مرتبه
تاريخ : جمعه 7 مهر 1396 

حسن ابراهیمی آذر

حسن ابراهیمی آذر

 

نام پدر: رحمان تاریخ تولد: 1341/04/03
محل تولد: ایران - آذربایجان غربی تاریخ شهادت: 1373/06/05
محل شهادت: مهاباد طول مدت حیات: 32 سال
مزار شهید: گلزارشهدای مهاباد-آذربایجان غربی


 

زندگینامه

حسن در روز 3 تیر ماه سال 1341 به دنیا آمد. 
آذربایجان غربی میزبان روزهای کودکی اش شد و خانواده برای تربیت اسلامی او تلاش وافری انجام داد و او آنگونه که شایسته یک مسلمان و پیرو رسول اکرم (ص) است بزرگ شد. سالها بعد با پیروزی انقلاب از نهضت پر شور مردم ایران حمایت کرد تا آنجا که منافقین او را به همین علت در تاریخ 5 شهریور ماه سال 1373 در حالی که 32 سال بیشتر نداشت در مهاباد به شهادت رساندند. آرامگاه ابدی او در گلزار شهدای مهاباد واقع در مهاباد قرار دارد.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / -
پایگاه اطلاع رسانی هابیلیان، تاریخ: - / - / -




ادامه مطلب
 

ارسال توسط مهدی گلشنی
مرتبه
تاريخ : جمعه 7 مهر 1396 

رهبر ابراهیمی سیاه تن

رهبر ابراهیمی سیاه تن

 

نام پدر: حسین تاریخ تولد: 1337/03/03
محل تولد: ایران - گیلان تاریخ شهادت: 1360/06/06
محل شهادت: صومعه سرا طول مدت حیات: 23 سال
مزار شهید: گلزارشهدای روستای سیاه تن-گیلان


 

زندگینامه

رهبر در روز 3 خرداد ماه سال 1337 به دنیا آمد. 
گیلان میزبان روزهای کودکی اش شد و خانواده برای تربیت اسلامی او تلاش وافری انجام داد و او آنگونه که شایسته یک مسلمان و پیرو رسول اکرم (ص) است بزرگ شد و در جهادسازندگی به خدمت پرداخت. سالها بعد با پیروزی انقلاب از نهضت پر شور مردم ایران حمایت کرد تا آنجا که منافقین او را به همین علت در تاریخ 6 شهریور ماه سال 1360 در حالی که 23 سال بیشتر نداشت در صومعه سرا به شهادت رساندند. آرامگاه ابدی او در گلزار شهدای روستای سیاه تن واقع در صومعه سرا قرار دارد.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / -
پایگاه اطلاع رسانی هابیلیان، تاریخ: - / - / -




ادامه مطلب
 

ارسال توسط مهدی گلشنی
مرتبه
تاريخ : جمعه 7 مهر 1396 

عباس ابراهیمیان

عباس ابراهیمیان

 

نام پدر: - تاریخ تولد: 0000/00/00
محل تولد: - تاریخ شهادت: 1360/04/07
محل شهادت: ساختمان حزب جمهوری اسلامی طول مدت حیات: -
مزار شهید: -


 

زندگینامه

عباس یکی از یاران وفادار امام خمینی (ره) بود او همواره با تمام توان برای پیشبرد اهداف انقلاب تلاش نمود و بارها از طرف خانواده تحقیر شد چرا که خواهران و برادرانش عضو سازمان مجاهدین خلق بودند و او ایدئولوژی حرکت آنان را قبول نداشت. ابراهیمیان چند مرتبه در منطقه ی خزانه و امجدیه توسط منافقان مورد ضرب و شتم قرار گرفت. درگیری او با منافقین حیله ای بود که سازمان طراحی کرده بود تا او را فردی خشن و ستیزه جو بنمایاند. به این شکل عباس توسط آنان به چماقدار معروف شد تا از طرف اهالی محل طرد شده و مورد بی مهری واقع شود. دو خواهرش توسط نظام مقدس جمهوری اسلامی به اتهام عضویت در سازمان منافقین و حضور در کشتار مسلحانه ی 30 خرداد اعدام شدند. اما او که به حقانیت جمهوری اسلامی ایمان داشت همچنان از انقلاب حمایت کرد. دو روز قبل از واقعه هفتم تیرماه پدر و مادرش به سراغ او آمدند تا محل زندانی شدن یکی از برادرانش را که عضو سازمان منافقین بود به آنان نشان دهد اما عباس با قاطعیت با آنان برخورد کرد و آنها را از رفتن به ملاقات فرزند منافقشان بازداشت. سرانجام این یار وفادار امام خمینی (ره) و عضو پایدار حزب جمهوری اسلامی در تاریخ 7/4/1360 در حادثه ی بمب گذاری حزب جمهوری اسلامی توسط منافقین به شهادت رسید.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

روزنامه کثیرالانتشار، تاریخ:
کتاب پیشتازان شهادت در انقلاب سوم، صفحه:261، تاریخ:




ادامه مطلب
 

ارسال توسط مهدی گلشنی
مرتبه
تاريخ : جمعه 7 مهر 1396 

محمدتقی ابراهیمی

محمدتقی ابراهیمی

 

نام پدر: علی تاریخ تولد: 1336/10/07
محل تولد: ایران - خراسان - بجنورد - سنخواست تاریخ شهادت: 1360/06/21
محل شهادت: خیابان میرزاکوچک خان جنگلی_ بجنورد طول مدت حیات: 24 سال
مزار شهید: گلزار شهدای بجنورد


 

زندگینامه

محمدتقی ابراهیمی فرزند علی در تاریخ 7/10/1336 در روستای سنخواستِ شهرستان بجنورد در خانواده ای مذهبی و کم بضاعت دیده به جهان گشود. وی تحصیلات ابتدایی را تا کلاس دوم در روستا گذراند و بعد از آن به اتفاق خانواده به شهرستان بجنورد رفته، به ادامه ی تحصیل در آن جا پرداخت و دیپلم خود را از هنرستان صنعتی در رشته ی برق دریافت کرد. او در سال 1356 به خدمت سربازی رفت. 
خدمت سربازی وی هم زمان با گسترش انقلاب اسلامی در ایران بود. وی بنا بر اعلامیه ی امام خمینی (ره) منبی بر ترک سربازخانه ها از سربازخانه فرار کرد. بعد از مدت کوتاهی دستگیر شد و دوباره به پادگان انتقال یافت. اما برای ادامه ی مبارزه و قرار نگرفتن در زیر لِوای ظلم و ستم رژیم پهلوی دوباره فرار کرد و به امت مسلمان و مبارز ایران پیوست. او در پخش اعلامیه های امام خمینی (ره) و شرکت در تظاهرات و راهپیمایی ها تلاش می کرد؛ وی در سن بیست سالگی ازدواج نمود. 
محمدتقی پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران به جهادسازندگی پیوست و به مناطق محروم و روستاهای کشور رفته، در کمک رسانی به این مناطق همت می گماشت. پس از اعلام جنگ مسلحانه از طرف منافقین مزدور، به تلاش و پیگیری برای مقابله با ضد انقلاب پرداخت. وی روزها در سنگر جهادسازندگی و شب ها با دیگر برادران حزب اللهی گشت شبانه داشت. تلاش همیشگی ابراهیمی در شناسایی و رسوایی منافقین باعث شد که بذر کینه در دل منافقین نسبت به او به وجود آید و سرانجام نیز در تاریخ 21/6/1360 وی به دست منافقین در خیابان میرزا کوچک خان جنگلی در سنّ 24 سالگی در شهرستان بجنورد ترور شد و به شهادت رسید. 
پیکر شهید ابراهیمی در شهرستان بجنورد به خاک سپرده شد. از این شهید یک فرزند به یادگار مانده است. 

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

کتاب جهادسازندگی خراسان دردفاع مقدس جلد3، صفحه:89، تاریخ:




ادامه مطلب
 

ارسال توسط مهدی گلشنی
مرتبه
تاريخ : جمعه 7 مهر 1396 

 مهدی ابراهیمی

مهدی ابراهیمی

 

نام پدر: - تاریخ تولد: 1334/00/00
محل تولد: ایران - تهران - تهران تاریخ شهادت: 0000/00/00
محل شهادت: دانشگاه تهران طول مدت حیات: -
مزار شهید: -


 

زندگینامه

مهدی ابراهیمی در سال 1334 در تهران متولّد شد و تحصیلات ابتدایی خود را در سال 1346 در مدرسه ی شهید دلخواسته با معدل عالی به پایان رسانید. در سال های 1348 – 1347 هم زمان با تحصیلات متوسطه و در سنّ 14سالگی موفق به دریافت دیپلم زبان انگلیسی شد و در خردادماه سال 1352 تحصیلات متوسطه ی خود را در دبیرستان هدف با موفقیت در رشته ی ریاضی به پایان برد و تحصیلات عالیه ی خود را در مهرماه همان سال تا خرداد 1362 در رشته ی ریاضی و علوم کامپیوتر در دانشگاه صنعتی شریف ادامه داد و هم زمان با تحصیلات دانشگاهی خود به تدریس نیز می پرداخت. 
او تسلط کامل به زبان انگلیسی و عربی و تا حدودی نیز آشنایی به زبان فرانسه داشت و شغل اصلی خود را شغل انبیا که تعلیم و تعلّم بود، انتخاب کرد. در سال های اختناق همراه با دانشجویان پیرو خط امام به فعالیت بر ضد رژیم و تشکیل جلسات سیاسی مذهبی و شرکت در تظاهرات و راهپیمایی ها مشغول بود و مشوق سربازان به فرار از پادگان ها و پناه آنان در خانه ی خود. در نتیجه ی این فعالیت ها چندین بار توسط مزدوران رژیم طاغوت مورد ضرب و شتم واقع شد. 
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) در سپاه و کمیته به فعالیت پرداخت و با شروع جنگ تحمیلی به مدت 3 ماه در شهرهای محروم کردستان، در زمینه ی امور نظامی و فرهنگی به فعالیت پرداخت و در زمان پربار حیات خود یک بار نیز با حضور در جبهه های جنوب افتخار شرکت در عملیات پیروزمندانه ی خیبر را داشت. از آن جایی که علاقه ی زیادی به پاسداری در راه خدا داشت، آخرین شب زندگیش را به پاسداری در بسیج مسجد گذراند و بعد از نماز صبح، به اتفاق خانواده بعد از اهدای خون جهت مجروحین جنگ تحمیلی، به طرف دانشگاه تهران، میعادگاه عاشقان الله روانه شد و هنگام ادای نماز جمعه و در زمین چمن دانشگاه تهران توسط منافقین کوردل به شهادت رسید. 

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

روزنامه کیهان، تاریخ:1379/4/14




ادامه مطلب
 

ارسال توسط مهدی گلشنی
مرتبه
تاريخ : جمعه 7 مهر 1396 

اکبر ابراهیمی اشلقی

اکبر ابراهیمی اشلقی

 

نام پدر: اصغر تاریخ تولد: 1326/01/01
محل تولد: ایران - تهران - تهران تاریخ شهادت: 1361/06/08
محل شهادت: خیابان شوش-تهران طول مدت حیات: 35 سال
مزار شهید: بهشت زهرا(س)-قطعه26-ردیف75-شماره6مکرر-تهران


 

زندگینامه

اکبر ابراهيمي‌اشلقي در یکم فروردین ماه سال 1326 در خانواده‌اي متدين و مستضعف در تهران چشم به جهان گشود. او اولين فرزند خانواده بود و تحصيلات ابتدايي‌اش را در دبستان قيام آغاز نمود. اکبر از کودکي با محروميت و فقر آشنا بود به همين سبب نيز مجبور بود در حين تحصيل براي تأمين معاش خود و خانواده کار نيز بکند و لذا نتوانست بيش از 6 کلاس درس بخواند و مجبور به ترک تحصيل گرديد. پس از ترک تحصيل در يک مغازه دوچرخه‌سازي در خيابان ارج (خيابان شهيد اکبر ابراهيمي) به شاگردي پرداخت و آخر عمر در همان مغازه به کار مشغول بود. 
ايمانش به اسلام عميق و عواطف انساني‌اش زبانزد همه دوستان و آشنايانش بود و علي‌رغم تنگدستي مالي مي‌کوشيد تا به محتاجان کمک کند به طوري که از مخارج زندگي خود کاسته و مخفيانه در اختيار خانواده‌هاي محروم قرار مي‌داد. او که با گوشت و پوست خود مظالم رژيم ستم‌شاهي را لمس کرده بود و با دلبستگي شديدي که به آرمان‌هاي اسلامي داشت، در هر فرصتي نفرت خود را از رژيم طاغوت بروز مي‌داد و آرزوي پيروزي اسلام را داشت. از نوجواني يکي از اعضاي فعال و متعهد هيئت‌هاي عزاداري اهل بيت عصمت و طهارت بود و در اين مجالس عرفاني و روحاني روح پرفتوحش پالايش مي‌يافت و ايمانش مستحکم‌تر مي‌گرديد. به هنگام اوج‌گيري انقلاب اسلامي در کليه راهپيمايي‌ها و تظاهرات حضوري شايسته داشت. روزها مغازه‌اش را تعطيل مي‌کرد و به صفوف راهپيمايان مي‌پيوست و آماده بود تا در راه پيروزي از نهضت مقدس جان خود را فدا نمايد. 
پس از پيروزي انقلاب اسلامي خالصانه به خدمت نهادهاي انقلابي درآمد و بدون کوچک‌ترين چشم‌داشتي به حراست از ثمرات خون شهدان پرداخت و با وجود آن که از لحاظ مالي متمکن نبود حاضر نگرديد کوچک‌ترين حقوقي دريافت کند. صحنه پرشکوه نماز جمعه، اين ميعادگاه عارفان و عاشقان الله و اين تجلي‌گاه وحدت و يکپارچگي امت اسلام همواره شاهد حضور او بود و اين حضور تا لحظه شهادت بدون کوچک‌ترين وقفه‌اي ادامه يافت. 
به روحانيت متعهد ارادتي خاص داشت و همين ارادت تا زمان شهادت، شهادتي که آرزوي ديرينه‌اش بود با وي همراه بود و به ايمان و صلابتش جلايي ديگر مي‌بخشيد. 
سرانجام در روز هشتم شهريور سال 1361 ابراهيمي که به دليل مزين ساختن مغازه‌اش به تصاوير متعددي از امام(ره) و روحانيت بارها از سوي منافقين تهديد شده بود به دست آنان در 35 سالگي به شهادت رسيد که بر اثر اصابت گلوله به سر در مغازه‌اش در خيابان شوش تهران به شهادت رسيد. در مزار شماره 6 مکرر در رديف 75 قطعه 26 بهشت زهرا(س) آرميد تا ميعادگاه همسر و خانواده‌ي داغدارش باشد.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / -
کتاب پيروان حق و باطل جلد5 ، صفحه:130، تاریخ: - / - / -




ادامه مطلب
 

ارسال توسط مهدی گلشنی
مرتبه
تاريخ : جمعه 7 مهر 1396 

امیر ابراهیم دربندی

امیر ابراهیم دربندی

 

نام پدر: علی اصغر تاریخ تولد: 1333/01/01
محل تولد: - تاریخ شهادت: 1360/07/03
محل شهادت: پارک وی-تهران طول مدت حیات: 27 سال
مزار شهید: بهشت زهرا(س)-قطعه24-ردیف96-شماره24-تهران


 

زندگینامه

امیر ابراهیم دربندی متولد اولین روز از فروردین ماه سال 1333، در تهران سکونت داشت، در روز جمعه، مورخ سوم مهر ماه سال ۱۳۶۰ زمانی که به همراه همسرش و به همراهی کرم علی حسن رضائی و همسر ایشان، عازم نماز سیاسی - عبادی جمعه بودند، که اتومبیل ایشان در منطقه پارک وی تهران مورد حمله منافقین کوردل قرار گرفته و در نتیجه امیرابراهیم در سن 27 سالگی بر اثر اصابت گلوله به همراه کرم علی حسن رضائی به شهادت می رسند و تروریست های منافق نیز متواری می شوند.
مزار پاک و مطهرش در بهشت زهرا(س) قرار دارد. از او یک فرزند به یادگار مانده است.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / -
پایگاه اطلاع رسانی هابیلیان، تاریخ: - / - / -
لوح فشرده هابیلیان(خانواده شهدای ترور کشور)، تاریخ: - / - / -




ادامه مطلب
 

ارسال توسط مهدی گلشنی
مرتبه
تاريخ : جمعه 7 مهر 1396 

اکبر آیینه وند

اکبر آیینه وند

 

نام پدر: محمدمراد تاریخ تولد: 1335/10/10
محل تولد: ایران - تهران - دماوند تاریخ شهادت: 1361/03/13
محل شهادت: خیابان جمهوری-تهران طول مدت حیات: 26 سال
مزار شهید: بهشت زهرا(س)-قطعه26-ردیف47-شماره42-تهران


 

زندگینامه

اکبر در دهمین روز از دی ماه سال ۱۳۳۵ در یکی از روستاهای دماوند دیده به جهان گشود و والدینش او را اکبر نامیدند تا فدایی علی اکبر امام حسین(ع) باشد. خردسال بود که به همراه خانواده اش به تهران عزیمت نمود و تحصیلات ابتدایی اش را در این شهر آغاز کرد. پدر و مادرش بخاطر تنگدستی مالی هر دو کار می کردند و با مشقت فراوان زندگی خانواده را تامین می ساختند و اکبر نیز هرچه بزرگتر می شد به مسئولیت خود در قبال خانواده بیشتر پی می برد. تحصیلاتش را تا کلاس نهم دبیرستان ادامه داد و در این سال بخاطر محدودیت های مالی دیگر نتوانست به تحصیلات روزانه اش ادامه دهد و لذا روزها را کار و شبها را درس میخواند. پس از مدتی برای آنکه باری از دوش خانواده اش بردارد به استخدام شهربانی در آمد و پس از طی دوره آموزش با درجه گروهبان دومی به خدمت پرداخت. او که همواره به اسلام و تعالیم عالیه اسلامی علاقه و تعهدی خاص داشت به محض شنیدن فرمان امام مبنی بر ترک پادگان ها چون بسیاری دیگر از پرسنل متعهد شهربانی و ارتش محل خدمت را ترک و به صفوف مردم مسلمان پیوست. ۶ ماه را در این حالت و بصورت نیمه مخفی در حالیکه مزدوران رژیم شاه در تعقیبش بودند گذراند و از هیچ کوششی برای تحقق آرمان های والای انقلاب اسلامی دریغ ننمود. در راهپیمایی ها حضور فعال داشت و با مشت های گره کرده ندای استقلال آزادی جمهوری اسلامی را سر می داد. 
پس از پیروزی انقلاب مجددا به شهربانی بازگشت و ابتدا در حفاظت نخست وزیری به خدمت پرداخت و سپس به وزارت ارشاد منتقل شد و با صداقت و اخلاص به انجام وظایف محوله مشغول شد. همزمان با تشکیل گروه تکاوران شهربانی بمنظور مقابله با دسائس استکبار جهانی و ایادی داخلی آن به این ارگان پیوست و با وجود خطراتی که انجام وظیفه در چنین نهادی داشت با جان و دل پذیرای مسئولیت های جدیدی گردید تا دین خود را به اسلام و مسلمین به بهترین وجه ادا نماید. قبل از شهادت یکبار در درگیری با تروریست های منافق مورد اصابت گلوله قرار گرفت لیکن تقدیر آن نبود که در آن هنگام به آرزوی دیرینه اش دست یابد. 
سرانجام در تاریخ 13 خرداد ماه سال 1361 در سن 26 سالگی بر اثر اصابت گلوله به سر و شکم در خیابان جمهوری تهران به شهادت رسید. 
پیکر پاک و مطهرش را در بهشت زهرا(س) به خاک سپردند. 
از او یک فرزند به یادگار مانده است. 

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / -
پایگاه اطلاع رسانی هابیلیان، تاریخ: - / - / -
لوح فشرده هابیلیان(خانواده شهدای ترور کشور)، تاریخ: - / - / -




ادامه مطلب
 

ارسال توسط مهدی گلشنی
مرتبه
تاريخ : جمعه 7 مهر 1396 

اکبر آئینه وند

اکبر آئینه وند

 

نام پدر: محمدمراد تاریخ تولد: 1335/10/10
محل تولد: ایران - تهران - دماوند تاریخ شهادت: 1361/03/13
محل شهادت: خیابان جمهوری-تهران طول مدت حیات: 26 سال
مزار شهید: بهشت زهرا(س)-قطعه26-ردیف47-شماره42-تهران


 

زندگینامه

در دهم دی ماه ۱۳۳۵ در یکی از روستاهای دماوند دیده به جهان گشود و والدینش او را اکبر نامیدند تا فدایی علی اکبر امام حسین (ع) باشد. خردسال بود که به همراه خانواده‌اش به تهران عزیمت نمود و تحصیلات ابتدایی‌اش را در این شهر آغاز کرد . 
پدر و مادرش به خاطر تنگدستی مالی هر دو کار می‌کردند و با مشقت فراوان زندگی خانواده را تأمین می‌ساختند و اکبر نیز هر چه بزرگتر می‌شد به مسئولیت خود در قبال خانواده بیشتر پی می‌برد . 
تحصیلاتش را تا کلاس نهم دبیرستان ادامه داد و در این سال به خاطر محدودیت‌های مالی دیگر نتوانست به تحصیلات روزانه‌اش ادامه دهد و لذا روزها را کار و شب‌ها را درس می‌خواند. پس از مدتی برای آن که باری از دوش خانواده‌اش بردارد به استخدام شهربانی درآمد و پس از طی دوره آموزش با درجه گروهبان دومی به خدمت پرداخت . 
مقارن این زمان امواج خروشان انقلاب اسلامی بر کاخ‌های ظلم و ستم طاغوت زمان کوبیدن گرفت و او که همواره به اسلام و تعالیم عالیه اسلامی علاقه و تعهدی خاص داشت به محض شنیدن فرمان امام مبنی بر ترک پادگان‌ها، چون بسیاری دیگر از پرسنل متعهد شهربانی و ارتش، محل خدمت را ترک و به صفوف مردم مسلمان پیوست . 
6 ماه را در این حالت و به صورت نیمه مخفی در حالی که مزدوران رژیم شاه در تعقیبش بودند گذراند و از هیچ کوششی برای تحقق آرمان‌های والای انقلاب اسلامی دریغ ننمود. در راهپیمایی‌ها حضور فعال داشت و با مشت‌های گره کرده ندای "استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی" را سر می‌داد . 
پس از پیروزی انقلاب مجدداً به شهربانی بازگشت و ابتدا در حفاظت نخست‌وزیری به خدمت پرداخت و سپس به وزارت ارشاد منتقل شد و با صداقت و اخلاص به انجام وظایف محوله مشغول شد 
. هم زمان با تشکیل گروه تکاوران شهربانی، به منظور مقابله با دسائس استکبار جهانی و ایادی داخلی آن به این ارگان پیوست و با وجود خطراتی که انجام وظیفه در چنین نهادی داشت، با جان و دل پذیرای مسئولیت‌های جدیدی گردید تا دین خود را به اسلام و مسلمین به بهترین وجه ادا نماید . 
قبل از شهادت یک بار در درگیری با تروریست‌های منافق مورد اصابت گلوله قرار گرفت، لیکن تقدیر آن نبود که در آن هنگام به آرزوی دیرینه‌اش دست یابد . 
آنان که دل در گرو الله دارند و قلبشان برای وصال دوست می‌طپد، عاقبت به آرزوی خود خواهند رسید و معبودشان به آن‌ها رخ خواهد نمود. در روز سیزدهم خرداد ۱۳۶۱ هفت نفر از تروریست‌های منافق به منظور کشتار امت حزب الله و ایجاد رعب و وحشت در جامعه، از بیغوله‌های تیمی خارج شده و در خیابان‌ها به گشت پرداختند. 
در خیابان جمهوری اسلامی تروریست‌ها در حالی که قصد حمله به اتومبیل حامل یکی از مسئولین مملکتی را داشتند مورد شناسایی برادران تکاور قرار گفته و این برادران علیرغم آن که تعدادشان نصف تروریست‌ها بود با شجاعت تمام به مقابله با آن‌ها برخاستند. 
متعاقب این درگیری نابرابر و در اثر شلیک گلوله مسلسل و تیربار تروریست‌ها، برادر آئینه‌وند در کنار همرزم دیگرش شهید سیدصدری، در 26 سالگي بر اثر اصابت گلوله به سر و شکم به فیض عظیم شهادت نائل گرديد و در عروجي خونین به جوار حق شتافت. 
پيکرش را در بهشت زهرا(س) قطعه 26 رديف 47 شماره 42 به خاک سپردند.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

پایگاه اطلاع رسانی ایثار، تاریخ: - / - / -
کتاب پيروان حق و باطل جلد4 ، صفحه:138، تاریخ: - / - / -




ادامه مطلب
 

ارسال توسط مهدی گلشنی
مرتبه
تاريخ : جمعه 7 مهر 1396 

 سیدحسن آیت

سیدحسن آیت

 

نام پدر: سیدمحمدرضا تاریخ تولد: 1317/04/03
محل تولد: ایران - اصفهان - نجف آباد تاریخ شهادت: 1360/05/14
محل شهادت: تهران_ مقابل درب منزل طول مدت حیات: 43 سال
مزار شهید: -


 

زندگینامه

دکتر سید حسن آیت در سوم تیرماه سال 1317 در شهرستان نجف آباد اصفهان دیده به جهان گشود و در خانواده ای روستایی و مذهبی پرورش یافت. او پس از گذراندن دوران دبستان و دبیرستان، در نجف آباد تحصیلات عالیه خود را در رشته های علوم اجتماعی، حقوق، ادبیات، جامعه شناسی و روزنامه نگاری در تهران به اتمام رساند و همزمان با کسب علم و دانش در دانشگاه، دروس حوزوی را نیز آموخت و به زبانهای عربی، انگلیسی و فرانسه تسلط کامل داشت. او در مبارزات نهضت ملی شدن صنعت نفت تلاش زیادی نمود و پس از کودتای ننگین 28 مرداد مصمم تر از پیش به مبارزه خود ادامه داد. وی در سال 1340 با کمک دوستانش اقدام به ایجاد تشکیلات سیاسی- نظامی نمود که این گروه با نفوذ در ارگانهای رژیم پهلوی به ویژه گارد جاویدان و ارتش مخصوصا نیروی دریایی آن، شاخه های مخفی تشکیل داد که در پیروزی انقلاب اسلامی خدمات ارزند ه ای ارایه کردند. وی با آغاز نهضت اسلامی به خاطر چاپ و نشر اعلامیه توسط ساواک دستگیر و زندانی شد. ایشان در حوزه علمیه قم، دانشگاه های مختلف تهران و مدارس عالی قم، اراک و لاهیجان به تدریس پرداخته و اذهان دانشجویان را بیدار ساخت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی علاوه بر کار تدریس، نمایندگی مردم نجف آباد را در مجلس خبرگان به عهده گرفت و با عضویت در هیات رییسه نقش اساسی در تصویب اصل ولایت فقیه ایفا کرد. سپس از طرف مردم تهران به نمایندگی مجلس شورای اسلامی انتخاب گردید. دکتر آیت از همان ابتدا عضو شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی ایران شد و با انجام تحقیقاتی در جهت شناساندن غرب گرایان فعالیت بسیار نمود. چون اصل مهم در زندگی او اسلام و انقلاب بود به همین خاطر در این راه از هیچ تهدید و ارعابی نهراسید و در اعتقاد خود استوار بود. سرانجام دشمنان اسلام و منافقین کوردل که او را در راه هدفش شکست ناپذیر یافتند در صبح چهاردهم مرداد ماه 1360 همزمان با چهلمین روز شهادت یارانش در حزب جمهوری، وی را در جلوی منزلش مورد آماج تیرهای کین قرار داده و فیض عظمای شهادت را نصیبش ساختند.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

روزنامه کثیرالانتشار، تاریخ:
کتاب پیشتازان شهادت در انقلاب سوم، تاریخ:




ادامه مطلب
 

ارسال توسط مهدی گلشنی
(تعداد کل صفحات:81)      [<>   [70]   [71]   [72]   [73]   [74]   [75]   [76]   [77]   [78]   [79]   [>]  

آرشيو مطالب
پیوندها
طراح قالب

ابزار وبلاگ

قالب وبلاگ