با گسترش نظام سرمايه سالاري و حكومت بازار و همچنين گسترش رسانه هاي تبليغاتي، مردم روز به روز به مصرف بيشتر كالاهاي لوكس و غيرضروري و ناسالم تشويق مي شوند. به علاوه، در سايه تضعيف روابط اجتماعي، تمايل مردم به داشتن سبك زندگي مرفه خانواده هاي ثروتمند تبليغات تلويزيوني، با رشدي چشم گير روبه رو شده است. اين «ولخرجي متظاهرانه» كه محصول اتحاد ابر شركت هاي تبليغاتي، مؤسسات بزرگ بازاريابي و مشاوران آنها با شركت هاي غول پيكر صنعتي است، بدون توجه به ضرورت و كيفيت كالاهاي تبليغ شده، تنها بر كميت بيشتر مصرف اتكا دارد. نويسنده اين مقاله پيشنهاد مي كند كه با تقويت نظام مشاركت و تشويق به خريد گروهي و پي گيري شكايات مشتريان و همچنين توسعه آگاهي شهروندان، اين وضعيت بغرنج بهبود يابد.
توريستن ويبلن جامعه شناسي كه تئوري «ولخرجي متظاهرانه» را براي اولين بار در سال هاي پاياني قرن نوزدهم مطرح نمود، مطمئناّ در صورتي كه الگوهاي كنوني مصرف دنياي ما را مشاهده مي كرد، از خجالت آب مي شد. چرا كه در عصر حاضر، خريد كالاهاي لوكس و غيرضروري، به هدف و آرزوهاي زندگي افراد زيادي تبديل شده است.
ژوليت شور استاد دانشگاه هاروارد، در كتاب اخير خود با عنوان «آيا آمريكايي ها خريدهاي زيادي انجام مي دهند؟» به واقعيتي با عنوان «مصرف گرايي نوين» در عصر حاضر اشاره مي نمايد كه در آن، با بالا رفتن معيارهاي زندگي، افراد هيچ توجهي به قدرت خريد خود نمي كنند.
البته بيشترين سهم از خريد كالاهاي لوكس به ميليونرهاي تازه به دوران رسيده اختصاص دارد. افرادي كه در دوره هاي رياست جمهوري ريگان، بوش و كلينتون توانستند به ثروت هاي زيادي دست يابند. اما نكته مهمي كه شور به آن اشاره مي كند اين است كه در اين ميان، حتي افرادي كه نتوانسته اند به ثروت مناسبي هم دست يابند، از خريدهاي اسراف گونه استقبال مي كنند.
بايد دانست، نيرويي كه اين موج مصرف گرايي را به وجود آورده است، استفاده از روش هاي نوين بازاريابي است كه شركت هاي توليد كننده كالاهاي مصرفي، شركت هاي بزرگ تبليغاتي، مشاوران تازه وارد فعاليت هاي بازاريابي و در نهايت، موج فرهنگي مصرف گرايي، بازيگران اصلي اين وضعيت هستند. به عنوان مثال، صنعت ارائه كارت هاي اعتباري، همه ساله حدود 5/2 ميليارد خريد محصولات مصرفي را براي مصرف كنندگان انجام مي دهد كه اين كار باعث تشويق مصرف كنندگان به پرداخت پول بيشتر مي شود. اين شرايط از سويي به رشد صعودي مصرف كارت هاي اعتباري در دهه اخير انجاميده و از سوي ديگر، به افزايش بدهي مصرف كنندگان منجر شده است. آيا كسي در اين حقيقت ترديد دارد كه تلاش هاي بازاريابي تهاجمي صنعت كارت هاي اعتباري، به رشد تصاعدي و خيره كننده اين كارت ها انجاميده است؟
مثلاّ به صنعت داروسازي توجه كنيد: سرمايه گذاري اين صنعت، در بخش عرضه مستقيم داروهاي توليدي به مصرف كنندگان، در سال 1998 ميلادي تنها 25 ميليون دلار بوده است اما در سال هاي 1994 و 1996 اين عدد به 225 و 610 ميليون دلار افزايش يافت و در نهايت، در سال 1998 ميلادي، حجم اين سرمايه گذاري ها به يك ميليارد دلار بالغ گرديد. هدف از تبليغات عرضه مستقيم دارو به مصرف كنندگان كه در تلويزيون، مجله، اينترنت و ساير رسانه ها ارائه مي شود، پافشاري بيماران به تقاضاي تجويز داروهاي تجاري شركت هاي داروسازي توسط پزشكان است. داروهايي كه ممكن است آنان نيازي به مصرف اين داروها نداشته، غير ايمن بوده و يا گزينه هاي جايگزين ارزان تر و يا بهتري نيز داشته باشند. البته هيچ كس نيز درمورد آثار اين تبليغات مستقيم، سخني به ميان نمي آورد.
خانم شور با اشاره به اين اهرم بازاريابي، به ساير فاكتورهاي اجتماعي دخيل در اين تب لوكس گرايي اشاره مي كند. وي معتقد است كه با تغيير در الگوي توزيع درآمد، فرآيند خريد و مصرف مردم نيز دستخوش تغييراتي گرديده است، چرا كه افراد با درآمدهايي پايين تمايل دارند كه از الگوي مصرف افراد با درآمدهاي بالاتر تقليد كنند. با اين توضيح كه در دهه اخير، فاصله درآمدي افراد هم افزايش يافته است.
در اين ميان، برنامه هاي تلويزيوني با نشان دادن تصاويري از الگوهاي زندگي افراد ثروتمند، اين الگوها را به همه خانواده ها با هر سطح اجتماعي وارد مي كنند. خانم شور معتقد است كه عامل تلويزيون، در كنار از هم گسيختگي پيوندهاي همسايگي و ورود زنان به بازار كار، مصرف كنندگان كشورهاي غربي را ترغيب نموده كه به جاي همراهي با افراد همسايه و همتراز با خود، نگاه خود را به سوي سبك زندگي افراد ثروتمندتر از خويش معطوف نمايند.
البته روند اين «مصرف گرايي متظاهرانه» تنها با تغيير در گزينه هاي خريد فراروي افراد، تغيير نخواهد يافت، بلكه اين كار نيازمند يك تغيير اساسي در باورهاي فرهنگي ويژه اي است كه افراد را به فزون خواهي و مصرف كالاهاي لوكس تشويق مي كند. همچنين بايد سياست هاي دولت ها و جنبش هاي مصرف كنندگان نيز در اين مسير سهيم گردند تا فرآيند خريد مردم، بازنگري گردد.
سازمان هاي مستقل مصرف كنندگان، ارزش هايي جديد، روش هاي جديد تجزيه و تحليل و ايده هاي سياست گذاري جديدي را مطرح مي نمايند كه مي تواند به ايجاد تغيير در اين وضعيت منجر گردد.
در ادامه، من به تعدادي از اقدامات اين سازمان هاي مستقل اشاره مي كنم كه مي توانند مورد توجه قرار گيرند:
الف) خريد گروهي: تشويق شهروندان جامعه به خريد گروهي، باعث كاهش قيمت تمام شده مي گردد.
ب) تبادل گروهي اطلاعات و پي گيري شكايات: مصرف كنندگان مي توانند با استفاده از اينترنت، به تبادل اطلاعات و پيشنهادهاي خود پرداخته و براي پيش گيري مشكلات به وجود آمده ناشي از مصرف كالاهاي مختلف نيز از قدرت چانه زني و پي گيري گروهي بهره جويند.
ج) مشورت ها و مذاكرات گروهي: در سايه قدرت گروه هاي مصرف كنندگان، زمينه لازم جهت تأمين منافع خريداران فراهم مي گردد. همچنين دولت ها نيز از اين روابط استقبال مي كنند.
بدين ترتيب و با بهره گيري از اين روش ها، فرهنگ مصرفي جديدي به وجود خواهد آمد كه كيفيت را بر كميت ترجيح خواهد داد و با ارزش آفريني براي مشتريان، ويژگي هاي اكولوژيكي و اجتماعي آنان در فرآيند توليد حفظ مي شود. راهي كه سرانجام به مصرف غير متظاهرانه و صحيح كالاها و خدمات منتهي خواهد گرديد.
منبع: www. Commondreams. Org
* Ralph Nader: حقوقدان آمريكايي و يكي از فعالان در حوزه مسائل سياسي و اجتماعي. 


ادامه مطلب

 

در دین مبین اسلام داشتن برنامه صحیح اقتصادی در امور زندگی از نشانه‌های انسان‌های پرهیزکار و با ایمان است.
امام باقر(ع) می‌فرماید: «الکمال کل الکمال، التفقه فی‌الدین و الصبر علی النائبه و تقدیر المعیشه؛ رسیدن به درجات عالی کمال انسانی در سایه سه چیز امکان‌پذیر است، فهم دین و شناخت آن، داشتن عزمی بلند و همتی استوار در برابر مصائب و مشکلات و سنجش و اندازه نگه داشتن در امور مربوط به معیشت و زندگی اقتصادی».1
یکی از پایه‌های زمینه‌ساز حرکت تکاملی برنامه‌ریزی اقتصادی و به روایت دیگر «من علامات المومن ... حسن التقدیر فی معیشه؛ تدبیر خوب زندگانی و برنامه‌ریزی درست اقتصادی از نشانه‌های انسان‌های با ایمان است».2
اقتصاد صحیح و پویا، امکانات وسیعی برای رشد سایر استعدادهای انسانی فراهم می‌سازد و نداشتن نظام اقتصادی درست و عدم کارآیی آن، باعث اختلال در امکانات رشد و شکوفایی دیگر بخش‌های زندگی انسان می‌شود و آن‌طور که شایسته و لازم است به آرزو‌ها و آرمان‌های مطلوب نخواهیم رسید.
در جهان پیشرفته امروز، وجود قوانین و تصمیم‌های صحیح اقتصادی، می‌تواند سرنوشت و آینده یک جامعه را تحت تأثیر قرار دهد تا جایی که گسترش تکامل معنوی یک جامعه و فراهم نمودن زمینه‌های اندیشه توحیدی و دفاع از کیان جامعه اسلامی و مبارزه با مفاسد اخلاقی و تأمین بهداشت همگانی منوط به اقتصاد سالم است.
از سوی دیگر سردم داران نظام‌های شرقی و غربی، زندگی و حیات اقتصادی را هدف قرار داده‌اند و تمام تلاش خود را صرف ایجاد اقتصاد برتر می‌کنند، زیرا رمز سعادت، موفقیت دولت و نظام سیاسی و اقتصادی خود را در رسیدن به اهداف اقتصادی خلاصه می‌کنند و موفقیت یا شکست خود را در حل مسایل و مشکلات اقتصادی رمز اساسی پایداری حکومت می‌دانند.
از مهم‌ترین مسائل جامعه اسلامی و از پایه‌های رشد و تعالی آن، داشتن برنامه درست در امور معیشتی و اقتصادی است که برای اجرا و تحقق آن نیازمند عزم الهی محکم در برابر مشکلات و برنامه‌ریزی مدون و همکاری مردم و مسئولان از یک سو و هماهنگی سرمایه‌های فرهنگی و مذهبی و ملی یعنی حوزه‌های علمیه و دانشگاه‌ها از سوی دیگر؛ بالا بردن سطح فرهنگی جامعه در زمینه‌های اقتصادی، مبارزه با فرهنگ مصارف‌گرایی در میان مردم، حذف یارانه‌ها از کالاهای خارجی، حمایت از تولیدکنندگان داخلی، مبارزه با قاچاق کالا و سرمایه، توجه به فرهنگ دینی و ملی، ایجاد بازارهای رقابتی سالم در درون جامعه، ترویج فرهنگ ساده‌زیستی و قناعت در قشرهای مختلف جامعه، مبارزه با مدگرایی و تجمل‌پرستی، استفاده از نیروهای خلاق و ژرف‌اندیش جامعه است.

الگوهای مصرف

همچنین از دیگر مسائل از بین بردن فاصله‌های طبقاتی در سطح کل، تدوین طرح جامع دراز مدت اقتصادی و هماهنگی آن با برنامه‌های کوتاه مدت، استفاده از اندیشه‌های ناب اسلامی در تدوین برنامه‌های اقتصادی یا استناد به آیات و روایات، استنباط احکام فقهی در بعد اقتصادی و تفسیر صحیح آن با به کارگیری نیروهای آگاه و اندیشمند، تحقق اصل عدالت اجتماعی، کنترل و هدایت شیوه‌های مصرف در جامعه، محدودیت در واردات کالاها و اشیاء غیرضروری، اجرای اصول قانون اساسی در زمینه اقتصادی، توجه به کرامت انسانی بر اساس اصل خلیفه الهی و محور آفرینش و امانت داری الهی و ... است که می‌تواند راه کارهایی در جهت پویایی و شکوفایی اقتصادی جامعه اسلامی باشد.
اقتصاد بر سه پایه اساسی تولید، توزیع و مصرف استوار است، ولی در حقیقت هدف نهایی تولید و توزیع، ایجاد زمینه‌های مناسب برای تأمین مصرف است و هدف نهایی همه تلاش‌ها و کوشش‌های اقتصادی افراد، مصرف است. در مصرف، اشباع تمایلات و ارضای نیازهای جسمی و روانی انسان است.

هدایت و کنترل مصرف

هدایت و کنترل مصرف از راه‌های زیر امکان‌پذیر است. 1- ایجاد انگیزه‌های مثبت که انسان را به سوی شیوه‌های صحیح آن هدایت کند 2- ایجاد انگیزه‌های منفی و حذف بسیاری از مصارف غیرضروری 3 – محدودیت قوانین مصرف و جلوگیری از مصرف‌های غیرضروری مانند مصرف مواد مخدر و مشروبات الکلی 4 – تدوین قوانین و الگوهای صحیح مصرف مانند استفاده از شبکه آبرسانی بهداشتی همگانی یا بهره‌برداری درست از سرمایه‌های ملی چون نفت و گاز 5 – جلوگیری از تولید کالاهای غیرضروری و تجمل گرایانه 6 – هماهنگی سطح مصرف افراد جامعه با سرمایه‌های ملی 7 – حاکمیت نظام ارزشی مصرف بر اساس احکام دینی و دستورات اسلامی.
اسلام برای ایجاد انگیزه‌های مثبت و زدودن انگیزه‌های منفی، اهرم‌های هدایت و ارشاد فراوانی دارد که با وضع قوانین جامع دینی و اجرای آن می‌توان از مواردی که به صلاح جامعه نیست و مفاسد فراوانی را به همراه دارد جلوگیری نمود که می‌توان آن‌ها را بدین گونه دسته‌بندی کرد.

الف: مصارف لازم و ضروری:

مقدار مصرفی که برای ادامه زندگی انسانی و حفظ وجود از امراض و بیماری‌ها و ناراحتی‌های جسمی و روانی لازم و ضروری است و برای افراد واجب است که وظیفه دولت اسلامی، اجرای آن است.
خداوند در قرآن می‌فرماید: «یا ایها الذین آمنوا ، لاتحرموا طیبات ما اَحَلّ الله لکم و لاتعتدوا، ان الله لایحب المعتدین و کلوا مما رزقکم الله حلالاً طیباً و اتقوا الله الذی انتم به مومنون؛ ای کسانی که ایمان آوردید چیزهای خوبی که خداوند بر شما حلال فرموده است بر خود حرام نکنید و از آن چه حلال کرده است نیز تجاوز ننمایید، همانا خداوند تجاوزکاران را دوست نمی‌دارد و از آن چه خداوند به شما روزی داده است، در حالی که حلال و نیکو است بخورید و تقوای الهی که به آن اعتقاد دارید، پیشه سازید3»
استفاده صحیح از نعمت‌های الهی، در این مورد تشویق قرار می‌گیرد. خداوند کسانی که از روی جهالت و نادانی، برخی از نعمت‌های الهی را بر خود حرام کرده، مورد سرزنش قرار می‌دهد و می‌فرماید: «قَد خسر الذین قتلوا اولادهم سفها بغیر علم و حرموا ما رزقهم الله افتراء علی الله قدضلوا و کانوا مهتدین؛ به راستی زیان کردند، کسانی که فرزندان خود را از روی نادانی و بدون علم کشتند و آن چه به آنان به آنان روزی داده شده است، از روی افترا بر خدا بر خویش حرام کردند، به راستی گمراه شدند و آن‌ها هدایت نمی‌یابند.4»
اسلام اجازه نمی‌دهد که آن چه را خداوند به عنوان نعمت‌های خویش را در اختیار بشر قرار داده، متروک و بدون استفاده بماند و پارسایی، بدین معنی که انسان از خوردن و پوشیدن و بهره‌مندی از مکانات مادی صرف نظر کند مورد پذیرش اسلام نیست‌.
هم چنین آن چه مربوط به افراد تحت تکفل انسان است نیز واجب است و انسان باید نیازهای متعارف زندگی همسر و فرزندان و افراد تحت تکفل خود را تأمین نماید. امام رضا(ع) می‌فرماید: «ینبغی للرجال ان یوسع علی عالیه لئلا یتمنوا موته، برای مرد سزاوار است که بر عائله‌اش توسعه بخشد تا آرزوی مرگ او را نکنند. 5

ب: مصارف برتر

استفاده از نعمت‌های الهی با حدود شرایط و ضوابط آن، نبود اسراف و تنذیر و ادای حقوق دیگران از نظر شریعت پسندیده و لازم است خداوند در آیات قرآنی نعمت‌های خویش را بر می‌شمرد و انسان‌ها را به بهره‌مندی از آن تشویق می‌کند. ذیلا نمونه‌ای بیان می‌گردد: «کلوا من رزق ربکم و اشکروا له، بلدة طیبة و رب غفور؛ از روزی پروردگارتان بخورید و برای او شکر کنید، شهر خوب و خدای بخشنده‌ای دارید 6»
به کارگیری نعمت‌های الهی با عمل در نزد خداوند محبوب و پسندیده است و روحیه انباشتن و احتکار و مخفی نگه داشتن و ظاهر خویش را فقیر و بیچاره جلوه دادن به شدت از دیدگاه دینی مورد نکوهش است. در عین حال اسلام ، استفاده از همه چیزهایی که از جانب شرع حرام نیست، مجاز می‌شود و نسبت به مصرف بعضی از کالاها مانند استعمال عطر و بوی خویش توجه شده است.
در دین امر انفاق و نیازمندان و پرداخت زکات و خمس و پذیرش هدایای دوستانه نیز تأکید شده که تاریخ اسلام پر از اطعام‌ها و اکرام‌ها و پذیرایی‌هایی است که دوستان مومن نسبت به یکدیگر انجام می‌دادند که همگی ناشی از ارشادهای و راهنمایی‌های رهبران دینی بوده است.

ج: مصارف حرام

در اسلام مواردی وجود دارد که ما را از مصرف بعضی چیزها باز می‌دارد و آن را گاه حرام و گاهی مکروه و ناپسند می‌شمرد مانند مصرف چیزهایی که به صراحت حرام است مانند گوشت خوک و مصرف چیزهایی که برای انسان زیان‌آور است مانند سموم و مواد مخدر. خداوند متعال می‌فرماید: «و لاتلقوا بایدیکم الی التهکه؛ خود را با دست خویش به هلاک نرسانید7»
مصادیق سیاسی و اقتصادی نیز اقتضا می‌کند که برخی از کالاهایی که از کشورهای غیراسلامی وارد می‌شود، تحریم گردد. مثلا در صورتی که روابط سیاسی ـ اقتصادی این نوع کشورها موجب تسلط دشمنان اسلام بر جهان یا زمینه‌های وابستگی اقتصادی یا توهین و تحقیر و تضعیف جامعه اسلامی شود، بر مسلمانان واجب است که از استقلال و موجودیت سیاسی ـ اقتصادی خود را دفاع کنند که این دفاع گاه به صورت عدم خرید و مصرف نکردن کالاهای بیگانه یا کالاهایی که کشورهای اسلامی در اختیار دارند، صورت می‌پذیرد.
در این صورت زمامداران باید مصرف و تجارت این کالا را تحریم کنند. امام خمینی(ره) در این زمینه می‌فرماید: «اگر در روابط بازرگانی دولت‌ها یا تجار مسلمان با برخی از دولت‌ها یا تجار بیگانه، بر بازار مسلمین و زندگی اقتصادی آنان خوفی باشد، ترک این روابط واجب و تجارت حرام است و بر بزرگان مذهب است که با وجود چنین ترسی، بر حسب اقتضای شرایط، کالا وتجارت آنان را تحریم کنند و بر امت اسلامی لازم است که از آنان پیروی کنند، همچنان که بر همه مسلمین واجب است که در قطع روابط بکوشید. 8»
اسراف یکی دیگر از مصادیق حرام است، اسراف تجاوز از حد و اگر انسان در به کارگیری اشیاء از حدود شایسته آن خارج شود مصداق «مسرف» خواهد بود. در قرآن کریم و روایات معصومان تأکید فراوان بر پرهیز از اسراف شده است. خداوند تبارک و تعالی می‌فرماید: «کلوا و اشربوا و لاتسرفوا»

ادامه مطلب

 

ضرورت بازگشت به الگوهاي مصرف اسلامي

استفاده صحيح از نعمتهاي الاهي از بزرگترين دغدغه هاي پيشوايان دين بوده است . از اين رو ست كه سيره مصرفي اهل بيت(علیهم السلام) مشاهده ميشود كه ايشان «دوري از اسراف» و «قناعت در مصرف» از اصول مورد تاكيد ايشان بوده است . اين در حالي است كه پيروان ايشان در كشوري اسلامي چون ايران امروزه گرفتار اسراف و تبذير و مصرف گرايي شده اند. ما را چه شده است كه امروزه ايران و ايرانيان را در شمار مصرف گرا ترين مردمان محسوب مي كنند؟!
با نگاهي به آمار مقايسه اي مصرف ايران با ديگر كشورها؛ به ويژه كشورهاي پيرو مكاتب مادي گرا و دنيا طلبيچون فرانسه ،چين، ژاپن و آمريكا و...؛ ضرورت بازگشت به اصول مصرفي اسلام و پيروي از الگوهاي مصرف اسلامي رخ مينمايد .
بر اساس گزارش موسسه «ماركت اوراكل»، ايران از نظر ارائه بنزين ارزان سومين كشور و از نظر ميزان يارانه پرداختيبه اين كالا نخستين كشور در ميان كشورهاي جهان است و بيش از 36 درصد كل مصرف بنزين خاورميانه در سال 2007 در ايران مصرف گرديده است. متوسط مصرف سوخت خودروهاي بنزيني در كشورمان حدود 11 ليتر در روز است، در حالي كه متوسط مصرف سوخت در كشورهاي ديگر نظير آلمان و ژاپن 5/2، در انگليس 5/3، در فرانسه 9/1، در كانادا 5/6 و در كشور آمريكا 3/7 ليتر در روز است. هر 10 سال يك بار ميزان مصرف سوخت در ايران 2 برابر ميشود اما اين نرخ رشد در مقياس جهاني يك تا 2 درصد بيشتر نيست و ميزان سوخت مصرفي جهان در حدود هر 50 سال يك بار 2 برابر ميشود. يعني ايران در مقايسه با ميانگين جهاني 4 تا 5 برابر بيشتر سوخت مصرف ميكند. هم اكنون 9 درصد سوخت جهان در ايران و توسط تنها يك درصد جمعيت جهان مصرف ميشود. و هر ساله بيش از 38درصد از بودجه سالانه دولت ايران به يارانه بنزين اختصاص مييابد. در حالي كه در صورت مصرف استاندارد، ايران ميتواند يكي از صادر كنندگان بنزين باشد.
سرانه مصرف نان در ايران به گفته معاون وزير بازرگاني، حدود 160 كيلوگرم در سال است كه نسبت به كشورهاي اروپايي نظير فرانسه كه 56 كيلوگرم و در آلمان 70 كيلوگرم در سال است، بيش از 2 تا 3 برابر است. به اذعان رئيس كميسيون برنامه و بودجه مجلس يارانه نان طي پنج سال اخير به طور متوسط سالانه بيش از 30 درصد رشد داشته است و در سال جاري اين رقم بالغ بر 26 هزار ميليارد ريال است و ادامه اين روند طي 10 سال آينده با رشد متوسط 15 درصد بدون در نظر گرفتن افزايش يارانه قيمت نان، ميزان يارانه پرداختي به 600 هزار ميليارد ريال خواهد رسيد.
براساس گزارش صندوق بين المللي پول، ايران دومين كشور جهان از نظر پرداخت يارانه انرژي با رقم 37 ميليارد دلار ميباشد . مصرف سرانه انرژي در ايران به ازاي هر نفر بيش از 5 برابر مصرف سرانه كشوري مانند اندونزي با 225 ميليون نفر جمعيت، 2 برابر چين با يك ميليارد و 300 ميليون نفر جمعيت و 4 برابر كشور هند با يك ميليارد و 122 ميليون نفر جمعيت است كه با مقايسه شاخص شدت مصرف انرژي در ايران با بسياري از كشورهاي جهان، شاهد وضعيت ناهنجار بهره برداري انرژي هستيم .
در بخش ساختمان و مسكن ايران براساس آمار و ارقام منتشره، متوسط مصرف انرژي به ازاي هر مترمربع در ايران 6/2 برابر متوسط مصرف در كشورهاي صنعتي است كه در بعضي از شهرهاي كشورمان، اين رقم به حدود 4 برابر مي رسد.
تبريزي مديرعامل سابق شركت ملي پالايش و پخش فرآورده هاي نفتي در خصوص ميزان مصرف گاز ايران گفته است: ايران بعد از كشورهاي امريكا و روسيه در رتبه سوم مصرف جهان قرار دارد؛ ميزان مصرف گاز طبيعي در ايران از 68 ميليارد متر مكعب در سال 2001 با متوسط رشد سالانه 3/10 درصد به 123 ميليارد متر مكعب در سال 2008 رسيده و پيش بيني ميشود در سال 2012 ميلادي ميزان مصرف به 277 ميليارد متر مكعب برسد. و با ادامه اين روند در سالهاي آينده ايران به يك مصرف كننده بزرگ گاز طبيعي در جهان تبديل خواهد شد.اين در حالي است كه دولت در سال گذشته 134هزار ميليارد ريال يارانه گاز به مشتركان بخش خانگي تعلق داده است.
الگوي مصرف آب آشاميدني بر اساس اعلام بانك جهاني براي يك نفر در سال، يك متر مكعب و براي بهداشت در زندگي به ازاي هر نفر، 100 متر مكعب در سال است. بر اين اساس، در كشور ما 70 درصد بيشتر از الگوي جهاني آب مصرف ميشود! از نظر مصرف برق هم، ايران نوزدهمين كشور پرمصرف برق در دنياست، و دولت ساليانه يارانه 4 هزار ميليارد توماني براي برق در نظر ميگيرد. دكتر داوودي معاون اول رئيسجمهور در همايش ملي نگاه قدسي به آب گفته است كه سرانه مصرف آب ايرانيها پنج برابر سرانه مصرف جهان است.
سرانه مصرف شكر در ايران 29 كيلو گرم است در حالي كه ميانگين مصرف شكر در جهان 22 كيلو گرم ميباشد، و نيز تحقيقات كارشناسان نشان مي دهد ايرانيها 30 درصد بيشتر از ميانگين جهاني روغن مصرف ميكنند، و همچنين مصرف ميوه در ايران 4 برابر استاندارد جهاني است.
همانطور كه مشاهده ميكنيم مقايسه ميزان مصرف در بخشهاي مختلف با ساير كشورها، نشان دهنده وضعيت بسيار نامطلوب مصرف در همه زمينه ها است. و جالب تر اينجاست كه ساليانه نزديك به 12/2 هزار ميليارد تومان يارانه واقعي و 78 هزار ميليارد تومان يارانه پنهان پرداخت ميكنيم. كه در مجموع مبلغ كل يارانه آشكار و پنهان دولت چيزي در حدود 90 هزار ميليارد تومان است.
گذشته از آمارهاي فوق، فقدان مديريت صحيح زمان و صرف بي رويه عمر در صفها، ترافيكها ،مسافرتهاي غير ضروري، و گذراندن عمر در برنامه هاي غير مفيد براي دنيا و آخرت؛ از ديگر مواردي است كه در مقايسه با ديگر ملتها و كشورها، مصرفي بي رويه داريم. چنان كه مشهور است، كار مفيد كار گران و كارمندان ايراني نسبت به برخي كشورها بسيار كم تر است.
در حقيقت صرفه جويي در استفاده از نعمتهاي خداوندي، امري است كه در مكتب اسلام بدان اهتمام بسيار است . اين در حالي است كه پيروان مكاتب ماديگرا و دنياپرستي چون مكاتب ليبراليسم و كمونيسم در كشورهاي چين و فرانسه و آمريكا و ....؛ بيش از پيروان مكتب اسلام به الگوهاي مصرفي اسلام پايبند هستند. از اين رو ست كه بايد به الگوهاي مصرفي اسلامي بازگرديم و پرونده مصرف گرايي خود را مورد تجديدنظر قرار دهيم . تحقق واقعيفرمايشات مقام معظم رهبري (دام ظله العالي)، تنها با ورود همه جانبه مردم، دولت و مجلس امكان پذير است و ورود به اين پيكار امروز يك تكليف شرعي و ملي محسوب ميگردد. لذا بايد گامهاي عملي در اصلاح الگوهاي مصرفي خود برداريم، تا خود را به الگوهاي مصرفي اسلامي نزديك تر كنيم. بدين سان نبايد خودمان را با برگزاري چند سمينار وكنگره در اين خصوص، سرگرم كرده؛ از اصل پيام مقام معظم رهبري غافل شويم.

مصرف بي رويه چيست؟

مصرف به معناي استفاده از آن چه در اختيار انسان است، بوده و مصرف بي رويه را ميتوان استفاده نا به جا و نامناسب تعريف كرد. تعبير مصرف بي رويه در برابر تعبير مصرف بهينه است . معيار مناسب و بهينه بودن مصرف را مي توان بر اساس اصول مصرفي اسلام و شرايط زماني و مكاني تبيين نمود. گفتني است، الگوي مصرف در كشورهايمختلف بسته به فرهنگها و سنتهاي مردمان آن زادبوم، متفاوت است. الگوي مصرف در جامعه ما از ديرباز مترادف با اصول مصرفي اسلامي چون قناعت، خودداري از اسراف بوده است. بدون ترديد اصلاح الگوي مصرف در كشور ما به معناي ترويج و جامعه پذيري الگوي مصرف ايراني-اسلامي است.
از سوي ديگر، كشور ما امروز نيازمند توليد ثروت است و تحقق اين مهم در گام اول مستلزم اصلاح الگوي مصرف در كشور است. خط كش مدرج توسعه يافتگي واقعي، نشان مي دهد كه بين مصرف گرايي و توليد ثروت در يك جامعه رابطه عكس وجود دارد. اگر امروز بازارهاي جهاني در چنبره مصنوعات چيني و ژاپني قرار دارد، به خاطر مصرف گرا نبودن مردمان اين كشورهاست. پرهيز از مصرف گرايي در كشورهايي مثل چين، ژاپن و برخي از كشورهايبزرگ اروپايي كه اقتصادهاي بزرگي دارند كاملا مشهود است. انقلاب اسلامي به مردم ما ياد داد كه با فرهنگ صرفه جويي و قناعت ميتوان بر تمام مشكلات فائق آمد. اما مع الاسف، به واسطه سياستهاي غلط اقتصادي و فرهنگي سالهاي پس از جنگ تحميلي و به تبع آن تغيير ذائقه مردم؛ و همچنين رويكردهاي جديد دشمن در مقابله نرم افزاري با انقلاب اسلامي به يك باره تمام دستاوردهاي ده سال اول انقلاب فراموش شد و بار ديگر تجمل گرايي، مصرف گرايي و اسراف در كشور ترويج شد. اين در حالي است كه عمده پيشرفتهاي كشورهايي مثل ژاپن، كره جنوبي و... بر شالوده تجربيات جنگ و فرهنگ قناعت مردم جنگ ديده صورت گرفت. در واقع بايد اذعان كنيم ما پس از جنگ به دليل سياستهاي غلط يك فرصت تاريخي را از دست داديم. اما امروز به واسطه عزم جدي مسئولان كشور و يك صدايي دولتمردان در ضرورت تحول اقتصادي در تمام زمينه ها؛ بار ديگر اين فرصت احيا شده است كه، فرهنگ صرفه جويي و قناعت ترويج و ترميم گردد. رمز توليد ثروت در يك كشور پرهيز از مصرف گرايي است و كشورهايي به دام تجمل و اسراف مي افتند كه توليد در فرهنگ عمومي آنها جايگاهي ندارد. امروز به ضرس قاطع بايد تاكيد كرد راه پيشرفت كشور همان گونه كه مقام معظم رهبري فرمودند، پرهيز از اسراف و ترويج الگوي مصرف بومي و اسلامي است.
در حقيقت مصرف بي رويه خود مانع بزرگي در برابر رسيدن به اهداف چشم انداز جمهوري اسلامي است. دست يابي به پيشرفت، صرفا با ساخت صنايع بيشتر و امكانات، امكان پذير نيست . در حال حاضر وضع به گونه اي است كه، گويا قرار است ايران با رسيدن به درجات بالاي پيشرفت، به درجه اول مصرف گرايي نيز برسد. در واقع، به لحاظ فرهنگي نيز، نياز به توسعه آموزه هاي فرهنگ اسلامي در ميان نيروي انساني پيشرفت ساز است. در حقيقت بايست آموزه ها و اصول مصرفي اسلام را بازخواني كرده، بار ديگر مردم را بدان توجه داد. از اين رو به بررسي اصول مصرفي از ديدگاه اسلامي ميپردازيم.

نگاهي به اصول مصرفي اسلام

1. پرهيز از اسراف

اسراف چيست؟

اسراف در لغت به معناي ولخرجي، بي اعتدالي و تجاوز از حد است(1). و در اصطلاح عملي است خارج از حدود و موازين مشروع و معقول باشد . از اين رو مصرف زمان و عمر، مال و... در مسير نادرست اسراف ناميده ميشود. امام علي (علیه السلام) در روايتي بد ترين نوع مصرف را اسراف مي دانند(2)و در روايت ديگري ميفرمايند: « واي بر اسرافكار، كه( با اسراف) خود چقدر از صلاح خويش دور شد»(3) ميتوان مصاديق اسراف را چنين بر شمرد:

1. استفاده نامناسب از اموال شخصي

استفاده نامناسب از اموال را ميتوان در چندين صورت اسراف تلقي كرد.
الف- ضايع كردن مال و بيهوده تلف كردن آن، اگر چه كم باشد از بارزترين مصاديق اسراف است مانند بيرون ريختن آب باقيمانده در ليوان، پوشيدن لباس قيمتي مخصوص مهماني در محيط كار، دور ريختن غذا و ميوه به بهانه استفاده از آن . نقل شده است كه امام صادق (علیه السلام) روزي نگاهش به ميوه اي كه بطور كامل خورده نشده، و از خانه آن حضرت به بيرون پرتاب شده بود، افتاد. ايشان با ديدن ميوه نيم خورده خشمگين شده و (با عتاب) فرمودند: اين چيست؟ اگر شما سير شده ايد، بسياري از مردم سير نشده اند (و گرسنه هستند) آن را به كسي بدهيد كه نيازمند آن است.( 4)
چرا غذا را بيش از نياز پخت ميكنيم؟ چرا در مصرف آب و برق صرفه جويي نمي كنيم؟ چرا در استفاده از كاغذ، لوازم التحرير، دستمال كاغذي زياده روي ميكنيم؟ چرا از ميوه ها درست استفاده نمي كنيم؟ چرا در پخت نان و شيوه نگهداري آن اصول لازم را به كار نميبنديم؟ چرا عده اي مرفه و بي درد ثروت عمومي جامعه را ولو با درآمدهاي خود با استفاده از ابزار و لوازم لوكس ضايع ميكنند؟ چرا الگوهايي كه در برخي رسانه هاي جمعي و نيز عملكرد بعضي مديران مشهود است جامعه را به سوي يك زندگي تجملي و اسراف گرايانه ميكشد؟ و ده ها چراي ديگر كه همه روزه با آن برخورد داريم. امام صادق(علیه السلام) ميفرمايد: «ميانه روي در زندگي چيزي است كه خداوند آن را دوست دارد و اسراف را دشمن دارد، حتي اگر اين اسراف با بيرون انداختن هسته خرمايي باشد، چرا كه آن هسته به كار مي آيد. يا با بيرون ريختن آب باقيمانده (در ليوان) باشد».(5)
در روايتي امام موسي كاظم (علیه السلام) در پاسخ به اين سئوال كه» آيا اگر كسي ده پيراهن داشته باشد اسراف كرده است ؟»، پاسخ منفي داده ميفرمايند: «لا، و لكن ابقي لثيابه و لكن السرف ان تلبس ثوب صونك في المكان القذر»(6)؛ اسراف آن است كه لباس فاخر خود را در مكان آلوده و كثيف بپوشي. آري ! استفاده نا بجا از امكانات زندگي مانند لباس، غذا و ... نيز اسراف است .
يكي از ويژگيهاي عالي فرهنگ اسلام اين است كه در مصرف و استفاده از بعضي امكانات « شان و موقعيت» افراد را مد نظر قرار داده؛ ملاك اسراف و عدم اسراف را با اوضاع و احوال زماني و موقعيت اقتصادي و اجتماعي فرد گره زده است. به عنوان مثال در مسئله نفقه همسر، منزل و لباس و زيور آلات را در شان و جايگاه همسر منوط كرده است. البته بايد توجه داشت كه وسعت و سادگي چيزي است، و تجمل پرستي چيز ديگر. از ديدگاه اسلام اولي ممدوح و دومي مذموم است. مسئله اي كه در اينجا بايد مورد توجه قرار گيرد اين است كه بهرهبرداري از نعمتهاي الهي، چنان چه از حد طبيعي فرد منزلت اجتماعي او بگذرد، اسراف است. استفاده از امكانات در حد اعتدال پسنديده است و چه بسا كمتر از اين حد در مورد بعضي افراد، مصداق بخل باشد. حضرت علي (عليه السلام) درباره نشانه مسرف مي فرمايد: «للمسرف ثلاث علامات: ياكل ماليس له و يلبس ماليس له و يشتري ماليس له»؛ اسرافكار سه ويژگي دارد: مافوق شان خود مي خورد، بيش از شان خود ميپوشد و بيش از منزلت خود خريدكند.
در اين بحث نبايد غافل بود كه برخي براي توجيه ولخرجيها و چشم و هم چشميهاي خويش، شان و منزلتي ساختگي براي خويش ميسازند . لذا بايد از تقليد كور كورانه از ديگران پرهيز نمود. در تعابير اسلامي حدي را كه براي مسكن معين كرده اند اين است كه به اندازه «كفايت» و «كفاف» آدمي باشد و اين مقدار نسبت به افراد، خانواده ها، زمانها و مناطق متفاوت است. در عين حال اين امر بايد به گونه اي باشد كه از حد اعتدال زمان و منطقه آن فرد تجاوز نكند. حضرت علي(عليه السلام) در بيان حد لباس انسانهاي باتقوا ميفرمايد: «ملبسهم الاقتصاد» لباس پوشيدن متقين در حد اعتدال و ميانه روي است. نه لباسهاي قيمتي ميپوشند و نه لباسهاي ژوليده و پست. بلكه در پرتو لباس معمولي، ظاهري آراسته، پاكيزه و متين دارند.( 7)
ب- صرف مال در آنچه به بدن ضرر مي رساند. مثل خوردن پس از سيري، در صورتي كه مضر باشد.
امام صادق (عليه السلام)مي فرمايد: «انما الاسراف فيما اتلف المال و اضر بالبدن»(8) اسراف در چيزي است كه موجب اتلاف مال و اضرار به بدن شود. استفاده از اموال خود در جهت آسيب رساندن به بدن را ميتوان در مواردي چون استعمال دخانيات، نوشيدنيها و تنقلات مضر، جراحيهايي مانند جراحيهاي زيبايي و مانند آن صادق دانست .
البته مواردي مانند جايي كه درمان بيماري و سلامتي آدمي به هزينه زياد نياز دارد، بايد هزينه كرد و به يقين اسراف نخواهد بود.
ج- صرف مال در مصارفي كه شرعا حرام است. مانند خريد شراب و ابزار و ادوات حرام.
استفاده اموال در مسير حرام ناسپاسي بزرگي است كه نعمت پرروده اي چون انسان به نعمت رساني چون رازق هستي، دارد. «لئن كفرتم ان عذابي لشديد»(9). بزرگترين اسراف نعمت استفاده از آن در حرام است.

پی نوشتها:

1. فرهنگ بزرگ جامع نوين، احمد سياح، ج 1 ص659 .
2. غررالحكم، اسراف.
3. غررالحكم، همان.
4. مستدرك الوسايل، كتاب الاطعمه و الاشربه، باب 61
5. حر عاملي، وسايل الشيعه، ج 15، ص 257 . بحار النوار ج71 ص.346
6. بحار الانوار ج 79، ص 317 .
7. نهج البلاغه، خطبه متقين ،خطبه 193، محمد دشتي.
8. كليني، كافي، ج 4، ص 54.
9. ابراهيم، 7 .

منبع: دوهفته نامه پگاه حوزه، ش257

ادامه مطلب

 

2. استفاده نا مناسب از زمان و عمر

نوع ديگري از اسراف، اتلاف بيهوده عمر است. امروزه عمر بسياري از مردم به سبب دور شدن فاصله ها، به ويژه فاصله محل كار تا محل سكونت، موجب شده است كه عمر بسياري از مردم در طي اين فاصله ها به هدر رود. در اين ميان ترافيك، نيز عمر بسياري از مردم را به خود اختصاص مي دهد. برخي از شهروندان تهراني 3 الي 4 ساعت از وقت خود را در خيابانها ميگذرانند.

3. استفاده نا مناسب از امكانات اجتماعي

امكانات اجتماعي، اعم از آب ،برق، گاز، بنزين، تلفن، نان ارزان و ... از نعمتهاي بزرگي است كه در كشور اسلامي ما مورد استفاده همگان است. اما متاسفانه با استفاده نامناسب از آنها اغلب مردم گرفتار اسراف در اين زمينه ها هستند. چنان كه در آمار ذكر شد، بسياري از كشورهاي غير مسلمان در صرفه جويي و خودداري از اسراف در آنها، بيش از مردم مسلمان ما موفق بوده اند. در حديثي از رسول اكرم(صلی الله علیه و آله و سلم) آمده است كه « لا خير في السرف» خيري در اسراف نيست. امام موسي كاظم(علیه السلام) ميفرمايند: «هر آن كس كه مال دارد، از نابود كردن آن برحذر باشد. به درستي كه مصرف مال در راه نا مناسب تبذير و اسراف است»(10) امام صادق (عليه السلام) ميفرمايد: «ان مع الاسراف قله البركه»(11) بدرستي كه اسراف موجب كاهش و كمبود بركت است.
در يك بررسي كوتاه ميتوان به كارهاي اسراف گونه بسياري از مردم در جامعه ايراني پي برد. گفته ميشود از هر ده ميليون قرص نان توليد شده روزانه در تهران، حدود3 ميليون «دور ريز» ميشود. اگر وزن متوسط انواع نانهاي سنگين و سبك متفاوت را 150 گرم فرض كنيم، در اين صورت در تهران با فرض ده ميليون نان توليد شده در روز، در حدود چهارصد وپنجاه تن نان خواهيم داشت كه از كانال مصرف خانوار خارج ميگردد و به عنوان ضايعات، صرف مصارف دست دوم و سوم مثل خوراك دام و طيور مي رسد ،(كه آن هم براي دام بدون اشكال بهداشتي نيست). با اين مبالغ هنگفت ميتوان سالانه هزاران مدرسه ساخت، هزاران درمانگاه تجهيز نمود و بيماران بسياري را درمان كرد. و يا گرسنگان بسياري را در سطح جهان سير كرد.
اين روند در مصرف آب، برق، گاز، بنزين و ديگر امكانات اجتماعي جاري است . آيا اين قدر استفاده بي رويه و مصرف نادرست امكانات اسراف نيست؟

2. صرفه جويي و ميانه روي

از ديگر اصول مصرفي در اسلام صرفه جويي و اعتدال در مصرف است . اين اصل در برابر اسراف و مصرف بي رويه قرار دارد. امام كاظم عليه السلام ميفرمايد:» من اقتصد و قنع بقيت عليه النعمه و من بذر و اسرف زالت عنه النعمه» (هركس كه در زندگي اعتدال و قناعت را پيشه كند، نعمت بر او باقي ميماند و هر كس كه تبذير و اسراف كند، نعمت از او گرفته ميشود (و فقير ميگردد) . آن گاه كه نعمتها كاهش يابند و روحيه خودكفايي و قناعت و صرفه جويي از جامعه رخت بر بندد، فقر به آدمي روي آورد. به ناچار براي رفع نيازمنديهاي خود به ديگران وابسته خواهد شد و استقلال و شخصيت خويش را از دست خواهد داد. در حديثي از پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله و سلم) آمده است: «كسي كه اقتصاد و اعتدال داشته باشد فقير نميشود» (12) بايد برحذر بود از روزي كه اسراف و مصرف بي رويه امكانات زندگيموجب نيازمندي مردم مسلمان ايران به كفار گردد كه آن گاه به تعبير روايت دعاي ما مستجاب نخواهد شد . امام صادق (عليه السلام) ميفرمايند: « چهار گروه هستند كه دعاي آنها مستجاب نميشود ... 3. كسي كه داراي ثروتي باشد و آن را تباه نمايد و بگويد خدايا بمن رزق و روزي بده كه خداوندمي فرمايد: مگر من به تو دستور ندادم كه در زندگي اقتصاد و اعتدال و شايستگي داشته باشي؟ سپس حضرت اين آيه 67 را قرائت فرمودند كه خداوند متعال در سوره فرقان فرمايد: «وَ الَذِينَ إِذا اَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَ لَمْ يَقْتُرُوا وَ كانَ بَيْنَ ذلِكَ قَواماً». بندگان خدا كساني هستند كه به هنگام انفاق نه اسراف ميكنند و نه كم روي و ميان اين دو حالتي متوسط و معتدل دارند»(13).
بنابراين از مهمترين اصول مصرفي دين مبين اسلام ميانه روي در مصرف و رعايت اعتدال است. بر اين اساس لازم است كه مصرف معتدل و مناسب ترين الگوهاي مصرف در هر چيزي معرفي گردد و مردم به رعايت اين الگوهايترغيب و تشويق شوند. ضمن اين كه از اسراف كاران و كساني كه بيش از الگوي مصرف، مصرف ميكنند؛ نبايد حمايت نمود. از اين رو حذف يا كاهش يارانه اسراف كاران راه حلي منطقي به نظر مي رسد.

3. قناعت محوري

قناعت اصل ديگري است كه همواره در منابع اسلامي مورد تاكيد ويژه قرار گرفته است . قناعت به معناي قانع بودن به داشته ها و چشم طمع بستن به روي نداشته ها است . در ارشاد القلوب آمده است در تفسيرآيه «فَلَنُحْيِيَنَهُ حَياهً طَيِبَهً» (او را به زندگي خوش و گوارا زنده ميگردانيم) مراد از اين زندگي، قناعت است كه باو مي دهيم . قناعت چنان نعمت حيات بخشي است كه سليمان نبي آن گاه كه از خدواند ملك عالميان را خواست، و فرمود:» رَبِ اغْفِرْ لِي وَ هَبْ لِي مُلْكاً لا يَنْبَغِي لِاَحَدٍ مِنْ بَعْدِي « بنا به گفته تفاسير از خداوند قناعت خواست. سليمان با فقيران مينشست و ميگفت فقيري در جرگهي فقيران نشسته.آري ! قناعت قدرت و ملك آدمي را افزون ميكند. از اين روست كه در روايتي از امام صادق (علیه السلام) قناعت به گنجي تمام نشدني تشبيه شده است . در حقيقت قناعت مانع از مصرف بي رويه و بي حساب شده موجب استفاده بهينه از داراييهاي آدمي است .
اگر مردم كشور اسلامي ما با قناعت خو گرفتند و از تجمل پرستي و زياده خواهي فاصله گرفتند، روند فزاينده مصرف اصلاح خواهد شد و به جاي استفاده بي رويه از امكانات و نعمتهاي خدا دادي، از آنها براي پيشرفت اقتصادي بيشتر مدد ميگيرد. براي درك ظرفيت بالاي اصل قناعت در ميان اصول مصرفي اسلام توجه به اين خبر جالب به جاست . بنا به گزارش واحد مركزي خبر، در چين به دليل قناعت بسيار مردم و به ويژه هفتصد ميليون روستايي، مصرف كالاهاي چيني در خود چين بسيار اندك است . از اين رو، دولت چين براي فروش كالاهاي خود به شهروندان خود، طرحي را در پيش گرفته است كه مصرف گرايي را در اين كشور افزايش دهد تا كالاهايش روي دست توليد كنندگان نماند. جالب اين است كه دولت با تخفيفهاي ويژه سعي دارد كه پس اندازهاي ده ها ميليون چيني را با وسوسه ايشان به خريد محصولات، به جيب سرمايه داران و توليد كنندگان بريزد . تا جايي كه متقاعد كردن اين جمعيت انبوه به خرج كردن پس اندازهايشان به عنوان طرحي سرنوشت ساز براي اقتصاد اين كشور شده است. (14)
نكته جالب توجه در اين خبر آن است كه در اين كشور بر خلاف ايران مردم آن قدر، قانع و كم مصرف هستند كه سرمايه داران سعي در تبليغ مصرف گرايي براي از بين بردن الگوهاي مصرف دارند. اين در حالي است كه در حقيقت يكي از عوامل پيشرفت كشوري پرجمعيت مانند چين پرهيز از مصرف گرايي و رعايت الگوي مصرف صحيح با تكيه بر قناعت است. سعدي به جا گفته است كه :
قناعت توانگر كند مرد را
خبر كن حريص جهانگرد را
قناعت كن اي نفس بر اندكي
كه سلطان و درويش بيني يكي
چو سيراب خواهي شدن ز آب
جوي چرا ريزي از بهر برف آبروي

نمونه هايي از الگوهاي مصرفي در روايات

در منابع روايي شيعه در مورد مصرف برخي امكانات توصيه هاي خاصي وارد شده است كه نشان از اهتمام اسلام به مصرف صحيح دارد. به نمونه هايي از اين موراد اشاره ميشود:

1.مصرف صحيح آب

در مورد سيره مصرفي رسول اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) آمده است كه ايشان با يك «مد» آب (تقريبا ده سير) وضو ميگرفت و با يك «صاع» (تقريبا سه كيلوگرم) از آب غسل ميكرد.( 15)
«راوي ميگويد: به ابو جعفر باقر(علیه السلام) و يا ابو عبد الله صادق(علیه السلام) گفتم: براي غسل جنابت چند پارچ آب كافي است، آن حضرت گفت: رسول خدا و همسرش با يك طشت آب، غسل ميكردند كه پنج پارچ آب ظرفيت داشت. شرح: رسول خدا صلوات الله و سلامه عليه پارچ آبي داشت كه بيش از يك كيلوگرم ظرفيت داشت. آن پارچ را پر آب ميكرد و وضو ميگرفت و مقدار كمي از باقيمانده آن را مينوشيد. طشت آبي داشت كه پنج پارچ ظرفيت آن بود، آن طشت را پر آب ميكردند و با همسرش دو نفري غسل ميكردند. موقعي كه رسول خدا به تنهائي غسل ميكرد، فقط چهار پارچ آب در طشت مي ريخت و با آن آب غسل مينمود».(16)
با توجه به اين كه وضو و غسل از مهم ترين اعمال عبادي مسلمانان است، محدوده مصرفي آب بسيار ناچيز توصيه شده است . اين در حالي است كه، متاسفانه، برخي مسلمانان براي مصرف آب بسيار غير مهم تر آب بسياري مصرف مي كنند.

2. مصرف صحيح مواد غذايي ونان

مواد غذايي، اعم از نان، غذا ، ميوه و سبزيجات است كه اسلام نسبت به هر كدام توصيه هاي تغذيه اي دارد . اما آن چه در همه اين توصيه ها مشترك است، پرهيز از زياده روي در مصرف آنها ست . به عنوان مثال از دور ريختن نان ، ميوه و غذا نهي شده است و توصيه به استفاده بهينه و حداكثري از آنها شده است . در سيره امام سجاد(علیه السلام) آمده است كه هر گاه ايشان مي ديدند ناني در خانه اش افتاده، گرچه باندازه دم كش مورچه اي بود، از وعده غذايي خانواده اش به اندازه آن ميكاست.( 17) در روايات بر مصرف ريزه هاي نان و غذا توصيه بسياري شده است . از باقي گذاشتن ميوه و استفاده از نيم خورده آن توصيه شده است . از دعوات قطب راوندي نقل شده است كه، پيغمبر صلي اللَه عليه و آله فرمود: «هر كه يك لقمه افتاده يافت و آن را خوب پاك كرد و خوب شست و خورد، در درونش جا نگيرد تا خدايش از دوزخ آزاد كند»(18). در محاسن از امام صادق ( عليه السلام) نقل شده است: كه هر كه ميوه يا تيكه نان كه روي زمين افتاده برگيرد و پاك كند و بخورد در درونش جاگير نشود، جز اين كه، بهشت او را بايست گردد». (19)
از سوي ديگر، پر خوري و زياده روي در مصرف مواد غذايي نهي شده است. چنان كه امام باقر(علیه السلام) فرموده اند: «هيچ چيز نزد خداوند مبغوض تر از شكم پر نيست»(20). لذا از آداب غذا خوردن دست كشيدن از غذا پيش از سيري است: امام رضا(علیه السلام) در اين باره ميفرمايند: «و ارفع يديك من الطعام و يك اليه بعض القرم و عندك ميل فإنه اصلح لمعدتك و بدنك و اذكي لعقلك و اخف علي جسمك»(21). در حالي كه هنوز گرسنگي باقي و ميل و اشتها برقرار است دست از طعام بردار كه اين چنين غذا خوردن براي معده و بدن اصلح و براي عقل پاكيزهتر و بر جسم و تن باري سبكتر است.

سخن آخر

با توجه به شرايط فعلي ايران اسلامي، نياز جدي براي ترويج اصول مصرفي اسلامي احساس ميشود. چرا كه با فرهنگ عمومي مردم سازگار تر است . بنابراين بازخواني و بازگويي آموزه هاي مصرفي اسلام، نقش بسزايي در اصلاح الگوي مصرفي مردم دارد. براي رسيدن به اين هدف بايست نهادهاي فرهنگي و رسانه ها، با برنامه ريزي در اين زمينه ، اقدام به توليد محصولات و بستههاي فرهنگي با زباني نو نمايند. اصلاح الگوي مصرف از طريق تكيه بر اصول مصرفي اسلام ؛چون قناعت، پرهيز از اسراف، ميانه روي و اعتدال در مصرف؛ يكي از بزرگ ترين گامهايي است كه در مسير توسعه و پيشرفت پايدار، برداشته خواهد شد.

پی نوشتها:

10. بحار ج 78 ،ص .377
11. وسايل الشيعه، ج 15، ص .261
12. بحار الانوار- ترجمه جلد 67 و 68، ج2، ص: .343
13. بحار الانوار- ترجمه جلد 67 و 68، ج2، ص: .340
14. واحد مركزي خبر، 1/2/.88
15. سنن النبي صلي الله عليه و آله.
16. گزيده كافي، محمد باقر بهبودي، ج2، ص 21، حديث .5
17. آسمان و جهان،ترجمه كتاب السماء و العالم بحار، ج10، باب بيستم خوردن تكه نان و ريزه خوان، ص: .209
18. همان، ص .208
19. همان، 207..
20. همان، باب پنجم در نكوهش پرخوري، ص .133
21. طب و بهداشت از امام رضا عليه السلام، نصرالدين امير صادقي، نشر معراجي، 106.

منبع:دوهفته نامه پگاه حوزه، ش257

ادامه مطلب

 

بهترين الگوي مصرف شيوه هاي در زندگي اهل بيت رسول اكرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) يعني ائمه اطهار (علیهم السّلام) و در رأس آنان زندگي حضرت فاطمه(سلام الله علیها) و حضرت اميرالمؤمنين علي (عليه‌السّلام)است. در محيط خانواده زن به عنوان يكي از دو ركن اساس خانواده در سازماندهي و مديريت، نقش اساسي ايفا مي‌كند. و وظيفه مادري، همسري و بيشتر منابع مصرف به زن سپرده مي‌شود و زنان با تدبير صحيح ميان درآمد ومصرف هماهنگي به وجود مي‌آورند.
در حقيقت زنان در اين زمينه نقش كليدي و با برنامه‌ريزي صحيح در رشد اقتصادي خانواده و در نهايت در توسعه اقتصادي جامعه و برنامه‌هاي بزرگ تأثير بسياري دارند.
اما غير از وظايف نامبرده سرمايه‌هاي ديگري چون عشق، ايثار، تعاون، انسجام، همدلي درك موقعيت ومصرف منطقي و مديريت بر زمان در كانون خانواده وجود دارد كه قابل صرفه‌جويي نيست؛ بلكه بايد همه را به انجام آن تشويق كرد.
در اين زمينه‌ها تك تك عناصر خانواده نقشي مهم و زنان نيز در مديريت آن سهم زيادي دارند. حضرت زهرا (س) همان گونه كه در انجام همه‌ي وظايف، الگويي تمام وكمال بودند در اين مورد هم بهترين نقش را ايفا مي‌كردند.
در سيره‌ي عملي (اخلاق و رفتار) روحيه ساده زيستن و قناعت از صفت‌هاي بازر ائمه (عليه‌السلام) به ويژه حضرت زهرا(س) است. زنان مي‌توانند با الگو قراردادن ايشان خود را از تجملات دنيايي دوركنند در تفسير رفتارهاي خانواده و در نهايت جامعه بسيار تأثير داشته باشند. حضرت زهرا(سلام الله علیها) همراه با تعاليم پدر زندگي عملي با قناعت را به دختران و رهبران اجتماعي نشان دادند.
بخشيدن لباس عروسي به فقير نشانه‌ي پرهيز از مصرف‌گرايي و دل‌‌نبستن به دنياست. اما در مديريت غيرمادي، همان مديريت خانه حضرت زهرا (سلام الله علیها) تربيت نيروي انساني و فرزندان را در اولويت قرار داده است.
حضرت زهرا(سلام الله علیها) در مديريت زنان نيازهاي تربيتي را برنيازهاي روزمره زندگي، اولويت مي‌دادند. بلال مي‌گويد:‌«روزي حضرت زهرا(سلام الله علیها) را ديدم كه مشغول آرد كردن گندم بودند در آن هنگام از فرزندش امام حسين(علیه السلام) نگه‌داري مي‌كردند و ذكر خداوند را هم بر لب داشتند. خدمت آن حضرت گفتم، براي كمك به شما آسياب كنم يا از بچه مراقبت نمايم؟ حضرت زهرا(سلام الله علیها) فرمودند:
« مراقبت از فرزند وظيفه من است و شما آسياب را بچرخانيد. »
با اين كار حضرت زهرا(سلام الله علیها) نشان دادند كه آرامش‌رواني فرزند شيرخوار را بايد مادر برطرف كند. اما ساير كارهاي منزل را ديگران هم مي‌توانند انجام دهند. نتيجه‌ي اين تلاش‌ها، پرورش نيروي انساني و سرمايه‌ي گرانبها است. كه تاريخ بشر را در برقراري عدالت اجتماعي و اقتصادي و... رهبري نمودند.
منبع:روزنامه اطلاعات /س 

ادامه مطلب

 

مصرف‌گرایی و اسراف و این چیزها... این جزو میراث‌های ما از گذشته است و متأسفانه این میراث را نگه‌داشتیم. ما ملت ایران باید این جامه ناسازِ بی‌اندامِ زشت را از تنمان بیرون بیاوریم. ما خیلی مصرف‌زده هستیم؛ باید این را حلش كنیم.[1]
• امروزه متأسفانه... مصرف‌گرایی و مسابقه تجمل‌پرستی و مسابقه پول درآوردن و تلاش برای پول جمع كردن، یك طبقه جدیدی درست كرده.[2]
• نظام اسلامی با تولید ثروت مخالف نیست، با ایجاد ثروت مخالف نیست، بلكه مشوق اوست. اگر تولید نباشد، اگر ایجاد ثروت نباشد، حیات و بقای جامعه به خطر خواهد افتاد، اقتدار لازم را جامعه به دست نخواهد آورد؛ این یك اصل اسلامی است. اما ایني كه آحاد مردم دلشان لك بزند براي مسابقه اشرافي‌گرى، براي تجمل‌پرستى، این یك چیز بسیار نامطلوب است؛ این چیزی است كه متأسفانه در درون ما هست؛ همان‌طور كه قبلاً هم گفته‌ام: اسراف و مصرف‌گرايي افراطى.[3]
• امروز دشمن چشمش به نقطه حساس اقتصادي است تا بلكه بتوانند این كشور را از لحاظ اقتصادى دچار اختلال كنند. هرچه می‌توانند اختلال ایجاد كنند و هرچه هم نمی‌توانند، در تبلیغاتشان وانمود كنند كه اختلال هست! این كاری است كه امروز در تبلیغاتِ دشمنان ما، با قدرت و به شكل‌های مختلف انجام می‌گیرد. راه مقابله هم انضباط مالی و صرفه‌جویی و نگاه پرهیزگرانه به مصرف‌گرایی است.[4]
• مصرف‌گرایی به صورت اسراف، یكی از بیماری‌های خطرناك هر ملتی است.[5]
• ما یك خرده به مصرف‌گرایی افراطی دچار هستیم.[6]
• یكی از موارد اسراف، اسراف در آب است؛ نه فقط آبی كه مصرف شُرب در خانه‌ها می‌شود، نوع آبیاری كشاورزی ما هم یك نوع مسرفانه است و آب را هدر می‌دهیم.[7]
• ما در زمینه مصرف، در زمینه هزینه كردن منابع مالی كشور به‌وسیله خود ما و به‌وسیله همه برادران هم‌میهن ما و به‌وسیله مسئولین كشور با زحمت زیاد به وجود می‌آید، دچار نوعی بی‌توجهی هستیم، كه بایستی این را تبدیل كنیم به یك توجه و اهتمام خاص. ما دچار اسراف هستیم، ما دچار ولخرجی و ولنگاری در مصرف هستیم.[8]
• شايد بشود گفت بخش مهمي از منابع كشور در همه زمينه‌ها چه در زمينه مسائل شخصى، و چه تا حدودی در زمینه‌های عمومی صرف اسراف‌ها و زیاده‌روی‌های ما در مصرف می‌شود. [9]
• ما بایستی مصرف كردن را مدبرانه و عاقلانه مدیریت كنیم. مصرف نه فقط از نظر اسلام، بلكه از نظر همه عقلای عالم، چیزی است كه باید تحت كنترل عقل قرار بگیرد. با هوا و هوس، با خواهش دل و آنچه نفس انسان از انسان مطالبه می‌كند، نمی‌شود مصرف را مدیریت كرد. كار به جایی می‌رسد كه منابع كشور به هدر می‌رود، شكاف بین فقرا و اغنیا زیاد می‌شود، عده‌ای در حسرت اوّلیات زندگی می‌مانند و عده‌ای با ولخرجی و ولنگاری در مصرف، منابع را هرز و هدر می‌دهند. [10]
• ما بايستي الگوی مصرف را اصلاح كنيم. [11]
• ما بايستي به سمت الگوی مصرف حركت كنيم. [12]
• مسئولین كشور در درجه اول‌ چه قوه مقننه، چه قوه مجریه، و چه سایر مسئولین كشور؛ قوه‌ي قضائيه و غير آنها و اشخاص و شخصيت‌ها در رتبه‌هاي مختلف اجتماعي و آحاد مردم ما از فقير و غنى، بايستي به این اصل توجه كنند كه بايد الگوی مصرف را اصلاح كنند. [13]
• این‌جور مصرف كردن در همه زمينه‌ها در امور ضروري زندگى، در زيادي‌هاي زندگي مصرف كردن بي‌رويّه و بدون منطق و بدون تدبير عقلانى، به ضرر كشور و به ضرر آحاد و اشخاص ماست. [14]
• من از عموم مردم و به‌خصوص از مسئولین درخواست می‌كنم، خواهش می‌كنم كه در این زمینه فعالیت خودشان را در این سال زیاد كنند، افزايش بدهند و براي اصلاح الگوی مصرف برنامه‌ريزي كنند.[15]
• امروز خوشبختانه همان موج ضدارزش كردن اشرافي‌گرى، بحمدالله وجود دارد؛ یعنی دولت، مسئولین دولتی ساده زیستند، مردمی هستند و این خیلی فرصت خوبی است؛ نعمت بزرگی است.[16]
• اسلام به ما می‌گوید ثروت تولید كنید، اما اسراف نكنید.[17]
• مصرف‌گرايي افراطى، مورد قبول نیست.[18]
• اشرافي‌گرى، مثل یك بیماری است. بر هر كجا كه وارد شد، بسياري از خوي‌هاي مستحسن و پسنديده را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد، كم‌كم آنها را ضعیف می‌كند و شاید از بین می‌برد. اسیر اشرافی‌گری نباید بشویم ما مردم ایران.[19]
• ما مردم مسرفی هستیم؛ ما اسراف می‌كنیم؛ اسراف در آب، اسراف در نان، اسراف در وسایل گوناگون و تنقلات، اسراف در بنزین.[20]
• كشوری كه تولیدكننده نفت است، واردكننده فرآورده نفت؛ بنزین است! این تعجب‌آور نیست؟! هر سال میلیاردها بدهیم بنزین وارد كنیم یا چیزهای دیگری وارد كنیم برای اینكه بخشی از جمعیت و ملت ما دلشان می‌خواهد ریخت‌وپاش كنند! این درست است؟!
• اسراف بد است؛ حتی در انفاق راه خدا هم می‌گویند... افراط و تفریط نكنید.
• ميانه‌روى؛ ميانه‌روى در خرج كردن. این را باید ما به صورت یك فرهنگ ملی دربیاوریم.
• قرآن می‌فرماید: «والّذین اذا انفقوا»؛ كسانی‌كه وقتی می‌خواهند خرج كنند، «لم یسرفوا و لم یقتروا»؛ نه اسراف و زیاده‌روی می‌كنند، نه تنگ می‌گیرند و با فشار بر خودشان، زندگی می‌كنند؛ نه، اسلام این را هم توصیه نمی‌كند.
• اسلام نمی‌گوید كه مردم بایستی با ریاضت و زهد آن‌چنانی زندگی كنند؛ نه، معمولی زندگی كنند، متوسط زندگی كنند.[21]
• ما اگر آدم‌های اهل اسراف و ولنگاری در خرج باشیم، ممكن است تحریم برای آدم مسرف و ولنگار سخت تمام بشود؛ اما ملتی كه نه، حساب كار خودش را دارد، حساب دخل و خرج خود را دارد، حساب مصلحت خود را دارد، زیاده‌روی نمی‌كند، اسراف نمی‌كند. خوب، تحریم كنند. بر یك چنین ملتی از تحریم ضرری وارد نمی‌شود.[22]
• اسراف، یك بیماری اجتماعی است.[23]
• یك اقدام اساسی در زمینه همین پیشرفت و عدالت، آن مسئله‌ای است كه من در پیام نوروزی خطاب به ملت عزیز ایران عرض كردم؛ و آن مسئله مبارزه با اسراف، حركت در سمت اصلاح الگوی مصرف، جلوگیری از ولخرجی‌ها و تضییع اموال جامعه است؛ این بسیار مسئله مهمی است.[24]
• لازم است به عنوان یك سیاست، ما مسئله صرفه‌جویی را در خطوط اساسی برنامه‌هایمان در سطوح مختلف اعمال كنیم. [25]
• مردم عزیزمان توجه داشته باشند كه صرفه‌جویی به معنای مصرف نكردن نیست؛ صرفه‌جویی به معنای درست مصرف كردن، بجا مصرف كردن، ضایع نكردن مال، مصرف را كارآمد و ثمربخش كردن است. [26]
• اسراف در اموال و در اقتصاد این است كه انسان مال را مصرف كند، بدون اینكه این مصرف اثر و كارایی داشته باشد. مصرف بیهوده و مصرف هرز، در حقیقت هدر دادن مال است. [27]
• عادت‌های ما، سنت‌های ما، روش‌های غلطی كه از این و آن یاد گرفته‌ایم، ما را سوق داده است به زیاده‌روی در مصرف به نحو اسراف. [28]
• مصرف ما به نسبت، از تولیدمان بیشتر است؛ این، كشور را به عقب می‌رساند؛ این، ضررهای مهم اقتصادی بر ما وارد می‌كند؛ جامعه دچار مشكلات اقتصادی می شود. [29]
• در آیات شریفه قرآن بارها راجع به پرهیز از اسراف در امور اقتصادی تأكید شده. [30]
• اسراف، هم لطمه اقتصادی می‌زند، هم لطمه فرهنگى. [31]
• وقتی جامعه‌ای دچار بیماری اسراف شد، از لحاظ فرهنگى هم بر روي او تأثيرهاي منفي می‌گذارد.[32]
• مسئله صرفه‌جویی و اجتناب از اسراف، فقط یك مسئله اقتصادی نیست؛ هم اقتصادی است، هم اجتماعی است، هم فرهنگی است؛ آینده كشور را تهدید می‌كند.[33]
• ما مجموعاً بیش از دو برابر مصرف متوسط جهان در انرژی چه برق، چه حامل‌های انرژی مصرف می‌كنیم؛ یعنی نفت، گاز، گازوئیل، بنزین. مصرف این چيزها در كشور ما از دو برابر متوسط جهان بيشتر است. خوب، این اسراف است. اسراف نیست؟[34]
• شاخصی به نام شاخص شدت انرژی وجود دارد؛ یعنی نسبت بین انرژی‌ای كه مصرف می‌شود، با كالایی كه تولید می‌شود؛ كه هرچه انرژی‌ای كه مصرف می‌شود، كمتر باشد، برای كشور سودمندتر است. در این زمينه گاهي نسبت به بعضي از كشورهاي پيشرفته، مصرف شدت انرژی ما هشت برابر بیشتر است! اینها اسراف‌هايي است كه در جامعه دارد انجام مي‌گيرد. [35]
• در مصارف گوناگون شخصي و خانوادگى، اسرافِ فردی صورت می‌گیرد.[36]
• تجمل‌گرایی‌ها، چشم و هم‌چشمی‌ها، هوس‌رانی افراد خانواده، مرد خانواده، زن خانواده، جوان خانواده، چیزهای غیرلازم خریدن؛ اینها از موارد اسراف است. [37]
• وسایل تجملات، وسایل آرایش، مبلمان خانه، تزئینات داخل خانه؛ اینها چيزهايي است كه ما براي آنها پول صرف مي‌كنيم. پولی كه می‌تواند در تولید مصرف شود، سرمایه‌گذاری شود، كشور را پیش ببرد، به فقرا كمك كند، ثروت عمومی كشور را زیاد كند، این را ما صرف مي‌كنيم به این چيزهاي ناشي‌شده از هوس، چشم و هم‌چشمى، آبروداري‌هاي خيالى.[38]
• اینها حرف دين است و روايات فراواني در این زمينه وجود دارد. در روایت دارد كه كسی میوه‌ای خورد و نیمی از میوه ماند، آن را دور انداخت. امام(ع) به او نهيب زد كه اسراف كردى؛ چرا انداختى؟ در روایات ما هست كه از دانه خرما استفاده كنید. تا این حد! خرده‌های نان را استفاده كنید. آن وقت در هتل‌ها میهمانی درست كنند و به یك عده‌ای میهمانی بدهند؛ بعد هر چه غذا ماند، به بهانه اینكه بهداشتي نيست، توی سطل آشغال بریزند! این مناسب يك جامعه اسلامي است؟ این‌جوري مي‌شود به عدالت رسيد؟[39]
• باید خودمان را اصلاح كنیم. بايد الگوی مصرف جامعه و كشور اصلاح شود. ما الگوی مصرفمان غلط است. [40]
• اسراف فقط در زمینه فردی نیست؛ در سطح ملی هم اسراف می‌شود.[41]
• بخش مهمي از این اسراف در اختيار مردم نيست؛ در اختیار مسئولین كشور است. [42]
• این شبكه‌هاي ارتباطاتي، شبكه‌های انتقال برق، سیم‌های برق، اینها وقتي فرسوده بشود، برق هدر می‌رود. برق را تولید كنیم، بعد با این شبكه فرسوده آن را هدر بدهيم، كه بخش مهمی هدر می‌رود. یا شبكه‌های انتقال آب اگر فرسوده باشد، آب هدر می‌رود. اینها اسراف‌هاي ملي است؛ در سطح ملی است؛ مسئولین آن، مسئولین كشورند. [43]
• اسراف در سطح سازمان هم اتفاق می‌افتد. رؤسای سازمان‌های گوناگون مصرف شخصی نمی‌كنند، اما مصرف بی‌رویه در مورد سازمان خودشان اتفاق می‌افتد؛ تجملات اداره، اتاق كار، تزئیناتش، سفرهای بیهوده، مبلمان‌های گوناگون؛ بايد با مراقبت و نظارت از این كارها جلوگيري كرد.[44]
• هم در سطح دولت، هم در سطح آحاد مردم، هم در سطح سازمان‌ها بایستی نگاه عیب‌جویانه‌ی به اسراف وجود داشته باشد.[45]
• آب را صرفه‌جویی كنیم؛ یعنی از سدهایمان صیانت كنیم، شبكه آب‌رسانی را اصلاح كنیم، آبیاری‌های با صرفه در كشاورزی را آموزش بدهیم كه چه جوری آبیاری بشود.[46]

پي نوشت :

[1]. سخنان رهبر معظم انقلاب در دیدار عمومی مردم ابركوه، 15/10/86.
[2][3]. سخنان رهبر معظم انقلاب در دیدار اساتید و دانشجویان دانشگاه‌های شیراز، 14/2/1387.
[4][5]. سخنان رهبر معظم انقلاب در دیدار با مردم شیراز، 14/2/1387.
[6][7]. همان، 11/2/1387.
[8] الی [14]. پیام نوروزی رهبر انقلاب به مناسبت آغاز سال 30/12/1387.
[15]. پیام نوروزی رهبر انقلاب به مناسبت آغاز سال 30/12/1387.
[16]. سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اساتید و دانشجویان در دانشگاه علم و صنعت، 24/9/1387.
[17] [18]. اجتماع بزرگ زائران و مجاوران حرم مطهر رضوى، 1/1/1386.
[19] الی [22]. سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی در اجتماع بزرگ مردم یزد، 12/10/1386.
[23]. سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اساتید و دانشجویان در دانشگا‌ه‌های استان سمنان، 18/8/1385.
[24] الی [31]. بیانات در اجتماع بزرگ زائران و مجاوران حضرت علی بن موسی الرضا(ع)، 1/1/1388.
[32] الی [46]. بیانات در اجتماع بزرگ زائران و مجاوران حضرت علی بن موسی الرضا(ع)، 1/1/1388.
برگرفته از : ماهنامه گلبرگ - شماره 111

منبع:http://www.hawzah.net 

ادامه مطلب

 

دین اسلام، نظام جامعی برای سعادت دنیا و آخرت دارد كه به جنبه‌های گوناگون زندگی فرد و جامعه توجه می‌كند. یكی از اصول نظام اقتصادی اسلام، الزام و پای‌بندی فرد به رعایت اخلاق اقتصادی است كه مصرف، یكی از مصداق‌های آن است.
امام خمینی(ره) كه یكی از پرورش‌یافتگان مكتب انسان‌ساز اسلام بود، در سیره عملی خود، رفتار و منش اخلاقی داشت. این ویژگی امام(ره) نه‌تنها در امور اجتماعی و سیاسی وجود داشت، بلكه ايشان در امور اقتصادى، چه در جنبه فردی و چه اجتماعی نیز به اصول اخلاقی پای‌بند بودند.
امام خمینی(ره) كه از اوضاع دنیای معاصر به‌خوبی آگاه و به مسائل آن دقیق بود، یكی از علت‌های توسعه‌نیافتگی جوامع مسلمان را وابستگی اقتصادی آنان می‌دانست. ایشان برای رهایی مسلمانان از این بند و بحران ذلت‌آور، عمل به آموزه‌های اسلامی را كه متضمن زندگی شرافتمندانه است، چاره‌ساز می‌دانست.
از ديدگاه امام خميني(ره) ايجاد فرهنگ مصرف‌زدگى، نقشه‌ای حساب‌شده و استعماری برای غارت و چپاول ثروت‌های دنیای اسلام است كه به تبع آن، جوامع اسلامی از رشد و پیشرفت بی‌نصیب می‌مانند.
در ايران پس از انقلاب اسلامى، به بركت وجود رهبران دل‌سوز و هدایت خردمندانه آنان و خودباوری مردم و حضور آنها در صحنه‌های گوناگون كشور از نظر اقتصادی با وجود مشكلات فراوان، رشد بسیاری یافته است. با این همه، رسوبات فرهنگ‌های غیراسلامی به‌طور مطلق از بین نرفته است. مثلاً در مصرف، جامعه و مردم به لحاظ اقتصادی خسارت‌های سنگینی می‌بینند.
هدايت و هوشياري رهبران و رهنمودهاي آنان به جامعه در زمينه رعايت الگوی مصرف، امری راهگشا و ضروری است. ازاین‌رو، دیدگاه‌های امام خمینی(ره)، بنیان‌گذار جمهوری اسلامی ایران را درباره مصرف‌زدگی و مصرف‌گرایی كه برگرفته از وصیت‌نامه و سخنان ایشان است، مرور می‌كنیم.

ايجاد فرهنگ مصرف‌زدگى، نقشه استعمارى

«از جمله نقشه‌ها، كه مع‌الاسف تأثیر بزرگی در كشورها و كشور عزیزمان گذاشت و آثار آن باز تا حد زیادی به جا مانده، بیگانه نمودن كشورهای استعمارزده از خویش، و غرب‌زده و شرق‌زده نمودن آنان است. ...
قصه این امر غم‌انگیز طولانی و ضربه‌هایی كه از آن خورده و اكنون نیز می‌خوریم، كُشنده و كوبنده است؛ و غم‌انگیزتر اینكه آنان ملت‌های ستم‌دیده زیرسلطه را در همه‌چیز عقب نگه‌داشته و كشورهایی مصرفی بار آوردند. ... وارد كردن كالاها از هر قماش و سرگرم‌كردن بانوان و مردان، خصوصاً طبقه جوان، به اقسام اجناس وارداتى، از قبیل ابزار آرایش و تزئینات و تجملات و بازی‌های كودكانه، و به مسابقه كشاندن خانواده‌ها و مصرفی بار آوردن هر چه بیشتر، كه خود داستان‌های غم‌انگیز دارد، و سرگرم كردن و به تباهی كشاندن جوان‌ها، كه عضو فعال هستند... و ده‌ها از این مصائب حساب شده، برای عقب نگه‌داشتن كشورهاست».[1]

اسلام تنها راه نجات از فرهنگ مصرف‌زدگي و ستم‌پذيرى

«وصیت مشفقانه می‌كنم كه از اسلام، كه یگانه استقلال و آزادی‌خواهی است و خداوند متعال همه را با نور هدایت آن به مقام والای انسانی دعوت می‌كند، چنانچه امروز وفادارید، در وفاداری استقامت كنید، كه شما را و كشور و ملت شما را از ننگ وابستگی‌ها و پیوستگی‌ها به قدرت‌هایی كه شما را جز برای بردگی خویش نمی‌خواهند و كشور و ملت عزیزتان را عقب‌مانده و بازار مصرف و زیر بار ننگین ستم‌پذیری نگه می‌دارند، نجات می‌دهد؛ و زندگی انسانی شرافتمندانه را، ولو با مشكلات، بر زندگانی ننگین اجانب، ولو با رفاه حيوانى، ترجیح دهید و بدانید مادام كه در احتیاجات صنایع پیشرفته دست خود را پیش دیگران دراز كنید و به دریوزگی عمر را بگذرانید، قدرت ابتكار و پیشرفت در اختراعات در شما شكوفا نخواهد شد؛ و به‌خوبي و عينيت ديديد كه در این مدت كوتاهِ پس از تحريم اقتصادى، در همان‌ها كه از ساختن هر چیز خود را عاجز می‌دیدند و از راه انداختن كارخانه‌ها آنان را مأیوس می‌نمودند، افكار خود را به كار بستند، و بسیاری از احتیاجات ارتش و كارخانه‌ها را خود رفع نمودند».[2]

وظيفه جوانان و دولت‌ها در برابر فرهنگ مصرف‌زدگى

«بر دولت‌ها و همه دست‌اندركاران است، چه در نسل حاضر و چه در نسل‌های آینده، كه از متخصصین خود قدردانی كنند و آنان را با كمك‌های مادی و معنوی تشویق به كار نمایند؛ و از ورود كالاهای مصرف‌ساز و خانه‌برانداز جلوگیری نمایند؛ و به آنچه دارند بسازند تا خود همه‌چیز بسازند.
و از جوانان، دختران و پسران، می‌خواهم كه استقلال و آزادی و ارزش‌های انسانی را، ولو با تحمل زحمت و رنج، فدای تجملات و عشرت‌ها و بی‌بندوباری‌ها و حضور در مراكز فحشا، كه از طرف غرب و عمال بی‌وطن به شما عرضه می‌شود، نكنند، كه آنان، چنان‌كه تجربه نشان داده، جز تباهی شما و اغفالتان از سرنوشت كشورتان و چاپیدن ذخایر شما و به بند استعمار و وابستگی كشیدنتان و مصرفی نمودن ملت و كشورتان به چیز دیگر فكر نمی‌كنند؛ و می‌خواهند با این وسایل و امثال آن، شما را عقب‌مانده و به اصطلاح آنان «نیمه وحشی» نگه دارند».[3]

كالاهای دشمنان در بازار مسلمانان

«اكنون بازارهاي كشورهاي اسلامى، مراكز رقابت كالاهای غرب و شرق شده است، و سیل كالاهای تزیینی مبتذل و اسباب‌بازی‌ها و اجناس مصرفی به‌سوی آنها سرازیر شده است. همه ملت‌ها را آن‌چنان مصرفی بار آورده‌اند كه گمان می‌كنند بدون این اجناس امریكایی و اروپایی و ژاپنی و دیگر كشورها زندگی نمی‌توان كرد. مع‌الاسف، مكه معظمه و جده و مشاهد مشرفه حجاز، ... مملو از كالاهای بیگانگان و بازار برای دشمنان اسلام و پیامبر بزرگ شده است».[4]

پي نوشت :

[1]. وصیت‌نامه موضوعی امام خمینی(ره)، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، 1377، صص28-30.
[2]. همان، ص 44.
[3]. همان، صص 30 و 31.
[4]. صحیفه امام، ج 19، ص 344.

برگرفته از : ماهنامه گلبرگ - شماره 111
منبع:http://www.hawzah.net 

ادامه مطلب

 

درهم تنيدگی مسائل هريك از عرصه‌های اقتصاد، سياست، فرهنگ و فرد، خانواده، جامعه و... راه را برای محدود كردن حوزه‌ی مسؤوليت آحاد مرتبط با هريك از اين عرصه‌ها مشكل و شايد غيرممكن می‌سازد. به همين دليل داوری در اين خصوص كه اصلاح الگوی مصرف امری مرتبط با كدام يك از اين زمينه‌هاست بسيار دشوار است و تعيين سهم مسؤوليت هريك دشوارتر؛ اما بررسی ابعاد مختلف مسأله‌ می‌تواند به تسهيل اين امر دشوار بيانجامد.

اصلاح، تغييری جهت‌گيری شده يا كاهشی غيرهدفمند

بی‌گمان كاهش حجم و تنوع مصرف، نخستين برداشتی است كه از شعار اصلاح الگوی مصرف به ذهن متبادر می‌شود. اين در حالی است كه اساساً صرف كاهش، بدون در نظر گرفتن جهت‌گيری كلان جريان اصلاح، می‌تواند موجب آسيب‌رسانی به اين تلاش اصلاحی شود. برای نمونه چنانچه الگوی مصرف بسياری از مواد غذايی تعيين كننده در سلامت در كشور ما، با استانداردهای علمی پذيرفته شده‌ی جهانی آن‌ها مقايسه شود، می‌تواند زمينه‌ی شناسايی علل شيوع بسياری از بيماری‌هايی شود كه صرف نظر از همه‌ی پيامدهايش، هزينه‌ی مادی گزافی بر اقتصاد جامعه تحميل می‌كند؛ سرانه‌ی پايين مصرف لبنيات و نقش آن در بيماری‌های دهان و دندان يا پوكی استخوان و مصرف پايين استفاده از گوشت سفيد و تأثير آن در افزايش بيماری‌هايی چون فشار خون و مشكلات قلبی و عروقی در كشور، مثال‌های روشنی در اين زمينه هستند. روشن است كه تفسير سطحی واژه‌ی "اصلاح" به صِرف "كاهش"، در چنين مواردی اتفاقاً آثار مخرب بيشتری در پی خواهد داشت، در حالی كه اصلاح به معنای تغيير هدفمند، می‌تواند به معنای افزايش مصرف در زمينه‌هايی باشد كه در نهايت دستيابی به اهداف مطلوب را در درازمدت به دنبال دارد.

اصلاح الگوی مصرف كالا يا ثروت

مفهوم «كَنْز» در ادبيات قرآنی و به تبع آن در اقتصاد اسلامی به ثروتی اشاره دارد كه از جريان متعادل و متعارف توليد و مصرف خارج شده و به شكلی غيرمولد و تنها در خدمت ارضاء حس طمع‌ورزی و تكاثرِ افرادی با ضمير بيمار قرار گرفته، ميل به تفاخر را در آنان اشباع می‌كند. مخالفت فرهنگ دينی با چنين شيوه‌ای در استفاده از ثروت، نشان می‌دهد كه توجه به الگوی مصرف تنها مربوط به نوع استفاده از كالاهای مصرفی روزمره نيست، بلكه شيوه‌های بهره‌برداری از منابع ثروت نيز بايد مورد توجه قرار گيرد. پيشنهاد رهبر معظم انقلاب به سرمايه‌گذاری مازاد امكانات مادی در مسيری مولد- حتی اگر مايل به انفاق آن‌ها نيستيم- در واقع اشاره‌ای دقيق به لزوم بازنگری افراد و خانواده‌ها و البته دولت به شيوه‌های به‌كارگيری ثروت‌ خصوصی و عمومی است.

توليد، توزيع و مصرف، حلقه‌هايی از فرايند واحد

در برنامه‌ريزی برای عملياتی نمودن جريان اصلاح الگوی مصرف، تفكيك حلقه‌ی مصرف از ساير بخش‌های فرايندی كه شامل توليد و توزيع نيز می‌گردد، می‌تواند خطايی جدی به‌شمار آيد. تعابيری چون اسراف و تبذير در فرهنگ دينی ما می‌تواند در موارد مربوط به هريك از اين حلقه‌های به هم پيوسته صدق كند؛ همچنان‌كه وجود الگوهای ناسالم در جريان تحقق و اجرای هريك از آن‌ها به روشنی ممكن است.
شرايط حاكم بر نظام توليد و سازمان توزيع به‌عنوان اساسی‌ترين مقدمات مصرف- كه البته خود نيز متوقف بر مقدمات بسيارند- در موارد فراوان شرايطی اجتناب‌ناپذير را بر جريان مصرف تحميل نموده، شكل‌گيری الگويی نامتوازن در آن را موجب می‌گردد؛ الگويی كه به‌سرعت شكلی نسبتاً پايدار يافته، تغيير و اصلاح آن مشكل، زمان‌بَر و پرهزينه می‌گردد. شرايط نامناسب توليد نان يا جريان ناصحيح توزيع بسياری ديگر از موادغذايی در كشور از جمله‌ی اين مواردند. اصلاح اين بخش‌ها به‌طور طبيعی- اگرچه شايد نه در كوتاه‌مدت- به اصلاح اساسی الگوی مصرف در اين موارد ميانجامد.

الگوی توليد و الگوی مصرف؛ تأثير يا تأثر

به‌سختی می‌توان نوع و ميزان تعامل ميان قالب‌های نسبتاً پايدار هريك از بخش‌های توليد و مصرف را بر يكديگر معلوم نمود. اگر توليد و عرضه‌ی محصول به جامعه، پاسخی به خواست پيدا و پنهان مصرف‌كنندگان باشد، الگوی توليد را نيز تحت تأثير الگوی مصرف خواهيم دانست. در عين حال نمی‌توان از نظر دور داشت كه الگوی عرضه شده از جانب توليدكننده، نقش غيرقابل انكاری در شكل‌گيری نوع و حجم مطالبات جامعه‌ی مصرف‌كنندگان داشته و می‌تواند هوشمندانه آن را در جهت منافع اقتصادی(يا غيراقتصادی) خود برانگيزد. جريان مد و اثرگذاری بر سليقه و ذائقه‌ی مصرف‌كننده اساساً در همين راستا شكل می‌گيرد و مصرف‌كننده به‌سوی استفاده و مصرف شكل، نوع و حجمی از كالا سوق می‌يابد كه برنامه‌ريزان نظام توليد آن را پيش‌بينی كرده، در آن جهت گام برداشته‌اند؛ برنامه‌ريزی‌ای كه معمولاً به مدد شيوه‌های تبليغ آشكار و پنهان، به توفيقات جدی دست می‌يابد. بنابراين تلاش برای اصلاح الگوی مصرف، بايستی با توجه به اين تعامل دوسويه صورت گيرد.

مصرف، پاسخ به نيازهای واقعی يا كاذب

بعيد به نظر می‌رسد بتوان مصرف‌كننده‌ای را وادار كرد كه به غيرضروری بودن مصرف آنچه مورد استفاده قرار می‌دهد، اعتراف نمايد. اين نكته به آن معناست كه ما اصولاً معتقديم الگوی مصرف ما مبتنی بر نوع، شكل و حجم نياز ماست. اما به‌راستی كدام نياز؟ نيازی واقعی و مستند به شواهد و دلايل عقلی و علمی كه طبعاً مورد تأييد دين هم قرار می‌گيرد؟ يا احساسی متكی بر عادت، زياده‌طلبی و تلاش برای پاسخ به خلأهای شخصی و شخصيتی، و يا حتی همراهی با هنجارهای عرفيِ راه به خطا برده؟ به تعبير دقيق‌تر، كدام نياز؟ واقعی يا كاذب؟ از همين‌جا نقش تعيين‌كننده‌ی نظام تربيت و ساختار فرهنگ، آشكار گرديده و اصلاح الگوی مصرف متوقف بر يك جريان طولانی از اصلاح نگره‌های فرهنگی و الگوی تربيتی می‌شود.

اركان نظام تربيت

تربيت امری است كه به‌گونه‌ای تدريجی و غالباً ناخودآگاه شكل می‌گيرد و شكل‌گيری آن طبيعتاً متأثر از عوامل و زمينه‌های متعدد و متنوعی است. نقش خانواده، سازمان‌های رسمی آموزشی و تربيتی، رسانه‌های جمعی و دستگاه‌های تبليغاتی در تحقق يك الگوی نسبتاً پايدار تربيتی، غيرقابل انكار و طبعاً لزوم پاسخگويی آن‌ها در قبال شرايط فرهنگی موجود، اجتناب‌ناپذير است. لازم است هريك از اين مجموعه‌ها- بی‌آن‌كه با فرافكنی، قصد شانه خالی كردن از زير بار مسؤوليت خود را داشته باشند- به ارزيابی نقش مثبت يا منفی خود در اين شرايط بپردازند و نيز سهم خود را در مسؤوليت اصلاح الگوی تربيتی و فرهنگی كلان موجود و به‌طور خاص الگوی فعلی مصرف بازشناسند.
برای نمونه نقش رسانه‌ی ملی در معرفی، تأييد و ترويج قالب‌های متنوع مصرف‌زدگی، رفاه و تجمل- چه در قالب پخش پيام‌های بازرگانی كه بنا بر ضرورت نيازهای مالی رسانه توجيه می‌شود و چه در قالب ساخت برنامه‌های نمايشی كه ضرورت ايجاد جاذبه‌های بصری را بهانه‌ی بازنمايی آن می‌سازند- در افزايش انتظارات غيرواقع‌بينانه‌ی مردم به‌ويژه جوانان از زندگی، رفاه، تنوع و تكثر قالب‌های مصرف و... بسيار مؤثر است. ادامه‌ی اين روند می‌تواند مخاطره‌آميز و مانعی جدی در مسير اصلاح الگوی مصرف تلقی گردد. البته اين مثال نبايد موجب كوچك شمردن اثر ساير بخش‌های نظام تربيت و ناديده انگاشتن نقش تعيين‌كننده‌ی آنان- از جمله مراكز متولی تعليم و تربيت رسمی در جامعه مانند آموزش و پرورش و ساير بخش‌ها- شود.

الگوی مصرف دينی، يا الگوی مصرف برخی متدينان

متأسفانه گاه اشكالی از برداشت‌های دينی يا برداشت‌های تحميل شده به فكر و فرهنگ دينی نيز به كمك توجيه اين نيازهای كاذب می‌آيند. مانند آن‌كه در صورت كسب درآمد از راه حلال، برخورداری از حداكثر رفاه و آسايش، ممنوعيت يا محدوديتی ندارد؛ يا در صورتی كه برخورداری از حداكثر اين رفاه و حتی تجمل، موجب ارتكاب معصيتی نشود، منعی نخواهد داشت؛ يا حتی ميان ملاحظه‌ی شأن و شؤونات فرد يا خانواده و سطح اجتماعی خاص با آموزه‌های دينی تعارضی نيست! ...همين است كه حتی در ميان لايه‌های اجتماعی متدينان و متشرعان جامعه، می‌توان شكل‌گيری نوعی اشرافيت دينی يا اشرافيت متظاهر به تدين را بازشناخت كه علاوه بر گناه اسراف و تبذير و بی‌توجهی به اقشار دردمند جامعه، بايد گناه بدنما ساختن دين و اخلاق دينی و وارونه‌نمايی آموزه‌های دينی را نيز به كارنامه‌ی اعمال آنان افزود.
به‌راستی آيا آموزه‌های دينی تنها به توجه دادن انسان مسلمان نسبت به كسب حلال اكتفا نموده و به نوع مصرف اين امكانات برآمده از حلال بی‌توجهی نموده‌اند؟ مرز رفاه مشروع و به تعبير قرآن نصيب حلال از دنيا، با تجمل و اسراف و دنيازدگی چيست؟ استفاده نكردن از ثروت و امكانات در راه حلال يعنی چه؟ بی‌توجهی به نيازمندان و محرومان و بهره‌برداری حداكثری از تجمل و رفاه و تلذذ، در ادبيات دينی ما گناه شمرده می‌شود يا خير؟ و اساساً در جامعه‌ای كه بسياری از مردم از انواع محدوديت و محروميت رنج می‌برند، تكيه زدن انحصاری بر سرمايه‌های گسترده‌ی مادی به بهانه‌ی ملاحظه‌ی شؤون فردی و خانوادگی چه معنايی دارد؟ طبعاً دانشمندان علوم دينی و به‌خصوص خطبا و مبلغانی كه در ارتباط نزديك با افكار عمومی متدينان قرار دارند، بيش از همه می‌توانند در رفع چنين بدفهمی‌ها يا سوء تفاهم‌هايی مؤثر واقع شوند.

خانواده و اصلاح الگوی مصرف

بی‌آن‌كه بشود نقش مؤثر بخش‌های ديگر نظام تربيت را انكار نمود يا كوچك انگاشت، بايد نقش خانواده را در جهت‌دهی به هر جريان فكری، تربيتی و فرهنگی، بی‌بديل دانست و اعتراف نمود كه برغم ادعای بسياری از خانواده‌ها كه پررنگ شدن ميزان تأثير مناسبات اجتماعی در زندگی فرزندانشان را مانع پويايی و اثربخشی فرايند تربيتی خانواده می‌دانند، خوشبختانه در نظام اجتماعی كشور ما هنوز هم خانواده از نقشی تعيين‌كننده در نظام تربيت و ساختار فرهنگ برخوردار است؛ البته به شرط آن‌كه متوجه ظرفيت بالای اثربخشی خود بوده، استفاده‌ی درست از اين ظرفيت ارزشمند را مورد غفلت قرار ندهد. نبايد فراموش كرد كه حتی ذخيره‌ی انسانی و سرمايه‌ی فكری موجود در ساير بخش‌های نظام فرهنگی- مثلاً مديران دستگاه‌های آموزش رسمی و دست‌اندركاران رسانه و...- نيز خود پيش از هر چيز محصول فرايند تربيتی يك خانواده بوده‌اند. بنابراين بايد خانواده را چتری فراگير دانست كه می‌تواند بسياری ديگر از عرصه‌های آموزش و تربيت را تحت تأثير قرار دهد.

مادر، محور تحقق تربيت و تحول فرهنگ

چنانچه اصلاح فراگير الگوی مصرف را امری متوقف بر يك تحول فرهنگی عميق و ماندگار بدانيم و خانواده را اساسی‌ترين زمينه برای جهت‌دهی و تحقق اين تحول فرهنگی، برای هدفمند نمودن اين جريان و دستيابی به حداكثر نتيجه، بايد زنان به‌عنوان محوری‌ترين عضو در عرصه‌ی مناسبات تربيتی خانواده، كانون توجه كسانی قرار گيرند كه وظيفه‌ی برنامه‌ريزی كلان در جهت عملياتی كردن شعار اصلاح الگوی مصرف را به‌عهده دارند.
روشن است كه اين لزوم توجه به زنان در برنامه‌ريزی‌های آتی، نه به دليل نياز ويژه‌ی آنان به اين توجه، كه به دليل نياز جامعه به مداخله‌ی مؤثر زنان در اين حركت تعيين‌كننده‌ی اجتماعی است. كسانی كه چشم‌پوشی از ظرفيت بالای آنان در اثرگذاری بر تحولات فكری، تربيتی و فرهنگی در خانواده- و البته خارج از خانواده- می‌تواند از دست رفتن يك سرمايه‌ی ارزشمند و بی‌بديل انسانی و اجتماعی تلقی شود. بنابراين آموزش، فرهنگ‌سازی، فعال‌سازی و حمايت از زنان در جريان اصلاح الگوی مصرف می‌تواند راهبردی اساسی در اين زمينه تلقی شود.
*عضو هيأت علمی دانشگاه تهران
منبع : http://farsi.khamenei.ir
 

ادامه مطلب

 

ركورد‌شكني در اتلاف انرژي با تاكيد مسوولان كشوري بر اصلاح الگوي مصرف در سال جديد اين موضوع با اهميت كه به فراموشي سپرده شده بود، جان تازه‌اي گرفت تا مديران با حساسيت ويژه‌اي در برنامه‌هاي خود به آن توجه كنند.
به نظر مي‌رسد يكي از مهم‌ترين راهكارهاي كنترل و كاهش مصرف انرژي در كنار روش‌هاي استفاده از سوخت‌ها و انرژي‌هاي جايگزين، اصلاح الگوي مصرف باشد؛ به نحوي كه اين عنوان ساده شايد با پيچيدگي‌هايي روبه‌رو باشد كه براحتي محقق نشود؛ اما بي‌شك توجه در سطح كلان به اين موضوع مي‌تواند گره‌گشاي بخشي از مشكلات مصرف انرژي در كشور بويژه در سطح شهري و صنعتي باشد. خوشبختانه توان علمي و كارشناسي براي تحقق اين شعار در كشور وجود دارد و بايد ديد براي اجراي اين مبحث در عمل چقدر كارآمد و اثرگذار برنامه‌ريزي خواهد شد.
تعاملات موجود ميان انسان و محيط زيست، سازمان‌ها و نهادهاي اجتماعي را به سوي برنامه‌ريزي‌هاي سازگار با محيط زيست سوق داده است؛ زيرا تاكنون آشكار شده است كه توسعه بدون برنامه‌ريزي ميسر نخواهد بود و هر قدر برنامه‌ريزي بيشتر مبتني بر واقعيت‌هاي عيني و توان‌هاي بالقوه طبيعي باشد، حصول به اهداف از‌پيش‌تعيين‌شده آن ممكن‌تر مي‌شود.
بر همين اساس و در راستاي برنامه‌ريزي هدفمند براي حفاظت از محيط زيست، مديريت صحيح و نظارت بر عملكرد دستگاه‌هاي اجرايي، تدوين الگويي مناسب مصرف ضروري به نظر مي‌رسد.
عميد مرندي، عضو هيات مديره انجمن متخصصان محيط زيست ايران در اين رابطه مي‌گويد: براي تدوين الگوي مناسب مصرف و قابل اجرا بهترين راهكار رجوع به تجربيات، عملكردها و دستورالعمل‌هايي است كه تاكنون مورد استفاده بوده و راه‌حل‌هاي كليدي از آنها سرچشمه مي‌گيرند، به طوري كه مديريت محيط زيستي در اجراي موثر وظايف خود، متكي به برخي اصول علمي و روش‌هاي كاربردي است كه از طريق آنها مي‌تواند به اهداف عالي اصلاح الگوي مصرف نائل آيد.
وي با اشاره به اين‌كه مديريت محيط زيستي موثر در راستاي اصلاح الگوي مصرف، به كسب و كار و تجارت معنا مي‌بخشد، مي‌افزايد: سازمان‌هاي موفق و كارآمد هم‌اكنون مديريت محيط زيستي را جدي گرفته‌اند‌ و همسو با اصلاح الگوي مصرف بويژه در بخش انرژي كه از چالش‌هاي اساسي كشور است، به نحوي عكس‌العمل نشان مي‌دهند كه آينده خود و عوامل وابسته به خود را تضمين مي‌كنند.
وي تاكيد مي‌كند:‌ بايد توجه كرد كه فشارهاي محيط زيستي و واقعيت‌هاي عيني از طريق قانون، پيشرفت‌هاي فني و تغييرات بازار و حتي مصرف‌كنندگان اعمال مي‌شوند، به نحوي كه انتخاب براي بخش صنعت جز حركت در مسير جهاني ميسر نخواهد بود.
به اين ترتيب، كارشناسان براي اصلاح الگوي مصرف تاكيد مي‌كنند كه براي اعمال مديريت محيط زيست بايد فاكتورهاي گوناگوني را در نظر گرفت و با اصلاح روش‌هاي مصرف يا استفاده از آنها به سرمنزل مقصود رسيد.

مديريت مصرف انرژي

مديريت محيط زيست درساده‌ترين شكل خود بايد 3 وظيفه را شامل تشخيص اهداف، تعيين امكان تحقق آنها و تدوين و اجراي راهكارها براي انجام اموري كه براي اصلاح الگوي مصرف امكان‌پذير باشد، در نظر بگيرد.
به اعتقاد عميد مرندي، براي اجراي راهكارهاي نوين مديريت محيط زيستي بايد توجه كرد كه در محيط كار همه چيز قابل تغيير است؛ از تمايلات دست‌اندركاران محيط زيست گرفته تا نظرات عمومي و قابليت‌هاي بشري، لذا مدير محيط زيستي بايد انعطاف‌پذير، سازشگر و با ذكاوت باشد.
وي مي‌گويد:‌ مديريت محيط زيستي علاوه بر پيش‌بيني‌هايي كه در زمينه اجراي موارد مورد نظر كارشناسي دارد، بايد متكي بر دستاوردهاي پذيرفته شده علمي، استفاده از تكنيك‌هاي مدل‌سازي، شبيه‌سازي و تخمين باشد و به اين وسيله مساله را شناسايي و مكانيسم‌هاي جبراني را محقق كند.
عضو هيات مديره انجمن متخصصان محيط زيست ايران مي‌افزايد: هم‌اكنون مديريت محيط زيستي مي‌تواند با ابزارهاي مديريتي نوين، فرآيندهاي نظارت، جمع‌آوري اطلاعات، ارزيابي ميزان اثرات، پردازش اطلاعات، تصميم‌گيري و ارتباطات وضعيت مصرف انرژي و ديگر منابع را بهبود بخشد. به طوري كه مديران محيط زيستي همواره با مسائل در حال رشدي روبه‌رو هستند و به اين دليل نياز به امكانات كمكي بيشتري دارند.
دنياي امروز كه بدون حفظ منابع زيستي معني ندارد، به سمتي پيش مي‌رود كه مديران محيط‌زيستي بايد هر چه بيشتر از روش‌هاي تصميم‌گيري سنتي دور شده و به روش پيش‌بينانه نزديك شوند. اين در حالي است كه امروزه در جوامع بشري، توسعه با به كارگيري انرژي بيشتر ميسر مي‌شود و در روند توسعه، انسان خصوصيات فيزيكي، شيميايي، بيولوژيكي، اجتماعي و سنتي محيط خود را دگرگون مي‌كند و اين امري اجتناب‌ناپذير است.
توليد، انتقال و مصرف انرژي، اثرات مهمي را در محيط زيست زمين برجاي مي‌گذارد. امروزه سياست‌هاي توليد و به كارگيري انرژي در مسائل محيط زيستي محلي و منطقه‌اي، نقش محوري را به عهده دارند. بنابراين ضرورت تعيين رابطه پيچيده مسائل محيط‌زيستي با انرژي، بيش از پيش ملموس شده است.
مرندي، كارشناس ارشد محيط زيست مي‌گويد:‌ پيشرفت و توسعه جوامع پيشرو با استفاده از انرژي در مقياس وسيع به منظور تقويت سيستم توليد مدرن ميسر شده است به طوري كه انرژي زيربنايي قوي‌اي را براي پيشرفت اقتصادي بنا مي‌نهد و نقش تعيين‌كننده‌اي در بهبود زندگي بشر دارد.
از آغاز تاريخ، بشر در مقياس جهاني بار فراواني را به محيط زيست تحميل كرده و نبايد اجازه داد كه صدمه به محيط زيست جهاني كه بشر بقا و حيات خود را مرهون آن مي‌داند به نقطه‌اي برسد كه راه بازگشت و جبراني وجود نداشته باشد و بهترين راهكار اصلاح الگوي مصرف از طريق مباني علمي و پژوهشي مي‌باشد.
به اين ‌سبب است كه توليدكنندگان و مصرف‌كنندگان انرژي بايد درخصوص نقشي كه انرژي براي دستيابي به توسعه پايدار به عهده دارد، عميقا تفكر كنند. در اين خصوص حفظ محيط زيست كه قابل جايگزيني نيست، بايد دقيقاً مد نظر قرار گيرد و سعي شود چرخه نابهنجاري كه بيشتر به دليل مصرف ناصحيح به شكل چرخه رشد اقتصادي، استفاده از انرژي و مشكلات محيط زيستي رشد يافته، از ميان برود.
امروزه سياست‌هاي توليد و به كارگيري انرژي در مسائل محيط زيستي محلي و منطقه‌اي نقش محوري را به عهده دارندعضو هيات مديره انجمن متخصصان محيط زيست ايران، مي‌افزايد:‌ انرژي در حيات اقتصاد صنعتي جوامع، نقش زيربنايي را ايفا مي‌كند، به اين معنا كه هرگاه انرژي به مقدار كافي و بموقع در دسترس باشد، توسعه اقتصادي نيز ميسر خواهد بود.
مرندي معتقد است:‌ منابع خدادادي دركشور ايران با قيمت‌هايي به مراتب نازل‌تر از ديگر كشورها و با سهولت بيشتري به مصرف‌كننده عرضه مي‌شود. ميزان مصرف و اتلاف انرژي در ايران به مراتب بالاتر از كشورهاي صنعتي است و وضعيت مصرف انرژي در كشور ايران با اصول مربوط به ارتقاي بهره‌وري و بازدهي انرژي در جهان، مغايرت دارد.
اين كارشناس ادامه مي‌دهد: ‌آيا اين بهره‌برداري به اين شكل ادامه خواهد داشت يا مسوولان دلسوز نظام بايد به دنبال راهكارهايي در راستاي اصلاح الگوي مصرف باشند؟ مسلماً منابع انرژي‌ مانند تمامي پديده‌هاي طبيعي ديگر در حال كاهش هستند و از آنجايي كه ديگر حتي تصور زندگي عادي انسان امروزي بدون استفاده از منابع انرژي ممكن نيست، بحران احتمالي را قبل از وقوع بايد از طريق مديريت محيط زيستي اصلاح الگوي مصرف علاج كرد و همزمان با توسعه فناوري‌هاي نوين به سرمايه‌گذاري در روش‌هاي استفاده بهينه از انرژي و گسترش آنها فكر و سپس عمل كرد.

بهينه‌سازي مصرف انرژي

هيچ يك از اعمال انسان، بازدهي صد درصد ندارد از اين رو استفاده بهينه و ممانعت از هدر رفتن امكانات امري اساسي است. اين نكته هنگامي اهميت بيشتري پيدا مي‌كند كه موضوع انرژي مطرح شود. منظور از بهينه‌سازي مصرف انرژي، انتخاب الگوها و اتخاذ و به كارگيري روش‌ها و سياست‌هايي در مصرف درست انرژي است كه از نقطه نظر اقتصاد ملي مطلوب باشد و استمرار وجود و دوام انرژي و ادامه حيات و حركت را تضمين كند.
به گفته مرندي، در اين چارچوب تعيين سهم صورت‌هاي مختلف انرژي در سبد انرژي هر جامعه با توجه به امكانات درازمدت آن جامعه صورت مي‌گيرد.
همچنين به كارگيري پربازده‌ترين شيوه استفاده از آنها كه متضمن كاهش تخريب منابع انرژي و نيز كاهش تأثيرات سوء ناشي از استفاده ناصحيح از انرژي است، بر عوامل ديگر حيات و محيط زيست مدنظر است، اين استفاده درست و بجا از انرژي، نه‌تنها متضمن استمرار حيات و توسعه پايدار جامعه است، بلكه به بقاي انرژي براي همگان و نسل‌هاي آتي و مانعي براي توليد و گسترش آلودگي‌هاي زيست‌محيطي ناشي از مصرف نادرست انرژي منجر خواهد بود.
علاوه بر بار اقتصادي عوامل ديگري نيز وجود دارد كه ضرورت اصلاح الگوي مصرف انرژي را تبلور مي‌بخشد كه استفاده بي‌رويه از انرژي‌هاي فسيلي و افزايش آلودگي‌هاي محيط زيستي و بالا بودن رشد جمعيت و نياز به تقاضاي بيشتر انرژي از آن جمله است.
بايد توجه كرد كه منابع انرژي به دليل تجديدناپذير بودن آن محدوديت دارند و امروزه وجود سيستم بازيافت انرژي يكي از ضرورت‌هايي است كه كشورهاي توسعه يافته به آن سو در حال حركت هستند.
متاسفانه علاوه بر بخش خانگي كه نيازمند اصلاح الگوي مصرف هستند، شايد صنايع و كارخانجات فرسوده نيازمند توجه بيشتري براي تغيير فناوري و تكنولوژي‌هاي خود هستند تا از هدررفت انرژي جلوگيري شود و تنها به اقتصاد ملي و درآمدهاي نفتي متكي نباشند.
افزايش گازهاي گلخانه‌اي و باران‌هاي اسيدي تنها بخش كوچكي از اثرات زيست محيطي استفاده نادرست از انرژي است كه به توليد آلاينده‌هاي زيست محيطي منجر مي‌شود و در سطح كلان اثرات زيست محيطي ناشي از مصرف ناصحيح انرژي جبران‌ناپذير خواهد بود.
كارشناسان معتقدند مصرف درست و كارآمد علاوه بر اين‌كه از هدر رفتن ذخاير با ارزش انرژي پيشگيري مي‌كند، آلودگي را نيز كمتر و محيط زيست را سالم‌تر مي‌كند.
در حقيقت اصلاح الگوي مصرف به طور غيرمستقيم نيز مي‌تواند مفيد فايده واقع شود. به طور مثال، كاهش ناراحتي و بيماري‌هاي مجاري تنفسي، سرفه، سردرد افزايش توان كاري بدن، كاهش ناراحتي‌هاي قلبي و گردش خون در انسان سبز شدن برگ‌ها، رشد و نمو گياهان و افزايش محصولات در نباتات از اثرات كاهش و از بين رفتن اكسيدهاي گوگرد و نيتروژن و مونواكسيد كربن كه آلاينده‌هاي حاصل از مصرف نادرست سوخت‌هاي فسيلي هستند، بر انسان‌ها و گياهان تاثير ميگذارد.
از طرف ديگر كاهش و از ميان رفتن گازهاي گلخانه‌اي و نيز باران‌هاي اسيدي كه باعث از بين رفتن مناطق سبز و گونه‌هاي گياهي و جانوري و گرم شدن هواي زمين مي‌شود، نمونه‌اي ديگر از اثرات اصلاح الگوي مصرف و بهينه شدن استحصال و مصرف انرژي است.
به اين ترتيب، ضرورت اصلاح الگوي مصرف در تمام بخش‌ها بويژه انرژي بر كسي پوشيده نيست و بايد در انتظار سياست‌هاي برنامه‌هاي عملي دولت و مسوولان براي تحقق اين شعار ارزشمند بود.
منبع: روزنامه جام جم

ادامه مطلب

 

در دين مبين اسلام داشتن برنامه صحيح اقتصادي در امور زندگي از نشانه‌هاي انسان‌هاي پرهيزكار و با ايمان است.
امام باقر(علیه السّلام) مي‌فرمايد:
“الكمال كل الكمال، التفقه في‌الدين و الصبر علي النائبه و تقدير المعيشه؛ رسيدن به درجات عالي كمال انساني در سايه سه چيز امكان‌پذير است، فهم دين و شناخت آن، داشتن عزمي بلند و همتي استوار در برابر مصائب و مشكلات و سنجش و اندازه نگه داشتن در امور مربوط به معيشت و زندگي اقتصادي”(1)
يكي از پايه‌هاي زمينه‌ساز حركت تكاملي برنامه‌ريزي اقتصادي و به روايت ديگر “من علامات المومن ... حسن التقدير في معيشه؛ تدبير خوب زندگاني و برنامه‌ريزي درست اقتصادي از نشانه‌هاي انسان‌هاي با ايمان است”(2)
اقتصاد صحيح و پويا، امكانات وسيعي براي رشد ساير استعدادهاي انساني فراهم مي‌سازد و نداشتن نظام اقتصادي درست و عدم كارآيي آن، باعث اختلال در امكانات رشد و شكوفايي ديگر بخش‌هاي زندگي انسان مي‌شود و آن‌طور كه شايسته و لازم است به آرزو‌ها و آرمان‌هاي مطلوب نخواهيم رسيد.

ضرورت وجود قوانين صحيح اقتصادي

در جهان پيشرفته امروز، وجود قوانين و تصميم‌هاي صحيح اقتصادي، مي‌تواند سرنوشت و آينده يك جامعه را تحت تأثير قرار دهد تا جايي كه گسترش تكامل معنوي يك جامعه و فراهم نمودن زمينه‌هاي انديشه توحيدي و دفاع از كيان جامعه اسلامي و مبارزه با مفاسد اخلاقي و تأمين بهداشت همگاني منوط به اقتصاد سالم است
از سوي ديگر سردم داران نظام‌هاي شرقي و غربي، زندگي و حيات اقتصادي را هدف قرار داده‌اند و تمام تلاش خود را صرف ايجاد اقتصاد برتر مي‌كنند، زيرا رمز سعادت، موفقيت دولت و نظام سياسي و اقتصادي خود را در رسيدن به اهداف اقتصادي خلاصه مي‌كنند و موفقيت يا شكست خود را در حل مسايل و مشكلات اقتصادي رمز اساسي پايداري حكومت مي‌دانند.
از مهم‌ترين مسائل جامعه اسلامي و از پايه‌هاي رشد و تعالي آن، داشتن برنامه درست در امور معيشتي و اقتصادي است كه براي اجرا و تحقق آن نيازمند عزم الهي محكم در برابر مشكلات و برنامه‌ريزي مدون و همكاري مردم و مسئولان از يك سو و هماهنگي سرمايه‌هاي فرهنگي و مذهبي و ملي يعني حوزه‌هاي علميه و دانشگاه‌ها از سوي ديگر؛ بالا بردن سطح فرهنگي جامعه در زمينه‌هاي اقتصادي، مبارزه با فرهنگ مصارف‌گرايي در ميان مردم، حذف يارانه‌ها از كالاهاي خارجي، حمايت از توليدكنندگان داخلي، مبارزه با قاچاق كالا و سرمايه، توجه به فرهنگ ديني و ملي، ايجاد بازارهاي رقابتي سالم در درون جامعه، ترويج فرهنگ ساده‌زيستي و قناعت در قشرهاي مختلف جامعه، مبارزه با مدگرايي و تجمل‌پرستي، استفاده از نيروهاي خلاق و ژرف‌انديش جامعه است.

الگوهاي مصرف

همچنين از ديگر مسائل از بين بردن فاصله‌هاي طبقاتي در سطح كل، تدوين طرح جامع دراز مدت اقتصادي و هماهنگي آن با برنامه‌هاي كوتاه مدت، استفاده از انديشه‌هاي ناب اسلامي در تدوين برنامه‌هاي اقتصادي يا استناد به آيات و روايات، استنباط احكام فقهي در بعد اقتصادي و تفسير صحيح آن با به كارگيري نيروهاي آگاه و انديشمند، تحقق اصل عدالت اجتماعي، كنترل و هدايت شيوه‌هاي مصرف در جامعه، محدوديت در واردات كالاها و اشياء غيرضروري، اجراي اصول قانون اساسي در زمينه اقتصادي، توجه به كرامت انساني بر اساس اصل خليفه الهي و محور آفرينش و امانت داري الهي و ... است كه مي‌تواند راه كارهايي در جهت پويايي و شكوفايي اقتصادي جامعه اسلامي باشد.
اقتصاد بر سه پايه اساسي توليد، توزيع و مصرف استوار است، ولي در حقيقت هدف نهايي توليد و توزيع، ايجاد زمينه‌هاي مناسب براي تأمين مصرف است و هدف نهايي همه تلاش‌ها و كوشش‌هاي اقتصادي افراد، مصرف است. در مصرف، اشباع تمايلات و ارضاي نيازهاي جسمي و رواني انسان است.

هدايت و كنترل مصرف

هدايت و كنترل مصرف از راه‌هاي زير امكان‌پذير است:
1- ايجاد انگيزه‌هاي مثبت كه انسان را به سوي شيوه‌هاي صحيح آن هدايت كند
2- ايجاد انگيزه‌هاي منفي و حذف بسياري از مصارف غيرضروري
3- تدوين قوانين و الگوهاي صحيح مصرف مانند استفاده از شبكه آبرساني بهداشتي همگاني يا بهره‌برداري درست از سرمايه‌هاي ملي چون نفت و گاز
4- جلوگيري از توليد كالاهاي غيرضروري و تجمل گرايانه
5- هماهنگي سطح مصرف افراد جامعه با سرمايه‌هاي ملي
6- حاكميت نظام ارزشي مصرف بر اساس احكام ديني و دستورات اسلامي.
اسلام براي ايجاد انگيزه‌هاي مثبت و زدودن انگيزه‌هاي منفي، اهرم‌هاي هدايت و ارشاد فراواني دارد كه با وضع قوانين جامع ديني و اجراي آن مي‌توان از مواردي كه به صلاح جامعه نيست و مفاسد فراواني را به همراه دارد جلوگيري نمود كه مي‌توان آن‌ها را بدين گونه دسته‌بندي كرد.

الف: مصارف لازم و ضروري:

مقدار مصرفي كه براي ادامه زندگي انساني و حفظ وجود از امراض و بيماري‌ها و ناراحتي‌هاي جسمي و رواني لازم و ضروري است و براي افراد واجب است كه وظيفه دولت اسلامي، اجراي آن است.
خداوند در قرآن مي‌فرمايد: “يا ايها الذين آمنوا، لاتحرموا طيبات ما اَحَلّ ا... لكم و لاتعتدوا، ان ا... لايحب المعتدين و كلوا مما رزقكم ا... حلالاً طيباً و اتقوا ا... الذي انتم به مومنون؛ اي كساني كه ايمان آورديد چيزهاي خوبي كه خداوند بر شما حلال فرموده است بر خود حرام نكنيد و از آن چه حلال كرده است نيز تجاوز ننماييد، همانا خداوند تجاوزكاران را دوست نمي‌دارد و از آن چه خداوند به شما روزي داده است، در حالي كه حلال و نيكو است بخوريد و تقواي الهي كه به آن اعتقاد داريد، پيشه سازيد(3)“
اقتصاد بر سه پايه اساسي استوار است
اقتصاد بر سه پايه اساسي توليد، توزيع و مصرف استوار است، ولي در حقيقت هدف نهايي توليد و توزيع، ايجاد زمينه‌هاي مناسب براي تأمين مصرف است و هدف نهايي همه تلاش‌ها و كوشش‌هاي اقتصادي افراد، مصرف است. در مصرف، اشباع تمايلات و ارضاي نيازهاي جسمي و رواني انسان است. هدايت و كنترل مصرف از راه‌هاي زير امكان‌پذير است
استفاده صحيح از نعمت‌هاي الهي، در اين مورد تشويق قرار مي‌گيرد. خداوند كساني كه از روي جهالت و ناداني، برخي از نعمت‌هاي الهي را بر خود حرام كرده، مورد سرزنش قرار مي‌دهد و مي‌فرمايد: “قَد خسر الذين قتلوا اولادهم سفها بغير علم و حرموا ما رزقهم ا... افتراء علي ا... قدضلوا و كانوا مهتدين؛ به راستي زيان كردند، كساني كه فرزندان خود را از روي ناداني و بدون علم كشتند و آن چه به آنان روزي داده شده است، از روي افترا بر خدا بر خويش حرام كردند، به راستي گمراه شدند و آن‌ها هدايت نمي‌يابند.(4)“
اسلام اجازه نمي‌دهد كه آنچه را خداوند به عنوان نعمت‌هاي خويش در اختيار بشر قرار داده، متروك و بدون استفاده بماند و پارسايي، بدين معني كه انسان از خوردن و پوشيدن و بهره‌مندي از امكانات مادي صرف نظر كند مورد پذيرش اسلام نيست.‌
هم چنين آن چه مربوط به افراد تحت تكفل انسان است نيز واجب است و انسان بايد نيازهاي متعارف زندگي همسر و فرزندان و افراد تحت تكفل خود را تأمين نمايد. امام رضا(علیه السّلام) مي‌فرمايد: “ينبغي للرجل ان يوسع علي عاليه لئلا يتمنوا موته، براي مرد سزاوار است كه بر عائله‌اش توسعه بخشد تا آرزوي مرگ او را نكنند.(5)

ب: مصارف برتر

استفاده از نعمت‌هاي الهي با حدود شرايط و ضوابط آن، نبود اسراف و تبذير و اداي حقوق ديگران از نظر شريعت پسنديده و لازم است خداوند در آيات قرآني نعمت‌هاي خويش را بر مي‌شمرد و انسان‌ها را به بهره‌مندي از آن تشويق مي‌كند. ذيلا نمونه‌اي بيان مي‌گردد: “كلوا من رزق ربكم و اشكروا له، بلده طيبه و رب غفور؛ از روزي پروردگارتان بخوريد و براي او شكر كنيد، شهر خوب و خداي بخشنده‌اي داريد(6)“
به كارگيري نعمت‌هاي الهي با عمل در نزد خداوند محبوب و پسنديده است و روحيه انباشتن و احتكار و مخفي نگه داشتن و ظاهر خويش را فقير و بيچاره جلوه دادن به شدت از ديدگاه ديني مورد نكوهش است. در عين حال اسلام، استفاده از همه چيزهايي كه از جانب شرع حرام نيست، مجاز مي‌شمرد و نسبت به مصرف بعضي از كالاها مانند استعمال عطر و بوي خويش توجه شده است.
در دين امر انفاق و نيازمندان و پرداخت زكات و خمس و پذيرش هداياي دوستانه نيز تأكيد شده كه تاريخ اسلام پر از اطعام‌ها و اكرام‌ها و پذيرايي‌هايي است كه دوستان مومن نسبت به يكديگر انجام مي‌دادند كه همگي ناشي از ارشادهاي و راهنمايي‌هاي رهبران ديني بوده است.

ج: مصارف حرام

در اسلام مواردي وجود دارد كه ما را از مصرف بعضي چيزها باز مي‌دارد و آن را گاه حرام و گاهي مكروه و ناپسند مي‌شمرد مانند مصرف چيزهايي كه به صراحت حرام است مانند گوشت خوك و مصرف چيزهايي كه براي انسان زيان‌آور است مانند سموم و مواد مخدر.

پي نوشت ها:

1. اصول كافي / ج 1 / ص 32
2. وسايل الشيعه / ج 12 / ص42
3. مائده / 87-88
4. انعام / 140
5. وسايل الشيعه / ج 15 / ص749
6. سبا / 15

منبع: انديشه قم

ادامه مطلب

 


صفحات وبلاگ
تعداد صفحات :25   1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 >