مرتبه
تاريخ : سه شنبه 25 اردیبهشت 1397 

 یوسف غلامی

یوسف غلامی

 

نام پدر: شعبان علی تاریخ تولد: 1339/00/00
محل تولد: ایران - ایلام - ایوان تاریخ شهادت: 1366/05/09
محل شهادت: گیلانغرب طول مدت حیات: 27 سال
مزار شهید: -


 

زندگینامه

یوسف غلامی سال 1339 در خانواده ای مذهبی دیده به جهان گشود. وی تحصیلات خود را با سختی فراوان و به علت نبود بضاعت مالی و امکانات لازم سپری نمود و پس از آن برای امرار معاش مدتی به کسب و کار آزاد پرداخت و متعاقب آن با تلاش و علاقه ای که از خود نشان داد به کسوت مقدس معلمی وارد این عرصه شد. یوسف جبهه و جنگ را زیباترین مأمن تجلی انوار الهی می دانست، او سر از پا ناشناخته لباس رزم پوشید و در سال 1366 با کاروان بسیجیان راهی جبهه گیلانغرب گردید و پس از مدتی نبرد، در جبهه حق علیه باطل در منطقه غرب کشور در تاریخ 1366/5/9 در یک درگیری خونین با منافقین کوردل در حالیکه 27 سال داشت قبای سرخ شهادت را بر تن کرد.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

کتاب ملکوتیان، صفحه:97، تاریخ:




ادامه مطلب
 

ارسال توسط مهدی گلشنی
مرتبه
تاريخ : سه شنبه 25 اردیبهشت 1397 

 ابراهیم غلام زاده

ابراهیم غلام زاده

 

نام پدر: - تاریخ تولد: 1341/01/01
محل تولد: ایران - هرمزگان - جزیره هرمز تاریخ شهادت: 1361/11/21
محل شهادت: بندرعباس طول مدت حیات: 20 سال
مزار شهید: -


 

زندگینامه

ابراهیم در اولین روز از فروردین ماه سال 1341 در جزیره ی هرمز ( استان هرمزگان ) در آغوش مادری مهربان جای گرفت. آموختن علم را از سن 7 سالگی آغاز کرد. در دوره ی دبیرستان به فعالیت های انقلابی علاقمند شد و در جرگه ی یاران و یاوران امام (ره) قرار گرفت. 
نوشتن شعار بر روی دیوار و حضور در تظاهرات از جمله اقدامات او علیه حکومت بود. ابراهیم آن روزها و حتی در زمان حکومت نظامی شب ها به خانه ی دوستش (شهید) درویشی می رفت تا در جلسات سیاسی شرکت کند.
بعد از پیروزی انقلاب از طرف سپاه بندر لنگه به جبهه اعزام شد تا حافظ مرزهای کشور باشد. چندی بعد برای مراسم ازدواجش به بندرعباس بازگشت. او در شب عروسی در تاریخ 21/11/1361 به خون سرخ خود کفن شد و لکه ی ننگ دیگری در کارنامه ی منافقین ثبت نمود.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

کتاب پرستوهای عاشق، تاریخ:




ادامه مطلب
 

ارسال توسط مهدی گلشنی
مرتبه
تاريخ : سه شنبه 25 اردیبهشت 1397 

علی غلام حسینی

علی غلام حسینی

 

نام پدر: محمد تاریخ تولد: 1316/01/01
محل تولد: ایران - هرمزگان - - شورآبی تاریخ شهادت: 1360/08/09
محل شهادت: - طول مدت حیات: 44 سال
مزار شهید: -


 

زندگینامه

اولین روز از بهار سال 1316 کودکی مهربان در روستای شورآبی پا به عرصه ی هستی گذارد. گرچه کوچک بود، اما از نزدیک فقر و مشکلات مردم را حس کرد. 7 ساله بود که به شوق آموختن علم به مدرسه رفت. در پایان سال سوم دبستان به بندرعباس مهاجرت نمود. کم کم با روحانیون ارتباط پیدا کرد و ضمن حضور در فعالیت های انقلابی به یاری مردم ستم دیده شتافت. احداث مسجد در روستای زادگاهش و ساخت غسال خانه با هزینه ی شخصی خود از جمله اقدامات او بود. او حتی خانه ی خود را به اداره ی آموزش و پرورش بخشید تا کمکی به انقلاب کرده باشد.
غلام حسینی در برگزاری کلیه ی انتخابات با فرمانداری استان هرمزگان همکاری نمود و چون دیگر مردان انقلاب بارها مورد تهدید گروهک ها قرار گرفت و سرانجام در سوم محرم الحرام مصادف با روز نهم آبان ماه سال 1360 هنگام اذان ظهر در 44 سالگی توسط منافقین به شهادت رسید.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

کتاب پرستوهای عاشق، صفحه:27، تاریخ:




ادامه مطلب
 

ارسال توسط مهدی گلشنی
مرتبه
تاريخ : سه شنبه 25 اردیبهشت 1397 

مرتضی غلامی نژاد

مرتضی غلامی نژاد

 

نام پدر: - تاریخ تولد: 1341/04/14
محل تولد: ایران - تهران - تهران تاریخ شهادت: 1361/00/00
محل شهادت: تهران طول مدت حیات: 20 سال
مزار شهید: -


 

زندگینامه

مرتضي غلامي‌نژاد در 14 تير ماه 1341 در يکي از محله‌هاي جنوب تهران به دنيا آمد. او نخستين پسر خانواده بود. در همان اوايل دوره راهنمايي همراه با خانواده به محله توليدارو نقل مکان کرد و با بچه‌هاي محله مراوده و ارتباط صميمانه‌اي داشت. بسيار خوش‌اخلاق بود و همه به ويژه همسايه‌ها او را تحسين مي‌کردند.
اهل ايستادن در کوچه و خيابان نبود و کمتر در محل ظاهر مي‌شد. مرتضي در هنرستان در رشته نقشه‌کشي ساختمان درس مي‌خواند. پس از پيروزي انقلاب اسلامي به عضويت بسيج درآمد و از همان آغاز جنگ تحميلي به طور مستمر در جبهه‌هاي نبرد حق عليه باطل حضور يافت چرا که همواره در فکر شهادت بود. وي در همان شرايط به درس خود ادامه داد و تا پايان هنرستان تحصيل نمود اما قبل از اخذ مدرک ديپلم فني به آرزويش دست يافت. 
او پس از مدت‌ها حضور در عرصه نبرد با دشمن بعثي، در جبهه به شدت مجروح و انگشت‌هاي پايش قطع شد و لذا مجبور گرديد به تهران برگردد. در اين شرايط فعاليت خود را در بسيج محل گسترش داد. با وجود معلوليت از ناحيه پا به دوستانش گفته بود: مديون امام هستيد اگر در مأموريتي من را بي‌خبر بگذاريد. از اين رو در يکي از مأموريت‌هاي شهري، دوستانش او را با خود بردند. 
در اين عمليات که با عنوان عمليات 25 خانه‌هاي تيمي اجرا شد وي جزء خط‌شکن‌ها بود. زماني که مرتضي به همراه نيروهاي بسيج به سوژه مورد نظر رسيدند همه راه‌ها را بستند و منافقان را در خانه محاصره کردند. براي نفوذ تنها راه اين بود که يک نفر خط‌شکن شود. مرتضي اين مسئوليت را پذيرفت و جلو رفت. آن‌ها هم او را زير رگبار گرفتند و وي در همان حال در سال 1361 در شهر تهران در سن 20 سالگي به شهادت رسيد.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

لوح فشرده ستارگان جاويد (اولين کنگره شهداي منطقه 18 تهران)، تاریخ: - / - / -




ادامه مطلب
 

ارسال توسط مهدی گلشنی
مرتبه
تاريخ : سه شنبه 25 اردیبهشت 1397 

علی غلامی

علی غلامی

 

نام پدر: صابر تاریخ تولد: 1332/01/01
محل تولد: ایران - کردستان تاریخ شهادت: 1361/09/01
محل شهادت: مریوان طول مدت حیات: 29 سال
مزار شهید: گلزارشهدای مریوان-کردستان


 

زندگینامه

علی در یکم فروردین ماه سال 1332 در کردستان به دنیا آمد و با قدوم مبارکش چشم و چراغ خانه شد. 
علاقه پدر و مادرش به وی بر آن شد تا الفبای کودکی را با محبت به ائمه اطهار (ع) آموخته و درس مردانگی را پیشه راه خویش سازد. با شروع حرکت‌هاي انقلابي مردم غيور ايران به جرگه یاران امام خمینی (ره) پیوست و در پیروزی انقلاب اسلامی نقش بسزایی داشت. 
پس از مدتی جنگ از سوی عراق به کشور عزیزمان تحمیل شد؛ او نیز به منظور پاسداری از کیان ایران اسلامی به عنوان پاسدار از مرزهای کشور عزیزمان دفاع کرد. 
در این میان گروهک‌های تروریستی منافقین که طی اعمال جنایتکارانه خود هیچ برگی از تقویم انقلاب اسلامی را از ترور مردم بی گناه خالی نگذاشته بودند در تاریخ 1 آذر ماه سال 1361 در مریوان طی عملیات مسلحانه وی را در سن 29 سالگی به شهادت رساندند. 
پیکر پاکش پس از تشییع باشکوه در گلزار شهدای مریوان واقع در کردستان به خاک سپرده شد.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / -
پایگاه اطلاع رسانی دفاع مقدس، تاریخ: - / - / -




ادامه مطلب
 

ارسال توسط مهدی گلشنی
مرتبه
تاريخ : سه شنبه 25 اردیبهشت 1397 

 محمد غفاری کرمانی

محمد غفاری کرمانی

 

نام پدر: ماشاالله تاریخ تولد: 1349/01/01
محل تولد: ایران - خراسان - مشهد تاریخ شهادت: 1363/11/03
محل شهادت: مشهد طول مدت حیات: 14 سال
مزار شهید: بهشت رضا(ع)-خراسان


 

زندگینامه

محمد غفاری کرمانی در اول فروردین سال ۱۳۴۹ در مشهد و در خانواده ای مذهبی و پای بند به معنویات پرورش یافت و بالید. 
از همان کودکی مقید و علاقمند به اسلام و عمل به فرائض دینی بود. از صفات بارز ایشان که او را متمایز از سایرین کرده بود، اخلاق و رفتار خوش و پسندیده و نیکوی ایشان بود. در رفتار نسبت به بزرگترها و به ویژه والدین بسیار متواضع و مهربان بود.
غفاری در مسجد محله حضوری مستمر داشت و در فعالیت های مسجد شرکت می کرد و در سال های اول انقلاب عضو بسیج گردیده بود. 
سال های اول نوجوانی ایشان با اوایل جنگ تحمیلی مصادف بود و او علاقه بسیار به شرکت و حضور در جبهه های حق بر علیه باطل داشت اما سن و سال کم او مانع تحقق آرزوی وی گشت.
سرانجام در تاریخ ۳ بهمن ۱۳۶۳ حین حضور در مسجد و پایگاه بسیج امام حسن (ع) واقع در مشهد در سن 14 سالگی جام زرین شهادت را نوشید و به دست منافقین کوردل به شهادت رسید. 
مزار پاک و مطهرش در بهشت رضا(ع) قرار دارد.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / -
پایگاه اطلاع رسانی هابیلیان، تاریخ: - / - / -
لوح فشرده هابیلیان(خانواده شهدای ترور کشور)، تاریخ: - / - / -




ادامه مطلب
 

ارسال توسط مهدی گلشنی
مرتبه
تاريخ : سه شنبه 25 اردیبهشت 1397 

محمد غفاری

محمد غفاری

 

نام پدر: - تاریخ تولد: 1340/00/00
محل تولد: - تاریخ شهادت: 1363/00/00
محل شهادت: دانشگاه تهران طول مدت حیات: 23 سال
مزار شهید: -


 

زندگینامه

محمد غفاری در سال 1340 در خانواه ای مذهبی چشم به جهان گشود، تحصیلات ابتدایی و سپس متوسط را با موفقیت پشت سر نهاد. از همان کودکی با شرکت در جلسات قرائت قرآن، روح خود را با حقیقت اسلام صیقل می داد، زمانی که هنوز 15 سال بیشتر نداشت جلسات آموزش قران مجید برگزار می کرد و به بچه های کوچک تر می آموخت. با اوج گیری انقلاب به صفوف مبارزان پیوست و با پخش اعلامیه های امام، فعالیت گسترده خود را شروع و با شرکت در تظاهرات و راهپیمایی خشم و انزجار خود را نسبت به حکومت پهلوی عنوان می کرد.
با پیروزی انقلاب، او برای حراست از خون شهدا و انقلاب خود را برای خدمت مقدس سربازی معرفی کرد و پس از مدتی به جبهه اعزام گردید. در اثر اصابت خمپاره دشمن، از ناحیه پا و شکم مجروح گردید و به بیمارستان منتقل شد و بعد از خدمت سربازی در یکی از مناطق آموزش و پرورش مشغول کار شد و مسئولیت هدایت دانش آموزان را به عهده گرفت و چندین بار مورد تهدید دشمنان اسلام قرار گرفت. او پیرو خط امام بود و علاقه زیادی به آیت الله بهشتی داشت و اکثر مواقع در نمازهای جمعه و جماعت و دعاهای کمیل شرکت می کرد.
و بالاخره در آخرین نماز جمعه سال 1363 در دانشگاه تهران در سن 23 سالگی به شهادت رسید.
بنیاد شهید استان تهران

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

روزنامه کیهان، صفحه:13، تاریخ:1379/4/13




ادامه مطلب
 

ارسال توسط مهدی گلشنی
مرتبه
تاريخ : جمعه 21 اردیبهشت 1397 

مسعود عیسی وند

مسعود عیسی وند

 

نام پدر: عقیل تاریخ تولد: 1343/09/25
محل تولد: ایران - تهران - تهران تاریخ شهادت: 1360/06/29
محل شهادت: تقاطع خیابان سهروردی واستادمطهری طول مدت حیات: 17 سال
مزار شهید: بهشت زهرا(س)-قطعه24-ردیف95-تهران


 

زندگینامه

در روز بیست و پنجم آذر ماه سال 1343 در خیابان پامنار تهران در خانواده ای مذهبی دیده به جهان گشود. از همان کودکی دارای هوش، نجابت و سادگی فوق العاده ای بود و تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را با موفقیت به پایان رساند. در ابتدای ورود به دبیرستان با مسائل سیاسی اسلام آشنا شد و با پاگیری نهضت شکوهمند مردم مسلمان ایران با تمام قوا به آن پیوست و در اکثر راهپیمایی ها و تظاهرات فعالانه شرکت داشت. 
با به ثمر رسیدن انقلاب به انجمن اسلامی مدرسه اش پیوست و علی رغم سنگینی این مسئولیت به خوبی از عهده آن برمی آمد و علاوه بر آن در فعالیت های تبلیغاتی نیز شرکت می جست. او فرمان امامش را که فرموده بودند:«مسجد سنگر است، سنگرها را حفظ کنید» همواره در مد نظر داشت و علاوه بر خدمت در مساجد، کوشش فراوانی در استحکام بخشیدن هر چه بیشتر رابطه مسجد و مدرسه، این دو سنگر جدا ناپذیر انجام می داد. 
در ایام تعطیل، روزها را به همراه پدرش کار می کرد و بعد بی آن که خستگی ناشی از یک روز کار مانعش شود به مسجد می رفت و تا پاسی از شب به پاسداری از محراب خون و شهادت و میعادگاه عاشقان الله می پرداخت. در رسانیدن پیام انقلاب کوشا بود و به مناسبت های مختلف منجمله سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی یا افشاء جنایات و دسائس گروهک های ضد انقلابی و عوامل استکبار جهانی در کردستان اقدام به برگزاری نمایشگاه در خیابان و دبیرستان می نمود و در افشاء دشمنان اسلام از هیچ فعالیتی فروگذار نبود. 
او در ادمه مبارزه اش به بسیج مستضعفین پیوست و در صفوف این لشگر الهی شور و شوقی وصف ناپذیر داشت و مشتاقانه انتظار روزی را می کشید که به جبهه های نبرد حق علیه باطل اعزام شود و در آن دیار شهادت و ایمان در کنار برادران رزمنده اش بر مزدوران بعثی بتازد و پرچم ظفرمند اسلام را بر قله پیروزی به اهتزار درآورد. 
از یک هفته قبل از شروع مراسم هفته جنگ، مسعود شبانه روز در تدارک برپایی نمایشگاهی به این مناسبت بود و می خواست با هر چه باشکوه تر برگزار نمودن آن بخش کوچکی از دین خود را نسبت به سپاهیان اسلام ادا نماید و می گفت «این نمایشگاه را باید بسیار باشکوه برگزار کرد» و چنین نیز شد. 
شب 29 شهریور ماه 1360 او تا پاسی از نیمه شب به پاسداری از مسجد مشغول بود و با وجود خستگی زیاد، سحرگاه آخرین طلوع خورشید زندگانی اش با شور و شوق به نمایشگاهی که به مناسبت هفته جنگ به اتفاق همرزمانش بر پا کرده بودند رفت و تا بعد از ظهر آن روز در محل حضور داشت و به سوالات مردم پاسخ می داد و از رشادت و از خودگذشتگی رزمندگان می گفت. غروب آن روز، غروب خونین این ستاره پرفروز آسمان اسلام بود. منافقین سیاه دل و تبهکار در خدمت به اربابان آمریکایی خود مسلحانه به نمایشگاه هجوم آوردندو مسعود و یارانش را هدف گرفتند و این گل نوشکفته در 17 سالگی در خون خود پرپر شد. 
مزارش در بهشت زهرا(س) قرار دارد. 

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / -
کتاب پیروان حق و باطل، صفحه:84، تاریخ: - / - / -




ادامه مطلب
 

ارسال توسط مهدی گلشنی
مرتبه
تاريخ : جمعه 21 اردیبهشت 1397 

صفرعلی عیدی

صفرعلی عیدی

 

نام پدر: ابراهیم تاریخ تولد: 1338/01/02
محل تولد: ایران - خراسان - چناران تاریخ شهادت: 1360/08/14
محل شهادت: چهارراه راهنمایی-مشهد طول مدت حیات: 22 سال
مزار شهید: گلزارشهدای خواجه ربیع-خراسان


 

زندگینامه

صفرعلی عیدی در دومین روز از بهار سال 1338 در خانواده ای تنگدست و زحمتکش در شهرستان چناران دیده به دنیا گشود. 
پس از دوران طفولیت برای کسب معاش و برداشتن بار اقتصادی خانواده به همراه برادر به تهران رفت و به کار نانوایی مشغول گردید. وی هم زمان با روحیه جسور و علاقمند به ورزش، پا به عرصه ورزش های رزمی گذارد. در جریان انقلاب اسلامی فعالیت مستمری داشت و پس از انقلاب به عضویت سپاه پاسداران درآمد. 
پس از آغاز جنگ تحمیلی عراق بر علیه ایران، چندین نوبت به جبهه ها رفت و یک بار اسیر عراقی ها شد که با زیرکی توانست، پس از 24 ساعت از چنگال آنان بگریزد. 
عیدی آموزش های چتربازی را در شیراز گذراند و به مأموریت های مختلف در جبهه های دفاع مقدس رفت و سرانجام در یک اقدام ناجوانمردانه از سوی منافقین که با حیله گری، طی تماسی اعلام کرده بودند که در چهارراه راهنمایی مشهد بمب گذاری شده است، عیدی و 3 همرزم دیگرش برای خنثی سازی بمب و جلوگیری از شهادت مردم بی گناه به محل شتافتند که هنگام انجام وظیفه با گلوله عوامل منافق در سن 22 سالگی در 14 آبان ماه سال 1360 به شهادت رسید. 
مزار پاک و مطهرش در گلزار شهدای خواجه ربیع واقع می باشد. از وی یک فرزند به یادگار مانده است.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / -
پایگاه اطلاع رسانی هابیلیان، تاریخ: - / - / -
لوح فشرده هابیلیان(خانواده شهدای ترور کشور)، تاریخ: - / - / -




ادامه مطلب
 

ارسال توسط مهدی گلشنی
مرتبه
تاريخ : جمعه 21 اردیبهشت 1397 

علی عوض پور

علی عوض پور

 

نام پدر: یاور تاریخ تولد: 1344/01/04
محل تولد: ایران - هرمزگان - بندرعباس - طیفکان تاریخ شهادت: 1360/07/14
محل شهادت: - طول مدت حیات: 16 سال
مزار شهید: -


 

زندگینامه

علی عوض پور در چهارمین روز از بهار سال 1344 در روستای طیفکان از توابع استان هرمزگان در خانواده ای ساده و صمیمی دیده به جهان گشود. بعد از گذشت مدتی به همراه خانواده به بندرعباس مهاجرت نمود. دوران کودکی را با شوری کودکانه و شعفی زائدالوصف در کنار پدر و مادری مهربان سپری نمود و با تشویق و راهنمایی پدر در مکتب خانه به آموزش قرآن پرداخت. با فرا رسیدن هفتمین بهار زندگی جهت آموختن علم و دانش راهی مدرسه گردید و دوره دبستان را در مدرسه حافظ بندرعباس گذراند و سپس وارد مدرسه راهنمایی امیرکبیر شد. علی به همراه پسرعموی شهیدش غلام رضا عوض پور در جلسات مذهبی شرکت می کرد. با اوج گیری مبارزات مردم بر علیه رژیم پهلوی در صفوف مبارزان روح الله قرار گرفت و با پخش اعلامیه ها و نوارهای حضرت امام (ره) در پیشبرد این انقلاب وارد عرصه جدیدی از زندگی خود گردید و در کنار سایر مردم انقلابی در اکثر تظاهرات ها و راهپیمائی ها حضور پیدا کرد .
با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی هم چنان راه مبارزه و دفاع را ادامه داد و با تأسیس کتابخانه ای به نام «میثم» و کانون تبلیغ اسلام و انقلاب در آبیاری این نهال تازه به ثمر رسیده کوشید و این گونه کینه خود را در دل منافقین ایجاد کرد. با عضویت در بسیج و تلاش های فراوانش در جهت حفظ انقلاب وارد عرصه جدیدی از زندگی خود گردید و همین امر موجب شد تا به عضویت رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآید. او لحظه ای از مبارزه و دفاع غافل نبود تا این که مورد خشم و کینه منافقین قرار گرفت و سرانجام در ظهر روز پنج شنبه چهاردهم مهرماه سال 1360 از پشت مورد اصابت رگبار منافقین قرار گرفت و به همراه پسرعمویش غلام رضا عوض پور به مقام شهادت نائل آمد.
روحش شاد و یادش گرامی باد.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

کتاب پرستوهای عاشق، صفحه:43، تاریخ:




ادامه مطلب
 

ارسال توسط مهدی گلشنی
(تعداد کل صفحات:7)      [1]   [2]   [3]   [4]   [5]   [6]   [7]  

آرشيو مطالب
پیوندها
طراح قالب

ابزار وبلاگ

قالب وبلاگ