محمود گلبنی
محمود گلبنی
نام پدر: محمد | تاریخ تولد: 1319/03/02 |
محل تولد: ایران - تهران - ری - اسماعیل آباد | تاریخ شهادت: 1360/11/27 |
محل شهادت: میدان پالیزی-تهران | طول مدت حیات: 41 سال |
مزار شهید: بهشت زهرا(س)-قطعه24-ردیف105-شماره33-تهران |
زندگینامه
محمود گل نبی در روز دوم خرداد ماه سال 1319 در خانواده ای کشاورز، در روستای اسماعیل آباد از توابع شهرری بدنیا آمد. علیرغم مشکلات فراوان تحصیلات ابتدایی را تا سال ششم ادامه داد لیکن به سبب فوت مادر و فقدان امکانات نتوانست به تحصیلاتش ادامه دهد و لذا در کنار پدر به کشاورزی پرداخت. بهنگام اجرای دسیسه آمریکایی "رفرم ارضی" به فتوای حضرت امام به مخالفت با آن پرداخت و اعلام کرد که این مضحکه هدفی مگر نابودی کشاورزی ایران و تشدید وابستگی به استکبار جهانی ندارد و از همین رو توسط عمال ساواک و خوانین محلی تحت فشارهای شدید قرار گرفت و مجبور شد باتفاق پدر و خانواده اش به تهران مهاجرت نماید. در تهران با مشارکت برادرش مغازه لبنیاتی کوچکی در خیابان سهروردی شمالی دائر نمود و پس از مدتی نیز مراسم ازدواجش را به سادگی برگزار نمود.
از سال 1355 فعالانه در نهضت توفنده اسلامی شرکت داشت و اعلامیه ها و نوارهای سخنرانی حضرت امام را جمع آوری و پخش می نمود و در راهپیمایی ها و تظاهرات پرشکوه امت شهید پرور حضوری مداوم داشت. به روحانیت ارادت خاص داشت و از محضر آیت الله شهید مفتح بهره های فراوانی کسب می کرد و در اکثر مجالس سخنرانی حاضر بود.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی بر فعالیت هایش افزود و ضمن پیوستن به واحد بسیج مستضعفین مسجد حجت ابن الحسن(ع) به فراگیری تعلیمات نظامی پرداخت و خود را آماده مقابله با دسائس رنگارنگ آمریکا و استکبار جهانی نمود. شب ها را به پاسداری از اسلام عزیز می گذراند و از خادمین صادق درگاه اباعبدالله الحسین(ع) بود. پس از شروع جنگ تحمیلی علاوه بر جمع آوری کمک های نقدی و جنسی و ارسال آنها به جبهه، مدتی را نیز به عنوان راننده در نقل و انتقال مجروحین و همچنین خدمت به جنگ زدگان در رامهرمز تلاش نمود.
مومنی وارسته و امین بود و از همین رو نیز به عضویت هیئت امناء مسجد حجت ابن الحسن(ع) انتخاب گردید و همچنین در کلیه انتخابات جز هیئت نظارت صندوق های انتخاباتی بود. به شعائر مذهبی سخت پایبند بود و همواره به فرزندانش سفارش می کرد تا اوامر خدا را به جای آورند و خود نیز نمونه یک مسلمان واقعی و شیفته شهادت بود.
ایمان راسخ و تعهد گل نبی باعث شد تا توسط منافقین، این مزدوران خود فروخته استکبار جهانی مورد شناسایی قرار گیرد. نخست کوشیدند با توسل به تهدید و ارعاب، وی را از ادامه راه مقدسش باز دارند و آن گاه که این تهدیدات موثر نیفتاد قصد جان پاکش را کردند. شب قبل از به شهادت رساندنش به منزل او تلفن زدند و به همسرش گفتند، "او خیلی مسجدی است، ما او را می کشیم". محمود در برابر این تهدیدات گفت: "مسجد رفتن جرم نیست و من حالا که مسجدی نشده ام، از اول به مسجد می رفتم و اگر ما به خاطر این تهدیدات در خانه بمانیم برای انقلاب هیچ ارزشی نخواهیم داشت، خون ما رنگین تر از خون مسئولان کشور نیست".
صبح روز 27 بهمن 1360 دو تن از تروریست های منافق، که از قبل محل کار شهید را شناسایی کرده بودند، وی را به خارج از مغازه می کشانند و ناجوانمردانه آماج گلوله های خود می گردانند. او در 41 سالگی به آسمان پیوست و در بهشت زهرا(س) آرام گرفت.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / - |
کتاب پیروان حق و باطل، صفحه:70، تاریخ: - / - / - |
ادامه مطلب
محمدرضا گفتاری
محمدرضا گفتاری
نام پدر: علی محمد | تاریخ تولد: 1314/04/10 |
محل تولد: ایران - خراسان - تربت حیدریه | تاریخ شهادت: 1360/08/10 |
محل شهادت: بیمارستان-مشهد | طول مدت حیات: 46 سال |
مزار شهید: گلزارشهدای خواجه ربیع-خراسان |
زندگینامه
محمدرضا در دهم تیرماه سال ۱۳۱۴ در تربت حیدریه متولد شد. در کودکی به مشهد رفت. تحصیلات خود را تا مقطع ششم ادامه داد و همزمان با تحصیلش به کار آزاد هم مشغول بود. قبل از انقلاب اسلامی، فعالیت های زیادی را در راستای پیروزی انقلاب اسلامی انجام داد. در زمان انقلاب هم در بسیج مسجد صنعتگران به عنوان یکی از اعضای فعال مشغول به فعالیت بود، تا اینکه سرانجام در تاریخ 10 آبان 1360 در ساعت ۶ بعدازظهر زمانی که در مغازه بود برق منطقه به مدت یک ربع ساعت قطع می شود. در همان زمان فردی وارد مغازه شده و از او تقاضای گاز پیک نیک می کند. وی به طرف گاز پیک نیک می رود و شخص مذکور در همان حال وی را به گلوله می بندد و بلافاصله فرار می کند. همسایه ها وی را به بیمارستان منتقل می کنند اما در بیمارستان در سن 46 سالگی به فیض عظیم شهادت نائل می شود .
مزار پاکش در گلزار شهدای خواجه ربیع قرار دارد. از او چهار فرزند به یادگار مانده است.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / - |
پایگاه اطلاع رسانی هابیلیان، تاریخ: - / - / - |
لوح فشرده هابیلیان(خانواده شهدای ترور کشور)، تاریخ: - / - / - |
ادامه مطلب
حسین گرکانی نژادمشیزی
حسین گرکانی نژادمشیزی
نام پدر: - | تاریخ تولد: 1332/03/02 |
محل تولد: ایران - کرمان - بردسیر | تاریخ شهادت: 1358/06/21 |
محل شهادت: سردشت | طول مدت حیات: 26 سال |
مزار شهید: - |
زندگینامه
دوم خرداد سال 1332 در برد سير کرمان، حسين در خانواده اي مذهبي به دنيا آمد. تحصيلات مقدماتي را در زادگاهش به اتمام رساند و در کنار درس خواندن، با کار کردن، بخشي از سنگيني مسئوليت خانواده را به دوش کشي تا همدم تنهايي ها و مددکار سختي هاي پدر زحمت کش و مادر دلسوزش باشد. اوايل دههء پنجاه، سرآغاز فصل جديدي از زندگي او بود؛ چرا که قبولي در رشتهء پزشکي دانشگاه شيراز، حضور در محافل فعال انقلابي و جمع مبارزان را به دنبال داشت و او رفته رفته، به عنوان يکي از عناصر فعال مبارزه عليه رژيم شاهنشاهي در استان فارس و حتي استان هاي اطراف شناخته شد. در سال هاي مبارزه حسين همپاي ساير جوانان مسلمان ايراني از پاي ننشست و خود را وقف خدمت به اسلام و انقلاب کرد. چند ماه پس از پيروزي انقلاب اسلامي و به دنبال تحرکات عناصر ضد انقلاب در غرب کشور، سراسيمه به آنجا شتافت و کار کمک رساني به مجروحان و مردم ستمديدهء کردستان را به عهده گرفت. از شهيد دکتر «حسين گرکاني نژاد مشيزي» به عنوان نخستين پزشک شهيد جمهوري اسلامي ايران ياد مي شود که در بيست و يکم شهريور 1358 توسط منافقان کوردل ترور شد و با ريختن خون پاکش در سن 26 سالگي در شهر سردشت، راه آسمان را در پيش گرفت.
«نسال الله منازل الشهداء»
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
مجله امتداد _ ماهنامه فرهنگ و ادبيات مقاومت، شماره مجله:55، تاریخ: - /06/1389 |
ادامه مطلب
مسلم کیخا
مسلم کیخا
نام پدر: ملک | تاریخ تولد: 1352/06/01 |
محل تولد: ایران - سیستان و بلوچستان - زابل - ورمال | تاریخ شهادت: 1385/11/25 |
محل شهادت: زاهدان | طول مدت حیات: 33 سال |
مزار شهید: بهشت مصطفی-قطعه3-ردیف7-شماره1-زاهدان-سیستان و بلوچستان |
زندگینامه
مسلم در اول شهریور ماه سال 1352 در روستای ورمال از توابع بخش شیب آب شهرستان زابل متولد شد. پدرش سرایدار مدرسه ای در همان روستا و مادرش خانه دار بود. او در خانواده ای مذهبی و سخت کوش رشد کرد و پس از اتمام دوران ابتدایی به علت نبودن مدرسه راهنمایی برای ادامه تحصیل به روستایی دیگر رفت. وی پس از اتمام مقطع سوم راهنمایی به علت مشکلات اقتصادی خانواده به زاهدان رفت و در مغازه یکی از اقوامشان مشغول به کار شد.
مسلم در سال 1370 عازم خدمت سربازی شد. او صبح ها در پادگان مشغول خدمت بود وعصرها نیز کار می کرد. ایشان پس از مدتی در بخش نقلیه دانشگاه علوم پزشکی زاهدان مشغول کار شد. وی در سال 1378 ازدواج کرد و ثمره ازدواجش دو فرزند است.
مسلم فردی شوخ طبع و با حوصله بود و تا آن جا که می توانست به مردم مستضعف کمک می کرد. او که در خانواده مذهبی رشد کرده بود نسبت به انجام وظایف شرعی مقید بود و به پدر و مادرش احترام زیادی میگذاشت.
صبح روز 25 بهمن ماه سال 1385 بود. مسلم مشغول آماده شدن برای رفتن به سر کار بود که ناگهان صدای انفجار به گوش رسید و تمام شیشه های منزلشان فروریخت. او سراسیمه خودش را به خیابان روبه روی منزلش رساند و متوجه شد اعضای گروه تروریستی جندالله سرویس کارکنان سپاه را منفجر کرده اند. او در همان زمان سه نفر از اعضای این گروهک را که در حال فرار بودند شناسایی کرد و پس از سد راهشان، یکی از این افراد را در آغوش گرفته و مانع از فرارش شد. به همین دلیل فرد تروریست دیگر هفت گلوله به او شلیک کرد، اما وی مقاومت کرد تا زمانی که افراد نیروی انتظامی به سمتش آمدند و او مطمئن شد فرد تروریست دیگر راه فراری ندارد.
ماموران نیروی انتظامی با همکاری مردم مجروحین را به بیمارستان منتقل کردند. پزشکان بلافاصله مسلم را به اتاق عمل بردند، اما ایشان به علت خون ریزی شدید جانش را از دست داد و در سن 33 سالگی به خیل عظیم شهدا پیوست.
مزارش در بهشت مصطفی تابع شهرستان زابل قرار دارد.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / - |
کتاب سند مظلومیت، صفحه:52، تاریخ: - / - / - |
کتاب فرهنگ اعلام شهدای استان سیستان و بلوچستان، صفحه:182، تاریخ: - / - / - |
ادامه مطلب
علی رضا کوه خایی
علی رضا کوه خایی
نام پدر: سعدالله | تاریخ تولد: 1353/01/24 |
محل تولد: - | تاریخ شهادت: 1371/06/09 |
محل شهادت: بیرجند | طول مدت حیات: 18 سال |
مزار شهید: بهشت زهرا(س)-قطعه44-ردیف86-شماره24-تهران |
زندگینامه
علی رضا کوه خایی در بیست و چهارم فروردین ماه سال 1353 به دنیا آمد. وی دارای تحصیلات ابتدایی و سرباز بود. علی رضا مجرد، و در تهران سکونت داشت. وی سرانجام در نهم شهریور ماه سال 1371 در بیرجند در سن 18 سالگی توسط عناصر تروریستی سازمان مجاهدین خلق مورد سوء قصد واقع شد و جان سپرد.
مزار پاکش در بهشت زهرا(س) تهران قرار دارد.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / - |
پایگاه اطلاع رسانی هابیلیان، تاریخ: - / - / - |
لوح فشرده هابیلیان(خانواده شهدای ترور کشور)، تاریخ: - / - / - |
ادامه مطلب
مناف کوه زارع
مناف کوه زارع
نام پدر: ماشاالله | تاریخ تولد: 1342/00/00 |
محل تولد: - | تاریخ شهادت: 1360/06/03 |
محل شهادت: - | طول مدت حیات: 18 سال |
مزار شهید: بهشت زهرا (س) _ قطعه 24 _ رديف 91 _ شماره 16 |
زندگینامه
مناف در سال 1342 ديده به جهان هستي گشود. کودکي پاک و دوستداشتني بود که در سايهي زحمات والدينش بزرگ شد.
زارع در سنين کودکي و نوجواني يا سيرهي اهل بيت عصمت و طهارت (ع) آشنا شد و آموخت دلدادگان حسيني هراسي از مرگ ندارند.
او تمام تلاش خود را معطوف حمايت از دستاوردهاي انقلاب نمود و سرانجام در سومين روز از شهريور ماه سال 1360 در سن 18 سالگي توسط منافقين به شهادت رسيد.
مزار پاکش در بهشت زهرا (س) قطعه 24 _ رديف 91 _ شماره 16 قرار دارد.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
لوح فشرده ستارگان جاويد (اولين کنگره شهداي منطقه 18 تهران)، تاریخ: - / - / - |
مسجد علی ابن موسی الرضا شهرک فردوس تهران، تاریخ: - / - / - |
ادامه مطلب
میترا کمایی
میترا کمایی
نام پدر: جعفرقلی | تاریخ تولد: 1346/03/08 |
محل تولد: ایران - خوزستان - آبادان | تاریخ شهادت: 1361/01/07 |
محل شهادت: شاهین شهر-اصفهان | طول مدت حیات: 15 سال |
مزار شهید: گلستان شهدا-اصفهان |
زندگینامه
ميترا در هشتم خرداد سال 1346 در آبادان متولد شد. مادربزرگ نام ميترا را براي او انتخاب کرد. اما بعدها که ميترا بزگ شد، به اسمش اعتراض داشت. بارها به مادربزرگ ميگفت: «مادربزرگ اين هم اسم بود براي من انتخاب کردي؟ اگر در آن دنيا از شما بپرسند که چرا اسم مرا ميترا گذاشتهايد چه جوابي ميدهيد؟ من دوست دارم اسمم زينب باشد.»
ميترا در دوران تحصيل در دبستان قرائت قرآن را فراگرفت. در دوران تحصيل در مدرسه راهنمايي فعاليتهاي انقلابي خود را آغاز کرد. هر هفته دوشنبه و پنجشنبه روزه بود. بعد از اين که امام جمعه آبادان (مرحوم حجهالاسلام جمي) دستور تخليه آبادان را دادند به اصفهان رفتند و در مدرسه نجميه اين شهر به آموختن مشغول شد.
او هر روز ظهر که از مدرسه برميگشت اول به مسجد المهدي ميرفت و بعد از اقامه نماز به خانه ميآمد و سرانجام در هفتم فروردين ماه سال 1361 هنگام برگشت از مسجد توسط منافقين ربوده شد و با خفه کردن او با چادرش او را به شهادت رساندند و پيکر پاکش بعد از سه روز جستوجوي نيروهاي امنيتي و خانواده کشف گرديد. منافقين طي ارسال نامه و تماس تلفني مسئوليت ترور زينب را بر عهده گرفتند. زينب 15 ساله و اولين دبيرستاني همراه با شهداي عمليات فتحالمبين در اصفهان تشييع شد و در گلستان شهداي اصفهان به خاک سپرده شد.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / - |
پایگاه اطلاع رسانی شهدای زن، تاریخ: - / - / - |
پایگاه اطلاع رسانی همراز یاس، تاریخ: - / - / - |
لوح فشرده کنگره ملی شهدای زن، تاریخ: - / - / - |
ادامه مطلب
جعفر کلهر
جعفر کلهر
نام پدر: قربان | تاریخ تولد: 1338/11/05 |
محل تولد: ایران - تهران - ری | تاریخ شهادت: 1360/12/24 |
محل شهادت: تهران- روبروی مجلس | طول مدت حیات: 22 سال |
مزار شهید: - |
زندگینامه
جعفر کلهر در تاریخ 15/11/1338 در شهر ری پا به عرصه گیتی نهاد. او بعد از اتمام تحصیلات وارد آموزش وپرورش شد ، و مشغول خدمت به فرزندان این مرز وبوم گرددید. کلهر مدرس علوم دینی و قرآن بود. وی در مراسم مذهبی، سیاسی و اجتماعی همیشه حضور فعال داشت و سرانجام به دست منافقین کوردل در تاریخ 24/12/1360 در مقابل مجلس در 22 سالگی به شهادت رسید.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
کتاب یاد یاران، صفحه:117، تاریخ: |
ادامه مطلب
موسی کلانتری
موسی کلانتری
نام پدر: - | تاریخ تولد: 1327/00/00 |
محل تولد: ایران - آذربایجان شرقی - مرند | تاریخ شهادت: 1360/04/07 |
محل شهادت: ساختمان حزب جمهوری اسلامی | طول مدت حیات: 33 سال |
مزار شهید: بهشت زهرا(س)-قطعه 72 تن |
زندگینامه
موسی کلانتری در سال 1327 در شهرستان مرند از توابع استان آذربایجان شرقی متولد شد. دوران کودکی و نوجوانی را در زادگاهش سپری کرد و پس از اخذ مدرک دیپلم به تهران رفت و در رشته راه و ساختمان دانشگاه امیرکبیر تهران مدرک کارشناسی ارشد خود را دریافت نمود. وی در دوران تحصیل از اعضای فعال انجمن اسلامی دانشگاه بود. موسی پس از انجام خدمت سربازی به کار در کارگاه های راهسازی شهرهای مختلف پرداخت، اما با اوج گیری نهضت توفنده انقلاب به جمع مبارزین پیوست تا در عملیات مسلحانه علیه رژیم شرکت نماید. پس از پیروزی انقلاب به عنوان پاسدار در کمیته ها به حراست از انقلاب پرداخت. مهندس کلانتری در سال 1358 در وزارت راه استخدام شد و برای فعال کردن اداره راه به استان خوزستان و آذربایجان غربی اعزام گشت. وی مدتی مسئولیت اداره راه ارومیه را بر عهده داشت ... سپس از سوی شورای انقلاب به سمت وزیر راه و ترابری منصوب شد اما منافقین کوردل که نمی توانستند رشد نهال نوپای انقلاب را ببینند، در روز هفتم تیرماه سال 1360 با انفجار بمب در ساختمان حزب جمهوری اسلامی مهندس کلانتری و هفتاد و دو تن از یاران باوفایش را به شهادت رساندند. موسی در 33 سالگی به آسمان پرکشید. مزار پاک و مطهر وی در بهشت زهرای تهران، قطعه هفتاد و دو تن قرار دارد.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
روزنامه کثیرالانتشار، تاریخ: |
کتاب پیشتازان شهادت در انقلاب سوم، صفحه:231، تاریخ: |
کتاب چهره های ماندگار، تاریخ: |
کتاب دولت عشق، تاریخ: |
ویژه نامه دولت عشق، تاریخ: |
ادامه مطلب
عرفان کطری
عرفان کطری
نام پدر: محمد | تاریخ تولد: 1382/01/10 |
محل تولد: ایران - سیستان و بلوچستان - چابهار | تاریخ شهادت: 1389/09/24 |
محل شهادت: چابهار | طول مدت حیات: 7 سال |
مزار شهید: گلزارشهدای چابهار-سیستان و بلوچستان |
زندگینامه
عرفان کطری در دهم فرودین ماه سال 1382 در شهر چابهار استان سیستان و بلوچستان متولد شد. وی فرزند اول خانواده هفت نفره بود و از همان کودکی رفتاری متفاوت نسبت به سایر اعضای خانواده داشت. او که در خانواده ای مذهبی رشد کرده بود علاقه زیادی به یادگیری قرآن کریم داشت و با وجود سن کم نسبت به مسایل مذهبی بسیار پرسشگر بود. وی پسری آرام و مودب بود. به بزرگ ترها بسیار احترام می گذاشت واخلاقش زبانزد فامیل بود. عرفان کمک به محرومین را از والدینش آموخته بود و زمانی که فرد مستمندی در یکی از روزهای سرد زمستان به منزلشان مراجعه کرد و درخواست کمک داشت او پتوی خودش را به وی هدیه داد.
عرفان به حضور در مراسم های مذهبی و مساجد بسیار علاقه مند بود. اکثر اوقات همراه پدربزرگش برای اقامه نماز جماعت به مسجد می رفت.
چهارشنبه 24 آذر ماه سال 1389 مصادف با روز عاشورای حسینی بود او و یکی از دوستانش برای پیوستن به دسته های عزاداری سالار شهیدان آماده شده بود. وی با کسب اجازه از والدینش از آن ها جدا شده و با یکی از دسته ها همراه شد. هنوز مدتی از رفتنش نگذشته بود که صدای مهیب انفجار بلند شد. پدرش که نگرانش شده بود سراسیمه در میان عزاداران و افراد آسیب دیده به جست و جوی عرفان پرداخت و زمانی که اثری از او پیدا نکرد به بیمارستانی که مجروحین را منتقل کرده بودند رفت. او در آن جا با پیکر بی جان پسر هفت ساله اش رو به رو شد؛ در حالی که چند ترکش به قلب و مغزش اصابت کرده بود. عرفان در همان لحظات اولیه انفجار جانش را از دست داده بود و به خیل شهدا پیوسته بود.
جسم خاکیش در گلزار شهدای چابهار آرمید.
گروهک تروریستی جندالله به سرکردگی عبدالمالک ریگی مسئولیت این انفجار را برعهده گرفت و جنایتی دیگر در دفتر ننگین فعالیت هایش به ثبت رساند.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / - |
کتاب سند مظلومیت، صفحه:69، تاریخ: - / - / - |
کتاب فرهنگ اعلام شهدای استان سیستان و بلوچستان، صفحه:174، تاریخ: - / - / - |
ادامه مطلب