بهمن آتش پنجه

بهمن آتش پنجه

زندگینامه

بهمن در تاریخ 27 شهریور ماه 1347 قدم به عرصه هستی نهاد و در آغوش گرم خانواده اش جای گرفت.
پس از گذراندن دوران کودکی و نوجوانی، انقلاب اسلامی ایران به پیروزی رسید.
همزمان با آغاز حمله عراق به خاک ایران، وی نیز همانند دیگر هموطنانش به دعوت امام خمینی (ره) لبیک گفته و برای پاسداری از سرزمین اسلامی به مناطق جنگی جنوب کشور رهسپار شد و به گردان فجر سپاه پاسداران پیوست.
نیروهای بعثی که تنها راه مبارزه را در مقابل مقاومت و پایداری سربازان ایرانی، سلاح سرد شیمیایی یافتند، در تاریخ 19 دی ماه 1365 دست به حمله هوایی زدند و جاده صفوی را که منتهی به شلمچه می شد، بمباران شیمیایی کردند. 
وی سرانجام در تاریخ 26 دی ماه 1365 طی عملیات کربلای 5 بر اثر استنشاق گاز شیمیایی خردل، پس از تحمل رنج فراوان در سن 18 سالگی، به فیض عظیم شهادت نایل آمد.
پیکر پاک و مطهرش در گلزار شهدای بهبهان واقع در خوزستان به خاک سپرده شد.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

سیدجمشید آتش پنجه

سیدجمشید آتش پنجه

زندگینامه

سید جمشید در بهمن سال 1325 در یک خانواده مذهبی در شهرستان تبریز متولد شد و تحت تربیت پدر و مادری مومن و متدین پرورش یافت . وی در هفت سالگی تحصیلات ابتدائی خود را در مدرسه ( توفیق ) آغاز کرد و تا مقطع ششم نظام قدیم به تحصیل ادامه داد .
جمشید تا سال 1345 در کارخانه کبریت سازی مشغول کار بود در همان سال به خدمت سربازی اعزام گردید و پس از طی دوره آموزشی در پادگان جلدیان نقده تا سال 1347 به خدمت ادامه داد و بعد از پایان دوران خدمت سربازی و بازگشت به زادگاهش دوباره در کارخانه کبریت سازی مشغول کار شد . 
او در سال 1355 بنا به سنت پیامبر اکرم (ص) با خانواده ای معتقد به اسلام وصلت نمود . وی در روزهای سرنوشت ساز انقلاب بطور مداوم در تظاهرات و راهپیمائی های مردمی بر علیه رژیم طاغوت حضوری فعالانه داشت و برای به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی از هیچ کوششی فروگذار نکرد و بعد از پیروزی انقلاب نیز در بسیج مساجد (علوی) و (سفید بهار) به فعالیت پرداخت .
پس از شروع جنگ ، سید که عشق جبهه در دلش لانه کرده و وجود بی تابش را بی تابتر نموده بود قبل از اعزام به جبهه ، به زیارت بارگاه ملکوتی آقا علی بن موسی الرضا (ع) مشرف گردید و بعد از توفیق زیارت با دلی مالامال از شوق دفاع از حریم اسلام در تاریخ 15/بهمن/1363 از طریق بسیج سپاه پاسداران انقلاب اسلامی عازم جبهه های نبرد شد و عاقبت در تاریخ 23/اسفند/1363 در عملیات پیروزمندانه ((بدر)) در جزایر مجنون آن هنگام که با ماشین ، آب حمل می کرد تا رزمندگان دشت کربلای ایران را سیراب سازد بر اثر اصابت ترکش در سن 38 سالگی به ندای حق لبیک گفت و با چهره ای خندان و آغوشی باز ، گمشده اش را یافت و به جرگه عشاق پیوست . از این شهید والامقام دو دختر و یک پسر بیادگار مانده است .

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

غلام رضا آتشگاهی

غلام رضا آتشگاهی

زندگینامه

نامش غلام رضا بود. روز دوازدهم پائيز سال 1316 به دنيا آمد و در روستاي بشنيج بزرگ شد و به آموختن پرداخت.
غلام رضا متاسفانه فقط توانست در حد خواندن و نوشتن تحصيل کند. پس از آن درس را رها کرد و سال ها بعد با پيروزي انقلاب به عضويت بسيج 20 ميليوني درآمد. او در گروه تدارکات به جبهه هاي نبرد حق عليه باطل اعزام شد و به نبرد با دشمنان بعثي پرداخت تا اين که در چهارمين روز از تير ماه سال 1367 در سن 51 سالگي در جزيره مجنون شهد شيرين شهادت نوشيد و در گلزار شهداي روستاي دهباف آرام گرفت.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

ابراهیم آتشگاهی

ابراهیم آتشگاهی

زندگینامه

ابراهيم در روز پنجم فروردين ماه سال 1342 به دنيا آمد و در روستاي "شوري بزرگ" رشد نمود. آموختن علم را در 7 سالگي آغاز کرد و بعد از اخذ مدرک ابتدايي ترک تحصيل نمود. او همزمان با تحصيل و براي کمک به امرارمعاش خانواده در کوره آجر پزي، قالي بافي و کشاورزي کار مي کرد. بعد از پيروزي انقلاب لباس سبز سپاه پاسداران را بر تن کرد و همراه رزمندگان اسلام به جبهه رفت.
او ابتدا فرماندهي دسته را بر عهده داشت اما در آخرين اعزام بي سيم چي گردان بود و براي اينکه رمز بي سيم به دست دشمن نيفتد پيش از شهادت آن را ازبین برد. سرانجام در روز سي ام مرداد ماه سال 1361 در منطقه سقز در سن 19 سالگي به شهادت رسيد و در گلزار شهداي روستاي "شوري بزرگ" به خاک سپرده شد.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

عباس علی آتشگاهی

عباس علی آتشگاهی

زندگینامه

چهارمين روز از تيرماه سال 1321 به دنيا آمد و در روستاي شوري بزرگ رشد نمود و تحت تربيت عالمانه والدينش قرار گرفت.
روزهاي کودکي را با شادي سپري کرد و در 7 سالگي به مدرسه رفت. تحصيلاتش را تا پايان سال سوم راهنمايي ادامه داد. سپس در زمره رزمندگان اسلام قرار گرفت. ايماني قوي داشت و تا آخرين لحظات از ياد و ذکر خدا غافل نبود. در يکي از عمليات ها از ناحيه پا مجروح شد. اما پس از بهبودي دوباره به جبهه رفت.
آتشگاهي مردانه در عمليات خيبر حاضر شد و سرانجام در روز بيست و دوم اسفند ماه سال 1362 در سن 41 سالگي در جزيره مجنون به شهادت رسيد. پيکر پاکش را در گلزار شهداي بخش تحت جلگه به خاک سپردند.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

عبدالرحیم آتش انجیرکی

عبدالرحیم آتش انجیرکی

زندگینامه

شمع وجودش در سال 1336 در خانواده ای مذهبی و ساده به روشنایی گرایید. نهال جوانیش را در گلستان عطرآگین محافل مذهبی و دینی به ثمر رسانید. عبدالرحیم در سجایای اخلاقی، حسن خلق و متانت، تواضع و اخلاص، ایمان و توکل به ویژگی های وارسته مزیّن بود. 
همگام و هم دل و هم صدا با اقیانوس موج تظاهرات مردمی علیه رژیم پهلوی چون قطره ای به دریا راه یافت. پیشتاز و حافظ انقلاب و ارزش های والای آن بود. انجیرکی به عضویت بسیج درآمد و به جهت ارادت به امام (ره) نام فرزندش را روح الله نهاد. 
جنگ تحمیلی آزمون ارادت یاران امام (ره) بود؛ او نیز از امتحان الهی سربلند بیرون آمد و در هنگام آزدسازی شهر خرمشهر ( عملیات بیت المقدس ) در روز هشتم اردیبهشت ماه سال 1361 در سنّ 25 سالگی به شهادت رسید. 

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

 عبدالرضا آتشی

عبدالرضا آتشی

زندگینامه

عبدالرضا در آغازین روز از بهار سال 1342 در دامان پاک مادر، جای گرفت و در شهر بوشهر بزرگ شد. از کودکی با مسجد و فرهنگ اسلامی آشنا و در سنین نوجوانی دل بسته ی مکتب توحید گشت؛ تا آن جا که به فرمان امام (ره) فریاد مرگ بر شاه سر داد. عبدالرضا به ورزش فوتبال علاقه داشت و در تیم گسار بازی می کرد. هنوز کوچک بود که تصمیم گرفت در میدان رزم حاضر شود. مادر مخالف بود. لذا صبر کرد تا به سنّ قانونی برسد و این بار با اجازه ی مادر و پدر قدم به میدان عشق نهاد. 
آتشی تحصیلاتش را تا اخذ مدرک دیپلم ادامه داد. سپس از طریق بسیج کازرون به جبهه اعزام شد. او مردانه جنگید و سرانجام در تاریخ 30 تیر 1361 در سن 19 سالگی از میدان جهاد پلی به آسمان بی کران رحمت الهی زد و به سدره المنتهای عشق رسید. پیکر پاکش سال ها در جبهه های جنوب ماند تا این که 18 سال بعد یک جفت کفش، یک دفترچه و مقداری پول سکه ای را به همراه پیکرش به خانواده تحویل دادند؛ اما افسوس که مادر داغدارش دیگر نبود که به پیشواز پیکر خسته فرزند برود.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

محمدرضا آتش برگ

محمدرضا آتش برگ

زندگینامه

محمدرضا آتش برگ، فرزند حسین در سال 1345 در روستای «فدشک» (استان خراسان) در خانواده ای کشاورز و مذهبی دیده به جهان گشود.
دوران کودکی را در آغوش پر مهر پدر و مادرش سپری نمود و تحصیلاتش را در روستای زادگاهش آغاز کرد با اتمام دوره ابتدایی به دلیل مشکلات اقتصادی ترک تحصیل کرد. آتش برگ انسانی خوش برخورد و مهربان بود و با مردم با نیکی رفتار می کرد.از نماز و روزه غفلت نمی کرد به قرآن و مسجد علاقه فراوانی داشت و در مراسم مذهبی فعالانه شرکت می کرد.
با اوج گیری انقلاب در تظاهرات و راهپیمایی ها فعالانه شرکت نمود. در سال 1365 برای گذراندن خدمت سربازی به سپاه پاسداران پیوست و پس از فراگیری آموزش اولیه نظامی به مناطق جنگی رهسپار گردید. سرانجام در تاریخ یازدهم بهمن ماه سال 1365 در منطقه شلمچه، در عملیات کربلای 5 در سن 20 سالگی به فیض شهادت نایل آمد. پیکر پاک شهید با شکوه فراوان، در بیرجند و خوسف تشییع گردید و سپس در زادگاهش به خاک سپرده شد.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

عبدالحکیم آتابای

عبدالحکیم آتابای

زندگینامه

عبدالحکیم آتابای در سال 1346 در روستای قارقی از توابع شهرستان ترکمن صحرای استان مازندران دیده به جهان گشود. با رسیدن به سن 7 سالگی به مدرسه رفت و تا پایان مقطع ابتدایی درس خواند و پس از آن برای کمک به تأمین معاش خانواده به کار پرداخت با رسیدن به 8 سالگی جهت انجام خدمت نظام وظیفه فرا خوانده شد و در تاریخ 18 خرداد 1365 جهت گذراندن دوره آموزشی به پادگان چهل دختر اعزام شد.
پس از آن به جبهه های جنوب عزیمت کرد و دوشادوش رزمندگان اسلام به نبرد با دشمن بعثی پرداخت و سرانجام در شانزدهمین روز از فروردین ماه سال 1366 بر اثر اصابت ترکش خمپاره دشمن از تنگه ابوغریب به آسمان بال گشود. پیکر جوان 20 ساله ایران اسلامی را در گلزار شهدای روستای قارقی به خاک سپردند.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

رجب علی آپرویز

رجب علی آپرویز

زندگینامه

رجب علی در سال 1342 در شهرستان لاهیجان دیده به جهان هستی گشود. حدود ثلث عمر خویش را در عین رهروی و دلدادگی، وقف انقلاب و میهن اسلامی نمود. او که در مکتب سرخ حسینی درس ایستادگی و رشادت آموخت، هیچگاه سر تسلیم در مقابل ظلم فرو نیاورد و با آغاز حمله رژیم بعثی به ایران سلاح بر دوش به مصاف باطل شتافت تا خاک پاک کشور را از لوث وجود بیگانگان پاک نماید.
او یک مرتبه نیز به کشور لبنان سفر کرد و در بازگشت به ایران در پی اجرای مأموریت شناسایی در سی ام فروردین ماه سال 1363 در طلائیه در حالی که 21 سال بیشتر نداشت به آسمان پیوست.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از