ورود حيات
بشر به عصر انقلاب الكترونيك و اطلاعات، شيپور ختم غائله صنعتي شدن را در
كره مسكوني ما نواخت و از آن پس حتي صنعت، اين موج دوم
انقلاب در دستاوردهاي انسان
نيز متأثر از فنآوريهاي نوين
شده و زير سايه آن درآمد. اما شدت تأثير موج صنعتي
كه اروپاي قرن
هيجدهم خالق و رواجدهنده آن بود، به قدري با معاش و معيشت ساكنان
كره زمين پيوند خورده بود كه امكان دل كندن از صنعت نه
شدني مينمود و نه نياز
مبرمي به آن حس ميشد. همزمان
با آغاز جريان جهاني شدن، كيفيت كالاي حاصل از
فرآيندهاي
توليد صنعتي، رمز توفيق در صحنه صنعت و شاه كليد فتح بازارهاي مصرف جهان
شد. بدين سان، ديگر جوامع توليدكننده انبوه كالاها،
صاحبان قدرت جهان صنعتي نيستند
بلكه قدرت هژمون از آن، جامعهاي
ميشود كه كالايي با كيفيت، هرچند با كميّت نه
چندان چشمگير
توليد كند. كشورمان ايران، كه دست كم يكصد و پنجاه سال پس از اوج
انقلاب صنعتي در اروپا، گامهاي نخست عملياتياش در
زمينه ورود به جرگه ممالك صنعتي
را تجربه كرد، اكنون به پيشرفتهاي
چشم افسايي در زمينه توليد و حتي صادرات صنعتي
دست يافته است.
اما اين پيشرفتها، با وجود احراز مزيتهايي پُرشمار در كشورمان،
شوربختانه هرگز به مرزي نرسيده است كه بتوان ايران را يك
قدرت صنعتي وصف كرد. با
اين حال و آنگونه كه از رصد
آمال و آرمانهاي تصميمسازان و تدبيرپردازان كشورمان
برميآيد، قصد
داريم با تكيه بر رهيافتهاي صنعتي، ايران را به يك قدرت اقتصادي
-
صنعتي، حداقل در محدوده خليج فارس و غرب آسيا و در مسير
بيست سال فرا رويمان تبديل
كنيم
.