ادامه مطلب
به نام خداوند بخشنده بخشايشگر
حم (1)
اين كتاب از سوى خداوند عزيز و حكيم نازل شده است! (2)
ما آسمانها و زمين و آنچه را در ميان اين دو است جز بحق و براى سرآمد معينى نيافريديم؛ اما كافران از آنچه انذار مىشوند روى گردانند! (3)
به آنان بگو: «اين معبودهايى را كه غير از خدا پرستش مىكنيد به من نشان دهيد چه چيزى از زمين را آفريدهاند، يا شركتى در آفرينش آسمانها دارند؟ كتابى آسمانى پيش از اين، يا اثر علمى از گذشتگان براى من بياوريد (كه دليل صدق گفتار شما باشد) اگر راست مىگوييد!» (4)
چه كسى گمراهتر است از آن كس كه معبودى غير خدا را مىخواند كه تا قيامت هم به او پاسخ نمىگويد و از خواندن آنها (كاملا) بىخبر است؟! (و صداى آنها را هيچ نمىشنود!) (5)
و هنگامى كه مردم محشور مىشوند، معبودهاى آنها دشمنانشان خواهند بود؛ حتى عبادت آنها را انكار مىكنند! (6)
هنگامى كه آيات روشن ما بر آنان خوانده مىشود، كافران در برابر حقى كه براى آنها آمده مىگويند: «اين سحرى آشكار است!» (7)
بلكه مىگويند: «اين آيات را بر خدا افترا بسته است!» بگو: «اگر من آن را بدروغ به خدا نسبت داده باشم (لازم است مرا رسوا كند و) شما نمىتوانيد در برابر خداوند از من دفاع كنيد! او كارهايى را كه شما در آن وارد مىشويد بهتر مىداند؛ همين بس كه خداوند گواه ميان من و شما باشد؛ و او آمرزنده و مهربان است!» (8)
بگو: «من پيامبر نوظهورى نيستم؛ و نمىدانم با من و شما چه خواهد شد؛ من تنها از آنچه بر من وحى مىشود پيروى مىكنم، و جز بيمدهنده آشكارى نيستم!» (9)
بگو: «به من خبر دهيد اگر اين قرآن از سوى خدا باشد و شما به آن كافر شويد، در حالى كه شاهدى از بنى اسرائيل بر آن شهادت دهد، و او ايمان آورد و شما استكبار كنيد (چه كسى گمراهتر از شما خواهد بود)؟! خداوند گروه ستمگر را هدايت نمىكند!» (10)
كافران درباره مؤمنان چنين گفتند: «اگر (اسلام) چيز خوبى بود، هرگز آنها (در پذيرش آن) بر ما پيشى نمىگرفتند!» و چون خودشان بوسيله آن هدايت نشدند مىگويند: «اين يك دروغ قديمى است!» (11)
و پيش از آن، كتاب موسى كه پيشوا و رحمت بود (نشانههاى آن را بيان كرده)، و اين كتاب هماهنگ با نشانههاى تورات است در حالى كه به زبان عربى و فصيح و گوياست، تا ظالمان را بيم دهد و براى نيكوكاران بشارتى باشد! (12)
كسانى كه گفتند: «پروردگار ما الله است»، سپس استقامت كردند، نه ترسى براى آنان است و نه اندوهگين مىشوند. (13)
آنها اهل بهشتند و جاودانه در آن مىمانند؛ اين پاداش اعمالى است كه انجام مىدادند. (14)
ما به انسان توصيه كرديم كه به پدر و مادرش نيكى كند، مادرش او را با ناراحتى حمل مىكند و با ناراحتى بر زمين مىگذارد؛ و دوران حمل و از شير بازگرفتنش سى ماه است؛ تا زمانى كه به كمال قدرت و رشد برسد و به چهل سالگى بالغ گردد مىگويد: «پروردگارا! مرا توفيق ده تا شكر نعمتى را كه به من و پدر و مادرم دادى بجا آورم و كار شايستهاى انجام دهم كه از آن خشنود باشى، و فرزندان مرا صالح گردان؛ من به سوى تو بازمىگردم و توبه مىكنم، و من از مسلمانانم!» (15)
آنها كسانى هستند كه ما بهترين اعمالشان را قبول مىكنيم و از گناهانشان مىگذريم و در ميان بهشتيان جاى دارند؛ اين وعده راستى است كه وعده داده مىشدند. (16)
و كسى كه به پدر و مادرش مىگويد: «اف بر شما! آيا به من وعده مىدهيد كه من روز قيامت مبعوث مىشوم؟! در حالى كه پيش از من اقوام زيادى بودند (و هرگز مبعوث نشدند)! و آن دو پيوسته فرياد مىكشند و خدا را به يارى مىطلبند كه: واى بر تو، ايمان بياور كه وعده خدا حق است اما او پيوسته مىگويد:» اينها چيزى جز افسانههاى پيشينيان نيست! (17)
آنها كسانى هستند كه فرمان عذاب درباره آنان همراه اقوام (كافرى) كه پيش از آنان از جن و انس بودند مسلم شده، چرا كه همگى زيانكار بودند! (18)
و براى هر كدام از آنها درجاتى است بر طبق اعمالى كه انجام دادهاند، تا خداوند كارهايشان را بىكم و كاست به آنان تحويل دهد؛ و به آنها هيچ ستمى نخواهد شد! (19)
آن روز كه كافران را بر آتش عرضه مىكنند (به آنها گفته مىشود:) از طيبات و لذائذ در زندگى دنيا خود استفاده كرديد و از آن بهره گرفتيد؛ اما امروز عذاب ذلتبار بخاطر استكبارى كه در زمين بناحق كرديد و بخاطر گناهانى كه انجام مىداديد؛ جزاى شما خواهد بود! (20)
(سرگذشت هود) برادر قوم عاد را ياد كن، آن زمان كه قومش را در سرزمين «احقاف» بيم داد در حالى كه پيامبران زيادى قبل از او در گذشتههاى دور و نزديك آمده بودند كه: جز خداى يگانه را نپرستيد! (و گفت:) من بر شما از عذاب روزى بزرگ مىترسم! (21)
آنها گفتند: «آيا آمدهاى كه ما را (با دروغهايت) از معبودانمان بازگردانى؟! اگر راست مىگويى عذابى را كه به ما وعده مىدهى بياور!» (22)
گفت: «علم (آن) تنها نزد خداست (و او مىداند چه زمانى شما را مجازات كند)؛ من آنچه را به آن فرستاده شدهام به شما مىرسانم، (وظيفه من همين است!) ولى شما را قومى مىبينيم كه پيوسته در نادانى هستيد!» (23)
هنگامى كه آن (عذاب الهى) را بصورت ابر گستردهاى ديدند كه بسوى درهها و آبگيرهاى آنان در حركت است (خوشحال شدند) گفتند: «اين ابرى است كه بر ما مىبارد!» (ولى به آنها گفته شد:) اين همان چيزى است كه براى آمدنش شتاب مىكرديد، تندبادى است (وحشتناك) كه عذاب دردناكى در آن است! (24)
همه چيز را بفرمان پروردگارش در هم ميكوبد و نابود ميكند (آرى) آنها صبح كردند در حالى كه چيزى جز خانههايشان به چشم نمىخورد؛ ما اينگونه گروه مجرمان را كيفر مىدهيم! (25)
ما به آنها ( قوم عاد) قدرتى داديم كه به شما نداديم، و براى آنان گوش و چشم و دل قرار داديم؛ (اما به هنگام نزول عذاب) نه گوشها و چشمها و نه عقلهايشان براى آنان هيچ سودى نداشت، چرا كه آيات خدا را انكار مىكردند؛ و سرانجام آنچه را استهزا مىكردند بر آنها وارد شد! (26)
ما آباديهايى را كه پيرامون شما بودند نابود ساختيم، و آيات خود را بصورتهاى گوناگون (براى مردم آنها) بيان كرديم شايد بازگردند! (27)
پس چرا معبودانى را كه غير از خدا برگزيدند -به گمان اينكه به خدا نزديكشان سازد- آنها را يارى نكردند؟! بلكه از ميانشان گم شدند! اين بود نتيجه دروغ آنها و آنچه افترا مىبستند! (28)
(به ياد آور) هنگامى كه گروهى از جن را به سوى تو متوجه ساختيم كه قرآن را بشنوند؛ وقتى حضور يافتند به يكديگر گفتند: «خاموش باشيد و بشنويد!» و هنگامى كه پايان گرفت، به سوى قوم خود بازگشتند و آنها را بيم دادند! (29)
گفتند: «اى قوم ما! ما كتابى را شنيديم كه بعد از موسى نازل شده، هماهنگ با نشانههاى كتابهاى پيش از آن، كه به سوى حق و راه راست هدايت مىكند. (30)
اى قوم ما! دعوت كننده الهى را اجابت كنيد و به او ايمان آوريد تا گناهانتان را ببخشد و شما را از عذابى دردناك پناه دهد! (31)
و هر كس به دعوت كننده الهى پاسخ نگويد، هرگز نمىتواند از چنگال عذاب الهى در زمين فرار كند، و غير از خدا يار و ياورى براى او نيست؛ چنين كسانى در گمراهى آشكارند!» (32)
آيا آنها نمىدانند خداوندى كه آسمانها و زمين را آفريده و از آفرينش آنها ناتوان نشده است، مىتواند مردگان را زنده كند؟! آرى او بر هر چيز تواناست! (33)
روزى را به ياد آور كه كافران را بر آتش عرضه مىدارند (و به آنها گفته مىشود:) آيا اين حق نيست؟! مىگويند: «آرى، به پروردگارمان سوگند (كه حق است)!» (در اين هنگام خداوند) مىگويد: «پس عذاب را بخاطر كفرتان بچشيد!» (34)
پس صبر كن آنگونه كه پيامبران «اولو العزم» صبر كردند، و براى (عذاب) آنان شتاب مكن! هنگامى كه وعدههايى را كه به آنها داده مىشود ببينند، احساس مىكنند كه گويى فقط ساعتى از يك روز (در دنيا) توقف داشتند؛ اين ابلاغى است براى همگان؛ آيا جز قوم فاسق هلاك مىشوند؟! (35)
ادامه مطلب
به نام خداوند بخشنده بخشايشگر
حم (1)
اين كتاب از سوى خداوند عزيز و حكيم نازل شده است! (2)
بىشك در آسمانها و زمين نشانههاى (فراوانى) براى مؤمنان وجود دارد؛ (3)
و نيز در آفرينش شما و جنبندگانى كه (در سراسر زمين) پراكنده ساخته، نشانههايى است براى جمعيتى كه اهل يقينند. (4)
و نيز در آمد و شد شب و روز، و رزق (و بارانى) كه خداوند از آسمان نازل كرده و بوسيله آن زمين را بعد از مردنش حيات بخشيده و همچنين در وزش بادها، نشانههاى روشنى است براى گروهى كه اهل تفكرند! (5)
اينها آيات خداوند است كه ما آن را بحق بر تو تلاوت مىكنيم؛ اگر آنها به اين آيات ايمان نياورند، به كدام سخن بعد از سخن خدا و آياتش ايمان مىآورند؟! (6)
واى بر هر دروغگوى گنهكار... (7)
كه پيوسته آيات خدا را مىشنود كه بر او تلاوت مىشود، اما از روى تكبر اصرار بر مخالفت دارد؛ گويى اصلا آن را هيچ نشنيده است؛ چنين كسى را به عذابى دردناك بشارت ده! (8)
و هرگاه از بعضى آيات ما آگاه شود، آن را به باد استهزا مىگيرد؛ براى آنان عذاب خواركنندهاى است! (9)
و پشت سرشان دوزخ است؛ و هرگز آنچه رابه دست آوردهاند آنها را (از عذاب الهى) رهايى نمىبخشد، و نه اوليايى كه غير از خدا براى خود برگزيدند (مايه نجاتشان خواهند بود)؛ و عذاب بزرگى براى آنهاست! (10)
اين (قرآن) مايه هدايت است، و كسانى كه به آيات پروردگارشان كافر شدند، عذابى سخت و دردناك دارند! (11)
خداوند همان كسى است كه دريا را مسخر شما كرد تا كشتيها بفرمانش در آن حركت كنند و بتوانند از فضل او بهره گيريد، و شايد شكر نعمتهايش را بجا آوريد! (12)
او آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است همه را از سوى خودش مسخر شما ساخته؛ در اين نشانههاى (مهمى) است براى كسانى كه انديشه مىكنند! (13)
به مؤمنان بگو: «كسانى را كه اميد به ايام الله ( روز رستاخيز) ندارند مورد عفو قرار دهند تا خداوند هر قومى را به اعمالى كه انجام مىدادند جزا دهد»! (14)
هر كس كار شايستهاى بجا آورد، براى خود بجا آورده است؛ و كسى كه كار بد مىكند، به زيان خود اوست؛ سپس همه شما به سوى پروردگارتان بازگردانده مىشويد! (15)
ما بنى اسرائيل را كتاب (آسمانى) و حكومت و نبوت بخشيديم و از روزيهاى پاكيزه به آنها عطا كرديم و آنان را بر جهانيان (و مردم عصر خويش) برترى بخشيديم؛ (16)
و دلايل روشنى از امر نبوت و شريعت در اختيارشان قرار داديم؛ آنها اختلاف نكردند مگر بعد از علم و آگاهى؛ و اين اختلاف بخاطر ستم و برترىجويى آنان بود؛ اما پروردگارت روز قيامت در ميان آنها در آنچه اختلاف داشتند داورى مىكند. (17)
سپس تو را بر شريعت و آيين حقى قرار داديم؛ از آن پيروى كن و از هوسهاى كسانى كه آگاهى ندارند پيروى مكن! (18)
آنها هرگز نمىتوانند تو را در برابر خداوند بىنياز كنند (و از عذابش برهانند)؛ و ظالمان يار و ياور يكديگرند، اما خداوند يار و ياور پرهيزگاران است! (19)
اين (قرآن و شريعت آسمانى) وسايل بينايى و مايه هدايت و رحمت است براى مردمى كه (به آن) يقين دارند! (20)
آيا كسانى كه مرتكب بديها و گناهان شدند گمان كردند كه ما آنها را همچون كسانى قرارمىدهيم كه ايمان آورده و اعمال صالح انجام دادهاند كه حيات و مرگشان يكسان باشد؟! چه بد داورى مىكنند! (21)
و خداوند آسمانها و زمين را بحق آفريده است تا هر كس در برابر اعمالى كه انجام داده است جزا داده شود؛ و به آنها ستمى نخواهد شد! (22)
آيا ديدى كسى را كه معبود خود را هواى نفس خويش قرار داده و خداوند او را با آگاهى (بر اينكه شايسته هدايت نيست) گمراه ساخته و بر گوش و قلبش مهر زده و بر چشمش پردهاى افكنده است؟! با اين حال چه كسى مىتواند غير از خدا او را هدايت كند؟! آيا متذكر نمىشويد؟! (23)
آنها گفتند: «چيزى جز همين زندگى دنياى ما در كار نيست؛ گروهى از ما مىميرند و گروهى جاى آنها را مىگيرند؛ و جز طبيعت و روزگار ما را هلاك نمىكند!» آنان به اين سخن كه مىگويند علمى ندارند، بلكه تنها حدس مىزنند (و گمانى بىپايه دارند)! (24)
و هنگامى كه آيات روشن ما بر آنها خوانده مىشود، دليلى در برابر آن ندارند جز اينكه مىگويند: «اگر راست مىگوييد پدران ما را (زنده كنيد) و بياوريد (تا گواهى دهند)!» (25)
بگو: «خداوند شما را زنده مىكند، سپس مىميراند، بار ديگر در روز قيامت كه در آن ترديدى نيست گردآورى مىكند؛ ولى بيشتر مردم نمىدانند.» (26)
مالكيت و حاكميت آسمانها و زمين براى خداست؛ و آن روز كه قيامت برپا شود اهل باطل زيان مىبينند! (27)
در آن روز هر امتى را مىبينى (كه از شدت ترس و وحشت) بر زانو نشسته؛ هر امتى بسوى كتابش خوانده مىشود، و (به آنها مىگويند:) امروز جزاى آنچه را انجام مىداديد به شما مىدهند! (28)
اين كتاب ما است كه بحق با شما سخن مىگويد (و اعمال شما را بازگو مىكند)؛ ما آنچه را انجام مىداديد مىنوشتيم! (29)
اما كسانى كه ايمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند، پروردگارشان آنها را در رحمت خود وارد مىكند؛ اين همان پيروزى بزرگ است! (30)
اما كسانى كه كافر شدند (به آنها گفته مىشود:) مگر آيات من بر شما خوانده نمىشد و شما استكبار كرديد و قوم مجرمى بوديد؟! (31)
و هنگامى كه گفته مىشد: «وعده خداوند حق است، و در قيامت هيچ شكى نيست» ، شما مىگفتيد: «ما نمىدانيم قيامت چيست؟ ما تنها گمانى در اين باره داريم، و به هيچوجه يقين نداريم!» (32)
و بديهاى اعمالشان براى آنان آشكار مىشود، و سرانجام آنچه را استهزا مىكردند آنها را فرامىگيرد! (33)
و به آنها گفته مىشود: «امروز شما را فراموش مىكنيم همانگونه كه شما ديدار امروزتان را فراموش كرديد؛ و جايگاه شما دوزخ است و هيچ ياورى نداريد! (34)
اين بخاطر آن است كه شما آيات خدا را به مسخره گرفتيد و زندگى دنيا شما را فريب داد! سخللّهامروز نه آنان را از دوزخ بيرون مىآورند، و نه هيچگونه عذرى از آنها پذيرفته مىشود! (35)
پس حمد و ستايش مخصوص خداست، پروردگار آسمانها و پروردگار زمين و پروردگار همه جهانيان! (36)
و براى اوست كبريا و عظمت در آسمانها و زمين، و اوست عزيز و حكيم! (37)
ادامه مطلب
به نام خداوند بخشنده بخشايشگر
حم (1)
سوگند به اين كتاب روشنگر، (2)
كه ما آن را در شبى پر بركت نازل كرديم؛ ما همواره انذاركننده بودهايم! (3)
در آن شب هر امرى بر اساس حكمت (الهى) تدبير و جدا مىگردد. (4)
(آرى، نزول قرآن) فرمانى بود از سوى ما؛ ما (محمد (ص) را) فرستاديم! (5)
اينها همه بخاطر رحمتى است از سوى پروردگارت، كه شنونده و داناست! (6)
(همان) پروردگار آسمانها و زمين و آنچه در ميان آنهاست، اگر اهل يقين هستيد! (7)
هيچ معبودى جز او نيست؛ زنده مىكند و مىميراند؛ او پروردگار شما و پروردگار پدران نخستين شماست! (8)
ولى آنها در شكند و (با حقايق) بازى مىكنند. (9)
پس منتظر روزى باش كه آسمان دود آشكارى پديد آورد... (10)
كه همه مردم را فرامىگيرد؛ اين عذاب دردناكى است! (11)
(مىگويند:) پروردگارا! عذاب را از ما برطرف كن كه ايمان مىآوريم. (12)
چگونه: و از كجا متذكر مىشوند با اينكه رسول روشنگر (با معجزات و منطق روشن) به سراغشان آمد! (13)
سپس از او روى گردان شدند و گفتند: «او تعليم يافتهاى ديوانه است!» (14)
ما عذاب را كمى برطرف مىسازيم، ولى باز به كارهاى خود بازمىگرديد! (15)
(ما از آنها انتقام مىگيريم) در آن روز كه آنها را با قدرت خواهيم گرفت؛ آرى ما انتقام گيرندهايم! (16)
ما پيش از اينها قوم فرعون را آزموديم و رسول بزرگوارى به سراغشان آمد، (17)
(و به آنان گفت: امور) بندگان خدا را به من واگذاريد كه من فرستاده امينى براى شما هستم! (18)
و در برابر خداوند تكبر نورزيد كه من براى شما دليل روشنى آوردهام! (19)
و من به پروردگار خود و پروردگار شما پناه مىبرم از اينكه مرا متهم كنيد! (20)
و اگر به من ايمان نمىآوريد، از من كنارهگيرى كنيد (و مانع ايمان آوردن مردم نشويد)! (21)
(آنها هيچ يك از اين پندها را نپذيرفتند، و موسى) به پيشگاه پروردگارش عرضه داشت: اينها قومى مجرمند! (22)
(به او دستور داده شد:) بندگان مرا شبانه حركت ده كه شما تعقيب مىشويد! (23)
(هنگامى كه از دريا گذشتيد) دريا را آرام و گشاده بگذار (و بگذر) كه آنها لشكرى غرقشده خواهند بود! (24)
(سرانجام همگى نابود شدند و) چه بسيار باغها و چشمهها كه از خود به جاى گذاشتند، (25)
و زراعتهاو قصرهاى زيبا و گرانقيمت، (26)
و نعمتهاى فراوان ديگر كه در آن (غرق) بودند! (27)
اينچنين بود ماجراى آنان! و ما (اموال و حكومت) اينها را ميراث براى اقوام ديگرى قرار داديم! (28)
نه آسمان بر آنان گريست و نه زمين، و نه به آنها مهلتى داده شد! (29)
ما بنى اسرائيل را از عذاب ذلتبار رهايى بخشيديم؛ (30)
از فرعون كه مردى متكبر و از اسرافكاران بود! (31)
ما آنها را با علم (خويش) بر جهانيان برگزيديم و برترى داديم، (32)
و آياتى (از قدرت خويش) را به آنها داديم كه آزمايش آشكارى در آن بود (ولى آنان كفران كردند و مجازات شدند)! (33)
اينها ( مشركان) مىگويند: (34)
«مرگ ما جز همان مرگ اول نيست و هرگز برانگيخته نخواهيم شد! (35)
اگر راست مىگوييد پدران ما را (زنده كنيد و) بياوريد (تا گواهى دهند)!» (36)
آيا آنان بهترند يا قوم «تبع» و كسانى كه پيش از آنها بودند؟! ما آنان را هلاك كرديم، چرا كه مجرم بودند! (37)
ما آسمانها و زمين و آنچه را كه در ميان اين دو است به بازى (و بىهدف) نيافريديم! (38)
ما آن دو را جز بحق نيافريديم؛ ولى بيشتر آنان نمىدانند! (39)
روز جدايى (حق از باطل) وعدهگاه همه آنهاست! (40)
روزى كه هيچ دوستى كمترين كمكى به دوستش نمىكند، و از هيچسو يارى نمىشوند؛ (41)
مگر كسى كه خدا او را مورد رحمت قرار داده، چرا كه او عزيز و رحيم است! (42)
مسلما درخت زقوم... (43)
غذاى گنهكاران است، (44)
همانند فلز گداخته در شكمها مىجوشد؛ (45)
جوششى همچون آب سوزان! (46)
(آنگاه به ماموران دوزخ خطاب مىشود:) اين كافر مجرم را بگيريد و به ميان دوزخ پرتابش كنيد! (47)
سپس بر سر او از عذاب جوشان بريزيد! (48)
(به او گفته مىشود:) بچش كه (به پندار خود) بسيار قدرتمند و محترم بودى! (49)
اين همان چيزى است كه پيوسته در آن ترديد مىكرديد! (50)
(ولى) پرهيزگاران در جايگاه امنى قرار دارند، (51)
در ميان باغها و چشمهها؛ (52)
آنها لباسهايى از حرير نازك و ضخيم مىپوشند و در مقابل يكديگر مىنشينند؛ (53)
اينچنيناند بهشتيان؛ و آنها را با «حور العين» تزويج مىكنيم! (54)
آنها در آنجا هر نوع ميوهاى را بخواهند در اختيارشان قرارمىگيرد، و در نهايت امنيت به سر مىبرند! (55)
هرگز مرگى جز همان مرگ اول (كه در دنيا چشيدهاند) نخواهند چشيد، و خداوند آنها را از عذاب دوزخ حفظ مىكند؛ (56)
اين فضل و بخششى است از سوى پروردگارت، اين همان رستگارى بزرگ است! (57)
ما آن ( قرآن) را بر زبان تو آسان ساختيم، شايد آنان متذكر شوند! (58)
(اما اگر نپذيرفتند) منتظر باش، آنها نيز منتظرند (تو منتظر پيروزى الهى و آنها منتظر عذاب و شكست)! (59)
ادامه مطلب
به نام خداوند بخشنده بخشايشگر
حم. (1)
سوگند به كتاب مبين (و روشنگر)، (2)
كه ما آن را قرآنى فصيح و عربى قرار داديم، شايد شما (آن را) درك كنيد! (3)
و آن در «امالكتاب» ( لوح محفوظ) نزد ما بلندپايه و استوار است! (4)
آيا اين ذكر ( قرآن) را از شما بازگيريم بخاطر اينكه قومى اسرافكاريد؟! (5)
چه بسيار پيامبرانى كه (براى هدايت) در ميان اقوام پيشين فرستاديم؛ (6)
ولى هيچ پيامبرى به سوى آنها نمىآمد مگر اينكه او را استهزا مىكردند. (7)
ولى ما كسانى را كه نيرومندتر از آنها بودند هلاك كرديم، و داستان پيشينيان گذشت. (8)
هر گاه از آنان بپرسى: «چه كسى آسمانها و زمين را آفريده است؟» مسلما مىگويند: «خداوند قادر و دانا آنها را آفريده است»! (9)
همان كسى كه زمين را محل آرامش شما قرار داد، و براى شما در آن راههايى آفريد باشد، كه هدايت شويد (و به مقصد برسيد)! (10)
همان كسى كه از آسمان آبى فرستاد بمقدار معين، و بوسيله آن سرزمين مرده را حيات بخشيديم؛ همين گونه (در قيامت از قبرها) شما را خارج مىسازند! (11)
و همان كسى كه همه زوجها را آفريد، وبراى شما از كشتيها و چهارپايان مركبهايى قرارداد كه بر آن سوار مىشويد، (12)
تا بر پشت آنها بخوبى قرار گيريد؛ سپس هنگامى كه بر آنها سوار شديد، نعمت پروردگارتان را متذكر شويد و بگوييد: «پاك و منزه است كسى كه اين را مسخر ما ساخت، وگرنه ما توانايى تسخير آن را نداشتيم؛ (13)
و ما به سوى پروردگارمان بازمىگرديم!» (14)
آنها براى خداوند از ميان بندگانش جزئى قرار دادند (و ملائكه را دختران خدا خواندند)؛ انسان كفرانكننده آشكارى است! (15)
آيا از ميان مخلوقاتش دختران را براى خود انتخاب كرده و پسران را براى شما برگزيده است؟! (16)
در حالى كه هرگاه يكى از آنها را به همان چيزى كه براى خداوند رحمان شبيه قرار داده ( به تولد دختر) بشارت دهند، صورتش (از فرط ناراحتى) سياه مىشود و خشمگين مىگردد! (17)
آيا كسى را كه در لابلاى زينتها پرورش مىيابد و به هنگام جدال قادر به تبيين مقصود خود نيست (فرزند خدا مىخوانيد)؟! (18)
آنها فرشتگان را كه بندگان خداوند رحمانند مؤنث پنداشتند؛ آيا شاهد آفرينش آنها بوده اند؟ ! گواهى آنان نوشته مىشود و (از آن) بازخواست خواهند شد! (19)
آنان گفتند: «اگر خداوند رحمان مىخواست ما آنها را پرستش نمىكرديم!» ولى به اين امر هيچ گونه علم و يقين ندارند و جز دروغ چيزى نمىگويند! (20)
يا اينكه ما كتابى پيش از اين به آنان دادهايم و آنها به آن تمسك مىجويند؟! (21)
بلكه آنها مىگويند: «ما نياكان خود را بر آئينى يافتيم، و ما نيز به پيروى آنان هدايت يافتهايم.؛ سذللّه (22)
و اينگونه در هيچ شهر و ديارى پيش از تو پيامبر انذاركنندهاى نفرستاديم مگر اينكه ثروتمندان مست و مغرور آن گفتند: «ما پدران خود را بر آئينى يافتيم و به آثار آنان اقتدا مىكنيم.» (23)
(پيامبرشان) گفت: «آيا اگر من آيينى هدايتبخشتر از آنچه پدرانتان را بر آن يافتيد آورده باشم (باز هم انكار مىكنيد)؟!» گفتند: «(آرى،) ما به آنچه شما به آن فرستاده شدهايد كافريم! سذللّه (24)
به همين جهت از آنها انتقام گرفتيم؛ بنگر پايان كار تكذيبكنندگان چگونه بود! (25)
و به خاطر بياور هنگامى را كه ابراهيم به پدرش ( عمويش آزر) و قومش گفت: «من از آنچه شما مىپرستيد بيزارم. (26)
مگر آن كسى كه مرا آفريده، كه او هدايتم خواهد كرد!» (27)
او كلمه توحيد را كلمه پايندهاى در نسلهاى بعد از خود قرار داد، شايد به سوى خدا باز گردند! (28)
ولى من اين گروه و پدرانشان را از مواهب دنيا بهرهمند ساختم تا حق و فرستاده آشكار (الهى) به سراغشان آمد؛ (29)
هنگامى كه حق به سراغشان آمد؛ گفتند: «اين سحر است، و ما نسبت به آن كافريم»! (30)
و گفتند: «چرا اين قرآن بر مرد بزرگ (و ثروتمندى) از اين دو شهر (مكه و طائف) ناز ل نشده است؟!» (31)
آيا آنان رحمت پروردگارت را تقسيم مىكنند؟! ما معيشت آنها را در حيات دنيا در ميانشان تقسيم كرديم و بعضى را بر بعضى برترى داديم تا يكديگر را مسخر كرده (و با هم تعاون نمايند)؛ و رحمت پروردگارت از تمام آنچه جمعآورى مىكنند بهتر است! (32)
اگر (تمكن كفار از مواهب مادى) سبب نمىشد كه همه مردم امت واحد (گمراهى) شوند، ما براى كسانى كه به (خداوند) رحمان كافر مىشدند خانههايى قرار مىداديم با سقفهايى از نقره و نردبانهايى كه از آن بالا روند، (33)
و براى خانههايشان درها و تختهايى (زيبا و نقرهاى) قرار مىداديم كه بر آن تكيه كنند؛ (34)
و انواع زيورها؛ ولى تمام اينها بهره زندگى دنياست، و آخرت نزد پروردگارت از آن پرهيزگاران است! (35)
و هر كس از ياد خدا روىگردان شود شيطان را به سراغ او ميفرستيم پس همواره قرين اوست! (36)
و آنها ( شياطين) اين گروه را از راه خدا بازمىدارند، در حالى كه گمان مىكنند هدايتيافتگان حقيقى آنها هستند! (37)
تا زمانى كه (در قيامت) نزد ما حاضر شود مىگويد: اى كاش ميان من و تو فاصله مشرق و مغرب بود؛ چه بد همنشينى بودى! (38)
(ولى به آنها مىگوييم:) هرگز اين گفتگوها امروز به حال شما سودى ندارد، چرا كه ظلم كرديد؛ و همه در عذاب مشتركيد! (39)
(اى پيامبر!) آيا تو مىتوانى سخن خود را به گوش كران برسانى، يا كوران و كسانى را كه در گمراهى آشكارى هستند هدايت كنى؟! (40)
و هرگاه تو را از ميان آنها ببريم، حتما از آنان انتقام خواهيم گرفت؛ (41)
يا اگر (زنده بمانى و) و آنچه را (از عذاب) به آنان وعده دادهايم به تو نشان دهيم، باز ما بر آنها مسلطيم! (42)
آنچه را بر تو وحى شده محكم بگير كه تو بر صراط مستقيمى. (43)
و اين مايه يادآورى (و عظمت) تو و قوم تو است و بزودى سؤال خواهيد شد. (44)
از رسولانى كه پيش از تو فرستاديم بپرس: آيا غير از خداوند رحمان معبودانى براى پرستش قرار داديم؟! (45)
ما موسى را با آيات خود به سوى فرعون و درباريان او فرستاديم؛ (موسى به آنها) گفت: «من فرستاده پروردگار جهانيانم» (46)
ولى هنگامى كه او آيات ما را براى آنها آورد، به آن مىخنديدند! (47)
ما هيچ آيه (و معجزهاى) به آنان نشان نمىداديم مگر اينكه از ديگرى بزرگتر (و مهمتر) بود؛ و آنها را به (انواع) عذاب گرفتار كرديم شايد بازگردند! (48)
(وقتى گرفتار بلا مىشدند مى)گفتند: «اى ساحر! پروردگارت را به عهدى كه با تو كرده بخوان (تا ما را از اين بلا برهاند) كه ما هدايت خواهيم يافت (و ايمان مىآوريم)!» (49)
اما هنگامى كه عذاب را از آنها برطرف مىساختيم پيمان خود را مىشكستند! (50)
فرعون در ميان قوم خود ندا داد و گفت: «اى قوم من! آيا حكومت مصر از آن من نيست، و اين نهرها تحت فرمان من جريان ندارد؟ آيا نمىبينيد؟ (51)
مگر نه اين است كه من از اين مردى كه از خانواده و طبقه پستى است و هرگز نمىتواند فصيح سخن بگويد برترم؟ (52)
(اگر راست مىگويد) چرا دستبندهاى طلا به او داده نشده، يا اينكه چرا فرشتگان دوشادوش او نيامدهاند (تا گفتارش را تاييد كنند)؟! (53)
(فرعون) قوم خود را سبك شمرد، در نتيجه از او اطاعت كردند؛ آنان قومى فاسق بودند! (54)
اما هنگامى كه ما را به خشم آوردند، از آنها انتقام گرفتيم و همه را غرق كرديم. (55)
و آنها را پيشگامان (در عذاب) و عبرتى براى ديگران قرار داديم. (56)
و هنگامى كه درباره فرزند مريم مثلى زده شد، ناگهان قوم تو بخاطر آن داد و فرياد راه انداختند. (57)
و گفتند: «آيا خدايان ما بهترند يا او ( مسيح)؟! (اگر معبودان ما در دوزخند، مسيح نيز در دوزخ است، چرا كه معبود واقع شده)!» ولى آنها اين مثل را جز از طريق جدال (و لجاج) براى تو نزدند؛ آنان گروهى كينهتوز و پرخاشگرند! (58)
مسيح فقط بندهاى بود كه ما نعمت به او بخشيديم و او را نمونه و الگوئى براى بنى اسرائيل قرار داديم. (59)
و هرگاه بخواهيم به جاى شما در زمين فرشتگانى قرار مىدهيم كه جانشين (شما) گردند! (60)
و او ( مسيح) سبب آگاهى بر روز قيامت است. (زيرا نزول عيسى گواه نزديكى رستاخيز است)؛ هرگز در آن ترديد نكنيد؛ و از من پيروى كنيد كه اين راه مستقيم است! (61)
و شيطان شما را (از راه خدا) باز ندارد، كه او دشمن آشكار شماست! (62)
و هنگامى كه عيسى دلايل روشن (براى آنها) آورد گفت: «من براى شما حكمت آوردهام، و آمدهام تا برخى از آنچه را كه در آن اختلاف داريد روشن كنم؛ پس تقواى الهى پيشه كنيد و از من اطاعت نماييد! (63)
خداوند پروردگار من و پروردگار شماست؛ (تنها) او را پرستش كنيد كه راه راست همين است! سذللّه (64)
ولى گروههايى از ميان آنها (درباره مسيح) اختلاف كردند (و بعضى او را خدا پنداشتند)؛ واى بر كسانى كه ستم كردند از عذاب روزى دردناك! (65)
آيا جز اين انتظار دارند كه قيامت ناگهان به سراغشان آيد در حالى كه نمىفهمند؟ (66)
دوستان در آن روز دشمن يكديگرند، مگر پرهيزگاران! (67)
اى بندگان من! امروز نه ترسى بر شماست و نه اندوهگين مىشويد! (68)
همان كسانى كه به آيات ما ايمان آوردند و تسليم بودند. (69)
(به آنها خطاب مىشود:) شما و همسرانتان در نهايت شادمانى وارد بهشت شويد! (70)
(اين در حالى است كه) ظرفها(ى غذا) و جامهاى طلائى (شراب طهور) را گرداگرد آنها مىگردانند؛ و در آن (بهشت) آنچه دلها مىخواهد و چشمها از آن لذت مىبرد موجود است؛ و شما هميشه در آن خواهيد ماند! (71)
اين بهشتى است كه شما وارث آن مىشويد بخاطر اعمالى كه انجام مىداديد! (72)
و در آن براى شما ميوههاى فراوان است كه از آن مىخوريد. (73)
(ولى) مجرمان در عذاب دوزخ جاودانه مىمانند. (74)
هرگز عذاب آنان تخفيف نمىيابد، و در آنجا از همه چيز مايوسند. (75)
ما به آنها ستم نكرديم، آنان خود ستمكار بودند! (76)
آنها فرياد مىكشند: «اى مالك دوزخ! (اى كاش) پروردگارت ما را بميراند (تا آسوده شويم)! سذللّه مىگويد: «شما در اين جا ماندنى هستيد!» (77)
ما حق را براى شما آورديم؛ ولى بيشتر شما از حق كراهت داشتيد! (78)
بلكه آنها تصميم محكم بر توطئه گرفتند؛ ما نيز اراده محكمى (درباره آنها) داريم! (79)
آيا آنان مىپندارند كه ما اسرار نهانى و سخنان درگوشى آنان را نمىشنويم؟ آرى، رسولان (و فرشتگان) ما نزد آنها هستند و مىنويسند! (80)
بگو: «اگر براى خداوند فرزندى بود، من نخستين پرستنده او بودم!» (81)
منزه است پروردگار آسمانها و زمين، پروردگار عرش، از توصيفى كه آنها مىكنند! (82)
آنان را به حال خود واگذار تا در باطل غوطهور باشند و سرگرم بازى شوند تا روزى را كه به آنها وعده داده شده است ملاقات كنند (و نتيجه كار خود را ببينند)! (83)
او كسى است كه در آسمان معبود است و در زمين معبود؛ و او حكيم و عليم است! (84)
پر بركت و پايدار است كسى كه حكومت آسمانها و زمين و آنچه در ميان آن دو است از آن اوست؛ و آگاهى از قيام قيامت نزد اوست و به سوى او بازگردانده مىشويد! (85)
كسانى را كه غير از او مىخوانند قادر بر شفاعت نيستند؛ مگر آنها كه شهادت به حق دادهاند و بخوبى آگاهند! (86)
و اگر از آنها بپرسى چه كسى آنان را آفريده، قطعا مىگويند: خدا؛ پس چگونه از عبادت او منحرف مىشوند؟! (87)
آنها چگونه از شكايت پيامبر كه مىگويد: «پروردگارا! اينها قومى هستند كه ايمان نمى آورند سذللّه (غافل مىشوند؟!) (88)
پس (اكنون كه چنين است) از آنان روى برگردان و بگو: «سلام بر شما»، اما بزودى خواهند دانست! (89)
ادامه مطلب
به نام خداوند بخشنده بخشايشگر
حم. (1)
عسق. (2)
اين گونه خداوند عزيز و حكيم به تو و پيامبرانى كه پيش از تو بودند وحى مىكند. (3)
آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است از آن اوست؛ و او بلندمرتبه و بزرگ است! (4)
نزديك است آسمانها (بخاطر نسبتهاى نارواى مشركان) از بالا متلاشى شوند و فرشتگان پيوسته تسبيح و حمد پروردگارشان را بجا مىآورند و براى كسانى كه در زمين هستند استغفار مىكنند؛ آگاه باشيد خداوند آمرزنده و مهربان است. (5)
كسانى كه غير خدا را ولى خود انتخاب كردند، خداوند حساب همه اعمال آنها را نگه مىدارد؛ و تو مامور نيستى كه آنان را مجبور به قبول حق كنى! (6)
و اين گونه قرآنى عربى ( فصيح و گويا) را بر تو وحى كرديم تا «امالقرى» ( مكه) و مردم پيرامون آن را انذار كنى و آنها را از روزى كه همه خلايق در آن روز جمع مىشوند و شك و ترديد در آن نيست بترسانى؛ گروهى در بهشتند و گروهى در آتش سوزان! (7)
و اگر خدا مىخواست همه آنها را امت واحدى قرار مىداد (و به زور هدايت مىكرد، ولى هدايت اجبارى سودى ندارد)؛ اما خداوند هر كس را بخواهد در رحمتش وارد مىكند، و براى ظالمان ولى و ياورى نيست. (8)
آيا آنها غير از خدا را ولى خود برگزيدند؟! در حالى كه «ولى» فقط خداوند است و اوست كه مردگان را زنده مىكند، و اوست كه بر هر چيزى تواناست! (9)
در هر چيز اختلاف كنيد، داوريش با خداست؛ اين است خداوند، پروردگار من، بر او توكل كردهام و به سوى او بازمىگردم! (10)
او آفريننده آسمانها و زمين است و از جنس شما همسرانى براى شما قرار داد و جفتهايى از چهارپايان آفريد؛ و شما را به اين وسيله ( بوسيله همسران)زياد مى كند؛ هيچ چيز همانند او نيست و او شنوا و بيناست! (11)
كليدهاى آسمانها و زمين از آن اوست؛ روزى را براى هر كس بخواهد گسترش مى دهد يا محدود مىسازد؛ او به همه چيز داناست. (12)
آيينى را براى شما تشريع كرد كه به نوح توصيه كرده بود؛ و آنچه را بر تو وحى فرستاديم و به ابراهيم و موسى و عيسى سفارش كرديم اين بود كه: دين را برپا داريد و در آن تفرقه ايجاد نكنيد! و بر مشركان گران است آنچه شما آنان را به سويش دعوت مى كنيد! خداوند هر كس را بخواهد برمىگزيند، و كسى را كه به سوى او بازگردد هدايت مىكند. (13)
آنان پراكنده نشدند مگر بعد از آنكه علم و آگاهى به سراغشان آمد؛ و اين تفرقه جويى بخاطر انحراف از حق( و عداوت و حسد) بود؛ و اگر فرمانى از سوى پروردگارت صادر نشده بود كه تا سرآمد معينى (زنده و آزاد) باشند، در ميان آنها داورى مىشد؛ و كسانى كه بعد از آنها وارثان كتاب شدند نسبت به آن در شك و ترديدند، شكى همراه با بدبينى! (14)
پس به همين خاطر تو نيز آنان را به سوى اين آيين واحد الهى دعوت كن و آنچنان كه مامور شدهاى استقامت نما، و از هوى و هوسهاى آنان پيروى مكن، و بگو: «به هر كتابى كه خدا نازل كرده ايمان آوردهام و مامورم در ميان شما عدالت كنم؛ خداوند پروردگار ما و شماست؛ نتيجه اعمال ما از آن ما است و نتيجه اعمال شما از آن شما، خصومت شخصى در ميان ما نيست؛ و خداوند ما و شما را در يكجا جمع مىكند، و بازگشت (همه) به سوى اوست!» (15)
كسانى كه (از روى لجاجت) درباره خدا بعد از پذيرفتن (و ايمان به) او، محاجه مى كنند، دليلشان نزد پروردگارشان باطل و بىپايه است؛ و غضب بر آنهاست و عذابى شديد دارند. (16)
خداوند كسى است كه كتاب را بحق نازل كرد و ميزان (سنجش حق و باطل و خبر قيامت) را نيز؛ تو چه مىدانى شايد ساعت (قيام قيامت) نزديك باشد! (17)
كسانى كه به قيامت ايمان ندارند درباره آن شتاب مىكنند؛ ولى آنها كه ايمان آوردهاند پيوسته از آن هراسانند، و مىدانند آن حق است؛ آگاه باشيد كسانى كه در قيامت ترديد مىكنند، در گمراهى عميقى هستند. (18)
خداوند نسبت به بندگانش لطف (و آگاهى) دارد؛ هر كس را بخواهد روزى مىدهد و او قوى و شكستناپذير است! (19)
كسى كه زراعت آخرت را بخواهد، به كشت او بركت و افزايش مىدهيم و بر محصولش مىافزاييم؛ و كسى كه فقط كشت دنيا را بطلبد، كمى از آن به او مىدهيم اما در آخرت هيچ بهرهاى ندارد! (20)
آيا معبودانى دارند كه بىاذن خداوند آيينى براى آنها ساختهاند؟! اگر مهلت معينى براى آنها نبود، در ميانشان داورى مىشد (و دستور عذاب صادر مىگشت) و براى ظالمان عذاب دردناكى است! (21)
(در آن روز) ستمگران را مىبينى كه از اعمالى كه انجام دادهاند سخت بيمناكند، ولى آنها را فرامىگيرد! اما كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام دادهاند در باغهاى بهشتند و هر چه بخواهند نزد پروردگارشان براى آنها فراهم است؛ اين است فضل (و بخشش) بزرگ! (22)
اين همان چيزى است كه خداوند بندگانش را كه ايمان آورده و اعمال صالح انجام دادهاند به آن نويد مىدهد! بگو: «من هيچ پاداشى از شما بر رسالتم درخواست نمىكنم جز دوستداشتن نزديكانم ( اهل بيتم)؛ و هر كس كار نيكى انجام دهد ، بر نيكىاش مىافزاييم؛ چرا كه خداوند آمرزنده و سپاسگزار است. (23)
آيا مىگويند: «او بر خدا دروغ بسته است»؟! در حالى كه اگر خدا بخواهد بر قلب تو مهر مىنهد (و اگر خلاف بگوئى قدرت اظهار اين آيات را از تو مىگيرد) و باطل را محو مىكند و حق را بفرمانش پابرجا مىسازد؛ چرا كه او از آنچه درون سينههاست آگاه است. (24)
او كسى است كه توبه را از بندگانش مىپذيرد و بديها را مىبخشد، و آنچه را انجام مىدهيد مىداند. (25)
و درخواست كسانى را كه ايمان آورده و كارهاى نيك انجام دادهاند مىپذيرد و از فضل خود بر آنها مىافزايد؛ اما براى كافران عذاب شديدى است! (26)
هرگاه خداوند روزى را براى بندگانش وسعت بخشد، در زمين طغيان و ستم مىكنند؛ از اينرو بمقدارى كه مىخواهد (و مصلحت مىداند) نازل مىكند، كه نسبه به بندگانش آگاه و بيناست! (27)
او كسى است كه باران سودمند را پس از آنكه مايوس شدند نازل مىكند و رحمت خويش را مىگستراند؛ و او ولى و (سرپرست) و ستوده است! (28)
و از آيات اوست آفرينش آسمانها و زمين و آنچه از جنبندگان در آنها منتشر نموده؛ و او هرگاه بخواهد بر جمع آنها تواناست! (29)
هر مصيبتى به شما رسد بخاطر اعمالى است كه انجام دادهايد، و بسيارى را نيز عفو مىكند! (30)
و شما هرگز نمىتوانيد در زمين از قدرت خداوند فرار كنيد؛ و غير از خدا هيچ ولى و ياورى براى شما نيست. (31)
از نشانههاى او كشتيهايى است كه در دريا همچون كوهها به نظر مىرسند! (32)
اگر او اراده كند، باد را ساكن مىسازد تا آنها بر پشت دريا بىحركت بمانند؛ در اين نشانههايى است براى هر صبركننده شكرگزار! (33)
يا اگر بخواهد آنها را بخاطر اعمالى كه سرنشينانش مرتكب شدهاند نابود مىسازد؛ و در عين حال بسيارى را مىبخشد. (34)
كسانى كه در آيات ما مجادله مىكنند بدانند هيچ گريزگاهى ندارند! (35)
آنچه به شما عطا شده متاع زودگذر زندگى دنياست، و آنچه نزد خداست براى كسانى كه ايمان آورده و بر پروردگارشان توكل مىكنند بهتر و پايدارتر است. (36)
همان كسانى كه از گناهان بزرگ و اعمال زشت اجتناب مىورزند، و هنگامى كه خشمگين شوند عفو مىكنند. (37)
و كسانى كه دعوت پروردگارشان را اجابت كرده و نماز را برپا مىدارند و كارهايشان به صورت مشورت در ميان آنهاست و از آنچه به آنها روزى دادهايم انفاق مىكنند، (38)
و كسانى كه هرگاه ستمى به آنها رسد، (تسليم ظلم نمىشوند و) يارى مىطلبند! (39)
كيفر بدى، مجازاتى است همانند آن؛ و هر كس عفو و اصلاح كند، پاداش او با خداست؛ خداوند ظالمان را دوست ندارد! (40)
و كسى كه بعد از مظلومشدن يارى طلبد، ايرادى بر او نيست؛ (41)
ايراد و مجازات بر كسانى است كه به مردم ستم مىكنند و در زمين بناحق ظلم روا مىدارند؛ براى آنان عذاب دردناكى است! (42)
اما كسانى كه شكيبايى و عفو كنند، اين از كارهاى پرارزش است! (43)
كسى را كه خدا گمراه كند، ولى و ياورى جز او نخواهد داشت؛ و ظالمان را (روز قيامت) مىبينى هنگامى كه عذاب الهى را مشاهده مىكنند ميگويند: «آيا راهى به سوى بازگشت (و جبران) وجود دارد؟!» (44)
و آنها را مىبينى كه بر آتش عرضه مىشوند در حالى كه از شدت مذلت خاشعند و زير چشمى (به آن) نگاه مىكنند؛ و كسانى كه ايمان آوردهاند مىگويند: «زيانكاران واقعى آنانند كه خود و خانواده خويش را روز قيامت از دست دادهاند؛ آگاه باشيد كه ظالمان (آن روز) در عذاب دائمند!؛ سذللّه (45)
آنها جز خدا اوليا و ياورانى ندارند كه ياريشان كنند؛ و هر كس را خدا گمراه سازد، هيچ راه نجاتى براى او نيست! (46)
اجابت كنيد دعوت پروردگار خود را پيش از آنكه روزى فرا رسد كه بازگشتى براى آن در برابر اراده خدا نيست؛ و در آن روز، نه پناهگاهى داريد و نه مدافعى! (47)
و اگر روىگردان شوند (غمگين مباش)، ما تو را حافظ آنان (و مامور اجبارشان) قرار ندادهايم؛ وظيفه تو تنها ابلاغ رسالت است! و هنگامى كه ما رحمتى از سوى خود به انسان بچشانيم به آن دلخوش مىشود، و اگر بلايى بخاطر اعمالى كه انجام دادهاند به آنها رسد (به كفران مىپردازند)، چرا كه انسان بسيار كفرانكننده است! (48)
مالكيت و حاكميت آسمانها و زمين از آن خداست؛ هر چه را بخواهد مىآفريند؛ به هر كس اراده كند دختر مىبخشد و به هر كس بخواهد پسر، (49)
يا (اگر بخواهد) پسر و دختر -هر دو- را براى آنان جمع ميكند و هر كس را بخواهد عقيم مىگذارد؛ زيرا كه او دانا و قادر است. (50)
و شايسته هيچ انسانى نيست كه خدا با او سخن گويد، مگر از راه وحى يا از پشت حجاب، يا رسولى مىفرستد و بفرمان او آنچه را بخواهد وحى مىكند؛ چرا كه او بلندمقام و حكيم است! (51)
همان گونه (كه بر پيامبران پيشين وحى فرستاديم) بر تو نيز روحى را بفرمان خود وحى كرديم؛ تو پيش از اين نمىدانستى كتاب و ايمان چيست (و از محتواى قرآن آگاه نبودى)؛ ولى ما آن را نورى قرار داديم كه بوسيله آن هر كس از بندگان خويش را بخواهيم هدايت مىكنيم؛ و تو مسلما به سوى راه راست هدايت مىكنى. (52)
راه خداوندى كه تمامى آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است از آن اوست؛ آگاه باشيد كه همه كارها تنها بسوى خدا بازمىگردد! (53)
ادامه مطلب
به نام خداوند بخشنده بخشايشگر
حم (1)
اين كتابى است كه از سوى خداوند رحمان و رحيم نازل شده است؛ (2)
كتابى كه آياتش هر مطلبى را در جاى خود بازگو كرده، در حالى كه فصيح و گوياست براى جمعيتى كه آگاهند! (3)
قرآنى كه بشارت دهنده و بيم دهنده است؛ ولى بيشتر آنان روى گردان شدند؛ از اين رو چيزى نمىشنوند! (4)
آنها گفتند: «قلبهاى ما نسبت به آنچه ما را به آن دعوت مىكنى در پوششهايى قرار گرفته و در گوشهاى ما سنگينى است، و ميان ما و تو حجابى وجود دارد؛ پس تو بدنبال عمل خود باش، ما هم براى خود عمل مىكنيم!» (5)
بگو: من فقط انسانى مثل شما هستم؛ اين حقيقت بر من وحى مىشود كه معبود شما معبودى يگانه است؛ پس تمام توجه خويش را به او كنيد و از وى آمرزش طلبيد؛ واى بر مشركان! (6)
همانها كه زكات را نمىپردازند، و آخرت را منكرند! (7)
اما كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام دادند، پاداشى دائمى دارند! (8)
بگو: آيا شما به آن كس كه زمين را در دو روز آفريد كافر هستيد و براى او همانندهايى قرارمىدهيد؟! او پروردگار جهانيان است! (9)
او در زمين كوههاى استوارى قرار داد و بركاتى در آن آفريد و مواد غذايى آن را مقدر فرمود، - ينها همه در چهار روز بود- درست به اندازه نياز تقاضا كنندگان! (10)
سپس به آفرينش آسمان پرداخت، در حالى كه بصورت دود بود؛ به آن و به زمين دستور داد: سخللّهبه وجود آييد (و شكل گيريد)، خواه از روى اطاعت و خواه اكراه!» آنها گفتند: «ما از روى طاعت مىآييم (و شكل مىگيريم)!» (11)
در اين هنگام آنها را بصورت هفت آسمان در دو روز آفريد، و در هر آسمانى كار آن (آسمان) را وحى (و مقرر) فرمود، و آسمان پايين را با چراغهايى ( ستارگان) زينت بخشيديم، و (با شهابها از رخنه شياطين) حفظ كرديم، اين است تقدير خداوند توانا و دانا! (12)
اگر آنها روىگردان شوند، بگو: من شما را از صاعقهاى همانند صاعقه عاد و ثمود مىترسانم! (13)
در آن هنگام كه رسولان از پيش رو و پشت سر (و از هر سو) به سراغشان آمدند (و آنان را دعوت كردند) كه جز خدا را نپرستيد آنها گفتند: «اگر پروردگار ما مىخواست فرشتگانى نازل مىكرد؛ از اين رو ما به آنچه شما مبعوث به آن هستيد كافريم!» (14)
اما قوم عاد بناحق در زمين تكبر ورزيدند و گفتند: «چه كسى از ما نيرومندتر است؟!»آيا نمىدانستند خداوندى كه آنان را آفريده از آنها قويتر است؟ و (به خاطر اين پندار) پيوسته آيات ما را انكار مىكردند. (15)
سرانجام تندبادى شديد و هولانگيز و سرد و سخت در روزهايى شوم و پرغبار بر آنها فرستاديم تا عذاب خواركننده را در زندگى دنيا به آنها بچشانيم؛ و عذاب آخرت از آن هم خواركنندهتر است، و (از هيچ طرف) يارى نمىشوند! (16)
اما ثمود را هدايت كرديم، ولى آنها نابينايى را بر هدايت ترجيح دادند؛ به همين جهت صاعقه -آن عذاب خواركننده- به خاطر اعمالى كه انجام مىدادند آنها را فروگرفت! (17)
و كسانى را كه ايمان آوردند و پرهيزگار بودند نجات بخشيديم! (18)
به خاطر بياوريد روزى را كه دشمنان خدا را جمع كرده به سوى دوزخ مىبرند،و صفوف پيشين را نگه مىدارند (تا صفهاى بعد به آنها ملحق شوند!) (19)
وقتى به آن مىرسند، گوشها و چشمها و پوستهاى تنشان به آنچه مىكردند گواهى مىدهند. (20)
آنها به پوستهاى تنشان مىگويند: «چرا بر ضد ما گواهى داديد؟!» آنها جواب مىدهند: «همان خدايى كه هر موجودى را به نطق درآورده ما را گويا ساخته ؛ و او شما را نخستين بار آفريد، و بازگشتتان بسوى اوست! (21)
شما اگر گناهانتان را مخفى مىكرديد نه بخاطر اين بود كه از شهادت گوش و چشمها و پوستهاى تنتان بيم داشتيد، بلكه شما گمان مىكرديد كه خداوند بسيارى از اعمالى را كه انجام مىدهيد نمىداند! (22)
آرى اين گمان بدى بود كه درباره پروردگارتان داشتيد و همان موجب هلاكت شما گرديد، و سرانجام از زيانكاران شديد! (23)
اگر صبر كنند (يا نكنند، به هر حال) دوزخ جايگاه آنهاست؛ و اگر تقاضاى عفو كنند، مورد عفو قرار نمىگيرند! (24)
ما براى آنها همنشينانى (زشتسيرت) قرار داديم كه زشتيها را از پيش رو و پشت سر آنها در نظرشان جلوه دادند؛ و فرمان الهى در باره آنان تحقق يافت و به سرنوشت اقوام گمراهى از جن و انس كه قبل از آنها بودند گرفتار شدند؛ آنها مسلما زيانكار بودند! (25)
كافران گفتند: «گوش به اين قرآن فراندهيد؛ و به هنگام تلاوت آن جنجال كنيد، شايد پيروز شويد!» (26)
به يقين به كافران عذاب شديدى مىچشمانيم، و آنها را به بدترين اعمالى كه انجام مى دادند كيفر مىدهيم! (27)
اين آتش كيفر دشمنان خدا است، سراى جاويدشان در آن خواهد بود، كيفرى است بخاطر اينكه آيات ما را انكار مىكردند. (28)
كافران گفتند: «پروردگارا! آنهايى كه از جن و انس ما را گمراه كردند به ما نشان ده تا زير پاى خود نهيم (و لگدمالشان كنيم) تا از پست ترين مردم باشند!» (29)
به يقين كسانى كه گفتند: «پروردگار ما خداوند يگانه است!» سپس استقامت كردند، فرشتگان بر آنان نازل مىشوند كه: «نترسيد و غمگين مباشيد، و بشارت باد بر شما به آن بهشتى كه به شما وعده داده شده است! (30)
ما ياران و مددكاران شما در زندگى دنيا و آخرت هستيم؛ و براى شما هر چه دلتان بخواهد در بهشت فراهم است، و هر چه طلب كنيد به شما داده مىشود! (31)
اينها وسيله پذيرايى از سوى خداوند غفور و رحيم است!» (32)
چه كسى خوش گفتارتر است از آن كس كه دعوت به سوى خدا مىكند و عمل صالح انجام مىدهد و مىگويد: «من از مسلمانانم»؟! (33)
هرگز نيكى و بدى يكسان نيست؛ بدى را با نيكى دفع كن، ناگاه (خواهى ديد) همان كس كه ميان تو و او دشمنى است، گويى دوستى گرم و صميمى است! (34)
اما جز كسانى كه داراى صبر و استقامتند به اين مقام نمىرسند، و جز كسانى كه بهره عظيمى (از ايمان و تقوا) دارند به آن نايل نمىگردند! (35)
و هرگاه وسوسههايى از شيطان متوجه تو گردد، از خدا پناه بخواه كه او شنوده و داناست! (36)
و از نشانههاى او، شب و روز و خورشيد و ماه است؛ براى خورشيد و ماه سجده نكنيد، براى خدايى كه آفريننده آنهاست سجده كنيد اگر مىخواهيد او را بپرستيد! (37)
و اگر (از عبادت پروردگار) تكبر كنند، كسانى كه نزد پروردگار تو هستند شب و روز براى او تسبيح مىگويند و خسته نمىشوند! (38)
و از آيات او اين است كه زمين را خشك (و بىجان) مىبينى، اما هنگامى كه آب (باران) بر آن مىفرستيم به جنبش درمىآيد و نمو مىكند؛ همان كسى كه آن را زنده كرد، مردگان را نيز زنده مىكند؛ او بر هر چيز تواناست! (39)
كسانى كه آيات ما را تحريف مىكنند بر ما پوشيده نخواهند بود! آيا كسى كه در آتش افكنده مىشود بهتر است يا كسى كه در نهايت امن و امان در قيامت به عرصه محشر مىآيد؟! هر كارى مىخواهيد بكنيد، او به آنچه انجام مىدهيد بيناست! (40)
كسانى كه به اين ذكر ( قرآن) هنگامى كه به سراغشان آمد كافر شدند (نيز بر ما مخفى نخواهد ماند)! و اين كتابى است قطعا شكست ناپذير... (41)
كه هيچ گونه باطلى، نه از پيش رو و نه از پشت سر، به سراغ آن نمىآيد؛ چرا كه از سوى خداوند حكيم و شايسته ستايش نازل شده است! (42)
آنچه به ناروا درباره تو مىگويند همان است كه درباره پيامبران قبل از تو نيز گفته شده؛ پروردگار تو داراى مغفرت و (هم) داراى مجازات دردناكى است! (43)
هرگاه آن را قرآنى عجمى قرار مىداديم حتما مىگفتند: «چرا آياتش روشن نيست؟! قرآن عجمى از پيغمبرى عربى؟!» بگو: «اين (كتاب) براى كسانى كه ايمان آوردهاند هدايت و درمان است؛ ولى كسانى كه ايمان نمىآورند، در گوشهايشان سنگينى است و گويى نابينا هستند و آن را نمىبينند؛ آنها (همچون كسانى هستند كه گوئى) از راه دور صدا زده مىشوند!» (44)
ما به موسى كتاب آسمانى داديم؛ سپس در آن اختلاف شد؛ و اگر فرمانى از ناحيه پروردگارت در اين باره صادر نشده بود (كه بايد به آنان مهلت داد تا اتمام حجت شود)، در ميان آنها داورى مىشد (و به كيفر مىرسيدند)؛ ولى آنها هنوز درباره آن شكى تهمتانگيز دارند! (45)
كسى كه عمل صالحى انجام دهد، سودش براى خود اوست؛ و هر كس بدى كند، به خويشتن بدى كرده است؛ و پروردگارت هرگز به بندگان ستم نمىكند! (46)
علم به قيامت (و لحظه وقوع آن) تنها به خدا بازمىگردد؛ هيچ ميوهاى از غلاف خود خارج نمىشود، و هيچ زنى باردار نمىگردد و وضع حمل نمىكند مگر به علم او؛ و آن روز كه آنها را ندا مىدهد (و مىگويد:) كجايند شريكانى كه براى من مىپنداشتيد؟! مىگويند: «(پروردگارا!) ما عرضه داشتيم كه هيچ گواهى بر گفته خود نداريم!» (47)
و همه معبودانى را كه قبلا مىخواندند محو و گم مىشوند؛ و مىدانند هيچ گريزگاهى ندارند! (48)
انسان هرگز از تقاضاى نيكى (و نعمت) خسته نمىشود؛ و هرگاه شر و بدى به او رسد، بسيار مايوس و نوميد مىگردد! (49)
و هرگاه او را رحمتى از سوى خود بعد از ناراحتى كه به او رسيده بچشانيم مىگويد: «اين بخاطر شايستگى و استحقاق من بوده، و گمان نمىكنم قيامت برپا شود؛ و (بفرض كه قيامتى باشد،) هرگاه بسوى پروردگارم بازگردانده شوم، براى من نزد او پاداشهاى نيك است. ما كافران را از اعمالى كه انجام دادهاند (بزودى) آگاه خواهيم كرد و از عذاب شديد به آنها مىچشانيم. (50)
و هرگاه به انسان (غافل و بىخبر) نعمت دهيم، روى مىگرداند و به حال تكبر از حق دور مىشود؛ ولى هرگاه مختصر ناراحتى به او رسد، تقاضاى فراوان و مستمر (براى بر طرف شدن آن) دارد! (51)
بگو: «به من خبر دهيد اگر اين قرآن از سوى خداوند باشد و شما به آن كافر شويد، چه كسى گمراهتر خواهد بود از كسى كه در مخالفت شديدى قرار دارد؟! (52)
به زودى نشانههاى خود را در اطراف جهان و در درون جانشان به آنها نشان مىدهيم تا براى آنان آشكار گردد كه او حق است؛ آيا كافى نيست كه پروردگارت بر همه چيز شاهد و گواه است؟ ! (53)
آگاه باشيد كه آنها از لقاى پروردگارشان در شك و ترديدند؛ و آگاه باشيد كه خداوند به همه چيز احاطه دارد! (54)
ادامه مطلب
ادامه مطلب
بسم الله الرحمن الرحيم
ادامه مطلب
ادامه مطلب