به نام خداوند بخشنده بخشايشگر
آنچه در آسمانها و زمين است براى خدا تسبيح مىگويند؛ و او عزيز و حكيم است. (1)
مالكيت (و حاكميت) آسمانها و زمين از آن اوست؛ زنده مىكند و مىميراند؛ و او بر هر چيز توانا است! (2)
اول و آخر و پيدا و پنهان اوست؛ و او به هر چيز داناست. (3)
او كسى است كه آسمانها و زمين را در شش روز ( شش دوران) آفريد؛ سپس بر تخت قدرت قرار گرفت (و به تدبير جهان پرداخت)؛ آنچه را در زمين فرو مىرود مىداند، و آنچه را از آن خارج مىشود و آنچه از آسمان نازل مىگردد و آنچه به آسمان بالا مىرود؛ و هر جا باشيد او با شما است، و خداوند نسبت به آنچه انجام مىدهيد بيناست! (4)
مالكيت آسمانها و زمين از آن اوست؛ و همه كارها به سوى او بازمىگردد. (5)
شب را در روز مىكند و روز را در شب؛ و او به آنچه در دل سينهها وجود دارد داناست. (6)
به خدا و رسولش ايمان بياوريد و از آنچه شما را جانشين و نماينده (خود) در آن قرار داده انفاق كنيد؛ (زيرا) كسانى كه از شما ايمان بياورند و انفاق كنند، اجر بزرگى دارند! (7)
چرا به خدا ايمان نياوريد در حالى كه رسول (او) شما را مىخواند كه به پروردگارتان ايمان بياوريد، و از شما پيمان گرفته است (پيمانى از طريق فطرت و خرد)، اگر آماده ايمانآوردنيد. (8)
او كسى است كه آيات روشنى بر بندهاش ( محمد) نازل مىكند تا شما را از تاريكيها به سوى نور برد؛ و خداوند نسبت به شما مهربان و رحيم است. (9)
چرا در راه خدا انفاق نكنيد در حالى كه ميراث آسمانها و زمين همه از آن خداست (و كسى چيزى را با خود نمىبرد)! كسانى كه قبل از پيروزى انفاق كردند و جنگيدند (با كسانى كه پس از پيروزى انفاق كردند) يكسان نيستند؛ آنها بلندمقامتر از كسانى هستند كه بعد از فتح انفاق نمودند و جهاد كردند؛ و خداوند به هر دو وعده نيك داده؛ و خدا به آنچه انجام مىدهيد آگاه است. (10)
كيست كه به خدا وام نيكو دهد (و از اموالى كه به او ارزانى داشته انفاق كند) تا خداوند آن را براى او چندين برابر كند؟ و براى او پاداش پرارزشى است! (11)
(اين پاداش بزرگ) در روزى است كه مردان و زنان باايمان را مىنگرى كه نورشان پيشرو و در سمت راستشان بسرعت حركت مىكند (و به آنها مىگويند:) بشارت باد بر شما امروز به باغهايى از بهشت كه نهرها زير (درختان) آن جارى است؛ جاودانه درآن خواهيد ماند! و اين همان رستگارى بزرگ است! (12)
روزى كه مردان و زنان منافق به مؤمنان مىگويند: «نظرى به ما بيفكنيد تا از نور شما پرتوى برگيريم!» به آنها گفته مىشود: «به پشت سر خود بازگرديد و كسب نور كنيد!» در اين هنگام ديوارى ميان آنها زده مىشود كه درى دارد، درونش رحمت است و برونش عذاب! (13)
آنها را صدا مىزنند: «مگر ما با شما نبوديم؟!» مىگويند: «آرى، ولى شما خود را به هلاكت افكنديد و انتظار (مرگ پيامبر را) كشيديد، و (در همه چيز) شك و ترديد داشتيد، و آرزوهاى دور و دراز شما را فريب داد تا فرمان خدا فرا رسيد، و شيطان فريبكار شما را در برابر (فرمان) خداوند فريب داد! (14)
پس امروز نه از شما فديهاى پذيرفته مىشود، و نه از كافران؛ و جايگاهتان آتش است و همان سرپرستتان مىباشد؛ و چه بد جايگاهى است! (15)
آيا وقت آن نرسيده است كه دلهاى مؤمنان در برابر ذكر خدا و آنچه از حق نازل كرده است خاشع گردد؟! و مانند كسانى نباشند كه در گذشته به آنها كتاب آسمانى داده شد، سپس زمانى طولانى بر آنها گذشت و قلبهايشان قساوت پيدا كرد؛ و بسيارى از آنها گنهكارند! (16)
بدانيد خداوند زمين را بعد از مرگ آن زنده مىكند! ما آيات (خود) را براى شما بيان كرديم، شايد انديشه كنيد! (17)
مردان و زنان انفاقكننده، و آنها كه (از اين راه) به خدا «قرض الحسنه» دهند، (اين قرض الحسنه) براى آنان مضاعف مىشود و پاداش پرارزشى دارند! (18)
كسانى كه به خدا و رسولانش ايمان آوردند، آنها صديقين و شهدا نزد پروردگارشانند؛ براى آنان است پاداش (اعمال)شان و نور (ايمان)شان؛ و كسانى كه كافر شدند و آيات ما را تكذيب كردند، آنها دوزخيانند. (19)
بدانيد زندگى دنيا تنها بازى و سرگرمى و تجمل پرستى و فخرفروشى در ميان شما و افزون طلبى در اموال و فرزندان است، همانند بارانى كه محصولش كشاورزان را در شگفتى فرو مىبرد، سپس خشك مىشود بگونهاى كه آن را زردرنگ مىبينى؛ سپس تبديل به كاه مىشود! و در آخرت، عذاب شديد است يا مغفرت و رضاى الهى؛ و (به هر حال) زندگى دنيا چيزى جز متاع فريب نيست! (20)
به پيش تازيد براى رسيدن به مغفرت پروردگارتان و بهشتى كه پهنه آن مانند پهنه آسمان و زمين است و براى كسانى كه به خدا و رسولانش ايمان آوردهاند؛ آماده شده است، اين فضل خداوند است كه به هر كس بخواهد مىدهد؛ و خداوند صاحب فضلعظيم است! (21)
هيچ مصيبتى (ناخواسته) در زمين و نه در وجود شما روى نمىدهد مگر اينكه همه آنها قبل از آنكه زمين را بيافرينيم در لوح محفوظ ثبت است؛ و اين امر براى خدا آسان است! (22)
اين بخاطر آن است كه براى آنچه از دست دادهايد تاسف نخوريد، و به آنچه به شما داده است دلبسته و شادمان نباشيد؛ و خداوند هيچ متكبر فخرفروشى را دوست ندارد! (23)
همانها كه بخل مىورزند و مردم را به بخل دعوت مىكنند؛ و هر كس (از اين فرمان) روىگردان شود، (به خود زيان مىرساند نه به خدا)، چرا كه خداوند بىنياز و شايسته ستايش است! (24)
ما رسولان خود را با دلايل روشن فرستاديم، و با آنها كتاب (آسمانى) و ميزان (شناسايى حق از باطل و قوانين عادلانه) نازل كرديم تا مردم قيام به عدالت كنند؛ و آهن را نازل كرديم كه در آن نيروى شديد و منافعى براى مردم است، تا خداوند بداند چه كسى او و رسولانش را يارى مىكند بىآنكه او را ببينند؛ خداوند قوى و شكستناپذير است! (25)
ما نوح و ابراهيم را فرستاديم، و در دودمان آن دو نبوت و كتاب قرار داديم؛ بعضى از آنها هدايت يافتهاند و بسيارى از آنها گنهكارند. (26)
سپس در پى آنانرسولان ديگر خود را فرستاديم، و بعد از آنان عيسى بن مريم را مبعوث كرديم و به او انجيل عطا كرديم، و در دل كسانى كه از او پيروى كردند رافت و رحمت قرار داديم؛ و رهبانيتى را كه ابداع كرده بودند، ما بر آنان مقرر نداشته بوديم؛ گرچه هدفشان جلب خشنودى خدا بود، ولى حق آن را رعايت نكردند؛ از اينرو ما به كسانى از آنها كه ايمان آوردند پاداششان را داديم؛ و بسيارى از آنها فاسقند! (27)
اى كسانى كه ايمان آوردهايد! تقواى الهى پيشه كنيد و به رسولش ايمان بياوريد تا دو سهم از رحمتش به شما ببخشد و براى شما نورى قرار دهد كه با آن (در ميان مردم و در مسير زندگى خود) راه برويد و گناهان شما را ببخشد؛ و خداوند غفور و رحيم است. (28)
تا اهل كتاب بدانند كه قادر بر چيزى از فضل خدا نيستند، و تمام فضل (و رحمت) به دست اوست، به هر كس بخواهد آن را مىبخشد؛ و خداوند داراى فضل عظيم است! (29)
ادامه مطلب
به نام خداوند بخشنده بخشايشگر
هنگامى كه واقعه عظيم (قيامت) واقع شود، (1)
هيچ كس نمىتواند آن را انكار كند! (2)
(اين واقعه) گروهى را پايين مىآورد و گروهى را بالا مىبرد! (3)
در آن هنگام كه زمين بشدت به لرزه درمىآيد، (4)
و كوهها در هم كوبيده مىشود، (5)
و بصورت غبار پراكنده درمىآيد، (6)
و شما سه گروه خواهيد بود! (7)
(نخست) سعادتمندان و خجستگان (هستند)؛ چه سعادتمندان و خجستگانى! (8)
گروه ديگر شقاوتمندان و شومانند، چه شقاوتمندان و شومانى! (9)
و (سومين گروه) پيشگامان پيشگامند، (10)
آنها مقربانند! (11)
در باغهاى پرنعمت بهشت (جاى دارند)! (12)
گروه زيادى (از آنها) از امتهاى نخستينند، (13)
و اندكى از امت آخرين! (14)
آنها ( مقربان) بر تختهايى كه صفكشيده و به هم پيوسته است قراردارند، (15)
در حالى كه بر آن تكيه زده و رو به روى يكديگرند! (16)
نوجوانانى جاودان (در شكوه و طراوت) پيوسته گرداگرد آنان مىگردند، (17)
با قدحها و كوزهها و جامهايى از نهرهاى جارى بهشتى (و شراب طهور)! (18)
اما شرابى كه از آن درد سر نمىگيرند و نه مست مىشوند! (19)
و ميوههايى از هر نوع كه انتخاب كنند، (20)
و گوشت پرنده از هر نوع كه مايل باشند! (21)
و همسرانى از حور العين دارند، (22)
همچون مرواريد در صدف پنهان! (23)
اينها پاداشى است در برابر اعمالى كه انجام مىدادند! (24)
در آن (باغهاى بهشتى) نه لغو و بيهودهاى مىشنوند نه سخنان گناه آلود؛ (25)
تنها چيزى كه مىشنوند «سلام» است «سلام»! (26)
و اصحاب يمين و خجستگان، چه اصحاب يمين و خجستگانى! (27)
آنها در سايه درختان «سدر» بىخار قرار دارند، (28)
و در سايه درخت «طلح» پربرگ ( درختى خوشرنگ و خوشبو)، (29)
و سايه كشيده و گسترده، (30)
و در كنار آبشارها، (31)
و ميوههاى فراوان، (32)
كه هرگز قطع و ممنوع نمىشود، (33)
و همسرانى بلندمرتبه! (34)
ما آنها را آفرينش نوينى بخشيديم، (35)
و همه را دوشيزه قرار داديم، (36)
زنانى كه تنها به همسرشان عشق مىورزند و خوش زبان و فصيح و هم سن و سالند! (37)
اينها همه براى اصحاب يمين است، (38)
كه گروهى از امتهاى نخستينند،(39)
و گروهى از امتهاى آخرين! (40)
و اصحاب شمال، چه اصحاب شمالى (كه نامه اعمالشان به نشانه جرمشان به دست چپ آنها داده مىشود)! (41)
آنها در ميان بادهاى كشنده و آب سوزان قرار دارند، (42)
و در سايه دودهاى متراكم و آتشزا! (43)
سايهاى كه نه خنك است و نه آرامبخش! (44)
آنها پيش از اين (در عالم دنيا) مست و مغرور نعمت بودند، (45)
و بر گناهان بزرگ اصرار مىورزيدند، (46)
و مىگفتند: «هنگامى كه ما مرديم و خاك و استخوان شديم، آيا برانگيخته خواهيم شد؟! (47)
يا نياكان نخستين ما (برانگيخته مىشوند)؟!» (48)
بگو: «اولين و آخرين، (49)
همگى در موعد روز معينى گردآورى مىشوند، (50)
سپس شما اى گمراهان تكذيبكننده! (51)
قطعا از درخت زقوم مىخوريد، (52)
و شكمها را از آن پر مىكنيد، (53)
و روى آن از آب سوزان مىنوشيد، (54)
و همچون شتران مبتلا به بيمارى عطش، از آن مىآشاميد! (55)
اين است وسيله پذيرايى از آنها در قيامت! (56)
»ما شما را آفريديم؛ پس چرا (آفرينش مجدد را) تصديق نمىكنيد؟! (57)
آيا از نطفهاى كه در رحم مىريزيد آگاهيد؟! (58)
آيا شما آن را (در دوران جنينى) آفرينش (پى در پى) مىدهيد يا ما آفريدگاريم؟! (59)
ما در ميان شما مرگ را مقدر ساختيم؛ و هرگز كسى بر ما پيشى نمىگيرد! (60)
تا گروهى را به جاى گروه ديگرى بياوريم و شما را در جهانى كه نمىدانيد آفرينش تازهاى بخشيم! (61)
شما عالم نخستين را دانستيد؛ چگونه متذكر نمىشويد (كه جهانى بعد از آن است)؟! (62)
آيا هيچ درباره آنچه كشت مىكنيد انديشيدهايد؟! (63)
آيا شما آن را مىرويانيد يا ما مىرويانيم؟! (64)
هرگاه بخواهيم آن را مبدل به كاه در هم كوبيده مىكنيم كه تعجب كنيد! (65)
(بگونهاى كه بگوييد:) براستى ما زيان كردهايم، (66)
بلكه ما بكلى محروميم! (67)
آيا به آبى كه مىنوشيد انديشيدهايد؟! (68)
آيا شما آن را از ابر نازل كردهايد يا ما نازل مىكنيم؟! (69)
هرگاه بخواهيم، اين آب گوارا را تلخ و شور قرار مىدهيم؛ پس چرا شكر نمىكنيد؟! (70)
آيا درباره آتشى كه مىافروزيد فكر كردهايد؟! (71)
آيا شما درخت آن را آفريدهايد يا ما آفريدهايم؟! (72)
ما آن را وسيله يادآورى (براى همگان)و وسيله زندگى براى مسافران قرار دادهايم! (73)
حال كه چنين است به نام پروردگار بزرگت تسبيح كن (و او را پاك و منزه بشمار)! (74)
سوگند به جايگاه ستارگان (و محل طلوع و غروب آنها)! (75)
و اين سوگندى است بسيار بزرگ، اگر بدانيد! (76)
كه آن، قرآن كريمى است، (77)
كه در كتاب محفوظى جاى دارد، (78)
و جز پاكان نمىتوانند به آن دست زنند ( دست يابند). (79)
آن از سوى پروردگار عالميان نازل شده؛ (80)
آيا اين سخن را ( اين قرآن را با اوصافى كه گفته شد) سست و كوچك مىشمريد، (81)
و به جاى شكر روزيهايى كه به شما داده شده آن را تكذيب مىكنيد؟! (82)
پس چرا هنگامى كه جان به گلوگاه مىرسد (توانايى بازگرداندن آن را نداريد)؟! (83)
و شما در اين حال نظاره مىكنيد (و كارى از دستتان ساخته نيست)؛ (84)
و ما از شما به او نزديكتريم ولى نمىبينيد! (85)
اگر هرگز در برابر اعمالتان جزا داده نمىشويد، (86)
پس آن (روح) را بازگردانيد اگر راست مىگوييد! (87)
پس اگر او از مقربان باشد، (88)
در روح و ريحان و بهشت پرنعمت است! (89)
اما اگر از اصحاب يمين باشد، (90)
(به او گفته مىشود:) سلام بر تو از سوى دوستانت كه از اصحاب يمينند! (91)
اما اگر او از تكذيبكنندگان گمراه باشد، (92)
با آب جوشان دوزخ از او پذيرايى مىشويد! (93)
و سرنوشت او ورود در آتش جهنم است، (94)
اين مطلب حق و يقين است! (95)
پس به نام پروردگار بزرگت تسبيح كن (و او را منزه بشمار)! (96)
ادامه مطلب
به نام خداوند بخشنده بخشايشگر
خداوند رحمان، (1)
قرآن را تعليم فرمود، (2)
انسان را آفريد، (3)
و به او «بيان» را آموخت. (4)
خورشيد و ماه با حساب منظمى مىگردند، (5)
و گياه و درخت براى او سجده مىكنند! (6)
و آسمان را برافراشت، و ميزان و قانون (در آن) گذاشت، (7)
تا در ميزان طغيان نكنيد (و از مسير عدالت منحرف نشويد)، (8)
و وزن را بر اساس عدل برپا داريد و ميزان را كم نگذاريد! (9)
زمين را براى خلايق آفريد، (10)
كه در آن ميوهها و نخلهاى پرشكوفه است، (11)
و دانههايى كه همراه با ساقه و برگى است كه بصورت كاه درمىآيد، و گياهان خوشبو! (12)
پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را تكذيب مىكنيد (شما اى گروه جن و انس)؟! (13)
انسان را از گل خشكيدهاى همچون سفال آفريد، (14)
و جن را از شعلههاى مختلط و متحرك آتش خلق كرد! (15)
پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟! (16)
او پروردگار دو مشرق و پروردگار دو مغرب است! (17)
پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟! (18)
دو درياى مختلف (شور و شيرين، گرم و سرد) را در كنار هم قرار داد، در حالى كه با هم تماس دارند؛ (19)
در ميان آن دو برزخى است كه يكى بر ديگرى غلبه نمىكند (و به هم نمىآميزند)! (20)
پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟! (21)
از آن دو، لؤلؤ و مرجان خارج مىشود. (22)
پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟! (23)
و براى اوست كشتيهاى ساخته شده كه در دريا به حركت درمىآيند و همچون كوهى هستند! (24)
پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟! (25)
همه كسانى كه روى آن ( زمين) هستند فانى مىشوند، (26)
و تنها ذات ذوالجلال و گرامى پروردگارت باقى مىماند! (27)
پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟! (28)
تمام كسانى كه در آسمانها و زمين هستند از او تقاضا مىكنند، و او هر روز در شان و كارى است! (29)
پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟! (30)
بزودى به حساب شما مىپردازيم اى دو گروه انس و جن! (31)
پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟! (32)
اى گروه جن و انس! اگر مىتوانيد از مرزهاى آسمانها و زمين بگذريد، پس بگذريد، ولى هرگز نمىتوانيد، مگر با نيرويى (فوق العاده)! (33)
پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟! (34)
شعلههايى از آتش بىدود، و دودهايى متراكم بر شما فرستاده مىشود؛ و نمىتوانيد از كسى يارى بطلبيد! (35)
پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟! (36)
در آن هنگام كه آسمان شكافته شود و همچون روغن مذاب گلگون گردد (حوادث هولناكى رخ مىدهد كه تاب تحمل آن را نخواهيد داشت)! (37)
پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟! (38)
در آن روز هيچ كس از انس و جن از گناهش سؤال نمىشود (و همه چيز روشن است)! (39)
پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟! (40)
مجرمان از چهرههايشان شناخته مىشوند؛ و آنگاه آنها را از موهاى پيش سر، و پاهايشان مىگيرند (و به دوزخ مىافكنند)! (41)
پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟! (42)
اين همان دوزخى است كه مجرمان آن را انكار مىكردند! (43)
امروز در ميان آن و آب سوزان در رفت و آمدند! (44)
پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟! (45)
و براى كسى كه از مقام پروردگارش بترسد، دو باغ بهشتى است! (46)
پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟! (47)
(آن دو باغ بهشتى) داراى انواع نعمتها و درختان پرطراوت است! (48)
پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟! (49)
در آنها دو چشمه هميشه جارى است! (50)
پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟! (51)
در آن دو، از هر ميوهاى دو نوع وجود دارد (هر يك از ديگرى بهتر)! (52)
پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟! (53)
اين در حالى است كه آنها بر فرشهايى تكيه كردهاند با آسترهائى از ديبا و ابريشم، و ميوههاى رسيده آن دو باغ بهشتى در دسترس است! (54)
پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟! (55)
در آن باغهاى بهشتى زنانى هستند كه جز به همسران خود عشق نمىورزند؛ و هيچ انس و جن پيش از اينها با آنان تماس نگرفته است. (56)
پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟! (57)
آنها همچون ياقوت و مرجانند! (58)
پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟! (59)
آيا جزاى نيكى جز نيكى است؟! (60)
پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟! (61)
و پايين تر از آنها، دو باغ بهشتى ديگر است. (62)
پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟! (63)
هر دو خرم و سرسبزند! (64)
پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟! (65)
در آنها دو چشمه جوشنده است! (66)
پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟! (67)
در آنها ميوههاى فراوان و درخت خرما و انار است! (68)
پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟! (69)
و در آن باغهاى بهشتى زنانى نيكو خلق و زيبايند! (70)
پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟! (71)
حوريانى كه در خيمههاى بهشتى مستورند! (72)
پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟! (73)
هيچ انس و جن پيش از ايشان با آنها تماس نگرفته (و دوشيزهاند)! (74)
پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟! (75)
اين در حالى است كه بهشتيان بر تختهايى تكيه زدهاند كه با بهترين و زيباترين پارچههاى سبزرنگ پوشانده شده است. (76)
پس كدامين نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟! (77)
پربركت و زوالناپذير است نام پروردگار صاحب جلال و بزرگوار تو! (78)
ادامه مطلب
به نام خداوند بخشنده بخشايشگر
قيامت نزديك شد و ماه از هم شكافت! (1)
و هرگاه نشانه و معجزهاى را ببينند روى گردانده، مىگويند: «اين سحرى مستمر است»! (2)
آنها (آيات خدا را) تكذيب كردند و از هواى نفسشان پيروى نمودند؛ و هر امرى قرارگاهى دارد! (3)
به اندازه كافى براى بازداشتن از بديها اخبار (انبيا و امتهاى پيشين) به آنان رسيده است! (4)
اين آيات، حكمت بالغه الهى است؛ اما انذارها (براى افراد لجوج) فايده نمىدهد! (5)
بنابر اين از آنها روى بگردان، و روزى را به ياد آور كه دعوت كننده الهى مردم را به امر وحشتناكى دعوت مىكند (دعوت به حساب اعمال)! (6)
آنان در حالى كه چشمهايشان از شدت وحشت به زير افتاده، همچون ملخهاى پراكنده از قبرها خارج مىشوند، (7)
در حالى كه (بر اثر وحشت و اضطراب) بسوى اين دعوت كننده گردن مىكشند؛ كافران مىگويند: «امروز روز سخت و دردناكى است!» (8)
پيش از آنها قوم نوح تكذيب كردند، (آرى) بنده ما (نوح) را تكذيب كرده و گفتند: «او ديوانه است!» و (با انواع آزارها از ادامه رسالتش) بازداشته شد. (9)
او به درگاه پروردگار عرضه داشت:«من مغلوب (اين قوم طغيانگر) شدهام، انتقام مرا از آنها بگير!» (10)
در اين هنگام درهاى آسمان را با آبى فراوان و پىدرپى گشوديم؛ (11)
و زمين را شكافتيم و چشمههاى زيادى بيرون فرستاديم؛ و اين دو آب به اندازه مقدر با هم درآميختند (و درياى وحشتناكى شد)! (12)
و او را بر مركبى از الواح و ميخهايى ساخته شده سوار كرديم؛ (13)
مركبى كه زير نظر ما حركت مىكرد! اين كيفرى بود براى كسانى كه (به او) كافر شده بودند! (14)
ما اين ماجرا را بعنوان نشانهاى در ميان امتها باقى گذارديم؛ آيا كسى هست كه پند گيرد؟! (15)
(اكنون بنگريد) عذاب و انذارهاى من چگونه بود! (16)
ما قرآن را براى تذكر آسان ساختيم؛ آيا كسى هست كه متذكر شود؟! (17)
قوم عاد (نيز پيامبر خود را) تكذيب كردند؛ پس (ببينيد) عذاب و انذارهاى من چگونه بود! (18)
ما تندباد وحشتناك و سردى را در يك روز شوم مستمر بر آنان فرستاديم... (19)
كه مردم را همچون تنههاى نخل ريشهكن شده از جا برمىكند! (20)
پس (ببينيد) عذاب و انذارهاى من چگونه بود! (21)
ما قرآن را براى تذكر آسان ساختيم؛ آيا كسى هست كه متذكر شود! (22)
طايفه ثمود (نيز) انذارهاى الهى را تكذيب كردند، (23)
و گفتند: «آيا ما از بشرى از جنس خود پيروى كنيم؟! اگر چنين كنيم در گمراهى و جنون خواهيم بود! (24)
آيا از ميان ما تنها بر او وحى نازل شده؟! نه، او آدم بسيار دروغگوى هوسبازى است! (25)
ولى فردا مىفهمند چه كسى دروغگوى هوسباز است! (26)
ما «ناقه» را براى آزمايش آنها مىفرستيم؛ در انتظار پايان كار آنان باش و صبر كن! (27)
و به آنها خبر ده كه آب (قريه) بايد در ميانشان تقسيم شود، (يك روز سهم ناقه، و يك روز براى آنها) و هر يك در نوبت خود بايد حاضر شوند! (28)
آنها يكى از ياران خود را صدا زدند، او به سراغ اين كار آمد و (ناقه را)پى كرد! (29)
پس (بنگريد) عذاب و انذارهاى من چگونه بود! (30)
ما فقط يك صيحه ( صاعقه عظيم) بر آنها فرستاديم و بدنبال آن همگى بصورت گياه خشكى درآمدند كه صاحب چهارپايان (در آغل) جمعآورى مىكند! (31)
ما قرآن را براى يادآورى آسان ساختيم؛ آيا كسى هست كه متذكر شود؟! (32)
قوم لوط انذارها(ى پىدرپى پيامبرشان) را تكذيب كردند؛ (33)
ما بر آنها تندبادى كه ريگها را به حركت درمىآورد فرستاديم (و همه را هلاك كرديم)، جز خاندان لوط را كه سحرگاهان نجاتشان داديم! (34)
اين نعمتى بود از ناحيه ما؛ اين گونه هر كسى را كه شكر كند پاداش مىدهيم! (35)
او آنها را از مجازات ما بيم داد، ولى بر آنها اصرار بر مجادله و القاى شك داشتند! (36)
آنها از لوط خواستند ميهمانانش را در اختيارشان بگذارد؛ ولى ما چشمانشان را نابينا و محو كرديم (و گفتيم:) بچشيد عذاب و انذارهاى مرا! (37)
سرانجام صبحگاهان و در اول روز عذابى پايدار و ثابت به سراغشان آمد! (38)
(و گفتيم:) پس بچشيد عذاب و انذارهاى مرا! (39)
ما قرآن را براى يادآورى آسان ساختيم؛ آيا كسى هست كه متذكر شود؟! (40)
و (همچنين) انذارها و هشدارها (يكى پس از ديگرى) به سراغ آل فرعون آمد، (41)
اما آنها همه آيات ما را تكذيب كردند، و ما آنها را گرفتيم و مجازات كرديم، گرفتن شخصى قدرتمند و توانا! (42)
آيا كفار شما بهتر از آنانند يا براى شما اماننامهاى در كتب آسمانى نازل شده است؟! (43)
يا مىگويند: «ما جماعتى متحد و نيرومند و پيروزيم»؟! (44)
(ولى بدانند) كه بزودى جمعشان شكست مىخورد و پا به فرارمىگذارند! (45)
(علاوه بر اين) رستاخيز موعد آنهاست، و مجازات قيامت هولناكتر و تلختر است! (46)
مجرمان در گمراهى و شعلههاى آتشند، (47)
در آن روز كه در آتش دوزخ به صورتشان كشيده مىشوند (و به آنها گفته مىشود:) بچشيد آتش دوزخ را! (48)
البته ما هر چيز را به اندازه آفريديم! (49)
و فرمان ما يك امر بيش نيست، همچون يك چشم بر هم زدن! (50)
ما كسانى را كه در گذشته شبيه شما بودند هلاك كرديم؛ آيا كسى هست كه پند گيرد؟! (51)
و هر كارى را انجام دادند در نامههاى اعمالشان ثبت است، (52)
و هر كار كوچك و بزرگى نوشته شده است. (53)
يقينا پرهيزگاران در باغها و نهرهاى بهشتى جاى دارند، (54)
در جايگاه صدق نزد خداوند مالك مقتدر! (55)
ادامه مطلب
به نام خداوند بخشنده بخشايشگر
سوگند به ستاره هنگامى كه افول مىكند، (1)
كه هرگز دوست شما ( محمد «ص») منحرف نشده و مقصد را گم نكرده است، (2)
و هرگز از روى هواى نفس سخن نمىگويد! (3)
آنچه مىگويد چيزى جز وحى كه بر او نازل شده نيست! (4)
آن كس كه قدرت عظيمى دارد ( جبرئيل امين) او را تعليم داده است؛ (5)
همان كس كه توانايى فوق العاده دارد؛ او سلطه يافت... (6)
در حالى كه در افق اعلى قرار داشت! (7)
سپس نزديكتر و نزديكتر شد... (8)
تا آنكه فاصله او (با پيامبر) به اندازه فاصله دو كمان يا كمتر بود؛ (9)
در اينجا خداوند آنچه را وحى كردنى بود به بندهاش وحى نمود. (10)
قلب (پاك او) در آنچه ديد هرگز دروغ نگفت. (11)
آيا با او درباره آنچه (با چشم خود) ديده مجادله مىكنيد؟! (12)
و بار ديگر نيز او را مشاهده كرد، (13)
نزد «سدرة المنتهى»، (14)
كه «جنت الماوى» در آنجاست! (15)
در آن هنگام كه چيزى ( نور خيرهكنندهاى) سدرة المنتهى را پوشانده بود، (16)
دیده اش به جایی دیگر میل نکرد و از حد تجاوز نکرد (17)
او پارهاى از آيات و نشانههاى بزرگ پروردگارش را ديد! (18)
به من خبر دهيد آيا بتهاى «لات» و «عزى»... (19)
و «منات» كه سومين آنهاست (دختران خدا هستند)؟! (20)
آيا سهم شما پسر است و سهم او دختر؟! (در حالى كه بزعم شما دختران كم ارزشترند!) (21)
در اين صورت اين تقسيمى ناعادلانه است! (22)
اينها فقط نامهايى است كه شما و پدرانتان بر آنها گذاشتهايد (نامهايى بىمحتوا و اسمهايى بى مسما)، و هرگز خداوند دليل و حجتى بر آن نازل نكرده؛ آنان فقط از گمانهاى بىاساس و هواى نفس پيروى مىكنند در حالى كه هدايت از سوى پروردگارشان براى آنها آمده است! (23)
يا آنچه انسان تمنا دارد به آن مىرسد؟! (24)
در حالى كه آخرت و دنيا از آن خداست! (25)
و چه بسيار فرشتگان آسمانها كه شفاعت آنها سودى نمىبخشد مگر پس از آنكه خدا براى هر كس بخواهد و راضى باشد اجازه (شفاعت) دهد! (26)
كسانى كه به آخرت ايمان ندارند، فرشتگان را دختر (خدا) نامگذارى مىكنند! (27)
آنها هرگز به اين سخن دانشى ندارند، تنها از گمان بىپايه پيروى مىكنند با اينكه «گمان» هرگز انسان را از حق بىنياز نمىكند!(28)
حال كه چنين است از كسى كه از ياد ما روى مىگرداند و جز زندگى مادى دنيا را نمىطلبد، اعراض كن! (29)
اين آخرين حد آگاهى آنهاست؛ پروردگار تو كسانى را كه از راه او گمراه شدهاند بهتر مىشناسد، و (همچنين) هدايتيافتگان را از همه بهتر مىشناسد! (30)
و براى خداست آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است تا بدكاران را به كيفر كارهاى بدشان برساند و نيكوكاران را در برابر اعمال نيكشان پاداش دهد! (31)
همانها كه از گناهان بزرگ و اعمال زشت دورى مىكنند، جز گناهان صغيره (كه گاه آلوده آن مىشوند)؛ آمرزش پروردگار تو گسترده است؛ او نسبت به شما از همه آگاهتر است از آن هنگام كه شما را از زمين آفريد و در آن موقع كه بصورت جنينهايى در شكم مادرانتان بوديد؛ پس خودستايى نكنيد، او پرهيزگاران را بهتر مىشناسد! (32)
آيا ديدى آن كس را كه (از اسلام -يا انفاق-) روى گردان شد؟! (33)
و كمى عطا كرد، و از بيشتر امساك نمود! (34)
آيا نزد او علم غيب است و مىبيند (كه ديگران مىتوانند گناهان او را بر دوش گيرند)؟! (35)
يا از آنچه در كتب موسى نازل گرديده با خبر نشده است؟! (36)
و در كتب ابراهيم، همان كسى كه وظيفه خود را بطور كامل ادا كرد، (37)
كه هيچ كس بار گناه ديگرى را بر دوش نمىگيرد، (38)
و اينكه براى انسان بهرهاى جز سعى و كوشش او نيست، (39)
و اينكه تلاش او بزودى ديده مىشود، (40)
سپس به او جزاى كافى داده خواهد شد! (41)
(و آيا از كتب پيشين انبيا به او نرسيده است) كه همه امور به پروردگارت منتهى مىگردد؟! (42)
و اينكه اوست كه خنداند و گرياند، (43)
و اوست كه ميراند و زنده كرد، (44)
و اوست كه دو زوج نر و ماده را آفريد... (45)
از نطفهاى هنگامى كه خارج مىشود (و در رحم مىريزد)، (46)
و اينكه بر خداست ايجاد عالم ديگر (تا عدالت اجرا گردد)، (47)
و اينكه اوست كه بىنياز كرد و سرمايه باقى بخشيد، (48)
و اينكه اوست پروردگار ستاره «شعرا»! (49)
(و آيا به انسان نرسيده است كه در كتب انبياى پيشين آمده) كه خداوند قوم «عاد نخستين سذللّه را هلاك كرد؟! (50)
و همچنين قوم «ثمود» را، و كسى از آنان را باقى نگذارد! (51)
و نيز قوم نوح را پيش از آنها، چرا كه آنان از همه ظالمتر و طغيانگرتر بودند! (52)
و نيز شهرهاى زير و رو شده (قوم لوط) را فرو كوبيد، (53)
سپس آنها را با عذاب سنگين پوشانيد! (54)
(بگو:) در كدام يك از نعمتهاى پروردگارت ترديد دارى؟! (55)
اين (پيامبر) بيمدهندهاى از بيمدهندگان پيشين است! (56)
آنچه بايد نزديك شود، نزديك شده است (و قيامت فرامىرسد)، (57)
و هيچ كس جز خدا نمىتواند سختيهاى آن را برطرف سازد! (58)
آيا از اين سخن تعجب مىكنيد، (59)
و مىخنديد و نمىگرييد، (60)
و پيوسته در غفلت و هوسرانى به سر مىبريد؟! (61)
حال كه چنين است همه براى خدا سجده كنيد و او را بپرستيد! (62)
ادامه مطلب
به نام خداوند بخشنده بخشايشگر
سوگند به كوه طور، (1)
و كتابى كه نوشته شده، (2)
در صفحهاى گسترده، (3)
و سوگند به «بيت المعمور»، (4)
و سقف برافراشته، (5)
و درياى مملو و برافروخته، (6)
كه عذاب پروردگارت واقع مىشود، (7)
و چيزى از آن مانع نخواهد بود! (8)
(اين عذاب الهى) در آن روزى است كه آسمان به شدت به حركت درمىآيد، (9)
و كوهها از جا كنده و متحرك مىشوند! (10)
واى در آن روز بر تكذيبكنندگان، (11)
همانها كه در سخنان باطل به بازى مشغولند! (12)
در آن روز كه آنها را بزور به سوى آتش دوزخ مىرانند! (13)
(به آنها مىگويند:) اين همان آتشى است كه آن را انكار مىكرديد. (14)
آيا اين سحر است يا شما نمىبينيد؟! (15)
در آن وارد شويد و بسوزيد؛ مىخواهيد صبر كنيد يا نكنيد، براى شما يكسان است؛ چرا كه تنها به اعمالتان جزا داده مىشويد! (16)
ولى پرهيزگاران در ميان باغهاى بهشت و نعمتهاى فراوان جاى دارند، (17)
و از آنچه پروردگارشان به آنها داده و آنان را از عذاب دوزخ نگاه داشته است شاد و مسرورند! (18)
(به آنها گفته مىشود:) بخوريد و بياشاميد گوارا؛ اينها در برابر اعمالى است كه انجام مىداديد! (19)
اين در حالى كه بر تختهاى صفكشيده در كنار هم تكيه مىزنند، و «حور العين» را به همسرى آنها درمىآوريم! (20)
كسانى كه ايمان آوردند و فرزندانشان به پيروى از آنان ايمان اختيار كردند، فرزندانشان را (در بهشت) به آنان ملحق مىكنيم؛ و از (پاداش) عملشان چيزى نمىكاهيم؛ و هر كس در گرو اعمال خويش است! (21)
و همواره از انواع ميوهها و گوشتها -از هر نوع كه بخواهند- در اختيارشان مىگذاريم! (22)
آنها در بهشت جامهاى پر از شراب طهور را كه نه بيهودهگويى در آن است و نه گناه، از يكديگر مىگيرند! (23)
و پيوسته بر گردشان نوجوانانى براى (خدمت) آنان گردش مىكنند كه همچون مرواريدهاى درون صدفند! (24)
در اين هنگام رو به يكديگر كرده (از گذشته) سؤال مىنمايند؛ (25)
مىگويند: «ما در ميان خانواده خود ترسان بوديم (مبادا گناهان آنها دامن ما را بگيرد)! (26)
اما خداوند بر ما منت نهاد و از عذابكشنده ما را حفظ كرد! (27)
ما از پيش او را مىخوانديم (و مىپرستيديم)، كه اوست نيكوكار و مهربان!» (28)
پس تذكر ده، كه به لطف پروردگارت تو كاهن و مجنون نيستى! (29)
بلكه آنها مىگويند: «او شاعرى است كه ما انتظار مرگش را مىكشيم!» (30)
بگو: «انتظار بكشيد كه من هم با (شما انتظار مىكشم شما انتظار مرگ مرا، و من انتظار نابودى شما را با عذاب الهى)!» (31)
آيا عقلهايشان آنها را به اين اعمال دستور مىدهد، يا قومى طغيانگرند؟ (32)
يا مىگويند: «قرآن را به خدا افترا بسته»، ولى آنان ايمان ندارند. (33)
اگر راست مىگويند سخنى همانند آن بياورند! (34)
يا آنها بى هيچ آفريده شدهاند، يا خود خالق خويشند؟! (35)
آيا آنها آسمانها و زمين را آفريدهاند؟! بلكه آنها جوياى يقين نيستند! (36)
آيا خزاين پروردگارت نزد آنهاست؟! يا بر همه چيز عالم سيطره دارند؟! (37)
آيا نردبانى دارند (كه به آسمان بالا مىروند) و بوسيله آن اسرار وحى را مىشنوند؟! كسى كه از آنها اين ادعا را دارد دليل روشنى بياورد! (38)
آيا سهم خدا دختران است و سهم شما پسران (كه فرشتگان را دختران خدا مىناميد)؟! (39)
آيا تو از آنها پاداشى مىطلبى كه در زير بار گران آن قرار دارند؟! (40)
آيا اسرار غيب نزد آنهاست و از روى آن مىنويسند؟! (41)
آيا مىخواهند نقشه شيطانى براى تو بكشند؟! ولى بدانند خود كافران در دام اين نقشهها گرفتار مىشوند! (42)
يا معبودى غير خداوند دارند (كه قول يارى به آنها داده)؟! منزه است خدا از آنچه همتاى او قرارمىدهند! (43)
آنها (چنان لجوجند كه) اگر ببينند قطعه سنگى از آسمان (براى عذابشان) سقوط مىكند مىگويند: «اين ابر متراكمى است!» (44)
حال كه چنين است آنها را رها كن تا روز مرگ خود را ملاقات كنند؛ (45)
روزى كه نقشههاى آنان سودى به حالشان نخواهد داشت و (از هيچ سو) يارى نمىشوند! (46)
و براى ستمگران عذابى قبل از آن است (در همين جهان)؛ ولى بيشترشان نمىدانند! (47)
در راه ابلاغ حكم پروردگارت صبر و استقامت كن، چرا كه تو در حفاظت كامل ما قرار دارى! و هنگامى كه برمىخيزى پروردگارت را تسبيح و حمد گوى! (48)
(همچنين) به هنگام شب او را تسبيح كن و به هنگام پشت كردن ستارگان (و طلوع صبح)! (49)
ادامه مطلب
به نام خداوند بخشنده بخشايشگر
سوگند به بادهايى كه (ابرها را) به حركت درمىآورند، (1)
سوگند به آن ابرها كه بار سنگينى (از باران را) با خود حمل مىكنند، (2)
و سوگند به كشتيهايى كه به آسانى به حركت درمىآيند، (3)
و سوگند به فرشتگانى كه كارها را تقسيم مىكنند، (4)
(آرى سوگند به همه اينها) كه آنچه به شما وعده شده قطعا راست است؛ (5)
و بىشك (رستاخيز) و جزاى اعمال واقعشدنى است! (6)
قسم به آسمان كه داراى چين و شكنهاى زيباست، (7)
كه شما (درباره قيامت) در گفتارى مختلف و گوناگونيد! (8)
(تنها) كسى از ايمان به آن منحرف مىشود كه از قبول حق سرباز مىزند! (9)
كشته باد دروغگويان (و مرگ بر آنها)! (10)
همانها كه در جهل و غفلت فرو رفتهاند، (11)
و پيوسته سؤال مىكنند: «روز جزا چه موقع است؟!» (12)
(آرى) همان روزى است كه آنها را بر آتش مىسوزانند! (13)
(و گفته مىشود:) بچشيد عذاب خود را، اين همان چيزى است كه براى آن شتاب داشتيد! (14)
به يقين، پرهيزگاران در باغهاى بهشت و در ميان چشمهها قرار دارند، (15)
و آنچه پروردگارشان به آنها بخشيده دريافت مىدارند، زيرا پيش از آن (در سراى دنيا) از نيكوكاران بودند! (16)
آنها كمى از شب را مىخوابيدند، (17)
و در سحرگاهان استغفار مىكردند، (18)
و در اموال آنها حقى براى سائل و محروم بود! (19)
و در زمين آياتى براى جويندگان يقين است، (20)
و در وجود خود شما (نيز آياتى است)؛ آيا نمىبينيد؟! (21)
و روزى شما در آسمان است و آنچه به شما وعده داده مىشود! (22)
سوگند به پروردگار آسمان و زمين كه اين مطلب حق است همان گونه كه شما سخن مىگوييد! (23)
آيا خبر مهمانهاى بزرگوار ابراهيم به تو رسيده است؟ (24)
در آن زمان كه بر او وارد شدند و گفتند: «سلام بر تو!» او گفت: «سلام بر شما كه جمعيتى ناشناختهايد!» (25)
سپس پنهانى به سوى خانواده خود رفت و گوساله فربه (و بريان شدهاى را براى آنها) آورد، (26)
و نزديك آنها گذارد، (ولى با تعجب ديد دست بسوى غذا نمىبرند) گفت: «آيا شما غذا نمىخوريد؟!» (27)
و از آنها احساس وحشت كرد، گفتند: «نترس (ما رسولان و فرشتگان پروردگار توايم)!» و او را بشارت به تولد پسرى دانا دادند. (28)
در اين هنگام همسرش جلو آمد در حالى كه (از خوشحالى و تعجب) فرياد مىكشيد به صورت خود زد و گفت: «(آيا پسرى خواهم آورد در حالى كه) پيرزنى نازا هستم؟!» (29)
گفتند: «پروردگارت چنين گفته است، و او حكيم و داناست!» (30)
(ابراهيم) گفت: «ماموريت شما چيست اى فرستادگان (خدا)؟» (31)
گفتند: «ما به سوى قوم مجرمى فرستاده شدهايم... (32)
تا بارانى از «سنگ - گل» بر آنها بفرستيم؛ (33)
سنگهايى كه از ناحيه پروردگارت براى اسرافكاران نشان گذاشته شده است!» (34)
ما مؤمنانى را كه در آن شهرها(ى قوم لوط) زندگى مىكردند (قبل از نزول عذاب) خارج كرديم، (35)
ولى جز يك خانواده باايمان در تمام آنها نيافتيم! (36)
و در آن (شهرهاى بلا ديده) نشانهاى روشن براى كسانى كه از عذاب دردناك مىترسند به جاى گذارديم. (37)
و در (زندگى) موسى نيز (نشانه و درس عبرتى بود) هنگامى كه او را با دليلى آشكار به سوى فرعون فرستاديم؛ (38)
اما او با تمام وجودش از وى روى برتافت و گفت: «اين مرد يا ساحر است يا ديوانه!» (39)
از اين رو ما او و لشكريانش را گرفتيم و به دريا افكنديم در حالى كه در خور سرزنشبود! (40)
و (همچنين) در سرگذشت «عاد» (آيتى است) در آن هنگام كه تندبادى بىباران بر آنها فرستاديم، (41)
كه بر هيچ چيز نمىگذشت مگر اينكه آن را همچون استخوانهاى پوسيده مىساخت. (42)
و نيز در سرگذشت قوم «ثمود» عبرتى است در آن هنگام كه به آنان گفته شد: «مدتى كوتاه بهرهمند باشيد (و سپس منتظر عذاب)!» (43)
آنها از فرمان پروردگارشان سرباز زدند، و صاعقه آنان را فراگرفت در حالى كه (خيره خيره) نگاه مىكردند (بىآنكه قدرت دفاع داشته باشند)! (44)
چنان بر زمين افتادند كه توان برخاستن نداشتند و نتوانستند از كسى يارى طلبند! (45)
همچنين قوم نوح را پيش از آنها هلاك كرديم، چرا كه قوم فاسقى بودند! (46)
و ما آسمان را با قدرت بنا كرديم، و همواره آن را وسعت مىبخشيم! (47)
و زمين را گسترديم، و چه خوب گسترانندهاى هستيم! (48)
و از هر چيز دو جفت آفريديم، شايد متذكر شويد! (49)
پس به سوى خدا بگريزيد، كه من از سوى او براى شما بيمدهندهاى آشكارم! (50)
و با خدا معبود ديگرى قرار ندهيد، كه من براى شما از سوى او بيمدهندهاى آشكارم! (51)
اين گونه است كه هيچ پيامبرى قبل از اينها بسوى قومى فرستاده نشد مگر اينكه گفتند: سخللّهاو ساحر است يا ديوانه!» (52)
آيا يكديگر را به آن سفارش مىكردند (كه همه چنين تهمتى بزنند)؟! نه، بلكه آنها قومى طغيانگرند. (53)
حال كه چنين است از آنها روى بگردان كه هرگز در خور ملامت نخواهى بود؛ (54)
و پيوسته تذكر ده، زيرا تذكر مؤمنان را سود مىبخشد. (55)
من جن و انس را نيافريدم جز براى اينكه عبادتم كنند (و از اين راه تكامل يابند و به من نزديك شوند)! (56)
هرگز از آنها روزى نمىخواهم، و نمىخواهم مرا اطعام كنند! (57)
خداوند روزىدهنده و صاحب قوت و قدرت است! (58)
و براى كسانى كه ستم كردند، سهم بزرگى از عذاب است همانند سهم يارانشان (از اقوام ستمگر پيشين)؛ بنابر اين عجله نكنند! (59)
پس واى بر كسانى كه كافر شدند از روزى كه به آنها وعده داده مىشود! (60)
ادامه مطلب
به نام خداوند بخشنده بخشايشگر
ق، سوگند به قرآن مجيد (كه قيامت و رستاخيز حق است)! (1)
آنها تعجب كردند كه پيامبرى انذارگر از ميان خودشان آمده؛ و كافران گفتند: «اين چيز عجيبى است! (2)
آيا هنگامى كه مرديم و خاك شديم (دوباره به زندگى بازمىگرديم)؟! اين بازگشتى بعيد است!؛ سذللّه (3)
ولى ما مىدانيم آنچه را زمين از بدن آنها مىكاهد؛ و نزد ما كتابى است كه همه چيز در آن محفوظ است! (4)
آنها حق را هنگامى كه به سراغشان آمد تكذيب كردند؛ از اين رو پيوسته در كار پراكنده خود متحيرند! (5)
آيا آنان به آسمان بالاى سرشان نگاه نكردند كه چگونه ما آن را بنا كردهايم، و چگونه آن را (بوسيله ستارگان) زينت بخشيدهايم و هيچ شكاف و شكستى در آن نيست؟! (6)
و زمين را گسترش داديم و در آن كوههائى عظيم و استوار افكنديم و از هر نوع گياه بهجتانگيز در آن رويانديم، (7)
تا وسيله بينايى و يادآورى براى هر بنده توبه كارى باشد! (8)
و از آسمان، آبى پربركت نازل كرديم، و بوسيله آن باغها و دانههايى را كه درو مىكند رويانديم، (9)
و نخلهاى بلندقامت كه ميوههاى متراكم دارند؛ (10)
همه اينها براى روزىبخشيدن به بندگان است و بوسيله باران سرزمين مرده را زنده كرديم؛ (آرى) زندهشدن مردگان نيز همين گونه است! (11)
پيش از آنان قوم نوح و «اصحاب الرس» ( قومى كه در يمامه زندگى مىكردند و پيامبرى به نام حنظله داشتند) و قوم ثمود (پيامبرانشان را) تكذيب كردند، (12)
و همچنين قوم عاد و فرعون و قوم لوط، (13)
و «اصحاب الايكه» ( قوم شعيب) و قوم تبع (كه در سرزمين يمن زندگى مىكردند)، هر يك از آنها فرستادگان الهى را تكذيب كردند و وعده عذاب درباره آنان تحقق يافت! (14)
آيا ما از آفرينش نخستين عاجز مانديم (كه قادر بر آفرينش رستاخيز نباشيم)؟! ولى آنها (با اين همه دلايل روشن) باز در آفرينش جديد ترديد دارند! (15)
ما انسان را آفريديم و وسوسههاى نفس او را مىدانيم، و ما به او از رگ قلبش نزديكتريم! (16)
(به خاطر بياوريد) هنگامى را كه دو فرشته راست و چپ كه ملازم انسانند اعمال او را دريافت مىدارند؛ (17)
انسان هيچ سخنى را بر زبان نمىآورد مگر اينكه همان دم، فرشتهاى مراقب و آماده براى انجام ماموريت (و ضبط آن) است! (18)
و سرانجام، سكرات (و بيخودى در آستانه) مرگ بحق فرامىرسد (و به انسان گفته مىشود:) اين همان چيزى است كه تو از آن مىگريختى! (19)
و در «صور» دميده مىشود؛ آن روز، روز تحقق وعده وحشتناك است! (20)
هر انسانى وارد محشر مىگردد در حالى كه همراه او حركت دهنده و گواهى است! (21)
(به او خطاب مىشود:) تو از اين صحنه (و دادگاه بزرگ) غافل بودى و ما پرده را از چشم تو كنار زديم، و امروز چشمت كاملا تيزبين است! (22)
فرشته همنشين او مىگويد: «اين نامه اعمال اوست كه نزد من حاضر و آماده است!» (23)
(خداوند فرمان مىدهد:) هر كافر متكبر لجوج را در جهنم افكنيد! (24)
آن كسى كه به شدت مانع خير و متجاوز و در شك و ترديد است (حتى ديگران را به ترديد مى افكند)؛ (25)
همان كسى كه معبود ديگرى با خدا قرار داده، (آرى) او را در عذاب شديد بيفكنيد! (26)
و همنشينش (از شياطين) مىگويد: «پروردگارا! من او را به طغيان وانداشتم، لكن او خود در گمراهى دور و درازى بود!» (27)
(خداوند) مىگويد: «نزد من جدال و مخاصمه نكنيد؛ من پيشتر به شما هشدار دادهام (و اتمام حجت كردهام)! (28)
سخن من تغيير ناپذير است، و من هرگز به بندگان ستم نخواهم كرد!» (29)
(به خاطر بياوريد) روزى را كه به جهنم مىگوييم: «آيا پر شدهاى؟» و او مىگويد: «آيا افزون بر اين هم هست؟!» (30)
(در آن روز) بهشت را به پرهيزگاران نزديك مىكنند، و فاصلهاى از آنان ندارد! (31)
اين چيزى است كه به شما وعده داده مىشود، و براى كسانى است كه بسوى خدا بازمىگردند و پيمانها و احكام او را حفظ مىكنند، (32)
آن كس كه از خداوند رحمان در نهان بترسد و با قلبى پرانابه در محضر او حاضر شود! (33)
(به آنان گفته مىشود:) بسلامت وارد بهشت شويد، امروز روز جاودانگى است! (34)
هر چه بخواهند در آنجا براى آنها هست، و نزد ما نعمتهاى بيشترى است (كه به فكر هيچ كس نمىرسد)! (35)
چه بسيار اقوامى را كه پيش از آنها هلاك كرديم، اقوامى كه از آنان قويتر بودند و شهرها (و كشورها) را گشودند؛ آيا راه فرارى (از عذاب الهى) وجود دارد! (36)
در اين تذكرى است براى آن كس كه عقل دارد، يا گوش دل فرادهد در حالى كه حاضر باشد! (37)
ما آسمانها و زمين و آنچه را در ميان آنهاست در شش روز ( شش دوران) آفريديم، و هيچ گونه رنج و سختى به ما نرسيد! (با اين حال چگونه زندهكردن مردگان براى ما مشكل است؟!) (38)
در برابر آنچه آنها مىگويند شكيبا باش، و پيش از طلوع آفتاب و پيش از غروب تسبيح و حمد پروردگارت را بجا آور، (39)
و در بخشى از شب او را تسبيح كن، و بعد از سجدهها! (40)
و گوش فرا ده و منتظر روزى باش كه منادى از مكانى نزديك ندا مىدهد، (41)
روزى كه همگان صيحه رستاخيز را بحق مىشنوند؛ آن روز، روز خروج (از قبرها) است! (42)
ماييم كه زنده مىكنيم و مىميرانيم، و بازگشت تنها بسوى ماست! (43)
روزى كه زمين به سرعت از روى آنها شكافته مىشود و (از قبرها) خارج مىگردند؛ و اين جمع كردن براى ما آسان است! (44)
ما به آنچه آنها مىگويند آگاهتريم، و تو مامور به اجبار آنها (به ايمان) نيستى؛ پس بوسيله قرآن، كسانى را كه از عذاب من مىترسند متذكر ساز (وظيفه تو همين است)! (45)
ادامه مطلب
اى كسانى كه ايمان آوردهايد! چيزى را بر خدا و رسولش مقدم نشمريد (و پيشى مگيريد)، و تقواى الهى پيشه كنيد كه خداوند شنوا و داناست! (1)
اى كسانى كه ايمان آوردهايد! صداى خود را فراتر از صداى پيامبر نكنيد، و در برابر او بلند سخن مگوييد (و داد و فرياد نزنيد) آن گونه كه بعضى از شما در برابر بعضى بلند صدا مىكنند، مبادا اعمال شما نابود گردد در حالى كه نمىدانيد! (2)
آنها كه صداى خود را نزد رسول خدا كوتاه مىكنند همان كسانى هستند كه خداوند دلهايشان را براى تقوا خالص نموده، و براى آنان آمرزش و پاداش عظيمى است! (3)
(ولى) كسانى كه تو را از پشت حجرهها بلند صدا مىزنند، بيشترشان نمىفهمند! (4)
اگر آنها صبر مىكردند تا خود به سراغشان آيى، براى آنان بهتر بود؛ و خداوند آمرزنده و رحيم است! (5)
اى كسانى كه ايمان آوردهايد! اگر شخص فاسقى خبرى براى شما بياورد، درباره آن تحقيق كنيد، مبادا به گروهى از روى نادانى آسيب برسانيد و از كرده خود پشيمان شويد! (6)
و بدانيد رسول خدا در ميان شماست؛ هرگاه در بسيارى از كارها از شما اطاعت كند، به مشقت خواهيد افتاد؛ ولى خداوند ايمان را محبوب شما قرار داده و آن را در دلهايتان زينت بخشيده، و (به عكس) كفر و فسق و گناه را منفورتان قرار داده است؛ كسانى كه داراى اين صفاتند هدايت يافتگانند! (7)
(و اين براى شما بعنوان) فضل و نعمتى از سوى خداست؛ و خداوند دانا و حكيم است.! (8)
و هرگاه دو گروه از مؤمنان با هم به نزاع و جنگ پردازند، آنها را آشتى دهيد؛ و اگر يكى از آن دو بر ديگرى تجاوز كند، با گروه متجاوز پيكار كنيد تا به فرمان خدا بازگردد؛ و هرگاه بازگشت (و زمينه صلح فراهم شد)، در ميان آن دو به عدالت صلح برقرار سازيد؛ و عدالت پيشه كنيد كه خداوند عدالت پيشگان را دوست مىدارد. (9)
مؤمنان برادر يكديگرند؛ پس دو برادر خود را صلح و آشتى دهيد و تقواى الهى پيشه كنيد، باشد كه مشمول رحمت او شويد! (10)
اى كسانى كه ايمان آوردهايد! نبايد گروهى از مردان شما گروه ديگر را مسخره كنند، شايد آنها از اينها بهتر باشند؛ و نه زنانى زنان ديگر را، شايد آنان بهتر از اينان باشند؛ و يكديگر را مورد طعن و عيبجويى قرار ندهيد و با القاب زشت و ناپسند يكديگر را ياد نكنيد، بسيار بد است كه بر كسى پس از ايمان نام كفرآميز بگذاريد؛ و آنها كه توبه نكنند، ظالم و ستمگرند! (11)
اى كسانى كه ايمان آوردهايد! از بسيارى از گمانها بپرهيزيد، چرا كه بعضى از گمانها گناه است؛ و هرگز (در كار ديگران) تجسس نكنيد؛ و هيچ يك از شما ديگرى را غيبت نكند، آيا كسى از شما دوست دارد كه گوشت برادر مرده خود را بخورد؟! (به يقين) همه شما از اين امر كراهت داريد؛ تقواى الهى پيشه كنيد كه خداوند توبهپذير و مهربان است! (12)
اى مردم! ما شما را از يك مرد و زن آفريديم و شما را تيرهها و قبيلهها قرار داديم تا يكديگر را بشناسيد؛ (اينها ملاك امتياز نيست،) گرامىترين شما نزد خداوند با تقواترين شماست؛ خداوند دانا و آگاه است! (13)
عربهاى باديهنشين گفتند: «ايمان آوردهايم» بگو: «شما ايمان نياوردهايد، ولى بگوييد اسلام آوردهايم، اما هنوز ايمان وارد قلب شما نشده است! و اگر از خدا و رسولش اطاعت كنيد، چيزى از پاداش كارهاى شما را فروگذار نمىكند، خداوند، آمرزنده مهربان است.» (14)
مؤمنان واقعى تنها كسانى هستند كه به خدا و رسولش ايمان آوردهاند، سپس هرگز شك و ترديدى به خود راه نداده و با اموال و جانهاى خود در راه خدا جهاد كردهاند؛آنها راستگويانند. (15)
بگو: «آيا خدا را از ايمان خود با خبر مىسازيد؟! او تمام آنچه را در آسمانها و زمين است مىداند؛ و خداوند از همه چيز آگاه است!» (16)
آنها بر تو منت مىنهند كه اسلام آوردهاند؛ بگو: «اسلام آوردن خود را بر من منت نگذاريد، بلكه خداوند بر شما منت مىنهد كه شما را به سوى ايمان هدايت كرده است، اگر (در ادعاى ايمان) راستگو هستيد! (17)
خداوند غيبت آسمانها و زمين را مىداند و نسبت به آنچه انجام مىدهيد بيناست!» (18)
ادامه مطلب
به نام خداوند بخشنده بخشايشگر
ما براى تو پيروزى آشكارى فراهم ساختيم!... (1)
تا خداوند گناهان گذشته و آيندهاى را كه به تو نسبت مىدادند ببخشد (و حقانيت تو را ثابت نموده) و نعمتش را بر تو تمام كند و به راه راست هدايتت فرمايد؛ (2)
و پيروزى شكستناپذيرى نصيب تو كند. (3)
او كسى است كه آرامش را در دلهاى مؤمنان نازل كرد تا ايمانى بر ايمانشان بيفزايند؛ لشكريان آسمانها و زمين از آن خداست، و خداوند دانا و حكيم است. (4)
هدف (ديگر از آن فتح مبين) اين بود كه مردان و زنان با ايمان را در باغهايى (از بهشت) وارد كند كه نهرها از زير (درختانش) جارى است، در حالى كه جاودانه در آن مىمانند، و گناهانشان را مىبخشد، و اين نزد خدا رستگارى بزرگى است! (5)
و (نيز) مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرك را كه به خدا گمان بد مىبرند مجازات كند؛ (آرى) حوادث ناگوارى (كه براى مؤمنان انتظار مىكشند) تنها بر خودشان نازل مىشود! خداوند بر آنان غضب كرده و از رحمت خود دورشان ساخته و جهنم را براى آنان آماده كرده؛ و چه بد سرانجامى است! (6)
لشكريان آسمانها و زمين تنها از آن خداست؛ و خداوند شكستناپذير و حكيم است.! (7)
به يقين ما تو را گواه (بر اعمال آنها) و بشارتدهنده و بيمدهنده فرستاديم، (8)
تا (شما مردم) به خدا و رسولش ايمان بياوريد و از او دفاع كنيد و او را بزرگ داريد، و خدا را صبح و شام تسبيح گوييد. (9)
كسانى كه با تو بيعت مىكنند (در حقيقت) تنها با خدا بيعت مىنمايند، و دست خدا بالاى دست آنهاست؛ پس هر كس پيمانشكنى كند، تنها به زيان خود پيمان شكسته است؛ و آن كس كه نسبت به عهدى كه با خدا بسته وفا كند، بزودى پاداش عظيمى به او خواهد داد. (10)
بزودى متخلفان از اعراب باديهنشين (عذرتراشى كرده) مىگويند: «(حفظ) اموال و خانوادههاى ما، ما را به خود مشغول داشت (و نتوانستيم در سفر حديبيه تو را همراهى كنيم)، براى ما طلب آمرزش كن!» آنها به زبان خود چيزى مىگويند كه در دل ندارند! بگو: «چه كسى مىتواند در برابر خداوند از شما دفاع كند هرگاه زيانى براى شما بخواهد، و يا اگر نفعى اراده كند (مانع گردد)؟! و خداوند به همه كارهايى كه انجام مىدهيد آگاه است!» (11)
ولى شما گمان كرديد پيامبر و مؤمنان هرگز به خانوادههاى خود بازنخواهند گشت؛ و اين (پندار غلط) در دلهاى شما زينت يافته بود و گمان بد كرديد؛ و سرانجام (در دام شيطان افتاديد و) هلاك شديد! (12)
آن كس كه به خدا و پيامبرش ايمان نياورده (سرنوشتش دوزخ است)، چرا كه ما براى كافران آتش فروزان آماده كردهايم! (13)
مالكيت و حاكميت آسمانها و زمين از آن خداست؛ هر كس را بخواهد (و شايسته بداند) مىبخشد، و هر كس را بخواهد مجازات مىكند؛ و خداوند آمرزنده و رحيم است. (14)
هنگامى كه شما براى به دست آوردن غنايمى حركت كنيد، متخلفان (حديبيه) مىگويند: سخللّهبگذاريد ما هم در پى شما بيائيم، آنها مىخواهند كلام خدا را تغيير دهند؛ بگو: «هرگز نبايد بدنبال ما بياييد؛ اين گونه خداوند از قبل گفته است!»آنها به زودى مىگويند: «شما نسبت به ما حسد مىورزيد!» ولى آنها جز اندكى نمىفهمند! (15)
به متخلفان از اعراب بگو: «بزودى از شما دعوت مىشود كه بسوى قومى نيرومند و جنگجو برويد و با آنها پيكار كنيد تا اسلام بياورند؛ اگر اطاعت كنيد، خداوند پاداش نيكى به شما مىدهد؛ و اگر سرپيچى نماييد -همان گونه كه در گذشته نيز سرپيچى كرديد- شما را با عذاب دردناكى كيفر مىدهد!» (16)
بر نابينا و لنگ و بيمار گناهى نيست (اگر در ميدان جهاد شركت نكنند)؛ و هر كس خدا و رسولش را اطاعت نمايد، او را در باغهاى (از بهشت) وارد مىكند كه نهرها از زير (درختانش) جارى است؛ و آن كس كه سرپيچى كند، او را به عذاب دردناكى گرفتار مىسازد! (17)
خداوند از مؤمنان -هنگامى كه در زير آن درخت با تو بيعت كردند- راضى و خشنود شد؛ خدا آنچه را در درون دلهايشان (از ايمان و صداقت) نهفته بود مىدانست؛ از اين رو آرامش را بر دلهايشان نازل كرد و پيروزى نزديكى بعنوان پاداش نصيب آنها فرمود؛ (18)
و (همچنين) غنايم بسيارى كه آن را به دست مىآوريد؛ و خداوند شكست ناپذير و حكيم است! (19)
خداوند غنايم فراوانى به شما وعده داده بود كه آنها را به دست مىآوريد، ولى اين يكى را زودتر براى شما فراهم ساخت؛ و دست تعدى مردم ( دشمنان) را از شما بازداشت تا نشانهاى براى مؤمنان باشد و شما را به راه راست هدايت كند! (20)
و نيز غنايم و فتوحات ديگرى (نصيبتان مىكند) كه شما توانايى آن را نداريد، ولى قدرت خدا به آن احاطه دارد؛ و خداوند بر همه چيز تواناست! (21)
و اگر كافران (در سرزمين حديبيه) با شما پيكار مىكردند بزودى فرار مىكردند، سپس ولى و ياورى نمىيافتند!(22)
اين سنت الهى است كه در گذشته نيز بوده است؛ و هرگز براى سنت الهى تغيير و تبديلى نخواهى يافت! (23)
او كسى است كه دست آنها را از شما، و دست شما را از آنان در دل مكه كوتاه كرد، بعد از آنكه شما را بر آنها پيروز ساخت؛ و خداوند به آنچه انجام مىدهيد بيناست! (24)
آنها كسانى هستند كه كافر شدند و شما را از (زيارت) مسجد الحرام و رسيدن قربانيهايتان به محل قربانگاه بازداشتند؛ و هرگاه مردان و زنان با ايمانى در اين ميان بدون آگاهى شما، زير دست و پا، از بين نمىرفتند كه از اين راه عيب و عارى ناآگاهانه به شما مىرسيد، (خداوند هرگز مانع اين جنگ نمىشد)! هدف اين بود كه خدا هر كس را مىخواهد در رحمت خود وارد كند؛ و اگر مؤمنان و كفار (در مكه) از هم جدا مىشدند، كافران را عذاب دردناكى مىكرديم! (25)
(به خاطر بياوريد) هنگامى را كه كافران در دلهاى خود خشم و نخوت جاهليت داشتند؛ و (در مقابل،) خداوند آرامش و سكينه خود را بر فرستاده خويش و مؤمنان نازل فرمود و آنها را به حقيقت تقوا ملزم ساخت، و آنان از هر كس شايستهتر و اهل آن بودند؛ و خداوند به همه چيز دانا است. (26)
خداوند آنچه را به پيامبرش در عالم خواب نشان داد راست گفت؛ بطور قطع همه شما بخواست خدا وارد مسجد الحرام مىشويد در نهايت امنيت و در حالى كه سرهاى خود را تراشيده يا كوتاه كردهايد و از هيچ كس ترس و وحشتى نداريد؛ ولى خداوند چيزهايى را مىدانست كه شما نمىدانستيد (و در اين تاخير حكمتى بود)؛ و قبل از آن، فتح نزديكى (براى شما) قرار داده است. (27)
او كسى است كه رسولش را با هدايت و دين حق فرستاده تا آن را بر همه ادايان پيروز كند؛ و كافى است كه خدا گواه اين موضوع باشد! (28)
محمد (ص) فرستاده خداست؛ و كسانى كه با او هستند در برابر كفار سرسخت و شديد، و در ميان خود مهربانند؛ پيوسته آنها را در حال ركوع و سجود مىبينى در حالى كه همواره فضل خدا و رضاى او را مىطلبند؛ نشانه آنها در صورتشان از اثر سجده نمايان است؛ اين توصيف آنان در تورات و توصيف آنان در انجيل است، همانند زراعتى كه جوانههاى خود را خارج ساخته، سپس به تقويت آن پرداخته تا محكم شده و بر پاى خود ايستاده است و بقدرى نمو و رشد كرده كه زارعان را به شگفتى وامىدارد؛ اين براى آن است كه كافران را به خشم آورد (ولى) كسانى از آنها را كه ايمان آورده و كارهاى شايستهانجام دادهاند، خداوند وعده آمرزش و اجر عظيمى داده است. (29)
ادامه مطلب