اگر همه بیحجاب باشند، مثل جوامع غربی،
این قضیه عادی میشود، و دیگر زنان برای حفظ خود از آزار انسانهای بیمار
دل، به رعایت قوانین پوشاندن خود و با حجاب بودن نیاز ندارند؟
پاسخ:
اولاً بیحجاب و بدحجابی قبل از نزول آیات حجاب در
اسلام، هم وجود داشته است. آیا وقتی به تاریخ آن زمانها مراجعه میكنیم،
چون بیحجابی عادی بوده، زنان و دختران از تجاوز و بیعفتی و هرزگی افراد
بیمار دل مصون بودهاند؟! و یا برعكس درست به دلیل همین بیحجابی و
بدحجابی، بیشتر دچار آزار هوسرانان واقع میشدهاند؟
ثانیا: آیا هم
اكنون كه در جوامع غربی بیحجابی حاكم است، واقعا مسئله شهوت برای مردان
حل شده و به همه زنان به چشم خواهر و مادر خود نگاه میكنند؟! كافی است به
آماری كه گاه در این زمینهها منتشر میگردد، مراجعه كنید. برای نمونه در
آمریكا هر شش ثانیه یك زن مورد خشونت جنسی قرار میگیرد، در كانادا از هر
چهار زن یك زن مورد تجاوز قرار میگیرد. براساس گزارش روزنامه گاردین(1) در
آمریكا در هر پانزده دقیقه یك دختر ربوده میشود و طبق آمار هشتاد درصد
دختران دانشجوی انگلستان قرص ضدبارداری با خود همراه دارند»...ولی ما به
بركت حكم حجاب، خیلی كمتر با این مشكلات روبرو هستیم.
ثالثا: به قول
شهید مطهری( رحمهالله ): «یكی از مختصات و امتیازات انسان از حیوانات این
است كه دو نوع میل و تمنا در بشر، ممكن است پیدا شود، تمناهای صادق،
تمناهای كاذب.
تمناهای صادق همانها است كه مقتضای طبیعت اصلی است،
در وجود هر انسانی تمایل به ذات، امور جنسی، غذاخوردن... وجود دارد، كه همه
اینها محدودند، ولی همه اینها ممكن است زمینه یك تمنای كاذب واقع شوند.
مثل اشتهای كاذبی كه افراد در مورد خوردنیها پیدا میكنند كه مشهور و
معروف همه است. در بعضی از میلها و غرائز كه غریزه جنسی از آنها است، در
اینها تمنا غالبا به صورت یك عطش روحی در میآید، یعنی قناعت و پایان
پذیری را در آن راه نیست.» غریزه طبیعی را میتوان اشباع كرد (كه طبق
نظر استاد مطهری، برای حفظ اعتدال غرائز و اشباع آن، تنها راه مقید بودن و
رعایت كردن حدود و مقررات الهی چه برای زنان و چه برای مردان است)(1) اما
تمنای كاذب خصوصا اگر شكل عطش روحی به خود بگیرد، اشباعپذیر نیست...انسان
چه در زمینه پول و اقتصادیات، یا سیاست و حكومت و مقام و چه امور جنسی، اگر
زمینه مساعدی برای پیشروی ببیند، در هیچ حدی توقف نمیكند، خیال كردند كه
حاجت جنسی در وجود بشر فیالمثل نظیر حاجت طبیعی هركس به ادرار و خالی كردن
مثانه است، منع و حبس ادرار از نظر پزشكی مضرات فراوانی دارد، اما خالی
كردن آن حدود و شرایطی ندارد. اگر فرضا كسی قدم به قدم در كوچهها و
خیابانها محل مناسب و پاكیزه و مجانی برای ادرار بیابد، بیش از مقدار حاجت
به آنها توجهی نخواهد كرد. نهایت جهالت است كه غریزه جنسی یا
قدرتطلبی یا پول پرستی بشر را از این قبیل بدانیم... اگر انسان در این
موارد مانند حیوانات، ظرفیت محدود و پایانپذیری داشت، احتیاجی به مقررات
سیاسی و اقتصادی و جنسی و حدود اخلاقی و اجتماعی نداشت و همان ظرفیت محدود
طبیعی همه مشكلات را حل میكرد.(3) البته استاد شهید علت این امر را «میل
به بینهایت» بیان میكند كه خداوند در سرشت انسان قرار داده است. پس
قضیه اینطور نیست كه ما فكر كنیم عادی میشود، خیر، غریزه شهوت حتی اگر به
صورت تمنای صادق هم باشد، بعد از اشباع شدن مثل قضیه آب یا غذاخوردن است
كه فقط تا مدتی انسان را سیر نگه میدارد و بعد از مدت كوتاهی دوباره انسان
احساس نیاز میكند و اگر كه زمینه را مساعد ببیند و مقید به اخلاق و احكام
الهی و انسانی هم نباشد، در هیچ حدی متوقف نمیشود تا چه رسد به اینكه با
تبلیغات و تحریكات زیاد جنسی كه امروزه در جوامع غربی شاهد آن هستیم، تحریك
و تشویق هم بشود. از اینرو در آن جوامع، زنان و دختران بیشتر دچار این
مشكلات هستند. البته شاید كسانی بگویند، افراد هوسرانی كه به غیرهمجنس
دلخواه خود، دسترسی دارند، تا مجبور نشوند به دیگران كاری ندارند؛ ولی این
واقعیت را هم نباید از نظر دور داشت كه شرایط ظاهری و مالی افراد در همه
جوامع یكسان نیست و در هرجامعهای حتی جوامع غربی هم تعداد افرادی كه در
هرحالی به جنس دلخواه خود دسترسی داشته باشند، محدود است و در نتیجه خطر
برای دیگر افراد همیشه در كمین است. این آمارهای فساد و فرزندان نامشروع در
آن كشورها نشان دهنده چنین واقعیتهایی است.
فاطمه رامین
نظرات (0)
نويسنده:وحید صباغی - در شنبه 29 خرداد 1389 ساعت3:07 AM
|
نابرده رنج ، گنج، میسّر نمی شود
مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد
پایگاه اطلاع رسانی ویژه سال 89 سال همت مضاعف و کار مضاعف
نویسندگان :
وحید صباغی MrSabbaghi@Gmail.com