• English / العربیة / French  




  • نظرات (0) نويسنده:وحید صباغی - در شنبه 29 خرداد 1389  ساعت3:07 AM   |  

     

     


     

     


     

     


     

     

     


     

     


     

     


     

     


     

     


       

      صفحه خانگي خود كنید !   ایمیل به مدیر !   اضافه کردن به علاقه مندیها !   سال89،کـــار و همت مضــاعف

       



    پنجره های پاک

    پاسخ به پرسش‏هایی پیرامون حجاب

    سؤال:

    اگر همه بی‏حجاب باشند، مثل جوامع غربی، این قضیه عادی می‏شود، و دیگر زنان برای حفظ خود از آزار انسان‏های بیمار دل، به رعایت قوانین پوشاندن خود و با حجاب بودن نیاز ندارند؟

    پاسخ:

    اولاً بی‏حجاب و بدحجابی قبل از نزول آیات حجاب در اسلام، هم وجود داشته است. آیا وقتی به تاریخ آن زمان‏ها مراجعه می‏كنیم، چون بی‏حجابی عادی بوده، زنان و دختران از تجاوز و بی‏عفتی و هرزگی افراد بیمار دل مصون بوده‏اند؟! و یا برعكس درست به دلیل همین بی‏حجابی و بدحجابی، بیشتر دچار آزار هوسرانان واقع می‏شده‏اند؟

    ثانیا: آیا هم اكنون كه در جوامع غربی بی‏حجابی حاكم است، واقعا مسئله شهوت برای مردان حل شده و به همه زنان به چشم خواهر و مادر خود نگاه می‏كنند؟! كافی است به آماری كه گاه در این زمینه‏ها منتشر می‏گردد، مراجعه كنید. برای نمونه در آمریكا هر شش ثانیه یك زن مورد خشونت جنسی قرار می‏گیرد، در كانادا از هر چهار زن یك زن مورد تجاوز قرار می‏گیرد. براساس گزارش روزنامه گاردین(1) در آمریكا در هر پانزده دقیقه یك دختر ربوده می‏شود و طبق آمار هشتاد درصد دختران دانشجوی انگلستان قرص ضدبارداری با خود همراه دارند»...ولی ما به بركت حكم حجاب، خیلی كمتر با این مشكلات روبرو هستیم.

    ثالثا: به قول شهید مطهری( رحمه‏الله ): «یكی از مختصات و امتیازات انسان از حیوانات این است كه دو نوع میل و تمنا در بشر، ممكن است پیدا شود، تمناهای صادق، تمناهای كاذب.

    تمناهای صادق همان‏ها است كه مقتضای طبیعت اصلی است، در وجود هر انسانی تمایل به ذات، امور جنسی، غذاخوردن... وجود دارد، كه همه این‏ها محدودند، ولی همه این‏ها ممكن است زمینه یك تمنای كاذب واقع شوند. مثل اشتهای كاذبی كه افراد در مورد خوردنی‏ها پیدا می‏كنند كه مشهور و معروف همه است. در بعضی از میل‏ها و غرائز كه غریزه جنسی از آن‏ها است، در این‏ها تمنا غالبا به صورت یك عطش روحی در می‏آید، یعنی قناعت و پایان پذیری را در آن راه نیست.»
    غریزه طبیعی را می‏توان اشباع كرد (كه طبق نظر استاد مطهری، برای حفظ اعتدال غرائز و اشباع آن، تنها راه مقید بودن و رعایت كردن حدود و مقررات الهی چه برای زنان و چه برای مردان است)(1) اما تمنای كاذب خصوصا اگر شكل عطش روحی به خود بگیرد، اشباع‏پذیر نیست...انسان چه در زمینه پول و اقتصادیات، یا سیاست و حكومت و مقام و چه امور جنسی، اگر زمینه مساعدی برای پیشروی ببیند، در هیچ حدی توقف نمی‏كند، خیال كردند كه حاجت جنسی در وجود بشر فی‏المثل نظیر حاجت طبیعی هركس به ادرار و خالی كردن مثانه است، منع و حبس ادرار از نظر پزشكی مضرات فراوانی دارد، اما خالی كردن آن حدود و شرایطی ندارد. اگر فرضا كسی قدم به قدم در كوچه‏ها و خیابان‏ها محل مناسب و پاكیزه و مجانی برای ادرار بیابد، بیش از مقدار حاجت به آن‏ها توجهی نخواهد كرد.
    نهایت جهالت است كه غریزه جنسی یا قدرت‏طلبی یا پول پرستی بشر را از این قبیل بدانیم... اگر انسان در این موارد مانند حیوانات، ظرفیت محدود و پایان‏پذیری داشت، احتیاجی به مقررات سیاسی و اقتصادی و جنسی و حدود اخلاقی و اجتماعی نداشت و همان ظرفیت محدود طبیعی همه مشكلات را حل می‏كرد.(3) البته استاد شهید علت این امر را «میل به بی‏نهایت» بیان می‏كند كه خداوند در سرشت انسان قرار داده است.
    پس قضیه این‏طور نیست كه ما فكر كنیم عادی می‏شود، خیر، غریزه شهوت حتی اگر به صورت تمنای صادق هم باشد، بعد از اشباع شدن مثل قضیه آب یا غذاخوردن است كه فقط تا مدتی انسان را سیر نگه می‏دارد و بعد از مدت كوتاهی دوباره انسان احساس نیاز می‏كند و اگر كه زمینه را مساعد ببیند و مقید به اخلاق و احكام الهی و انسانی هم نباشد، در هیچ حدی متوقف نمی‏شود تا چه رسد به اینكه با تبلیغات و تحریكات زیاد جنسی كه امروزه در جوامع غربی شاهد آن هستیم، تحریك و تشویق هم بشود. از این‏رو در آن جوامع، زنان و دختران بیشتر دچار این مشكلات هستند.
    البته شاید كسانی بگویند، افراد هوسرانی كه به غیرهمجنس دلخواه خود، دسترسی دارند، تا مجبور نشوند به دیگران كاری ندارند؛ ولی این واقعیت را هم نباید از نظر دور داشت كه شرایط ظاهری و مالی افراد در همه جوامع یكسان نیست و در هرجامعه‏ای حتی جوامع غربی هم تعداد افرادی كه در هرحالی به جنس دلخواه خود دسترسی داشته باشند، محدود است و در نتیجه خطر برای دیگر افراد همیشه در كمین است. این آمارهای فساد و فرزندان نامشروع در آن كشورها نشان دهنده چنین واقعیت‏هایی است.

    فاطمه رامین