ابوالفضل حاج رضایی حلوایی
ابوالفضل حاج رضایی حلوایی
نام پدر: حبیب | تاریخ تولد: 1338/06/28 |
محل تولد: ایران - تهران - تهران | تاریخ شهادت: 1360/06/18 |
محل شهادت: خیابان آذربایجان-بین خوش و رودکی-تهران | طول مدت حیات: 22 سال |
مزار شهید: بهشت زهرا(س)-قطعه24-ردیف93-شماره37-تهران |
زندگینامه
حاجرضاييحلوايي در روز 28 شهريور 1338 در يکي از محلات فقيرنشين تهران در خانوادهاي مذهبي به دنيا آمد. در هفت سالگي پا به دبستان گذاشت و ده ساله بود که با شرکت در جلسات قرآن با کلامالله پيوند گرفت و اين پيوند مقدس تا لحظه شهادت استوار و مستحکم باقي ماند. در سيزده سالگي مطالعه کتب سياسي _ مذهبي را آغاز کرد و با اعلاميههاي حضرت امام و نوارهاي ايشان آشنا شد و نور حق در چشمانش درخشيدن گرفت و مسير زندگيش جلايي ديگر گرفت.
تحصيلات دبيرستاني را در دبيرستان نقشجهان شروع کرد و در تمام طول تحصيل شاگردي کوشا و ممتاز بود. در سال سوم دبيرستان به سبب علاقه فراواني که به اسلام و کسب علوم و معارف اسلامي داشت ضمن مشورت با خانواده تصميم گرفت تا پس از اخذ ديپلم متوسطه به حوزه علميه قم وارد شود و لباس مقدس روحانيت را بر تن کند.
در زندگي روزمره، انساني قانع و سختکوش بود. براي استراحت از رختخواب استفاده نميکرد و ميگفت بايد بدنم را براي سختيهاي آينده آماده کنم و از اسراف به شدت پرهيز مينمود.
هم زمان با اوجگيري انقلاب اسلامي در راهپيماييها حضوري فعال و سازنده داشت و به ويژه در مبارزاتي که از مسجد اميرالمؤمنين منشاء ميگرفت نقشي شايسته ايفا مينمود. در تحصن پرشکوه روحانيون در دانشگاه تهران حضور داشت و در يومالله 17 شهريور، در ميدان شهدا به نيت شهادت سينهاش را سپر گلولههاي مزدوران گارد سلطنتي کرد. در شبهاي حکومت نظامي به اتفاق برادرش مواد منفجره تهيه کرده بود با عمال رژيم شاه مبارزه مسلحانه ميکرد و براي پيروزي انقلاب اسلامي ميکوشيد.
پس از پيروزي انقلاب اسلامي در کميته انقلاب اسلامي به خدمت مشغول شد و حراست از ثمره خون شهيدان را بر عهده گرفت و سپس به خدمت سربازي اعزام گرديد. هشت ماه قبل از اتمام خدمت سربازي به سپاه پاسداران انقلاب اسلامي پيوست و به فعاليتهاي خود در اين لباس مقدس ادامه داد. در منزل اوقات خود را اکثراً به مطالعه کتب سياسي _ مذهبي ميگذراند و اطرافيان را نيز ارشاد مينمود. با لبيک به پيام آيتاللهالعظمي منتظري مراسم ازدواجش را به سادگي برگزار کرد و روي کيک عروسياش آيه شريفه "کلوا و اشربوا و لاتسرفوا" را نوشت.
با شروع جنگ تحميلي در جهت دفاع از کيان اسلام به جبهههاي نبرد حق عليه باطل عزيمت نمود و پس از طي دوره آموزشي سلاحهاي سنگين، مدت يک ماه در جبهه آبادان با متجاوزين بعثي مبارزه نمود. علاقهاي وافر به حضرت امام و روحانيت داشت و در اکثر نمازهاي جمعه و دعاهاي کميل شرکت ميجست و در حالت نماز از خود بيخود ميشد و هميشه سفارش ميکرد که "اميدوارم نماز را به پا داريد، نه اين که فقط بخوانيد."
عاشقان شهادت عاقبت معشوق را در آغوش خواهند کشيد و ابوالفضل نيز عاشقي شوريده بود. شب قبل از شهادت خواب ديد که شهيد خواهد شد و همان روز به برادرش گفت: "من امروز ديگر برنميگردم." و اين گفتهاي بود که تحقق پذيرفت. در 18 شهريور 1360، منافقين کوردل به منظور ايجاد رعب و وحشت و خارج کردن امت حزبالله از صحنه مبارزه با استکبار جهاني و عوامل داخليش دست به اغتشاش مسلحانه زدند و در اين توطئه شوم جمعي از مردم خداجو را به خاک و خون کشاندند. ابوالفضل حاجرضايي در زمره اين مردم بود. منافقين سينه ستبر او را آماج گلولههاي آمريکايي خود ساختند تا مگر شعله حق را خاموش سازند و به اهداف پليدشان دست يابند. او در خيابان آذربايجان تهران بين خوش و رودکي به شهادت رسيد.
پيکر شهيد 22 ساله را در بهشت زهرا(س) قطعه 24 رديف 93 شماره 37 به خاک سپردند.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / - |
کتاب پيروان حق و باطل جلد6 ، صفحه:44، تاریخ: - / - / - |
ادامه مطلب
رضا حاتمی
رضا حاتمی
نام پدر: محمود | تاریخ تولد: 1344/12/15 |
محل تولد: ایران - تهران - تهران | تاریخ شهادت: 1360/06/18 |
محل شهادت: نارمک-تهران | طول مدت حیات: 16 سال |
مزار شهید: بهشت زهرا(س)-قطعه24-ردیف93-شماره47-تهران |
زندگینامه
رضا حاتمي در پانزدهم اسفند 1344 در تهران ديده به جهان گشود. از اوان طفوليت روحي لطيف و سرشار از محبت داشت. علاقهاي شديد نسبت به اسلام ابراز ميکرد. از کودکي در کلاسهاي قرآن مسجد امام حسن(ع) شرکت ميکرد و به سبب شور و شوق و علاقهاي که نسبت به فراگيري قرآن از خود نشان ميداد بارها مورد تشويق قرار گرفت و چند جلد کلامالله مجيد و مفاتيحالجنان جايزه گرفت. تحصيلات ابتدايي و راهنمايي را با موفقيت به پايان رساند و سپس به هنرستان صنعتي راه يافت و يکي از شاگردان ممتاز آن گرديد و همچنين به عنوان يکي از اعضاء فعال انجمن اسلامي هنرستان فعاليت مينمود.
در دوران اوجگيري انقلاب اسلامي، رضا يکي از پيشگامان صفوف تظاهرات و راهپيماييها بود و به خصوص در روزهاي خون و شهادت، 21 و 22 بهمن، با ساختن کوکتل و رساندن آن به سنگرهاي رزمندگان اسلام با نيروي کفر مبارزه کرد و سهمي شايسته در پيروزي انقلاب بر عهده گرفت.
پس از پيروزي انقلاب و تأسيس حزب جمهوري اسلامي به اين حزب پيوست و با شرکت در کلاسهاي مختلف آن به خودسازي پرداخت و در عين حال در جهت تحقق اهداف والايش در بخش دانشآموزي حزب شرکت جست.
پس از فرمان تاريخي امام امت مبني بر تشکيل ارتش بيست ميليوني در اويل دي ماه 1359 به بسيج مستضعفين ملحق گرديد و پس از مدتي نيز به عضويت ذخيره سپاه پاسداران درآمد و در کنار فعاليتهايش در کانون تبليغات اسلامي طه به کار گسترده فرهنگي _ عقيدتي پرداخت. مؤمن، پرهيزکار و صادق بود و همواره به کساني که شهد شهادت را نوشيده بودند غبطه ميخورد و آرزو داشت تا روزي اين سعادت نصيب او نيز شود.
او سرانجام در هجدهم شهريور 1360 در حالي که در جريان حملهي منافقين کوردل به قصر حزب جمهوري اسلامي در 30 متري نارمک تهران مشغول دفاع از اين قصر بود با 16 سال سن بر اثر اصابت گلوله به شکم و گردن به شهادت رسيد و در مزار شماره 47 در رديف 93 قطعه 24 بهشت زهرا(س) آرميد.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / - |
کتاب پيروان حق و باطل جلد6 ، صفحه:38، تاریخ: - / - / - |
ادامه مطلب
اصغر حاتمی
اصغر حاتمی
نام پدر: - | تاریخ تولد: 1316/00/00 |
محل تولد: - | تاریخ شهادت: 1360/06/00 |
محل شهادت: اتاق جنگ_ لشکر28 کردستان | طول مدت حیات: 44 سال |
مزار شهید: - |
زندگینامه
اصغر در سال 1316 متولد شد تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در شهرستان ملایر گذراند. پس از اخذ دیپلم از طریق کنکور وارد دانشکده افسری نیروی زمینی ارتش شد و در شهرهای مختلف به خدمت مشغول شد. در دوران انقلاب جز اولین افسرانی بود که وفاداری خود را به امام و انقلاب اعلام کرد. در سال 1358 به دستور سرلشکر شهید فلاحی به کردستان اعزام شد و در آرام کردن کردستان نقش مؤثری داشت، سپس به حکم فرماندهی کل نیروهای مسلح به عنوان فرماندهی ستاد پشتیبانی لشگر 28 کردستان منصوب شد و سرانجام در شهریور ماه سال 1360 در اثر انفجار بمب منافقین در اتاق جنگ این لشگردر سن 44 سالگی به شهادت نائل گردید.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
روزنامه جمهوری اسلامی، تاریخ:1380/4 |
ادامه مطلب
داود چهاردوری
داود چهاردوری
نام پدر: - | تاریخ تولد: 1338/10/08 |
محل تولد: ایران - - - سعیدآباد | تاریخ شهادت: 1360/09/01 |
محل شهادت: خیابان ستارخان-تهران | طول مدت حیات: 22 سال |
مزار شهید: - |
زندگینامه
داود چهاردوری در هشتم دی سال ۱۳۳۸ در روستای سعیدآباد در خانواده مذهبی دیده به جهان گشود. سال ۱۳۴۵ به منظور تحصیل وارد دبستان ابتدایی سعیدآباد گردید، و سال ۱۳۵۰ برای ادامه تحصیل در مدرسه راهنمایی نیکزاد مهرانشهر ثبت نام نمود، ولی متأسفانه در همان سال به دلیل مشکلات خانوادگی موفق به ادامه تحصیل نشد و برای تأمین مخارج زندگی مشغول به کار شد.
سال ۱۳۵۶ همزمان با شروع انقلاب اسلامی او پیشتازانه در صف مقدم مبارزه با ظلم و فساد خاندان پهلوی قرار گرفت و همواره به ارشاد اهالی روستا پرداخت و در برپایی مراسم بزرگداشت شهادت حاج آقا مصطفی خمینی شرکت فعالانه داشت، و سال ۱۳۵۷ با اوجگیری مبارزات امت مسلمان پابه پای امت پیش رفت و در پخش اعلامیه های امام تلاش بسیار نمود. علاقه خاصی به رهبر انقلاب داشت و برای اثبات این علاقه در شب های سیاه خفقان بار دوران پهلوی به زدن کلیشه عکس امام و دیوار نویسی می پرداخت و پیوسته در تظاهرات خیابانی در تهران و سعیدآباد شرکت فعال داشت.
تا اینکه سرانجام این مبارزات به نتیجه رسید و امت مسلمان در روزهای ۲۱ و ۲۲ بهمن سال 1357 انقلاب توانست تخت ظلم و فساد را به زیر بکشد. او که همواره جانش را در راه انقلاب اسلامی گذاشته بود در کنار امت به تسخیر پادگان های نظامی پرداخت ودر تسخیر پادگان باغشاه تلاش فراوان نمود و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در کمیته حفاظت از پارک ارم مشغول به پاسداری گشت .
در اواخر سال ۱۳۵۸ به منظور پاسداری و حراست از انقلاب اسلامی و مبارزه پیگیر با منافقین و دشمنان داخلی وارد کمیته انقلاب اسلامی منطقه دو تهران گشت ودر این مدت تلاش های بسیار و خدمات سرشاری به انقلاب اسلامی نمود. در کشف و انهدام چندین خانه تیمی از منافقین آمریکایی کوشش فراوان نمود و سرانجام جانش را در این راه گذاشت و منافقین ضدخلق که همواره با او دشمنی دیرینه داشتند، او را در تاریخ 1 آذر ماه 1360 در سن 22 سالگی در خیابان ستارخان مقابل برق آلستوم تهران همراه سه تن از برادران پاسدار به رگبار بستند که در این حادثه او و یکی از دوستانش برادر ابوالقاسم بذرانبار به درجه رفیع شهادت نائل گشتند و به ندای هل من ناصر ینصری حسین(ع) زمان خود امام خمینی (ره) لبیک گفتند و دو تن دیگر از دوستانش به شدت مجروح گشتند. او همیشه عاشق شهادت بود و بارها گفته بود که اولین شهید سعیدآباد من هستم.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
پایگاه اطلاع رسانی هابیلیان، تاریخ: - / - / - |
لوح فشرده هابیلیان(خانواده شهدای ترور کشور)، تاریخ: - / - / - |
ادامه مطلب
علی چوپانی جمجردی
علی چوپانی جمجردی
نام پدر: اباصلت | تاریخ تولد: 1335/07/05 |
محل تولد: ایران - تهران - تهران | تاریخ شهادت: 1361/01/08 |
محل شهادت: تهران | طول مدت حیات: 26 سال |
مزار شهید: بهشت زهرا(س)-قطعه24-ردیف120-شماره36-تهران |
زندگینامه
علی در پنجم مهرماه سال ۱۳۳۵ در خانواده مذهبی در تهران به دنیا آمد. تحصیلات خود را تا پنجم متوسطه ادامه داد و سپس به خدمت سربازی رفت.
این دوران مصادف با اوج انقلاب مردم ایران بود، او به محض شنیدن فرمان امام خمینی (ره) مبنی بر خروج سربازان از پادگان ها و ترک خدمت، از پادگان محل خدمتش در اصفهان گریخت.
پس از آن به صورت فعالانه در جریان انقلاب شرکت داشت و در راهپیمایی ها و تظاهرات و همچنین تسخیر مراکز انتظامی و نظامی رژیم پهلوی نقشی شایسته ایفاء نمود.
پس از پیروزی انقلاب روزها به لوله کشی که حرفه اش بود پرداخت و شب ها به صورت افتخاری در کمیته به برقراری نظم در محلات کمک می کرد و پس از آن به صورت رسمی به عضویت کمیته انقلاب اسلامی درآمد و از جانب این کمیته مأمور به خدمت در کلانتری نارمک شد.
در روز هشتم فروردین ۱۳۶۱ در حالیکه در معیت سه تن از دوستانش در تهران با یکی از واحدهای تروریستی مواجه گردید، تروریست ها به محض مشاهده خودروی حامل این برادران به سمت آنان آتش می گشایند و در جنایتی ناجوانمردانه و ددمنشانه علی چوپانی و دوستانش را ترور می کنند. او بر اثر اصابت گلوله ای به جمجمه و شش گلوله در بازو و مچ در سن 26 سالگی به شهادت می رسد.
مزار پاک و مطهرش در بهشت زهرا(س) قرار دارد.
از وی یک فرزند به یادگار مانده است.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / - |
پایگاه اطلاع رسانی هابیلیان، تاریخ: - / - / - |
لوح فشرده هابیلیان(خانواده شهدای ترور کشور)، تاریخ: - / - / - |
ادامه مطلب
قدرت الله چگینی
قدرت الله چگینی
نام پدر: غلام رضا | تاریخ تولد: 1326/10/30 |
محل تولد: - | تاریخ شهادت: 1360/06/12 |
محل شهادت: قزوین | طول مدت حیات: 34 سال |
مزار شهید: گلزارشهدای قزوین |
زندگینامه
قدرتالله چگيني متولد سيام دي 1326 بود. معلمي آگاه و دلسوز که تمام توان خود را مصروف روشنگري و هدايت دانشآموزان نمود و با ارتباط تنگاتنگي که با شهيد رجايي داشت خدمات بسياري به انقلاب نمود. بارها براي پذيرفتن مسئوليتهاي مختلف با او مذاکره شد اما او معتقد بود که در سنگر مدرسه بهتر از هر جاي ديگري ميتواند تأثيرگذار باشد. تا اينکه شهيد رجايي يکي از دانشآموزان دست پروردهي ايشان را که در آن زمان نمايندهي مجلس يود به قزوين فرستاد تا براي تصدي وزارت يکي از وزارتخانهها با ايشان صحبت کند اما دست منافقين کوردل از آستين بدر آمد و شهيد رجايي را آسماني کرد و چهار روز پس از شهادت وي در دوازدهم شهريور 1360 نيز چگيني به دست همان خودفروختگان در قزوين ترور شد و در 44 سالگي شهد شيرين شهادت نوشيد. پيکر پاکش را در گلزار شهداي قزوين به خاک سپردند.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / - |
ماهنامه قافله نور، صفحه:16، تاریخ: - /03/1391 |
ادامه مطلب
علی رضا چراغ زاده دزفولی
علی رضا چراغ زاده دزفولی
نام پدر: محمدعلی | تاریخ تولد: 1332/12/00 |
محل تولد: ایران - خوزستان - اهواز | تاریخ شهادت: 1360/04/07 |
محل شهادت: ساختمان حزب جمهوری اسلامی | طول مدت حیات: 28 سال |
مزار شهید: - |
زندگینامه
آخرین روزهای اسفند ماه سال 1332 شهر اهواز شاهد تولد نوزادی بود که او را علیرضا نامیدند. خانه محقر محمدعلی چراغ زاده، درودگر ساده دل خوزستانی، از حضور این نوگل نورسیده طراوتی مضاعف یافت اما او تنها مدت کوتاهی در کنار فرزند ماند و علیرضا در چهارمین سال زندگی از نعمت وجود پدر محروم گشت. سالهای کودکی او هنوز به پایان نرسیده بود که دستان کوچکش با سختی کار آشنا شد. تحصیل و کار توأمان از او مردی سخت کوش ساخت که پس از اخذ مدرک لیسانس در رشته حسابداری در شرکت نفت استخدام گردید اما پس از یک سال، از کار در این شرکت استعفا داد و به همراه چند تن از دوستان خود اقدام به راه اندازی یک واحد تولیدی نمود . چندی بعد به دلیل کمبود امکانات، این واحد تعطیل شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1358 سرپرستی بخشداری هفتگل به چراغ زاده محول شد و او که طعم محرومیت را از اوان کودکی چشیده بود ،با تمام توان در جهت رفع فقر و تبعیض کوشید. خدمات صادقانه ی او حس قدردانی را در مردم منطقه برانگیخت و توانمندی هایش موجب شد تا مردم منطقه هفتگل و رامهرمز وی را به عنوان اولین نماینده خود در مجلس شورای اسلامی انتخاب نمایند. علیرضا چراغ زاده نماینده 27 ساله مجلس به عضویت کمیسیون اقتصاد و دارایی و پست و تلگراف درآمد و خدمات ارزنده ای به مردم حوزه ی انتخابیه ی خود نمود که از آن جمله می توان به ایجاد راه ها، به کارانداختن تقویت کننده تلویزیونی و ساماندهی به وضعیت مهاجران جنگی اشاره کرد. مقالات متعددی از وی در زمینه های روش مطالعه و برداشت و روش های سخنرانی و بحث بر جای مانده است. او که به زبان های انگلیسی و عربی آشنا بود با تدریس در مدارس کمبود معلم را جبران می کرد و با تشکیل کلاسهای مذهبی در مساجد به هدایت جوانان می پرداخت. وی که حامی راستین ولایت فقیه بود و بارها از تریبون مجلس اعتراض خود را نسبت به اقدامات رئیس جمهور معزول (بنی صدر) اعلام داشته بود سرانجام در هفتم تیرماه سال 1360 در حادثه انفجار بمب کارگذاشته شده در دفتر حزب جمهوری اسلامی توسط منافقین به لقاء الله پیوست و پس از 28 سال مجاهدت در راه خدا به دیدار معبود شتافت. و دو فرزند خود را در میان ما به یادگار نهاد.روحش شاد
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
کتاب پیشتازان شهادت در انقلاب سوم، تاریخ: |
ادامه مطلب
مصطفی چراغی
مصطفی چراغی
نام پدر: علی اکبر | تاریخ تولد: 1344/08/25 |
محل تولد: ایران - تهران - تهران | تاریخ شهادت: 1361/06/13 |
محل شهادت: خیابان اندیشه-تهران | طول مدت حیات: 17 سال |
مزار شهید: گلزارشهدای روستای مشا-تهران |
زندگینامه
مصطفی در بیست و پنجم آبان ماه سال ۱۳۴۴ در تهران به دنیا آمد و تحصیلات ابتدایی را در یکی از دبستان های نظام آباد پشت سر گذاشت و سپس وارد مدرسه راهنمایی شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی تحصیل را رها کرد و به عضویت بسیج مستضعفین درآمد. روزها آموزش نظامی را فرا می گرفت و شب ها به پاسداری از ثمرات خون شهیدان انقلاب می پرداخت .
با گذشت زمان در مغازه الکتریکی عمومی خود در خیابان اندیشه به کار مشغول شد و در اوقات فراغت به پاسداری از میهن می پرداخت.
سرانجام در روز سیزدهم شهریور ۱۳۶۱ دو نفر از تروریست های منافقین که از قبل مغازه محل کار او را شناسایی کرده بودند او را در حالیکه سرگرم کار بود به ضرب چند گلوله در سن 17سالگی به شهادت می رسانند .
مزار پاک و مطهرش در گلزار شهدای روستای مشا تهران واقع می باشد.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / - |
پایگاه اطلاع رسانی هابیلیان، تاریخ: - / - / - |
لوح فشرده هابیلیان(خانواده شهدای ترور کشور)، تاریخ: - / - / - |
ادامه مطلب
محمد چاووشی
محمد چاووشی
نام پدر: رضا | تاریخ تولد: 1328/01/01 |
محل تولد: ایران - اصفهان - نطنز - آبیانه | تاریخ شهادت: 1360/12/20 |
محل شهادت: تهران | طول مدت حیات: 32 سال |
مزار شهید: بهشت زهرا(س)-قطعه24-ردیف108-شماره28-تهران |
زندگینامه
متولد اولين روز از فروردين سال 1328 بود و محمد نام داشت. با خواندن و نوشتن که آشنا شد به شوق کسب علوم و معارف ديني بال گشود و از زادگاهش روستاي آبيانه به قم سفر کرد. سال 1340 با امام خميني(ره) آشنا شد و اين آشنايي مقدمهاي براي زندگي جديد او شد و مسئوليتي جديد را بر جان خريد و به نقل از خودش عمامه را کفن خود قرار داد. بينش و بصيرت او مثال زدني بود. روز پيروزي انقلاب عيد بزرگ زندگيش بود و پس از پيروزي به دعوت نيروي دريايي ارتش به جمع کارکنان عقيدتي _ سياسي اين نيرو پيوست.
سحرگاه روز بيستم اسفند 1360 صداي رگبار گلوله در کوچه پيچيد. همسر حجتالاسلام محمد چاووشي به بيرون از خانه دويد و پيکر غرق در خون همسرش را ديد. عمامه او ديگر سفيد نبود و او در 32 سالگي شربت شهادت نوشيد. صداي گريه مهديه تنها يادگارش در فضا پيچيد و پيکر او در بهشت زهرا(س) قطعه 24 رديف 108 شماره 28 به خاک سپرده شد.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / - |
کتاب صحیفه امواج (زندگینامه شهدای نیروی دریایی) ، صفحه:31، تاریخ: - / - / - |
ادامه مطلب
محمد چاوشی
محمد چاوشی
نام پدر: رضا | تاریخ تولد: 1328/00/00 |
محل تولد: ایران - اصفهان - نطنز | تاریخ شهادت: 1360/12/16 |
محل شهادت: اتوبان شهید چمران_ تهران | طول مدت حیات: 32 سال |
مزار شهید: بهشت زهرا(س) |
زندگینامه
محمد در سال 1328 در شهرستان نطنز دیده به جهان هستی گشود. کودکی اش را با شادی و نشاط سپری کرد و به علت علاقه به علوم دینی، به حوزه ی علمیه رفت و تا دوره ی سطح تحصیل نمود. او بعد از پیروزی انقلاب به استخدام ارتش درآمد و در قسمت عقیدتی سیاسی نیروی زمینی به فعالیت پرداخت.
چاوشی روحی بلند و ایمانی قوی و اخلاقی پسندیده داشت و همیشه شهادت را آرزو می کرد. سرانجام در تاریخ 16/12/1360 در سنّ 32 سالگی در اتوبان شهید چمران تهران توسط منافقین به شهادت رسید.
پیکر پاکش را در گلزار شهدای بهشت زهرا (س) به خاک سپردند.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
کتاب پیشگامان دین و شهادت، صفحه:353، تاریخ:1385 |
ادامه مطلب