مجید شهریاری
مجید شهریاری
نام پدر: - | تاریخ تولد: 1345/09/16 |
محل تولد: ایران - زنجان - زنجان | تاریخ شهادت: 1389/09/08 |
محل شهادت: ميدان دانشگاه شهيد بهشتي _ ولنجک تهران | طول مدت حیات: 44 سال |
مزار شهید: امامزاده صالح (ع) _ تهران |
زندگینامه
مجيد شهرياري در شانزدهم آذر ماه سال 1345 در شهر زنجان ديده به جهان هستي گشود و در دامان پر مهر خانواده پرورش يافت. با آغاز 7 سالگي مجيد با همسالانش راهي مدرسه شد تا توشهاي از علم و دانش برگيرد، سالها به سرعت سپري گشت تا پس از گرفتن ديپلم با کسب رتبه دو در سال 1363 در آزمون ورودي دانشگاه صنعتي اميرکبير در رشته الکترونيک پذيرفته شود. او سپس در سال 1367 با کسب رتبه نخست در رشته مهندسي هستهاي پذيرفته شد و در نهايت در سال 1377 موفق شد که دکتراي خود را در رشته تکنولوژي فناوري هستهاي، از دانشگاه اميرکبير دريافت کند. وي پس از استعفا از دانشگاه اميرکبير به خاطر نبود بستر مناسب براي همکاري وي در سال 1380 به دانشگاه شهيد بهشتي پيوست و در سال 1385 با راهاندازي دانشکده مهندسي هستهاي دانشگاه شهيد بهشتي به عضويت هيئت علمي آنجا درآمد. برگزاري دورههايي چون کارگاه آموزشي آشنايي با کدهاي محاسباتي راکتورهاي هستهاي از جمله سوابق دکتر شهرياري می باشد. يکي از طرحهاي مهم وي طراحيهاي تئوريک مربوط به ساخت نسل جديد راکتورهاي هستهاي است که بازتاب زيادي نيز در مراکز علمي جهان داشت. او از جمله کارشناسان ارشد مبارزه با کرم رايانهاي استاکس نت بود.
فعاليتهاي چشمگير اين چهرهي علمي کشور باعث شد تا کوردلان منافق حضور وي را تاب نياورند و در حرکتي ددمنشانه توسط افراد موتورسواري با چسباندن يک وسيله انفجاري به خودروي وي در ميدان دانشگاه شهيد بهشتي واقع در بلوار ارتش ولنجک تهران در تاريخ 8 آذر 1389 او را به شهادت برسانند.
مجيد شهرياري پس از سالها تلاش در ارتقاء سطح علمي کشور سرانجام در حالي که 44 سال از عمر پربرکتش گذشته بود در امامزاده صالح تهران به خاک سپرده شد. از ايشان 2 فرزند به نامهاي محسن و زهرا به يادگار مانده است.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
پايگاه اطلاع رساني ويکي پديا، تاریخ: - / - / - |
پایگاه اطلاع رسانی هابیلیان (بنیاد شهید)، تاریخ: - / - / - |
خبرگزاري مهر و واحد مرکزي خبر، تاریخ: - / - / - |
ادامه مطلب
سیداحمد شوقی مزار(حجت الاسلام)
سیداحمد شوقی مزار(حجت الاسلام)
نام پدر: - | تاریخ تولد: 1339/00/00 |
محل تولد: ایران - خراسان - گناباد - مزاربجستان | تاریخ شهادت: 1366/02/18 |
محل شهادت: کاشمر | طول مدت حیات: 27 سال |
مزار شهید: - |
زندگینامه
سیداحمد شوقی، سال 1339 در روستای مزار بجستان از توابع گناباد در خانواده ای مذهی و بزرگوار دیده به دیدار جهان گشود و در محیط پاک و بی آلایش روستا و زیر چتر پرعطوفت خانواده اش به کسب معنویات پرداخت. تربیت صحیح و اسلامی خانواده و زمینه های روشنای و پاکی که در وجودش بود راه آینه و زندگی جاودانه وی را به خوبی ترسیم نمود و باعث شد که او از همان کودکی به مسایل دینی، مذهی و اعتقادی عشق بورزد.
با اهتمام وافر پای در فراگیری مفاهیم دینی و حوزوی نهاد و در سن جوانی به عنوان طلبه ای آگاه و خودساخته به هدایت و آگاهی مردم اطرافش پرداخت. با نفرت و انزجار که از حکومت ستمگر شاه داشت، به پیروزی از رهبر و مریدش در فعالیت های ضّدشاهی و پخش و تکثیر اعلامیه ها و نوشته های حضرت امام (ره) همت گمارد. پس از پیروزی حکومت اسلامی و انقلاب عزیز اسلامی در سال 1359 به استخدام کمیته انقلاب اسلامی بجستان درآمد و با آمادگی و حضوری فعال از دستاوردهای گران قدر انقلاب دفاع کرد.
پس از 5 سال جان فشانی و فعالیت بی دریغ به علت نیاز مبرم به عنوان فرمانده کمیته انقلاب اسلامی کاشمر منصوب شد. پس از انتصاب به فرماندهی کاشمر به این شهرستان منتقل شد. همیشه با غیرت و شهامتی که داشت، در درگیری ها حضور پیدا می کرد و در دهم ماه مبارک رمضان سال 1407هجری قمری مصادف با هجدهمین روز اردیبهشت ماه سال 1366 در درگیری با منافقین کوردل در کاشمر در سن 27 سالگی جان به جان آفرین تسلیم کرد و به خیل شهدای جان بر کف اسلام پیوست.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
پایگاه اطلاع رسانی پلیس، تاریخ: |
ادامه مطلب
نورعلی شوشتری
نورعلی شوشتری
نام پدر: فرج الله | تاریخ تولد: 1327/02/12 |
محل تولد: ایران - خراسان - نیشابور - سرولایت | تاریخ شهادت: 1388/07/26 |
محل شهادت: منطقه پیشین سیستان | طول مدت حیات: 61 سال |
مزار شهید: - |
زندگینامه
نورعلي در روز دوازدهم ارديبهشت ماه سال 1327 در روستاي "ينگجه" سرولايت نيشابور پا به عرصه هستي نهاد و کودکي بيش نيود که با قرآن کريم آشنا شد و در 7 سالگي به مدرسه رفت. دورهي راهنمايي را در "چکنه" به پايان رساند.
وي در مراسم سوگواري سالار شهيدان کربلا همواره به عنوان مداح حضور داشت. سال 1347 به عنوان سرباز وظيفه در تهران به خدمت پرداخت و پس از پايان خدمت درتاريخ 26بهمن1349 با خانم "طيبه درري سرولايتي" ازدواج کرد. چندي بعد به علت خشکسالي و قحطي در روستا به اهواز رفت و به مدت 3 سال به کار جادهسازي مشغول بود. اما با فوت پدر دوباره به روستا برگشت.
او که پيش از انقلاب، در فعاليتهاي ضد رژيم ستمشاهي نقش بسزايي داشت، پس از پيروزي انقلاب و تشکيل سپاه پاسداران، جزو نخستين کساني بود که به عضويت اين نهاد مقدس درآمد.
شوشتري با آغاز غائله کردستان همراه بسيجيان به آنجا رفت و فرماندهي اين گروه را پذيرفت و توانست سنندج را از اشغال عوامل بيگانه بيرون آورد.
او با ورود به جبهه، سلسله مراتب فرماندهي را در پرخطرترين معرکههاي جنگ به دست آورد و از فرماندهي گروهان، گردان، محور، تيپ، لشکر تا هدايت عمليات را طي کرد. برخي از مسئوليتهاي ايشان عبارتند از: معاونت و فرماندهي تيپ جوادالائمه (ع)، جانشيني و فرماندهي لشکر 5 نصر، فرماندهي قرارگاه نجف اشرف، جانشيني و فرماندهي سپاه هشتم ثامن الائمه (ع)، فرماندهي قرارگاه ثامن الائمه (ع)، فرماندهي ارشد سپاه در استان خراسان، فرماندهي قرارگاه حمزه سيدالشهداء، فرماندهي قرارگاه قدس و جانشين فرماندهي نيروهاي زميني سپاه.
شوشتري تقريباً در همهي عملياتهاي بزرگ دوران دفاع مقدس به جز محرم در منطقه جنگي حضور داشت و 7 مرتبه زخم عشق را به جان خريد. با شروع عمليات مرصاد، به توصيه مقام معظم رهبري مسئوليت اين عمليات دشوار را بر عهده گرفت و به روايت شهيد صياد شيرازي، قرماندهي خوبي از خود به نمايش گذاشت و امام (ره) به ايشان فرمودند: «در اين دنيا که نميتوانم کاري بکنم، اگر آبرويي داشته باشم در آن دنيا قطعاً شما را شفاعت خواهم کرد.»
با پايان جنگ به منطقه شمال غرب رفت و با پذيرش فرماندهي قرارگاه حمزه سيدالشهدا (ع) تداومبخش راه نوراني شهيد بروجردي گرديد. چندي بعد به سمت جانشيني فرماندهي نيروي زميني سپاه نايل آمد و سازماندهي نوين نيروي زميني سپاه را بر عهده گرفت و در دوران طولاني در اين سمت باقي ماند و با حفظ سمت و هدف تأمين امنيت پايدار و حمايت از مردم منطقه سيستان و بلوچستان به عنوان فرمانده قرارگاه قدس جنوب شرق منصوب شد.
شوشتري طرحهاي زيادي براي برقراري امنيت در منطقه سيستان و بلوچستان داشت. عملکرداو در مدت کوتاهي موجب ترس ضد انقلاب و عناصر وابسته به بيگانگان شده بود. طرح شوشتري در سيستان، متضمن ايجاد شغل و امنيت پايدار از طريق تأسيس بازارچههاي مرزي و... بود.
سران عشاير نيز با رويي گشاده براي اجراي طرحهاي شوشتري اعلام آمادگي کرده و مشتاقانه پيگير عملي شدن آنها بودند.
سرانجام در يکشنبه خونين 26مهر ماه1388 در منطقه پيشين سيستان در سن 61 سالگي طي يک عمليات تروريستي به شهادت رسيد. از او 6 فرزند به يادگار ماند.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
بروشورسازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، تاریخ: |
پایگاه اطلاع رسانی تابناک، تاریخ: |
کتاب آخرين پست در کشيک هشتم، تاریخ: - / - / - |
نشریه امتداد، شماره مجله:46، تاریخ: |
ادامه مطلب
حسن شوروزی
حسن شوروزی
نام پدر: حسین | تاریخ تولد: 1353/03/01 |
محل تولد: ایران - خراسان | تاریخ شهادت: 1377/10/06 |
محل شهادت: مشهد | طول مدت حیات: 24 سال |
مزار شهید: خواجه ربیع-خراسان |
زندگینامه
حسن شوروزی در اول خرداد ماه سال 1353 در استان خراسان به دنیا آمد. وی دارای تحصیلات متوسطه بود و به شغل آزاد اشتغال داشت. شوروزی مجرد و در مشهد سکونت داشت. سرانجام در تاریخ ششم دی ماه سال 1377 در سن 24 سالگی توسط عناصر تروریستی سازمان مجاهدین خلق در شهر خود، مشهد مورد سوء قصد واقع شد و به شهادت رسید.
مزار پاکش در خواجه ربیع قرار دارد.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / - |
پایگاه اطلاع رسانی هابیلیان، تاریخ: - / - / - |
لوح فشرده هابیلیان(خانواده شهدای ترور کشور)، تاریخ: - / - / - |
ادامه مطلب
علی اصغر شم آبادی
علی اصغر شم آبادی
نام پدر: عباس | تاریخ تولد: 1325/00/00 |
محل تولد: ایران - خراسان - سبزوار - شم آباد | تاریخ شهادت: 1359/12/03 |
محل شهادت: حسینیه ارشاد-تهران | طول مدت حیات: 34 سال |
مزار شهید: بهشت معصومه(س)-قم |
زندگینامه
علی اصغر شم آبادی فرزند عباس در سال ۱۳۲۵ در روستای شم آباد سبزوار در خانواده ای متدین و مذهبی به دنیا آمد. پدر و مادرش او را خیلی دوست می داشتند و همیشه برای سلامتی علی اصغر دعا می کردند. در کودکی مبتلا به بیماری سختی شد و مادرش برای او نذر کرد و علی اصغر به لطف خدا شفا یافت علی اصغر سرخوش از آب و هوای روستا، روزهای طفولیت را سپری کرد. تحصیلات را از مکتب خانه ی روستا و با یادگیری قرآن کریم آغاز نمود.
وجدان کاری بالایی داشت و به همه کمک می کرد همیشه در مساجد حضور فعال و گسترده ای داشت و تا جایی که می توانست به جبهه کمک مالی می کرد. در کلیه مراسم مذهبی (عاشورا، تاسوعا، ماه مبارک رمضان، محرم و...) شرکت فعال داشت چون زمان طاغوت بود به خدمت سربازی طاغوت نرفت و فرار کرد. نسبت به مسائل خلاف شئونات اسلامی خیلی زود عصبانی می شد و زود هم آرام می گرفت. اهل تجملات نبود. اهل دعوا و سر و صدا و درگیری نبود. اوقات فراغت را هم با مطالعه ی کتاب های مذهبی به ویژه آثار امام و کارهای کشاورزی سپری می کرد.
بسیار مردم دار بود. یکی دیگر از خصوصیات اخلاقی او احترام خاص و رفتار خوش با والدین بود و همگان از او راضی بودند. هیچ گاه زبانش را به دروغ آلوده نکرد. فطرتش با قرآن و دعا مأنوس گشته و قلبش با عشق به اهل بیت(ع) مألوف بود. به حضرت امام عشق می ورزید.
علاقه وصف ناپذیری به انقلاب اسلامی داشت. علاوه بر شرکت در راه پیمایی ها و تظاهرات مردم را به حضور در مراسم انقلابی تشویق می کرد. خیلی مظلوم و آرام بود و هر که او را می شناخت از مهربانی و دلسوزی اش سخن می گفت و گواه معصومیت او همین بس که در کارهای کشاورزی روستا، او برادر کوچکش (علی اکبر) را در زیر سایه درخت می نشاند و خود یک تنه همه ی کارها را در زیر آفتاب انجام می داد. اعتقاداتی ریشه دار داشت.
مسئولیت پذیر و وظیفه شناس بود چنان که هر کاری که به او واگذار می شد به نحو احسن به پایان می رساند. صبور و بردبار و پرتحمل بود. خیلی به مسائل اخلاقی پایبند بود و در انجام فرایض و دستورات و احکام دینی، اهتمام تمام داشت و در ادای صحیح آنها توجه خاص می نمود. گوش به فرمان رهبری بود و ایشان را خیلی دوست می داشت حتی بیشتر از پدر خودشان ایشان را دوست می داشت. نسبت به رفتار غیر منطقی تذکر می داد و انجام کارهای خلاف را معصیت می دانست. از خصوصیات اخلاقی بارز وی، وقت شناسی او بود و همیشه سر موقع به سر کار می رفت. خیلی در حلال و حرام دقت می کرد.
در سن ۲۰ سالگی زندگی مشترک خود را آغاز کرد و حاصل این پیوند ۴ فرزند(۳ دختر و ۱ پسر) بود. در محله ی کاظم آباد تهران زندگی می کرد. اول در کارخانه، بعد در مرغداری و سپس در یک باغی در تهران نگهبانی می داد. تا اینکه جزء محافظین شهید لاجوردی شد. در کوچه ی جنب حسینیه ارشاد( کوچه ی لاجوردی ها) در مورخه ی 3 اسفند ماه سال 1359 در شب ۳ اسفند قرار بود لاجوردی ساعت ۹ شب به حسینیه ی ارشاد تهران بیایند که نیم ساعت تاخیر می کنند و به رهبری بنی صدر و رجوی خائن توسط منافقین و ضد انقلابیون و ضد خلق در حسینیه ی ارشاد تهران بمب گذاری می شود که شهید شم آبادی جزء نگهبانان حسینیه بوده که در اثر بمب گذاری حسینیه، ایشان و دو نفر دیگر شهید می شوند. شم آبادی در سن 34 سالگی به شهادت رسید و در بهشت معصومه(س) قم آرام گرفت. او درباره ی حمایت از امام و انقلاب همیشه می گفت: همه باید در هر صورت که امکان دارد به انقلاب کمک کنند و باید همیشه ما در جنگ باشیم و جبهه ها را خالی نگذاریم.
قبل از انقلاب در تظاهرات و بعد از انقلاب هم در انتخابات شرکت فعالانه ای داشت. در آستانه ی پیروزی انقلاب، همراه سایر ملت در تظاهرات علیه رژیم پهلوی و دولت وقت شرکت می کرد و در توزیع و پخش اعلامیه های روشنگرانه ی امام نقش فعالی داشت و کتاب هایی را که امام سفارش کرده بودند می خواند و در قم پخش می کردند ۶ ماه در جبهه ی نبرد حق با باطل بود.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
پایگاه اطلاع رسانی هابیلیان، تاریخ: - / - / - |
لوح فشرده هابیلیان(خانواده شهدای ترور کشور)، تاریخ: - / - / - |
ادامه مطلب
رضا شمقدری
رضا شمقدری
نام پدر: اصغر | تاریخ تولد: 1315/05/01 |
محل تولد: - | تاریخ شهادت: 1363/11/10 |
محل شهادت: خیابان میلان-مشهد | طول مدت حیات: 48 سال |
مزار شهید: بهشت رضا(ع)-مشهد |
زندگینامه
رضا در روز اول مرداد ماه سال 1315 پا به عرصه هستي نهاد. هنوز کودکي بيش نبود که به احکام الهي اسلام علاقمند شد و براي فرا گرفتن قرآن در انجمن پيروان قرآن به اين گروه پيوست.
قبل از انقلاب نيز با انقلابيون ارتباط مستمري داشت و پس از پيروزي انقلاب براي پيشبرد اهداف انقلاب هيچگاه از پاي ننشست.
يکبار در مورخ 16 مرداد ماه سال 1360 مغازه وي را با پرتاب کوکتل مولوتف به آتش کشيدند اما خوشبختانه آتشنشاني در اقدامي به موقع آنجا را خاموش کرد.
تا اين که سرانجام در تاريخ 10 بهمن ماه سال 1363 ساعت 8:30 بامداد دو نفر تروريست با يک دستگاه موتور هندا با شليک دو تير به سر ايشان وي را در سن 48 سالگي در خيابان ميلان مشهد به شهادت رساندند.
پيکر پاکش را در بهشت رضا(ع) به خاک سپردند.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / - |
پایگاه اطلاع رسانی هابیلیان، تاریخ: - / - / - |
لوح فشرده هابیلیان(خانواده شهدای ترور کشور)، تاریخ: - / - / - |
ادامه مطلب
ناصر شمس
ناصر شمس
نام پدر: علی اکبر | تاریخ تولد: 1336/05/01 |
محل تولد: - | تاریخ شهادت: 1360/05/25 |
محل شهادت: بزرگراه مدرس-تهران | طول مدت حیات: 24 سال |
مزار شهید: بهشت زهرا(س)-قطعه24-ردیف90-شماره11-تهران |
زندگینامه
ناصر شمس در اول مرداد 1336 در خانوادهاي متدين متولد شد. از کودکي در هيئتهاي مذهبي و با فرهنگ قرآن و ولايت ائمه هدي(ع) آشنا گرديد و با جوانان پرشور مذهبي و انقلابي ارتباط داشت. متوجه ظلم و ستم رژيم سلطنتي شد و به عنصري مخالف رژيم منحوس پهلوي مبدل گشت.
دوران سربازي او مقارن با اوجگيري نهضت اسلامي مردم ايران بود که به رغم انجام دوره سربازي گارد شاهنشاهي به جهت تعهد به اسلام و علاقه شديد به امام خميني از مقابله با مردم پرهيز نمود و با صدور اعلاميه رهبر کبير انقلاب اسلامي مبني بر فرار سربازان از محل خدمت، پادگان را ترک کرده و به جمع مبارزين پيوست و در تظاهرات و راهپيمايي حضور فعالي داشت که مورد ضرب و ستم دژخيمان رژيم طاغوت قرار گرفت و بعد از طلوع پيروزي براي مقابله با سرسپردگان گروهکهاي کفر و نفاق جذب دادستاني انقلاب اسلامي گرديد.
او علاوه بر مبارزه با دشمنان داخلي توفيق حضور در جبهه را نيز پيدا کرد و عاقبت در تاريخ 25 مرداد ماه سال 1360 در بزرگراه مدرس تهران به دست ناپاک پليد منافقين کوردل و مزدور ترور و در 24 سالگي به درجه رفيع شهادت نائل آمد و همراه و همنشين محرومان خلوت انس شد.
پيکر پاکش را در بهشت زهرا(س) قطعه 24 رديف 90 شماره 11 به خاک سپردند.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / - |
کتاب راست قامتان جاودانه انقلاب، صفحه:56، تاریخ: - / - / - |
ادامه مطلب
رضا شکرابی
رضا شکرابی
نام پدر: ناصر | تاریخ تولد: 1339/08/09 |
محل تولد: ایران - تهران - تهران | تاریخ شهادت: 1360/10/20 |
محل شهادت: خیابان سهروردی-تهران | طول مدت حیات: 21 سال |
مزار شهید: بهشت زهرا(س)-قطعه24-ردیف126-شماره16-تهران |
زندگینامه
رضا شکرابی در نهم آبان ماه سال 1339 در تهران به دنیا آمد. وی دارای تحصیلات ابتدایی و پاسدار بود. رضا مجرد و در تهران سکونت داشت. او سرانجام در بیستم دی ماه سال 1360 در خیابان سهروردی تهران توسط عناصر تروریستی سازمان مجاهدین خلق (منافقین) مورد سوء قصد واقع شد و در سن 21 سالگی به شهادت رسید.
مزار پاک و مطهرش در بهشت زهرا(س) قرار دارد.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / - |
پایگاه اطلاع رسانی هابیلیان، تاریخ: - / - / - |
لوح فشرده هابیلیان(خانواده شهدای ترور کشور)، تاریخ: - / - / - |
ادامه مطلب
اکبر شکرگزارچوری
اکبر شکرگزارچوری
نام پدر: حسن | تاریخ تولد: 1334/00/00 |
محل تولد: ایران - گیلان - آستانه اشرفیه | تاریخ شهادت: 1361/10/14 |
محل شهادت: آستانه اشرفیه | طول مدت حیات: 27 سال |
مزار شهید: گلزارشهدای آستانه اشرفیه-گیلان |
زندگینامه
اکبر شکرگزار در یک خانواده کشاورز و مذهبی در سال 1334 در آستانه اشرفیه پا به عرصه گیتی گذاشت و دوران کودکی و قبل از ورود به دبستان با قرآن در مکتب خانه( ملاخانه) آشنا شد و قبل از رسیدن به دوران نوجوانی با نماز و روزه و قرآن و مسجد، انس و الفت زیادی داشت.
اکبر به دلیل مشکلات زندگی و فشار اقتصادی سال های اولیه دوران تحصیل را به انجام کار جهت تامین معاش زندگی در هم آمیخت و تا مقطع سوم دبیرستان در دوره شبانه تحصیل نمود و در سال 1356 موفق به اخذ دیپلم ریاضی گردید و پس از آن به خدمت سربازی اعزام شد و دوران کوتاه آموزش دوره سربازی را در اصفهان گذراند و این دوره با شروع نهضت حضرت امام و انقلاب اسلامی در سال 1357 همزمان گشت و با توجه به زمینه های مذهبی که در ایشان وجود داشت در پادگان آموزشی در کنار بعضی از مسلمانان مبارز و خط امام قرار گرفت و به فعالیتهای محرمانه پرداخت و پس از پایان دوره آموزشی بنابه دستور حضرت امام، دیگر به پادگان بازنگشت تا اینکه انقلاب اسلامی به پیروزی رسید و در دوران پیروزی انقلاب به همراه دیگر برادران حزب الهی در سطح آستانه اشرفیه فعالیت گسترده ای نمود و با پیروزی انقلاب اسلامی در واحدهای نظامی به حفظ و پاسداری از کیان امت اسلامی شهر همت گماشت و با دستور مجدد حضرت امام به پادگان رفت و دوره سربازی را در مراغه به پایان رساند و پس از آن به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی آستانه اشرفیه در آمد و با توجه به تجارب نظامی که داشت فرماندهی عملیات سپاه شهرش را بر عهده گرفت. با حمله ددمنشانه حکومت بعث عراق به همراه تعدادی از جوانان غیور شهر و استان به جبهه جنگی سرپل ذهاب در غرب کشور عزیمت نمود و فرماندهی گروه اعزامی را بر عهده داشت و پس از بازگشت به شهرش مدتی دیگر در سمت فرمانده عملیات سپاه انجام وظیفه نمود و پس از آن مدتی به عنوان فرمانده اطلاعات انتخاب گردید و در این سمت با توجه به جو ناامنی که منافقین در شهر و روستا ایجاد کرده بودند در برقراری آرامش و امنیت شهر و روستا نقش فوق العاده مهمی را ایفا نمود. شهید اکبر شکرگزار در سال 1359 ازدواج نمود و حاصل این پیوند مقدس یک فرزند دختر به یادگار ماند که به هنگام شهادت پدر یکسال داشت.
سرانجام این پاسدار دلیر اسلام و انقلاب در مورخه 14 دی ماه سال 1361 بعد از ادای فریضه نماز مغرب و عشاء در مسجد آستانه اشرفیه با موتور سیکلت خود، نانی تهیه تا شامی در کنار زن و فرزندش میل نماید، از پشت مورد حمله ناجوانمردانه منافقین مسلح قرار می گیرد و با شلیک چند تیر در ناحیه قلب و سر و دیگر اعضاء بدن قرار می گیرد و نقش بر زمین می شود و کف خیابان از خون بدنش رنگین و سندی بر جنایات منافقین و دشمنان نظام مقدس انقلاب اسلامی می گردد. او در سن 27 سالگی به شهادت رسید.
پیکر پاکش را در گلزار شهدای آستانه اشرفیه به خاک سپردند.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / - |
پایگاه اطلاع رسانی هابیلیان، تاریخ: - / - / - |
لوح فشرده هابیلیان(خانواده شهدای ترور کشور)، تاریخ: - / - / - |
ادامه مطلب
بهرام شکری
بهرام شکری
نام پدر: باقر | تاریخ تولد: 1336/05/10 |
محل تولد: ایران - آذربایجان شرقی - میانه | تاریخ شهادت: 1360/05/02 |
محل شهادت: تهران | طول مدت حیات: 24 سال |
مزار شهید: بهشت زهرا(س)-قطعه24-ردیف87-شماره11-تهران |
زندگینامه
روز دهم مرداد ماه 1336 در شهرستان ميانه، خداوند فرزند پسري را به ربابه و باقر عطا نمود که نامش را بهرام گذاشتند. بهرام فرزند آخر بود و پس از اينکه خواندن و نوشتن را فراگرفت علاقه شديد به کتاب و مطالعه در وي قوت گرفت.
او همانند سه برادر ديگرش درس خود را ادامه داد و در سال 1354 در رشته دندانپزشکي در دانشگاه تهران پذيرفته شد. همزمان با اوجگيري اعتراضات مردمي بر عليه شاه ستمگر، بهرام نيز که مطالعه فراواني در اين زمينهها داشت و رساله امام خميني(ره)، کتابهاي استاد مطهري و شريعتي را نيز خوانده بود، همراه ديگر دانشجويان همفکرش، انجمن اسلامي را تشکيل دادند. همين امر باعث شده بود که وي کمتر در کلاسهاي درس حضور يابد؛ با اين که نمراتش کمتر از 18 نبود و همه استادها از عملکرد وي راضي بودند.
سال 1357، وي با مينا طاهريان که سال سوم دندانپزشکي بود آشنا شد. او شاگرد اول دانشگاه بود. زماني که بهرام از وي خواستگاري کرد، ابتدا با وي مخالفت نمود. اما نهايتاً به دليل صداقت و سادگياش در تاريخ 25 تيرماه 1357 به عقد وي درآمد و زندگي سادهشان را در منزل پدري بهرام آغاز نمودند.
پس از پيروزي انقلاب و با متشنج شدن فضاي دانشگاه، او که همچنان عضو انجمن اسلامي بود، با گروهکهاي مجاهدين، منافقين و کمونيستها مخالفت ميکرد. در همان زمان به عضويت سپاه پاسداران درآمد. پس از تعطيلي دانشگاهها، وي به همراه دوستش رضا اباذري يونيتهاي کهنه انبار را تعمير نمودند و براي رساندن خدمات دندانپزشکي به مناطق محروم از جمله زاهدان شتافتند. همچنين صندليهاي يک مينيبوس کهنه را برداشتند و داخل آن يونيت دندانپزشکي گذاشتند و در مناطق محروم اطراف تهران به مداواي مردم به صورت رايگان پرداختند. او هميشه ناراحت بود چرا مردم به خاطر فقر، به جاي معالجه دندان، آن را ميکشند.
تابستان 1359 اولين فرزند بهرام به دنيا آمد که نامش را اميرمحمد گذاشتند. مينا و بهرام پس از آن يک کلينيک دندانپزشکي در خيابان ايتاليا راهاندازي کردند و در آنجا نيز با ويزيت بسیار کم مردم را معالجه ميکردند.
در تاريخ دوم مرداد ماه 1360 مصادف با دومين دوره انتخابات رياست جمهوري، بهرام 24 ساله که لباس سپاه بر تنش بود، به دست منافقان شرور در تهران به شهادت رسيد.
هشت ماه بعد پسرش اميربهرام به دنيا آمد و نامش را از پدر به يادگار گرفت. پيکر خونين بهرام را در قطعه 24 رديف 87 شماره 11 بهشت زهرا به خاک سپردند.
تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از
پايگاه اطلاع رساني ايثار ، تاریخ: - / - / - |
پایگاه اطلاع رسانی فارس، تاریخ: - / - / - |
مطالب ارسالي از دانشگاه تهران، تاریخ: - / - / - |
نشريه سپيدجامگان آسماني _ نظام پزشکي جمهوري اسلامي ايران، شماره مجله:145، تاریخ: - /10/1390 |
ادامه مطلب