مرتبه
تاريخ : یک شنبه 27 خرداد 1397 

مهدی نوروزی

مهدی نوروزی

 

نام پدر: احمد تاریخ تولد: 1332/01/01
محل تولد: ایران - تهران - دماوند تاریخ شهادت: 1362/05/22
محل شهادت: تهران طول مدت حیات: 30 سال
مزار شهید: گلزارشهدای محل درویش-تهران


 

زندگینامه

مهدي در يکم فروردين 1332، در شهرستان دماوند به دنيا آمد. پدرش احمد و مادرش فاطمه نام داشت. 
تا پايان دوره کارشناسي در رشته برق صنعتي درس خواند. پاسدار بود. 
بيست و دوم مرداد 1362، در تهران مورد سوءقصد عوامل گروه‌هاي ضدانقلاب قرار گرفت و در سن 20 سالگي به شهادت رسيد. 
مزار وي در گلزار شهداي محل درويش زادگاهش واقع است.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / -
کتاب فرهنگ اعلام شهدای دانشجو، صفحه:281، تاریخ: - / - / -




ادامه مطلب
 

ارسال توسط مهدی گلشنی
مرتبه
تاريخ : یک شنبه 27 خرداد 1397 

نوروز نودهی

نوروز نودهی

 

نام پدر: صفر تاریخ تولد: 1324/11/08
محل تولد: ایران - اردبیل - کوثر - نوده تاریخ شهادت: 1360/08/24
محل شهادت: سبزوار طول مدت حیات: 36 سال
مزار شهید: گلزارشهدای مرکزی-سبزوار


 

زندگینامه

نوروز نودهی در روز 8 بهمن ماه سال ۱۳۲۴ در یک خانواده ی محروم و مذهبی در روستای نوده چشم به جهان گشود، کودکی و نوجوانی را با کشاورزی درروستا گذراند و در سنین جوانی برای کسب معاش به چندین شهر مسافرت کرد. اما به طور موقت تهران را برای شغل دست فروشی انتخاب نمود. او می گوید مقداری لباس بر دوش داشتم، مردم را دیدم که در راه پیمایی علیه رژیم شرکت کردند لباس ها را در مغازه ای به امانت گذاشتم و به میان مردم شتافتم تا در تظاهرات علیه رژیم ستم شاهی شرکت کنم. اولین باری بود که در تظاهرات بزرگی شرکت می کردم و ازاین به بعد بود که عشق روحانیت در دلم فزونی گرفت و فهمیدم که فقط در پرتو اسلام و اجرای احکام نورانی آن می توان در برابر همه ی رژیم های ظالمانه مقاومت کرد و اکنون به یقین رسیده ام که فقط روحانیت اصیل و متعهد به رهبری امام عظیم الشان می تواند هدایتگر و پاسدار بزرگ انقلاب اسلامی مان باشد.
نودهی برای سرنگونی رژیم غاصب پهلوی فعالانه در برگزاری تظاهرات قبل از انقلاب شرکت می کرد و پس از پیروزی آن به زودی بسیاری از خطوط انحرافی را بازشناخت و با مشاهده ی عملکرد منافقین آنها را سرسپردگان استکبار جهانی شناخت و تمام وجودش لبریز از اندوه و حسرت که چرا باید انقلاب نوپای ما که اکنون باید با بهره گیری از فرصت های به وجود آمده و حضور انقلابیون به اعتلای جامعه ی اسلامی بیاندیشد و فرصت های از دست رفته در طول اعصار گذشته رایکی پس از دیگری جبران نماید، اکنون مورد هجوم منافقین داخلی قرار گرفته است. 
به همین دلیل سعی می کرد تا جایی که امکان دارد منافقین را ارشاد نماید و اگر هم قابل ارشاد نیستند چهره شان را برای مردم معرفی نماید. 
این امر باعث شد که منافقین کینه ی شیطانی نسبت به این یار دلسوز انقلاب بگیرند و با استفاده از انواع روش های تروریستی او را مورد هجمه و آزار قرار دهند. 
نمونه ای از اذیت های آنها عبارتند از: مغازه اش را به آتش کشیدند و در راه منزل بر سرش ریختند و مجروحش کردند و با تیغ دست هایش را چاک چاک کردند، و با انواع تهدیدهای تلفنی، کتبی و شفاهی از سوی منافقین آمریکایی دائماً مورد آزاد قرار می گرفت اما ابداً ترس و تردیدی به دل راه نمی داد. زیرا او دل به دلدار سپرده بود و تمام هستی اش، جان،‌ مال و آبرویش را برای پیشبرد اهداف انقلاب مقدس اسلامی در کف اخلاص نهاده و می گفت:« قرآن منافقین را حسود و کینه جو، ‌مفسد و چند چهره معرفی کرده است. هر روز که بر جنایات منافقین به خصوص با ترور شخصیت های مذهبی و سیاسی افزوده می شد نسبت به این خود فروختگان انزجار بیشتری از خود نشان می داد. هنگامی که مزدوران جنایت پیشه، هولناک ترین جنایت خود را که به شهادت رسانیدن ۷۲ تن از بهترین فرزندان این امت بود انجام دادند، وضعیت روحی اش چنان تغییر کرده بود که دیگر روح سرکشش تاب ماندن نداشت و مکرر می گفت:« اگر صدها و هزاران مثل ما شهید بشوند یک موی شهید بهشتی نمی شود.» 
بسیار به نماز و روزه اهمیت می داد و در دعاها و مجالس و محافل مذهبی شرکت می کرد و علاقه ی خاصی به اما هشتم ، علی بن موسی الرضا(ع) داشت. 
دلی سرشار از مهربانی داشت، برای اقوام و خویشان احترام خاصی قائل بود و اگر گره ای در کارشان بود سعی می کرد برای گشودن آن پیش قدم باشد. دستگیر نیازمندان بود و بدون اینکه کسی بفهمد به یاری شان می شتافت. برای والدینش احترام ویژه ای قائل بود، انس و الفتی به یاد ماندنی در قلبش جاری بود. فرزندانش را بسیار گرامی می داشت و در تربیت آنها بسیار می کوشید و نسبت به همسرش بسیار رئوف و مهربان بود و مقامش را بسیار عزیز می داشت. 
حاصل زندگی مشترکشان چهار فرزند پسر و یک دختر می باشد. 
نودهی با مسئولین جمهوری اسلامی در شهرستان ارتباط نزدیکی داشت. موقع آمدن شهید بهشتی و شهید رجایی به سبزوار از جمله کسانی بود که در محافظت این عزیزان نقش فعال داشت، نماینده ی ویژه ی حاکم شرع بود و از دادستانی هم حکمی جهت مبارزه و دستگیری منافقین داشتند. 
سرانجام در صبح روز یکشنبه 24 آبان ماه سال 1360 در حالیکه غسل شهادت نمودند و ورد زبانشان این بود که« باید آماده رفتن شد و با سنگینی و متانت خاصی به درگاه خداوند مناجات می کردند» به سمت مغازه به راه افتادند و هنگامی که مشغول گشودن درب مغازه بودند منافقین از خدا بی خبر او را صدا می زنند و هنگامی که به طرف صدا بر می گردد با شلیک ۵ گلوله او را مورد هدف قرار داده و خلعت زیبای شهادت را بر قامتش پوشاندند. نوروز در سن 36 سالگی به شهادت رسید. پیکر پاکش را در گلزار شهدای مرکزی سبزوار به خاک سپردند. 
خبر شهادت او بازتاب گسترده ای داشت بطوری که از طرف جامعه ی روحانیت سه روز عزای عمومی و یک روز تعطیل عمومی اعلام شد و بازاریهای خیابان بیهق یک هفته مغازه های خود را تعطیل نمودند، و از طرف صنف تریکو فروشان شهر با بستن مغازه هایشان به مدت یک هفته این ترور مظلومانه را محکوم کردند. 

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / -
پایگاه اطلاع رسانی هابیلیان، تاریخ: - / - / -
لوح فشرده هابیلیان(خانواده شهدای ترور کشور)، تاریخ: - / - / -




ادامه مطلب
 

ارسال توسط مهدی گلشنی
مرتبه
تاريخ : یک شنبه 27 خرداد 1397 

 نادر نوازنی


نادر نوازنی

نام پدر: احمد تاریخ تولد: 1340/10/07
محل تولد: ایران - تهران - تهران تاریخ شهادت: 1361/02/14
محل شهادت: - طول مدت حیات: 21 سال
مزار شهید: گلزارشهدای حصار-البرز


 

زندگینامه

نادر در هفتم دی ماه سال 1340 در خانواده مذهبی در تهران به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را در مدرسه حائری گذراند و دوره ی راهنمایی را وارد مدرسه اسلامی طاهری گردید. این مدرسه به دلیل تعالیم اسلامی اش توسط رژیم منحل شد. برای ادامه تحصیل مجبور شد به مدارس دولتی دیگری برود. با نزدیک شدن ایام اوج گیری انقلاب اسلامی نادر نیز همچون دیگر نوجوانان انقلابی به صفوف یکپارچه ملت پیوست و در مبارزات مردم فعالانه شرکت جست. با دستگیری مدرس کلاس های اصول عقاید و عربی اش به صحنه ی دیگری از مبارزه رو آورد و در نشر اعلامیه و تکثیر پیام های امام فعالانه شرکت می جست. در سال ۱۳۵۷ به اتفاق خانواده اش به اراک عزیمت کرد. 
پس از پیروزی انقلاب ازدواج کرد و صاحب یک فرزند به نام محمدرضا گردید و در همین اوقات به پدرش در کار کشاورزی کمک می کرد. سپس به کرج نقل مکان کرد و در اینجا بود که به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تهران در آمد. 
عاقبت در 14 اردیبهشت 1361 توسط تیم های تروریستی منافقین در یک درگیری مسلحانه هدف گلوله قرار می گیرد و در سن 21 سالگی به شهادت می رسد. 
مزار پاکش در گلزار شهدای حصار-البرز واقع می باشد.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / -
پایگاه اطلاع رسانی هابیلیان، تاریخ: - / - / -
لوح فشرده هابیلیان(خانواده شهدای ترور کشور)، تاریخ: - / - / -




ادامه مطلب
 

ارسال توسط مهدی گلشنی
مرتبه
تاريخ : یک شنبه 27 خرداد 1397 

رجب علی نقابی


رجب علی نقابی

نام پدر: آدینه علی تاریخ تولد: 1321/12/04
محل تولد: ایران - گیلان - رودسر تاریخ شهادت: 1361/02/22
محل شهادت: میدان 7تیر-تهران طول مدت حیات: 40 سال
مزار شهید: بهشت زهرا(س)-قطعه26-ردیف87-شماره34-تهران


 

زندگینامه

در چهارم اسفند ۱۳۲۱ در یکی از روستاهای تابع رودسر در خانواده‌ای مذهبی چشم به جهان گشود. 
تحصیلات ابتدایی‌اش را تا کلاس پنجم در زادگاهش دنبال نمود، اما به علت فقر مالی نتوانست به تحصیلات خود ادامه دهد و لذا در کنار پدر به کشاورزی پرداخت و تا زمانی که به سربازی اعزام شد به این حرفه اشتغال داشت . 
از همان کودکی به خواندن قرآن و تحصیل معارف اسلامی علاقمند بود و در زندگی نیز رعایت شعائر اسلامی را می‌نمود و پاکی و نجابت روستایی را با ایمان و تقوای اسلامی در هم آمیخته بود . 
پس از اتمام خدمت سربازی به زادگاهش بازگشت و برای دو سال فعالیت کشاورزی گذشته را از سر گرفت و سپس برای استخدام در شهربانی به تهران عزیمت نمود و ساکن این شهر گردید . 
دوران خدمت شهربانی با توجه به جو خفقان‌آلود حاکم بر آن دوران رژیم ستمشاهی به سختی گذشت تا آن که انقلاب اسلامی ایران و امواج توفنده نهضت مردم مسلمان راه را برای آنان که حقیقتاً خواستار خدمت به اسلام بودند، گشود و دریچه‌ای از نور در این دنیای تاریک گشود و او نیز که مشتاق چنین تحولی بود از جان و دل به این ریسمان الهی چنگ زد و در صفوف مردم جای گرفت . 
پس از پیروزی خون بر شمشیر و استقرار نظام جمهوری اسلامی با تعهد و پشتکار در نوسازی شهربانی شرکت جست و در تولدی دوباره خدمت به مردم را از سر گرفت و در انجام وظایف مأموری امین، صادق و با ایمان بود و مایه مباهات همرزمانش به شمار می‌رفت . 
در سال ۱۳۶۰ به عشق زیارت خانه خدا به کعبه معظمه مشرف شد و از این سفر روحانی، ره آوردی مملو از تعهد و اخلاص آورد و در انجام وظایفش دو چندان کوشا گردید . 
صبح روز چهارشنبه، بیست و دوم اردیبهشت ۱۳۶۱ نقابی طبق معمول در محل مأموریتش به انجام وظیفه مشغول و از جان و مال و ناموس مسلمین حراست می‌کرد. سه نفر از تروریست‌های سر تا پا مسلح منافق که در خیابان‌ها تردد می‌کردند با مشاهده او که در ميدان 7 تير تهران تنها پست می‌داد، به قصد ترور او و سرقت سلاحش به وی حمله‌ور شدند. 
نقابی با مشاهده این دار و دسته جنایتکار به مقابله با آن‌ها برخاست که در اثر اصابت گلوله‌های نفاق با پیکری خون آلود بر خاک افتاد و با خون سرخ خویش عهدی را که با خدا بسته بود امضاء کرد . 
پيکر دلاور 40 ساله را در بهشت زهرا(س) قطعه 26 رديف 87 شماره 34 به خاک سپردند تا مزارش مأمني براي همسر و 5 فرزند او باشد.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / -
کتاب پيروان حق و باطل جلد4 ، صفحه:110، تاریخ: - / - / -




ادامه مطلب
 

ارسال توسط مهدی گلشنی
مرتبه
تاريخ : یک شنبه 27 خرداد 1397 

اصغر نعمتی

اصغر نعمتی

 

نام پدر: - تاریخ تولد: 1324/04/04
محل تولد: ایران - تهران - تهران تاریخ شهادت: 1358/09/27
محل شهادت: دانشکده الهیات-تهران طول مدت حیات: 34 سال
مزار شهید: -


 

زندگینامه

اصغر نعمتی در چهارم تیرماه سال 1324 در استان تهران به دنیا آمد. وی دارای تحصیلات ابتدایی بود و به عنوان پاسدار به خدمت مشغول شد. ساکن تهران و مجرد بود. اصغر سرانجام در بیست و هفتم آذرماه سال 1358 درخیابان شهید مطهری تهران در دانشکده الهیات به همراه شهید مفتح و جواد بهمنی (دیگر محافظ دکتر مفتح) توسط عناصر تروریستی حزب فرقان ترور شد و در سن 34 سالگی به شهادت رسید. 

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

پایگاه اطلاع رسانی هابیلیان، تاریخ: - / - / -
لوح فشرده هابیلیان(خانواده شهدای ترور کشور)، تاریخ: - / - / -




ادامه مطلب
 

ارسال توسط مهدی گلشنی
مرتبه
تاريخ : یک شنبه 27 خرداد 1397 

نظرقلی نظرزاده

نظرقلی نظرزاده

 

نام پدر: فتح الله تاریخ تولد: 1340/04/03
محل تولد: ایران - اردبیل - اردبیل تاریخ شهادت: 1360/05/07
محل شهادت: بوکان طول مدت حیات: 20 سال
مزار شهید: گلزارشهدای غریبان-اردبیل


 

زندگینامه

نظرقلی نظرزاده در سوم تیر ماه 1340 در استان اردبیل به دنیا آمد. وی دارای تحصیلات ابتدایی و شغلش آزاد بود. نظرعلی مجرد، و در اردبیل سکونت داشت. وی سرانجام در هفتم مرداد ماه 1360 در بوکان توسط عناصر تروریستی سازمان مجاهدین خلق(منافقین) مورد سوء قصد واقع شد و در سن 20 سالگی به شهادت رسید. 
مزار پاک و مطهرش در گلزار شهدای غریبان اردبیل واقع می باشد.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / -
پایگاه اطلاع رسانی هابیلیان، تاریخ: - / - / -
لوح فشرده هابیلیان(خانواده شهدای ترور کشور)، تاریخ: - / - / -




ادامه مطلب
 

ارسال توسط مهدی گلشنی
مرتبه
تاريخ : یک شنبه 27 خرداد 1397 

 محمد نظری

محمد نظری

 

نام پدر: غلام علی تاریخ تولد: 1337/03/05
محل تولد: ایران - همدان - همدان - دره مرادبيک تاریخ شهادت: 1360/07/06
محل شهادت: تهران طول مدت حیات: 23 سال
مزار شهید: باغ بهشت-همدان


 

زندگینامه

محمد پنجم خرداد 1337 در روستای دره مرادبیک از توابع شهرستان همدان به دنیا آمد. پدرش غلام علی نام داشت. تا چهارم متوسطه در رشته انسانی درس خواند.
به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. ششم مهر 1360 در تهران هنگام درگیری با نیروهای سازمان مجاهدین خلق(منافقین) بر اثر اصابت گلوله در سن 23 سالگی به شهادت رسید.
مزار او در باغ بهشت شهرستان زادگاهش قرار دارد. برادرش حسن نیز شهید شده است.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

کتاب فرهنگ اعلام شهدای استان همدان، صفحه:780، تاریخ: - / - / -
کتاب گنج نامه جلد1، صفحه:374، تاریخ: - / - / -
مطالب ارسالی از مرکز حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس همدان، تاریخ: - / - / -




ادامه مطلب
 

ارسال توسط مهدی گلشنی
مرتبه
تاريخ : یک شنبه 27 خرداد 1397 

مهسا نصیری

مهسا نصیری

 

نام پدر: حسین تاریخ تولد: 1367/04/01
محل تولد: ایران - آذربایجان شرقی - اهر تاریخ شهادت: 1389/06/31
محل شهادت: مهاباد طول مدت حیات: 22 سال
مزار شهید: گلستان شهدای اهر-آذربایجان شرقی


 

زندگینامه

مهسا در روز اول تابستان سال 1367 به دنیا آمد. اهل شهرستان اهر بود. در سایه زحمات بی دریغ والدینش بزرگ شد. به خاطر شغل پدر به مهاباد مهاجرت کرد. 
او در سن 22 سالگی در روز سی و یکم شهریور ماه سال 1389 در یک حادثه بمب گذاری در مهاباد جان به جان آفرین تسلیم کرد و در گلستان شهدای اهر آرام گرفت. 
در این حادثه مادرش نیز به شهادت رسید.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / -
کتاب دردانه های جاوید، صفحه:708، تاریخ: - / - / -




ادامه مطلب
 

ارسال توسط مهدی گلشنی
مرتبه
تاريخ : یک شنبه 27 خرداد 1397 

مهدی نصیری لاری



مهدی نصیری لاری

 

نام پدر: میرزاحبیب الله تاریخ تولد: 1312/01/07
محل تولد: ایران - کرمان - سیرجان - سلطان آباد تاریخ شهادت: 1360/04/07
محل شهادت: ساختمان حزب جمهوری اسلامی طول مدت حیات: 48 سال
مزار شهید: گلزار شهدای سیرجان


 

زندگینامه

مهدی نصیری لاری فرزند میرزاحبیب الله در هفتمین روز از فروردین ماه سال 1312 در روستای سلطان آباد از توابع ارزویه سیرجان دیده به جهان گشود. تقارن بهار طبیعت با شکفتن گل وجود او طراوتی زیبا به خانه بخشید. پدرش کشاورزی سخت کوش بود که در کسوت روحانیت از لار به سیرجان آمده بود و علاوه بر کشاورزی، به وعظ مردم نیز می پرداخت. مهدی از 5 سالگی راهی مکتب خانه شد. از آن جا که روستا فاقد دبستان بود، او با مطالعه کتب مذهبی و قرآن، خواندن و نوشتن را فرا گرفت. هشت ساله بود که از نعمت داشتن پدر محروم گردید. چندی بعد به شیراز رفت و در امتحانات متفرقه پایه های پنجم و ششم ابتدای شرکت کرد و موفق به ورود به دبیرستان شد و یک سال بعد با اخذ گواهی پایان این دوره با رتبه عالی وارد دانشسرا شد و موفق به اخذ مدرک کاردانی گردید. مظالم رژیم پهلوی روح بزرگ او را به تلاطم واداشت و مبارزات بر علیه رژیم، سبب قطع کمک هزینه تحصیلی اش در دانشسرا شد. تحصیل علوم دینی در کنار تحصیلات کلاسیک، روح بی قرار او را آرام نمود و آشنایی با بزرگانی چون شهید آیت الله دستغیب، از او مجاهدی آگاه ساخت. او که طبعی روان و قلمی پرتوان داشت در روزنامه های دیواری دانشسرا و روزنامه های محلی شیراز، مقاله هایی آتشین بر ضد رژیم به رشته تحریر درآورد تا آن جا که با وجود کسب رتبه اول در دانشسرا از ورود بدون آزمون او به دانشگاه ممانعت بعمل آمد و وی را به یکی از محروم ترین مناطق استان فارس (اوزرلارستان) منتقل کردند. هجرتی که او را در ادامه راه مبارزه حتی در سنگر مدرسه مصمم تر ساخت. روشنگری برای دانش آموزان در این سال ها (1335 تا 1332) برای او فرصتی مغتنم بود. مهدی در سال 1335 به خدمت سربازی فرا خوانده شد و در فروردین ماه سال 1338 ازدواج کرد. در سال 1341 موفق به ورود به دانشگاه تربیت معلم تهران شد و در همین ایام در جلسات مذهبی – سیاسی دکتر بهشتی و استاد مطهری شرکت کرد. پس از واقعه 15 خرداد 1342 مبارزات او نیز چون سایر حق طلبان به اوج رسید و این در حالی بود که مهدی در کسوت معلمی به سیرجان بازگشت و مدرسه را سنگری مقدس می دید. چندی بعد دامنه فعالیت های سیاسی او به بندرعباس و میناب و لار کشیده شد. در سال 1347 مدتی به جیرفت تبعید شد که پیگیری های مردم، دستگاه حکومت را وادار به آزاد ساختن وی نمود، اما مدتی بعد در سال 1354 مجدداً به اصفهان تبعید گردید و به دلیل فعالیت های سیاسی، بالاجبار و به دستور عوامل رژیم پهلوی ممنوع التدریس و بازنشسته شد. پس از آن برای شناختن مبارزان انقلابی به شهرهای مختلف سفر کرد تا این که انقلاب به پیروزی رسید و آفتاب امید، جان خسته او و همرزمانش را گرما بخشید. نصیری مدتی بعد به عنوان فرماندار سیرجان به خدمت پرداخت و در بهمن ماه سال 1358 به عنوان نماینده مردم لارستان به مجلس شورای اسلامی راه یافت و به عضویت کمیسیون امور اقتصادی مجلس درآمد و سرانجام ثمره عمری مجاهدت در راه خداوند را دید و در هفتم تیرماه سال 1360 در حادثه بمب گذاری حزب جمهوری اسلامی توسط منافقین در 48 سالگی به شهادت رسید و در بهشت زهرای سیرجان به خاک سپرده شد.
امروز اشعار و مقالات بر جای مانده از او، یادگاری ارزشمند برای ما و تنها فرزند ایشان می باشد.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

روزنامه کثیرالانتشار، تاریخ:
کتاب بر بام رستگاری، تاریخ:
کتاب پیشتازان شهادت در انقلاب سوم، تاریخ:




ادامه مطلب
 

ارسال توسط مهدی گلشنی
مرتبه
تاريخ : پنج شنبه 24 خرداد 1397 

محمدعلی نصرآبادی

محمدعلی نصرآبادی

 

نام پدر: - تاریخ تولد: 1319/00/00
محل تولد: - تاریخ شهادت: 1361/06/10
محل شهادت: میدان توحید-تهران طول مدت حیات: 42 سال
مزار شهید: -


 

زندگینامه

محمدعلی در سال 1319 در آغوش گرم خانواده اش جای گرفت و زندگی اش را آغاز نمود. 
وی پس از گذراندن دوران کودکی و نوجوانی، زمانی که در مناطق جنوب ایران، جنگ بر علیه نیروهای بعثی در حال انجام بود، در میدان توحید تهران در سن 42 سالگی توسط منافقین کوردل ترور شد و به فیض عظم شهادت نایل آمد.
این حادثه در تاریخ 10 شهریور ماه سال 1361 به وقوع پیوست و مادرش را عزادار او کرد.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

اطلاعات دریافتی از ناحیه ی 8 شهرداری منطقه ی 2، تاریخ: - / - / -




ادامه مطلب
 

ارسال توسط مهدی گلشنی
(تعداد کل صفحات:19)      [1]   [2]   [3]   [4]   [5]   [6]   [7]   [8]   [9]   [10]   [>]  

آرشيو مطالب
پیوندها
طراح قالب

ابزار وبلاگ

قالب وبلاگ