• English / العربیة / French  



  • ادامه مطلب


    نظرات (0) نويسنده:وحید صباغی - در شنبه 29 خرداد 1389  ساعت1:59 AM   |  




    ادامه مطلب


    نظرات (0) نويسنده:وحید صباغی - در شنبه 29 خرداد 1389  ساعت1:59 AM   |  




    ادامه مطلب


    نظرات (0) نويسنده:وحید صباغی - در شنبه 29 خرداد 1389  ساعت1:59 AM   |  




    ادامه مطلب


    نظرات (0) نويسنده:وحید صباغی - در شنبه 29 خرداد 1389  ساعت1:59 AM   |  




    ادامه مطلب


    نظرات (0) نويسنده:وحید صباغی - در شنبه 29 خرداد 1389  ساعت1:59 AM   |  

    اوقات فراغت

    مرتبط با:همت و کار مضاعف در اوقات فراغت و جوانان





    ادامه مطلب


    نظرات (0) نويسنده:وحید صباغی - در شنبه 29 خرداد 1389  ساعت1:59 AM   |  




    ادامه مطلب


    نظرات (0) نويسنده:وحید صباغی - در شنبه 29 خرداد 1389  ساعت1:59 AM   |  




    ادامه مطلب


    نظرات (0) نويسنده:وحید صباغی - در شنبه 29 خرداد 1389  ساعت1:59 AM   |  




    ادامه مطلب


    نظرات (0) نويسنده:وحید صباغی - در شنبه 29 خرداد 1389  ساعت1:59 AM   |  




    ادامه مطلب


    نظرات (0) نويسنده:وحید صباغی - در شنبه 29 خرداد 1389  ساعت1:59 AM   |  




    ادامه مطلب


    نظرات (0) نويسنده:وحید صباغی - در شنبه 29 خرداد 1389  ساعت1:59 AM   |  




    ادامه مطلب


    نظرات (0) نويسنده:وحید صباغی - در شنبه 29 خرداد 1389  ساعت1:59 AM   |  

     

     


     

     


     

     


     

     


     

     


       

      صفحه خانگي خود كنید !   ایمیل به مدیر !   اضافه کردن به علاقه مندیها !   سال89،کـــار و همت مضــاعف

       



    اوقات فراغت

    اوقات فراغت چه اوقاتی است

    تمدّن، محصول اوقات فراغت ملّت هاست، مردمانی که خور و خواب و شکار و غارت، همه ی شب و روز آنها را پر کرده بود، هیچ تمدّنی نیافریدند. ظروف مقاوم تر، جامه های ظریف تر، معماری ماناتر، شعر زیباتر، ماشین ها، کتاب ها، ارتباطات، اختراعات، اکتشافات و ... همه ی وسایل رفاهی بشر، زاییده ی اوقات فراغت اویند.
    ویل دورانت(1)
     
    وقت فراغت، چه وقتی است؟
    اوقات فراغت، ساعاتی است که باید بدون اجبار، صرف اموری شود که شخص به آنها «تمایل» دارد و تا حد ممکن نباید با نفع اقتصادی همراه باشد یا منبع درآمدی برای شخص، محسوب گردد؛ بلکه باید به کسب تنوع، ایجاد سرگرمی، فراهم آوردن امکانات رشد فکری و جسمی در راستای تعالی و رسیدن به ارزش های معنوی منجر گردد. (2)
    در ارائه یک تعریف علمی از «اوقات فراغت»، دکتر «جی، بی، نیش» در کتاب «فلسفه ی فراغت و تفریحات سالم»، این گونه اظهار نظر می نماید: «فراغت، مربوط به اوقاتی از زندگی انسان می شود که از کار کردن، آزاد است و در خواب هم نیست». (3)
    دکتر غلامعلی افروز معتقد است که:
    «منظور از اوقات فراغت، فرصت و زمانی است که انسان مسئولیت پذیر، هیچ گونه تکلیف یا کار موظفی را عهده دار نبوده، زمان در اختیار اوست که با میل و انگیزه ی شخصی به امر خاصی بپردازد. به دیگر سخن، فراغت، زمانی است که پس از به انجام رساندن کار و تکلیف موظّف روزانه، باقی مانده است و انسان، فرصت می یابد که با رغبت و علاقه و انگیزه ی شخصی، فعالیت یا برنامه ی خاصی را انتخاب و پیگیری نماید». (4)
    اوژه «اوقات فراغت» را چنین تعریف می کند :
    «منظور از اوقات فراغت، وقت صرف شده برای سرگرمی ها، تفریحات و فعالیت هایی است که افراد به هنگام آسودگی از کار عادی با شوق و رغبت، به سوی آنها رو می آورند». (5)
    گروه بین المللی جامعه شناسی، تعریف زیر را از «اوقات فراغت» ارائه کرده است:
    «وقت صرف شده برای مجموعه ای از اشتغالات، که فرد با رضایت خاطر، به قصد استراحت، یا برای تفریح و یا به منظور توسعه آگاهی ها یا فراگیری غیر انتفاعی و مشارکت اجتماعی، داوطلبانه و بعد از رهایی از الزامات شغلی، خانوادگی و اجتماعی به آنها می پردازد».(6)
    دومازیه، (7) جامعه شناس فرانسوی و مؤلف کتاب به سوی تمدّن فراغت، معتقد است:
    فعالیت های اوقات فراغت (فوق برنامه ) ،مجموعه فعالیت هایی است که شخص ، پس از رهایی از تعهدات وتکالیف شغلی، خانوادگی واجتماعی، با میل واشتیاق به آن می پردازد و غرضش استراحت ، تفریح ، توسعه ی دانش ، به کمال رساندن شخصیت خویش، به ظهور رساندن استعدادها وخلاقیت ها، و سرانجام، مشارکت آزادانه در اجتماع است. (8)
    کن براون (جامعه شناس)، اضافه می کند که:
    وقت فراغت صرفاً وقتی نیست که صرف کار نشود، بلکه فعالیت هایی مانند مسافرت برای کار، مراقبت شخصی، کارهای خانه، خرید، مراقبت از بچه و خوابیدن، همه از امور ضروری اند که اکثر جامعه شناسان، آنها را به عنوان «فراغت» نمی شناسند. (9)
    اکنون با بررسی این تعاریف می توان به این نکات اشاره کرد:
    1- در ارائه تعریف «اوقات فراغت» عده ای صاحب نظران به «ویژگی های اوقات فراغت» اشاره نموده و عده ای دیگر «اهداف اوقات فراغت» و گروهی «آثار و نتایج اوقات فراغت» را مورد توجه قرار داده اند.
    2- از میان تعاریف ارائده شده، تعریف دومازیه تقریباً «جامع ترین تعریف برای اوقات فراغت» (10) است، که در آن، علاوه بر ویژگی های «اوقات فراغت» به کارکردها و نتایج آن نیز اشاره شده است.
    بهره وری چیست؟ بهره ور کیست؟
    تعریف «بهره وری»: در مورد بهره وری، تعریف پذیرفته شده ای که مورد توافق همگان باشد تقریباً وجود ندارد؛ امّا در این جا به تعدادی از تعاریف معتبر، اشاره می شود.
    استنیر می گوید: بهره وری، میزان و معیار عملکرد و یا قدرت و توان موجود در تولید کالا و خدمات است.
    استیگل معتقد است که: بهره وری را می توان همان نسبت میان بازده و عملیات تولیدی مشخّص و معیّن دانست.
    ماندل، اشاره می کند که: بهره وری به مفهوم نسبت بین «بازده تولید» و «واحد منابع مصرف شده» است که با یک نسبت مشابه در دوره ی دیگر، مقایسه می شود.
    بهره وری برابر است با خارج قسمت خروجی (میزان تولید) بر یکی از (یا کلّ) عوامل تولید.
    دیویس، تغییر به دست آمده در شکل محصول (در ازای منابع مصرف شده در مسیر تولید آن) را بهره وری می نامد. (11)
    تعریف «بهره ور»: با توجه به تعاریفی که گذشت، یک سؤال اساسی مطرح می شود که: چه انسانی با چه ویژگی هایی می تواند یک فرد بهره ور باشد؟
    سه ویژگی اساسی را برای یک فرد بهره ور می توان مورد شناسایی قرار داد.
    الف) نارضایتی خلّاق :
    رضایت ازوضع موجود پدیده ها و امور، باعث می شود که فرد، نسبت به تغییر دادن وضعیت آنها اقدامی نکند. نارضایتی خلّاق، یعنی همواره از زاویه ی نقد وضع موجود پدیده ها به آنها نگریستن و در جستجوی شکل برتر و بهتر آنها برآمدن .
    نارضایتی خلّاق نسبت به دستاوردهای زندگی باعث می شود که ما همواره با خود، شعار زیر را زمزمه کنیم و بر اساس آن، عمل کنیم: «امروز بهتر از دیروز وفردا بهتر از امروز!».
    ب) نگرش مثبت :
    نگرش مثبت به معنای ندیدن «زشتی ها و نقص ها» و خوش بینی بسیار ودور از واقع بینی نیست؛ بلکه به معنای درست دیدن «نقص ها» برای دستیابی به راه های «رفع» آنهاست. آدمی آن گاه به رفع نقص و بهبود امور یا اصلاح دیگر افراد می اندیشد که بتواند به آن پدیده (شخص، چیز، روند)، با نگرشی مثبت نگاه کند. هر گاه فردی با تنفّر، انزجار و بدبینی با امور روبه رو شود، جریان اندیشه ی سازنده را نسبت به آن موضوع از دست می دهد و فرآیند بهره وری دچار رکود خواهد شد.
    ج) خلّاقیت (توانایی تجسّم، پیش بینی و ایجاد ایده)
    بهره وری در گرو اندیشه های نو برای بهبود «آنچه هست» و طراحی برای آینده است.(12)
    راه کارهای متعدّدی برای پرورش استعداد و خلّاقیت وجود دارد؛ امّا در این جا تنها به یکی از آنها (13) اشاره می کنیم که می گوید:
    خلّاقیت، نتیجه ی پاسخگویی به پرسش های زیر، در مواجهه با هر پدیده (شخص،چیز، روند برای تبدیل آن به پدیده ی بهتر و مطلوب تر است:
    1- چه چیزی را می توان جایگزین کرد؟
    2- چه چیزی را می توان با آن ترکیب کرد؟
    3- چه چیز دیگری مثل این است؟
    4- چرخش جدید؟ تغییر معنا، رنگ، صدا، رایحه، شکل، اندام؟ تغییرات دیگر؟
    5- چه چیز بیفزاییم؟ زمان بیشتر؟ تکرار بیشتر؟ قوی تر؟ بلندتر؟ طولانی تر؟ ضخیم تر؟...
    6- راه های جدید استفاده ازهمین که هست؟ کاربردهای دیگرش، اگر تغییراتی در آن داده شود؟
    7- چه چیزی را حذف کنیم؟ چه چیزی را کم یا کوچک کنیم؟
    8- جابه جا کردن اجزا و آرایش دوباره؟ الگوهای دیگر؟ (14)
    ویژگی های اساسی «فراغت»
    دومازیه در توضیح واژه ی «فراغت» در دایره المعارف علوم اجتماعی کوپر، چهار ویژگی اساسی برای فراغت، توصیف می کند:
    الف) رها بودن از وظایف
    فراغت، نتیجه ی انتخاب آزاد است. البته فراغت، همان آزادی نیست و اشتباه است اگر بگوییم وظایف، ابداً در هیچ بخشی از فراغت، وجود ندارد. با این حال، فراغت، آزاد بودن از دسته ی خاصی از وظایف را دربر می گیرد. در درجه ی اول، فراغت، رهایی از کار مزدگیرانه در محل کار است. فراغت، همچنین آزادی از مطالعه ای است که جزو برنامه های مدرسه است. همچنین فراغت، آزادی از وظایف اساسی ای است که توسط دیگر سازمان های اجتماعی (مانند: خانواده، اجتماع و مذهب)، تعیین شده اند.
    دومازیه معتقد است که هنگامی که فعالیت فراغت، بخشی از کار شخصی (مانند ورزشکاران حرفه ای)، زندگی خانوادگی (گردش روز تعطیل) و یا وظایف مذهبی یا سیاسی (شرکت در یک اجتماع مذهبی یا تقویت حزب سیاسی) می شود، حتی اگر همان رضامندی قبلی را بدهد، ماهیت آن تغییر خواهد کرد.
    ب) هدف و جهت مادّی نداشتن
    برخلاف وظایف شغلی و خانوادگی و سیاسی، فراغت، هدف سودمندانه و مادی ندارد. اگر فراغت به وسیله اهداف تجاری، سودگرایانه یا ایدئولوژیکی کنترل شود، آن دیگر فراغت نیست. این چنین فراغتی تنها بخشی از ماهیت خود را حفظ می کند.
    پ) احساس خشنودی
    آنچه فعالیتی را به عنوان «فراغت» مشخص می سازد. جستجوی حالتی از رضایت است که دارای ماهیت لذّت جویی است. البته شادی صرفاً موضوع فراغت نیست؛ چون فرد می تواند در حال انجام وظایف اساسی اجتماعی نیز شاد باشد؛ امّا جستجو برای رضایت، خوشی وشادی، یکی ازویژگی های اساسی فراغت در جامعه ی جدید است و شرط اولیه ی فراغت، حالتی از رضایت است.
    ت) تحقّق توانایی ها و رشد استعدادها
    فراغت بایستی با تحقّق توانایی های بالقوه آدمی به صورتی آزادانه ارتباط داشته باشد. چنین هدفی، چه با نیازهای اجتماعی سازش پیدا کند و چه نکند، به خودی خود، هدف تلقّی می شود. (15)
    کار کردهای اصلی «فراغت»
    دومازیه سه کارکرد اصلی برای «فراغت» ذکر می کند:
    1- رفع خستگی: فراغت به فرد، فرصت می دهد که خستگی کارها و تکالیف را از تن بیرون کند.
    2- تفریح و سرگرمی: به وسیله سرگرمی، فضاهای جدیدی گشوده می شود که در آنها فرد می تواند از رنج روزانه ی یک سری وظایف محدود وعادی و نیز کارهای تکراری و محیط یکنواخت فرار کند، تا به رکود یا شکنندگی روانی دچار نشود.
    3- رشد و تعالی شخصیت: فراغت، فرد را قادر می سازد تا از کارهای روزمرّه ی کلیشه ای که او را مجبور به پذیرش الزامات سازمان های اصلی اجتماعی می کنند، رهایی یابد، به کشف و اختراع و ابتکار دست بزند و اندیشه، محیط و افراد مرتبط با خود را متحوّل کند.
    فراغت، در واقعی ترین مفهوم کلمه، هر سه ی این کارکردهای اساسی را برآورده ساخته، نیاز انسان را که با هر یک از آنها مرتبط است، ارضا می کند. (16)
    بر همین اساس، از دیدگاه اکثر جامعه شناسان، اوقات فراغت، صرفاً وقتی نیست که فرد به کار مشغول نباشد؛ بلکه وقتی است که در آن، فرد از الزامات عملی آزاد باشد و فعالیتی است که فرد، آزادانه انتخاب می کند و موجب رشد استعدادها و آرامش و خشنودی او می گردد. (17)
    تنوّع کارکرد و گستردگی فعالیت های اوقات فراغت
    در چارچوب کارکردهای کلّی سه گانه ای که برای اوقات فراغت برشمردیم ، کارکردهای جزئی متنوّعی نیز قابل شناسایی اند که می توان هر کدام از آنها را سرفصلی برای فعالیت های اوقات فراغت (فوق برنامه) قرار داد، از جمله:
    1) کسب اعتماد به نفس
    روان شناسان می گویند: «هر نوع فکر و خیالی این گرایش را در خود دارد که به صورت یک واقعیت خارجی جامه ی عمل بر تن کند و عملی گردد. بنابراین می توان گفت نگرش واندیشه ای که هر فرد درباره ی خودش دارد، به زندگی او هویت می بخشد و نوع رفتار وشیوه ی زندگانی اش را بر روی این کره ی خاکی تعیین می کند.
    صاحب نظران بر این عقیده اند که یأس انسان بعد از هر شکست، به مراتب، تأثیرات ویرانگرش بیشتر از خود شکست است. کسی در برابر شکست، تسلیم می شود که به توانایی ها و نیروهای درونی خویش ایمان ندارد. برای ایجاد روحیه ی خودباوری و تلقین مثبت در خویش، ابزاری لازم است تا بتوان با استفاده از آن، به این روحیه ی شکوفاگر رسید. بهترین ابزار و بستر برای ایجاد انگیزه و روحیه ی خودباوری، فعالیت های اوقات فراغت اند که شخص در جریان آنها می تواند در کمال آرامش و آسودگی، نیات درونی خویش را به منصه ی ظهور برساند و به تمرین ایجاد و تقویت این روحیه بپردازد.
    2) یافتن درک سیاسی
    در برنامه های اوقات فراغت، به مخاطبان کمک می شود تا دریابند که: کیستند، چه دارند و چه می توانند باشند، چگونه باید خویشتن سازی کنند، چگونه در مقابل هجوم های فرهنگی وایدئولوژی های استعماری مقاومت کنند و چگونه از آنها انتقاد علمی به عمل آورند، چگونه مسائل سیاسی را تجزیه و تحلیل کنند، چگونه فرهنگ های مختلف را مورد ارزیابی قرار دهند، چگونه فرهنگ موجودشان را در صورت مطلوب نبودن، به فرهنگ مطلوب تبدیل کنند و آن را کمال بخشند، و...
    3) راهیابی تدریجی به فضاهای اقتصادی
    جوان و نوجوان، در جهان پرشتاب کنونی و بویژه در شرایط دشوار جوامع در حال توسعه، ناگزیر از این است که پس ازسنوات تحصیل، خیلی زود به بازار کار و تولید، وارد شود. چنین جوانی، چنانچه در سال های پیش توانسته باشد در اوقات فراغت خود به حرفه ای یا فعالیتی اقتصادی یا علمی نزدیک شود و در سطوحی خود را و توانایی های خود را بیازماید، در هنگام ورود به بازار کار، نیروی انسانی آزموده (ماهر) خواهد بود. بماند که این گونه کارآموزی ها و کسب مهارت ها کمک بزرگی به رشد اقتصادی کشور نیز هست.
    4) شناخت مقتضیات زمان
    از آن جا که معمولاً متون درسی و آموزش های رسمی و نظام اداری کشورها از تحوّلات روز جهانی فاصله دارند. فعالیت های فوق برنامه هستند که وظیفه ی به روز کردن اطلاعات و توانایی های شهروندان را به عهده دارند. همچنین اطلاع یافتن از مباحثات و مجادلات علمی و فرهنگی میان روشنفکران ملّت ها و فرهنگ های مؤثر جهانی و نیز تجهیز نمودن خویشتن به فرهنگ خودی، فقط در اوقات فراغت، ممکن است.
    5) تفریح و گردش وسرگرمی
    سرگرمی، تفریح و گردش، در واقع، پاسخی است صحیح و منطقی به نیازها و غرایز درونی انسان و زمینه ای است برای ارتقای فکری و انبساط خاطر و تخلیه ی روحی و روانی. همان گونه که انسان به پرورش جسمی نیازمند است، به تفریح سالم نیز نیازمند است تا بتواند از این طریق، به آرامش روحی و فکری برسد.
    6) تحرّک جسمی و حفظ ورزیدگی
    یک ضرب المثل قدیمی است که می گوید: «عقل سالم در بدن سالم است». اگر بدن بخواهد سالم بماند، باید فعالیت های متنوّع و مطابق با وضعیت عمومی و مقتضیات سن انجام دهد. پرداختن به انواع فعالیت های ورزشی که به عنوان یکی از ضرورت های انکارناپذیر برای سلامت انسان مطرح است، در زمان اوقات فراغت، میسّر است. به عقیده ی کارشناسان، کم تحرّکی و نپرداختن به فعالیت های تحرک زا می تواند عواقب وخیم جسمی و روانی و بویژه افسردگی روحی به جا بگذارد. بماند که ورزش و نرمش صحیح و برنامه ریزی شده، در ایجاد روحیه ی نشاط و شادابی و اعتماد به نفس، فوق العاده مؤثّر است.
    7) رسیدن به آرامش
    فعالیت هایی که انسان در اوقات فراغت انجام می دهد، چون ازروی میل و با اشتیاق است و شخص در این راه، انگیزه ی لازم و آزادی کامل برای انتخاب نوع فعالیت را دارد، به همین خاطر، نوعی احساس رضایت و تمدّد اعصاب را در پی دارند.
    معمولاً در افرادی که در کار و اشتغال روزانه ی خود انگیزه و رغبت لازم را ندارند وازروی اجبار و اکراه به انجام آن می پردازند، به مرور زمان، نوعی ناراحتی روانی و عصبی و نیز عدم رضایت و دلزدگی ناشی از کار مداوم و یکنواخت به وجود می آید که شایسته است جهت رفع این معضل- که در خارج از محیط کار و اشتغال و بر روی روان انسان نیز اثرات سوء و گاه مخرّب برجای می گذارد- اقدام لازم و مقتضی انجام دهند. بهترین اقدام در این زمینه، روی آوردن به فعالیت های متنوّع اوقات فراغت، مطابق ذوق و سلیقه ی شخصی است، تا بعد از یک تمدّد اعصاب و راحتی روان، مجدداً تمرکز اعصاب یافته، به کار و فعالیت بپردازند.
    8) بهداشت روانی
    برای یک زندگی سعادتمندانه، سلامت جسمانی و سلامت روانی لازم و ملزوم یکدیگرند. برای تأمین بهداشت روانی، فعالیت های متعددی را باید به انجام رساند، از جمله فراهم آوردن شرایط لازم برای تخلیه ی برخی از فشارهای روانی که در دوره ی اشتغال به کار به انسان وارد می شوند. اگر انسان در طول دوره اشتغال، مجبور به تحمّل شرایط و اشخاصی باشد که برای او آزار دهنده اند، در دوره ی فراغت می تواند ناراحتی های حاصل از تحمّل آنها را به اشکال گوناگون، از جمله هم صحبتی با افراد مورد علاقه ی خویش تخلیه کند. اگر فرصت لازم برای تخلیه ی چنین فشارهایی فراهم نشود، ممکن است تحمّل طولانی مدّت آنها به نوعی، تعادل روانی انسان را تهدید کند.
    بررسی های متخصصان تربیت بدنی نشان داده است که بسیاری از ناراحتی های جسمی (مانند: اسهال، یبوست، ناراحتی های معده، کوفتگی عضلات، سردرد و ناراحتی های پوستی)، ریشه ی روانی(از قبیل: ترس، خشم، نگرانی و ناامیدی) دارند. از آثار و نتایج فعالیت های اوقات فراغت، جبران صدمات جسمی و روانی ناشی از هیجانات مداوم کار و نیز رهانیدن انسان از کسالت ناشی از یکنواختی انجام وظایف روزانه است.
    9) خودسازی معنوی
    نماز، تفکر در آسمان و زمین و آفاق و انفس، تدبّر در کلام خدا و پیشوایان معصوم، حضور درجماعات مسلمانان، عمل به سفارش های دین درباره ی انجام دادن مستحبّات و ترک مکروهات، دعا، ذکر، محاسبه ی اعمال، مراقبت از نفس، آموختن معارف دین و اخلاق، کسب نشاط برای عمل به واجبات و ... همه و همه در اوقات فراغت، ممکن اند.
    10) تجدید قوا
    فعالیت در قالب برنامه هر قدرهم لذت بخش باشد، باز خستگی هایی به دنبال خود دارد. بخشی از این خستگی، خستگی جسمانی است که معمولاً با استراحت (از جمله خواب) برطرف می شود. بخش دیگری از این خستگی، خستگی روانی است که معمولاً به دلیل مواجهه ی مستمر با یک محرّک به وجود می آید. انسان، وقتی به شکل مستمر با محرّک واحدی سر و کار داشته باشد، به لحاظ روانی از آن خسته وخواستار تغییر شرایط می شود. این خستگی بسیار مضر است و گاه ممکن است موجب دوری دائمی فرد ازچیزی شود.
    اشباع، یک پدیده روان شناختی است که می تواند موجب ترک کامل یک رفتار شود. در چنین مواردی ضروری است فرد، جهت دوری از تکرار تنوّع در کار ایجاد نماید. بهترین کاری که شخص می تواند در چنین مواقعی به انجام برساند، برنامه ریزی برای فراغت است، تا از این طریق، قوای جسمانی خود را بازسازی کند و بتواند هم از نظرجسمانی و هم از نظر روحی و روانی برای شروع مجدّد کار، آماده شود. از این طریق، هم ضریب موفقیّت و کارآمدی فعالیت وی افزایش می یابد. و هم خللی در میزان انگیزه و ذوق و شوق وی برای انجام دادن آن فعالیت مستمر، ایجاد نگردد.
    11) کسب ضریب بالای موفقیّت در آموزش
    مقیّد شدن و اجبار درفعالیت جسمی و روحی، باعث کاهش بازده (راندمان) کار می شود و شخص، همیشه خویش را در حصار، احساس می کند. اکثر قریب به اتّفاق دانش آموزان ودانشجویان، چنین حالتی را در زمان تحصیل دارند. وجود انواع و اقسام فعالیت های آموزشی در زمینه های فرهنگی ، مذهبی، هنری، تربیتی، فنّی و ... در برنامه های اوقات فراغت، باعث می شود که این اوقات، در واقع، نقش زمان حضور در کلاس های رسمی را ایفا کنند. با این تفاوت که شخص در این زمان، با میل و رضایت خاطر و علاقه ی خویش در سر کلاس های آموزشی حضور می یابد. به همین خاطر، چون این فعالیت ها و زمان استفاده از آنها مطابق سلیقه و ذوق وی اند باعث افزایش ضریب یادگیری حرفه و آموزش می شوند.
    12) داشتن برنامه برای تعطیلات
    تعداد کلّ روزهایی که در طول سال با تعطیلی مواجه می شویم، چند ماه است، که این همه فرصت و زمان اوقات فراغت، نیاز به برنامه ریزی و تأمل بیشتر دارد. ملّتی موفق و خوش بخت است که حداکثر بهره برداری و استفاده را از زمان ببرد و فرصت ها را غنیمت بشمارد و برای لحظه لحظه ی اوقات، دارای برنامه ی مدوّن و کارشناسی شده باشد.
    13) تمرین حیات اجتماعی
    یکی از مهم ترین ویژگی های فعالیت های اوقات فراغت، انجام دادن برنامه های گروهی و دسته جمعی است که خود، عاملی است برای زندگی اجتماعی ورشد اجتماعی و نیز در این فعالیت هاست که انسان با جمع، آشنا می شود و دوستانی تازه پیدا می کند و از زندگی فردی و تنهایی خویش، رهایی می یابد. همان طور که می دانیم، زمینه سازی رشد انسان، در شکل گرفتن به موقع بعد اجتماعی وی است.
    14) ارتقای مهارت های شناختی
    اوقات فراغت، مناسب ترین فرصت ها برای توسعه ی مهارت های شناختی (مطالعه، پژوهش، پرسشگری، سخنرانی، و گفتگو و ...) و شکوفایی استعدادها هستند؛ زیرا هنگامی که فرد براساس علاقه و انگیزه ی شخصی (بدون داشتن اجبار و وظیفه ی رسمی) بخواهد در زمینه های متنوّع فعالیت داشته باشد، مسلماً تلاش او در چنین شرایط مطلوب و خوشایند ذهنی و روانی، از یک طرف در تأمین بهداشت جسمی و روانی وی مؤثر خواهد بود و از طرف دیگر، موجب فراگیری های پایدار در او خواهد شد.
    15) بازشناسی و بازسازی شخصیّت
    اوقات فراغت از دو جهت در تعالی بخشیدن به شخصیت، نقش دارند: اوّلاً اوقات فراغت به عنوان مناسب ترین فرصت به انسان این امکان را می دهند تا رفتار فردی و اجتماعی خود را مورد ارزیابی و ارزشیابی قرار داده، با آرامش خاطر، نسبت به خصوصیات اخلاقی، رفتاری و ..ی خود به تفکر بپردازد و نقاط قوّت و ضعف خود را دریابد ؛ ثانیاً اوقات فراغت- از آن جهت که فرصت مناسبی برای ظهور و رشد و شکوفایی استعدادها و توانایی ها و خلّاقیت ها و نوآوری های فردی هستند-، می توانند در تعالی بخشیدن به شخصیت فرد، مؤثر و مفید باشند.
    16) آموختن فرهنگ عمومی
    عدّه ای از صاحب نظران بر این عقیده اند که فعالیت های اوقات فراغت، درنهایت، موجب رشد و توسعه فرهنگی در جامعه خواهند شد.
    در اثر فعالیت های سالم، از جمله: کتاب خوانی، فعالیت های هنری، شرکت کردن در اردوهای جمعی، انجام دادن فعالیت های جسمانی و ورزشی، انجام دادن فعالیت های فوق برنامه ی عملی وذوقی و ... نه تنها از فرصت های بیکاری و بعضاً تمایل به بزهکاری های اجتماعی کاسته می شود، بلکه فرهنگ عمومی اشاعه می یابد و توسعه ی فرهنگی ونشاط و سرزندگی در جامعه افزایش خواهد یافت.
    17) شکوفایی خلّاقیت ها
    خلّاقیت یعنی نوآوری انسان. در این زمینه تفکر را، به تفکر «همگرا» و «واگرا» تقسیم می کنند. تفکر همگرا تلاشی است برای حل مسئله با روش های سنّتی و آموخته شده، در حالی که تفکر واگرا تفکّری است مبتنی بر روش های نو و تازه. در تفکّر همگرا اندیشه صرفاً روی مسئله متمرکز می شود. در حالی که در تفکّر واگرا اندیشه بر پدیده های جانبی و حتی دور از مسئله نیز تمرکز پیدا می کند.
    جهت تأمین فضای لازم برای رشد خلّاقیت، لازم است فرد در شرایطی قرار گیرد که ضمن مواجه شدن با مسئله به دنبال یافتن راه حل آن باشد. دومازیه، جامعه شناس فرانسوی، معتقد است که یکی از اهداف و نتایج فعالیت های اوقات فراغت، به ظهور رساندن استعدادها و خلّاقیت های فرد است. (18) دنیس کیور- که مطالعات زیادی در زمینه ی اوقات فراغت انجام داده است- می گوید: اوقات فراغت، فرصتی به فرد می دهند تا انرژی خود را آزاد کند و به خلّاقیت و خود شکوفایی نایل شود. (19)
    برخی کارکردهای دیگر برنامه های اوقات فراغت (فعالیت های فوق برنامه)، عبارت اند از: سیر و سفر در سرزمین ها و عبرت گرفتن از تاریخ پیشینیان، شناخت طبیعت و حفظ آن و بهره گیری از آن، تحکیم خانواده و صله ی رحم و تعمیق پیوندهای خویشاوندی، رویکرد به هنر و هنرآموزی و لذّت بردن از آثار هنری، آموختن کمک های اوّلیه ی پزشکی و فوریت های امدادی و بهداشت فردی و اجتماعی، آشنایی با حقوق فردی و اجتماعی و آیین شهروندی و نظام مدنی، شناخت آسیب های اجتماعی (که عمدتاً تاشی از بهره ی صحیح نگرفتن از اوقات فراغت اند) و راه های مصون ماندن از آنها، دیدن آموزش های دفاع نظامی وغیر نظامی (بسیج نظامی، امدادی، بهداشتی وفرهنگی)، شادی آفرینی و برگزاری آیین ها (جشن ها، همایش ها ومراسم سوگواری)، فعالیت های خیریّه ی اجتماعی در محلّه ومدرسه و دانشگاه و شهر، و ...(20)
    در پایان، همان جمله ی نخست این نوشتار را تکرار می کنم که: تمدّن، محصول اوقات فراغت ملّت هاست...

    پی نوشت

    1. تاریخ تمدّن، ویل و آریل دورانت، تهران: انقلاب اسلامی، ج 1، ص 38(مقدّمه).
    2. «چگونگی گذراندن اوقات فراغت»، باقر یوسفی، فصل نامه ی مدیریت در آموزش و پرورش، ش 13، ص 77.
    3. همان جا.
    4. «هنگامه های فراغت، زمینه ساز بهداشت روانی و بستر خلاقیت ها»، غلامعلی افروز،پیوند، ش 142 (تابستان 1370)، ص 124.
    5. «خانواده و ضرورت توجه به اوقات فراغت فرزندان»، علیرضا عصاره،پیوند، ش 225(تابستان 1377)، ص 30.
    6. «چگونگی گذراندن اوقات فراغت»، ص 77.
    7. فرهنگ علوم اجتماعی، آلن بیرو، ترجمه: باقر ساروخانی، انتشارات کیهان، ص 203.
    8. «خانواده و ضرورت توجه به اوقات فراغت فرزندان»، ص 30.
    9. فرهنگ علوم اجتماعی، ص 204.
    10. بنگرید به: جامعه شناسی فراغت، مجید زاهدی اصل، دفتر همکاری حوزه ودانشگاه، جزوه ی 31، ص 5.
    11. پژوهشی در اوقات فراغت (ویژه ی معلمان)، حسینعلی کوهستانی و علی اصغر خلیل زاده، مشهد: تیهو، ص 113-114.
    12. همان، ص 119-120.
    13. این روش، به عنوان مدل scammper که نام اختصاری آن است، شناخته می شود.
    14. «هنگامه های فراغت...»، ص 128-129؛پژوهشی در اوقات فراغت، ص 120-121.
    15. جامعه شناسی اوقات فراغت، فرنگیس اردلان، تهران: دانشکده ی علوم اجتماعی دانشگاه تهران، 1354، ص 2 (نقل از : همشهری، سال هفتم، ش 2878، صفحه ی اجتماعی).
    16. فرهنگ علوم اجتماعی، ص 203.
    17. همان، ص 204-205.
    18. «چگونگی گذران اوقات فراغت»، ص 77.
    19. همان، ص 81.
    20. یک منبع بسیار سودمند برای آشنایی با کارکردهای متنوع برنامه ها ی اوقات فراغت، کتاب جوانان و تجربه ی زندگی در اوقات فراغت است که از سوی «سازمان ملی جوانان» تهیه و توسط نشر اسپید (تهران/1379) منتشر شده است. در این کتاب، فهرستی از صدها فعالیت فوق برنامه به صورت دسته بندی شده، به جوانان و نهادهای مدنی مرتبط با آنان ، معرفی شده است.

    نويسنده: لیلا علوی مقدّم-- منبع: مجله ی حدیث زندگی

    نورپورتال

    گذران اوقات زنان تهراني در دوران ناصرالدین شاه

    گذران اوقات زنان تهراني در دوران ناصرالدین شاه

    ياکوب ادوارد پولاک، پزشک آلماني از 1851 تا 1860 در ايران اقامت داشت و از 1855/1272 ق پس از مرگ دکتر کلوکه پزشک ناصرالدين شاه به عنوان پزشک شاه به دربار دعوت شد. حاصل اقامت او در ايران کتابي است به نام «ايران و ايرانيان» يا همان سفرنامه پولاک. او در اين سفرنامه با فصل بندي عناوين مختلف به موضوعاتي چون «خانه‌ها، شهرها، باغها، ...»، «لباس، زيب و زيور و سلاح»، و... است. زنان در سفرنامه وي در بخشهايي چون «لباس، زيب و زيور و سلاح» و «زندگي خانوادگي و فعاليت جنسي» حضور دارند که با جزئيات کامل به مباحث مورد نظر مي‌پردازد. موضوع منتخب براي اين شماره عناويني است که زنان را با آن مي خواندند و ديگري چگونگي گذران اوقات زنان از طبقات مختلف است.
    «عنواني که به زن محترم مي دهند خانم است. زنهاي درجه دوم را بيگم يا باجي مي گويند. عنوان زنان از پايين ترين مرتبه و درجه ضعيفه است. عنوان بي بي به معني سرکار خانم سابقا سخت رواج داشته است اما فعلا استعمالي ندارد.
    اشتغال زنان بر حسب مقام اجتماعي آنان و سکونتشان در شهر و روستا فرق مي کند. در طبقات فقير کليه کارهاي منزل را انجام مي دهند، بقيه اوقات را به پشم ريسي مي پردازند. آنها دوک را زير بغل نگاه مي‌دارند و با رشته هاي پشم که رشته اند جوراب، فرش، و جل اسب مي بافند. زنان اعيان تقريبا تمام اوقات خود را به حمام رفتن، قليان کشيدن، ديد و بازديد، خوردن شيرينيهاي مختلف و ميوه هاي چربي دار از قبيل گردو و پسته و بادام، نوشيدن چاي و قهوه مي گذرانند. به ندرت ممکن است به خواندن کتاب يا نوشتن رقعه اي مشغول شوند. زن ايراني در خروج از منزل آزادي بسيار دارد. زنان طبقه متوسط يا حتي زنان محترم به صورت ناشناس به تنهايي به بازار و پيش طبيب مي روند و غيره؛ زنان بسيار ثروتمند با اسب و در معيت خدمه متعدد به ديد و بازديد مي روند؛ پشت سر آنها گيس سفيدشان سوار بر اسب است و خواجه يا يکي ديگر از نوکران عنان اسب را به دست دارد. رفتن به زيارت امام زاده ها يکي از سرگرميهاي مورد علاقه زنان است و البته خيلي مي شود که سواي زيارت به انجام دادن کارهاي عادي و دنيوي هم مي پردازند».1

    پی نوشت

    1. ياکوب ادوارد پولاک، سفرنامه پولاک «ايران و ايرانيان»، ترجمه کيکاوس جهانداري، تهران، خوارزمي، 1361، ص 159.

    فاطمه معزي

    نورپورتال

    خانواده؛ جوان و
 اوقات فراغت


    خانواده؛ جوان و اوقات فراغت

    فرازی فروزان در زندگی
    از فراغت میان ناز و نَعیم
    وز ملامت میان تاب و تَبیم
    همه، دلدادگانِ پاک‏دلیم
    همه، تردامنان خشک‏لبیم(1)
    «اوقات فراغت»، لحظات زیبا و زرین زندگی است که متفاوت از دیگر روزها و هفته‏ها، باعث رضایت درونی و افزایش شادکامی انسان می‏شود؛ هر یک از ما را از «تکرار» و «یکنواختی» نجات می‏دهد و با جدا شدن از «روزمرّگی»، زمینه‏ساز سلامت از هیجانات زیانبخش و احساسات منفی گردیده، شفابخش خستگی‏های روحی و آسیب‏های روانی در زندگی می‏شود و در پرتو فراغت مطلوب، به «تعادل و سلامت روان» دست می‏یابیم و با چنین رخداد خجسته‏ای، افسردگی‏ها، غم‏ها، غصه‏ها، تلاطم‏ها و درگیری‏های متعدد و متفاوت از جسم و جان ما دور می‏شود.
    «فلسفه اوقات فراغت»، ارتباطی منطقی با «فلسفه زندگی» دارد و در حقیقت زیرمجموعه و تابعی از آن محسوب می‏شود و با اوقات رسمی زندگی فرد نیز در ارتباط است؛ با این توضیح که هر گاه هر یک از ما بتوانیم از اوقات رسمی خود به خوبی استفاده کنیم، قادر به استفاده مطلوب از اوقات فراغت خویش خواهیم بود.
    ارتباط منطقی فلسفه اوقات فراغت با هدف خلقت، ضرورت تدوین یک فلسفه ارضاءکننده زندگی را مشخص می‏سازد و چنین بینشی نسبت به زندگی، روح رضایت را در آدمی پرورش می‏دهد و توان لازم را برای دیگر بخش‏های زندگی فراهم می‏سازد، از این‏رو چنین می‏توان نتیجه گرفت که آنهایی بهتر از دیگران به نیازهای زندگی خود پاسخ می‏دهند که بهتر از آنها می‏توانند برای اوقات فراغت‏شان، طرح و برنامه‏ای داشته باشند؛ تمدد جسم و جان، آرامش روح و روان،
    افزایش شادی و شادکامی پیدا و پنهان را نصیب خود سازند و در این فرصت سبز و دوست‏داشتنی، دریچه‏هایی به عالم بیرون گشوده، نگاهی نو، به خود، خلقت و خداوند بیابند و با این نگاه ناب از لغزش‏ها و ریزش‏های اعتقادی، اخلاقی و اجتماعی مصون مانند و فردایی بهتر، آرام‏تر، شیرین‏تر و دلنشین‏تر برای خود رقم زنند.

    اوقات فراغت در آموزه‏های آسمانی

    در فرهنگ و اندیشه اسلامی، اوقات فراغت با بیهودگی و معطلی یا آلودگی و روزمرّگی، همسو نیست، بلکه فراغت، فرصت مجددی برای تلاش و کوشش بی‏پایان زندگی است؛(2) که در آن گرچه «فعالیت‏های ظاهری و فیزیکی» تعطیل می‏شود اما «فعالیت‏های فکری»، «جوشش شناخت و بینش درونی» و «سفر به دیار قرب و قرار الهی با پاکی نیت و تابناکی اندیشه» آغاز می‏شود و سوغات‏های این سفر تا هفته‏ها و ماهها و گاه سال‏های بسیار، روشنی‏بخش شب‏ها و روزهای زندگی خواهد بود.
    از این‏رو امام سجاد(ع) از پیشگاه پروردگار پر مهر چنین درخواست می‏کند:
    «[خدایا]، اگر برای ما فراغتی از کارها مقدر فرموده‏ای، آن را فراغت سالم قرار ده که در آن، گناهی ما را در نیابد و خستگی به ما رو نیاورد تا (فرشتگان) و نویسندگان بدی‏ها با پرونده‏ای خالی از بیان گناهان‏مان از سوی ما بازگردند و نویسندگان نیکی‏ها به خاطر نیکی‏هایی که از ما نوشته‏اند، شادمان شوند.»(3)
    چنین بینشی موجب گردیده که پاکان و خوبان در دعاهای خود «طلب فراغت» می‏کردند و برای اجابت خواسته خویش آن را با صلوات بر محمد و آل محمد آغاز می‏نمودند و می‏گفتند:
    «الّلهم صلّ علی محمّد و آل محمّد و ارزقنی فیه الصّحة و الفراغ ...؛(4)
    خدایا! درود فرست بر محمد و آل او و روزی‏ام فرما در این ماه [مبارک رمضان[ سلامت و فراغت [برای بازگشت به خویش و توجه و توبه به سوی تو.]»
    همان گونه که در روز عزیز و شریف عرفه، افزون بر دستیابی، درک حقیقی اوقات فراغت یعنی حرکت در مسیر عبودیت و رسیدن به قله قرب الهی را می‏جوییم و از خداوند مدد می‏طلبیم تا گشایشی شایسته در روح و روان ما پدید آید و جامه جان ما با عطر عبودیت و بندگی معطر گردد. (وَ اَذِقْنی طَعْمَ الْفَراغ لِما تُحبُّ بِسِعَةٍ مِنْ سِعَتِکْ ...)(5)
    اوقات فراغت؛ آسیب‏ها و آفت‏ها
    صائب چو سرو و بید ز بی‏حاصلی مُدام
    در باغ روزگار خجالت کشیده‏ایم
    بوده است گوشه دل خود در جهان خاک
    جایی که ما نفس به فراغت کشیده‏ایم(6)
    بینش‏ها و روش‏های متفاوت یا متناقض ما در باره اوقات فراغت، این موضوع را چون خنده و شادی یا شوخی و شادمانی، دارای دو جلوه زیبا و روح‏نواز یا زشت و روح‏خراش کرده است، به گونه‏ای که این نعمت بزرگ الهی را که در کنار «صحت و سلامتی» قرار دارد و مورد سؤال خدای مهربان در روز رستاخیز واقع می‏شود (ثم لتسئلن یومئذ عن النعیم،(7) الصّحة و الفراغ(8))، دستخوش افراط‏ها، تفریط‏ها، سیاهی‏ها و تباهی‏ها می‏کند.
    این رخداد تلخ آنگاه پدید می‏آید که «اوقات فراغت» حاصلی جز بی‏حاصلی، پوچی، بطالت و خوشگذرانی بی‏هدف نداشته باشد و تنها به عنوان «هدف زندگی»، بی‏هیچ پشتوانه انسانی و ارزشی نگریسته شود و «بیکاری» در آن، دلیل دست زدن به «هر کاری» تلقی گردد! از این‏رو برخی «فراغت زمانی»، «توانایی جسمانی» و «توانمندی مالی» را فسادآور دانسته، چنین می‏گویند:
    «اِنَّ الشَّبابَ و الفِراغَ و الجِدَة
    مفسدةٌ للمرء ای مفسدة؛(9)
    همانا جوانی، فراغت و ثروت موجب فساد و تباهی است، فسادی بزرگ و بسیار».
    رسول گرامی اسلام(ص) با نگاهی پر نور، «فراغت» و «سلامت» را همپای هم دانسته و در باره این دو می‏فرماید:
    «خُلّتان کثیرٌ من النّاس فیهما مفتون: الصّحة و الفراغ؛(10)
    دو چیز است که بسیاری از مردم با آن امتحان شده‏اند و فریب خورده‏اند: صحّت و فراغت.» و امام علی(ع) با توجه به آیه «فَاِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ؛ پس چون فراغت یافتی به کار دیگری بپرداز.» می‏فرمود:
    «آگاه باشید که دنیا سرای بلا و امتحان است که ساکنان آن زمانی را به فراغت، بیکاری و بیهودگی سپری نمی‏کنند مگر آنکه حسرت و پشیمانی بسیاری بر آنان در روز قیامت خواهد بود.»(11) این راهبرد روشنگر موجب گردیده که در مجموعه معارف وحیانی و آموزه‏های ربانی افراد «نوّام» و «کثیرالنوم» یعنی پرخواب و کم‏کار و انسان‏های «کثرة الفراغ(12)» یعنی پر فراغت و کم‏فعالیت، نکوهش بسیار شوند، به گونه‏ای که مورد بغض و غضب خداوند قرار گیرند، زیرا لحظه‏های پر بار و سرنوشت‏ساز زندگی خود را که مهر و کابین خوشبختی آنان در دنیا و سعادت‏شان در آخرت(13) است و باید همراه با کیمیای اطاعت و عبودیت، جاودان سازند، پوچ و بی‏ارزش ساخته‏اند.
    داوود نبی(ع) با زیبانگری خویش، مجموعه‏ای از صفات برجسته انسان‏های ارزشمدار و خداجو را در حدیثی چنین بازگو می‏فرماید:
    «خردمند صاحبدل، اوقات خود را جز در چهار مورد صرف نمی‏کند: مناجات با خدا، محاسبه نفس، ملاقات با دوستان صمیمی و دینی که خیرخواه او بوده و عیب‏های وی را به او گوشزد کنند، و لذت‏های پاک و شایسته که پروردگار مجاز دانسته است.»(14)

    راهکارها و توصیه‏ها به اولیا، مربیان و مبلّغان

    به کارگیری توصیه‏ها و پیشنهادهای زیر در تنظیم، تدوین و تصویب اوقات فراغت جوانان و نوجوانان جهت بازدهی بیشتر و شکوفایی فراوان‏تر بسیار مفید و مؤثر خواهد بود:
    1. بهره‏گیری از رایزنی و مشورت با نسل نو برای تنظیم برنامه‏های اوقات فراغت، اشتیاق آنان را در شروع و استقبال آنها را در استمرار برنامه‏ها به طور چشمگیری افزایش می‏دهد و باعث کامیابی، موفقیت و خرسندی مسئولان می‏شود.
    بی‏گمان این سخن به معنای «اقتدا» به یکایک خواسته‏های جوانان نیست، بلکه «احترام» و توجه به ذوق و ذائقه یا میل و علاقه آنان است تا هر لحظه و هر روز از روزهای شیرین و به‏یادماندنی ایام فراغت، با سختی و تلخی جانکاه از سوی شرکت‏کنندگان و اولیای امور طی نشود. این تدبیر شایسته و بایسته از آن‏رو است که ما به این باور دست یابیم که خواسته‏های هر نسل با نسل‏های دیگر متفاوت و گاه متناقض است و هرگز نمی‏توان با تنظیم برنامه‏هایی خاص و مورد علاقه خود، آن هم پشت درهای بسته، جمعیت‏های نوجوانان و جوانان را روزها و هفته‏ها در مکان‏هایی معین دعوت نمود و انتظار اجابت و موفقیت داشت!
    این توجه آنگاه خود را مهم‏تر جلوه‏گر می‏سازد که بدانیم نسل امروزی بیش از سن خود «می‏بیند»، «می‏یابد» و «می‏فهمد»، از این‏رو قدرت «ترسیم» و «تحلیل» شگرفی از خود نشان می‏دهد و گاه اولیا و مربیان را با پرسش‏هایی برتر از توان آنان در پاسخگویی روبه‏رو می‏سازد، گرچه آنها از افراد تحصیل‏کرده و برتر اجتماع محسوب شوند!!
    2. رعایت «تنوع روحی» نسل نو بر موفقیت برنامه‏ریزی و اجرای آنها به طور غیر قابل باوری می‏افزاید و گاه در یکایک مراحل، حرف اول را می‏زند! این مهم از آن‏روست که نوجوانان و جوانان، «تنوع‏طلب»، «نوگرا» و گاه «ساختارشکن» هستند و از برنامه‏های «خشک و بی‏روح» یا «رسمی و سطحی» که جسم را در بند و روح را در زنجیر می‏کند، به هیچ گونه استقبال نمی‏کنند و هر گاه مجبور به پذیرش شوند، فاصله‏ای بیش از زمین تا آسمان بین جسم و جان‏شان وجود دارد و به اصطلاح «دل نمی‏دهند»، بدین خاطر با کمترین بهانه‏ای، بزرگ‏ترین روزنه‏ای برای گریز از محیط می‏یابند و به این شیوه‏ها افتخار می‏کنند.
    به یقین توجه به شور و نشاط، تنوع‏طلبی و نوگرایی این نسل از تکرار خستگی و افسردگی آنها جلوگیری می‏کند و از «بی‏خیال»بازی یا «وِلِشْ»گویی، یعنی بی‏مسئولیتی آنان به طور قابل توجهی می‏کاهد و در مقابل نوعی نشاط و شادکامی، تخلیه انرژی متراکم بدن و مسئولیت‏پذیری ویژه در روزها و هفته‏های اوقات فراغت به آنها می‏بخشد و این پدیده یعنی «ارتباط سالم»، «درک متقابل» و «فهم درست حقایق»؛ رخدادی خجسته و مبارک که گاه در محیط‏های تعلیم و تربیت با قحطی بسیاری روبه‏روست و ماهها و سال‏های جوانی را با تیرگی و خستگی و بی‏انگیزگی همسو می‏سازد و «فرصت‏کشی» را یگانه ارمغان آن می‏نماید.
    3. ترغیب جوانان به استفاده از «خلوت شخصی» و «لحظاتی با خود بودن» موجب تقویت ذهن و رشد خودآگاهی آنان می‏شود، علاوه بر آن، درک جامع‏تری از زندگی نیز به دست می‏آورند.
    اندک آشنایی با گروههای سنی مختلف جامعه بخصوص میانسالان و کهنسالان، گویای این واقعیت پیدا و پنهان است که دوری از خودشناسی و خلوت با خویشتن، باعث گم گشتن در کوچه پس‏کوچه‏های روزمرّگی و پرداختن به جلوه‏های ظاهری زندگی بدون توجه و تأمل در جلوه‏های جاودان حیات می‏شود. آنان که از اوان عمر ـ به ویژه نوروز نوجوانی و بهار جوانی ـ آموخته‏اند که ساعتی از شبانه‏روز یا هفته را باید به مرور دفتر عمر خویش بپردازند و با مطالعه درس‏آموز و عبرت‏پذیر، سطر سطر آن را بازبینی نمایند، در نخستین گام‏های سردرگمی و حرکت به سوی تندبادهای پوچی و نیستی، به سوی صراط هدایت و سعادت باز می‏گردند و به جبران حیرانی‏ها می‏پردازند، اما کسانی که این لحظات زیبا و زرّین را فراهم
    نمی‏کنند و نمی‏دانند «چرا» باید زندگی کنند؟ و «چگونه» باید زندگی کنند؟ سال‏های بسیاری را به «خوردن برای دویدن» و «دویدن برای خوردن» رو می‏کنند و تنها با «رؤیا و خیال» بی‏هیچ اندیشه ناب و نورانی، یگانه سرمایه آسمانی خویش، یعنی عمر خود را از دست می‏دهند و در پایان دلشکسته و ورشکسته با خود زمزمه‏ای بی‏فایده می‏کنند که:
    عمری به جز بیهوده بودن سر نکردیم
    تقویم‏ها گفتند و ما باور نکردیم
    دل در تب لبیک تاول زد ولی ما
    لبیک گفتن را لبی هم، تر نکردیم(15)
    4. تشویق نسل جوان به داشتن برنامه‏ای مفید و جامع که شامل ورزش و فعالیت‏های فیزیکی، کتابخوانی بر اساس یک سیر منظم مطالعاتی، جبران عقب‏افتادگی‏های احتمالی آموزشی، پرورش ذوق، هنر و سلیقه‏های متنوع، آموزش مهارت‏های اجتماعی، تعلیم دوره‏های مختلف زبان و رایانه، تقویت مبانی دینی و اخلاقی، مطالعه زندگی‏نامه الگوها و پیشوایان الهی و سایر موارد مفید، ارزنده و سازنده باشد، آنان را در تحقق زندگی متعادل، بالنده و پویا یاری خواهد نمود.
    به یقین هر گاه در سیر برنامه‏ها، بیش از «تعلیم» به «تربیت» و «پرورش» ابعاد جسمانی و روحانی توجه شود و سرآمد تمامی برنامه‏ها، «کشف انسان از سوی خود» و «شناخت استعدادها و نیروهای بالقوه» قرار گیرد، یادگاری ماندگار از اوقات فراغت برای تمامی عمر باقی می‏ماند که همچون مشعلی شعله‏ور، راه امروز و فردای نسل جوان را پر نور و پر فروغ می‏سازد.
    5. مراقبت از فعالیت‏های اجتماعی، رفت و آمدها و معاشرت‏ها در ایام فراغت، یک ضرورت غیر قابل انکار است؛ زیرا در اوقات فراغت، میزان جرایم و بزهکاری‏ها افزایش می‏یابد و در این ایام بیشترین گرایش‏ها به سوی رفتارهای ضد اجتماعی، معاشرت‏های آلوده و دوستی‏های مشکوک صورت می‏گیرد.(16) این رخداد تلخ ـ که گاه فرصت جبران را از جوان و خانواده او سلب می‏کند ـ بدین خاطر است که:
    اولاً: انرژی نهفته در وجود جوان همراه با هیجانات و احساسات این سن چنین حرکت‏هایی را فراهم می‏سازد.
    ثانیا: انتظارات و توقعات رؤیایی و غیر قابل باور نسل نو برای ثروتمند شدن آن هم در یک شب، بی‏هیچ تلاش و کوششی در اغلب جوانان به چشم می‏خورد.
    ثالثا: دست‏های پیدا و پنهانی در صدد سوق دادن جوانان پاک‏نهاد و روشن‏ضمیر ایران اسلامی یعنی آینده‏سازان این مرز و بوم به سوی فساد، فحشا، اعتیاد و انحراف هستند تا امروزِ آنان را سیاه و فردایشان را تباه سازند و امواج پر خروش و تأثیرگذار، جوانان خداجو و دین‏باور را بی‏هویت، در دست دشمنان اسیر سازد تا با یک اشاره حتی آرایش ظاهری، آنان را از آن سوی مرز مشخص سازند! مسئولیت بسیار سنگین همه ما، «مراقبت» نه «دخالت» و «پیشگیری» نه «گیردهی»
    است تا بی‏هیچ دخالت مستقیم، باید و نباید آزاردهنده، خدشه به استقلال شخصیتی نسل جوان، این ایام با سلامت و سعادت سپری شود و پر نشاط و پر شور همراه با پاکی و تابناکی به آینده‏ای زیبا و امیدآفرین رو کنند.

    پی‏نوشتها:

    1 ـ ملک‏الشعرای بهار.
    2 ـ جوان و نیروی چهارم زندگی، دکتر محمدرضا شرفی، ص34 و 33.
    3 ـ صحیفه سجادیه، دعای یازدهم، ج1، ص63 (ترجمه غرویان).
    4 ـ الاقبال بالاعمال الحسنه، سید بن‏طاووس، ج1، ص83.
    5 ـ همان، ج2، ص100.
    6 ـ صائب.
    7 ـ سوره تکاثر، آیه 8.
    8 ـ مجمع‏البیان، طبرسی، ذیل آیه 8 سوره تکاثر، ر.ک: الانوار الساطعة، ج5، ص83.
    9 ـ ریاض‏السالکین، ج3، ص425.
    10 ـ فروع الکافی، ج2، ص152.
    11 ـ شرح نهج‏البلاغه، ابن‏ابی‏الحدید، ج17، ص145.
    12 ـ ریاض‏السالکین، ج2، ص455؛ کتاب من لا یحضره الفقیه، ج3، ص103.
    13 ـ غررالحکم، ص158، ح3014.
    14 ـ کنزالعمّال، 5281.
    15 ـ قیصر امین‏پور.
    16 ـ ر.ک: جوان و نیروی چهارم زندگی، ص35.

    پدیدآورنده:احمد لقمانی،

    نورپورتال

    فکری برای اوقات
 فراغت فرزندان


    فکری برای اوقات فراغت فرزندان

    توصیه های تابستانی دکتر حسین ابراهیمی مقدم روانشناس به والدین

    شاید فکر کنید برای حرف زدن از اوقات فراغت، کمی دیر شده؛ ولی روان شناسان نگاه دیگری دارند و معتقدند با برنامه ریزی و تفکر صحیح، می توان از باقیمانده اوقات فراغت فرزندان در فصل تعطیلات به نحو مطلوبی بهره برد. سال ها پیش وقتی دوران درس و مدرسه را سپری می کردیم تمام هوش و حواسمان به تابستان و تعطیلات بود ولی تابستان که می شد، پدر و مادر به ما اخطار می دادند که قرار نیست این سه ماه را عاطل و باطل بگذرانی و آخرش ناچار در کلاس های تقویتی جورواجور ثبت نام می کردیم تا اوقات فراغتمان به خوبی سپری شود. اما این روزها والدین بیش از گذشته نگران اوقات فراغت فرزندان خود هستند و گاهی با همسایه و فامیل در همین زمینه رقابت نیز می کنند. با دکتر حسین ابراهیمی مقدم، روان شناس، درباره همین موضوع و روان شناسی گذران اوقات فراغت حرف زده ایم...

    نظرتان راجع به اوقات فراغت بچه مدرسه ای ها چیست؟

    ▪ واقعیت اش این است که فراغت پدیده مظلومی است. در بحث های اجتماعی وقتی محقق بخواهد یک آسیب اجتماعی مثل دزدی را بررسی کند، به او بودجه و امکانات می دهند ولی من کمتر دیده ام که واقعا به طور علمی در مورد پدیده اوقات فراغت بحث شود، در حالی که فراغت مساله بسیار مهمی است. دانشمندی به نام دومالدید کتابی تحت عنوان تمدن فراغت نوشته و می گوید دنیای جدید دنیای فراغت است و تمدن جدید، تمدن فراغت است. پدیده فراغت شاخص توسعه است و گذران فراغت هم به نظر من شاخص توسعه انسانی است.

    یعنی اگر جامعه ای فراغت بیشتر وبهتری داشته باشد، توسعه یافته تر است؟

    ▪ ببینید؛ توسعه یک پدیده همه جانبه است و توسعه انسانی مدنظر است. واقعیت این است که کارگردانان تبهکاری هم وقتی می خواهند کسی را به تباهی بکشند، از زمان فراغتش استفاده می کنند. زمان کار که زمان تعهد و اشتغال است، زمانی است که آدم ها فرصت ندارند به کار دیگری بپردازند. ولی افراد در زمان فراغت آزاد هستند و تبهکاران از این روزنه، مخصوصا جوانان را به تبهکاری و فساد می کشند. بد نیست سری به آمارهای نیروی انتظامی بزنیم تا متوجه شویم که در فصل تابستان چه قدر بر میزان بزهکاری افزوده می شود. تصور کنید انبوهی از جوانان را که فراغت دارند ولی مدیریت فراغت ندارند. تبهکاران از همین خلا فراغت استفاده می کنند و آنها را جذب می کنند.

    پس فصل تابستان که اوقات فراغت است، فصل بسیار حساسی است؟

    ▪ به تعبیری، بله. ولی اوقات فراغت همیشه و همه جاست، در شب و روز! و در همه جهان زندگی ما اثر می گذارد. حتی شاید تعجب کنید که یکی از سوال هایی که من برای مشاوره ازدواج افراد می پرسم این است که اوقات فراغت شان را چگونه سپری می کنند. این شاخص در شناخت و ارزیابی افراد در جامعه خیلی مهم است. اگر بتوانیم فراغت مان را خوب مدیریت کنیم، دنیای کارمان هم بهتر می شود. بعضی افراد که فراغت را نظم داده اند می گویند ما فلان ساعت می رویم فلان جا، در تعطیلات مان این کار را انجام می دهیم، آن لحظاتی هم که کار می کنند باز به یاد آن دو سه ماه بعد است که قرار است بروند، قراردادشان را بسته، بلیت شان را خریده و قرار است بروند فلان جا، کارشان بهتر می شود ، کیفیت کارشان بهتر می شود، روحیه شان بالا می رود. پس می بینید که فراغت محدود به آن زمان نیست که در حال سپری کردن مثلا در یک مسافرت هستیم، تازه اگر به ما خوش بگذرد (چون برنامه داشته ایم) یاد آن دوران، یاد آن زمان باقی می ماند. بعضی یاد آن زمان را با عکس یا فیلم زنده نگه می دارند که می تواند روی تمام زندگی اثر بگذارد.

    پس باید برای مدیریت اوقات فراغت فرزندان مان سخت تلاش کنیم؟

    اولا سوال من این است که چرا هر وقت صحبت از فراغت است، فقط به یاد فرزندان مان می افتیم؟ خود پدر و مادر هم نیاز به فراغت دارند. البته چون پدر و مادرهای امروزی در کودکی متعلق به عصر فراغت نبودند، شاید برای فرزندان شان هم مثل خودشان فراغت درست و حسابی قایل نشوند. عده ای به فرزندان شان می گویند الان وقت کار است، کارت را انجام بده، اصلا تفریح کجا بود! گردش و بازی یعنی چه؟ و در بعضی موارد هم برعکس خانواده هایی وجود دارند که به دقت فرزندان شان را کنترل می کنند. فلان ساعت برو فلان جا، فلان ساعت استخر، از آنجا که درآمدی موسیقی... اینها هم که دیگر فراغت نیست. از ویژگی های فراغت، آزادی و رهایی و آشتی است. پس می بینیم که افراط و تفریط است.

    در قسمت قبلی صحبت هایتان از تعبیر خلأ فراغت صحبت کردید. بیشتر در این خصوص توضیح می دهید؟

    ▪ شاید چیزی تحت عنوان سندرم روز تعطیل را شنیده باشید. مشخص شده که برخلاف انتظار، بیشترین مشاجره های خانوادگی در روزهای تعطیل اتفاق می افتد و حتی خیلی ها در اواخر روزهای تعطیل حالاتی از افسردگی را نشان می دهند. شاید شما هم این تجربه را داشته باشید؛ مخصوصا فرد جوان احساس می کند ایامی که سر کار می رود، مشغول است، حالا جمعه است، بی کار است و سرگردان مانده که چه کار کند، حتی شاید با خودش بگوید حیف، حداقل سرکار می رفتم سرم گرم بود!

    خب، شاید همه امکان اقتصادی گذران اوقات فراغت را نداشته باشند.

    ▪ نه، فراغت لزوما یک پدیده گران قیمت نیست. این نیست که مثلا برویم فلان کشور و کلی خرج کنیم.کارهای خیلی ارزان و ساده ای هم می شود انجام داد؛ کارهای ذوقی، مثلا فرض کنید یک کلکسیون کبریت ساختن، مجموعه تمبر جمع آوری کردن، چیزهایی که بسیار کوچک، زیبا و ارزان است، جمع کردن. ما فرزندان مان را برای این عادت های زیبا تربیت نکرده ایم و این کوتاهی از طرف خانواده از یک طرف و کوتاهی از طرف جامعه از طرف دیگر مشکلات زیادی را به وجود خواهد آورد.

    پس نقش خانواده هم کمتر از اجتماع نیست.

    ▪ همین طور است. پدران بزرگ ترین آموزگاران جامعه هستند و لذا بزرگ ترین آموزگاران فراغت اند، بزرگ ترین مدیران فراغت اند و باید الفبای گذران فراغت را به فرزندان شان منتقل کنند و پایدارترین انتقال، انتقالی است که در هنگام کودکی صورت می گیرد چرا که در دنیای درونی کودکی باقی مانده و پایدار خواهد ماند. اگر قرار است پایدارترین و دایمی ترین تغییرات را در وجود انسان ها ایجاد کنیم، باید از خانواده شروع کنیم. اولین نکته این است که والدین، پدران و مادران بپذیرند که فراغت یک پدیده واقعی است و پدیده ای حساس و اساسی است، پس مرحله اول پذیرش واقعیت از جانب والدین و نگاه دقیق به واقعیت است. اینکه من به بچه بگویم که وقتی بی کار شدی، کتاب بخوان خیلی خوب است ولی وقتی من خودم کتاب را نشناسم، اصلا کتاب را به دست نگیرم، این حرف نمی تواند موثر باشد. مساله ما پذیرش رسالت است.

    منظورتان چه نوع رسالتی است؟

    ▪ از رسالت هایی که در سازمان فرزندان باید داشت، اصل خودانگیختگی و درون زادی است. فراغت دنیای کرختی و خواب آلودگی محض نیست.
    گاهی در دنیای فراغت انسان ها بیشتر از زمان کار فعالیت می کنند اما تفاوت اینجاست که در این دنیای فراغت به میل باطنی خود کار می کنند، با خودشان آشنا هستند، از خودشان بیگانه نیستند و انگیزه ای درونی عامل این حرکت است، پس بنابراین رسالت بزرگ والدین این است که این خودانگیختگی را ایجاد کنند، یعنی افراد در زمان فراغت، به میل خود به کارهایی بپردازند اما خانواده آن جهان خودفرهیختگی را ایجاد کرده است.

    جهان خودفرهیختگی یعنی چه؟

    ▪ جهانی است که در درونش، انواع گوناگون فعالیت ها می توانند انجام بگیرند اما همه مفیدند. همه فرهیخته اند و جوان. بین اینها هر کدام را انتخاب کند، خوب است و به عبارتی والدین نمی گویند چه بکن، اما زمینه کارها را فراهم کرده اند، حال جوان خودش انتخاب می کند. هر کدام را هم انتخاب کند، مفید است. قبلا گفتم که اگر ما والدین یک لحظه قصور کنیم همان لحظه ممکن است تبهکاران وارد شوند. بنابراین دنیای حساس فراغت دنیای گسیخته نیست، دنیای تسلسل و به هم پیوسته است.

    پس نظارت خانواده روی فراغت جوانان لازم است.

    ▪ صددرصد. اصل تسلسل، اصل استمرار است، یعنی اگر خانواده ای مدام کوشش کند ولی در چنین لحظاتی فرزندش را رها کند، ممکن است خطرآفرین باشد. اگر هم قرار است فراغت نقش آزادی داشته باشد، پس نظارت مستقیم و اجبار هم نمی تواند همیشه موثر باشد اما نظارت از راه دور، نظارت نامریی و با رعایت احترام و ایجاد گزینه های مطلوب یک اصل درست کار در خانواده است.

    می توانیم بگوییم که مدیریت فراغت به وضعیت خوب اقتصادی فرزندمان هم منجر می شود؟

    ▪ البته فراغت تنها نباید با آینده نگری یا احتساب مالی یا مادی همراه باشد، یعنی نباید در این اندیشه باشیم که فرزندان مان را فقط در مقابل چنین گزینه ای قرار دهیم. مثلا کامپیوتر یاد بگیر که بعدا به دردت می خورد. این می تواند یک بعد باشد ولی یادمان باشد که باید احساس آزادی هم در فراغت باشد، احساس لذت هم باشد. این امر هم زمانی بیشتر میسر می شود که فراغت فعال باشد؛ مثلا فرض کنید کودکانی که ساعت ها جلوی تلویزیون ولو می شوند، همه حالت کرخت و بی حال پیدا می کنند. رعایت توازن بسیار مهم است، حتی توازن فراغت های فردی و جمعی. این نیست که فرزند ما حتی فراغت اش فردی یا جمعی باشد بلکه باید توازنی وجود داشته باشد. بحث فراغتی کردن کار در خانواده هم مهم است. اگر فرزند من می خواهد کار کند، تکلیف مدرسه اش را بنویسد و به مدرسه اش برود، اگر انگیزه ای اساسی به او بدهم و آن مدرسه را خانه اش بداند، کار مدرسه را به عنوان اجبار تلقی نکند بلکه از درون او بجوشد و من انگیزه ها را در درون او ایجاد کنم، کار هم به دنیای فراغت نزدیک می شود و چه قدر لذت بخش است کاری با انگیزش درونی آدمی آمیخته باشد.

    حرف آخر؟

    ▪ حرف در مورد فراغت زیاد است ولی به نظر من فراغت به معنای ارتقای کیفیت زندگی است. وقتی فراغت را درون خانواده کنترل می کنیم، به یک معنا، آشتی نسل ها را تحقق می بخشیم. دنیای امروز ما زمان فراغت را زمان رهایی تلقی نمی کند؛ چرا که در آن صورت یک مرتبه می بینید که فرزندتان را که رها کرده اید، یک آدمی درآمده که دیگر او را نمی شناسید. نوع لباسی که می پوشد، غذایی که او می خورد و الگوها و آرمان هایی که دارد، با عقاید شما ناهم خوان است و بعدش خدای نکرده کجروی و بزهکاری است. یکی از تیوری هایی که امروزه خیلی مطرح است، این است که تفاوت بین دنیای توسعه نیافته و دنیای پیشرفته هزینه پردازش انسان است. هر چه قدر ما برای پردازش انسان چه در دنیای کار، چه در دنیای فراغت هزینه و سرمایه گذاری کنیم، به همان نسبت جامعه توسعه یافته ای خواهیم داشت. در یک کلام آنهایی که سد ساختند، پل آفریدند، کارگاه و کارخانه تولید کردند، کاری نیک انجام دادند اما آنهایی که در باز تولید انسانیت به پردازش انسان، ارتقا و اعتلای کیفی انسان کوشیده اند و مثلا به اوقات فراغت نسل امروز و فردا توجه می کنند، کاری بس بزرگ تر انجام می دهند.

    دکتر مجید سلطانی
    جوان امروز

           

    چگونه براي 
اوقات فراغت فرزندانمان برنامه ريزي كنيم؟


    چگونه براي اوقات فراغت فرزندانمان برنامه ريزي كنيم؟

    تابستان با خميازه هاي كشدار

    با فرارسيدن تابستان، فرزندان ما پس از پشت سر گذاشتن يك سال تحصيلي توام با تلاش، در پي آنند كه از زمان فراغت تابستاني خود بيشترين بهره را ببرند.
    پدران، مادران و مسوولان تعليم و تربيت نيز با دغدغه چگونگي گذراندن اوقات فراغت كودكان و نوجوانان، به دنبال برنامه ريزي صحيح در اين زمينه هستند.
    آيا شما نيز از آن دسته والديني هستيد كه همراه با فرارسيدن فصل تابستان دلمشغولي بسياري براي پر كردن اوقات فراغت فرزندتان داريد؟
    آيا شما نيز به دنبال راهي هستيد كه علاوه بر جنبه آموزشي براي فرزندتان، جنبه تفريحي و سرگرم كننده نيز داشته باشد؟
    نگران نباشيد، چرا كه اين مساله در اكثر خانواده هاي متعهد و مسوول در قبال فرزندان وجود دارد و راهكارهاي آن بسته به مطالعه و برنامه ريزي والدين و در نظر گرفتن علائق و خواسته هاي فرزندان در اين زمينه در دسترس خواهد بود.
    متاسفانه اكثر والدين بدون اطلاع از معني و مفهوم اوقات فراغت و بدون توجه به علائق و سليقه هاي فرزندشان، تنها به جنبه آموزشي اين دوره اهميت داده، او را وادار به شركت در كلاس هاي آموزشي از جمله: دروس سال تحصيلي بعد و يا كلاس هاي زبان مختلف نموده و با اين كار نه تنها زمينه استراحت و آماده سازي ذهن او را براي يادگيري دوره تحصيلي بعدي فراهم نمي آورند بلكه سبب مي شوند كه خستگي فرزندشان از يادگيري دوچندان شده و دروس دوره بعدي را نيز به نحو احسنت به انجام نرساند. در صورتي كه اين دوره 3 ماهه تعطيلات با برنامه ريزي صحيح و منسجم مي تواند زماني براي استراحت فكر و افزايش پتانسيل يادگيري براي دوره تحصيلي بعد را فراهم آورد و ضريب يادگيري را نيز افزوني بخشد.
    شايد ريشه اين مشكل در اين باشد كه اكثر والدين از مفهوم اصلي اوقات فراغت واقف نيستند. در اينجا ابتدا به بررسي مفهوم اصلي اوقات فراغت و سپس راهكارها و چگونگي برنامه ريزي براي سپري كردن اين دوران به بهترين نحو خواهيم پرداخت.
    «دومازيه» جامعه شناس فرانسوي و مولف كتاب «به سوي تمدن فراغت» تقريبا تعريف جامعي براي اوقات فراغت بيان كرده است كه در آن علاوه بر ويژگي هاي اوقات فراغت به كاركردها و نتايج آن نيز اشاره شده است:
    فعاليت هاي اوقات فراغت (فوق برنامه)، مجموعه فعاليت هايي است كه شخص پس از رهايي از تعهدات و تكاليف شغلي، خانوادگي و اجتماعي با ميل و اشتياق به آن مي پردازد و غرضش استراحت، تفريح، توسعه دانش، به كمال رساندن شخصيت خويش، به ظهور رساندن استعدادها و خلاقيت ها و سرانجام مشاركت آزادانه در اجتماع است. دومازيه 3 كاركرد اصلي براي فراغت ذكر مي كند:
    رفع خستگي: فراغت به فرد فرصت مي دهد كه خستگي كارها و تكاليف را از تن بيرون كند.
    تفريح و سرگرمي: به وسيله سرگرمي، فضاهاي جديدي گشوده مي شود كه در آنها فرد مي تواند از رنج روزانه يك سري وظايف محدود و عادي و نيزكارهاي تكراري و محيط يكنواخت فرار كند تا به ركود يا شكنندگي رواني دچار نشود.
    رشد و تعالي شخصيت: فراغت، فرد را قادر مي سازد تا از كارهاي روزمره كليشه اي كه او را مجبور به پذيرش الزامات سازمان هاي اصلي اجتماعي مي كنند رهايي يابد، به كشف و اختراع و ابتكار دست بزند و انديشه، محيط و افراد مرتبط با خود را متحول كند.
    فراغت در واقعي ترين مفهوم كلمه هر سه اين كاركردهاي اساسي را برآورده ساخته و نياز انسان را كه با هر يك از آنها مرتبط است، ارضاء مي كند. بر همين اساس، از ديدگاه اكثر جامعه شناسان، اوقات فراغت صرفا وقتي نيست كه فرد به كار مشغول نباشد، بلكه وقتي است كه درآن فرد از الزامات عملي آزاد باشد و فعاليتي است كه فرد، آزادانه انتخاب مي كند و موجب رشد استعدادها و آرامش و خشنودي او مي گردد.
    در چارچوب كاركردهاي كلي سه گانه اي كه براي اوقات فراغت برشمرديم، كاركردهاي جزئي متنوعي نيز قابل شناسايي اند كه مي توان هر كدام از آنها را سرفصلي براي فعاليت هاي اوقات فراغت (فوق برنامه) قرار داد: از جمله:
    كسب اعتماد به نفس: اصولا وجود علاقه در انجام كارها، سبب كسب موفقيت خواهد شد و اين پيروزي و موفقيت، اعتماد به نفس فرد را بالا مي برد.
    شناخت مقتضيات زمان: چون فرد آزاد از انجام الزامات و وظايف كاري روزمره مي شود و وقت آزاد بيشتري براي حضور در اجتماع و فعاليت هاي فوق برنامه دارد، از مقتضيات زمان و مسائل روزمره اطلاع خواهد يافت.
    تفريح و گردش و سرگرمي
    تحرك جسمي و حفظ ورزيدگي
    رسيدن به آرامش
    بهداشت رواني
    تجديد قوا: فعاليت در قالب برنامه هر قدر هم لذت بخش باشد، باز خستگي هايي به دنبال خود دارد. بخشي از اين خستگي، خستگي جسماني است كه معمولا با استراحت (از جمله خواب) برطرف مي شود. بخش ديگري از اين خستگي، خستگي رواني است كه معمولا به دليل مواجهه مستمر با يك محرك به وجود مي آيد.

    كسب ضريب بالاي موفقيت در آموزش

    مقيد شدن و اجبار در فعاليت جسمي و روحي، باعث كاهش بازده (راندمان) كار مي شود و شخص هميشه خويش را در حصار احساس مي كند. اكثر قريب به اتفاق دانش آموزان و دانشجويان چنين حالتي را در زمان تحصيل دارند.
    وجود انواع و اقسام فعاليت هاي آموزشي در زمينه هاي فرهنگي، هنري، تربيتي، فني و ... در برنامه هاي اوقات فراغت باعث مي شود كه اين اوقات در واقع نقش زمان حضور در كلاس هاي رسمي را ايفا كنند. با اين تفاوت كه شخص در اين زمان با ميل و رضايت خاطر و علاقه خويش در سر كلاس هاي آموزشي حضور مي يابد.
    به همين خاطر، چون اين فعاليت ها و زمان استفاده از آنها مطابق سليقه و ذوق او هستند باعث افزايش ضريب يادگيري حرفه و آموزش مي شوند.

    تمرين حيات اجتماعي

    يكي از مهم ترين ويژگي هاي فعاليت هاي اوقات فراغت، انجام دادن برنامه هاي گروهي و دسته جمعي است كه خود عاملي است براي زندگي اجتماعي و رشد اجتماعي و نيز در اين فعاليت هاست كه انسان با جمع آشنا مي شود و دوستاني تازه پيدا مي كند و از زندگي فردي و تنهايي خويش رهايي مي يابد. همان طور كه مي دانيم زمينه سازي رشد انسان، در شكل گرفتن به موقع بعد اجتماعي وي است.

    ارتقاي مهارت هاي شناختي

    اوقات فراغت مناسب ترين فرصت ها براي توسعه مهارت هاي شناختي از جمله مطالعه، پژوهش، پرسشگري، سخنراني و گفتگو و... و شكوفايي استعدادها هستند. زيرا هنگامي كه فرد براساس علاقه و انگيزه شخصي (بدون داشتن اجبار و وظيفه رسمي) بخواهد در زمينه هاي متنوع فعاليت داشته باشد، مسلما تلاش او در چنين شرايط مطلوب و خوشايند ذهني و رواني، از يك طرف در تامين بهداشت جسمي و رواني وي موثر خواهد بود و از طرف ديگر، موجب فراگيري هاي پايدار در او خواهد شد.

    شكوفايي خلاقيت ها

    انجام دادن كارها از روي علاقه و با انگيزه شخصي سبب تمركز بيشتر در انجام آن كار و نهايتا منجر به بروز خلاقيت و ابتكار و نوآوري در انجام آن كار خواهد شد. حال كه مفهوم واقعي اوقات فراغت و اثرات آن را دانستيم، به ذكر راهكارهاي موثر و بهينه براي گذراندن آن مي پردازيم.

    تفريحات سالم

    اختصاص دادن ساعاتي از روز هرچند اندك به تفريح، موجب كسب نيرو و انرژي لازم براي انجام كارهاي علمي و عملي مي شود. مقصود از تفريح تنها توجه به گردش و قدم زدن در پارك و مسافرت نيست. گرچه اينها هم اگر به صورت سالم و هدفدار برگزار بشوند، علاوه بر اين كه ساعاتي از وقت جوانان را پر مي كنند، موجب تقويت روحيه و ايجاد نشاط و شادابي در او مي شوند.

    ورزش

    ورزش جز آن كه فعاليت بدني و اجتماعي و گروهي است نوعي بازي به حساب مي آيد و براي مدتي انسان را از نگراني ها و دلواپسي ها به دور نگه مي دارد و فرد را متوجه نقاط مثبت خويش مي كند. بازي ها را معمولا به 3 دسته تقسيم مي كنند:
    بازي هايي كه به پرورش جسم كمك مي كند و مهارت هاي جسمي و حركتي را تقويت مي كند مانند: دوچرخه سواري، واليبال، فوتبال و...
    بازي هايي كه قدرت تخيل را پرورش مي دهد. مانند: ماكت سازي، طراحي، نقاشي و...
    بازي هايي كه قدرت تفكر را پرورش مي دهد. مانند: شطرنج و انواع معماها و...
    پركردن اوقات فراغت فرزندان با بازي هايي كه به جسم و پرورش جسم، تخيل و انديشه ختم شود، بسيار مطلوب است.

    مطالعه

    مطالعه كتاب هاي سودمند، بهترين سرگرمي و تفريح به شمار مي رود. اگر فرزندمان را مجاب كنيم كه اوقات فراغت خويش را البته با ميل و رغبت، با خواندن كتاب بگذراند، علاوه بر بهره برداري علمي و فرهنگي، از ضعف اعصاب و پريشاني در امان بوده و در زندگي از آرامش بيشتري برخوردار خواهد بود.

    رهنمودهاي عملي براي والدين

    برنامه ريزي والدين براي اين ايام بايد با مشورت و نظرخود فرزندان صورت گيرد نه فقط با اعمال نظر والدين، زيرا در غيراين صورت مهم ترين مشخصه مفهوم اوقات فراغت نبود الزام كمرنگ مي شود و در نتيجه كاركردهاي مطرح شده جايگاه خود را از دست مي دهند. آنچه در اين زمينه اهميت دارد توجه دادن والدين به اين امر است كه آنها بايد همواره نقش راهنما داشته، فرزندان را با توجه به علائقشان در جهت رشد و پرورش استعدادهايشان ياري كنند. از آنجا كه بسياري از خانواده ها توان استفاده از امكانات عرضه شده همچون كلاس ها و اردوهاي مختلف تفريحي و آموزشي را ندارند، راهكارهاي زير مي تواند بهره وري فرزندان آنان را از اين ايام تا حدودي افزايش دهد:
    امكان معاشرت فرزندانتان را با دوستان قابل اعتماد آنها فراهم سازيد. براي اطمينان بيشتر توصيه مي شود به نحوي با خانواده آنها ارتباطي هر چند اندك برقرار كنيد.
    كتاب هاي متناسب با علائق و سن آنان تهيه كنيد.
    امكان استفاده از كتابخانه را براي آنان فراهم نماييد.
    وقت بيشتري را به فرزندان تان اختصاص دهيد تا در نتيجه ارتباط متقابل، شناخت متقابل شما از همديگر توسعه يابد.
    امكانات تهيه كارهاي دستي ارزان قيمت را در منزل فراهم آوريد و خود نيز راهنمايي آنان را عهده دار شويد و سخن آخر اين كه: اوقات فراغت به معناي بيكاري نيست. چون در اوقات بيكاري فرد كاري براي انجام دادن ندارد ولي در اوقات فراغت كارهاي متعددي مي تواند داشته باشد كه تفاوت آن با اوقات ديگر كه در آنها نيز به انجام كار و فعاليت مشغول است در هدف اين كارها و فعاليت هاست. هدف از فعاليت هاي اوقات فراغت كسب آرامش و لذت است.

    منبع:داستان

     دوشنبه 20 خرداد 1387 

    اوقات فراغت


    اوقات فراغت

    اوقات فراغت موضوعى منحصر به فصل، زمان يا عده اى خاص نيست. اما وقتى به پايان فصل امتحانات و شروع تابستان نزديك مى شويم، به يادمان مى آيد كه بايد براى اوقات فراغت ميليون ها دانش آموزى كه تعطيلاتى طولانى را درپيش دارند، برنامه اى داشته باشيم. پركردن اوقات فراغت دانش آموزان در فصل تابستان گاه به معضلى جدى براى والدين تبديل مى شود.
    اگر از اوقات فراغت تابستان به خوبى استفاده شود، مى تواند به دورانى اثرگذار در زندگى بچه ها و حتى آينده شان تبديل شود، ولى در بسيارى از مواقع چنين اتفاقى رخ نمى دهد.
    تا نيمه شب پاى تلويزيون نشستن، ساعت ها ور رفتن بى هدف با رايانه، صبح ها تا ديروقت خوابيدن و بخش عمده روز را با كسالت سپرى كردن يك مشكل بارز از نحوه گذران اوقات فراغت دانش آموزان در شهرهاست.
    به گزارش خبرنگار « جوانان » ايسنا بررسي نحوه گذران اوقات فراغت جوانان در فصل تابستان نشان ميدهد که در اکثر مناطق شهري بويژه شهرهاي بزرگ ، رفتن به پارکها و خيابانها ، مجموعه هاي تفريحي و کافه ترياها بين ساعت هفده تا بیست و دو انجام مي شود ؛ از سوي ديگر ويژگي فعاليتهاي فرمحلي به گونه اي است که مي توان انتظار داشت هيجانات انباشت شده جوانان را تخليه کند ؛ بنابراين ممکن است زمينه بروز هر گونه تحرک و فعاليت مهارنشدني را فراهم کند که اين فرآيند ممکن است به صورت رفتارهاي غيراجتماعي و بعضاً ضداجتماعي خود را نشان دهد .
    اين در حاليست که در عصر ما توجه جوانان روز به روز تفريح بيشتر مي شود . همچنين در بهداشت رواني انسان تأکيد شده که بيکاري و عدم فعاليت و اشتغال فکري موجب خلاء رواني مي شود و افرادي که از فعاليتهاي خلاق باز بمانند ناچار سرگرميهاي بيشتري براي خود فراهم مي کنند .
    تحقيقات اجتماعي نشان مي‌دهد كه يكي از عوامل مهم بزهكاري در جوانان خالي بودن اوقات فراغت آنهاست و در اين ايام است كه زمينه‌هاي پذيرش فساد و اعتياد و انجام جرايم شكل مي‌گيرد. كمال مطلوب اجتماعي در اين مورد آن است كه تمام وسايل مادي و معنوي و فضاي سالم جهت بهره‌جويي عمومي آماده شود و با حذف زمينه‌هاي فقر اقتصادي و فرهنگي و تربيتي انگيزه‌هاي سالم در ميان طبقات مختلف جامعه پرورش يابد.
    ناكامي يكي از آسيبهاي رواني و اجتماعي است، آمادگي رواني و شخصيت نابهنجار، بيكاري، عدم تامين معاش، محروميت از كانون خانواده ، نداشتن امكانات مناسب براي گذران اوقات فراغت ، خميرمايه‌هاي ناكامي، و انحرافات اجتماعي است.
    به اعتقاد روانشناسان، استراحت، تجديد قوا و غدد اعصاب، تفريح و سرگرمي در رشد شخصيت و برقراري تعادل در شكل‌گيري هويت، كسب معلومات و ارتقاي آگاهيها و پرورش و شكوفايي استعدادها و خلاقيتها بسيار مهم است كه همگي از جمله كاركردهاي اوقات فراغت به شمار مي‌روند. در عين حال جامعه‌شناسان نيز عمده‌ترين علل رواني ارتكاب به جرم را ناكاميها ، تعارضات در زندگي، ‌احساس حقارت، ترديد در لياقت ، احساس عدم امنيت و احساس ناتواني مي‌دانند
    به اين ترتيب بهره‌مندي از تفريحات سالم با افزايش سلامت روان مي‌تواند به پيشگيري از جرايم منجر شود بنابراين با ايجاد نوع جديدي از فراغتها در دوره جديد كه حاصل رشد فراغتهاي فردي در برابر فراغتهاي جمعي است احتمال ايجاد نوعي اعتياد ناشي از استفاده مكرر لذت جويانه و تكرار يك حركت را ايجاد مي‌كند كه اين امر به بهداشت روان افراد خسارت وارد مي‌كند.

    اوقات فراغت يا استراحت مطلق

    برخى از كارشناسان عقيده دارند دانش آموزان تابستان را زمانى براى فرار از فشار مدرسه تلقى مى كنند.
    در اين شرايط، اگر والدين و دولت بتوانند برنامه هاى آموزشى جالبى تدارك ببينند، اوقات فراغت از حالت كسالت بار خارج مى شود و بچه هايى كه از سر بيكارى به رفتارهاى نابهنجار رو مى آورند، حرفه جالبى مى آموزند و هم خود را سرگرم مى كنند و هم امكان اشتغال پيدامى كنند. در غير اين صورت، اوقات فراغت نتيجه مثبتى به همراه نمى آورد.
    بچه ها را نبايد با اصرار به كلاس خاصى فرستاد، بلكه مى توان از خود بچه ها پرسيد كه چه چيزى خستگى شان را برطرف مى كند و آن ها را به سمت كارهاى موردعلاقه شان سوق مى دهد. متوليان هم بايد برنامه ريزى داشته باشند. كلاس هاى بيرون ارزان نيست، بنابراين مى توان كلاس هايى تشكيل داد كه حالت خصوصى نداشته باشند. مدارس از اين نظر پايگاه هاى خوبى هستند. كلاس ها بايد به نحوى برگزارشوند كه بچه ها احساس نكنند هرروز بايد صبح زود از خواب بيدار شوند و به اجبار در آن ها شركت كنند.

     تشكيلات محلى وارد گود شوند

    در كشورهاى پيشرفته برنامه هاى زيادى براى تعطيلات طولانى دانش آموزان تدارك ديده مى شود. اين برنامه ها اغلب ازسوى تشكيلات محلى به اجرا درمى آيد. سينا اميرى، كارشناس مديريت، مى گويد: «در كشور فرانسه، تعطيلات تابستانى كمتر از ۲ ماه است. در بقيه سال، بچه ها نسبت به بچه هاى ايرانى مدت بيشترى در مدرسه مى مانند، ولى براى تقريباً هر ۸ هفته، ۱ يا ۲ هفته تعطيلى دارند. پدر و مادرها از قبل براى اين تعطيلات به ويژه براى تعطيلات طولانى تابستان برنامه ريزى مى كنند تا بچه ها به حال خود رها نشوند. معمولاً والدين هم ۳ تا ۴ هفته مرخصى مى گيرند تا با بچه هايشان باشند. امكانات جنبى هم براى اين دوران زياد است. اين امكانات را مراكز محلى كه همان انجمن هاى محلى و دفاتر نوجوانان و جوانان هستند (مانند فرهنگسراها) ايجاد مى كنند.
    خانواده ها هم از اين برنامه ها استقبال مى كنند، چون علاوه بر اين كه نحوه گذران اوقات فراغت بچه ها برايشان مهم است، مى دانند كه اگر بچه ها را به حال خود رها كنند ممكن است به راه خطا بروند و وقتى دراين برنامه ها شركت مى كنند، دست كم، اندكى تحت نظارت هستند.
    در كشور ما ارگان ها و نهادهاى دولتى امكانات زيادى دارند كه بخشى از آن را مى توانند در طول تابستان دراختيار بچه ها قرار دهند
    ايران بندگى، جامعه شناس، مى گويد: «در مناطق جنوب تهران يا شهرستان هاى محروم، بسيارى از والدين توان پرداخت هزينه فرهنگسراها را هم ندارند. تبديل شدن مدارس به پايگاه هاى تابستانى دراين مناطق كارگشاست. در همين مناطق، مدارسى وجوددارند كه امكانات زيادى دارند. مثلاً مدارسى هستند كه سايت هاى كامل رايانه اى دارند و مى توانند با برنامه ريزى امكاناتشان را دراختيار همه بچه ها قرار دهند. در اين مناطق بچه ها در كانال آب بازى مى كنند، درحالى كه در نزديكى، پارك آبى وجود دارد كه آنها از عهده پرداخت هزينه هايش برنمى آيند. مى توان اين امكان را فراهم كرد كه بچه ها با كارت دانش آموزى از امكانات اين پارك ها استفاده كنند. البته تلويزيون هم مى تواند برنامه هاى جذابى پخش كند كه تنها حالت سرگرمى و ساعت پركن نداشته باشد و آموزش را نيز درخود داشته باشد

    وقتى رسانه هاى تصويرى تنها سرگرمى بچه ها مى شود

    فيلم ها و مجموعه هاى تلويزيونى موردعلاقه بچه هاست، به خصوص فيلم هاى اكشن جذابيت و كشش زيادى براى نوجوانان دربردارد.
    درحالى كه كارشناسان مى گويند هرچند كه فيلم هاى اكشن مى تواند موجب تخليه روانى همه افراد شود، ولى وقتى زمينه فقر و بيكارى وجود داشته باشد، به افزايش خشونت و الگوبردارى از رفتارهاى خشن مى انجامد. عده اى از بچه ها هم انرژى زيادى دارند و مى خواهند اين انرژى را تخليه كنند و بهترين روش تخليه انرژى را در زد و خوردى كه از فيلم ياد گرفته اند، مى بينند.
    درحالى كه يك مشاور مى گويد وقتى ازخانواده هايى كه به من مراجعه مى كنند مى پرسم اوقات فراغت بچه هايشان را با چه پرمى كنند مى گويند كه تا آخر شب فيلم مى بينند!
    در اين شرايط اگر برنامه مناسبى براى اوقات فراغت بچه ها تدارك ديده نشود، خشونت و رفتارهاى نابهنجار به سرعت ميان آنها جا باز مى كند.
    اوقات فراغت به نظر بعضى از والدين و مسئولان چيزى زايد است.
    طبيعى است كه اگر براى اوقات فراغت بچه ها هدف گذارى نكنيم، واقعاً هم اوقات فراغت زايد به نظر مى رسد و والدين از خدا مى خواهند كه تابستان هرچه زودتر به پايان برسد.

    نورپورتال

    سرگرمي هاي آموزشي براي كودكان

    سرگرمي هاي آموزشي براي كودكان

    در متني كه در پي مي آيد روش هايي معرفي شده است كه مي تواند ياريگر اوليا در ماه پاياني تعطيلات مدرسه ها و البته در ايام ديگر باشد.كودكان و نوجوانان در تعطيلات تابستان مي توانند به جاي بيكاري و وقت گذراني هاي بيهوده كه در بسياري اوقات، زيان هاي فراواني نيز در بردارد، با آموختن كار ها و مهارت هاي جديد، اوقاتي پربار را سپري كنند. به راستي روزهاي گرم و بلند تابستان فرصت مناسبي است تا با سرگرمي ها، بازي ها و مسئوليت هاي جديد، كودكان را از بيكاري و كسالت برهانيم و آنان را به اجراي فعاليت هاي پرفايده و به درد بخور، تشويق كنيم.
    چند پيشنهاد ساده براي پر بار كردن
    اوقات بيكاري كودكان
    ۱- كاشتن سبزيجات: به راستي چه كاري بهتر از كاشت و برداشت سبزيجات در باغچه، جعبه و گلدان مي تواند، پايه هاي علوم تجربي را به كودكان بياموزد؟ مي توانيد با كاشت دانه ها و بذرهايي كه به آساني رشد مي كنند، ضمن سرگرم ساختن كودكان خود، چيزهاي بسياري درباره زندگي گياهان و غذاهايي كه مصرف مي كنند به آنان بياموزيد.
    ۲- نگارش رويدادها و ماجراهاي سفرهاي تابستان:كودك خود را به گردآوري بروشور، كارت پستال و دفترچه هاي اطلاعاتي مكان هايي كه در طول تابستان به آنجا مي رويد، تشويق كنيد و از آنها بخواهيد، شرحي در مورد هر يك بنويسند و سفرنامه اي در مورد گشت و گذارهاي تابستاني خود و خانواده، تهيه كنند. آنها همچنين مي توانند عكس ها و نوشته هاي خود را در كتابچه يا آلبومي چسبانده و براي هر سفر يا بازديد، مجموعه اي داراي عكس و شرح كامل تهيه كنند.
    ۳- از كودكان خود بخواهيد، عروسك هاي نمايشي درست كنند:كودكان مي توانند با وسايل ساده اي كه در اختيار دارند، عروسك هاي نمايشي تهيه كنند. سپس داستاني در مورد عروسك خود تهيه كرده و براي ساير اعضاي خانواده يا دوستان خود نمايش دهند.
    ۴- كودكان را به ساختن وسائل يا پختن غذاها و شيريني هاي ساده واداريد: اگر به كتابفروشي يا اسباب بازي فروشي سري بزنيد، كتاب هاي بسياري در مورد ساختن وسائل گوناگون از قبيل لانه پرندگان، هواپيما و تابلوهايي كه با تكه هاي پارچه درست مي شوند، پيدا مي كنيد، اين نوع سرگرمي به كودكان ياد مي دهد كه با خواندن دستورهاي ساخت و عمل كردن به آنها، روش ساختن وسائل و دستگاه هاي گوناگون را ياد بگيرند. ضمناً حس خلاقيت آنها نيز پرورش يافته و از ساختن چيزها لذت مي برند.
    كتاب هايي كه روش اجراي آزمايش هاي علمي ساده را به كودكان مي آموزند نيز براي تقويت روحيه علمي كودكان بسيار سودمند است.
    كتاب هاي آشپزي نيز مي توانند به گذراندن اوقات بيكاري نوجوانان كمك كنند. مي توانيد آنها را به درست كردن غذاهاي جديد، واداريد. در اين صورت خود آنها هم از خوردن غذاهاي دستپخت خود لذت مي برند.
    ۵- كارها و مسئوليت هاي خانه را به كودكان واگذار كنيد:كودكان و نوجوانان انرژي فراواني دارند، آيا بهتر نيست كه اين گنجينه انرژي را صرف كارهاي سودمند كنند؟ از كودكان خود بخواهيد در طول تعطيلات تابستان كارهاي مفيدي مانند، شستن ماشين، رنگ كردن نرده يا وسائل خانه، چيدن ميز يا تميز كردن قفسه ها را برعهده گرفته و انرژي خود را صرف اين قبيل كارها كنند.
    ۶- كودكان را راهنماي گردشگري خود سازيد:نيمي از لذت سفر پيش از رفتن به مقصد آغاز مي شود. كودكان را در كارهاي پيش از سفر دخالت دهيد. از آنها بخواهيد روي نقشه شهرها و راههاي رسيدن به آنها را پيدا كنند. آثار تاريخي و جاهاي ديدني شهرها را بيابند و اطلاعات و ويژگي هاي هر مكان ديدني را تهيه كنند تا در هنگام سفر با استفاده از اين راهنما از آن مكان ها بازديد كنيد. اگر با خودرو شخصي مسافرت مي كنيد از كودكان بخواهيد مسافت ها را تعيين كرده و مقدار بنزين مصرفي را تخمين بزنند.
    ۷- كودكان را به ديدن كارخانه ها يا مكان هاي مربوط به حرفه هاي گوناگون ببريد:بي گمان بازديد از كارخانه هاي توليد مواد غذايي يا بهداشتي و يا كارگاه هاي سازنده وسائل خانگي يا توليدي براي كودكان و نوجوانان بسيار جالب و سودمند است. در هر مكاني كه زندگي مي كنيد، مكان هاي بسياري از اين دست، وجود دارد. در تعطيلات تابستان به چند تاي آنها سري بزنيد.
    ۸- كودكان را به موزه ها ببريد:موزه هاي محل زندگي تان مكان هاي بسيار جالب و ديدني براي كودكان به شمار مي روند. هر چقدر هم گرفتار و پرمشغله باشيد باز هم يكي دو روزي فرصت بازديد از آنها را خواهيد داشت. به همراه فرزندانتان به ديدن موزه ها برويد و يقين داشته باشيد كه اين كار حتي بيش از بسياري از دوره هاي آموزشي براي كودكان و نوجوانان آموزنده است.
    ۹- كودكان خود را به نوشتن تشويق كنيد:از كودكان بخواهيد براي شما، خواهران و برادران يا دوستان و خويشان خود نامه بنويسند. همچنين آنها مي توانند براي مجله ها يا روزنامه ها، مسئولان برنامه هاي راديويي و تلويزيوني يا مسئولان محلي خود، نامه نوشته و درخواست خود را مطرح كنند. اين كار سبب تقويت مهارت نوشتن و حس خودباوري آنها خواهد شد.

    فاطمه بزرگ سهرابي/www.tafrihi.com

           
    پر بار کردن اوقات بیکاری کودکان


    چند پیشنهاد ساده برای پر بار کردن اوقات بیکاری کودکان
    کودکان و نوجوانان در تعطیلات تابستان می توانند به جای بیکاری و وقت گذرانی های بیهوده که در بسیاری اوقات، زیان های فراوانی نیز در بردارد، با آموختن کار ها و مهارت های جدید، اوقاتی پربار را سپری کنند. به راستی روزهای گرم و بلند تابستان فرصت مناسبی است تا با سرگرمی ها، بازی ها و مسئولیت های جدید، کودکان را از بیکاری و کسالت برهانیم و آنان را به اجرای فعالیت های پرفایده و به درد بخور، تشویق کنیم.
     
    1- کاشتن سبزیجات: به راستی چه کاری بهتر از کاشت و برداشت سبزیجات در باغچه، جعبه و گلدان می تواند، پایه های علوم تجربی را به کودکان بیاموزد؟ می توانید با کاشت دانه ها و بذرهایی که به آسانی رشد می کنند، ضمن سرگرم ساختن کودکان خود، چیزهای بسیاری درباره زندگی گیاهان و غذاهایی که مصرف می کنند به آنان بیاموزید.
    ۲- نگارش رویدادها و ماجراهای سفرهای تابستان:کودک خود را به گردآوری بروشور، کارت پستال و دفترچه های اطلاعاتی مکان هایی که در طول تابستان به آنجا می روید، تشویق کنید و از آنها بخواهید، شرحی در مورد هر یک بنویسند و سفرنامه ای در مورد گشت و گذارهای تابستانی خود و خانواده، تهیه کنند. آنها همچنین می توانند عکس ها و نوشته های خود را در کتابچه یا آلبومی چسبانده و برای هر سفر یا بازدید، مجموعه ای دارای عکس و شرح کامل تهیه کنند.
    ۳- از کودکان خود بخواهید، عروسک های نمایشی درست کنند:کودکان می توانند با وسایل ساده ای که در اختیار دارند، عروسک های نمایشی تهیه کنند. سپس داستانی در مورد عروسک خود تهیه کرده و برای سایر اعضای خانواده یا دوستان خود نمایش دهند.
    ۴- کودکان را به ساختن وسائل یا پختن غذاها و شیرینی های ساده وادارید: اگر به کتابفروشی یا اسباب بازی فروشی سری بزنید، کتاب های بسیاری در مورد ساختن وسائل گوناگون از قبیل لانه پرندگان، هواپیما و تابلوهایی که با تکه های پارچه درست می شوند، پیدا می کنید، این نوع سرگرمی به کودکان یاد می دهد که با خواندن دستورهای ساخت و عمل کردن به آنها، روش ساختن وسائل و دستگاه های گوناگون را یاد بگیرند. ضمناً حس خلاقیت آنها نیز پرورش یافته و از ساختن چیزها لذت می برند.
    کتاب هایی که روش اجرای آزمایش های علمی ساده را به کودکان می آموزند نیز برای تقویت روحیه علمی کودکان بسیار سودمند است.
    کتاب های آشپزی نیز می توانند به گذراندن اوقات بیکاری نوجوانان کمک کنند. می توانید آنها را به درست کردن غذاهای جدید، وادارید. در این صورت خود آنها هم از خوردن غذاهای دستپخت خود لذت می برند.
    ۵- کارها و مسئولیت های خانه را به کودکان واگذار کنید:کودکان و نوجوانان انرژی فراوانی دارند، آیا بهتر نیست که این گنجینه انرژی را صرف کارهای سودمند کنند؟ از کودکان خود بخواهید در طول تعطیلات تابستان کارهای مفیدی مانند، شستن ماشین، رنگ کردن نرده یا وسائل خانه، چیدن میز یا تمیز کردن قفسه ها را برعهده گرفته و انرژی خود را صرف این قبیل کارها کنند.
    ۶- کودکان را راهنمای گردشگری خود سازید:نیمی از لذت سفر پیش از رفتن به مقصد آغاز می شود. کودکان را در کارهای پیش از سفر دخالت دهید. از آنها بخواهید روی نقشه شهرها و راههای رسیدن به آنها را پیدا کنند. آثار تاریخی و جاهای دیدنی شهرها را بیابند و اطلاعات و ویژگی های هر مکان دیدنی را تهیه کنند تا در هنگام سفر با استفاده از این راهنما از آن مکان ها بازدید کنید. اگر با خودرو شخصی مسافرت می کنید از کودکان بخواهید مسافت ها را تعیین کرده و مقدار بنزین مصرفی را تخمین بزنند.
    ۷- کودکان را به دیدن کارخانه ها یا مکان های مربوط به حرفه های گوناگون ببرید:بی گمان بازدید از کارخانه های تولید مواد غذایی یا بهداشتی و یا کارگاه های سازنده وسائل خانگی یا تولیدی برای کودکان و نوجوانان بسیار جالب و سودمند است. در هر مکانی که زندگی می کنید، مکان های بسیاری از این دست، وجود دارد. در تعطیلات تابستان به چند تای آنها سری بزنید.
    ۸- کودکان را به موزه ها ببرید:موزه های محل زندگی تان مکان های بسیار جالب و دیدنی برای کودکان به شمار می روند. هر چقدر هم گرفتار و پرمشغله باشید باز هم یکی دو روزی فرصت بازدید از آنها را خواهید داشت. به همراه فرزندانتان به دیدن موزه ها بروید و یقین داشته باشید که این کار حتی بیش از بسیاری از دوره های آموزشی برای کودکان و نوجوانان آموزنده است.
    ۹- کودکان خود را به نوشتن تشویق کنید:از کودکان بخواهید برای شما، خواهران و برادران یا دوستان و خویشان خود نامه بنویسند. همچنین آنها می توانند برای مجله ها یا روزنامه ها، مسئولان برنامه های رادیویی و تلویزیونی یا مسئولان محلی خود، نامه نوشته و درخواست خود را مطرح کنند. این کار سبب تقویت مهارت نوشتن و حس خودباوری آنها خواهد شد

    http://daneshnameh.roshd.ir

    والدين 
كتابخوان، فرزندان كتابخوان


    والدين كتابخوان، فرزندان كتابخوان
    والدين امروز، مصداق مصرع «ماه و خورشيد و فلك دركارند» تا آينده بهترى را براى فرزندان خود رقم بزنند. آنها در پى تهيه مواد و امكانات بهتر، آنچنان تمام انرژى خود را صرف مى كنند كه از خاطر مى برند كودى كودكشان را. والدين امروز فراموش كرده اند كه نام كودك، امروز است در عين حال كودكان را براى فرداهاى خيلى دور مانند موفقيت در دانشگاه، تشويق مى كنند و در اين چنبره درس خواندن ها براى كودك خاطرات تلخى از امتحان و اضطراب نمره و انبوهى از مطالب دشوار و سخت و پراكنده بدون كاربرد علمى باقى مى ماند. گاه گمان مى كنيم ورزش و تفريح و يا كتاب خواندن مانع موفقيت است در حالى كه عادت به مطالعه بايد از كودكى آغاز شود. چنانچه كودكتان هنوز يك ساله نشده، خواندن كتاب را در وقت معين شروع كنيد. البته بهتر است كتاب تصويردار باشد. كودكان كتابخوان به محيط پيرامون خود تسلط بيشترى دارند، در زير چند راهكار پيشنهاد شده است تا دسترسى به نتايج را سهل تر سازد:
     
    * كتاب هاى گوناگون از نظر شكل ظاهر براى او انتخاب كنيد نظير تاشدنى ها و يا كتاب هايى كه از بالا به پايين باز مى شوند.
    * داستان هايى كه درباره يك كودك و يا حيوانات آشناست براى كودك نيز جذاب است.
    * هيچ گاه در صورت پاره كردن كتاب، او را سرزنش نكنيد، كتاب را دوباره بچسبانيد.
    * از خط خطى كردن كتاب عصبانى نشويد در ۱۸ ماهگى او ميل به خط خطى كردن دارد. كاغذ و مداد رنگى در اختيارش بگذاريد.
    * كودكان كتاب هايى را دوست دارند كه ريتم داشته باشد. براى خواندن اين كتاب ها، خودتان قبلا كتاب را بخوانيد.
    * بچه هاى سه چهار ساله، كتاب هايى را دوست دارند كه شخصيت اصلى مشكلش را خودش حل كند.
    * كتاب را وارد مسايل زندگى اش كنيد. اگر به گربه علاقه دارد براى او كتاب گربه ها را بخوانيد و …
    * از نيروى خلاق خودتان استفاده كنيد و شرايط قبل و يا بعد از كتاب را پربار كنيد مثلا زمانى كه دارد بيسكويت مى خورد قصه موشى كه تمام بيسكويت هايش را خورد، يا بعد از قصه كلاهى كه باد آن را برد، ساختن يك كلاه با روزنامه هاى باطله و …
    * كتاب را قبل از خواندن براى كودكتان چند بار بخوانيد.
    * حين خواندن روى كلمه ها مكث كنيد و آن را با احساس بخوانيد.
    * كودكان قصه هاى بلند را دوست ندارند.
    * كودكان شخصيت هاى ملموس را مى پسندند.
    * كلمات دشوار را حذف نكنيد بلكه در مورد آن صحبت كنيد.
    * كودك را به كتابفروشى ببريد زيرا داروخانه و روزنامه فروشى ها جاى مناسبى براى كتاب هاى باارزش نيستند.
    * به او كمك كنيد تا قصه نقاشى را تعريف كند، آن را بنويسيد و برايش بخوانيد.
    * هرگز نوارهاى قصه گويى، جاى خواندن كتاب و يا قصه گويى شما را نمى گيرد.
    * از مجلات قديمى تصاويرى را ببريد و به او كمك كنيد تا كتاب تصوير بسازد.
    * اگر مى خواهيد از نوارها استفاده كنيد قبلا خودتان آن را گوش كنيد، سپس به همراه كودك نوار را گوش كرده و به سوالات او پاسخ دهيد و بگذاريد به تنهايى به نوار گوش كند.
    * محتواى نوارها و كتاب ها بايد با ذهنيت كودك همخوانى داشته باشد.
    * براى تماشاى تلويزيون جدول زمان تهيه كنيد تا فرصتى براى ساير فعاليت ها نيز باشد.
    * ارزش ها و پيام هاى اخلاقى نبايد به صورت دستورى و يا مستقيم باشد.
    * از الگوهاى هميشگى جنسيت استفاده نكنيد.
    * فهرست مناسبى از كتاب هاى گروه سنى كودكتان فراهم كنيد و براى خريد كتاب قبل از ساير خريدهايتان دقت به خرج بدهيد و وقت صرف كنيد.
    * دفترچه اى تهيه كنيد و فهرست كتاب هايى را كه براى فرزندتان خوانده ايد در آن بنويسيد.
    * كودكان بنا به دلايلى تكرار را دوست دارند بنابراين كتاب هاى خوانده شده را مى توانيد بارها و بارها بخوانيد.
    * گاهى از او بخواهيد قصه شنيده را تمام كند مهم اين نيست كه چگونه، مهم بيان لغات است.
    * هرگز از او نپرسيد كه كتاب چه پيامى داشت اما مى توانيد بپرسيد كه خوب بعد از آن چه شد؟ چرا و چگونه و …
    * براى قراردادن كتاب ها، جايى را از همان ابتدا مشخص كنيد.
    * خواندن با علاقه و درست كليدى است براى موفقيت در مدرسه.
    و آخرين نكته: خودتان كتاب بخوانيد، پدر و مادر كتابخوان فرزندان كتابخوان دارند.

    اعظم رحمانى-روزنامه جوان-شماره 2353

           

    خميازه هاي کشدار
 تابستاني

     نگاهی به پدیده اجتماعی اوقات فراغت

    رها شدن ميليون ها جوان و نوجوان از تحصيل و مدرسه در پايان هر سال تحصيلي ، طرح موضوع کهنه اي را به دنبال مي آورد که همواره بر آن تاکيد شده و انتقادهاي فراواني را نيز متوجه خود کرده است.
    اين موضوع که از آن به عنوان غني سازي اوقات فراغت ياد مي شود، امروزه به تکراري از برنامه ها و سياستگذاري هايي تبديل شده که نه تنها نتوانستند در راستاي رسالت اصلي خويش ، يعني پربار کردن اوقات فراغت به جاي پر کردن آن حرکت کنند، بلکه همچنان با کمي و کاستي هاي خود دست و پنجه نرم مي کنند. اوقات فراغت هر چند نتيجه انتخاب آزادانه افراد از بين فرصتهاي زندگي است و فرد مي تواند هنگام رهايي از الزامات کار روزانه و براساس تمايلات شخصي اش ، شيوه ارزان آن را انتخاب کند، اما چنانچه فاقد اصول و برنامه مفيد باشد، پيامدهاي زيانباري را براي جامعه و افراد به دنبال خواهد داشت و به جاي آن که زماني براي تجربه اندوزي و ارتقاي مهارتهاي شخصي و اجتماعي باشد به فرصتي براي وقت کشي ، تفريح هاي بي هدف و... تبديل مي شود.
     
    اوقات فراغت يک تربيت غيررسمي است که مي تواند تاثير بيشتري از آموزش و تربيت رسمي بر جاي بگذارد. چنين موقعيتي در شکل جامع و اصولي خود، اين توانايي را دارد که جوانان و نوجوانان را براي ورود به عرصه هاي گوناگون زندگي ، تجربه ، کار گروهي و مهارت آموزي و ترسيم آينده اي روشن و اميدبخش ياري برساند و با فعاليتهاي مثبت و ثمربخش خود زمينه هاي رشد شخصيت و چگونگي پاسخگويي و ايفاي وظايف شغلي ، اجتماعي و خانوادگي را نيز فراهم آورد.
    کارشناسان مسائل اجتماعي معتقدند فراغت بارور، اراده فرد را براي ادامه يک زندگي همراه با موفقيت تقويت مي کند و نشاط روحي و رواني ، کمک بزرگي در کنترل و پيشگيري جوانان و نوجوانان از کجروي ها ، آسيب ها و انحرافات اجتماعي محسوب مي شود. از سوي ديگر، بسترسازي هاي مناسب براي گذران فراغت ، زمينه هاي بروز خلاقيت ها را نيز در فرد بارور مي کند و ظهور کارهاي خلاقانه ، ابتکارات و کشفيات تجربي و علمي و هنري را به دنبال دارد.
    براساس شواهد تاريخي نيز بسياري از رويدادهاي علمي ، هنري و اکتشافي در اوقات فراغت به مرحله ظهور رسيده اند.

    سازنده يا سوزنده

    تحقيقات متعددي نشان داده که افراد در جواني و نوجواني به زمينه هاي آموزشي برنامه هاي اوقات فراغت توجه بيشتري دارند و اين مساله خود موجب خودشکوفايي در آنها شده ، باعث مي شود ارزشهاي اجتماعي ، فرهنگي و مهارت هاي فردي و اجتماعي بسهولت در آنها نهادينه شود.
    با اين حال ، آنچه از شواهد امروزي و شرايط زندگي جوانان و نوجوانان جامعه برمي آيد، شرط صحيح استفاده از اوقات فراغت و تاثير بيشتر آن ، برنامه ريزي صحيح و اصولي متناسب با نياز ميليون ها جوان و نوجوان ايراني است که بخشي از تابستان هاي تعطيل خود را به شرکت در اين برنامه اختصاص مي دهند، در حالي که از نگاه انتقادي بسياري از کارشناسان اجتماعي و فرهنگي ، اسباب و لوازم سرگرمي در برنامه هاي اوقات فراغت براساس شناخت دقيق و عميق طراحي نشده اند و از اين رو با فرارسيدن ايام فراغت ، جوانان دچار سردرگمي و تضاد مي شوند. اين مساله در جامعه ما از آن رو قابل بررسي است که بسياري از امکانات تفريحي (در شکل محدود خود) تنها براي استفاده قشر خاصي از جامعه طراحي و در نظر گرفته مي شوند و معمولا قشرهاي متوسط و ضعيف جامعه که تعداد بيشتري فرزند دارند، به دليل فقر معيشتي يا ناهماهنگي درآمد خانواده با درآمد و تورم ، قادر به استفاده از اين برنامه ها نيستند.

    برنامه ها به روز نيست

    گذران اوقات فراغت در ايران ، به رغم سرمايه گذاري هاي ميليوني سازمان ها و نهادهاي مختلف ، شيوه کهنه اي دارد و متنوع و به روز نيستند، چون هنوز در فرهنگ جامعه ، مباني نظري درستي در تعريف لغوي اوقات فراغت به وجود نيامده است و از سوي ديگر حکايت محدود بودن بودجه ها همچنان ادامه دارد.
    در اين ميان رشد فناوري هاي اطلاعاتي استقبال گسترده مردم را از فراغت مجازي که با استفاده از امکانات موجود در دنياي رايانه و اينترنت به وجود آمده به دنبال داشته است ، به طوري که امروزه ديگر نمي توان برنامه ريزي هاي اوقات فراغت را به شکل سنتي و شيوه هاي متداول گذشته ادامه داد.
    مجيد پيروزي ، کارشناس برنامه ريزي آموزشي در اين باره مي گويد: همواره در نتيجه فشارهاي اقتصادي موجود در خانواده ها، فعاليت هاي فراغتي محدود مي شوند. به همين دليل بسياري از خانواده ها به فراغت هاي غيرفعال ، يعني استفاده از رسانه هايي چون راديو و تلويزيون و اينترنت روي آورده اند.
    وي ادامه مي دهد: هزينه کم ، صرفه جويي در زمان ، امکان انتخاب و تنوع قابل توجه از بهترين ويژگي هاي جاذب دنياي مجازي در گذران اوقات فراغت است. يک کاربر در فضاي مجازي مي تواند با مراجعه به يک سايت (مثلا يونسکو) با استفاده از تورهاي گردشگري مجازي به ديدار جاذبه هاي جهان برود و به بخش عمده اي از مراکز معتبر آموزشي و پژوهشي هم دسترس داشته باشد. اين در حالي است که مجموعه اقدامات ما براي اوقات فراغت همچنان به شکل برگزاري نهضت هاي تابستاني و کلاس هاي آموزشي بدون حداقل خلاقيت ادامه دارد.
    در حال حاضر سياستگذاري براي گذران اوقات فراغت همسو با نيازهاي واقعي جامعه رشد نکرده و برنامه ريزي در اين حوزه که از بهترين زيرمجموعه هاي فرهنگي شهري چون بسياري ديگر از مسائل ، از دستاوردهاي جديد امروزي عقب مانده است. آنچه در اينجا مطرح مي شود اين است که ميزان موفقيت برنامه هاي غني سازي اوقات فراغت جوانان و نوجوانان و فعاليت سازمان ها و نهادهاي مختلف براي پر کردن اوقات فراغت در سالهاي گذشته چه نتايجي داشته است؟
    پيروزي در اين باره مي گويد: «متاسفانه مطالعه اي در اين باره صورت نگرفته است و هيچ مطالعه جامعي درباره نتايج فعاليت هاي سازمان ها و دستگاه ها و نهادهاي مسوول غني سازي اوقات فراغت در دسترس نيست و آنچه معمولا اعلام مي شود تنها گزارش عملکرد و ارائه کمي فعاليت هاي آنهاست.»
    نبي الله احمدي ، رئيس سازمان دانش آموزي نيز با اشاره به اين که غني سازي اوقات فراغت از دغدغه هاي اصلي بسياري از نهادهاست ، در اين خصوص مي گويد: امروزه نهادهاي مختلفي در زمينه غني سازي اوقات فراغت فعاليت دارند، اما مشکل اساسي اين است که هماهنگي لازم ميان اين نهادها وجود ندارد و ما از کار و فعاليت يکديگر اطلاع چنداني نداريم ، در حالي که مهمترين مولفه براي فراغت بارور، ايجاد هماهنگي و همسويي بين نهادهاي درگير با اين موضوع است.
    وي با اشاره به اين که بودجه مناسبي براي اوقات فراغت در اختيار نهادها قرار نمي گيرد، مي گويد: سازمان دانش آموزي در راستاي اهداف خود توانست بودجه خود را از 10 ميليارد ريال (يک ميليارد تومان) در سال 84 به 50 ميليارد ريال (5 ميليارد تومان ) در سال جاري برساند. هر چند اين افزايش مي تواند چشمگير باشد، اما هنوز براي جامعه بزرگ دانش آموزي کافي نيست.
    به گفته متوليان امر آموزش و پرورش ، ظرفيت سازي براي روزانه 3 ميليون نفر در سال گذشته و روزانه 5 ميليون نفر در تابستان امسال ، پاسخگوي اوقات فراغت دانش آموزان نيست و نيازمند يک عزم عمومي براي برپاسازي و تامين نيازهاي فراغتي در جامعه است. اين در حالي است که آموزش و پرورش نيز به عنوان يکي از متوليان فرهنگي به دليل آن که 90 درصد بودجه در اختيارش ، صرف مسائل آموزشي و پشتيباني شده و فقط مي تواند بخش اندکي را به فعاليت هاي پرورشي اختصاص دهد، بتنهايي توان پرکردن اوقات فراغت تمام دانش آموزان را ندارد.

    80 درصد دانش آموزان برنامه ندارند

    با آن که در سال هاي اخير نهادهاي مختلف تلاش کرده اند به نحو موثري در برنامه ريزي هاي اوقات فراغت وارد شوند اما با وجود اختصاص بودجه تا 250 ميليارد ريال در سال گذشته هنوز بيش از 80 درصد دانش آموزان برنامه اي براي اوقات فراغت خود ندارند و با وجود 40 متولي اوقات فراغت ، از ميان حدود 15 ميليون دانش آموز کشور تنها 10 درصد تحت پوشش برنامه هاي اوقات فراغت بوده و مابقي رها هستند.
    محمدتقي فخريان ، دبيرکل اتحاديه انجمن هاي اسلامي دانش آموزان در اين باره معتقد است: با وجود تشکيل ستاد ساماندهي اوقات فراغت در سازمان ملي جوانان و به دليل ناهماهنگي هايي که در بحث غني سازي فراغت با آن روبه رو هستيم ، در سال گذشته از ميان دانش آموزان دبيرستاني تنها 25 درصد اوقات فراغت آنها پر شد. وي مي افزايد: رويکرد امسال دولت به مساله اوقات فراغت يک رويکرد جهشي است و با توجه به اعتبارهاي داده شده اميدوار هستيم تفاوت هايي را در نحوه اجرا، کيفيت و کميت برنامه هاي اوقات فراغت شاهد باشيم.
    دبيرکل اتحاديه اسلامي دانش آموزان با تاکيد بر اين که بيشترين آسيب ناشي از کم توجهي به غني سازي اوقات فراغت متوجه دانش آموزان دبيرستاني است ، مي گويد: امروز برنامه هاي اوقات فراغت بيشتر متوجه مقاطع ابتدايي و راهنمايي است ؛ در حال که دانش آموزان دبيرستاني به دليل ويژگي هاي خاص سني شان به توجه بيشتري نياز دارند و انرژي نهادها در برنامه هاي اوقات فراغت بايد متوجه اين مقطع باشد.
    وي با اشاره به فعاليت هاي سازمان ملي جوانان گفت: سازمان ملي جوانان به عنوان يک دستگاه ستادي است و نمي توانيم کار اجرايي از آن مطالبه کنيم ، اما رويکرد نظارتي و حمايتي بر فعاليت هاي اوقات فراغت بيشتري از آنها انتظار مي رود.

    يادآوري

    به ياد داشته باشيم امروزه برپايي برنامه هاي اوقات فراغت در فضا و چارچوب بسته مکانها و کلاسها ديگر از حوصله جوانان خارج است. اين افراد که در دلپذيرترين و پرنشاطترين دوران زندگي قرار دارند، بيش از آن که به برنامه هاي بي شمار نياز داشته باشند، به برنامه هاي متنوع ، کاربردي و علمي همراه با تنوع نيازمند هستند تا خميازه هاي کشدار تابستان هاي تعطيلشان به قاه قاه خنده ، دويدن در فضاي باز، جستن و کاويدن بدل شود. آنها را در اين مسير ياري کنيم.

    سميه فصاحت-روزنامه جام جم-شماره2053

           
    رايانه، افسونگر پرخطر
     
    تأثيرگذارى برخى از پيام هاى اجتماعى، بويژه پيام هايى كه متضمن تأمين سلامت و بهداشت و ارتقاى كيفيت زندگى افراد جامعه اند، در گرو استمرار و ارائه درست اين پيام هاست؛ از جمله پيام هاى مربوط به حفظ محيط زيست، رعايت مقررات راهنمايى و رانندگى، پرهيز از رفتار مخاطره آميز وشيوه هاى پرخطر زندگى، مانند اعتياد به سيگار و موادمخدر، بيمارى هاى مسرى (ايدز و هپاتيت) و نيز بيمارى ها و عوارضى كه فرجام تلخ و محنت بار دارند. اما با رعايت اصول درست زندگى و نيز تدبير و دقت مى توان از ابتلاى به آنها درامان بود. چاقى، عوارض قلبى و ريوى، بيمارى تالاسمى و همچنين تنبلى چشم كودكان در زمره مشكلات بهداشتى عمده اى است كه در اين زمينه مى توان مثال آورد. به راستى، چون نيك بنگريم، بسيارى از مشكلات اجتماعى و فرهنگى و بهداشتى جامعه در زمره مشكلات هر روزه اى هستند كه هر روز بايد در باره آنها سخن گفت؛ يعنى هر پيام رهايى بخش از گرفتارى ها و مشكلات هر روز هزاران مخاطب جديد مى يابد و از اين رو، پيوسته بايد در رسانه هاى جمعى، با شيوه اى جذاب و پركشش براى آگاهى افراد جامعه بازگو شود تا از ياد نرود و سرمشقى براى زندگى درست باشد. البته اين كار مستمر مى بايست جدا از تحليل ها و بررسى هاى مفصل و فراگيرى باشد كه انديشمندان و متخصصان جامعه به كمك خبرنگاران و گزارشگران مطبوعات و راديو و تلويزيون انجام مى دهند و براى كمك به اعتلاى فرهنگى جامعه و بهبود كيفيت زندگى قشرهاى گوناگون مردم، در دسترس همگان مى گذارند.
    سخن گفتن درباره اصول درست و منطقى استفاده از رايانه و شيوه هاى ايمن ماندن از مشكلات و عوارض كاربرد غيراصولى و بيش از حد آن بى گمان يكى از اين پيام هاى فرهنگى، اجتماعى و بهداشتى است؛ زيرا هر روز به راستى هزاران مخاطب دارد و بى اغراق هر روز هزاران كودك و نوجوان به صف كاربران جديد رايانه مى پيوندند.

    رايانه، نماد پيشرفت جامعه امروز

    رايانه را بايد از مهم ترين ابزارهاى ضرورى و اجتناب ناپذير كار و زندگى انسان اين دوران و همچنين نسل هاى آينده دانست، به گونه اى كه اين ابزار شگفت انگيز همه كاره را مى توان نماد پيشرفت و توسعه جوامع بشرى به شمار آورد. كاربرد رايانه در عرصه هاى گوناگون زندگى انسان چنان ابعاد گسترده و فراگيرى يافته كه بيشتر فعاليت هاى زندگى او به اين دستگاه وابسته شده است. در اين ميان، گسترش روزافزون اين صنعت، انسان هاى اين دوران را با امواج بى امان و پياپى اطلاعات روبه رو كرده است و با اين روند اوج گيرنده، رايانه ها به گسترش اطلاعات شتاب مى دهند و انسان ها، بويژه در جوامع پيشرفته صنعتى، براى همگام شدن با اين سرعت و گسترش، ناگزيرند پرشتاب تر حركت كنند؛ اما پيامد گريزناپذير اين دگرگونى همانا افزايش تنش هاى روانى و نيز بيمارى هاى گوناگون جسمى است.
    نظرات عليرضا احمدى، كارشناس بهداشت حرفه اى، در مورد عوارض ناشى از كار با رايانه حاكى است: مشكلات بينايى از جمله عوارض كار زياد با رايانه است. اين مشكلات بسيار شايع عبارت اند از: درد، سرخى و سوزش چشم، دوبينى و خستگى چشم كه سرانجام سبب سردرد مى شود. در بررسى علت پديدآمدن اين عوارض بايد گفت: چشم هاى انسان عادت دارند كه بسيار راحت بر اشياى دور يا نزديك متمركز شوند؛ از اين رو، تمركز ماهيچه چشمى بر صفحه نمايشگر مى تواند اين ماهيچه را خسته كند. همچنين تغيير نور يا درخشندگى يا تغيير مسير ديد ميان صفحه نمايشگر و نوشته هايى كه تايپ مى شود، ماهيچه هاى چشم را خسته مى كند. در نتيجه، براثر جابه جايى زياد كلمات، از قدرت انطباق چشم به تدريج كاسته مى شود. اما اين عارضه براى كسانى بيشتر خطرناك است كه دچار اختلالات انكسارى اصلاح نشده هستند؛ از اين رو بايد اين نارسايى چشم خود را برطرف سازند.

    عوارض مفصلى و عضلانى

    دردهاى عضلانى، درد مچ دست و بازوها و نيز درد گردن و كمر و خميدگى پشت از ديگر عوارض شايع و همگانى كار زياد و مداوم با رايانه است، عوارضى كه كاربران حرفه اى بيشتر در معرض ابتلا به آنها هستند؛ زيرا كاربران رايانه بيشتر وقت ها ناگزيرند ساعدها، دست ها، بازوان و پشت و گردن خود را ثابت نگه دارند كه در نتيجه فشار زيادى بر ماهيچه ها و تاندون هاى بدنشان وارد مى آيد و اگر اين فشار مدت هاى طولانى تداوم يابد، پيامد آن براى بيشتر كاربران، ابتلا به دردها و مشكلات عضلانى و مفصلى خواهد بود.
    افزون بر اين، عوامل ارگونوميكى، از جمله كار سنگين، حركات تكرارى، شيوه نشستن، زاويه ديد، وضعيت ميز و صندلى، ارتفاع صفحه كليد و نمايشگر، چگونگى تابش نور، سرعت تايپ و نداشتن آرامش روانى هم مى تواند از عوامل عمده خطرساز به شمار آيد.

    رايانه هم استرس زاست!

    آقاى احمدى، كارشناس بهداشت حرفه اى كه نظراتش را در اين گزارش مى خوانيد، براين باور است كه كار زياد و غيراصولى با رايانه مى تواند آسيب هاى روانى هم پديد آورد. به گفته وى، كار زياد و دورى از همكارى در محيط كار مى تواند به بروز استرس و مشكلات روانى بينجامد. البته بايد گفت: كار با رايانه تنش زا نيست، بلكه كار زياد و سنگين است كه سبب ايجاد استرس و ناراحتى روانى مى شود. با توجه به نتايج تحقيقات و نيز گفته هاى كارشناسان و متخصصان، بايد گفت كه عوارض و پيامدهاى زيانبار كار مداوم با رايانه، اگر همراه با استراحت و رعايت اصول ايمنى نباشد، مى تواند مانند اثرات مثبت كاربرد اين دستگاه جادويى، گسترده، متنوع و فراگير باشد. مثلاً بوى متصاعد شده از رايانه و نيز پرتوهاى نورى و امواج مغناطيسى اش خطرناك و زيانبار است، به گونه اى كه كار زياد با آن مى تواند كاربر را به حساسيت ها و عوارض پوستى مبتلا كند؛ زيرا ولتاژ زياد لامپ تصوير سبب توليد ميدان الكترو استاتيك و بارهاى الكتريكى مثبت در سطح خارجى صفحه نمايش مى شود و در ميدان بين بارهاى مثبت و صورت كاربر، گرد و خاك و ذرات در هر سو پراكنده مى گردد. در نتيجه، جريان بارهاى مثبت پديدآمده در اين ميدان ممكن است براى كسانى كه حساسيت پوستى دارند، باعث خشكى و ترك خوردن پوست دست و صورت شود.

    پرتوهاى رايانه

    متخصصان پرتوهاى رايانه را نيز به عنوان يكى از عوامل قابل توجه زايمان ها و باردارى هاى غيرعادى و تولد نارس و ناقص شناخته اند. پژوهشى كه براى پى بردن به چگونگى اين موضوع در ايالات متحده آمريكا صورت گرفته است. نشان مى دهد احتمال سقط جنين در زنانى كه ميدان هاى مغناطيسى حاصل از رايانه با قدرت بيش از ۰‎/۹ ميكروتسلا (واحد اندازه گيرى شدت ميدان مغناطيسى) آن ها را در برمى گيرد، بيشتر است. افزون بر اين، شرايط نامناسب بدن و همچنين استرس و فشارهاى پديد آمده از كار با رايانه از ديگر عوامل اين عوارض به شمار مى آيند. تدابير ايمنى براى مصون ماندن از پرتوهاى خطرناك مواد راديو اكتيو مى تواند نشان دهنده ابعاد مسأله باشد. به گفته متخصصان، براى ايمن ماندن در برابر امواج خطرناكى كه طول موج پائين و فركانس بالا دارند، ضخامت ديوار سيمانى بايد ۴۰ سانتى متر و ضخامت ديوار آجرى ۸۰ سانتى متر باشد.
    به اين سبب، براى ايمن ماندن دربرابر امواج خطرناك راكتورهاى انرژى اتمى، ديوارهاى پهن سربى ساخته شده است. يك متخصص انرژى اتمى با توجه به اين نكته، كار طولانى و بى وقفه با دستگاه رايانه را نيز خطرناك مى داند و مى گويد: تايپيستى كه دربرابر رايانه مى نشيند، همواره با دو ميدان امواج در تماس است: ۱) امواج الكتريكى كه به صورتش مى تابد ۲) امواج مغناطيسى كه پيوسته بدن او را از پائين به بالا دور مى زند و بازمى گردد. به اين سبب، اين افراد بايد پس از ۱۰ دقيقه كار به مدت ۱۰ دقيقه از جلو دستگاه كنار روند تا امواج از بدنشان خارج شود. نظرات دكتر احمد نخلى در اين زمينه همچنين حاكى است: جهان امروز را امواج گوناگون با تواترها و طول موج هاى مختلف در برگرفته است، از اين رو، برخى از اين امواج مفيد هستند و مى توان آن ها را با شيوه درست و مناسب براى تشخيص و درمان بيمارى ها به كار برد؛ اما برخى ديگر خطرناك، زيان آور و ناخواسته اند كه به اين سبب بايد با وسائل ايمنى مناسب از ورود آن ها به بدن انسان و محيط زندگى پيشگيرى كرد.

    نمايشگرهاى خطرناك

    پژوهش ها به طور كلى گوياى اين واقعيت است كه همه نمايشگرها پرتوهاى خطرناك و زيان آور دارند، زيرا به گفته مختصصان در مانيتورهايى كه لامپ اشعه كاتوئيك دارند، يك شعاع الكترونى در هر ثانيه حدود ۵۰ بار يا بيشتر صفحه موزائيكى داخل لامپ تصوير را جارو مى كند و چنين است كه بر اثر شدت و ضعف يا قطع و وصل شدن اين پرتو الكترونى، تصويرهايى پديد مى آيد. همچنين به سبب وجود اين ميدان الكتريكى چند هزارولتى در داخل لامپ تصوير، پرتوالكترون ها هنگام عبور از فاصله ميان كاتد و صفحه موزائيكى، انرژى آزاد مى كند و سبب تابش مقدار قابل توجهى پرتو ايكس و پرتوفرابنفش مى شود.
    با توجه به اين نكته، در طراحى لامپ تصوير بايد با كاربرد تكنيك لازم راه نفوذ اين پرتوها به سطح خارجى و رسيدن آن ها به بدن كاربران رايانه بسته شود. اما اين كار پرهزينه است و سبب گرانى لامپ تصوير مى شود. در نتيجه، توليدكنندگان رايانه ارقام واقعى را فاش نمى كنند، يعنى مقدار تابش پرتوهاى زيانبار را كمتر از آنچه هست، نشان مى دهند.
    درواقع، بيشتر نمايشگرهايى كه امروزه به كار مى رود، پرتوهاى خطرناك ايكس و فرابنفش مى تابانند. افزون بر اين، كار با آن ها مى تواند خطرات ديگرى داشته باشد كه عبارت اند از: خطرات ناشى از ميدان الكتريكى با ولتاژ بالا، ميدان هاى الكترومغناطيسى، امواج الكترو مغناطيسى فركانس پائين و امواج الكترو مغناطيسى فركانس بالا كه متخصصان معتقدند اين عوامل مى تواند در بروز انواع سرطان ها، ناهنجارى هاى كروموزومى و بيمارى هاى ژنتيك و نيز پديدآمدن اختلال در ديد چشم و اختلال هاى عصبى و روانى نقش داشته باشند. از سوى ديگر، كار زياد و بى وقفه با رايانه مى تواند سبب بروز آسيب هاى چشمى گوناگون شود؛ بويژه آن كه نخستين اثر مستقيم آن خشك شدن اشك چشم است.
    براى پى بردن به چگونگى اين مسأله به گفته ها و تحقيقات دكتر محمد ربيع، متخصص چشم، مى توان اشاره كرد كه حاكى است كسانى كه زياد با يارانه كار مى كنند ممكن است به نزديك بينى خفيف دچار شوند. البته اثبات اين نكته گويا به پژوهش هاى بيشتر نياز دارد، اما به هر حال اين متخصص معتقد است كه كار با رايانه اشك چشم را كاهش مى دهد كه براى درمان آن مى توان از اشك مصنوعى استفاده كرد. البته اين كار بايد با نظر پزشك باشد.

    كودكان و عوارض بازى هاى رايانه اى

    بازى هاى رايانه اى علاوه بر اثرات مخربى كه بر روحيه و رفتار كودكان و نوجوانان دارد، مى تواند عوارض جسمى گوناگون و قابل توجه نيز براى آن ها به بار آورد؛ چنان كه پزشكان مى گويند: بازى هاى رايانه اى اگر زياد و بيش از حد متعارف باشد، عوارض گوناگونى پديد مى آورد كه متداول ترين آن ها ابتلا به تيك عصبى، خستگى چشم، ورم انگشتان و تحريك سيستم عصبى است؛ عوارضى كه براى كودكان شديدتر است و در صورت عدم رعايت تعادل، مى تواند سبب سائيدگى غضروف ميان مفاصل شود و آن ها را به درد شديد مبتلا كند. با اين حال، با رعايت اصول ايمنى در هنگام كار با رايانه مى توان از اين عوارض و گرفتارى ها پرهيز كرد و يا دست كم دامنه تأثيرگذارى آن ها را كاهش داد. برخى از اين اصول را با استناد به نظرات آقاى عليرضا احمدى، كارشناس بهداشت حرفه اى، به اين شرح مى توان برشمرد:
    ـ كاركنانى كه با رايانه كار مى كنند، بايد هرسال توسط متخصصان چشم معاينه شوند و به رهنمودهاى پزشكان به درستى توجه كنند.
    ـ كاركنانى كه مبتلا به دردهاى مفصل، كمر و شانه شده اند، بايد بى درنگ به پزشك طب كار يا متخصصان ديگر مراجعه كنند.
    ـ كار با رايانه بايد در مدت محدود و همراه با استراحت هاى كوتاه مدت در ميان كار باشد. افزون بر اين، زنان بايد در دوران باردارى از كار با رايانه معاف شوند.
    ـ روشنايى محل كار بايد همزمان با نورهاى سفيد و زرد تأمين شود و شدت تابش آن حدود ۳۰۰ وات باشد. دماى اتاق كار نيز بايد ميان ۱۹ تا ۲۳ درجه سانتى گراد و رطوبت هوا حدود ۵۰ درصد باشد.
    ـ ميز كار را بايد در جايى گذاشت كه نور لامپ از سقف به اطراف آن بتابد و از گذاشتن ميز در جايى كه نور لامپ به طور مستقيم به صورت كاربر مى تابد، بايد پرهيز كرد .
    ـ براى كاهش فشار وارده بر گردن و كمر مى توان از گيره هاى اوراق يا كاغذگير استفاده كرد.
    ـ هنگامى كه با رايانه كار نداريد، چاپگر را خاموش كنيد يا آن را بيرون از محل كار بگذاريد.
    ـ براى رفع آثار مخرب گازهاى توليدشده از رايانه و ضمائم آن بهتر است در و پنجره اتاق بازگذاشته شود تا هواى تازه جريان يابد يا اين كه مى توان از دستگاه تهويه استفاده كرد.
    ـ فرم ميز و صندلى كار در حفظ سلامت عضلات و اسكلت بدن بسيار مؤثر است، از اين رو، در انتخاب آن ها بايد به ضرورت كاربرد اصول ارگونوميك توجه شود.

    ایران ش3628 - مرتضی قدیری

           

    برنامه ريزي براي 3 ماه تعطيلي

    اوقات فراغت به عنوان يك پديده فرهنگي- اجتماعي كه در ابعاد مختلف اقتصادي- سياسي و غيره نيز مؤثر است موضوع مشترك بين تمام اقشار جامعه است. اوقات فراغت به جهت داشتن ويژگيهاي خاص از يك سو مورد توجه و عنايت دست اندركاران تعليم و تربيت و مسؤولان امور فرهنگي و از طرف ديگر روانشناسان و جامعه شناسان قرار گرفته است.
    شركت در اوقات فراغت در پيشرفت تحصيلي دانش آموزان تأثير به سزايي دارد. پركردن اوقات فراغت دانش آموزان و برنامه ريزي براي هدايت رفتاري و شكوفا كردن استعدادهاي خدادادي آنان از اركان فلسفه وجودي معاونت پرورشي وزارت آموزش و پرورش است. فضاي مدرسه هرچند از امكانات پرورشي و مربيان كارآمد هم برخوردار باشد، به تنهايي نمي تواند پاسخگوي نيازهاي رواني و تربيتي كودكان و نوجوانان باشد.
    دانش آموز ساعاتي را در مدرسه به آموزش و فراگيري دروس اشتغال دارد و بخش ديگر اوقات خود را در خانه مي گذراند. علاوه بر اين برهه زماني ديگري نيز وجود دارد كه در رشد استعدادها يا ايجاد مشكلات رفتاري و رواني آنان تنش چشمگيري دارد. آن وقتي است كه دانش آموز در مدرسه به مقتضاي سن و سال در جمع همسالان و دوستان مي بايستي اوقات فراغت خود را در اماكني تحت نظارت مربيان مجرب در امور كودكان و نوجوانان غني نمايد. بنابراين از اين جهت توجه به اوقات فراغت و اثر آن در پيشرفت تحصيلي دانش آموزان و مقايسه اين پيشرفت در دانش آموزان داراي اوقات فراغت و فاقد اوقات فراغت حائز اهميت مي باشد و برنامه ريزي لازم و دقيق براي پاسخگويي به نيازها و احتياجات اين دانش آموزان بايد صورت بگيرد.
    به نظر مي رسد كه استفاده از اوقات فراغت در همه جامعه با ميزان و درجه توسعه يافتگي آن ارتباط داشته باشد. اصولاً اوقات فراغت و برنامه ريزي آن يكي از معيارهاي شناخت توسعه يافتگي است. برنامه ريزي اوقات فراغت بيشتر بايد با مسايل توسعه يافتگي جامعه هماهنگي شود و جنبه زيربنايي و اساسي داشته باشد. اوقات فراغت و تأمين امكانات براي گذراندن آن بايد در برنامه ريزيهاي عمراني و زيربنايي مطرح و سرمايه گذاري لازم روي آن انجام شود، زيرا درواقع توسعه عبارتست از استفاده بهينه از امكانات و نيروي انساني و استفاده بالفعل آنان براي زندگي مطلوبتر افراد جامعه.
    در برنامه ريزي اوقات فراغت در درجه اول دانش آموزان را بايد از لحاظ سن و جنس طبقه بندي كرد و فهرستي از نيازهاي هر مقطع و رده را تهيه كرد.
    مسأله مهم كه بايد به آن توجه كنيم، اين است كه بيشتر مفاسد و گرفتاريها و انحرافات جوانان و نوجوانان بيكاري است. برعكس غني سازي اوقات فراغت جهت جذب دانش آموزان و پرورش ابعاد مختلف شخصيت آنها به اصلاح جامعه كمك مي كند.
    نوجوانان و جوانان پرانرژي ترين افراد هستند و اين انرژيها به هرحال بايد مصرف شود، اما اگر در جهت سازنده مصرف نشود جوانان و نوجوانان راهي براي مصرف آن پيدا مي كنند و به دليل بي تجربه بودن به راههاي غيرسازنده و منحرف كشيده مي شوند. تحقيقات نشان مي دهد كه بسياري از آسيبهاي جسمي، رواني در زمان بيكاري و اوقات فراغت بدون برنامه اتفاق افتاده است.
    رسول اكرم(ص) مي فرمايند: «ان ا... يبغضوشاف الافارغ»، خداوند دوست ندارد كه جواني فارغ باشد. مقصود در اين جا دوره بيكاري و تنهايي دوره اي است كه انسان با شيطان زندگي مي كند و به اين سبب امكان مفاسد در آن بيشتر است.
    طبق بررسيهاي به عمل آمده يكي از عوامل بزهكاريهاي نوجوانان و جوانان استفاده ناصحيح از اوقات فراغت است. اين گروه از افراد بنابر اقتضاي سن و ويژگيهاي جسمي- رواني مي خواهند اساس موجود را درهم بريزند و دنيايي مطابق ميل و سليقه خود بنا كنند. ما نمي توانيم جلوي بروز اين حالت را در نوع بشر بگيريم، ولي با آگاهي از آموزشهاي غيررسمي و روانشناسي تربيتي مي توانيم آن را در جهت مثبت هدايت كنيم. با توجه به تعاريف فوق و نيازهاي جسمي رواني و اخلاقي دانش آموزان ايجاب مي كند كه برنامه ريزي لازم و دقيق براي پاسخ آن احتياجات از طرف دستگاههاي ذيربط صورت گيرد و نسبت به سازندگي و ايجاد فضاهاي پرورشي با جاذبه براي نوجوانان مبادرت گردد و براي آنان امكانات و برنامه هاي پرورشي كارآمد مهيا شود.
    گروههاي سني جوان و نوجوان نيز برنامه ها و گرايشهاي ويژه خود را جهت پرداختن به وقت آزاد دارند. تحقيقي كه در سال 1354 از اوقات فراغت دانشجويان دانشگاه تهران انجام گرفته است، نشان مي دهد كه عوامل مؤثر در چگونگي اوقات دانشجويان عوامل مادي (فقر و نبودن امكانات) عوامل رواني (دلسردي و ترس از آينده) عوامل سياسي و اجتماعي نظاير آن است، به طور كلي اوقات بيكاري دانشجويان به اموري نظير كارهاي شخصي، خانوادگي، وسايل ارتباط جمعي، مطالعه، ورزش و گردش با دوستان مي گذرد، اوقات فراغت اين دسته بيشتر است.

    نقش ورزشها در گذران اوقات فراغت

    ساموئل كينگ جامعه شناس انگليسي معتقد است كه ورزش و تفريح امروز جنبه سرگرمي ندارد، بلكه به منزله عواملي براي تأمين سلامت جسماني و اجتماعي به كار مي رود.
    در سنين پايين تر طبعاً بازيها، فعاليتهاي هدايت نشده و نامنظم و بي برنامه اي مي باشد و در مقايسه با ورزشها اولويت دارند و هميشه شاهد آن هستيم كه كودكان گروه گروه در كوچه و خيابان تن به اين فعاليتها مي دهند و آن هنگام كه وسيله مناسبي (زمين و وسايل بازي) در دسترس آنها قرار مي گيرد، تمايل بيشتري در اين زمينه از خود نشان مي دهند. درواقع فقدان امكانات مورد نظر تمايلات افراد را در زمينه ورزش و بازي تحت تأثير قرار مي دهد.

    مطالعه و تفريح

    مطالعه براي گذران اوقات آزاد از ديدگاه مورد نظر اين تحقيق مي باشد، بلكه اساساً وسيله اي مؤثر در جهت كسب معلومات و دانشهاست. مطالعه افق ديد را وسيعتر و فكر را روشنتر و حافظه را ورزيده كرده و بر غناي ذهن و تنوع محتويات آن مي افزايد.
    مطالعه اگر به منظور وقت كشي و پركردن خلا ء هاي سازماني و بدون انگيزه باشد و با اشتياقي خاص صورت گيرد، فوايد ويژه خود را داراست. به عنوان نمونه، مطالعه يك روزنامه به طور عادي و بدون ذوق و شوق ويژه اي ذهن فرد را بي اثر از آنچه مي خواند، نمي گذارد و خواه ناخواه پيامهايي درون مغز مي رساند، به همين خاطر در جهان لذتي كه با مطالعه برابري مي كند، موجود نيست.

    اهميت اوقات فراغت در بهداشت رواني

    انسان تمايل دارد اوقات فراغت كه از كار اجباري و وظيفه اي خارج مي شود به نوعي به تفريح و يا سرگرمي بپردازد و اين تمايل از نيازهاي اساسي محسوب مي شود، چگونگي گذران اوقات فراغت در هر جامعه به عواملي بستگي دارد كه بايد به فرهنگ و امكانات مالي فردي و اجتماعي به عنوان دو عامل مهم اشاره نمود.
    امروز روانشناسان عقيده دارند كه تفريح و سرگرمي نقش مهمي در پرورش قواي جسماني، فكري، اخلاقي و رفتاري دارد و چنانچه از اين اوقات به خوبي و به طور صحيح استفاده شود در پيشگيري از كج رويها و انحرافات مي توان به نحو چشمگيري مؤثر باشد و بايد افراد فرصتهايي داشته باشند تا هدفهاي مشخص و معين را دنبال نمايند و به رشد همه جانبه شخصيت خود بپردازند.

    برنامه ريزي براي اوقات فراغت

    برنامه ريزي براي اوقات فراغت همانند برنامه ريزيهايي كه در زمينه هاي ديگر صورت مي پذيرد نوعي فرايند هدف دار دارد. در برنامه ريزي اوقات فراغت بايد عوامل زير در نظر گرفته شود:
    1- نيازها: در يك برنامه ريزي دقيق براي اوقات فراغت بايد به نقش نيازها توجه نماييم. آنچه كه در برنامه اوقات فراغت آورده مي شود، بايد جوابگوي نياز طبيعي و معمولي جوان باشد واو را از مسير طبيعي منحرف نسازد. مثلاً اگر دختر 15ساله اي علاقه مند به شركت در فعاليتهاي گروهي سالم است، اين علاقه ناشي از نياز به تعلق داشتن به گروه مي باشد كه يك نياز طبيعي است، بايد از نيازهاي كاذب و تمايلات نامطلوب منفك شود. پس در برنامه ريزي اين مهم بايد درنظر گرفته شود.
    2- اولويتها: در برنامه ريزي اوقات فراغت اولويتها بايد مورد توجه قرار گيرد. نيازها براساس درجه اهميت آنها برآورده مي شود و اگر در خانواده اي نيازهاي اوليه و اساسي نوجوانان از قبيل خوراك و پوشاك هنوز برآورده نشده است، درست به نظر نمي رسد كه هزينه زيادي صرف خريدن دوربين فيلمبرداري شود. و يا اگر نوجواني نياز به كلاسهاي كمك آموزشي دارد و از لحاظ درسي لازم است كه زماني را به غير از ساعات موظف خود به درس خواندن بپردازد، درست آن است كه اولويت اول را به اين مهم اختصاص دهد و وقت كمتري را صرف تماشاي سريال نمايد.
    3- امكانات موجود: در برنامه ريزي اوقات فراغت بايد از امكانات موجود استفاده بهينه كرد و هر نوجواني و يا هر خانواده اي در برنامه ريزي اوقات فراغت چنانچه امكانات موجود را در نظر بگيرد و بخواهد به بلند پروازيهاي جاه طلبانه جامه عمل بپوشاند، درواقع به بروز توقعات نابجا كمك كرده است، اما اين بدان معني نيست كه والدين سرگرمي را جزو نيازهاي فرزندان تلقي نموده و برنامه ريزيهاي شايسته اي در اين زمينه انجام دهند.
    4- مشاركت و همفكري: برنامه اوقات فراغت بايد به گونه اي طرح ريزي شود كه در آن از نظريات افراد شركت كننده در برنامه ريزي استفاده شود. همچنين برنامه بايد به نوعي جوابگوي خواسته هاي معقول و منطقي آنها باشد، درغير اين صورت يك برنامه تحصيلي ارايه خواهد شد و به جاي اينكه فعاليتهاي خاص فرحبخش تقلي گردد، عذاب آور و فشارزا خواهد بود.
    5- مسؤوليت پذيري: در برنامه ريزي اوقات فراغت و اجراي آن وظايف و مسؤوليتها بايد مشخص گردد و هر كس موظف است وظايف محوله را خود انجام داده و احساس مسؤوليت نمايند و براي يكديگر ارزش قائل شوند.
    6- پيش بيني اتفاقات احتمالي: كساني كه براي اموري دست به برنامه ريزي مي زنند بايد اتفاقات احتمالي را با آينده نگري خاص پيش بيني نمايند. معمولاً نوجوانان به خطرات احتمالي فكر نمي كنند و تصور مي كنند كه خود به تنهايي در حل مشكلات قادر هستند و چنانچه براي مورد احتمالي پيش بينيهاي لازم انجام نگيرد، ممكن است نوجوان از خود رفتارهاي پرخاشگرانه سازي نايافته و ناپسند احتمالي را بروز دهد. همچنين مواقعي لازم است والدين خطرات و موانع احتمالي را به فرزندان متذكر شوند و آنها را در زمينه آينده نگري و امكان وقوع موانع احتمالي آموزش دهند.

    آثار بهسازي اوقات فراغت

    بسياري از جامعه شناسان و نيز اقتصاددانان همچون دومازيه، اندرسون، اوژه و... براين باورند كه تحول جوامع انساني به سوي تمدن فراغت در حركت است، به همين جهت توجه به چگونگي بهره گيري از اوقات فراغت روز به روز آشكارتر و از اهميت بيشتري برخوردار است. هرچند همه افراد خانواده به اوقات فراغت نياز دارند، اما در اين ميان نوجوانان و جوانان با توجه به نقش حساس وسازنده اي كه در ساخت فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي كشورها به عهده دارند نيازمند توجه دقيق تري در اين ارتباط هستند.
    در كشورما دانش آموزان حدود يك سوم جمعيت كشور را تشكيل مي دهند و بيشترين نياز را به بهره گيري از اوقات فراغت دارند. آنان به طور متوسط 6 ساعت در روز به امر تحصيل اشتغال دارند و حدود هشت ساعت در شبانه روز را هم به استراحت و به رفع نيازمنديهاي ضروري در منزل مي پردازند. اگر اشتغالات تحصيلي و انجام تكاليف درسي را براي آنان دو تا چهار ساعت در روز محاسبه نماييم، هر فرد جوان و نوجوان بيش از 6 ساعت در روز وقت فراغت دارد. البته اگر ساير تعطيلات از جمله تعطيلات نوروز و تابستان و ساير ايام تعطيل به مناسبتهاي مذهبي و ملي را هم اضافه كنيم، هر فرد در شبانه روز حدود هشت ساعت وقت آزاد دارد كه بايد براي استفاده مطلوب و بهره گيري از آن برنامه ريزي لازم صورت پذيرد. بنابراين اگر ما براي اوقات فراغت فرزندانمان برنامه ريزي لازم را انجام ندهيم، آنان براي پركردن اوقات فراغت خود اقدام خواهند نمود كه در آن صورت ممكن است بدآموزيها و مشكلات تربيتي حاصل گردد. پيامبر گرامي ما(ص) مي فرمايند: اگر پدران و مادران به تربيت فرزندان خود اهتمام ننمايند، روزگار آنان را تربيت خواهد نمود. در حقيقت مراد رسول گرامي اسلام(ص) آن است كه چنانچه والدين در امر تربيت فرزندان خود برنامه اي نداشته باشند، حوادث و شرايط پيش آمده كه ممكن است برخلاف موازين تربيتي هم باشد تربيت فرزندان را سامان دهد.
    روانشناسان معتقدند كه تأمين دروني فرد به شادي، نشاط و سرور او خواهد انجاميد و اين امر به شكوفايي خلاقيت به فرد منجر خواهد گرديد و شخصيت او را كه متشكل از ابعاد فكري، عاطفي، اجتماعي و جسمي است، تعالي خواهد بخشيد. اوقات فراغت پر ارزش ترين سرمايه آدمي، مناسب ترين شرايط و مطلوب ترين موقعيت براي انديشه و تفكر خلاق و تبلور رفتارهاي خوشايند فردي و اجتماعي است.بدون ترديد هدايت فكري و حمايت مستمر و مؤثر كودكان، نوجوانان در اوقات فراغت نه تنها آسيب پذيري اجتماعي و كجرويهاي اخلاقي آنان را در هر شرايطي به حداقل مي رساند، بلكه ايشان را در برابر همه آسيبها و تهاجمات فرهنگي مصون مي كند.استفاده از اوقات فراغت براساس برنامه ريزي داراي آثار ارزشمندي در زمينه هاي فرهنگي، اخلاقي و اجتماعي مي باشد كه عبارتند از:
    الف - آثار فرهنگي
    1- افزايش كمي و كيفي كتابخانه ها، مطبوعات و نمايشگاهها در جامعه
    2- افزايش كمي و كيفي مراكز هنري
    3- تقويت و افزايش امكانات ورزشي
    4- بالارفتن فرهنگ عمومي افراد جامعه به تبع استفاده بيشتر از امكانات فرهنگي در ايام فراغت
    ب - آثار رواني اجتماعي
    1- افزايش روحيه نشاط و سرور در افراد كه منجر به سلامت رواني و حتي جسمي افراد خواهد شد.
    2- تأثير روحيه نشاط و سرور در برخوردهاي فردي و اجتماعي مردم با همديگر و كاهش تنشهاي ناشي از شرايط يكنواخت و روحيه هاي نگران
    3- كاهش آسيبها و كجرويهاي اجتماعي و فردي
    4- افزايش قدرشناسي افراد نسبت به والدين ومربيان
    5- ايجاد آثار مطلوب در زمينه تربيت فردي و اجتماعي
    6- بهره وري بيشتر فردي و اجتماعي در اشتغالات روزانه
    ج- آثار اجتماعي
    1- كاهش آسيبهاي اجتماعي و بزهكاريها در سطح جامعه و خانواده ها
    2- بالا رفتن روحيه و توان جمعي در انجام مشاركتهاي مورد نياز جامعه
    3- افزايش روحيه اميد براي سازندگي و عمران
    4- پويايي و تحرك بيشتر زندگي اجتماعي
    5- رشد، توسعه و شكوفايي اجتماعي و اقتصادي
    6- افزايش حسن تعاون و مشاركت جمعي

    روي ديگر سكه؛ بزهكاري

    يكي از رايج ترين اشكال ناسازگاري نوجوان جرمهايي است كه نوبالغان مرتكب مي شوند و گاهي بدون هيچ علت و انگيزه مشخص به اعمال خطرناك كه همگان را به حيرت مي افكند دست مي زنند كه نمونه هاي آن را مي توان در ستون حوادث جرايد مطالعه كرد. بزه نوجوانان همواره مورد توجه روانشناسان، جرم شناسان و مربيان و پزشكان قرار گرفته است و در نهايت توانسته اند رگه هايي از اختلالات رفتاري و عقده هاي ذهني در ايشان بيابند. شرايط زندگي نيز در بزهكاري نوجوانان تأثير دارد و فقر و تنگدستي، فاصله شديد طبقات اجتماعي و بيكاري و غيره در بزهكاري موثر است. اصولاً هر نوع بزه در شهر بيشتر از روستا شيوع دارد.
    غالب جرمهاي جوانان ناشي از عدم تعادل رواني مي باشد و جواناني كه به سهولت تحت تأثير القائات ديگران قرار مي گيرند و يا براي خودنمايي دست به اعمال خلاف مي زنند. اينان معمولاً جواناني بزرگ انگار و قدرت طلب هستند كه به ترتيب در رده هاي عاميان و كينه جويان قرار مي گيرند. به اين ترتيب آشكار مي شود كه عوامل متعددي در به وجود آوردن بزه جوانان دخالت مي كند كه از آن ميان مي توان به محيط خانوادگي، تحصيلي، اجتماعي و همچنين استعدادهاي نوجوانان اشاره نمود. در اين سن و سال نوجواني و جواني است كه مسايل مبرم انساني و فوق بشري مطرح مي گردد. در دوران اكتشافات شورانگيز عرفاني و هنري نوجوان شيفته و مجذوب رفتار زيباي جوانمرديها و وفاداريها مي گردد، پس بايد آنچه در توان داريم به كار ببنديم تا ايشان را از آنچه در طلب آنند محروم نسازيم.
    متخصصان در زمينه روانشناسي بزهكاري در ايران عقيده دارند كه قبل از 11سالگي نسبت بزهكاري پسر 5 برابر دختران است، از 11سالگي تا 12سالگي اين نسبت دو برابر و از 12سالگي تا 17سالگي به سه برابر مي رسد و حداكثر بزهكاري پسران در 14سالگي و دختران در 15سالگي است.

    برنامه هاي مناسب براي اوقات فراغت

    مشكل ما كمبود امكانات، فقدان مكان و حتي نيروي مدير و گرداننده نيست، مشكل بزرگ فقدان برنامه ريزي همه سو نگرانه و فراگيري است كه همه جامعه را برانگيزد و درگير اين مهم گرداند.
    «دومازيه» جامعه شناس فرانسوي براي ايام فراغت سه كاركرد مطرح كرده است:
    1- استراحت به منظور رفع خستگي، جبران خدمات جسمي و رواني ناشي از هيجانهاي مداوم كار
    2- تفريح به منظور رفع خستگي ناشي از يكنواختي وظايف روزانه در كارگاه، اداره يا منزل
    3- رشد شخصيت: زيرا فراغت، انسان را از كارهاي روزمره و قالبهاي يكنواخت كاري و قالبي شدن امور روزانه مي رهاند. استعدادهاي بدني و ذهني خود را پرورش مي دهد و از همين طريق در شكل گيري شخصيت فرد موثر مي افتد. در دو كاركرد نخستين (استراحت و تفريح) بايد برنامه هايي براي غني سازي اوقات فراغت طراحي كرد، زيرا پركردن به معني فرصتها را اشغال كردن نيست. ويژگيهاي فرهنگي كشور و نيازهاي گسترده نسل جديد اعم از كودك و نوجوان و همچنين توسعه كلاسهاي تابستاني چنين اقتضا مي كند كه در برنامه ريزي محتوايي و اجرايي دقت نظر مبذول شود.
    بديهي است كه مربيان و استادان با تجربه و متخصص به بهترين وجه دانش آموزان را در جهت وصول و اهداف ياري و برنامه مورد نظر را اجرا مي كنند. مركز و محور فعاليتهاي مستمر و مداوم كلاسهاي تابستاني دانش آموزان هستند و بيشترين فعاليتها مورد توجه افراد علاقه مند است. دانش آموزان در فصل تابستان فرصت مناسبي دارند كه فعاليتهاي پرورشي به شكل متنوع تر و جذاب تر از فعاليتهاي سال تحصيلي و مناسب با نيازهاي رواني و روحي خود را ادامه داده و آماده براي پيشرفت شوند.
    دانش آموزان به تفكيك جنس و با توجه به رشته هاي موجود و علاقه خود انتخاب رشته مي كنند. روزهاي فرد پسران و روزهاي زوج دختران در كلاسهاي تابستاني فعاليت مي كنند و تأثير اين كلاسها در پيشرفت تحصيلي دانش آموزان مورد بررسي قرار مي گيرد كه تحقيق به همين منظور اجرا شده است. نهايت اينكه اوقات فراغت تنها وسيله پركردن وقت و گذراندن لحظات نيست، اوقات فراغت فرصتي است براي رشد و بالندگي و پروراندن استعدادهاي نهفته دانش آموزان و هدف تحقيق شناخت ويژگيهاي گذران اوقات فراغت اين گروه و ارايه پيشنهادها به مديران و ستادهاي تربيتي مدارس براي جلوگيري از اتلاف وقت دانش آموزان و ارايه پيشنهادهايي به والدين و خانواده ها جهت برنامه ريزي براي اوقات فراغت فرزندان خود و توجه به نيازهاي آنان.

    پيشنهادات پژوهشگر

    1- ايجاد هماهنگيهاي مناسب در محتويات درسي رشته هاي مورد علاقه دانش آموزان مي تواند در يادگيري آنان نقش مهمي بازي كند، چراكه با ايجاد علاقه به محتويات درسي در رشته هاي مختلف مي توان موفقيت آنها را براي انتخاب شغلهاي مختلف به طور چشمگيري افزايش داد.
    2- با توجه به تنوع علاقه دانش آموزان، ضرورت دارد رشته هايي توسعه يابد تا اوقات فراغت آنها ثمربخش و مفيد باشد و بدين منظور كلاسهاي آشنايي با علوم روز نظير رايانه پيشنهاد مي گردد.
    3- لازم است مكاني ايجاد گردد تا آثار دانش آموزان به نمايش گذاشته شود و زمينه جذب دانش آموزان فراهم آيد.
    4- در پايان هر ترم دانش آموزان فعال در كلاسها شناسايي و با تشويق لازم شكوفايي استعدادهاي آنان را فراهم مي آورند.
    5- پيشنهاد مي شود تبليغات لازم در سطح شهر و مدارس به منظور شركت دانش آموزان در كلاسهاي تابستاني فراهم آيد.
    6- پيشنهاد مي شود به منظور بررسي، شناخت و رفع مشكلات تربيتي برخي دانش آموزان كلاسهاي مشاوره بكار گرفته شود.
    7- توجه به نيازهاي جوانان و رفع مشكلات آنان و ايجاد رشته هاي شغلي و فني
    و نكته مهم اينكه اوقات فراغت و فرا رسيدن تابستان و وقت آزاد دانش آموزان نبايد تنها به منظور ايجاد يك فضاي رسمي مانند مدرسه باشد، بلكه جوي دوستانه و آزاد براي ابراز شخصيت و رشد و بالندگي دانش آموزان باشد.
    با توجه به نتايج به دست آمده از داده هاي تحقيق اگرچه تفاوت چنداني بين دانش آموزان داراي اوقات فراغت و فاقد اوقات فراغت مشاهده نمي شود، ولي بايد برنامه ريزي جدي تري در اين مورد انجام شود. بايد تدابيري اتخاذ شود كه تمام دانش آموزان چه آنها كه توان مالي دارند و چه آنها كه توان مالي ندارند در كلاسهايي كه به اين منظور تشكيل شده، شركت كنند و امكانات مناسب در اختيار دانش آموزان قرار بگيرد و هدف فقط پركردن اوقات فراغت نباشد، بلكه بايد هم از نظر فني و علمي و هم از نظر شخصيت به رشد و بالندگي دست يابند و براي كلاسهاي اوقات فراغت بايد طوري برنامه ريزي شود كه شركت در اين كلاسها در پيشرفت تحصيلي دانش آموزان كه مهمترين مسأله است تأثير به سزايي داشته باشد و باعث موفقيت همه آنها شود.

    قدس ش5587 - ثریا ذاکریان 


    خانواده، فرزندان و تعطيلات سازنده

    گذران اوقات فراغت در خانواده هاي ايراني؛

    شنيدن واژه «تعطيلات» هركدام از ما را به ياد موضوعي مي اندازد يكي به ياد پدربزرگ، مادربزرگ و مهماني هاي دسته جمعي فاميلي مي افتد. ديگري شيطنت روزهاي جمعه به همراه خواهر و برادر در پارك به ذهنش مي رسد. برخي هم به ياد انجام كارهاي عقب مانده خود مي افتند كه دست آخر نيز موفق به اتمام آنها نمي شوند و بخشي از آن را به روزهاي تعطيل آينده موكول مي كنند.
    راستي شما با شنيدن واژه «تعطيلات» چه چيزي در خاطرتان تداعي مي شود؟
    نادره- ع كه به تنهايي زندگي مي كند، در اين زمينه مي گويد: براي من مدتهاست كه اين كلمه مفهومش را از دست داده است. از وقتي همسرم فوت كرده، ديگر هيچ كدام از روزهاي هفته برايم با يكديگر فرق نمي كند. سه نوه دارم كه به همراه دختر و دامادم در آلمان زندگي مي كنند. البته گهگاهي تلفني از من خبر مي گيرند. پسرم نيز مهندس است و در يكي از شهرستانها كار مي كند. او هم چند ماه يكبار نزد من مي آيد و چند روزي از ديدارش خرسند مي شوم. در نتيجه زندگي يكنواختي دارم.
    مينا صادقي، دانشجوي كارشناسي ارشد حقوق هم به گزارشگر ما مي گويد: با شنيدن واژه تعطيلات به ياد امتحانات و تحقيقاتم مي افتم كه فرصت نفس كشيدن را از من گرفته است، باور كنيد از روزي كه در دانشگاه قبول شده ام، حتي نمي توانم به كارهاي معمول زندگيم برسم، طفلك دختر كوچكم را هم درست و حسابي نمي بينم. چون هر فرصتي كه به دست بياورم مي كوشم درسهايم را مطالعه كنم يا به امور زندگيم برسم. بنابراين تقريباً هيچ وقت تعطيلات ندارم. البته از حق نگذريم كه همسرم با من خيلي همراه است.
    نازي- پ كه به تازگي مادر شده نيز معتقد است: براي ما كارمندان كه بچه كوچك هم داريم، تعطيلات يعني جبران كسر خوابهاي هفتگي !البته اگر كوچولو بگذارد و با گريه هايش چند بار تا صبح بيدارم نكند.

    نتايج يك نظرسنجي

    در تحقيقي كه توسط مركز مطالعات راهبردي فرهنگسراي خانواده در سال 1382 انجام گرفت از يك جمعيت نمونه 250نفري از شهروندان منطقه 13تهران پرسيده شد: اعضاي خانواده شما در روز، چند ساعت دور هم جمع مي شوند و به گفت و گو و تبادل نظر با يكديگر مي پردازند؟ نتايج حاصل از اين پژوهش نشان مي دهد: 41درصد پاسخگويان اظهار كردند بيشتر از 4 ساعت، 20درصد پاسخ دادند 4 ساعت، 16درصد بيان داشتند 3ساعت، 11درصد گفتند 2ساعت و 4/2درصد از افراد جواب دادند خانواده شان اصلاً دور هم جمع نمي شوند. جالب آنكه، اوقات فراغات 12درصد از خانواده هاي مورد پرسش به ديد و بازديد اقوام، 8 درصد به تفريح با دوستان، 15درصد به تفريح با اعضاي خانواده و 13درصد نيز در خانه سپري مي شود. در ضمن 40درصد از خانواده هاي فوق هم به همه موارد اشاره داشته اند.

    انتخاب شرايط و موقعيت مناسب

    دكتر غلامعلي افروز، رئيس انجمن روان شناسي ايران، در اين باره مي گويد: انتخاب شرايط و موقعيت مناسب براي برقراري ارتباطي آرام، سالم و سازنده بسيار مهم است. اين مسأله به ويژه در مورد نوجوانان و جوانان مستلزم آن است كه آنان از آرامش و آسودگي خاطر كافي برخوردار باشند. بنابراين، مناسب ترين زمان براي ايجاد اصلاح رفتار، افزايش انگيزه تلاش، تفكر خلاق و... اوقات فراغت است. اوقاتي كه در آن نوجوانان تكليف موظفي برعهده ندارند و دور از فشارهاي ذهني و خستگي جسمي با ميل و رغبت آمادگي رواني لازم را براي اين ارتباط سالم و صميمي دارند. به اعتقاد اين استاد دانشگاه، تعطيلات آخر هفته، ايام نوروز، تعطيلات تابستاني، گردشها و ديد و بازديدهاي دوستانه، مسافرتها و ايام ويژه مانند دهه اول محرم، ماه مبارك رمضان و موسم حج از مناسب ترين موقعيتها براي برقراري ارتباط سازنده و انتقال پيامهاي اخلاقي و تربيتي به فرزندان است.
    دكتر افروز در ادامه يادآور مي شود: مهم اين است كه در تمام مراحلي كه پدر و مادر يا بزرگترها قصد ايجاد ارتباط صميمانه و معنوي با كوچكترها دارند، بايد از وعظ و خطابه و يا انتقاد از فرزندان خودداري كنند.

    خانواده جايگزيني ندارد

    نسرين جهانشاهي، كارشناس ارشد علوم اجتماعي نيز معتقد است: يكي از مسايلي كه امروزه اكثر جوامع به ويژه جوامع در حال توسعه با آن مواجه اند، انتقال از مرحله زندگي سنتي به زندگي صنعتي است. يكي از بارزترين مشخصه هاي اين تحول نيز دور شدن اعضاي خانواده از يكديگر و كمرنگ شدن روابط كلامي صميمانه است.

    پركردن اوقات فراغت با بازيهاي رايانه اي

    وي يادآور مي شود: متأسفانه اغلب والدين تصور مي كنند كه با خريد انواع وسايل مدرن نظير رايانه و در دسترس قراردادن چند سي دي آموزشي يا بازيهاي رايانه اي مي توانند اوقات فراغت فرزندان خود را به نحو مؤثري پركنند و به افزايش معلومات و سرگرمي آنان كمك نمايند.
    حال آنكه بچه ها به آموزش در همه ابعاد زندگي فردي و اجتماعي نياز دارند- درواقع آنچه پدر و مادر مي توانند در خلال يك گفت و گوي دوستانه و در محيطي سرشار از لطف و محبت به شكلي عيني و ملموس به بچه ها بياموزند، هرگز نمي توان در قالب يك سي دي آموزشي يا فيلم ويدئويي آموخت.

    اينجا خانه است نه كتابخانه

    به گفته همين كارشناس علوم اجتماعي، همسران نيز احتياج به محيطي آرام دارند تا با فراغ بال كافي در روزهاي تعطيل از مصاحبت و مشورت با هم در مورد مسايل فردي و خانوادگي لذت ببرند. نتيجه اين كه گذراندن طولاني مدت اعضاي خانواده در ايام تعطيلات در مقابل تلويزيون و يا مطالعه مستمر روزنامه يا كتاب توسط هر دو يا يكي از زوجين سبب كسالت ديگر افراد خانه و بر هم خوردن فضاي صميمي و شاد خانواده خواهد شد، به عبارتي «سكوت» حاكم بر خانه آنجا را به «كتابخانه» شبيه مي سازد.

    حضور پدربزرگ و مادربزرگ در كنار بچه ها

    جهانشاهي سپس تأكيد مي كند: يكي از مكانهايي كه كودكان و نوجوانان مي توانند آموزه هاي زيادي را در آنجا فرابگيرند، منزل پدربزرگ ها و مادربزرگهاست. زيرا آنها به دليل محبت فراواني كه به نوه ها در خود احساس مي كنند، همواره سعي مي كنند محيطي پر از صفا و صميميت براي آنان به وجود آورند.
    پس بد نيست كه در اوقات فراغت و ايام تعطيلات ساعات يا حتي روزهايي را به ديدار بزرگترهاي فاميل اختصاص دهيم و حتي ترتيبي اتخاذ كنيم تا اگر از سوي خود آنها مشكلي وجود نداشته باشد، يكي از فرزندان نوجوان يا جوانمان براي يكي دو روز نزد پدربزرگ يا مادربزرگ بماند تا رابطه عاطفي ميان آنان مستحكم تر شود.
    وي سپس خاطرنشان مي كند: البته اين ارتباط نيازمند تلاش و اشتياق دو جانبه است. يعني بزرگترها هم خودشان بايد خواهان استحكام اين رابطه با نوه ها باشند و هم بكوشند تا از هر فرصتي به خصوص مناسبتها و تعطيلات براي محكم تر كردن اين حلقه عاطفي و ارتباطي بهره كافي ببرند و تجربه هايشان را با مهر و محبت به كوچكترها منتقل سازند تا بنيان خانواده كه در اثر زندگي شهري و گرفتاريهاي مداوم افراد روز به روز كمرنگ تر مي شود، تا حد امكان از صدمه مصون بماند.

    عاليه حجت زاده / قدس شماره 5492




    ادامه مطلب


    نظرات (0) نويسنده:وحید صباغی - در شنبه 29 خرداد 1389  ساعت1:59 AM   |  

    تعداد صفحات :2   1   2