روزه در سایر ادیان
برخى «رمضان» را از «رمض» مشتق مى دانند كه به معناى تافته شدن سنگ ها، از شدّت گرما است و چون وجوب روزه در ماه رمضان، مصادف با شدّت گرما بوده است، نام اين ماه را رمضان گذاشته اند. به يك تعبير ماه رمضان، ماه سوزاندن گناهان و بلكه بالاتر سوزاندن نفس آدمى است كه انسان خام را پخته مى كند تا حجاب انانيت و خود خواهى از ميان برداشته شود.
برخى ديگر رمضان را مشتق از «رميض»، به معناى ابر و باران در پايان چلّه تابستان و ابتداى فصل پاييز مى دانند كه گرماى تابستان را دور مى كند. به اين دليل اين ماه را «رمضان» گفته اند كه بدن هاى آدميان را از گناهان مى شويدسيوطى، الدرالمنثور، ج 1، ص 183.. برخى ديگر «رمضان» را بر گرفته از «رمضت النصل ارمضه رمضاً»مى دانند؛ به اين معنا كه نيزه را ميان دو سنگ مى گذاشتند و بر آن مى كوفتند تا نازك شود. به اين تعبير رمضان؛ يعنى، انسان خود را ميان طاعت و عبادت الهى قرار مى دهد تا نفس او نرم و آماده بندگى شود. از اين رو برخى مى گويند: «رمضان» نامى است كه اسلام بر اين ماه گذاشته است و بنابر نظر ديگر، از زمان جاهليت بر اين نام بوده استالسيد على خاتن الحسينى المدنى الشيرازى، رياض السالكين فى شرح صحيفة السجادية، ج 6، ص 10-11، تحقيق و نشر مؤسسة النشر الاسلامى قم بى تا.. در معناى «رمضان» به دو نكته كه در روايات بيان شده، اشاره مى گردد:
1. در بسيارى از احاديث اهل بيت عليهم السلام از گفتن كلمه «رمضان» به تنهايى نهى و توصيه شده است كه آن را «ماه رمضان» نام گذارند؛ زيرا «رمضان» يكى ازاسماى الهى است طريحى، مجمع البحرين، ج 2، ص 223.. از امير مؤمنان عليه السلام نقل شده است: «نگوييد رمضان؛ بلكه بگوييد ماه رمضان و احترام آن را رعايت كنيد» كلينى، كافى، ج 4، ص 69.. امام باقرعليه السلام فرمود: «نگوييد«اين رمضان» و «رمضان رفت» و يا «رمضان آمد»؛ زيرا «رمضان» نامى از نام هاى خداوند است كه نمى آيد و نمى رود. رفتن و آمدن، ويژگى هاى موجود زايل شدنى است» همان، ص 69 و 70..
پس در حقيقت «رمضان»، نامى از نام هاى خداوند است و ماه رمضان، ماه الهى است. به همين تعبير از پيامبر گرامى اسلام صلى الله عليه وآله در خطبه شعبانيه وارد شده است: «ايها الناس قد اقبل اليكم شهر الله»؛ سيد بن طاووس، الاقبال، ج 1، ص 26.؛ «اى مردم! همانا ماه خدا به سوى شما روى آورده است».
2. در روايات متعدد، ماه رمضان اول سال معرفى شده؛ چنان كه امام صادق عليه السلام فرموده است: «اول سال ماه رمضان است» همان، ص 31. و به اين دليل اگر اين ماه سالم باشد، همه سال درست و سالم خواهد بود همان..
فروردين اول سال، بر اساس اعتدال طبيعت و مناسب براى كشاورزى است و ماه محرم، اول سال در ماههاى قمرى است. اما براى ساكنان و كسانى كه به دنبال خودسازى هستند، ماه رمضان اول سال است. در ماه هاى رجب و شعبان، بايست حساب سالشان را صاف و پاك كنند و با پاكى به مهمانى خداوند گام نهند.
بر اساس صريح آيه قرآن، روزه براى امت هاى گذشته نيز واجب بوده است:«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ كَما كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ»؛ بقره(2)، آيه 183.. از اين آيه به دست مى آيد كه در ملت ها و امت هاى پيشين نيز روزه واجب بوده است. اما اين ملت ها چه كسانى بوده اند؟ نقل هاى تاريخى از مصر، يونان، روم و هند باستان، نمونه هاى روزه دارى را نقل كرده است. در كتاب مقدس نيز بر روزه دارى تأكيد و تشويق شده است سيد محمدحسين، طباطبايى الميزان فى تفسير القرآن، ج 2، صص 8-9..
در قاموس كتاب مقدس آمده است: «روزه در تمام اوقات در ميان هر طايفه و هر ملت و مذهب، در موقع اندوه و زحمت غيرمترقبه، معمول بوده است» قاموس كتاب مقدس، ص 427، به نقل از: تفسير نمونه، ج 1، ص 633..
از تورات نيز برمى آيد كه موسى عليه السلام چهل روز روزه داشته است: «هنگام بر آمدنم به كوه، لوح هاى سنگى را (لوح هاى عهدى كه خداوند با شما بست) بگيرم. آن گاه در كوه چهل روز و چهل شب ماندم؛ نه نان خوردم و نه آب نوشيدم» تورات، سفر تثنيه، ف 9، ش 9، به نقل از: تفسير نمونه، ج 1، ص 632..
همچنين از انجيل لوقا نيز برمى آيد كه حواريون مسيح روزه مى گرفتند انجيل لوقا، ب 5، ش 3533..
روزه به عنوان يك عمل عبادى، در ميان يهود رواج دارد؛ ولى تنها در روز «كيپور» (روز كفار) اين عمل صورت مى گيرد. در اين روز يهوديان از غروبروز قبل تا شبانگاه اين روز، براى كفّاره گناهان روزه مى گيرند و از خوردن و آشاميدن، استحمام و كار پرهيز مى كنند و در كنيسه ها به عبادت و استغفار مشغول مى شوند حسين توفيقى، آشنايى با اديان بزرگ، (تهران، سمت، طه و مركز جهانى علوم اسلامى، چاپ سوم، زمستان 1379 ش)، ص 94.. (پرسش و پاسخ دانشجويي، دفتر ويژه ماه مبارك رمضان، گروه مؤلفان، كد: 1/500009)