مرثيه و مداحی شهادت امام علی (ع)(تمام مداحان اهل بیت)
مرثيه و مداحی شهادت امام علی (ع)
(تمام مداحان اهل بیت)
برای دانلود کردن مرثیه ها، روی آیکون کلیک راست نموده
و گزینه ...Save Target As را انتخاب نمایید.
10. احمد واعظی |
|||||
ردیف |
موضوع |
پخش | اجرا |
حجم |
زمان |
1 | مرغ قلبم به هوای نجف |
![]() |
4,735 | 0:05:02 | |
2 | از خالق دادار بپرسید علی کیست؟ |
![]() |
4,278 | 0:04:33 | |
3 | وقت سحرگاه در راه داور |
![]() |
5,903 | 0:06:17 |
11. حاج اسماعیلی |
|||||
ردیف |
موضوع |
پخش | اجرا |
حجم |
زمان |
1 | الا ای شوهر مظلوم و بی کس - روضه |
![]() |
5,681 | 0:06:03 |
12. حاج حسین سازور |
|||||
ردیف |
موضوع |
پخش | اجرا |
حجم |
زمان |
1 | غریب کوفه شده در شور و زمزمه |
![]() |
3,480 | 0:08:28 | |
2 | مسجد کوفه شده دریای خون |
![]() |
5,577 | 0:13:35 |
15. حاج عبدالرضا هلالی |
|||||
ردیف |
موضوع |
پخش | اجرا |
حجم |
زمان |
1 | حیدر بابا ای شهریار عالم |
![]() |
719 | 0:03:02 |
برای دانلود کردن مرثیه ها، روی آیکون |
ادامه مطلب
شهادت على عليه السلام
پیشاپیش سالروز شهادت مولای متقیان علی ع را به همه ی دوستداران حضرت
تسلیت میگویم
امام علی بخاطر ما بخاطر من و تو از خودش و خانواده اش و همه ی
اولادش بخاطر من و تو،بخاطر سعادت و راهنمایی و روشنایی
دل من و تو جون مبارکشون رو دادند
پس کاری نکنیم که این خون ها ضایع بشن
این مطلب هم بطور مفصل شهادت امام عزیز و بزرگوارمون رو
شرح و بازگو کرده امیدوارم از خواب غفلت بیدار بشیم
یا علی
..................
تهدمت و الله اركان الهدى و انطمست اعلام التقى و انفصمت العروة الوثقى قتل ابن عم المصطفى ...
قطام گفت براى مهريه من چه خواهى كرد؟گفت هر چه تو بخواهى!
بقیه بتفضیل در ادامه مطلب...
ادامه مطلب
آيا شب قدر قبل از اسلام نيز وجود داشت؟ و آيا بعد از پيامبرصلى الله عليه وآله ادامه دارد؟
آيا شب قدر قبل از اسلام نيز وجود داشت؟ و آيا بعد از پيامبرصلى الله عليه وآله ادامه دارد؟
براساس روايتى شب قدر، اختصاص به دوران رسالت پيامبر اكرمصلى الله عليه وآله ندارد و در زمانهاى گذشته نيز وجود داشته است. مجلسىرحمه الله از امام جوادعليه السلام نقل كرده است: «... لقد خلق الله تعالى ليلة القدر اول ما خلق الدنيا و لقد خلق فيها اول نبى يكون و اول وصى يكون...»؛ بحارالانوار، ج 25، ص 73، روايت 63.؛ «خداوند شب قدر را در آغاز آفرينش جهان آفريد و در آن اولين پيامبر و نخستين وصى را هستى بخشيد...».
از طرف ديگر در حديثى از پيامبر اكرمصلى الله عليه وآله آمده است: «ان الله وهب لامتى ليلة القدر لم يعطها من كان قبلهم»؛ درالمنثور، ج 6، ص 371.؛ «خداوند به امت من شب قدر را بخشيد و احدى از امتهاى پيشين از اين موهبت برخوردار نبودند». جمع اين دو روايت نشان مىدهد كه اصل شب قدر از قبل بوده است؛ ولى فضايل بسيار بالايى به طور ويژه، در آن شب براى امت اسلام قرار داده شده كه در امتهاى پيشين سابقه نداشته است. لذا شب قدر حقيقت و واقعيتى است كه در جهان هستى مقدر شده است.
از سوره مباركه قدر فهميده مىشود كه در هر سال، شبى است به نام «قدر» كه از جهت ارزش و فضيلت برتر از هزار ماه است. در اين شب فرشتگان الهى به همراه بزرگ خويش (روح)، براى هر فرمان و تقديرى كه از سوى خدا براى يك سال مقدر شده است، فرود مىآيند. از احاديثى كه در تفسير اين سوره و تفسير آيات آغازين سوره «دخان» رسيده، فهميده مىشود كه فرشتگان در شب قدر، مقدرات يكساله را به نزد «ولى مطلق زمان» مىآورند و به او عرضه مىدارند و به او تسليم مىكنند. اين واقعيت، همواره بوده است و خواهد بود.
در روزگار پيامبر اكرمصلى الله عليه وآله، محل نزول فرشتگان در شب قدر، آستان نبى مصطفىصلى الله عليه وآله بوده است و اين امر مورد قبول همگان است. اما نسبت به زمان بعد از آن حضرتصلى الله عليه وآله بايد گفت: شب قدر بعد از پيامبر اكرمصلى الله عليه وآله نيز هست. علاوه بر ظهور آيات قرآن كريم در «سوره قدر» و «سوره دخان»، در روايات نيز اين واقعيت به روشنى ذكر شده است به تفاسير شيعه، مانند مجمع البيان، الميزان و تفسير نمونه مراجعه شود..
رشيد الدين ميبدى (مفسر معروف سنى) مىگويد: «برخى گفتهاند: شب قدر، اختصاص به روزگاران پيامبرصلى الله عليه وآله بود و سپس از ميان رفت. اما چنين نيست؛ زيرا همه اصحاب پيامبر و علماى اسلام معتقدند كه شب قدر تا قيام قيامت باقى است» كشف الاسرار، ج 10، ص 559..
شيخ طبرسى از عالمان شيعى نيز در اين باره، روايتى از ابوذر غفارى نقل مىكند: «به پيامبر خدا گفتم: اى پيامبر! آيا شب قدر و نزول فرشتگان، در آن شب، تنها در زمان پيامبران وجود دارد و چون پيامبران از جهان رفتند، ديگر شب قدرى نيست، پيامبر فرمود: نه بلكه شب قدر، تا قيام قيامت هست» ر.ك: الميزان، ج 20، ص 473..
در اين مقام، از امام جوادعليه السلام تعليمى رسيده كه خلاصه آن در اينجا ذكر مىشود. حضرت فرمود: «خداوند متعال، شب قدر را در ابتداى آفرينش دنيا آفريد، همچنين در آن شب نخستين پيامبر و نخستين وصى را آفريد (وجود آنها را مقدر ساخت). در قضاى الهى چنان گذشت كه در هر سال، شبى باشد كه در آن شب، تفصيل امور و مقدرات يك ساله فرود آيد».
بىشك پيامبران با شب قدر، در ارتباط بودهاند. پس از آنان، بايد حجت خدا وجود داشته باشد؛ زيرا زمين از نخستين روز خلقت خود تا آخر فناى دنيا، بىحجت نخواهد بود. خداوند در شب قدر، مقدرات را به نزد آن كس كه اراده فرموده (وصى و حجت)، فرو مىفرستد. به خدا سوگند! روح و ملائكه در شب قدر، بر آدم نازل شدند و مقدرات امور را نزد او آوردند و او درنگذشت؛ مگر اينكه براى خود وصى و جانشينى تعيين كرد. همه پيامبرانى كه پس از آدم آمدند نيز، بر هر كدام در شب قدر، امر خداوند نازل مىگشت و هر پيامبرى اين مرتبت را به «وصى» خويش مىسپرد... اصول كافى، ج 1، كتاب الحجة، باب فى شأن انا انزلناه فى ليلة اقدر، ح 7، در تنظيم اين نوشتار از مقاله عالمانه استاد محمد رضا حكيمى سود جستهايم. نشريه كيهان 7/10/78..
ادامه مطلب
فضیلت های شب قدر

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ (۱)
وَ ما أَدْراکَ ما لَیْلَةُ الْقَدْرِ (۲)
لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ (۳)
تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَ الرُّوحُ فِیها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ (۴)
سَلامٌ هِیَ حَتَّی مَطْلَعِ الْفَجْرِ (۵)
۱. قرآن در آن نازل شده است.
۲. عبادت و احیای آن معادل بیش از هزار ماه است.
۳. خیرات و برکات الهی در آن شب نازل میشود.
۴. رحمت خاص خدا شامل حال بندگان میگردد.
۵. فرشتگان و روح در آن شب نازل میگردند.
شب قدر از شبهای مقدس و متبرک اسلامی است. خداوند در قرآن مجید از آن به بزرگی یاد کرده و سورهای نیز به نام «سوره قدر» نازل فرموده است. در تمام سال، شبی به خوبی و فضیلت شب قدر نمیرسد. این شب، شب نزول قرآن، شب فرود آمدن ملائکه و روح نیز نام گرفته است. عبادت در شب قدر برتر از عبادت هزار ماه است. در این شب، مقدرات یک سال انسانها و روزیها، عمرها و امور دیگر مشخص میشود. ملائکه در این شب بر زمین فرود میآیند، نزد امام زمان(عج) میروند و آنچه را برای بندگان مقدر شده بر ایشان عرضه میدارند. شبزندهداری و تلاوت قرآن و مناجات و عبادت در این شب، بسیار توصیه و تأکید شده است.
عظمت و فضیلت این شب بر سایر شبها را از این امور میتوان به دست آورد:
۱) آمرزش گناهان: پیامبر خدا(ص) در تفسیر سوره «قدر» فرمودند:۲) قلب رمضان: امام صادق(ع) فرمودند:
۳) نزول قرآن: طبق روایات، مجموع قرآن در شب قدر دفعی و یکباره بر پیامبر (ص) نازل شده است. این نزول دفعی و یکباره قرآن است، اما نزول تدریجی قرآن طی 23 سال دوران نبوت پیامبر گرامی(ص) به صورت الفاظ نازل شده است.
۴) برتر از هزار ماه: نزول همهی ملائکه و روح در شب قدر بر زمین و سلام دادن بر بندگان خدا نشانه شرافت آن بر هزار ماه است. امام باقر(ع) فرمودند:
فرصت شب قدر را غنیمت بدانیم
شب قدر فرصتی است زرین و طلایی برای شستشوی آینه دل. این شب بهترین فرصت است تا خوبیها را جایگزین بدیها، صلح و صفا را جایگزین اختلاف و تفرقه، احسان و نیکی را جایگزین ظلم و ستم، احسان به والدین را جایگزین عاق والدین و صله رحم را جایگزین قطع رحم نماییم. نیکو و شایسته است با صدقات قدمی در جهت آبادانی خانه آخرت برداریم و با اعمال نیک و خیر، ثواب دو چندان ببریم.در شب قدر که شبزندهداری میکنیم، خداوند نام ما را در گروه نیکبختان ثبت میکند و آتش جهنم را بر ما حرام میسازد. آیا توفیقی بالاتر از این هست که آتش جهنم بر ما حرام شود و به خدا نزدیکتر شویم؟
دعاهای شبهای رمضان مجموعهای است روشنیبخش که با تکرار تلاوت آنها، آموزشهای آنها به صورت هدفهایی برای ما در میآیند. پس هنگام خواندن این ادعیه شایسته و بهتر است مفهوم آنها را نیز همواره مدنظر داشته باشیم و با تلاش و کوشش به سوی این هدفهای مطرحشده در دعاها گام برداریم.
ادامه مطلب
شب قدر
يحيى بن علاء گويد: ((حضرت صادق (عليه السلام ) سخت بيمار بود، دستور داد او را به مسجد رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) بردند. آنجا تا صبح شب بيست و سوم ماه رمضان بيتوته كرد.))(82)
براى انسان مومن ، سزاوار نيست تا در شبى كه آسمانيان ميهمان او شده اند، حجاب غفلت به روى خويش اندازد و خود را از همنشينى با آنها محروم سازد؛ لذا مستحب است ، آن شب را تا صبحگاهان شب زنده دارى نمايد و اين خود نوعى مبارزه با خمودگى و سستى و خواب سنگينى است كه انسان را از هدف هاى عالى اش باز مى دارد و از همه مهم تر اين كه طريق شكستن شب و خاتمه دادن به حاكميت ظلمت را به ما مى آموزد و آدمى را به مقام ((محمود)) مى رساند.
|
|
|
|
|
3. شناخت شاءن قرآن
4. تلاوت قرآن
چه لذت بخش است كه در شب نزول قرآن ، كنار چشمه سار كلام وحى خاضعانه بنشينيم و دل و قلب تشنه را از آن سيراب نماييم . و چه شيرين و شور آفرين است لحظه فرا رسيدن وقت ديدار و عروج كه مريضان و دردمندان در ساحت قرآن دست نياز بلند مى كنند و زمزمه ((القرآن شفاء)) را سر مى دهند.
شبى كه تلاوت قرآن (هر قدر ميسور باشد) در آن شب ، بهترين ذكر است ، به خصوص تلاوت سوره هاى ((يس ))، ((عنكبوت ))، ((روم ))، ((دخان )).
در تلاوت قرآن ، اولين نكته اى كه لازم است مورد توجه قرار گيرد، الهام گرفتن از آن براى تقويت فكر و انديشه و ايمان و شناخت مبداء و معاد و يافتن راه سعادت و فلاح و قرب الى الله است و دومين نكته ، اهداى ثواب آن به اروح طيبه انبيا و ائمه هدى (عليهم السلام ) و شهدا و صلحا و علما و گذشتگان به خصوص بنيان گذاران مراكز مذهبى كه خود سبب مضاعف شدن ثواب مى گردد و سومين نكته ، رعايت آداب قرائت است .
5. توبه و استغفار
چه فرصتى بهتر از شب قدر براى آشتى كردن با خدا و بازگشت به سوى او، شبى كه مى توان آبرومندان درگاه حق و ملائكه و روح و قرآن را واسطه قرار داد و آن گاه با دلى سرشار از اميد به رحمت و مغفرت ، متوجه رب العالمين شد؛ به حق ، شب قدر، شب توبه و بازگشت به سوى خداست كه :
ان الله يحب التوابين و يحب المتطهرين .(83)
به راستى خدا افرادى را كه پى در پى توبه و استغفار مى كنند و نيز طهارت جويان و پاكى طلبان را دوست دارد.
|
|
|
|
|
|
|
|
در بعضى از اخبار آمده است ، زمانى كه فرد گنهكار از كرده خود پشيمان شد و به سوى خدا بازگشت و گفت :
الهى انا اءساءت . يقول الله تعالى : و انا سترت ؛
خدايا من بد كردم . خداوند متعال مى فرمايد: من آن را پوشاندم .
فيقول : ((الهى انا ندمت ؛ من پشيمان شدم .))
خداوند مى فرمايد:
((و انا قبلت ؛ من هم قبول كردم .))
و مى فرمايد:
ايها الشاب ، اذا تبت ثم نقضت ، فلا تستحى ان ترجع الينا؛
اى جوان ! چنان چه توبه كردى و شكستى ، از اين كه دوباره به سوى ما باز گردى شرمگين مباش .
و اذا انقضت ثانيا، فلا تستحى او يمنعك الحياء ان تاءتينا ثالثا، و اذا انقضت ثالثا، فارجع لينا رابعا...
((هر گاه براى دومين بار توبه خود را شكستى ، شرمگين مباش و مبادا حيا تو را از بازگشت به سوى ما براى سومين بار باز دارد و اگر بار سوم هم توبه خود را شكستى ، باز هم براى چهارمين بار به سوى ما باز گرد.))
فاءنا الجواد الذى لا ابخل ؛
((منم بخشنده اى كه بخل نمى ورزم .))
و انا الحليم الذى لا اعجل ؛
((منم حليم و بردبارى كه عجله نمى كنم .))
و انا الذى استر على المعاصى و اقبل التائبين و اعفو عن الخاطئين و ارحم النادمين و انا ارحم الراحمين ؛
((منم آن كه بر گناهان پرده مى افكنم و توبه كنندگان را مى پذيرم و از خطاكاران در مى گذرم و به پشيمانان رحم مى نمايم و منم ارحم الراحمين .))
من ذا الذى اءتى الى بابنا فرددناه ؛
((چه كسى به درگاه ما آمد و او را رد كرديم ؟))
من ذا الذى ، لجاء الى جانبنا، فطردناه ؛
((چه كسى به ما پناه آورد و ما او را رد كرديم ؟))
من ذا الذى ، تاب الينا و ما قبلناه .
((چه كسى به نزد ما بازگشت كه او را نپذيرفتيم ؟))
من ذا الذى ، طلب منا و ما اعطيناه .
((چه كسى از ما خواهشى كرد كه به او عطا نكرده باشيم ؟))
من ذا الذى استقال (استغفر) من ذنبه فما غفرناه ؛
((چه كسى از ما طلب آمرزش كرد كه ما او را نيامرزيده باشيم ؟))
انا الذى اغفر الذنوب ، و استر العيوب ، و اغيث المكروب ، و ارحم الباكى الندوب و انا علام الغيوب ؛(84)
((منم خدايى كه گناهان را مى آمرزم و عيب ها را مى پوشانم و اندوهناكان را يارى مى رسانم و بر گريه كننده و زارى كننده رحم مى كنم و منم داناى امور آشكار و نهان .))
بقیه به تفضیل در ادامه مطلب....
ادامه مطلب
چرا در شب ضربت حضرت امیرالمومنین هنگام نماز مغرب در مسجد و نماز جماعت حضور نداشتند؟
مرحوم مجلسي به نقل بعضي از مورّخان نوشته است: در آن شب أميرالمؤمنين ـ عليه السّلام ـ براي افطار به خانة اُمّکلثوم ـ عليه السّلام ـ رفت، اُمّکلثوم مي گويد: پدرم با يک قرص نان و مقداري نمک افطار کرد، حمد و ثناي خدا را به جا آورد و به نماز ايستاد و پيوسته در حال نماز بود، گاهي از اتاق بيرون ميرفت و به آسمان نگاه ميکرد، سورة «يس» را تا آخر تلاوت کرد، از حرکات أميرالمؤمنين ـ عليه السّلام ـ در آن شب بوي شهادت و لقاي پروردگار استشمام ميشد، شب از نيمه گذشت بعد از تجديد وضو و پوشيدن لباس از اتاق بيرون رفت و از منزل خارج شد. اُمّکلثوم اضافه ميکند: با مشاهدة اين حالات به حضور برادرم امام حسن ـ عليه السّلام ـ رفتم و جريان را تعريف کردم، امام مجتبي ـ عليه السّلام ـ حرکت کرد و قبل از رسيدن أميرالمؤمنين ـ عليه السّلام ـ به مسجد جامع کوفه به آن حضرت رسيد و گفت: هنوز ثلثي از شب باقي مانده است، چرا زود از خانه بيرون آمدهايد ؟
حضرت در جواب فرمود: نور ديدگانم، خوابي ديدهام که تعبيرآن شهادت من است. امام مجتبي ـ عليه السّلام ـ خواست که همراه پدر باشد، حضرت أمير ـ عليه السّلام ـ فرمود: پسرم تو را به حقّي که به گردنت دارم قَسَم ميدهم که به خانه برگرد، امام حسن ـ عليه السّلام ـ به خانه برگشت. أميرالمؤمنين ـ عليه السّلام ـ به مسجد رفت، چند رکعت نماز خواند، با رسيدن وقت اذان بالاي مأذنه رفت و با صداي بلند اذان گفت، آنگاه به داخل مسجد بازگشت، خفتگان را که از جملة آنان ابنملجم بود براي اقامة نماز بيدار کرد، سپس به سمت محراب رفت و به نماز ايستاد، همانند عادت هميشگي در نمازهاي فريضه و نافله رکوع و سجده را طول داد ؛ ابنملجم ملعون بلند شد و در مقابل ستوني که امام ـ عليه السّلام ـ در کنار آن مشغول نماز بود، ايستاد، صبر کرد قرائت و رکوع و سجدة اول نماز امام تمام شد، امام ـ عليه السّلام ـ سر از سجده برداشت، در اين هنگام ابنملجم شمشير را کشيد و بر سر آن حضرت زد.
راوي اضافه ميکند: مردمي که در مسجد بودند با شنيدن صداي آن حضرت از هر سو به طرف آن بزرگوار دويدند ؛ امام ـ عليه السّلام ـ را مشاهده کردند در حالي که دستمال خود را روي سر ميبست و خون بر صورت و محاسن او جاري بود و ميفرمود: اين همان وعدهاي است که خدا و رسول ـ صلّي الله عليه و آله ـ دادهاند.
جبرئيل أمين شهادت أميرالمؤمنين ـ عليه السّلام ـ را ميان آسمان و زمين ندا داد.
حسنين ـ عليهما السّلام ـ از منزل بيرون آمده و راه مسجد را در پيش گرفتند، وقتي وارد مسجد شدند جماعتي از مردم ميخواستند حضرت أمير ـ عليه السّلام ـ را سر پا نگه دارند تا نماز صبح را اقامه کند ولي امام ـ عليه السّلام ـ قادر بر ايستادن نبود، {به دستور پدر } امام مجتبي ـ عليه السّلام ـ جلو ايستاد و فريضة صبح را به جاي آورد و أميرالمؤمنين ـ عليهالسّلام ـ نشسته و با اشاره نماز صبح را اقامه کرد.(1)
نکات زير از روايت فوق قابل استفاده است:
1. امام مجتبي ـ عليهالسّلام ـ خواست همراه حضرت باشد ولي در جهت اطاعت از دستور پدر به خانه برگشت. و البته هنوز وقت نماز صبح همه فرا نرسيده بود.
2. به دلايل زير نمازي که ضربة شمشير بر سر امام ـ عليه السّلام ـ اصابت کرد فريضة صبح نبوده است:
الف: امام فرادا (تنها) نماز ميخواند.
ب: در نزديکي محلّ نماز امام کسي نبود و مردم در گوشه و کنار مسجد مشغول نماز بودند و با شنيدن صداي امام ـ ـ عليه السّلام ـ به سوي آن حضرت دويدند.
ج: در عبارت فوقالذکر آمده بود: امام ـ عليه السّلام ـ از مأذنه پائين آمد، خفتگان را بيدار کرد و به جانب محراب رفت و به نماز ايستاد. همانگونه که مي دانيم 2 رکعت نافله نماز صبح قبل از نماز خوانده مي شود.
روشن است که امام ـ عليه السّلام ـ قبل از اقامة نافله به فريضه مشغول نميشود.
بنابراين نمازي که در آن نماز، حضرت علي ـ عليه السّلام ـ ضربت خورده، نافله بوده است نه فريضه ؛
مؤيّد اين کلام فرمايش محدّث قمي(ره) در پاورقي منتهيالآمال است، وي چنين گفته است: آنچه از روايات ميشود آن است که نمازي که حضرت أمير ـ عليه السّلام ـ در آن ضربت زده شده نافلة فجر بود ه است.(2)
بنابراين علّت عدم حضور امام حسن و امام حسين ـ عليهماالسّلام ـ در حين ضربت خوردن پدر در مسجد جامع کوفه، نرسيدن وقت فريضة صبح بوده است، نه اين که براي نماز اول وقت و جماعت اهميّت قائل نباشند.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. منتهي الامال، ج1، شيخ عباس قمي.
2. علي در محراب شهادت، تقي بينش.
3. شهادت امام علي(ع)، سيد احمد خاتمي.
4. امام بانگ نماز بر لب شهيد مي شود.
5. شهادت اميرالمومنين: علي زماني.
--------------------------------------------------------------------------------
(1) . مجلسي، محمّدباقر، بحارالأنوار، بيروت، دار احياء التراث العربي، چاپ سوم، 1403 هـ ، ج42 ، صص283 - 276 با تلخيص.
(2) . قمي، عباس، منتهيالآمال، قم، مؤسسه انتشارات هجرت، چاپ سيزدهم، زمستان 1378، ج1، ص 329.
ادامه مطلب
ضربت خوردن امام علی علیه السلام
ضربت خوردن امام علی علیه السلام
خورشید فروزان حیات امام علی علیه السلام ، در افق روز نوزدهم رمضان سال چهلم هجری در آسمان شهر کوفه به خون نشست و شمشیر مسموم نفاق و کین، فرق انسان عدالت گستری را شکافت که برترین خلق پس از رسول خدا صلی الله علیه و آله بود. آنان که می خواستند نور خدا را خاموش کنند، نمی دانستند که اراده الهی، بر مانایی علی علیه السلام استوار است و می بینیم که همچنان، کردار و گفتار امام مؤمنان، چراغ راه مردان خدا و حق جویان و یکتاپرستان جهان است.
امام علی علیه السلام ؛ تجسم عدالت
بررسی نهج البلاغه نشان می دهد که از دیدگاه امام علی علیه السلام ، عدالت در رأس ارزش های اسلامی قرار دارد و تمامی ارزش ها به عدالت بازمی گردد. در ارزیابی، مدیریت و قضاوت، عدالت، شرط اصلی است. با این حال، تجسّم عدالت، وجود مبارک خود امام علی علیه السلام بود. این معنا در سخن معروف توماس کارلایل، فیلسوف انگلیسی آمده است که گفت: «امام علی؛ ما را جز این نرسد که او را دوست بداریم و به او عشق ورزیم. در کوفه ناگهان به حیله کشته شد و شدت عدالتش موجب این جنایت گشت.» به سخن کارلایل می توان این جمله را افزود که در واقع، پافشاری امام علی علیه السلام بر اجرای احکام و پیروی از سیره پیامبر اسلام و پرهیز از انحراف در اداره حکومت، زمینه ساز توطئه بر ضد آن حضرت شد.
چشم انتظار دیدار پروردگار
در فرهنگ اسلامی، شهادت، هدف نیست، بلکه ابزار ایستادگی و پایداری در برابر تهاجم دشمنان دین است. هرگاه بستر ایثار و از خودگذشتگی فراهم شد، شهادت نیز پدیدار می شود. شهادت، وسیله ای است که در پیشگاه حضرت دوست، مقام و منزلت ویژه ای دارد و جایگاهی است برای ابراز تعبد و اخلاص در بندگی، و برای شهید شدن، چه کسی والاتر از امام موحدان، حضرت علی علیه السلام . انسان کاملی که به شهادت عشق می ورزید و واژه شهادت برایش نشاط آفرین بود.
در نامه 62 نهج البلاغه از زبان امام علی علیه السلام آمده است که من مشتاق ملاقات پروردگارم. آن حضرت، بهترین مرگ ها را کشته شدن در راه خدا می دانست و سوگند یاد کرده بود که هزار ضربه شمشیر بر من، آسان تر از مرگ در بستر در غیر بندگی خداست.
نوزده رمضان، سکوی پرواز ظاهری امام علی علیه السلام تا بی کران ها، زمان جدایی از خلق و رسیدن به محبوب واقعی بود.
از خلافت تا شهادت
حضرت علی علیه السلام بر آن بود تا آنجا که می شود، در پاسداری از اسلام و ارزش های آن تلاش کند و در این راه، افزون بر آیات قرآن، سیره پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله نیز به عنوان الگوی عملی مورد توجه آن حضرت قرار داشت. بنابراین، در مسئله خلافت نیز همین معنا مورد توجه قرار گرفت و دوران کوتاه رهبری سیاسی جامعه اسلامی، نماد برجسته ای شد از شیوه حکومت علوی. مدت این خلافت و پایان آن را خوارزمی، از نویسندگان اهل سنت، در کتاب مناقب خود چنین آورده است:«مدت خلافت علی علیه السلام چهار سال و ده ماه بود که به دست ابن ملجم مرادی به شمشیر مضروب شد و این حادثه شوم، قبل از ورود به دهه سوم ماه رمضان روی داد».
اوج جنایت بشری
حادثه ای که به شهادت امام علی علیه السلام انجامید، یکی از بزرگ ترین جنایت های بشری است؛ زیرا ابن ملجم مرادی، هیچ آزاری از امام ندیده بود. امیرمؤمنان علی علیه السلام برای او سرا پا مهر و محبت و خیر و برکت بود، چنان که برای دیگران.
این فاجعه، به بدنامی برنامه ریزان و عامل آن انجامید و برای امام علی علیه السلام ، حیاتی بود بالاتر از حیات دنیوی. حادثه مسجد کوفه و واکنش امام، نمایشگر اوج انسانیت و جلوه ای از نمایش عدل علوی در تاریخ بشری است. نوزدهم رمضان سال چهلم هجری، شاهد مظلومیت علی علیه السلام و اوج بندگی برترین انسان عصر پس از پیامبر بود.
از صحنه کارزار تا دیدار پروردگار
به طور معمول، در اسلام، جهاد آنجا معنا پیدا می کند که به مرزهای اسلامی حمله شده و جامعه اسلامی یا بخشی از آن مورد تهدید قرار گرفته باشد. جنگ هایی که در زمان پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و امام علی علیه السلام رخ داد، چنین بود. در عین حال، اگر جنگی شکل می گرفت و آتشی شعله ور می شد، سردار و سپهسالار آن و امیر جنگاوران و سربازان اسلام، کسی جز شیر خدا، حضرت علی علیه السلام نبود. ایشان در شب آخر عمر سراسر جهاد و تلاش خویش و در فردای فاجعه نوزدهم رمضان، خطاب به دخترش می فرماید: «دخترم! من تمام عمرم را در معرکه ها و صحنه های کارزار گذرانده و با پهلوانان و شجاعان نامی مبارزه ها کرده ام. چه بسیار یک تنه بر صفوف دشمن حمله برده و بزرگان رزم جوی عرب را به خاک و خون افکنده ام. ترسی از چنین اتفاقات ندارم، ولی امشب احساس می کنم دیدار حق فرا رسیده است».
سبک بار و بی قرار
انسان ها از مرگ گریزانند و از گرفتاری در چنگال آن هراسی همیشگی دارند. اسلام، بزرگانی را به جوامع بشری معرفی کرد که نه تنها از مرگ نمی ترسیدند، بلکه آن را به بازی می گرفتند. برجسته ترین شخص در سبک باری و در عین حال بی قراری درباره مرگ در راه خدا، امیرمؤمنان علی علیه السلام بود. صحنه های فراوانی در زندگی امام علی علیه السلام پدید آمد که شاهدی بر این معناست. برای نمونه، در جریان هجرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله ، در بستر ایشان خوابید و در واقع، در آغوش خطر آرمید. در جنگ بدر، نه تنها دلاوران قریش را به خاک انداخت، بلکه پشت ترس را نیز به خاک کشاند. در جنگ احد، بیش از هفتاد زخم برداشت، ولی پایداری اش، به اسلام و مسلمانان قوّت بخشید. از همه پرمعناتر اینکه، برای تأمین هزینه ازدواجش، زره خود را فروخت؛ زیرا به تعبیر پیامبر اسلام، به آن نیاز نداشت. آن انتظار و این بی قراری، درسحرگاه نوزدهم رمضان به وصال انجامید.
مدعیان حق و حق کشی
مسجد کوفه در نوزدهم ماه رمضان سال چهلم، محلی بود که پرده از چهره مسلمان نمایان برداشته شد. خوارج باقی مانده از جنگ نهروان، نورانیت خورشید را نمی دیدند و حق و باطل را به گونه ای یکسان در تاریکی می پنداشتند و تنها خود را مسلمان می دانستند. به تعبیر امام خمینی رحمه الله ، آنهایی که حضرت امیرمؤمنان علی علیه السلام را در محراب عبادت کشتند، مدعی اسلام بودند و با اسم اسلام، با اسلام جنگیدند. ایشان در جای دیگر، از عده ای یاد می کند که پیشانی شان از شدت طول سجده پینه بسته بود، ولی حق را کشتند. این مسئله و شهادت امام علی علیه السلام ، گواه مظلومیت و غربت آن امام همام است.
نوزده رمضان، از منظری دیگر
فاجعه نوزده رمضان سال چهلم هجری را از زبان ابن ملجم مرادی می توان این گونه بیان کرد: علی علیه السلام وارد مسجد شد و پس از آنکه با خدای خویش راز و نیاز کرد، راه پشت بام مسجد را در پیش گرفت و با ندای بلند، آواز اذان سر داد. آن گاه با صدای محبت آمیزش مرا برای نماز بیدار کرد. سپس در محراب به نماز ایستاد. لحظات سخت و سنگینی بود. همین که علی علیه السلام سر از سجده برداشت، بلافاصله شمشیرم را بالای سر بردم و با تمام قوا آن را فرود آوردم و درست بر جایی زدم که عمر و بن عبدود در جنگ خندق بر سر علی علیه السلام ضربه زده بود. این ضربت تا سجده گاهش را شکافت و خون فواره زد، ولی علی علیه السلام فقط ندا در داد: «به خدای کعبه رستگار شدم».
از هدایت به ضلالت
امام علی علیه السلام ، مقام امامت و پیشوایی امت اسلامی را بر عهده داشت. در کتاب شریف نهج البلاغه، به جایگاه رهبری و نیز وظایف حاکم جامعه دینی اشاره شده است. مبارزه با فساد و رهبران فاسد، بهره وری از دانش، بینش و مدیریت همراه با پیشینه درخشان و دارا بودن صفاتی چون مردم دوستی، خودسازی، هوشیاری، قاطعیت، هماهنگی در گفتار و کردار و دردمندی، از جمله نکاتی است که مورد توجه امام علی علیه السلام قرار گرفته است. با این عقیده، امیرمؤمنان پس از آنکه در مسجد کوفه هدف قرار گرفت، خطاب به ابن ملجم فرمود: «آیا من برای تو امام بدی بودم که با من این گونه رفتار کردی؟ آیا بر تو مهربان نبودم؟ آیا بیش از دیگران به تو عنایت نکردم؟ آیا عطایت را زیاد نکردم؟ زیرا امید داشتم که از گمراهی رهایی یابی و به هدایت رهنمون شوی».
مدارا با اسیر
بی تردید، فتوت و مردانگی، از ویژگی های اخلاقی است که بسیار مورد توجه و تأکید قرآن و آموزه های تربیتی پیشوایان معصوم علیهم السلام قرار گرفته است. دامنه این مردانگی در مورد آن بزرگواران چنان گسترده است که حتی گاه بر سر دشمنان دین نیز سایه افکنده است. یکی از جلوه های تاریخی و ماندگار اخلاق اسلامی، مسئله برخورد امیرمؤمنان علی علیه السلام با ابن ملجم مرادی است. در تاریخ آمده است که امام علی علیه السلام فرمود: «او اسیر شماست، به او نیکی کنید. محلی را که در آن زندانی است، وسیع قرار دهید. اگر من زنده ماندم، او را خواهم کشت یا اگر مایل بودم، خواهمش بخشید. اگر مُردم، او را یک ضربت بزنید، همان گونه که بر من ضربت زده است.» این وصیت را شهریار شعر ایران زمین، این گونه به نظم آورده است:
به جز از علی علیه السلام که گوید به پسر که قاتل من
چو اسیر توست اکنون، به اسیر کن مدارا
از زبان دشمن
بزرگی و بزرگواری امیرمؤمنان علی علیه السلام ، بدیهی و کتمان ناپذیر است و در قرآن کریم نیز آیات متعددی در این باره وجود دارد. جالب اینجاست که دشمنانش نیز این شخصیت بزرگ را ستوده اند. معاویه، دشمن سرسخت آن حضرت، پس از شنیدن خبر شهادت امام علی علیه السلام گفت: «کسی را از دست دادند که منبع دانش، برتری و نیکی بود و مقام برجسته ای داشت. نمی دانید اسلام، چه شخصیت دانشور، فضیلت گستر، پرسابقه و درخشنده ای را از دست داد.» این در حالی است که میزان دشمنی معاویه با آن حضرت، بر هیچ کس پوشیده نیست.
ادامه مطلب
شیطان در شب قدر قدرت تزیین گناه در برابر چشمان انسان را ندارد
ا شیطان در شب قدر قدرت تزیین گناه در برابر چشمان انسان را ندارد ا
خبرگزاری شبستان: امام جمعه مشهد با بیان این که شیطان برای تباه کردن دین و دنیای انسان برنامه دارد، گفت: شیطان در شب قدر قدرت تزیین گناه در برابر چشمان انسان را ندارد.
آیت الله سید احمد علم الهدی، امام جمعه مشهد، شب گذشته(23تیر) در جلسه درس تفسیر سوره مبارکه قدر اظهار کرد: انسان در امنیت، آرامش و راحتی خدا را اطاعت و عبادت کند، ظاهر بندگی است اما خود بندگی نیست چرا که دارا بودن علائم بندگی خدا در یک عبادت و اطاعت ساده نیست.
وی با بیان این که یکی از معانی سلام در سوره مبارکه قدر بهشت است چرا که بهشت نقطه کمال انسان است، ابراز کرد: انسان به خاطر اوجگیری و لذتی که در عرصه عبودیت و بندگی انجام داده، لایق بهشت شده و لذت بهشت در برابر لذت های مادی بسیار متفاوت است.
امام جمعه مشهد با اشاره به اینکه بالاترین اوجگیری و لذت در بهشت برای انسان محقق می شود و انسان به مقام «راضیة مرضیة» می رسد، اظهار کرد: در شب قدر نیز چنین است و انسان به خاطر راز و نیاز با پروردگار به این مقام دست پیدا می کند.
نماینده مردم مشهد در مجلس خبرگان رهبری یکی از معانی دیگر سلام را امنیت و ایمن بودن انسان ها و موجودات از حوادث طبیعی عنوان کرد و ابراز داشت: از ویژگی های شب قدر این است که مردم در این شب ایمن از زور و سلطه شیطان هستند.
آیت الله علم الهدی با بیان این که شیطان برای تباه کردن دین و دنیای انسان برنامه دارد، گفت: شیطان در شب قدر قدرت تزیین گناه در برابر چشمان انسان را ندارد.
وی با تأکید بر این که بندگی خدا در مقاومت انسان نهفته شده است، ابراز کرد: جایی بندگی خدا سر دو راهی شهوت و ترک شهوت قرار گرفته است و کسی که مقاومت کند و از لذت گناه بگذرد به مقام بندگی خدا رسیده است.
آیت الله علم الهدی با بیان این که ملائکه به کسانی که به مقام صبر و مقاومت رسیده اند، سلام می کنند، افزود: در عرصه سیاسی اگر کسی دست خود را به دست جریان های سیاسی منحرف و آلوده بدهد، پست و مقام به سراغ او می آید، اما اگر مقاومت کرد هرچند از مقام و مسئولیت حذف می شود؛ اما به مقام بندگی خدا می رسد.
عضو مجلس خبرگان رهبری با تاکید براینکه در شب قدر باید به گونه ای عبادت کنیم تا مورد سلام ملائکه قرار گیریم و سلام فرشته ها تضمینی باشد، تصریح کرد: آخرین معنای سلام در سوره مبارکه قدر سلام ملائکه به مومنان در شب قدر تا طلوع فجر است.
ادامه مطلب