و علي را بيرون آوردند در حالى كه به خاطر اين پيروزى الله اكبر مىگفتند. (عياشي، تفسير العياشي، ج2، ص67؛ شيخ المفيد،الاختصاص ص 186؛ مجلسي، محمد باقر ,بحار الأنوار، ج 28، ص 227)
پس در حقيقت حضرت صديقه طاهره سلام الله عليها چون نزديكترين فرد به درب خانه بوده به محض مشاهده افراد مهاجم، براي اينكه آنان نتوانند وارد منزل شوند به پشت درب خانه رفته بوده تا درب خانه را ببندد و در اينجاست كه آن وقايع دردناك و جانسوز اتفاق مي افتد.
ثانياً: حضرت صديقه شكى نداشت كه جمعيت بدون اذن داخل منزل نخواهند شد؛ چون نص قرآن است كه بدون اجازه وارد خانه كسى نشويد:
يَأَيهَُّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَدْخُلُواْ بُيُوتًا غَيرَْ بُيُوتِكُمْ حَتىَ تَسْتَأْنِسُواْ وَتُسَلِّمُواْ عَلىَ أَهْلِهَا ذَالِكُمْ خَيرٌْ لَّكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ.فَإِن لَّمْ تجَِدُواْ فِيهَا أَحَدًا فَلَا تَدْخُلُوهَا حَتىَ يُؤْذَنَ لَكمُْ وَإِن قِيلَ لَكُمُ ارْجِعُواْ فَارْجِعُواْ هُوَ أَزْكىَ لَكُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِيم.( النور / 27 و 28)
اى افرادى كه ايمان آوردهايد! در خانههايى غير از خانه خود وارد نشويد تا اجازه بگيريد و بر اهل آن خانه سلام كنيد اين براى شما بهتر است شايد متذكّر شويد! و اگر كسى را در آن نيافتيد، وارد نشويد تا به شما اجازه داده شود و اگر گفته شد: «بازگرديد!»بازگرديد اين براى شما پاكيزهتر است و خداوند به آنچه انجام مىدهيد آگاه است!.
بر طبق نص اين آيه شريفه اگر آن غاصبان و مهاجمان ذره اي ايمان داشتند مرتكب چنين عمل زشت و دور از انسانيت و مسلماني نمي شدند.
ثالثا پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله هم در موارد متعددي به همسران خود اجازه مي داد كه در را باز كنند و اين هيچ مشكلي نداشت به طور نمونه نقل مي كنند: روزي رسول خدا (ص) وارد خانه امّسلمه شد؛ چون آن روز نوبت آمدن آن حضرت به خانه وى بود، مدتى نگذشته بود كه علي آهسته دقّ الباب كرد، رسول خدا (ص) بيدار شد، امّسلمه پاسخ نداد، اما پيامبر فرمود: بلند شو و در را باز كن....(ابن عساكر، تاريخ مدينة دمشق ، ج 42، ص 470؛ الرافعي القزويني، التدوين في أخبار قزوين(متوفاي623 هـ)، ج 1، ص 89 )
نيز از عايشه هم نقل شده كه موارد متعددي با اينكه پيامبر در خانه بوده ولي وي به دستور رسول خدا در را باز كرده است.(الطبرسي، الاحتجاج، ج1، ص 292 و 293؛ مجلسي، بحار الأنوار، ج 38 ص 348).
نتيجه:
اولاً: صديقه شهيده، براي باز كردن درب خانه نرفته بوده است ؛ بلكه كنار در ايستاده بود كه با ديدن عمر و همراهان او به داخل خانه رفت و در را بست؛ پس اصلا حضرت زهرا سلام الله عليها براي باز كردن درب نرفته بود بلكه به محض اينكه متوجه شد مهاجمان قصد ورود به منزل را دارند براي جلوگيري از اين امر به پشت درب خانه آمده بود.
ثانياً: حتى اگر اين مطلب صحت نيز داشته باشد و حضرت براي باز كردن درب منزلش رفته باشد، به دليل اين كه عين همين قضيه براى رسول خدا صلى الله عليه وآله پيش آمده و آن حضرت به همسران خود دستور دادهاند كه در را باز نمايند، جاي اشكال و ايرادي باقي نمي ماند چرا كه اين كار امري طبيعي بوده است.
ادامه مطلب
سن شهادت حضرت زهرا س
ما شیعیان به این اعتقاد داریم که حضرت فاطمه زهرا (علیها السلام) در 18 سالگى به شهادت رسیده اند. آیا سندى در کتب شیعى یا اهل سنّت در این باره وجود دارد؟
پاسخ از حضرت آیت اللّه العظمی ناصر مکارم شیرازی (دامت برکاته):
در کتب شیعه سند دارد؛ ولى اهل سنّت نظرشان 28 سال و مانند آن است.
منبع: makarem.ir
ادامه مطلب
توهین به حضرت فاطمه (س) چه حکمی دارد و آیا کشتن چنین کسی که توهین کرده ثواب دارد؟
باید گفت توهین و بیاحترامی به ائمه ـ علیهم السّلام ـ و حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ مراتبی دارد بعضی مراتب آن صرفاً گناه بوده و حدّ و کیفری دنیوی به دنبال ندارد مثل این که میتواند دست زدن بدون وضو به نامهای مقدس آنها نوعی بیاحترامی و توهین حساب شود که باید از آن اجتناب کرد.[1]
و مثل این که اگر جلوتر از قبر شریف آنها بایستد و نماز بخواند نوعی بیاحترامی به حساب میآید و حرام میباشد.[2]
بعضی مراتب که توهین شدیدتر باشد مثل این که از طریق رسانههای عمومی از قبیل صدا و سیما یا روزنامهها با گفتن یا نوشتن مطلبی توهین را مرتکب شود مثل این که نعوذ بالله بگوید فلان شخصیت در فلان سریال میتواند الگوی من باشد و حضرت زهرا یا ائمه مربوط به دوران قدیم میباشند و نمیتوانند الگو باشند.
در این جا حاکم اسلامی میتواند مجازاتی از قبیل شلاق یا حبس به تناسب جرم برای توهین کننده در نظر گیرد.
بعضی مراتب دیگر که آن را میتوان شدیدترین مراتب توهین به حساب آورد و آن این است که نعوذ بالله به مقام پیامبر یا ائمه یا حضرت زهرا ـ صلوات الله علیهم ـ جسارت کند و مرتکب فحش و ناسزا شود در این جا علما فتوی قتل و کشتن چنین کسی را صادر کردهاند.
امّا در این که چه کسی باید این کار را انجام دهد اختلاف است[3] عدهای از علما میگویند هر کس شنید و شاهد ناسزا گویی بود، البته به شرطی که ضرری را ـ به جان یا آبروی خودش یا جان یا آبروی فرد مؤمنی دیگر ـ به دنبال نداشته باشد باید برای قتل ناسزا دهنده اقدام کند. امّا اگر چنین ضرری را به همراه داشت نباید اقدام کند یعنی جایز نیست و اگر ضرر مالی قابل توجه برای خودش یا مؤمنین دیگر به همراه داشت میتواند این کار را ترک کند و توهین کننده را نکشد.[4]
امّا عدهای دیگر از علما مثل شیخ مفید میگویند باید برای قتل توهین کننده از امام ـ علیه السّلام ـ یا نائب ایشان اجازه گرفت. در زمان ما هم که حکومت اسلامی مستقر است. رهبر معظم انقلاب وظیفه آحاد مردم را فقط امر به معروف و نهی از منکر زبانی میدانند و میگویند در جامعه اسلامی تکلیف عامه مردم امر به معروف و نهی از منکر کردن با لسان است، امّا اگر کار به برخورد بکشد، آن به عهدة مسئولین است که باید وارد بشوند.[5] بنابراین اگر در جامعه چنین منکری اتفاق افتاد با فرض این که ضرر نداشته باشد چون با فرض ضرر که هیچ عالمی اجازه این کار را نمیدهد، ما نباید خودسرانه اقدام عملی در قتل چنین کسی بکنیم بلکه باید این جور کارها را به عهده دستگاههای حکومتی نهاد.
پاورقی ها:
[1] . لطیف راشدی، رساله توضیح المسائل چهار مرجع، انتشارات پیام محراب، چ 4، 1380، ص 88.
[2] . همان، ص 224.
[3] . ر.ک: شیخ محمد حسن نجفی، جواهر الکلام، دارالکتب الاسلامیه، چ 6، 1363، ج 41، ص 438.
[4] . امام خمینی، تحریر الوسیله، مؤسسه اسماعیلیان، چ 3، 1408، ج 2، ص 476.
[5] . معاونت فرهنگی تربیتی حوزههای علمیه خواهران، عاشورا در پرتو انوار ولایت، 1380، ص 8.
ادامه مطلب
آیا حدیثی مبنی بر اینکه داماد حضرت زهرا (س) بودن افتخار است، داریم؟
در پاسخ به این پرسش باید گفت: هیچ گونه حدیثی مبنی بر اینکه داماد حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ بودن، را افتخار بداند در منابع روایی مشاهده نشده است. امّا آیه ای از قرآن کریم وجود دارد که بی ارتباط با موضوع نیست. لازم و مناسب است که مقداری شرح و توضیح داده شود: «فَإِذَا نُفِخَ فِی الصُّورِ فَلَا أَنسَابَ بَیْنَهُمْ یَوْمَئِذٍ وَلَا یَتَسَاءلُونَ؛هنگامی که در صور دمیده می شود هیچ گونه نسبی میان آنها نخواهد بود، و از یکدیگر تقاضای کمک نمی کنند (چون کاری از کسی ساخته نیست) ».[1] در جمله «فلا أنساب بینهم» آثار انساب را با نفی اصل آن نفی کرده، نه اینکه واقعا در آن روز انساب نباشند (زیرا انساب چیزی نیست که به کلی از بین برود)، بلکه مراد این است که در آن روز انساب خاصیتی ندارد، چون در دنیا که انساب محفوظ و معتبر است، به خاطر حوایج دنیوی است و زندگی اجتماعی دنیا است که انسان را ناگزیر می سازد تا خانواده اجتماعی تأسیس کند. ولی در روز قیامت که ظرف پاداش عمل است، دیگر نه فعلی هست، نه التزام به فعلی و در آن ظرف همه اسباب که یکی از آنها انساب است از کار می افتد و دیگر انساب اثر و خاصیتی ندارد.
«و لا یتساء لون» در این جمله روشن ترین آثار انساب را یادآور شده، و آن احوال پرسی میان دو نفر است که با هم نسبت دارند، چون در دنیا به خاطر احتیاجی که جلب منافع و رفع مضار به یکدیگر داشتند، وقتی به هم می رسیدند احوال یکدیگر را می پرسیدند ولی امروز که روز قیامت است دیگر کسی احوال کسی را نمی پرسد.[2]
این از لحاظ آیه شریفه قرآن و امّا از لحاظ حدیث و روایت: در مناقب در حدیث طاووس از حضرت زین العابدین امام سجاد ـ علیه السلام ـ روایت کرده که فرمودند: خداوند بهشت را خلق کرده برای هر کسی که اطاعتش کند و احساس نماید، هر چند عبد حبشی باشد، و آتش را خلق کرده برای هر کسی که نافرمانیش کند، هر چند قرشی زاده باشد، مگر نشنیدی کلام خدا را که می فرماید: «فَإِذَا نُفِخَ فِی الصُّورِ فَلَا أَنسَابَ بَیْنَهُمْ یَوْمَئِذٍ وَلَا یَتَسَاءلُونَ» به خدا سوگند فردا قیامت هیچ چیز به دردت نمی خورد مگر عمل صالحی که خودت از پیش فرستاده باشی.[3]
در حدیثی هم می خوانیم: «ان امیر المؤمنین و الأئمه من ذریته هم الموازین؛ امیر مؤمنان علی و امامان ـ علیهم السلام ـ از دودمان او میزان های سنجش اعمالند». بنابراین انسان ها و اعمالشان را با پیامبر بزرگ و اوصیای آنها مقایسه می کنند و در این مقایسه روشن می شود که تا چه اندازه با آنها شباهت دارند. از همین طریق افراد و اعمال وزین از بی ارزش و پر مایه ها از بی مایه ها، تشخیص داده می شوند.[4]
مفاهیمی که در این جهان در محدوده زندگی مادی انسان ها حکم فرماست غالبا در جهان دیگر دگرگون می شود، از جمله مسأله ارتباطات قبیله ای و فامیلی است که در زندگی این دنیا غالبا کارگشا است امّا با توجه به اینکه ارزش های زندگی در جهان دیگر هماهنگ با ایمان و عمل صالح است، مسأله انتساب به فلان شخص یا طایفه و قبیله جایی نمی تواند داشته باشد.
حتی اگر این نسب به شخص پیامبر اکرم برسد، به همین دلیل در تاریخ زندگی پیامبر اکرم و امامان بزرگوار می خوانیم که بعضی از نزدیک ترین افراد بنی هاشم را به خاطر عدم ایمان یا انحراف از خط اصیل اسلام رسما طرد کردند و از آنها تنفر و بیزاری جستند.[5]
لذا نتیجه می گیریم که صرف داماد حضرت زهرا بودن منهای تقوا، فضیلت و برتری نیست، بلکه تنها سبب برتری فضیلت، ایمان و عمل صالح و تقوای الهی است چنانکه در تاریخ هم می خوانیم که همسر لوط و همسر و پسر نوح پیامبر اکرم به علت اینکه خود گناهکار و کافر بودند این انتسابشان باعث نجاتشان نگردید. البته آنچه گفته شد منافات با احترام خاص سادات و فرزندان باتقوای پیامبر اکرم ندارد که این احترام خود احترامی است به شخص پیامبر اکرم و اسلام و روایاتی که در فضیلت و مقام آنها وارد شده نیز ظاهرا ناظر به همین معنی است.[6]کما این که وصلت و انتساب با خاندان شریف پیامبر و محرم شدن با حضرت زهرا س نیز به جای خود موجب افتخار است.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1ـ راهنمای حقیقت (پرسش و پاسخ پیرامون عقاید شیعه)؛ جعفر سبحانی.
2ـ شیعه شناسی و پاسخ به شبهات، علی اصغر رضوانی، جلد دوم.
پاورقی ها:
[1]. مؤمنون / 101.
[2]. طباطبائی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ج15، ص108.
[3]. همان.
[4]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، قم، دارالکتب الاسلامیه، ج14، ص328.
[5]. همان، ص330.
[6]. همان، ص332.
ادامه مطلب
کتابهای اصیل وکاملی درباره زندگی حضرت زهرا معرفی کنید؟
درباره حضرت زهرا (علیهاالسلام) کتابهای فراوانی نگاشته شده که دراینجا به چند نمونه از مشهورترین و معتبرترینشان اشاره میشود:
- فاطمه زهرا (علیهاالسلام)شادمانی دل پیامبر(صلیاللهعلیهوآله)
کتاب «فاطمه زهرا شادمانی دل پیامبر» تألیف احمد رحمانی همدانی وترجمه ی حسن افتخارزاده سبزواری از سوی نشر بدر منتشر شدهاست. اصل کتاب با عنوان «فاطمه الزهرا بهجت قلب المصطفی» به زبان عربی به رشته تحریر در آمدهاست.
این کتاب زوایای پنهان زندگی فاطمه زهرا(علیهاالسلام) را با ترجمهای روان بررسی میکند.
فاطمه الزهرا از ولادت تا شهادت
- کتاب «فاطمه الزهرا از ولادت تا شهادت» تألیف سیدمحمد کاظم قزوینی و ترجمه علی کرمی توسط نشر مرتضی منتشر شدهاست.
اهل علم، مؤلف این کتاب را «علامه» میخوانند. وی مجتهدی مبرز و متکلم مسلمی است که یک دوره کتاب ارزشمند درباره زندگی اهلبیت(علیهمالسلام)، تألیف کردهاست. اصل کتابها به زبان عربی تألیف شدهاند ولی اغلب آنها در زمان حیات مؤلف به فارسی برگردانده شده و به چاپ رسیدهاند.
آیتالله قزوینی این کتابها را به سیاق واحد «من المهد الی اللحد» تألیف کرده و در آنها ضمن بهره بردن از منابع دسته یک تاریخ و حدیث و کلام به تبیین شرایط و کیفیت زندگی حضرات اهل بیت(علیهمالسلام) پرداخته است.
امام علی(علیهالسلام)، زینب کبری(علیها السلام)، امام هادی(علیهالسلام) و امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) در این مجموعه ارزشمند، پرفروشترین بودهاند.
- کتاب «کرامات الفاطمیه» مجموعهای است مربوط به معجزات حضرت فاطمه زهرا(علیهاالسلام) که همراه بخشهای کوتاهی از تاریخ اسلام و سوگندنامه فاطمه زهرا(علیهاالسلام) در چندین فصل تدوین شدهاست.
- زندگانی فاطمه الزهرا(علیهاالسلام)
کتاب «زندگانی فاطمه الزهرا» تألیف حسین عمادزاده توسط نشر اسلام منتشر شدهاست.
کتابی با نثری سلیس و همه فهم که مانند سایر کتابهای انتشارات اسلام، هم دقیق و مستند هستند و هم کاملا ایرانی.
صدیقه شهیده
- کتاب «صدیقه شهیده» تألیف سید عبدالرزاق موسوی مقرم توسط دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین منتشر شدهاست.
موسوی مقرم را با مقتلهایی میشناسند که تألیف کردهاست. این کتاب جزء معدود کتابهای فارسی است که اهل تاریخ و اسلامشناسان، آن را به زبان عربی و سایر زبانها برگرداندهاند.
- نهج الحیات/فرهنگ سخنان حضرت فاطمه(علیهاالسلام(
تألیف محمد دشتی توسط مؤسسه تحقیقاتی امیرالمؤمنین منتشر شدهاست.
کتاب «نهج الحیات(فرهنگ سخنان حضرت فاطمه(علیها السلام)» دانشنامهای کوچک از احادیث کمتر شنیده شده حضرت صدیقه کبری(علیها السلام) است.
مرحوم محمد دشتی از مؤلفان دینی است که نهجالبلاغه با تحقیقات وی به دوره جدیدی از استفاده و استقبال وارد شد؛ تا جائیکه رهبر انقلاب، دشتی و تحقیقات دقیقش را ستوده و آن را به عنوان الگویی بینظیر معرفی فرموده اند. او با حفظ سیاق مرحوم سیدرضی مدون نهجالبلاغه، به تدوین کتابی از بیانات و احادیث حضرت فاطمه(علیها السلام) اقدام کردهاست.
سیصد و شصت داستان از فضایل، مصائب و کرامات حضرت فاطمه(علیهاالسلام(
- کتاب «سیصد و شصت داستان از فضایل، مصائب و کرامات حضرت فاطمه(علیهاالسلام)» تألیف عباس عزیزی توسط نشر سلسله منتشر شدهاست.
عباس عزیزی را بیشتر با داستانها وحکایتهایش میشناسیم که با محوریت اهل بیت(علیهمالسلام)، از منابع دست یک روایی، تهیه و روانه بازار کرده است.
کتابهایی که شاید حجم زیادی نداشته باشند ولی سرشار از حکایتهای ناشنیدهایاند که با حسن سلیقه و انتخاب در جایی گرد آمدهاند.
- کرامات الفاطمیه
کتاب «کرامات الفاطمیه» تألیف علی میرخلفزاده توسط نشر مهدییار منتشر شدهاست.
«کرامات الفاطمیه» مجموعهای است مربوط به معجزات حضرت فاطمه زهرا(علیهاالسلام) که همراه بخشهای کوتاهی از تاریخ اسلام و سوگندنامه فاطمه زهرا(علیهاالسلام) در چندین فصل تدوین شدهاست.
این کتاب تا امروز بیش از نه چاپ داشتهاست که نشان از خواندنی بودنش است.
- اسرار و آثار تسبیح حضرت زهرا(س(
کتاب «اسرار و آثار تسبیح حضرت زهرا(علیهاالسلام)» تألیف علیرضا رجالی تهرانی توسط نشر نبوغ منتشر شدهاست.
تسبیح حضرتشان تنها لطف کوچکی است که از آن روزها تا همین امروز، رونق بخش لحظات تعقیبات نماز ما ست. علیرضا رجالی تهرانی کوشیده است بگوید این ذکر پر رمز و راز چه عالمی دارد.
- رنجها و فریاد های فاطمه(س)
کتاب «رنجها و فریادهای فاطمه(علیهاالسلام)» تألیف عباس قمی و ترجمه محمد محمدیاشتهاردی توسط نشر ناصر منتشر شدهاست.
این کتاب ترجمهای است از کتاب «بیت الاحزان فی مصایب سیده النسوان» اثر بیبدیل حاجشیخعباس قمی معروف به محدث قمی.
- تحلیل سیره فاطمه الزهرا(س)
کتاب «تحلیل سیره فاطمه الزهرا(علیهاالسلام)» تألیف علی اکبرزاده توسط نشر انصاریان منتشر شدهاست.
این کتاب نگاهی به سیره معصومانه امالائمه(علیهاالسلام) است. سیره یعنی تمام شئون عملی یک معصوم؛ و این همان چیزی است که اسوه حسنه آلالله نامیده میشود.
یک متن ادبی و روحانی از سیدمهدی شجاعی؛ که در عین استناد به منابع درجه یک، از اتقان در روایتگری برخوردار است. بسیاری معتقدند که «کشتی پهلو گرفته» یک شاهکار است.
- پرتوی از فضایل فاطمه زهرا(علیها السلام) در کلام معصومین(علیهمالسلام)
کتاب «پرتوی از فضایل فاطمه زهرا در کلام معصومین(علیهمالسلام)» تألیف علی محمدنژاد توسط نشر سنأ منتشر شدهاست.
این مجموعه متضمن 235 حدیث از پیامبر اعظم(صلیاللهعلیهوآله) و امامان معصوم(علیهمالسلام) است که طی آن فضایل حضرت زهرا(علیهاالسلام) تبیین شدهاند.
احادیث به دو زبان عربی و فارسی گرد آمده و منابع هر یک هم ذکر شدهاست.
- زندگانی حضرت فاطمه الزهرأ(علیهاالسلام) و دختران آن حضرت
کتاب «زندگانی حضرت فاطمه الزهرأ(علیهاالسلام) و دختران آن حضرت» تألیف سیدهاشم رسولیمحلاتی توسط نشر فرهنگ اسلامی منتشر شدهاست.
رسولیمحلاتی مجموعهای چند جلدی درباره زندگانی اهل بیت(علیهمالسلام) نگاشته که تمام آنها را دفتر نشر فرهنگ اسلامی منتشر کردهاست.
این کتاب یکی از همان مجلدات است.شاخصهکارهای رسولیمحلاتی جامعالاطراف بودن و نبود کلیشه در آثارش است.
- آتش به خانه وحی
کتاب «آتش به خانه وحی» تألیف سیدمحمدحسین سجاد توسط نشر مهر ثامنالائمه منتشر شدهاست.
این مجموعه در سه بخش تنظیم شدهاست. نگارنده در بخش اول نگاهی گذرا به ابعاد مختلف شخصیت بانوی اسلام دارد. در بخش دوم چگونگی رفتار مردم با دختر پیامبر خاتم(صلیاللهعلیهوآله) تشریح میشود و در بخش پایانی هم مصائب و رنجهای حضرت فاطمه(علیهاالسلام) گفته شدهاند.
نکته جالب این است که تمام متون کتاب شامل مدارک و مأخذی از کتب معتبر اهل سنت است که تمامی آنها بر اثبات مظلومیت حضرت زهرا(علیهاالسلام) تأکید ورزیدهاند.
- زندگانی فاطمه زهرا(علیهاالسلام
کتاب «زندگانی فاطمه زهرا» تألیف سیدجعفر شهیدی توسط دفتر نشر فرهنگ اسلامی منتشر شدهاست.
این کتاب بیش از 15 مرتبه تجدید چاپ شدهاست. شهیدی در نجف شاگرد مرحوم آیتالله خوئی بوده و از این رو مجتهدی مورخ و صاحب نظر است.
او از یاران و همکاران نزدیک مرحوم دهخدا بود و از این روست که ریاست بنیاد لغتنامه دهخدا راهم بر عهده داشت.
- کشتی پهلو گرفته
کتاب «کشتی پهلو گرفته» تألیف سیدمهدی شجاعی توسط نشر نیستان منتشر شدهاست.
یک متن ادبی و روحانی از سیدمهدی شجاعی؛ که در عین استناد به منابع درجه یک، از اتقان در روایتگری برخوردار است. بسیاری معتقدند که «کشتی پهلو گرفته» یک شاهکار است.
- فاطمه فاطمه است
کتاب «فاطمه فاطمه است» تألیف علی شریعتی توسط نشر چاپخش منتشر شدهاست.
یک متن ادبی پر از حس و حال. علی شریعتی در مقام یک شیعه علوی کوشیدهاست تا فاطمه زهرا(علیهاالسلام) را از همه زوایا روایت کند.
زندگانی صدیقه کبری حضرت فاطمه زهرا(علیها السلام
-کتاب «زندگانی صدیقه کبری حضرت فاطمه زهرا(علیهاالسلام)» تألیف عبدالحسین دستغیب توسط نشر جزایری منتشر شدهاست.
- زندگانی فاطمه الزهرا(علیهاالسلام
کتاب «زندگانی فاطمه الزهرا(علیهاالسلام)» تألیف ناصر مکارمشیرازی توسط نشر محبان فاطمه منتشر شدهاست.
کتاب «اسرار و آثار تسبیح حضرت زهرا(علیهاالسلام)» تألیف علیرضا رجالی تهرانی توسط نشر نبوغ منتشر شدهاست.
- اسرار فدک
کتاب «اسرار فدک» تألیف محمدباقر انصاری و سیدحسین رجائی توسط نشر دلیل ما منتشر شدهاست.
- آتش به خانه وحی، نشر مهر ثامنالائمه منتشر شدهاست.
ـ اخلاق حضرت فاطمه سلام الله علیها/ محمدمهدی تاج لنگرودی/ ممتاز/ 1382
ـ داستان زندگی حضرت فاطمه(ع)/ محمدحسین صلواتیان، امیرمهدی مرادحاصل و رضا شیرازی/ پیام نور/ 1383
ـ زندگانی حضرت فاطمه(ع)/ جمعی از علمای لبنان، حمیدرضا کفاش (مترجم)/ عابد/ 1384
ـ کوثر عشق؛ زندگانی حضرت فاطمه زهرا(س)/ اسدالله بقایی/ فرزانه/ 1384
ـ برترین زن؛ حضرت فاطمه(ع)/ مهدی مرادحاصل، شهرام عظیمی (نقاش)، زهرا شهبازی
- خطبات حضرت فاطمه زهرا(س)/ اقبال حیدر حیدری (مترجم)/ موسسه امام علی (ع)/ 1384
- سرود حضرت زهرا(س)/ آسیه نادری/ مهر امیرالمومنین/ 1384
- بضعهالرسول فاطمه زهرا(س)/ آسیه تحویلداران/ نوین پژوهش / 1384
- در فراق فاطمه زهرا(س)/ میرعلی اصغریان سید بیگلو/ میرعلی اصغریان/ 1385
ـ مهربان سوم حضرت زهرا(س)/ مجید ملامحمدی، محمدحسین صلواتیان (تصویرگر)/ پیام آزادی، کتابهای پرنده/ 1385
- دانشنامه شهادت حضرت زهرا(س)/ علی لباف (به اهتمام)/منیر / 1385
ـ مصائب حضرت فاطمه(ع)/ محمد سهرابی/ آرام دل/1385
- سیره سیاسی حضرت فاطمه زهرا(ع)/ علیرضا خاکپورمقدم/ حضرت عباس(ع)/ 1385
- الگوهای رفتاری حضرت فاطمه زهرا(س)/ حلیمه صفری/ میراث ماندگار / 1385
- بانوی بینشان؛ چگونگی الگوبرداری عملی از حضرت زهرا(ع) در عصر حاضر، 40 داستان از حضرت فاطمه(ع)، اشارهای به مظلومیت صدیقه کبری(ع)/ هادی قطبی/ احمدیه/ 1385
- زهرا(س) مولود وحی/ احمد علم الهدی/ امیرکبیر/ 1385
- بانوی من زهرا(س)/ نادر فضلی/ منیر / 1386
ـ اخلاق حضرت فاطمه(س)/ محمدمهدی تاج لنگرودی/ دارالکتب/ 1386
- در ستایش فاطمه(س)؛ مروری بر ثناگویی از حضرت صدیقه کبری در محفل ملکوت/ علی کریمی جهرمی/ راسخون/ 1386
- فاطمه زهرا(س) بانوی بهشت/ سیدمحمدحسین مومنی/ دلیل ما / 1386
- ازدواج فاطمهالزهرا علیهاالسلام/ رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در تونس/ 1386
- حضرت فاطمه زهرا(ع)/ لطیف راشدی و محمدرضا راشدی/ لاهوتیان/ 1386
- معجزات حضرت فاطمه زهرا(ع)/ احمد متوسل/ دارالفکر /1386
- زندگانی صدیقه کبری حضرت فاطمه زهرا(ع)/ سیدعبدالحسین دستغیب/ دار الکتاب/ 1387
- زندگی حضرت فاطمه(ع)/ محمدرضا رضوانی/ راستین/ 1387
- بانوی آفتاب؛ حضرت فاطمه(س)/ فرشته ارکیا (تصویرگر)، سیدامیرحسین موسوی گرمارودی (شاعر)/ جامعه القرآن الکریم / 1387
- فرهنگ سخنان حضرت فاطمه(ع)؛ نهج الحیاه/محمد دشتی/ دفتر نشر برگزیده / 1387
- نگاهی بر زندگی حضرت فاطمه(س)/ محمد محمدی اشتهاردی/ مطهر/ 1387
- بانوی بانوان حضرت فاطمه زهرا(ع)/ ابوالفضل موسوی گرمارودی/ دلیل ما/1387
- خطبه حضرت زهرا(س)/ ناصر مکارم شیرازی (مترجم)/ مسجد مقدس جمکران/ 1387
- مقامات حضرت فاطمه(س) در کتاب و سنت/ استاد شیخ محمد سند بحرانی و احمد خوانساری / بوستان کتاب / 1387
- گزارش لحظه به لحظه از ازدواج حضرت زهرا(س)/ محمدرضا انصاری/ انتشارات دلیل ما/ 1387
- شرح خطبه حضرت زهراآیه الله سید عزالدین زنجانی؛بوستان کتاب
- مسند حضرت فاطمه ،مهدی جعفری.
بانوی نمونه آیه الله امینی
ازمیان این کتابها جامعترین کتاب: کتاب فاطمه الزهرا بهجه قلب المصطفی نوشته رحمانی همدانی وترجمه افتخار زاده وکتاب دکتر شهیدی وکتاب قزوینی فاطمه من المهد الی اللهد وکتاب رنجهای زهرا، نوشته سید جعفر مرتضی، ترجمه ی محمد سپهری است ومسند فاطمه ،آیه الله عطاردی است که مفید وقابل استفاده هستند.
ادامه مطلب
مصحف حضرت فاطمه (علیها السلام) چیست؟
منابع شیعى حکایت از وجود مصحفى دارند که در آن مجموعه حوادث آینده ثبت شده است. پس از وفات رسول خدا (صلى الله علیه وآله) اخبار این مصحف توسط جبرئیل بر زهراى مرضیه (علیها السلام) آورده و به خط امیرمؤمنان امام علىّ (علیه السلام) ثبت مى شده است و به همین دلیل زهراى مرضیه(علیها السلام) را "محدَّثه" مى نامند.
این مصحف یکى از میراث هاى اهل بیت(علیهم السلام)است. در کتاب کافى از امام صادق(علیه السلام) نقل است: فاطمه(علیها السلام) پس از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) هفتاد و پنج روز زندگى کردند و بر اثر از دست دادن پدر، دچار اندوهى شدید شدند. جبرییل براى تعزیت نزد ایشان مى آمد... و ایشان را از حوادثى که درباره ى فرزندانشان رخ مى دهد آگاه مى کرد و امام على(علیه السلام) آنها را مى نگاشت؛ و این ها مصحف فاطمه(علیها السلام) است[1].
به همین مضمون روایات زیادى در مدارک شیعه وجود دارد[2] کلمه "مصحف" در این روایات به همان معناى لغوى (مجموعه اى از نوشته ها که بین دو جلد قرار دارد) است. در منابع اهل سنت نیز، گاهى کلمه مصحف به همین معنا به کار رفته است؛ مانند :
1. مصحف خالد بن معدان (م. 104 ق.) که درباره وى گفته اند: دانش خالد بن معدان در مصحفى ثبت شده بود که داراى دکمه و دستگیره بود.[3]
2. و یا کلمه "المصاحف" درباره کتاب المصاحف ابن ابى داود که در آن مباحثى درباره مصاحف صحابه وجود دارد.
این بحث که آیا پس از وفات رسول خدا(صلى الله علیه وآله) امکان فرود جبرییل یا هر فرشته دیگر وجود دارد و یا این امر در مورد شخص زهراى مرضیه(علیها السلام)به وقوع پیوسته است، مجال دیگرى را مى طلبد. اجمالا باید گفت: طبق مدارک فریقین این امر در مقام ثبوت و امکان، محرز است و در مقام وقوع و اثبات نیز به صورت صریح در احادیث شیعه وارد شده است و جاى انکار نیست؛[4] هم چنین به صورت استنتاج از چند مقدمه از مدارک اهل سنت نیز این امر قابل اثبات است و جایى براى تردید باقى نمى گذارد.
خلاصه این مقدمات بدین شرح است:
الف) امکان وجود محدَّث (کسانى که فرشته با آنان سخن مى گوید بدون آن که آنان نبىّ باشند)[5] در این امت وجود دارد. بخارى در صحیح خود حدیثى از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) در این زمینه نقل کرده است[6] و از قول ابن عباس نیز نقل مى کند که وى آیه شریفه 52 سوره حج را چنین قرائت کرده است: (وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رَسُول وَ لا نَبِیّ ـ ولا محدَّث ـ إلاّ إذا تمنّى)[7]. جملگى این احادیث در زمره احادیث صحیح به شمار مى آیند.
ب) زهراى مرضیه (علیها السلام) "سیدة نساء أهل الجنّة"، است. این حدیث با طرق گوناگون در مدارک اهل سنت وارد شده است؛ از جمله در صحیح بخارى، باب مناقب فاطمه.[8] ابن حجر نیز در شرح این حدیث به برخى از اسانید آن اشاره کرده است[9].
بنابراین، اگر فرشتگان با مریم(علیها السلام) سخن مى گویند به دلیل آن است که مریم، پاکدامن و سرور زنان عصر خود و برگزیده از ناحیه خداست؛ همان طور که قرآن درباره مریم مى فرماید:
(وَ إِذْ قالَتِ الْمَلائِکَةُ یا مَرْیَمُ إِنَّ اللّهَ اصْطَفاکِ وَ طَهَّرَکِ وَ اصْطَفاکِ عَلى نِساءِ الْعالَمِینَ)[10]؛ هنگامى که فرشتگان به مریم گفتند: اى مریم خداوند تو را برگزید و پاک کرد و بر زنان جهانیان برگزید.
درباره زهراى مرضیه(علیها السلام) به طریق اولویت چنین امرى امکان داشته است؛ چون هیچ دلیلى بر اختصاص مقام "محدَّثه" به امت هاى پیشین ندارد و زهراى مرضیه(علیها السلام)سرور بانوان بهشتى و یا طبق روایات دیگر، سرور بانوان جهانیان است.[11]
اما باید توجه داشت که، به طور قطع، این مصحف که به اشاره رسول خدا(صلى الله علیه وآله)و در زمان حیات ایشان تدوین شده، همین قرآن است و غیر از مصحفى است که پس از وفات رسول خدا(صلى الله علیه وآله) با املاى حضرت فاطمه(علیها السلام) و خط امام على(علیه السلام)نگاشته شده و به کلى از قرآن جداست.
در اینجا لازم است به چنذ نکته توجه شود:
نکته اول: خبر دادن از آینده موافق قرآن
اگر ادعا شده در این مصحف اخبار آینده آمده (که به اصطلاح درست یا غلط به آن غیب میگویند) قرآن کریم در آیات متعدد از در اختیار داشتن بخشی از این علم به وسیله برخی از مخلوقات و برخی مشاهیر برگزیدگان الهی خبر داده است.[12]
نکته دوم: منحصر نبودن وحی در انبیا
اگر ادعا شده که به حضرت زهرا س جبرائیل اینها را وحی کرده است، در قرآن کریم از انواع متعدد از وحی یاد فرموده است.[13] البته این وحی، وحی پیامبری نیست.
نکته سوم: فواید علم غیب برای برگزیدگان
1. خدای متعال به جهت حسّ امانتداری، که با آزمونهای مکرر از خود اولیاء و دیگران به عنوان شاهد بر آن اقرار گرفته است، قدرتهایی را به برگزیدگانش به جهت اهدافی میدهد. از بزرگترین این قدرتها علم وسیعی است که از آن تعبیر، به لدنی، رشد، علم غیب و ... شده است. مهمترین این اهداف هدایت و رحمت افزایی در میان آفریدگان است؛
2. خدای متعال در عالم تکلیف، بعد از آزمونهای عالم اعتقادات (به اصطلاح عالم ذر)، برای به رشد رسانیدن عدهای از سقوط کردگان، امکاناتی را قرار داده است که اینها به وسیله اولیایش در معرض جبران و هدایت برآیند. به صرف ارائه کلیات، رحمت خاص و نجات برای اینها حاصل نمیشود؛
3. مؤمن در مسیر خود ابهام ندارد، در جاهای مبهم توقف میکند، با توجه به هدایت گسترده اولیاء اگر بنا شود به جهت ابهام توقّف ایشان زیاد شود با آن هدایت سازگاری ندارد، لذا با توجه به امانتداری، که این علم را در منافع فردی سوق نمیدهند و به ضرر شخصی افراد راضی نمیشوند، این دانش وسیع اعطاء شده و مواردی به حکمتهای خاص الهی استثناء میشود.
بنابراین تأثیر این نوع از دانش (احاطه به جزئیات حوادث) برای اولیاء قابل انکار نیست.
نکته چهارم : فایده مصحف فاطمه
اولاً، آیندهگویی مصحف تکمیل کننده قرآن است نه چیزی جدای از آن،
ثانیاً، با توجه به جزیی بودن دانشهای این مصحف نشر گسترده و بیضابطه آن برای دانشآموزان آن یا غرور میآورد یا یأس، این معلم است که با توجه به شناخت تجربی از شاگردان، برای رشد هر یک برنامه جداگانه بریزد نه اینکه یکی را سرکوفت بزند و دیگری را لوس بنماید.
ثالثاً، باید از اهل معرفت پرسید، آیا این چیزهایی که شما میفهمید و ما نمیفهمیم نتیجة اکتسابی تلاش شما و پاداش آن است یا وسیلهای برای ادامه سیر و سلوک. اصل وجود این مصحف و به میان آوردن نام آن نشانگر ارزش کاربردی آن برای امامان ـ علیهم السّلام ـ است وگرنه مانند بسیاری از چیزهایی که داشتهاند و به ما نگفتهاند از اعلام آن صرفنظر میکردند.[14]
چهارم، آخرین نکته، اینکه علم ما به مصحف فاطمه ـ سلام الله علیها ـ با توجه به کمی ظرفیت ما، ارزش کار بسیاری از ما را از بین میبرد. آیا اگر امام حسین ـ علیه السلام ـ قبل از امتحان وفاداری اصحاب، به تمام ایشان جایشان را در بهشت نشان میداد و درد نداشتن تیرها و مصائب را گوشزد میکرد، آیا این وفاداری ارزشی را که بعد از امتحان یقین آنها به وسیله این شهود افزود، داشت؟! هرگز.
پاورقی ها:
[1] ابوجعفر کلینى، همان: ج 1، ص 241، رقم 5، و ص 240، رقم 2.
[2] ر.ک: محمد باقر مجلسى، بحار الانوار، ج 22، ص 546 و ج 26، ص 38 به بعد.
[3] ر.ک: ابن ابى داود سجستانى، کتاب المصاحف، تصحیح ارتور جفرى، ص 124 ـ 135.
[4] . ر.ک: محمدباقر مجلسى، بحار الانوار، ج 22، ص 546 و ج 26، ص 38 به بعد و سلیمان بن اشعث، کتاب المصاحف، تصحیح آرتور جفرى، ص 124 ـ 135.
[5] ر.ک: احمد ابن حجر، فتح البارى، ج 7، ص 50، باب فضائل الصحابة. براى توضیح بیش تر درباره ى امکان "محدَّث" در این امت و مسائل جانبى آن ر.ک: علامه امینى، الغدیر، ج 5، ص 42 ـ 51.
[6] ر.ک: احمد ابن حجر، فتح البارى، ج 7، ص 42، رقم 3689.
[7] همان، ج 7، ص 42.
[8] همان، ج 7، ص 105، باب مناقب فاطمه، رقم 3767.
[9] همان، ج 7، ص 105.
[10] سوره ى آل عمران (3)، آیه ى42.
[11] ر.ک: سید مرتضى فیروز آبادى، فضائل الخمسة من الصحاح الستة و غیرها من الکتب المعتبرة عند اهل السنة والجماعة، باب "ان فاطمة سیدة النساء وافضلهن" ج 3، ص 169 ـ 177.
[12] . به طور نمونه: سوره کهف، داستان حضرت موسی و خضر علی نبینا و آله و علیهما السلام.
[13] . وحی به زنبور عسل (سوره نحل)، وحی به مادر حضرت موسی ـ علیه السلام ـ وحی به حضرت مریم علی نبینا و آله و علیها السلام.
[14] . این اعلام مانند ارائه گواهینامه و برگه مجوز رانندگی به مسافران است. مسافران با کسی که شرط تجربه و دانش رانندگی را رعایت میکند با اطمینان کامل سفر میکنند.
ادامه مطلب
کیفیت شهادت و وصیت حضرت زهرا (سلام الله علیها)
پاسخ:
در منابع شیعه و سنی در زمینه شهادت حضرت زهرا علیهاالسلام مطالبی اعم از تاریخی و روایی ذکر شده است که در این مطلب اجمالا به آن میپردازیم.
در كتاب روضة الواعظین روایت كردهاند كه حضرت فاطمه علیهاالسلام را بیماری شدیدی عارض گردید و تا چهل روز ممتد شد، چون خبر وفات آن حضرت علیهاالسلام به او رسید امّ ایمن و اسماء بنت عمیس و حضرت امیرالمؤمنینعلیه السلام را حاضر ساخت و گفت: ای پسرعمّ! از آسمان خبر فوت به من رسیده و من عازم سفر آخرتم، تو را وصیت میكنم به چیزی چند كه در خاطر دارم.
چون خبر شهادت حضرت زهرا در مدینه منتشر گردید، شیون از خانههای مدینه بلند شد، و مردم جمع شده بودند و گریه میكردند و انتظار بیرون آمدن پیکر حضرت را میكشیدند. پس ابوذر بیرون آمد و گفت: بیرون آوردن آن حضرت را به تأخیر انداختند، پس مردم متفرق شده، برگشتند. چون پاسی از شب گذشت و دیدهها به خواب رفت، جنازه را بیرون آوردند، امیرمؤمنان و حسن و حسین علیهم السلام و عمّار و مقداد و عقیل و زهیر و ابوذر و سلمان و بریده و گروهی از بنیهاشم و خوّاص آن حضرت، بر آن بانوعلیهاالسلام نمازگزاردند و در همان شب دفن كردند.
حضرت امیر علیه السلام فرمود: ای دختر رسول خدا آنچه خواهی وصیت كن. پس بر بالین آن حضرت نشست و هر كه در آن خانه بود بیرون كردند. پس ساعتی...به ادامه مطلب بروید...
ادامه مطلب
چرا شبانه دفن شد
پاسخ:
مى گويند فاطمه (س) را شبانه دفن كرده اند، اين به خاطر وصيت حضرت فاطمه (س) به اسماء بنت عميس بود كه نمى خواست اندازه جسدش را نامحرم ببيند.
صداي شيعه:
دفن شبانه، نماز بدون حضور و اطلاع خليفه، قبر پنهان، اسرارى است كه در درون خود پيام دارند. درست است كه فاطمه (س) اين چنين خواست و اين گونه وصيت كرد؛ ولى چه اتفاقى افتاده است كه زهرا سلام الله عليها وصيت تاريخي اش را با اين در خواست ها به پايان مى برد؟ در واقع چندين پرسش را در برابر نگاه هاى تيز بين مورخان و آيندگان مى گذارد تا بپرسند: چرا قبر فاطمه پنهان است؟ و چرا دختر پيامبر شبانه و پنهانى دفن شد؟ و چرا علي عليه السلام بدون اطلاع جناب ابوبكر و جناب عمر بر وى نماز خواند؟ و...
روايات فراوانى در كتاب هاى شيعه و سنى بر اين مطلب دلالت دارد كه به اختصار چند روايت را ذكر مى كنيم:
دفن شبانه، در روايات اهل سنت:
محمد بن اسماعيل بخارى مى نويسد:
وَ عَاشَتْ بَعْدَ النبي صلى الله عليه وسلم سِتَّةَ أَشْهُرٍ فلما تُوُفِّيتْ دَفَنَهَا زَوْجُهَا عَلِيّ لَيلًا و لم يؤْذِنْ بها أَبَابَكرٍ وَ صَلَّى عليها. (فاطمه زهرا سلام الله عليها، شش ماه پس از رسول خدا (ص) زنده بود، زمانى كه از دنيا رفت، شوهرش علي عليه السلام او را شبانه دفن كرد و ابوبكر را با خبر نساخت.)[1]
ابن قتيبه دينورى در تأويل مختلف الحديث مى نويسد:
و قد طالبت فاطمة رضي الله عنها أبابكر رضي الله عنه بميراث أبيها رسول الله صلى الله عليه و سلم. فلمّا لم يعطها إياه حلفت لا تكلّمه أبدا و أوصت أن تدفن ليلا لئلايحضرها فدفنت ليلا. (فاطمه از ابوبكر ميراث پدرش را خواست، ابوبكر نپذيرفت، قسم خورد كه ديگر با او (ابو بكر) سخن نگويد و وصيت كرد كه شبانه دفن شود تا او (ابوبكر) در دفن وى حاضر نشود.)[2]
عبد الرزاق صنعانى مى نويسد: عن ابن جريج و عمرو بن دينار أن حسن بن محمد أخبره أن فاطمة بنت النبي صلى الله عليه وسلم، دفنت بالليل، قال فرَّ بِهَا علي من أبي بكر أن يصلّي عليها كان بينهما شيء. (فاطمه دختر پيامبر شبانه به خاك سپرده شد، تا ابوبكر بر وى نماز نخواند؛ چون بين آن دو اتفاقاتى افتاده بود.)
و در ادامه نيز مى گويد:
عبد الرزاق عن بن عيينة عن عمرو بن دينار عن حسن بن محمد مثله: الا أنه قال اوصته بذلك. (از حسن بن محمد بن نيز همانند اين روايت نقل شده است؛ مگر اين كه در اين روايت قيد شده است كه خود فاطمه اين چنين وصيت كرده بود).[3]
و ابن بطال در شرح صحيح بخارى مى نويسد:
أجاز أكثر العلماء الدفن بالليل ... و دفن علىُّ بن أبى طالب زوجته فاطمة ليلاً، فَرَّ بِهَا من أبى بكر أن يصلّى عليها، كان بينهما شىء. (اكثر علما دفن جنازه را در شب اجازه داده اند. علي بن ابوطالب، همسرش فاطمه را شبانه دفن كرد تا ابوبكر به او نماز نخواند؛ چون بين آن دو اتفاقاتى افتاده بود).[4]
ابن أبي الحديد به نقل از جاحظ (متوفاى 255) مى نويسد:
و ظهرت الشكية، و اشتدت الموجدة، و قد بلغ ذلك من فاطمة (عليها السلام) أنها أوصت أن لا يصلي عليها أبوبكر. (شكايت و ناراحتى فاطمه به حدى رسيد كه وصيت كرد ابوبكر بر وى نماز نخواند.)[5]
و در جاى ديگر مى نويسد:
و أما إخفاء القبر، و كتمان الموت، و عدم الصلاة، و كل ما ذكره المرتضى فيه، فهو الذي يظهر و يقوي عندي، لأن الروايات به أكثر و أصح من غيرها، و كذلك القول في موجدتها و غضبها. (مخفى كردن مرگ فاطمه (سلام الله عليها) و محل دفن او و نماز نخواندن ابوبكر و عمر و هر آن چه كه سيد مرتضى گفته است، مورد تأييد و قبول من است؛ زيرا روايات بر اثبات اين موارد صحيح تر و بيشتر است و همچنين ناراحتى و خشم فاطمه بر شيخين نزد من از اقوال ديگر اعتبار بيشترى دارد).[6]
دفن شبانه در روايات شيعه:
هر چند كه سبب وصيت صديقه طاهره در ميان شيعيان مشخص و اجماعى است؛ اما در عين حال به يك روايت و سخن اشاره مى كنيم.
مرحوم شيخ صدوق در علت دفن شبانه آن حضرت مى نويسد: عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِي بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِيهِ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام لِأَي عِلَّةٍ دُفِنَتْ فَاطِمَةُ (عليها السلام) بِاللَّيلِ وَ لَمْ تُدْفَنْ بِالنَّهَارِ قَالَ لِأَنَّهَا أَوْصَتْ أَنْ لا يصَلِّي عَلَيهَا رِجَالٌ [الرَّجُلانِ]. (علي بن ابوحمزه از امام صادق عليه السلام پرسيد: چرا فاطمه را شب دفن كردند نه روز؟ فرمود: فاطمه سلام الله عليها وصيت كرده بود تا در شب وى را دفن كنند تا ابوبكر و عمر بر جنازه آن حضرت نماز نخوانند.)[7]
مرحوم صاحب مدارك رضوان الله تعالى عليه مى گويد:إنّ سبب خفاء قبرها (عليها السلام) ما رواه المخالف و المؤالف من أنها (عليها السلام) أوصت إلى أمير المؤمنين (عليه السلام) أن يدفنها ليلا لئلا يصلّي عليها من آذاها و منعها ميراثها من أبيها (صلى الله عليه وآله وسلم). (علت مخفى بودن محل دفن فاطمه سلام الله عليها آن گونه كه مخالف و موافق نقل كرده اند اين است كه آن حضرت به اميرمؤمنان عليه السلام سفارش كرد تا او را شبانه دفن كند تا آنان كه او را اذيت كرده و از ارث پدرش محروم كرده بودند بر وى نماز نخوانند).[8]
با توجه به مدارك موجود و اعتراف بزرگان اهل سنت، دليل دفن شبانه آن حضرت وصيت آن حضرت بود كه نمى خواست افرادى كه بر او ستم كرده اند، بر جنازه اش نماز بخوانند و با اين كار حقيقت مساله خلافت را مطرح كرد.
پي نوشت ها:
[1] البخاري الجعفي، محمد بن إسماعيل أبو عبدالله (متوفاي256هـ)، صحيح البخاري، ج 4، ص 1549، ح3998، كتاب المغازي، باب غزوة خيبر، تحقيق د. مصطفى ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 - 1987.
[2] الدينوري، أبو محمد عبد الله بن مسلم ابن قتيبة (متوفاي276هـ)، تأويل مختلف الحديث، ج 1، ص 300، تحقيق: محمد زهري النجار، ناشر: دار الجيل، بيروت، 1393هـ، 1972م.
[3] الصنعاني، أبو بكر عبد الرزاق بن همام (متوفاي211هـ)، المصنف، ج 3، ص 521، حديث شماره 6554 و حديث شماره: 6555، تحقيق حبيب الرحمن الأعظمي، ناشر: المكتب الإسلامي - بيروت، الطبعة: الثانية، 1403هـ.
[4] إبن بطال البكري القرطبي، أبو الحسن علي بن خلف بن عبد الملك (متوفاي449هـ)، شرح صحيح البخاري، ج 3، ص 325، تحقيق: أبو تميم ياسر بن إبراهيم، ناشر: مكتبة الرشد - السعودية / الرياض، الطبعة: الثانية، 1423هـ - 2003م.
[5] إبن أبي الحديد المدائني المعتزلي، أبو حامد عز الدين بن هبة الله بن محمد بن محمد (متوفاي655 هـ)، شرح نهج البلاغة، ج 16، ص 157، تحقيق محمد عبد الكريم النمري، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت / لبنان، الطبعة: الأولى، 1418هـ - 1998م.
[6] شرح نهج البلاغة، ج 16، ص 170.
[7] الصدوق، أبو جعفر محمد بن علي بن الحسين (متوفاي381هـ)، علل الشرايع، ج1، ص185، تحقيق: تقديم: السيد محمد صادق بحر العلوم، ناشر: منشورات المكتبة الحيدرية ومطبعتها - النجف الأشرف، 1385 - 1966 م .
[8] الموسوي العاملي، السيد محمد بن علي (متوفاي1009هـ)، مدارك الأحكام في شرح شرائع الاسلام، ج 8، ص279، نشر و تحقيق مؤسسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث، الطبعة: الأولي، 1410هـ.
ادامه مطلب
تبلور فضائل حضرت زهرا سلام الله علیها در اسامی
حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها از اسامی و القاب متفاوتی برخوردار است و هر یک از آنها دربردارنده وجوهی از شخصیت این بانوی عظیمالشأن میباشند. مشهورترین این اسامی، نُه اسم است که در روایتی از امام صادق علیهالسلام نقل شدهاند.
برترین زنان جهانیان، یگانه دختر نبی اکرم صلوات الله علیه و آله، زوجه ولیّ خدا و مادر ائمه معصومین سلام الله علیهم اجمعین، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها از اسامی و القاب متفاوتی برخوردار است و هر یک از آنها دربردارنده وجوهی از شخصیت این بانوی عظیمالشأن میباشند. مشهورترین این اسامی، نُه اسم است که در روایتی از امام صادق علیهالسلام نقل شده است؛ «قَالَ أَبُو عَبْدِاللَّهِ الصَّادِقُ علیهالسلام لِفَاطِمَةَ علیهاالسلام تِسْعَةُ أَسْمَاءٍ عِنْدَاللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَاطِمَةُ وَ الصِّدِّیقَةُ وَ الْمُبَارَکَةُ وَ الطَّاهِرَةُ وَ الزَّکِیَّةُ وَ الرَّضِیَّةُ وَ الْمَرْضِیَّةُ وَ الْمُحَدَّثَةُ وَ الزَّهْرَاءُ... .»
غیر از این اسامی و القاب، موارد دیگری در نقلهای دیگر و زیاراتی است که در مورد ایشان وارد شده است. در ادامه به معانی اندکی از این اسامی پرداخته میشود.
فاطمه
عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیهالسلام قَالَ: لَمَّا وُلِدَتْ فَاطِمَةُ علیها السلام أَوْحَى اللَّهُ إِلَى مَلَکٍ فَأَنْطَقَ بِهِ لِسَانَ مُحَمَّدٍ صلّی الله علیه و آله فَسَمَّاهَا فَاطِمَةَ ثُمَّ قَالَ إِنِّی فَطَمْتُکِ بِالْعِلْمِ وَ فَطَمْتُکِ مِنَ الطَّمْثِ ثُمَّ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ علیهالسلام وَ اللَّهِ لَقَدْ فَطَمَهَا اللَّهُ بِالْعِلْمِ وَ عَنِ الطَّمْثِ فِی الْمِیثَاقِ؛ از امام باقر علیهالسلام نقل شده، هنگامى که فاطمه سلام الله علیها متولّد شد، خداى عزّ و جلّ به یکى از فرشتگان وحى نمود تا کلمه فاطمه را بر زبان پیامبر صلی الله علیه و آله جارى کند. لذا رسول خدا صلی الله علیه و آله نام این دختر را فاطمه نهاد و به او فرمود: من تو را با علم و دانش همراه و از پلیدى پاک نمودم.
سپس امام علیهالسلام فرمود: به خدا سوگند که حق تعالى فاطمه سلام الله علیها را در روز عهد و میثاق(عالم ذر) با علم قرین و از پلیدیها و حیض بر کنار نمود.کافی/ ج1/ص460
قَالَ ابْنُ عَبَّاسٍ لِمُعَاوِیَةَ أَ تَدْرِی لِمَ سُمِّیَتْ فَاطِمَةُ فَاطِمَةَ قَالَ لَا قَالَ لِأَنَّهَا فُطِمَتْ هِیَ وَ شِیعَتُهَا مِنَ النَّارِ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله یَقُولُهُ؛ ابن عباس خطاب به معاویه از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل میکند که حضرت فاطمه سلام الله علیها به این دلیل فاطمه نامیده شد که خودش و شیعیانش از آتش بریده و دور شدهاند. عیون أخبار الرضا علیهالسلام/ ج2/ ص73
امام صادق علیهالسلام بعد از بیان اسامی حضرت زهرا سلام الله علیها به یونس بن ضبیان فرمود: میدانی چرا فاطمه نامیده شد؟ یونس گفت مرا خبر ده مولای من! فرمود: فُطِمَتْ مِنَ الشَّرِّ؛ از شر بریده شده است... . الأمالی صدوق/ ص592
...وَ لَکِنَّ الِاسْمَ الَّذِی سُمِّیَتْ بِهِ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى عَلِمَ مَا کَانَ قَبْلَ کَوْنِهِ فَعَلِمَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص یَتَزَوَّجُ فِی الْأَحْیَاءِ وَ أَنَّهُمْ یَطْمَعُونَ فِی وِرَاثَةِ هَذَا الْأَمْرِ فِیهِمْ مِنْ قِبَلِهِ فَلَمَّا وُلِدَتْ فَاطِمَةُ سَمَّاهَا اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى فَاطِمَةَ لِمَا أَخْرَجَ مِنْهَا وَ جَعَلَ فِی وُلْدِهَا فَقَطَعَهُمْ عَمَّا طَمِعُوا فَبِهَذَا سُمِّیَتْ فَاطِمَةَ لِأَنَّهَا فَطَمَتْ طَمَعَهُمْ وَ مَعْنَى فَطَمَتْ قَطَعَت؛ ...امام کاظم علیه السّلام فرمودند: این اسم از اسامی است که بعضى به آن موسوم بودهاند. حقّ تبارک و تعالى به تمام حوادث پیش از وقوعشان آگاه و عالم است، او مىدانست رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله در بین اقوام و طوائف ازدواج خواهد نمود و تمامشان طمع دارند که امر ولایت به وراثت به آنها برسد، لذا وقتى فاطمه سلام اللَّه علیها متولّد شد، او را فاطمه نامید و امر خلافت و وصایت را براى فرزندان او قرار داد و بدین وسیله دست سایرین را از آن کوتاه نمود؛ چرا که معناى فطمت یعنى قطع نمود. علل الشرائع/ ج1 /ص178
منصوره
سدیر صیرفى میگوید: امام صادق علیهالسلام از پدرش و از اجدادش علیهمالسلام روایت نمود که پیغمبر صلى اللَّه علیه و آله فرمود: نور فاطمه علیهاالسلام پیش از....
جهت خواندن بیشتر به ادامه مطلب بروید...
ادامه مطلب
شخصیت حضرت فاطمه(سلام الله علیها) از دریچه منابع اهل سنّت
در منابع تفسیری، حدیثی، رجالی و تاریخی اهل سنت صدها آیه (با پژوهش نگارنده، 135 آیه به دست آمد) در شأن فاطمه(س) و صدها روایات در باره فضایل و كمالات معنوی و شخصیت بینظیر امابیها، سرور زنان همه عالم، دختر یگانه رسول اكرم(ص) یافت میشود. بحث و تحلیل و جمعآوری آنها نیازمند چندین جلد كتاب سترگ است. در این مقاله برتری فاطمه(س) بر مریم(س) از دیدگاه قرآن، روایات شیعی و سنی و دیدگاه دانشمندان اهل سنت بحث شده است، به امید اینكه همه ما از شفاعت ایشان در روز محشر بهرهمند شویم.
برترین زن جهان
«و إذْ قالتِ الْملائكةُ یا مریمُ إنّ اللّه اصطفیكِ و طَهَّركِ و اصْطفیكِ علی نساء العالمین؛(1) به یاد آر زمانی را كه ملائكه گفتند: ای مریم، بدان خدا تو را برای اهدافی كه دارد انتخاب كرد و پاكیزه گرداند و از میان همه زنان عالم برگزید.»
دانشمندان اهل سنت در ذیل این آیه روایات زیادی در باره برتری و فضل چهار زن آوردهاند. این روایات را صحابه معروفی همچون ابنعباس، انس، ابیلیلی، ابوهریره، عایشه، عبدالرحمن بنابیلیلی، جابر بنعبداللّه، ابوسعید، حذیفه، امسلمه، ابواسلمی، ابنمسعود، ابنعمر، عمران بنحصین، جابر بنسمره، ابیبریده اسلمی و دیگران گزارش كرده، از اهل بیت امام علی(ع) و از خودِ حضرت فاطمه(ع) نقل كردهاند. نمونههایی از این گونه روایات را ذكر میكنیم.
رسول خدا(ص) خطاب به فاطمه(ع) فرمود: «یا فاطمة ألا ترضین أنْ تكونی سیدة نساء العالمین، و سیدة نساء هذه الامة، و سیدة نساء المؤمنین؛(2) ای فاطمه، آیا خشنود نیستی كه برترین بانوی زنان جهان و بانوی زنان این امت و بانوی زنان باایمان باشی!»
این حدیث را حاكم و ذهبی صحیح میدانند.(3) بغوی گفته: «بر درستی این حدیث، اتفاق نظر هست».(4) پیامبر(ص) در جاهای مختلف و متعدد با تعابیر گوناگون بر افضلیت و برتری فاطمه زهرا(ع) بر همه زنان عالم تأكید داشت. هنگامی كه فاطمه بیمار شده بود و پیامبر این سخن را به اصحاب گفت، آنان همراه پیامبر برای عیادت فاطمه به خانهاش آمدند. پیامبر از بیرون خانه صدا زد كه: دخترم، خودت را بپوشان چون جمعی از یاران به عیادت تو میآیند، از آنجا كه لباس دخترش فاطمه كافی نبود عبای خود را از پشت در به او داد. پیامبر و یاران وارد شدند و بعد از عیادت از خانه بیرون آمدند، رو به یكدیگر كرده از بیماری فاطمه اظهار تأسف میكردند، پیامبر به آنها فرمود: «اما إنّها سیدة النساء یوم القیامة؛(5) بدانید او بانوی تمام زنان در قیامت است.»
جهت خواندن بیشتر به ادامه مطلب بروید...
ادامه مطلب