تاريخ : پنج شنبه 7 مرداد 1395  | 3:58 PM | نويسنده : وحید مهدوی

رنج اين روضه مرا سوزانده

كه لعيني دل تو لرزانده

خانه اي را كه ملك در آن است

دشمنت با شرري سوزانده

آن چنان سخت هجوم آوردند

كه دهان همگي وا مانده

بسكه بي رحم تو را مي بردند

كفشهايت دم در جا مانده

به جفا كاري و حرمت شكني

دشمنت كينه به دل مي رانده

بخدا سخت تر از اين غم نيست

كه عدو چشم تو را گريانده

بارالها تو نيار آن روزي

كه شود حجت حق درمانده

دل من هم به تسلاي غمت

پشت ديوار بقيع جامانده


نظرات 0