سمیه خواجه زاده

	زندگینامه

سمیه خواجه زاده

زندگینامه

سميه خواجه‌زاده در سي ‌و يکم خرداد سال 1358 ديده به جهان گشود. 7 ساله بود و دلي پرشور داشت وقتي در بيست‌ونهم دي 1365 حمله‌ي هوايي دشمن بعثي زمين و آسمان مسجدسليمان را در هم پيچيد و سميه در خاک و خون شد. پيکر کوچک او را در قطعه‌ي قديم گلزار شهداي انديمشک به خاک سپردند.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

 الهام خواجه تاش

	زندگینامه

الهام خواجه تاش

زندگینامه

الهام در سال 1364 در تهران متولد شد، کودکی که شیرین زبانی و نگاه های معصومانه اش نشاط را برای اهل خانه به ارمغان آورد. هنوز سه سال بیشتر نداشت که در روز بیست و نهم فروردین ماه سال 1367 هواپیماهای عراق بر فراز تهران سایه انداخت. الهام 3 ساله در آغوش مادرش(شهیده مریم مصیبی) به همراه برادرش(شهید افشین) و خواهرش(شهيده اعظم) بر اثر بمباران هوايي به آسمان بال گشود.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

امیرحسین خواجه امیری

	زندگینامه

امیرحسین خواجه امیری

زندگینامه

امیرحسین فرزند عباس در روز 15 شهریور ماه سال 1350 دیده بر جهان گشود.اما دست روزگار با او مهربان نبود و فقط 10 سال داشت که در روز 14 تیر ماه سال 1360، توسط بمباران هوایی رژیم بعث عراق با خون سرخش شهادتنامه اش را امضا نمود و به بزرگمردان تاریخ پیوست.
پیکر مطهرش را پس از تشییع باشکوه در بهشت زهرا(س) واقع در تهران به خاک سپردند. 

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

مجید خواجه امیری

	زندگینامه

مجید خواجه امیری

زندگینامه

مجید در سال 1347 در تهران دیده به جهان گشود، طراوت و شادابی کودکی را پشت سر نهاد و به مدرسه رفت. مجید با روحی پاک و بی آلایش، ساده و رستگار روزها را سپری می کرد. سنجیده،آرام و متین سخن می گفت به گونه ای که دیگران او را عاقل تر از سنش می دانستند، او به قرآن علاقه داشت و در جلسات هفتگی قرآن حاضر می شد. مجید دانش آموز پنجم ابتدائی با طراوت و شادابی در میان حیاط خانه با برادرش به بازی مشغول بود. اما مزدوران حکومت پهلوي که از رحم و انصاف چیزی نمی دانستند در تاريخ 16 آبان 1357 او را مورد اصابت گلوله هوائی قرار دادند و در ده سالگی به مرگی با فضیلت رساندند. مزار پاکش در بهشت زهرا (س) واقع مي‌باشد.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

سلیمان خمان

	زندگینامه

سلیمان خمان

زندگینامه

سلیمان در دهم شهریور 1355 در روستای داراب آباد از توابع شهرستان مهران متولد شد. پدرش پنج شنبه، دامدار بود. سلیمان خواندن و نوشتن نمی دانست. او نیز دامداری می کرد.
بیست و دوم دی 1364 در کنجان چم شهرستان زادگاهش بر اثر انفجار مین و اصابت ترکش آن در سن 9 سالگی به شهادت رسید. پیکر او در امام زاده پیرمحمد همان شهرستان به خاک سپرده شد.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

مجتبی خلیلی

	زندگینامه

مجتبی خلیلی

زندگینامه

مجتبي خليلي در نهم تيرماه سال 1364 ديده به جهان گشود. او يک سال بعد در چهارم آذر 1365 در جريان حمله‌ي هوايي دشمن به انديمشک به شهادت رسيد و آرام در گلزار شهداي انديمشک_ قطعه قديم آرميد.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

معصومه خلیلی

	زندگینامه

معصومه خلیلی

زندگینامه

معصومه در سال 1358 در آغوش پرمهر مادر جاي گرفت و با تولدش شور و شعفي خاص ميان اهل خانه پديد آورد. اما هنوز سرگرم شادي‌ها و بازي‌هاي کودکانه بود که هواپيماهاي رژيم بعثي بر فراز شهر اندیمشک سايه افکند و او در 7 سالگي زماني که تازه آموختن را تجربه مي‌کرد در روز چهارم آذر ماه سال 1365 شهد شيرين شهادت نوشيد. 
پيکر پاکش را در گلزار شهداي انديمشک (قطعه قديم) به خاک سپردند.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

 زلفا خضری

	زندگینامه

زلفا خضری

زندگینامه

زلقا خضری ، فرزند عبدالرحمان ، در روز سی ام شهریور ماه سال 1350 در یک خانواده ی متدین در شهرستان « سردشت » دیده به جهان گشود . 
پدر او تعمیر کار و فروشنده ساعت ( ساعت ساز ) بود . او انسانی مومن و زحمت کش بود .
زلفا نیز از کوچکترین شهدای ترور است .
این طفل 9 ساله در سال 1357 در آن سال پر شکوه و تاریخی برای همه ملت ایران ، وارد دبستان الهام در سردشت شد .
او تا سال سوم دبستان درس خواند . و سرانجام در پایان این زندگی کوتاه در روز بیست و هشتم آذر ماه سال 1359 پدر و مادرش به همراه تنها فرزند دخترشان ، زلفا برای دیدار خانواده پدری عازم خیابان رهنما بودند که عوامل تروریست و جنایت کار ضد انقلاب اقدام به بمب گذاری کرده بودند، این خانواده در حال گذر از خیابان بودند که بمب منفجر شد ، گرچه پدر و مادر آسیبی ندیدند . اما زلفا در جریان این انفجار دچار شوک مغزی شد و در بیمارستان الوند سردشت به شهادت رسید .

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

نسترن خسروی

	زندگینامه

نسترن خسروی

زندگینامه

نسترن خسروی در هفتم مهرماه سال 1381 در شهرستان چابهار متولد شد. از اواخر سال 1382 تا مهرماه سال 1388 به دلیل انتقال پدرش به مشهد مقدس در این شهر زندگی کرد و دوران آمادگی خود را گذراند. 
پدر ایشان در مهرماه سال1388 مجددا به شهرستان چابهار منتقل گردید و نسترن در مدرسه دخترانه کشتیرانی جمهوری اسلامی مشغول به تحصیل شد. 
نسترن دختری فعال، مهربان و بسیار مهماندوست بود به طوری که زبانزد همه اقوام و دوستان و همسایگان شده بود. در کلاس ها و اردوهای مدرسه حضور فعال داشت. نسترن همراه خواهر بزرگش در کلاس های ورزشی (رشته کونگ فو) شرکت می کرد و به دریافت کمربند نارنجی نائل آمده بود. 
دخترک معصوم روز تاسوعا مورخ 24 آذرماه سال 1389 با اشتیاق فراوان مادر و خواهرش را به زیارت عاشورا برد و سپس به همراه هیئت عزاداران محبان اهل بیت(ع) اداره کل شیلات استان سیستان و بلوچستان که پدرش جزء هیئت امنای آن بود در قالب دسته عزاداری برای حضور در مسجد امام حسین(ع) شهرستان چابهار به اتفاق پدر و مادر و خواهرش وارد خیابان شدند و در نزدیکی مسجد امام حسین(ع) در اثر حادثه تروریستی عوامل استکبار بر اثر اصابت ترکش به سرش در سن 8 سالگی به درجه رفیع شهادت نائل گردید. پیکر پاکش در روز دوازدهم محرم الحرام روز دفن شهدای کربلا در میان خیل انبوه عزاداران شهرستان بشرویه و شهر ارسک تشییع و در جوار شهدای شهر ارسک آرام گرفت.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

هادی خسروانی

	زندگینامه

هادی خسروانی

زندگینامه

نامش هادي بود. بيست و پنجم آبان ماه سال 1359 به دنيا آمد. هنوز کودکي بيش نبود که رژيم بعثي عراق در تاريخ 3 بهمن ماه سال 1364 تلمبه‌خانه نفتي گناوه را بمباران کردند و اين کودک 5 ساله به شهادت رسيد. 
مزارش در گلستان شهداي گناوه قرار دارد.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از