-
اختلال خُلقی (به انگلیسی: mood disorder) به نوعی از اختلالات روانی اطلاق میشود که با تجربه افسردگی یا شیدایی (یا هر دو) تعریف میشود.[۱] اختلالات خلقی شامل دو ردهٔ اصلی افسردگی تکقطبی و اختلال دوقطبی هستند.[۱]
این اختلالات در ICD-10 تحت عنوان «اختلالات خلقی (عاطفی) (به انگلیسی: mood (affective) disorders)» طبقهبندی میشوند.[۲]
منابع
- George Stricker, Thomas A. Widiger, ed. (2003). Handbook of Psychology, Volume 8. Clinical Psychology (Edition ed.). John Wiley & Sons, Inc. ISBN 0-471-39263-4.
ادامه مطلب
اختلال دوقطبی | |
---|---|
![]()
ویژگی اختلال دوقطبی گذارهای متعدد بین افسردگی و شیدایی است.
|
|
آیسیدی-۱۰ | F31 |
آیسیدی-۹ | 296.0, 296.1, 296.4, 296.5, 296.6, 296.7, 296.8 |
اُمیم | ۱۲۵۴۸۰ ۳۰۹۲۰۰ |
دادگان بیماریها | ۷۸۱۲ |
مدلاین پلاس | 000926 |
ایمدیسین | med/۲۲۹ |
پیشنت پلاس | اختلال دوقطبی |
سمپ | D001714 |
اختلال دوقطبی (یا شیدایی - افسردگی) نوعی اختلال خلقی و یک بیماری روانی است. افراد مبتلا به این بیماری دچار تغییرات شدید خلق میشوند. اختلال دو قطبی به صورت معمول در آخر دوره نوجوانی یا اوائل دوره بزرگسالی تظاهر پیدا میکند. این بیماری انواع مختلفی دارد که مهمترین انواع آن اختلال دوقطبی نوع یک و اختلال دو قطبی نوع دو است. تفاوت این دو اختلال در وجود دوره شیدایی است؛ در نوع یک این حالت اتفاق میافتد ولی در نوع دو فرم خفیفتری از آن که نیمهشیدایی است، بروز میکند. شروع بیماری معمولاً با دورهای از افسردگی میباشد و پس از یک یا چند دوره از افسردگی، دوره شیدایی بارز میشود. در تعداد کمتری از بیماران شروع بیماری با دوره شیدایی یا نیمه-شیدایی است.
دورههای شیدایی از چند روز تا چند ماه به طول میانجامند و معمولاً شدت آنها باعث میشود که بیمار نیازمند درمان جدی به صورت بستری یا همراه با مراقبت زیاد باشد. با فروکش کردن علایم، به خصوص در اوایل سیر بیماری، معمولاً فرد به وضعیت قبل از بیماری خود برمیگردد و به همین دلیل بسیاری از بیماران یا خانوادههای آنان تصور میکنند بیماری کاملاً ریشه کن شده و دیگر نیازی به ادامه درمان وجود ندارد. بنابراین درمان خود را قطع میکنند. اما قطع زودهنگام درمان خطر برگشت بیماری را بسیار افزایش میدهد و باعث میشود که بیماری در فاصله چند ماه عود کند.
محتویات
نشانهها
دوره شیدایی
دوره شیدایی Mania مشخصه تشخیص اختلال دوقطبی است. این بیماری با توجه به شدت این دوره طبقهبندی میشود. بیماران مبتلا ممکن است ناگهان از اوج شادی و خوشحالی به اوج غم و اندوه فروروند و ارتباطی بین خُلق بیمار و آنچه واقعاً در زندگی بیمار رخ میدهد وجود ندارد. دوره شیدایی میتواند شدت مختلفی از شیدایی خفیف (نیمه-شیدایی) تا شیدایی کامل با علائم جنونآمیز نظیر توهم یا کاتاتونیا، داشته باشد. در این دوره تمرکز کاهش پیدا میکند، نیاز به خواب کم میشود و بیمار توهم خودبزرگبینی پیدا میکند. قضاوت بیمار ممکن است مختل شود و دست به ولخرجیهای غیرمعمول یا رفتارهای غیرطبیعی بزند.
برخی از علائم و نشانههای این بیماری شامل موارد زیر میشود[۱]
- بیقراری، افزایش انرژی و میزان فعالیت
- خلق خیلی بالا واحساس نشاط شدید همراه با احساس خودبزرگبینی
- تحریک پذیری مفرط
- صحبت کردن بیوقفه، مسابقه افکار، پریدن از موضوعی به موضوع دیگر با سرعت خیلی زیاد
- عدم توانایی برای تمرکز، حواسپرتی
- کاهش نیاز به خواب
- اعتقادات غیرواقعی درمورد توانمندیها و قدرت فرد
- قضاوت ضعیف
- ولخرجی و یا خساست
- رفتار متفاوت از حالت معمول که مدتی طولانی ادامه داشتهاست
- افزایش تمایلات جنسی
- نشان دادن حرکات و تصمیمهای ضدونقیض از خود
- سوء مصرف داروها و مواد مخدر، الکل و داروهای محرک
- رفتارهای اغواگرانه، مداخله جویانه، و پرخاشگرانه
دوره افسردگی (خلق پایین)
افسردگی میتواند قبل یا بعد از دوره شیدایی در این بیماران ایجاد شود. درصد کمی از بیماران ممکن است در طول بیماری خود اصلاً افسردگی را تجربه نکنند.
دوره نیمه-شیدایی
دوره نیمه-شیدایی همان دوره شیدایی با شدت کمتر است که در آن علائم جنون و خودبزرگبینی وجود ندارد. بسیاری از بیماران در دوره نیمه-شیدایی فعالتر از حالت عادی هستند، در حالی که بیماران در دوره شیدایی به دلیل کاهش تمرکز در فعالیتهای خود دچار مشکل میشوند. خلاقیت در بعضی بیماران نیمه-شیدا افزایش پیدا میکند. بسیاری از بیماران علائم Hypersexuality را نشان میدهد. دوره نیمه-شیدایی ویژگی اختلال دوقطبی نوع دوم و اختلال خلق ادواری است اما میتواند در اختلال روانگسیختگی عاطفی (Schizoaffective) نیز ظاهر شود. نیمه-شیدایی ویژگی اختلال دوقطبی نوع اول نیز هست و زمانی رخ میدهد که خلق بیمار بین وضعیتهای عادی و شیدایی نوسان میکند.
دوره خلق ترکیبی
خلق ترکیبی (یا Mixed State) وضعیتی است که در آن هر دو علائم شیدایی و افسردگی به طور همزمان بروز میکنند (مثلاً تحریکپذیری، اضطراب، خستگی، احساس گناه، پرخاشگری، تفکرات خودکشی، ترس، شک یا پارانویا، صحبت بیوقفه و خشم). به عنوان نمونه، حالت گریه در وضعیت شیدایی یا تفکرات سریع در وضعیت افسردگی است. حالتهای ترکیبی معمولاً خطرناکترین دوره در بیماریهای خلقی هستند زیرا رفتارهایی مانند سوء مصرف مواد، بیماری پانیک و اقدام به خودکشی تا حد زیادی افزایش پیدا میکنند.
تشخیص و زیردستهها
معمولاً اختلال دوقطبی به زیردستههای زیر طبقهبندی میشود:
اختلال دوقطبی نوع اول
- وجود یک یا چند دوره شیدایی. وجود دوره افسردگی یا نیمهشیدایی برای تشخیص الزامی نیست اما گاهی اوقات اتفاق میافتد.
اختلال دوقطبی نوع دوم
- عدم وجود دوره شیدایی، وجود یک یا چند دوره نیمهشیدایی و یک یا چند دوره افسردگی اساسی.
اختلال خلق ادواری
- دورههای نیمه-شیدایی همراه با دورههایی از افسردگی که به اندازه افسردگی اساسی نباشند.
تناوب سریع
بیشتر افرادی که دارای اختلال دوقطبی تشخیص داده میشوند، دارای تعداد دوره، به متوسط ۰٫۴ تا ۰٫۷ در سال، با طول سه تا شش ماه هستند. تناوب سریع به افرادی اطلاق میشود که بیشتر از سه دوره در سال را تجربه میکنند. بخش قابل توجهی از بیماران دوقطبی شامل این عنوان میشوند. در برخی منابع عناوین تناوب بسیار سریع و تناوب به شدت سریع یا تناوب بسیار بسیار سریع تعریف شدهاند. یک تعریف از تناوب بسیار بسیار سریع، تغییر خلق در طول بازه ۲۴ تا ۴۸ ساعت است.
علل پیدایش
اگرچه دلیل قطعی برای این اختلالات هنوز شناخته نشدهاست، اما محققان بر این باورند که اختلالات دوقطبی منشا ارثی دارد وترکیب ژنتیکی افراد بیشتر از تربیت آنها در این اختلالات موثر است. ممکن است مشکل فیزیکی در قسمتی از مغز که کنترل حالات روانی را به عهده دارد عامل این اختلالات باشد. به این دلیل است که این اختلالات با دارو قابل کنترل هستند. همچنین نوسانات خلقی ممکن است گاهی توسط استرس و یا بیماری بوجود بیایند.[۲]
بیماران مشهور
از افراد مشهور مبتلا به این بیماری میتوان ونسان ونگوگ، لودویگ ون بتهوون، ناپلئون بناپارت، ارنست همینگوی، وینستون چرچیل، بریتنی اسپیرز ،امی واینهاوس ، کاترین زتا جونز ،اسحاق نیوتن وصادق هدایت را نام برد. چرچیل این بیماری را سگ سیاه مینامید.[۳]
سینما
فیلمهای زیر به موضوع اختلال دوقطبی میپردازد.
- آقای جونز (۱۹۹۳)
- دویدن با قیچی (۲۰۰۶)
- ساعتها (۲۰۰۲)
- دفترچه امیدبخش (۲۰۱۲)
پانویس
- اختلالات دو قطبی (افسردگی شیدایی)وبگاه انجمن روانپزشکان ایران
- تعریف اختلال دوقطبی و نشانههاThe Royal College of Psychiatrists
- بیماری دو قطبی شخصیتهای مشهور وبگاه آفتاب برگرفته از روزنامه سلامت
منابع
ادامه مطلب
اختلال استرسی پس از ضایعه روانی | |
---|---|
![]()
No quieren (They do not want to)
#9 from aquatint series حوادث جنگ (The disasters of war – 1810–1820) فرانسیسکو گویا (۱۷۴۶–۱۸۲۸) |
|
آیسیدی-۱۰ | F43.1 |
آیسیدی-۹ | 309.81 |
دادگان بیماریها | ۳۳۸۴۶ |
مدلاین پلاس | 000925 |
ایمدیسین | med/۱۹۰۰ |
پیشنت پلاس | اختلال استرسی پس از ضایعه روانی |
سمپ | D013313 |
اختلال استرسی پس از ضایعه روانی یا اختلال تنشزای پس از رویداد یا استرس پس از سانحه (به انگلیسی: Posttraumatic stress disorder) (به صورت مخفف: PTSD)، نشانگان یا سندرمی است که پس از مشاهده، تجربهٔ مستقیم یا شنیدن یک عامل استرسزا و آسیبزای شدید روی میدهد که میتواند به مرگ واقعی یا تهدید به مرگ یا وقوع یک سانحهٔ جدی منجر شود.
بیمار نسبت به این تجربهها احساس ترس و درماندگی میکند، اغلب رفتارهای آشفته و حاکی از بیقراری بروز میدهد و مدام تلاش میکند از یادآوری رویداد و سانحه اجتناب کند. حوادثی همچون سوءاستفاده جنسی، تصادف، سوانح طبیعی مانند زلزله، جنگ و... به طور کلی افرادی که چنین رویدادهایی را تجربه میکنند حتی در مورد کودکان، بیشتر از این که ما بتوانیم تجربهٔ آنها را تصور کنیم و احساسات آنها را درک کنیم از آن واقعه رنج میبرند. همین امر وجه تمایز استرس پس از سانحه با سایر حوادث زندگی است (استرس بیش از حد طبیعی به حادثه).
محتویات
گسترش PTSD
اگرچه اغلب مردم (۵۰ تا ۹۰٪) یک رویداد بسیار تنشزا را تا پایان عمر به یاد دارند، فقط ۸٪ آنها به PTSD مبتلا میشوند. این بیماری در دوران بعد از جنگ بسیار شایع است (مانند جنگ ویتنام، عراق، ایران، بوسنی هرزگوین و افغانستان) و همچنین بر اثر اتفاقات مهم زندگی مانند فوت یک عزیز یا طلاق و جدایی و ضربههای عاطفی احتمال ابتلاء به این بیماری زیاد است. به نظر میرسد زمینه ژنتیکی، نژاد و دوران کودکی در ایجاد این بیماری مؤثر هستند.
علائم اختلال استرسی پس از ضایعه روانی
۱) ناآرامی و بیقراری، رفتارهای پرخاشگرانه، احساس بیزاری از دیگران.
۲) گوشهگیری و مشکلات در روابط بین فردی، بهسختی انس گرفتن با دیگران.
۳) احساس گناه و شرمزدگی، بیاحساسی و فقر هیجانی که از طریق جمع کردن خود و انقباض عضلات صورت میگیرد.
۴) واپسرویهای رشدی (بازگشت به رفتارهای اولیه کودکان، شباداری، مکیدن شست و...)
۵) رفتارهای تهییجی و برانگیختگی بیش از حد (حالت گوش به زنگ بودن که به محض مواجه شدن با محرک تنشزا شوکه میشود)
۶) اختلال خواب، کابوس و خوابهای ترسناک (رویاهای هولناک بدون محتوای مشخص).
۷) اجتناب از افکار و احساسات و حتی اماکنی که وقایع ناخوشایند را یادآوری میکند.
۸) تکرار خاطرههای آسیبزا از قبیل مزاحمت، تجاوز و... در ذهن.
۹) تمایل به بازیهای تکراری پیرامون حادثهای که تجربه کردند (درمورد کودکان).
۱۰) اختلال در کار روزانه، مشکلات در تمرکز و آموزش.
البته همه اینها باید سه شرط مهم دیگر را نیز به همراه داشته باشند:
الف. فرد باید در معرض یک رویداد پر تنش قرار گرفته باشد.
ب. فرد باید مرتب به یاد این رویداد بیفتد و فلاش بک داشته باشد.
ج. علائم باید بیش از یک ماه طول بکشد.
درمان
فرایند درمان بیمار مبتلا به PTSD تلفیقی از دو رویکرد روانشناسی شناختی و رفتارگرایی است. مداخلات رفتاری شامل: آموزش نحوهٔ مواجهٔ مؤثر با ترسها، اجتناب از اماکن یا افرادی که وقایع را یادآوری میکند، میباشد؛ همچنین استفاده از تکنیک آرامبخش و پذیرش احساسات بیمار در کاهش نشانگان استرس پس از سانحه مؤثر است. در روش مداخله در بحران، سعی بر این است که عملکرد عادی بیمار را به وی بازگردانند. روان درمانگر در این روش تمرکزش را معطوف به حل مشکلات، آموزش مهارتهای مربوط به کنار آمدن با شرایط و ایجاد شرایطی حمایتی برای بیمار میکند. عضویت در گروههای حمایتی نیز برای کسانی که دچار علائم استرس هستند، مفید است. بیماران با عضویت در این گروهها حمایت عاطفی دریافت میکنند، با افراد دیگری که شرایط و علائم مشابهی را تجربه کردهاند آشنا میشوند و مهارتهای مربوط به کنار آمدن با شرایط و مدیریت شرایط را میآموزند.
اگر علایم فوق بیش از یک ماه تداوم یابد و منجر به اختلال در عملکرد کلی بیمار (شغلی، تحصیلی، رفتاری و...) شود باید نسبت به درمان آن اقدام نمود. برای درمان دارویی از داروهای مهارکننده بازجذب سروتونین مانند فلوکستین، ضدافسردگیهای سه حلقهای مانند ایمیپرامین، سیتالوپرام، پروپرانولول و کلونیدین استفاده میشود.
در حیوانات
حیوانات نیز قابلیت ابتلاء به این اختلال را دارند.[۱]
منابع
- مشارکتکنندگان ویکیپدیا، «PTSD»، ویکیپدیای انگلیسی، دانشنامهٔ آزاد (بازیابی در ۸ اکتبر ۲۰۰۹).
- Post-Traumatic Stress Disorder, National Institute of Mental Health
- نظامالدین فقیه، تنشهای شغلی: کنترل، مهار و مدیریت آن ۹۶۴–۵۹۵۱-۰۷–۰:شابک[۱]
- مؤسسه تحقیقات ، درمان و آموزش سرطان
پانویس
Occupational Stresses: Control and Management
ادامه مطلب
اختلال افسردگی اساسی | |
---|---|
![]() |
|
آیسیدی-۱۰ | F32, F33 |
آیسیدی-۹ | 296 |
اُمیم | ۶۰۸۵۱۶ |
دادگان بیماریها | ۳۵۸۹ |
مدلاین پلاس | 003213 |
ایمدیسین | med/۵۳۲ |
پیشنت پلاس | اختلال افسردگی اساسی |
سمپ | D003865 |
اختلال افسردگی اساسی یکی از شایعترین تشخیصهای روانپزشکی است که مشخصه آن خلق افسرده و با احساس غمگینی، اعتماد به نفس پایین و بیعلاقگی به هر نوع فعالیت و لذت روزمره مشخص میشود؛ چیزی که از آن به عنوان «سرماخوردگی روانی» یاد میشود. افسردگی مجموعهای از حالات مختلف روحی و روانی است که از احساس خفیف ملال تا سکوت و دوری از فعالیت روزمره بروز میکند. افسردگی اساسی واژهای است که توسط انجمن روانپزشکی آمریکا جهت مجموعهای از علایم اختلال خلق برای DSM-III در سال ۱۹۸۰ به کار رفت و پس از آن عمومیت یافت. افسردگی اساسی منجر به از کارافتادگی قابل توجه فرد در قلمروهای زندگی فردی و اجتماعی و اشتغال میشود و عملکردهای روزمره فرد همچون خوردن و خوابیدن و سلامتی فرد را تحت تأثیر قرار میدهد.
در یک نظرسنجی که در ایران انجام شد، ۳۴ درصد شرکتکنندگان دچار افسردگی بودهاند.[۱]
محتویات
علل بروز
علل زیست شناختی
- ژنتیک: شیوع افسردگی در دوقلوهای تکتخمکی ۶۵ درصد و در سایر دوقلوها ۱۴–۱۹ درصد است که نقش عاملهای ژنتیک را مشخص میکند. محققین چند ژن را که ممکن است با اختلالات دو قطبی مربوط باشند را مشخص کردهاند، آنان به دنبال ژنهایی میگردند که با سایر اشکال افسردگی مرتبط باشند. اما همه افرادی که سابقه فامیلی افسردگی را دارند به این اختلال دچار نمیشوند. (۲)
- سروتونین و سایر نوروترانسمیترها: وجود اختلال نوروترانسمیتری در سطح سیناپسها را در بیماران افسرده مشاهده کردهاند. علاوه بر سروتونین، نوراپی نفرین و دوپامین در بیماران افسرده اختلال دارند.
- داروها: استفاده طولانی مدت از برخی داروها مانند داروهایی که جهت کنترل فشار خون استفاده میشوند، قرصهای خواب یا قرصهای پیشگیری از بارداری میتوانند علائم افسردگی را در بعضی افراد ایجاد کنند. مصرف قرصهای ضد بارداری تأثیر مستقیم در افسردگی زنان دارد[نیازمند منبع].
- بیماریها: ابتلاء به یک بیماری مزمن، مثل بیماری قلبی-عروقی، سکته مغزی، دیابت، سرطان و آلزایمر یا میگرن باعث میشود که فرد در خطر بیشتری برای افسردگی قرار بگیرد. مطالعات، یک ارتباط ثابت نشده بین افسردگی و بیماری قلبی را نشان میدهند[نیازمند منبع]. افسردگی در بسیاری افرادی که حمله قلبی داشتهاند اتفاق میافتد. افسردگی درمان نشده میتواند شما را در خطر بیشتری برای مرگ در سالهای اول پس از سکته قلبی قرار دهد. ابتلاء به کمکاری تیروئید حتی اگر خفیف باشد هم میتواند باعث بروز افسردگی شود. (۳)
علل روانی اجتماعی (psychosocial)
- استرس: وقایع پراسترس زندگی، به ویژه از دست دادن یا تهدید به از دست دادن یک فرد محبوب یا شغل میتواند محرک افسردگی باشد.
- عوامل اجتماعی: نارضایتی از جامعه و عوامل روانی مرتبط با اجتماع نیز میتوانند نقش داشته باشند.
- شخصیت: صفات شخصیتی خاصی مانند اعتماد به نفس پایین و وابستگی شدید، بدبینی و حساسیت در برابر استرسها میتواند فرد را مستعد افسردگی نماید. شخصیتی وسواسی، منظم و جدی، کمالگرا، یا شدیداً وابسته نیز احتمال ابتلاء به افسردگی را افزایش میدهند.
- شکست در زندگی: شکست در کار، ازدواج، یا روابط با دیگران میتواند باعث بروز افسردگی شود، مرگ یا فقدان یکی از عزیزان، از دست دادن یک چیز مهم (شغل، خانه، سرمایه)، تغییر شغل یا نقل مکان به یک جای جدید،
- انجام بعضی از اعمال جراحی مثل برداشتن پستان به علت سرطان، گذر از یک مرحله از زندگی به مرحلهای دیگر، مثلاً یائسگی یا بازنشستگی. (۴)
- بیماریهای روانی:اضطراب، عقبافتادگی ذهنی، فراموشی، اختلال خوردن و سوء مصرف مواد.
شیوع
شیوع این بیماری در زنان دوبرابر مردان است. در مردان میزان ابتلاء ۵–۱۲ درصد و در زنان ۱۴–۱۹ درصد است. سن بروز بیماری در حدود ۳۰ سالگی است.
همه گیری شناسی اختلال افسرده خویی
الگوی خانوادگی: این اختلال در میان بستگان بیوژنیک درجه اول مبتلایان به اختلال افسردگی عمده شایعتر از کل جمعیت هست.
ویژگی وابسته به سن و جنس: در کودکان ظاهراً در هر دو جنس به یک اندازه روی میدهد و اغلب به اختلال در عملکرد تحصیلی و روابط اجتماعی منجر میشود. در سن بالا، احتمال بروز در زنان دو تا سه بار بیشتر از مردان هست.
دوره یا سیر: این اختلال اغلب شروعی زود رس و ناگهانی دارد و همچنین سیر آن مزمن هست. مدت متوسط این اختلال پنج سال هست. اما میتواند بیست سال یا بیشتر به درازا بکشد. اگر این اختلال مقدم بر شروع اختلال اساسی باشد احتمال بهبود خود به خودی کامل دورهای بین دورههای افسردگی عمده کمتر میشود و احتمال بیشتر شدن فراوانی بروز دورههای آینده بیشتر میشود. گرچه میزان خود به خودی این اختلال ممکنه حدود ده درصد در سال باشد، اما شواهد حاکی از این هست که با درمان فعال نتایج بهتِری به دست بیاید.
شیوع: شیوع کلی یا مادام العمر این اختلال تقریباً شش درصد و شیوع نقطهای یا مقطعی تقریباً سه درصد است.
علائم
شناخت علائم هشدار دهنده افسردگی، میتواند در شناخت بهتر این بیماری به ما کمک کند. - پایین آمدن میزان انرژی و فعالیت
- کاهش انرژی: اولین نشانه افسردگی این است که شخص انرژی گذشته را ندارد و زودتر از گذشته خسته میشود و ترجیح میدهد بعد از کار استراحت کند تا اینکه به فعالیت تفریحی یا ورزش بپردازد
- خستگی: دومین نشانه افسردگی. خستگی جسمی و بدنی است. حتی با وجود خواب و استراحت کافی، همچنان احساس خستگی میکند و نمیتواند فعالیت جدیدی راشروع کند
- کم شدن فعالیت: این ممکن است در نتیجه کاهش انرژی، خستگی و سستی و رخوت باشد و یا آن که مستقل از این عوارض باشد. به هر حال، اگر سطح فعالیتهای معمولی فرد شروع به کاهش کند این ممکن است از علائم افسردگی باشد.
- بیخوابی یا پرخوابی: بارزترین علامت افسردگی بیخوابی است: خوب نخوابیدن، کابوس دیدن و صبح زود از خواب بیدارشدن. با این وجود پر خوابی هم میتواند نشانه افسردگی باشد. بیخوابی و پرخوابی هر دو میتواند کارکرد روزانه شما را مختل کند
- فقدان شادی و لذت: شخص دچار افسردگی به کارهایی که قبلاً از آن لذت میبرده علاقهای نشان نمیدهد و تقریباً هیچ چیزی او را شاد وسر حال نمیکند
- گوشه گیری: فرد افسرده علاقه به حضور در اجتماع و جمعهای خانوادگی ندارد و ترجیح میدهد تنها در خانه بماند
۲- تغییرات جسمی یا فیزیکی
افسردگی نه تنها بر ذهن و مغز افراد تأثیر مخرب میگذارد بلکه علائم جسمانی مهمی نیز دارد. مانند:
- دردهای نامشخص: افراد افسرده برای مقابله با استرس و نگرانی به میزان زیادی هورمون کورتیزول ترشح میکنند؛ که این باعث ایجاد دردهای عمومی در بدن میشود.
- بی اشتهایی یا پراشتهایی: در افراد افسرده بی اشتهایی بسیار شایع است زیرا از هیچ چیز همچنین از غذا لذت نمیبرند و همچنین افرادافسرده فعالیت زیادی ندارند که اشتهای کافی به غذا داشته باشند بعضی از افراد افسرده هم از غذا بعنوان مسکّن استفاده میکنند. زیرا باعث افزایش سطح سروتونین میشود که تا حدی در کاهش احساس افسردگی نقش دارد.
- بیقراری یا کندی روانی-حرکتی: بیقراری روانی- حرکتی عبارت است از افزایش فعالیت، بیشتر به دلایل ذهنی تا جسمی. نشانههای متداول آن شامل قدم زدن، پیچاندن یا فشار دادن دستها، با انگشت روی میز زدن یا کف پا را به زمین زدن و سایر رفتارهای بدون وقفه مشابه است. کندی روانی-حرکتی برعکس، به آهستگی فعالیتهای فکری و جسمی اشاره دارد. در این حالت، کارهای معمولی مانند مسواک زدن یا غذاخوردن ممکن است به صورتی غیرعادی کند و با طمأنینه انجام شوند.
۳- نشانههای هیجانی
- ناراحتی دراز مدت
- گریه بی وقفه
- احساس گناه
- کم شدن اعتماد به نفس
- ناامیدی
- احساس بیارزشی
۴- واکنشهای روانی شدید
- تحریکپذیری و پرخاشگری: افسردگی شدید باعث میشود افراد بخاطر یک موضوع بی اهمیت و کوچک شدیداً ناراحت و پرخاشگر شده و مدتها خود و دیگران را سرزنش کنند.
- اضطراب و نگرانی. افسردگی سبب اضطراب شده و هر موضوعی باعث نگرانی و استرس آنها میشود مثل شرکت در امتحان ماندن در صف دیر رسیدن سر کارو……..
- بدبینی:افسردگی سبب میشود. افراد افسرده نسبت به زمین و زمان بدبین هستند و حس کنند دیگران قصد آسیب رساندن به آنها را دارند
- ایرادگیری از خود: از علایم افسردگی این است که این افراد مدام از خود و تواناییهایشان ایراد میگیرند و حس میکنند قادر به رقابت با دیگران نیستند
۵- الگوهای فکری اشتباه
۱-عدم تمرکز: در افسردگی شخص تمرکز خود را از دست میدهد و ممکن است در حین رانندگی و مطالعه مدتها در یک فکر منفی غوطه ور شود ۲-عدم تصمیم گیری: افسردگی سبب میشود شخص خود را قادر به تصمیم گیری نداند و در موارد بی اهمیت نیز از دیگران مشورت بخواهد ۳-ضعق حافظه: افسردگی بر حافظه تأثیر منفی میگذارد به طوریکه ممکن است شخص چیزی که گفته، شنیده و یا خوانده است را بزودی فراموش کند. نشانههای افسردگی
۶- درگیری فکری با مرگ
- فکر مرگ: افسردگی سبب میشود فرد بیش از حد به مرگ فکر کند و زندگی را پوچ و بیارزش بداند
- فکر خودکشی: افراد افسرده به دلیل شرایط بد و عدم توانایی در تغییر شرایط بسیار به فکر خود کشی میافتند و گاهی هم به آن اقدام میکنند
در صورت بروز این نشانهها یا تعدادی از آنها، به روانشناس مراجعه کرده و نسبت به درمان افسردگی اقدام کنید و زندگی بهتری برای خود بسازید.[۲]
محتوی تفکر
۶۰ درصد بیماران افسرده فکر خودکشی دارند و ۱۵ درصدشان دست به خودکشی میزنند. حس نافذ نومیدی، احساس گناه به خاطر چیزهای کماهمیت یا خیالی، احساس بیارزشی و توهمات و هذیانهای نیستانگارانه و نشخوار ذهنی وسواسی در بسیاری از آنها آشکار است.
نظام حسی
حواس پرتی، دشواری در تمرکز، اختلال حافظه، گیجی و گاه اختلال در تفکر انتزاعی (بهویژه در سالمندان) شایع است.
وضعیت ظاهری
غمگینی، گریه بیدلیل، از دست دادن علاقه و ناتوانی از لذت بردن، بیحالی و خستگی، بیقراری، زودرنجی، مشکلات خواب (شامل دشواری در خوابیدن، خواب زیاد و ناراحت) زیاد مشاهده میشود.
کندی یا برعکس تحریک پذیری روانی حرکتی و بیتوجهی به ظاهر شخصی بسیار شایع است. تکلم خودانگیخته کم یا به کلی غایب است. مکثهای طولانی در کلام، استفاده از واژگان تکسیلابی و صدای آهسته و یکنواخت از ویژگیهای گفتاری معمول است.
ملاکهای DSM-IV-TR در مورد افسردگی اساسی
الف) حداقل پنج تا از علایم زیر همزمان در یک دورهٔ دو هفتهای وجود داشته باشد و نشانهٔ تغییری در کارکرد قبلی باشد؛ حداقل یکی از علایم یا (۱) خلق افسرده باشد، یا (۲) بی علاقگی و بی لذتی.
- نکته: علایمی را که به وضوح از بیماری طبی عمومی ناشی شده است و نیز هذیانها و توهمهای ناهماهنگ با خلق را منظور نکنید.
- خلق افسرده دراکثر اوقات روز و تقریباً همه روزها، چه طبق گزارش خود بیمار از احساس ذهنیش (مثلاً احساس کند غمگین است، یا احساس پوچی کند)، چه طبق مشاهدهٔ دیگران (مثلاً بگویند گریان به نظر میرسد). نکته: در اطفال و نوجوانان میتواند به صورت خلق تحریک پذیر (irritable) باشد.
- کاهش واضح علاقهمندی یا لذت بردن از همه یا تقریباً همهٔ فعالیتها، اکثر اوقات روز و تقریباً همه روزها (چه طبق گزارش خود بیمار از احساس ذهنیش، چه بنا بر مشاهدات دیگران).
- کاهش چشمگیر وزن بدون اجرای برنامه (رژیم) خاصی برای لاغری، یا افزایش وزن (مثلاً تغییر وزن بدن بیش از پنج درصد در عرض یک ماه)، یا کاهش یا افزایش اشتها تقریباً همهٔ روزها. نکته: در کودکان نرسیدن به وزن قابل انتظار را باید در نظر گرفت.
- کم خوابی یا پر خوابی به طور تقریباً هر روزه.
- سرآسیمگی یا کندی روانی-حرکتی در تقریباً همه روزها (برای دیگران مشهود باشد، نه اینکه فقط خود بیمار احساس ذهنی بی قراری یا کند شدن را گزارش کند).
- احساس خستگی یا از دست دادن انرژی تقریباً همه روزها.
- احساس بیارزشی یا احساس گناه مفرط یا نا متناسب (که حتی ممکن است هذیانی باشد) تقریباً هر روز (صرف ملامت نفس یا احساس گناه به خاطر بیمار بودن کافی نیست).
- کاهش قدرت تفکر یا تمرکز، یا احساس بلاتصمیمی، تقریباً هر روز (چه طبق گزارش بیمار از احساس ذهنی خود، چه بنا بر مشاهده دیگران).
- افکار عود کننده دربارهٔ مرگ (نه فقط ترس از مردن)، فکر مکرر خودکشی بدون هیچ نقشه خاصی، اقدام به خودکشی، یا داشتن نقشهای معین برای انجام خودکشی.
ب) علایم مذکور واجد ملاکهای دوره مشترک نباشد.
پ) علایم از نظر بالینی رنج و عذاب چشمگیری برای بیمار ایجاد کرده باشد و یا کارکردهای او را در حوزههای اجتماعی، شغلی، یا سایر حوزههای مهم زندگی مختل کرده باشد.
ت) علایم ربطی به اثرات جسمی مستقیم یک ماده (مثلاً مادهای که مورد سوء مصرف قرار میگیرد، یا دارو) یا یک بیماری طبی عمومی (مثل کمکاری تیرویید) نداشته باشد.
ث) داغدیدگی، توجیه بهتری برای علایم نباشد، یعنی به دنبال از دست رفتن فرد محبوب، علایم بیش از دو ماه طول کشیده باشد، یا مختل شدن واضح کارکردها، اشتغال ذهنی شدید با احساس بیارزشی، فکر خودکشی، علایم روانپریشی، یا کندی روانی- حرکتی به شکل مشخص وجود داشته باشد.
[۳]
نشانههای افسرده خویی
۱-وجود خلق افسرده در بخش بیشتر روز و در بیشتر روزها به مدت حداقل دو سال. ۲-در حالت افسردگی دو یا چند مورد از نشانههای زیر وجود دارد: کم اشتهایی یا پِر اشتهایی. بی خوابی یا کم خوابی. کمبودنیرو یا احساس خستگی. عزت نفس پایین. تمرکز کم یا اشکال در تصمیم گیری. احساس درماندگی. سردرد، گرفتگی عضلات و یا مشکلات گوارشی.[۲]
۳-طی این دوره دو ساله آشفتگی (یک سال در مورد کودکان و نوجوانان) شخص اصلاً به مدت بیش از دو ماه در یک نوبت بدون نشانههای موجود در ملاکهای بند یک و دو هست. ۴-در طی دو سال اول آشفتگی (یک سال در مورد کودکان و نوجوانان) دوره افسردگی عمده وجود نداشته. ۵-هرگز یک دوره مانیک، یک دوره مختلط، یا یک دوره هیپومانیک وجود نداشته و هرگز ملاکهای تشخیصی اختلال ادواری خویی وجود نداشتهاست. ۶-این اختلال منحصراً در طی دوره یک اختلال روان پریشی مزمن، مثل اسکیزوفرنیا یا اختلال هذیانی پیدا نمیشود. ۷-نشانهها، پریشانی یا اختلال قابل ملاحظه بالینی را در کارکرد اجتماعی، کاری، یا بقیه زمینههای مهم کارکرد باعث میشوند
خصوصیات مرتبط با سن
افسردگی در سنین مختلف ممکن است خصوصیات متفاوتی داشته باشد. در دوران پیش از بلوغ شکایات جسمی، توهمات شنوائی (شنیدن صداهای ناموجود)، اضطراب و انواع فوبیها بیشتر دیده میشود. در نوجوانی سوءمصرف مواد، رفتارهای ضداجتماعی، مسائل مربوط به مدرسه (فرار از مدرسه، مشکلات تحصیلی) و عدم رعایت بهداشت و در سالمندی آلزایمر (فراموشی)، حواسپرتی و نقصهای شناختی (مانند اختلالات حافظه و گیجی) بیشتر مشاهده میشود.
خصوصیات پیوسته
ناراحتیهای جسمانی نیز در بیماران بیشتر دیده میشود و ممکن است افسردگی را بپوشاند و بسیاری اوقات علل روانی دارد. سردرد، اختلالات گوارشی، یبوست، شکایات قلبی و ادراری-تناسلی از جمله آنها هستند.
درمان
درمانهای ضدافسردگی را میتوان به دو دسته کلی دارویی و غیردارویی تقسیم کرد. اثربخشی هر دو این درمانها در مطالعات فراوانی مشاهده شدهاست.
در زمینه پیشگیری از این بیماری نیز پژوهش ها نشان می دهند که مصرف ماهی در وعده های غذایی احتمال ابتلا به افسردگی را کاهش می دهد. اسیدهای چرب امگا 3 موجود در ماهی، ساختار غشای مغز و میزان دوپامین و سروتونین را تغییر می دهند. دوپامین و سروتونین از مهمترین انتقال دهنده های عصبی محسوب می شوند که نقش مهمی در کنترل افسردگی ایفا می کنند. علاوه بر این، پروتئین، ویتامین و مواد معدنی موجود در ماهی نیز در برابر افسردگی اثر محافظتی دارند. اسیدهای چرب امگا 3 از زوال شناختی جلوگیری می کند و برای سلامت مغز نیز مفید است.[۴]
در موارد شدید استفاده از داروهای ضد افسردگی بهترین گزینهاست. این داروها در دهههای اخیر از نظر کمی و کیفی رشد فراوانی داشتهاند به شکلی که امروزه دیگر فاقد عوارض شدید و ناتوانکننده هستند. کاردرمانی و روان درمانیهای شناختی-رفتاری و در برخی موارد تحلیلی نیز در درمان افسردگی مؤثر هستند. در موارد خفیفتری که هنوز افسردگی در حد یک اختلال ظاهر نشدهاست، انجام کارهایی برای کاهش فشار و استرس از جمله خرد کردن کارهای بزرگ به کارهای کوچک، حق تقدم (برای) برخی (کارها) قرار دادن و انجام دادن هرآنچه که میتوانید به همان اندازه که میتوانید، ورزش معتدل (ملایم)، رفتن به یک سینما، شرکت کردن در یک (مراسم) مذهبی، اجتماعی، یا سایر فعالیتهایی که ممکن است به شما کمک کنند، صحبت و همنشینی با دوستان و خانواده، خودداری از مصرف الکل، برخورداری از رژیم غذایی متعادل و کمچرب، مثبتاندیشی، تماشای فیلمهای خندهدار و شاد، رفتن به مسافرت، سهیم شدن در فعالیتهایی که میتواند مفید باشد و احساس بهتری برای شما بهوجود بیاورد. رویکرد درمانگری شناختی رفتاری به افسردگی[ویرایش]رویکرد درمانگری شناختی رفتاری به افسردگی[ویرایش]
«آرونتیبک» (به انگلیسی: [Temkin Beck]) مفهوم «سهگانگان شناختی» را برای افکار خودکار مطرح کرده است. او بر این باور است که افسردهها از «افکار خودکار» منفی دربارهٔ (۱) خود، (۲) جهان (مثلاً افراد خاصی یا بهطور کلی همهٔ مردم) و (۳) آینده استفاده میکنند. افکار خودکار فرد افسرده شامل عقاید و الگوهای شناختی است که میتواند در اثر عوامل زیستی (مثلاً نقص در عملکرد هورمونها) شکل گرفته باشد و یا در دوران کودکی بهصورت مشاهدهٔ رفتار والدین، معلمان و دیگران در قالب «طرحوارههای شناختی» آموخته شده باشد. چنین طرحوارههایی در آنها الگوی درماندگی را در هیجانرفتار نشان میدهند. طرحوارههای شناختی افکار افراد افسرده، دستِکم دارای سه خطای اساسی است. اول آنکه در پس هر شکستی، مردم از خود میپرسند: «آیا علت این شکست همیشگی است یا موقتی؟» در این زمان، فرد افسرده فکر میکند که علت شکست همیشگی است و احتمال میدهد که در آینده هم تکرار شود یعنی که علت شکست خود را پایدار میداند. بههمین دلیل بدبینی و درماندگی او نیز ادامه مییابد و به شرایط و موقعیتهای دیگر «تعمیم» داده میشود. اما اگر چنین کسی، فکر کند که علت این شکست مثلاً خواب بد دیشب بوده است، در این صورت برای شکست خود از علتی ناپایدار استفاده کرده است و بر همین اساس الگوهای درماندگی پایدار به بدبینی و درماندگیهای همیشگی میانجامد درحالیکه الگوهای ناپایدار گذرا هستند. بر همین اساس، «جودیت بِک» (به انگلیسی: [S. Beck]) نیز بر این باور است که انسانها به دو دلیل اصلی دچار افکار خودکار منفی و یا برداشتهای غیرواقعی از موفقیت یا شکست خود میشوند: «اول آنکه آنها موقعیت خود، جهان پیرامون و آینده را با توجه به شرایط کنونی به درستی ارزیابی نمیکنند، بنابراین آنها باید ابتدا برای یافتن مشکل و مسئلهای که وجود دارد، «خودسنجی» کنند تا موقعیت کنونی را به درستی ارزیابی نمایند و دوم آنکه آنها نیازمند برنامهای تقویت شده برای خود هستند.
بتازگی مطالعات محققان دانشگاه استنفورد نشان داد که داروی های رایج درمان دیابت نوع 2 که برای افزایش حساسیت بدن به انسولین مورد استفاده قرار می گیرند، قادر به درمان افسردگی مزمن هستند. دیابت به دلیل مقاومت بدن نسبت به انسولین بوجود می آید و تحقیقات نشان می دهد که این عامل نقش مهمی در بروز افسردگی دارد؛ به همین دلیل است که افسردگی یکی از عوارض دیابت به شمار می آید.[۵]
راههای غلبه بر افسردگی
همه ما گاهی دچار حالت ناامیدی و افسردگی میشویم. مثلاً وقتی روابط ما با دیگران از هم پاشیده میشود. ممکن است شوکه شویم، گریه کنیم، غذا نخوریم، عصبانی شویم، خوب نخوابیم و بدخلق و مضطرب شویم.
این حالت معمولاً پس از چند روز برطرف میشود و شخص به زندگی طبیعی باز میگردد. اما آنچه پزشکان آن را افسردگی مینامند، حالت افسردگی به این شکل نیست. بلکه این اصطلاح برای تعریف بیماری شدیدتری به کار میرود که حداقل چند روز طول میکشد و بر جسم و روح اثر میگذارد. این بیماری ممکن است بی هیچ دلیلی بروز کند و زندگی فرد را تهدید کند. هیچ وقت وجود یک علامت تک نشانگر وجود افسردگی و یا به قول معروف افسردگی بالینی در فرد نیست. بسیاری از علایم شبیه یکدیگرند، اما وقتی فرد به افسردگی مبتلا میشود این علائم شدیدتر میگردند و مدت بیشتری ادامه مییابند. اگر حالت ناامیدی و افسردگی بر تمام ابعاد زندگی شما تأثیر بگذارد، ۲ یا چند هفته ادامه یابد و یا به حدی برسد که به فکر خودکشی بیفتید، کار صحیح آن است که از دیگران یاری بطلبید.
«آرونتیبک» (به انگلیسی: [Temkin Beck]) مفهوم «سهگانگان شناختی» را برای افکار خودکار مطرح کرده است. او بر این باور است که افسردهها از «افکار خودکار» منفی دربارهٔ (۱) خود، (۲) جهان (مثلاً افراد خاصی یا بهطور کلی همهٔ مردم) و (۳) آینده استفاده میکنند. افکار خودکار فرد افسرده شامل عقاید و الگوهای شناختی است که میتواند در اثر عوامل زیستی (مثلاً نقص در عملکرد هورمونها) شکل گرفته باشد و یا در دوران کودکی بهصورت مشاهدهٔ رفتار والدین، معلمان و دیگران در قالب «طرحوارههای شناختی» آموخته شده باشد. چنین طرحوارههایی در آنها الگوی درماندگی را در هیجانرفتار نشان میدهند. طرحوارههای شناختی افکار افراد افسرده، دستِکم دارای سه خطای اساسی است. اول آنکه در پس هر شکستی، مردم از خود میپرسند: «آیا علت این شکست همیشگی است یا موقتی؟» در این زمان، فرد افسرده فکر میکند که علت شکست همیشگی است و احتمال میدهد که در آینده هم تکرار شود یعنی که علت شکست خود را پایدار میداند. بههمین دلیل بدبینی و درماندگی او نیز ادامه مییابد و به شرایط و موقعیتهای دیگر «تعمیم» داده میشود. اما اگر چنین کسی، فکر کند که علت این شکست مثلاً خواب بد دیشب بوده است، در این صورت برای شکست خود از علتی ناپایدار استفاده کرده است و بر همین اساس الگوهای درماندگی پایدار به بدبینی و درماندگیهای همیشگی میانجامد درحالیکه الگوهای ناپایدار گذرا هستند. بر همین اساس، «جودیت بِک» (به انگلیسی: [S. Beck]) نیز بر این باور است که انسانها به دو دلیل اصلی دچار افکار خودکار منفی و یا برداشتهای غیرواقعی از موفقیت یا شکست خود میشوند: «اول آنکه آنها موقعیت خود، جهان پیرامون و آینده را با توجه به شرایط کنونی به درستی ارزیابی نمیکنند، بنابراین آنها باید ابتدا برای یافتن مشکل و مسئلهای که وجود دارد، «خودسنجی» کنند تا موقعیت کنونی را به درستی ارزیابی نمایند و دوم آنکه آنها نیازمند برنامهای تقویت شده برای خود هستند تا بتوانند از دیگران نیز کمک بگیرند»[
انواع
- اختلال عاطفی فصلی نوعی افسردگی است که با کوتاهشدن روزها در فصل پائیز و زمستان سر رسیده و در بهار و تابستان از بین میرود.[۶]
- افسردگی پس از زایمان نوعی افسردگی که به فاصله کوتاهی پس از زایمان و بیشتر در زنهایی که از ناراحتیهای روانی پیشین رنج میبردهاند، ظاهر میشود.
از انواع دیگر افسردگی میتوان به موارد زیر اشاره کرد: افسردگی عمده، افسردگی جزیی، افسردگی سایکوتیک.
جستارهای وابسته
منابع
- رشد آمار افسردگی و اضطراب نگرانکننده است
- درمان افسردگی
- هارولد کاپلان و بنیامین سادوک، چکیده روانپزشکی بالینی، ترجمه فرزین رضاعی. تهران ارجمند. جلد دوم. صفحه97. ISBN9789644961762
- مصرف ماهی احتمال ابتلا به افسردگی را کاهش می دهد . [خبرگزاری جمهوری اسلامی(ایرنا) http://irna.ir]
- درمان افسردگی مزمن با داروی دیابت . [خبرگزاری جمهوری اسلامی(ایرنا) http://www.irna.ir]
- هارولد کاپلان و بنیامین سادوک، چکیده روانپزشکی بالینی، نصرتالله پورافکاری، سوم پائیز ۱۳۷۷، تهران: آزاده، ص ۹۹. ISBN 964-90053-2-3
- «Depression» (انگلیسی). emedicine. بازبینیشده در دی ۱۳۸۸.
- ویکیپدیای انگلیسی.
ادامه مطلب
اتواسکلروز | |
---|---|
![]()
Chain of ossicles and their ligaments. (استخوان رکابی visible near center right.)
|
|
آیسیدی-۱۰ | H80 |
آیسیدی-۹ | 387 |
اُمیم | 166800 605727 |
دادگان بیماریها | 29289 |
مدلاین پلاس | 001036 |
ایمدیسین | article/994891 article/859760 |
پیشنت پلاس | اتواسکلروز |
سمپ | D010040 |
اتواسکلروز (به انگلیسی: Otosclerosis) به معنی رشد غیرطبیعی و تدریجی استخوان در گوش میانی است. این رشد مانع عملکرد طبیعی استخوان رکابی (یکی از استخوانهای گوش میانی) که مسئول انتقال صداست شده و از این طریق سبب کاهش شنوایی مزمن انتقالی (Chronic conductive hearing loss) میشود. اتواسکلروز معمولاً ابتدا از یک گوش آغاز میشود ولی نهایتا هر دو گوش را مبتلا میسازد.
علایم شایع : کاهش شنوایی تدریجی و پیشرونده، وزوزگوش، شنوایی بهتر در محیطهای شلوغ نسبت به محیطهای ساکت است. در اودیومتری معمولاً در فرکانسهای پایین کاهش شنوایی شدیدتر است. در مراحل پیشرفته بیماری، کاهش شنوایی حسی - عصبی (SNHL) نیز داریم.
بیماریزایی
علت این اختلال به نظر میرسد ارثی (احتمالا اتوزومال غالب) باشد. بیماری در نیم درصد جامعه تشخیص داده میشود البته شیوع آن بسیار بیشتر است ولی اغلب مبتلایان بدون علامت هستند. به نظر میرسد ما ابتدا یک مرحله رشد استخوان اسفنجی و پرعروق در کانونهای مختلف اسخوانهای گوش میانی داریم. سپس اسکلروز استخوانی داریم که موجب چسبیدن استخوان رکابی به دریچه بیضی حلزون شنوایی میشود.
درمان معمولاً عبارتست از جراحی برای برداشت استخوان رکابی و جایگزین کردن آن با استخوان مصنوعی (stapedectomy). اغلب با این جراحی شنوایی حداقل به طور نسبی اصلاح میگردد.ممکن است به جای درمان جراحی از سمعک استفاده شود.
منابع
- مشارکتکنندگان ویکیپدیا، «Otosclerosis»، ویکیپدیای انگلیسی، دانشنامهٔ آزاد (بازیابی در ۲۶ سپتامبر ۲۰۰۹).
ادامه مطلب
اپیگلوتیت | |
---|---|
آیسیدی-۱۰ | J05.1 |
آیسیدی-۹ | 464.3, 476.1 |
دادگان بیماریها | 4360 |
مدلاین پلاس | 000605 |
ایمدیسین | emerg/169 emerg/375 ped/700 |
پیشنت پلاس | اپیگلوتیت |
سمپ | D004826 |
اپیگِلوتیت به معنی التهاب اپیگلوت است. غضروف الاستیک اپیگلوت بخشی از راه هوایی فوقانی است که در انتهای زبان قرار دارد از اینرو این بیماری میتواند موجب انسداد راه هوایی شود و خطرناک است. بیماری در کودکان زیر هفت سال و در زمستان شایعتر است.
شایعترین عامل بیماری باکتری هموفیلوس آنفلوآنزا نوع b میباشد هرچند استرپتوکوکها نیز میتوانند موجب اپی گلوتیت شوند.
محتویات
علائم بیماری
بیماری با گلودرد شروع شده و به سرعت شدت پیدا کرده و طی چند ساعت منجر به سختی بلع غذا (و ریزش بزاق) میشود. بیمار تب دار بودهاست و بیمار طی ۶ ساعت اول دچار اختلال در تنفس شده و صداهای خشن تنفسی (hoarseness of voice and stridor) پیدا میکند. در صورت عدم درمان بیماری میتواند کشنده باشد (اورژانس). از معاینه ته حلق بیمار بدون وجود امکانات پیشگیرانه بایستی اجتناب کرد. لارنگوسکوپی و گرفتن رادیوگرافی ساده گردن (دیدن علامت شست در گرافی) به تشخیص در مرحله اول کمک میکند.
درمان
درمان با آنتی بیوتیک وریدی (مانند سفتریاکسون و کلرامفنیکل) است. برای حفظ راه تنفسی از گذاشتن لوله تراشه (انتوباسیون) و اکسیژن استفاده میکنیم. در صورت عدم امکان لوله گذاری، نایبری و یا کریکوتیروئیدوتومی انجام میدهیم. امروزه واکسن هموفیلوس Hib vaccine در دسترس است.
جستارهای وابسته
منابع
- مشارکتکنندگان ویکیپدیا، «Epiglottitis»، ویکیپدیای انگلیسی، دانشنامهٔ آزاد (بازیابی در ۲۶ ستامبر ۲۰۰۹).
ادامه مطلب
اپیسپادیاس (Epispadias) یک نقص مادرزادی در پیشابراه (عموماً مردان) است که سوراخ خارجی پیشابراه قبل از گلنس ودر سطح فوقانی پنیس قرار دارد. این سوراخ میتواند در تنه آلت باشد. شیوع این نقص یک در صدو بیست هزار مرد و یک در پانصدهزار زن دیده میشود.
بیماریزایی و درمان
اپیسپادیاس معمولاً همراه با اکستروفی مثانه میباشد. علاوه بر آن گاه دفورمیتی ژنیتال خارجی، بی اختیاری ادرار،VUR و فتق اینگوئینال نیز ممکن است دیده شود. بیماری ممکن است موجب عفونتهای مکرر ادراری، اشکال در کنترل ادرار و حتی ناباروری شود. درمان با جراحی وترمیم است که گاه متعدد هستند.
جستارهای وابسته
منابع
ادامه مطلب
اپیدیدیمیت | |
---|---|
![]()
Adult human testicle with epididymis: A. Head of epididymus, B. Body of epididymus, C. Tail of epididymis, and D. Vas deferens
|
|
آیسیدی-۱۰ | N45.0 |
آیسیدی-۹ | 604 |
دادگان بیماریها | 4342 |
مدلاین پلاس | 001279 |
ایمدیسین | med/704 radio/261 emerg/166 |
پیشنت پلاس | اپیدیدیمیت |
سمپ | D004823 |
اپیدیدیمیت به التهاب مجاری اپیدیدیم (روخاگ) در دستگاه تناسلی مردانه گفته میشود . اغلب علت عفونی (مانند باکتریهای گرم منفی یا کلامیدیا) دارد که به درمان آنتی بیوتیک جواب میدهد.
در معاینه گاه اپیدیدیم سفت و متورم میشود یا مثلاً در اپیدیدیمیت سلی مانند دانههای تسبیح میباشد. درمان بسته به عامل بیماری دارد و با کمک آنتی می باشد.
محتویات
علایم
تب، درد در ناحیه کیسه بیضه، بزرگ شدن و دردناک شدن بیضه، التهاب پیشراه که باعث سوزش هنگام ادرار می شود.
عوارض
یکی از عوارض ممکن یبوست می باشد، چون اجابت مزاج باعث درد و سوزش می شود.عقیمی و عفونت پیشراه نیز یکی دیگر از عوارض این بیماری می باشد....
پیشگیری
تا حد امکان از وصل کردن سوندهای ادراری خودداری شود. در روابط جنسی از کاندوم استفاده شود و از بی بند و باری پرهیز شود[۱]
منابع
- دورلند فرهنگ پزشکی. تهران
ادامه مطلب
ترومبوآنژئیت انسدادی | |
---|---|
انسداد کامل شریان فمورال راست و تنگی شریان چپ در بیماری ترومبوآنژئیت انسدادی
|
|
آیسیدی-۱۰ | I73.1 |
آیسیدی-۹ | 443.1 |
اُمیم | 211480 |
دادگان بیماریها | 1762 |
مدلاین پلاس | 000172 |
ایمدیسین | med/253 |
پیشنت پلاس | ترومبوآنژئیت انسدادی |
سمپ | C14.907.137.870 |
بیماری بورگر یا ترومبوآنژئیت انسدادی (به انگلیسی: Thromboangiitis Obliterans) یا (به انگلیسی: Buerger Disease) نوعی اختلال انسدادی غیر آترواسکلروتیک سرخرگ ها و سیاهرگ های کوچک تا متوسط اندامهای فوقانی و تحتانی است. علت این انسداد التهاب مکرر و پیشرونده و ایجاد لخته در دیواره رگ هاست. این بیماری معمولاً در ارتباط با استفاده از مشتقات تنباکو به خصوص سیگار کشیدن است ولی با مصرف انواع بدون دود تنباکو نیز ارتباط دارد. از علایم آن درد متناوب انگشتان و زخمهای دردناک برروی نوک انگشتان دست و پا است. بیماری بورگر درمان قطعی ندارد وگاه قطع عضو ناگزیر است. تنها راه جلوگیری از پیشروی سریع بیماری ترک کامل سیگار و فراورده های تنباکو است.
این اختلال نخستین بار در سال 1879 میلادی توسط فلیکس فان وینیوارتر توصیف گردید.
محتویات
اپیدمیولوژی
این بیماری شیوع جهانی دارد ولی بیشتر در خاورمیانه، مدیترانه و خاور دور مشاهده می شود. شیوع آن با افزایش مصرف سیگار در جوامع نسبت مستقیم دارد.
آسیب شناسی
این بیماری با ایجاد لخته ای شدیداً التهابی همراه است. التهاب تمام لایه های رگ را درگیر می کند و در اطراف رگ درگیر ترومبوز التهابی سلولها به خصوص سلولهای بزرگ چند هسته ای داخل میکرو آبسه ها قابل مشاهده است.
علایم بالینی
این بیماری معمولاً در مردان جوان سیگاری با ایسکمی انگشتان دست و پا شروع می شود و به تدریج به عروق بالاتر گسترش می یابد. درگیری عروق بزرگ نادر است ولی در صورت عدم بهبودی می توان منجر به قطع عضو شود. بیمار در مراحل اولیه دچار لنگیدن می شود. همچنین درد ایسکمیک در طی استراحت یا زخم شدن مشاهده می شود. معمولاً دو عضو یا بیشتر درگیر می شوند و در چهل درصد از بیماران ترومبوفلبیت سطحی و پدیده رینولد مشاهده می شود. در معاینه این بیماری مثبت شدن تست آلن در افتراق این بیماری از انسداد ناشی از آترواسکروز کمک کننده است.
تشخیص
این بیماری تست تشخیصی خاصی ندارد ولی از آزمایشها برای رد کردن بیماریهای مشابه باید استفاده شود.
بیماریهایی همچون لوپوس اریترماتوز واسکولیت روماتیسمی سندرم آنتی فسفولیپید آنتی بادی و بیماری مرکب بافت همبند از تشخیصهای افتراقی مهم بورگر هستند.
درمان
راهکار درمانی اصلی این بیماری قطع کامل و دائمی سیگار است با این حال مشاهده شده که ۴۰ درصد از بیماران موفق به این کار نمیشوند. در درمان این بیماری همچنین از آسپیرین، ایلوپروست (iloprost)، بلوک کننده های کانال کلسیم، آنتی بیوتیک، مواد ضد انعقادی و یا بلوک سمپاتیک استفاده شده است.
جراحی بای پس عروق نتایج رضایت بخشی به همراه نداشته است. سایر روشهای نسبتاً موفقیت آمیز عبارتند از» استفاده از فاکتورهای رشد عروق، قرار دادن سیم کیرشنر در مسیر تیبیا برای تحریک رگ سازی، استفاده از کمپرسور فشاری برای به جریان انداختن خون و استفاده از آنتاگونیستهای اندوتلین همچون بوسنتان.
ادامه مطلب
بیماری بهجت | |
---|---|
![]()
زخم دهان بر اثر بیماری بهجت
|
|
آیسیدی-۱۰ | M35.2 |
آیسیدی-۹ | 136.1 |
اُمیم | 109650 |
دادگان بیماریها | 1285 |
ایمدیسین | med/218 ped/219 derm/49 oph/425 |
سمپ | D001528 |
بیماری بهجت یا بیماری راه ابریشم یا بیماری آدمنتیاس (نام علمی: Behçet's disease) یک نوع از التهاب رگها میباشد که در ایجاد مشکلات بینایی از جمله کوری، و ایجاد ضایعات پوستی در دهان، پستان، و یا تناسل نقش دارد. ضایعات پوستی به شکل آفت دردناک هستند. مشکلات ریه، روده، و یا درد ماهیچهها کمیاب ولی ممکن است. درمان با استفاده از استروئیدها و یا داروهای ایمنی میباشد. نام این بیماری از نام خلوصی بهجت، پزشک پوست اهل ترکیه گرفته شدهاست که نخستین بار این بیماری را توصیف کرد.
این بیماری یک بیماری خودایمنی است که زمینه ژنتیک دارد. این بیماری تمام دستگاههای بدن از جمله بندها، پوست و مخاط، چشم، قلب، شش، دستگاه گوارش، مغز و اعصاب و سیستم خونی را درگیر میکند. دچار شدن به این بیماری از بیماری لوپوس بیشتر است و این بیماری در مردان نسبت به زنان پیش آگهی بیشتر و شدیدتری دارد.
این بیماری یکی از بزرگترین و شایعترین بیماریهای خودایمنی در جهان محسوب میشود که بیشتر در کشورهایی که اطراف جاده ابریشم هستند، دیده میشود. هر چه از جاده ابریشم دور شویم شیوع این بیماری کمتر میشود، به طوری که در نیمکره جنوبی این بیماری بسیار استثنایی است. این بیماری بیشتر در نژاد زردپوست و ترکتباران زردپوست دیده میشود. بیماری به وسیله ترکها از شمال چین به ایران، ترکیه، جنوب اروپا و شمال افریقا نفوذ کرده و از طریق تنگه برینگ به قاره افریقا انتقال یافته و از شمال آمریکا تا آمریکایی جنوبی و برزیل نفوذ کردهاست. عامل ژنتیک در دچارشدن شخص به این بیماری نقش مهمی دارد.
این بیماری خود را بیشتر به صورت آفت دهان، آفت ناحیه تناسلی، جوش در پوست، التهاب چشم، درد مفاصل و التهاب روده نشان میدهد و مهمترین نشانههای آن آفتهای پی در پی دهانی و ناحیه تناسلی است. حدود ۲۰ درصد افرادی که درگیری چشمی این بیماری را پیدا میکنند نابینا میشوند. تشخیص: اگر از شش کرایتریای زیر چهار score یا بیشتر بگیرد تشخیص با حساسیت نودو هشت درصد صورت گرفته ۱.آفت دهانی دو اسکور ۲.آفت ژنیتال دو اسکور ۳.ضایعات چشمی دو اسکور ۴.ضایعات واسکولار یک اسکور ۵۵ضایعات پوستی یک اسکور ۶.پاترزی یک اسکور
منابع
«بهجت چه نوع بیماری ای است؟». بازبینیشده در ۱۶ فرودین ۱۳۹۰.
ادامه مطلب