سحر مقدسی
![]() |
زندگینامه |
سحر مقدسی
نام پدر: غلام حسن | تاریخ تولد: 1360/06/30 |
محل تولد: ایران - لرستان - بروجرد | تاریخ شهادت: 1365/10/22 |
محل شهادت: بروجرد | طول مدت حیات: 5 سال |
مزار شهید: بهشت شهدا-بروجرد-لرستان |
زندگینامه
سحر در روز سی ام شهریور ماه سال 1360 در بروجرد چشم بر خاکدان دنیا نهاد. وقتی هم که به آسمان بال گشود، 5 سال بیشتر نداشت. سپيده و سحر کوچک که عمرشان سپيده ای بيش نبود روح مقدسشان هرگز زمينی آفريده نشده بود، هنوز لباس فرشتگان را به تن داشتند و تنها همدمشان عروسکان مو طلايي شان و تنها آوازشان لالايي برای عروسک هايشان بود، نمي دانم جسم کوچکشان چقدر عرصه را بر جغرافيای وجود تاريک دلان وحشی تنگ کرده بود که تاب تحمل وجودشان را نداشتند. نازنين فرشتگانی که عمر کوتاهشان را در جنگ و صدای غرش هواپيماها و بمب ها سپری کرده بودند در حاليکه فقط می ديدند و می شنيدند و هيچ دخالتی در سياست های خشن دولت های شرق و غرب نداشتند لذا روح بزرگشان هرگز تاب تحمل اين خشونت ها و بی عدالتي ها را نداشت و سرانجام در روز بیست و دوم دی ماه سال 1365 در بروجرد همراه با معصومه خواهر يازده ساله شان عاشقانه دست در دست هم پرواز آسمانی شان را آغاز کردند در حاليکه پدر و مادرشان نيز دوشادوششان کهکشان ها را درنورديدند.
پیکر پاکشان در بهشت شهدای بروجرد به خاک سپردند.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / - |
پایگاه اطلاع رسانی شهدای زن، تاریخ: - / - / - |
لوح فشرده کنگره ملی شهدای زن، تاریخ: - / - / - |
ادامه مطلب
سپیده مقدسی
![]() |
زندگینامه |
سپیده مقدسی
نام پدر: غلام حسن | تاریخ تولد: 1363/06/30 |
محل تولد: ایران - لرستان - بروجرد | تاریخ شهادت: 1365/10/22 |
محل شهادت: بروجرد | طول مدت حیات: 2 سال |
مزار شهید: بهشت شهدا-بروجرد-لرستان |
زندگینامه
سپیده در روز سی ام شهریور ماه سال 1363 در بروجرد به دنیا آمد. سپيده و سحر کوچک که عمرشان سپيده ای بيش نبود روح مقدسشان هرگز زمينی آفريده نشده بود، هنوز لباس فرشتگان را به تن داشتند و تنها همدمشان عروسکان مو طلايي شان و تنها آوازشان لالايي برای عروسک هايشان بود، نمي دانم جسم کوچکشان چقدر عرصه را بر جغرافيای وجود تاريک دلان وحشی تنگ کرده بود که تاب تحمل وجودشان را نداشتند. نازنين فرشتگانی که عمر کوتاهشان را در جنگ و صدای غرش هواپيماها و بمب ها سپری کرده بودند در حاليکه فقط می ديدند و می شنيدند و هيچ دخالتی در سياست های خشن دولت های شرق و غرب نداشتند لذا روح بزرگشان هرگز تاب تحمل اين خشونت ها و بی عدالتي ها را نداشت و سرانجام در روز بیست و دوم دی ماه سال 1365 در بروجرد همراه با معصومه خواهر يازده ساله شان عاشقانه دست در دست هم پرواز آسمانی شان را آغاز کردند در حاليکه پدر و مادرشان نيز دوشادوششان کهکشان ها را درنورديدند.
سپیده 2 ساله را در بهشت شهدای بروجرد به خاک سپردند.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / - |
پایگاه اطلاع رسانی شهدای زن، تاریخ: - / - / - |
لوح فشرده کنگره ملی شهدای زن، تاریخ: - / - / - |
ادامه مطلب
لعیا مقدس
![]() |
زندگینامه |
لعیا مقدس
نام پدر: زلف علی | تاریخ تولد: 1339/12/13 |
محل تولد: ایران - آذربایجان غربی - سلماس | تاریخ شهادت: 1365/11/12 |
محل شهادت: سلماس | طول مدت حیات: 26 سال |
مزار شهید: گلزارشهدای سلماس-آذربایجان غربی |
زندگینامه
لعیا مقدس متولد سیزدهم اسفند ماه سال 1339 فرزند زلف علی در شهرستان سلماس و در یک خانواده مذهبی و متدین دیده به جهان گشود. دوران کودکی و نوجوانی خود را در زمان حکومت پهلوی سپری نمود و چون جو آن زمان طوری بود که در مدارس باید بدون حجاب حاضر شد ایشان همیشه با حجاب کامل در مدرسه حضور می بافتند و همین علت باعث می شد تا در نمره انضباطش تأثیر بگذارد و تا سوم راهنمایی در همان دوره به تحصیل پرداختند تا این که در سال 1357 انقلاب جهان حضرت امام خمینی(ره) رخ داد و آن رژیم فاسد مختل شد. تازه به کلاس اول دبیرستان اسم نویسی کرده بود که ازدواج کرد و به شهر اصفهان رفت و حدود 5 سال در آن شهر زندگی کرد و هم چنین تنها فرزندش را در آن جا به دنیا آورد. در آن زمان جنگ ایران و عراق بود که لعیا با زنان محله در مسجد به بسته بندی البسه و خشکبار برای رزمندگان جبهه همکاری می نمود. همیشه در کارهای خوب و خیر شرکت می کرد به خاطر خلق و خوی خوبی که داشت زبان زد خاص و عام بود و از دیگر خصوصیات او کمک کردن به بینوایان و درماندگان بود خصوصاً در تهیه جهیزیه برای بی بضاعت ها.
هیچ وقت در عبادت کوتاهی نمی کرد و چون بیماری آسم داشت نمی توانست روزه بگیرد و دکترها روزه گرفتن را برایش منع کرده بودند ولی هر طوری که بود شب های احیا را روزه می گرفت و یک ماه بود که در بیمارستان بستری شده بود به خاطر این بیماری پزشکان سفارش کردند که آب و هوای آذربایجان تمیز است و باید به این آنجا برود به همین علت بعد از 5 سال زندگی در اصفهان با شوهر و فرزندش به شهر سلماس برگشت.
2 سال بعد از آمدنش با بمباران وحشیانه عراق مواجه شد و چون شایعه شده بود که در 12 بهمن عراق، سلماس را بمباران خواهد کرد، به دنبال فرزندش که در کلاس آمادگی بود رفت و در بین راه با حادثه بمباران مواجه شد و در روز 12 بهمن 1365 ساعت 12:30 مقابل پایگاه بسیج در سن 26 سالگی به مقام والای شهادت رسیدند.
پیکر پاکش را در گلزار شهدای سلماس به خاک سپردند.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / - |
پایگاه اطلاع رسانی شهدای زن، تاریخ: - / - / - |
لوح فشرده کنگره ملی شهدای زن، تاریخ: - / - / - |
ادامه مطلب
ژیلا مقبل
![]() |
زندگینامه |
ژیلا مقبل
نام پدر: احمد | تاریخ تولد: 1340/08/21 |
محل تولد: ایران - کردستان - سنندج | تاریخ شهادت: 1362/01/01 |
محل شهادت: سنندج | طول مدت حیات: 22 سال |
مزار شهید: بهشت محمدی-سنندج-کردستان |
زندگینامه
ژیلا در روز بیست و یکم آبان ماه سال 1340 پا به عرصه هستی نهاد. شهر سنندج میزبان روزهای کودکی اش شد. سال ها بعد به عنوان معلم به تدریس پرداخت و کودکان را با دنیای تازه ای آشنا ساخت.
ژیلا در روز اول بهار سال 1362 در سنندج در حالی که 22 سال بیشتر نداشت به شهادت رسید.
پیکر پاکش را در بهشت محمدی سنندج به خاک سپردند.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / - |
پایگاه اطلاع رسانی شهدای زن، تاریخ: - / - / - |
لوح فشرده کنگره ملی شهدای زن، تاریخ: - / - / - |
ادامه مطلب
پروین مقاره عابد
![]() |
زندگینامه |
پروین مقاره عابد
نام پدر: محمدتقی | تاریخ تولد: 1337/01/01 |
محل تولد: ایران - اصفهان - اصفهان | تاریخ شهادت: 1366/05/09 |
محل شهادت: مکه | طول مدت حیات: 29 سال |
مزار شهید: گلستان شهدای اصفهان |
زندگینامه
پروین در روز اول بهار سال 1337 پا به عرصه هستی نهاد. شهر اصفهان میزبان روزهای کودکی اش شد. سال ها بعد به زیارت بیت الله الحرام مشرف گشت و در روز نهم مردادماه سال 1366 در سن 29 سالگی هنگام حضور در مراسم برائت از مشرکین به دست عمال آل سعود شهد شیرین شهادت نوشید.
مزارش در گلستان شهدای اصفهان قرار دارد.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / - |
پایگاه اطلاع رسانی شهدای زن، تاریخ: - / - / - |
کتاب همسفران عشق، صفحه:341، تاریخ: - / - / - |
لوح فشرده کنگره ملی شهدای زن، تاریخ: - / - / - |
ادامه مطلب
ناهید مغازه
![]() |
زندگینامه |
ناهید مغازه
نام پدر: ولی | تاریخ تولد: 1341/09/19 |
محل تولد: ایران - لرستان - بروجرد | تاریخ شهادت: 1366/12/30 |
محل شهادت: بروجرد | طول مدت حیات: 25 سال |
مزار شهید: گلزارشهدای فلک الدین-خرم آباد-لرستان |
زندگینامه
ناهید در روز نوزدهم آذر ماه سال 1341 در بروجرد به دنیا آمد. او يکی از بزرگ زنان تاريخ جنگ تحميلی بود که الگويش کسی نبود جز بانوی بزرگ کربلا زينب کبری (س). در طول سال هايی که همسر ايشان رزمنده جبهه های نور عليه ظلمت بود و مبارزه می کرد ايشان به وسيله نامه هايی که سرشار از حماسه و ايثار و مقاومت بود، همسر خود را برای حضوری سبز در ميادين جنگ تشويق می نمود، آری به پاس وجود چنين پشتوانه های عظيمی بود که رزمندگان اسلام، پيروز هميشه ميدان بودند.
بانو ناهيد با روحيه ايمان، ايثار و از خودگذشتگی و با تکيه بر اصول تربيتی اسلام سه فرزند خويش را به بهترين وجه تربيت کرد. اين مادر صالح مؤمنه علی رغم مهر مادريش آرزو و دعايش همواره اين بود که اگر روزی مرگش فرا رسد، همراه فرزندان خويش بميرد و شايد راز اين آرزو اين بود که ناهيد عزيز بدون پدر و مادر بزرگ شد و دوست نداشت فرزندانش بعد از او رنج بی مادری را احساس کنند.
سی ام اسفند ماه سال 1366 روزی که ناهيد شادتر از همه روزهای زندگی اش به فرزندانش عشق می ورزيد و همراه بهار لباس نو بر تن گلدسته های زندگی اش می پوشيد ناگهان صدای هولناک هواپيماهای دشمن شهر را دربرگرفت، ندای يک ساله و ويدای سه ساله از ترس و وحشت به آغوش مادر پناه بردند و در حاليکه از ترس اشک می ريختند، لباس های بهاريشان کفن جسم کوچکشان شد و بال در بال فرشتگان آسمان به همراه مادر مهربانشان به قله عروج انسان، يعنی شهادت در راه خدا پرکشيدند.
او در سن 25 سالگی در بروجرد به شهادت رسید و در گلزار شهدای فلک الدین خرم آباد به خاک سپرده شد.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / - |
پایگاه اطلاع رسانی شهدای زن، تاریخ: - / - / - |
لوح فشرده کنگره ملی شهدای زن، تاریخ: - / - / - |
ادامه مطلب
زهرا معین الملکی
![]() |
زندگینامه |
زهرا معین الملکی
نام پدر: علی | تاریخ تولد: 1333/00/00 |
محل تولد: ایران - تهران - تهران | تاریخ شهادت: 1363/12/23 |
محل شهادت: تهران | طول مدت حیات: 30 سال |
مزار شهید: - |
زندگینامه
شهر تهران در سال 1333 میزبان کودکی مهربان بود که علی از چند ماه پیش در انتظار تولدش بود؛ پدر نامش را زهرا گذارد و از خداوند منّان خواست فرزندش پاک و مطهر باشد.
سال ها گذشت؛ زهرا در سایه تربیت عالمانه خانواده بزرگ شد و ازدواج کرد. چندی بعد صاحب دو فرزند گردید، دو کودکی زیبا که شوری خاص به زندگیش بخشید، اما تمام این شادی در روز بیست و سوم اسفندماه سال 1363 در بمباران هوایی تهران توسط دشمن به غمی بزرگ تبدیل شد و زهرا در سن 30 سالگی به همراه دو فرزند و پدر عزیزش به میهمانی خدا دعوت گشت.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
کتاب آینه و شقایق جلد1، صفحه:177، تاریخ: - / - / - |
ادامه مطلب
سیده بتول معزی
![]() |
زندگینامه |
سیده بتول معزی
نام پدر: سیدفتح علی | تاریخ تولد: 1312/07/07 |
محل تولد: ایران - فارس - استهبان | تاریخ شهادت: 1366/05/09 |
محل شهادت: مکه | طول مدت حیات: 54 سال |
مزار شهید: گلزارشهدای استهبان-قطعه2-ردیف2-شماره12-فارس |
زندگینامه
سیده بتول معزی در خانواده مذهبی و با ایمان در تاریخ 7 مهرماه سال 1312 در استهبان پا به عرصه دنیا گذاشت و در آغوش گرم مادر و پدر آداب و رسوم مسلمانی و دینداری را آموخت.
کودکی بیش نبود، که پدر و مادر خویش را ازدست داد و از آغوش پر مهر این دو گوهر گرانبها بی نصیب ماند وقتی به خانه ماتم نشست به ناچار با خواهرش به زندگی ادامه داد. او پس از رسیدن به سن تحصیلی علاقه ی زیادی به درس خواندن و کسب دانش داشت لذا تا پایان دوره ابتدایی درس خواند و سوره های قرآنی را حفظ می کرد علاقه ی وصف نشدنی و بیش از حدی به ائمه اطهار و معصومین (ع) داشت در عزاداری این بزرگواران به خصوص در ماه محرم و صفر از ته دل گریه می کرد و از چهره غمگین او می توان فهمید که چه علاقه ای دردل نسبت به این عزیزان دارد.
در ماه 28 صفر در منزل آنها نوحه سرایی بود. او زبانزد خاص و عام بود. همه از اخلاق و رفتار و سلیقه او در خانواده حرف می زدند. او در همه لحاظ شاکر خداوند بود در انجام امور زندگی خویش از او کمک می خواست و همیشه راضی به رضای او بود اهل تجملات و زرق و برق دنیا نبود.
او درایام ماه رمضان شب قدر را در منزل خویش احیا می گرفت و اصرار زیادی به برقراری این مراسم داشت در حالی که اول انقلاب بود و رژیم صهیونیستی نمی گذاشتند که این مراسم های پر فیض را اجرا کنند و به خاطر ائمه معصومین به سوگ بنشینند این عزیز نقش بسزایی در این مراسم ها داشت و برای زنده نگه داشتن ایام قدر هر کاری می کرد.
او مادری مهربان و دلسوز بود برای فرزندانش و همسری فداکار و یاوری دلسوز برای شوهرش بود عاشقانه آنها را دوست داشت و محبت می کرد.
این عزیز بزرگوار در سال 1366 با قلبی آکنده از مهرخدا و دلی سرشار از عشق و محبت به او راهی مکه مکرمه شد تا به انتظار چندین ساله خود که آروزی همیشگی او بوده با دیدن کعبه خاتمه دهد. اوبه فرمان ولی امر مسلمین امام خمینی (ره) دوش به دوش با دیگر مسلمانان در تظاهرات برائت از مشرکین همدوش با دیگر مسلمانان ندای وحدت سرداد و سرانجام به دست کوردلانی که همیشه تیغ کینه به دست دارند در کنار حرم امن الهی مورخ 9 مرداد ماه سال 1366 در سن 54 سالگی به شهادت رسید و به آنچه که سالها پیش برایش تلاش می کرد، نایل آمد.
مزارش در گلزار شهدای استهبان قرار دارد.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / - |
پایگاه اطلاع رسانی شهدای زن، تاریخ: - / - / - |
لوح فشرده کنگره ملی شهدای زن، تاریخ: - / - / - |
ادامه مطلب
حدیقه معتمدی
![]() |
زندگینامه |
حدیقه معتمدی
نام پدر: - | تاریخ تولد: 1332/00/00 |
محل تولد: ایران - مازندران - قائم شهر | تاریخ شهادت: 1391/02/12 |
محل شهادت: - | طول مدت حیات: 59 سال |
مزار شهید: - |
زندگینامه
روزگاری نه چندان دور در سال 1332 وقتی حدیقه معتمدی در یکی از روستاهای قائم شهر به دنیا آمد کمتر کسی تصور می کرد دختر بچه ای که از 5 سالگی قرآن را نزد مادربزرگ فرا گرفته بود، بتواند روزی با عمل به دستورات آن کتاب آسمانی فصلی بی بدیل را در کتاب (حضور قهرمانانه زنان در انقلاب)رقم بزند.
حدیقه از همان کودکی درست زمانی که کنار پدر می نشست و به روزنامه خواندن او توجه داشت وقتی با همین کار خواندن و نوشتن را فرا گرفت نشان داد دختر متفاوتی است.
روزگاری بعد در شروع نوجوانی قرآن را به خوبی آموخت و به دخترهای روستا قرآن یاد می داد. اما حدیقه در این حد متوقف نشد به شهر رفت و دیپلم خیاطی گرفت هم کار می کرد و هم شاگرد خیاطی داشت با این همه فعالیت بی دلیل نبود که بین مردم روستا محبوب بود و سوای از اینها به نیازمندان کمک می کرد.
حدیقه معتمدی با وجود خواستگارانی که داشت از آنجایی که ویژگیهای لازم را در آنان نمی دید ازدواج نمی کرد. خانواده حدیقه نگران این موضوع بودند اما خود او معتقد بود چون با خداست، پس خدا هم با اوست و اتفاقا هم همین طور هم شد و مردی به خواستگای او آمد که صبر، فداکاری و ایثار را جلوه ای تازه بخشید.
از سال 1355 و به دنبال رفت و آمد دوستانش به شهر با اتفاقات سیاسی و به خصوص اندیشه های امام خمینی (ره) آشنا شد. با جدی تر شدن فعالیت های سیاسی اش، آرزو داشت به مشهد بیاید تا بتواند دروس حوزوی را هم در جوار امام رضا(ع) فرا بگیرد.
هنوز مدت زیادی از توسل او به امام رضا(ع) برای این امر نگذشته بود که همسرش به خواستگاری او آمد و چندی بعد به مشهد آمدند. در مشهد به طور جد وارد مبارزه با رژیم پهلوی شد و در جریان همین مبارزات براثر اصابت تیر مجروح شد و بانو جانباز 70 درصدی شد.
در روزهای سخت ناتوانی جسمی و معلولیت با شنیدن خبر شیرین پیروزی انقلاب اسلامی رنگ دیگری به خود گرفت. در بخشی از طول درمان خود که 5 ماه در بیمارستان در شهر غریب بود. همسرش در مسافرخانه زندگی می کرد و روزی 2 مرتبه به او سر میزد، مدتی بعد به مشهد بازگشتند و چون در آن اوایل امکان استفاده از ویلچر برایش ممکن نبود، نگهداری از او، ساخت منزل، محیاکردن غذا همه به عهده همسر فداکارش بود.
کم کم با استفاده از ویلچر کارهای منزل مثل پختن غذا، شستن ظرفها و حتی خیاطی را انجام می داد و با دقت بسیار از فرزندانش نگهداری می کرد تا همسرش بتواند به دروس حوزوی خود برسدو همچنین برای مدتی از پدر شوهر بیمارش نیز نگهداری می کرد.
بارها و بارها تحت عمل جراحی قرار گرفت و حتی وقتی از طرف بنیاد شهید پیشنهاد کمک پرستاری به او و خانواده اش شد نپذیرفتند در همین زمان این زوج 4 فرزند تربیت کردند که همگی در مقاطع تحصیلی بالا تا دکترا به تحصیل پرداختند.
بانو شهیده حدیقه معتمدی در کنار کار منزل و تربیت فرزندان در عرصه ورزش هم فعال بود و چند مقام کشوری و استانی کسب کرد و سرانجام این بانوی بزرگوار در 12 اردیبهشت ماه سال 1391 در سن 59 سالگی به خیل شهدا پیوست.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / - |
پایگاه اطلاع رسانی شهدای زن، تاریخ: - / - / - |
لوح فشرده کنگره ملی شهدای زن، تاریخ: - / - / - |
ادامه مطلب
مریم معافی
![]() |
زندگینامه |
مریم معافی
نام پدر: محمدکریم | تاریخ تولد: 1340/01/01 |
محل تولد: - | تاریخ شهادت: 1362/05/22 |
محل شهادت: اندیمشک | طول مدت حیات: 22 سال |
مزار شهید: گلزارشهدای اندیمشک-قطعه جدید-خوزستان |
زندگینامه
مريم متولد اولين روز از بهار سال 1340 بود. او ايام کودکي و نوجواني را پشت سر نهاد. در بيست و دوم مرداد 1362 حملهي موشکي دشمن بعثي به انديمشک باعث شد مريم در سن 22 سالگي به آسمان بال بگشايد. پيکر پاک او را در قطعه جديد گلزار شهداي انديمشک به خاک سپردند.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / - |
کتاب شناسنامه شهدای شهرستان اندیمشک، صفحه:234، تاریخ: - / - / - |
ادامه مطلب