خدیجه احمدپور

	زندگینامه

خدیجه احمدپور

زندگینامه

خدیجه درروز اول فروردین ماه سال 1341 در روستای درکی به دنیا آمد به دلیل نبود امکانات از نعمت سواد محروم ماند.
با شروع جنگ تحمیلی همچون سایر زنان اورامان ایستادگی و مقاومت را به هجرت ترجیح دادند تا اینکه در 12 آبان ماه سال 1362 در روستای درکی مورد اصابت ترکش توپ دشمن قرار گرفتند و به شهادت رسیدند.
پیکربانوی 21 ساله را در زادگاهش به خاک سپردند.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

سودابه احدی

	زندگینامه

سودابه احدی

زندگینامه

روز سی ام تیرماه سال 1334 در آغوش پر مهر مادر جای گرفت. نامش را سودابه نهادند و او در شهر سنندج در میان مردمانی مهربان بزرگ شد. 7 ساله بود که به مدرسه رفت و با پایان تحصیلات به عنوان معلم مشغول به کار شد. 
سودابه در روز بیست و هشتم دی ماه سال 1365 در سن 31 سالگی در سنندج به شهادت رسید.
 مزارش در بهشت محمدی قرار دارد.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

اختر آجوند

	زندگینامه

اختر آجوند

زندگینامه

اختر در روز هشتم مردادماه سال 1308 در شهرستان ملایر دیده به جهان هستی گشود. درس و مدرسه را تا پایان دوره ابتدایی ادامه داد. با تقوا، با اخلاق و با حجاب بود. با اینکه امکانات مالی اندکی داشت با قالی بافی و کشاورزی در روستای گنجاب توانست 4 فرزند و میوه دل خود را به خوبی به ثمر برساند. 
او در سن 57 سالگی در تاریخ 28 دی ماه سال 1365 در شهرستان ملایر به شهادت رسید. مزارش در گلزار شهدای شمس آباد قرار دارد.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

فرشته آتش بریزبیگانه

	زندگینامه

فرشته آتش بریزبیگانه

زندگینامه

فرشته آتش بریز بیگانه در سال 1341 در تهران چشم به جهان گشود. سالیانی بعد پیمان مقدس ازدواج را با فرهاد کارگری بست و ثمره این پیوند روحانی یک فرزند بود. 
و سرانجام شقایق زیبای وجودش به همراه همسر و فرزند دلبندش و نیز برادر همسرش در پی حملات هوایی رژیم بعثی به تهران در 12 خردادماه 1364 در سن 23 سالگی پرپر شد و به درجه رفیع شهادت نایل آمد.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

ماه رخسار ابوالقاضی

	زندگینامه

ماه رخسار ابوالقاضی

زندگینامه

ماه رخسار در سال 1327 در روستای سیاه کمر شهرستان ملایر استان همدان دیده به جهان گشود. ظلم و جور رژیم پهلوی از همان آغاز کودکی روح بی قرار و عاشق عدالت او را آزار می داد.ابوالقاضی در همان روستا ازدواج کرد، سپس به تهران مهاجرت نمود وی زنی با تقوا و اهل ایمان بود. ماه رخسار در جریان مبارزات ملت غیور ایران به همراه دخترش به خیل تظاهرکنندگان پیوست و با زبان روزه در تاریخ 22 بهمن ماه سال 1357 در سن 30 سالگی در خیابان خاوران مورد اصابت گلوله قرار گرفت و به شهادت رسید.پیکر پاکش رادر گلزار شهدای بهشت زهرا (س) به خاک سپردند.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

مریم ابراهیمی

	زندگینامه

مریم ابراهیمی

زندگینامه

مریم فرزند رحمان در روز 29 تیر ماه سال 1346 در روستای ارزنه قدم به عرصه هستی نهاد و در آغوش گرم خانواده اش جای گرفت و تحصیلاتش را تا پایان دوره ابتدایی ادامه داد. 
پس از اینکه انقلاب شکوهمند اسلامی ایران به پیروزی رسید، جنگ از سوی مزدوران عراقی به میهن عزیزان تحمیل شد. 
 نیروهای بعثی که بر استفاده از عوامل شيميايي در جبهه‌هاي جنگ اكتفا نكردند با فرستادن چند فروند هواپیمای عراقی سکوت شهر کوچک سردشت را شکسته و بمب های شیمیایی را در نقاط مختلف شهر انداختند. 
مریم که بر اثر استنشاق گاز شیمیایی مسموم شده بود سرانجام در روز اول اردیبهشت ماه سال 1362، تسلیم رضای حق گردید و در سن 16 سالگی عروجش جاودانه شد. 
پیکر پاک و مطهرش در گلزار شهدای سردشت واقع در آذربایجان غربی به خاک سپرده شد.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

مریم ابراهیمی

	زندگینامه

مریم ابراهیمی

زندگینامه

مریم در روز 8 تیر ماه سال 1334 قدم به عرصه هستی نهاد و در آغوش گرم خانواده اش جای گرفت.
او روزهای کودکی را گذراند و از کوچه های نوجوانی نیز عبور کرد.
پس از اینکه انقلاب شکوهمند اسلامی ایران به پیروزی رسید، جنگ از سوی مزدوران عراقی به میهن عزیزمان تحمیل شد. 
نیروهای بعثی که بر استفاده از عوامل شيميايي در جبهه‌هاي جنگ اكتفا نكردند، در یکی از بعدازظهرهای گرم تابستان مصادف با هفتم تیر ماه سال 1366 با فرستادن چند فروند هواپیمای عراقی سکوت شهر کوچک سردشت را شکستند و 7 بمب شیمیایی خردل را در نقاط مختلف شهر انداختند. 
مریم که بر اثر استنشاق گاز شیمیایی مسموم شده بود سرانجام در روز 10 تیر ماه سال 1366، تسلیم رضای حق گردید و در سن 32 سالگی عروجش جاودانه شد. 
پیکر پاک و مطهرش در گلزار شهدای سردشت واقع در آذربایجان غربی به خاک سپرده شد. 

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

فاطمه ابراهیمی

	زندگینامه
	خبرشهادت

فاطمه ابراهیمی

زندگینامه

فاطمه ابراهیمی در یکم فروردین ماه سال 1308 در روستای شالقون از توابع استان آذربایجان شرقی دیده به جهان گشود. وی در زمان کودکی پدر خود را از دست داد و همراه مادر و تنها برادرش تحت سرپرستی عمویش زندگی می کرد. 
وی در خانواده ای متعهد و مومن رشد یافت و پس از چند سال به همراه مادر و برادرش به شهرستان گنبد هجرت نمود. بعد از مدتی برادر وی در شرکت نفت مشغول به کار می شود و فاطمه نیز در سن 15 سالگی با شخصی به نام محمد شکوری ازدواج می کند. 
فاطمه دختری مومن و با خدابود و در سختیها همیشه به خدا توکل می کرد و به امامزاده یحیی این زید متوسل می شد. پس از چند سال خدا به او دختری هدیه داد که او در تربیت دینی وی بسیار کوشا بود. وی اعتقاد راسخی به ایام سوگواری اباعبدالله داشت و به همین دلیل در روزهای عاشورا و تاسوعا کار نمی کرد و به سوگواری می پرداخت. فاطمه به تعالیم دینی کاملا آشنایی داشت و این ناشی از تربیت دینی صحیح وی بود. 
فاطمه زنی محجبه بود و در برخورد با نامحرمان اهل رعایت بود. وی برای تامین مایحتاج زندگی روزانه در منزل دیگران کار می کرد که به گفته تنها فرزندش همیشه درآمد حاصل از کار و تلاش خود را لای قرآن کوچکی می گذاشت و براین عقیده داشت که با این کار خداوند به آن برکت می دهد. 
فاطمه که در همان اوایل زندگی همسرش را از دست می دهد، دخترش سهیلا تنها فرزندش، بعد از خدا امید زندگیش بود او حتی ناهاری که در محل کارش به او می دادند با خود به منزل می آورد و با او می خورد. 
وی در غائله گنبد مورخ 8 فروردین ماه سال 1358 در سن 50 سالگی براثر اصابت گلوله به شهادت رسید و در امامزاده یحیی بن زید به خاک سپرده شد.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

زهرا ابراهیمی

	زندگینامه

زهرا ابراهیمی

زندگینامه

زهرا فرزند محمد در روستای عباس آباد در روز 5 آبان ماه سال 1330 دیده به جهان گشود. زهرا با من جانباز نازی ابراهیمی(دختر عمو زهرا)در یک خانواده پرجمعیت زندگی می کردیم شب و روز مشغول کارکردن بود و دقیقه ای بیکار نبود او زن خوش سلیقه و مهربانی بود همیشه کارهای خانه را به تنهایی انجام می داد و در سن 19 سالگی دوش به دوش مردان در کارهای دامداری کمک می کرد و اکثر مواقع نیز شبها به تنهایی از کوهستانها به روستا بر می گشت. 
در 19 سالگی با اجازه و پیشنهاد پدرش با جوانی به نام آقای خضر رسول زاده پیمان زناشویی بست. در اوایل زندگی صاحب یک دوقلو پسر و دختر شد در خانه پدرشوهر و به مدت 3 سال تمام با آنها زندگی کرد. 
او بانویی مهمان نواز بود. روز جمعه دوم آبان ماه سال 1365 ساعت 10 صبح جلوی درب منزل خود مشغول رسیدگی به فرزندان 3 ساله خود بود که ناگهان هواپیماهای رژیم بعثی عراق به روستا حمله کردند و به صورت ناجوانمردانه بمب های خود را بر سر مردم بی دفاع پرتاب کردند زهرا به همراه 2 فرزندش شهید شدند. 
زهرا در سن 35 سالگی به آسمان دست یافت و در گلزار شهدای عباس آباد آرام گرفت.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

ربابه ابراهیمی

	زندگینامه

ربابه ابراهیمی

زندگینامه

روز بيست و پنجم بهمن ماه سال 1331 به دنيا آمد. نامش را ربابه نهادند و برايش آرزوي سلامتي و سعادت نمودند. او در شهرستان درگز بزرگ شد و رشد نمود. 
ابراهيمي سال‌ها بعد در جريان حمله هوايي هواپيما‌هاي رژيم بعثي در تاريخ 18 اسفند ماه سال 1366 در سن 35 سالگي شهد شيرين شهادت نوشيد. 
پيکر پاکش را در بهشت زهرا(س) به خاک سپردند.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از