• English / العربیة / French  



  • ادامه مطلب


    نظرات (0) نويسنده:وحید صباغی - در شنبه 29 خرداد 1389  ساعت1:59 AM   |  




    ادامه مطلب


    نظرات (0) نويسنده:وحید صباغی - در شنبه 29 خرداد 1389  ساعت1:59 AM   |  




    ادامه مطلب


    نظرات (0) نويسنده:وحید صباغی - در شنبه 29 خرداد 1389  ساعت1:59 AM   |  




    ادامه مطلب


    نظرات (0) نويسنده:وحید صباغی - در شنبه 29 خرداد 1389  ساعت1:59 AM   |  




    ادامه مطلب


    نظرات (0) نويسنده:وحید صباغی - در شنبه 29 خرداد 1389  ساعت1:59 AM   |  




    ادامه مطلب


    نظرات (0) نويسنده:وحید صباغی - در شنبه 29 خرداد 1389  ساعت1:59 AM   |  




    ادامه مطلب


    نظرات (0) نويسنده:وحید صباغی - در شنبه 29 خرداد 1389  ساعت1:59 AM   |  

     

     


     

     


     

     


     

     


     

     


       

      صفحه خانگي خود كنید !   ایمیل به مدیر !   اضافه کردن به علاقه مندیها !   سال89،کـــار و همت مضــاعف

       



    اوقات فراغت

    مرتبط با:همت و کار مضاعف در اوقات فراغت و جوانان


     دوشنبه 20 خرداد 1387 

    اوقات فراغت


    اوقات فراغت

    اوقات فراغت موضوعى منحصر به فصل، زمان يا عده اى خاص نيست. اما وقتى به پايان فصل امتحانات و شروع تابستان نزديك مى شويم، به يادمان مى آيد كه بايد براى اوقات فراغت ميليون ها دانش آموزى كه تعطيلاتى طولانى را درپيش دارند، برنامه اى داشته باشيم. پركردن اوقات فراغت دانش آموزان در فصل تابستان گاه به معضلى جدى براى والدين تبديل مى شود.
    اگر از اوقات فراغت تابستان به خوبى استفاده شود، مى تواند به دورانى اثرگذار در زندگى بچه ها و حتى آينده شان تبديل شود، ولى در بسيارى از مواقع چنين اتفاقى رخ نمى دهد.
    تا نيمه شب پاى تلويزيون نشستن، ساعت ها ور رفتن بى هدف با رايانه، صبح ها تا ديروقت خوابيدن و بخش عمده روز را با كسالت سپرى كردن يك مشكل بارز از نحوه گذران اوقات فراغت دانش آموزان در شهرهاست.
    به گزارش خبرنگار « جوانان » ايسنا بررسي نحوه گذران اوقات فراغت جوانان در فصل تابستان نشان ميدهد که در اکثر مناطق شهري بويژه شهرهاي بزرگ ، رفتن به پارکها و خيابانها ، مجموعه هاي تفريحي و کافه ترياها بين ساعت هفده تا بیست و دو انجام مي شود ؛ از سوي ديگر ويژگي فعاليتهاي فرمحلي به گونه اي است که مي توان انتظار داشت هيجانات انباشت شده جوانان را تخليه کند ؛ بنابراين ممکن است زمينه بروز هر گونه تحرک و فعاليت مهارنشدني را فراهم کند که اين فرآيند ممکن است به صورت رفتارهاي غيراجتماعي و بعضاً ضداجتماعي خود را نشان دهد .
    اين در حاليست که در عصر ما توجه جوانان روز به روز تفريح بيشتر مي شود . همچنين در بهداشت رواني انسان تأکيد شده که بيکاري و عدم فعاليت و اشتغال فکري موجب خلاء رواني مي شود و افرادي که از فعاليتهاي خلاق باز بمانند ناچار سرگرميهاي بيشتري براي خود فراهم مي کنند .
    تحقيقات اجتماعي نشان مي‌دهد كه يكي از عوامل مهم بزهكاري در جوانان خالي بودن اوقات فراغت آنهاست و در اين ايام است كه زمينه‌هاي پذيرش فساد و اعتياد و انجام جرايم شكل مي‌گيرد. كمال مطلوب اجتماعي در اين مورد آن است كه تمام وسايل مادي و معنوي و فضاي سالم جهت بهره‌جويي عمومي آماده شود و با حذف زمينه‌هاي فقر اقتصادي و فرهنگي و تربيتي انگيزه‌هاي سالم در ميان طبقات مختلف جامعه پرورش يابد.
    ناكامي يكي از آسيبهاي رواني و اجتماعي است، آمادگي رواني و شخصيت نابهنجار، بيكاري، عدم تامين معاش، محروميت از كانون خانواده ، نداشتن امكانات مناسب براي گذران اوقات فراغت ، خميرمايه‌هاي ناكامي، و انحرافات اجتماعي است.
    به اعتقاد روانشناسان، استراحت، تجديد قوا و غدد اعصاب، تفريح و سرگرمي در رشد شخصيت و برقراري تعادل در شكل‌گيري هويت، كسب معلومات و ارتقاي آگاهيها و پرورش و شكوفايي استعدادها و خلاقيتها بسيار مهم است كه همگي از جمله كاركردهاي اوقات فراغت به شمار مي‌روند. در عين حال جامعه‌شناسان نيز عمده‌ترين علل رواني ارتكاب به جرم را ناكاميها ، تعارضات در زندگي، ‌احساس حقارت، ترديد در لياقت ، احساس عدم امنيت و احساس ناتواني مي‌دانند
    به اين ترتيب بهره‌مندي از تفريحات سالم با افزايش سلامت روان مي‌تواند به پيشگيري از جرايم منجر شود بنابراين با ايجاد نوع جديدي از فراغتها در دوره جديد كه حاصل رشد فراغتهاي فردي در برابر فراغتهاي جمعي است احتمال ايجاد نوعي اعتياد ناشي از استفاده مكرر لذت جويانه و تكرار يك حركت را ايجاد مي‌كند كه اين امر به بهداشت روان افراد خسارت وارد مي‌كند.

    اوقات فراغت يا استراحت مطلق

    برخى از كارشناسان عقيده دارند دانش آموزان تابستان را زمانى براى فرار از فشار مدرسه تلقى مى كنند.
    در اين شرايط، اگر والدين و دولت بتوانند برنامه هاى آموزشى جالبى تدارك ببينند، اوقات فراغت از حالت كسالت بار خارج مى شود و بچه هايى كه از سر بيكارى به رفتارهاى نابهنجار رو مى آورند، حرفه جالبى مى آموزند و هم خود را سرگرم مى كنند و هم امكان اشتغال پيدامى كنند. در غير اين صورت، اوقات فراغت نتيجه مثبتى به همراه نمى آورد.
    بچه ها را نبايد با اصرار به كلاس خاصى فرستاد، بلكه مى توان از خود بچه ها پرسيد كه چه چيزى خستگى شان را برطرف مى كند و آن ها را به سمت كارهاى موردعلاقه شان سوق مى دهد. متوليان هم بايد برنامه ريزى داشته باشند. كلاس هاى بيرون ارزان نيست، بنابراين مى توان كلاس هايى تشكيل داد كه حالت خصوصى نداشته باشند. مدارس از اين نظر پايگاه هاى خوبى هستند. كلاس ها بايد به نحوى برگزارشوند كه بچه ها احساس نكنند هرروز بايد صبح زود از خواب بيدار شوند و به اجبار در آن ها شركت كنند.

     تشكيلات محلى وارد گود شوند

    در كشورهاى پيشرفته برنامه هاى زيادى براى تعطيلات طولانى دانش آموزان تدارك ديده مى شود. اين برنامه ها اغلب ازسوى تشكيلات محلى به اجرا درمى آيد. سينا اميرى، كارشناس مديريت، مى گويد: «در كشور فرانسه، تعطيلات تابستانى كمتر از ۲ ماه است. در بقيه سال، بچه ها نسبت به بچه هاى ايرانى مدت بيشترى در مدرسه مى مانند، ولى براى تقريباً هر ۸ هفته، ۱ يا ۲ هفته تعطيلى دارند. پدر و مادرها از قبل براى اين تعطيلات به ويژه براى تعطيلات طولانى تابستان برنامه ريزى مى كنند تا بچه ها به حال خود رها نشوند. معمولاً والدين هم ۳ تا ۴ هفته مرخصى مى گيرند تا با بچه هايشان باشند. امكانات جنبى هم براى اين دوران زياد است. اين امكانات را مراكز محلى كه همان انجمن هاى محلى و دفاتر نوجوانان و جوانان هستند (مانند فرهنگسراها) ايجاد مى كنند.
    خانواده ها هم از اين برنامه ها استقبال مى كنند، چون علاوه بر اين كه نحوه گذران اوقات فراغت بچه ها برايشان مهم است، مى دانند كه اگر بچه ها را به حال خود رها كنند ممكن است به راه خطا بروند و وقتى دراين برنامه ها شركت مى كنند، دست كم، اندكى تحت نظارت هستند.
    در كشور ما ارگان ها و نهادهاى دولتى امكانات زيادى دارند كه بخشى از آن را مى توانند در طول تابستان دراختيار بچه ها قرار دهند
    ايران بندگى، جامعه شناس، مى گويد: «در مناطق جنوب تهران يا شهرستان هاى محروم، بسيارى از والدين توان پرداخت هزينه فرهنگسراها را هم ندارند. تبديل شدن مدارس به پايگاه هاى تابستانى دراين مناطق كارگشاست. در همين مناطق، مدارسى وجوددارند كه امكانات زيادى دارند. مثلاً مدارسى هستند كه سايت هاى كامل رايانه اى دارند و مى توانند با برنامه ريزى امكاناتشان را دراختيار همه بچه ها قرار دهند. در اين مناطق بچه ها در كانال آب بازى مى كنند، درحالى كه در نزديكى، پارك آبى وجود دارد كه آنها از عهده پرداخت هزينه هايش برنمى آيند. مى توان اين امكان را فراهم كرد كه بچه ها با كارت دانش آموزى از امكانات اين پارك ها استفاده كنند. البته تلويزيون هم مى تواند برنامه هاى جذابى پخش كند كه تنها حالت سرگرمى و ساعت پركن نداشته باشد و آموزش را نيز درخود داشته باشد

    وقتى رسانه هاى تصويرى تنها سرگرمى بچه ها مى شود

    فيلم ها و مجموعه هاى تلويزيونى موردعلاقه بچه هاست، به خصوص فيلم هاى اكشن جذابيت و كشش زيادى براى نوجوانان دربردارد.
    درحالى كه كارشناسان مى گويند هرچند كه فيلم هاى اكشن مى تواند موجب تخليه روانى همه افراد شود، ولى وقتى زمينه فقر و بيكارى وجود داشته باشد، به افزايش خشونت و الگوبردارى از رفتارهاى خشن مى انجامد. عده اى از بچه ها هم انرژى زيادى دارند و مى خواهند اين انرژى را تخليه كنند و بهترين روش تخليه انرژى را در زد و خوردى كه از فيلم ياد گرفته اند، مى بينند.
    درحالى كه يك مشاور مى گويد وقتى ازخانواده هايى كه به من مراجعه مى كنند مى پرسم اوقات فراغت بچه هايشان را با چه پرمى كنند مى گويند كه تا آخر شب فيلم مى بينند!
    در اين شرايط اگر برنامه مناسبى براى اوقات فراغت بچه ها تدارك ديده نشود، خشونت و رفتارهاى نابهنجار به سرعت ميان آنها جا باز مى كند.
    اوقات فراغت به نظر بعضى از والدين و مسئولان چيزى زايد است.
    طبيعى است كه اگر براى اوقات فراغت بچه ها هدف گذارى نكنيم، واقعاً هم اوقات فراغت زايد به نظر مى رسد و والدين از خدا مى خواهند كه تابستان هرچه زودتر به پايان برسد.

    نورپورتال

    سرگرمي هاي آموزشي براي كودكان

    سرگرمي هاي آموزشي براي كودكان

    در متني كه در پي مي آيد روش هايي معرفي شده است كه مي تواند ياريگر اوليا در ماه پاياني تعطيلات مدرسه ها و البته در ايام ديگر باشد.كودكان و نوجوانان در تعطيلات تابستان مي توانند به جاي بيكاري و وقت گذراني هاي بيهوده كه در بسياري اوقات، زيان هاي فراواني نيز در بردارد، با آموختن كار ها و مهارت هاي جديد، اوقاتي پربار را سپري كنند. به راستي روزهاي گرم و بلند تابستان فرصت مناسبي است تا با سرگرمي ها، بازي ها و مسئوليت هاي جديد، كودكان را از بيكاري و كسالت برهانيم و آنان را به اجراي فعاليت هاي پرفايده و به درد بخور، تشويق كنيم.
    چند پيشنهاد ساده براي پر بار كردن
    اوقات بيكاري كودكان
    ۱- كاشتن سبزيجات: به راستي چه كاري بهتر از كاشت و برداشت سبزيجات در باغچه، جعبه و گلدان مي تواند، پايه هاي علوم تجربي را به كودكان بياموزد؟ مي توانيد با كاشت دانه ها و بذرهايي كه به آساني رشد مي كنند، ضمن سرگرم ساختن كودكان خود، چيزهاي بسياري درباره زندگي گياهان و غذاهايي كه مصرف مي كنند به آنان بياموزيد.
    ۲- نگارش رويدادها و ماجراهاي سفرهاي تابستان:كودك خود را به گردآوري بروشور، كارت پستال و دفترچه هاي اطلاعاتي مكان هايي كه در طول تابستان به آنجا مي رويد، تشويق كنيد و از آنها بخواهيد، شرحي در مورد هر يك بنويسند و سفرنامه اي در مورد گشت و گذارهاي تابستاني خود و خانواده، تهيه كنند. آنها همچنين مي توانند عكس ها و نوشته هاي خود را در كتابچه يا آلبومي چسبانده و براي هر سفر يا بازديد، مجموعه اي داراي عكس و شرح كامل تهيه كنند.
    ۳- از كودكان خود بخواهيد، عروسك هاي نمايشي درست كنند:كودكان مي توانند با وسايل ساده اي كه در اختيار دارند، عروسك هاي نمايشي تهيه كنند. سپس داستاني در مورد عروسك خود تهيه كرده و براي ساير اعضاي خانواده يا دوستان خود نمايش دهند.
    ۴- كودكان را به ساختن وسائل يا پختن غذاها و شيريني هاي ساده واداريد: اگر به كتابفروشي يا اسباب بازي فروشي سري بزنيد، كتاب هاي بسياري در مورد ساختن وسائل گوناگون از قبيل لانه پرندگان، هواپيما و تابلوهايي كه با تكه هاي پارچه درست مي شوند، پيدا مي كنيد، اين نوع سرگرمي به كودكان ياد مي دهد كه با خواندن دستورهاي ساخت و عمل كردن به آنها، روش ساختن وسائل و دستگاه هاي گوناگون را ياد بگيرند. ضمناً حس خلاقيت آنها نيز پرورش يافته و از ساختن چيزها لذت مي برند.
    كتاب هايي كه روش اجراي آزمايش هاي علمي ساده را به كودكان مي آموزند نيز براي تقويت روحيه علمي كودكان بسيار سودمند است.
    كتاب هاي آشپزي نيز مي توانند به گذراندن اوقات بيكاري نوجوانان كمك كنند. مي توانيد آنها را به درست كردن غذاهاي جديد، واداريد. در اين صورت خود آنها هم از خوردن غذاهاي دستپخت خود لذت مي برند.
    ۵- كارها و مسئوليت هاي خانه را به كودكان واگذار كنيد:كودكان و نوجوانان انرژي فراواني دارند، آيا بهتر نيست كه اين گنجينه انرژي را صرف كارهاي سودمند كنند؟ از كودكان خود بخواهيد در طول تعطيلات تابستان كارهاي مفيدي مانند، شستن ماشين، رنگ كردن نرده يا وسائل خانه، چيدن ميز يا تميز كردن قفسه ها را برعهده گرفته و انرژي خود را صرف اين قبيل كارها كنند.
    ۶- كودكان را راهنماي گردشگري خود سازيد:نيمي از لذت سفر پيش از رفتن به مقصد آغاز مي شود. كودكان را در كارهاي پيش از سفر دخالت دهيد. از آنها بخواهيد روي نقشه شهرها و راههاي رسيدن به آنها را پيدا كنند. آثار تاريخي و جاهاي ديدني شهرها را بيابند و اطلاعات و ويژگي هاي هر مكان ديدني را تهيه كنند تا در هنگام سفر با استفاده از اين راهنما از آن مكان ها بازديد كنيد. اگر با خودرو شخصي مسافرت مي كنيد از كودكان بخواهيد مسافت ها را تعيين كرده و مقدار بنزين مصرفي را تخمين بزنند.
    ۷- كودكان را به ديدن كارخانه ها يا مكان هاي مربوط به حرفه هاي گوناگون ببريد:بي گمان بازديد از كارخانه هاي توليد مواد غذايي يا بهداشتي و يا كارگاه هاي سازنده وسائل خانگي يا توليدي براي كودكان و نوجوانان بسيار جالب و سودمند است. در هر مكاني كه زندگي مي كنيد، مكان هاي بسياري از اين دست، وجود دارد. در تعطيلات تابستان به چند تاي آنها سري بزنيد.
    ۸- كودكان را به موزه ها ببريد:موزه هاي محل زندگي تان مكان هاي بسيار جالب و ديدني براي كودكان به شمار مي روند. هر چقدر هم گرفتار و پرمشغله باشيد باز هم يكي دو روزي فرصت بازديد از آنها را خواهيد داشت. به همراه فرزندانتان به ديدن موزه ها برويد و يقين داشته باشيد كه اين كار حتي بيش از بسياري از دوره هاي آموزشي براي كودكان و نوجوانان آموزنده است.
    ۹- كودكان خود را به نوشتن تشويق كنيد:از كودكان بخواهيد براي شما، خواهران و برادران يا دوستان و خويشان خود نامه بنويسند. همچنين آنها مي توانند براي مجله ها يا روزنامه ها، مسئولان برنامه هاي راديويي و تلويزيوني يا مسئولان محلي خود، نامه نوشته و درخواست خود را مطرح كنند. اين كار سبب تقويت مهارت نوشتن و حس خودباوري آنها خواهد شد.

    فاطمه بزرگ سهرابي/www.tafrihi.com

           
    پر بار کردن اوقات بیکاری کودکان


    چند پیشنهاد ساده برای پر بار کردن اوقات بیکاری کودکان
    کودکان و نوجوانان در تعطیلات تابستان می توانند به جای بیکاری و وقت گذرانی های بیهوده که در بسیاری اوقات، زیان های فراوانی نیز در بردارد، با آموختن کار ها و مهارت های جدید، اوقاتی پربار را سپری کنند. به راستی روزهای گرم و بلند تابستان فرصت مناسبی است تا با سرگرمی ها، بازی ها و مسئولیت های جدید، کودکان را از بیکاری و کسالت برهانیم و آنان را به اجرای فعالیت های پرفایده و به درد بخور، تشویق کنیم.
     
    1- کاشتن سبزیجات: به راستی چه کاری بهتر از کاشت و برداشت سبزیجات در باغچه، جعبه و گلدان می تواند، پایه های علوم تجربی را به کودکان بیاموزد؟ می توانید با کاشت دانه ها و بذرهایی که به آسانی رشد می کنند، ضمن سرگرم ساختن کودکان خود، چیزهای بسیاری درباره زندگی گیاهان و غذاهایی که مصرف می کنند به آنان بیاموزید.
    ۲- نگارش رویدادها و ماجراهای سفرهای تابستان:کودک خود را به گردآوری بروشور، کارت پستال و دفترچه های اطلاعاتی مکان هایی که در طول تابستان به آنجا می روید، تشویق کنید و از آنها بخواهید، شرحی در مورد هر یک بنویسند و سفرنامه ای در مورد گشت و گذارهای تابستانی خود و خانواده، تهیه کنند. آنها همچنین می توانند عکس ها و نوشته های خود را در کتابچه یا آلبومی چسبانده و برای هر سفر یا بازدید، مجموعه ای دارای عکس و شرح کامل تهیه کنند.
    ۳- از کودکان خود بخواهید، عروسک های نمایشی درست کنند:کودکان می توانند با وسایل ساده ای که در اختیار دارند، عروسک های نمایشی تهیه کنند. سپس داستانی در مورد عروسک خود تهیه کرده و برای سایر اعضای خانواده یا دوستان خود نمایش دهند.
    ۴- کودکان را به ساختن وسائل یا پختن غذاها و شیرینی های ساده وادارید: اگر به کتابفروشی یا اسباب بازی فروشی سری بزنید، کتاب های بسیاری در مورد ساختن وسائل گوناگون از قبیل لانه پرندگان، هواپیما و تابلوهایی که با تکه های پارچه درست می شوند، پیدا می کنید، این نوع سرگرمی به کودکان یاد می دهد که با خواندن دستورهای ساخت و عمل کردن به آنها، روش ساختن وسائل و دستگاه های گوناگون را یاد بگیرند. ضمناً حس خلاقیت آنها نیز پرورش یافته و از ساختن چیزها لذت می برند.
    کتاب هایی که روش اجرای آزمایش های علمی ساده را به کودکان می آموزند نیز برای تقویت روحیه علمی کودکان بسیار سودمند است.
    کتاب های آشپزی نیز می توانند به گذراندن اوقات بیکاری نوجوانان کمک کنند. می توانید آنها را به درست کردن غذاهای جدید، وادارید. در این صورت خود آنها هم از خوردن غذاهای دستپخت خود لذت می برند.
    ۵- کارها و مسئولیت های خانه را به کودکان واگذار کنید:کودکان و نوجوانان انرژی فراوانی دارند، آیا بهتر نیست که این گنجینه انرژی را صرف کارهای سودمند کنند؟ از کودکان خود بخواهید در طول تعطیلات تابستان کارهای مفیدی مانند، شستن ماشین، رنگ کردن نرده یا وسائل خانه، چیدن میز یا تمیز کردن قفسه ها را برعهده گرفته و انرژی خود را صرف این قبیل کارها کنند.
    ۶- کودکان را راهنمای گردشگری خود سازید:نیمی از لذت سفر پیش از رفتن به مقصد آغاز می شود. کودکان را در کارهای پیش از سفر دخالت دهید. از آنها بخواهید روی نقشه شهرها و راههای رسیدن به آنها را پیدا کنند. آثار تاریخی و جاهای دیدنی شهرها را بیابند و اطلاعات و ویژگی های هر مکان دیدنی را تهیه کنند تا در هنگام سفر با استفاده از این راهنما از آن مکان ها بازدید کنید. اگر با خودرو شخصی مسافرت می کنید از کودکان بخواهید مسافت ها را تعیین کرده و مقدار بنزین مصرفی را تخمین بزنند.
    ۷- کودکان را به دیدن کارخانه ها یا مکان های مربوط به حرفه های گوناگون ببرید:بی گمان بازدید از کارخانه های تولید مواد غذایی یا بهداشتی و یا کارگاه های سازنده وسائل خانگی یا تولیدی برای کودکان و نوجوانان بسیار جالب و سودمند است. در هر مکانی که زندگی می کنید، مکان های بسیاری از این دست، وجود دارد. در تعطیلات تابستان به چند تای آنها سری بزنید.
    ۸- کودکان را به موزه ها ببرید:موزه های محل زندگی تان مکان های بسیار جالب و دیدنی برای کودکان به شمار می روند. هر چقدر هم گرفتار و پرمشغله باشید باز هم یکی دو روزی فرصت بازدید از آنها را خواهید داشت. به همراه فرزندانتان به دیدن موزه ها بروید و یقین داشته باشید که این کار حتی بیش از بسیاری از دوره های آموزشی برای کودکان و نوجوانان آموزنده است.
    ۹- کودکان خود را به نوشتن تشویق کنید:از کودکان بخواهید برای شما، خواهران و برادران یا دوستان و خویشان خود نامه بنویسند. همچنین آنها می توانند برای مجله ها یا روزنامه ها، مسئولان برنامه های رادیویی و تلویزیونی یا مسئولان محلی خود، نامه نوشته و درخواست خود را مطرح کنند. این کار سبب تقویت مهارت نوشتن و حس خودباوری آنها خواهد شد

    http://daneshnameh.roshd.ir

    والدين 
كتابخوان، فرزندان كتابخوان


    والدين كتابخوان، فرزندان كتابخوان
    والدين امروز، مصداق مصرع «ماه و خورشيد و فلك دركارند» تا آينده بهترى را براى فرزندان خود رقم بزنند. آنها در پى تهيه مواد و امكانات بهتر، آنچنان تمام انرژى خود را صرف مى كنند كه از خاطر مى برند كودى كودكشان را. والدين امروز فراموش كرده اند كه نام كودك، امروز است در عين حال كودكان را براى فرداهاى خيلى دور مانند موفقيت در دانشگاه، تشويق مى كنند و در اين چنبره درس خواندن ها براى كودك خاطرات تلخى از امتحان و اضطراب نمره و انبوهى از مطالب دشوار و سخت و پراكنده بدون كاربرد علمى باقى مى ماند. گاه گمان مى كنيم ورزش و تفريح و يا كتاب خواندن مانع موفقيت است در حالى كه عادت به مطالعه بايد از كودكى آغاز شود. چنانچه كودكتان هنوز يك ساله نشده، خواندن كتاب را در وقت معين شروع كنيد. البته بهتر است كتاب تصويردار باشد. كودكان كتابخوان به محيط پيرامون خود تسلط بيشترى دارند، در زير چند راهكار پيشنهاد شده است تا دسترسى به نتايج را سهل تر سازد:
     
    * كتاب هاى گوناگون از نظر شكل ظاهر براى او انتخاب كنيد نظير تاشدنى ها و يا كتاب هايى كه از بالا به پايين باز مى شوند.
    * داستان هايى كه درباره يك كودك و يا حيوانات آشناست براى كودك نيز جذاب است.
    * هيچ گاه در صورت پاره كردن كتاب، او را سرزنش نكنيد، كتاب را دوباره بچسبانيد.
    * از خط خطى كردن كتاب عصبانى نشويد در ۱۸ ماهگى او ميل به خط خطى كردن دارد. كاغذ و مداد رنگى در اختيارش بگذاريد.
    * كودكان كتاب هايى را دوست دارند كه ريتم داشته باشد. براى خواندن اين كتاب ها، خودتان قبلا كتاب را بخوانيد.
    * بچه هاى سه چهار ساله، كتاب هايى را دوست دارند كه شخصيت اصلى مشكلش را خودش حل كند.
    * كتاب را وارد مسايل زندگى اش كنيد. اگر به گربه علاقه دارد براى او كتاب گربه ها را بخوانيد و …
    * از نيروى خلاق خودتان استفاده كنيد و شرايط قبل و يا بعد از كتاب را پربار كنيد مثلا زمانى كه دارد بيسكويت مى خورد قصه موشى كه تمام بيسكويت هايش را خورد، يا بعد از قصه كلاهى كه باد آن را برد، ساختن يك كلاه با روزنامه هاى باطله و …
    * كتاب را قبل از خواندن براى كودكتان چند بار بخوانيد.
    * حين خواندن روى كلمه ها مكث كنيد و آن را با احساس بخوانيد.
    * كودكان قصه هاى بلند را دوست ندارند.
    * كودكان شخصيت هاى ملموس را مى پسندند.
    * كلمات دشوار را حذف نكنيد بلكه در مورد آن صحبت كنيد.
    * كودك را به كتابفروشى ببريد زيرا داروخانه و روزنامه فروشى ها جاى مناسبى براى كتاب هاى باارزش نيستند.
    * به او كمك كنيد تا قصه نقاشى را تعريف كند، آن را بنويسيد و برايش بخوانيد.
    * هرگز نوارهاى قصه گويى، جاى خواندن كتاب و يا قصه گويى شما را نمى گيرد.
    * از مجلات قديمى تصاويرى را ببريد و به او كمك كنيد تا كتاب تصوير بسازد.
    * اگر مى خواهيد از نوارها استفاده كنيد قبلا خودتان آن را گوش كنيد، سپس به همراه كودك نوار را گوش كرده و به سوالات او پاسخ دهيد و بگذاريد به تنهايى به نوار گوش كند.
    * محتواى نوارها و كتاب ها بايد با ذهنيت كودك همخوانى داشته باشد.
    * براى تماشاى تلويزيون جدول زمان تهيه كنيد تا فرصتى براى ساير فعاليت ها نيز باشد.
    * ارزش ها و پيام هاى اخلاقى نبايد به صورت دستورى و يا مستقيم باشد.
    * از الگوهاى هميشگى جنسيت استفاده نكنيد.
    * فهرست مناسبى از كتاب هاى گروه سنى كودكتان فراهم كنيد و براى خريد كتاب قبل از ساير خريدهايتان دقت به خرج بدهيد و وقت صرف كنيد.
    * دفترچه اى تهيه كنيد و فهرست كتاب هايى را كه براى فرزندتان خوانده ايد در آن بنويسيد.
    * كودكان بنا به دلايلى تكرار را دوست دارند بنابراين كتاب هاى خوانده شده را مى توانيد بارها و بارها بخوانيد.
    * گاهى از او بخواهيد قصه شنيده را تمام كند مهم اين نيست كه چگونه، مهم بيان لغات است.
    * هرگز از او نپرسيد كه كتاب چه پيامى داشت اما مى توانيد بپرسيد كه خوب بعد از آن چه شد؟ چرا و چگونه و …
    * براى قراردادن كتاب ها، جايى را از همان ابتدا مشخص كنيد.
    * خواندن با علاقه و درست كليدى است براى موفقيت در مدرسه.
    و آخرين نكته: خودتان كتاب بخوانيد، پدر و مادر كتابخوان فرزندان كتابخوان دارند.

    اعظم رحمانى-روزنامه جوان-شماره 2353

           

    خميازه هاي کشدار
 تابستاني

     نگاهی به پدیده اجتماعی اوقات فراغت

    رها شدن ميليون ها جوان و نوجوان از تحصيل و مدرسه در پايان هر سال تحصيلي ، طرح موضوع کهنه اي را به دنبال مي آورد که همواره بر آن تاکيد شده و انتقادهاي فراواني را نيز متوجه خود کرده است.
    اين موضوع که از آن به عنوان غني سازي اوقات فراغت ياد مي شود، امروزه به تکراري از برنامه ها و سياستگذاري هايي تبديل شده که نه تنها نتوانستند در راستاي رسالت اصلي خويش ، يعني پربار کردن اوقات فراغت به جاي پر کردن آن حرکت کنند، بلکه همچنان با کمي و کاستي هاي خود دست و پنجه نرم مي کنند. اوقات فراغت هر چند نتيجه انتخاب آزادانه افراد از بين فرصتهاي زندگي است و فرد مي تواند هنگام رهايي از الزامات کار روزانه و براساس تمايلات شخصي اش ، شيوه ارزان آن را انتخاب کند، اما چنانچه فاقد اصول و برنامه مفيد باشد، پيامدهاي زيانباري را براي جامعه و افراد به دنبال خواهد داشت و به جاي آن که زماني براي تجربه اندوزي و ارتقاي مهارتهاي شخصي و اجتماعي باشد به فرصتي براي وقت کشي ، تفريح هاي بي هدف و... تبديل مي شود.
     
    اوقات فراغت يک تربيت غيررسمي است که مي تواند تاثير بيشتري از آموزش و تربيت رسمي بر جاي بگذارد. چنين موقعيتي در شکل جامع و اصولي خود، اين توانايي را دارد که جوانان و نوجوانان را براي ورود به عرصه هاي گوناگون زندگي ، تجربه ، کار گروهي و مهارت آموزي و ترسيم آينده اي روشن و اميدبخش ياري برساند و با فعاليتهاي مثبت و ثمربخش خود زمينه هاي رشد شخصيت و چگونگي پاسخگويي و ايفاي وظايف شغلي ، اجتماعي و خانوادگي را نيز فراهم آورد.
    کارشناسان مسائل اجتماعي معتقدند فراغت بارور، اراده فرد را براي ادامه يک زندگي همراه با موفقيت تقويت مي کند و نشاط روحي و رواني ، کمک بزرگي در کنترل و پيشگيري جوانان و نوجوانان از کجروي ها ، آسيب ها و انحرافات اجتماعي محسوب مي شود. از سوي ديگر، بسترسازي هاي مناسب براي گذران فراغت ، زمينه هاي بروز خلاقيت ها را نيز در فرد بارور مي کند و ظهور کارهاي خلاقانه ، ابتکارات و کشفيات تجربي و علمي و هنري را به دنبال دارد.
    براساس شواهد تاريخي نيز بسياري از رويدادهاي علمي ، هنري و اکتشافي در اوقات فراغت به مرحله ظهور رسيده اند.

    سازنده يا سوزنده

    تحقيقات متعددي نشان داده که افراد در جواني و نوجواني به زمينه هاي آموزشي برنامه هاي اوقات فراغت توجه بيشتري دارند و اين مساله خود موجب خودشکوفايي در آنها شده ، باعث مي شود ارزشهاي اجتماعي ، فرهنگي و مهارت هاي فردي و اجتماعي بسهولت در آنها نهادينه شود.
    با اين حال ، آنچه از شواهد امروزي و شرايط زندگي جوانان و نوجوانان جامعه برمي آيد، شرط صحيح استفاده از اوقات فراغت و تاثير بيشتر آن ، برنامه ريزي صحيح و اصولي متناسب با نياز ميليون ها جوان و نوجوان ايراني است که بخشي از تابستان هاي تعطيل خود را به شرکت در اين برنامه اختصاص مي دهند، در حالي که از نگاه انتقادي بسياري از کارشناسان اجتماعي و فرهنگي ، اسباب و لوازم سرگرمي در برنامه هاي اوقات فراغت براساس شناخت دقيق و عميق طراحي نشده اند و از اين رو با فرارسيدن ايام فراغت ، جوانان دچار سردرگمي و تضاد مي شوند. اين مساله در جامعه ما از آن رو قابل بررسي است که بسياري از امکانات تفريحي (در شکل محدود خود) تنها براي استفاده قشر خاصي از جامعه طراحي و در نظر گرفته مي شوند و معمولا قشرهاي متوسط و ضعيف جامعه که تعداد بيشتري فرزند دارند، به دليل فقر معيشتي يا ناهماهنگي درآمد خانواده با درآمد و تورم ، قادر به استفاده از اين برنامه ها نيستند.

    برنامه ها به روز نيست

    گذران اوقات فراغت در ايران ، به رغم سرمايه گذاري هاي ميليوني سازمان ها و نهادهاي مختلف ، شيوه کهنه اي دارد و متنوع و به روز نيستند، چون هنوز در فرهنگ جامعه ، مباني نظري درستي در تعريف لغوي اوقات فراغت به وجود نيامده است و از سوي ديگر حکايت محدود بودن بودجه ها همچنان ادامه دارد.
    در اين ميان رشد فناوري هاي اطلاعاتي استقبال گسترده مردم را از فراغت مجازي که با استفاده از امکانات موجود در دنياي رايانه و اينترنت به وجود آمده به دنبال داشته است ، به طوري که امروزه ديگر نمي توان برنامه ريزي هاي اوقات فراغت را به شکل سنتي و شيوه هاي متداول گذشته ادامه داد.
    مجيد پيروزي ، کارشناس برنامه ريزي آموزشي در اين باره مي گويد: همواره در نتيجه فشارهاي اقتصادي موجود در خانواده ها، فعاليت هاي فراغتي محدود مي شوند. به همين دليل بسياري از خانواده ها به فراغت هاي غيرفعال ، يعني استفاده از رسانه هايي چون راديو و تلويزيون و اينترنت روي آورده اند.
    وي ادامه مي دهد: هزينه کم ، صرفه جويي در زمان ، امکان انتخاب و تنوع قابل توجه از بهترين ويژگي هاي جاذب دنياي مجازي در گذران اوقات فراغت است. يک کاربر در فضاي مجازي مي تواند با مراجعه به يک سايت (مثلا يونسکو) با استفاده از تورهاي گردشگري مجازي به ديدار جاذبه هاي جهان برود و به بخش عمده اي از مراکز معتبر آموزشي و پژوهشي هم دسترس داشته باشد. اين در حالي است که مجموعه اقدامات ما براي اوقات فراغت همچنان به شکل برگزاري نهضت هاي تابستاني و کلاس هاي آموزشي بدون حداقل خلاقيت ادامه دارد.
    در حال حاضر سياستگذاري براي گذران اوقات فراغت همسو با نيازهاي واقعي جامعه رشد نکرده و برنامه ريزي در اين حوزه که از بهترين زيرمجموعه هاي فرهنگي شهري چون بسياري ديگر از مسائل ، از دستاوردهاي جديد امروزي عقب مانده است. آنچه در اينجا مطرح مي شود اين است که ميزان موفقيت برنامه هاي غني سازي اوقات فراغت جوانان و نوجوانان و فعاليت سازمان ها و نهادهاي مختلف براي پر کردن اوقات فراغت در سالهاي گذشته چه نتايجي داشته است؟
    پيروزي در اين باره مي گويد: «متاسفانه مطالعه اي در اين باره صورت نگرفته است و هيچ مطالعه جامعي درباره نتايج فعاليت هاي سازمان ها و دستگاه ها و نهادهاي مسوول غني سازي اوقات فراغت در دسترس نيست و آنچه معمولا اعلام مي شود تنها گزارش عملکرد و ارائه کمي فعاليت هاي آنهاست.»
    نبي الله احمدي ، رئيس سازمان دانش آموزي نيز با اشاره به اين که غني سازي اوقات فراغت از دغدغه هاي اصلي بسياري از نهادهاست ، در اين خصوص مي گويد: امروزه نهادهاي مختلفي در زمينه غني سازي اوقات فراغت فعاليت دارند، اما مشکل اساسي اين است که هماهنگي لازم ميان اين نهادها وجود ندارد و ما از کار و فعاليت يکديگر اطلاع چنداني نداريم ، در حالي که مهمترين مولفه براي فراغت بارور، ايجاد هماهنگي و همسويي بين نهادهاي درگير با اين موضوع است.
    وي با اشاره به اين که بودجه مناسبي براي اوقات فراغت در اختيار نهادها قرار نمي گيرد، مي گويد: سازمان دانش آموزي در راستاي اهداف خود توانست بودجه خود را از 10 ميليارد ريال (يک ميليارد تومان) در سال 84 به 50 ميليارد ريال (5 ميليارد تومان ) در سال جاري برساند. هر چند اين افزايش مي تواند چشمگير باشد، اما هنوز براي جامعه بزرگ دانش آموزي کافي نيست.
    به گفته متوليان امر آموزش و پرورش ، ظرفيت سازي براي روزانه 3 ميليون نفر در سال گذشته و روزانه 5 ميليون نفر در تابستان امسال ، پاسخگوي اوقات فراغت دانش آموزان نيست و نيازمند يک عزم عمومي براي برپاسازي و تامين نيازهاي فراغتي در جامعه است. اين در حالي است که آموزش و پرورش نيز به عنوان يکي از متوليان فرهنگي به دليل آن که 90 درصد بودجه در اختيارش ، صرف مسائل آموزشي و پشتيباني شده و فقط مي تواند بخش اندکي را به فعاليت هاي پرورشي اختصاص دهد، بتنهايي توان پرکردن اوقات فراغت تمام دانش آموزان را ندارد.

    80 درصد دانش آموزان برنامه ندارند

    با آن که در سال هاي اخير نهادهاي مختلف تلاش کرده اند به نحو موثري در برنامه ريزي هاي اوقات فراغت وارد شوند اما با وجود اختصاص بودجه تا 250 ميليارد ريال در سال گذشته هنوز بيش از 80 درصد دانش آموزان برنامه اي براي اوقات فراغت خود ندارند و با وجود 40 متولي اوقات فراغت ، از ميان حدود 15 ميليون دانش آموز کشور تنها 10 درصد تحت پوشش برنامه هاي اوقات فراغت بوده و مابقي رها هستند.
    محمدتقي فخريان ، دبيرکل اتحاديه انجمن هاي اسلامي دانش آموزان در اين باره معتقد است: با وجود تشکيل ستاد ساماندهي اوقات فراغت در سازمان ملي جوانان و به دليل ناهماهنگي هايي که در بحث غني سازي فراغت با آن روبه رو هستيم ، در سال گذشته از ميان دانش آموزان دبيرستاني تنها 25 درصد اوقات فراغت آنها پر شد. وي مي افزايد: رويکرد امسال دولت به مساله اوقات فراغت يک رويکرد جهشي است و با توجه به اعتبارهاي داده شده اميدوار هستيم تفاوت هايي را در نحوه اجرا، کيفيت و کميت برنامه هاي اوقات فراغت شاهد باشيم.
    دبيرکل اتحاديه اسلامي دانش آموزان با تاکيد بر اين که بيشترين آسيب ناشي از کم توجهي به غني سازي اوقات فراغت متوجه دانش آموزان دبيرستاني است ، مي گويد: امروز برنامه هاي اوقات فراغت بيشتر متوجه مقاطع ابتدايي و راهنمايي است ؛ در حال که دانش آموزان دبيرستاني به دليل ويژگي هاي خاص سني شان به توجه بيشتري نياز دارند و انرژي نهادها در برنامه هاي اوقات فراغت بايد متوجه اين مقطع باشد.
    وي با اشاره به فعاليت هاي سازمان ملي جوانان گفت: سازمان ملي جوانان به عنوان يک دستگاه ستادي است و نمي توانيم کار اجرايي از آن مطالبه کنيم ، اما رويکرد نظارتي و حمايتي بر فعاليت هاي اوقات فراغت بيشتري از آنها انتظار مي رود.

    يادآوري

    به ياد داشته باشيم امروزه برپايي برنامه هاي اوقات فراغت در فضا و چارچوب بسته مکانها و کلاسها ديگر از حوصله جوانان خارج است. اين افراد که در دلپذيرترين و پرنشاطترين دوران زندگي قرار دارند، بيش از آن که به برنامه هاي بي شمار نياز داشته باشند، به برنامه هاي متنوع ، کاربردي و علمي همراه با تنوع نيازمند هستند تا خميازه هاي کشدار تابستان هاي تعطيلشان به قاه قاه خنده ، دويدن در فضاي باز، جستن و کاويدن بدل شود. آنها را در اين مسير ياري کنيم.

    سميه فصاحت-روزنامه جام جم-شماره2053

           
    رايانه، افسونگر پرخطر
     
    تأثيرگذارى برخى از پيام هاى اجتماعى، بويژه پيام هايى كه متضمن تأمين سلامت و بهداشت و ارتقاى كيفيت زندگى افراد جامعه اند، در گرو استمرار و ارائه درست اين پيام هاست؛ از جمله پيام هاى مربوط به حفظ محيط زيست، رعايت مقررات راهنمايى و رانندگى، پرهيز از رفتار مخاطره آميز وشيوه هاى پرخطر زندگى، مانند اعتياد به سيگار و موادمخدر، بيمارى هاى مسرى (ايدز و هپاتيت) و نيز بيمارى ها و عوارضى كه فرجام تلخ و محنت بار دارند. اما با رعايت اصول درست زندگى و نيز تدبير و دقت مى توان از ابتلاى به آنها درامان بود. چاقى، عوارض قلبى و ريوى، بيمارى تالاسمى و همچنين تنبلى چشم كودكان در زمره مشكلات بهداشتى عمده اى است كه در اين زمينه مى توان مثال آورد. به راستى، چون نيك بنگريم، بسيارى از مشكلات اجتماعى و فرهنگى و بهداشتى جامعه در زمره مشكلات هر روزه اى هستند كه هر روز بايد در باره آنها سخن گفت؛ يعنى هر پيام رهايى بخش از گرفتارى ها و مشكلات هر روز هزاران مخاطب جديد مى يابد و از اين رو، پيوسته بايد در رسانه هاى جمعى، با شيوه اى جذاب و پركشش براى آگاهى افراد جامعه بازگو شود تا از ياد نرود و سرمشقى براى زندگى درست باشد. البته اين كار مستمر مى بايست جدا از تحليل ها و بررسى هاى مفصل و فراگيرى باشد كه انديشمندان و متخصصان جامعه به كمك خبرنگاران و گزارشگران مطبوعات و راديو و تلويزيون انجام مى دهند و براى كمك به اعتلاى فرهنگى جامعه و بهبود كيفيت زندگى قشرهاى گوناگون مردم، در دسترس همگان مى گذارند.
    سخن گفتن درباره اصول درست و منطقى استفاده از رايانه و شيوه هاى ايمن ماندن از مشكلات و عوارض كاربرد غيراصولى و بيش از حد آن بى گمان يكى از اين پيام هاى فرهنگى، اجتماعى و بهداشتى است؛ زيرا هر روز به راستى هزاران مخاطب دارد و بى اغراق هر روز هزاران كودك و نوجوان به صف كاربران جديد رايانه مى پيوندند.

    رايانه، نماد پيشرفت جامعه امروز

    رايانه را بايد از مهم ترين ابزارهاى ضرورى و اجتناب ناپذير كار و زندگى انسان اين دوران و همچنين نسل هاى آينده دانست، به گونه اى كه اين ابزار شگفت انگيز همه كاره را مى توان نماد پيشرفت و توسعه جوامع بشرى به شمار آورد. كاربرد رايانه در عرصه هاى گوناگون زندگى انسان چنان ابعاد گسترده و فراگيرى يافته كه بيشتر فعاليت هاى زندگى او به اين دستگاه وابسته شده است. در اين ميان، گسترش روزافزون اين صنعت، انسان هاى اين دوران را با امواج بى امان و پياپى اطلاعات روبه رو كرده است و با اين روند اوج گيرنده، رايانه ها به گسترش اطلاعات شتاب مى دهند و انسان ها، بويژه در جوامع پيشرفته صنعتى، براى همگام شدن با اين سرعت و گسترش، ناگزيرند پرشتاب تر حركت كنند؛ اما پيامد گريزناپذير اين دگرگونى همانا افزايش تنش هاى روانى و نيز بيمارى هاى گوناگون جسمى است.
    نظرات عليرضا احمدى، كارشناس بهداشت حرفه اى، در مورد عوارض ناشى از كار با رايانه حاكى است: مشكلات بينايى از جمله عوارض كار زياد با رايانه است. اين مشكلات بسيار شايع عبارت اند از: درد، سرخى و سوزش چشم، دوبينى و خستگى چشم كه سرانجام سبب سردرد مى شود. در بررسى علت پديدآمدن اين عوارض بايد گفت: چشم هاى انسان عادت دارند كه بسيار راحت بر اشياى دور يا نزديك متمركز شوند؛ از اين رو، تمركز ماهيچه چشمى بر صفحه نمايشگر مى تواند اين ماهيچه را خسته كند. همچنين تغيير نور يا درخشندگى يا تغيير مسير ديد ميان صفحه نمايشگر و نوشته هايى كه تايپ مى شود، ماهيچه هاى چشم را خسته مى كند. در نتيجه، براثر جابه جايى زياد كلمات، از قدرت انطباق چشم به تدريج كاسته مى شود. اما اين عارضه براى كسانى بيشتر خطرناك است كه دچار اختلالات انكسارى اصلاح نشده هستند؛ از اين رو بايد اين نارسايى چشم خود را برطرف سازند.

    عوارض مفصلى و عضلانى

    دردهاى عضلانى، درد مچ دست و بازوها و نيز درد گردن و كمر و خميدگى پشت از ديگر عوارض شايع و همگانى كار زياد و مداوم با رايانه است، عوارضى كه كاربران حرفه اى بيشتر در معرض ابتلا به آنها هستند؛ زيرا كاربران رايانه بيشتر وقت ها ناگزيرند ساعدها، دست ها، بازوان و پشت و گردن خود را ثابت نگه دارند كه در نتيجه فشار زيادى بر ماهيچه ها و تاندون هاى بدنشان وارد مى آيد و اگر اين فشار مدت هاى طولانى تداوم يابد، پيامد آن براى بيشتر كاربران، ابتلا به دردها و مشكلات عضلانى و مفصلى خواهد بود.
    افزون بر اين، عوامل ارگونوميكى، از جمله كار سنگين، حركات تكرارى، شيوه نشستن، زاويه ديد، وضعيت ميز و صندلى، ارتفاع صفحه كليد و نمايشگر، چگونگى تابش نور، سرعت تايپ و نداشتن آرامش روانى هم مى تواند از عوامل عمده خطرساز به شمار آيد.

    رايانه هم استرس زاست!

    آقاى احمدى، كارشناس بهداشت حرفه اى كه نظراتش را در اين گزارش مى خوانيد، براين باور است كه كار زياد و غيراصولى با رايانه مى تواند آسيب هاى روانى هم پديد آورد. به گفته وى، كار زياد و دورى از همكارى در محيط كار مى تواند به بروز استرس و مشكلات روانى بينجامد. البته بايد گفت: كار با رايانه تنش زا نيست، بلكه كار زياد و سنگين است كه سبب ايجاد استرس و ناراحتى روانى مى شود. با توجه به نتايج تحقيقات و نيز گفته هاى كارشناسان و متخصصان، بايد گفت كه عوارض و پيامدهاى زيانبار كار مداوم با رايانه، اگر همراه با استراحت و رعايت اصول ايمنى نباشد، مى تواند مانند اثرات مثبت كاربرد اين دستگاه جادويى، گسترده، متنوع و فراگير باشد. مثلاً بوى متصاعد شده از رايانه و نيز پرتوهاى نورى و امواج مغناطيسى اش خطرناك و زيانبار است، به گونه اى كه كار زياد با آن مى تواند كاربر را به حساسيت ها و عوارض پوستى مبتلا كند؛ زيرا ولتاژ زياد لامپ تصوير سبب توليد ميدان الكترو استاتيك و بارهاى الكتريكى مثبت در سطح خارجى صفحه نمايش مى شود و در ميدان بين بارهاى مثبت و صورت كاربر، گرد و خاك و ذرات در هر سو پراكنده مى گردد. در نتيجه، جريان بارهاى مثبت پديدآمده در اين ميدان ممكن است براى كسانى كه حساسيت پوستى دارند، باعث خشكى و ترك خوردن پوست دست و صورت شود.

    پرتوهاى رايانه

    متخصصان پرتوهاى رايانه را نيز به عنوان يكى از عوامل قابل توجه زايمان ها و باردارى هاى غيرعادى و تولد نارس و ناقص شناخته اند. پژوهشى كه براى پى بردن به چگونگى اين موضوع در ايالات متحده آمريكا صورت گرفته است. نشان مى دهد احتمال سقط جنين در زنانى كه ميدان هاى مغناطيسى حاصل از رايانه با قدرت بيش از ۰‎/۹ ميكروتسلا (واحد اندازه گيرى شدت ميدان مغناطيسى) آن ها را در برمى گيرد، بيشتر است. افزون بر اين، شرايط نامناسب بدن و همچنين استرس و فشارهاى پديد آمده از كار با رايانه از ديگر عوامل اين عوارض به شمار مى آيند. تدابير ايمنى براى مصون ماندن از پرتوهاى خطرناك مواد راديو اكتيو مى تواند نشان دهنده ابعاد مسأله باشد. به گفته متخصصان، براى ايمن ماندن در برابر امواج خطرناكى كه طول موج پائين و فركانس بالا دارند، ضخامت ديوار سيمانى بايد ۴۰ سانتى متر و ضخامت ديوار آجرى ۸۰ سانتى متر باشد.
    به اين سبب، براى ايمن ماندن دربرابر امواج خطرناك راكتورهاى انرژى اتمى، ديوارهاى پهن سربى ساخته شده است. يك متخصص انرژى اتمى با توجه به اين نكته، كار طولانى و بى وقفه با دستگاه رايانه را نيز خطرناك مى داند و مى گويد: تايپيستى كه دربرابر رايانه مى نشيند، همواره با دو ميدان امواج در تماس است: ۱) امواج الكتريكى كه به صورتش مى تابد ۲) امواج مغناطيسى كه پيوسته بدن او را از پائين به بالا دور مى زند و بازمى گردد. به اين سبب، اين افراد بايد پس از ۱۰ دقيقه كار به مدت ۱۰ دقيقه از جلو دستگاه كنار روند تا امواج از بدنشان خارج شود. نظرات دكتر احمد نخلى در اين زمينه همچنين حاكى است: جهان امروز را امواج گوناگون با تواترها و طول موج هاى مختلف در برگرفته است، از اين رو، برخى از اين امواج مفيد هستند و مى توان آن ها را با شيوه درست و مناسب براى تشخيص و درمان بيمارى ها به كار برد؛ اما برخى ديگر خطرناك، زيان آور و ناخواسته اند كه به اين سبب بايد با وسائل ايمنى مناسب از ورود آن ها به بدن انسان و محيط زندگى پيشگيرى كرد.

    نمايشگرهاى خطرناك

    پژوهش ها به طور كلى گوياى اين واقعيت است كه همه نمايشگرها پرتوهاى خطرناك و زيان آور دارند، زيرا به گفته مختصصان در مانيتورهايى كه لامپ اشعه كاتوئيك دارند، يك شعاع الكترونى در هر ثانيه حدود ۵۰ بار يا بيشتر صفحه موزائيكى داخل لامپ تصوير را جارو مى كند و چنين است كه بر اثر شدت و ضعف يا قطع و وصل شدن اين پرتو الكترونى، تصويرهايى پديد مى آيد. همچنين به سبب وجود اين ميدان الكتريكى چند هزارولتى در داخل لامپ تصوير، پرتوالكترون ها هنگام عبور از فاصله ميان كاتد و صفحه موزائيكى، انرژى آزاد مى كند و سبب تابش مقدار قابل توجهى پرتو ايكس و پرتوفرابنفش مى شود.
    با توجه به اين نكته، در طراحى لامپ تصوير بايد با كاربرد تكنيك لازم راه نفوذ اين پرتوها به سطح خارجى و رسيدن آن ها به بدن كاربران رايانه بسته شود. اما اين كار پرهزينه است و سبب گرانى لامپ تصوير مى شود. در نتيجه، توليدكنندگان رايانه ارقام واقعى را فاش نمى كنند، يعنى مقدار تابش پرتوهاى زيانبار را كمتر از آنچه هست، نشان مى دهند.
    درواقع، بيشتر نمايشگرهايى كه امروزه به كار مى رود، پرتوهاى خطرناك ايكس و فرابنفش مى تابانند. افزون بر اين، كار با آن ها مى تواند خطرات ديگرى داشته باشد كه عبارت اند از: خطرات ناشى از ميدان الكتريكى با ولتاژ بالا، ميدان هاى الكترومغناطيسى، امواج الكترو مغناطيسى فركانس پائين و امواج الكترو مغناطيسى فركانس بالا كه متخصصان معتقدند اين عوامل مى تواند در بروز انواع سرطان ها، ناهنجارى هاى كروموزومى و بيمارى هاى ژنتيك و نيز پديدآمدن اختلال در ديد چشم و اختلال هاى عصبى و روانى نقش داشته باشند. از سوى ديگر، كار زياد و بى وقفه با رايانه مى تواند سبب بروز آسيب هاى چشمى گوناگون شود؛ بويژه آن كه نخستين اثر مستقيم آن خشك شدن اشك چشم است.
    براى پى بردن به چگونگى اين مسأله به گفته ها و تحقيقات دكتر محمد ربيع، متخصص چشم، مى توان اشاره كرد كه حاكى است كسانى كه زياد با يارانه كار مى كنند ممكن است به نزديك بينى خفيف دچار شوند. البته اثبات اين نكته گويا به پژوهش هاى بيشتر نياز دارد، اما به هر حال اين متخصص معتقد است كه كار با رايانه اشك چشم را كاهش مى دهد كه براى درمان آن مى توان از اشك مصنوعى استفاده كرد. البته اين كار بايد با نظر پزشك باشد.

    كودكان و عوارض بازى هاى رايانه اى

    بازى هاى رايانه اى علاوه بر اثرات مخربى كه بر روحيه و رفتار كودكان و نوجوانان دارد، مى تواند عوارض جسمى گوناگون و قابل توجه نيز براى آن ها به بار آورد؛ چنان كه پزشكان مى گويند: بازى هاى رايانه اى اگر زياد و بيش از حد متعارف باشد، عوارض گوناگونى پديد مى آورد كه متداول ترين آن ها ابتلا به تيك عصبى، خستگى چشم، ورم انگشتان و تحريك سيستم عصبى است؛ عوارضى كه براى كودكان شديدتر است و در صورت عدم رعايت تعادل، مى تواند سبب سائيدگى غضروف ميان مفاصل شود و آن ها را به درد شديد مبتلا كند. با اين حال، با رعايت اصول ايمنى در هنگام كار با رايانه مى توان از اين عوارض و گرفتارى ها پرهيز كرد و يا دست كم دامنه تأثيرگذارى آن ها را كاهش داد. برخى از اين اصول را با استناد به نظرات آقاى عليرضا احمدى، كارشناس بهداشت حرفه اى، به اين شرح مى توان برشمرد:
    ـ كاركنانى كه با رايانه كار مى كنند، بايد هرسال توسط متخصصان چشم معاينه شوند و به رهنمودهاى پزشكان به درستى توجه كنند.
    ـ كاركنانى كه مبتلا به دردهاى مفصل، كمر و شانه شده اند، بايد بى درنگ به پزشك طب كار يا متخصصان ديگر مراجعه كنند.
    ـ كار با رايانه بايد در مدت محدود و همراه با استراحت هاى كوتاه مدت در ميان كار باشد. افزون بر اين، زنان بايد در دوران باردارى از كار با رايانه معاف شوند.
    ـ روشنايى محل كار بايد همزمان با نورهاى سفيد و زرد تأمين شود و شدت تابش آن حدود ۳۰۰ وات باشد. دماى اتاق كار نيز بايد ميان ۱۹ تا ۲۳ درجه سانتى گراد و رطوبت هوا حدود ۵۰ درصد باشد.
    ـ ميز كار را بايد در جايى گذاشت كه نور لامپ از سقف به اطراف آن بتابد و از گذاشتن ميز در جايى كه نور لامپ به طور مستقيم به صورت كاربر مى تابد، بايد پرهيز كرد .
    ـ براى كاهش فشار وارده بر گردن و كمر مى توان از گيره هاى اوراق يا كاغذگير استفاده كرد.
    ـ هنگامى كه با رايانه كار نداريد، چاپگر را خاموش كنيد يا آن را بيرون از محل كار بگذاريد.
    ـ براى رفع آثار مخرب گازهاى توليدشده از رايانه و ضمائم آن بهتر است در و پنجره اتاق بازگذاشته شود تا هواى تازه جريان يابد يا اين كه مى توان از دستگاه تهويه استفاده كرد.
    ـ فرم ميز و صندلى كار در حفظ سلامت عضلات و اسكلت بدن بسيار مؤثر است، از اين رو، در انتخاب آن ها بايد به ضرورت كاربرد اصول ارگونوميك توجه شود.

    ایران ش3628 - مرتضی قدیری

           

    برنامه ريزي براي 3 ماه تعطيلي

    اوقات فراغت به عنوان يك پديده فرهنگي- اجتماعي كه در ابعاد مختلف اقتصادي- سياسي و غيره نيز مؤثر است موضوع مشترك بين تمام اقشار جامعه است. اوقات فراغت به جهت داشتن ويژگيهاي خاص از يك سو مورد توجه و عنايت دست اندركاران تعليم و تربيت و مسؤولان امور فرهنگي و از طرف ديگر روانشناسان و جامعه شناسان قرار گرفته است.
    شركت در اوقات فراغت در پيشرفت تحصيلي دانش آموزان تأثير به سزايي دارد. پركردن اوقات فراغت دانش آموزان و برنامه ريزي براي هدايت رفتاري و شكوفا كردن استعدادهاي خدادادي آنان از اركان فلسفه وجودي معاونت پرورشي وزارت آموزش و پرورش است. فضاي مدرسه هرچند از امكانات پرورشي و مربيان كارآمد هم برخوردار باشد، به تنهايي نمي تواند پاسخگوي نيازهاي رواني و تربيتي كودكان و نوجوانان باشد.
    دانش آموز ساعاتي را در مدرسه به آموزش و فراگيري دروس اشتغال دارد و بخش ديگر اوقات خود را در خانه مي گذراند. علاوه بر اين برهه زماني ديگري نيز وجود دارد كه در رشد استعدادها يا ايجاد مشكلات رفتاري و رواني آنان تنش چشمگيري دارد. آن وقتي است كه دانش آموز در مدرسه به مقتضاي سن و سال در جمع همسالان و دوستان مي بايستي اوقات فراغت خود را در اماكني تحت نظارت مربيان مجرب در امور كودكان و نوجوانان غني نمايد. بنابراين از اين جهت توجه به اوقات فراغت و اثر آن در پيشرفت تحصيلي دانش آموزان و مقايسه اين پيشرفت در دانش آموزان داراي اوقات فراغت و فاقد اوقات فراغت حائز اهميت مي باشد و برنامه ريزي لازم و دقيق براي پاسخگويي به نيازها و احتياجات اين دانش آموزان بايد صورت بگيرد.
    به نظر مي رسد كه استفاده از اوقات فراغت در همه جامعه با ميزان و درجه توسعه يافتگي آن ارتباط داشته باشد. اصولاً اوقات فراغت و برنامه ريزي آن يكي از معيارهاي شناخت توسعه يافتگي است. برنامه ريزي اوقات فراغت بيشتر بايد با مسايل توسعه يافتگي جامعه هماهنگي شود و جنبه زيربنايي و اساسي داشته باشد. اوقات فراغت و تأمين امكانات براي گذراندن آن بايد در برنامه ريزيهاي عمراني و زيربنايي مطرح و سرمايه گذاري لازم روي آن انجام شود، زيرا درواقع توسعه عبارتست از استفاده بهينه از امكانات و نيروي انساني و استفاده بالفعل آنان براي زندگي مطلوبتر افراد جامعه.
    در برنامه ريزي اوقات فراغت در درجه اول دانش آموزان را بايد از لحاظ سن و جنس طبقه بندي كرد و فهرستي از نيازهاي هر مقطع و رده را تهيه كرد.
    مسأله مهم كه بايد به آن توجه كنيم، اين است كه بيشتر مفاسد و گرفتاريها و انحرافات جوانان و نوجوانان بيكاري است. برعكس غني سازي اوقات فراغت جهت جذب دانش آموزان و پرورش ابعاد مختلف شخصيت آنها به اصلاح جامعه كمك مي كند.
    نوجوانان و جوانان پرانرژي ترين افراد هستند و اين انرژيها به هرحال بايد مصرف شود، اما اگر در جهت سازنده مصرف نشود جوانان و نوجوانان راهي براي مصرف آن پيدا مي كنند و به دليل بي تجربه بودن به راههاي غيرسازنده و منحرف كشيده مي شوند. تحقيقات نشان مي دهد كه بسياري از آسيبهاي جسمي، رواني در زمان بيكاري و اوقات فراغت بدون برنامه اتفاق افتاده است.
    رسول اكرم(ص) مي فرمايند: «ان ا... يبغضوشاف الافارغ»، خداوند دوست ندارد كه جواني فارغ باشد. مقصود در اين جا دوره بيكاري و تنهايي دوره اي است كه انسان با شيطان زندگي مي كند و به اين سبب امكان مفاسد در آن بيشتر است.
    طبق بررسيهاي به عمل آمده يكي از عوامل بزهكاريهاي نوجوانان و جوانان استفاده ناصحيح از اوقات فراغت است. اين گروه از افراد بنابر اقتضاي سن و ويژگيهاي جسمي- رواني مي خواهند اساس موجود را درهم بريزند و دنيايي مطابق ميل و سليقه خود بنا كنند. ما نمي توانيم جلوي بروز اين حالت را در نوع بشر بگيريم، ولي با آگاهي از آموزشهاي غيررسمي و روانشناسي تربيتي مي توانيم آن را در جهت مثبت هدايت كنيم. با توجه به تعاريف فوق و نيازهاي جسمي رواني و اخلاقي دانش آموزان ايجاب مي كند كه برنامه ريزي لازم و دقيق براي پاسخ آن احتياجات از طرف دستگاههاي ذيربط صورت گيرد و نسبت به سازندگي و ايجاد فضاهاي پرورشي با جاذبه براي نوجوانان مبادرت گردد و براي آنان امكانات و برنامه هاي پرورشي كارآمد مهيا شود.
    گروههاي سني جوان و نوجوان نيز برنامه ها و گرايشهاي ويژه خود را جهت پرداختن به وقت آزاد دارند. تحقيقي كه در سال 1354 از اوقات فراغت دانشجويان دانشگاه تهران انجام گرفته است، نشان مي دهد كه عوامل مؤثر در چگونگي اوقات دانشجويان عوامل مادي (فقر و نبودن امكانات) عوامل رواني (دلسردي و ترس از آينده) عوامل سياسي و اجتماعي نظاير آن است، به طور كلي اوقات بيكاري دانشجويان به اموري نظير كارهاي شخصي، خانوادگي، وسايل ارتباط جمعي، مطالعه، ورزش و گردش با دوستان مي گذرد، اوقات فراغت اين دسته بيشتر است.

    نقش ورزشها در گذران اوقات فراغت

    ساموئل كينگ جامعه شناس انگليسي معتقد است كه ورزش و تفريح امروز جنبه سرگرمي ندارد، بلكه به منزله عواملي براي تأمين سلامت جسماني و اجتماعي به كار مي رود.
    در سنين پايين تر طبعاً بازيها، فعاليتهاي هدايت نشده و نامنظم و بي برنامه اي مي باشد و در مقايسه با ورزشها اولويت دارند و هميشه شاهد آن هستيم كه كودكان گروه گروه در كوچه و خيابان تن به اين فعاليتها مي دهند و آن هنگام كه وسيله مناسبي (زمين و وسايل بازي) در دسترس آنها قرار مي گيرد، تمايل بيشتري در اين زمينه از خود نشان مي دهند. درواقع فقدان امكانات مورد نظر تمايلات افراد را در زمينه ورزش و بازي تحت تأثير قرار مي دهد.

    مطالعه و تفريح

    مطالعه براي گذران اوقات آزاد از ديدگاه مورد نظر اين تحقيق مي باشد، بلكه اساساً وسيله اي مؤثر در جهت كسب معلومات و دانشهاست. مطالعه افق ديد را وسيعتر و فكر را روشنتر و حافظه را ورزيده كرده و بر غناي ذهن و تنوع محتويات آن مي افزايد.
    مطالعه اگر به منظور وقت كشي و پركردن خلا ء هاي سازماني و بدون انگيزه باشد و با اشتياقي خاص صورت گيرد، فوايد ويژه خود را داراست. به عنوان نمونه، مطالعه يك روزنامه به طور عادي و بدون ذوق و شوق ويژه اي ذهن فرد را بي اثر از آنچه مي خواند، نمي گذارد و خواه ناخواه پيامهايي درون مغز مي رساند، به همين خاطر در جهان لذتي كه با مطالعه برابري مي كند، موجود نيست.

    اهميت اوقات فراغت در بهداشت رواني

    انسان تمايل دارد اوقات فراغت كه از كار اجباري و وظيفه اي خارج مي شود به نوعي به تفريح و يا سرگرمي بپردازد و اين تمايل از نيازهاي اساسي محسوب مي شود، چگونگي گذران اوقات فراغت در هر جامعه به عواملي بستگي دارد كه بايد به فرهنگ و امكانات مالي فردي و اجتماعي به عنوان دو عامل مهم اشاره نمود.
    امروز روانشناسان عقيده دارند كه تفريح و سرگرمي نقش مهمي در پرورش قواي جسماني، فكري، اخلاقي و رفتاري دارد و چنانچه از اين اوقات به خوبي و به طور صحيح استفاده شود در پيشگيري از كج رويها و انحرافات مي توان به نحو چشمگيري مؤثر باشد و بايد افراد فرصتهايي داشته باشند تا هدفهاي مشخص و معين را دنبال نمايند و به رشد همه جانبه شخصيت خود بپردازند.

    برنامه ريزي براي اوقات فراغت

    برنامه ريزي براي اوقات فراغت همانند برنامه ريزيهايي كه در زمينه هاي ديگر صورت مي پذيرد نوعي فرايند هدف دار دارد. در برنامه ريزي اوقات فراغت بايد عوامل زير در نظر گرفته شود:
    1- نيازها: در يك برنامه ريزي دقيق براي اوقات فراغت بايد به نقش نيازها توجه نماييم. آنچه كه در برنامه اوقات فراغت آورده مي شود، بايد جوابگوي نياز طبيعي و معمولي جوان باشد واو را از مسير طبيعي منحرف نسازد. مثلاً اگر دختر 15ساله اي علاقه مند به شركت در فعاليتهاي گروهي سالم است، اين علاقه ناشي از نياز به تعلق داشتن به گروه مي باشد كه يك نياز طبيعي است، بايد از نيازهاي كاذب و تمايلات نامطلوب منفك شود. پس در برنامه ريزي اين مهم بايد درنظر گرفته شود.
    2- اولويتها: در برنامه ريزي اوقات فراغت اولويتها بايد مورد توجه قرار گيرد. نيازها براساس درجه اهميت آنها برآورده مي شود و اگر در خانواده اي نيازهاي اوليه و اساسي نوجوانان از قبيل خوراك و پوشاك هنوز برآورده نشده است، درست به نظر نمي رسد كه هزينه زيادي صرف خريدن دوربين فيلمبرداري شود. و يا اگر نوجواني نياز به كلاسهاي كمك آموزشي دارد و از لحاظ درسي لازم است كه زماني را به غير از ساعات موظف خود به درس خواندن بپردازد، درست آن است كه اولويت اول را به اين مهم اختصاص دهد و وقت كمتري را صرف تماشاي سريال نمايد.
    3- امكانات موجود: در برنامه ريزي اوقات فراغت بايد از امكانات موجود استفاده بهينه كرد و هر نوجواني و يا هر خانواده اي در برنامه ريزي اوقات فراغت چنانچه امكانات موجود را در نظر بگيرد و بخواهد به بلند پروازيهاي جاه طلبانه جامه عمل بپوشاند، درواقع به بروز توقعات نابجا كمك كرده است، اما اين بدان معني نيست كه والدين سرگرمي را جزو نيازهاي فرزندان تلقي نموده و برنامه ريزيهاي شايسته اي در اين زمينه انجام دهند.
    4- مشاركت و همفكري: برنامه اوقات فراغت بايد به گونه اي طرح ريزي شود كه در آن از نظريات افراد شركت كننده در برنامه ريزي استفاده شود. همچنين برنامه بايد به نوعي جوابگوي خواسته هاي معقول و منطقي آنها باشد، درغير اين صورت يك برنامه تحصيلي ارايه خواهد شد و به جاي اينكه فعاليتهاي خاص فرحبخش تقلي گردد، عذاب آور و فشارزا خواهد بود.
    5- مسؤوليت پذيري: در برنامه ريزي اوقات فراغت و اجراي آن وظايف و مسؤوليتها بايد مشخص گردد و هر كس موظف است وظايف محوله را خود انجام داده و احساس مسؤوليت نمايند و براي يكديگر ارزش قائل شوند.
    6- پيش بيني اتفاقات احتمالي: كساني كه براي اموري دست به برنامه ريزي مي زنند بايد اتفاقات احتمالي را با آينده نگري خاص پيش بيني نمايند. معمولاً نوجوانان به خطرات احتمالي فكر نمي كنند و تصور مي كنند كه خود به تنهايي در حل مشكلات قادر هستند و چنانچه براي مورد احتمالي پيش بينيهاي لازم انجام نگيرد، ممكن است نوجوان از خود رفتارهاي پرخاشگرانه سازي نايافته و ناپسند احتمالي را بروز دهد. همچنين مواقعي لازم است والدين خطرات و موانع احتمالي را به فرزندان متذكر شوند و آنها را در زمينه آينده نگري و امكان وقوع موانع احتمالي آموزش دهند.

    آثار بهسازي اوقات فراغت

    بسياري از جامعه شناسان و نيز اقتصاددانان همچون دومازيه، اندرسون، اوژه و... براين باورند كه تحول جوامع انساني به سوي تمدن فراغت در حركت است، به همين جهت توجه به چگونگي بهره گيري از اوقات فراغت روز به روز آشكارتر و از اهميت بيشتري برخوردار است. هرچند همه افراد خانواده به اوقات فراغت نياز دارند، اما در اين ميان نوجوانان و جوانان با توجه به نقش حساس وسازنده اي كه در ساخت فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي كشورها به عهده دارند نيازمند توجه دقيق تري در اين ارتباط هستند.
    در كشورما دانش آموزان حدود يك سوم جمعيت كشور را تشكيل مي دهند و بيشترين نياز را به بهره گيري از اوقات فراغت دارند. آنان به طور متوسط 6 ساعت در روز به امر تحصيل اشتغال دارند و حدود هشت ساعت در شبانه روز را هم به استراحت و به رفع نيازمنديهاي ضروري در منزل مي پردازند. اگر اشتغالات تحصيلي و انجام تكاليف درسي را براي آنان دو تا چهار ساعت در روز محاسبه نماييم، هر فرد جوان و نوجوان بيش از 6 ساعت در روز وقت فراغت دارد. البته اگر ساير تعطيلات از جمله تعطيلات نوروز و تابستان و ساير ايام تعطيل به مناسبتهاي مذهبي و ملي را هم اضافه كنيم، هر فرد در شبانه روز حدود هشت ساعت وقت آزاد دارد كه بايد براي استفاده مطلوب و بهره گيري از آن برنامه ريزي لازم صورت پذيرد. بنابراين اگر ما براي اوقات فراغت فرزندانمان برنامه ريزي لازم را انجام ندهيم، آنان براي پركردن اوقات فراغت خود اقدام خواهند نمود كه در آن صورت ممكن است بدآموزيها و مشكلات تربيتي حاصل گردد. پيامبر گرامي ما(ص) مي فرمايند: اگر پدران و مادران به تربيت فرزندان خود اهتمام ننمايند، روزگار آنان را تربيت خواهد نمود. در حقيقت مراد رسول گرامي اسلام(ص) آن است كه چنانچه والدين در امر تربيت فرزندان خود برنامه اي نداشته باشند، حوادث و شرايط پيش آمده كه ممكن است برخلاف موازين تربيتي هم باشد تربيت فرزندان را سامان دهد.
    روانشناسان معتقدند كه تأمين دروني فرد به شادي، نشاط و سرور او خواهد انجاميد و اين امر به شكوفايي خلاقيت به فرد منجر خواهد گرديد و شخصيت او را كه متشكل از ابعاد فكري، عاطفي، اجتماعي و جسمي است، تعالي خواهد بخشيد. اوقات فراغت پر ارزش ترين سرمايه آدمي، مناسب ترين شرايط و مطلوب ترين موقعيت براي انديشه و تفكر خلاق و تبلور رفتارهاي خوشايند فردي و اجتماعي است.بدون ترديد هدايت فكري و حمايت مستمر و مؤثر كودكان، نوجوانان در اوقات فراغت نه تنها آسيب پذيري اجتماعي و كجرويهاي اخلاقي آنان را در هر شرايطي به حداقل مي رساند، بلكه ايشان را در برابر همه آسيبها و تهاجمات فرهنگي مصون مي كند.استفاده از اوقات فراغت براساس برنامه ريزي داراي آثار ارزشمندي در زمينه هاي فرهنگي، اخلاقي و اجتماعي مي باشد كه عبارتند از:
    الف - آثار فرهنگي
    1- افزايش كمي و كيفي كتابخانه ها، مطبوعات و نمايشگاهها در جامعه
    2- افزايش كمي و كيفي مراكز هنري
    3- تقويت و افزايش امكانات ورزشي
    4- بالارفتن فرهنگ عمومي افراد جامعه به تبع استفاده بيشتر از امكانات فرهنگي در ايام فراغت
    ب - آثار رواني اجتماعي
    1- افزايش روحيه نشاط و سرور در افراد كه منجر به سلامت رواني و حتي جسمي افراد خواهد شد.
    2- تأثير روحيه نشاط و سرور در برخوردهاي فردي و اجتماعي مردم با همديگر و كاهش تنشهاي ناشي از شرايط يكنواخت و روحيه هاي نگران
    3- كاهش آسيبها و كجرويهاي اجتماعي و فردي
    4- افزايش قدرشناسي افراد نسبت به والدين ومربيان
    5- ايجاد آثار مطلوب در زمينه تربيت فردي و اجتماعي
    6- بهره وري بيشتر فردي و اجتماعي در اشتغالات روزانه
    ج- آثار اجتماعي
    1- كاهش آسيبهاي اجتماعي و بزهكاريها در سطح جامعه و خانواده ها
    2- بالا رفتن روحيه و توان جمعي در انجام مشاركتهاي مورد نياز جامعه
    3- افزايش روحيه اميد براي سازندگي و عمران
    4- پويايي و تحرك بيشتر زندگي اجتماعي
    5- رشد، توسعه و شكوفايي اجتماعي و اقتصادي
    6- افزايش حسن تعاون و مشاركت جمعي

    روي ديگر سكه؛ بزهكاري

    يكي از رايج ترين اشكال ناسازگاري نوجوان جرمهايي است كه نوبالغان مرتكب مي شوند و گاهي بدون هيچ علت و انگيزه مشخص به اعمال خطرناك كه همگان را به حيرت مي افكند دست مي زنند كه نمونه هاي آن را مي توان در ستون حوادث جرايد مطالعه كرد. بزه نوجوانان همواره مورد توجه روانشناسان، جرم شناسان و مربيان و پزشكان قرار گرفته است و در نهايت توانسته اند رگه هايي از اختلالات رفتاري و عقده هاي ذهني در ايشان بيابند. شرايط زندگي نيز در بزهكاري نوجوانان تأثير دارد و فقر و تنگدستي، فاصله شديد طبقات اجتماعي و بيكاري و غيره در بزهكاري موثر است. اصولاً هر نوع بزه در شهر بيشتر از روستا شيوع دارد.
    غالب جرمهاي جوانان ناشي از عدم تعادل رواني مي باشد و جواناني كه به سهولت تحت تأثير القائات ديگران قرار مي گيرند و يا براي خودنمايي دست به اعمال خلاف مي زنند. اينان معمولاً جواناني بزرگ انگار و قدرت طلب هستند كه به ترتيب در رده هاي عاميان و كينه جويان قرار مي گيرند. به اين ترتيب آشكار مي شود كه عوامل متعددي در به وجود آوردن بزه جوانان دخالت مي كند كه از آن ميان مي توان به محيط خانوادگي، تحصيلي، اجتماعي و همچنين استعدادهاي نوجوانان اشاره نمود. در اين سن و سال نوجواني و جواني است كه مسايل مبرم انساني و فوق بشري مطرح مي گردد. در دوران اكتشافات شورانگيز عرفاني و هنري نوجوان شيفته و مجذوب رفتار زيباي جوانمرديها و وفاداريها مي گردد، پس بايد آنچه در توان داريم به كار ببنديم تا ايشان را از آنچه در طلب آنند محروم نسازيم.
    متخصصان در زمينه روانشناسي بزهكاري در ايران عقيده دارند كه قبل از 11سالگي نسبت بزهكاري پسر 5 برابر دختران است، از 11سالگي تا 12سالگي اين نسبت دو برابر و از 12سالگي تا 17سالگي به سه برابر مي رسد و حداكثر بزهكاري پسران در 14سالگي و دختران در 15سالگي است.

    برنامه هاي مناسب براي اوقات فراغت

    مشكل ما كمبود امكانات، فقدان مكان و حتي نيروي مدير و گرداننده نيست، مشكل بزرگ فقدان برنامه ريزي همه سو نگرانه و فراگيري است كه همه جامعه را برانگيزد و درگير اين مهم گرداند.
    «دومازيه» جامعه شناس فرانسوي براي ايام فراغت سه كاركرد مطرح كرده است:
    1- استراحت به منظور رفع خستگي، جبران خدمات جسمي و رواني ناشي از هيجانهاي مداوم كار
    2- تفريح به منظور رفع خستگي ناشي از يكنواختي وظايف روزانه در كارگاه، اداره يا منزل
    3- رشد شخصيت: زيرا فراغت، انسان را از كارهاي روزمره و قالبهاي يكنواخت كاري و قالبي شدن امور روزانه مي رهاند. استعدادهاي بدني و ذهني خود را پرورش مي دهد و از همين طريق در شكل گيري شخصيت فرد موثر مي افتد. در دو كاركرد نخستين (استراحت و تفريح) بايد برنامه هايي براي غني سازي اوقات فراغت طراحي كرد، زيرا پركردن به معني فرصتها را اشغال كردن نيست. ويژگيهاي فرهنگي كشور و نيازهاي گسترده نسل جديد اعم از كودك و نوجوان و همچنين توسعه كلاسهاي تابستاني چنين اقتضا مي كند كه در برنامه ريزي محتوايي و اجرايي دقت نظر مبذول شود.
    بديهي است كه مربيان و استادان با تجربه و متخصص به بهترين وجه دانش آموزان را در جهت وصول و اهداف ياري و برنامه مورد نظر را اجرا مي كنند. مركز و محور فعاليتهاي مستمر و مداوم كلاسهاي تابستاني دانش آموزان هستند و بيشترين فعاليتها مورد توجه افراد علاقه مند است. دانش آموزان در فصل تابستان فرصت مناسبي دارند كه فعاليتهاي پرورشي به شكل متنوع تر و جذاب تر از فعاليتهاي سال تحصيلي و مناسب با نيازهاي رواني و روحي خود را ادامه داده و آماده براي پيشرفت شوند.
    دانش آموزان به تفكيك جنس و با توجه به رشته هاي موجود و علاقه خود انتخاب رشته مي كنند. روزهاي فرد پسران و روزهاي زوج دختران در كلاسهاي تابستاني فعاليت مي كنند و تأثير اين كلاسها در پيشرفت تحصيلي دانش آموزان مورد بررسي قرار مي گيرد كه تحقيق به همين منظور اجرا شده است. نهايت اينكه اوقات فراغت تنها وسيله پركردن وقت و گذراندن لحظات نيست، اوقات فراغت فرصتي است براي رشد و بالندگي و پروراندن استعدادهاي نهفته دانش آموزان و هدف تحقيق شناخت ويژگيهاي گذران اوقات فراغت اين گروه و ارايه پيشنهادها به مديران و ستادهاي تربيتي مدارس براي جلوگيري از اتلاف وقت دانش آموزان و ارايه پيشنهادهايي به والدين و خانواده ها جهت برنامه ريزي براي اوقات فراغت فرزندان خود و توجه به نيازهاي آنان.

    پيشنهادات پژوهشگر

    1- ايجاد هماهنگيهاي مناسب در محتويات درسي رشته هاي مورد علاقه دانش آموزان مي تواند در يادگيري آنان نقش مهمي بازي كند، چراكه با ايجاد علاقه به محتويات درسي در رشته هاي مختلف مي توان موفقيت آنها را براي انتخاب شغلهاي مختلف به طور چشمگيري افزايش داد.
    2- با توجه به تنوع علاقه دانش آموزان، ضرورت دارد رشته هايي توسعه يابد تا اوقات فراغت آنها ثمربخش و مفيد باشد و بدين منظور كلاسهاي آشنايي با علوم روز نظير رايانه پيشنهاد مي گردد.
    3- لازم است مكاني ايجاد گردد تا آثار دانش آموزان به نمايش گذاشته شود و زمينه جذب دانش آموزان فراهم آيد.
    4- در پايان هر ترم دانش آموزان فعال در كلاسها شناسايي و با تشويق لازم شكوفايي استعدادهاي آنان را فراهم مي آورند.
    5- پيشنهاد مي شود تبليغات لازم در سطح شهر و مدارس به منظور شركت دانش آموزان در كلاسهاي تابستاني فراهم آيد.
    6- پيشنهاد مي شود به منظور بررسي، شناخت و رفع مشكلات تربيتي برخي دانش آموزان كلاسهاي مشاوره بكار گرفته شود.
    7- توجه به نيازهاي جوانان و رفع مشكلات آنان و ايجاد رشته هاي شغلي و فني
    و نكته مهم اينكه اوقات فراغت و فرا رسيدن تابستان و وقت آزاد دانش آموزان نبايد تنها به منظور ايجاد يك فضاي رسمي مانند مدرسه باشد، بلكه جوي دوستانه و آزاد براي ابراز شخصيت و رشد و بالندگي دانش آموزان باشد.
    با توجه به نتايج به دست آمده از داده هاي تحقيق اگرچه تفاوت چنداني بين دانش آموزان داراي اوقات فراغت و فاقد اوقات فراغت مشاهده نمي شود، ولي بايد برنامه ريزي جدي تري در اين مورد انجام شود. بايد تدابيري اتخاذ شود كه تمام دانش آموزان چه آنها كه توان مالي دارند و چه آنها كه توان مالي ندارند در كلاسهايي كه به اين منظور تشكيل شده، شركت كنند و امكانات مناسب در اختيار دانش آموزان قرار بگيرد و هدف فقط پركردن اوقات فراغت نباشد، بلكه بايد هم از نظر فني و علمي و هم از نظر شخصيت به رشد و بالندگي دست يابند و براي كلاسهاي اوقات فراغت بايد طوري برنامه ريزي شود كه شركت در اين كلاسها در پيشرفت تحصيلي دانش آموزان كه مهمترين مسأله است تأثير به سزايي داشته باشد و باعث موفقيت همه آنها شود.

    قدس ش5587 - ثریا ذاکریان 


    خانواده، فرزندان و تعطيلات سازنده

    گذران اوقات فراغت در خانواده هاي ايراني؛

    شنيدن واژه «تعطيلات» هركدام از ما را به ياد موضوعي مي اندازد يكي به ياد پدربزرگ، مادربزرگ و مهماني هاي دسته جمعي فاميلي مي افتد. ديگري شيطنت روزهاي جمعه به همراه خواهر و برادر در پارك به ذهنش مي رسد. برخي هم به ياد انجام كارهاي عقب مانده خود مي افتند كه دست آخر نيز موفق به اتمام آنها نمي شوند و بخشي از آن را به روزهاي تعطيل آينده موكول مي كنند.
    راستي شما با شنيدن واژه «تعطيلات» چه چيزي در خاطرتان تداعي مي شود؟
    نادره- ع كه به تنهايي زندگي مي كند، در اين زمينه مي گويد: براي من مدتهاست كه اين كلمه مفهومش را از دست داده است. از وقتي همسرم فوت كرده، ديگر هيچ كدام از روزهاي هفته برايم با يكديگر فرق نمي كند. سه نوه دارم كه به همراه دختر و دامادم در آلمان زندگي مي كنند. البته گهگاهي تلفني از من خبر مي گيرند. پسرم نيز مهندس است و در يكي از شهرستانها كار مي كند. او هم چند ماه يكبار نزد من مي آيد و چند روزي از ديدارش خرسند مي شوم. در نتيجه زندگي يكنواختي دارم.
    مينا صادقي، دانشجوي كارشناسي ارشد حقوق هم به گزارشگر ما مي گويد: با شنيدن واژه تعطيلات به ياد امتحانات و تحقيقاتم مي افتم كه فرصت نفس كشيدن را از من گرفته است، باور كنيد از روزي كه در دانشگاه قبول شده ام، حتي نمي توانم به كارهاي معمول زندگيم برسم، طفلك دختر كوچكم را هم درست و حسابي نمي بينم. چون هر فرصتي كه به دست بياورم مي كوشم درسهايم را مطالعه كنم يا به امور زندگيم برسم. بنابراين تقريباً هيچ وقت تعطيلات ندارم. البته از حق نگذريم كه همسرم با من خيلي همراه است.
    نازي- پ كه به تازگي مادر شده نيز معتقد است: براي ما كارمندان كه بچه كوچك هم داريم، تعطيلات يعني جبران كسر خوابهاي هفتگي !البته اگر كوچولو بگذارد و با گريه هايش چند بار تا صبح بيدارم نكند.

    نتايج يك نظرسنجي

    در تحقيقي كه توسط مركز مطالعات راهبردي فرهنگسراي خانواده در سال 1382 انجام گرفت از يك جمعيت نمونه 250نفري از شهروندان منطقه 13تهران پرسيده شد: اعضاي خانواده شما در روز، چند ساعت دور هم جمع مي شوند و به گفت و گو و تبادل نظر با يكديگر مي پردازند؟ نتايج حاصل از اين پژوهش نشان مي دهد: 41درصد پاسخگويان اظهار كردند بيشتر از 4 ساعت، 20درصد پاسخ دادند 4 ساعت، 16درصد بيان داشتند 3ساعت، 11درصد گفتند 2ساعت و 4/2درصد از افراد جواب دادند خانواده شان اصلاً دور هم جمع نمي شوند. جالب آنكه، اوقات فراغات 12درصد از خانواده هاي مورد پرسش به ديد و بازديد اقوام، 8 درصد به تفريح با دوستان، 15درصد به تفريح با اعضاي خانواده و 13درصد نيز در خانه سپري مي شود. در ضمن 40درصد از خانواده هاي فوق هم به همه موارد اشاره داشته اند.

    انتخاب شرايط و موقعيت مناسب

    دكتر غلامعلي افروز، رئيس انجمن روان شناسي ايران، در اين باره مي گويد: انتخاب شرايط و موقعيت مناسب براي برقراري ارتباطي آرام، سالم و سازنده بسيار مهم است. اين مسأله به ويژه در مورد نوجوانان و جوانان مستلزم آن است كه آنان از آرامش و آسودگي خاطر كافي برخوردار باشند. بنابراين، مناسب ترين زمان براي ايجاد اصلاح رفتار، افزايش انگيزه تلاش، تفكر خلاق و... اوقات فراغت است. اوقاتي كه در آن نوجوانان تكليف موظفي برعهده ندارند و دور از فشارهاي ذهني و خستگي جسمي با ميل و رغبت آمادگي رواني لازم را براي اين ارتباط سالم و صميمي دارند. به اعتقاد اين استاد دانشگاه، تعطيلات آخر هفته، ايام نوروز، تعطيلات تابستاني، گردشها و ديد و بازديدهاي دوستانه، مسافرتها و ايام ويژه مانند دهه اول محرم، ماه مبارك رمضان و موسم حج از مناسب ترين موقعيتها براي برقراري ارتباط سازنده و انتقال پيامهاي اخلاقي و تربيتي به فرزندان است.
    دكتر افروز در ادامه يادآور مي شود: مهم اين است كه در تمام مراحلي كه پدر و مادر يا بزرگترها قصد ايجاد ارتباط صميمانه و معنوي با كوچكترها دارند، بايد از وعظ و خطابه و يا انتقاد از فرزندان خودداري كنند.

    خانواده جايگزيني ندارد

    نسرين جهانشاهي، كارشناس ارشد علوم اجتماعي نيز معتقد است: يكي از مسايلي كه امروزه اكثر جوامع به ويژه جوامع در حال توسعه با آن مواجه اند، انتقال از مرحله زندگي سنتي به زندگي صنعتي است. يكي از بارزترين مشخصه هاي اين تحول نيز دور شدن اعضاي خانواده از يكديگر و كمرنگ شدن روابط كلامي صميمانه است.

    پركردن اوقات فراغت با بازيهاي رايانه اي

    وي يادآور مي شود: متأسفانه اغلب والدين تصور مي كنند كه با خريد انواع وسايل مدرن نظير رايانه و در دسترس قراردادن چند سي دي آموزشي يا بازيهاي رايانه اي مي توانند اوقات فراغت فرزندان خود را به نحو مؤثري پركنند و به افزايش معلومات و سرگرمي آنان كمك نمايند.
    حال آنكه بچه ها به آموزش در همه ابعاد زندگي فردي و اجتماعي نياز دارند- درواقع آنچه پدر و مادر مي توانند در خلال يك گفت و گوي دوستانه و در محيطي سرشار از لطف و محبت به شكلي عيني و ملموس به بچه ها بياموزند، هرگز نمي توان در قالب يك سي دي آموزشي يا فيلم ويدئويي آموخت.

    اينجا خانه است نه كتابخانه

    به گفته همين كارشناس علوم اجتماعي، همسران نيز احتياج به محيطي آرام دارند تا با فراغ بال كافي در روزهاي تعطيل از مصاحبت و مشورت با هم در مورد مسايل فردي و خانوادگي لذت ببرند. نتيجه اين كه گذراندن طولاني مدت اعضاي خانواده در ايام تعطيلات در مقابل تلويزيون و يا مطالعه مستمر روزنامه يا كتاب توسط هر دو يا يكي از زوجين سبب كسالت ديگر افراد خانه و بر هم خوردن فضاي صميمي و شاد خانواده خواهد شد، به عبارتي «سكوت» حاكم بر خانه آنجا را به «كتابخانه» شبيه مي سازد.

    حضور پدربزرگ و مادربزرگ در كنار بچه ها

    جهانشاهي سپس تأكيد مي كند: يكي از مكانهايي كه كودكان و نوجوانان مي توانند آموزه هاي زيادي را در آنجا فرابگيرند، منزل پدربزرگ ها و مادربزرگهاست. زيرا آنها به دليل محبت فراواني كه به نوه ها در خود احساس مي كنند، همواره سعي مي كنند محيطي پر از صفا و صميميت براي آنان به وجود آورند.
    پس بد نيست كه در اوقات فراغت و ايام تعطيلات ساعات يا حتي روزهايي را به ديدار بزرگترهاي فاميل اختصاص دهيم و حتي ترتيبي اتخاذ كنيم تا اگر از سوي خود آنها مشكلي وجود نداشته باشد، يكي از فرزندان نوجوان يا جوانمان براي يكي دو روز نزد پدربزرگ يا مادربزرگ بماند تا رابطه عاطفي ميان آنان مستحكم تر شود.
    وي سپس خاطرنشان مي كند: البته اين ارتباط نيازمند تلاش و اشتياق دو جانبه است. يعني بزرگترها هم خودشان بايد خواهان استحكام اين رابطه با نوه ها باشند و هم بكوشند تا از هر فرصتي به خصوص مناسبتها و تعطيلات براي محكم تر كردن اين حلقه عاطفي و ارتباطي بهره كافي ببرند و تجربه هايشان را با مهر و محبت به كوچكترها منتقل سازند تا بنيان خانواده كه در اثر زندگي شهري و گرفتاريهاي مداوم افراد روز به روز كمرنگ تر مي شود، تا حد امكان از صدمه مصون بماند.

    عاليه حجت زاده / قدس شماره 5492




    ادامه مطلب


    نظرات (0) نويسنده:وحید صباغی - در شنبه 29 خرداد 1389  ساعت1:59 AM   |  

    بررسی استراتژی‌های دولت بنگلادش در زمینه کارآفرینی

    مرتبط با:همت و کار مضاعف در کارآفرینی و کسب وکار



    کشور بنگلادش در آسیا با داشتن حدود ۱۳۰ میلیون نفر جمعیت جزو کشورهای پرجمعیت دنیا به شمار می‌رود که با سرانه تولید ناخالص داخلی حدود ۳۶۰ دلار آمریکا از جمله کشورهای بسیار فقیر دنیا می‌باشد.

    کشور بنگلادش در آسیا با داشتن حدود ۱۳۰ میلیون نفر جمعیت جزو کشورهای پرجمعیت دنیا به شمار می‌رود که با سرانه تولید ناخالص داخلی حدود ۳۶۰ دلار آمریکا از جمله کشورهای بسیار فقیر دنیا می‌باشد. عملکرد رشد اقتصادی بنگلادش طی ۵ سال ۲۰۰۰-۱۹۹۶ تا حدودی قوی بوده است, به طوری که متوسط رشد سرانه تولید ناخالص داخلی در طول این سال‌ها ۵/۳% می‌باشد.

    ● استراتژی‌های دولت بنگلادش در زمینه کارآفرینی

    در سی‌ام ژانویه ۱۹۹۱, آژانس اخبار ملی بنگلادش در مقاله‌ای به نام «خلق کشور جدید» ۱۹ برنامه اقتصادی را به عنوان بیانیه منتشر کرد. بعضی از استراتژی‌های پیشنهاد شده در این بیانیه به قرار ذیل است:

    ▪ صنعتی شدن سریع از طریق وارد شدن به اقتصاد بازار آزاد و رقابتی و تدارک دیدن تسهیلات برای سرمایه‌گذاری از طریق کارآفرینان داخلی و خارجی امکان‌پذیر است.

    ▪ ایجاد زیرساخت‌های قوی اقتصادی پیش فرضی برای صنعتی شدن و رفاه کلی اقتصادی است.

    ▪ ایجاد فرصت‌های بیشتر اشتغال از طریق صنعتی شدن سریع امکان‌پذیر است. برای توسعه زیرساخت‌ها در حوزه‌های جاده‌ها, خطوط ریلی, کشتیرانی, گاز, برق و خطوط ارتباطی باید بودجه‌های مالی را افزایش داد.

    ▪ هموار نمودن راه صنعتی شدن سریع از طریق تضمین بهره‌برداری کامل از علوم و تکنولوژی میسر است.

    ▪ دادن اولویت به بخش خصوصی و رفع موانع و پیچیدگی ها برای ایجاد امنیت فضای صنعتی

    ● محدودیت‌های توسعه صنایع کوچک در بنگلادش

    به طور معمول بنگلادش از خط‌مشی توسعه‌ای پیروی می‌نماید که سرمایه‌گذاری خصوصی از طریق قوانینی مانند گرفتن مجوزهای داخلی, تأمین اعتبار و ... کنترل شود. این قوانین موانعی برای سرمایه‌گذاری خصوصی بودند و اثرات جبران‌ناپذیری بر روی SMEs می‌گذاشتند. این در حالی بود که دولتمردان بنگلادش ادعا داشتند که توسعه SMEs از اهداف کشور می‌باشد.

    معرفی سازمان‌های حامی کارآفرینی و صنایع کوچک در بنگلادش

    ۱) مؤسسه صنایع روستایی و کوچک بنگلادش

    این مؤسسه در سال ۱۹۵۷ به منظور توسعه صنایع روستایی و کوچک تأسیس شد. امروزه این سازمان بزرگترین مؤسسه SME در بنگلادش است که تحت نظر وزارت صنایع فعالیت نموده خدمات گسترده‌ای را با تمام بخش‌های کشور در زمینه SMEs ارائه می‌نماید. مهمترین هدف‌های این مؤسسه عبارتند از:

    ▪ تسریع رشد صنایع روستایی و کوچک

    ▪ ایجاد فرصت‌های شغلی

    ▪ ایجاد تسهیلات بازاریابی و ارتباط بین صنایع

    ▪ تدارک تسهیلات توسعه نیروی انسانی

    خدمات این موسسه شامل موارد زیر می‌شود:

    - مشاوره قبل از سرمایه‌گذاری

    - خدمات مشاوره در تأسیس کارخانه

    - خدمات توسعه بعد از سرمایه‌گذاری

    - ترسیم توسعه صنایع برای سرمایه‌گذاران

    - دادن اطلاعات تکنیکی

    - طراحی‌ها و نمونه‌سازی

    - اطلاعات بازاریابی

    - کمک در تأمین مالی

    - کمک در انتخاب نوع صحیح ماشین‌آلات

    - کمک در انتخاب تکنولوژی مناسب

    - کمک به مطالعه در زمینه طرح‌های شدنی سرمایه‌گذاری

    - کمک در تعیین پیمانکاران فرعی

    - سازماندهی آموزش توسعه مهارت‌های مدیریتی و فنی

    - برگزاری نمایشگاه‌ها

    ۲) اتاق بازرگانی و صنعت داکا

    اتاق بازرگانی و صنعت داکا در سال ۱۹۸۵ تأسیس گردید و شامل حدود ۵۰۰۰ عضو می‌باشد که آنها عضو SMEs می‌باشند این اتاق یک سازمان غیرانتفاعی است که هم کارآفرینان داخلی و هم خارجی در آن عضوند و هم تسهیل‌کننده سرمایه‌گذاری و کسب و کار برای آنان می‌باشد. مهمترین وظایف اتاق بازرگانی و صنعت در ارتباط با افزایش و توسعه تجاری, بازرگانی و صنعت به شرح زیر است:

    ▪ ارایه مطالعات برای اجرا, فرموله کردن سیاست‌های دولت در زمینه واردات و صادرات, سرمایه‌گذاری صنعتی, بانکداری, بیمه, مالیات و بودجه سالیانه

    ▪ تشکیل کمیته‌های مشاوره‌ای در وزارتخانه‌های مربوطه

    ▪ سازماندهی دوره‌های آموزشی, سمینارها و کارگاه‌های آموزشی در زمینه تجاری

    ▪ آماده‌سازی, اجرا و ارزیابی پروژه‌هایی برای توسعه کارآفرینی و سایر موضوعات مربوطه تجاری

    اتاق بازرگانی و صنعت داکا خدمات زیر را به کل اعضاء ارائه می‌دهد:

    - تحقیقات و توسعه کسب و کارها

    - ارائه اطلاعات در زمینه‌های کسب و کار و تجارت هم به صورت الکترونیکی و هم به صورت مستندات

    - حل اختلافات

    - دادن خدمات مشاوره‌ای

    - مستندسازی و خدمات کتابخانه

    - آموزش

    - ایجاد رقابت در بین کسب و کارها

    - سازماندهی نمایشگاه‌های تجاری

    ۳) مرکز مطالعات پیشرفته

    این مرکز در سال ۱۹۸۶ در این کشور تأسیس شده است و بر روی موضوعات محیط زیست یکپارچه و توسعه, مملکت‌داری مناسب و مشارکت مردم و بهبود وضعیت فقر و رشد اقتصاد سریع برای جوامع به عنوان رویکردهایی برای توسعه پایدار کار می‌کند اهداف این مرکز شامل موارد زیر است:

    ▪ توسعه روش‌های علمی مناسب برای برنامه‌ریزی طولانی مدت

    ▪ توسعه منابع انسانی توانا و بسیج نیروی کار متخصص برای کشور و سایر کشورهای در حال توسعه

    برنامه‌های در دست اجرای این مرکز به قرار ذیل است:

    - برنامه‌های ملی

    - جنبه‌های محیطی توسعه کشاورزی و سیستم‌های آب سطحی

    - موضوعات جنگلداری

    - استراتژی حفاظت ملی محیط زیست

    - محیط شهری و بهداشت شهری

    - انرژی

    - کارآفرینی

    - تغییرات آب و هوا در سطح جهانی و بنگلادش

    - مدیریت خطرات طبیعی

    ۴) سازمان توسعه صنایع کوچک و متوسط

    این سازمان توجه بیشتری بر روی آموزش در بخش خصوصی و دولتی برای توسعه SMEs دارد. دیدگاه این سازمان در زمینه آموزش به قرار زیر است:

    ▪ هر کارآفرین باید قبل از شروع کسب و کار, آموزش داده شود.

    ▪ برای اداره شرکت‌های موجود جهت افزایش سوددهی, حتماً باید آموزش صورت گیرد.

    ▪ بدون آموزش صحیح, یک شرکت نمی‌تواند شرکت موفق باشد.

    ▪ هیچ مؤسسه مالی نباید در شرکتی که کارآفرین آن برای ایجاد یک شرکت, آموزش ندیده است, سرمایه گذاری کند.

    ▪ آموزش باعث می‌شود که کارآفرینان محصولات با کیفیت‌تری را تولید کنند و موفقیت بیشتری را در بازار جهانی در مقایسه با رقبای خود کسب کنند.

    ▪ آموزش برای کارآفرینان جدید و کارآفرینان موجود و همچنین برای کارآفرینانی که قصد گسترش و مدرنیزه کردن شرکت خود را دارند, یک «الزام» محسوب می‌شود

    اهداف کلی برنامه آموزش توسعه کارآفرینی عبارتند از:

    ـ ایجاد آگاهی کارآفرینی برای نسل جدید و تشویق آنها برای ایجاد SMEs

    ـ آموزش کارآفرینان جوان برای حفظ و اداره موفق شرکت‌های خود

    ـ تواناسازی کارآفرینان در زمینه‌های تولید جهانی و استراتژی بازار در زمینه اقتصاد بازار

    ـ تشویق کارآفرینان به تأسیس SMEs بدون ایجاد آلودگی

    یکی از برنامه‌های مؤثر برای توسعه کارآفرینی برنامه‌ای است که توسط یک مؤسسه آلمانی به عنوان یک برنامه خلاق آموزشی کسب و کار ایجاد گردید و به طور موفقیت‌آمیزی در بسیاری از کشورهای آسیایی, آفریقایی و آمریکای لاتین اجرا شده است. اساس این برنامه بر پایه این نظریه است که کارآفرینان نه زاده می‌شوند و نه تولید می‌شوند بلکه استعدادهای بالقوه آنها می‌تواند از طریق روش‌های آموزشی ویژه و مناسب توسعه یابد و شرکت‌ها از طریق ایجاد شایستگی‌های کارآفرینی تأسیس شده بهبود می‌یابند.

    این آموزش به نحو مؤثری به کارآفرینان در موارد ذیل کمک می‌نماید:

    ▪ شناسایی شرکت‌های پویا

    ▪ تقویت اعتماد به نفس در آنها در زمینه قابلیت‌های ایشان برای حفظ کسب و کار

    ▪ درک عملکردهای کسب و کار, توسعه و برنامه‌ریزی‌های استراتژیک آنها, اتخاذ تصمیمات مناسب

    ▪ توسعه قدم به قدم برنامه‌های کسب و کار برای پروژه‌های آنها و در نهایت ارائه آنها به بانکداران و متخصصان

    ▪ یافتن راه‌حل‌های مناسب برای شروع سازماندهی مجدد و اداره کسب و کارهای آنها که توسط خدمات مشاوره‌ای نیز حمایت می‌شوند. این مؤسسه به اهمیت مشارکت کامل زنان در امور اقتصادی و به عنوان صاحبان کسب و کار پی برده است و به خوبی به نیازهای زنان کارآفرین موجود و بالقوه پاسخ می‌دهد. برنامه این مؤسسه برای گروه‌های زیر معرفی می‌شوند:

    - کارآفرینان بالقوه

    - کارافرینان بالفعل

    - پرسنل بانک‌ها و سازمان‌های توسعه شرکت‌ها

    دوره‌های آموزشی این مؤسسه عبارتند از:

    ۱) خلق کسب و کار؛ کارآفرینان بالقوه

    ۲) مدیریت کسب و کارهای کوچک؛ کارآفرینان موجود: دوره‌های پیشنهاد شده عبارتند از:

    - رشته‌های مدیریت کسب و کارهای کوچک

    - کارگاه آموزشی شناسایی محصول استراتژیک

    - کارگاه آموزشی بازاریابی محصول و تأمین مالی

    ۳) آموزش مربیان

    ● آموزش کارآفرینی در دانشگاه‌های بنگلادش

    در انستیتو امور بازرگانی دانشگاه داکا مرکز کارآفرینی و توسعه کسب و کارهای کوچک تأسیس شده است. این مرکز یک نقش تسهیل‌کننده در گسترش بخش‌های شرکت‌های کوچک در بنگلادش دارد. فعالیت‌های این مرکز شامل آموزش توسعه کارآفرینی, مشاوره برای توسعه کسب و کار, مدیریت, بازاریابی, خدمات حسابداری و مالی می‌باشند. این مرکز همچنین سمینارها و کارگاه‌هایی را برای توسعه کارآفرینی و شرکت‌های کوچک کسب و کار در بنگلادش برگزار می‌کند. علاوه بر کارآفرینی دانشگاه داکا, برنامه توسعه زنان (women Development Program) نیز در این دانشگاه اجرا می‌شود. این برنامه از سال ۱۹۹۰ به عنوان یک برنامه آموزشی جامع و سازگار با هدف رفع نیازهای کارآفرینان و مدیران اجرایی زنان اجرا می‌گردد.

    روزنامه تفاهم ( www.tafahomnews.com )



    ادامه مطلب


    نظرات (0) نويسنده:وحید صباغی - در جمعه 28 خرداد 1389  ساعت3:17 AM   |  

    نرخ بیکاری واقعا چقدر است؟

    مرتبط با:همت و کار مضاعف در کارآفرینی و کسب وکار


    نرخ بیکاری آن گونه که محاسبه می شود نشان دهنده میزان واقعی بیکاری و شرایط بازار کار نیست.

    از اواسط سال گذشته ، هنگامی که دولت مژده تک رقمی شدن نرخ بیکاری را به مردم داد ، بحث و جدلی آغاز شد که هنوز هم پایان نگرفته است. نکته مشترک در اغلب واکنش ها به انتشار این آمار ، صاف و ساده ، ناباوری و انکار آن بود. بعضی از نویسندگان ، تک رقمی شدن نرخ بیکاری را ناشی از "دست کاری آماری" دانستند و برخی دیگر مدعی شدند که تحلیل گران دولتی ، با شاغل دانستن زنان خانه دار و دانشجویان ، رقم شاغلین را افزایش و نرخ بیکاری را کاهش داده اند. تصریح و تاکید چند باره مدیران "مرکز آمار ایران" ، که کسی در آمارها دستی نبرده است و زنان خانه دار و دانشجویان نیز شاغل به حساب نیامده اند و حتی این که " برای مرکز آمار ایران هیچ ضرر و منفعتی وجود ندارد که نرخ بیکاری را زیاد یا کم ارائه کند زیرا که نه تشویق می شود نه تنبیه" نیز ظاهرا معترضین را قانع نکرد.

    در شرایطی که فریاد تولید کنندگان از رقابت کالاهای ارزان خارجی و کسادی بازارهایشان به آسمان بلند است ، و کارخانه ها و شرکت های کوچک و بزرگ یک به یک "تعدیل نیرو" می کنند ( سوای آن ها که یکسره کارشان را تعطیل کرده اند ) ، آن هم در کشوری با جمعیت جوان ، که سالانه در حدود ۷۰۰ هزار نفر به خیل جویندگان کار افزوده می شود ، به راستی چگونه ممکن است که نرخ بیکاری تنزل یافته باشد؟ واقعیت این است که مردم ، به ویژه آن هائی که خود یا یکی از بستگان نزدیک شان در این روزها به دنبال یافتن شغلی بوده اند ، و هرجا که رفته اند با خیل متقاضیان دیگر کار، به درد دل نشسته اند ، وجود بیکاری گسترده را "احساس می کنند" و هرگز نخواهند پذیرفت که بیکاری کاهش یافته باشد. سخنان هفته گذشته نماینده ورامین در مجلس شورای اسلامی، نمودی از همین "احساس عمومی" است : " هنگامی که مراجعه کنندگان به دفتر نمایندگان مجلس ، از بیکاری فرزندانشان می گویند و در هر خانواده ای یک بیکار وجود دارد ، چگونه آقایان ادعای کاهش بیکاری را دارند؟". (۱)

    احساس عمومی مردم در باره "دست کاری" شدن و غیر واقعی بودن آماری که نشان دهنده کاهش "نرخ بیکاری" در اوضاع و احوال کنونی اقتصاد ما است ، گرچه با توجه به دشواری یافتن شغل مناسب و بیکاری مشهود به ویژه در میان جوانان، قابل درک است ، اما به احتمال قریب به یقین ، مبتنی بر واقعیت ها نیست. آمارگیری و محاسبات مربوط به "نرخ بیکاری" در کشور ما ، کم و بیش بر مبنای روش ها و تعاریف اعلام شده از طرف "سازمان بین المللی کار" ( ILO ) صورت می گیرد و "دست کاری" آمارها هم بعید به نظر می رسد. هرگاه بدانیم که در اغلب کشورهای دیگر ، با اقتصادهای پیشرفته تر و آمارهای فراگیرتر و کم اشتباه تر ، نیز شهروندان عادی "احساس" مشابهی در مورد آمارهای مربوط به نرخ بیکاری و اشتغال دارند، آن گاه به جای مقصر دانستن آمارگیران و تحلیل گران دولتی ، به ریشه یابی مسئله و یافتن دلایل این تناقض غیر قابل انکار روی خواهیم آورد. این همان کاری است که در کشورهای پیشرفته انجام داده اند و با روشن ساختن زمینه های بروز این شک و تردیدها ، که در تعریف و شیوه محاسبه "نرخ بیکاری" نهفته است ، به چاره جوئی های اساسی اقدام کرده اند.

    □□□

    چنان که گفته شد ، محاسبه نرخ بیکاری در کشور ما ، همچون کشورهای دیگر ، بر مبنای تعاریف و دستورالعمل های "سازمان جهانی کار" انجام می گیرد. با یک سلسله پرسش ها ( ۴۰ سوال ) از خانوارهائی که به عنوان "نمونه آماری" انتخاب شده اند ، آمار گیران به اطلاعات و ارقامی دست می یابند که مبنای محاسبات تحلیل گران مرکز آمار ایران را تشکیل می دهند. بر اساس تعاریف توافق شده در سازمان بین المللی کار ، هر کس که در طول هفته قبل از مصاحبه ، مشغول کار تمام وقت بوده ، یا در این همین مدت حد اقل یک ساعت در ازای دریافت مزد ، کار کرده است، شاغل به حساب می آید. و هرکس که در طول آن هفته ، حتی یک ساعت هم کار نکرده ، و در عین حال فعالانه در جست و جوی کار بوده است ، بیکار محسوب می شود. با تقسیم کردن تعداد این "بیکاران" بر تعداد "جمعیت فعال" ( و البته ضرب کردن آن در ۱۰۰ )، نرخ بیکاری محاسبه می گردد. ( با توجه به بحث و جدلی که چند ماه پیش بر سر این مسئله در رسانه ها به راه افتاد ، شاید تاکید بر این نکته بی فایده نباشد که خانم های خانه دار و دانشجویان ، جزو "جمعیت فعال" به حساب نمی آیند و شاغل یا بیکار هم محسوب نمی گردند. از سوی دیگر ، در محاسبات مرکز آمار ایران، سربازان وظیفه جزو شاغلین به حساب می آیند ، در حالی که در اغلب کشورها - حتی در امریکا که خدمت اجباری وجود ندارد و سربازان حقوق بگیر هستند - این گروه جزو شاغلین محسوب نمی شوند و در حقیقت نرخ اشتغال و بیکاری برای "جمعیت غیر نطامی" محاسبه می شود ).

    این که چرا "سازمان جهانی کار" ، مشاغل پاره وقت ، و حتی یک ساعت کار در هفته را ، "اشتغال" به حساب می آورد ، نیاز به توضیحات مفصلی دارد که در فرصت این مقاله نیست ، اما به هرحال این" قراردادی" است که در همه کشورها در محاسبه نرخ بیکاری رعایت می شود.

    با نگاهی اجمالی به تعاریف "قراردادی" و شیوه محاسبه نرخ بیکاری در کشور ما و کشورهای دیگر ، روشن می گردد که چرا نرخ های بیکاری اعلام شده توسط دولت ها ، می تواند با "احساس عمومی" مردم از اوضاع و احوال بازار کار ، به نحو چشم گیری متفاوت باشد ، بی آنکه لزوما تقلب و تخلفی صورت گرفته باشد. از دیدگاه عامه مردم ، هرکس که می خواهد کار کند اما شغلی ندارد ، بیکار به حساب می آید ، در حالی که در محاسبه نرخ بیکاری بر مبنای تعاریف سازمان بین المللی کار ، نه تمام بیکاران ، که فقط بخشی از افراد بدون شغل ، بیکار به حساب می آیند. این دوگانگی مفاهیم ، نه تنها عامه مردم را نسبت به آمار رسمی بیکاری بد گمان کرده است ، بلکه تحلیل گران و سیاست گزاران اقتصادی را نیز ناگزیر ساخته که برای دست یابی به اطلاعات و آمار دقیق تر ، و معنی دار تر ، معیارهای دیگری برای ارزیابی شرایط واقعی بازار کار ، طراحی و محاسبه کنند.

    در بسیاری از کشورهای پیشرفته هم اکنون حد اقل دو معیار برای نشان دادن "نرخ بیکاری" مورد استفاده قرار می گیرد. برای مثال در ایالات متحده همه ساله ( و همه ماهه) شش" نرخ بیکاری" متفاوت محاسبه و منتشر می شود که دو قلم از آن ها رواج و مقبولیت گسترده ای دارند. آشنائی با ماهیت و نحوه محاسبه این دو مفهوم ، و شناخت اشتراکات و تفاوت هایشان ، روشنگر مسئله مورد بحث ما خواهد بود.

    الف ) نرخ بیکاری متعارف ، که بر اساس تعاریف و دستور العمل های سازمان بین المللی کار محاسبه می شود (کم و بیش به همان شیوه ای که در کشور ما محاسبه می شود و در بالا تشریج شد). این نرخ بیکاری ، که (U-۳) نامیده می شود ، همان نرخی است که معمولا در رسانه ها انعکاس می یابد و در همه کشورها محاسبه می شود و معمولا هم یگانه نرخ بیکاری است که مورد استناد و اشاره دولتمردان قرار می گیرد ( و همان "نرخی" است که گفته می شود در کشور ما تک رقمی شده است). این مفهوم از نرخ بیکاری ، بخش قابل توجهی از افراد واقعا بیکار را ، به دلایل مختلف، بیکار به حساب نمی آورد و به همین دلیل بیکاری را از آن چه که مردم "احساس می کنند" کمتر نشان می دهد. با این همه ، این معیار، علی رغم کاستی هائی که دارد ، برای برخی مقاصد ، به ویژه تحلیل های مقایسه ای در دو یا چند دوره زمانی ، سودمند است و از آن جا که در همه کشورها کم و بیش به یک روش محاسبه می گردد و محاسبه آن نیز قدمتی طولانی دارد و آمارهای گذشته آن در دسترس است، استفاده از آن رواج کامل دارد.

    ب ) نرخ بیکاری فراگیر تر ، که (U-۶) نامیده می شود و برای تحلیل گران اقتصادی و سیاست گزاران ، سودمند تر از نرخ متعارف بیکاری است. این معیار هم چنین تصویر روشن تری از شرایط بازار کار را به دست می دهد و در مقایسه با "نرخ بیکاری متعارف" ، بسیار نزدیک تر به "احساس عمومی" جامعه از وضعیت اشتغال و بیکاری است. شیوه محاسبه نرخ بیکاری فراگیرتر ( U-۶ ) ، تفاوت های آن را با "نرخ متعارف" و نیز مزیت های آن را روشن می سازد.

    با چشم پوشی از پاره ای جزئیات می توان گفت که نرخ بیکاری فراگیرتر ( U-۶ ) همان "نرخ بیکاری متعارف" ، یعنی ( U-۳ ) ، است که دو گروه از بیکاران ، که به دلیل محدودیت تعاریف "سازمان بین المللی کار" ، از شمول در نرخ بیکاری خارج می مانند ، به آن افزوده شده است. به اختصار این دو گروه و دلایل شمول آن ها در محاسبه نرخ بیکاری را بر می شماریم.

    ۱ ) همان طور که گفته شد ، در محاسبه نرخ بیکاری متعارف( U-۳ )، از میان کسانی که شغلی ندارند ، فقط آن دسته بیکار محسوب می شوند که فعالانه به دنبال کار بوده و شغلی نیافته اند. بدین ترتیب " کارگران مایوس"

    ( Discouraged Workers ) یعنی کسانی که برای مثال ، چندین ماه به دنبال کار دویده و شغلی پیدا نکرده اند و به همین دلیل سرخورده و مستاصل شده و جست و جو برای کار را موقتا متوقف ساخته اند ، بیکار به حساب نمی آیند ( و در حقیقت از شمول "جمعیت فعال" خارج می شوند ). تعداد این گروه از بیکاران ، به ویژه در شرایط رکود اقتصادی که یافتن کار دشوارتر می شود ، افزایش چشم گیری می یابد. برخی از بیکاران نیز به دلایل دیگر فعالانه در جست و جوی کار نبوده اند و آن ها نیز از شمول جمعیت فعال ( و بیکاران ) حذف می شوند. در محاسبه نرخ بیکاری فراگیرتر ( U-۶ ) ، این گروه ها در زمره بیکاران به حساب می آیند.

    ۲ ) در محاسبه نرخ بیکاری متعارف ، شاغلین پاره وقت و حتی کسانی که در طول هفته یک ساعت کار کرده اند ، شاغل به حساب می آیند. این کار ، در مواردی که انتخاب شغل پاره وقت ، بر اساس تمایل و محذوریت های خود این افراد صورت گرفته باشد ، البته توجیه پذیر است ( مثلا خانمی که می بایست از فرزندان خود نگهداری کند و فقط می تواند دو یا سه ساعت عصر را ، که همسرش در خانه است ، به فروشندگی در یک فروشگاه مشغول شود ، می بایست شاغل محسوب شود، زیرا خود او مایل به کار بیشتر نیست). اما افرادی که به دنبال کار تمام وقت بوده (و هستند) ، و فقط به دلیل ناکامی در یافتن چنین مشاغلی ، به چند ساعت کار در هفته تن داده اند ، به لحاظ منطقی نمی بایست "شاغل" به حساب آورده شوند. عدم توفیق آن ها در یافتن کار تمام وقت ، نشانه شرایط نا مساعد بازار کار است و هدف از محاسبه نرخ بیکاری نیزشناخت واقعیت های مربوط به همین بازار است. شمول این گروه در میان بیکاران ، که در محاسبه ( U-۶ ) تحقق می یابد ، منطقی تر از شاغل دانستن آن ها و نادیده گرفتن محدودیت های بازار کار می باشد. تعداد افراد این گروه نیز در شرایط رکود اقتصادی و کسادی بازارها افزایش می یابد.

    بر اساس آخرین آمار منتشر شده توسط وزارت کار ایالات متحده ، مربوط به ماه گذشته میلادی( مارس ۲۰۰۹) ، نرخ بیکاری متعارف ( U-۳ ) معادل ۵/۸ درصد و نرخ بیکاری فراگیر ( U-۶ ) برابر با ۶/۱۵ درصد بوده است. به بیان دیگر ، نرخ بیکاری فراگیر تر ( و واقع گرایانه تر) ، ۸۳/۱ برابر نرخ بیکاری بر مبنای محاسبات متعارف بوده است. هرگاه فرض کنیم که نرخ بیکاری فراگیرتر در کشور ما نیز تفاوت مشابهی را با نرخ بیکاری متعارف نشان می دهد ( که فرضی غیر منطقی نیست) ، نرخ بیکاری در کشور ما به حدود ۱۸ درصد بالغ می گردد که قرابت بیشتری با "احساس عمومی" مردم کشور ما در مورد نرخ بیکاری کنونی دارد.

    □□□

    مطالعاتی که در کشور ما انجام شده ، موید آن است که محاسبه و انتشار معیاری مشابه ( U-۶ ) برای اقتصاد ایران، به ویژه در شرایط کنونی ، بسیار روشنگر خواهد بود. این مطالعات نشان می دهند که یکی از دلایل اصلی کاهش اخیر

    " نرخ بیکاری" در اقتصاد ما، خارج ماندن بخش قابل توجهی از بیکاران ، از شمول"جمعیت فعال" و در نتیجه از شمول بیکاران بوده است.(۲) واقعیت این است که با توجه به ویژگی ترکیب جمعیتی کشور ما ، و نیز با توجه به این که "جمعیت فعال" کشور در سال های ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۵ به طور متوسط به میزان ۴ در صد در سال افزایش یافته است ، و بالاخره با در نظر گرفتن برآوردهای برنامه چهارم توسعه اقتصادی کشور ، می بایست در چند سال گذشته سالیانه ۷۰۰ هزاز نفر به "جمعیت فعال" در کشور ما اضافه شود. اما بر اساس آمار مرکز آمار ایران ، طی سال های ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۶ سالانه فقط ۱۴۰ هزار نفر به "جمعیت فعال" و بازار کار اضافه شده اند. ( نسبت جمعیت فعال در این سه سال از ۴۱ در صد در سال ۸۴ ، به ۸/۳۹ درصد در سال ۸۶ کاهش یافته است). تفاوت بین ۷۰۰ هزار نفر و ۱۴۰ هزار نفر ( یعنی ۵۶۰ هزار نفر)، نشان دهنده تعداد افرادی است که اکثر آن ها در واقع بیکار هستند اما به دلایل مختلف ( عمدتا مایوس شدن از یافتن کار و یا عدم اطلاع از مراکزی که باید برای کاریابی به آن ها رجوع کنند ) از شمول "جمعیت فعال" و نیز "بیکاران" خارج شده اند. البته در این سال ها بخشی از این افراد نیز به ادامه تحصیل در دانشگاه ها (به ویژه پیام نور) پرداخته اند که به گفته صاحب نظران ، آن هم با دشواری پیدا کردن کار برای فارغ التحصیلان دبیرستانی بی ارتباط نیست. این استنتاج با ملاحظات نظری نیز همخوانی دارد. به طور کلی هنگامی که نرخ بیکاری بالا است ، و به ویژه هنگامی که رکود و کسادی بازارها شدت می گیرد ، "نرخ فعالیت" کاهش می یابد زیرا عده زیادتری از یافتن کار مایوس می شوند و فعالانه به دنبال کار نمی روند و در نتیجه از شمول "جمعیت فعال" خارج می شوند. یکی از محققین بر اساس این واقعیت ها نتیجه می گیرد که :

    " روند رشد جمعیت فعال در طی سال های ۸۴ تا ۸۶ خود به خوبی توضیح می دهد که چرا نرخ بیکاری از حدود ۱۲ درصد در سال ۸۴ به ۵/۱۰ درصد در سال ۸۶ و کمتر از ۱۰ درصد در بهار ۱۳۸۷ رسیده است. در واقع نرخ بیکاری از ۱۲ درصد در سال ۸۴ به کمتر از ۱۰ درصد در بهار ۸۷ کاهش یافته است ، نه به دلیل این که اقتصاد در طی این سال ها از اشتغال زائی بالائی برخوردار بوده است ، بلکه به این علت که جمعیت فعال با کم شماری قابل توجهی روبرو شده است".(۳)

    نکته دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد ، مربوط به افرادی است که به طور پاره وقت به کار اشتغال دارند ، اما شاغل به شمار می آیند. تا سال ۱۳۸۳ ، در محاسبات مرکز آمار ایران ، افرادی که در" هفته مرجع" (همان هفته قبل از آمار گیری) حداقل ۲ روز یا ۱۶ ساعت به کار مشغول بودند ، در زمره شاغلین به شمار می آمدند و کسانی که کمتر از ۲ روز در آن هفته کار کرده بودند، بیکار شمرده می شدند. از سال ۱۳۸۴ مرکز آمار ایران محاسبات خود را بر اساس تعاریف سازمان بین المللی کار ( ILO ) منطبق کرد و افرادی را که در "هفته مرجع" حداقل ۱ ساعت کار کرده بودند جزو شاغلین به شمار آورد. البته به گفته رئیس مرکز آمار ایران ، این تغیر محاسبه ، تاثیر چندانی بر نرخ بیکاری نداشته و فقط در سال ۸۴ در حدود نیم درصد از نرخ بیکاری کاسته است.(۴) با این همه ، آمار های این مرکز نشان می دهند که "سهم اشتغال ناقص" ( یعنی نسبت افرادی که در هفته مرجع ، علی رغم آنکه " خواهان و آماده برای انجام کار بیشتر بوده اند" ، اما به دلایل اقتصادی به طور پاره وقت – از یک ساعت تا کمتر از ۴۴ ساعت – مشغول به کار بوده اند ، و در نتیجه شاغل به حساب آمده اند) ، از کل "جمعیت شاغل"، ۴/۶ درصد بوده است ، که در حدود ۴/۱ میلیون نفر را شامل می شود. که البته رقم قابل توجهی است.(۵)

    □□□

    به دلایل آشکار، دولتمردان امریکائی ( و قاعدتا دولتمردان در همه کشورها) تمایل بیشتری به استفاده از نرخ متعارف بیکاری در سخن رانی ها و فعالیت های تبلیغاتی خود دارند. با این همه ، تحلیل گران فعال در حوزه علوم اجتماعی ، و به ویژه کارشناسان اقتصادی ، استفاده از نرخ بیکاری فراگیرتر را منطقی تر دانسته و به گونه ای روزافزون در تحلیل های خود از این معیار استفاده می کنند. این در حالی است که سری های زمانی مربوط به این شاخص از سال ۱۹۹۴ فراتر نمی رود و به همین دلیل استفاده از نرخ بیکاری فراگیرتر برای برخی مقاصد مقدور نیست. در هر حال اغلب صاحب نظران بر آنند که با گذشت زمان ، و فراهم آمدن آمار طولانی تر ، استفاده از این معیارگسترش خواهد یافت. آقای پال کروگمن ، اقتصاددان امریکائی و برنده جایزه نوبل این رشته در سال ۲۰۰۸ ، در این رابطه می نویسد : " من بارها به این نکته اشاره کرده ام که نرخ بیکاری متعارف ، معیار مناسبی برای نشان دادن واقعیت های بازار کار در سال های اخیر نبوده است. یک گزینه بهتر همان ( U-۶ ) است.....این نرخ نشان دهنده همان چیزی است که اغلب مردم (در مورد شرایط بازار کار) احساس می کنند".(۶)

    بی تردید محاسبه و انتشار آماری مشابه ( U-۶ ) برای کشور ما از طرف مرکز آمار ایران ، نه تنها مورد استقبال و استفاده محققین مستقل قرار خواهد گرفت ، بلکه هم برای کارشناسان و تحلیل گران دولتی و هم برای سیاست گزاران اقتصادی بسیار سودمند خواهد افتاد. شاید حتی این کار موجب گردد که شهروندان عادی نیز ، که آمارهای رسمی را با واقعیت های ملموس زندگی خود نزدیک تر می بینند ، با خوش بینی بیشتری به اطلاعات و آمارهای دولتی بنگرند.

    فرخ قبادی
    این مقاله در دنیای اقتصاد ( شنبه ۲۷ فروردین ۱۳۸۸ ) به عنوان سرمقاله چاپ شده است.
    منابع
    ۱- روزنامه ابرار. ۲۰ فروردین ۱۳۸۸
    ۲- "چگونه نرخ بیکاری یک رقمی شد". دکتر غلامعلی فرجادی. سایت رستاک. ۸ آبان ۱۳۸۷
    ۳- همان جا
    ۴- روزنامه ایران. ۹ بهمن ۱۳۸۷
    ۵ – مرکز آمار ایران." شاخص ها و نماگرهای نیروی کار در جمعیت ۱۰ ساله و بیشتر".
    ۶- "Labor Market Deterioration". Paul Krugman. N.Y. Times Blog. April ۵, ۲۰۰۸



    ادامه مطلب


    نظرات (0) نويسنده:وحید صباغی - در جمعه 28 خرداد 1389  ساعت3:17 AM   |  

    اشتغال و فرصت های شغلی در امارات متحده عربی

    مرتبط با:همت و کار مضاعف در کارآفرینی و کسب وکار


    امارات متحده عربی در شمال شرقی شبه جزیره عربستان واقع شده است و از شمال به خلیج فارس، از غرب به قطر و عربستان سعودی، از جنوب به عمان و عربستان سعودی و از شرق به دریای عمان و کشور عمان منتهی می شود.

    ● مقدمه:

    امارات متحده عربی واقع در نوار ساحلی دریای عمان و خلیج فارس که مشتمل بر هفت امارت: ابوظبی- دبی- شارجه- ام القیوان- رأس الخیمه و فجیره و عجمان می‌باشد در سال ۱۹۷۱ تأسیس و در سال ۱۹۷۲ کشور فدرال امارات متحده عربی نامیده شد. کشف نفت در سال ۱۹۶۶ صنعت اقتصادی این کشور را به طرز وسیعی دگرگون و شکوفا کرد و منابع غنی هیدروکربن موجب رشد بی‌سابقه اقتصادی در این کشور شد. وسعت جغرافیایی امارات متحده عربی حدود ۸۳۰۰۰ کیلومتر مربع است.

    شهر دبی سواحلی به طول ۷۲ کیلومتر داشته و حدود ۳۸۸۵ کیلومتر مربع از خاک امارات متحده عربی را به خود اختصاص داده است. این امارت با داشتن فرودگاه های بسیار مجهز و منحصر به فرد در چهار راهی از غرب و شرق و اروپا قرار دارد. فرودگاه دبی یکی از شلوغ ترین فرودگاه های دنیاست که به دلیل تعدد پروازهای بین المللی و اروپایی و نظم خاص آن و اهمیت تجاری آن موفق به دریافت چندین جایزه بین‌المللی خطوط پروازی شده است.

    امارات متحده عربی در شمال شرقی شبه جزیره عربستان واقع شده است و از شمال به خلیج فارس، از غرب به قطر و عربستان سعودی، از جنوب به عمان و عربستان سعودی و از شرق به دریای عمان و کشور عمان منتهی می شود. امارات متحده عربی از هفت شیخ نشین تشکیل شده است که عبارتند از: ابوظبی، دوبی، شارجه، راس الخیمه، فیجیره، ام القوین و عجمان . این کشورشامل حدود ۲۰۰ جزیره است . ابوظبی بزرگترین شیخ نشین است و پس از آن دوبی مقام دوم را دارد.

    بخش اعظم این سرزمین از صحرا تشکیل شده است و گاهی واحه هایی در آن یافت می شود. با این وجود دو رشته کوه نیز در این کشور وجود دارد. سواحل این کشور، که اکثر جمعیت در آن ساکنند، عمدتا پوشیده از نمکزار است .

    امارات متحده عربی آب وهوایی گرمسیری دارد، تابستان های آن داغ و مرطوب و زمستان های آن ملایم است . بارندگی در این کشور نادر است و اغلب در ماه های زمستان اتفاق می افتد. درپایان زمستان و نیز در طول زمستان وقوع طوفان شن معمول است . متوسط درجه حرارت در ماه ژانویه ۳۳ درجه سانتی گراد (F۹۱) و در ماه ژوئیه ۱۷ درجه سانتی گراد (F۶۲) است .

    هزینه زندگی به ویژه مسکن در این کشور بیش از دیگر کشورهای حاشیه خلیج فارس است و کالاهای وارداتی نیز گرانند. با این وجود حقوق های پرداختی به اتباع غربی نیز بالاست و این گروه از افراد عموما از سطح زندگی بالایی برخوردارند.

    کلیه اتباع خارجی که می خواهند در امارات متحده عربی کار کنند، نیاز به مجوز کار دارند که تنها پس از آن که فرد مجوز اقامت قانونی خود را به دست آورد، قابل دریافت است. پس از کسب مجوز اقامت قانونی، در صورتی که تقاضای شما مورد تایید و حمایت کارفرمایتان قرار بگیرد، صدور مجوز کار خود به خود انجام خواهد شد.

    برای زندگی در امارات متحده عربی ابتدا باید روادید بگیرید. کارفرمای شما باید حمایت مالی از شما را به عهده بگیرد و چندین مدرک به مقامات ارائه نماید که عبارتند از : مدرک نشان دهنده صلاحیت های علمی و شغلی شما که به تایید وزارت امور خارجه کشور رسیده باشد و یک گواهی پزشکی . پس از اینکه روادید گرفتید و وارد کشور امارات شدید، باید از وزارت بهداشت این کشور کارت بهداشت دریافت کنید. سپس اداره مهاجرت تاییدیه اقامت شما را صادر خواهد نمود. البته بدانید که روال کار طولانی است، خصوصا اگر بخواهید همسر و کودکان خود را نیز همراه خود ببرید.

    ● روادید:

    کلیه اتباع خارجی به غیر از اتباع دیگر کشورهای حاشیه خلیج فارس برای ورود به امارات به روادید نیاز دارند. روادید را باید قبل از سفر، از کنسولگری یا سفارت امارات در ایران دریافت کنید، برای دریافت کلیه انواع روادید، یک نفر شهروند اماراتی - که می تواند کارفرما یا یکی از اعضای خانواده باشد- باید حمایت مالی از متقاضی را به عهده بگیرد و اگر بیش از زمان تعیین شده در این کشور بمانید، مجازات ها و جریمه‌هایی در نظر گرفته خواهد شد. زنان مجرد ممکن است برای اخذ روادیدی امارات دچار مشکل شوند.

    ● بازار کار در امارات متحده عربی:

    بر اساس اطلاعاتی که از سوی منابع رسمی وزارت کار امارات منتشر گردیده است، سالیانه بیش از ۲۰۰ هزار روادید کار برای متقاضیان از سایر کشورها برای ورود به امارات متحده عربی صادر می گردد. ظاهراً اکثریت درخواست صدور روادیدی کار توسط تعداد معدودی از شرکت های معتبر تامین نیروی انسانی انجام می گیرد. از طرف دیگر، در امارات متحده قریب به ۳۶۷ هزار شرکت به ثبت رسیده که بیش از ۵۰ درصد از آنها فعالیت غیر واقعی داشته و بخشی از اهداف تاسیس آنها اخذ روادید کار در ازای دریافت مبالغ خاص برای برای اتباع خارجی است. نزدیک به ۲۰۰ تا ۴۰۰ هزار نفر نیروی کار غیر قانونی در امارات متحده عربی فعالیت دارند. این عده یا به صورت غیر مجاز و یا به صورت مجاز به این کشور وارد شده و سپس بر اثر اختلاف با کارفرما و یا عدم دریافت دستمزد مبادرت به ترک محل کار خود نموده و از کشور خارج نگردیده و به صورت غیر قانونی در امارات به کار ادامه داده اند.

    طبق مقررات امارات، به کسانی که به مقیمین غیر قانونی، کار ارجاع نمایند از ۳ تا ۱۰ هزار دلار، جریمه تعلق می گیرد و ممکن است به ۳ تا ۴ سال حبس نیز محکوم شوند. دولت امارات یکبار برای غلبه بر مشکل کارگران غیر مجاز در سال ۱۹۹۶ مبادرت به صدور عفو عمومی چهار ماهه برای خروج مقیمین غیر قانونی از کشور نموده است. مجددا در سال ۲۰۰۲ عفو عمومی دیگری اعلام گردید که نزدیک به ۱۰۰ هزار نفر از آن برای خروج قانونی از کشور استفاده نمودند. حضور نیروی کار خارجی در امارات به گونه ای است که ترکیب جمعیت این کشور را کاملا متفاوت از دیگر کشورها نموده است. به طوری که از حدود ۴۸۸/۳ میلیون نفر جمعیت این کشور حدود ۶۰۸/۲ میلیون نفر را خارجیان تشکیل می دهند.

    در امارات متحدة عربی آژانس های کاریابی متعددی وجود دارد که اجازة استخدام و به کارگیری نیروی کار خارجی را دارند . این آژانس ها مشمول شرایط خاصی هستند، آنها حق ندارند جهت پیدا نمودن کار برای کارگران مبلغی را از آنها دریافت نمایند. این آژانس ها دستمزد را از کارفرمایانی که درخواست نیروی کار خارجی داشتند، دریافت می کنند . این دستمزد با توافق آژانس و کارفرمایی که دارای مجوزهای کار از طرف وزارت کار جهت درخواست نیروی کار خارجی است تعیین می گردد .

    با توجه به امضای توافق نامه اخیر همکاری های کنسولی بین جمهوری اسلامی ایران و امارات متحده عربی مبنی بر ایجاد تسهیلات لازم برای صدور روادید کار اتباع ایرانی و حل مشکلات ایرانیان، زمینه قانونی اعزام نیروی کار به این کشور فراهم آمده و کارجویان متقاضی کار در این کشور می توانند یا با مراجعه به دفاتر کاریابی های بین المللی دارای مجوز از سوی وزارت کار و امور اجتماعی و یا به صورت شخصی به آن کشور اعزام شده و در آن جا مشغول به کار شوند.

    یکی از کـــم هزینه ترین و مناسب ترین روش های یافتن کار در امارات و کشورهای حوزه خلیج فارس برای قشر تحصیلکرده و متخصص، ثبت مشخصات و ایجاد CV (RESUME) در سایت های کاریابی اینترنتی است که هم اکنون بسیار رایج شده و در امارات نیز قدم های مثبتی در این زمینه برداشته شده است.

    شما می توانید به یکی از سایت های زیر مراجعه نموده و مشخصات کامل و دقیق وتجربیات کاری خود را به زبان انگلیسی در آن وارد نمایید. www.bayt.com یا www.nadia-me.com ضمنا یکی از سایت‌های فعال و پر سابقه کاریابی در امارات عربی متحده که از سال ۱۹۸۴ تا‌کنون در زمینه جایابی و معرفی فرصت های شغلی در این کشور و دیگر کشورهای عربی فعالیت می کند و متشکل از شبکه هایی از کاریابی هاست، سایت اینترنتی www.jobsindubai.com می‌باشد که دفاتر کاریابی‌های بین‌المللی و کارجویان محترم می‌توانند با برقراری ارتباط با این شرکت زمینه اعزام نیروی کار به این کشور و سایر کشورهای عربی را فراهم آورند.

    همچنین می توانید با مراجعه به سایت روزنامه های گلف نیوز و خلیج تایمز (روزنامه های انگلیسی زبان امارات) با آدرس های www.gulfnews.com و ww.khaleejtimes.com با کارفرمایان متقاضی نیروی کار تماس بگیرید.
    شعبان آزادی کناری
    کارشناس خبره مسوول مطالعات بازار کار جهانی
    وزارت کار و امور اجتماعی
    روزنامه تفاهم ( www.tafahomnews.com )



    ادامه مطلب


    نظرات (0) نويسنده:وحید صباغی - در جمعه 28 خرداد 1389  ساعت3:17 AM   |  

    تربیت نیروی انسانی کارآمد، مهمترین عامل توسعه است

    مرتبط با:همت و کار مضاعف در کارآفرینی و کسب وکار


    معرفی گرایش برق مخابرات

    یکی از عوامل توسعه اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی، گسترش همه جانبه آموزش و تربیت نیروی انسانی متخصص و کارآمد می‌باشد. از دهه ۱۹۶۰ میلادی به بعد به سبب تحول در مفهوم توسعه ، جایگاه تعلیم و تربیت در توسعه اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی متحول شده است و تربیت نیروی انسانی جایگاه ویژه ای یافته است و اگر جامعه ای بخواهد نظام اقتصادی ، صنعتی ، سیاسی و اجتماعی خویش را دگرگون سازد و آن را با مقتضیات و نیازمندی های جدید همساز نماید، ناچار است که سیاست جامعی در توسعه نیروی انسانی داشته باشد، و این میسر نیست مگر اینکه از نظام تعلیم و تربیت متوقع بود .

    تلنا- یکی از عوامل توسعه اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی، گسترش همه جانبه آموزش و تربیت نیروی انسانی متخصص و کارآمد می‌باشد. از دهه ۱۹۶۰ میلادی به بعد به سبب تحول در مفهوم توسعه ، جایگاه تعلیم و تربیت در توسعه اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی متحول شده است و تربیت نیروی انسانی جایگاه ویژه ای یافته است و اگر جامعه ای بخواهد نظام اقتصادی ، صنعتی ، سیاسی و اجتماعی خویش را دگرگون سازد و آن را با مقتضیات و نیازمندی های جدید همساز نماید، ناچار است که سیاست جامعی در توسعه نیروی انسانی داشته باشد، و این میسر نیست مگر اینکه از نظام تعلیم و تربیت متوقع بود .

    در حال حاضر بخش فناوری اطلاعات و ارتباطات کشور نیازمند نیروی های متفکری است که اهل فکر و نظریه باشند تا در سطح تصمیم گیری، تصمیم سازی و برنامه سازی این حوزه به مدیران کمک کند؛ از این رو مسئولین بخش در تلاشند تا از کارشناسان و علاقمندان در این حوزه بهره گرفته و با ایجاد ظرفیت های لازم برای آن ها، امکان تربیت نیروهای کارآمد در این بخش را فراهم کنند.

    در این مقاله می‌خواهیم تا حدی به معرفی رشته مهندسی برق-مخابرات بپردازیم؛ شاید کمکی هر چند ناچیز به تحریک نیروهای جوان برای ورود به بحث مخابرات و تربیت نیروهای انسانی کشور کرده باشیم:

    یکی از بهترین تعریف هایی که تا کنون از مهندسی برق شده، این است که محور اصلی فعالیت های مهندسی برق، تبدیل یک سیگنال به سیگنال دیگر است. که البته این سیگنال ممکن است شکل موج ولتاژ یا شکل موج جریان و یا ترکیب دیجیتالی یک بخش از اطلاعات باشد.

    مهندسی برق دارای ۴ گرایش است:

    ۱) مهندسی برق

    ۲) الکترونیک، مهندسی برق

    ۳) مخابرات، مهندسی برق

    ۴) قدرت و مهندسی برق- کنترل.

    در این میان به تفصیل به معرفی گرایش برق-مخابرات می‌پردازیم.

    مخابرات، گرایشی از مهندسی برق است که در حوزه ارسال و دریافت اطلاعات فعالیت می کند. مهندسی مخابرات با ارایه نظریه ها و مبانی لازم جهت ایجاد ارتباط بین دو یا چند کاربر، انجام عملی فرایندها را به طور بهینه ممکن می‌سازد. پس هدف از مهندسی مخابرات، پرورش متخصصان در چهار زمینه اصلی این گرایش است شامل فرستنده، مرحله میانی، گیرنده و گسترش شبکه که گسترده هر کدام عبارتند از:

    ▪ فرستنده: شامل آنتن، نحوه ارسال و …

    ▪ مرحله میانی: شامل خط انتقال و محاسبات مربوط و …

    ▪ گیرنده: شامل آنتن، نحوه دریافت، تشخیص و …

    ▪ گسترش شبکه: مشتمل بر تعمیم خط ارتباطی ساده، ادوات سویچینگ ، ارتباط بین مجموعه کاربرها و …

    ● ماهیت:

    انرژی اگر بنیادی ترین رکن اقتصاد نباشد، یکی از ارکان اصلی آن به شمار می آید و در این میان برق به عنوان عالی ترین نوع انرژی جایگاه ویژه ای دارد. تا جایی که در دنیای امروز میزان تولید و مصرف این انرژی در شاخه تولید، شاخص رشد اقتصادی جوامع و در شاخه خانگی و عمومی یکی از معیارهای سنجش رفاه محسوب می شود.

    دانش آموختگان این رشته می توانند در زمینه های طراحی، ساخت، بهره برداری، نظارت، نگهداری، مدیریت و هدایت عملیات سیستم ها عمل نمایند.

    هدف از مخابرات ارسال و انتقال اطلاعات از نقطه ای به نقطه دیگر است که این اطلاعات می تواند صوت، تصویر یا داده های کامپیوتری باشد.

    دکتر جبه دار در مورد شاخه‌های مختلف این گرایش می گوید:

    "مخابرات از دو گرایش میدان و سیستم تشکیل می شود. که در گرایش میدان، دانشجویان با مفاهیم میدان های مغناطیسی، امواج، ماکروویو، آنتن و … آشنا می شوند تا بتوانند مناسبترین وسیله را برای انتقال موجی از نقطه ای به نقطه دیگر پیدا کنند. همچنین یکی از فعالیت های عمده مهندسی مخابرات گرایش سیستم، طراحی فلیترهای مختلفی است که می توانند امواج مزاحم شامل صوت یا پارازیت را از امواج اصلی تشخیص و آنها را حذف کرده و تنها امواج اصلی را از آنتن دریافت کنند.

    گفتنی است که امروزه با توسعه مخابرات بی سیم، ارتباط نزدیکتری بین دو گرایش میدان و سیستم ایجاد شده است. برای نمونه در گوشی تلفن همراه ما هم تجهیزات مربوط به مدارهای مخابراتی و هم تجهیزات مربوط به فرستنده و هم آنتن گیرنده را داریم. از همین رو یک مهندس مخابرات امروزه باید از هر دو گرایش بخوبی اطلاع داشته باشد تا بتواند یک دستگاه بی سیم را طراحی کند." به عنوان نمونه کنترل فرآیند تصفیه نفت در یک پالایشگاه، کنترل عملکرد یک نیروگاه برق، سیستم کنترل ناوبری یک کشتی و یا کنترل تحولات و تغییرات جمعیتی نمونه های متنوعی از کاربرد علم کنترل می باشد.

    گفتنی است که گرایش کنترل دارای زیر بخش های متنوعی مانند کنترل خطی، غیرخطی، مقاوم، تطبیقی، دیجیتالی، فازی و غیره است.

    ● آینده شغلی، بازار کار، درآمد:

    امروزه با توسعه صنایع کوچک و بزرگ در کشور، فرصت های شغلی زیادی برای مهندسین برق فراهم شده است و اگر می بینیم که با این وجود بعضی از فارغ التحصیلان این رشته بیکار هستند، به دلیل این است که این افراد یا فقط در تهران دنبال کار می گردند و یا در دوران تحصیل به جای یادگیری عمیق دروس و در نتیجه کسب توانایی های لازم، تنها واحدهای درسی خود را گذرانده اند.

    همچنین یک مهندس خوب باید، کارآفرین باشد یعنی به دنبال استخدام در موسسه یا وزارتخانه ای نباشد بلکه به یاری آگاهی های خود، نیازهای فنی و صنعتی کشور را یافته و با طراحی سیستم ها و مدارهای خاصی این نیازها را برطرف سازد. کاری که بعضی از فارغ التحصیلان ما انجام داده و خوشبختانه موفق نیز بوده اند. اگر یک فارغ التحصیل برق دارای توانایی های لازم باشد، با مشکل بیکاری روبرو نخواهد شد. در حقیقت امروزه مشکل اصلی این است که بیشتر فارغ التحصیلان توانمند و با استعداد این رشته به خارج از کشور مهاجرت می کنند و ما اکنون با کمبود نیروهای کارآمد در این رشته روبرو هستیم.

    یکی از اساتید مهندسی برق دانشگاه علم و صنعت ایران نیز در مورد فرصت های شغلی فارغ التحصیلان این رشته می گوید:

    "طبق نظر کارشناسان و متخصصان انرژی در کشور، با توجه به نیاز فزاینده به انرژی در جهان کنونی و همچنین نرخ رشد انرژی الکتریکی در کشور، سالانه باید حدود ۱۵۰۰ مگاوات به ظرفیت تولید کشور افزوده شود که این نیاز به احداث نیروگاههای جدید و همچنین فارغ التحصیلان متخصص برق دارد. یک مهندس مخابرات یا الکترونیک می‌تواند جذب وزارتخانه های پست و تلگراف و تلفن، صنایع، دفاع و سازمانهای مختلف خصوصی و دولتی شود.

    ● توانایی های مورد نیاز و قابل توصیه

    الف) توانایی علمی: مهندسی برق نیز مانند مابقی رشته های مهندسی بر مفاهیم فیزیکی و اصول ریاضیات استوار است و هر چه دانشجویان بهتر این مفاهیم را درک کنند، می توانند مهندس بهتری باشند. در این میان گرایش الکترونیک وابستگی شدیدی به فیزیک بخصوص فیزیک الکترونیک و فیزیک نیمه هادی ها دارد. در گرایش مخابرات نیز درس فیزیک اهمیت بسیاری دارد زیرا دروس اصلی این رشته بخصوص در شاخه میدان شامل الکترومغناطیس و امواج می شود.

    داشتن ضریب هوشی بالا و تسلط کافی بر ریاضیات، فیزیک و زبان خارجی از ضرورتهای ورود به این رشته است.

    ب) علاقمندیها: دانشجوی برق باید ذهنی خلاق و تحلیل گر داشته باشد. همچنین به کار با وسایل برقی علاقه داشته باشد چون گاهی اوقات با دانشجویانی روبرو می شویم که در ریاضی و فیزیک قوی هستند اما در کارهای عملی ضعیف اند. چنین دانشجویانی برای رشته های مهندسی مناسب نیستند و بهتر است رشته های ذهنی و انتزاعی مثل ریاضی یا فیزیک را انتخاب کنند.

    ● وضعیت ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر: (کارشناسی ارشد و …)

    فارغ التحصیل در مقطع کارشناسی برق که مدرک خود را در یکی از چهار گرایش الکترونیک، مخابرات، قدرت و کنترل می گیرد، می تواند در یکی از این گرایشها (اختیاری) یا رشته ای که برق زیر مجموعه ای برای آن تعریف شده، ادامه تحصیل نماید. این رشته به صورت: مهندسی برق- الکترونیک، برق- قدرت، برق- مخابرات (شامل گرایش های: میدان، سیستم، موج، رمز، مایکرونوری) برق- کنترل، مهندسی پزشکی (گرایش بیوالکتریک)، مهندسی هسته ای (دو گرایش مهندسی راکتور و مهندسی پرتو پزشکی، مهندسی کامپیوتر (معماری کامپیوتر، هوش مصنوعی و رباتیک) است. برای تحصیل در مقطع دکترای تخصصی، می توان، در هر یک از زیرشاخه های تخصصی‌تر گرایشهای یاد شده میزان مورد نیاز واحدها را اخذ کرد و رساله دکتری را در همان موضوع خاص ارایه داد. مسلم است این زیر شاخه ها، گرایشهای تخصصی تر این چهار گرایش است. امکان ادامه تحصیل در کلیه گرایشهای یاد شده در مقطعهای کارشناسی ارشد و تا حد زیادی در دوره دکتری، در داخل کشور وجود خواهد داشت. رشته برق به دلیل کاربردی بودن آن در بسیاری از علوم مهندسی دیگر، برای فارغ التحصیلان امکان تحصیل در بسیاری گرایشها و دانشها را فراهم می کند.

    ● نکات تکمیلی:

    "مانع رشد صنعت الکترونیک و میکروالکترونیک در دنیا نه سرمایه است و نه فن آوری و نه بازار. البته همه اینها محدودیت ایجاد می کند ولی فعالً محدودیت اصلی که اجازه نمی دهد کار از حدی جلوتر برود عبارت است از نیروی کار کیفی."

    آنچه خواندید نظر قایم مقام فنی یکی از بزرگترین مجموعه های میکروالکترونیک بلژیک است و بیانگر آن است که امروزه برای موفقیت در مهندسی برق باید از سطح علمی و مهارت فنی خوبی برخوردار بود.

    تلنا ( www.telna.ir )



    ادامه مطلب


    نظرات (0) نويسنده:وحید صباغی - در جمعه 28 خرداد 1389  ساعت3:17 AM   |  

    حقوق کار و آزادسازی اقتصادی

    مرتبط با:همت و کار مضاعف در کارآفرینی و کسب وکار


    به طور قطع در بروز این پدیده که به ورشکستگی صنایع نیمه‌جان کشور چه در بخش خصوصی و چه در بخش دولتی انجامیده است نمی‌توان همه‌ی تقصیرات را بر گردن دولت نهم یا شخص آقای احمدی نژاد گذاشت، زیرا ....

    به طور قطع در بروز این پدیده که به ورشکستگی صنایع نیمه‌جان کشور چه در بخش خصوصی و چه در بخش دولتی انجامیده است نمی‌توان همه‌ی تقصیرات را بر گردن دولت نهم یا شخص آقای احمدی نژاد گذاشت، زیرا رئوس اصلی رویه و رویکرد دولت نهم در برخی از موارد مانند خصوصی سازی، مالیات گیری گسترده از مزد بگیران، تعدیل و اصلاح قانون کار و به طور کلی روابط کار، حذف یارانه‌ها، حرکت به سوی اقتصاد بازار و گسترش روابط کالایی در همه‌ی ارکان جامعه به نوعی ادامه حرکت در مسیر برنامه چهارم و دنباله‌ی برنامه تعدیل اقتصادی و خصوصی‌سازی است که اقتصادخوانده‌های نولیبرال وطنی از سینه‌چاکان آن هستند و اگر انتقادی به آن دارند بیش‌تر به دلیل کند بودن حرکت به سوی کالایی شدن اقتصاد و روابط اجتماعی است، تا پیامدهای خانمان سوز آن.

    خبر‌های طاق و جفت اعتراض‌های کارگران این روزها اخباری نیستند که کسی از شنیدن آن‌ها تعجب کند، به گونه‌ای که محدودیت‌های شدید برای انعکاس اخبار مربوط به کارگران در رسانه‌ها در برابر امواج هر دم گسترش یابنده این اعتراضات رنگ می‌بازد و پس می‌نشیند. اعتراضاتی که همگی صنفی و همگی حول محور دریافت بدیهی‌ترین و حداقل حقوق کارگران یعنی دریافت دستمزد است. این اعتراضات که از سر ناچاری و نهایت ناامیدی و استیصال کارگران و در سکوت کامل مسئولان دولت و صد البته نولیبرال‌های وطنی هوادار تعدیل اقتصادی و خصوصی‌سازی اقتصاد اتفاق می‌افتد به مرور در کوران تنگناهای زندگی کارگران رنگ می‌بازد ولی به دست فراموشی سپرده نمی‌شود، بلکه در اعماق جامعه نشت پیدا کرده و به شکل طلاق، اعتیاد، قاچاق، همسرکشی، فرزندکشی، دیگرکشی و خودکشی بروز می‌یابد.

    به طور قطع در بروز این پدیده که به ورشکستگی صنایع نیمه‌جان کشور چه در بخش خصوصی و چه در بخش دولتی انجامیده است نمی‌توان همه‌ی تقصیرات را بر گردن دولت نهم یا شخص آقای احمدی نژاد گذاشت، زیرا رئوس اصلی رویه و رویکرد دولت نهم در برخی از موارد مانند خصوصی سازی، مالیات گیری گسترده از مزد بگیران، تعدیل و اصلاح قانون کار و به طور کلی روابط کار، حذف یارانه‌ها، حرکت به سوی اقتصاد بازار و گسترش روابط کالایی در همه‌ی ارکان جامعه به نوعی ادامه حرکت در مسیر برنامه چهارم و دنباله‌ی برنامه تعدیل اقتصادی و خصوصی‌سازی است که اقتصادخوانده‌های نولیبرال وطنی از سینه‌چاکان آن هستند و اگر انتقادی به آن دارند بیش‌تر به دلیل کند بودن حرکت به سوی کالایی شدن اقتصاد و روابط اجتماعی است، تا پیامدهای خانمان سوز آن.

    ولی آن‌چه که در این هنگامه‌ی خصوصی سازی از سوی این اقتصادخوانده‌ها به‌عمد بی‌پاسخ مانده است حقوق نیروی کار مزدبگیر است. در واقع مراد نولیبرال‌ها از اقتصاد مبتنی بر بازار یا همان آزادسازی اقتصادی که در پشت تعاریفی چون دولت کوچک یا دولت کمینه پنهان شده حذف دولت یا گسترش مالکیت خصوصی نیست، بلکه دست به دست شدن دولت در خدمت مالکیت خصوصی لگام گسیخته است. آن‌چه نولیبرال‌ها در نکوهش دولت بر زبان می‌آورند این است که دولت مانعی در برابر کارایی بازار است و روند تولید و مصرف را کاهش می‌دهد؛ دولت سدی در برابر گردش آزاد سرمایه و پول است؛ پس دولت بایستی از عرصه‌های عمومی رانده شود تا هزینه‌های عمومی مانند حق بیمه، تامین اجتماعی، دسترسی به پزشک و مراقبت‌های بهداشتی، حق آموزش رایگان و کار مناسب و در شان انسانی کاسته شود. دولت بایستی همه‌ی این پهنه‌ها را به شرکت‌های خصوصی و گاه فراملی بسپارد، همان‌گونه که در کشورهای پیرامونی تاکنون دیده شده است. این معنی در ایران چیرگی اقتصاد ضد تولید و مصرف گرا است.

    به هر روی روح طرح تعدیل اقتصادی که ظاهراً در دولت دوم رفسنجانی به علت پیامدهای بحران‌زای آن برای اقتصاد کشور به کناری نهاده شده بود عملا با جرح و تعدیل‌هایی در برنامه‌های دوم، سوم و چهارم حلول کرد. با نگاهی به مجموعه اقدامات اقتصادی دولت نهم از جمله خصوصی‌سازی که با سرعت در حال انجام است، آزادسازی اقتصادی و طرح تحول اقتصادی که در نهایت منجر به کنار گذاشتن یارانه‌ها از بخش انرژی و سایر بخش‌ها خواهد شد. به رغم شعارهای عدالت‌خواهانه‌ی رییس دولت، آن مختصاتی را خواهیم دید که موجب خصوصی‌شدن اقتصاد ایران و در نهایت منجر به درهم‌آمیزی بیش‌تر اقتصاد ایران با اقتصاد جهانی ـ به سبک و سیاق ایرانی آن ـ خواهد گردید.

    البته گفتنی است در این یادداشت به دنبال اثبات درست یا غلط بودن این سیاست‌ها نیستیم، بلکه بحث اصلی بر سر الزامات خصوصی‌سازی و فحوای برنامه‌ی چهارم توسعه است که طرح تحول اقتصادی از دل آن بیرون آمده است. براساس ماده‌ی ۱۰۱ قانون برنامه‌ی چهارم توسعه‌ی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی حق کارگران برای ایجاد تشکل‌های کارگری شناخته شده و حتی دولت برای کمک به ایجاد این تشکل‌ها در بند «ز» تشویق شده است تا از طریق «اصلاح قوانین و مقررات در جهت انطباق قوانین و مقررات ملی با استانداردها و مقاوله‌نامه‌های بین‌المللی، کنسولی، تحولات جهانی کار و امحای تبعیض در همه‌ی عرصه‌های اجتماعی به ویژه در عرصه روابط کار و اشتغال»[i] گام بردارد.

    در واقع اگر بپذیریم که قانون برنامه‌ی چهارم توسعه در جهت آزادسازی اقتصاد و خصوصی‌سازی آن حرکت می‌کند و دولت نهم «طرح تحول اقتصادی» خود را نه برگرفته از نسخه‌های صندوق بین المللی پول بلکه عین برنامه‌ی چهارم می‌داند و سیاست‌گذاری‌ها و تصمیمات خود را در این چارچوب تعریف می‌کند، بایستی یک بار دیگر فصل هشتم این قانون را که سر فصل آن «ارتقای امنیت انسانی و عدالت اجتماعی» است، بازخوانی کند. به طور کلی در طرح‌های خصوصی‌سازی یا تعدیل اقتصادی در دولت‌های گذشته آن چه که مورد توجه نبود و قرار نگرفت اصل خصوصی‌سازی نیروی کار است. منظور از خصوصی‌سازی در این جا یعنی آن که دولت این تفکر را که خود را قیم طبقه‌ی کارگر و مسایل صنفی کارگران را به خود آنان واگذارد. اگر قرار است که دولت محترم تصدی‌گری در امور اقتصادی را به بخش خصوصی واگذارد و کارخانه‌هایی را که صدر و ذیل اصل ۴۴ قرار دارد خصوصی کند آیا همچنان خود را نماینده رسمی و تام الاختیار کارگران می‌داند؟ آن‌چنان که به شدت با هر گونه ابراز نظر کارگران و ایجاد تشکل‌های کارگری مخالفت می‌کند. دولت در حالی از عدم اعلام حداقل دستمزد کارگران در سال جاری سخن گفته و آن را مخالف سیاست‌های طرح تحول اقتصادی می‌داند که هیچ راهکار جایگزینی را برای تعیین دستمزد کارگران اعلام نمی‌کند و با این اقدام کارگران را در برابر کارفرمایان اعم از دولتی و غیر دولتی خلع سلاح کرده است. هم‌چنین دولت بر خلاف قانون برنامه‌ی چهارم توسعه و مقاوله‌نامه‌های بین‌المللی که جمهوری اسلامی ایران از امضا کنندگان آن بوده هیچ‌گونه تشکل کارگری را به رسمیت نمی‌شناسد، و در اصلاحات پیشنهادی خود برای قانون کار زیر عنوان «رفع موانع تولید» که اجرای آن به قانون چهارم توسعه مستند شده است در برابر همان پشتیبانی نصفه نیمه از کارگران و نیروی کار در قانون کنونی هیچ راهکاری را برای دفاع نیروی کار از حقوق خود در نظر نمی‌گیرد؛ در حالی‌که دولت می‌بایستی براساس استانداردهای سازمان بین المللی کار(IOL) و کنوانسیون‌های ۸۷ و ۹۸ این حق کارگران را به رسمیت بشناسد.

    به هر روی حتی با در نظر گرفتن قانون سه‌جانبه‌گرایی که مورد پذیرش دولت نیز می‌باشد بایستی روابط کار را بر اساس منافع گروه‌های ذی‌نفع یعنی کارگران، کارفرمایان و دولت به عنوان شاهین تراوزی عدالت تعریف کرده و این روابط را در این مجرا انداخت. با توجه به بحران‌های موجود در محیط‌های کارگری کشور که با تاسف باید گفت روز به روز نیز بر دامنه‌ی آن افزده می‌شود و از سوی دیگر با توجه به عزم جزم دولت برای ادامه‌ی خصوصی‌سازی و اجرای طرح تحول اقتصادی، دولت براساس استانداردهای سازمان بین‌الملی کار و قانون برنامه‌ی چهارم توسعه، در کنار وانهادن تصدی‌گری بنگاه‌ها و موسسات تولیدی و خدماتی به بخش خصوصی بایستی نیروی کار را خصوصی کرده و از مداخله‌ی تند و یک‌سویه در امور نیروی کار دست برداشته، سندیکاها و اتحادیه‌های کارگری را در کنار حق اعتصاب برای کارگران به رسمیت شناخته و حل و فصل مشکلات و موانع موجود را به نمایندگان کارگران و کارفرمایان بسپارد.

    فریبرز مسعودی
    البرز
    دنیای ما ( www.donyayema.info )



    ادامه مطلب


    نظرات (0) نويسنده:وحید صباغی - در جمعه 28 خرداد 1389  ساعت3:17 AM   |  

    مقاله روزنامه حقیقت

    مرتبط با:همت و کار مضاعف در کارآفرینی و کسب وکار


    نصف اخیر قرن ۱۹ میلادی در ممالک اروپا حکومت از دست ملوک‌الطوایف، روحانیون واشراف خارج شده به اختیار صنف سرمایه‌داران در آمده بود. تولید ماشین‌های جدید کشتی‌های بخار سبب بیکاری هزاران کارگر صنعتگر یدی گردید. سرمایه داران، کارگران را زیاد به کار واداشته هر طور که میل خودشان بود با ایشان معامله می‌کردند. تمرکزسرمایه، عدم تساوی و تناسب درحیات و زندگانی مردم، کثرت روزافزون بیکاران، فکر سوسیالیسم به اصلاح مارکس، کمونیسم را تاکید کرده و متفکرین آزاد را به فکر چاره جویی عملی وادار می‌کرد زیرا زندگانی برای رنجبر(پرولتار) غیر قابل تحمل شده بود.

    در سنه‌ی ۱۸۶۱ در اول ماه مه در شهر لندن پایتخت انگلستان که از حیث تمرکز ثروت وتوسعه‌ی صنایع ماشینی حایز موقع اول بوده تشکیلات و اجتماعی به اسم ماورای ملی(بین‌المللی) بوجود آمد، درتعقیب آن بیانیه خاطب به تمام کاررگان ملل نشر شد. این بیانیه را معلم سوسیالیست‌ها کارل مارکس و فردیک انگلیز آلمانی نوشته بودند.در این بیانیه گفته می‌شد(رنجبران روی زمین اتحاد کنید!) کارگر تو دراتحاد و در قیام نمودن برای آزدی غیر از زنجیر استبداد چه داری که متضرر شوی در عوض آن اگر موفق شوی یک عالم را خلاص کرده‌ای"

    این بیانیه دنیای سرمایه داری را متزلزل کرد. در میان صف پرولتار (رنجبر) موجب نهضت شد.

    درنتیجه‌ی این بیانیه بود که بعد از ۹ سال در کوچه ای پاریس بیرق کومون بلند شد و در نتیجه‌ی این بود که کارگران تمام دنیا توانستند اقلا برای ادامه‌ی حیات خود قانون واحدی مابین خود و سرمایه‌داران ، تهیه کنند وقت کار معین بشود، اولاد کارگر بتواند تحصیل کند. حفظ الصح از طرف سرمایه‌داران برای کارگران تهیه شود.

    هر چند بین‌الملل مزبور در اثر آنتریک بعضی از اعضای خود در نتیجه‌ی مقبولیت کمون پاریس ، به واسطه‌ی مبارزه با آنارشیسم در ۱۸۷۳ سقوط کرد اما روح و فکر بین‌المللیت نمرده. موضوع مبارزه و عوالی که کارگران دنیار را متحد می‌کرد از بین نرفته بود.

    کارگران و رنجبران دنیا محتاج به یک تشکیلات بین‌المللی بودند که بی وجود آن نمی‌توانستند با سرمایه داران مبارزه کنند. زیرا کارگران منور الفکر کتاب‌ها و رساله‌های مارکس و انگلیز را کاملا خوانده و از اوضاع زندگانی خود احساس کرده بودند که بدون کمک کارگران تمام دنیا عاجز از مبارزه با سرمایه‌داران هستند و فهمیده بودند که ممالک دنیا از حیث اقتصاد به هم مربوط است و صنف سرمایه‌داران نیز بین‌المللی است. از این نقطه نظر در سنه‌ی ۱۸۸۹ در پاریس اتحادیه بین الملل دویم دعوت شد. در این مجمع نمایندگان انگلستان ، فرانسه ، آلمان و ایتالی و غیره حضور داشتند.

    قبل از تشکیل جلسه‌ی اول بین‌الملل دویم دراول ماه مه یک سال قبل از سنه‌ی فوق الذکر کارگران آمریک قانون ۸ ساعت کار را در یک شبانه روز به دولت و سرمایه داران قبولانده آن روز را برای خود عید معین کردند.

    جلسه‌ی اول بین‌الملل دویم برای عملی کردن اتحاد رنجبران دنیا وبرای فهماندن قوه وموجودیت کارگران لزوم یک روز تعطیل عمومی وعید بین‌المللی را احساس کرد.

    چون اساس تشکیلات در اول ماه مه گذاشته شده بود و بیانیه‌ی مشهور بین‌المللی در آن روز انتشار یافته بود.

    چون این روز قبل از این هم در اروپاعید بزرگی بود و کارگران آمریک نیز در این روز به تعیین ۸ ساعت مدت کار موفق شده بودند بنابر این همان عید بین الملل را اول ماه ماه قرار دادند.

    الان از آن تاریخ ۳۴ سال می‌گذرد. دراین مدت هر سال اول ماه مه از طرف کارگران تمام دنیا در آنجاها که کارگر وجود دارد در انجا‌ها که از سوسیالیسم اثری مشهورد است عید گرفته می‌شود.

    معمولا کارگرا در همین روز درماه مه تقاضای خود را به دولت تقدیم می‌کنند.

    دول و حکومت آنها که میل دارند با ملت و کارگر با ملایمت رفتار نمایند اغلب امروز پیشنهاد ایشان را قبول می‌کنند.امروز عملا فکر بین‌المللی را ثابت می‌کنند.

    اشراف و متمولین از این روز می‌ترسند.

    دولتی که رو به ارتجاع است از امروز از اول ماه مه متزلزل است.

    الان یعنی بعد از ۳۴ سال شنیده می‌شود که کارگران ایران نیز می‌خواهند اول ماه مه را تعطیل کنند و مانند کارگران تمام دنیا عید بگیرند.

    و از قرار معلوم سوسیالیست‌ها نیز می‌خواهند در این عید شرکت داشته باشند.

    ما این تصمیم را تقدیس نموده به موسسین آن تبریک گفته راجع به موضوع وجود کارگر در ایران یا اینکه لزوم همچه عیدی از نقطه نظر سوسیالیست و غیره حرف نخواهیم زد لیک اوضاع حاضره و این نهضت قانون‌خواهی و آزادی‌طلبی که شروع شده و مردم از دولت تقاضاهای مخصوص دارند تصور می‌کنم عید گرفتن در اول ماه ه تا اندازه‌ای بی‌موضوع هم نیست.

    امروز در ایران لزوم تغییرات و اصلاحات اساسی ثابت شده است. یا به واسطه‌ی انقلاب دموکراسی یا با راه معتدل مثلا اصلاح، باید یک حکومت ملی با تمام معنی تاسیس شود. قانون اساسی که اساس حکومت ملی است اجرا گردد.

    معارف و صنایع توسعه یابد تجارت و زراعت معاصر شود.

    امروز ایران محتاج اصلاحاتی است که هر بی حسی در آن تردید‌ی ندارد.

    خوب است روسای دولت: زمامداران مملکت تاسی به حکومت‌های معتدل کرده در روز اول ماه مه سوم رمضان است تقاضای ملت و خواهش آزادی‌خواهان را قبول کرده حکومت نظامی‌را الغا نماید و اجرای قانون اساسی را اعلان کند.

    واشخاصی که از وظیفه‌ی خود سوءاستفاده کرده سبب خرابی مملکت شده اند محاکمه نماید.

    و این خبر را به هر وسیله باشد به مطبوعات خارجی برساند.

    در این روز که رنجبران و مظلومین تمام ممالک عید گرفته اند. نمایش می‌دهند، حقوق می‌خواهند دنیا را متزلزل کرده‌اند، دولت ما نیز متمدن و مظلوم‌پرست معرفی شود.

    حکومت هم از داخله محبوب‌القلوب ملت و هم در خارجه محبوب‌القلوب اکثریت تامه واقع گردد.

    این یک پیشنهادی است که به دولت می‌کنیم ولی چون می‌دانیم حکومت از حال ملت خبردار نیست و هر فکر جدید را هوا و هوس می‌داند به این واسطه آنقدر هم انتظار نداریم که از این تکلیف یعنی در اجرای قانون و رفع احتجاجات ملت عملا از طرف دولت اقدامی بشود اما آنان که قانون اساسی می‌خواهند، آنان که هر روز لایحه‌ی مهر کرده به اداره‌ی روزنامه‌ها می‌فرستند انها که حرارت به خرج می‌دهند آن‌ها که نجات ایران را در خاتمه دادن دوره‌ی ملوک‌الطوایف، آقایی اشرافی ، دیکتاتوری می‌دانند باید امروز همین اول ماه مه را تعطیل کنند. همین روز سوم رمضان عزا بگیرند نه عید .همین اول مه مه که تمام مظلومین حقوق خود را مطالبه می‌کنند حقوق خود را مطالبه کنند.

    اول ماه مه باید تعطیل بشود این تعطیل هرج و مرج نیست. این تعطیل انقلاب هم نیست. این تعطیل است که باید ملت از حکومت با زور حقوق خود را مسترد دارد.

    این عید نیست بلکه این روز دادخواهی است.

    این روزی است که دولت بایدموجودیت ملت را بفهمد.

    باید به حکومت فهماند که تو نوکر ملت هستی باید موافق خواهش ملت رفتار کنی.

    تو نمی‌توانی از آزادی قلم، آزادی مطبوعات ، آزادی اجتماعات جلوگیری کنی زیرا آن حق مشروع ملت است.

    تو نباید بدون رضا و خواهش ملت بر خلاف مصالح ملت با اجانب معاهده عقد کنی، زیرا آن حق را ملت به تو نداده است.

    تو نباید و نمی‌توانی حکومت را برای شخص خود آلت استفاده قرار داده اولاد و اتباع خود را وکیل کنی و قوم و خویش خود را در ادارات دولتی جابه جا نمایی. مثل اینکه قوام‌السلطنه والی خراسان بود برادر و دوستان او انتخاب می‌شدند، همین که نظام السلطنه رفت پسر و دوستان او انتخاب می‌شوند. توباید به امنیت مملکت کوشیده، نگذاری دزد و اشرار سلب امنیت از مردم نماید به ناموس عزت نفس اهالی تجاوز کنند.

    تو برای تفنن وگرفتن هزار تومان حقوق وزیر نمی‌شوی. ملت تو را برای کار برای ایفای وظایف اجتماعی انتخاب کرده است.

    اینها را باید به حکومت فهماند ما غیر از این نظری نداریم مقصود ما این است که حکومت خوب باشد نه بد.

    ما می‌خواهیم ملت با حکومت باشد و حکومت با ملت نه این که مانند امروز مردم متنفر از حکومت وحکومت متوحش از ملت هر دو بیزار از یکدیگر باشند.

    ما می‌خواهیم ملت و حکومت به کمک یکدیگر فلاکت سفالت و بدبختی‌های هزار ساله را خاتمه بدهند.

    ما کاندید تازه برای رئیس‌الوزرایی نداریم.

    ما وزیر عدلیه و مالیه را نیز نمی‌خواهیم از رفقای خود انتخاب کنیم.

    ما می‌گوییم رئیس الوزرا با سایر وزرا هر کسی این کارها را می‌تواند انجام دهد باقی بماند اگر نمی‌تواند باید کسی پیدا کرد که بتواند موافق میل و منافع ملت کار کند.

    انقلاب برای تغییر کابینه‌ی بت‌پرستی است.

    قانون کار، تساوی حقوق، تساوی کار، تساوی شرف، عزت نفس، تساوی ناموس، تساوی معارف، تساوی حق و حقانیت. ما باید برای اینها بکوشیم.

    فریادهای ما برای این است نه برای فلان رجال پوسیده یا فلان آقا. ما بت‌پرست نیستیم و برای اشخاص نمی‌کوشیم.

    این است خواهش ما و آزادی‌خواهان عموما.

    ایران را از جهت اقتصاد امروز محتاج یک تغییرات دموکراسی وبورژوازی می‌دانیم .ما خودمان دموکرات نبوده از دموکرات‌های دروغی ایران بیزاریم همچنین از دموکرات‌های امریکامتنفریم زیرا آنها نیز سبب بدبختی میلیون‌ها کارگر و رنجبر هستند.

    ما اساس نجات بشر را در الغای مالکیت خصوصی می‌دانیم این دزدی هم نیست بلکه منبع و منشا دزدی مالکیت خصوصی بوده انبیا و حکما هر کس به اندازه‌ای با اصول سرمایه‌داری مبارزه نموده‌اند با این عقیده ملا نماها هم ما را نمی‌توانند تکفیر کنند.

    ولی ایران امروز مساعد برای الغای مالکیت خصوصی نیست که نامالکیتی او برای عموم باشد درایران باید ثروت را ایجاد کرد. این مخالف مسلک سوسیالیسم هم نیست.

    سوسیالیزم طوری که بعضی‌ها تصور می‌کنند مخرب دنیا نیست بلکه برای آبادی و آزادی بشر است.

    سوسیالیزم برای محو سرمایه نمی‌کوشد به ازدیا ان سعی می‌کند.

    سوسیالیزم نمی‌گوید انسان عامل نباشد مخترع نباشد انسان از صنایع مستظرفه محظوظ نشود بلکه سوسیالیزم می‌خواهد تمام مردم متمدن شوند.

    شاید سوسیالیست بودن در ایران موضوعیت ندارد و یا اینکه لازم است این مسلک در ایران اجرا شود ما امروز نمی‌خواهیم آن را تبلیغ کنیم.

    امروز ما غیر از اشراف و مفتخورها و آلت استفاده‌ی آنها با هیچ کس طرف نیستیم.

    ما امروز برای ایران که یک عضو ناخوش و علیل جمعیت بشر است از نقطه نظر سوسیالیست از نقطه نظر مونیست از نقطه نظر وطن پرستی حتا از نقطه نظر سرمایه داری اجرای قانون اساسی و معاصر شدن با ملل متمدن را لازم می‌دانیم.

    اصول اداره ، عادات ، اخلاق آآداب، مطبوعات، معارف تدریس حتا لباس حتا خوراک همه چیز باید تغییر یابد. باید این کثافت‌ها پاک شود باید یک دولت مقدر ملی که واقعا مرکزیت داشته باشد تشکیل شود.

    ولایات و ایالات مسایل اقتصادی و اجتماعی خود را در انجمن‌های ایالتی و ولایتی مذاکره و حل کنند.

    امروز حکومت مرکز تنها تا دروازه‌ی طهران حاکمیت دارد در خارج هر کس هر چه می‌خواهد می‌کند.

    ما نمی‌گوییم ملت خوب است یا آزادی خواهان بیتر از حکومت هستند هر یک بدی دارد هر کس به اندازه‌ی خود مقصر است.

    از این روست که ما نیز مانند سایر کارگرها و سوسیالیست‌ها طرفدار تعطیل ماه مه و نمایش در این روز می‌شویم.

    نظریات ما در این عید: ملی و در عین ملی بودن بین المللی است.

    مادام که ما ملت با تمام(...)۱ از کجا می‌توانیم داخل به فوج بین الملل شویم زیرا ما را قبول نمی‌کند و راه نمی‌دهند. ما موجودیتی نداریم باید تهیه کنیم. ما ثروت نداریم تا بر علیه آن نمایش بدهیم.

    ما امروز جهالت ، تنبلی، اشراف مفتخور، جانی ، قاتل ، اشرار ، ملوک الوطایف ، خان خانی داریم.

    ما باید بر علیه آنها نمایش بدهیم ما باید در اول ماه مه مانند یک ملت زنده خود را معرفی کنیم. نه اینکه تنها اول ماه مه ، بلکه هر روز هر دقیقه بعد از ساعت کار زیرا ساعت کار را کسی به کار سیاسی مشغول بشود گناه است، باید نمایش‌های اجتماعی ، متینگ‌های سیاسی کنفرانس‌های اخلاقی بدهیم. سیاست بین‌الملل را تعیین کنیم.

    این است وظیفه‌ی کارگران وبرزگران ، میلیون تجار، کسبه و سایر اصناف در روز اول ماه مه.

    شعار‌های ما باید این باشد زنده باد قانون اساسی – زنده باد حقوق و مساوات.

    پاینده باد ایران معاصر و متمدن

    زنده باد ایران جوان

    زنده باد ماه مه و حقوق مظلومیت دنیا

    زنده باد آزادی

    ( در اصل روزنامه ناخوانا بود)

    پایگاه اطلاع‌رسانی فرهنگ توسعه ( www.farhangetowsee.com )



    ادامه مطلب


    نظرات (0) نويسنده:وحید صباغی - در جمعه 28 خرداد 1389  ساعت3:17 AM   |  

    چرا افزایش دستمزدها ضروری است؟

    مرتبط با:همت و کار مضاعف در کارآفرینی و کسب وکار



    اتکای صرف به رویکردهای مبتنی بر قیمت، بدون در نظر گرفتن اثرات و تبعات آن، و بی‌اعتنایی به سازوکارهای زیربنایی و ساختارهای واقعاً موجود، می‌تواند پیامدهای ناگواری به دنبال داشته باشد.

    اتکای صرف به رویکردهای مبتنی بر قیمت، بدون در نظر گرفتن اثرات و تبعات آن، و بی‌اعتنایی به سازوکارهای زیربنایی و ساختارهای واقعاً موجود، می‌تواند پیامدهای ناگواری به دنبال داشته باشد. در این یادداشت نگاهی خواهیم داشت به دو برداشت از واقعی‌شدن دستمزد و این که کدام یک از دو روش می‌تواند به واقعیت نزدیک‌تر باشد.

    چنانچه دستمزد را قیمت نیروی کار، به مثابه یک کالا، به شمار آوریم؛ در چارچوب نظری، مانند هر مبادله‌ی دیگری، کارگر نیروی کار خود را به قیمتی می‌فروشد که در فرایند عرضه و تقاضا در بازار شکل می‌گیرد. اما نیروی کار با کالاهای دیگر تفاوت‌هایی دارد. از جمله آن که نیروی کار برای مدت معینی فروخته می‌شود، اما کالا به طور کامل به فروش می‌رود. در واقع نیروی کار برای زمان معینی واگذار می‌شود ولی مالکیت آن از دست صاحب آن خارج نمی‌شود. قیمت کالا با روش‌های ساده‌ی حسابداری قابل محاسبه است (جدا از بحث عرضه و تقاضای آن در بازار). اما محاسبه‌ی بهای نیروی کار بسیار پیچیده‌تر از آن است.

    در عین حال، صاحب نیروی کار برای کاری تمام‌وقت ناگزیر از فروش تمامی توان خود است اما صاحب کالا قدرت مانور بیشتری دارد؛ چرا که در اغلب موارد برای کسب سود کالای خود را می‌فروشد، نه برای ادامه حیات.

    در فرایند قیمت‌گذاری برای توان کاری، یعنی همان تعیین دستمزدها، به دو صورت می‌توان به موضوع نگریست:

    نخست رویکرد جاری و متداول است که طبق آن برای به دست آوردن دستمزدهای واقعی، به شاخص‌های هزینه‌ی زندگی ارجاع می‌شود. در این روش، صرف‌نظر از ابهام اولیه در تعیین سال پایه برای مقایسه و محاسبات بعدی، این‌گونه عمل می‌شود که با مقایسه‌ی نرخ افزایش دستمزده‌ها نسبت به سال پایه و نرخ افزایش هزینه‌های زندگی طی همان دوره، در مورد میزان ترمیم دستمزدها تصمیم گرفته می‌شود. البته، این گام نخست است و در چنین حالتی معمولاً دستمزدهای جدید حاصل فرایند چانه‌زنی کارگران، کارفرمایان و دولت است. و در شرایطی که از سویی بحران بی‌کاری در اقتصاد وجود دارد و عرضه‌ی نیروی کار غیرماهر و حتی ماهر کم‌تر از تقاضا برای آن است، و از سوی دیگر به سبب نبود تشکل‌های کارآمد صنفی نیروی کار قدرت چانه‌زنی کم‌تری دارد. از این رو، معمولاً برآیند این مذاکرات افزایش دستمزدها با آهنگی کاهنده‌تر از افزایش هزینه‌های زندگی خواهد بود.

    در عین حال، حتی در صورت افزایش دستمزدها درست به میزان افزایش شاخص هزینه‌های زندگی، بازهم به این روش دو ایراد وارد است.

    نخست آنکه انتخاب سال پایه بر محاسبات تاثیری جدی دارد. این انتخاب می‌تواند تابعی از رویکردهای سیاسی باشد، تا اقتصادی. در عین حال که میزان درست‌نمایی ارقام اعلامی شاخص‌های هزینه‌ها گاه با تردید همراه است. دوم آن که دستمزدها حداکثر تا یک‌سال پس از افزایش قیمت ها افزایش می‌یابند. به عبارت دیگر، در طی سال کارگران ناگزیر از تحمل بار افزایش هزینه‌های خود هستند، در حالی که دستمزد آن‌ها متناسب با افزایش طی دوره‌‌های قبلی، در ابتدای سال تعیین شده است. پس در چنین شرایطی، در بهترین حالت، دستمزدها می‌تواند همیشه تا یک دوره‌ی مالی (در کشور ما تا یک سال) از هزینه‌های زندگی عقب بمانند.

    علاوه بر آن، موضوع بازتولید نیروی کار مطرح است.هزینه‌ی باز تولید نیروی کار (همان دستمزد واقعی) که هم شامل هزینه‌ی بازتولید کوتاه مدت آن است (هزینه‌های حیاتی) و هم هزینه‌های میان‌مدت (هزینه های حفظ و ارتقای توان کاری و سلامت) و هم هزینه‌های بلندمدت (هزینه‌های زندگی مرتبط با خانوار کارگر) دربرگیرنده‌ی اقلام مختلف هزینه‌ای از خوراک وپوشاک و مسکن گرفته تا هزینه های آموزش و مهارت‌آموزی کودکان آن‌ها. متوسط هزینه های خانوار را می‌توان شاخصی برای این هزینه‌ها در نظر گرفت.چرا که هزینه‌ی بازتولید به مجموعه شرایط اقلیمی و اجتماعی و اقتصادی کشور ارتباط دارد لذا متوسط را با اندکی مسامحه می توان به این عنوان در نظر گرفت.

    در حالی که متوسط هزینه خوراکی خانوارهای شهری در سال ۱۳۸۵ حدود ۱۵ میلیون ریال بوده، هزینه‌ی هفت دهک اول در آمدی کم‌تر از این رقم است. دهک اول فقط ۴.۳ میلیون ریال قدرت هزینه کردن در این بخش از هزینه ها را داشته است. برای تغذیه و رشد یک کودک در دهک اول حدود یک ششم یک کودک در دهک دهم هزینه می‌شود. در خصوص گروه‌های فعالیتی نیز چنین تفاوت آشکاری مشاهده می‌شود. به عنوان مثال، هزینه‌ی خوراک افراد شاغل در مشاغل واسطه‌گر و مالی حدود ۱۷ میلیون ریال و همین هزینه در یک خانوار معمولی کارگری برابر ۸ میلیون ریال بوده است. یعنی هزینه‌ی بازتولید در میان گروه‌های مختلف بسیار متفاوت است. با توجه به این که این ارقام مربوط به اقلام خوراکی و در حقیقت معیشت خانواده‌ها است، این تفاوت را نمی‌توان برمبنای تخصص و حرفه توجیه کرد. جالب این که این تفاوت بین گروهای کارفرمایی و افراد مزد و حقوق‌بگیر نیز به‌خوبی مشهود است. هزینه‌ی خوراکی یک خانواده‌ی کارفرمایی برابر ۲۱ میلیون ریال و هزینه خوراکی کارگران ۱۳ میلیون ریال است. فاصله‌ی این نسبت‌ها در هزینه های غیر خوراکی خیلی بیش‌تر از این‌ها خواهد شد. چرا که می‌دانیم کشش درآمدی کالاهای غیرضروری بسیار بالاتر است.

    مباحثی از این دست به ما نشان می‌دهد که دستمزد نیروی کار برای باز تولید این نیرو (هم از منظر اقتصاد کلان و هم از لحاظ فردی) از ارقام حداقلی کنونی بسیار بالاتر باید باشد. ایجاد تعادل بین سودها و دستمزدها، هم بر فرآیند توسعه و ارتقای توان ملی اقتصاد در میان‌مدت و بلندمدت تاثیر مطلوب می‌گذارد و هم زندگی اجتماعی را انسانی‌تر می‌سازد.

    فرشید یزدانی
    سایت تحلیلی البرز ( www.alborznet.ir )



    ادامه مطلب


    نظرات (0) نويسنده:وحید صباغی - در جمعه 28 خرداد 1389  ساعت3:17 AM   |  

    تعداد صفحات :87      20   21   22   23   24   25   26   27   28   29   >