داستان های بحارالانوار ، خواستههای حضرت آدم
وقتی شیطان از درگاه خداوند رانده شد، از خداوند خواست تا در مقابل عبادتش او را بر فرزندان آدم مسلط سازد، همانند خون در قلبهایشان جاری گردد؛ پروردگار خواستههای او را پذیرفت.
حضرت آدم متوجه قضیه شد، عرض کرد:
خداوندا! شیطان را بر من مسلط کردی و مانند خون در رگهایم جاری است. بنابراین برای من نیز در برابر شیطان امتیازی قرار بده.
خداوند به آدم وحی کرد: ای آدم! چند چیز را به تو دادم:
1. هرگاه یکی از فرزندان تو تصمیم بر انجام گناهی بگیرد ولی آن را انجام ندهد، چیزی برای او نوشته نمیشود و اگر انجام دهد، فقط یک گناه برای او نوشته میشود.
2. هریک از فرزندانت تصمیم بر انجام کار نیک گرفت ولی بجا نیاورد، یک ثواب برای او نوشته میشود، و اگر بجای آورد، ده ثواب برای او نوشته میشود.
آدم عرض کرد: خدایا! برایم بیفزا.
خداوند فرمود:
3. هرگاه یکی از فرزندانت معصیت کند سپس توبه کند او را میبخشم.
آدم عرض کرد: خداوندا بیفزا! فرمود:
4. برای آنها وقت توبه را توسعه دادم تا هنگامی که روحشان به گلوگاه برسد. در این وقت آدم علیه السلام عرض کرد:
یا رب حسبی خدایا! همین اندازه برای من کافی است(136).
نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در سه شنبه 29 اردیبهشت 1394
سلامـ .... ... ..

