میریحیی پسته ای شیشوان

میریحیی پسته ای شیشوان

زندگینامه

پسته ای شیشوان در سال 1316 در آغوش پر مهر مادر جای گرفت و از او فرامین دین اسلام را آموخت. هنوز کودکی بیش نبود، که عشق اهل بیت (ع) در جانش ریشه کرد و او را با فرهنگ ایثار آشنا ساخت.
میریحیی کم کم به خیل کثیر یاوران امام (ره) پیوست و سلاح بر دوش به جنگ با متجاوزین عراقی پرداخت. وی سرانجام در سال 1360 در حالیکه 44 سال داشت در شهر تبریز در حین برگزاری نماز جمعه به دست منافقان کوردل ترور شد و به ملکوت آسمان پر کشید.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

غلام حسین پژوهنده

غلام حسین پژوهنده

زندگینامه

غلام‌حسين در يکم دي 1338، در شهرستان بروجرد به دنيا آمد. پدرش سيف‌الله و مادرش خانم‌ نام داشت. 
دانشجوي دوره کارشناسي دانشگاه شهيد چمران اهواز در رشته فيزيک و سرپرست دانشکده علوم و جهاد دانشگاهي بود. از سوي سپاه پاسداران در جبهه حضور يافت. 
هشتم ارديبهشت 1360، در اهواز مورد سوءقصد عوامل گروه ضدانقلاب پيکار قرار گرفت و بر اثر اصابت گلوله در سن 22 سالگي به شهادت رسيد. 
مزار وي در زادگاهش واقع است.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

 زهرا پژدم

زهرا پژدم

زندگینامه

زهرا پژدم در سال 1335 در شهرستان مهاباد متولد شد، پدرش مردی متدین بود، لذا از همان آغاز فرزندش را بر طبق موازین اسلامی تربیت کرد، زهرا سالها بعد در سال 1358 ازدواج نمود و به تهران مهاجرت کرد. چندی بعد صاحب یک فرزند شد؛ سال 1361 او در انتظار تولد فرزند دومش بود، که در روز پانزدهم شهریورماه به همراه همسر و برادر همسرش به علت بمب گذاری منافقین در سن 26 سالگی به شهادت رسید.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

 ملک محمد پرویزی

ملک محمد پرویزی

زندگینامه

ملک محمد پرویزی در شهرستان مسجد سلیمان در روز سی ام فروردین ماه سال 1342 دیده به جهان گشود. وی پس از پایان تحصیل در مقطع ابتدایی به خدمت مقدس سربازی رفته و پس از آن در بانک صادرات شعبه مرکزی اهواز مشغول به کار شد. وی در تاریخ 23 مهر ماه سال 1384 در خیابان سلمان فارسی(نادری) اهواز به وسیله انفجار بمب توسط عناصر گروهک جهادالتوحید در سن 42 سالگی به درجه شهادت نائل آمد. ایشان قبل از شهادت دارای یک فرزند بوده است.
پیکر پاکش را در گلزار شهدای اهواز به خاک سپردند. 

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

براخاص پرمه

براخاص پرمه

زندگینامه

براخاص پرمه سال 1339 در خانواده ای مستضعف و کم درآمد در شهرستان ایوان دیده به جهان گشود. در آن زمان که حکومت ستم شاهی در کشورمان حاکم بود توجه خاصی به قشر مستضعف بخصوص عشایر نمی شد. با توجه به این وضعیت براخاص در سن 7 سالگی در مدرسه ی روستایش دوران ابتدایی خود را با موفقیت گذراند، شرایط مالی خانواده اش در وضعی بود که نتوانستند جهت ادامه تحصیل وی را به شهر یا جایی که دبیرستان وجود دارد بفرستند، او از همان آغاز شروع به فعالیت های کشاورزی و دامداری جهت تأمین معاش خانواده اش نمود، سپس برای خدمت مقدس سربازی فراخوانده شد و جهت انجام وظایفش به خدمت مقدس سربازی شتافت. او در سنگر دیگری شروع به جانفشانی و دفاع از مرزهای میهن اسلامیمان نمود. تا اینکه پس از اتمام خدمت در تاریخ 15/7/1363 اقدام به ازدواج کرد؛ او هنوز چند روز از ازدواجش را پشت سر نگذاشته بود که بار دیگر به سوی جبهه های حق علیه باطل شتافت و سرانجام در تاریخ 15/9/1364 در منطقه گیلانغرب با دیگر همرزمان خود در یک نبرد تن به تن با منافقین کوردل در محاصره قرار گرفت و در سن 25 سالگی به درجه رفیع شهادت نایل آمد.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

عادل پدرام

عادل پدرام

زندگینامه

پدرام در بیست و پنجم آبان ماه 1337 به دنیا آمد. دارای تحصیلات ابتدایی بود. عادل متاهل، دارای یک فرزند، و در تهران سکونت داشت. وی سرانجام در پانزدهم مرداد ماه 1360 در جماران تهران توسط عناصر تروریستی سازمان مجاهدین خلق (منافقین) مورد سوء قصد واقع شد و در سن 23 به شهادت رسید.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

محمود پایدارکاظم آبادی

محمود پایدارکاظم آبادی

زندگینامه

محمود در دوازدهم اسفند ماه سال ۱۳۳۴ در مشهد مقدس متولد شد. پدرش خادم حضرت رضا(ع) بود و در دوران کودکی در دامن پدر و مادر مذهبی پرورش یافت. 
تحصیلات خود را در مشهد به پایان رساند و موفق به اخذ مدرک دیپلم گردید. پایدار با اخلاق، با ایمان و بسیار با اخلاص بود و در سال ۱۳۵۶ ازدواج نمود. 
در سالی که امام(ره) فرمان فرار از سربازخانه ها را داد به فرمان امام خویش اطاعت امر نمود و از سربازی فرار نمود و در جمع مردم دلاور ایران به یاری مردم انقلابی شتافت. در دوران انقلاب بسیار فعال بود، شب ها با مردم در سنگر مساجد و روزها با مردم انقلابی به هم پیوسته در راهپیمایی ها به عنوان سرگروه تظاهرات و سازمانده راهپیمایی ها و شعارهای ضدشاه شرکت می نمود. 
در هفتم آذرماه سال ۱۳۵۷ که گارد شاه به بیمارستان امام رضا(ع) یورش برده بودند، در آن زمان به کمک کودکان و بیماران بیمارستان امام رضا(ع) شتافت و در آن موقع بود که از ناحیه دست مورد اصابت گلوله قرار گرفت و مجروح شد و با همان دست های مجروحش از فعالیت بازنماند و با کمک مردم همچنان به انقلاب و وطن خود خدمت بسیار نمود و در راهپیمایی ها و شرکت کرده تا وظیفه انسانی و ایمانی خود برای رضای خدا را انجام دهد. 
در آن زمان به فرمان امام(ره) کمیته انقلاب اسلامی تشکیل شد و ایشان به خدمت کمیته در آمدند و چون در آن زمان کمتر کسی با آموزش و نوع سلاح ها آشنایی داشت، ایشان به مدارس و مساجد رفته و آموزش اسلحه را به مردم یاد می داد. 
سرانجام در تاریخ 12 اردیبهشت ماه 1359 با شلیک ۵ گلوله از ناحیه های دست، پا، قلب، زانو و صورت در سه راه کاشانی مشهد به دست منافقین کوردل در سن 25 سالگی به درجه رفیع شهادت رسید. 
مزار پاک و مطهرش در بهشت رضا(ع) واقع می باشد.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

سیدرضا پاک نژاد

سیدرضا پاک نژاد

زندگینامه

سید ابوالقاسم در روز سوم آذرماه سال 1303 خسته از تلاش روزانه به خانه بازگشت، صدای گریه نوزاد شعفی خاص را به اعضای خانواده بخشیده بود، سید کودکش را در آغوش گرفت و با نام زیبای رضا برای اولین بار او را صدا زد. سید رضا کودکی را در شهر یزد سپری کرد و تحصیلات خود را در دبیرستان «ایرانشهر» به پایان رساند.بعد از اخذ مدرک دیپلم در سال 1321 به مکه معظمه مشرف گردید و در جریان اعتراض به مرگ ابوطالب یزدی به مدت 31 روز در عربستان به زندان افتاد. 6 ماه بعد در سال 1322 به ایران بازگشت و در سال 1331 به دانشکده پزشکی دانشگاه تهران راه یافت و در بهمن ماه سال 1336 رساله دکترای خود را تحت عنوان «تمام برنامه های دانشکده پزشکی در اسلام» با درجه ممتاز به پایان رساند.پاک نژاد هیچگاه از تحصیل علوم دینی و مذهبی غافل نشد.مقدمات زبان عربی را در نزد" حجه الاسلام عرب عجم "فرا گرفت و در زمینه پزشکی و بررسی علوم و معارف اسلامی 110 جلد کتاب تالیف نمود که مهمترین آنها "اولین دانشگاه و آخرین پیامبر" و " تقویم پاک "است. مقالات ایشان نیز در روزنامه هایی همانند مکتب اسلام، صدای یزد، آئین اسلام و...به چاپ رسید. قبل از انقلاب در سمت های آموزگاری، حسابداری، طبابت، ریاست بیمارستان هراتی یزد و ریاست بیمارستان بیمه یزد خدمات ارزنده ای انجام داد.
بعد از پیروزی این نهضت عظیم مردمی نیز با عنوان استاد دانشسرای عالی یزد، کارمند نماینده بازرگانی، پزشک درمانگاه، رئیس بیمارستان امیرالمؤمنین (ع)، رئیس بهداری سازمان بیمه های اجتماعی، معاون درمانگاه، رئیس هیئت مدیر گروه فرهنگی علوی در یزد، رئیس هیئت مدیره صندوق جاوید، رئیس هیئت مدیریه سازمان خیریه حضرت رضا (ع)، رئیس شورای صنایع، رئیس مرکز پزشکی شماره 1، نماینده مجلس شورای اسلامی از شهرستان یزد و عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس به جامعه اسلامی خدمت نمود.
دکتر دو سفر حج، چهار سفر به عراق ، سوییس، پاریس، لندن و برلین داشت، او همیشه در صف اول نماز جماعت مسجد حاضر می شد و هیچ گاه از کمک به ایتام و مردم محروم جامعه خودداری نکرد.پاک نژاد در تمام مدت مبارزات خمینی کبیر (ره) به روشنگری جوانان مشغول بود و آنان را با ارزشهای اسلامی آشنا ساخت. او حتی یک مرتبه توسط ساواک اصفهان دستگیر شد اما پس از رهایی از زندان به فعالیت های انقلابی خود ادامه داد.این دانشمند اسلام سرانجام در روز هفتم تیرماه سال 1360 در حادثه بمب گذاری دفتر حزب جمهوری اسلامی ایران در عروجی سرخ به آسمان پیوست و در سن 57 سالگی به عرش برین پر گشود.پیکر پاک او را در شهر یزد به خاک سپردند.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

سیدمحمد پاک نژاد

سیدمحمد پاک نژاد

زندگینامه

سید محمد فرزند سید ابوالقاسم در سال 1318 در یزد متولد شد.خانواده اش مذهبی و روحانی تبار بودند لذا او از همان آغاز با مسائل اسلامی آشنا شد. تحصیلات ابتدایی را در دبستان ملی اسلام و تحصیلات متوسطه را در یزد و در تهران سپری کرد. بعد از اخذ مدرک دیپلم به لبنان سفرکرد و آموختن علم را در رشته اقتصاد ادامه داد.در آنجا با امام موسی صدر آشنا شد و در انجمنهای اسلامی به فعالیت پرداخت. چندی بعد به آلمان سفر کرد و بعد از مدتی در دانشگاه شهربال کشور سوئیس مشغول به تحصیل گردید و تز دکترای خود را در خصوص مباحث اقتصادی در اسلام به رشته تحریر درآورد. یکبار به علت سفر محمدرضا پهلوی به سوئیس و برای آشکار ساختن جنایات او به همراه دوستانش اعتصاب غذا نمود. سید بعد از این حادثه از طرف عوامل رژیم بارها مورد تعرض قرار گرفت تا آنجا که برای سفر به ایتالیا به او ویزا ندادند.در سال 1357 سفری کوتاه به ایران داشت اما در اسفند به سوئیس بازگشت تا کارهای نیمه تمامش را به نتیجه برساند. پاک نژاد چند ماه بعد برای همیشه به ایران سفر نمود و به عنوان عضو هیئت مدیره صنایع چوب و کاغذ مشغول به کار شد و طرحهای اقتصادی خود را به وزارت بازرگانی ارائه داد.
قرائت قرآن از جمله خصائل بارز او بود .سرانجام در هفتم تیرماه سال 1360 به همراه برادرش دکتر سید رضا پاک نژاد در دفتر حزب جمهوری اسلامی درسن 42 سالگی توسط منافقین به شهادت رسید و یک فرزند از خود به یادگار نهاد .پیکر مطهر او را در بهشت زهرا (س) به خاک سپردند.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

حسین علی پازش

حسین علی پازش

زندگینامه

در سال 1323 چشمان کوچک حسینعلی در شهر زیبا و سرسبز بابل برای اولین بار دیدن را تجربه کرد آبی آسمان در حلقه چشمانش جای گرفت و صدای اذان پدر گوشش را نوازش داد، قدم های کوچک پازش در هفت سالگی در رکاب تحصیل قرار گرفت و او تحصیلاتش را تا پایان مقطع دبیرستان در زادگاهش ادامه داد و در ادامه تحصیلات موفق به کسب مدرک کارشناسی در رشته راه و ساختمان گردید.
پازش به منظور ارج نهادن به سنت نبوی با دختری مؤمنه و فداکار ازدواج کرد که حاصل این پیوند فرخنده 3 فرزند می باشد، وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی به استخدام سازمان صدا و سیما درآمد و در اداره پژوهش مشغول به فعالیت گردید او نیک دریافت که جهاد دری است از درهای بهشت و سرانجام در تاریخ 9/9/1366 پس از مدت ها مجاهدت در راه حق در سن 43 سالگی در شهرستان زاهدان توسط منافقین کوردل ترور شد و به ملکوت اعلی پیوست.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از