حالا که به قول معروف آش خيلي شور شده و بحث اسراف کار بودن ما ملت بالا گرفته تصميم گرفتم در پي مطلب قبلي هرچند کوتاه يک نگاه ديگر هم داشته باشيم تا هرچند بازهم اندک انجام وظيفه کرده باشيم.
اول برويم سراغ مکتب اهل بيت عليهم السلام؛ امام صادق عليه السلام فرموده‌اند اسراف در جايى است که مال انسان از بين برود و به جانش نيز لطمه بخورد.
حالا چون اول يک سوزن بايد به خودمان بزنيم برويم سراغ اسراف‌هاي ما وبلاگ نويسان. حالا شما خودتان هم يک ليست تهيه کنيد از جاهاي ديگري که اسراف مي‌کنيم و يا اگر خواستيد و نکته‌ي اضافه‌اي به نظرتان رسيد بگويئد تا اضافه کنيم:
1- مهمترين نکته‌اي که در مورد وبلاگنويسان و يا به عبارتي اهل کار با رايانه مطرح است، اسراف در برق است. مثلاً وقتي که براي مدتي مثل 5 دقيقه با رايانه کار نمي‌کنيم چرا آن را به حالت stand by
در نمي‌آوريم تا انرژي برق کمتري مصرف شود. بله، مهمترين بحث ما استفاده بي‌رويه از انرژي برق است که خسارت‌هاي جبران ناپذيري به کشور وارد مي‌کند.
2- چرا اسپيکرها را وقتي که کار نمي‌کنند روشن مي‌گذاريم. و يا چرا در جاهايي که خيلي فرق نمي‌کند از هدفون يا گوشي به جاي اسپيکر استفاده نمي‌کينم؟
3- کليک‌هاي بيهوده و وقتي که کار خاصي نداريم و از روي بيهودگي به گشت و گذار اينترنتي مي‌پردازيم هم در برق، هم در وقت و هم در استهلاک وسايل رايانه اسراف مي‌کنيم و هم چون خسارت با ما به خاطر پولي که بابت استفاده از اينترنت مي‌زند. شايد بگوئيد مگر چقدر استهلاک دارد؟ بله خيلي از مشکلات ما برمي‌گردد به همين کم شمردن و بي‌ارزش دانستن کارهاي کوچک که وانگهي دريا شود... .
4- چه لزومي دارد وقتي مطلب خاصي نداريم، مطالب بي‌ارزش و يا کپي کردن کارهاي ديگران انجام بدهيم تا وقت گذراني کرده باشيم و اعث اموري مانند شماره 3 شود، هم براي خودمان و هم زحمت براي دوستان و ديگران که سر مي‌زنند.
5- به عنوان مثال چرا وقتي که مي‌خواهيم مطلب طولاني را تايپ مي‌کينم از قبل از اتصال به اينترنت آنرا تايپ نمي‌کنيم و غلط‌هايش را نمي‌گيريم تا در استفاده از خدمات و پرداخت پول اينترنت صرفه جوئي کرده باشيم؟ و تايپ يک مطلب يا ايميل يا هرچيز ديگر را هنگام اتصال انجام مي‌دهيم؟


به نظر شما چه موارد ديگري هم مي‌شود اضافه کرد؟...

 

ادامه مطلب

 

« ما مردم مسرفى هستيم؛ ما اسراف ميکنيم؛ اسراف در آب، اسراف در نان، اسراف در وسائل گوناگون و تنقلات، اسراف در بنزين. کشورى که توليد کننده‏ى نفت است، وارد کننده‏ى فرآورده‏ى نفت - بنزين - است! اين تعجب‏آور نيست؟! هر سال ميلياردها بدهيم بنزين وارد کنيم يا چيزهاى ديگرى وارد کنيم براى اينکه بخشى از جمعيت و ملت ما دلشان ميخواهد ريخت و پاش کنند! اين درست است؟!
ما ملت، به عنوان يک عيب ملى به اين نگاه کنيم. اسراف بد است؛ حتى در انفاق راه خدا هم ميگويند. خداى متعال در قرآن به پيغمبرش ميفرمايد: «لا تجعل يدک مغلولة الى عنقک و لا تبسطها کل البسط»؛ در انفاق براى خدا هم اينجورى عمل کن. افراط و تفريط نکنيد. ميانه‏روى؛ ميانه‏روى در خرج کردن. اين را بايد ما به صورت يک فرهنگ ملى در بياوريم. قرآن ميفرمايد: «و الّذين اذا انفقوا»؛ کسانى که وقتى ميخواهند خرج کنند، «لم يسرفوا و لم يقتروا»؛ نه اسراف ميکنند - زياده‏روى ميکنند - نه تنگ ميگيرند و با فشار بر خودشان، زندگى ميکنند؛ نه، اسلام اين را هم توصيه نميکند. اسلام نميگويد که مردم بايستى با رياضت و زهد آنچنانى زندگى کنند؛ نه، معمولى زندگى کنند، متوسط زندگى کنند. اينکه مى‏بينيد بعضى از فضولهاى خارجى، دولتهاى خارجى، دائم و دم‏به‏ساعت، چندين سال است که ملت ما را تهديد ميکنند که تحريم ميکنيم، تحريم ميکنيم، تحريم ميکنيم - بارها هم تحريم کرده‏اند - به خاطر اين است که چشم اميدشان به همين خصوصيت منفى ماست. ما اگر آدمهاى اهل اسراف و ولنگارى در خرج باشيم، ممکن است تحريم براى آدم مسرف و ولنگار سخت تمام بشود؛ اما ملتى که نه، حساب کار خودش را دارد، حساب دخل و خرج خود را دارد، حساب مصلحت خود را دارد، زياده‏روى نميکند، اسراف نميکند. خوب، تحريم کنند. بر يک چنين ملتى از تحريم ضررى وارد نميشود. اين نکته را از ماه رمضان به ياد نگه داريم و ان‏شاءاللَّه عمل کنيم.»

همانطور که مشاهده کرديد معظم له از اسراف به عنوان يک عيب ملي ياد کردند. پس راه مبازره با يک عيب ملي، بسيج ملي است. در اين خصوص نکاتي را براي خودم و ساير خوانندگان عزيز نافذ متذکر مي‏شوم:1- اين حرکت و اقدام مقام معظم رهبري همچون ساير اقدامات ايشان بايد شروعي باشد براي يک عزم ملي. همه بخش‏هاي دولتي و غير دولتي بايد با تمام توان از اين فرصت پيش آمده استفاده کرده و در جهت ريشه کن کردن اين عيب ملي اقدام نمايند.

همگان ديديم که با يک برنامه‏ريزي صحيح و البته هوشمندانه چگونه مي توان از هدر رفتن ميليون‏ها دلار هزينه سوخت در خيابان‏ها جلوگيري کرد. ما ملتي هستيم که بارها نشان داده‏آيم خواستن توانستن هست و اينبار هم اگر بخواهيم مي توانيم با اين عيب ملي مبارزه کنيم.

2- مهمترين اقدام در لبيک به نداي رهبري بايد از سوي نهادهاي فرهنگي به خصوص صدا و سيما صورت پذيرد. بايد اين مساله که اسراف يک عيب ملي است به شعار و محتواي تمام برنامه‏هاي تلويزيون تبديل گردد. هنگامي که زمينه‏هاي فرهنگي موضوع خوب شکل بگيرد ريشه‏کن کردن آن به راحتي انجام خواهد شد.3- دستگاه هاي دست اندرکار با ارائه آمارهاي صحيح، ميزان اسراف و تبذيرهاي صورت گرفته را به مردم گزارش دهند.4- بايد مواردي که با بهبود روش‏هاي انجام کار، امکان کاهش اسراف وجود دارد، مورد شناسايي قرار گرفته و نسبت به اصلاح آنها اقدام گردد.5- هر کدام از ما تصميم بگيريم که از امروز در مصرف موهبت‏هاي الهي مثل آب و ... و حتي وقت‏مان از اسراف پرهيز کنيم .6- در نهايت نيز خواهشي از دوستان وبلاگ نويس خودم دارم که با راه انداختن يک موج (‏البته اگه از نوع مکزيکي هم باشه خوبه!!!) واکنش عملي خود را در لبيک به بيانات رهبري به نمايش بگذارند. چرا که مهترين وجه فرمايش رهبري کار فرهنگي است و وبلاگ نويسان قطعا مي توانند نقش بسيار مهمي در اين زمينه ايفا کنند. 

ادامه مطلب

 

برچسب انرژي

ناميده شدن امسال به سال اصلاح الگوي مصرف همگان را بر آن مي دارد که به سبک ها و رويه هاي مصرفي خود تجديد نظري داشته باشيم. يکي از راهنماهاي مهم در اين امر برچسب هاي انرژي بر روي کالا مي باشد. تصميم به خريد يك وسيله خانگي مي گيريد. وارد مركز خريد مي شويد و اولين گزينه اي كه به ذهنتان مي رسد، خريد كم هزينه ترين آيتمي است كه پيدا مي كنيد. اما آيا لزوماً اين كار رست است؟ خير. چرا؟ هزينه هر وسيله كه شما خريداري مي كنيد وابسته به سه مولفه متفاوت است: قيمت خريد، هزينه هاي تعميرات و نگهداري، هزينه هاي كاركرد.

به عنوان مثال اگر قصد خريد يك يخچال فريزر جديد را داشته باشيد، وقتي وارد بازار مي شويد با نمونه هاي بيشماري مواجه مي شويد با اينكه در ظاهر و كاربرد تفاوت چنداني با يكديگر ندارند اما داراي تفاوت هاي قيمتي زيادي هستند. اگر كمي دقيقتر نگاه كنيد متوجه اين تفاوت قيمت مي شويد. بله يكي از آنها دارا ي مصرف برق 600 كيلو وات در ساعت است و ديگري 800 كيلو وات برق مصرف مي كند. در حقيقت شما با خريد نمونه ي گرانتر، در دراز مدت پول خود را جمع كرده ايد و در هزينه ها صرفه جويي بعمل آورده ايد. به اين منظور محصولات برقي داراي برچسب هاي انرژي هستند كه با توجه به آن مي توانيد ميزان بهينه بودن مصرف آنها را تخمين بزنيد. در عين حال برخي از محصولات ديگر نيز هستند كه داراي برچسب ستاره انرژي مي باشند. به اين معنا كه اين وسايل نسبت به مدل هاي مشابه برق كمتري مصرف مي كنند.

اين برچسب به شما مي گويد كه ميزان كارآمدي يا مصرف سالانه انرژي مدلي كه مشاهده مي كنيد نسبت به انواع مشابه خود در كدام رده قرار دارد.

چرا بايد به ميزان مصرف انرژي اهميت بدهيم؟

هر چقدر وسيله اي كه استفاده مي كنيد انرژي كمتري مصرف كند، هزينه هاي مصرفي برق شما كمتر مي شود. از اين گذشته مصرف كمتر انرژي براي حفظ و نگهداري محيط زيست ضروري است، از آلودگي هوا مي كاهد و به حفظ منابع طبيعي كمك مي كند و بستر سالم تري براي زندگي نسل هاي بعدي بشر بوجود مي آورد.

چه چيز وسايل برقي را مقرون به صرفه تر مي كند؟

بيشتر تفاوت ها به اجزاي داخلي موتورها بستگي دارد كه در اين ميان مي توان به كيفيت كمپرسور، پمپ، سوپاپ، واشر، و سنسورهاي الكترونيكي اشاره كرد. حتي اگر دو وسيله از نظر ظاهر و عملكرد مشابه باشند، يك تغيير كوچك در موتور كافي است كه هزينه هاي ماهانه شما تا ميزان بسيار زيادي كاهش پيدا كند.

برچسب انرژي چه اطلاعاتي را در اختيار من قرار مي دهد؟

اين برچسب به شما مي گويد كه ميزان كارآمدي يا مصرف سالانه انرژي مدلي كه مشاهده مي كنيد نسبت به انواع مشابه خود در كدام رده قرار دارد. به اين برچسب به ويژه بر روي وسايل پر مصرف خانگي نظير: ماشين لباسشويي، يخچال فريزر، و دستگاههاي گرم كننده و خنك كننده مركزي ساختمان دقت كنيد. اگر كالاي مورد نظر شما فاقد چنين برچسبي بود، مي توانيد از فروشنده در مورد آن سوال كنيد.

استراتژي هاي خريد

1- سايز و مدل مورد نظر خود را انتخاب كنيد. مقياس فضايي كه قصد داريد وسيله را در آن بگذاريد اندازه گرفته و مطمئن شويد كه به راحتي مي توانيد درب وسيله را باز و بسته نماييد.

2- محل دقيق خريد خود را مشخص كنيد. حتي الامكان سعي كنيد از مراكز خريد معتبر خريد كنيد.

3- بازده مدل ها و مارك هاي مختلف را با هم مقايسه كنيد. ببينيد كداميك از ويژگي هاي دستگاه برايتان مهمتر است. عملكرد مدل هاي مختلف را نيز مقايسه كنيد: آيا دستگاه پر سر و صداست؟ مشخصه هاي ايمني دستگاه چيست؟ تعميرات و خدمات پس از فروش آن چگونه است؟ اگر دستگاه نيازمند آب است مصرف آن چقدر است؟ مصرف برق چطور؟

حتي اگر دو وسيله از نظر ظاهر و عملكرد مشابه باشند، يك تغيير كوچك در موتور كافي است كه هزينه هاي ماهانه شما تا ميزان بسيار زيادي كاهش پيدا كند.

نكاتي پيرامون كاهش مصرف ماهانه

يك مصرف كننده هوشمند انرژي بيشترين كارآيي را از ميزان انرژي كه مصرف مي كند دريافت مي كند. در اين قسمت راهكارهايي را به شما آموزش مي دهيم كه به واسطه آن بدون از بين رفتن رفاه فردي مي توانيد مصرف انرژي را كاهش دهيد.

صرفه جويي در مصرف برق : اگر يخچال نزديك گاز، دريچه خروجي هواكش و يا ساير وسايل گرم كننده است، جاي آن را عوض كنيد.

سيم هاي برق را هر 3 ماه يكبار تميز كنيد تا گرد و غبار موجود بر روي آنها پاك شود.

صرفه جويي در مصرف گاز: قابلمه ها را به اندازه شعله گاز انتخاب كنيد. هيچ گاه يك قابلمه و يا ماهيتابه كوچك را روي شعله بزرگ قرار ندهيد. هنگام طبخ درب قابلمه را روي آن گذاشته و با شعله كم غذاها را آماده كنيد.

صرفه جويي در مصرف آب:  ميزان آب مصرفي و درجه حرارت آب را در ماشين لباسشويي نسبت به لباس هايي كه مي شوييد تعيين كنيد. به خاطر 2 تكه لباس، ماشين لباسشويي را روشن نكنيد و اجازه دهيد ميزان رخت و لباس ها به اندازه كافي برسد.

 

ادامه مطلب

 

آمار سال 1386 برق كشور نشان مي‌دهد كه در آن سال حدود 204 ميليارد كيلووات ساعت برق توليد شده است و از اين مقدار حدود 156 ميليارد كيلووات ساعت فروش رفته است. تفاوت اين دو رقم 48 ميليارد كيلووات ساعت است كه بيانگر حدود23.53درصد تلفات است.

يكي از بخش‌هايي كه بايد در اين زمينه مورد توجه قرار گيرد، توليد، توزيع و مصرف برق كشور، بعنوان يكي از پرهزينه‌ترين و فراگير‌ترين بخش انرژي كشور است.

آمار سال 1386 برق كشور نشان مي‌دهد كه در آن سال حدود 204 ميليارد كيلووات ساعت برق توليد شده است و از اين مقدار حدود 156 ميليارد كيلووات ساعت فروش رفته است. تفاوت اين دو رقم 48 ميليارد كيلووات ساعت است كه بيانگر حدود23.53درصد تلفات است.

دريك مديريت نسبتاً مناسب، درصد تلفات نبايستي در كل شبكه بيش‌از 10 درصد باشد. از اين نمونه در كشور ما نيز ديده مي‌شود بطوريكه در استان اصفهان تلفات حدود 8.5 درصد بوده است و در استان سيستان و بلوچستان كه در سال‌هاي قبل از وضع بسيار نا‌مطلوبي برخوردار بود، در سال 1386 با يك مديريت صحيح، تلفات به زير 10 درصد رسيد در حاليكه تلفات برق در استان خوزستان حدود 37 درصد و در شهر اهواز حدود 42 درصد بوده است و مجموع كشور در سال 1386تلفات 23.53 درصدي را نشان مي‌داد.

آمار سال 1386 برق كشور نشان مي‌دهد كه در آن سال حدود 204 ميليارد كيلووات ساعت برق توليد شده است و از اين مقدار حدود 156 ميليارد كيلووات ساعت فروش رفته است. تفاوت اين دو رقم 48 ميليارد كيلووات ساعت است كه بيانگر حدود23.53درصد تلفات است.

حال اگر اين مديريت اعمال شده در استان سيستان و بلوچستان به كل كشور تسري داده شود و متوسط تلفات كشور در برق به حداكثر ده درصد برسد (بايد توجه داشت كه هيچ زماني نمي‌شود تلفات را در شبكه صفر كرد و طبيعت بالاخره مقاومت را در جاي‌جاي شبكه قرار داده است و درصدي از تلفات كه بستگي به عوامل متعدد دارد بديهي است) از 48 ميليارد كيلووات ساعت تلفات برق درشبكه (در سال 1386) حداقل 27.6 ميليارد كيلووات ساعت بدون مصرف هرگونه انرژي پايه (گاز طبيعي گازوئيل يا مازوت) و يا ايجاد نيروگاه جديد و سرمايه‌گذاري براي آن، قابل فروش خواهد شد. البته بايد اذعان كرد كه اصلاح شبكه نياز به صرف هزينه‌هاي مناسب خود دارد كه لازم است به آن توجه شود ولي از طرف ديگر بايد دقت داشت كه درآمد ناشي از فروش 27.6 ميليارد كيلووات ساعت برق حاصل از حذف تلفات (13.53 درصد) به قيمت 773 ريالي كه در قانون بودجه سال 1387 منظور شده است، بالغ بر21.335ميليارد ريال خواهد شد كه از محل آن هزينه اصلاحات شبكه (به‌خصوص شبكه توزيع) مستهلك خواهد شد. لازم به توضيح است كه كاهش اين حجم از تلفات نياز به زمان منطقي خودش را دارد زيرا در سال‌‌‌‌‌هاي اول امكان كاهش سالانه تا 3 درصد با هزينه بسيار كمتري نسبت به توسعه مقدور است ولي بعد از گذشت 3 سال كاهش يك درصد در سال، با هزينه بالاتري امكان‌پذير خواهد بود.

صرفه‌جويي ديگري كه از محل حذف بخش فوق‌الذكر از تلفات براي كشور حاصل مي‌شود عدم نياز به تأسيس حدود 7100 مگاوات نيروگاه جديد براي جبران اين تلفات است و تلفات توسعه جديد است كه با محاسبه حدود 650 دلار نياز سرمايه براي ايجاد يك كيلووات قدرت در شبكه، ملاحظه مي‌شود كه كشور نيازبه سرمايه‌گذاري بيش از 4.6 ميليارد دلار خواهد داشت.

توجه داشته باشيم كه اگر برآورد‌هاي اين بخش بر اساس محاسبات توان متناظر انجام شود مقدار آن بيش از 7400 مگاوات خواهد شد كه به‌دليل بحث فوق تخصصي طراحي نيروگاه‌ها به ادبيات ساده فوق بسنده كرده‌ايم سومين موردي كه حاصل مي‌شود، صرفه جويي در مصرف حدود 6.9 ميليارد متر مكعب گاز طبيعي (يا معادل حرارتي آن از گازوئيل يا مازوت) در سال است كه روزانه به‌طور متوسط حدود 18.9 ميليون متر مكعب خواهد بود، يعني بدون مصرف اين مقدار سرمايه طبيعي كشور، برقي كه در شبكه از بين مي‌رود قابل فروش خواهد شد. توجه داشته باشيم كه قيمت همين مقدار گاز طبيعي براساس قيمتي كه هدف دولت براي افزايش قيمت گاز براساس نفت‌خام48.5 دلاري بود (هر متر مكعب 1300 ريال) سالانه بالغ بر 8900 ميليارد ريال است كه در حقيقت صرف تلفات غيرقابل قبول مي‌گردد.

با اين حساب ملاحظه مي‌شود كه منافع حاصل از يك كار مهندسي و اجرايي (كه هيچ وابستگي به خارج كشور ندارد و توسط متخصصين توانمند ايراني براحتي قابل اجراست) در مجمع سالانه بالغ بر 30 هزار ميليارد ريال و در بخش سرمايه‌گذاري بالع بر 43700 ميليارد ريال خواهد بود.

بحث ديگر اين بخش مصرف ‌نامعقول انرژي پايه (گاز طبيعي، گازوئيل يا مازوت) توسط نيروگاه‌هاي كشور است كه به‌دليل پايين بودن راندمان نيروگاه‌هاي كشور است. براساس آمار‌هاي وزارت نيرو، راندمان متوسط نيروگاه‌هاي كشور حدود 37.8 درصد است دربين آنها نيروگاه‌هايي وجود دارد كه با راندمان كمتر از 20 درصد فعال است و در عين نيروگاه‌هايي كه با بيش‌از 46 درصد راندمان عمل مي‌كنند

بحث ديگر اين بخش مصرف ‌نامعقول انرژي پايه (گاز طبيعي، گازوئيل يا مازوت) توسط نيروگاه‌هاي كشور است كه به‌دليل پايين بودن راندمان نيروگاه‌هاي كشور است. براساس آمار‌هاي وزارت نيرو، راندمان متوسط نيروگاه‌هاي كشور حدود 37.8 درصد است دربين آنها نيروگاه‌هايي وجود دارد كه با راندمان كمتر از 20 درصد فعال است و در عين نيروگاه‌هايي كه با بيش‌از 46 درصد راندمان عمل مي‌كنند. بايد توجه داشت كه با ملحوظ نمودن طبيعت ايران و نقش دما و رطوبت هوا و ارتفاع منطقه‌اي كه نيروگاه در آن نصب شده است، براي آنها راندمان‌هاي متفاوتي متصور است ولي در مجموع بايد راندمان نيروگاه‌هاي كشور حداقل به‌طور متوسط 46 درصد باشد (البته سطح تكنولوژي استفاده شده در اين بخش نيز مهم است). تفاوت اين دو راندمان (يعني 37.8 موجود و 46 درصد مورد انتظار) كه براي افزايش 8.2 درصد راندمان آنها نياز به سرمايه‌گذاري است، باتوجه به اينكه اين نيروگاه‌ها از نوع نيروگاه‌‌هاي حرارتي است لذا مي‌توان به اين نكته دقت كرد كه اگر ظرفيت نيروگاه‌هاي حرارتي موجود را حدود 43000 مگاوات فرض كنيم افزايش راندمان 8.2 درصد متوسط آنها، ظرفيت آنها را بيش از 3500 مگاوات افزايش خواهد داد.

بهره‌اي كه از اين افزايش راندمان حاصل مي‌شود، اين است كه بدون مصرف گاز طبيعي مازاد (گازوئيل يا مازوت) - (با فرض متوسط 12 ساعت كاري براي نيروگاه ها) حدود 15 ميليارد كيلووات ساعت برق قابل توزيع حاصل مي‌شود كه صرفه‌جويي سالانه حدود 3.75 ميليارد متر مكعب (روزانه به‌طور متوسط بيش‌از 10.27 ميليون متر مكعب يا معادل حرارتي آن از گازوئيل يا مازوت) را با قيمتي حدود 4875 ميليارد ريال خواهد داشت.

البته براي اصلاح اين نيروگاه‌ها كه اكثراً لازمه آن نصب سيكل تركيبي نيروگاه‌هاي گازي موجود است، نياز به حدود 2.3 ميليارد دلاراست كه بايد تأمين گردد و منافع آن فقط در بخش صرفه‌جويي در مصرف سوخت نيروگاهي آن‌قدر خواهد بود كه هزينه مذكور حداكثر 5 ساله مستهلك خواهد شد.

دومين كار مهمي كه وزارت نيرو لازم بود به آن بپردازد، اعمال روش‌هاي فني براي مديريت بار در شبكه است.كه از آن جمله- تراشيدن اوج (peak sharing) است بدين‌معني كه با اعمال روش‌هاي مختلف مي‌توان كاري كرد كه تا حد امكان از

برق

ساعات پيك مصرف كاست. مي‌دانيم كه در تابستان بين ساعت 8 تا 12 شب، مصرف برق به‌قدري افزايش مي‌يابد كه احتمالاً دستگاه اجرايي، علي‌رغم تمايل، مجبور به قطع سرويس طبق برنامه زمان‌بندي شده، مي‌شود و در همين فاصله زماني (پيك مصرف) بخش كنترل شبكه (ديسپچينگ) و نيروها‌ي زحمت‌كش آن بخش، در نگراني و التهاب به‌سر مي‌برند حال اگر دستگاه اجرايي بخواهد اين نگراني را با ازدياد توان توليدي نيروگاه‌ها انجام دهد بايد ميلياردها دلار سرمايه‌گذاري براي ايجاد نيروگاه‌هايي كند كه فقط درهمين زمان پيك مصرف كاربرد دارد و بديهي است كه توجيه اقتصادي نداشته باشد.

دركشورهاي مختلف دنيا براي حل اين معضل، سياست‌هاي مختلفي را اعمال مي‌كنند كه هر يك به نوبه خود در مديريت بار شبكه تأثيرگذار است از آن جمله، فروش براساس شدت جريان، (آمپر) يا تدوين تعرفه‌هاي متنوع براي فروش برق در ساعات مختلف شبانه روز و .... اشاره كرد.

يكي از اين روش‌ها در بند (ب) تبصره(44) قوانين بودجه سال‌هاي 1377و 1388 و بند (الف) تبصره 44 قانون بودجه سال 1379 كل كشور مورد تاكيد قرار گرفته است.

در اين رابطه متن بندهاي مذكور كه داراي يك شكل انشائي بوده است مي‌گويد: «وزارت نيرو مكلف است براي كليه مشتركين برق سه فاز و همچنين آن دست از مشتركين تك فاز واقع در مناطق غير گرمسيري كه مصرف ماهانه آنها بيش از 600 كيلووات ساعت درماه مي‌باشد كنتور و تعرفه نصب نمايد. شوراي اقتصاد با حفظ قيمت متوسط برق درحد مصوب، افزايش نرخ برق در اوج مصرف و نيزكاهش قيمت آن در ديگر ساعات را طوري تعيين نمايد كه موجب كاهش مصرف در ساعت اوج گردد».

سه سال درقوانين بودجه اين تكليف براي وزارت نيرو تعريف شد ولي وزارت نيرو اقدام مؤثري انجام نداد و در قوانين بعدي هم مورد توجه قرار نگرفت زيرا ظاهراً قانون‌گذار به اين نتيجه رسيد كه دستگاه اجرايي قانون را انجام نخواهد داد.

اما اگر اين سياست اجرا شده بود و بعد در مورد مناطق غير گرمسيري براي مصارف كمتر (حتي مصرف ماهانه 400 كيلووات ساعت) اعمال مي‌شد و پس از آن با تعديل منطقي و تعيين سقف معقول در راستاي تامين آسايش ساكنين مناطق گرمسيري (در ماه‌هاي گرم سال) نيز اجرا مي‌شد، با تعيين تعرفه‌هاي چند برابري براي ساعات پر مصرف و تعرفه كم براي ساعات كم مصرف‌، مي‌شد امروز به بار شبكه مديريت كرد و از سرمايه‌گذاري بي‌مورد براي تأمين توان مورد نياز پيك مصرف امروز، اجتناب كرد.

 امروز بسياري از ماشين آلات و تجهيزات ساخت داخل مصرف انرژي غيرقابل قبولي دارند و نمي‌شود از مردم انتظار داشت كه با خريد آنها، هم كيفيت كم، هم در بعضي موارد قيمت بالا و هم جريمه برق (يا ساير حامل‌هاي انرژي) را تحمل كنند، اما مي‌شود از آنها انتظار داشت كه با مديريت برمصرف برق خود، دستگاه اجرايي را در مديريت بار شبكه ياري دهند و مشتركيني كه نمي‌خواهند اين همراهي را انتخاب كنند‌ بديهي است كه بايد هزينه‌اش را نيز پرداخت كنند

مردم ما حق دارند كه از همه امكانات رفاهي مصرف‌كنندهٌ انرژي استفاده كنند و صحيح نيست كه همواره آنها را از مصرف صحيح منع كرد و يا سقف غيرقابل قبول كه ناشي از مصرف بالاي تجهيزات ساخت داخل (يخچال، فريز، ماشين رختشويي،

برق

اطو، جاروبرقي، تلوزيون و حتي تجهيزاتي كه امروزه لوكس به‌حساب مي‌آيد مثل ماشين ظرفشويي) نيز است، تدوين‌كرد. امروز بسياري از ماشين آلات و تجهيزات ساخت داخل مصرف انرژي غيرقابل قبولي دارند و نمي‌شود از مردم انتظار داشت كه با خريد آنها، هم كيفيت كم، هم در بعضي موارد قيمت بالا و هم جريمه برق (يا ساير حامل‌هاي انرژي) را تحمل كنند، اما مي‌شود از آنها انتظار داشت كه با مديريت برمصرف برق خود، دستگاه اجرايي را در مديريت بار شبكه ياري دهند و مشتركيني كه نمي‌خواهند اين همراهي را انتخاب كنند‌ بديهي است كه بايد هزينه‌اش را نيز پرداخت كنند.

محاسبه براي تعيين اثر هر روش در كاهش پيك مصرف، كاري بسيار تخصصي كه نه در بضاعت اينجانب است و نه يك مقاله جاي ‌آنرا دارد (كه تا اينجا هم بحث به درازا كشيده ) ولي به‌طور كلي مي‌شود انتظار داشت كه با روش هاي متنوع و منطقي نياز توان شبكه را در پيك بار 2000 تا 2500 مگاوات كاهش داد كه در صورتيكه براساس هزينه‌هاي ايجاد نيروگاه‌هاي سيكل تركيبي محاسبات مالي انجام شود به نظر مي‌آيد بتوان حدود1.3 تا 1.6 ميليارد دلار از سرمايه‌گذاري مازاد اجتناب كرد.

و بالاخره چهارمين كاري كه وزارت نيرو بايد به آن توجه كند، اجراي سياست هاي كلي اصل 44 قانون اساسي است و به تبع آن منطقي كردن تشكيلات سازماني و عريض و طويل وزارتخانه و شركت‌هاي تابعه‌ است.

به‌طور خلاصه بايد اذعان كرد كه منحصراً مصرف‌كنندگان نيستند كه بايستي رعايت الگوي‌مصرف را بنمايند (گرچه اين مورد هم از اهميت كافي برخوردار است) بلكه توليدگنندگان لوازم وتجهيزات و سرويس‌دهندگان برق و... نيز در استفاده بهينه از اين منبع گران قيمت مؤثرند و فقط استفاده از اهرم قيمت نمي‌تواند به تنهايي كارساز باشد. از طرف ديگر بايد توجه داشت كه رسيدن به نقطه تعادل نياز به فرهنگ‌سازي دارد كه به‌عنوان يك اصل نبايد فراموش شود.

 

ادامه مطلب

 

يكي از حامل‌هاي انرژي مهم تعيين‌كننده در يارانه اختصاص يافته توسط دولت در كشور ما بنزين است، به طوري كه دولت بطور متوسط سالانه 100 ميليارد دلار يارانه پيدا و پنهان براي حامل‌هاي انرژي پرداخت مي‌كند كه بخش عمده‌اي از آن به بنزين اختصاص دارد.

يكي از حامل‌هاي انرژي مهم تعيين‌كننده در يارانه اختصاص يافته توسط دولت در كشور ما بنزين است، به طوري كه دولت بطور متوسط سالانه 100 ميليارد دلار يارانه پيدا و پنهان براي حامل‌هاي انرژي پرداخت مي‌كند كه بخش عمده‌اي از آن به بنزين اختصاص دارد، چنانكه در اين زمينه طي 82 سال گذشته در مجموع 411 ميليارد و 203 ميليون و 195 هزار ليتر بنزين در كشور به مصرف رسيده است.‌

طي سالهاي 1306 تا 1309 مصرف بنزين كشور 36 ميليون و 865 ميليون ليتر بوده است. ‌

مجموع مصرف بنزين كشور در فاصله سالهاي 1310 تا ابتداي 1320 نيز 625 ميليون و 975 هزار ليتر بوده است. ‌

ميزان مصرف بنزين كشور در دهه 20 معادل يك ميليارد و 472 ميليون و 775 هزار ليتر بوده كه 135 درصد رشد را نسبت به دهه ماقبل آن نشان مي‌دهد. ‌

بر اين اساس، در دهه 30 نيز بيش از 4 ميليارد و 135 ميليون و 815 هزار ليتر بنزين در كشور مصرف شد كه اين رقم در مقايسه با دهه 20 بيش از 180 درصد افزايش داشته است. ‌

در فاصله سالهاي 1340 تا ابتداي سال 1350 نيز 8 ميليارد و 351 ميليون و 565 هزار ليتر از اين فرآورده در كشور مصرف شده است كه حكايت از رشدي 101 درصدي دارد.

مصرف بنزين كشور در دهه 50 نيز 34 ميليارد و 633 ميليون و 755 هزار ليتر گزارش شده كه در مقايسه با 10 سال پيش از آن بيش از 314 درصد رشد را نشان مي‌دهد. ‌

بطور متوسط سالانه 100 ميليارد دلار يارانه پيدا و پنهان براي حامل‌هاي انرژي پرداخت مي‌كند كه بخش عمده‌اي از آن به بنزين اختصاص دارد،

در فاصله سالهاي 1360 تا ابتداي سال 1370 بيش از 65 ميليارد و 555 ميليون و 825 هزار ليتر بنزين در كشور به مصرف رسيد كه 5/18درصد از مصرف 85 ساله كشور را تشكيل مي‌دهد. اين ميزان مصرف در مقايسه با دهه 50 بيانگر بيش از 89 درصد افزايش مصرف است. ‌

در دهه 70 مصرف بنزين كشور به 120 ميليارد و 731 ميليون و 780 هزار ليتر رسيد كه رشدي 84 درصدي را نسبت به دهه ماقبل آن نشان مي‌دهد.

در فاصله سالهاي 1380 تا پايان سال 87 نيز بيش از 177 ميليارد و 131 ميليون و 615 هزار ليتر از اين فرآورده در كشور مصرف شد. ‌

بر اين اساس طي 82 سال گذشته از سال 1306 تا پايان سال گذشته در مجموع 411 ميليارد و 203 ميليون و 195 هزار ليتر بنزين در كشور به مصرف رسيده است. ‌

در سال 1380 حدود 500 ميليون دلار به واردات اين فرآورده اختصاص يافت. اين رقم در سال 81 به 800 ميليون دلار، سال 82 به يك ميليارد و 200 ميليون، در سال 83 به 2 ميليارد و 700 ميليون دلار، سال 84 به 3 ميليارد و 800 ميليون و در سال 85 نيز به بيش از 5 ميليارد دلار رسيد. ‌

بودجه اختصاص يافته براي واردات اين فرآورده در سال 86 به حدود 5/2ميليارد دلار و در سال گذشته به 3/3 ميليارد دلار رسيد. ‌

ايران بعد از كشورهاي آمريكا و روسيه در رتبه سوم مصرف گاز جهان قرار دارد؛

ايران از نظر ارائه بنزين ارزان، سومين كشور و از نظر ميزان يارانه پرداختي به اين كالا نخستين كشور در ميان كشورهاي جهان است. متوسط مصرف سوخت خودروهاي بنزيني در ايران حدود 11 ليتر در روز است در حالي كه متوسط مصرف سوخت در كشورهاي ديگر نظير آلمان و ژاپن 5/2، در انگليس 5/3، در فرانسه 9/1، در كانادا 5/6و در كشور آمريكا 3/7ليتر در روز است. ‌

هر 10 سال يك بار ميزان مصرف سوخت در كشور ما حدود 2 برابر مي‌شود اما اين نرخ رشد در مقياس جهاني يك تا 2 درصد بيشتر نيست و ميزان سوخت مصرفي جهان در حدود هر 50 سال يك بار 2 برابر مي‌شود. يعني ايران در مقايسه با ميانگين جهاني 4 تا 5 برابر بيشتر سوخت مصرف مي‌كند. ‌

براساس گزارش صندوق بين‌المللي پول، ايران دومين كشور جهان از نظر پرداخت يارانه انرژي با رقم 37 ميليارد دلار مي‌باشد. مصرف سرانه انرژي در ايران به ازاي هر نفر بيش از 5 برابر مصرف سرانه كشوري مانند اندونزي با 225 ميليون نفر جمعيت، 2 برابر چين با يك ميليارد و 300 ميليون نفر جمعيت و 4 برابر كشور هند با يك ميليارد و 122 ميليون نفر جمعيت است كه با مقايسه شاخص شدت مصرف انرژي در ايران با بسياري از كشورهاي جهان، شاهد وضعيت ناهنجار بهره‌ برداري انرژي هستيم. ‌

ايران بعد از كشورهاي آمريكا و روسيه در رتبه سوم مصرف گاز جهان قرار دارد؛ ميزان مصرف گاز طبيعي در ايران از 68 ميليارد متر مكعب در سال 2001 با متوسط رشد سالانه 3/10درصد به 123 ميليارد متر مكعب در سال 2008 رسيده و پيش بيني مي‌شود در سال 2012 ميلادي ميزان مصرف به 277 ميليارد متر مكعب برسد. ‌

با ادامه اين روند در سال‌هاي آينده ايران به يك مصرف‌كننده بزرگ گاز طبيعي در جهان تبديل خواهد شد.اين در حالي است كه دولت در سال گذشته 134هزار ميليارد ريال يارانه گاز به مشتركان بخش خانگي اختصاص داده است.

مقايسه ميزان مصرف در بخش‌هاي مختلف با ساير كشورها، نشان‌دهنده وضعيت نامطلوب مصرف در همه زمينه‌ها است و جالب آنكه سالانه نزديك به 2/12هزار ميليارد تومان يارانه واقعي و 78 هزار ميليارد تومان يارانه پنهان پرداخت مي‌كنيم. كه در مجموع مبلغ كل يارانه آشكار و پنهان دولت چيزي در حدود 90 هزار ميليارد تومان است. ‌

 

ادامه مطلب

 

تاثیر زنان درنحوه مصرف خانواده

زنان نقش اصلی را در مدیریت اقتصاد خانواده دارند

زن

زنان در مدیریت و برنامه‌ریزی الگوهای مصرفی در خانواده نقش اصلی را دارند و در جوامع سنتی این نقش در مسیر قناعت در خانواده پر رنگ تر بود.

محمدرضا زیبایی‌نژاد(مسئول دفتر مطالعات و تحقیقات زنان)، در نشست تخصصی زن،‌ اقتصاد و خانواده بابیان اینكه مهمترین بخش در مقوله اقتصاد و خانواده،‌ پرداختن به مقوله مصرف و اصلاح الگوی مصرف در خانواده است،‌ گفت: برخی از كارشناسان مصرف را كلید تحلیل خانواده بیان می‌كنند چرا كه هرگونه تغییر در اصلاح الگوی مصرف می‌تواند بر رفتارهای افراد در خانواده تأثیر بگذارد.

برخی از كارشناسان مصرف را كلید فهم تحولات اجتماعی بیان می‌كنند چرا كه بر این اساس واقعیت خانواده را بهتر می‌توان شناخت. با توجه به اینكه سطح زندگی افراد در جامعه دچار تغییرات اساسی است نگاه امروز به اقتصاد در جامعه نگاهی وسیع و گسترده‌ای است.

وی به تفاوت ویژگی‌های مصرف در عصر جدید با جوامع سنتی اشاره كرد و گفت: در قدیم مصرف صرفاً یك رفتار اقتصادی بیان می‌شد به طوری كه افراد غنی به لحاظ درآمد بالا،‌ از كالاهای بیشتری هم مصرف می‌كردند حال آنكه امروزه مصرف وسیله‌ای شده كه افراد شخصیت خود را با آن به دیگران نشان دهند در واقع مصرف به یك رفتار اجتماعی تبدیل شده است.

در دنیای امروز افراد به دنبال این هستند كه با مصرف بیشتر خود را در سطح افراد غنی و ثروتمند نشان دهند نه اینكه بر اساس میزان درآمد یا دارایی شان به مصرف رو آورند.

در جوامع كنونی با وجود شبكه‌های تبلیغاتی، شبكه‌های عظیم بانكی همچنین فروشگاه‌های زنجیره‌ای مصرف به یك مقوله ساده تبدیل شده است.

خرید كالاهای قسطی همچنین استفاده از كارت‌های اعتباری برای اینكه فرد هر زمان كه بخواهد به پول دسترسی داشته باشد از عوامل ترویج مصرف‌گرایی است.

 تكثر و تنوع،‌ ویژگی مصرف در عصر جدید است همچنین روی آوردن به كالاهای كم دوام و ارزان یكی دیگر از ویژگی‌های كالاهای مصرفی در عصر جدید است.

 امروزه مصرف دارای بعد سیاسی هم شده است چراكه برخی نظام‌های سرمایه‌داری برای وابسته كردن اقتصاد كشورهای دیگر به خودشان با واردات بیشتر كالاهای مصرفی به كشورهای پرجمعیت به دنبال وابسته كردن این كشورها به خود هستند.

پول

وی به جایگاه زن در مصرف و مصرف‌گرایی اشاره كرد و گفت: باتوجه به جایگاهی كه زن در خانواده به عنوان مادر و فردی كه در انتقال ارزشهای اخلاقی به نسل بعد مؤثر است می‌تواند در اصلاح الگوی مصرف نقش بسیار مهم داشته باشد.

اگر در خانواده‌ای مصرف و استفاده از كالاهای مصرفی توسط مادر خانواده مدیریت نشود اقتصاد خانواده دچار مشكل می‌شود.

 

 

همان طور كه نقش زن در جامعه سنتی در قناعت بسیار چشمگیر بوده است،‌ در جوامع مدرن هم در گرایش یاعدم گرایش افراد خانواده به مصرف گرایی بسیار مؤثر است.

 زن با استفاده از جایگاه ویژه‌ای كه از لحاظ احساسات و عواطف در خانواده دارد نیز می‌تواند بر روی الگوی مصرف و نظام اقتصادی خانواده تأثیر مستقیم داشته باشد.

وی یكی از دلایل عمده جوامع كنونی به مصرف‌گرایی را وقت و ارزش‌دادن افراد برای خرید در زندگی بیان كرد و گفت: وقت و انرژی كه امروزه افراد برای خرید صرف می‌كنند از نكات مهمی در گرایش به مصرف‌گرایی است.

اگر مصرف كردن به عنوان یك الگوی رفتاری برای انسان به امری عادی تبدیل شود ممكن است در اخلاق جنسی وی هم تأثیر بگذارد.  همان طور كه فرد برای ارضای احساسات مصرف گرایانه خود دائم به دنبال خرید است برای ارضای تمایلات نفسانی خود بر همین اساس عمل می‌كند.

وی ابراز داشت: مقوله مصرف امروزه تحت سیطره نظام سرمایه داری شكل گرفته است و هر قدر انتظارات افراد از زندگی بیشتر باشد،‌ رضایتمندی افراد از زندگی كمتر می‌شود.

 

ادامه مطلب

 

دیگه عید رسیده و و قت خونه تکونیه....

خب، این لباسا رو که دو بار پوشیدم ولی قدیمی شده

این لوستر هم که دیگه دمده شده

اینا رو میریزم دور

یه سرم باید به بازار بزنم

اینها جملاتی است که برخی از ما آنها را هر سال دم عید از خودمان یا دیگران می شنویم.

عید و خانه تکانی آن سریالی تکراری ولی بسیار جذاب برای ایرانی ها است.

خانه تکانی امری خوب و مفید است البته اگر در راستای نظافت و تمیزی  و حول این محور اجرا شود ولی آنچه اغلب در کشور ما مشاهده می شود بحث اسراف و مصرف زدگی در این رابطه است، بحثی که نه تنها در این دوره زمانی بلکه در طول سال گریبانگیر ما ایرانیان است که در این دوره نمود خاصی پیدا می کند.

درست حدس زدید ما می خواهیم در این مطلب پیرامون اسراف و مصرف زدگی( در طی سال) با هم صحبت کنیم.

در فرهنگ اسلامی مصرف به طور عام معنای منفی ندارد و به مفهوم استفاده كردن از مواد و ابزار و وسائل مورد نیاز زندگی است، موارد استفاده آن ممکن است هم مثبت باشد و هم منفی، زمانی که مصرف از حد نیاز فراتر رود، حالت مصرف زدگی و اسراف به خود می گیرد.

البته اسراف و مصرف زدگی دو کلمه کاملا مترادف نیستند. مصرف و مصرف زدگی بیشتر بار اقتصادی دارند در حالی که اسراف در قرآن به امور معنوی و اعمال نیز برمی‌گردند به عنوان مثال خداوند در آیه 147 آل عمران از زبان گنهكاران می‌فرماید: و اسرافنا فی امرنا. یعنی در كار خود اسراف كردیم.

اسراف معادل اتلاف، گشاده بازی، ولخرجی، بادبدست، زیاده روی، بیرون از حد خرج كردن می‌باشد. اما مصرف گرایی یا مصرف زدگی شكل غالب رفتار در نظام هایی مبتنی بر ارزشهای سرمایه داری است. این الگوی رفتاری وقتی در جوامع در حال توسعه ای چون ما مورد تقلید قرار می گیرد و به عنوان یك ارزش اجتماعی پذیرفته می شود، پیامدهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی زیانباری به بار می آورد. اسراف و هدر دادن منابع محدود، تشدید احساس محرومیت نسبی و شكاف و فاصله طبقاتی، بی توجهی به ارزش های فرهنگی و اجتماعی چون قناعت، از بین بردن روحیه سرمایه گذاری، و كار و تلاش و تشویق راحت طلبی و تن پروری، دنباله روی و تقلید و... بخشی از آشكارترین آثار مصرف زدگی در سطح فردی است. مصرف زدگی در سطح كلان اجتماعی نیز آثار مخرب بسیاری به دنبال دارد كه وابستگی و توسعه نیافتگی از مهمترین آنهاست. در واقع مصرف زدگی عبارتست از استفاده بیش از حد و مصرف نامعقول از کالاها و جایگزینی نیازهای غیر واقعی به جای نیازهای واقعی.

فرهنگ مصرف‏زدگی که روز به روز زندگی ملتهای ما را بیشتر در لجنزار خود فرو می‏برد تا کمپانیهای غربی که مغز و قلب اردوگاه استکبارند بیشتر سود ببرند

آنچه که امروز بر مصرف گرایی دامن می زند، زیاده خواهی و قانع نبودن بر دارایی های خود، رشد فرهنگ تجمل گرایی و روند چشم هم چشمی و نوعی احساس کمبود یا نیازهای ذهنی و غیر واقعی در مقبل نیاز واقعی و ملموس که از تبلیغات فراگیر ارزشهای سرمایه داری سر چشمه می گیرد. الگو پذیری اشتباه و بدون تفکر در این زمینه از غرب نیز بسیار در این زمینه موثر بوده است. غرب برای سود بیشتر خود در جهان نیاز آفرینی می کند و مصرف زدگی را رواج می دهد. مقام معظم رهبری در سخنان خود به این مطلب این گونه اشاره کردند که: ((فرهنگ مصرف‏زدگی که روز به روز زندگی ملتهای ما را بیشتر در لجنزار خود فرو می‏برد تا کمپانیهای غربی که مغز و قلب اردوگاه استکبارند بیشتر سود ببرند.))

اگرچه مصرف یك متغیر اقتصادی و پیش نیاز تولید در كشور است اما مصرف زدگی پدیده ای مضر و آسیب زا در اقتصاد ملی است. مصرف زدگی در اقتصاد مدرن نه تنها با فرهنگ اسلامی و تمدن ایرانی قرابت ندارد بلكه مخل و مضر اقتصاد ملی نیز محسوب می شود .

مصرف

رسانه ها نیز نقش بسیار پر رنگی در رونق و کاهش مصرف گرایی  دارند. امروز صنعت تبلیغات به ویژه تبلیغات تلویزیونی به مثابه یكی از اساسی‌ترین گسترش‌دهندگان جریان مصرف‌زدگی محسوب می‌شود، مقام معظم رهبری در این زمینه نیز رهنمودهایی را داشته اند، ایشان اینگونه  می فرمایند که: ((تبلیغات رسانه‏یی و گاهی تبلیغ‏های خیلی پُررنگ كه مردم را به طرف مصرف‏گرایی سوق می‏دهد، با برنامه‏یی كه فرضاً شما ساخته‏اید تا مصرف‏گرایی را تقبیح كنید، عملاً در تناقض است؛ با هم هماهنگ نیست)).

باید توجه داشت که از پیامدهای مصرف زدگی برای اقتصاد ما این است که آنرا وابسته تر می کند و  طبق فرمایشات رهبری: (( مصرف بى‌رویه و زیاد، قاعدتاً از سوى قشرهاى مرفه انجام مى‌گیرد؛ چون قشرهاى ضعیف قادر نیستند كه زیاد مصرف كنند. مصرفى كه از سوى یك قشر انجام مى‌گیرد، به زیان كشور است. یعنى هم زیان اقتصادى، هم زیان اجتماعى و هم زیان روانى و اخلاقى دارد. من مكرر عرض كرده‌ام، باز هم مى‌گویم و خواهش مى‌كنم كه مصرف‌گرایى را رها كنند. مصرف باید به اندازه باشد، نه به حداسراف و زیاده روى)) در مقابل مصرف زدگی و اسراف، صرفه جویی و میانه روی چیز خوبی است مخصوصا درباره این مورد مقام معظم رهبری اسراف را یک عیب ملی خواندند و با انتقاد از مصرف گرایی در زمینه های مختلف تأکید کردند: (( میانه رویِ برگرفته از ماه رمضان را به صورت فرهنگ ملی دربیاوریم که در این صورت تهدیدات مکرر دشمن درباره تحریم نیز حتی در صورت اجرا شدن بی اثر خواهد بود.))

چند نکته اساسی:

- میانه روی در مصرف باید به صورت یک فرهنگ درآید.

- حل مسئله مصرف زدگی در کشور ما نیازمند فرهنگ سازی است.

- صدا و سیما در این فرهنگ سازی نقش مهمی را بر عهده دارد.


ادامه مطلب

 

گاهى چيزى را از دست مى‏دهيم و بى‏تاب مى‏شويم و گاهى به خاطر آنچه مى‏خواسته‏ايم و به دست نياورده‏ايم ، بى‏تاب مى‏شويم . از دست دادن داشته‏ها و به دست نياوردن خواسته‏ها، هر دو از امورى هستند كه موجب تنيدگى و فشار روانى مى‏گردند . ما در زمان حال قرار داريم و در زمان حال ، يا چيزهايى داشته‏ايم و از دست داده‏ايم و يا چيزهايى مى‏خواسته‏ايم و به دست نياورده‏ايم. با اين دو حالت چه بايد كرد؟

اين دو مسئله را مى‏توان از هم جدا نمود و از هر يك ، براى تسكين ديگرى استفاده كرد . تصوّر كنيد كه چيزى را از دست داده‏ايد و اكنون فاقد آن هستيد و به خاطر آن ، غمگين و ناراحت هستيد . اكنون به چيز ديگرى نمى‏انديشيد ؛ مسئله تنش‏زاى شما از دست دادن چيزى است كه داشته‏ايد. در اين وضعيت مى‏توانيد به اين بينديشيد كه خيلى چيزهاى ديگرى را هم نداريد . اگر بنا باشد براى «نداشتن» ،

ناراحت شويد ، خيلى چيزهاى ديگر هم هست كه نداريد و نسبت به آنها اكنون ناراحت نيستيد . پس وضعيت ناراحت‏كننده حال را با حالتى مقايسه كنيد كه ناراحت‏كننده نيست ؛ يعنى چيزهاى بسيارى كه نداريم و از بابت آن ناراحت نيستيم . امام على عليه‏السلام همين روش را به فرزندش امام حسن عليه‏السلام آموزش مى‏دهد و مى‏فرمايد :

إن كُنتَ جازِعا عَلى ما تَفَلَّتَ مِن يَدَيكَ ، فَاجزَع عَلى كُلِّ ما لَم يَصِل إلَيكَ . 1 اگر بر آنچه از دست داده‏اى بى‏تابى مى‏كنى ، پس بر هر آنچه كه به تو نرسيده نيز بى‏تابى كن .

 

اگر بنا باشد انسان براى هر آنچه در زمان حال ندارد ، بى‏تاب و افسرده گردد ، بايد براى همه آنچه كه به دست نياورده نيز بى‏تاب گردد . آنچه در مصيبت فقدان، ناراحت‏كننده است ، اين است كه چيزى را داشته‏ايم و با آن انس گرفته بوديم و اكنون از دست داده‏ايم. براى اين‏كه تحمّل فقدان ، راحت‏تر باشد ، بهتر است به «داشتن» آن نينديشيم و نبود آن را مثل نبود همه آن چيزهايى بدانيم كه با آنها انسى نداريم . اگر به داشتن آن در سابق و انس و علاقه‏اى كه به آن داشته‏ايم، نينديشيم ، مصيبت فقدان در حد ديگر چيزهايى كه نداريم ، تنزّل خواهد كرد و فشار روانى آن كاهش مى‏يابد . پس اگر چيزى را از دست داديد ، فكر كنيد كه آن را نداشته‏ايد.

 

ادامه مطلب

 

نكته مهم ، چگونگى كاركرد دل‏بستگى نداشتن به دنيا در تأمين آسودگى زندگى است . زهد و دلبسته دنيا نبودن ، چه مى‏كند كه آسودگى روانى را به ارمغان مى‏آورد؟ راز آن ، اين است كه قطع دل‏بستگى از دنيا انسان را از فراز و فرود دنيا رها مى‏كند . همان گونه كه در آغاز اين بحث گفتيم ، ناپايدارى دنيا و فراز و فرود آن ، فشار فراوانى را بر انسان وارد مى‏سازد ؛ اما اگر انسان ، رابطه عاطفى و روانى خود را با اين عامل پر فراز و فرود ، قطع كند و دلبسته آن نباشد ، از فراز و فرود آن نيز رها گشته، مدام در تلاطم نخواهد بود ؛ هر چند از مواهب آن نيز بى‏بهره نخواهد شد.

چنين كسى از روى‏كرد دنيا خرسند و سرمست نخواهد شد و از روى‏گرد آن نيز غمگين و ناراحت نمى‏شود . انسانى كه سرمست از ظواهر دنياست ، هنگام بلا ، به شدّت اندوهگين و عصبانى مى‏شود ، به حدى كه ممكن است نااميد و ناتوان گردد . اين ، به خاطر دل‏بستگى به دنياست و اين جاست كه رضايت از زندگى ، ذبح مى‏شود ؛ اما اگر انسان ، دلبسته دنيا نباشد ، نه از آمدنش سرمست مى‏شود و نه از رفتنش اندوهگين مى‏گردد و بدين سان ، راحت و آسوده زندگى مى‏كند . امام على عليه‏السلام در تبيين اين حقيقت مى‏فرمايد :

... أمَّا الزّاهِدُ فَقَد خَرَجَتِ الأَحزانُ والأَفراحُ مِن قَلبِهِ ، فَلا يَفرَحُ بِشَيءٍ مِنَ الدُّنيا و لا يَأسى عَلى شَيءٍ مِنها فاتَهُ ، فَهُوَ مُستريحٌ . 1 ... و اما زاهد ، پس حقيقتا غم و خرسندى از قلب او خارج شده است . از اين رو ، نه از به دست آوردن دنيا خرسند مى‏گردد و نه به خاطر از دست دادن آن ، اندوهگين مى‏شود . بدين جهت ، او آسوده است .

 

اين ، معجزه دلبسته نبودن به دنياى ناپايدار و متغيّر است . ما آسايش را در بهره‏مندى بيشتر و بيشتر مى‏دانيم و لذا هيچ گاه به آن نمى‏رسيم ؛ اما آسايش و راحتى زندگى در اين است كه انسان در كنار تلاش و فعّاليت ، اهميت ندهد كه چه دارد و چه

ندارد ؛ به آنچه به دست مى‏آورد، بسنده كند و از آنچه نيست ، نالان و بى‏تاب نگردد . اگر مى‏خواهيد راحت زندگى كنيد تلاش كنيد، اما اهمّيت ندهيد كه چه داريد و چه نداريد ، چه مى‏خوريد و چه مى‏پوشيد !

شايد چيزهاى زيادى باشند كه از دست داده باشيم و يا به دست نياورده باشيم . اين امر مى‏تواند مايه حسرت و افسوس شود . حسرت خوردن ، نشانه دل‏بستگى به دنياست . كسى كه دل‏بستگى به دنيا را قطع كند ، مى‏تواند در اين شرايط ، به خوبى زندگى كند . مهمْ اين است كه زندگى خوبى داشته باشيم و زندگى خوب داشتن ، به اين است كه از آنچه گذشته است ، قطع اميد كنيم . پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله در اين باره مى‏فرمايد:

مَنِ انقَطَعَ رَجاؤُهُ مِمّا فاتَ استَراحَ بَدَنُهُ ، ومَن رَضِيَ بِما رَزَقَهُ اللّه‏ُ قَرَّت عَينُهُ . 1 هركس اميدش را از آنچه از دست رفته ، قطع كند ، بدنش آسايش يابد ، و هركس از آنچه خداوند روزى‏اش كرده ، راضى باشد ، ديده‏اش روشن مى‏شود .

 

ادامه مطلب

 


صفحات وبلاگ
تعداد صفحات :9   1 2 3 4 5 6 7 8 9