پلی سیتمی ورا | |
---|---|
![]()
Blood smear from a patient with polycythemia vera
|
|
آیسیدی-۱۰ | D45 |
آیسیدی-۹ | 238.4 |
آیسیدی-اُ: | M9950/3 |
مدلاین پلاس | 000589 |
سمپ | D011087 |
"پلی سیتمی ورا" نوعی بیماری خونی میلوپرولیفراتیو است که در آن مغز استخوان بیش از حد موردنیاز گلبول قرمز میسازد. در این بیماری ممکن است تولید پلاکت و گلبول سفید نیز افزایش یافته باشد. بیماری اغلب بدون علامت است.
پلی سیتمی ورا نوعی پُرخونی است که در آن، بیش از یک سوم افراد از خارش رنج می برند. خارش این افراد بیشتر با تغییر حرارت و به خصوص دقایقی بعد از استحمام است. علتش هم احتمالاً ازاد شدن هیستامین یا پروستاگلاندینها است. و کمی آسپیرین موجب تخفیف فوری خارش در آنها می شود.[۱].
همچنین رجوع شودبه
منابع
ادامه مطلب
پلی آرتریت ندوزا | |
---|---|
آیسیدی-۱۰ | M30.0 |
آیسیدی-۹ | 446.0 |
دادگان بیماریها | 10220 |
مدلاین پلاس | 001438 |
سمپ | D010488 |
پلیآرتریت ندوزا(به انگلیسی: Polyarteritis nodosa) یک واسکولیت سیستمیک هم در شریانهای کوچک و هم در شریانهای متوسط است.دیواره رگهای متعددی("پلی" آرتریت) به شکل پراکنده در نقاط مختلف بدن درگیر میشوند. مناطق دچار التهاب در سرخرگ تضعیف شده وبه دلیل فشار جریان خون، بصورت حفرههای کوچک بیرون زده ( آنوریسم) و در طول رگ شکل گره به خود میگیرند که نام "گرهی" از همینجا ناشی شده است.بیماری اغلب در دهههای پنجم و ششم زندگی و بیشتر در مردان دیده میشود
محتویات
دلایل بروز بیماری
دلیل ایجاد این بیماری هنوز یافت نشده است ولی ۳۰درصد از افراد مبتلا به این بیماری٫ به هپاتیت ب نیز مبتلا هستند و ممکن است یکی از عوارض تب روماتیسمی باشد. مردان دو برابر زنان به این بیماری دچار میشوند.
تظاهرات بالینی
تظاهرات بالینی PAN شامل علایم سیستمیکی مانند خستگی و خواب آلودگی (لتارژی)، ضعف، تب، کاهش وزن، درد مفاصل (آرترالژی) و پرفشاری خون و درد ماهیچهای است. به صورت موضعی ما تظاهرات پوستی، نفریت، منونوریت مولتی پلکس، ایسکمی مزانتر ( عروق روده باریک ) را داریم .پلیآرتریت ندوزا به ندرت ریهها را درگیر میکند و ANCA مثبت ندارد. شایعترین عضو درگیر کلیه است که ابتلاء آن میتواند تعیین کنندهٔ پیش آگهی بیماری نیز باشد.درگیری کلیهها میتواند باعث ظاهر شدن خون و یا پروتئین در ادرار و بالا رفتن فشارخون و [ماهیچهای] گردد. تظاهرات پوستی PAN تودههای قرمز دردناک و یا خطوط ارغوانی درروی پوست هستند . درگیری سرخرگهائی که تغذیه رسانی روده را بعهده دارند غالباً باعث درد شکم و اختلال در اجابت مزاج و جذب مواد غذائی میگردد.
تشخیص
- با کمک بیوپسی از پوست و کلیه است .
- شمارش کامل سلول های خون(CBC) که افزایش گلبولهای سفید یکی از نشانههای این بیماری است.
- افزایش سرعت رسوب گلبولهای قرمز(ESR)
- افزایش CRP
درمان
درمان با داروهای سرکوب کننده ایمنی مانند پردنیزون (Prednisone) و سیکلوفسفاماید(Cyclophosphamide) انجام میشود که در ۹۰درصد موارد کاهش بیماری یا درمان صورت میگیرد. درموارد کاهش(که درمان به صورت کامل انجام نشده) پس از ۵ سال٫ در ۶۰درصد افراد بیماری دوباره عود میکند.
منابع
- واشنگتن، درمانهای طب داخلی ۲۰۰۷
- جاوتز، باکتری شناسی
ادامه مطلب
پلی آرتریت(به انگلیسی: Polyarthritis) ( ترجمه فارسی ) به دو معنی در پزشکی استفاده میشود:
۱.پلی آرتریت (Polyarthritis) به برخی از انواع التهاب مفصلی گفته میشود که پنج مفصل یا بیشتر را درگیر میکنند، این علامت در بیماریهایی مانند آرتریت روماتوئید، لوپوس اریتماتوی سیستمیک و ... دیده میشود .
۲.پلی آرتریت (Polyarteritis) به برخی از انواع التهاب عروقی (واسکولیت) گفته میشود که شریانهای با اندازه متوسط را درگیر میسازند . معمولاً درگیری عروق به دلیل واکنشهای ایمنی است . از معروفترین این واسکولیتها پلی آرتریت ندوزا است .
ادامه مطلب
دادهها در دیگر منابع | |
---|---|
![]()
فردی مبتلا به پلاگر. آماس پوست (درماتیتیس) از علایم این بیماری است.
|
|
آیسیدی-۱۰ | E52 |
دادگان بیماریها | 9730 |
مدلاین پلاس | 000342 |
ایمدیسین | ped/1755 |
پیشنت پلاس | پلاگر |
سمپ | C18.654.521.500.133.699.529 |
پلاگر (به انگلیسی: Pellagra) یک نوع بیماری است که در اثر کمبود نیاسین (ویتامین ب۳) به وجود میآید. کمبود تریپتوفان و لوسین (دو نوع اسید آمینه) نیز در این بیماری نقش دارند. همچنین، پلاگر میتواند حاصل برخی اختلالات همچون سندرم کارسینویید باشد که موجب تغییراتی در متابولیسم پروتئینها میشوند.
پلاگر اغلب در مناطقی رخ میدهد که دچار فقر، قحطی و سوءتغذیه هستند و رژیم غذایی افراد حاوی مقداری ناکافی از پروتئین حیوانی است (همچون مصرف ذرت به جای گوشت).
این بیماری در شمال ایتالیا پوستِ زبر (به ایتالیایی: pelle agra) نامیده میشد، و واژهٔ پلاگر از همین گرفته شده است.
محتویات
همهگیرشناسی
پلاگر بیشتر در کشورهای فقیر و قحطیزده چون کشورهای آفریقایی شایع است. این بیماری در چین، اندونزی و مکزیک دیده میشود.
پلاگر نمی تواند در افرادی که همچون جمعیتهای آمریکای جنوبی از ذرت به عنوان غذای اصلی استفاده میکنند شایع باشد. ذرت به تنهایی دارای مقدار کمی تریپتوفان و نیاسین است. با این وجود، در صورتی که در یک محلول قلیایی چون کلسیم هیدروکسید پخته شود، این کمبود تصحیح میشود. این شیوهٔ پخت بیشتر در بومیان آمریکا رواج دارد.
تاریخچه
کشت و مصرف ذرت از گذشته در میان جمعیتهای آمریکای جنوبی رواج داشت. بومیان این مناطق شیوهٔ خاصی برای پخت این گیاه داشتند: ذرت باید در یک محلول قلیایی همچون کلسیم هیدروکسید پخته میشد و سپس مصرف میگردید. امروزه نشان داده شده است که با این عمل، نیاسین مورد نیاز بدن جذب آن میشد، و بنابراین احتمال ابتلا به پلاگر کاهش مییافت. با این وجود، هنگامی کشت ذرت در نقاط دیگری از جهان رواج یافت، این طرز پخت به کنار گذاشته شد، چرا که فایدهٔ آن مشخص نبود. به این ترتیب، پلاگر در افرادی که ذرت را به عنوان غذای اصلی مصرف میکردند، ولی آن را به شیوهٔ سنتی نمیپختند شایع شد.
پلاگر برای نخستین بار در سال ۱۷۳۵ در اسپانیا توسط یک پزشک توصیف شد. این بیماری در شمال ایتالیا نیز بسیار شایع شد، و نام آن پوستِ زبر نهاده شد. از آنجا که پلاگر بیشتر در مناطقی که از ذرت به عنوان غذای اصلی استفاده میکردند شایع بود، سالها گمان بر این بود که این گیاه حامل بیماری یا حاوی مادهای سمی است. این اعتقاد بعدها که مشاهده شد پلاگر در میان مردم ساکن آمریکای مرکزی (که ذرت غذای اصلی آنها بود) بسیار کم است، به کنار گذاشته شد.
این بیماری در اوایل قرن بیستم به شدت در جنوب ایالات متحدهٔ آمریکا شایع شد. ۱٬۳۰۶ نفر در ده ماه اول سال ۱۹۱۵ در کارولینای جنوبی از این بیماری تلف شدند، و ۱۰۰٬۰۰۰ نفر از ساکنان ایالات جنوبی در سال ۱۹۱۶ جان باختند. در این زمان، دانشمندان به این نتیجه رسیده بودند که پلاگر احتمالاً در اثر یک میکروب یا مادهٔ سمی که در ذرت وجود دارد ظاهر میشود.
سرانجام، در سال ۱۹۱۵، جوزف گلدبرگر، پزشک آمریکایی-مجاری، نشان داد که پلاگر به رژیم غذایی بستگی دارد. او در سال ۱۹۲۶ ثابت کرد که رژیم غذایی متعادل و حاوی مقدار کمی مخمر آبجو مانع ابتلا به این بیماری میشود. با این وجود، دانشمندان تا زمانی که دریافتند نیاسین بیماری زبان سیاه (پلاگر در سگ) را درمان میکند (در سال ۱۹۳۷) بر این موضوع تردید داشتند. پس از تحقیقاتی، ثابت شد نیاسین در انسانها نیز پلاگر را درمان میکند.
در تحقیقاتی که از سال ۱۹۰۰ تا ۱۹۵۰ انجام شد، مشخص شد که زنان دوبرابر مردان به این بیماری مبتلا می شوند. علت این تفاوت ممکن است تأثیر استروژن بر فرایند تبدیل تریپتوفان به نیاسین باشد. برخی نیز معتقد هستند که این امر ناشی از تفاوت کیفیت غذایی در میان زنان و مردان است، چرا که زنان اغلب اول غذاهای پروتئینی با کیفیت را به فرزندانشان میدهند.
علایم
مهمترین نشانههای پلاگر اسهال، آماس پوست (درماتیت) و در موارد پیشرفته، زوال عقلی است، که در صورت عدم درمان به مرگ میانجامد. سایر علایم عبارت اند از:
- حساسیت شدید به نور خورشید
- ریزش مو
- ورم و زخمهای پوستی
- التهاب یا عفونت زبان
- ضعف
- بیخوابی
- پریشانی ذهنی و فراموشی
- آتاکسی (اختلال در تعادل و حرکات)
- اختلالات هیجانی، میل به جدال، و پرخاشگری
- کاردیومیوپاتی اتساعی
- عارضهٔ گردنبند پلاگر، که یک طوق ملتهب، قطور و کبود در دور گردن است.
منبع
- «ویکیپدیای انگلیسی». بازبینیشده در ۶ مه ۲۰۰۹.
ادامه مطلب
پسوریازیس | |
---|---|
![]()
یک فرد که دارای پسوریازیس در ناحیه دستها و پشت کمر میباشد.
|
|
آیسیدی-۱۰ | L40 |
آیسیدی-۹ | 696 |
اُمیم | 177900 |
دادگان بیماریها | ۱۰۸۹۵ |
مدلاین پلاس | 000434 |
ایمدیسین | emerg/489 |
سمپ | D011565 |
پسوریازیس (به فرانسوی: Psoriasis) (ریشهٔ لغت پسوریازیس از یک کلمهٔ یونانی به معنای خارش است[۱])، صدفک[۲] یا داءالصدف بیماری پوستی مزمن خودایمنی است. این بیماری هنگامی رخ میدهد که سیستم ایمنی بدن سیگنالهای اشتباهی میفرستد. این سیگنالها باعث افزایش سرعت چرخهٔ رشد سلولهای پوست میشود؛ یعنی افزایش بیش از حد سلولهای پوستی از میزان ریختن آنها. پسوریازیس مسری نیست.[۳]
پنج نوع اصلی پسوریازیس، پلاک، خالخال، معکوس، پوسچرلر و اریترودرمیک میباشد. شایعترین آن پسوریازیس پلاک مانند است که با ناحیههایی قرمز رنگ با پوششی نقرهای و سفید از سلولهای مردهٔ پوست مشخص میشود. پسوریازیس در هر نقطهای از بدن مانند زانو، آرنج، پوست سر و کف دست و پا میتواند مشاهده شود و با سایر شرایط جسمی جدی مانند دیابت، بیماریهای قلبی و افسردگی در ارتباط است.[۴] حدود ۳۰ درصد از افراد مبتلا به پسوریازیس به ورم مفاصل پسوریاتیک مبتلا میشوند.[۳]
به نظر میرسد که پسوریازیس یک بیماری ژنتیکی است[۵] و محرکهای آن استرس، صدمه به پوست، برخی داروها و عفونت میباشد.[۶]
پسوریازیس اغلب در سنین جوانی شروع میشود، اما میتواند در هر سنی از دوران نوزادی تا سنین کهولت شروع شود. هم زنان و هم مردان تقریباً به یک نسبت به این بیماری مبتلا میشوند.[۷]
در حال حاضر این بیماری درمان قطعی ندارد، اما داروهای بسیاری وجود دارند که با استفاده از آنها، پسوریازیس کنترل میشود.[۷] انواع روشهای کنترل پسوریازیس عبارتند از: درمانهای موضعی، نور درمانی، داروهای سیستمیک، بیولوژیک، درمانهای جدید خوراکی و مکمل و جایگزین.[۸]
پسوریازیس اگر چه آزار دهنده است ولی در صورت درمان مناسب و رعایت دستورهای پزشکی، میتوان با آن کنار آمد و بیماری را کنترل کرد.[۹]
بیش از ۱۲۵ میلیون نفر از مردم جهان پسوریازیس دارند و ۲۹ اکتبر (۷ آبان) روز جهانی پسوریازیس میباشد.[۱۰]
پسوریازیس از شایعترین بیماریهای خود ایمنی در ایالات متحدهٔ آمریکا میباشد بهطوری که حدود ۷٫۵ میلیون آمریکایی پسوریازیس دارند.[۳]
محتویات
بیماریزایی
پسوریازیس یک بیماری مرتبط با سیستم ایمنی بدن است. در طی این بیماری سیستم ایمنی با ارسال سیگنالهای معیوب موجب تسریع رشد سلولهای پوست میشود. در واقع در حالت عادی سلولهای پوست بطور دائم از لایههای زیرین به طرف سطح حرکت کرده، در آنجا هستههای خود را از دست داده و بصورت پوستههای مرده از بدن دفع میشوند. این روند بطور معمول حدود یک ماه به طول میانجامد، اما در جریان پسوریازیس، چرخهٔ حیات سلولهای پوست بر اثر همان اشکالات سیستم ایمنی، سرعت یافته، در نتیجه چندین لایه سلول مرده در سطح پوست تجمع پیدا میکنند که همان پوستههای پسوریازیس را تشکیل میدهند.[۷]
علائم
علائم پسوریازیس میتواند بین افراد مختلف، متفاوت باشد و شامل یک یا چند از نشانههای زیر شود:
- تکههای قرمز روی پوست که با فلسهای نقرهای پوشیده شده است.
- نقاط کوچک پوسته پوسته شده (معمولا در کودکان دیده میشود).
- پوست خشک و ترک خورده که ممکن است خونریزی هم بکند.
- خارش و سوزش در نقاطی از پوست.
- ناخن ضخیم، سوراخ شده و یا برآمده.
- مفاصل متورم و سفت شده.[۱۱]
تشخیص
پسوریازیس اغلب با معاینه بالینی تشخیص داده میشود و هیچ تست خونی برای تشخیص آن وجود ندارد، هر چند گاهی اوقات انجام برخی آزمایشها برای یافتن علل شعلهورکنندهٔ آن ضروری است. در هر حال در موارد مشکوک، میتوان از بیوپسی پوست استفاده کرد. در این روش پزشک با بریدن تکهٔ کوچکی از پوست و بررسی آن زیر میکروسکوپ، بیماری را تشخیص میدهد.[۷] پسوریازیس ممکن است با اگزما یا درماتیت اشتباه گرفته شود.
انواع پسوریازیس
پسوریازیس به شکلهای مختلف با ویژگیهای متمایز به نظر میرسد. به طور معمول، یک فرد تنها یک نوع از پسوریازیس را در یک زمان دارد. به طور کلی، یک نوع از این ضایعات پاک خواهد شد و نوع دیگری از پسوریازیس در پاسخ به محرک به وجود میآید.
پسوریازیس پلاکی
پسوریازیس پلاکی (Plaque Psoriasis) (پسوریازیس والگاریس) رایج ترین شکل از بیماری است و به صورت تکههای برآمده و قرمز پوشش داده شده با یک لایهٔ سفید نقرهای از سلولهای پوست مرده به نظر میرسد. این تکه و یا پلاک اغلب در پوست سر، زانو، آرنج و کمر ظاهر میشود. آنها اغلب خارشدار و دردناک هستند، و میتوانند خونریزی کنند.
خالخال
پسوریازیس خالخال (Guttate) یک شکل از پسوریازیس است که اغلب در دوران کودکی یا جوانی شروع میشود. این رایج ترین نوع پسوریازیس، پس از پلاکهای پسوریازیسی است. آن برای ۱۰ درصد از افرادی است که به پسوریازیس مبتلا میشوند.
معکوس
پسوریازیس معکوس (Inverse) (همچنین به عنوان پسوریازیس intertriginous شناخته میشود) به صورت ضایعات قرمز در روی بدن است. ممکن است صاف و براق به نظر برسد. بسیاری از مردم از نوع دیگری از پسوریازیس در جای دیگر در بدن در همان زمان مبتلا هستند.
چرکدانهای
پسوریازیس پوسچرلر (Pustular) که با جوشهای چرکی سفید (تاول چرک غیر عفونی) احاطه شده توسط پوست قرمز به نظر میرسد. چرک متشکل از سلولهای سفید خون است. این یک عفونت نیست، و مسری نمیباشد.
اریترودرمیک
پسوریازیس اریترودرمیک (Erythrodermic) به صورت خاص شکل التهابی پسوریازیس است که اغلب بر بیشتر سطح بدن تاثیر میگذارد. این ممکن است که در ارتباط با پسوریازیس پوسچولر von Zumbusch رخ میدهد. این یک نوع نادر از پسوریازیس است و یک بار یا بیشتر در طول عمر ۳ درصد از افرادی که پسوریازیس دارند رخ میدهد. به طور کلی در افرادی که پلاک پسوریازیس ناپایدار به نظر میرسد. این به این معنی است که ضایعات به وضوح تعریف نشده است. گستردگی، قرمزی آتشین و لایه برداری از پوست مشخصهٔ این فرم از پسوریازیس است. خارش شدید و درد اغلب با آن همراه است.
توجه: افراد با داشتن یک شعلهور شدن پسوریازیس اریترودرمیک باید فوراً به دکتر مراجعه کنند، این شکل از پسوریازیس میتواند تهدید کنندهٔ زندگی باشد.[۱۲]
مکانهای خاص
پسوریازیس میتواند در هر نقطهای از بدن مانند بر روی پلک، گوش، دهان و لبها، چینهای پوست، دست و پا، و ناخن خود را نشان دهد. پوست در هر یک از این سایتها متفاوت است و نیاز به درمان متفاوت دارد. علاوه بر این، پسوریازیس میتواند به طور گستردهای در میان افراد و در پاسخ به درمان متفاوت باشد. نور درمانی یا درمانهای موضعی اغلب زمانی که پسوریازیس به یک بخش خاص از بدن محدود است استفاده میشود. با این حال، پزشکان ممکن است داروهای خوراکی یا تزریقی را تجویز کنند اگر پسوریازیس تا حد زیادی کیفیت زندگی یک شخص را تحت تاثیر قرار داده باشد. درمانهای موثر در دسترس هستند، بدون توجه به جایی که خود پسوریازیس قرار گرفته است.
پوست سر
پسوریازیس پوست سر میتواند بسیار ملایم، خفیف، با پوسته پوسته شدن کم باشد. همچنین میتواند بسیار شدید با ضخامت و پوست سر پوشیده شده از پلاک باشد. پسوریازیس میتواند فراتر از خط مو بر روی پیشانی، پشت گردن و اطراف گوشها گسترش یابد. سایر اختلالات پوستی مانند درماتیت سبورهای، ممکن است مشابه پسوریازیس پوست سر باشد.[۱۳]
درمان پسوریازیس پوست سر بستگی به شدت بیماری، بلندی موها و طرز زندگی بیمار دارد. طیف گستردهای از شامپوها، روغنها، محلولها و اسپریها برای این منظور تهیه شده است که اکثراً محتوی کورتون یا قطران زغالسنگ هستند. بیمار باید از شستشوی زیاد سر با شامپو و خراشیدن پوست سر خودداری کند.[۹]
صورت
پسوریازیس صورت اغلب بر ابرو، پوست بین بینی و لب بالا، پیشانی بالا و خط مو تاثیر میگذارد. شما ممکن است به یک بیوپسی برای تایید آن که پسوریازیس است یا نه نیاز داشته باشید.
کف دست و پا
درمان در عود پسوریازیس حاد در دستها و پاها به سرعت و با دقت مهم است. در برخی موارد، ترک خوردگی، تاول و تورم همراه با عود آن است.
ناخن
تغییرات ناخن در تا ۵۰ درصد از افراد مبتلا به پسوریازیس و حداقل ۸۰ درصد از افراد مبتلا به ورم مفاصل پسوریاتیک رخ میدهد.[۱۴]
پسوریازیس میتواند باعث سوراخ شدن و یا غیرعادی شدن ناخنها (رشد بیش از حد، رفتن رنگ ناخن و حتی اونیکولیز یعنی جدا شدن ناخن از بستر) بشود.[۱۱]
پسوریازیس تناسلی
رایج ترین نوع پسوریازیس در منطقهٔ تناسلی پسوریازیس معکوس است. مناطق مختلف ناحیهٔ تناسلی میتواند توسط پسوریازیس تحت تاثیر قرار بگیرد.
پوستهای چیندار
پسوریازیس معکوس میتواند در پوستهای چیندار مانند زیر بغل و زیر سینه رخ دهد. این شکل از پسوریازیس اغلب با مالش و عرق کردن تحریک میشود.[۱۴]
علل
علت پسوریازیس به طور کامل درک نشده است، اما تعدادی نظریه وجود دارد.[۱۵]
ژنتیک
تصور میشود که پسوریازیس یک بیماری ژنتیکی است، هر چند محققان دقیقاً نمیدانند که چگونه پسوریازیس از یک نسل به نسل دیگر منتقل میشود. الگوی وراثت احتمالاً شامل چندین ژن یا ترکیبی از بسیاری از ژنها است.
در حدود یک سوم از افراد مبتلا به پسوریازیس گزارش سابقهٔ خانوادگی این بیماری را داشتهاند. اگر یکی از والدین پسوریازیس داشته باشد، کودک به احتمال ۱۰ درصد به پسوریازیس مبتلا میشود. اگر هر دو پدر و مادر پسوریازیس داشته باشند، یک کودک به احتمال حدود ۵۰ درصد به این بیماری مبتلا میشود.
مطالعات از دوقلوهای همسان مبتلا به پسوریازیس نشان میدهد که پسوریازیس حداقل تا حدی ژنتیکی است. اما این مطالعات نیز تقویت پیچیدگی پسوریازیس را به همراه داشته است. در حدود یک سوم از دوقلوهای همسان که در آنها پسوریازیس وجود داشته است، تنها یکی از دوقلوها بیماری را داشته و این نشان میدهد که عوامل زیست محیطی یا محرک در ابتلا به پسوریازیس نقش بازی میکنند. این نظریه وجود دارد که پسوریازیس از ترکیبی از ژنها و نیروهای خارجی باعث میشود. هنگامی که ژنهای مسئول برای پسوریازیس کشف شوند، الگوی وراثت ممکن است بهتر درک شود.[۵]
محرکها
دانشمندان معتقدند که دست کم ۱۰ درصد از جمعیت عمومی یک یا بیشتر، از ژنهایی که باعث ایجاد یک زمینه به پسوریازیس میشود را به ارث میبرند. با این حال، تنها ۲ الی ۳ درصد از جمعیت دارای این بیماری است. محققان بر این باورند که یک فرد برای ابتلا به پسوریازیس، باید ترکیبی از ژنهایی که باعث پسوریازیس میشود را داشته و در برابر عوامل خارجی خاص شناخته شده به عنوان «محرک» قرار گرفته باشد.
محرک پسوریازیس جهانی نیست. چه بسا ممکن است آنچه باعث پسوریازیس یک نفر میشود، بر دیگری تاثیر نمیگذارد. محرکهای ایجاد پسوریازیس عبارتند از: استرس، صدمه به پوست، برخی داروها و عفونت.
استرس
استرس میتواند باعث شروع پسوریازیس برای اولین بار و یا تشدید پسوریازیس موجود شود. آرامش و کاهش استرس ممکن است به پیشگیری از استرس حاصل از تأثیر پسوریازیس کمک کند.
صدمه به پوست
پسوریازیس میتواند در مناطقی از پوست که آسیب دیده یا دچار آسیبهای روانی شدهاند به نظر برسد. این پدیدهٔ کوبنر نامیده میشود. واکسیناسیون، آفتاب سوختگی و خش همه میتوانند موجب راهاندازی پاسخ کوبنر شوند. پاسخ کوبنر میتواند درمان شود اگر به موقع عمل کنید.
داروها
برخی داروها با تحریک پسوریازیس در ارتباط هستند، از جمله:
لیتیم: مورد استفاده برای درمان افسردگی، جنون و سایر اختلالات روانی میباشد. لیتیوم باعث تشدید پسوریازیس در حدود نیمی از افراد مبتلا به پسوریازیس که آن را مصرف میکنند میشود.
داروهای ضد مالاریا: Plaquenil، کیناکرین، کلروکین و هیدروکسی کلروکین ممکن است باعث شعلهور شدن پسوریازیس شوند، معمولا ۲ تا ۳ هفته پس از مصرف دارو پسوریازیس گرفته شده است. هیدروکسی کلروکین کمترین میزان بروز عوارض جانبی را دارد.
پروپرانولول: این درمان فشار خون بالا باعث بدتر شدن پسوریازیس در حدود ۲۵ تا ۳۰ درصد از بیماران مبتلا به پسوریازیس که آن را استفاده کردهاند شده است. معلوم نیست که تمام داروهای فشار خون بالا (مسدود کنندهٔ بتا) باعث بدتر شدن پسوریازیس شوند، اما ممکن است که بالقوه توان آنرا داشته باشند.
کویندین: این داروی قلب گزارش شده است که باعث بدتر شدن برخی از موارد پسوریازیس شده است.
ایندومتاسین: این یک داروی ضد التهابی غیر استروئیدی برای درمان آرتریت است. این دارو برخی از موارد پسوریازیس را بدتر کرده است. سایر ضد التهابها معمولاً میتواند جایگزین شود. اثرات منفی دارو معمولاً کم است هنگامی که آن را به درستی استفاده کرده باشید. در هر حال عوارض جانبی آن معمولاً با منافع آن در ورم مفاصل پسوریاتیک همراه است.
عفونت
هر چیزی که میتواند سیستم ایمنی بدن را تحت تاثیر قرار دهد به پسوریازیس تاثیر میگذارد. به طور خاص، عفونت استرپتوکوک (گلو درد) با پسوریازیس خالدار همراه است. گلو درد اغلب با شروع اولین پسوریازیس خالدار در کودکان همراه است. شما ممکن است شعلهور شدن پسوریازیس بعد از یک گوش درد، برونشیت، التهاب لوزهها و یا عفونتهای تنفسی را بیش از حد تجربه کنید.
این غیر معمول نیست برای اینکه کسی به یک شعلهور شدن پسوریازیس بدون علائم گلو درد دچار شود. صحبت با دکتر در مورد گرفتن تست گلو درد در صورت شعلهور شدن پسوریازیس لازم است.
سایر محرکها
اگر چه از نظر علمی اثبات نشده، برخی از افراد مبتلا به پسوریازیس گمان میبرند که آلرژی، رژیم غذایی و آب و هوا باعث پسوریازیس است. عفونت استرپتوکوکی به عنوان محرک پسوریازیس خالدار شناخته شده است.[۶]
مکانیزم
پسوریازیس با یک رشد غیر طبیعی بیش از حد و سریع مشخص لایهٔ اپیدرمی پوست همراه است. تولید غیر طبیعی سلولهای پوستی (به خصوص در زمان ترمیم زخم) و بیش از حد بودن سلولهای پوست دنبالهای از حوادث آسیب شناختی در پسوریازیس میباشد. در پسوریازیس سلولهای پوست هر ۵–۳ روز به جای معمول ۳۰–۲۸ روز جایگزین میشوند. این تغییرات از بلوغ زودرس کراتینوسیت ناشی از آبشار التهابی در درم شامل سلولهای دندریتیک، ماکروفاژها، و لنفوسیتهای تی (سه زیرگروه از سلولهای سفید خون) بوجود میآیند. این سلولهای ایمنی از حرکت درم به اپیدرم و ترشح سیگنالهای شیمیایی التهابی (سایتوکاین) مانند عامل نکروز توموری آلفا، اینترلوکین ۱β، اینترلوکین ۶ و اینترلوکین ۲۲ بوجود میآیند. این ترشح سیگنالهای التهابی هستند که سلولهای کراتینوسیت را به تکثیر تحریک میکنند. این یک فرضیه است که پسوریازیس شامل نقص در سلولهای T تنظیمی، و در سایتوکین نظارتی اینترلوکین ۱۰ میباشد.
جهش ژن پروتئینهای درگیر در توانایی پوست به عنوان یک مانع در نشانگر حساسیت برای توسعه پسوریازیس شناخته شده است.
DNA یک محرک التهابی در بیماری پسوریازیس است و تحریک گیرندههای روی سلولهای دندریتیک خاص، که به نوبهٔ خود تولید سایتوکین اینترفرون α میکند. در پاسخ به این پیامهای شیمیایی از سلولهای دندریتیک و سلولهای T، همچنین سلولهای کراتینوسیت سیتوکینهایی را ترشح میکنند به عنوان اینترلوکین ۱، اینترلوکین ۶ و فاکتور نکروز توموری-α، که به سیگنال سلولهای التهابی در پایین دست میرسند و تحریک التهاب اضافی میکنند.
سلولهای دندریتیک پل دستگاه ایمنی ذاتی و دستگاه ایمنی تطبیقی بدن است. آنها در ضایعات پسوریازیس افزایش مییابند و موجب تکثیر سلولهای T و سلولهای نوع ۱ کمک کنندهٔ T (سلولهای Th1) میشوند. ایمونوتراپی هدفمند و همچنین پسورالن و فرابنفش (PUVA) درمانی میتواند تعداد سلولهای دندریتیک را کاهش دهد و به نفع یک لنفوسیت تی کمککننده در الگوی ترشح سیتوکین بیش از یک پروفایل سیتوکین سلول وابسته به Th1/Th17 عمل کند. سلولهای T پسوریاتیک از درم به اپیدرم حرکت میکنند و اینترفرون γ و اینترلوکین ۱۷ ترشح میکنند. اینترلوکین ۲۳ به القاء تولید اینترلوکین ۱۷ و اینترلوکین ۲۲ شناخته شده است. آثار اینترلوکین ۲۲ در ترکیب با اینترلوکین ۱۷ برای وادار کراتینوسیت به ترشح سایتوکاین نوتروفیل-جذب عمل میکند.[۱۵]
طبقهبندی
ریختشناسی
نوع پسوریازیس | کد ICD-10 |
---|---|
پسوریازیس ولگاریس | L40.0 |
پسوریازیس پوسچولر منتشر | L40.1 |
زنجیره اکردرمایتس | L40.2 |
plantaris و Pustulosis palmaris | L40.3 |
پسوریازیس خالخال | L40.4 |
ورم مفاصل پسوریاتیک | L40.50 |
اسپوندیلیت پسوریاتیک | L40.53 |
پسوریازیس معکوس | L40.8 |
پسوریازیس به عنوان یک اختلال پاپولواسکواموس طبقهبندی شده و معمولا بیشتر به دستههای مختلف بر اساس ویژگیهای بافت تقسیم میشود. انواع آن شامل پلاک، پوسچرلر، خالخال، و پسوریازیس خمشی میباشد. هر فرم دارای یک کد ICD-10 اختصاص داده شده به آن است. پسوریازیس همچنین میتواند به انواع غیرپوسچرلر و پوسچرلر طبقهبندی شود.
پاتوژنز
یکی دیگر از طرحهای طبقهبندی عوامل ژنتیکی و جمعیت شناختی را در نظر میگیرد. نوع ۱ دارای سابقهٔ خانوادگی مثبت، قبل از سن ۴۰ سالگی شروع میشود، و با وجود پادگن گلبول سفید انسانی، HLA-Cw6 همراه است. در مقابل، نوع ۲ سابقهٔ خانوادگی را نشان نمیدهد، قبل از سن ۴۰ سالگی شروع میشود و با HLA-Cw6 همراه نیست. نوع ۱ برای حدود ۷۵٪ از افراد مبتلا به پسوریازیس اتفاق میافتد.
طبقهبندی پسوریازیس به عنوان یک بیماری خود ایمنی بحث قابل توجهی را برانگیخته است. محققان توصیف متفاوت از پسوریازیس و آرتریت پسوریاتیک مطرح کردهاند. برخی از نویسندگان آنها را به عنوان بیماریهای خود ایمنی طبقهبندی کردهاند در حالی که دیگران آنها را از بیماریهای خود ایمنی متمایز و از آن به عنوان بیماریهای التهابی با واسطه ایمنی یاد میکنند.
شدت
اتفاق نظری در مورد چگونگی طبقهبندی شدت پسوریازیس وجود دارد. پسوریازیس خفیف به عنوان یک درصد از سطح بدن (BSA≤۱۰) تعریف شده است، شاخص شدت منطقه پسوریازیس (PASI) نمرهٔ ≤ ۱۰، و شاخص کیفیت زندگی پوست (DLQI) نمرهٔ ≤ ۱۰. پسوریازیس متوسط تا شدید توسط همان گروه به عنوان (BSA>۱۰) یا نمرهٔ (PASI>۱۰) و نمرهٔ (DLQI>۱۰) تعریف شده است. DLQI یک ابزار با ۱۰ سوال برای اندازهگیری تأثیر بیماریهای مختلف پوستی در عملکرد روزانه است. محدودهٔ نمرهٔ DLQI از ۰ (حداقل اختلال) تا ۳۰ (حداکثر اختلال) و با هر پاسخ ۳–۰ نمره اختصاص داده میشود. نمرات بالاتر نشان دهندهٔ اختلال اجتماعی یا شغلی بیشتر است.
شاخص شدت منطقهٔ پسوریازیس (PASI) از ابزاری است که به طور گسترده برای اندازهگیری پسوریازیس استفاده میشود. PASI ارزیابی شدت ضایعات و منطقهٔ تحت تأثیر و ترکیب این دو عامل به یک نمره تک از ۰ (بدون بیماری) تا ۷۲ (حداکثر بیماری) میباشد. با این وجود، PASI میتواند بیش از حد سنگین برای استفاده خارج از پژوهش باشد که به تلاش برای ساده کردن شاخص برای استفادهٔ بالینی منجر شده است.[۱۵]
درمان
در حال حاضر این بیماری درمان قطعی ندارد، اما داروهای بسیاری وجود دارند که با استفاده از آنها، بیماری پسوریازیس کنترل میشود. با توجه به متفاوت بودن پسوریازیس در افراد مختلف، روش درمان در هر فرد بسته به سن، جنس، شغل، وسعت بیماری و بسیاری از عوامل دیگر متفاوت خواهد بود.[۷]
در درمان پسوریازیس مدیریت و کنترل بیماری اهمیت دارد. صحبت با دکتر برای پیدا کردن یک درمان برای کاهش یا حذف نشانههای پسوریازیس لازم است. یک درمان برای یک فرد مبتلا به پسوریازیس ممکن است برای دیگری کار نکند؛ بنابراین مهم است که گزینههای درمانی مختلف را بدانید و سعی در پیدا کردن روش مناسب برای درمان پسوریازیس خود داشته باشید.
انواع روشهای درمانی عبارتند از: درمانهای موضعی، نور درمانی، داروهای سیستمیک، بیولوژیک، درمانهای جدید خوراکی و مکمل و جایگزین.[۸]
درمانهای موضعی
درمانهای موضعی با تماس به پوست استفاده میشوند و معمولا اولین درمان است که امتحان میکنید، زمانی که با پسوریازیس تشخیص داده میشوید. درمانهای موضعی را میتوان بدون نسخه و یا با نسخهٔ پزشک خریداری کرد.[۸]
کورتیکواستروئیدهای موضعی معمولاً شایعترین درمانی است که برای پسوریازیس استفاده شده، باعث کم شدن التهاب و تحریک پذیری پوست میشود. خیلی از اوقات پزشک ترکیبی از یک داروی از بین برندهٔ لایهٔ شاخی (کراتولیتیک) مانند اسید سالیسیلیک و استیروئید موضعی را برای شما تجویز میکند. نکتهٔ مهم در مصرف کورتیکوستیروئیدهای موضعی آن است که غالباً پس از مدتی، دیگر آن پاسخ مطلوب ابتدایی حاصل نمیشود، ضمن آنکه خطر نازک شدن پوست در اثر مصرف این داروها نیز وجود دارد؛ بنابراین انتخاب دقیق نوع استیروئید موضعی و مصرف درست آن میتواند باعث کم شدن این اثرات ناخواسته شود.
علاوه بر کورتیکواستروئیدهای موضعی و داروهای کراتولیتیک داروهای قدیمیتری چون قطران زغالسنگ و دیترانول نیز از مدتها قبل در درمان پسوریازیس بکار رفته و با اثرات قابل قبولی همراه بوده است. همچنین استفاده از ترکیبات موضعی ویتامین د مانند کلسی پوتریول نیز در درمان این بیماری با نتایج خوبی همراه بوده است.[۷]
دیگر محصولات که شامل موادی مانند آلوئه ورا، جوجوبا، پیریتیون روی و کپسایسین هستند، برای مرطوب کردن، تسکین دادن، کاهش مقیاس پوستهها و یا تسکین خارش استفاده میشود.[۱۶]
در پسوریازیس پوست سر کوتاه کردن یا تراشیدن مو باعث تأثیر بیشتر درمانهای موضعی میشود.
نور درمانی
نور درمانی، شامل تاباندن نور ماوراء بنفش به پوست به صورت منظم و تحت نظارت پزشکی است. درمان در کلینیک پوست یا در خانه با دستگاه فتوتراپی انجام میشود.[۸]
بسیاری از اوقات هنگامی که صحبت از درمان با اشعه میشود، بیمار آن را با رادیو تراپی یا پرتو درمانی یکسان تصور میکند، در حالیکه غالباً منظور از درمان با اشعه در پسوریازیس در واقع درمان با طول موجهای خاصی از نور میباشد. درواقع در این روش که از قدیمی ترین روشهای درمانی در بیماریهای جلدی میباشد، بیمار پس از مصرف دارویی به نام پسورالن (P)، که از عصارهٔ گیاهان خانوادهٔ هویج بدست میآید، در برابر اشعهٔ ماوراء بنفش (UVA) قرار میگیرد. از همین روست که به این روش درمانی، PUVA درمانی گفته میشود. هرچند PUVA درمانی نیز عاری از عارضه نمیباشد، اما در کل روش بسیار مؤثری در درمان پسوریازیسهای وسیع و مقاوم بوده و معمولاً تا ماهها تأثیر آن پایدار باقی میماند. امروزه علاوه بر PUVA از طیفهای اختصاصیتری از ماوراء بنفش همچون UVB نیز در درمان پسوریازیس استفاده میشود. این روشهای درمانی غالباً در بخشهای پوست بیمارستانها، مراکز تخصصی پوست و گاهی نیز در مطب پزشکان و یا با استفاده از نور خورشید انجام میشود.[۷]
داروهای سیستمیک
داروهای سیستمیک داروهای تجویزی است که به صورت خوراکی یا تزریقی میباشد و در سراسر بدن کار میکند. آنها معمولا برای افراد با پسوریازیس متوسط تا شدید و ورم مفاصل پسوریاتیک استفاده میشوند.[۸]
معمولاً متوترکسات اولین دارویی است که برای این منظور بکار میرود. این دارو که در سال ۱۹۵۱ برای اولین بار در درمان پسوریازیس مصرف شد تکثیر سلولهای پوست را کم کرده و غالباً بخوبی بیماری را کنترل میکند. متوترکسات میتواند هم بصورت خوراکی و هم تزریقی مصرف شود و غالباً پس از چند هفته اثر آن ظاهر میشود.
همچنین مشتقات ویتامین آ که به رتینوئیدها معروف هستند مانند اسیترتین با کاستن تکثیر سلولهای پوست، باعث بهبودی پسوریازیس میشوند. از داروهای دیگر میتوان به سیکلوسپورین و هیدروکسی اوره اشاره کرد. طبیعی است که تمام این داروها با نظر پزشک تجویز شده و برای اطمینان از بیعارضه بودن آنها، انجام آزمایشهای پایه و دورهای ضروری است.
در هر حال، آنچه در مورد داروهای سیستمیک در پسوریازیس بسیار اهمیت دارد، این است که بجز موارد استثنایی، نباید از کورتیکواستروئیدهای خوراکی یا تزریقی در این بیماری استفاده شود. مصرف این داروها، اگرچه ممکن است باعث بهبودی ظاهری اولیه شوند، ولی متعاقباً علاوه بر اثرات سوء متعددی که دارند، باعث شعلهور شدن بیماری یا تبدیل شدن آن به اشکال خطیرتر را دارند.
نکتهٔ دیگری که بسیار اهمیت دارد، این است که هنگامی که یک خانم مبتلا به پسوریازیس در سنین باروری تحت درمان با داروهای سیستمیک قرار میگیرد، باید بدقت از نظر پیشگیری از بارداری توجیه شود. در مورد برخی از این داروها حتی تا ماهها پس از قطع دارو نیز بارداری میتواند خطراتی برای جنین در پی داشته باشد.[۷]
داروهای بیولوژیک
داروهای بیولوژیک معمولاً برای پسوریازیس متوسط تا شدید و ورم مفاصل پسوریاتیک که به درمانهای دیگر پاسخ نمیدهد تجویز میشوند. آنها توسط تزریق یا داخل وریدی (IV) وارد بدن میشوند.[۸]
با شناخت بهتری که از چگونگی ایجاد شدن بیماری پسوریازیس طی سالهای اخیر حاصل شده است و با عنایت به این نکته که سیستم ایمنی نقش مهمی در ایجاد شدن بیماری دارد، طی چند سال گذشته طیف جدیدی از داروها غالباً به روش زیستفناوری (بیوتکنولوژی) ساخته شدهاند که قادرند با تصحیح اختلالات حاصل شده از پسوریازیس، بیماری را بهبود بخشند. این داروها که غالباً به داروهای «بیولوژیک» معروفند، گاهی اوقات با نتایج بسیار درخشانی همراه هستند اما نکتهٔ مهم در مورد آنها قیمت بسیار بالای آنهاست و از این رو فعلاً فقط در موارد بسیار شدید بیماری مصرف میشوند.[۷]
مسدودکنندهٔ عامل نکروز توموری آلفا (TNF آلفا)
Cimzia (ستولیزوماب پگول)، Enbrel و Altebrel (اتانرسپت)، Humira (ادالیموماب)، Remicade (اینفیلیکسیماب) و Simponi (گولیموماب) داروهایی است که مسدود کنندهٔ TNF-آلفا میباشد. TNF-آلفا سایتوکاین و یا یک پروتئین است، که بدن را وادار به ایجاد التهاب میکند. در عارضهٔ پسوریازیس و آرتریت پسوریاتیک، تولید بیش از حد TNF آلفا در پوست یا مفاصل وجود دارد، که منجر به رشد سریع سلولها و آسیب پوست یا بافتهای مشترک میشود. مسدود کردن تولید TNF-آلفا به توقف چرخههای التهابی بیماری پسوریازیس کمک میکند.
Stelara (اوستکناماب) آثار انتخابی پروتئین، و یا سایتوکاین، اینترلوکین ۱۲ (IL-12) و اینترلوکین ۲۳ (IL-23) را هدف قرار میدهد. اینترلوکینهای-۱۲/۲۳ با التهاب پسوریازیس مرتبط است.
Cosentyx (سکییوکروماب)
از بیولوژیکها استفاده نکنید اگر:
- سیستم ایمنی بدن شما به طور قابل توجهی به خطر بیافتد.
- شما دارای یک عفونت فعال هستید.
عوارض جانبی شایع برای بیولوژیکها عبارتند از:
- عفونتهای تنفسی
- علائم آنفولانزا مانند
- واکنش در محل تزریق
این عوارض جانبی معمولاً خفیف و در بسیاری از موارد ایجاد نمیشوند. افراد در صورت بروز عوارض باید مصرف دارو را متوقف کنند.
عوارض جانبی نادر برای بیولوژیکها عبارتند از:
- اختلالات جدی سیستم عصبی، مانند مولتیپل اسکلروزیس، تشنج، یا التهاب اعصاب چشم.
- اختلالات خون.
- انواع خاصی از سرطان[۱۷]
درمانهای جدید خوراکی
درمان جدید خوراکی با مهار مولکول خاص در ارتباط با التهاب، بهبود نشانههای بیماری پسوریازیس را به همراه دارد. برخلاف بیولوژیکها، که از منابع زنده به دست آمده و باید از طریق تزریق یا انفوزیون تجویز شود، این درمان را میتوان به طور موثر به عنوان قرصهای خوراکی تحویل داد.[۸]
جدیدترین درمان خوراکی برای پسوریازیس و آرتریت پسوریاتیک، Otezla (اپرمیلاست) است. Otezla ورم مفاصل پسوریاتیک را با تنظیم التهاب در داخل سلول بهبود میبخشد. این از یک آنزیم شناخته شده به عنوان فسفودیاستراز ۴، و یا PDE4 جلوگیری میکند. PDE4 کنترل بسیاری از التهاب در سلولها، که میتواند بر سطح التهاب در بیماری پسوریازیس تاثیر بگذارد را بر عهده دارد.[۱۸]
پزشکی مکمل و جایگزین
پزشکی مکمل و جایگزین (CAM) گروهی متنوع از مراقبتهای پزشکی و سیستم سلامت، شیوهها و محصولات است که در حال حاضر به نظر نمیرسد که بخشی متعارف از طب غربی باشد.[۸]
درمانهای مکمل و جایگزین عبارتند از: رژیم غذایی و تغذیه، درمان گیاهی، ذهن/بدن درمان، ورزش، یوگا و تای چی.[۱۹]
رژیم غذایی خاصی برای فرد مبتلا به پسوریازیس لازم نیست، هرچند مصرف زیاد گوشت قرمز ممکن است باعث تشدید بیماری شود و از سویی مصرف روغن ماهی به علت اسیدهای چرب ضروری، اغلب نقش کمکی در درمان دارد. علاوه بر اسیدهای چرب اشباع نشده، ویتامین د نیز ممکن است اثرات مفیدی در درمان پسوریازیس داشته باشد. همچنین مصرف الکل و کشیدن سیگار ممکن است باعث تشدید بیماری شود.[۷]
کاهش وزن، داشتن قلبی سالم، استفاده از مواد غذایی ضد التهابی و فاقد گلوتن و مصرف ویتامین ها می توانند در بهبود پسوریازیس موثر باشند.[۲۰]
مدیریت خارش
خارش پسوریازیس ممکن است تاثیر بیشتری در کیفیت زندگی از اثر قابل مشاهدهای از این بیماری را داشته باشد. با این حال، درمان پسوریازیس نیز میتواند به شدت این نشانهها و توانایی خود برای مقابله با پسوریازیس را روز به روز بهبود بخشد.
درمان خانگی
راههای کمک به خارش و تسکین درد در افراد مبتلا به پسوریازیس عبارتند از:
- پوست را آغشته نگه دارید. این اولین گام در کنترل خارش است به دلیل آن که قرمزی و خارش را کاهش میدهد و کمک میکند تا پوست التیام بخشد. متخصصین پوست توصیه به استفاده از کرم و پماد غلیظ برای نگهداشتن آب در پوست میکنند. حتی روغن پخت و پز نیز میتواند جایگزین مقرون به صرفه برای مرطوب کنندهٔ تجاری باشد.
- به حداقل رساندن مقیاس پوسته پوستهها. استفاده از محصول نرمکننده (کراتولیتیک) برای کاهش پوست اضافی و جلوگیری از پلاک پسوریازیس از ترک خوردگی و پوسته پوسته شدن.
- دوش آب سرد و کمپرس سرد نیز میتواند خارش را تسکین دهد. از حمام کردن در آب بسیار گرم خودداری کنید و سعی کنید به محدود کردن دوش گرفتن به ۱۰ دقیقه یا کمتر. آب گرم میتواند باعث تحریکات پوستی شود و خشکی را تشدید کند. استفاده از لوسیون پس از شستشو برای نگهداشتن رطوبت توصیه میشود. قرار دادن لوسیون خنککننده در یخچال و فریزر قبل از استفاده میتواند کمک به افزایش تسکین خارش کند.
درمان نیاز به نسخهٔ پزشک
دیگر درمانهای خارش پسوریازیس شامل آنتی هیستامینها (لوراتادین، هیدروکسیزین یا ستیریزین)، نور درمانی، استروئیدها، کپسایسین، بیحس کنندهٔ موضعی مانند Pramoxine و داروهایی که کمک به آرام کردن پاسخ ایمنی بیش از حد فعال که باعث ضایعات پسوریازیس میشود و داروهای ضد افسردگی و آسپرین میتواند کمک کننده باشد. داروهای Yosipovitch معمولا بیشتر جهت درمان دردهای عصبی مانند گاباپنتین و برخی داروهای ضد افسردگی به نام نورآدرنرژیک و سروتونرژیک خاص (NaSSA) برای از بین بردن خارش پسوریازیس استفاده میشود. درمانهای موضعی برای پسوریازیس میتواند به کاهش درد و خارش کمک کند.
پوست سر
پسوریازیس پوست سر میتواند به ویژه خارشدار و ناراحتکننده باشد. درمان معمولا شامل پماد موضعی و شامپوهای خاص است.[۲۱]
عواقب احتمالی
عفونت باکتریایی ثانویه در محل درگیر پوستی، پسوریازیس پوستولی (تاول چرکی).
بیماری ممکن است بین حملات مدتهای طولانی غیرفعال باقی بماند. در خانمها شدت بیماری در طی بارداری کاهش مییابد.[۲۲]
کربنات لیتیم و بتابلوکرها و هیپوکلسمی باعث تشدید بیماری میشود.
شرایط مرتبط
افراد مبتلا به پسوریازیس در معرض خطر ابتلا به دیگر شرایط مزمن و جدی به عنوان «بیماریهای همراه» هستند. تخمین زده میشود که تا ۳۰ درصد از افراد مبتلا به پسوریازیس به ورم مفاصل پسوریاتیک مبتلا میشوند. افراد مبتلا به بیماری پسوریازیس همچنین در معرض خطر بیشتر ابتلا به بیماریهای قلبی عروقی و افسردگی میباشند.
ورم مفاصل پسوریاتیک
ورم مفاصل پسوریاتیک باعث درد، سفتی و تورم در اطراف مفاصل و تاندونها میشود.
بیماریهای قلب و عروق
تحقیقات همچنین به رابطهٔ پسوریازیس با افزایش خطر بیماریهای قلبی عروقی، به ویژه در افراد مبتلا به پسوریازیس شدید را نشان میدهد. افراد مبتلا به پسوریازیس شدید به احتمال زیاد بیشتر از ۵۸ درصد به یک رویداد قلبی بزرگ و بیشتر از ۴۳ درصد احتمال ابتلا به سکتهٔ مغزی را دارند. بنیاد ملی پسوریازیس آمریکا پژوهش بررسی ارتباط بین این دو بیماری را حمایت کرده است.
دیابت
افراد مبتلا به پسوریازیس در معرض خطر افزایش دیابت نوع ۲ با توجه به مطالعهٔ ۲۰۱۲ میباشند. افراد مبتلا به پسوریازیس شدید به احتمال زیاد بیشتر از ۴۶ درصد به دیابت نوع ۲ مبتلا میشوند.
افسردگی
پسوریازیس میتواند استرسهای روحی روانی قابل توجهی برای بیمار، از جمله کاهش عزت نفس و بروز اختلالات خلقی، مثل افسردگی را افزایش دهد. یک مطالعه تخمین میزند که حدود یک چهارم از افراد مبتلا به پسوریازیس دچار افسردگی میشوند. مطالعات نشان میدهد که درمان پسوریازیس میتواند علائم افسردگی را کاهش دهد.
سایر شرایط
دیگر بیماریهای همراه مرتبط با پسوریازیس شامل سرطان، سندرم متابولیک، چاقی، پوکی استخوان، بیماری کبد چرب غیرالکلی، بیماری مزمن کلیوی و سایر شرایط مربوط به ایمنی مانند بیماری کرون و یووئیت هستند. تعدادی از مطالعات نشان دادهاند که افراد مبتلا به پسوریازیس افزایش خطر ابتلا به انواع خاصی از سرطان، از جمله به عنوان یک شکل از سرطان پوست شناخته شده به عنوان کارسینوم سلول سنگفرشی و لنفوم را دارند. در برخی موارد، این سرطانها با درمانهای خاص پسوریازیس که سیستم ایمنی بدن را سرکوب میکنند همراه است. بیماران باید برنامههای سلامت برای سرطان را به طور منظم دنبال و از رفتارهای پرخطر اجتناب کنند.[۲۳]
همهگیرشناسی
تخمین زده میشود که پسوریازیس بر ۴-۲٪ از جمعیت جهان غرب تاثیر میگذارد. نرخ پسوریازیس با توجه به سن، جنس، منطقه و قومیت متفاوت است. تصور میشود که ترکیبی از عوامل محیطی و ژنتیکی مسئول این تفاوتها است. این میتواند در هر سنی رخ دهد، با وجود آن که اغلب برای اولین بار بین سنین ۱۵ و ۲۵ سال به نظر میرسد. تقریباً یک سوم از بیماران مبتلا به پسوریازیس اظهار داشتهاند که قبل از سن ۲۰ سالگی تشخیص داده شدهاند. پسوریازیس بر هر دو جنس به طور مساوی تأثیر میگذارد.
افراد مبتلا به بیماری التهابی روده مانند بیماری کرون یا کولیت اولسراتیو در معرض افزایش خطر ابتلا به پسوریازیس میباشند. پسوریازیس در کشورهای دورتر از خط استوا شایعتر است. افراد از اصل و نسب سفید اروپایی بیشتر احتمال ابتلا به پسوریازیس را دارند و در آمریکاییهای آفریقایی تبار نسبتاً غیر معمول و در بومیان آمریکا بسیار غیر معمول است.[۱۵]
به نظر میرسد که پسوریازیس بخصوص در کشورهای اسکاندیناوی بیشترین شیوع را داشته تا ۶ درصد از جمعیت این نواحی ممکن است به پسوریازیس مبتلا باشند، در حالیکه بر عکس در میان اسکیموها، ژاپنیها و غرب آفریقا پسوریازیس بیماری نادری محسوب میشود.
اگرچه آمار دقیقی در مورد شیوع این بیماری در ایران وجود ندارد، اما باید گفت پسوریازیس در ایران جزو بیماریهای شایع پوستی بوده و به نظر میرسد در شمال ایران حتی از شیوع بالاتری نیز برخوردار باشد.[۷]
تاریخچه
محققان بر این باورند که پسوریازیس در میان شرایط پوستی مختلف با نام زارات (ترجمه به جذام) در کتاب مقدس عبری گنجانده شده است، یک وضعیت تحمیل شده به عنوان مجازات تهمت. بیمار مبتلا «نجس» (تیما و تاهارا را ببینید) تلقی و در نهایت توسط کوهن درمان میشده است. با این حال، بیشتر احتمال دارد که این سردرگمی برای استفاده از اصطلاح یونانی یکسان برای هر دو شرایط به وجود آمده باشد. یونانیان خوره (λεπρα) را مدتی برای شرایط فلس مانند پوست استفاده میکردند. آنها psora را مدتی برای توصیف شرایط خارش پوست مورد استفاده قرار میدادند. در اواخر قرن ۱۸ متخصصین پوست انگلیسی رابرت ویلن و توماس بیتمن متوجه تفاوت آن از دیگر بیماریهای پوستی میشوند. آنها گفتند جذام به طور منظم، به صورت دایرهای از تکههای متمایز تشکیل شده، در حالی که پسوریازیس همیشه نامنظم است. ویلان دو دسته را از هم باز شناخت: graecorum leprosa و leprosa psora.
تصور میشود که پسوریازیس ابتدا از روم باستان توسط آلوس کورنلیوس سلسوس توصیف شده باشد. متخصص پوست انگلستان توماس بیتمن ارتباط احتمالی بین پسوریازیس و نشانههای آرتروز را در سال ۱۸۱۳ شرح داده است.
تاریخ پسوریازیس با درمان مشکوک و سمیت بالا همراه بوده است. در قرن ۱۸ و ۱۹، محلول فاولر، که شامل یک ترکیب آرسنیک سمی و سرطانزا بوده، توسط متخصصین پوست به عنوان یک درمان برای پسوریازیس مورد استفاده قرار گرفته است. جیوه نیز برای درمان پسوریازیس در طول این مدت استفاده شده است. گوگرد، ید و فنل نیز معمولاً برای درمان پسوریازیس در طول این دوره مورد استفاده قرار گرفت که به غلط اعتقاد بر این بود که پسوریازیس یک بیماری عفونی است. زغال سنگ TARS به طور گستردهای با تابش نور ماوراء بنفش به عنوان یک روش درمان موضعی در سالهای ۱۹۰۰ میلادی اولیه مورد استفاده قرار گرفت. در طول مدت زمان مشابه، موارد ورم مفاصل پسوریاتیک با آمادهسازی طلا به صورت داخل وریدی تجویز شده، به همان شیوهای که آرتریت روماتوئید تحت درمان قرار میگرفته است. همهٔ اینها با درمانهای موضعی و سیستمیک مدرن جایگزین شده است.[۱۵]
تحقیقات
نقش مقاومت به انسولین در پاتوژنز پسوریازیس در حال حاضر تحت بررسی است. تحقیقات اولیه نشان داده است که آنتی اکسیدانها مانند پلیفنولها ممکن است اثرات مفیدی در مشخصهٔ التهاب داشته باشند.
بسیاری از داروهای در دست تحقیق هدف Th۱۷/IL-۲۳ محور، به خصوص IL-۲۳p۱۹ به عنوان بازدارنده در افزایش ضخامت ضایعات پوستی پسوریازیس است در حالی که کمک کمتری به محافظت در برابر عفونتهای فرصت طلب میکند. سایر سایتوکاینها مانند IL-۱۷ و IL-۲۲ نیز هدف بوده است برای مهار آنها که نقش مهمی در پاتوژنز پسوریازیس بازی میکنند. یکی دیگر از پژوهشها متمرکز بر روی استفاده از مهارکننده پروتئین کیناز برای درمان پسوریازیس است. داروهای خوراکی به عنوان جایگزین برای داروهای تزریقی مورد بررسی قرار گرفته است شامل مهارکننده ادم کیناز، مهارکنندههای پروتئین کیناز C، مهارکنندههای پروتئین کیناز فعالشده با میتوژن، و مهارکنندههای فسفودیاستراز-۴، همه آنها در فازهای مختلف ۲ و ۳ آزمایشهای بالینی موثر واقع شده است. با این حال، این عوامل اثرات جانبی بالقوه شدید به علت مکانیسمهای سرکوب کنندهٔ سیستم ایمنی دارد.[۱۵]
وبگاه، انجمن، افراد و شرکتها
امروزه در مورد بسیاری از بیماریهای مزمن، گروههای حمایتی وجود دارند که به مشکلات مختلف بیماران رسیدگی میکنند. این امر در مورد پسوریازیس نیز مصداق داشته و انجمنهای مختلفی برای این بیماری وجود دارد که اغلب نیز توسط خود آنها گردانده شده و از کمک و مشاوره پزشکان نیز استفاده میکنند. بیمار مبتلا به پسوریازیس از طریق اینترنت میتواند در هر کجای دنیا از اطلاعات و حمایتهای این گروهها استفاده کند. مهمترین این گروهها شاید فدراسیون بینالمللی انجمنهای پسوریازیس (IFPA) باشد که درواقع یک اجماع جهانی از انجمنهایی است که برای حمایت از بیماران مبتلا به پسوریازیس تشکیل شدهاند و سالانه در یکی از کشورهای دنیا گردهمایی دارند. این فدراسیون انجمنهایی فعال در بیش از ۵۰ کشور در سراسر دنیا را سازماندهی میکند.
بنیاد ملی پسوریازیس آمریکا (http://psoriasis.org) یکی از این انجمنهاست که با هدف ارتقای آگاهی و کمک به درمان و تحقیقات برای پسوریازیس تأسیس شده است و از سال ۱۹۶۸ میلادی تاکنون کمکهای شایانی به بیماران مبتلا به پسوریازیس کرده است.[۷]
سایت درمانی پسوریازیس (http://psoriasiscure.ir) با هدف کنترل بیماری پوستی پسوریازیس به معرفی و ارائه داروهای شناخته شده در این زمینه فعالیت میکند. از جمله فعالیت های این وبسایت اطلاع رسانی سریع و به روز از جدید ترین دارو ها و شیوه های درمان و کنترل بیماری پوستی پسوریازیس می باشد.
انجمن تخصصی پسوریازیس ایران (http://psoriasistalk.ir) با بیش از ۴۰۰۰ عضو مکان مناسبی برای ارتباط با افراد مبتلا و آشنایی با داروهای پسوریازیس میباشد.
جامعهٔ پسوریازیس ایران (صدفک) وبسایتی علمی-پزشکی با هدف ارتقاء سطح آگاهی مبتلایان و دیگر قشرهای جامعه نسبت به بیماری پسوریازیس میباشد.
افراد معروفی که پسوریازیس دارند عبارتند از: کیم کارداشیان و مادرش کریس جنر، لیان رایمز، جان لوویتز، جری مترز، استیسی لندن، آرت گارفانکل، کریدی انگلیش، الی راث، فیل میکلسون، جان آپدایک، دارا تورس،[۲۴][۲۵][۲۶] و سیندی لاپر[۲۷]
شرکتهایی که برای پسوریازیس دارو تولید میکنند عبارتاند از: آریوژن، ابوی، امژن، سلژن، جانسن، لئو، لیلی، نوارتیس و فایزر.[۱۰]
ادامه مطلب
طبقهبندی بینالمللی-۱۰ | I30 |
---|---|
طبقهبندی بینالمللی-۹ | 420 |
مدلاینپلاس | 000182 |
ایمدیسین | med/1781 |
پریکاردیت حاد یا آماس حاد پریکارد قلب (به انگلیسی:Acute Pericarditis) یکی از نشانگان بالینی در پزشکی است.
پریکاردیت حاد ناشی از التهاب پرده پیراشامه که پیرامون فلب را فراگرفته است، میباشد. پیراشامه یا پریکارد بافت همبند کیسه مانند است که قلب و آغاز رگهای بزرگ را میپوشاند و ۵۰ میلیلیتر مایع سروزی در آن قرار دارد.[۱]
محتویات
نشانهها
نشانههای عمومی:
- تب
- بیحالی و درد عضلانی
تابلوی اصلی این بیماری:
- شروع ناگهانی درد قفسه سینه
- صدای سایش پریکارد
- تغییرات الکتروکاردیوگرافی[۲]
علتها
- شایعترین علت قابل شناسایی پریکاردیت حاد عفونتهای ویروسی است،
۱-علتهای عفونی
۱٫۱-ویروسها
- کوکساکی ویروس A وB
- ویروسهای هپاتیت
- ویروس نقص ایمنی انسانی
- ویروس سرخک
۱٫۲-باکتریها
- ارگانیسمهای گرم مثبت و گرم منفی
- مایکوباکتریوم توبرکولوزیس
۱٫۳-قارچها
- بلاستومایسس درماتیدیس
- گونههای کاندیدا
۲-علتهای غیرعفونی
۲٫۱-بدخیمی
- سرطان پستان
- سرطان ریه
- بیماری هوجکین
- لوسمی
- پرتودرمانی
۲٫۲-اختلالات خود ایمنی
- اختلالات مختلط بافت همبند
- کمکاری تیرویید
- بیماری التهابی روده
- آرتریت روماتوئید
- اسکلرودرمی
۲٫۳-داروها
۲٫۴-سایر
- انفارکتوس حاد میوکارد
- نارسایی کلیه
- ترومای قفسه سینه
- پس از پریکاردیوتومی[۳]
اندیکاسیونهای بستری
- شک به تامپوناد قلبی
- درمان ضدانعقادی
- تب بیش از ْ ۳۸ درجه سانتی گراد
- تروما
- ضعف ایمنی
- میوپریکاردیت [۴]
- افزایش تروپونین I
تشخیص
- اکوکاردیوگرافی قلبی در مواردمشکوک توصیه میشود.
- پریکاردیوسنتز نیز باید در هنگام شک به پریکاردیت چرکی انجام گردد.[۵]
درمان
هدف از درمان برطرف کردن درد و پیشگیری از عوارض است. چون بیشتر حملات بدون عارضه هستند، بسیاری از بیماران به صورت سرپایی درمان شوند.
- داروهای ضدالتهابی غیراستروییدی.
- مصرف کورتیکواستروییدها به تنهایی در بیماران مبتلا به پریکاردیت حاد یا یا با علت نا مشخص ممنوع است.
- می توان از کلشی سین به همراه داروهای ضدالتهابی غیراستروییدی درافراد مبتلا به پریکاردیت حاد ویروسی یا بدون علت مشخص به عنوان درمان کمکی استفاده کرد[۶].
پیش آگهی
در کل این بیماری یک وضعیت خوش خیم و خود محدود شونده است.[۷]
جستارهای وابسته
پانویس
- Ringstrom E
- Ringstrom E
- Ringstrom E
- Ariyarajah V
- Ariyarajah V
- Markel G
- Ringstrom E
منابع
- Ringstrom E, Freedman J.Approach to undifferentiated chest pain in the emergency department: a review of recent medical literature and published practice guidelines
Mt Sinai J Med. 2006 Mar;73(2):499-505. Review
- Markel G, Imazio M, Brucato A, Adler Y.Colchicine for the prevention of recurrent pericarditis I.sr Med Assoc J. 2008 Jan;10(1):69-72
ادامه مطلب
پریتونیت(به انگلیسی: Peritonitis) به معنی التهاب صفاق است. علل پریتونیت متفاوت است. پریتونیت میتواند اولیه (بدون علت قابل تشخیص) یا ثانویه (به دلایلی مانند تروما، جراحی یا آلودگی با محتویات روده) باشد. بیماران معمولاً درد منتشر شکمی، تب، گاه تهوع و استفراغ، اسهال و ... دارند. در معاینه اغلب بیماران حساسیت منتشر، کاهش صداهای رودهای، ریباند تندرنس و گاردینگ غیرارادی دارند. پریتونیت اولیه اغلب همراه با آسیت است. پریتونیت میتواند سلی باشد. از داروهای مورد استفاده در پریتونیت اولیه کوتریموکسازول است.
ادامه مطلب
پریاپیسم Priapism |
|
---|---|
آیسیدی-۱۰ | N48.3 |
آیسیدی-۹ | 607.3 |
دادگان بیماریها | 25148 |
ایمدیسین | med/1908 |
سمپ | D011317 |
پریاپیسم (به انگلیسی: Priapism)(/ˈpraɪəpɪzəm/ بیماری غیر شایعی است که آلت تناسلی جنس مذکر به مدت طولانی در حالت نعوظ باقی میماند و معمولاً دردناک و بدون میل جنسی یا تحریک جنسی است. ۶۰% موارد بی دلیل و ۴۰% همراه با بیماریهای زمینهای (مثل لوسمی ,بیماری سلول داسی، سرطانهای لگنی، و عفونتهای لگنی) ,صدمات آلت، صدمه به طناب نخاعی یا مصرف دارو است. امروزه، شایعترین علت آن تزریقات داخل جسم غاری جهت درمان ناتوانی جنسی است.
محتویات
فیزیوپاتولوژی
در این بیماری جسم غاری پر خون شده ولی جسم اسفنجی و حشفه هنوز شل هستند.باقیماندن خون در جسم غاری سبب افزایش دی اکسید کربن و افزایش غلظت خون می شود. این امر سبب تورم ماهیچه ها در جسم غاری شده منجر به ایسکمی و فیبروز آن خواهد شد. نتیجه نهایی در صورت مداوا نشدن ناتوانی جنسی است.
انواع
پریاپیسم به دو فرم با جریان کم و جریان زیاد خون تقسیم میشود. در حالت جریان زیاد خون، ثانویه به صدمات ناحیه لگن است که منجر به آسیب شریانهای مرکزی آلت و در نتیجه از دست دادن تنظیم خونرسانی آلت میشود, ایجاد میگردد. در این حالت بزرگ شدگی یک قسمت (آنوریسم) یک یا هر دو شریان مرکزی مشاهده میشود. (آنژیو گرافی در تشخیص کمک کننده است) و blood gass (ABGاز خون شریانی آلت، سطح بالای اکسیژن و سطح نرمال CO2 را نشان میدهد
علائم
بیمارانی که پریاپیسم با جریان کم دارند معمولاً با تاریخچه نعوظ دردناک آلت که از چند ساعت قبل شروع شده است مراجعه میکنند. جسم غاری به علت پرخونی، سفت و در لمس حساس است. ناحیه گلنس و جسم اسفنجی نرم هستند. اکثر مولفین، علت اصلی پریاپیسم را انسداد فیزیولوژیک در تخلیه وریدی می دانند که منجر به تجمع خون غلیظ با O2 کم CO2 زیاد در داخل جسم غاری میگردد. اگر این روند برای چند روز ادامه یابد، ادم و تورم نسجی بینابینی و فیبروز جسم غاری ایجاد میشود که در نهایت منجر به بروز ناتوانی جنسی در بیمار خواهد شد.
درمان
راه اول
پریاپیسم از اورژانسهای اورولوژی است. تجویز مسکن و تنقیه با محلول نمکی سرد میتواند موجب رفع نعوظ شود. از بیحسی نخاعی یا اپیدورال هم میتوان استفاده کرد و با سوزن بزرگی از طریق گلنس، خون موجود در جسم غاری را تخلیه نمود. اضافه کردن مواد آدرنرژیک به محلول شستشوی جسم غاری کمک کننده است
راه دوم
قابل اطمینان ترین راه جراحی زیر بی هوشی عمومی است. در برخی مراکز آمبولیزاسیون زیر هدایت اشعه ایکس سرخرگ پودندال نتایج خوبی داشته است.[۱]
عوارض
بدترین عارضه پریاپیسم، ناتوانی جنسی است که بعد از پریاپیسم طولانی (چند روز) شایع است. تشخیص سریع (در عرض چند ساعت) و درمان فوری از بروز این عارضه جلوگیری میکند.
جستارهای وابسته
پانویس
- بولوک، نیگل و همکاران: اورولوژی بنیادی، ترجمه امیرفرخ کلهری و غلامحسین حسنی، دانشگاه آزاد اسلامی تهران،1371، ص414-415
منابع
- مشارکتکنندگان ویکیپدیا، «Priapism»، ویکیپدیای انگلیسی، دانشنامهٔ آزاد (بازیابی در ۲۷ دی ۱۳۹۱).
- پریاپیسم در وبگاه فراطب
ادامه مطلب
پری-اکلامپسیا (به انگلیسی: Pre-eclampsia) ازعوارض دوران بارداری و یک اختلال چندارگانی[۱] است که در ۳ تا ۵ درصد از حاملگیها در کشورهای غربی رخ میدهد.[۲] این بیماری یکی از علتهای مهم مرگ و میر مادران باردار میباشد که باعث عوارض جنینی و مادری میشود. این عارضه بعد از هفتهٔ بیستم بارداری رخ میدهد و با فشار خون سیستولیک بیشتر از ۱۴۰ میلیمتر جیوه و یا دیاستولیک بیشتر از ۹۰ میلیمتر جیوه که معمولاً همراه با پروتئینوری است تشخیص داده میشود.[۳]
محتویات
علت
علت اصلی پری-اکلامپسیا ناشناخته است و تنها راه قطعی درمان آن پایان دادن به حاملگی و خارج کردن جنین و جفت میباشد.[۴] با این وجود علل احتمالی زیر مطرح شدهاست:
انواع
پری-اکلامپسیا دارای دو نوع خفیف و شدیداست.
نوع شدید با فشار خون دیاستولی ۱۱۰ میلیمتر جیوه یا بیشتر، پروتئینوری دو مثبت یا بیشتر، کراتینین بالا، افزایش در آنزیمهای کبدی و سردرد، الیگوری، آدم ریوی، درد ناحیه فوقانی شکم، اختلال بینایی و ترومبوسیتوپنی مشخص میشود.[۶]
عوامل خطر
- سابقه ابتلای به پری-اکلامپسیا (قویترین عامل خطر)
- وجود دیابت قبل از بارداری
- شاخص توده بدن بالاتراز ۳۵ قبل از حاملگی
- اولین بارداری
- دوقلویی
- سن بالای ۴۰ سال در مادران
- فشار خون بالای ۱۳۰ میلیمتر جیوه در اولین نوبت ویزیت[۷]
درمان رایج پری- اکلامپسیا خفیف یا مسمومیت حاملگی کنترل فشار خون، رژیم غذایی و تجویز سولفات منیزیم است.
جستارهای وابسته
پانویس
- *multisystem disorder
- David M
- *Norwitz
- David M
- سایت رسمی مایو کلینیک
- Cunningham FG
- Duckitt K
منابع
- David M. Carty, Christian Delles, and Anna F. Dominiczak. Novel Biomarkers for Predicting Preeclampsia. Trends Cardiovasc Med. 2008 Jul;۱8(5):۱۸۶–۹۴.
- سایت رسمی مایو کلینیک
- Norwitz, E.R. , Robinson, J.N. and Repke, J.T. Prevention of preeclampsia: is it possible? Clin. Obstet Gynecol. 1999; ۴۲: ۴۳۶–۴۵۴.
ادامه مطلب
التهاب پروستات | |
---|---|
![]()
تصویر میکروسکوپی نشان دهندهٔ التهاب پروستات (پروستاتیت).
|
|
آیسیدی-۱۰ | N41 |
آیسیدی-۹ | 601 |
دادگان بیماریها | ۱۰۸۰۱ |
مدلاین پلاس | 000524 |
ایمدیسین | emerg/488 |
پیشنت پلاس | پروستاتیت |
سمپ | D011472 |
پروستاتیت (به انگلیسی: Prostatitis) به معنی التهاب در غده پروستات میباشد. پروستاتیت به حاد، مزمن، پروستاتیت التهابی بدون علامت (سندرم درد لگنی مزمن) و پروستاتیت مزمن باکتریایی طبقه بندی شده است. التهاب پروستات ممکن است در هر سنی اتفاق بیفتد. در ایالات متحده، پروستاتیت در ۸ درصد از همه تشخیص داده شده است. در سال ۱۹۹۹، موسسه ملی دیابت و هاضمه و کلیه (NIDDK) دست به ابداع یک سیستم طبقه بندی جدید زد. این کار برای نشان دادن جزئیات بیشتر در مورد هر یک از انواع پروستاتیت انجام شد.
محتویات
طبقه بندی
پروستاتیت حاد
التهاب حاد پروستات بیشتر به دلیل عفونت ایجاد میشود. علائم التهاب حاد پروستات شامل احساس سوزش شدید در انتهای مثانه، تب و احساس نا خوشایند است. در افراد مسن تر که به هایپرپلازی خوش خیم پروستات (BPH) مبتلا هستند التهاب حاد پروستات ممکن است باعث احتباس ادرار شود. گاهی التهاب اپیدیدیم (اپیدیدیمیت) وضعیت التهاب پروستات را پیچیده تر میکند و ممکن است علائم التهاب پروستات را تحتالشعاع قرار دهد. عفونت پروستات به کمک آنتی بیوتیکهایی از گروه فلوروکینولونها مانند: سیپروفلوکساسین، افلوکساسین و لووفلوکساسین قابل درمان است.
در مدت ابتلا به التهاب حاد پروستات نوشیدن آب و انجام فعالیت جنسی به بهبود این بیماری کمک میکند. به ندرت ممکن است که بر اثر التهاب حاد پروستات در پروستات آبسه به وجود بیاید که با عمل جراحی مشابه TURP قابل درمان است.
پروستاتیت التهابی بدون علامت
التهاب مزمن پروستات میتواند علائم التهاب مثانه یا دردهای مزمن را ایجاد کند. دردهای مزمن در قسمت زیر شکم، بیضهها بین پاها و حتی در راست روده نمایان میشود. تشخیص پروستاتیت بدون علامت بسیار دشوار است. زیرا علائمی که در طی این بیماری ایجاد میشود الزاماً مربوط به پروستات نمیباشد. اگر این دردها مربوط به پروستات باشد در معاینه حساس ودردناک مشخص میشود. پزشک با ماساژ دادن پروستات قسمتی از ترشحات آن را بر میدارد و به آزمایشگاه میفرستاد تا علت را بیابد. التهاب پروستات ممکن است باعث ایجاد مشکلات زیر شود:
- سوزش ادرار
- تکرر ادرار
- درد کمر
- تب کردن
- درد در آلت تناسلی و بیضه ها و میاندوراه(منطقه بین بیضه ها و مقعد که به آن پرینه perineum گفته می شود)
- کاهش قوای جنسی و لذت آن
- اختلالات مربوط به نعوظ[۱]
پروستاتیت مزمن باکتریایی
نوع شایع پروستاتیت مزمن باکتریال، میکروب اشرشیاکلی است. بر اثر این بیماری سلولهای سفید خون (گلبولهای سفید) در ادرار و خون افزایش مییابند و در طول مدت علائم باکتری در ادرار افزایش مییابند. پروستاتیت باکتریال (عفونی) مزمن ناشی از عفونت در مدت زیاد پروستات میباشد. از هر ۱۰ نفر مرد ۲-۱ نفر در طول زندگی مبتلا به این نوع از عفونت از پروستات میشوند. پروستاتیت باکتریال (عفونی) مزمن بیشتر مردان ۵۰-۳۰ ساله را گرفتار میکند. پروستاتیت مزمن باکتریایی به کمک داروهایی مثل ایبوپروفن و ایندومتاسین قابل درمان است.
پروستاتیت مزمن (سندرم درد لگنی مزمن)
پروستاتیت غیر باکتریال (غیر عفونی) مزمن عبارت از حالتی است که در آن بیمار دارای علائم پروستاتیت میباشد، ولی در آزمایش ادرار و ترشحات پروستات وی میکروب یافت نمیشود. شایعترین نوع پروستاتیت همین نوع غیر عفونی میباشد. اسم دیگر این بیماری سندرم درد مزمن لگنی است. اسم این بیماری قبلاً پروستات دردناک بود. علامت اصلی این بیماری درد در ناحیه لگن و میزراه است. در پروستاتیت التهابی بدون علامت درد معمولاً کم و زیاد میشود و از بسیار خفیف تا بسیار طاقت فرسا متغیر است. درد معمولاً به پشت و ناحیه مقعد منتشر میشود. حتی در بعضی از بیماران نشستن کار مشکلی است. یکی از علائم مهم این بیماری درد بدنبال انزال میباشد. علت اصلی این بیماری تا کنون مشخص نشده است. بیماران مبتلا به پروستاتیت التهابی بدون علامت هیچ سابقهای از شکایت درد تناسلی ندارند، اما لکوسیتوز برای شرایط دیگر ذکر شده است، بین ۶-۱۹٪ از مردان سلولهای چرک در مایع منی خود دارند، اما بدون علامت است.
منابع
ادامه مطلب