الف) تاریخچه:
ایده ی نمایش یک تابع برحسب مجموعه ی کاملی از توابع اولین بار توسط ژوزف فوریه، ریاضیدان و فیزیکدان بین سال های ۱۸۰۶-۱۸۰۲ طی رساله ای در آکادمی علوم راجع به انتشار حرارت، برای نمایش توابع بکار گرفته شد. در واقع برای آنکه یک تابعf(x) به شیوه ای ساده و فشرده نمایش داده شود فوریه اساسا ثابت کرد که می توان از محور هایی استفاده کرد که بکمک مجموعه ایی نامتناهی از توابع سینوس وار ساخته می شوند.
حدس گلدباخانگارهی گلدباخ (حدس گلدباخ) از جمله معروفترین مسایل حل نشدهی ریاضیات میباشد.برای درک این مساله تنها کافیست با مفهوم اعداد اول آشنا باشید. این انگاره چنین است:
هر عدد صحیح زوج بزرگتر از 2 حاصلجمع دو عدد اول است.
|
واژه ریاضیات و بهترین واژه جایگزین آن
|
|
واژه ریاضیات ، به جای واژه یونانی (( ماته ماتیکه )) Mathematike گذاشته شده است که خود از (( ماته ما )) Mathema به معنای (( دانش )) و (( دانایی )) آمده است. اغلب ، واژه (( ریاضیات )) را ، برگرفته از واژه (( ریاضت )) دانسته اند ؛ چرا که (( ریاضت )) تنها به معنای (( پرهیزکاری بدنی )) نیست و (( در خود فرو رفتن )) و (( فهمیدن )) و (( رسیدن به رازها )) را هم می رساند. |
در اين مقاله ، شما را با اعداد كيت(Keith) كه در سال 1987 توسط رياضي داني به همين نام معرفي شدند ، آشنا مي كنيم...
نویسنده:مريم حيدري

| گروه مقاله: |
|

دو حادثه در اوايل قرن بيستم منجر به شكل گيرى «منطق فازى» يا «منطق مبهم» شد (منطق فازى يعنى توان استدلال با مجموعه هاى فازى). اولين حادثه پارادوكس هاى مطرح شده توسط برتراند راسل در ارتباط با منطق ارسطويى بود. برتراند راسل بنيادهاى منطقى براى منطق فازى (منطق مبهم) را طرح نمود، اما هرگز موضوع را تعقيب نكرد. برتراند راسل در ارتباط با منطق ارسطويى چنين بيان مى دارد: «تمام منطق سنتى بنا به عادت، فرض را بر آن مى گذارد كه نمادهاى دقيقى به كار گرفته شده است. به اين دليل موضوع در مورد اين زندگى خاكى قابل به كارگيرى نيست، بلكه فقط براى يك زندگى ماوراء الطبيعه معتبر است.»
بعد چهارم :تترا اس پیس

این مقاله یه تلاش کوچک برای فهم بعد چهارم اگر خوشتون اومد با هم ادامه اش بدیم .
دادن تعریف بعد چهارم (ب.4) به یک نفر نسبتا آسان است ولی (تعریف خالی چه دردی از دانش آموز و دانشجو برطرف می کند!) دادن یک درک حسی ، قابل فهم و شهودی از آن خیلی مشکل تر است.
یک تعریف از ب.4 این است که بگوییم :هر فضایی که شخص با حرکت در جهت عمود به فضای 3 بعدی به آن می رسد فضای چهار بعدی نامیده می شود.
وقتی شخصی غیر خلاق این تعریف را می شنود ، شروع به اشاره کردن در فضای اطرافش می کند و در جستجوی اینکه چطور همچین جهتی وجود دارد (شاید حسابی به دور خودش بچرخد).چنین توضیح مختصری هیچ احساس درک حسی و کامل از ب.4 به شخص نمی دهد.
حدس کولاتز
- حدس کولاتز یکی از حدس های حل نشده در ریاضیات است.این حدس به افتخار لوتار کولاتز ،که این موضوع را در سال 1937 مطرح کرد، حدس کولاتز نام گرفت.
این حدس همچنین به عنوان حدس 3n+1 نیز شناخته می شود.این گونه حدس ها می پرسد که آیا یک رشته ی خاص از اعداد، صرف نظر از این که چه عددی را به عنوان عدد اولیه انتخاب می کنیم، همیشه به یک صورت تمام می شود.




