• English / العربیة / French  
  •  

     


     

     


     

     


     

     


     

     


       

      صفحه خانگي خود كنید !   ایمیل به مدیر !   اضافه کردن به علاقه مندیها !   سال89،کـــار و همت مضــاعف

       



    موقوفات ايرانيان در عراق4

    مرتبط با:مقالات کار و همت مضاعف وقف و امور خیریه

    نويسنده:محمد رضا انصاري قمي
    نجف اشرف

    مدرسه دارالعلم

    اين مدرسه آخرين مدرسه‏اي است که در سه دهه اخير و پس از به قدرت رسيدن رژيم بعث در عراق در نجف ساخته شد؛ زيرا با حمله‏اي که رژيم در سال 1970 ميلادي به حوزه علميه نمود، تقريبا نود درصد طلاب و اساتيد حوزه از عراق رانده شدند و در نتيجه بيشتر مدارس نجف از طلاب و سکنه خالي شد و ديگر نيازي به ساختمان مدرسه جديدي وجود نداشت؛ ليکن در هر حال در نيمه رمضان سال 1391 هجري کلنگ شروع ساختمان اين مدرسه جديد را مرحوم آيت‏اللّه‏ خوئي در زمين وسيعي در غرب بارويِ حرم مطهر و در خيابان فلکه صحن و در نزديکي دروازه سلطاني بر زمين زدند. ساختمان مدرسه بر اثر حوادث عراق و حملات مکرر بعثي‏ها به حوزه علميه بيش از 15 سال طول کشيد و عاقبت در سال 1360 شمسي ساختمان آن تکميل و مدرسه افتتاح گرديد و مورد استفاده قرار گرفت. مدرسه از ساختمان مجلل و باشکوهي برخوردار بود. در آستانه دروازه مدرسه و در سمت چپ راهروِ ورودي، مَدْرسي بزرگ قرار داشت و پس از آن حياط مدرسه و دو طبقه حجره قرار گرفته بود. مدرسه زيرزميني وسيع داشت که محل کتابخانه مدرسه بود [بخشي از اين کتابخانه در جريان حوادث شعبان 1412هـ در آتش سوخت]. اين مدرسه مدت کوتاهي مورد استفاده بود و پس از آن رژيم بعث به بهانه توسعه خيابانها و فلکه اطراف حرم، اقدام به بازخريدِ آن نمود و آن را در سال 1368 شمسي منهدم کرد.

    کتابخانه‏هاي وقفي

    همواره ميان حوزه‏هاي علميه و کتاب و کتابخانه رابطه تنگاتنگ و تفکيک‏ناپذيري وجود داشته است، در حقيقت مؤسسين حوزه‏هاي علميه ـ چون شيخ مفيد ـ خود داراي کتابخانه شخصي گرانقدري بوده‏اند. ازاين‏رو طبيعي به‏نظر مي‏رسد که شيخ طوسـي پس از هجـرت از بغـداد و استقـرار در نجـف و تـأسيس حوزه علميـه و جمع‏شدن شاگردان و دانش‏پژوهان گرداگرد حوزه درسي او در فکر تأسيس کتابخانه عمومي جهت استفاده طلاب بوده باشد؛ ليکن متأسفانه تاريخ هيـچ‏گونه گزارشـي در اين‏بـاره به ما نمـي‏دهد، و شايـد وجود کتابخانه ارزشمندي که به کمک و ياري عضدالدوله ديلمي در سالهاي پاياني قرن چهارم هجري در يکي از بيوتات وابسته به حرم مطهر به‏وجود آمده و مؤرخين گاهي از آن با نام «المکتبة العلويه»و گاهي «المکتبة الحيدريّه» و گـاهي «مکتبـة الصحـن الشـريف»ياد مي‏کنند، سببي باشد براي اقدام‏نکردن شيخ به تأسيس کتابخانه عمومي.
    در هر حال ترديدي وجود ندارد که نجف داراي کتابخانه‏هاي متعددي بوده است که شواهد و قرائن وجود آن در وقفنامه‏هاي تعدادي از کتابهاي خطي باقي مانده است. علاوه بر اين، مدارس ديني موجود در نجف، هر کدام بنا به وضعيت و شرايط و وسعت خود داراي کتابخانه بوده‏اند و مدارس ديني مهم که هم‏اکنون باقي مانده‏اند هر کدام داراي کتابخانه مي‏باشند؛ گو اينکه کتابخانه بعضي از اين مدارس از لحاظ وسعت و فزوني کتاب در حدي است که مي‏توان آن را کتابخانه مستقل از مدرسه به‏شمار آورد. ازاين‏رو ما در اين مقاله به کتابخانه‏هايي که ايرانيان نيکوکار سهمي در ايجاد و احياي آن داشته‏اند خواهيم پرداخت.

    کتابخانه علوي

    اين کتابخانه به نامهاي «المکتبة الحيدريه» يا «المکتبة الغرويه» يا «الخزانة العلويه» نيز موسوم است. درباره سال تأسيس آن و يا مؤسس اوليه آن اطلاعات دقيقي در دست نيست؛ ليکن بي‏ترديد اين کتابخانه از قرن هشتم تا به امروز وجود داشته است و شواهد و قرائن فراواني وجود دارد که نشان مي‏دهد اين کتابخانه در قرن سوم نيز وجود داشته و عضدالدوله ديلمي )متوفي 372 هـ( از افرادي بوده است که به اين کتابخانه عنايت فراوان داشته و کتابهاي فراواني را وقف آن نموده است. اين کتابخانه در قديم داراي کتابهاي نفيس و ارزشمند و نسخه‏هاي خطي منحصربه‏فردي بوده است که درباره بعضي از نسخه‏هاي آن گزارشهايي در روايتهاي تاريخي آمده است. از آن‏جمله ابن‏عنبه )م 828هـ( از وجود سه نسخه از قرآن کريم به خط اميرالمؤمنين )ع( در کتابخانه علوي خبر مي‏دهد. اين کتابخانه در طول تاريخ دستخوش حوادث گوناگوني شده است؛ همانند آتش‏سوزي مهيب سال 755 هجري که بر اثر افتادن يکي از قنديلهاي حَرَم و سِرايت آتش رخ داد و بخش مهمي از کتابخانه ازجمله سه نسخه قرآن يادشده را طعمه حريق ساخت. پس از اين آتش‏سوزي بار ديگر کتابخانه در سال 760 هجري به همّت دانشمندي ايراني به نام «صدرالدين آوي» و با همکاري مرحوم فخرالمحققين حلّي احيا مي‏شود. آوي نه‏تنها در زمان حيات خود به احياي کتابخانه همت نمود؛ بلکه پس از مرگ نيز وصيت نمود تا فرزندش ثلثِ اموال او را صرفِ خريد کتاب براي اين کتابخانه نمايد. از اين پس کتابخانه علوي کتابخانه‏اي عظيم و بي‏نظير شد که نسخه‏هاي خطي فراوان و منحصر به فردي در آن وجود داشت.
    به نوشته مورخين، نسخه‏هاي فراواني از کتابهاي ارزشمند که به خط مؤلفين نوشته شده و با جلدهاي طلاکوب و ورق اعلا تزيين شده بود در اين کتابخانه يافت مي‏شد. اين نسخه‏ها کتابهايي بودند که از خزائن پادشاهان و امرا و ثروتمندان و بخصوص خزانه پادشاهان ايران بدانجا اهدا شده بود. اين کتابخانه داراي متولّي و مسؤولين متعددي بوده است که همواره آن را از دستبرد محفوظ مي‏داشته‏اند؛ ليکن متأسفانه در اواخر قرن سيزدهم و آغاز قرن چهاردهم بر اثر اهمال و بي توجهي مسؤولين آستانه، بسياري از کتابهاي ارزشمند آنجا به سرقت رفته و آنچه باقي مانده آسيبهاي فراواني ديده است؛ ولي به‏رغم تمام اين آسيبها هنوز کتابخانه از ارزش تاريخي هنگفتي برخوردار است و نسخه‏هاي موجود در آن با اينکه تعدادشان اندک است از ارزش و اعتبار کيفي و معنوي بالايي برخوردار است. امروزه اين کتابخانه در يکي از حجرات صحن مطهرـ حجره 7 در سمت جنوب صحن مطهر و در نزديکي مقبره محمدشاه قاجار ـ قرار دارد و به دلايلي قابل استفاده عموم نيست. در سالهاي اخير آستانه درصدد ايجاد ساختمان کتابخانه‏اي جهت عرضه‏نمودن کتابهاي گرانقيمت اين کتابخانه است. درباره ارزش و اعتبار کتابهاي موجود در اين کتابخانه بسياري از دانشمندان، کتابها و مقالاتي نگاشته‏اند؛ از آن‏جمله مي‏توان از اين کتابها ياد کرد:
    1 ـ خزانه کتب الامام علي (ع)، کاظم الدجيلي.
    2 ـ وصف خزانة کتب الامير (ع)، مجلة لغة العرب، سال 1914.
    3 ـ خزائن الکتب القديمة في العراق، کورکيس عوّاد.

    کتابخانه صدر اعظم

    مرحوم حاج محمدحسين‏خان صدر اعظم پس از ساختمان مدرسه صدر أعظم، اموال فراواني را صرف خريد کتاب و تأسيس کتابخانه‏اي عمومي در مدرسه نمود. همّت و پشتکار او و مباشرين مدرسه کتابخانه مهمي را فراهم آورد که بنا به گفته مورخين، آن را مي‏توان نخستين کتابخانه عمومي پس از کتابخانه علوي به‏شمار آورد. اين کتابخانه سالها مورد استفاده طلاب و محققين بود؛ ليکن اهمال متوليان موجب کاهش نسخه‏هاي آن گرديد به‏گونه‏اي که در سالهاي اخير تعداد کتابهاي
    آن از چند صد نسخه تجاوز نمي‏کرد. اين کتابخانه نسخه‏هاي خطي ارزشمندي داشت که از آن‏جمله مي‏توان از نسخه‏اي از قرآن کريم که به خط نسخ زيبا بر روي پوست آهو نوشته شده بود ياد کرد، اين نسخه ارزشمند به وزن 25 کيلوگرم همواره بر روي سنگ قبر مرمرين مرحوم صدر اعظم در ميان کتابخانه قرار داشت، تا آنکه در سال 1357 شمسي دزديده شد و بعدها به همت حجت‏الاسلام والمسلمين حاج شيخ احمد انصاري مجددا از کسي که سارقين به او فروخته بودند خريداري و به کتابخانه مدرسه عودت داده شد.

    کتابخانه حسينيه شوشتريه

    اين کتابخانه در تالار بزرگي در زاويه غربي حسينيه قرار داشت. باني و مؤسس آن مرحوم حاج ميرزا محمدعلي نجف‏آبادي است. او دانشمندي متّقي و پرهيزکار و سختکوش و محقّق بود که خود نسخه‏هاي خطي فراواني را دستنويس کرده بود. او در سالهاي پاياني قرن سيزدهم هجري اقدام به وقف کتابخانه خود کرد و بنابر وصيّت او پس از اتمام ساختمان حسينيه شوشتريها به جهت حفظ کتابها از نابودي، آنها را به اتاقي در حسينيه منتقل کرد اين کتابها در حدود 2000 جلد ـ اعم از خطي و چاپي ـ بودند. کتابخانه به‏سرعت جاي خود را در ميان اهل علم باز کرد و مورد استفاده قرار گرفت و به‏تدريج با همّت اهل خير به شماره کتابهاي آن افزوده شد. براي نمونه، کتابخانه مرحوم سيد محمدرضا نجفي حلّي ـ از علماي حلّه ـ به دستور ميرزاي نائيني از حلّه به نجف منتقل و پس از اجراي صيغه وقف، ضميمه کتابخانه شوشتري گرديد. همچنين بعدها بخشي از کتابخانه مرتضويه ـ از آنِ مرحوم حاج ميرزا عبدالرحيم بادکوبي ـ و کتابخانه مرحوم شيخ جواد زنجاني و ديگران به اين کتابخانه ضميمه گرديد. مجموعه جمع‏آوري‏شده در اين کتابخانه بسيار غني و ارزشمند بود و بسياري از بزرگان نجف ـ همانند مرحوم شيخ آقابزرگ تهراني و علامه اميني و ديگران ـ جزو مشتريان دائمي اين کتابخانه بوده‏اند. اين کتابخانه به همراه حسينيه، پس از دستگيري آيت‏اللّه‏ صدر و اخراج متوليان آن تعطيل گرديد و در اختيار نيروهاي امنيتي قرار گرفت، و در اين مدت بخشي از کتابهاي خطي نفيس آن به دست مأمورين به سرقت رفت و به فروش رسيد و باقي‏مانده آن نيز پس از آغاز تخريب حسينيه در سال 1365 شمسي به بغداد منتقل شد که تاکنون اطلاع دقيقي از محل آنها در دست نيست.

    کتابخانه مدرسه قوام

    اين کتابخانه با کمک مالي مرحوم فتح‏علي‏خان شيرازي در بخشي از مدرسه قوام تشکيل شد و مدتها مورد استفاده طلاب بود؛ اما بعدها بر اثر اهمال متوليان تعداد زيادي از کتابهاي آن به سرقت رفته نابود شد و باقي‏مانده اندک آن نيز در سالهاي اخير به دست مأموران اداره اوقاف نجف افتاد.

    کتابخانه خليلي

    مرحوم آيت‏اللّه‏ ميرزا حسين خليلي در آغاز قرن چهاردهم هجري با ياري و کمک مالي دو تن از نيکوکاران ايراني؛ يعني مرحوم معتمدالسلطنه و أمير تومان اقدام به ساختمان دو مدرسه در نجف نموده و در هر کدام با کمک مالي آن دو تن کتابخانه عمومي تشکيل داد. کتابخانه عمومي مدرسه خليلي کبري اعتبار و ارزش فراواني داشت و داراي چندين هزار جلد کتاب چاپي و خطي بود، بخشي از اين کتابخانه بر اثر بي‏توجهي متوليان از ميان رفت و باقي‏مانده آن در سالهاي اخير پس از تخريب دو مدرسه به دست رژيم بعث، در اختيار اداره اوقاف قرار گرفته و به بغداد منتقل گرديد و تا کنون اطلاع دقيقي از آنها در دست نيست.

    کتابخانه مدرسه آخوند (کبري)

    اين کتابخانه با توجه و همّت مرحوم آيت‏اللّه‏ آخوند خراساني تشکيل گرديد و از کتابخانه‏هاي عمومي باارزش و قابل استفاده براي طلاب بود که هزاران جلد کتاب چاپي و خطي را شامل مي‏شد. اين کتابخانه در سالهاي اخير همانند ديگر مؤسسات ديني در عراق بر اثر دستگيري و تبعيد متوليان و سرپرستان و يا مصادره موقوفات تعطيل شده و رو به زوال و نابودي گذاشته است.

    کتابخانه مدرسه يزدي

    اين کتابخانه به همّت مرحوم آيت‏اللّه‏ سيد محمدکاظم يزدي در طبقه دوم مدرسه بزرگ يزدي در نجف تشکيل شد و نظر به توجه آن مرحوم و فرزندان و نوادگان دانش‏پرورش به رشد و شکوفايي آن، همواره در حال توسعه بود و تا سالهاي اخير به‏رغم مشکلات فراوان به کار ادامه مي‏داد، اين کتابخانه داراي کتابهاي خطي نفيس و ارزشمندي است و کتابهاي چاپي آن از تنوّع فراوان و کم‏نظيري برخوردار است.

    کتابخانه مرتضويه

    اين کتابخانه را مرحوم ميرزا عبدالرحيم بادکوبي در سالهاي آغازين قرن چهاردهم هجري در محله مشراق تأسيس نمود و خود سالها سعي و کوشش فراوان در رشد و شکوفايي آن داشت و چـون خود انسـان دانشور و فرهيخته‏اي بود از کشورهاي گوناگون براي آن کتابخانه کتاب و نشريه سفارش مي‏داد؛ ازاين‏رو مجموعه ارزشمندي در آنجا جمع‏آوري شده بود و در دسترس استفاده عموم قرار داشت. گفته مي‏شود شمار کتابهاي آن متجاوز از 000/10 نسخه بوده است. در آغاز جنگ جهاني اول مرحـوم بادکـوبي که بـه سفـر هنـد رفته بـود مجبور به‏اقامت در بمبئي شد و از عودت به عراق يا فرستادن کمک مالي جهت اداره کتابخانه عاجز ماند، پس از اين واقعه مدتي مرحوم شيخ ابوالقاسم مامقاني عهده‏دار امور کتابخانه گرديد؛ اما مشکلات مالي ناشي از جنگ جهاني اول و اشغال عراق به دست ارتش انگليس سبب بسته‏شدن کتابخانه گرديد و با صلاحديد مرحوم مامقاني کليه کتابهاي آن ضميمه کتابخانه حسينيه شوشتري شد.

    کتابخانه الامام اميرالمؤمنين

    اين کتابخانه و قرائتخانه عمومي آن از باقيات صالحات مرحوم علاّمه عبدالحسين اميني تبريزي است که در سال 1353 هجري اقدام به تأسيس آن نمود. آن بزرگوار به هنگام تدوين اثر جاودانه‏اش الغدير متحمّل زحمات طاقت‏فرسايي شده بود؛ به‏گونه‏اي که جهت جمع‏آوري منابع کتاب خود نيازمند سفرهاي متعددي به کشورهاي اسلامي براي استفاده از کتابخانه‏هاي آنها شد؛ ازاين‏رو نياز محققين شيعه در حوزه علميه نجف را به کتابخانه جامعي که حاوي کليه منابع اوليه تحقيقات باشد درک و لمس مي‏کرد؛ لذا مصمّم به برپايي اين کتابخانه شد، و در راه تأمين هدف والاي خود تلاش فراواني کرد و در سفرهاي خود به شهرهاي ايران با استعانت از دانشمندان و علما و متمکنين و ثروتمندان، کتابهاي خطي و چاپي فراواني را جمع‏آوري نمود. آن‏گاه در يکي از کوچه‏هاي ميانه «بازار حويش» نجف اقدام به خريد خانه‏هاي متعددي نموده و ساختمان مجلّلي را جهت کتابخانه بنا کرد.
    کتابخانه در سه طبقه قرار دارد و داراي تالار مطالعه و گنجينه مخطوطات و مطبوعات و ديگر بخشهاي ضروري است. کتابخانه تا هنگام وفات مرحوم اميني متجاوز از 000/30 کتاب چاپي و نزديک به 5000 نسخه خطي داشت و بسياري از اين نسخه‏ها از نفايس منحصربه‏فرد و کمياب بودند. عمده اين کتابهاي ارزشمند از کتابخانه‏هاي خصوصيِ ايران جمع‏آوري و به عراق منتقل شده بود.
    به اعتقاد آگاهان، به‏رغم اينکه نيّت مرحوم اميني خيرخواهانه و به هدف ايجاد مجموعه متکاملي در حوزه علميه نجف بود؛ ليکن انتقال اين مجموعه گرانقدر از کتابهاي خطي از داخل ايران که أمن‏ترين مکان براي حفظ ميراث فرهنگي و آثار شيعه در طول تاريخ بوده، به کشوري که همواره، حاکميت آن از آن دشمنان اهل‏بيت (ع) بوده کاري نسنجيده و خالي از دورانديشي بوده است.
    امروز اين مجموعه غني از ذخاير شيعه و اهل‏بيت (ع) در دستان جنايتکار رژيم بعثي است در حالي که از نسخه‏هاي آن مجموعه جز نام و شماره‏اي در اختيار نيست. شايد مرحوم اميني در پايان عمر شريف خود متوجه اين خطا گرديد و به هدف نجات اين مجموعه از افتادن در چنگال دشمنان اهل‏بيت (ع) وقفنامه کتابخانه را به‏گونه‏اي تنظيم نمود که کتابخانه در شرايطي وابسته به کتابخانه آستان قدس رضوي شود؛ ليکن بنابر مثل معروف «تجري الرّياح بما لاتشتهي السفنُ» امروزه اين کتابخانه ارزشمند غريبانه در نجف انتظار کتابخوان و محققي را دارد که از آن به‏نحو شايسته بهره بگيرد؛ ولي آيا مگر حوزه و کتابخواني مانده است؟!. در سال 1361 شمسي اين کتابخانه به همراه مجموعه نفيس خطي آن جزو ميراث فرهنگي عراق قرار گرفت، از کليه نسخه‏هاي خطي و نفايس آن صورت‏برداري شد و مهر اداره آثار باستاني عراق بر آنها خورد!

    ادامه دارد....

    منبع:ميراث جاويدان





    نظرات (0) نويسنده:وحید صباغی - در چهارشنبه 19 خرداد 1389  ساعت11:18 PM   |