• English / العربیة / French  
  •  

     


     

     


     

     


     

     


     

     


       

      صفحه خانگي خود كنید !   ایمیل به مدیر !   اضافه کردن به علاقه مندیها !   سال89،کـــار و همت مضــاعف

       



    كار و اشتغال از ديدگاه آيات و روايات (2)

    مرتبط با:همت و کار مضاعف درسیره اهل بیت


    مكانت ، منزلت و شخصيت افراد در گروه داشتن كار و شغل است :
    شخصيت و سربلندي در سايه زحمت و كار به دست مي آيد. موضوع اشتغال و رفع معضل بيكاري چيزي نست كه فقط مربوط به بعد افراد جامعه باشد بلكه اين موضوع با همه بخشها و نهادها و زواياي گوناگون جامعه گره خورده است و با توجه به پيشرفتهاي صنعتي و توسعه تكنولوژي و گستردگي زندگي مادي بشر ، يافتن يا داشتن يك شغل شرافتمندانه جهت امرار معاش و گذران زندگي از توان و قدرت فردي ، افراد خارج  شده است و همه بخش هاي مختلف جامعه درعزت بخشي و منزلت دادن به فرد فرد جامعه نقش بسزايي را ايفاء‌ مي كنند.
    هر كس كه در اين جامعه بخواهد محترم و مفيد باشد بايد كار كند و اين كار را بايد نهادهاي موظف و مسوول  جامعه براي او ايجاد كنند و زمينه را براي ورود افراد جامعه به متن كار فراهم كنند  و فرد هم بايد با شركت فعالانه در اجتماع و با تلاش و كوشش و بروز شخصيت واقعي خود ، خود را شكل دهد و براي رسيدن به موقعيت برتر همواره با بدست آوردن احترام و منزلت تلاش كند.
    اشتغال امري است كه به افراد جامعه بلند طبعي ، آزادگي ، استقلال و سربلندي مي بخشد و در معارف بلند ديني علاوه بر اين كه از عنصر كار بعنوان يك امري براي گذران زندگي و تامين معيشت مادي ياد كرده شود بلكه به اثرات اخلاقي و روانط كار هم و نقش آن در ساختمان و ساختار شخصيت يك مسلمان نيز توجه خاص شده است.
     به اين روايت توجه كنيد كه امام صادق(علیه السلام) به يكي از شيعيان در خصوص اثرات روحي و رواني و سربلندي  كار و اشتغال چگونه توصيه مي فرمايد :معلي بن خنيس مي گويد : اني ابو عبدالله (علیه السلام)و قد تاخرت عن السوق فقال: اغذ الي عزك[19]  امام صادق (علیه السلام) دريافتند كه من دير به بازار مي روم فرمودند : اول روز به سوي سربلندي و عزت خود برو.
    رابطه بين اشتغال و عزت نفس ( سربلندي )
    مردي از امام صادق(علیه السلام)پرسيد كه من نمي توانم با دستم  به خوبي كار كنم و تجارت را نيز به درستي بلد نيستم و نيازمند و بيچاره ام چه كنم ؟
    امام فرمودند: كار كن و بر سرت چيزي را بار كن  و به اين وسيله از مردم بني نيازي بجوي .[20] اين حديث گوياي اين است كه بيكاري و در نتيجه نياز به ديگران شرف و عزت آدمي را نابود مي سازد . چه گوياست اين سخن شاعر كه فرمود :
    دست نياز پيش كسان چون كني دراز                   
    پل بسته يي كه بگذري از آبروي خويش
    آري بيكاري و عدم اشتغال  مورث نيازمندي و باعث چشم دوختن به دست ديگران است كه خواري و سرشكستگي را به همراه دارد . از امام موسي بن جعفر (علیه السلام) نقل شده است كه فرمودند : الياس مما في ايدي  الناس عزالمومن في دينه و مروته في نفسه و شرفه في دنياه و عظمته في اعين الناس و جلالته في عشته و مهاتبه عند عياله و هو اغمي الناس عند نفسه و عند جميع الناس . [21] فرمودند : از مردم قطع اميد  كردن و از  ثروتشان چشم پوشيدن و به درآمد كار خود قانع بودن براي مرد با ايمان مايه عزت ديني و روح  جوانمردي و شرف دنيوي است . چنين انساني در نظر مردم بزرگ و بين فاميل و خويشاوندان خود محترم و در  محيط خانواده اش داراي عظمت و هيبت و منزلت خواهد بود ، او در ضمير خود و در نظر ديگران بي نيازترين تمام مردم است.
     رابطه اشتغال (كار ) و آرامش روحي و رواني :
    شايد برخي چنين پندارند كه داشتن شغل و درآمدي مناسب صرفاً براي تامين زندگي دنيا و رسيدن به ماديات و امور جزئي مادي است لكن از ديدگاه معارف بلند اسلامي و تعليمات پيشوايان ديني اسلام ، موضوع فراتر از اين امر است. زيرا  در روايات اسلامي تصريح شده است كه  آرامش  روحي و رواني با داشتن   شغل و كار به دست مي آيد و در واقع  شايد بتوان گفت كه كار و شغل بخشي از زندگي عبادي انسان است و انسان با عبادت و ذكر خدا آرامش مي گيرد . ياد  خدا فقط در نماز و روزه خلاصه نمي شود  بلكه انساني كه دائماً در كسب روزي حلال  و گذران زندگي خود تلاش مي كند در حال عبادت و ذكر خداست لذا بين كارو شغل  بخشي از زندگي عبادي انسان است كه دائماً در كسب روزي حلال و گذران زندگي خود تلاش مي كند در حال عبادت و ذكر خداست لذا بين كار و اشتغال و آرامش روحي ضرورت  بالقياس به تعبير فبلسفي وجود دارد.
    رسول گرامي اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: ان النفس اذا اهرزت قوتها  استقرت  [22] روح آدمي زماني قرارو آرام دارد كه قوت خود را ذخيره كرده باشد. البته اين روايت هرگز دلالت بر احتكار و انباشت مواد غذايي يا ارزاق مردم نمي كند زيرا مسلم است كه ذخيره كرده باشد . البته اين روايت هرگز دلالت بر احتكار و انباشت مواد غذايي يا ارزاق مردم نمي كند زيرا مسلم است كه ذخيره به معناي احتكار  از امر حرام و قبيح است . اين روايت  به يك معنا شايد دلالت بر اين امر دارد كه وقتي انسان داراي شغل  و كار و مقامي است از آن طرق رزق و روزي او به مرور   زمان تامين خواهد شد و براي زندگي خود احساس پشتيبان  و تامين مي كند ، لذا بخشي از نگرانيهاي او برطرف شده و اضطراب بر او مستولي  نمي گردد.
    چنانچه اين مطلب  را از اين روايت ديگري كه از امام رضا (علیه السلام) وارد شده است  مي بينيم كه امام فرمودند :
    ان الانسان اذا ادخل طعام سنته خف ظهره و اشتراح [23] آدمي وقتي خوراك سال خود را ذخيره كند پشتش از بار زندگي سبك مي گردد و آسوده خاطر مي شود . در روايت ديگر داشتن شغل  و درآمد افي بعنوان موضوعي مهم ذكر شده است.
    رسول گرامي اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند : طوبي لمن اسلم و كان عيشه كفافاض و قواه شداداً [24] خوشبخت و زندگي پاكيزه كسي دارد كه آئين اسلام را پذيرفته باشد و به قدر معاش خود درآمد دارد و قواي بدنش نيرومند است.
    امير مومنان علي (علیه السلام) فرمودند : من اقتصر علي بلغه الكفاف فقد انتظم الراحه [25] هر كس به درآمدي  كه به كفاف زندگيش رسا باشد اكتفا كند  از پريشان فكري رهيده و بدينوسيله آسايش خاطر خود را مرتب ساخته است.
    امام موسي بن جعفر (علیه السلام) فرمودند: طوبي لمن آمن و كان عيشه كفافاً[26] انسان با آرامش و داراي زندگي پاكيزه كسي است كه ايمان آورده باشد و براي گذران زندگي خود درآمد كافي داشته باشد.
     بيكاري و عدم تعامل  روحي و رواني :
    رسول گرامي اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند : اذا قصر العبد في العمل ابتلاة الله تعالي  بالهم  [27] وقتي بنده اي در عمل كوتاهي كند خداوند او را به غم و ناراحتي روحي مبتلا مي سازد . گرچه اين روايت گوياي اين است كه انسان همه كارها را بايد با دقت و بررسي همه  جانبه انجام دهد ولي اگر بخواهيم از اصل تعميمي و سرايت موضوع استفاده كنيم مي توانيم بگوئيم كه كم كاري در امر اشتغال  و بيكاري زايي باعث نارسايي در بحشهاي فردي و اجتماعي جامعه شد و افراد جامعه دچار اختلال هايي در ابعاد مادي و معنوي خواهند شد چنانچه حضرت امير عليه السلام فرمودند : ان يكن الشغل مجهده فاتصال الفراغ مفسده [28] اگر تن داد ن به شغل مايه زحمت و تعب است ،  بيكاري دائم  نيز باعث نادرستي و فساد است. پيامبر گرامي اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم)در خصوص مذمت بيكاري و تاثير در زندگي انسانها فرمود :
    اخشي ما خشيت علي امتي كبر البطن  و مداومه النوم و اكسل و ضعف اليقين [29]
    بر امت خويش ، بيشتر از شكم پرستي ، پرخوابي و بيكارگي و بي ايماني  بيمناكم.
     بيكاري و فقر :
     همان طور كه گفته شد شغل و اشتغل و داشتن درآمد كافي براي پيشبرد گذران زندگي و تامين مايحتاج ضروري ، انسانها را چاره جو و مستقل و سربلند و بي نياز به بار مي آورد ، لكن اگر جامعه دچار مرض و بيماري شد ، يكي از عوارض و آثار شوم آن فقر و نداري مردم خواهد شد يعني بين فقر و بيكاري رابطه تنگاتنگ وجود دارد چنانچه بين بيكاري و فساد و بي بند و باري و اعتياد ، بين بيكاري و سرقت ... رابطه تنگاتنگ وجود دارد . يكي از عوامل مهم فقر در جامعه ، وجود افراد بيكار و بي درآمد براي تامين زندگي است به نظر مي رسد توزيع بين بيكاري و فساد و بي بند و باري و اعتياد ، بين بيكاري و سرقت، رابطه تنگاتنگ وجود دارد . يكي از عوامل مهم فقردر جامعه ، وجود افراد بيكار و بي درآمد براي تامين زنگي است به نظر مي رسد توزيع ناعادلانه  ثروت جامعه و در اختيار داشتن منابع كمياب  جامعه توسط عده  قليلي ، حرص و ولع براي ثروت اندوزي ، درخواست كار زياد و مزد كم از افراد جامعه ، نوسانات اقتصادي  كه خود عاملي براي ارزشمند بودن دستمزدها و ميزان قيمت هاست ، وجود بيكاريهاي پنهان آشكار همه و همه عاملي براي بوجود آمدن پديده شوم و ناميمون فقر در جامعه هستند . مطالعات اجتماعي نشان مي دهد در كشورهايي كه توزيع ثروت به صورت عادلانه نباشد ، هر روز فقرا فقيتر و اغنياء ثروتمندتر مي شوند فاصله طبقاتي فزوني مي يابد و به علت عدم آموزشهاي اجتماعي و ضعف فرهنگي و فقدان احساس همبستگي ناشي از مادي گرايي و فردگرايي ، افراد قادر به هدايت  درست ستيز عليه اين بي عدالتي اجتماعي نيستند.
    حضرت امير عليه السلام در ارتباط با ره آورد شوم تهيدستي و فقر مي فرمايند :
    « از فرزندم ، من تهيدستي و فقر بر تو هراسناكم و از فقر  به خدا پناه ببر كه همانا فقر ، دين انسان را ناقص عقل را سرگردان و عامل دشمني است» [30]  و در نتيجه در امورات خود را محتاج ديگران مي بيند و اين امر يعني احتياج و نيازمندي دائم به ديگران مورد تنفر و بي علاقگي قرار مي گيرد كه در روايات ديني به آن اشاره شده است كه بي نياز مباش تا تو را دوست دارند . رسول گرامي اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند :
    اذهد في الدنيا يحبك الله و ازهد فيما في ايدي الناس يحبك  الناس [31] از دنيا چشم بپوش تا خدا تو را دوست دارد و از آنچه در دست مردم است چشم بپوش تا مردم تو را دوست دارند.
    بيكاري، يكي از عوامل فقر در جامعه
    حضرت امير عليه السلام فرمودند :
    ان الاشياء مما ازدوجت، ازدواج الكسل و العجز فنتج منهما الفقر [32] به درستي كه اشياء بهمديگر مي رسند ، زماني كه بيكاري و ناتواني به همديگر متصل شوند نتيجه آن جز فقر چيزي نخواهد بود.
    در روايت ديگري حضرت مي فرمايند: من دام كسله خاب امله [33]   كسي كه بيكاري او دائمي باشد  و ادامه داشته باشد نسبت به آرزوها و خواسته هاي  خود نااميد و آنچه نيازمند است به آن نمي رسد.
    « اياك و الكسل و الضجر فانما مفتاح كل شر [34] از بيكاري و نااميدي (دلتنگي كردم – بي قراري كردن) بپرهيز يد زيادي اين دو كليد همه شرور و نابسامانيها هستند. كه يكي از نابسامانيهاي وجود فقر در زندگي انسان است و اگر انسان نبازمند و محتاج شد دست به هر كاري مي زند و اينجاست كه انحرافات اجتماعي و كجرويها شكل مي گيرد و انجام مي شود.
    و اگر بخواهيم از اين روايت بر اساس اصل تعميم پذيري ، كجرويها و ناهنجاريها  و آسيب ها و انحرافات را برداشت  مي گنيم  كه كلمه مفتاح كل شر مصاديق  همه اينهاست  مي توانيم بيكاري را سرچشمه همه اين عوارض و آثار و تبعات بدانيم ، اگرچه اين مقولات يعني انحرافات و صدمات اجتماعي همانند طلاق در خانواده ، اعتياد و پناه بردن به مواد مخدر ، پناه بردن به باندهاي فساد و فحشاء ، همچنس بازي ، سرقت ودزدي ، ولگردي و خيابان گرديهاي شبانه، مزاحمت هاي خياباني ، پناه بردن به مواد الكلي ،  ناسازگاريهاي درون خانوادگي ، از بين بردن رفتارهاي عاطفي و ارتباطات معنوي   افراد با همديگر  و ...  همه و همه رابطه دوسويي با موضوع بيكاري دارند و بر همديگر اثر گذارند و بايد مهندسين و برنامه ريزان اجتماعي خصوصاض در جوامع ديني كه اساس  و پايه زندگي مردم بر اساس اعتقادات و باورهاي مذهبي و ديني شكل گرفته و داراي فرهنگي پايدار و ثايت هستند به اين امر مهم اشتغال و رفع معضل بيكاري توجه ويژه داشته و كار ضربتي انجام دهند و با بهره گيري از تجربيات كشورهاي پيشرفته و رعايت اصول فرهنگ  عمومي  جامعه با تلفيق تفكر و عمل براي برطرف كردن اين بيماري خطرناك و مرض نابود كننده ، برنامه ريزي و دقت نظر داشته باشند.
    مديران، مسولان و دست اندركاران بايد توجه كنند كه اگر خواهان پايداري و استدامت فرهنگ ديني درجامعه هستند و معتقدند كه انسان بايد  با ارزشهاي الهي قرابت داشه باشد تا هم توسعه مادي پيدا كند و هم معنوي ،  بايد به اين نكته دقت كنند كه در روايات داريم « من لا معاش له لا معادله » يعني اگركسي زندگي مادي او تامين شد و نتوانست به امور مادي خود مسلط شود دنبال معاد و دين هم نخواهد رفت.
    پی نوشت ها :
    [19] - وسايل الشيعه ج 12 ص 3 حديث 2
    [20] - كتاب وافي ج 3 چزء 10  ص 8
    [21] - شفينه البحار ج 2 ص 327
    [22] - فروع كافي جلد 6 ص 286
    [23] - همان منبع
    [24] - بحار الانوار جلد 15 ص 263
    [25] - نهج البلاغه  كلمات  قصار 363
    [26] - بحار الانوار همان منبع ص 236
    [27] - نهج الفصاحه ص 44
    [28] - ارشاد مفيد ص 141
    [29] - نهج الفصاحه ص 19
    [30] - نهج البلاغه  حكمت 319
    [31] - نهج الفصاحه ص 52
    [32] - ميزان الحكمه ج 8 ص 392
    [33] - همان منبع ص 393
    [34] - همان منبع پيشين
    نویسنده : حميد پورعيسي
    منبع :
    www.ershad-gil.ir




    نظرات (0) نويسنده:وحید صباغی - در پنج شنبه 13 خرداد 1389  ساعت4:36 PM   |