• English / العربیة / French  




  • نظرات (0) نويسنده:وحید صباغی - در دوشنبه 31 خرداد 1389  ساعت2:46 AM   |  

     

     


     

     


     

     


     

     

     


     

     


     

     


     

     


     

     


       

      صفحه خانگي خود كنید !   ایمیل به مدیر !   اضافه کردن به علاقه مندیها !   سال89،کـــار و همت مضــاعف

       



    حجاب از دیدگاه 
شهید بهشتی


    حجاب از دیدگاه شهید بهشتی

    خواهران و برادران عزیز! توجه کنید به این مساله که به حجاب و پوشش اسلامی به طور عجیبی ظلم شده است. پوشیده بودن زن در اسلام در حدی است که الآن همسر و دختر من اینجا هستند و می بینید. این پوشیده بودن در اسلام، هرگز محدود کردن زن نیست، حفظ حریم زن است، احترام زن است، اتفاقا این نص آیه قرآن است که به پیغمبر می گوید که به زنانت و زنان مومنین و مسلمین بگو که وقتی بیرون می آیند خودشان را پوشیده تر کنند. می گوید: «ذلک ادنی ان یعرفن فلایوذین...»(احزاب/59) این سبب می شود که اینها شناخته شوند به اینکه زنان پاکی هستند و بنابراین آنها را اذیت نکنند و سراغشان نروند. این خیلی روشن است که اگر خانمی بتواند در پوشش خویشتن، نشانی از پایبندیش به عفت و پاکدامنی با خودش همراه داشته باشد، نشانی است از کمال و احترام. یک وقت است که ما مساله هرزگی زن را و لوندی زن را کمال زن می دانیم! خوب آن یک مکتب است. کدام زن بهتر است؟ آن که لوندتر است. ولی اگر نه، زن بهتر یعنی زن پاکتر، پس زن خودفروش، زن کامل نیست. زنی که برای خودش شخصیت قائل است زنی است که هیچ مردی جز همسرش نمی تواند به او نگاه خریدارانه بکند. اگر واقعا کمال زن این است، در این صورت، پوشیده بودن اندام و زیبایی ها و جاذبه های جنسی زن برای چیست؟
    آیا این برای احترام اوست یا برای تحقیراو؟ بنابراین ملاحظه می کنید دستور پوشش، برای بالا بردن احترام زن در اجتماع است و این امری طبیعی است و من به خانمهای خودمان توصیه می کنم در عین حال که پوشیده هستید، دوست دارم در خیابان گردنتان را راست بگیرید راه بروید! گردن شق راه بروید. خانم های پوشیده! مبادا پوشیده بودن مستلزم این باشد که گردنتان را خم کنید و راه بروید! نمی گویم چشم خیره کنید و مردان و جوانان را بنگرید، می گویم «باشخصیت» راه بروید! بنده همیشه به خانمم، هم به دخترم توصیه می کرده ام در عین حال که باید لباستان برجستگی های بدن را نشان ندهد، لباس برازنده آبرومند بپوشید؛ لباس خوب بپوشید نه لباس جاذبه دار؛ لباس خوب، لباس محترمانه. و بعد هم تاکید می کنم که در کوچه که راه می روید گردن شق راه بروید! معلوم باشد که شما زن مسلمان هستید؛ «العزه الله و لرسوله و للمومنین.» باید عزیز باشید! اتفاقا اینها می دانند که بنده همیشه در اروپا با این لباس بوده ام. حتی یک بار هم با کت و شلوار جایی نرفته ام. هر جا هم که گفتند بد است با این لباس بروی، گفته ام بنده با همین لباسی که می گویید بد است به آنجا می روم. گردنم را هم راست گرفته ام و رفته ام، به طوری که گاهی خانم می گوید تو اصلاً توجه نمی کنی به این که این اطرافیان به تو نگاه می کنند. می گویم واقعا توجه نمی کنم که به من نگاه می کنند. من عادت دارم که شق و رق در خیابان راه بروم برای اینکه «العزه الله و لرسوله و للمومنین». مگر من به این مردم اروپا بدهکارم که حتما باید اینجا مثل آنها راه بروم؟ من خودم لباس و شخصیتی با خودم دارم. آقایان به یاد دارند در جلسه دیدار با کاردینال کونیگ آن شب چگونه برخورد کردم. عرض می شود که باید شخصیت داشته باشیم آقا! باید عادت داشته باشیم سربلند باشیم. چه کم داریم؟ چرا احساس حقارت می کنیم؟ تاکید می کنم که خانمها پوشش داشته باشند اما در خیابان با شخصیت راه بروند، با شخصیت برخورد کنند! به آقایان توصیه می کنم که در تربیت خانم ها و دخترها به آنها میدان عرض اندام کردن و میدان شخصیت داشتن بدهید! بگذارید بتوانند در مجامع حرفشان را بزنند! آنچه قرآن دستور می دهد این است که «لاتخضعن بالقول» یعنی با ادا و اطوار و نازک کردن صدا صحبت نکنید! اما صحبت بکنید، سوال بکنید، حرفتان را بزنید، اظهار نظر بکنید، عقیده تان را بگویید، در مجامعی که حتی به عنوان مجامع اسلامی تشکیل می دهید خانمها نظراتشان را بیان بکنند، حرفهاشان را بگویند. البته باید کوشش کنید مجامعتان در حد اعلای نزاهت، تنزه، طهارت و قداست باقی بماند. در این بعد خودسازی داشته باشید... خانم ها را طوری باید بار بیاوریم که اگر تنها هستند و کسی به آنها کمترین مطلبی می گوید واقعا بتوانند از خودشان دفاع کنند. ما در این قسمت کمبود داریم ولی چاره نیست. باید کوشش کنیم زینب بار بیاوریم. مدلش خود زینب است. شک ندارم که باید در شیوه تربیت دخترها و خانم ها تجدید نظر کرد و باید کوشش کرد که آنها با الگوی زینب تربیت شوند، در هر دو بعد: هم بعد فضیلت و تقوا و ایمان و هم بعد شجاعت و سخنوری و قدرت دفاع از خویشتن.

    کتاب سه گونه اسلام: شهید آیت الله دکتر بهشتی، ص62-65