حسن آبگول

حسن آبگول

زندگینامه

حسن در روز بيست و ششم شهریور ماه سال 1333 در آغوش پرمهر والدينش جاي گرفت. کودکي را در شهرستان اسفراين سپري کرد و مثل همه کودکان به مدرسه رفت.
در سنين جواني به استخدام آموزش و پرورش درآمد و به عنوان معلم به تدريس پرداخت.
زماني که جنگ تحميلي آغاز شد در جرگه رزمندگان اسلام قرار گرفت و به دفاع از مرزهاي کشور پرداخت. 
آبگول سرانجام در روز دهم بهمن ماه سال 1359 در سن 26 سالگي در اهواز به شهادت رسيد.
مزار پاکش در گلزار شهدای روستای کوشکی در استان خراسان واقع است.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

ایرج آبگون

ایرج آبگون

زندگینامه

ایرج آبگون در سال 1342 در استان همدان شهرستان ملایر در یک خانواده ی مذهبی و اصیل متولّد شد. او پس از اخذ مدرک دیپلم علوم تجربی و قبولی در آزمون در سال 1361 وارد دانشگاه امام علی (ع) شد و پس از طی سه سال تحصیل به همراه سایر دوستان گردان نصر بعد از انقلاب فارغ التحصیل شد. 
او جوانی بود خوش اندام، جوان مرد، پاک و باتقوا به سرکشان سرکش و یار مظلومان و ضعفا بود و به ورزش کشتی علاقه داشت. قدی بلند و همتی والا و هیکلی تنومند و چابک داشت؛ قبل از عملیات بیت المقدس 5 در منطقه ی عمومی مریوان او فرمانده گروهان یکی از گردان های لشکر 23 تکاور بود. به طوری که وقتی آن ها را در مقر در کنا رودخانه ای چند کیلومتر بالاتر از پادگان شهید رسول عبادت مریوان ملاقات کردم، می گفت: « من به حول و قوه ی الهی و به همت سربازان و توکّل به خدا، هدفم را سریع خواهم گرفت و درسی فراموش نشدنی به دشمن خواهم داد. » 
سرانجام شب عملیات فرا رسید. هجوم آغاز شد او خودش در حین پیشروی، مورد اصابت گلوله مستقیم دشمن قرار گرفت. می خواستند به او رسیدگی کنند ولی فریاد می زد: مرا رها کرده و به پیشروی ادامه دهید. در همان حال سربازانش را به جلو هدایت می کرد. در آن تاریکی شب خدا می داند که باز هم گلوله به او اصابت کرد یا نه؟ همان طور که دلش می خواست، سریعاً هدف تسخیر شد. فردا صبح وقتی هوا روشن شد، سربازان و دیگر کارکنان پایور اثری از فرمانده ی شجاع و باروحیه ی خود ندیدند.
آری او و معاون باایمانش یدالله پیرانی در سال 1367 در سن 25 سالگی مفقودالاثر شدند؛ ای کاش ارتفاعات مرزی مریوان نحوه ی شهادت مظلومانه ی آنان را برایمان به تصویر می کشید تا شاید تسلّی خاطری برای تنها دختر به جامانده و چشم به راه ایرج آبگون می شد.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

بیژن آبگون

بیژن آبگون

زندگینامه

بیژن در سال 1336 در روستای چرام استان کهکیلویه و بویراحمد متولد شد؛ او دلی پاک و باصفا داشت و در سایه حمایت خانواده با اندیشه و فرائض اسلام آشنا گردید و دل به این آیین پاک محمدی بست. 
روزها و ماه ها از پی هم گذشت و او در سنین جوانی ازدواج کرد و صاحب 5 فرزند شد.
بیژن با پیروزی انقلاب به عضویت بسیج درآمد و راهی خطوط مقدم رزم گشت. وی مردانه جنگید و سرانجام در عمليات کربلاي 5 در تاریخ 23 دي 1365 در شلمچه به آرزوی دیرینه اش دست یافت و در سن 29 سالگی به بیکران آسمان بال گشود.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

محمدحسن آبکاراصفهانی

محمدحسن آبکاراصفهانی

زندگینامه

محمدحسن در روز 10 مرداد ماه سال 1344 به دنیا آمد و با قدوم مبارکش چشم و چراغ خانه شد. 
علاقه پدر و مادرش به وی بر آن شد تا الفبای کودکی را با محبت به ائمه اطهار (ع) آموخته و درس مردانگی را پیشه راه خویش سازد. با شروع حرکت‌هاي انقلابي مردم غيور ايران به جرگه یاران امام خمینی (ره) پیوست و در پیروزی انقلاب اسلامی نقش بسزایی داشت. 
پس از مدتی جنگ از سوی عراق به کشور عزیزمان تحمیل شد؛ او نیز به منظور دفاع از کیان ایران اسلامی به دعوت امام امت (ره) لبیک گفته و به میدان رزم شتافت. 
وی سرانجام در روز 28 تیر ماه سال 1363 در سن 19 سالگی در خون خود غلطید و به شهادت رسید. 
پیکر پاکش پس از تشییع باشکوه در گلستان شهدای اصفهان به خاک سپرده شد.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

محمد آبکار

محمد آبکار

زندگینامه

سال‌هاي حاکميت طاغوت بود که محمد آبکار در شهرستان فامنين در روز دوم فروردين ماه سال 1324 چشم به جهان گشود. ميلادش نويدي بود براي روزي که پايه‌هاي ظلم و بيداد در هم فرو مي‌ريزند و طليعه آزادي برمي‌دمد. 
کودکي‌اش در محفل گرم و صميمي خانواده سپري شد و جهت کسب علم و دانش پاي به مدرسه گذاشت. او در فراگيري بسيار باهوش و پراستعداد بود و همين امر باعث گرديد تا آبکار مراحل پس از ديپلم را در دانشکده افسري طي و با موفقيت فارغ‌التحصيل شود. او پس از اتمام دروس کلاسيک به تيپ سه زرهي از لشگر 16 قزوين معرفي و مشغول به کار شد. او خيلي زود مراحل ترقي را پشت سر گذاشته و به فرماندهي گردان 224 منصوب گرديد. در شکل‌گيري نهضت اسلامي به همراه چند تن از دوستان انقلابي‌اش فعاليت‌هاي عمده‌اي انجام داد و با استعانت از روح آزاده‌اش در اين جريانات به نقش‌آفريني پرداخت. 
پس از استقرار نظام اسلامي خدمت در ارتش جمهوري اسلامي را فريضه‌اي الهي دانسته و با شور و شوق وصف‌ناپذير مأموريت‌هاي محوله را به انجام رسانيد. محمد آبکار در طول جنگ تحميلي با شجاعتي مثال زدني حاضر بود و مناطق مختلف جنگي ايثارگري‌هاي بي‌دريغ آن سردار دلير را در خود نهفته است. اگر چه سال‌هاي فراق و دوري‌اش از مقام عندالرب بسيار طولاني شد، اما سرانجام اين جايگاه رفيع نصيب او نيز گرديد و توانست در روز بيست و نهم خرداد ماه سال 1367 در سن 43 سالگي يعني روزهاي پاياني جنگ از منطقه مهران عروج نمايد. 
پيکر پاکش را در باغ بهشت همدان به خاک سپردند.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

ژیلبرت آبکاریان

ژیلبرت آبکاریان

زندگینامه

ژیلبرت در سال 1339 دیده به جهان هستی گشود. کودکی و نوجوانی را با شادی و نشاط سپری کرد و زمانی که به سنّ جوانی رسید، به عنوان سرباز وظیفه عازم خطوط مقدم رزم شد. 
وی در جبهه مردانه جنگید و آغازین ماه جنگ تحمیلی در مهرماه سال 1359 در سنّ 20 سالگی در منطقه ی سرپل ذهاب به شهادت رسید. 

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

حسن آبشناسان

حسن آبشناسان

زندگینامه

حسن آبشناسان در سال 1315 در خانواده ای متعهد و مذهبی در تهران دیده به جهان گشود. دوران کودکی را با تحصیل در مدرسه سپری نمود و درسال 1336 با اخذ مدرک دیپلم وارد دانشکده افسری شد. در سال 1339 با درجه ستوان دومی فارغ التحصیل گشت و یک سال بعد دوره مقدماتی را به پایان رساند.
پس از آن، در اولین دوره «رنجر»، «دوره های عالی ستاد فرماندهی»، «دوره های چتربازی و تکاوری» در داخل و خارج از کشور، شرکت نمود و تمامی این مراحل را با موفقیت پشت سر گذاشت. او با وجود محیط نامناسب جامعه، پله های رشد و تکامل را، در پناه ارزش های اسلامی سپری نمود. پس از طلوع جاودانه انقلاب، به درجه سرهنگی ارتقاء یافت و فرماندهی «یگان جنگ های نامنظم در قرارگاه سیدالشهدای ارتش» را بر عهده گرفت. 
آبشناسان با تشکیل سپاه، نیروهای جدید را در «آموزشگاه سعد آباد» تحت تعلیم خود قرار داد و در سال 1363، مطابق حکم رسمی «قرارگاه رمضان»، فراهم نمودن زمینه های آموزش جنگ های نامنظم سپاه به وی واگذار گشت. با پذیرفتن این مسئولیت، تاکتیک های جنگ های چریکی را به برادران سپاهی، بسیجی و همرزمان خود آموزش داد و شاگردان بسیاری در این زمینه ها تربیت نمود که همه ی آن ها، در میدان مبارزه به زیبایی افتخار آفریدند.
در آغاز جنگ تحمیلی، خاک جبهه جنوب، با صلابت گام های او، آشنا شد که همانند بسیجی ای ساده، در بزم عملیات های پیرانشهر، سردشت و بانه، حماسه آفرید و با رشادت های خود، یادش را در تاریخ خونین دفاع مقدس و قلب های ملت ایران، به تصویر کشید.
وی که از همرزمان و یاران نزدیک شهید «محمد بروجردی» بود، در حالیکه فرماندهی لشگر 26 نوهد، فرماندهی قرارگاه حمزه و لشگر 33 نیروهای مخصوص را بر عهده داشت، در هشتم مهر ماه سال 1364، در منطقه «لولاند» در حالیکه 49 سال داشت بر اثراصابت ترکش، شربت شیرین شهادت را نوشید و آسمان جبهه را به شمیم پایداری در مکتب اسلام، انقلاب و امام راحل، معطر ساخت. 
نامش زنده و راهش پررهرو باد.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

بابک آبشاری

بابک آبشاری

زندگینامه

آبشاری در سال 1343 در یک خانواده مذهبی در بهشهر چشم به جهان گشود.او از همان دوران کودکی علاقه خاصی به معصومین داشت.
از استعداد چشمگیری برخوردار بود و بعد از اتمام تحصیلات وارد دوره تربیت معلم شد و در همان دوران چندین مرحله به جبهه اعزام شدو سپس چند سال در کردستان خدمت نمود و با توجه به ضرورت در جبهه حضور پیدا کرد و به وظیفه خود عمل نمود تا اینکه در سال 1361 در سن 18 سالگی در منطقه مهران به درجه رفیع شهادت نایل آمد.

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

محسن آبشخور

محسن آبشخور

زندگینامه

محسن در روز پنجم خرداد ماه سال 1354 به دنیا آمد و در روستای فرخ آباد رشد نمود. به دلایلی از تحصیل علم محروم ماند و به ناچار به کار دامداری مشغول شد. 
در جوانی ازدواج کرد و خداوند یک فرزند به او هدیه داد. 
بیست و هشتم آبان ماه سال 1374 در عین منصور دهلران بر اثر انفجار مین های به جا مانده از جنگ و اصابت ترکش در سن 20 سالگی به شهادت رسید و در گلزار شهدای امامزاده سیداکبر همان شهرستان به خاک سپرده شد. 

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از 

محمد آبسالان

محمد آبسالان

زندگینامه

یکم شهریور 1343، در روستای گرده بیشه از توابع شهرستان دهلران به دنیا آمد. پدرش ناصر، کشاورز بود. تا سوم متوسطه در رشته اقتصاد درس خواند. به عنوان پاسدار وظیفه در جبهه حضور یافت. 
بیست و هشتم مهر 1362، در قلاویزان توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش خمپاره به سر و سینه در سن 19 سالگی شهید شد. 
مزار وی در گلزار شهدای امامزاده سیدابراهیم شهرستان زادگاهش واقع است. 

تدوین و تنظیم توسط گروه فرهنگی هاتف (سایت صبح)
برگرفته از