سیدرشاد حسینی

	زندگینامه

سیدرشاد حسینی

زندگینامه

چشمانش را که گشود شادی فضای خانه را پر کرد. برهان و فرشته تصمیم گرفتند نامش را بگذارند «سید رشاد». او در سال 1361 متولد شد. بزرگ شدن او مقابل چشمان مشتاق پدر و مادرش شوری وصف ناپذیر در دلشان ایجاد می‌کرد اما قسمت طور دیگری بود. «سید رشاد» در 25 اسفندماه سال 1363 در آستانه فصل بهار و زمانی که مردم برای برگزاری جشن سال‌نو آماده می‌شدند در حالی که دو‌سال بیشتر نداشت بر اثر بمباران هوایی شهر سقز توسط هواپیماهای ارتش بعث عراق چون غنچه‌ای نوشکفته پرپر شد و مجال بالیدن نگرفت.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

سیدآزاد حسینی

	زندگینامه

سیدآزاد حسینی

زندگینامه

سیدآزاد حسيني فرزند سیدعبدالغفور و سيده حميده غفاري، در بيست و هفتم تير ماه سال 1356 در شهر سقز متولد شد و در کانون گرم خانواده و تحت سرپرستي والدينش رشد و نمو يافت. سال 1364 وقتي کلاس دوم دبستان بود در آستانه فصل رويش گل‌ها در حالي که تازه از جلسه امتحان برگشته بود، ميان بازي‌هاي کودکانه در حياط منزل پدري بر اثر بمباران هوايي رژيم بعث عراق مظلومانه در سن 8 سالگي به سال 1364 به شهادت رسيد و پيکر غرقه به خونش در گلزار شهداي زادگاهش در دل خاک مأوا گرفت.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

سیدعطاء الله حسینی

	زندگینامه

سیدعطاء الله حسینی

زندگینامه

سید عطاءالله حسینی فرزند سید محمود و تهمینه در سوم تیرماه 1353 در روستای قامیشله از توابع دهستان خورخوره سقز در خانواده ای متدین که فقر و نداری بر آن سایه افکنده بود متولد شد . 
در مدرسه زادگاهش درس خواند . دوره ابتدائی را تمام نکرده بود که هفتم بهمن ماه 1362 قبل از ده سالگی زمانی که به همراه خانواده اش جهت شرکت در مراسم عروسی یکی از اقوامشان در یکی از محله های سقز دور هم جمع شده بودند و چند نفر پیشمرگ مسلمان کرد نیز در مجلس حضور داشتند، مردم حاضر در مراسم مورد حمله ضد انقلاب قرار گرفتند و مدعیان آزادی و حقوق مردم ، مراسم عروسی را با موشک آرپیچی به عزا تبدیل نمودند و در این مراسم سید عطاالله 9 ساله نیز به همراه چند نفر دیگر بی دفاع و مظلومانه در خون خود غلطیدند و به دست جیره خواران استکبار به شهادت رسیدند .

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

کبری حسین بیگی

	زندگینامه

کبری حسین بیگی

زندگینامه

کبری در پنجم خرداد 1363 در روستای کلی کلی از توابع شهرستان شیروان و چرداول زاده شد. پدرش رضا، دامدار و کشاورز بود.
کبری در سیزدهم دی 1370 در نمکلان میمک بر اثر انفجار مین و اصابت ترکش آن در سن 7 سالگی به شهادت رسید. پیکر او در گلزار شهدای بخش صالح آباد از توابع شهرستان مهران به خاک سپرده شد.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

علی اصغر حسنی

	زندگینامه

علی اصغر حسنی

زندگینامه

علي‌اصغر غنچه‌ي نوشکفته‌اي بود که در روز سوم شهریور ماه سال 1360 در شهرستان درگز قدم به عرصه‌ي هستي نهاد اما ديوصفتان بعثي فرصت ماندن و باليدن از او ربودند. 
علي‌اصغر در هجدهم اسفند 1366 در جريان بمباران هوايي تهران با 6 سال سن پرپر و در تهران بهشت زهرا(س) به خاک سپرده شد.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

 آمنه حسنوند

	زندگینامه

آمنه حسنوند

زندگینامه

آمنه در روز اول فروردین ماه سال 1360 در آغوش پر مهر مادر جای گرفت. او در شهر خرم آباد و در میان مردمانی مؤمن و با ایمان پرورش یافت. هنوز سه سال بیشتر نداشت که به همراه خواهرش زینب برای رزمندگان در قلکشان پول جمع می کردند تا به آنان هدیه کنند. وی سرانجام در روز هجدهم اسفند ماه سال 1363 به همراه خواهرش در زادگاهش به آسمان عروج کرد و در بهشت رضا (ع) فاز1 برای همیشه آرام گرفت.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

 ناصر حسن وند

	زندگینامه

ناصر حسن وند

زندگینامه

ناصر در یکم فروردین 1361 در بخش موسیان از توابع شهرستان دهلران زاده شد. پدرش عیدان، کشاورز بود. ناصر دانش آموز چهارم ابتدایی بود.
هفدهم تیر 1370 در عین خوش بر اثر انفجار مین و اصابت ترکش آن به پا و شکم در سن 9 سالگی شهید شد. پیکر او را در گلزار شهدای امام زاده سیدابراهیم روستای بردی به خاک سپردند.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

 سیدعزت الله حسامی

	زندگینامه

سیدعزت الله حسامی

زندگینامه

سید عزت الله حسامی فرزند سید صلاح الدین در سال 1350 در روستای سرهویه از توابع شهرستان سنندج در خانواده ای روحانی و از سادات بنام منطقه دیده به جهان گشود. پدرش حاج ماموستا سید صلاح الدین حسامی امام جمعه پیشین سنندج بود ایشان قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی همواره از اسلام و آرمانهای معمار بزرگ انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی(ره) دفاع می کزرد و در این راستا بارها خود و خانواده اش مورد اذیت و آزار دشمنان اسلام و قرآن قرار گرفتند ضد انقلاب بارها در صدد ترور وی برآمد. سید عزت الله با وجود اینکه هشت سال بیشتر نداشت اما خوی مبارزه با ستمکاران را از اجدادش به ارث برده بود و در مقابل یاوه گوئیهای سلطنت طلبان و مهره های ساواک که در روستا نفوذ داشتند ایستادگی می کرد و در این راه به دست همین عوامل خودفروخته در یک اقدام ناجوانمردانه و انتقام جویانه در تاریخ سی و یکم اردیبهشت ماه 1358 در زادگاهش در سن 8 سالگی به شهادت رسید.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

 سمیه حجابی

	زندگینامه

سمیه حجابی

زندگینامه

زینب و داود در سال 1361 در تهران صاحب فرزند شدند. خداوند دختری زیبا به نام سمیه به آنان عنایت فرمود خانه کوچک داود با صدای لیلا و سمیه شور و حالی خاص داشت اما این شادی دیری نپائید، قساوت رژیم بعث در روز دوازدهم فروردین ماه سال 1364 روزیکه مردم ایران تایید جمهوری اسلامی را جشن گرفته بودند جمع کوچک خانواده حجابی را پرپر نمود. سمیه سه ساله به همراه تمام اعضای خانواده اش در بمباران هوایی شهر تهران آسمانی شدند و نامشان در جرگه شاهدان ثبت گردید.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

حمید حاجیان

	زندگینامه

حمید حاجیان

زندگینامه

حمید در دهم تیر 1364 در شهرستان ایلام چشم به جهان گشود. پدرش قیطول، سرایدار مدرسه بود.
یکم بهمن 1365 در بمباران هوایی زادگاهش در سن 1 سالگی به شهادت رسید. پیکر او در بخش صالح آباد از توابع شهرستان مهران به خاک سپرده شد.
برادرش مجید و مادرش نیز به شهادت رسیده است.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از