چکیده:

دولت چین در سایه سیاست‌های اقتصادی و سیاسی خود به ویژه پایین نگاه داشتن ارزش پول ملی خود، سیاست‌های ملی لنینیستی، استفاده از روش‌های اقتصاد سرمایه سالار، سرکوبی مخالفان، پرداخت دستمزدهای اندک و نظام کاری برده‌وار، توانسته است در سال‌های اخیر، به بزرگ‌ترین صادر کننده کالا به خاک آمریکا و اتحادیه اروپا تبدیل گردد. کارگران واحدهای صنعتی این کشور با کار طاقت‌فرسا و طولانی در محیط‌هایی نامناسب و غیربهداشتی به کار مشغول بوده و در معرض انواع بیماری‌های شغلی می‌باشند. همچنین استفاده گسترده از کودکان در واحدهای تولیدی از دیگر خصوصیات بازار کار این کشور می‌باشد. نویسنده این مقاله با رد تمایل گسترده موجود در میان دولتمردان آمریکایی به مصرف کالاهای ارزان چینی، خاطرنشان می‌نماید که تخریب گسترده محیط زیست و کمک به تداوم شرایط غیرانسانی موجود در کارخانه‌ها و واحدهای تولیدی کشور چین، بهایی است که ما باید به دلیل حرص و ولع کنونی نسبت به مصرف این کالاهای ارزان، بپردازیم.

 

موفقیت‌های اقتصادی دولت چین در سالیان اخیر، قابل انکار نیست. لذا سفر هیأت بلندپایه مسوولان بانک مرکزی ایالات متحده و خزانه‌داری این کشور به سرپرستی «هانک پاولسون» و «بن برنانک» می‌تواند در آن سوی جنبه‌های تشریفاتی آن، حقایق دیگری را نیز به دنبال داشته باشد. چرا که چینی‌ها آموخته‌اند با شریک تجاری آمریکایی خویش نظیر یک ویولون آرام بخش، بازی نمایند. البته آمریکایی‌ها نیز تمایل دارند که با همین آهنگ، برقصند. امروزه علی‌رغم وضعیت نامساعد دلار ایالات متحده، بانک مرکزی دولت چین، به قرض دادن دلارهای ایالات متحده در حجمی چند صد میلیارد دلاری ادامه می‌دهد، لذا بدین ترتیب ما می‌توانیم از کالاهای ارزان آنها به راحتی بهره‌مند شویم. هر چه ما بیشتر از این کالاها بهره گیریم، حاشیه امنیت کمتری نیز خواهیم داشت. همانطور که در میان عموم بارها این جمله تکرار می‌شود، چینی‌ها بسیار زرنگ هستند. لذا یک تفسیر بهتر از شرایط کنونی چنین خواهد بود: «این آمریکایی‌ها، چقدر احمق هستند.»

هیأت اعزامی آمریکایی‌ها، دست به مبادله‌ای مهم با چینی‌هایی زده‌اند که از ارزی کم ارزش نشان داده شده، بهره می‌گیرند. چرا که دولت چین با دخالت در بازارهای پولی، عملا قیمت «یوان» خود را پایین نگاه داشته و عملا ما این کالاها را با تخفیف خریداری می‌نماییم. اما قیمت پایین نگاه داشته شده یوان، کم اهمیت‌ترین مشکل فرا روی ماست. چرا که اگر گفته‌های سرپرستان هیأت اعزامی آمریکا به چین درست باشد، یوان چین در اندیشه به زیر کشیدن سلطه بین‌المللی دلار است. اما آنچه مسوولان آمریکایی واقعا به دنبال آن هستند، ظهور پیشرفت در زمینه رابطه یوان و دلار در جهت به دست آوردن رضایت نمایندگان کنگره خواهد بود. اما به هر حال، تغییرات آهسته و بی‌سر و صدا در مورد یوان، که هم اکنون در حال وقوع می‌باشد، به سختی قادر به تغییر در شرایط کنونی می‌باشد که در آن، کسری تجاری دو کشور به نفع دولت چین می‌باشد و این روند، همچنان ادامه دارد. مشکل بسیار بزرگ‌تر نیز این است که ما با کل سیستم اقتصادی دولت چین روبرو هستیم، دولتمردان چین، به دنبال ترکیب دو عاملی هستند که از جنبه تئوری قابل جمع نیست: یک دولت لنینیستی با یک حزب سیاسی منفرد حاکم و یک اقتصاد کاملا سرمایه سالارانه. از زمان دولت بوش پدر نیز رهبران ایالات متحده، بر این نکته پافشاری نموده‌اند که با سوق پیدا نمودن دولت چین به سوی نظامی سرمایه سالار، آنان از لحاظ سیاسی، مجبور خواهند شد که حکومت لیبرال نیز بنیان نهند. اما با انبوهی از رهبران سیاسی مخالف دولت کنونی چین که در زندان به سر می‌برند، چگونه می‌توان این نظریه را پذیرفت؟ من معتقدم که در مقایسه با روزی که حمله به مخالفان در میدان «تیان آن من» پکن در سال 1989 میلادی روی داد، دولت این کشور، هیچ گرایش قابل ذکری به سوی الگوی غربی نظام‌های دموکرات نداشته است. امروزه اقتصاد مرکانتالیستی دولت چین، حامی بازارهای آزاد به شمار می‌رود و صنایع آمریکا، استفاده از چین را به عنوان یک منطقه تولیدی با دستمزد اندک کارگران به عنوان یک مزیت مناسب اقتصادی می‌دانند. لذا دولت ما به دنبال کاهش یارانه‌های دولت چین به صنایع خود، احترام به حقوق مالکیت معنوی، ایجاد موانع در برابر انتقال فناوری‌های حساس شرکت‌های آمریکایی به کشور چین و مبارزه با نظام کارگری برده‌وار موجود در بسیاری از کارخانه‌های این کشور است. البته دولت چین در برابر این اتهامات، اقدام قابل ذکری انجام نداده و این عدم توازن در روابط تجاری ایالات متحده و چین، همچنان تداوم دارد.

یوان چین در اندیشه به زیر کشیدن سلطه بین‌المللی دلار است.

در ماه ژوئن گذشته، موسسه ‌ای اف ال (AFL) بر اساس قانون تجاری تصویب شده در سال 1974 میلادی، طوماری را منتشر نمود که در آن نسبت به وجود شرایط غیرانسانی شغلی و انجام تجارت غیرمنصفانه از سوی یکی از بزرگترین کشورهای صادر کنند کالای دنیا، ابراز نگرانی شده بود. در این نامه سرگشاده از کابوس کار روزانه 12 تا 18 ساعتی بدون هیچ روز تعطیلی، پرداخت دستمزدهای اندک و در نهایت تأخیر و یا عدم پرداخت این حقوق‌ها به کارگران در کشور چین، ابراز نگرانی شده بود. همچنین اغلب این کارخانه‌ها، آکنده از گرد و غبار و رطوبت و گرمای کشنده بوده و بسیاری از کارگران، در معرض مواد سمی شیمیایی و ماشین‌های تولید‌کننده آلودگی هستند.

بدین ترتیب، این کارگران در معرض ابتلا به انواع بیماری‌های شغلی، اختلالات و نارسایی‌های جسمی و مرگ با نرخی بسیار بالا در تاریخ بشریت هستند. این کارگران، در شهرک‌هایی بسیار محقر و در آلونک‌های کوچک و نامناسب و بعضا تا 20 نفر در یک اتاق، زندگی می‌کنند. به طوری که شرایط آنان با زندانیان محبوس در زندان‌های ایالات متحده، قابل مقایسه است. همچنین باید دانست که بین 10 تا 20 میلیون نفر از کارگران چینی را کودکان و نوجوانان تشکیل می‌‌دهند. البته آمار دقیق این کارگران کم سن و سال را هیچ کس نمی داند، چرا که این آمار و اطلاعات جزء اسرار دولت چین بوده و افشای آن، می‌تواند منجر به زندانی شدن و مجازات‌های مختلف عامل آن گردد. بدین ترتیب، استثمار کارگران چینی و افول وضعیت اقتصادی طبقه متوسط مردم آمریکا، دو روی یک سکه‌اند.

اما از سوی دیگر، دولت بوش با رد حقایق این فهرست بلند، علی‌رغم عدم انکار این شرایط غیرانسانی، اعلام نموده که به دنبال مذاکرات و به دست آوردن تفاهم‌های بیشتر با دولت چین است. در اوایل دهه نود میلادی، دولت چین از شرایط اقتصادی بسیار ضعیف‌تری برخوردار بود، ما به روابط اقتصادی با چین، احتیاج مبرمی نداشتیم و این کشور نیز به شدت به دنبال پیوستن به سازمان تجارت جهانی بود. اما در سه دولت بوش اول، کلینتون و بوش دوم، با اعطای فرصت‌های مختلف دیپلماتیک به چینی‌ها و استقبال از آنان در جهت پیوستن به سازمان تجارت جهانی، عملا به ادعاهای پیشین خود، پشت پا زده‌اند! اما چرا؟ زیرا تجار و بازرگانان برجسته آمریکایی، با ولع فراوانی تنها به دنبال انعقاد قراردادهای بازرگانی بیشتر و بیشتری با دولت چین و به هر بهایی بودند. لذا هنگامی که بخواهیم به سراسر این ماجرا بنگریم، مشاهده می‌نماییم که هیچ چیزی تغییر ننموده و ما همچنان بیشتر و بیشتر در حال تعمیق وابستگی خویش به دولت چین هستیم.

 

ادامه مطلب

 

لوازم خانه

وقتی برای خرید لوازم خانگی روانه بازار می شوید چه چیزی برایتان از همه مهم تر است؟ اینکه بتوانید کالای مورد نظرتان را با ارزان ترین قیمت خریداری کنید؟ اینکه آن کالا دارای یک علامت تجاری (برند) خاص باشد؟ و یا اینکه متناسب با نیاز شما باشد و کیفیت بالایی هم داشته باشد؟

برای خرید لوازم خانگی عجله نکنید. ابتدا به نیاز خود فکر کنید و وسیله ای را انتخاب کنید که نیازتان را برآورده کند، با میزان مصرف و تعداد افراد خانواده تان متناسب باشد و مصرف انرژی کمی هم داشته باشد.

 نکاتی درباره خرید یخچال، ماشین لباسشویی، اجاق گاز و جاروبرقی را با هم مرور می کنیم:

 

یخچال: یخچال برای حفظ مواد غذایی از فاسد شدن و برای سالم ماندن غذاها نقش مهمی دارد. برای خرید یخچال توجه به ظرفیت و میزان مصرف برق اهمیت زیادی دارد. هرچه تعداد افراد یک خانواده بیشتر باشد، به طور حتم ظرفیت یخچال نیز باید بزرگ تر باشد. همچنین هنگام خرید یخچال باید به نشان استاندارد و موارد ایمنی توجه کرد. توجه به محلی که باید یخچال را در آنجا قرار دهید نیز مهم است تا بدانید یخچالی که قرار است خریداری شود چه اندازه باشد. از آنجا که باز و بسته کردن در یخچال باعث استهلاک، فعالیت بیشتر موتور یخچال و همچنین مصرف برق بیشتری می شود، بهتر است تا حد امکان از یخچال هایی استفاده کرد که روی در آن آبسرد کن و یخ ساز وجود دارد.

لوازم خانه

 

لباس شویی: ماشین لباس شویی هم از لوازم خانگی است که در بیشتر خانه ها وجود دارد. حداکثر مصرف ماشین لباس شویی حدود 35 کیلو وات در ساعت است که بیشتر این انرژی صرف گرم کردن آب می شود. بنابراین در مورد خرید این وسیله نیز توجه به برچسب انرژی بسیار مهم است. ماشین های لباس شویی با خصوصیات و طرح های مختلفی تولید می شوند و تولید کنندگان این ماشین ها با تغییر مداوم اشکال و اجزای داخلی آنها سعی دارند از هر نظر تولیدات خود را کامل تر کنند. در حال حاضر ماشین های موجود در بازار به دو شکل تمام اتوماتیک و نیمه اتوماتیک بوده و نوع نیمه اتوماتیک نیز به دو صورت دو قلو (دارای قسمت شستشوی لباس) و قسمت خشک کن لباس و نوع ساده یا سطلی در اختیار مصرف کنندگان قرار می گیرد. برای خرید توصیه می شود ظرفیت ماشین لباس شویی را مطابق با تعداد نفرات خانواده و مقدار لباس های کثیف در هر هفته انتخاب کنید.

 

لوازم خانه

اجاق گاز: گاز ارزان و در دسترس در کشور، مهم ترین عامل برای انتخاب اجاق آشپزی گازسوز است. در اغلب کشورهایی که از منابع گازی بی بهره هستند، اجاق های برقی مورد استفاده قرار می گیرد. مهم ترین نکته در اجاق گازها بالا بودن ایمنی آن است. برخی اجاق گازها دارای پیلوت هستند که برای ایمنی اجاق تعبیه شده است اما عده ای آن را دوست ندارد چون باید برای روشن ماندن شعله گاز کمی شیر تنظیم را نگه دارند تا پیلوت داغ شود. اما با این کار زمانی که گاز قطع شود و بعد از مدتی وصل شود و یا کتری آب یا شیرجوش سر بروند و شعله را خاموش کنند، بعد از چند ثانیه پیلوت فعال می شود و جریان گاز را قطع می کند. در غیر این صورت گاز در سراسر محیط آشپزخانه و خانه منتشر می شود و ممکن است انفجار و آتش سوزی اتفاق بیفتد.

 

لوازم خانه

 

 

جاروبرقی: جاروبرقی یکی از لوازم خانگی است که به نظافت خانه و سلامت افراد خانه کمک می کند. هرچه قدر میزان پاکیزگی خانه بیشتر باشد، سلامت و آرامش افراد آن خانه نیز بیشتر است. برای خرید یک جارو برقی باید به متراژ خانه، تعداد فرش، میزان کثیفی، تعداد جمعیت خانواده و تعداد دفعاتی که خانه تان را جارو می کنید توجه کرد. توان جاروبرقی ها از 1000 تا 2200 و بیشتر متغیر است البته چند سالی است که مدل های 1300 وات جای 1000 وات را پر کرده اند.

 

 

 

 

چند پیشنهاد

بررسی ها نشان داده است 30 تا 45 درصد باز و بسته شدن در یخچال به خاطر برداشتن یخ یا آب سرد است و با خرید یخچال هایی که روی درشان آبسردکن تعبیه شده، می توان 5 تا 10 درصد از مصرف انرژی برق کاست.(امروزه مدل های یخچال های داخلی با اندازه های کوچک هم موجود است که بر روی درشان آبسردکن وجود دارد.) اگر خانواده ای کم جمعیت دارید نوع 5 کیلوگرمی ماشین لباس شویی مناسب است و اگر پرجمعیت هستید بهتر است نوع 7 کیلوگرمی را انتخاب کنید. اگر مساحت خانه زیر 60 متر باشد جارو برقی با توان 1300 وات، برای خانه هایی با مساحت 60 تا 90 متر 1500 وات، برای متراژ 90 تا 120 متر 1700 وات و برای خانه هایی با متراژ بالاتر از 120 متر و با ریخت و پاش بیشتر جاروبرقی با توان 2000 و 2200 وات انتخاب مناسبی است.

انتخاب صحیح وسیله ی موردنیاز بسیار پر اهمیت است زیرا در صورت انتخاب غلط در حقیقت سرمایه ی خانواده به هدر رفته است که کار بسیار اشتباهی است.

 

* همانطور که می دانید هر وسیله در خانه جایی دارد معمولا یخچال و گاز و لباس شویی در آشپزخانه و لابلای کابینت ها

قرار دارند اما یکی از معضلات خانه های آپارتمان نشینی و کوچک ،جای لوازمی است مثل:میز اتو،جاروبرقی و...

شما به عنوان یک کدبانوی با سلیقه جاروبرقی خود را کجای خانه می گذارید؟ جواب شما می تواند برای دیگران ایده ی خوب و خلاقی باشد.



ادامه مطلب

 

حکايتي از جوامع الحکايات

در مذمت اسراف و تبذير

شك نيست كه اسراف، مُبذَّرِ كنوزِ اموال 1و مخرَّبِ قصورِ اعمار2 ست و مرد مسرف، از فايدة نعمت محروم بود و به وخامت عاقبت و ندامت، گرفتار. و نصّ قرآن، مر فرزندان آدم را در تناولِ طعام و محافظت غذا مي‌فرمايد: قوله- تعالي- "كُلُوا وَ اشَرُبوا وَ لا تُسِرفُو اِنَّهُ لا يُحِبُّ المُسرفين" 3 و مصطفي- صلي الله عليه و آله- فرموده است: "الاِقتصادُ 4 نِصفُ العيش" و گفته‌اند: اين حديث در ميانه گرفتن5  آن است كه دخل چنان گيري كه شايد و نتيجة ديگر آن است كه خرج چنان كني كه بايد.

و جماعتي كه آفريدگار- سبحانه و تعالي- مرايشان را نعمتي فاخر، و مالي وافر كرامت فرموده است، ايشان مر آن اموال را به اسراف و تبذير بر باد دادند، و به عاقبت جامِ مذلّت چشيدند و از آن اسراف، هيچ فايده نديدند، و درين باب حكاياتي چند ايراد خواهد افتاد تا برهانِ اين معني و صدقِ آن دعوي، به حقيقت انجامد. بتوفيق الله و مشيّته.

 

حكايت - آورده‌اند كه نديمي از ندماي اميرالمؤمنين مأمون، شبي در خدمت او سمري مي‌گفت و از نظم و نثر در پيش وي دري مي‌سفت. پس در اثنايِ آن گفت كه: در همسايگيِ من مردي بود ديندارِ پرهيزگار، و كوتاه دستِ يزدان پرست. چون مدتِ حياتش به آخر آمد، و اجل بر املِ او غالب شد، پسري جوان داشت و بي‌تجربه؛ او را پيش خود خواند و از هر نوعي او را وصيتها كرد و در اثنايِ آن گفت: اي جانِ پدر، آفريدگارِ عالم- جلّ جلاله- مرا مال و نعمتي داده است و من، آن را به رنج و سختي، حاصل كرده‌ام؛ و آسان آسان به تو مي‌رسد؛ نمي‌بايد كه قدرِ آن نداني و به ناداني آن را به باد دهي. جهد كن تا از اسراف كردن، دور باشي و از حريفانِ پياله و نواله كرانه كني.

 

و من يقين دانم كه چنانكه من به عالم آخرت روم، جماعتي از ناهلان، گردِ تو در آيند و يارانِ بد، تو را به فسادها تحريض  8كنند و تمامت اين مالِ تو تلف شود.

و من يقين دانم كه چنانكه من به عالم آخرت روم، جماعتي از ناهلان، گردِ تو در آيند و يارانِ بد، تو را به فسادها تحريض كنند و تمامت اين مالِ تو تلف شود.

باري، از من قبول كن كه اگر اين همه ضياع و متاع بفروشي، زينهار تا اين خانه نفروشي كه مردِ بي‌خانه چون سپري بود بي دسته. و اگر افلاسِ تو به نهايت رسد و نعمتِ تو سپري شود و دوست و رفيق، خصم شوند، زينهار تا خود را به سؤال 10 بدنام نكني؛ و در فلان خانه 11 رسني آويخته‌ام و كرسي نهاده، بايد كه در آنجا روي و حلقِ خود را در آن طناب كني، و كرسي از زير پايِ خود برون اندازي. چه مردن به از زيستن به دشمنكامي.

 

پدر، جوان را اين وصيّت بكرد و به دارِ آخرت، رحلت كرد. پسر، چون از تعزيت پدر باز پرداخت، روي به خرج ِاموال آورد، و در مدت اندك، تمامت آن مالها را تلف كرد و آنچه عروض و اقمشه 12 بود جمله بفروخت، و جز خانه، مر وي را هيچ ديگر نماند. و كار فقرو فاقه و عُسرتِ او به درجه‌اي رسيد كه چند شبانروز گرسنه بماند و هيچ كس او را طعامي نمي‌داد.

 

پس وصيّت پدرش، ياد آمد. برفت در آن خانه كه رسن آويخته بود و كرسي نهاده. بيچاره از غايتِ اضطرار به استقبالِ مرگ باز شد و در آن خانه شد و رسني ديد از سقف معلّق و كرسي در زير آنه بنهاد و حيات را وداع كرد و بر كرسي شد و رسن را در حلقِ خود انداخت، و كرسي را به قوّت پاي، دور انداخت. از گراني جُثّة او، تيرِ آن خانه بشكست و ده هزار دينار سرخ از ميان تير بيرون افتاد.

در مذمت اسراف و تبذير

چون جوان، آن زر بديد، بغايت شادمان شد، و دانست كه غرضَ پدر وي از آن وصيّت، آن بوده است كه بعد از آنكه جامِ مذّلت، تجرّع 13 كرده باشد، چون زر بيابد، دانسته خرج كند.

 

پس، جوان دو ركعت نماز بگزارد و آن زرها به آهستگي در تصرّف آورد و اسبابِ نيكو بخريد و زندگاني ميانه آغاز كرد و از آن واقعه، از خوابِ غفلت بيدار شد و بغايتي متنبّه گشت كه حكيمِ روزگار شد.و فايدة اين حكايت آن است كه مرد مُسرِف، آنگه از خواب بيدار شود كه مال از دست بداده باشد و از پاي در آمده بُود.

 

(جوامع الحكايات و لوامع الروايات عوفي، مقابله و تصحيح دكتر اميربانو مصفا، دكتر مظاهر مصفا)

 

ادامه مطلب

 

یکی از تهمت های ناروا به مکتب اسلام آن است که احکام آن، منحصر در عبادات و مناجات است؛ در حالی است که جوامع کنونی گسترده و مجهز به علوم و فن آوری بوده و به قوانین پیشرفته و روزآمد نیاز دارد. به رغم این بدگویی ها که دشمنان و مخالفان اسلام مطرح می کنند، اسلام در تمام زمینه ها حتی مسائل کوچک و جزئی، از پیش حکم و قانون مربوطه را مطرح کرده است. همچنین در مسائلی که با گذر ایام به وجود می آید نیز فقها قادر به استخراج قوانین لازم هستند.

خرید

اسلام و مسائل اقتصادی

دیدگاه اسلام راجع به امور اقتصادی و مالی، تنها یک بعدی نیست و از قوانین و مقررات خشک و بی روح تشکیل نشده است. نظام اسلام، امور اقتصادی و مالی را با ابعاد گوناگون انسانی، عاطفی و اخلاقی که از عمق احساس و وجدان مسلمان می جوشد، پیوند محکم داده و از عفاف، پارسایی، قناعت در مصرف، همدردی با مردم و مشارکت آنان در ثروت های روی زمین و داده های الهی، حقیقتی زنده و پویا در وجدان و قلب مسلمان پدید آورده است. بر مبنای این فضای اخلاقی، عاطفی و انسانی است که نظام اسلام برای امور اقتصادی و مالی قواعدی در نظر گرفته که با رعایت آنها، هیچ گونه زیانی متوجه فروشنده و خریدار نخواهد شد. محور اساسی در مکتب الهی اسلام، در این اصل نهفته شده که مال و جاه جنبه ارزشی ندارد و فقط وسیله ای برای رفع نیازهای انسان و تحقق بخشیدن به مقام خلیفة اللهی او بر روی زمین است.

فضیلت کسب و تجارت

از نظر دین مقدس اسلام، دوری از فعالیت اجتماعی و اشتغال همیشگی به عبادت و گوشه نشینی کاملاً مردود است. خداوند در آیات بسیاری به فضیلت کسب و کار اشاره کرده و به انسان ها امر نموده در پی کسب و کار روی زمین پراکنده شده و فضل و کرم را از او بطلبند. امیرمؤمنان علی علیه السلام می فرمود: «کار کنید و آن را به پایانش برسانید و در آن پایداری کنید. هر که کار کند، نیرومندتر شود و هر که در کار کوتاهی ورزد، بر ضعف و سستی اش افزوده شود. شرافت و بزرگی در نزد خدای سبحان به کار نیک است نه گفتار نیک. کار، شعار مؤمن است». امام صادق علیه السلام نیز فرموده است: «از طلب روزی حلال دست مکش؛ زیرا این کار تو را در دینت یاری می رساند».

در نظام اقتصاد اسلامی، تجارت در شمار کارهای اجتماعی و خدماتی است و باید با هدف خدمت به جامعه اسلامی انجام شود. مکتب اقتصادی اسلام، مسائل انسانی و اخلاقی و حدود و فرمان های الهی را از مسائل اقتصادی جدا نمی داند

معاملات حرام

تجارت به معنای سود بردن و استفاده از سرمایه است. در نظام اقتصاد اسلامی، تجارت در شمار کارهای اجتماعی و خدماتی است و باید با هدف خدمت به جامعه اسلامی انجام شود. مکتب اقتصادی اسلام، مسائل انسانی و اخلاقی و حدود و فرمان های الهی را از مسائل اقتصادی جدا نمی داند. از این رو، برخی فعالیت های اقتصادی همچون خرید و فروش اشیای مضر، خرید و فروش آلات حرام، خرید و فروش اجناس حلالی که می دانیم از آنها در راه ضرر رساندن به دیگران استفاده می شود، خرید و فروش اشیایی که باعث تقویت دشمنان خدا و مردم می شود، هرگونه همکاری با ظالمان و ستمگران، هرگونه تبلیغ مضر و زیان بخش در ازای اجرت و هرگونه ساخت جنس تقلبی و فروش آن حرام است. اینها مسائلی است که هم خریدار و هم فروشنده باید به آن توجه کنند.

پرهیز از مصرف گرایی

اقتصاد اسلامی برای افراد و جوامع دو ارمغان مهم دارد: نخست اینکه بشر را از بزرگ ترین رنج تاریخی او که مسئله معیشت و غصه تأمین نیازهای زندگی است، رها می کند؛ و دوم اینکه جامعه و فرد را از عوارض شوم فقر که اخلاق زشت، فساد، فحشا و حتی کفر و بی دینی است، محفوظ نگه می دارد. یکی از تدابیر مهم اسلام برای تأمین زندگی و جلوگیری از فقر، ارائه الگوی مصرف است. رعایت اعتدال در هزینه های زندگی به قدری مهم است که امیرمؤمنان علیه السلام درک لذت ایمان واقعی را، به آن منوط دانسته و فرموده است: «انسانی که این سه خصلت را نداشته باشد، حقیقت ایمان را نخواهد چشید؛ ژرف بینی در علم دین، شکیبایی در حوادث، اندازه گیری نیکو در امر معیشت». لذا مردم باید در امر خرید و مصرف، خوب دقت کنند و از اسراف بپرهیزند.

خرید

کم فروشی

خداوند در آیات بی شماری، فروشندگان را به رعایت عدالت و دقت در وزن کردن اجناس و پرهیز از کم فروشی امر می کند که پیمانه و وزن را تمام بگذارند و کم فروشی نکنند. سوره مطففین نیز در مذمت و توبیخ کم فروشان نازل شده است. کم فروشی، امری کلی است و شامل نقص و کم گذاشتن در هر گونه اندازه گیری می شود. در روایت آمده که اهل مدینه در خرید و فروش به یکدیگر خیانت می کردند. زمانی که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم به مدینه هجرت کرد، در بین راه سوره مطففین نازل شد. پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم پس از ورود به مدینه، به بازار رفته و سوره را برای مردم خواند و فرمود: «در پنج خصلت پنج بلاست: مردمی که پیمان بندگی را می شکنند، خدا دشمنان را بر آنان مسلط می نماید؛ مردمی که به غیر از فرمان خدا حکم می کنند، فقیر می شوند؛ مردمی که آشکارا گناه می کنند، به مرگ ناگهانی می میرند؛ مردمی که کم فروشی می کنند، به قحطی مبتلا می شوند؛ و مردمی که زکات نمی دهند، باران از آنها قطع می شود و دچار خشکسالی می شوند».

خداوند در آیات بی شماری، فروشندگان را به رعایت عدالت و دقت در وزن کردن اجناس و پرهیز از کم فروشی امر می کند که پیمانه و وزن را تمام بگذارند و کم فروشی نکنند. سوره مطففین نیز در مذمت و توبیخ کم فروشان نازل شده است

ضرر زدن به یکدیگر

درباره ممنوعیت و حرمت ضرر رساندن عمومی به دیگران، آیات متعددی وجود دارد که خداوند آشکارا زیان رساندن به غیر را در ردیف کفر و تفرقه افکنی در میان مسلمانان دانسته است. در روایات بسیاری نیز مسلمانان از ضرر زدن به یکدیگر، به ویژه در زمینه معاملات و تجارت نهی شده اند. در روایت آمده که امام علی علیه السلام چون از قضاوت فارغ شدند، به بازار کوفه رفتند و فرمودند: «از خدا بترسید و پیمانه و وزن را تمام بدهید و راه عدل را مراعات کنید و به مردم کم ندهید و در زمین فساد و تباهی نکنید». کم گذاشتن پیمانه و وزن در معامله، سبب هلاکت مردم می شود. فقهای اسلام از این آیات و روایات فراوان، قاعده ویژه ای به نام «لاضرر» به دست آورده اند؛ یعنی در اسلام، ضرر دیدن و ضرر رساندن نیست.

مستحبات و مکروهات تجارت

خرید

تجارت در اسلام، آداب و احکام فراوانی دارد و برخی کارها در آن مستحب، و برخی مکروه است. یاد گرفتن احکام خرید و فروش، رعایت انصاف و عدالت میان مشتریان و فرق نگذاشتن میان آنها به خصوص وقتی خریدار کار معامله را به فروشنده واگذار می کند، و نیز رضایت در برهم زدن معامله هنگامی که خریدار مایل به انجام آن باشد، از موارد مستحب در امر تجارت است. قسم خوردن، تعریف از جنس به هنگام فروش آن، احتکار، سود گرفتن از مؤمن ـ مگر اینکه کالا گران قیمت باشد که در این صورت به مقدار مخارج خود می تواند سود بگیرد ـ و فروش جنس در محل تاریک به طوری که عیب آن معلوم نشود، از مکروهات در معامله به شمار می آید که به نوعی سبب ضرر و زیان خریدار و مصرف کننده می شود.

رب

یکی از مهم ترین محدودیت های اسلام در معامله، ممنوعیت ربا است و مبارزه با آن، از راه های تنظیم و تعدیل ثروت صورت می گیرد، است. رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم در سخنی کوتاه ولی پرمعنا فرموده است: «بدترین درآمدها، درآمد ربا است». هنگامی که خداوند بخواهد مردمی را نابود کند، در آنها ربا آشکار می شود. ربا، مایه تباهی اموال می شود که افزون بر خریدار، برای فروشنده نیز زیان و کمبود می آورد. امام رضا علیه السلام می فرماید: «علت تحریم ربا، از دست رفتن کارهای نیک و گرایش مردم به سودخواری و رها کردن قرض دادن و پرداخت واجبات مالی و انواع نیکوکاری و رسیدگی به محرومان است». ربا، سبب ایجاد فاصله طبقاتی میان مردم می شود و عامل مهم بحران های اقتصادی و ورشکستگی فعالان اقتصادی و تولید کنندگان است. در بحران های اقتصادی نیز بیشترین ضرر و زیان متوجه مصرف کننده می شود.

پرداخت وام و نسیه

اسلام آیین اعتدال و میانه روی است و در هیچ یک از احکام خود به انسان ها ظلم نکرده است. بنابر احکام و دستورات اسلام در مورد تجارت و معاملات، وام گیری، وام پردازی و مدت گذاری (نسیه) در پول و کالا جایز است. لذا اسلام به مسلمانان دستور می دهد که به یکدیگر وام بدهید و برای بازپرداخت آن مدت گذاری کنید. همچنین اسلام دستور می دهد تا وام و نسیه نوشته شود تا مال مسلمان فراموش نشده، با فوت یکی از طرفین حق دیگری پایمال نگردد. کاتب نیز باید در کارش امین و عادل و درستکار باشد. از سوی دیگر در برخی آیات قرآن، خداوند به بندگان خود دستور می دهد به قراردادها و عهد و پیمان ها وفادار باشند؛ چرا که تنظیم سند تجاری و پای بندی به قراردادها، ضامن حقوق اعضای جامعه در داد و ستدها و زندگی اقتصادی است. پس بسیار شایسته و نیکوست که فروشندگان با نسیه دادن به مشتری، توان خرید او را بالا ببرند و بدین وسیله، رضایت خدا و بنده او را به دست آورند.

گاه معامله با آنکه از نظر ظاهری کاملاً صحیح بوده و براساس موازین شرعی انجام شده است، ولی در واقع ظلم به مشتری است و خشم و غضب خداوند را در پی دارد. این نوع معامله در دین مقدس اسلام نهی شده است. در چنین معاملاتی یا ضرر به عموم مردم می رسد یا منحصر به فرد خریدار است

انصراف از معامله

در قانون اسلام، خریدار و فروشنده در مواردی صاحب اختیاراتی شده اند و می توانند معامله را برهم بزنند. این اختیارات، در یازده مورد صورت می گیرد که بخشی از آن به خریدار اختصاص دارد و در آن، به حمایت از خریدار و مصرف کننده توجه ویژه ای شده است. این موارد عبارت اند از:1. خریدار قیمت واقعی جنس را نداند یا در موقع معامله غفلت کند و جنس را گران تر از قیمت معمولی آن بخرد، به طوری که مردم او را مغبون بدانند؛2. اگر خریدار بفهمد مالی که گرفته معیوب است و پیش از معامله متوجه آن نشود یا فروشنده آن عیب را پنهان کرده باشد؛ 3. اگر بعد از معامله و پیش از تحویل گرفتن مال عیبی در آن پیدا شود؛ 4. اگر مشتری هنگام تهیه جنس با فروشنده شرط کند که جنس صفت خاصی را داشته باشد و پس از معامله بفهمد جنس مورد معامله آن صفت را ندارد.

عدالت در معاملات

گاه معامله با آنکه از نظر ظاهری کاملاً صحیح بوده و براساس موازین شرعی انجام شده است، ولی در واقع ظلم به مشتری است و خشم و غضب خداوند را در پی دارد. این نوع معامله در دین مقدس اسلام نهی شده است. در چنین معاملاتی یا ضرر به عموم مردم می رسد یا منحصر به فرد خریدار است. احتکار و استفاده از پول تقلبی، سبب ضرر عمومی و تعریف بیجا از جنس مورد معامله، پنهان کردن عیب های جنس، خیانت در وزن و مقدار جنس و پنهان کردن قیمت اصلی آن، موجب ضرر زدن به خریدار می شود. ضرر زدن به دیگران ـ چه به صورت خصوصی و چه به صورت عمومی ـ در دین اسلام نهی شده است و فروشنده باید هنگام معامله از این موارد بپرهیزد.

احتکار ممنوع!

خداوند با رحمت و حکمت خویش سراسر کره زمین و ذخایر آن را به تسخیر انسان درآورده و به وی امکان داده است تا با سود جستن از اندیشه و کار خود، به تولید فرآورده های تازه بپردازد و آن را در مسیر زندگی خود به کار گیرد. ولی انسان گاه در راستای بالندگی و ادامه حیات، همه شرارت ها چون اسارت، مصادره آزادی و شرف، و ایجاد رعب و وحشت را مرتکب می شود. احتکار نیز از جمله این شرارت هاست که به وسیله آن مردم را خوار کرده و شیره جان آنان را می مکد و محکوم اراده سیاست های خود می کند. در روایات کسی که احتکار و گران فروشی کند، لعنت شده است.

 

ادامه مطلب

 

امروزه تبلیغات از مرز فروش کالا و خدمات می گذرد و به آموزش ارزش های شخصی و اجتماعی می پردازد و هم چنین جای خود را در جهان سیاست باز کرده  و به هنر رسمی جامعه مدرن تبدیل شده است. تبلیغات  بزرگترین هنرمندان و نویسندگان را در اختیار دارد و چون در تمام ارکان جامعه نفوذ کرده است  برای شناخت و تحلیل جایگاه اصلی آن باید نگاهی موشکافانه به جامعه و دنیای اطرافمان داشته باشیم. باید تحلیل دقیقی در دست داشته باشیم که شامل جنبه های اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی تبلیغات شود. در این صورت می توانیم با در نظر گرفتن تبلیغات به عنوان شکل اصلی ارتباطات اجتماعی مدرن ، به درک جدیدی از جامعه برسیم.

دنیای مدرن در زمینه های مختلف برای بیان اهداف و دستیابی به خواسته هایش، به انسانها همچون ابژه هایی می نگرد که در زمانهای مختلف به ایفای نقش می پردازند. به این ترتیب ساختار اجتماعی و روانی جامعه دچار تغییر و تحول می شود و هر چیزی میتواند به سوژه ای تبلیغاتی بدل شود. و این بار نیز مثل همیشه، فرهنگ در این عرصه هم نمی تواند از نفوذ تکنولوژی مصون بماند.

دنیای مدرن با عبارات مختلفی تعریف شده است که از آن تحت عنوان عصر تبلیغات نیز یاد شده است. چرا که تبلیغات در جهان فعلی به امری مهم و تاثیر گذار بدل شده است که در بسیاری از موارد به عنوان قدرتمندترین ابزار عمل می کند

در گذشته تبلیغات به این شکل بود که فایده یک محصول را به ما گوشزد می کرد. اما در حال حاضر به طور مستقیم نکات زیادی درباره یک محصول گفته نمی شود و بیشتر به ارتقاء و تکرار ماهیت پیام تاکید می شود. پیام هایی که ماهیت آنها به طور مستقیم از فرهنگ عامه گرفته می شوند و توسط تبلیغات به نوعی بازتولید می شوند.

اما یک اصل مسلم همیشه درباره تبلیغات وجود دارد و آن این است که نظام تبلیغاتی با هدف فروش و کسب سود با مخاطبان خویش برخورد می کند.

تبلیغات

هرچند که تبلیغات همواره یک ماهیت سطحی داشته و بیش از هر چیز با مسائل ساده و سطحی سرو کار داشته است. اما نکته مهم اینجاست که محتوا و لحن تبلیغات تلویزیونی تغییر کرده و از سادگی و هدف اصلی خود تا حدی دور شده است.

به نظر می رسد که پیام های بازرگانی پست مدرن بیشتر به بازتولید فرهنگی تبلیغ مورد نظر توجه دارند تا به خصوصیاتی که این محصول در دنیای خارج دارد و این روندی است که احتمالا با نابودی واقعیت در فرهنگ عامه دارای هماهنگی است.

ظاهر جذاب پیام های بازرگانی، نقل قولهای زیرکانه از فرهنگ عامه، افسانه های آن، توجه به سطح اشیاء، کنایه های شوخ طبعانه به بهای خود پیام بازرگانی و افشای ماهیت تبلیغات به عنوان یک ساختار رسانه ای، همگی حاکی از ظهور پست مدرنیسم در پیامهای بازرگانی تلویزیونی هستند.

به نظر می رسد که پیام های بازرگانی پست مدرن بیشتر به بازتولید فرهنگی تبلیغ مورد نظر توجه دارند تا به خصوصیاتی که این محصول در دنیای خارج دارد و این روندی است که احتمالا با نابودی واقعیت در فرهنگ عامه دارای هماهنگی است

ریموند ویلیامز از متفکران رشته مطالعات فرهنگی در مقاله ای به بررسی نظام تبلیغات پرداخته و آنرا نظامی جادویی معرفی می کند. ویلیامز می گوید که مطالعات فرهنگی بی هیچ مشکلی از تاریخ فرهنگ نشات می گیرد و لذا تعریف  تاریخ توسعه تبلیغات ما را قادر می سازد تا به نیروهایی که اکنون آنرا شکل می دهند، پی ببریم و کارکرد متفاوت تبلیغات در دنیای امروز را درک کنیم. ویلیامز در این مقاله نشان می دهد که چگونه یک شیوه ارتباطی فرعی(تبلیغات) امروزه به یک شیوه اصلی بدل شده است. همان طور که مارکس ادعا می کند که کالا توسط سرمایه داری به "بت واره" تبدیل می شود، ویلیامز نیز تبلیغات را یک "جادو" می خواند. زیرا به گمان او تبلیغات باعث می شود که کالا ها به نشانه هایی مسحور کننده بدل شوند و به خلق جهانی غیر واقعی و خیالی بپردازند، به طوری که ما فراموش کنیم که چه میزان کار، صرف تولید یک کالا شده است. او با گذر از تاریخ اولین تبلیغات که به زعم او نوشته ای است بر پاپیروس که سه هزار سال پیش در شهر تب به دیوار آویختند و بر آن نوشتند که برای دستگیری برده ای فراری، فلان مبلغ جایزه تعین شده است، به دوران مدرن می رسد و با زخمه ای به شیوه های تبلیغات در اوایل قرن بیستم و خصوصا در خلال دو جنگ جهانی چنین نتیجه می گیرد که تبلیغات  از اعلان های ساده مغازه داران و ابتکارات مجاب کننده چند شغل حاشیه ای، به بخش عمده ای از تشکیلات تجارت سرمایه دارانه تبدیل شده است  و در جوامع امروزی  جایگاهی به مراتب فراتر از مفهوم تجاری دارد، زیرا تبلیغات هر روز بیش از پیش به یک منبع وسیع مالی برای گستره وسیعی از وسایل ارتباطی تبدیل می شود. در دهه 1960 بخش عمده ای از تلویزیون ها، و تقریبا تمام روزنامه ها و مجلات برای ادامه حیات به تبلیغات متکی بودند.

تبلیغات

او اضافه می کند که غیر ممکن است نگاهی به تبلیغات مدرن بیندازید و متوجه نشوید که شی مادی فروخته شده به هیچ وجه کافی و خود بسنده نیست. بطور مثال اگر نوشابه خود بسنده بود دیگر نیازی نبود تا گفته شود که "نوشابه ما را خوش برخورد و دل زنده و مردانه نشان می دهد". پس اگر این معانی ضمنی و تداعی ها هستند که باعث فروش نوشابه می شوند، بنابراین در الگوی فرهنگی ما، اشیا به تنهایی خود بسنده نیستند و باید اعتبار خود را ،حتی در خیال، از همراهی با مجموعه ای از ارزش ها ی اجتماعی و شخصی کسب کنند که ممکن است در یک الگوی فرهنگی متفاوت، دسترسی به آن ها مستقیم تر باشد. الگو هایی که ما داریم  گونه ای از جادو است: نظام به شدت سازمان یافته و حرفه ای ترغیب و اقناع که از نظر کارکرد بسیار شبیه نظام های جادویی جوامع ابتدایی است که به شیوه ای غریب با تکنولوژی های پیشرفته همزیستی دارد.

نگاهی به تبلیغات مدرن بیندازید و متوجه نشوید که شی مادی فروخته شده به هیچ وجه کافی و خود بسنده نیست

توجه به این تضاد ها در هر گونه تحلیل از جامعه مدرن سرمایه داری از اهمیت بسیار بالایی بر خوردار است. کار خانه های تولیدی علاوه بر این که به کانال های توزیع کالا نیاز مند ند ، احتیاج به مقبولیت و تقاضا از طرف جامعه دارند تا به توانند با توجه به انبوهی از هزینه ها به سود بیشتر دست یابند و لذا برا ی عرضه کالای خود نیاز مبرم به تبلیغات دارند و از این رو می توان گفت که تبلیغات مدرن در بخش اقتصادی، یکی از ابزارهای مهم تحقق اهداف سرمایه داری است. در نظام سرمایه داری ابزار های تولید در مالکیت همه افراد جامعه نیست بلکه گروه کوچکی به آن دسترسی دارند. سرمایه دار برای تولید باید نیاز های دیگر اعضای جامعه را در نظر بگیرد تا به سود خود دسترسی پیدا کند. و هر نوع تصمیم او باید بر پایه تعادل میان ارکان فوق باشد. ویلیامز در پایان خاطر نشان می کند که اساسی ترین چالش سوسیالیسم این است که باید ابزار تولید در اختیار سیستم عمومی تصمیم گیری جامعه باشد. انتخاب بنیادی پیش روی ما برای حل مشکلاتی که تولید صنعتی مدرن به وجود می آورد، بین انسان به عنوان مصرف کننده و انسان به عنوان استفاده کننده است.در این میان جادوی سازمان یافته تبلیغات مدرن، که این انتخاب را تحت الشعاع قرار می دهد،از اهمیت اساسی بر خوردار است.

 

ادامه مطلب

 

وقتی در سطح شهر قدم میزنید، اگر با کمی دقت به مغازه ها و فروشگاهها دقت کنید، متوجه می شوید که میزان مصرف در زمینه های مختلف، در زندگی همه ما افزایش پیدا کرده است. شاید این افزایش نشان دهنده توسعه و گسترش سطوحی از رفاه تلقی شود اما متاسفانه نوعی روحیه مصرف گرایی غیر منطقی را نیز رواج داده است. گسترش روحیه مصرف گرایی حادثه خوبی نیست و می تواند نوعی ناهنجاری رفتاری محسوب شود.

اگر کمی به مرور زندگانی گذشتگانمان در یک یا دو نسل قبل برگردیم، متوجه می شویم که آنچه امروز از آن بهره مند هستیم، تا حدی ما را به تامل و تعمیق می کشاند. شاید عده زیادی با این سخن مخالفت کنند و بگویند شرایط زمانی دچار تغییر شده و اصولا نباید چنین قیاسی انجام داد. اما آنچه مورد نظر است دریافتن این نکته است که حقیقتی ارزشمند در این میان وجود دارد. چنانچه منصفانه به امکانات و زندگی خویش بنگریم، متوجه می شویم که نیمی از وسایل موجود در منزل ما بیشتر از آنکه کاربردی باشند، جنبه تشریفاتی دارند و اغلب به وسیله ای دکوری تبدیل شده اند. به راستی علت رشد مصرف گرایی در جامعه امروز ما چیست؟

ما انسانهای قرن 21 هستیم. هنوز وارد مرز بین دهه سوم و چهارم زندگی خود هم نشده ایم اما به خوبی می دانیم كه تغییرات عظیم و شگفت انگیزی در شكل ظاهری زندگی ما رخ داده است.

وقتی پای صحبت مردم می نشینی، اکثر مردم از رواج سرسام آور تجملات در زندگی سخن می گویند. اما انگار اوضاع به گونه ای است که بیشتر مردم سعی دارند از این جریان عقب نمانند و به هر طریقی که شده در این موج فراگیر جامعه حرکت می کنند

تقریبا3 دهه پیش هنگامی كه یك زوج زندگی خود را شروع می كردند، همه چیز حكایت از یك زندگی ساده داشت. وسایل زندگی در حد ضرورت و رفع نیاز و به مقداری اندک تهیه می شد. اما جوانان امروز با کلکسیونی ار انواع و اقسام وسایل زندگی مواجه هستند که گه گاه در مواجهه با آنها، خود نیز گیج و حیران می شوند.

وقتی پای صحبت مردم می نشینی، اکثر مردم از رواج سرسام آور تجملات در زندگی سخن می گویند. اما انگار اوضاع به گونه ای است که بیشتر مردم سعی دارند از این جریان عقب نمانند و به هر طریقی که شده در این موج فراگیر جامعه حرکت می کنند. حتی کسانیکه علاقه ای هم به این جریان ندارند اما در عمل خود را گرفتار آن می دانند.

سبد خرید

اصولا عوامل متعددی در ظهور این جریان در جامعه موثر بوده است. بسیاری از کارشناسان علوم اجتماعی و فرهنگی، نقش تلویزیون را در گسترش روحیه مصرف گرایی در میان مردم، بسیار پررنگ می دانند. البته این موضوع قابل انکار نیست. چرا که همه ما شاهد هستیم که اغلب فیلم ها و مجموعه های تلویزیونی، صحنه نمایش خانه های مجلل و وسایل لوکس و فانتزی هستند. این مساله در تبلیغات تلویزیونی نیز به کرات دیده می شود. خانواده های مرفه، خانه های لوکس، خانم ها و آقایات شیک پوش و غذاهای رنگارنگ... انگار چشمان شهروندان به دیدن این تصاویر عادت کرده است.

از فروشگاه مارکدار تا فروشگاه هزار تومانی!

رواج فرهنگ مصرف گرایی دلایل متعددی دارد كه از مهم ترین آن ها می توان به چشم و هم چشمی ها و مدگرایی اشاره كنیم.

این بدان معناست که خرید بسیاری از كالاها نه برای رفع نیاز، بلکه در پی احساس نیاز كاذب انجام می شود. در واقع وقتی افراد وارد فروشگاهی بزرگ با انواع و اقسام کالاها می شوند، ممکن است دست به خرید کالایی بزنند که اصلا قصد خرید آنرا نداشته و حتی تصور ذهنی هم از آن نداشته اند. این یعنی وجود نوعی احساس به نام نیاز کاذب. همه افراد اگر به این احساس خود توجه كنند، هر چیزی را آرزو خواهند كرد، به عنوان مثال همه دوست دارند هواپیمای شخصی داشته باشند و یا همه افراد تمایل دارند رئیس جمهور بشوند اما ما فقط یك رئیس جمهور لازم داریم. احساس نیاز كاذب انسان را به سمت مصرف بیشتر از هر كالا سوق خواهد داد چرا كه شما احساس خواهید كرد كه مثلا نیاز دارید هفته ای یك دست لباس خریداری كنید.

از آن جا كه تمامی انسان ها چنین تمایلاتی را دارند، می توان گفت که قدیمی ها نیز از این قضیه مستثنا نبوده اند بلكه عامل دسترسی اندك موجب می شد زندگی در گذشته بسیار ساده باشد.

طبیعتا محیط اجتماعی حاکم بر جامعه امروز، به جریان ترویج مصرف گرایی سرعت می بخشد. افزایش فروشگاههای متنوع و چشمگیر با کالاهایی زیبا در کنار تبلیغات گسترده، به این جریان کمک می کند.

صرفا یك روند اقتصادی نیست بلكه روندی اجتماعی فرهنگی است و به عبارتی فرهنگ مصرف یك فرهنگ لذت گرا است.

وقتی یک برند یا مارک خاص، رشدی قارچ گونه در جامعه پیدا می کند، به طوریکه در بهترین نقاط شهر شعبات مختلفی را دایر می کند، همین مساله می تواند نشان دهنده رشد مصرف گرایی باشد. چنین فروشگاهی وقتی برچسب حراج را بر شیشه نصب می کند، با جمعیت مشتاق خریدارانی مواجه می شود که حاضرند برای ورود به آن، در صفی طولانی بایستند. از طرفی فروشگاههای هزار تومانی و چند هزار تومانی هم وجود دارند که با برچسب های متعددی بر پشت ویترین ها، چشمان هر بیننده ای را به خود جلب کرده و وسوسه خرید را در دلها زنده می کنند.

با خرید كردن روحیه می گیرم!

«ویلن» نظریه پرداز مصرف معتقد است: فرد از 2 طریق موفقیت مالی و پولی خود را نشان می دهد: 1- اوقات فراغت ظاهری 2- مصرف تظاهری. این ویژگی در شهرهای بزرگ بیشتر مصداق دارد چرا كه افراد كمتر یکدیگر را می شناسند و می توانند تنها از روی ظاهر فرد در مورد طبقه اجتماعی، اقتصادی او اظهار نظر كنند.

در چند سال اخیر میل به مصرف به یك پز اجتماعی تبدیل شده است. مد شدن یك كالا و خرید آن كالا توسط بسیاری از افراد تابع مد و سپس دمده شدن همان كالا و كنار گذاشته شدن آن از سوی افراد و تكرار دوباره و چند باره این سیكل را هم باید از مهم ترین عوامل رواج مصرف گرایی در جامعه قلمداد كرد.

خرید اینترنتی

«باكاك» جامعه شناس معتقد است: مصرف صرفا یك روند اقتصادی نیست بلكه روندی اجتماعی فرهنگی است و به عبارتی فرهنگ مصرف یك فرهنگ لذت گرا است.

این احساس لذت در بسیاری از افراد به خوبی قابل مشاهده است. وقتی از آنها در این زمینه سوال می کنی، اغلب از نوعی احساس شادی بعد از خریدن یک وسیله جدید را دارند. بسیاری هم ابرازمی دارند که گاهی تنها برای روحیه گرفتن به خرید می روند تا اینکه نیاز به چیزی داشته باشند.

یك جامعه شناس می گوید: لذت های مصرف لذت های تخیلی و ذهنی هستند به عبارت دیگر ما آن چه را كه تصور می كنیم خرید یك كالای جدید برایمان به ارمغان می آورد، در ذهن خود می پرورانیم. وی لذت های به واسطه كالا و اشیا را لذت های زود گذری می داند كه در اغلب اوقات ریشه درنیازهای ارضا نشده افراد دارد.

بنابراین بهتر است خود و نیازهایمان را به درستی شناسایی کنیم و با آگاهی و معرفت، به اعمال روزمره بپردازیم تا گرفتار آسیب های رفتاری نشویم و از هر آنچه داریم بهره لازم را به دست آوریم. باید لذت خود را در معنویات جست و جو كنیم چرا كه یك لذت ماندگار است و اگر كسی از خرید لذت می برد می تواند محصول خریداری شده خود را در اختیار فرد محتاجی قرار دهد تا از این طریق بتواند به لذت خود جهت صحیح بدهد.

 

ادامه مطلب

 

ديرپا‌ترين معماي زندگي انسان مشكل فقر و گرسنگي است. امروزه اين پديده نه تنها دركشور ما بلكه در بسياري از كشورهاي ديگر جهان نيز وجود دارد.  اين مقال نگاهي است به شكل‌گيري، علل پيدايش و پيامدهاي پديده فقر .

تلاش انسان براين است كه زندگي فردي و اجتماعي او، داراي امنيت بيشتري باشد . واقعيت‌هاي زندگي، دستيابي به اين خواسته را به صورت آرمان درآورده است . گرچه بشر سعي كرده است تا علل عدم تحقق خواسته‌هايش را دريابد و در بسياري موارد نيز موفق بوده است، ولي تاكنون نتوانسته براي زندگي خود محيطي امن فراهم آورد .
فقر به‌عنوان پديده‌ي اجتماعي، يكي از مسايل و مصائب بشري است. اين پديده از آغاز زندگي اجتماعي، ذهن انسان را به خود مشغول داشته است. با پيشرفت جامعه انساني و پيچيده‌شدن روابط اجتماعي، نه تنها اين پديده از بين نرفته، بلكه يكي از مسايل حاد عصر حاضر شده است .
انديشمندان و متفكران اجتماعي در تعريف فقر، سخن واحدي ارائه نداده‌اند و از ديدگاه‌هاي گوناگون به آن نگريسته‌اند ولي بر اين اتفاق‌نظر دارند كه فقر فرايندي است كه عوارض گوناگوني را به‌دنبال دارد .

علل فقر
فقر پديده‌اي اجتماعي است. هر پديده اجتماعي براي به‌وجود آمدن نياز به شرايط خاصي دارد كه تا اين شرايط مهيا نباشد، آن پديده به‌وجود نمي‌آيد. از علل و عوامل مهمي كه سبب پيدايش فقر در جامعه مي‌شود، مي‌توان به اين موارد اشاره كرد :
الف) وجود نابرابري‌هاي اجتماعي ـ اقتصادي
ب) وجود بي‌عدالتي‌هاي اجتماعي ـ اقتصادي در درون جوامع انساني
ج) وجود تبعيض‌ها و نابرابري‌هاي اقتصادي، قومي و جنسي
نابرابري‌هاي اجتماعي) زندگي اجتماعي انسان براي رفع و تأمين نيازها، خواسته‌ها و آرمان‌هاي وي تكوين يافته است. تجربه نشان داده كه تحقق اين واقعيت‌ها مسايل و مشكلات اجتماعي ـ اقتصادي بسياري را مواجه شده است. اين واقعيت‌ها و مسايل ناشي از آن از بدو پيدايش اجتماعات انساني تا به امروز از ديدگاه‌هاي مختلف مورد بررسي و تأمل قرار گرفته است. با اين همه، انسان تاكنون نتوانسته است اين موانع و مشكلات را از پيش پاي خود بردارد و راه را براي تحقق خواسته‌هاي خود هموار سازد تا از اين طريق امكان شكوفايي استعدادهاي نهفته همه انسان‌ها فراهم شود. بدون شك يكي از عمده‌ترين مسايل و مشكلات اجتماعي جوامع بشري،‌وجود نابرابري‌هاي اجتماعي است. هيچ گروهي، از اين پديده اجتماعي غافل نبوده است و هر كدام باتوجه به شرايط اجتماعي ـ اقتصادي و باتوجه به شرايط زماني و مكاني، راه‌حل‌ها و رهنمودهايي ارائه كرده‌است. گروهي وجود اين پديده را براي تحولات اجتماعي ضروري و گروهي آن را عامل ستيز، تضاد و جنگ دانسته‌اند .
نابرابري‌هاي اجتماعي امروزه به صورت حاد مطرح است. زيرا فزوني‌گرفتن آگاهي‌هاي اجتماعي و فردي واطلاع از وضع زندگی جوامع بشري درگذشته، حال و نيز امكان دورنگري، اين توانايي را به انسان‌هاي امروز داده است كه به تحليل نابرابري‌ها بپردازند و در رفع آن تلاش كنند .
نابرابري‌هاي اجتماعي نه تنها متنوع است،‌بلكه حدت و شدت آن در جوامع بشري باتوجه به شرايط اجتماعي ـ اقتصادي آنها متفاوت است . يعني نابرابري‌هاي اجتماعي در تمام جوامع بشري وجود دارد. بعضي از آنها يا از بين رفته است و يا درحال از بين رفتن است به هرحال تمام جوامع انساني از نابرابري‌هاي اجتماعي به نحوي از انحا رنج مي‌برند و سيستم اجتماعي يا افراد و يا رهبران آنها در حل و يا محدودكردن آن سعي و تلاش مي‌كنند .
زندگي اجتماعي ايجاب مي‌كند كه افراد جامعه در ارتباط مستمر و متقابل با هم باشند. پيدايش روابط اجتماعي، محصول اين فرايند اجتماعي است انسان براي اين كه بتواند خواسته‌هاي خود را برآورده سازد، بايد كارها و امور جامعه را بين خود تقسيم كند و از عوايد آن بهره گيرد. اگر تقسيم كار اجتماعي و عوايد آن بين انسان‌ها براساس استعدادها، شايستگي‌ها، تجربه و تخصص صورت گيرد و در جهت تحقق آرمان‌ها، خواسته‌ها و نيازهاي كل افراد جامعه و سيستم اجتماعي باشد، روابط اجتماعي بر عدالت اجتماعي استوار خواهد بود و نابرابري‌هاي اجتماعي معني پيدا نخواهد كرد و احتمالاً تضاد و جنگ در جامعه بشري پديد نخواهد آمد. اما تاريخ تحولات اجتماعي ـ اقتصادي نشان مي‌دهد كه چنين آرماني كاملاً تحقق نيافته است. از بدو پيدايش جوامع انساني، روابط اجتماعي و تقسيم كار اجتماعي اغلب براساس معيارهايي خلاف خواسته انسان‌ها صورت گرفته است. گاهي زور،‌گاهي قدرت اقتصادي و زماني عوامل فرهنگي سبب‌ساز نابرابري‌ها شده است و انسان‌ها را به گروه‌هاي متفاوت و متباين تقسيم كرده و گروهي را بر گروهي ديگر حاكم ساخته است .
بنابراين، نابرابري‌هاي اجتماعي با شكل‌گيري روابط اجتماعي ناعادلانه در جامعه بشري به‌وجود آمده است. با اين كه صاحبنظران سعي در ازبين بردن و يا تقليل آن داشته‌اند،‌اما اين پديده، تا به امروز، جامعه بشري را دچار رنج‌ها و مصائب بي‌شماري كرده است. فقر، گرسنگي، مرگ و مير نوزادان در كشورهاي فقير،‌بي‌سوادي و بهره‌كشي از كودكان،‌نوجوانان و زنان و ... زاده روابط اجتماعي ناعادلانه است .

نابرابري‌هاي طبقاتي
گروه‌بندي افراد جامعه، امري عام و از ويژگي‌هاي زندگي اجتماعي است اما پيدايش طبقات اجتماعي در جامعه، مسئله‌ساز و مشكل‌آفرين بوده و هست. هيچ جامعه‌اي در طول تاريخ از اين پديده مصون نمانده و تقريباً تمام جوامع از اين نوع نابرابري صدمه ديده است. نابرابري‌هاي طبقاتي از تقسيم كار اجتماعي ناعادلانه پديد مي‌آيد بررسي تاريخي نشان مي‌دهد كه فقط در جوامع بسيار ساده و ابتدايي كه امكان ذخيره مواد و توليد بيشتر وجود نداشته نابرابری گروهي و به‌ويژه نابرابري‌هاي طبقاتي مشاهده نشده است .
مطالعات علمي تاكنون نتوانسته است به اين پرسش پاسخ درستي بدهد كه، كي؟ چرا ؟و چگونه نابرابري‌ طبقاتي به‌وجود آمده است؟ هيچ رابطه‌اي بين ابعاد و اندازه جامعه و نيز پيچيدگي آن و يا تقسيم كار، با ظهور نابرابري‌هاي طبقاتي وجود ندارد .
نابرابري‌هاي طبقاتي را بايد در كيفيت و ماهيت روابط اجتماعي جستجو كرد. چگونگي روابط اجتماعي استقرار افراد جامعه در پايگاه و جايگاه مختلف و محول‌كردن نقش‌هاي اجتماعي خاص به افراد خاص،‌زمينه‌ساز پيدايش نابرابري‌هاي اقتصادي و ساير نابرابري‌هاست. آنچه كه در نابرابري‌هاي طبقاتي مهم است، عوارض ناشي از اين نابرابري‌هاست. وجود ستيز، تنش، رقابت، جنگ، فقر و گرسنگي را قبل از اينكه در عوامل ديگر جستجو كرد،‌بايد در وجود نابرابري ديد. عدم دستيابي به امكانات بهداشتي، رفاهي، آموزشي و تمامي امكانات مادي و معنوي سبب‌ساز بسياري از مشكلات اجتماعي، رواني، خانوادگي و فردي است. وجود زياد مرگ و مير در جوامع پيراموني و در بين كم درآمدها،‌تعصب و پيشداوري درباره‌ پديده‌هاي فرهنگي و قومي در بين گروه‌هاي كم‌درآمد، از گروه‌هايي ناشي مي‌شود كه از امكانات و تسهيلات اجتماعي بيشتري‌ بهره مي‌گيرند .
به‌طور كلي نابرابري‌هاي طبقاتي زماني براي جوامع بشري خطرناك است كه فقر، گرسنگي و جهل، روابط اجتماعي ناعادلانه را به حالت انفجار برساند. نابساماني‌هاي ناشي از اين حالت، ‌تركيب جمعيت آينده جامعه را به هم مي‌زند،‌گروه‌هاي اجتماعي را رو در روي هم قرار مي‌دهد و انرژي اجتماعي را صرف جبران خسارت‌هاي ناشي از اين نوع روابط مي‌كند .
وقتي كه در جامعه روز به روز شاهد بيشترشدن فاصله طبقاتي هستيم كه بر ثروت ثروتمندان افزوده مي‌شود و قشر آسيب‌پذير ضعيف‌تر و لاغرتر، پيدايش ناهنجاري‌هاي اجتماعي دور از ذهن نيست. البته هيچ‌كس نمي‌تواند ادعا كند كه فاصله طبقاتي بايد به صفر برسد كه چنين چيز عملاً امكان‌پذير نيست. اما اين سخن به اين مفهوم نيست كه ما حداكثر شكاف طبقاتي را بپذيريم بلكه منظور وجود فاصله طبقاتي حداقلي است اما نكته مهم اين است كه توزيع نابرابر ثروت در داخل كشور تضاد شديدي بين ثروتمندان و فقيران به‌وجود مي‌آورد. يكي از اقتصادانان غربي (ميردال) به اين نكته اشاره مي‌كند كه اين يك پديده منظمي است كه تقريباً صورت يك قانون اقتصادي به‌خود مي‌گيرد كه هرچه كشوري فقيرتر باشد،‌در آنجا اختلاف سطح زندگي بين ثروتمندان و فقيران زيادتر است . عدم توزيع عادلانه ثروت ملي در كشور موجب به‌وجود آمدن دو مسئله مي‌شود. اولاً اكثر مردم به فقر مزمن دچار مي‌شوند و حتي كمك‌هاي مستقيم و غيرمستقيم دولت نمي‌تواند اين مشكل اقتصادي را حل كند. ثانياً با عميق‌شدن شكاف طبقات، فقرا فقيرتر و اغنيا ثروتمندتر مي‌شوند. قطبي شدن تدريجي جمعيت در اين كشورها موجب پيدايش تضاد طبقاتي مي‌شود اما از آنجا كه اكثريت فقير فاقد قدرت و ابزار مبارزه هستند، همچنان به وضع موجود تن مي‌دهند و در فقر و تنگدستي به سر مي‌برند .

پيامدهاي منفي
پديده فقر عوارض و پيامدهاي منفي در بين انسان‌ها و جوامع انساني از خود برجاي مي‌گذارد كه به نوبه‌ خود در يك دور بسته موجب گسترش آن مي‌شوند. فقر، موجب افت آگاهي فردي و اجتماعي مي‌شود. فقر سطح آموزش را نه تنها پايين مي‌آورد بلكه ضرورت وجودي و تأثير آن را به حداقل مي‌رساند. امكانات بهداشتي و تغذيه را محدود مي‌كند،‌گرسنگي مزمن و آشكار را سبب مي‌شود . فقر، انحرافات و بزهكاري‌هاي گوناگون را در پي دارد كه بنيان جامعه را دچار تزلزل مي‌كند. اغلب محله‌هاي فقيرنشين، جايگاه بزهكاري‌هاي كودكان، نوجوانان، دزدان، قاچاقچيان و منحرفين جنسي است. از نظر سياسي گروه‌هاي فقير، آلت دست سياست بازاني هستندكه براي لقمه‌اي نان مبلغي ناچيز، مقاصد آنها را عملي مي‌كنند. بيشتر گروه‌ها و دسته‌هاي تبهكاري حرفه‌اي متعلق به اين گروه (فقرا) است .
مرگ و ميز كودكان و نوزادان، پايين بودن سن ازدواج، جواني جمعيت و بالابودن ميزان زاد و ولد و نيز كوتاهي طول عمر متوسط نه تنها زاده فقر هستند بلكه به نوبه خود در افزايش و گسترش فقر، عامل مؤثري به‌شمار مي‌روند .
گرسنگي ناشي از فقر، همواره در طول تاريخ وجود داشته، اما در عصرحاضر شكل حادتري به خود گرفته است. گرسنگي در جوامع پيراموني به دو شكل ديده مي‌شود. گرسنگي آشكار و يا گرسنگي ناشي از كمبود مواد غذايي كه اين نوع گرسنگي بيشتر در اثر جنگ‌ها، قطحي‌ها و خشكسالي‌ها پيدا مي‌شود و از ويژگي‌هاي كشورهاي درحال توسعه است. مرگ و مير ناشي از اين نوع گرسنگي، آني و بسيار زياد است. نوع ديگري از گرسنگي، گرسنگي مزمن يا مخفي است. مردم عامي فكر مي‌كنند كه غذاي كافي مي‌خورند، در صورتي كه محتواي غذايي آنها درحدي است كه تكاپوي فرسايش نيروي بدني‌شان را نمي‌كند. اين امر در دراز مدت نه تنها زمان مرگ را تسريع مي‌كند، بلكه توان كار و فعاليت را به ميزان قابل توجهي كاهش مي‌دهد .
عقب‌ماندگي جسمي و رواني، يكي ديگر از عوارض فقر است. تحقيقات علمي نشان مي‌دهد كه كودكان فقرا، از نظر هوشي، رواني و جسمي از كودكان هم‌سن و سال خود در بين طبقات متوسط و مرفه، در سطح پايين‌تري قرار دارند. فقر نه تنها در روان، جسم و هوش كودكان اثر مي‌گذارد،‌بلكه در ساختمان بدني، مقاومت جسمي،‌طرز نگرش، تعقل و انديشه انسان نيز مؤثر است. كمبود مصرف پروتئين و مواد گوشتي سبب كوتاهي قد و كمي مقاومت بدن در مقابل بيماري‌ها مي شود .
فقر نه تنها با گرسنگي ارتباط مستقيم دارد بلكه با نوع و ميزان بهره‌وري از امكانات و تسهيلات بهداشتي، مسكن، تأمين نيازمندي‌هاي كودكان و تبعيض‌هاي نژادي نيز در ارتباط است. گروه‌هاي فقير به‌علت نداشتن درآمد كافي از امكان زيست بهتر، محيط بهداشتي، پارك‌ها و فضاي سبز و درمان كافي كمتر برخوردار هستند. در نتيجه، مرگ و مير در بين اين گروه‌ها بسيار بيشتر از ساير گروه‌هاي اجتماعي است. نبود مسكن كافي و جاي مناسب براي سالخوردگان فقير، وضع بسيار ناگواري را براي آنان پيش مي‌آورد. با وجود اين كه تمامي افراد جامعه و مسئولان از عوارض و پيامدهاي منفي فقر آگاه هستند اما هنوز شاهديم كه در كشور ما چند ميليون نفر در فقر به‌سر مي‌برند. بدون شك اگر بسياري از ناهنجاري‌هاي اجتماعي كه درحال حاضر جامعه ما گرفتار آن شده است را مورد تجزيه و تحليل قرار دهيم، خواهيم ديد كه يكي از مهمترين (و شايد مهمترين) علت‌هاي اين معضلات فقر و مشكلات اقتصادي باشد. اميد كه روزي را شاهد باشيم كه چيزي به نام فقر و فقير در كشورما وجود نداشته باشد .      

 

ادامه مطلب

 

اكنون كه در سال اصلاح الگوي مصرف قرار داريم ضروريست تا برنامه ريزان كشور بجاي صدور بخشنامه هاي فرمايشي غير قابل اجرا در منابع دين مترقي اسلام تحقيق كرده و با افق قرار دادن جامعه پيشرفته مهدوي الگوهايي را بيابند تا در جامعه اي كه ريشه هاي مذهبي آن از هر اهرمي قوي تر است اين الگوها هر چه سريع تر به فرهنگي اسلامي تبديل شوند كه از يك جامعه مدعي زمينه سازي ظهور انتظار مي رود .

از ديدگاه بسياري از علماي اسلام فقط دو شخص موفق مي شوند كه بهترين نوع حكومت را كه احكام آن برخاسته و مبتني بر آموزه هاي الهي است، در جامعه تشكيل دهند، اين دو كساني نيستند جز پيامبر اكرم حضرت محمد مصطفي (ص) و امام عصر حضرت بقية الله الاعظم (عج ).

با نگاه به تاريخ 1400ساله گذشته نيز اين ديدگاه به روشني قابل اثبات است بطوريكه پس از رحلت حضرت محمد(ص) انحراف در دين اسلام آغاز شد و چيزي نگذشت كه در اندك زماني نه تنها موضوع امامت و دستاوردهاي غدير خم به باد فراموشي سپرده شد بلكه دختر پيامبر نيز به عنوان اولين قرباني معصوم راه امامت به شهادت رسيد .

حتي موضوع بدينجا هم ختم نيافت و علاوه بر ظلم هاي رفته به امام علي و امام حسن عليهم السلام در دهه ششم هجري انحطاط در جامعه كار را به جايي رساند كه لشگر منتسب به اسلام اباعبدالله الحسين (ع) را بنام خروج از اسلام در كربلا با 72 يارش چنان به شهادت رساند كه تا ابد نظير مظلوميت آن واقعه قابل تكرار نيست

تامل در اين مصيبتها به روشني اثبات مي كند كه حتي نزديك ترين حكومتها به دوران نبوت پيامبر اكرم نيز از اجراي قوانين الهي يا ناتوان بودند و يا سرباز زدند چراكه در گام نخست برخي از اساسي ترين احكام الهي را ناديده گرفته يا تحريف كردند كه موضوع امامت و ولايت از مهمترين آنهاست

با اين نگاه وقتي به تاريخ نظر كنيم در مي يابيم كه انحراف نه تنها در طول دوران ائمه معصوم (ع) كم نشد بلكه با عميق تر شدن مطامع حاكمان زور و زر مسلط به دنياي اسلام انحرافات به شهادت 11 معصوم انجاميد و در نهايت تقدير الهي را در امام دوازدهم بر غيبت و انتظار قرار داد تا جامعه بشري در اعمال و رفتار خود براي نيل به جامعه فاضله بنگرد و نيز زمين از بقية الله خالي نباشد

حال اگر اين ديدگاه را بپذيريم كه فقط پيامبر اكرم (ص) و حضرت حجت(عج) موفق به برپا ساختن حكومت عدل الهي مبتني بر آموزه هاي وحياني مي شوند بايد ساير حكومتها را در دو قالب ديگر دسته بندي كنيم

دسته اول حكومتهايي هستند كه خود را اسلامي مي خوانند و بر پايه دريافتهاي خود از دين اسلام به وضع قوانين پرداخته و باري به هر جهت و بنام اسلام بر مسلمين حكم مي رانند كه تاريخ اسلام اين نوع حكومتها را فراوان ديده است

دسته دوم نيز حكومتهايي هستند كه الگوي حكومتي خود را شيوه حكمراني پيامبر و سيره نبوي و منابع منتسب به ائمه معرفي كرده و افق نگاهشان در ترسيم قوانين و حركت رو به تعالي جامعه را جامعه مهدي موعود دانسته و خود را جامعه منتظر و زمينه ساز ظهور معرفي مي كنند و كليه امور را در بينابين جامعه نبوي و جامعه آرماني مهدوي مديريت مي كنند و سعي دارند نيم نگاهي هم به پيرامون خود داشته و پيشرفتهاي ساير ملل را در نوع مثبتش مد نظر قرار دهند

به اذعان علماي معاصر ، انقلاب اسلامي ايران جزو دسته دوم از اين تقسيم بندي است چراكه بنيانگذار آن حتي بسيار پيش‌تر از پيروزي انقلاب در اعلاميه هاي بيشمار و سخنراني هاي گوناگون مسير حركت انقلاب اسلامي را اتصال به حكومت عدل گستر مهدوي اعلام و ترسيم كرده است .
و پس از پيروزي انقلاب نير مدام بر اين راهبرد پاي فشرده و طراحي قوانين و ساختار حكومت را برپايه همين تدبير در قالب جمهوري اسلامي خواستارشده است كه اين امر در سه دهه گذشته نيز در راستاي اين برنامه راهبردي ادامه پيداكرده است

اكنون با اين مقدمه به اين نتيجه مي رسيم كه به موازات فراموشي و غفلت از بسياري از اصول و احكام اسلامي در سده‌هاي گذشته موضوع مهم چگونگي مصرف نعمات خدادادي نيز مورد غفلت قرار گرفته است و فرامين الاهي نيز در اين زمينه كمرنگ شده اند .
 
حال اگر بخواهيم در جامعه كنوني يكي از اين احكام فراموش شده را دوباره احيا كنيم باز فرصتي به اندازه تاريخ وقوعش را نيازمنديم ، چراكه بايستي يك فرهنگ عوض شود و كار تبديل يا تعويض و يا ارتقاء يك فرهنگ صد البته كار يكسال و دوسال نيست

رهبر انقلاب اسلامي ايران با درك اين واقعيت كه هم اينك موضوع مصرف نعمات خداوندي در مرحله اي از خروج از الگوهاي اسلامي و احياناً بحران مصرف روبروست سال جاري را به عنوان سال الگوي مصرف ناميدند تا در اين سال به اين موضوع نگاه جدي‌تري انداخته شود

با تدبر در نوع تقسيم بندي اي كه از نظر گذشت بايستي به ناچار در حكومت مدعي به انتساب در گروه دوم به دنبال باز تعريفي از مصرف و استخراج مجدد الگوهاي آن از منابع اسلام باشيم

در اين راستا منابع اسلامي شامل قرآن كريم ، سيره نبوي و علوي و احاديث ائمه معصومين(ع) به عنوان سرفصل هايي براي استخراج الگوهاي مصرف بايد مورد مطالعه و تحقيق قرار گيرند

البته اين نبايد بدان معني باشد كه به صورت سطحي نگرانه به موضوع نگاه شود و احياناً با تحجر و سقوط در عقب ماندگي به دين مترقي اسلام ضربه زده شود بلكه بايد با انطباق احكام نبوي و فرامين ائمه و نيز رجوع به مفاهيم و راهكارهاي متعالي قرآن كريم شيوه هاي صحيح و نوين براي جامعه استخراج نمائيم و در عين حال نيز افق نگاهمان به نقطه تعالي و پيشرفته بشر كه جامعه آرماني مهدويست نيز باشد و تمامي برنامه هايمان در توازن با اين افق استخراج و طرح ريزي شوند كه در اين صورت توفيق حقيقي را به همراه خواهد داشت

در اينجا به چند نمونه از دستورات اسلامي مرتبط با الگوي صحيح مصرف كه از همين منابع پيش گفته استخراج شده مي پردازيم

قرآن كريم در وجوه مختلف و دفعات قابل تاملي به موضوع اسراف و تبذير پرداخته و در سوره اعراف آيه 31 مي فرمايد :
يَا بَنِي آدَمَ خُذُواْ زِينَتَكُمْ عِندَ كُلِّ مَسْجِدٍ وكُلُواْ وَاشْرَبُواْ وَلاَ تُسْرِفُواْ إِنَّهُ لاَ يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ ﴿ ۳۱
اى فرزندان آدم جامه خود را در هر نمازى برگيريد و بخوريد و بياشاميد و[لى] زياده‏روى مكنيد كه او اسراف‌كاران را دوست نمى‏دارد

و يا در سوره اسراء در آيات 26 و 27 مي فرمايد :
وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَلاَ تُبَذِّرْ تَبْذِيرًا ﴿ ۲۶
و حق خويشاوند را به او بده و مستمند و در راه‏مانده را [دستگيرى كن] و ولخرجى و اسراف مكن
إِنَّ الْمُبَذِّرِينَ كَانُواْ إِخْوَانَ الشَّيَاطِينِ وَكَانَ الشَّيْطَانُ لِرَبِّهِ كَفُورًا ﴿ ۲۷  

چرا كه اسراف‌كاران برادران شيطان هايند و شيطان همواره نسبت به پروردگارش ناسپاس بوده است
در حقيقت امام حسن عسگري نيز بر همين اساس در نامه اي به يكي از شيعيان او را به توانگري بشارت داده و توصيه كرده اند

بر تو با به ميانه روي و اعتدال و بر حذر باش از اسراف ، زيرا اين عمل از كارهاي شيطان است

همچنين روزي پيامبر اكرم (ص) از محلي مي گذشت ، ناگاه حضرت يكي از ياران خود بنام سعد را ديد كه در حال وضو گرفتن است ولي براي اين فريضه اسلامي آب زيادي را مصرف مي كرد ، پس حضرت به وي فرمود: اي سعد چرا اسراف مي كني؟
سعد گفت: يا رسول اله در آب وضو نيز اسراف است؟
و پيامبر پاسخ فرمود: بله اگرچه از آب جاري هم استفاده كني

همچنين امام نخست شيعيان در حديثي مي فرمايند: هركه ثروتي دارد مبادا آن را تباه كند زيرا صرف كردن بي مورد آن ريخت و پاش و اسراف است، اين كار اورا در بين مردم كوته بين بلند آوازه مي كند اما در نزد خداوند بي مقدار است

رسول اكرم نيز در حديثي ديگر مي فرمايند: نشانه مصرف چهار چيز است: به كارهاي باطل مي نازد ، آنچه را فراخور حالش نيست مي خورد ، در كارهاي خير بي رغبت است و هركس را به او سودي نرساند قبول ندارد

منابع سرشار اسلامي لبريز از چنين احكام راهگشايي است كه اگر برنامه ريزان كشور و طراحان الگوهاي مصرف در بخش هاي مختلف بدان رجوع نمايند مي توانند مترقي ترين الگوها را نه تنها براي جامعه ايران اسلامي بلكه براي كل ملتهاي مسلمان و جامعه بشري طراحي نمايند

اكنون كه در سال اصلاح الگوي مصرف قرار داريم ضروريست تا برنامه ريزان كشور بجاي صدور بخشنامه هاي فرمايشي غير قابل اجرا در منابع دين مترقي اسلام تحقيق كرده و با افق قرار دادن جامعه پيشرفته مهدوي الگوهايي را بيابند تا در جامعه اي كه ريشه هاي مذهبي آن از هر اهرمي قوي تر است اين الگوها هر چه سريع تر به فرهنگي اسلامي تبديل شوند كه از يك جامعه مدعي زمينه سازي ظهور انتظار مي رود .

 

 

ادامه مطلب

 

عدد سال 88 را اگر برعكس بنويسيم مي شود 77 و اين يعني همين تعداد تعطيلي در سال جديد، يعني بيش از 2ماه و نيم تعطيلي در يكسال و به تعبير ديگر بيش از 25 درصد از سال را در تعطيلات بسر خواهيم برد. مطلب پيش رو سعي دارد با نگاهي به اين موضوع زواياي پيدا و پنهان تعطيلات سال جاري از منظر اصلاح الگوي مصرف زمان كار رسمي در كشور مورد واكاوي و كنكاش قرار دهد .

ما ايراني ها به دقت نكردن به چگونگي بهره مندي از عنصر زمان شهره ايم به طوريكه بسياري از كارهايمان را يا در دقيقه نود انجام مي دهيم يا در وقت هاي اضافه و در برخي مواقع هم اصلاً انجام نمي دهيم

گاهي وقتها نگاهي به برخي صف هايي كه در مراكز خدماتي طويل مي شوند ما را به اين حقيقت مي رساند .

كشورمان از معدود کشورهایی است که در آن تعداد تعطیلات رسمی بیش از متوسط جهانی است، چنانکه امسال بیش از 25 روز تعطیلی رسمی در تقویم‌هايمان ثبت شده است .

اين 25 روز تعطيل رسمي وقتي خود را بيشتر نشان مي دهد كه بدانيم در كشوري مثل ايتاليا فقط 12 روز تعطيل رسمي پيش بيني شده است يا انگلستان 14روز تعطيل رسمي دارد و حتي همين همسايه جنوبي‌مان قطر فقط 10 روز را به عنوان تعطيل رسمي اعلام كرده است .

مي بينيم كه بعضاً تعطيلات رسمي ما بيش از 2 برابر بسياري از كشورهاست كه در صورتي كه تعطيلات ديگر جمعه و پنجشنبه و تعطيلي‌هاي غيرقابل پيش بيني و مهمتر از همه مرخصي هاي استحقاقي كارمندان كشور را به آن اضافه كنيم قريب به يك سوم از سال را تعطيل شده بايد بپنداريم

نكته اينجاست كه به اين همه پرت زمان در كشور كه آثار بسيار زيانباري را بر مملكت تحميل مي‌كند هيچوقت نگاه كارشناسانه، عميق و اصلاح‌گرانه نشده است و حتي مديراني در ايران مورد ستايش قرار مي گيرند كه تعطيلات بيشتري را براي كاركنان فراهم كنند و اين عمق فاجعه عدم استفاده صحيح از عنصر زمان در سيستم مديريت كشوري است

حال از اين نكته هم مي گذريم كه ميزان ساعت كار مفيدمان هم در ساعات كار رسمي بسيار پائين است بطوريكه مشکل ما فقط تعطیلات طولانی‌مدت نیست بلکه نداشتن نگاه جدی به کار و شغل را هم شامل می‌شود، يعني بعضی افراد حتی از نیم ساعت وقت خود بهترین بهره را می‌برند و افرادی دیگر حتی از بیکاری خود نیز استفاده کامل را نمی‌برند

بر اين اساس آنچه كه بايد تغيير كند نوع نگاهي است كه در مصرف زماني كه بدان از سوي دولت اسلامي حقوق پرداخت مي شود است

اين نگاه بايد از وضع كنوني به يك فرهنگ استفاده بهينه از عنصر زمان به عنوان يكي از شاخص هاي مهم الگوي صحيح مصرف در سيستم اداره كشور تغيير يابد و به تعبيري باید فرهنگ متعهد در کار را گسترش دهیم و آن را به افراد بیاموزیم و در اين مسير قوانين و راهكارهاي لازمه را مورد بازنگري قرار دهيم كه در نهايت به سيستمي غيرفرمايشي و بخشنامه اي و در عين حال قابل اجرا و نظارت ارتقا يابد

برخي از صاحب نظران وجود تعطيلات مذهبي را از دلايل عمده افزايش تعطيلات كشور مي دانند و اين در حالي است كه بسياري از اين تعطيلات در حقيقت در برخي از وجوه تعطيلي به حساب نمي آيند چراكه در قالب هاي مختلف به وصول دستاورهاي ديني و فرهنگي يا سياسي و اجتماعي منجر مي شوند كه نمونه آن بهره هاي فراوان اجتماعي و مذهبي تعطيلي عاشورا و تاسوعاي حسيني است كه فضاي كشور را به يكبار پر از معنويت و روحانيت مي كند و يا روز 22 بهمن و راهپيمايي بزرگ كشوري آن به عنوان پايه اي مستحكم بر اي انقلاب ايفاي نقش مي كند

در حقيقت مشكل مطرح شده در حوزه تعطيلات مذهبي به لحاظ دستاوردهاي آن در بسياري از موارد نادرست است بلكه مشكل تعطيلات كشور در عدم مديريت ساير تعطيلات است

کم شدن تعطیلات در ایران به خودی خود امر بدی نیست و مهمتر از تعداد ایام تعطیل مدیریت تعطیلات است‌چرا که مدیریت صحیح باعث کارآمدی افراد می‌شود و در غیر این صورت آسیب‌رسان و باعث بازدهی پائین فعالیت خواهد شد .

در حال حاضر در کشورهای پیشرفته به علت تعطیلات کم کار مفید افراد زیاد است و در كشورمان تعطیلات موجود و مدیریت تعطیلات یک نگاه کارشناسانه و همسونگر نیاز دارد و تعطیلات باید تاثیر مثبت داشته و اگر قرار باشد فرد هیچ برنامه‌ای را برای شادی و نشاط خود فراهم نکند بی‌اثر است

تعطيلات رسمي سال 88

1
الي 4 فروردين -عيد نوروز
12
فروردين - روز جمهوري اسلامي
13
فروردين - روز طبيعت -
7
خرداد- شهادت حضرت فاطمه(س )
14
خرداد - رحلت امام خميني(ره )
15
خرداد- قيام پانزده خرداد
15
تير- ميلاد امام علي(ع )
29
تير - عيد مبعث -
16
مرداد - تولد امام زمان(عج )
20
شهريور- شهادت امام علي(ع )
29
شهريور - عيدسعيد فطر
22
مهر - شهادت امام صادق(ع )
7
آذر - عيد قربان
15
آذر - عيد غديرخم
5
دي - تاسوعاي حسيني
6
دي - عاشوراي حسيني
16
بهمن - اربعين حسيني
22
بهمن - پيروزي انقلاب اسلامي
24
بهمن - رحلت پيامبر اکرم(ص )
26
بهمن - شهادت امام رضا(ع )
13
اسفند - ميلاد پيامبر اکرم(ص )
29
اسفند - ملي شدن صنعت نفت

 

 

ادامه مطلب

 

اسراف ناپسند است و در اسلام هم نکوهش شده، اما زمانی برای حذف این ویژگی تشویق می شویم که به ضرورت آن پی ببریم و میسر نخواهد شد تا هنگامی که میزان ناپسندی اسراف و پی آمدهای بد آن برایمان روشن شود .

اسراف به معنای افراط، فراخ رفتاری، تلف کردن مال و ول خرجی کردن است. در حرمت اسراف و مذموم بودن آن هیچ بحث و حرفی نیست، ولی چگونه تشخیص دهیم زیاده روی و اسراف کردیم یا قدم به میانه و اعتدال گذارده ایم

امام علی راه تشخیص و تمیز آن را به ما نشان داده و برای شخص اسراف کار سه نشانه ذکر می فرمایند: «طعامی که در خور او نیست می خورد، لباسی که در خور او نیست، می پوشد و متاعی که در خور او نیست، می خرد
 
بنابراین مهمترین عامل شناخت مرز اسرافکار و شخصی که مسرف نیست، شأن و موقعیت اقتصادی شخص است یعنی اگر خوراک، پوشاک و نوسایلی که فرد استفاده می کند فراخور حال وی باشد، در غیر این صورت اسم فاعل اسراف در مورد او تحقق می پذیرد

البته این قید شأن و موقعیت مربوط به اصل استفاده وسایل و متاع مورد نیاز است به این معنا که شخص متمول برای استفاده از وسایل گران قیمت و خوردنی های رنگارنگ اسراف محسوب نمی شود تا زمانی که در حد نیاز و جزو وسایل زندگی او باشد، و الا چنان که فرد به مصرف گرایی بی رویه رو آورد مثل استفاده از چندین نوع غذا در یک نوبت یا خرید وسایلی که هیچ گاه به کار نمی آید یقینا عمل او اسراف است .

اسراف یکی از گناهان کبیره است. از این رو باید عوامل پیدایش آن را شناخت و پس از آن با آثار و عواقب بد آن آشنا شد

علل پیدایش اسراف: 1ـ عامل اخلاقی 2ـ عامل روانی  

عوامل اخلاقی
الف: ضعف ایمان
مهمترین عاملی که انسان را درمقابل منکر مقاوم کرده و از افتادن در ورطه گناه باز می دارد ایمان است و شخصی که دچار اسراف شده بی تردید ایمان در قلب او آنگونه که باید قوت نگرفته است

ب: پیروی از هوی نفس  
نفس انسان هماره انسان را به بدی می خواند مگر اینکه خدا رحم کند و شخص مسرف کسی است که مغلوب نفس اماره گشته است

ج: کوته نظری
شخص مسرف گمان می کند هر چه پوشاک ، خوراک و وسایل زندگی اش در حد عالی باشد از ارزش و مقام بهتری در اجتماع و جلوی سایرین برخوردار است

د: ریا
 
شخص مسرف برای نشان داددن خود یک سری خرجهای دهان پر کن ، بذل و بخششهای بی مورد که نه خود و نه دیگران نیازی به آن دارند انجام می دهد تا فقط به چشم بیاید

عوامل روانی اسراف :
الف: تجمل گرایی و تجمل پرستی
«
حب الدنیا رأس کل خطیئه» فرد زیباییها را دوست دارد اما به حد افراط تا جایی که به مرحل پرستیدن و ستایش کردن می رسد. دوست دارد هر چیز زیبایی را که می بیند بخرد و آن را از آن خود می داند

ب: الگوهای نادرست رفتاری و کرداری
فرد به اسراف دچار می شود چون عملی مرسوم در خانواده است و یا تحت تأثیر اطرافیان چون دوستان و آَنایان و محیط پیرامون خود قرار گرفته و از آنان الگو برداری کرده است

اسراف مذموم است و در دین اسلام هم نکوهش شده اما زمانی ترغیب به حذف این خصیصه در ما ایجاد خواهد شد که ضرورت آن برایمان ملموس و قطعی شود و آن میسر نخواهد بود تا زمانی که میزان قبح عمل و عواقب بد آن برایمان روشن شود. لذا برای ایجاد این حساسیت به ذکر چندین مورد از آثار بد اجتماعی و آثار اخروی اسراف می پردازیم .

آثار ناپسند اجتماعی اسراف
1
ـ رفتن برکت از سفره بندگان و سلب نعمت از ایشان
پیامبر اکرم می فرماید: هر که در زندگی میانه روی کند خداوند او را نعمت دهد و هر که زیاده روی کند خدایش او را بی نصیب سازد .

2
ـ گسترش بی عدالتی و فقر   
اسراف از خانواده به جامعه کشیده می شود که نتیجه آن فقر و بی عدالتی است. بازار یک جامعه تابع عرضه و تقاضا است . وقتی اسراف پیش آمد فرهنگ مصرف گرایی بالا می رود. در نتیجه تقاضا زیاد می شود درحال که ارز ثابت است. اینجاست که جامعه با مشکل اقتصادی روبرو خواهد شد. مسرفان یک جامعه کالا را می خرد به هر قیمتی که باشد. فروشنده هم از انی موضوع سوء استفاده کرده جنس و کالای خود را به بالاترین قیمت ممکن می فروشد پس گرانی و تورم پیش می آید در نتیجه اقشار کم درآمد جامعه قادر به بر آوردن مایحتاج زندگی خود نبوده و فقر دامنگیر آنان می گرددد. به دنبال فقر عدالت ازجامعه رخت بربسته، فاصله طبقاتی و فساد اقتصادی که آثار مخرب آن بر همگان روشن است فراگیر می شود .

آثار ناپسند اخروی :
1
ـ محروم شدن از حب خداوند که در ابتدای بحث به آیه مورد نظر اشاره شد. «خداوند اسرافکاران ار دوست ندارد .» 

2
ـ مستجاب نشدن دعا
 
پیامبر اکرم می فرماید: دعای چهار دسته از امت من مستجاب نمی شود که یکی از آنها مشخص مسرف است .

3
ـ محرومیت از هدایت پروردگار  
«
پس خداوند عمل فرعون را جلوی او زیبا جلوه داد تا از هدایت خدا محروم گردد و از راه راست بازداشته است

4
ـ دوری از شفاعت امامان معصوم
امام جواد به نقل از پدرانشان به نقل از امیر المؤمنین فرمودند: کیفر خدا را کوچک نشمارید زیرا شفاعت ما به برخی از اسرافکاران تنها پس از سیصد هزار سال می رسد .

5
ـ خوار شدن در قیامت
امام علی در نهج البلاغه می فرمایند: «آگاه باشید بخشیدن مال به آنها که استحقاق آن را ندارند، زیاده روی و اسراف است و ممکن است در دنیا مقام بخشند. مال را بالا ببرد اما در آخرت او را پست خواهد کرد و درمیان مردم ممکن است گرامی باشد اما در پیشگاه خدا خوار و ذلیل است .


پی نوشت ها :
1-
سوره اعراف، آیه 31
2-
محمد معین، فرهنگ فارسی، تهران، امیر کبیر، 1375، ج1، ص 266
3-
خصال، ج 1، ص 110  
4-
سوره یوسف
5-
حسن بن علی بن شعبه، تحف العقول عن آل الرسول، صادق حسن زاده، ص 76
6-
حسن بن علی بن شعبه، تحف العقول عن آل الرسول، صادق حسن زاده ، ص 632  
7-
سوره مومن ، آیه 41
8-
محمدباقر مجلسی، بحار الانوار
9-
نهج البلاغه ، محمد دشتی، خطبه 126، ص 240 .

 

 

ادامه مطلب

 


صفحات وبلاگ
تعداد صفحات :9   1 2 3 4 5 6 7 8 9