• English / العربیة / French  




  • نظرات (0) نويسنده:وحید صباغی - در دوشنبه 31 خرداد 1389  ساعت2:11 AM   |  

     

     


     

     


     

     


     

     

     


     

     


     

     


     

     


     

     


       

      صفحه خانگي خود كنید !   ایمیل به مدیر !   اضافه کردن به علاقه مندیها !   سال89،کـــار و همت مضــاعف

       



    حجاب بانوان در 
ادیان آسمانی


    حجاب بانوان در ادیان آسمانی

    در مورد حضرت آدم و حوا و فرزندانشان آنچه از پوشش آمده تنها پوشيدن شرمگاه آدم و حوا با برگ‌هاي درختان بهشتي است که در متن قرآن کريم آمده است و جز آن هيچگونه مطلبي در دست نيست. البته تا پيش از بلوغ نوادگان آدم و حوا، خانواده واحد و محرم يکديگر بودند، اما از وضعيت پس از آن هيچ نشاني در دست نيست.

    در دوران نوح و ابراهيم(ع)

    از امام باقر(ع) نقل شده که در زمان نوح(ع) هفت صد نفر از زنان جامه‌هاي رنگ شده پوشيدند و خود را به زيورها و عطرها آراستند و از پرده‌هاي خود به در آمدند و در شهرها متفرق شدند! و در مجالس مردان در عيدها حاضر و جمع مي‌شدند و در صف آنان مي‌نشستند.
    از عبارت در شهرها معلوم مي‌شود که اين سخن مربوط به پيش از طوفان است؛ چرا که پس از طوفان با حداکثر 80 نفر باقيمانده تنها دهي را يا در کوفه و يا در موصل در شمال عراق بر پاي نمودند و شهرها و جمعيتي اين چنين و عصياني در اين حد نداشتند.
    از عبارت از پرده‌هاي خود، معلوم مي‌شود که زنان در آن زمان پرده‌نشين بوده‌اند و يا حجاب داشته‌اند که در متن اصل عربي خبر همين کلمه آمده است و شگفتا که اين نخستين متن خبر معتبري است که در آن حکايت حجاب از پيش از آن زمان و نقض آن در آن دوران آمده است. پس بانوان باايماني که به همراه نوح(ع) در طوفان به کشتي وي سوار بوده‌اند با حجاب بوده‌اند، بنابراين الزاماً يا لااقل ترجيحاً و غالباً جداي از مردان بوده‌اند اما نسبت به حضرت ابراهيم(ع) کساني جز خانواده و خاله‌زاده‌اش لوط(ع) مؤمني شمرده نشده است. امام صادق(ع) فرموده است:
    دختر خاله حضرت ابراهيم، ساره که خوش‌صورت بود به او ايمان آورد و همسر او شد و پس از بت‌شکني ابراهيم(ع) و محکوميت به آتش سوزي و سالم ماندنش و تبديل محکوميت وي به تبعيد و جلاي وطن به شام، حضرت ابراهيم(ع) براي اين سفر الزامي صندوقي تهيه کرد تا همسرش ساره را در آن نهاده و از ديد مردم پنهان دارد که البته اين بيش از مقدار حجاب لازم شرعي و به جهت خصوصيت مورد خاص بوده است، اما اجمالاً نشاني از وجود حجاب خواهد بود به ويژه که اين رفتار مستند به غيرت حضرت ابراهيم(ع) شده است.
    شايد روشنتر از آن متني از سفر پيدايش تورات باشد که حاکي از وجود حجاب در خاندان ابراهيم(ع) مي‌باشد، آنگاه که زني به نام رفقه همراه با خدمتگزار اسحاق(ع) به سوي وي بر روي شترانشان مي‌روند، و اسحاق از دور به استقبال آنهامي‌رود رفقه اسحاق را در صحرايي مي‌بيند و مي‌فهمد که مردي است و به استقبال آنها مي‌آيد اما او را نمي‌شناسد لذا از خدمتگزاراسحاق که همراهش بر روي شتر بود مي‌پرسد: «اين مرد که در صحرا به استقبال ما مي‌آيد کيست؟ خادم گفت: آقاي من (اسحاق) است. پس رفقه از شتر خود فرود آمد و برقع خود را بر گرفت و خود را پوشانيد.»

    موسي(ع) و موسويان يهودي

    در قرآن کريم در داستان فرار موسي(ع) از کاخ فرعون به سوي شهر مدين آمده است که دختر شعيب از طرف پدرش، موسي(ع) را فراخواند چون به نزد پدرش شعيب رسيدند پيشنهاد کرد که از موسي براي چرانيدن گوسفندان کمک بخواهد و گفت: او نيرومند و امانتدار است. در خبر از امام رضا(ع) آمده است که شعيب از او پرسيد: امانتداري او را چگونه دانستي؟ گفت: چون او را از سوي شما فرا خواندم و به راه افتاديم از من خواست پشت سر او حرکت کنم و راه را به او نشان دهم؛ تا چيزي از من نبيند که اين حجب و حيا و احتشام موسي(ع) را مي‌رساند اين مي‌رساند که نديدن جايي از زن ملاک امين بودن شمرده شده اگر حجاب و پوشش يک ارزش نبود، نديدن چيزي از زن ملاک امين بودن شمرده نمي‌شد، بلکه حجب و حياي دختر شعيب را نيز مي‌رساند زيرا نديدن چيزي از زن را ملاک امين بودن شمرده است پس نزد خودش نيز پوشش يک ارزش شمرده مي‌شود.
    اما در تاريخ تمدن ويل دورانت به نقل از اصول اخلاقي تلمود يهود آمده است که: اگر زني به نقض قانون يهودي مي‌پرداخت، چنانچه مثلاً بي‌آنکه چيزي بر سر داشت ميان مردم مي‌رفت... که به روشني حاکي است که بي‌روسري به ميان مردم رفتن زنان، خلاف قانون شرع يهود است.
    از دوران موسي(ع) خبر ديگري در قصص الانبياء در دست است که گويد: عموزاده موسي(ع) قارون که همراه فرعونيان و همانند آنان شده بود، چهارهزار جنگجو و سيصد کنيز و کلفت و خدمتگزار زن آراسته همراهشان بود اين متن تنها گزارش از نقض حجاب دارد و نسبت به وجود حجاب ساکت است.
    گرچه در خبري آمده است که پس از موسي(ع) وصي وي يوشع بن نون لشکرکشي و فتوحاتي نموده است و در يکي از شهرها شخصي از بني‌اسرائيل که مؤمن متديني بود و شهرت يافته بود که اسم اعظم را مي‌داند و لذا مستجاب‌الدعا مي‌باشد به نام بلعم وقتي که لشکريان يوشع به آن شهررسيدند سردارشهرکه قصد مقاومت داشت از بلعم خواست که عليه لشکريان يوشع نفرين کند، بلعم نفرين نکرد امابه آن سردارگفت:به زنان دستور بده که خود را بيارايند و به ميان لشکريان بروند و خود را بر آنان عرضه کنند و طاعون گرفتند و در ظرف سه ساعت هفتاد هزار نفر از طاعون مردند که شايد شاهدي بر نقض حجاب باشد.
    اما پرورش مريم(س) بنا به شريعت موسي(ع) بوده و در اين موضوع در خبري از امام باقر(ع) آمده است که: چون مريم به سن بلوغ زنان رسيد خداوند به زکريا وحي فرمود که براي مريم پرده‌اي بکشد که پنهان باشد که اين حاکي از حجاب است.
    عيسي پس از موسي(ع) پيغمبر اولواالعزم جديد بود اما نه با شريعتي جديد که مبعوث به همان شريعت موسي بود مگر موارد نادري، پس بنابر ثبوت حجاب در شريعت تورات موسي(ع) شامل مسيحيان عيسوي نيز هست، گرچه در اناجيل چهارگانه رسمي باقيمانده و همچنين در رساله پيوسته به اناجيل، حکمي درباره حجاب در دست نيست.
    پولس در رساله (نامه) خود به مبشر و مبلغي قرانتيان بر پوشش و حجاب زن در وقت دعا و نيايش شديداً تأکيد دارد آنجا که گويد: در دل انصاف دهيد، آيا شايسته است که زن ناپوشيده نزد خدا دعا کند؟! مي‌خواهم شما بدانيد. اگر زن را مو بريدن يا تراشيدن قبيح است (پس) بايد بپوشد (و) اگر زن نپوشد موي را (گويا) ببرد (پس) هر زني که سر برهنه دعا کند چنان است که (سرش) تراشيده شود! (و) سر خود را رسوا سازد! از اين جهت زن مي‌بايد عزتي بر سر داشته باشد به سبب فرشتگان.
    پس به نظر مي‌رسد 1. پوشيدن در غير مواقع دعا، مفروغ‌عنه بوده است آنچه تأکيد شده پوشش هنگام دعا يا نمازاست؛ 2. گويا حجاب به عنوان يک عزت و کرامت براي زن مطرح شده است.

    منبع: ماهنامه معارف، شماره 41