مرتبه
تاريخ : یک شنبه 17 اردیبهشت 1396 

رقیه (ع)

 
زندگینامه
 
لب تشنه کوچک
 
کنار پیکر پدر
 
درد دل با پدر
 
شب غمگین خرابه
 
بلبل دلسوخته
 
غریب شام

رقیه (ع)

 

نام پدر: - تاریخ تولد: سال 57 هجری قمری
محل تولد: مدینه تاریخ شهادت: سال 61 هـ.ق
محل شهادت: شام طول مدت حیات: -
مزار شهید: شام


 

زندگینامه

«رقیه» فرزند امام حسین (ع) و «ام اسحق» در سال 57 هجری قمری در مدینه منوره چشم به جهان گشود. هنوز از باز شدن غنچه حسینی چیزی نگذشته بود که ام اسحق به دیار باقی شتافت. امام، رقیه را به زینب (س) سپرد و سفارش کرد برایش مادری مهربان باشد. حضرت رقیه در سال 60 هجری قمری همراه کاروان اهل بیت راهی کربلا و شام شد. روز عاشورا هلال بن نافع، رقیه را دید که از حرم اباعبدالله بیرون آمد، دوان دوان خود را به امام رساند و دامن حضرت را گرفت و گفت: «ای پدر نگاه کن و ببین تشنه ام.» اشک از دیدگان مبارک امام (ع) جاری شد و با حالتی اندوهگین فرمود: «دخترم خداوند تو را سیراب کند زیرا او وکیل و پناه گاه من است.» آن گاه رقیه را به خیمه ها بازگرداند. حضرت رقیه، اباعبدالله (ع) را عاشقانه دوست داشت، این علاقمندی و مصیبت های جان سوز کربلا و سفر اسارت باعث شهادت عزیز کرده حسین بن علی (ع) در سال 61 هجری قمری در خرابه شام گردید. «السلام علیک یا سیدتنا رقیه علیک تحیه... السلام علیک یا بنت امیرالمومنین علی ابن ابیطالب السلام علیک یا بنت فاطمه الزهرا سیده نساء العالمین السلام علیک یا بنت خدیجه الکبری...»

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

کتاب داستان غم انگیز حضرت رقیه (س)
کتاب ستاره درخشان شام


ادامه مطلب
 

ارسال توسط مهدی گلشنی
مرتبه
تاريخ : یک شنبه 17 اردیبهشت 1396 

سریه رضوانی

 
زندگینامه

سریه رضوانی

 

نام پدر: نصیر تاریخ تولد: 1320/00/00
محل تولد: ایران - آذربایجان شرقی - میانه تاریخ شهادت: 1363/01/08
محل شهادت: تهران طول مدت حیات: 43 سال
مزار شهید: -


 

زندگینامه

سریه در سال 1320 در شهرستان میانه(استان آذربایجان شرقی) در آغوش پر مهر مادر جای گرفت. در جمع خانواده با فرامین دین مبین اسلام آشنا شد و چند سال بعد به شهر تهران مهاجرت نمود. 
سریه در زمان مبارزات انقلابی امام امت(ره) در جرگه دوستداران و یاوران این مکتب سرخ قرار گرفت. او زنی فداکار بود و از هیچ تلاشی برای تربیت اسلامی فرزندانش دریغ نداشت.
سرانجام در هشتم فروردین ماه سال 1363 در سن 43 سالگی در بمباران هواپیمائی شهر تهران به همراه همسرش شهید امرالله غفاری به کاروان شاهدان پیوست.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

کتاب آینه و شقایق جلد2، تاریخ: - / - / -


ادامه مطلب
 

ارسال توسط مهدی گلشنی
مرتبه
تاريخ : یک شنبه 17 اردیبهشت 1396 

رقیه رضایی لایه

 
زندگینامه
 
وصیت نامه

رقیه رضایی لایه

 

نام پدر: محمدعلی تاریخ تولد: 1344/01/22
محل تولد: ایران - قزوین - قزوین تاریخ شهادت: 1366/05/09
محل شهادت: مکه طول مدت حیات: 22 سال
مزار شهید: گلزارشهدای قزوین


 

زندگینامه

بیست و دومین روز از بهار سال 1344 چراغ خانه محمدعلی رضایی لایه در شهر قزوین با تولد دختری که او را رقیه نامیدند، روشن و دل مادری به چهره مظلوم و زیبای دختری که آرامش و متانت از همان روزهای نخست تولد در وجهش دیده می شود، شاد شد. خانواده رضایی در شهر قزوین به دلیل تقید و اصالتشان سرشناس و محترم بودند و رقیه که در دامن خانواده ای مومن دیده به جهان گشوده بود؛ با تربیت صحیح اسلامی مراحل کودکی و بالندگی خود را سپری می کرد. مهر سال 1349 بود که پشت میز و نیمکت های مدرسه نشست و این تاریخ آغازی برای رشد توانایی ها و شکوفایی استعداد های او شد. 
رقیه در مدرسه به ذکاوت، ادب، متانت، و استعداد فوق العاده در یادگیری شناخته شد و توانست در طول سال های تحصیل هم چنان پله های نردبان موفقیت را یکی پس از دیگری به سوی افق روشن معلمی طی کند. سال های نوجوانی رقیه با سال های مبارزات ملت ایران علیه رژیم شاهنشاهی مصادف شده بود و او که از طریق خانواده پشتوانه فرهنگی و معنوی خوب و قوی برای درک خواسته های ملت ایران، تحت رهبری امام خمینی (ره) داشت علاوه بر تلاش و جدیت در تحصیل، گام های انقلابی و جهادی خود را در مبارزه علیه مظاهر فساد و بی بندباری نظام شاهنشاهی برداشت. 
رقیه رضایی که در سال های 1356 و1357 دوران نوجوانی خود را می گذراند با شرکت در برنامه های مذهبی و خواندن کتاب و جزوات انقلابیون با تحول عظیم فکری و معنوی علی رغم این که جزء شاگردان ممتاز دبیرستان بود برای ادامه تحصیل به حوزه علمیه قم رفت. خانواده اش در خصوص منش و طرز فکر رقیه درباره مسایل فرهنگی می گویند: رقیه با افکار خداگونه ای که در سر داشت نمی توانست شاهد فقر فرهنگی در مناطق محروم کشور باشد از این رو بار سفر به استان کردستان را با کوله باری از عشق به مردم و اعتلای فرهنگ و نظام اسلامی بست و به دیار خطر سفر کرد تا بتواند به عنوان معلم تربیتی برای مردم مظلوم آن دیار قدمی خیرخواهانه بردارد. 
رقیه رضایی که حال جوانی برومند و تحصیل کرده شده بود در کردستان منشا خدمات ارزنده ای شد و مردم آن سامان فعالیت های فرهنگی و تربیتی او را هرگز از یاد نخواهند برد. اما دست روزگار و نیاز مردم استان سیستان و بلوچستان مدتی میزبان حضور رقیه در جمع مردم نیازمند زاهدان را فراهم کرد و معلم با خدا و مهربان قزوینی دیار کردستان را به جنوب شرقی ایران کشاند. در این نقطه از خاک وطن هم خانم معلم رقیه رضایی لایه توانست خدمات ارزنده ای انجام داده و شاگردان نمونه ای را تربیت کند. 
سال 1366 رقیه رضایی با همسرش آشنا شد و طی مراسم ساده ای به خانه بخت رفت. در آن دوران رقیه به عنوان معلم تربیتی، مسئولیت امور تربیتی یکی از دبیرستان های شهر قزوین را برعهده داشت و توانسته بود کارهای زیبا و موثری در زمینه های پرورشی در قالب برنامه های مذهبی، آشنایی دانش آموزان با احکام، بالا بردن سطح اعتقادی دانش آموزان انجام دهد. 
وی علاوه بر این که در دبیرستان به شغل مورد علاقه خود یعنی معلمی می پرداخت هنوز انگیزه ها و خواسته های خود را با عضویت و فعالیت در حزب جمهوری اسلامی و اداره یکی از کانون های حزب دنبال می کرد. 
بعد از فرمان امام خمینی مبنی بر تشکیل بسیج مستضعفین در سال 1358 رقیه رضایی که حال چهره ای شناخته شده در امور فرهنگی برای اهالی فرهنگ و انقلاب بود به عضویت بسیج مستضعفین در آمد و به عنوان مربی آموزش نظامی و عقیدتی در این ارگان مردمی مشغول به فعالیت شد. از حضور خانم رضایی در دبیرستان در ذهن دانش آموزانش خاطرات زیبایی نقش بسته است او معلمی دلسوز و عاشق بچه های مدرسه بود. 
برای خانم رضایی دانش آموزان آن قدر اهمیت داشتند که علاوه بر دقت در امور تربیتی شان به رفع مشکلات خانوادگی به خصوص مادی آن ها توجه داشه باشد. او در فرصت هایی که داشت با دانش آموزانش صحبت می کرد. خانواده های مستمند را شناسایی کرده و از آن ها دست گیری می کرد. خانم رضایی در نظر دانش آموزانش، اخلاقی نیک داشت که شوخ طبعی و بیان شیوا در راهنمایی بچه ها، صحبت هایش را دلنشین و تاثیرگذار می کرد. 
به قولی صحبت هایش از دل بود، لاجرم بردل هم می نشست. به گفته نزدیکانش، خصلت های زیبای اخلاقی و انسانی او همراه با مهربانی ها، شوخ طبعی ها، آرامش و وقاری که در رفتار و کردار داشت همه را مخلص و شیفته خود کرده بود و با همین ویژگی ها بود که می توانست با رخنه در دل دختران جوان نقش بسزایی در هدایت و راهنمایی آن ها داشته باشد. 
همسرش می گوید: (مادیات برای رقیه اهمیت نداشت؛ مهریه او یک سفر حج بود و چهارده سکه طلا. او در همه شئونات زندگی، بخصوص زندگی زناشویی و همسرداری اش رضای خدا را در نظر می گرفت. از حرف های پراکنده پرهیز داشت و غیبت نمی کرد. از همان روزهای اول آشنایی رقیه از فنا صحبت می کرد و می گفت «این امکان و فرصت نصیب مردها شده که به جنگ بروند، اما برای زن ها چنین امکانی فراهم نیست؛ دوست دارم به گونه ای از دنیا بروم که اجر و مزد شهدا را داشته باشم». 
ماه ذی الحجه سال 1366 رقیه رضایی با خانواده و نیابت از مادرش به سفر حج واجب مشرف شد. سفری که شاید سالیان سال آرزوی آن را داشت و آن را کابین ازدواج خود قرار داده بود. 
در آن روزهای زیبای سفر به خانه خدا باز هم رقیه به فکر جهاد و شهادت بود در حسرت این آرزو رو به خانواده کرد و گفته بود: «... باید با آب زمزم غسل شهادت کنم!!» به راستی " رقیه رضایی لایه" به جز عشق به دانش آموزان، انقلاب و وطن، به جز دغدغه های همسرداری، دل مشغولی و عشقی والاتر داشت و آن هم شهادت بود و دیگر هیچ... او همه چیز را برای خدا می خواست و سیر الی الله مسیر حرکت الهی او بود. 
در روز برائت از مشرکین با سایر حاجیان زائران بیت الله الحرام، جایی که مامن و پناهگاه موجودات است و ریخته شدن خود در آن مکان مقدس حرام است در راهپیمایی برائت از مشرکین شرکت کرد تا بار دیگر انزجار خود را از ظلم و ستم و ایادی استکبار جهانی نشان دهد در حالی که هیچ کس نمی توانست حتی فکرش را بکند در سر مزدوران آل سعود برای برهم زدن این مراسم و به خاک و خون کشیدن حاجیان چه نقشه شومی می گذرد. 
در روز برائت از مشرکین، رقیه رضایی هم که مشت های گره کرده خود را رو در روی استکبار جهانی گرفته بود بربال های فرشتگان! نه شاید حتی بلند پرواز تر از آن ها با وداع دنیای خاکی و فانی جنت نشین شد و چون پرستوی مهاجر الی الله به زیبایی هر چه تمام تر به شایستگی یک معلم فداکار به آرزوی دیرینه خود رسید. 
وی در تاریخ 9 مردادماه سال 1366 در سن 22 سالگی در مکه به شهادت رسید. 
مزارش در گلزار شهدای قزوین قرار دارد.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / -
پایگاه اطلاع رسانی شهدای زن، تاریخ: - / - / -
لوح فشرده کنگره ملی شهدای زن، تاریخ: - / - / -


ادامه مطلب
 

ارسال توسط مهدی گلشنی
مرتبه
تاريخ : یک شنبه 17 اردیبهشت 1396 

زینب رضایی

 
زندگینامه

زینب رضایی

 

نام پدر: محمود تاریخ تولد: 1356/10/24
محل تولد: ایران - تهران - تهران تاریخ شهادت: 1366/12/18
محل شهادت: تهران طول مدت حیات: 10 سال
مزار شهید: امامزاده عقیل_اسلامشهر


 

زندگینامه

روز بیست و چهارم دی ماه سال 1356 روز شکفتن زینب بود، صدای اولین گریه اش، لبخندی زیبا را بر لبان پدر نشاند. روزها از پی هم گذشت؛ زینب در دامان پاک مادر پرورش می یافت.
به سن 77 سالگی که رسید، همراه دیگر کودکان زادگاهش تهران، به مدرسه رفت. اما هنوز طعم شیرین زندگی را نچشیده بود، که جغد شوم مرگ بر خانه اش سایه انداخت و او که خواهر شهید نیز بود، در تاریخ هجدهم اسفند ماه 1366 در سن 10 سالگی در اثر بمباران هوایی تهران توسط دشمن بعثی به شهادت رسید.
مزار پاکش در امامزاده عقیل اسلامشهر قرار دارد.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

پرونده شهید در بنیاد شهید منطقه3 استان تهران، تاریخ: - / - / -


ادامه مطلب
 

ارسال توسط مهدی گلشنی
مرتبه
تاريخ : یک شنبه 17 اردیبهشت 1396 

حکیمه رضایی

 
زندگینامه

حکیمه رضایی

 

نام پدر: محمود تاریخ تولد: 1352/09/14
محل تولد: ایران - تهران - تهران تاریخ شهادت: 1366/12/18
محل شهادت: تهران طول مدت حیات: 14 سال
مزار شهید: امامزاده عقیل_اسلامشهر


 

زندگینامه

حکیمه رضایی فرزند محمود در چهاردهم آذرماه سال 1352 در تهران دیده به جهان گشود و با رسیدن به سن هفت سالگی به مدرسه رفت و آموختن را آغاز کرد. ایام شیرین درس و مشق با هجوم دشمن بعثی مصادف گشت و او که با دلی پر امید برای رسیدن به فردایی پر از صلح و آرامش چشم به راه آینده داشت در هجدهمین روز از اسفندماه سال 1366 در حمله هواپیماهای دشمن بعثی به آسمان بی دفاع شهر تهران در سن 14 سالگی به پایان دفتر آرزوهایش رسید و به خون غلطید پیکر مطهر او را در امامزاده عقیل اسلامشهر به خاک سپردند.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

پرونده شهید در بنیاد شهید منطقه3 استان تهران، تاریخ: - / - / -


ادامه مطلب
 

ارسال توسط مهدی گلشنی
مرتبه
تاريخ : یک شنبه 17 اردیبهشت 1396 

منیژه رضایی

 
زندگینامه

منیژه رضایی

 

نام پدر: محمود تاریخ تولد: 1355/00/00
محل تولد: ایران - تهران - تهران تاریخ شهادت: 1366/12/18
محل شهادت: - طول مدت حیات: 11 سال
مزار شهید: -


 

زندگینامه

سال 1355 سالی، پر خاطره برای خانواده رضایی در تهران بود. چشم های کوچک و زیبای منیژه در قاب چشمان خسته پدر جای گرفت. روزهای شیرین کودکی او در جمع پر مهر خانواده سپری شد و با شوق فراوان دست در دست مادر در اولین روز از پائیز سال 1361 راهی مدرسه شد. منیژه هنوز گلی درمیان برگ های نورسته بود که ناگهان در یازدهمین بهار زندگیش و پنجمین سال از سال های شیرین تحصیلش، باد خزانی وزیدن گرفت و او و برادر و خواهرانش را از بوستان حیات دنیا چید. حمله موشکی رژیم بعثی در هجدهم اسفندماه سال 1366 فرصتی بود که آنها به صاحب جنت عدن هدیه شوند او در 11 سالگي به همراه والدين و خانواده اش به ديدار حق شتافت.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

کتاب آینه و شقایق جلد2، تاریخ: - / - / -


ادامه مطلب
 

ارسال توسط مهدی گلشنی
مرتبه
تاريخ : یک شنبه 17 اردیبهشت 1396 

گوهر رضایی

 
زندگینامه

گوهر رضایی

 

نام پدر: - تاریخ تولد: 1308/00/00
محل تولد: - تاریخ شهادت: 1359/07/21
محل شهادت: اندیمشک-پل زال طول مدت حیات: 51 سال
مزار شهید: گلزارشهدای اندیمشک-قطعه جدید


 

زندگینامه

گوهر در سال 1308 ديده به جهان هستي گشود. سال‌ها بعد همراه و همسفر خود را يافت و زندگي تازه‌اي را آغاز کرد. اما يک روز هواپيماهاي رژيم بعثي پل‌‌زال _ انديمشک را بمباران کردند و او در جريان اين حمله در تاريخ 21 مهر 1359 در سن 51 سالگي به شهادت رسيد. 
پيکر پاکش را در قطعه جديد گلزار شهداي انديمشک به خاک سپردند.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

کتاب شناسنامه شهدای شهرستان اندیمشک، صفحه:158، تاریخ: - / - / -


ادامه مطلب
 

ارسال توسط مهدی گلشنی
مرتبه
تاريخ : یک شنبه 17 اردیبهشت 1396 

فروزان رضایی

 
زندگینامه

فروزان رضایی

 

نام پدر: - تاریخ تولد: 1350/00/00
محل تولد: - تاریخ شهادت: 1360/07/27
محل شهادت: ایوان طول مدت حیات: 10 سال
مزار شهید: -


 

زندگینامه

فروزان در سال 1350 دیده به جهان هستی گشود. لبخند زیبایش شادی و نشاط را مهمان خانه‌ی آن ها کرد. اما هنوز سرمست از بازی‌های کودکان بود که یک‌باره هواپیماهای رژیم بعثی بر فراز شهر ایوان سایه افکند و مرگ را به سوغات آورد. 
فروزان در حالی‌که 10 سال بیشتر نداشت، در روز بیست و هفتم مهرماه سال 1360 جان به جان‌آفرین تسلیم کرد. 

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

کتاب ملکوتیان، صفحه:215، تاریخ: - / - / -


ادامه مطلب
 

ارسال توسط مهدی گلشنی
مرتبه
تاريخ : شنبه 16 اردیبهشت 1396 

لطیفه رضاعلی زاده

 
زندگینامه
 
شهادت مادر و فرزند

لطیفه رضاعلی زاده

 

نام پدر: - تاریخ تولد: 1338/00/00
محل تولد: ایران - آذربایجان غربی - ارومیه تاریخ شهادت: 1366/12/25
محل شهادت: اروميه طول مدت حیات: 28 سال
مزار شهید: -


 

زندگینامه

لطيفه علي زاده در سال 1338 در شهر اروميه به دنيا آمد. در 7 سالگي به مدرسه رفت و پس از گذشت سال ها با انتخاب رشته مامايي موفق به اخذ مدرک فوق ديپلم در اين رشته شد و بعد به استخدام بهداري درآمد. لطيفه در جريان جنگ در تاريخ 25 اسفند 1366 در 28 سالگي در بمباران شهر اروميه توسط رژيم بعثي، به شهادت رسيد. از شهيده فرزندي نيز به يادگار مانده بود که او نيز در همان بمباران معصومانه طعمه آتش دژخيمان بعثي گرديد و به شهادت رسيد.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

کتاب بر بالين لاله، صفحه:64، تاریخ: - / - / -


ادامه مطلب
 

ارسال توسط مهدی گلشنی
مرتبه
تاريخ : شنبه 16 اردیبهشت 1396 

نوریه رضاپسند

 
زندگینامه

نوریه رضاپسند

 

نام پدر: حیدر تاریخ تولد: 1344/10/03
محل تولد: ایران - ایلام - ایلام تاریخ شهادت: 1362/11/25
محل شهادت: ایلام طول مدت حیات: 18 سال
مزار شهید: گلزارشهدای صالح آباد-مهران-ایلام


 

زندگینامه

نوریه در روز سوم دی ماه سال 1344 پا به عرصه هستی نهاد. کودکی اش در شهر ایلام سپری شد و در مدارس مولوی و دهخدا به تحصیل علم همت گماشت.
نوریه دوران دانش آموزی خود را می گذراند که شعله های جنگ تحمیلی عراق علیه ایران زبانه کشید و او نیز طعم جنگ زدگی و آوارگی را چشید تا ابنکه در تاریخ بیست و پنجم بهمن ماه سال 1362 بر اثر بمباران هوایی شهر ایلام مورد اصابت ترکش قرار گرفت و در سن 18 سالگی به شهادت رسید.
پیکر پاکش را در گلزارشهدای صالح آباد به خاک سپردند.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / -
پایگاه اطلاع رسانی شهدای زن، تاریخ: - / - / -
لوح فشرده کنگره ملی شهدای زن، تاریخ: - / - / -


ادامه مطلب
 

ارسال توسط مهدی گلشنی
(تعداد کل صفحات:21)      [<>   [10]   [11]   [12]   [13]   [14]   [15]   [16]   [17]   [18]   [19]   [>]  

آرشيو مطالب
پیوندها
طراح قالب

ابزار وبلاگ

قالب وبلاگ