مرتبه
تاريخ : شنبه 9 تیر 1397 

محمد یوسفی بویینی

محمد یوسفی بویینی

 

نام پدر: محمود تاریخ تولد: 1344/06/09
محل تولد: ایران - تهران - تهران تاریخ شهادت: 1360/06/17
محل شهادت: خیابان دبستان-سیدخندان-تهران طول مدت حیات: 16 سال
مزار شهید: بهشت زهرا(س)-قطعه24-ردیف95-شماره-32-تهران


 

زندگینامه

در روز نهم شهریور ماه سال 1344 در خانواده ای مستضعف و متدین در یکی از محلات جنوب شهر تهران چشم به جهان گشود. 
طعم فقر را از همان کودکی چشید و شوق فراگیری مسایل مذهبی نیز ار طفولیت با وی عجین بود و همراه با پدر به جلسات سخنرانی و وعظ می رفت. 
در هشت سالگی پدرش را از دست داد و با درد یتیمی نیز آشنا شد. پس از پدر سرپرستی اش را مادر زحمتکشش به عهده گرفت و در دامان پاک او بزرگ شد. 
محمد در تمام طول دوران دبستان مانند کودکان هم طراز خود تابستان ها کار می کرد و از این راه به خانواده اش یاری می رساند. 
او با علاقه ای که نسبت به اسلام در ذاتش نهفته بود به فراگیری قرآن رو می آورد و در انجمن اسلامی وابسته به مسجد جوزستان نیاوران شاگردی مشتاق بود. 
او پس از پایان تحصیلات ابتدایی به دبیرستان راه یافت و در کنار تحصیل هیچ گاه رسالت اسلامی خویش را نیز فراموش نکرد. 
در شکوفایی انقلاب، ایجاد سنگر و رساندن دارو و یخ به بیمارستان ها حضوری فعال داشت و چند بار نیز مورد ضرب و شتم مزدوران گارد شاهنشاهی قرار گرفت. 
پس از پیروزی انقلاب اسلامی به فرمان رهبرش مبنی بر ایجاد ارتش بیست میلیونی در بسیج مستضعفین ثبت نام نمود و در حین تحصیل شب ها را به پاسداری و حراست از اسلام و دست آوردهای انقلاب در همکاری با کمیته انقلاب اسلامی می گذراند. 
زندگی اش را وقف آرمان های مقدسش کرده بود و در پناه همین ایمان راسخ توانسته بود صراط مستقیم را تشخیص و با قدم هایی استوار در آن گام نهد. 
یوم الله 17 شهریور همواره یادآور مظلومیت و شهادت طلبی امت مسلمان ایران و امتداد خط سرخ شهادت در طول تاریخ خواهد بود. 
دشمنان اسلام برای فرو نشاندن عطش جنایت و خونریزی شان در چنین ایامی از لانه های فساد خارج می شوند. 
در 17 شهریور ماه سال 1360برای محمد یوسفی در حالی که در کنار همرزمش(علی اکبر رمضانی آشتیانی ) در مقابل درب کمیته منطقه 4 خیابان دبستان به پاسداری مشغول بود؛ هدف رگبار گلوله های منافقین تروریست قرار گرفت و با قلبی مالامال از عشق به الله در 16 سالگی به دیدار معشوق شتافت. 
مزارش در بهشت زهرا(س) قرار دارد.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / -
کتاب پیروان حق و باطل، صفحه:53، تاریخ: - / - / -




ادامه مطلب
 

ارسال توسط مهدی گلشنی
مرتبه
تاريخ : شنبه 9 تیر 1397 

غلام حسین یعقوبی نمین

غلام حسین یعقوبی نمین

 

نام پدر: علی تاریخ تولد: 1333/07/01
محل تولد: ایران - تهران - تهران تاریخ شهادت: 1361/05/27
محل شهادت: خیابان نواب-تهران طول مدت حیات: 28 سال
مزار شهید: بهشت زهرا(س)-قطعه26-ردیف66-شماره5-تهران


 

زندگینامه

غلام حسین در اولین روز از مهر ماه سال ۱۳۳۳ در خانوادهای متدین در تهران دیده به جهان گشود . تحصیلات ابتدایی اش را در محل تولد به پایان رساند و تحصیلات متوسطه اش را تا کلاس چهارم متوسطه ادامه داد و سپس ترک تحصیل نمود . 
در سال ۱۳۵۶ به خدمت سربازی فراخوانده شد و همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی معاف شد. به هنگام اوج گیری انقلاب همراه مردم مسلمان ایران فعالانه در راهپیمایی ها و تظاهرات شرکت جست و در زمینه های مختلف به انقلاب یاری رساند و از بذل مال و جان دریغ نورزید. 
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سنگر دفاع از دستاوردهای آن و از جمله در مسجد به فعالیت های چشمگیر دست زد و به فعالیت های گسترده فرهنگی پرداخت و تاثیر فراوانی نیز در محیط به جا گذاشت . 
شغل وی راننده تاکسی بود و در انجمن اسلامی تاکسیرانی عضویت داشت. 
یعقوبی به سبب فعالیت های اسلامی اش چند بار توسط منافقین کوردل تهدید شده بود و حتی یکبار نیز هدف حمله تروریستی این جنایتکاران قرار گرفته بود که به خواست خدا جان سالم بدر برده بود. 
سرانجام در ۲7 مرداد 1361 منافقین کوردل وی را هدف گلوله قرار می دهند و در سن 28 سالگی در خیابان نواب به شهادت می رسانند . 
پیکر پاک و مطهرش در بهشت زهرا(س) واقع می باشد.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

اطلاعات دریافتی از ناحیه 8 شهرداری منطقه 2 تهران، تاریخ: - / - / -
پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / -
پایگاه اطلاع رسانی هابیلیان، تاریخ:
لوح فشرده هابیلیان(خانواده شهدای ترور کشور)، تاریخ: - / - / -




ادامه مطلب
 

ارسال توسط مهدی گلشنی
مرتبه
تاريخ : شنبه 9 تیر 1397 

 امان الله یزدانی رشوانلویی

امان الله یزدانی رشوانلویی

 

نام پدر: محمدرضا تاریخ تولد: 1344/06/19
محل تولد: ایران - خراسان - بجنورد تاریخ شهادت: 1361/11/21
محل شهادت: بجنورد طول مدت حیات: 17 سال
مزار شهید: گلزارشهدای انصارالحسین(ع)-قطعه1-خراسان


 

زندگینامه

امان الله در 19 شهریور ماه سال 1344 در خانواده ای مذهبی در یکی از روستاهای بجنورد به دنیا آمد، تحصیلاتش را تا پایان دوره ابتدایی در روستا گذراند و سپس جهت ادامه تحصیل عازم شهر شد.
دورانی که هنوز جوانی بیش نبود همگام با مردم ایران در جریان انقلاب قرار گرفت و با شرکت در راهپیمایی و مراسم مذهبی و سیاسی در جهت رشد و اعتلای فرهنگ مبارزه در جامعه خود تلاش نمود. پس از پایان تحصیلات راهنمایی وارد هنرستان شد و از همان ابتدا نشان داد که نوجوانی مسلمان، فعال و زحمتکش می باشد و در نمازهای جماعت و فعالیت های مذهبی و اجتماعی هنرستان فعالانه شرکت می نمود. 
در جریان جنگ تحمیلی مدتی عازم جبهه های نبرد شد و در سنگرهای خرمشهر دلیرانه در مقابل خصم دون ایستادگی و رشادت از خود نشان داد. 
پس از بازگشت از جبهه از آنجایی که خود شاهد ویرانی ها و صدمات وارده به میهنمان از سوی دشمن بعثی بود و کودکان یتیم و آواره و مردم مظلوم و ستمدیده خوزستان را دیده بود، به روستای محل تولد بازگشت و به روشنگری و هدایت مردم پرداخت.
سال آخر هنرستان بود که مسئولیت برگزاری چهارمین سالگرد پیروزی انقلاب را اسلامی را در هنرستان به عهده گرفت، در صبحگاه 21 بهمن 1361 زمانی که برای انجام مقدمات مراسم ۲۲ بهمن در بجنورد به هنرستان می رفت توسط منافقین مزدور با ضربات کارد (۳۸ضربه) بدن پاکش غرق به خون گشت و در سن 17 سالگی به دیدار معبودش شتافت. 
مزار پاکش در گلزار شهدای انصارالحسین(ع)_خراسان واقع می باشد.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / -
پایگاه اطلاع رسانی هابیلیان، تاریخ: - / - / -
لوح فشرده هابیلیان(خانواده شهدای ترور کشور)، تاریخ: - / - / -




ادامه مطلب
 

ارسال توسط مهدی گلشنی
مرتبه
تاريخ : شنبه 9 تیر 1397 

مصیب یزدیان

مصیب یزدیان

 

نام پدر: صفرعلی تاریخ تولد: 1338/07/01
محل تولد: ایران - مرکزی - آشتیان - هزارآباد تاریخ شهادت: 1361/02/18
محل شهادت: خیابان شمشیری تهران-روبروی پارک طول مدت حیات: 23 سال
مزار شهید: بهشت زهرا(س)-قطعه26-ردیف22-شماره44-تهران


 

زندگینامه

در اول مهر ۱۳۳۸ در هزارآباد آشتیان دیده به جهان گشود و خردسال بود که به اتفاق خانواده به تهران عزیمت کرد. تحصیلات ابتدایی را در دبستان موفق و دوران راهنمایی را در دبیرستان ستارخان طی کرد و در تمام طول تحصیل شاگردی ساعی و با پشتکار بود. 
از نوجوانی دلباخته اسلام بود و در مجالس مذهبی شرکت می‌جست و سخنان روحانیون معظم و خطبا را به گوش دل می‌شنید و در زندگی شخصی و اجتماعی‌اش به کار می‌گرفت و می‌کوشید با تهذیب نفس و پیروی از احکام انسان‌ساز اسلام مسلمانی شایسته باشد . 
اوج‌گیری مجدد نهضت اسلامی و خروج تاریخ ساز امت اسلام مصادف با زمانی بود که خدمت سربازی را می‌گذراند و از آنجا که روحیه‌ای سرشار از ایمان و اخلاص داشت، فرمان امام امت مبنی بر خروج از پادگان را لبیک گفت و به صفوف بنیان کن انقلاب اسلامی پیوست و با شرکت در راهپمایی‌ها و تظاهرات سهم خود را در براندازی نظام وابسته شاهنشاهی و برقراری حاکمیت اسلام از هیچ کوشش و فداکاری دریغ نورزید . 
پس از پیروزی خون بر شمشیر و طلوع خورشید پر فروغ جمهوری اسلامی، از آنجا که تحقق آرمان‌های والایش را می‌دید به کمیته انقلاب اسلامی پیوست و همچون سربازی جان بر کف به پاسداری از حاکمیت مستضعفان پرداخت. رفتار و کرداری شایسته و متین داشت و به سنگینی باری که بر دوش گرفته بود آگاهی کامل داشت و می‌دانست که دشمنان اسلام آرام نخواهند نشست و توطئه ها و دسائس فراوانی در پیش خواهند داشت. می‌دانست که نهال نوپایی که با فریاد "الله اکبر" در ۲۲ بهمن غرس شده است با خون جوانانی همچون او به بار خواهد نشست و آماده بود تا با بذل جان، این نهال را درختی تنومند ببیند . 
یزدیان در یکی از کمیته‌های انقلاب اسلامی به خدمت مشغول بود و مانند دیگر یارانش در این نهاد انقلابی و سایر ارگان‌های مردمی آماج حملات گوناگون ایادی استکبار جهانی و به خصوص گروهک‌های ضدانقلابی قرار داشت . 
در روزهایی که گروهک‌های مفسد و محارب به خصوص منافقین، هر لحظه جنایتی جدید می‌آفریدند و هر روز فاجعه‌ای به بار می‌آوردند، او و یارانش مسئولیت سنگین حفظ نظم و پاسداری از ثمرات خون شهیدان را بر عهده داشتند و در حالی که از همه سو تهدید می‌شدند، در خیابان‌ها از جان و مال و ناموس مسلمین حفاظت می‌کردند . 
صبح روز هیجدهم اردیبهشت ۱۳۶۱ یزدیان طبق معمول در انجام این وظیفه به اتفاق سه تن از برادران عضو کمیته انقلاب اسلامی در حین مأموریت در خیابان مورد حمله تروریست‌های منافق قرار گرفت. منافقین اتومبیل حامل آن‌ها را در خيابان شمشيري تهران آماج گلوله‌های مسلسل قرار داده و پس از به شهادت رساندن مصیب یزدیان، کامران شیخ، حسین‌علی مرادی و قنبر بیات‌لو با داغ ننگ دیگری بر چهره از صحنه گريختند. 
او در 23 سالگي بر اثر اصابت گلوله به دست و پهلو به ملکوت بال گشود و پيکرش در قطعه 26 رديف 22 مزار شماره 44 بهشت زهرا(س) سندي ابدي از جنايات منافقين شد.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / -
کتاب پيروان حق و باطل جلد4 ، صفحه:98، تاریخ: - / - / -




ادامه مطلب
 

ارسال توسط مهدی گلشنی
مرتبه
تاريخ : شنبه 9 تیر 1397 

 سعید یزدانی

سعید یزدانی

 

نام پدر: ولی الله تاریخ تولد: 1341/09/15
محل تولد: ایران - خراسان - بجنورد تاریخ شهادت: 1360/05/29
محل شهادت: بجنورد طول مدت حیات: 19 سال
مزار شهید: گلزارشهدای انصارالحسین-قطعه1-خراسان


 

زندگینامه

سال 1341 در پانزدهمين روز از آذر ماه ديده به جهان گشود و سعيد نام گرفت. سال‌ها گذشت و او توشه‌اي از آموخته‌ها اندوخت و حرفه‌ي شريف معلمي را برگزيد تا روشنگر راه کودکان سرزمين باشد اما در روز 29 مرداد ماه سال 1360 دست کينه منافقين کوردل از آستين بيرون آمد و سعيد 19 ساله در بجنورد به شهادت رسيد و معلمي فداکار به آسمان بال گشود. 
پيکر مطهرش در گلزار شهداي انصارالحسين(ع) واقع در خراسان به خاک سپرده شد.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / -
ویژه نامه مهرتامهر آموزش و پرورش خراسان ، تاریخ:1386/05/29




ادامه مطلب
 

ارسال توسط مهدی گلشنی
مرتبه
تاريخ : شنبه 9 تیر 1397 

مرتضی یزدی

مرتضی یزدی

 

نام پدر: علی اصغر تاریخ تولد: 1318/09/15
محل تولد: ایران - تهران - تهران - وردآورد تاریخ شهادت: 1360/12/23
محل شهادت: خیابان یوسف آباد-تهران طول مدت حیات: 42 سال
مزار شهید: -


 

زندگینامه

مرتضی یزدی در پانزدهم آذر ماه 1318 در روستای وردآورد در یک خانواده مذهبی و کشاورز دیده به جهان گشود و از کودکی با رنج و استضعاف آشنا شد و از همان دوران عشق به اسلام در دلش ریشه دواند و برای فراگرفتن قرآن به مکتب خانه ده می رفت. به تحصیل علاقه ای خاص داشت لیکن به سبب محدودیت های متعدد نتوانست به مدرسه روزانه برود و لذا به صورت متفرقه به تحصیلات خود تا سطح سوم متوسطه ادامه داد و در عین حال جهت تامین مخارج زندگی خانواده کار می کرد. 
پس از ازدواج به تهران عزیمت نمود و شغل رانندگی را پیشه خود ساخت و چند سالی در این شهر سکنی گزید، اما بعلت اعزام به سربازی با مشکلات فراوانی مواجه شد و همسر و فرزندانش مجبور شدند خانه مسکونیشان را فروخته به روستای وردآورد بازگردند. از رژیم ستم شاهی نفرتی عمیق داشت و لذا هیچ گاه حاضر نشد شغل دولتی اختیار نماید و مشاغل آزاد را برمی گزید. 
از سال های قبل پیرو و مقلد حضرت امام خمینی بود و رساله ایشان را مخفیانه در منزل نگهداری می کرد و بجز تعداد انگشت شماری از نزدیکان کسی از این موضوع اطلاعی نداشت. پس از پایان خدمت سربازی مجددا به تهران بازگشت و با بکارگیری سرمایه ناچیزش یک مغازه تعویض روغنی احداث نمود و با صداقت و شرافت زندگی خود را ادامه داد. 
در دوران اوج گیری نهضت اسلامی، همچون عاشقی که به معبود می رسد، با شور و شوق در همه راهپیمایی ها و تظاهرات شرکت جست و به سهم خود در این نهضت بزرگ فعالیت نمود. پس از پیروزی انقلاب اسلامی همچون پرنده ای که از قفس آزاد می شود پر و بالی دیگر گشود و فعالیت های گسترده ای را در جهت حفظ و تداوم انقلاب آغاز کرد. در هر عرصه ای که نیاز می افتاد حاضر بود. در کمیته محل، در شرکت تعاونی، در شورای مساجد حضوری فعال داشت و خدمتگزاری صادق بود و گاه تا سپیده دم به برطرف کردن نیازمندی های مردم محل مشغول بود و خستگی و یاس را نمی شناخت. با یک قرص نان خشک شب را به صبح می رساند تا دین خود را به اسلام و امت اسلام ادا نماید. او در برابر مشکلات زندگی صبور و بردبار بود و خدمت به همنوع را وظیفه هر مسلمانی می دانست. 
صبح روز بیست و سوم اسفند ماه سال 1360، یزدی با زبان روزه همراه با دو تن از یارانش، حجة الاسلام محمد سالم هوسی و جواد برج علی، به منظور خدمت به امت اسلام عازم محل کار بودند. حدود ساعت 9 صبح اتومبیل آنها مورد شناسایی سه نفر از تروریست های منافق که به منظور کشتار امت حزب الله در خیابان ها تردد می کردند قرار می گیرد و این مزدوران که خود را به لباس ماموران انتظامی درآورده بودند، به اتومبیل آنها نزدیک شده و آتش رگبار مسلسل را بروی این عزیزان می گشایند. شهیدان در خون خود درمی غلطند و اتومبیلشان متوقف می شود. تروریست های سنگدل منافق سپس پیکرهای پاک این شهدا را با بمب آتش زا می سوزانند و پس از ارتکاب این جنایت می گریزند. 
مرتضی در 42 سالگی آسمانی شد. 

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / -
کتاب پیروان حق و باطل، صفحه:130، تاریخ: - / - / -




ادامه مطلب
 

ارسال توسط مهدی گلشنی
مرتبه
تاريخ : شنبه 9 تیر 1397 

محمد یحیایی

 

محمد یحیایی

 

نام پدر: احمد تاریخ تولد: 1341/09/20
محل تولد: - تاریخ شهادت: 1360/06/20
محل شهادت: ستارخان-تهران طول مدت حیات: 19 سال
مزار شهید: بهشت زهرا(س)-قطعه24-ردیف94-تهران


 

زندگینامه

بیستم آذر ماه سال 1341 در خانواده ای مومن و مستضعف چشم به جهان گشود. 
شش ساله بود که پدر مهربانش را از دست داد و به سبب تنگدستی خانواده، نتوانست به مدرسه روزانه برود. روزها را کار می کرد و شب ها درس می خواند و بدین ترتیب با مشقت فراوان توانست مدرک ششم ابتدایی را بگیرد. 
از این سال در مغازه آهنگری به کار پرداخت و درس را رها کرد. با اوج گیری انقلاب اسلامی فعالانه در راهپیمایی ها و تظاهرات شرکت می جست و در تسخیر مراکز نظامی فعالانه شرکت داشت. با تشکیل کمیته های انقلاب اسلامی به کمیته منطقه 2 پیوست و شبانه روز به خدمت مشغول شد. 
او در مقابل دسایس و توطئه های گروهک های ضدانقلابی چون سری استوار می ایستاد. 
بعد از ظهر جمعه بیستم شهریور ماه سال 1360 به کمیته محل خدمت شهید تلفنی مبنی بر وقوع یک درگیری مسلحانه در خیابان ستارخان می شود و او داوطلب عزیمت به محل حادثه می گردد. فرمانده اش به وی یادآور می شود که وقت استراحت اوست و نیازی به اعزامش نیست لیکن محمد پافشاری کرد و و بالاخره به همراه یکی دیگر از برادران شهید حمیدرضا حیدری به طرف خیابان ستارخان حرکت می کنند. 
در این خیابان سه تن از منافقین تروریست که کمین آن ها نشسته بودند. اتومبیل حامل این عزیزان را به رگبار بستند و محمد در 19 سالگی برای همیشه چشم از جهان فرو بست. 
مزارش در بهشت زهرا(س) قرار دارد.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / -
کتاب پیروان حق و باطل، صفحه:60، تاریخ: - / - / -




ادامه مطلب
 

ارسال توسط مهدی گلشنی
مرتبه
تاريخ : شنبه 9 تیر 1397 

عزت الله هیزمی آرانی

عزت الله هیزمی آرانی

 

نام پدر: حاجی آقا تاریخ تولد: 1312/07/05
محل تولد: - تاریخ شهادت: 1363/02/28
محل شهادت: خیابان قصرالدشت-تهران طول مدت حیات: 51 سال
مزار شهید: بهشت زهرا(س)-قطعه27-ردیف62-شماره5-تهران


 

زندگینامه

عزت الله هیزمی آرانی در پنجم مهر ماه 1312 به دنیا آمد. وی دارای تحصیلات ابتدایی و تعمیرکار چراغ پریموس بود. عزت الله متأهل، دارای چهار فرزند و در تهران سکونت داشت. وی سرانجام در بیست و هشتم اردیبهشت ماه 1363 در خیابان قصرالدشت تهران توسط عناصر تروریستی سازمان مجاهدین خلق مورد سوء قصد واقع شد و در سن 41 سالگی به شهادت رسید. 
پیکر پاک و مطهرش را در بهشت زهرا(س) به خاک سپردند.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / -
پایگاه اطلاع رسانی هابیلیان، تاریخ: - / - / -
لوح فشرده هابیلیان(خانواده شهدای ترور کشور)، تاریخ: - / - / -




ادامه مطلب
 

ارسال توسط مهدی گلشنی
مرتبه
تاريخ : شنبه 9 تیر 1397 

سردار هوهانسیان

سردار هوهانسیان

 

نام پدر: - تاریخ تولد: 1301/00/00
محل تولد: ایران - اصفهان - فريدن - آدیگان تاریخ شهادت: 1363/07/11
محل شهادت: خیابان پرتو-تهران طول مدت حیات: 62 سال
مزار شهید: -


 

زندگینامه

«سردار هوهانسيان» در سال 1301 در قريه «آديگان» فريدن به دنيا آمد. وي براي تحصيل به تهران آمد. متأهل و داراي پنج فرزند بود. وي بر اثر انفجار بمبي که از سوي عناصر ضدانقلابي در خيابان «پرتو» کار گذاشته شده بود، در يازدهم مهر 1363 در 62 سالگي به شهادت رسيد.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

کتاب گل مریم(بررسی نقشه ارامنه ایران در هشت سال دفاع مقدس)، صفحه:366، تاریخ: - / - / -




ادامه مطلب
 

ارسال توسط مهدی گلشنی
مرتبه
تاريخ : شنبه 9 تیر 1397 

عصمت هوشیارکوشکویی

عصمت هوشیارکوشکویی

 

نام پدر: محمدعلی تاریخ تولد: 1319/10/01
محل تولد: ایران - یزد - یزد تاریخ شهادت: 1361/04/11
محل شهادت: یزد طول مدت حیات: 42 سال
مزار شهید: گلزارشهدای خلدبرین-یزد


 

زندگینامه

عصمت در روز اول دی ماه سال 1319 در کوشک نو یکی از محله های قدیمی شهر یزد پا به دنیا گذاشت. دوره کودکی خویش را در خانواده مذهبی سپری کرد و به علت وجود مشکلات اقتصادی نتوانست وارد دبستان شود. علاوه بر این وضعیت فرهنگی – مذهبی دبستان ها در آن زمان نیز این اجازه را به او نمی داد. بنابراین در محیط خانه به کارهای هنری مشغول شد و از این طریق به چرخه ی اقتصادی خانواده کمک کرد. 13 سال داشت که ازدواج نمود و صاحب پنج فرزند شد. اما بعد از پانزده سال زندگی همسرش به بیماری سرطان مبتلا شد و دارفانی را وداع گفت. لذا به سختی و با وجود مشکلات بسیار فرزندانش را تربیت نمود. با آغاز جنگ تحمیلی با اهدای خون خود به رزمندگان اسلام کمک نمود و با وجود درد شدید پا در تمام راهپیمایی ها حاضر شده و از انقلاب حمایت نمود. روز یازدهم تیر ماه سال 1361 در مراسم نمازجمعه بر اثر انفجار بمب امام جماعت آیت الله صدوقی به شهادت رسید. عصمت بعد از اتمام نماز دوباره قامت بست تا نماز مستحبی بخواند. زمانی که سر بر سجده گذاشت بسیاری از مردم در حال فرار بودند اما عصمت از جای خود بلند نشد و سرانجام نیز بر اثر فشار جمعیت با زبان روزه و در حال سجده در سن 42 سالگی به شهادت رسید. پیکر پاکش بر روی دستان مردم تا خلد برین تشیع و به خاک سپرده شد.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / -
پایگاه اطلاع رسانی شهدای زن، تاریخ: - / - / -
کتاب فرهنگ اعلام شهدای استان یزد، صفحه:444، تاریخ: - / - / -
لوح فشرده کنگره ملی شهدای زن، تاریخ: - / - / -




ادامه مطلب
 

ارسال توسط مهدی گلشنی
(تعداد کل صفحات:9)      [1]   [2]   [3]   [4]   [5]   [6]   [7]   [8]   [9]  

آرشيو مطالب
پیوندها
طراح قالب

ابزار وبلاگ

قالب وبلاگ