امیر ابراهیم دربندی
امیر ابراهیم دربندی
نام پدر: علی اصغر | تاریخ تولد: 1333/01/01 |
محل تولد: - | تاریخ شهادت: 1360/07/03 |
محل شهادت: پارک وی-تهران | طول مدت حیات: 27 سال |
مزار شهید: بهشت زهرا(س)-قطعه24-ردیف96-شماره24-تهران |
زندگینامه
امیر ابراهیم دربندی متولد اولین روز از فروردین ماه سال 1333، در تهران سکونت داشت، در روز جمعه، مورخ سوم مهر ماه سال ۱۳۶۰ زمانی که به همراه همسرش و به همراهی کرم علی حسن رضائی و همسر ایشان، عازم نماز سیاسی - عبادی جمعه بودند، که اتومبیل ایشان در منطقه پارک وی تهران مورد حمله منافقین کوردل قرار گرفته و در نتیجه امیرابراهیم در سن 27 سالگی بر اثر اصابت گلوله به همراه کرم علی حسن رضائی به شهادت می رسند و تروریست های منافق نیز متواری می شوند.
مزار پاک و مطهرش در بهشت زهرا(س) قرار دارد. از او یک فرزند به یادگار مانده است.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / - |
پایگاه اطلاع رسانی هابیلیان، تاریخ: - / - / - |
لوح فشرده هابیلیان(خانواده شهدای ترور کشور)، تاریخ: - / - / - |
ادامه مطلب
اکبر آیینه وند
اکبر آیینه وند
نام پدر: محمدمراد | تاریخ تولد: 1335/10/10 |
محل تولد: ایران - تهران - دماوند | تاریخ شهادت: 1361/03/13 |
محل شهادت: خیابان جمهوری-تهران | طول مدت حیات: 26 سال |
مزار شهید: بهشت زهرا(س)-قطعه26-ردیف47-شماره42-تهران |
زندگینامه
اکبر در دهمین روز از دی ماه سال ۱۳۳۵ در یکی از روستاهای دماوند دیده به جهان گشود و والدینش او را اکبر نامیدند تا فدایی علی اکبر امام حسین(ع) باشد. خردسال بود که به همراه خانواده اش به تهران عزیمت نمود و تحصیلات ابتدایی اش را در این شهر آغاز کرد. پدر و مادرش بخاطر تنگدستی مالی هر دو کار می کردند و با مشقت فراوان زندگی خانواده را تامین می ساختند و اکبر نیز هرچه بزرگتر می شد به مسئولیت خود در قبال خانواده بیشتر پی می برد. تحصیلاتش را تا کلاس نهم دبیرستان ادامه داد و در این سال بخاطر محدودیت های مالی دیگر نتوانست به تحصیلات روزانه اش ادامه دهد و لذا روزها را کار و شبها را درس میخواند. پس از مدتی برای آنکه باری از دوش خانواده اش بردارد به استخدام شهربانی در آمد و پس از طی دوره آموزش با درجه گروهبان دومی به خدمت پرداخت. او که همواره به اسلام و تعالیم عالیه اسلامی علاقه و تعهدی خاص داشت به محض شنیدن فرمان امام مبنی بر ترک پادگان ها چون بسیاری دیگر از پرسنل متعهد شهربانی و ارتش محل خدمت را ترک و به صفوف مردم مسلمان پیوست. ۶ ماه را در این حالت و بصورت نیمه مخفی در حالیکه مزدوران رژیم شاه در تعقیبش بودند گذراند و از هیچ کوششی برای تحقق آرمان های والای انقلاب اسلامی دریغ ننمود. در راهپیمایی ها حضور فعال داشت و با مشت های گره کرده ندای استقلال آزادی جمهوری اسلامی را سر می داد.
پس از پیروزی انقلاب مجددا به شهربانی بازگشت و ابتدا در حفاظت نخست وزیری به خدمت پرداخت و سپس به وزارت ارشاد منتقل شد و با صداقت و اخلاص به انجام وظایف محوله مشغول شد. همزمان با تشکیل گروه تکاوران شهربانی بمنظور مقابله با دسائس استکبار جهانی و ایادی داخلی آن به این ارگان پیوست و با وجود خطراتی که انجام وظیفه در چنین نهادی داشت با جان و دل پذیرای مسئولیت های جدیدی گردید تا دین خود را به اسلام و مسلمین به بهترین وجه ادا نماید. قبل از شهادت یکبار در درگیری با تروریست های منافق مورد اصابت گلوله قرار گرفت لیکن تقدیر آن نبود که در آن هنگام به آرزوی دیرینه اش دست یابد.
سرانجام در تاریخ 13 خرداد ماه سال 1361 در سن 26 سالگی بر اثر اصابت گلوله به سر و شکم در خیابان جمهوری تهران به شهادت رسید.
پیکر پاک و مطهرش را در بهشت زهرا(س) به خاک سپردند.
از او یک فرزند به یادگار مانده است.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / - |
پایگاه اطلاع رسانی هابیلیان، تاریخ: - / - / - |
لوح فشرده هابیلیان(خانواده شهدای ترور کشور)، تاریخ: - / - / - |
ادامه مطلب
اکبر آئینه وند
اکبر آئینه وند
نام پدر: محمدمراد | تاریخ تولد: 1335/10/10 |
محل تولد: ایران - تهران - دماوند | تاریخ شهادت: 1361/03/13 |
محل شهادت: خیابان جمهوری-تهران | طول مدت حیات: 26 سال |
مزار شهید: بهشت زهرا(س)-قطعه26-ردیف47-شماره42-تهران |
زندگینامه
در دهم دی ماه ۱۳۳۵ در یکی از روستاهای دماوند دیده به جهان گشود و والدینش او را اکبر نامیدند تا فدایی علی اکبر امام حسین (ع) باشد. خردسال بود که به همراه خانوادهاش به تهران عزیمت نمود و تحصیلات ابتداییاش را در این شهر آغاز کرد .
پدر و مادرش به خاطر تنگدستی مالی هر دو کار میکردند و با مشقت فراوان زندگی خانواده را تأمین میساختند و اکبر نیز هر چه بزرگتر میشد به مسئولیت خود در قبال خانواده بیشتر پی میبرد .
تحصیلاتش را تا کلاس نهم دبیرستان ادامه داد و در این سال به خاطر محدودیتهای مالی دیگر نتوانست به تحصیلات روزانهاش ادامه دهد و لذا روزها را کار و شبها را درس میخواند. پس از مدتی برای آن که باری از دوش خانوادهاش بردارد به استخدام شهربانی درآمد و پس از طی دوره آموزش با درجه گروهبان دومی به خدمت پرداخت .
مقارن این زمان امواج خروشان انقلاب اسلامی بر کاخهای ظلم و ستم طاغوت زمان کوبیدن گرفت و او که همواره به اسلام و تعالیم عالیه اسلامی علاقه و تعهدی خاص داشت به محض شنیدن فرمان امام مبنی بر ترک پادگانها، چون بسیاری دیگر از پرسنل متعهد شهربانی و ارتش، محل خدمت را ترک و به صفوف مردم مسلمان پیوست .
6 ماه را در این حالت و به صورت نیمه مخفی در حالی که مزدوران رژیم شاه در تعقیبش بودند گذراند و از هیچ کوششی برای تحقق آرمانهای والای انقلاب اسلامی دریغ ننمود. در راهپیماییها حضور فعال داشت و با مشتهای گره کرده ندای "استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی" را سر میداد .
پس از پیروزی انقلاب مجدداً به شهربانی بازگشت و ابتدا در حفاظت نخستوزیری به خدمت پرداخت و سپس به وزارت ارشاد منتقل شد و با صداقت و اخلاص به انجام وظایف محوله مشغول شد
. هم زمان با تشکیل گروه تکاوران شهربانی، به منظور مقابله با دسائس استکبار جهانی و ایادی داخلی آن به این ارگان پیوست و با وجود خطراتی که انجام وظیفه در چنین نهادی داشت، با جان و دل پذیرای مسئولیتهای جدیدی گردید تا دین خود را به اسلام و مسلمین به بهترین وجه ادا نماید .
قبل از شهادت یک بار در درگیری با تروریستهای منافق مورد اصابت گلوله قرار گرفت، لیکن تقدیر آن نبود که در آن هنگام به آرزوی دیرینهاش دست یابد .
آنان که دل در گرو الله دارند و قلبشان برای وصال دوست میطپد، عاقبت به آرزوی خود خواهند رسید و معبودشان به آنها رخ خواهد نمود. در روز سیزدهم خرداد ۱۳۶۱ هفت نفر از تروریستهای منافق به منظور کشتار امت حزب الله و ایجاد رعب و وحشت در جامعه، از بیغولههای تیمی خارج شده و در خیابانها به گشت پرداختند.
در خیابان جمهوری اسلامی تروریستها در حالی که قصد حمله به اتومبیل حامل یکی از مسئولین مملکتی را داشتند مورد شناسایی برادران تکاور قرار گفته و این برادران علیرغم آن که تعدادشان نصف تروریستها بود با شجاعت تمام به مقابله با آنها برخاستند.
متعاقب این درگیری نابرابر و در اثر شلیک گلوله مسلسل و تیربار تروریستها، برادر آئینهوند در کنار همرزم دیگرش شهید سیدصدری، در 26 سالگي بر اثر اصابت گلوله به سر و شکم به فیض عظیم شهادت نائل گرديد و در عروجي خونین به جوار حق شتافت.
پيکرش را در بهشت زهرا(س) قطعه 26 رديف 47 شماره 42 به خاک سپردند.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / - |
کتاب پيروان حق و باطل جلد4 ، صفحه:138، تاریخ: - / - / - |
ادامه مطلب
سیدحسن آیت
سیدحسن آیت
نام پدر: سیدمحمدرضا | تاریخ تولد: 1317/04/03 |
محل تولد: ایران - اصفهان - نجف آباد | تاریخ شهادت: 1360/05/14 |
محل شهادت: تهران_ مقابل درب منزل | طول مدت حیات: 43 سال |
مزار شهید: - |
زندگینامه
دکتر سید حسن آیت در سوم تیرماه سال 1317 در شهرستان نجف آباد اصفهان دیده به جهان گشود و در خانواده ای روستایی و مذهبی پرورش یافت. او پس از گذراندن دوران دبستان و دبیرستان، در نجف آباد تحصیلات عالیه خود را در رشته های علوم اجتماعی، حقوق، ادبیات، جامعه شناسی و روزنامه نگاری در تهران به اتمام رساند و همزمان با کسب علم و دانش در دانشگاه، دروس حوزوی را نیز آموخت و به زبانهای عربی، انگلیسی و فرانسه تسلط کامل داشت. او در مبارزات نهضت ملی شدن صنعت نفت تلاش زیادی نمود و پس از کودتای ننگین 28 مرداد مصمم تر از پیش به مبارزه خود ادامه داد. وی در سال 1340 با کمک دوستانش اقدام به ایجاد تشکیلات سیاسی- نظامی نمود که این گروه با نفوذ در ارگانهای رژیم پهلوی به ویژه گارد جاویدان و ارتش مخصوصا نیروی دریایی آن، شاخه های مخفی تشکیل داد که در پیروزی انقلاب اسلامی خدمات ارزند ه ای ارایه کردند. وی با آغاز نهضت اسلامی به خاطر چاپ و نشر اعلامیه توسط ساواک دستگیر و زندانی شد. ایشان در حوزه علمیه قم، دانشگاه های مختلف تهران و مدارس عالی قم، اراک و لاهیجان به تدریس پرداخته و اذهان دانشجویان را بیدار ساخت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی علاوه بر کار تدریس، نمایندگی مردم نجف آباد را در مجلس خبرگان به عهده گرفت و با عضویت در هیات رییسه نقش اساسی در تصویب اصل ولایت فقیه ایفا کرد. سپس از طرف مردم تهران به نمایندگی مجلس شورای اسلامی انتخاب گردید. دکتر آیت از همان ابتدا عضو شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی ایران شد و با انجام تحقیقاتی در جهت شناساندن غرب گرایان فعالیت بسیار نمود. چون اصل مهم در زندگی او اسلام و انقلاب بود به همین خاطر در این راه از هیچ تهدید و ارعابی نهراسید و در اعتقاد خود استوار بود. سرانجام دشمنان اسلام و منافقین کوردل که او را در راه هدفش شکست ناپذیر یافتند در صبح چهاردهم مرداد ماه 1360 همزمان با چهلمین روز شهادت یارانش در حزب جمهوری، وی را در جلوی منزلش مورد آماج تیرهای کین قرار داده و فیض عظمای شهادت را نصیبش ساختند.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
روزنامه کثیرالانتشار، تاریخ: |
کتاب پیشتازان شهادت در انقلاب سوم، تاریخ: |
ادامه مطلب
سیدمرتضی آیت الهی طباطبایی
سیدمرتضی آیت الهی طباطبایی
نام پدر: سیدعلی | تاریخ تولد: 1301/00/00 |
محل تولد: ایران - یزد - یزد - مزرعه آخوند | تاریخ شهادت: 1360/06/08 |
محل شهادت: - | طول مدت حیات: 59 سال |
مزار شهید: بهشت زهرا(س) |
زندگینامه
سیدمرتضی آیت الهی طباطبایی فرزند سیدعلی در سال 1301 در قریه ی مزرعه آخوند از روستاهای تابعه شهرستان یزد و در خانواده ای روحانی پای به عرصه ی گیتی نهاد. دوران کودکی و تحصیلات ابتدایی را در زادگاه خود سپری کرد. سپس برای ادامه ی تحصیل به اصفهان عزیمت کرد و هم زمان با انجام خدمت سربازی در آن شهر به تحصیل در علوم حوزوی پرداخت. در سنّ هجده سالگی به شهر قم مهاجرت نمود و در حوزه ی علمیه از محضر اساتید بزرگوار و مراجع عظام چون آیت اله بروجردی بهره برد و دوره ی سطح را طی کرد و دوره ی خارج را در نجف اشرف، نزد اساتید بزرگ حوزه ی علمیه نجف فرا گرفت.
وی با مردم زحمتکش و مستضعف مأنوس بود و با کمبودها و درد دل هایشان آشنایی داشت و در حد توان و قدرت به آنان کمک و مساعدت می کرد. پس از هشت سال اقامت در نجف اشرف برای هدایت و روشنگری مسلمین به ایران بازگشت و امامت مسجد خرقانی را پذیرفت و با کمک مومنین و اهالی محل، مسجد فوق را تجدید بنا نمود. در طول مدت اقامت خود در مسجد خرقانی ضمن ارشاد جوانان، مبارزات آن ها را جهت داد و چندین بار توسط ساواک دستگیر شد و چون ساواک مدرک قابل توجهی از او به دست نیاورد، آزاد شد. در اوج راهپیمایی ها و تظاهرات علیه رژیم ستم شاهی هنگامی که جوانان را برای راهپیمایی آماده می کرد، توسط فرماندار نظامی تهران دستگیر شد و هم زمان با پیروزی شکوهمند اسلامی آزاد گشت.
پس از پیروزی انقلاب، طباطبایی برای حفظ دستاوردهای انقلاب تلاش فراوان از خود نشان داد و با ایجاد کمیته ی مساجد، کمیته ی مسجد خرقانی را اداره کرد. وی از اولین ائمه جماعاتی بود که با راه اندازی شرکت تعاونی سبب شد تا ارزاق عمومی راحت تر به دست مردم برسد. وی از مریدان و شیفتگان خاندان نبوت و ائمه اطهار (ع) به ویژه امام حسین (ع) بود و هر سال برای تعظیم شعائر اسلامی و زنده نگه داشتن نهضت حسینی در منزل خود مجالس عزاداری و روضه خوانی برپای می کرد.
آیت اللهی طباطبائی فردی مومن، متقی، مردم دار، خوش خلق و مردمی بود. اکثر اوقات به تلاوت قرآن و ذکر خدا مشغول بود. محبوبیت وی نزد مردم و فعالیت های او برای افشاگری و رسوا کردن منافقین، کینه ی آن بزرگوار را در نهاد ناپاک آنان رشد داد و سرانجام در سحرگاه هشتم شهریور سال 1360 پس از اقامه ی نماز صبح هم چون جد اطهرش علی ابن ابیطالب (ع) به دست منافقین کوردل ترور شد و در سنّ 59 سالگی شهد شیرین شهادت را به جان دل نوشید و پیکر پاکش در بهشت زهرا (س) آرام گرفت.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
کتاب پیشگامان دین و شهادت، صفحه:90، تاریخ:1385 |
ادامه مطلب
احمد آهنچیان
احمد آهنچیان
نام پدر: سبزعلی | تاریخ تولد: 1316/06/19 |
محل تولد: ایران - خراسان - قوچان | تاریخ شهادت: 1360/08/09 |
محل شهادت: قوچان | طول مدت حیات: 44 سال |
مزار شهید: گلزارشهدای باغ بهشت-خراسان |
زندگینامه
احمد آهنچیان در نوزدهم شهریور ماه سال ۱۳۱۶ در شهرستان قوچان به دنیا آمد و از ابتدای زندگی که خود را شناخت زحمات زیادی را متحمل شد تا این که پس از سال ها زحمت کشی در سال ۱۳۵۶ موفق به گشودن مغازه الکتریکی در قوچان شد و کمی کارش روبراه شد و وضع معاش خانواده محروم این مرد زحمتکش کمی بهبود یافت.
در نهم آبان ماه سال ۱۳۶۰ منافقین به وسیله کوکتل به مغازه ایشان حمله کردند که ایشان در آن زمان در مغازه نبود و فقط به مغازه آسیب رسید، اما از آنجا که منافقین از خدا بی خبر تصمیم به شهادت رساندن وی را داشتند، پس از گذشت چند روز از این عمل تروریستی مجدداً با اسلحه گرم به مغازه وارد و به ایشان حمله ور می شوند و چهار تیر به سینه ایشان شلیک می کنند و او را در سن 44 سالگی به شهادت می رسانند.
این حادثه جانخراش درست در زمانی به وقوع پیوست که فرزند بزرگ ایشان در جبهه های نبرد و دفاع از میهن حضور داشت .
شهید آهنچیان عضو هیچ گروه و دسته ای نبود و تنها جرمش این بود که فردی معتقد به اسلام و انقلاب بود. از ایشان ۷ فرزند به یادگار مانده است.
مزار پاکش در باغ بهشت - قوچان قرار دارد.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / - |
پایگاه اطلاع رسانی هابیلیان، تاریخ: - / - / - |
لوح فشرده هابیلیان(خانواده شهدای ترور کشور)، تاریخ: - / - / - |
ادامه مطلب
سردار آوانسیان
سردار آوانسیان
نام پدر: - | تاریخ تولد: 1301/00/00 |
محل تولد: - | تاریخ شهادت: 1363/04/00 |
محل شهادت: تهران_ خیابان پرتو | طول مدت حیات: 62 سال |
مزار شهید: - |
زندگینامه
سردار در سال 1301 در خانواده ای مسیحی مذهب به دنیا آمد و در میان آنان پرورش یافت.
روز ها و ماه ها از پی هم گذشت تا این که انقلاب به پیروزی رسید و منافقین به منظور متزلزل ساختن پایه های حکومت اسلامی دست به ترور بی رحمانه مردم زدند.
سردار نیز در تیر ماه سال 1363 در خیابان پرتو شهر تهران بود که بر اثر انفجار بمب در سن 62 سالگی به شهادت رسید و خون سرخش لکه ننگ دیگری را در دفتر منافقین ثبت کرد.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
جمع آوری شده توسط گروه فرهنگی هاتف، تاریخ: |
ادامه مطلب
علی آقاباقری
علی آقاباقری
نام پدر: اسمعیل | تاریخ تولد: 1311/06/03 |
محل تولد: ایران - اصفهان - کاشان | تاریخ شهادت: 1360/05/12 |
محل شهادت: تهران-میدان100 | طول مدت حیات: 49 سال |
مزار شهید: بهشت زهرا(س)-قطعه24-ردیف88-شماره35-تهران |
زندگینامه
سوم شهریور ماه سال 1311 در شهرستان کاشان و در میان خانواده ای متوسط و مذهبی متولد شد. در کودکی از نعمت وجود مادر محروم و تحت سرپرستی پدر که کشاورزی رنج دیده و دردمند بود پرورش یافت. چندی در مکتب خانه به یادگیری قرائت قرآن و خواندن و نوشتن پرداخت و درحالیکه به پدرش در امر کشاورزی کمک می کرد در مساجد و مجالس مذهبی هم فعالانه شرکت نمود. او پس از طی دوران خدمت سربازی به زادگاه خویش بازگشت و در کارگاه "شربافی" (نوعی پارچه که در منطقه کردنشین بیشتر استفاده می شود) مشغول کار شد.
باقری در سن بیست و پنج سالگی تشکیل خانواده داد و پس از مهاجرت به تهران به مشاغل مختلفی از جمله اغذیه فروشی، قنادی و بستنی فروشی روی آورد تا اینکه سرانجام در سال 54 توانست تغییر شغل داده و در زمینه فروش قماش به کسب و کار بپردازد.
وی در دوران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در تهران دست به تشکیل جلسات قرآن و معارف اسلامی زد و در این قبیل محافل درصدد شناخت و تعلیم و ترویج اصول و فروع مکتب برآمد و در تهذیب اخلاق خود و ارشاد دیگران تلاش نمود. او از فساد دستگاه حاکمه که سعی داشت تمامی اقشار جامعه را در منجلاب زندگی پوچ، مصرفی و گناه آلود غرق کند، آگاه بود و با تمام توان خویش در جهت مبارزه با آثار شوم آن به نهی از منکر و امر به معروف می پرداخت.
برادر باقری همزمان با اوج گیری مجدد نهضت اسلامی به تکثیر و پخش اعلامیه ها و نوارهای فرمایشات رهبر کبیر انقلاب " امام خمینی " پرداخت و در همین دوران یکبار نیز خانه اش مورد هجوم ایادی مزدور ساواک واقع شد و مورد تهدید آنان قرار گرفت ولی با همه این احوال همچنان در تظاهرات و حرکت های مردمی پیشقدم ماند و لحظه ای از فعالیت های اسلامی خود غفلت نورزید.
پس از پیروزی و فرمان امام امت مبنی بر تشکیل ارتش بیست میلیونی باقری به خدمت بسیج مستضعفین درآمد و در رابطه با این نهاد انقلابی که پشتوانه عظیم مردمی نظام جمهوری اسلامی به شمار می آید، قرار گرفت و فعالیت های خود را در چارچوب وظایف و مسئولیت های آن متمرکز نمود.
باقری اوقات فراغت و استراحت خود را شب ها به فعالیت در مسجد می گذراند و با پاسداری و گشت در منطقه در جهت حفظ انتظامات شهر برمیامد. حضور او در بسیج همواره موثر و مشوق سایر برادران بود و حکایت از روحیه انقلابی و شورانگیز این بسیجی مسن و معتقد می کرد. او همواره در صحنه حضور داشت و با بحث و گفتگو در مجالس و محافل مختلف سعی داشت تبلیغات شیطانی گروهک های التقاطی و الحادی را خنثی کرده و ماهیت وابسته آن را برای مردم و حتی هواداران خود آنان توضیح دهد.
او فردی خیر، فعال و صمیمی بود. به احکام اسلامی ارج می گذاشت و از شکر گذاری نعمات الهی خصوصا نعمت استقرار جمهوری اسلامی با دست و دل لحظه ای غافل نمی ماند. در نمازهای جماعت و در مراسم سیاسی-عبادی نماز جمعه فعالانه شرکت داشت و همیشه آشنایان و دوستان را به همراه خود " به میعادگاه عاشقان الله " محل اقامه نماز جمعه در دانشگاه تهران می برد.
از آنجا که برادر باقری به اسلام و امام امت عشق می ورزید و با تمام وجود حاضر به فداکاری در راه حفظ و تداوم انقلاب اسلامی بود بارها مورد تهدید منافقین قرار گرفت و یکبار هم توسط آن کوردلان در مقابل محل کارش کوکتل مولوتف انداخته شد. تا این که سرانجام در تاریخ 12 مرداد 1360 دو تن از منافقین تروریست که سوار بر اتومبیل سرقتی بودند با شناسایی قبلی به محل کارش در میدان 100 مراجعه می نمایند و پس از ورود به داخل مغازه با شلیک گلوله ای به سمت قلب وی بلافاصله از محل می گریزند.
در اثر این اقدام ناجوانمردانه برادر باقری لحظاتی بعد در خون خویش می نشیند و به صف شهدای گلگون کفن اسلام می پیوندد. او در سن 49 سالگی در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / - |
کتاب پیروان حق و باطل، صفحه:70، تاریخ: - / - / - |
ادامه مطلب
حمیدرضا آقاخانلو
حمیدرضا آقاخانلو
نام پدر: محمد | تاریخ تولد: 1344/06/02 |
محل تولد: - | تاریخ شهادت: 1360/05/28 |
محل شهادت: مقابل مسجد سادات _ تهران | طول مدت حیات: 16 سال |
مزار شهید: - |
زندگینامه
حمیدرضا آقاخانلو در روز دوم شهریورماه سال 1344 دیده به جهان هستی گشود و در سن 12 سالگی تمام فرایض دین مبین اسلام را فرا گرفت و کم کم مطالعات اسلامی خود را گسترش داد. سال 1357 حمیدرضا در خیل یاران امام (ره) قرار گرفت و با پیروزی انقلاب به عضویت بسیج درآمد و در تمامی اردوهای بسیج و کلاس های ایدئولوژی آن شرکت کرد. حمیدرضا علاقه ی وافری به اسلحه و به طور کلی ابزار و آلات جنگی داشت و به وسیله همین علاقه طرحی را به سپاه تحویل داد که سپاه این طرح را پذیرفت و وی را به خاطر آن تشویق و ترغیب نمود. وی پس از طی دوره های نظامی، به عنوان پاسدار مسجد به خدمت پرداخت. رضا خیلی بیشتر از سن 16 ساله ی خود، آگاه و آشنا به اسلام بود و عشق به شهادت داشت. سرانجام آقاخانلو در تاریخ 28/5/1360 در مقابل مسجد سادات بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
یادنامه5600 شهید دانش آموز و شهید فهمیده، تاریخ: |
ادامه مطلب
محمد آقایی نژاد
محمد آقایی نژاد
نام پدر: عباس علی | تاریخ تولد: 1350/00/00 |
محل تولد: ایران - گلستان | تاریخ شهادت: 1360/05/09 |
محل شهادت: سرخواجه جنب کتابفروشی فداییان اسلام | طول مدت حیات: 10 سال |
مزار شهید: - |
زندگینامه
محمد در سال 1350 در استان گلستان به دنیا آمد و در سایه پر مهر خانواده رشد نمود. هنوز کودک بود و شور خاصی داشت، همه دنیا برایش زیبا بود و به غیر از زیبائی چیزی نمی دید که جغد شوم مرگ بر سرش سایه افکند. روز نهم مردادماه سال 1360 بر اثر اصابت ترکش به سر بر زمین افتاد. درست کتابفروشی فداییان اسلام، منطقه سر خواجه بود. مردم به طرفش دویدند، اما او در سن 10 سالگی به دیدار حق نائل شده و در بهشت برین مأوا گزید.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
پایگاه اطلاع رسانی هابیلیان، تاریخ: |
ادامه مطلب