پايگاه تخصصي اطلاع رساني چهارده معصوم سلام الله
 
  به وبلاگ پايگاه تخصصي اطلاع رساني چهارده معصوم سلام الله خوش آمديد!    
 
درباره وبلاگ


محمد رضا زينلي
با عرض سلام و خسته نباشيد خدمت تمامي بازديدكنندگان گرامي اين پايگاه به جهت بالا بردن بينش شما نسبت به چهاده معصوم سلام الله ايجاد شده است و اميدواريم كه بتوانيم مطالب خوبي به شما ارائه دهيم با تشكر خادم پايگاه:محمد رضا زينلي


منوي اصلي
لينکهاي سريع

لوگو ها


 


















ترجمه مطالب پايگاه

نظرسنجي

حضرت نوح و كربلا

در كتاب شريف المشاهد شيخ شبسترى (ره )
روايت كرده كه چون حضرت نوح عليه السلام كشتى را بنا نمود و صد هزار مسمار به كشتى زد تا اينكه پنج مسمار ماند حضرت نوح عليه السلام يكى از آن پنج مسمار را برداشت .
فاَ شرَقَ بِيَدِهِ وَ اَضاءَ كَما يَضئ الكَواكِبَ الدُّريه فى اُفُق السَّماء.
پس آن مسمار در دست نوح روشن شد چنانكه ستاره رخشان در افق آسمان درخشنده مى شود. فتحيّر نوح فانطق الله المسمار بلسان طلق ذلق فقال انا باسم خير الانبياء محمّد بن عبّداللّه ((ص ))
پس نوح از درخشندگى مسمار حيران شد و خداوند عالم مسمار را بنطق و تكلم آورد با زبان كشاده و فصيح عرض كرد: كه يا نوح من بر اسم نامى خاتم انبياء محَّمد بن عبدالله مقرَّر شده ام و درخشندكى من از بركت اسم آن بزرگوار است . پس جبرئيل نازل شد و حضرت نوح عليه السلام از جبرئيل سؤ ال كرد يا جبرئيل اين چه مسمارى است كه من هرگز مثل او را در درخشندگى نديده ام .
جبرئيل گفت : اين مسمار بر اسم حضرت رسو ل اللّه (ص ) است پس ‍ حضرت نوح (على نبيّينا و آله و عليه السلام ) سه مسمار ديگر از آنها را برداشت و هر يك را به طرفى از كشتى زد، و هر يك در درخشندگى مثل سابق بودند، چون نوبت مسمار پنجم رسيد حضرت نوح عليه السلام آن را برداشت و ديد فَزَهر و انارَ و اَ ظهَر النِداوة
پس درخشان و منوّر گرديد، در دستش ، و رطوبت سرخى از آن مسمار ظاهر شد، حضرت نوح عليه السلام متعجّب ماند از جبرئيل سؤ ال كرد!
جبرئيل عرض كرد: كه اين مسمار پنجم مسمار حسين عليه السلام است و بنام اوست ، آنرا بجانب مسمار پدرش بزن ، حضرت نوح پرسيد كه اين چه رطوبت است كه از اين مسمار ظاهر مى شود؟ جبرئيل عرض كرد: كه اين خون است و احوالات و وقايع كربلا را به حضرت نوح عليه السلام بيان كرد و حضرت نوح عليه السلام گريست و بر قاتلين آن حضرت لعن نمود.

كشكول النور ج 1 ص 64.
داستانهايى از زمين كربلا
ر - يوسفى

دوشنبه 18 آبان 1388  نظرات : 0 بيان انتقادات و پيشنهادات

مشخص نبودن زمان ظهور

گرچه اصل ظهور و نشانه هاى نزديك شدن آن ، از امور مسلم و قطعى است ، ولى بنا به مصالحى ، زمان ظهور، مشخص نشده است و هيچ كس ، جز خداوند از وقت دقيق آن آگاه نيست . بارها اصحاب از امامان (ع ) در مورد زمان خروج قائم (عج ) پرسيده اند، ولى آنان به صراحت از مشخص كردن آن نهى كرده اند و زمان ظهور را همچون علم به قيامت ، منحصر به خداوند دانسته اند.
(( و اما وقت خروجه (ع ) فليس بمعلوم لنا على وجه التفصيل ، بل هو مغيب عنا الى اءن ياءذن الله بالفرج . ))

و اما زمان ظهور مهدى (ع )، به روشنى و به شرح براى ما مشخص نشده است ، بلكه او تا آن گاه كه خداوند اجازه خروج بدهد، از ديدگان ما پنهان است .
فضيل از امام باقر(ع ) پرسيد كه آيا براى ظهور وقتى معين شده است ؟
امام (ع ) سه بار فرمود((كذب الوقاتون )) 
يا، كميت از آن حضرت پرسيد كه چه وقت حضرت مهدى (عج ) ظهور مى كند، امام (ع ) فرمود:
(( لقد سئل رسول الله (ص ) عن ذلك فقال انما مثله كمثل ساعة لاتاءتيكم الا بغتة  ))
از پيامبر(ص ) همين مطلب پرسيده شد. حضرت فرمود: مثل ظهور مهدى (ع )، همچون بر پايى قيامت است (كسى جز خدا از وقت آن آگاه نيست ) مهدى نمى آيد مگر ناگهانى .
مقتضاى اين احاديث و احاديث ديگر نظير آنها  آن است كه به هيچ روى ، نمى توان وقتى براى ظهور مهدى (عج ) معين كرد. با توجه به اين اصل مسلم ، نشانه هاى ظهور، تنها بيانگر نزديك شدن زمان ظهورند و بيش از آن ، دلالتى ندارند. اگر روايتى باشد كه زمان ظهور را مشخص ‍ سازد، بايد آن را توجيه كرد و يا به كنارى نهاد.
در برخى روايات ، به گونه سربسته و مجمل ، به زمان ظهور اشاره شده ، ولى بر فرض درستى آنها، ناسازگارى با قاعده فوق ندارند، زيرا در حقيقت آنها نيز وقتى معين نمى كنند، بلكه به گونه اى نشانه هاى ظهور را بيان مى كنند. مثلا در حديثى آمده :
((مهدى (ع ) قيام نمى كند، مگر در سالهاى فرد: سال اول ، سوم ، پنجم ، هفتم و يا نهم ، و يا روز شنبه دهم محرم .))
يا:
((در 23 رمضان منادى ندا مى دهد و مردم را به سوى مهدى (ع ) فرا مى خواند .))
در اين روايات ،گرچه به گونه اى به زمان ظهور اشاره شده ، ولى با اين حال ، به صورت جزمى و دقيق زمان ظهور مشخص نشده است . در حقيقت ويژگيهاى آن زمان ، بيان شده است نه وقت دقيق زمان ظهور، بنابراين ، روايات ، ناسازگارى با اصل قاعده مشخص نبوده زمان ظهور ندارد. البته در برخى روايات ، كه سند آنها معتبر نيست ، به زمان دقيق ظهور اشاره شده ، ولى علما، به آن اعتنا نكرده و يا آنها را توجيه كرده اند.

منبع:كتاب چشم به راه مهدي

یک شنبه 17 آبان 1388  نظرات : 1 بيان انتقادات و پيشنهادات

نشانه هاى بر پايى قيامت

در منابع روايتى ، از برخى از نشانه هاى ظهور، به عنوان نشانه هاى بر پايى قيامت و ((اشراط الساعة ))ياد شده است : خروج دجال ، آشكار شدن خورشيد در ناحيه مغرب ، نزول عيسى (ع ) از آسمان و... .
اين ، روايات اهل سنت ، بيشتر به چشم مى خورد
به نظر مى رسد رواياتى كه نشانه هاى ظهور را و رواياتى كه نشانه هاى بر پايى قيامت را بر مى شمارند، در هم آميخته شده باشند و در برخى موارد جابجايى پيش آمده باشد.
پيامبر(ص ) مى فرمايد:
عشر قبل الساعة لابد فيها، السفيانى ، والدجال و الدخان و الدابة ، و خروج القائم و طلوع الشمس من مغربها، و نزول عيسى (ع ) و خسف بالمشرق و خسف بجزيرة العرب و نار تخرج من قعر عدن تسوق الناس ‍ الى الحشر.
ده چيز، پيش از برپايى قيامت ، به ناگزير رخ خواهد داد: خروج سفيانى و دجال ، پيدا شدن دود و چهارپا، خروج قائم ، طلوع خورشيد از مغرب و فرود آمدن حضرت عيسى (ع ) از آسمان و فرو رفتن (در زمين در ناحيه مشرق و فرو رفتن در منطقه جزيرة العرب و آتشى كه از انتهاى عدن بر مى خيزد و مردمان را به سوى صحراى محشر مى كشاند.
برابر اين حديث ، خروج سفيانى و دجال و طلوع خورشيد از مغرب و فرود آمدن مسيح (ع ) از آسمان و... از نشانه هاى قيامت است و حال آن كه در روايات ديگر، آنها به روشنى از نشانه هاى ظهور معرفى شده اند. البته نشانه هايى ، همچون خروج دجال و سفيانى ، بيشتر در منابع عامه به عنوان علامت قيامت و در منابع شيعه ، به عنوان علامت ظهور قائم آمده است .
روشن است كه مشروط كردن بر پايى قيامت به پديدار شدن اين حوادث و قرار دادن نشانه ظهور از نشانه هاى بر پايى قيامت ، به مقصود ما ضررى نمى زند؛ زيرا همه اين رخدادها، كه از وقوع آنها خبر داده شده ، چه به عنوان نشانه هاى ظهور و چه به عنوان نشانه هاى قيامت ، پيش از برپايى قيامت ، هر چند با فاصله زياد، واقع خواهند شد، با اين حساب ، آنچه در طول دوره غيبت كبرى ، واقع شود، به طور طبيعى ، پيش از برپايى قيامت ، واقع شده و در نتيجه ، از نشانه هاى قيامت است .
بر اين اساس ، همه نشانه هاى ظهور، به گونه اى ، نشانه هاى قيامت هم هستند، ولى همه نشانه هاى قيامت نشانه هاى ظهور نمى توانند باشند؛ زيرا ممكن است ، برخى از آنها پس از ظهور حضرت مهدى (ع ) واقع شوند.
برخى براى بازشناسى نشانه هاى ظهور از نشانه هاى قيامت ، با استناد به اين كه دوره غيبت ، روزگار سختى و محنت است و پس از ظهور، برابر روايات قطعى ، جهان پر از عدل و داد مى شود و دوران رفاه و امنيت و عدالت فرا مى رسد و تا بر پايى قيامت ، ادامه مى يابد، قاعده ايى بيان كرده اند:
((قاعده كلى آن است كه حوادث مربوط به دوران فتنه و انحراف ناشى از امتحان الهى و خالص ساختن مردم و پيامدهاى آن ، مقدم بر ظهور است . بر اين اساس ، هر روايتى كه نشان دهنده روزگار خوبى و عدالت و تاءمين رفاه و آسايش باشد، مربوط به دوران پس از ظهور و نشانه برپايى قيامت است و از نشانه هاى نزديك شدن ظهور قائم (ع )، نمى تواند باشد .))
از اين روى برابر اين قاعده ، بسيارى از رخدادها و نشانه ها كه در منابع روايى ، به ويژه منابع روايى اهل سنت و در كتابهاى ((ملاحم و فتن ))، تحت عنوان : ((اشراط الساعة )) بيان شده و حاكى از وقوع جنگها، آشفتگيها، نابسامانيها و در هم ريخته شدنهاست ، مى بايد پيش از ظهور مهدى (ع ) واقع شوند: زيرا آنها پيش از اين كه علامت قيامت باشند، علامت ظهورن

منبع:كتاب چشم به راه مهدي

یک شنبه 17 آبان 1388  نظرات : 0 بيان انتقادات و پيشنهادات

نشانه هاى غيرعادى

تحقق نشانه هاى ظهور، همچون واقع شدن ساير پديده ها، به روال طبيعى و عادى است ، ولى پيش گويى برخى از آنها، به گونه اى در اخبار بازتاب يافته ، كه به نظر ميرسد، واقع شدن آنها به طور عادى ، غير ممكن مى نمايد و تحقق آنها، به صورت غيرطبيعى و در چهار چوب معجزه خواهد بود. مثلا، ((طلوع خورشيد از مغرب ))، ((ظاهر شدن دست و يا نشانه اى با خورشيد در آسمان ))((صيحه آسمانى )) و...اگر همان معناى ظاهرى آنها مراد باشد، بايد به گونه معجزه رخ دهند، زيرا پديدار شدن چنين امورى ، عادتا ممكن نيست . البته شايد برخى از اين نشانه ها معناى كنايى و رمزى داشته باشند و اشاره به رخدادهايى كه پيدايش آنها، عادتا، امكان دارد. و برخى از آنها نشانه نباشند و در درستى آنها ترديد باشد كه در جاى خود به آنها اشاره خواهيم كرد. با اين حال ، بخشى از نشانه هاى ظهور و يا دست كم ، شمار اندكى از آنها، به گونه معجزه رخ خواهند داد.
اكنون ، بايد ديد آيا تحقق هر امرى غير عادى ، مى تواند معجزه باشد؟
آيا هر حادثه اى كه ظاهرا ممكن نيست ، حتما معجزه است ؟ فرقى نمى كند بين نوع حوادث ؟
از باب نمونه ، از خروج دجال و صيحه آسمانى به گونه اى خبر داده شده كه در ظاهر تحقق آنها، ممكن نيست . آيا مى توان پديدار شدن اين گونه نشانه ها را معجزه دانست ؟
يا اين كه فرق است بين حوادث مثبت و منفى و فرق است بين امورى كه در جهت باطل و تاءييد آن صورت مى گيرد و امورى كه براى اثبات حقانيت حق و اقامه حجت بر آن واقع مى شوند؟
معجزه چهار چوب خاصى دارد. تحقق هر امرى را صرفا غير عادى باشد، نمى توان معجزه دانست ؛ زيرا معجزه ، با انگيزه هاى صحيح و الهى و در شرايط خاص صورت مى گيرد و بر اين اساس ، تنها نشانه هايى كه در راستاى تقويت حق و تاءييد ظهور و قيام مهدى عليه السلام باشد و تحقق آنها به صورت عادى ممكن نباشد، معجزه خواهند بود، نه هر حادثه غير عادى ، تا چه رسد به حوادثى كه سبب تقويت باطل شود.

منبع:كتاب چشم به راه مهدي

یک شنبه 17 آبان 1388  نظرات : 0 بيان انتقادات و پيشنهادات

نشانه هاى غيرعادى

تحقق نشانه هاى ظهور، همچون واقع شدن ساير پديده ها، به روال طبيعى و عادى است ، ولى پيش گويى برخى از آنها، به گونه اى در اخبار بازتاب يافته ، كه به نظر ميرسد، واقع شدن آنها به طور عادى ، غير ممكن مى نمايد و تحقق آنها، به صورت غيرطبيعى و در چهار چوب معجزه خواهد بود. مثلا، ((طلوع خورشيد از مغرب ))، ((ظاهر شدن دست و يا نشانه اى با خورشيد در آسمان ))((صيحه آسمانى )) و...اگر همان معناى ظاهرى آنها مراد باشد، بايد به گونه معجزه رخ دهند، زيرا پديدار شدن چنين امورى ، عادتا ممكن نيست . البته شايد برخى از اين نشانه ها معناى كنايى و رمزى داشته باشند و اشاره به رخدادهايى كه پيدايش آنها، عادتا، امكان دارد. و برخى از آنها نشانه نباشند و در درستى آنها ترديد باشد كه در جاى خود به آنها اشاره خواهيم كرد. با اين حال ، بخشى از نشانه هاى ظهور و يا دست كم ، شمار اندكى از آنها، به گونه معجزه رخ خواهند داد.
اكنون ، بايد ديد آيا تحقق هر امرى غير عادى ، مى تواند معجزه باشد؟
آيا هر حادثه اى كه ظاهرا ممكن نيست ، حتما معجزه است ؟ فرقى نمى كند بين نوع حوادث ؟
از باب نمونه ، از خروج دجال و صيحه آسمانى به گونه اى خبر داده شده كه در ظاهر تحقق آنها، ممكن نيست . آيا مى توان پديدار شدن اين گونه نشانه ها را معجزه دانست ؟
يا اين كه فرق است بين حوادث مثبت و منفى و فرق است بين امورى كه در جهت باطل و تاءييد آن صورت مى گيرد و امورى كه براى اثبات حقانيت حق و اقامه حجت بر آن واقع مى شوند؟
معجزه چهار چوب خاصى دارد. تحقق هر امرى را صرفا غير عادى باشد، نمى توان معجزه دانست ؛ زيرا معجزه ، با انگيزه هاى صحيح و الهى و در شرايط خاص صورت مى گيرد و بر اين اساس ، تنها نشانه هايى كه در راستاى تقويت حق و تاءييد ظهور و قيام مهدى عليه السلام باشد و تحقق آنها به صورت عادى ممكن نباشد، معجزه خواهند بود، نه هر حادثه غير عادى ، تا چه رسد به حوادثى كه سبب تقويت باطل شود.

منبع:كتاب چشم به راه مهدي

یک شنبه 17 آبان 1388  نظرات : 0 بيان انتقادات و پيشنهادات

هيچ يك از شيعه و اهل سنت وجود مهدى را انكار نكرده اند

باور به مهدى موعود، از زمان حيات پيامبر اسلام ، ميان مسلمانان رواج داشته است و رسول الله او را از اهل بيت و فرزندان فاطمه معرفى مى كرد تواتر اين اخبار در حدى است كه هيچ يك از شيعه و اهل سنت وجود مهدى را انكار نكرده اند با اين تفاوت كه براى عموم اهل سنت مهدى پيام آور ((آخرالزمان )) است ولى شيعه ، حكمت وجودى خود را با فلسفه غيبت و ضرورت انتظار مهدى ، گره زده و با اتكاى به همين اعتقاد ديد غيب گرايانه خود را توانمند كرده و با ايمان به آن توانسته سده هاى پر مخاطره اى را پشت سر بگذراند و با خوديارى اجتماعى در فساد محيط حل نشود جامعه خود را تهذيب كند و با ديدى روشن بينانه و اميدوارانه ، به آينده بنگرد و به قول عروضى سمرقندى ((به غايت متمسك باشد))  خود را باز يابد و با بهره گيرى از اين اعتقاد از خدمت به دستگاههاى ستم دورى جويد و ابزار حاكمان زور مدار و زر سالار و تزوير گر واقع نشود.

هر خروجى جز با تاييد او و نايبان او را باطل بداند و بر خلاف مظلوميت ، اقليت و عوامل فراوان بازدارنده ، از تنگناهاى ويران ساز تاريخ سرافراز بيرون آيد و هر حاكميتى جز حكومت اسلام را نفى كند و از اين راه انديشه خود را بعدى جهانى ببخشد و مدعى گردد اين مهدى ((صاحب السيف )) است كه در نهايى ترين مصاف حاميان و حاملان داد و بيداد همه مظاهر ستم را با قيام دادگرانه خود در سطح جهانى از ميان بر خواهد داشت و همه طاغوتها را سركوب خواهد كرد و بر تمام مظاهر و نمودهاى كفر و شرك و نفاق و تعارضهاى باطل چيره مى شود، خاوران و باختران را مى گشايد و حكومت واحد جهانى را چونان پرنيانى بر گسترده كره خاكى مى گستراند و ميان همه انسانها به داد حكم مى راند و دين را چون ماه از محاق بدعتها در آورد و به آن عزت الله و حقايق مكتوم جهان را ظاهر گرداند.
پس در يك كلمه ، ((مهدى ))، در ضمير تشيع ، انسان كاملى است كه به جامعه آرمانى اسلام جامه عمل مى پوشاند و از اين راه ، به همه آرمانهاى مردان خدا تحقق مى بخشد.
اين بود كه مدام ضرورت انتظار فرج و تعمق در فلسفه غيبت از سوى رهبران راستين اسلام گوشزد شده است به گونه اى كه هر چه غيبت طولانى تر گرديد، انتظار عمق بيشترى يافت و هر چه انتظار عميق تر گرديد فلسفه غيبت روشن تر شد تا جايى كه در سده هاى پيشين در شهرهاى شيعه نشين جهان اسلام انتظار مهدى به صورت سمبليك در بامداددان و شامگاهان به نمايش در آمد و گزارشاتى از آن ، در سفرنامه ابن بطوطه  معجم البلدان ياقوت حموى و روضة الصفاى مير خواند  آمده است .

منبع:كتاب چشم به راه مهدي

یک شنبه 17 آبان 1388  نظرات : 0 بيان انتقادات و پيشنهادات

فلسفه غيبت در زبان دانايان غيب

پيامبر اكرم و ائمه عليه السلام نخستين كسانى هستند كه به منظور رفع شبهات ، از علت غيبت سخن رانده اند و در مجموعه هاى روايى ، احاديث زيادى در اين باب جمع آورى شده است .
نعمانى از على عليه السلام نقل مى كند كه ايشان دليل غيبت را: غربال انسانهاى صالح از گمراه و دانا از نادان مى داند و بر اساس روايت ديگرى حضرت در منبر كوفه فرمود:


((زمين ، از حجت الهى خالى نمى ماند، ولى خداوند به دليل ستم پيشه بودن خلق و ستم و زياد روى آنان را وجود حجت بى بهره مى سازد. ))
روايات ديگرى كه بيشتر در عصر تقيه جمع آورى شده اند، حاكى از اين هستند كه بشر قادر به درك فلسفه حقيقى غيبت نيست و اين راز پس از ظهور آشكار خواهد شد.
در دوران امامت حضرت باقر (از 5 تا 114 ه - ق ) و حضرت صادق (از 114 تا 148 ه‍ ق ) با توجه به نهضتهاى دينى و بازار گرم مناظره هاى مذهبى و ضرورت نقد عقايد كيسانيه زيديه ، غلات و اسماعيليه ، در خصوص غيبت امام به فلسفه غيبت توجه بيشترى صورت گرفت . روايات زيادى از امام صادق در اين زمينه به دست ما رسيده است .
عبيدالله بن فضل هاشمى مى گويد: از امام ششم شنيدم كه فرمود:
((صاحب الامر، غيبتى دارد كه تخلف ناپذير است و هر جوينده باطلى در آن به شك مى افتد و اجازه نداريم علت آن را بيان كنيم . حكمت غيبت و، همان حكمتى است كه در غيبت حجتهاى پيشين وجود داشته است و پس از ظهور، روشن خواهد شد، چنانكه حكمت كارهاى خضر از شكستن كشتى و كشتن پسر بچه و بر پاداشتن ديوار شكسته وقتى براى موسى روشن شد كه آن دو، از هم جدا شدند. غيبت امرى از امور الهى و سرى از اسرار و غيبتى است از غيبتهاى او.))
در روايت ديگرى ، امام صادق عليه السلام علت غيبت را آزمايش الهى مى داند.
از ديد امام جعفر صادق عليه السلام تصدى خلافت توسط عباسيان به معناى غصب حقوق سياسى ايشان ، به عنوان پيشواى بر حق مسلمانان بود و عباسيان از همان از ابتدا نسبت به ايشان و علويان بدگمان شدند. امام كه سياست تقيه را در پيش گرفته بود، احاديثى را در زمينه غيبت امام عصر عليه السلام در ميان راويان حديث شيعه نشر داد و اين نكته را روشن ساخت : بر امام منصوص الهى ، لازم نيست ، قيام كند، تا حقوق سياسى خود را به دست آورد. او بايد رهبرى روحانى خود را داشته باشد و وظايف خويش را انجام دهد تا زمانى كه جامعه خود، به اندازه كافى از آگاهى و شعور سياسى بر خوردار شود و با مراجعه به ائمه عليه السلام خواستار برقرارى حكومت اسلامى و شيعى گردد.
بر مبناى همين عقيده بود كه امام صادق عليه السلام آشكار اعلام كرد: ((مهدى : به قدرت سياسى دست خواهد يافت ))
امام صادق عليه السلام به گونه روشن ، بيان كرد كه كدام يك از فرزندان ايشان ، مهدى شمرده مى شود  و پيش از ظهورش او را غيبتى بايد و منشاء او چيزى جز خوف از كشته شدن  و عدم آمادگى مرمان نيست  و به دوستان خود توصيه كرد كه در هر بامداد و پسين در انتظار فرج باشنددر بيان امام صادق عليه السلام فلسفه غيبت و انتظار رابطه تنگاتنگى دارند و هر دو، به فعل انسانها باز مى گردند. چون اين مردم هستند كه شايستگى خود را براى ظهور يا عدم ظهور امام غايب به نمايش ‍ مى گذارند و با كارهاى ناپسند خود بين خويشتن و امام حجاب مى گردند از اين روى به همه شيعيان خود سفارش مى كند:
((در دولت باطل خموش و چموش باشند و در انتظار دولت حق به سر برند و بدانند كه خدا، حق را به كرسى خواهد نشاند و باطل را محو خواهد ساخت .))
از آنان مى خواهد:
((هدنه و آرامش بر دين دارى خود صبر كنند ))
امام صادق عليه السلام از ستمى كه بر شيعيان اعمال مى شد غفلت نداشت و به همين دليل تعمق در فلسفه و علت غيبت را سفارش مى كرد.
امام صادق عليه السلام به عمار ساباطى فرمود:
((شما، به چشم خود نگاه كنيد كه حق امام شما و حق خود شما در دست ستمكاران است . آنان جلو شما را گرفته اند و دارايى شما را برده اند و شما را ناچار كرده اند به كشت و كار تلاش براى گذران و خرج دنيا و طلب معاش زندگى و صبر بر ديندارى خودتان و عبادت مخصوص به خودتان و اطاعت از امام خودتان با بيم از دشمن

منبع:كتاب چشم به راه مهدي

یک شنبه 17 آبان 1388  نظرات : 0 بيان انتقادات و پيشنهادات

رحلت امام صادق و تاويل مهدى

ارتحال امام صادق عليه السلام و فشارهايى كه از خارج بر شيعيان اعمال مى شد سبب گرديد تحليلهاى نادرستى از علت غيبت صورت گيرد و انتظار به تيغ دودمى تبديل شد كه دستگاهى ستم ، با عوام فريبى و به منظور رسيدن به اغراض سياسى خود، كوشيدند در جايى عنصر انتظار را از جامعه بگيرند و در جايى ديگر با تشديد آن راه تلاشهاى عملى و سياسى را در عينيت جامعه به روى آنان ببندند.


در اين بستر تاريخى است كه فرقه هاى شيعى اسماعيليه ، ناووسيه و فطحيه به وجود آمدند.
اسماعيليه مدعى شدند: اسماعيل فرزند امام صادق (كه در زمان حيات پدر فوت كرده بود) نمرده است و جانشين حقيقى امام صادق عليه السلام اوست و نخواهد مرد، مگر اينكه دنيا را تحت امر خود در آورد بعدها، اين تلقى در ميان اسماعيليان پيش آمد كه مقصود از مهدى پايان يافتن دوره اى از رسالت و آغاز دوره ديگرى از آن است . در اين دوره ، پاره اى از احكام و آثار اسلام كه تغيير يافته ، اصلاح مى شود. نخستين مهدى آنان ، محمد بن اسماعيل (م : 198 ه‍ ق .) بود. البته بايد دانست كه زيديه ، بيشتر از اسماعيليه دست به تاويل مهدى زده اند و آن را شرط امام مى دانستند. مهدويت از نظر زيديه ، همان امامت است كه با ارشاد و هدايت مردم همراه باشد و ناووسيه ، پيروان عجلان بن ناووس ، به غيبت خود امام صادق عليه السلام باور يافتند و گفتند: ايشان وفات نيافته بلكه غيبت كرده و بايد تا بازگشت او به عنوان به انتظار نشست

منبع:كتاب چشم به راه مهدي

یک شنبه 17 آبان 1388  نظرات : 0 بيان انتقادات و پيشنهادات

كمال الدين و تمام النعمه

نوشته : ابى جعفر محمد بن على بن الحسين بن بابويه قمى ، معروف به شيخ صدوق .
مصحح : على اكبر غفارى .
ناشر: مؤ سسه نشر اسلامى ، وابسته به جامعه مدرسين ، قم .
شماره صفحه ها: 686

ابن بابويه ، در قم ، چشم به جهان گشود. در نزد فقهاى بزرگ و محدثان نامدارى چون : على بن بابويه (پدر خود) محمد بن حسن بن وليد، احمد بن على بن ابراهيم هاشم قمى ، احمد بن محمد بن يحيى عطار اشعرى قمى ، حسن بن ادريس قمى ، حمزه بن محمد علوى و... دانش فقه و حديث را فرا گرفت
روح جست و جوگرش آرام نگرفت و براى بهره گيرى از محضر ابوالحسن محمد بن احمد بن على اسدى ، راه يافت و از وى حديث شنيد.
در سال 352 ه - .ق . به نيشابور رفت و از علماى آن جا، استفاده برد.
آن گاه به مشهد، كوفه ، بغداد، همدان ، بلخ ، سرخس ، ايلاق و مكه مكرمه رفت و از متخصصان فن حديث ، آموخت .
شيخ عبدالرحيم ربانى شيرازى ، در مقدمه معانى الاخبار، تا دويست و پنجاه و دو تن ، از بزرگان را كه شيخ صدوق ، از آنان استفاده كرده ، ياد مى كند.
شيخ صدوق ، با كوشش فراوان ، در راه كسب و دانش ، به مقامهاى عالى علمى دست يافت و در رشته حديث ، به جايى رسيد كه ((رئيس ‍ المحدثين )) نام گرفت شيخ طوسى درباره شخصيت والاى ايشان مى نويسد:
((ابو جعفر محمد بن على بن حسين بن موسى بن بابويه قمى ، دانشمند جليل القدر، بزرگوار، حافظ احاديث صاحب نظر در رجال و ناقد اخبار بوده است . در ميان دانشمندان قم ، در حفظ و كثرت علم ، كسى مانند وى ، ديده نشده است . وى ، نزديك به سيصد كتاب ، داشته است .))
از جمله آثار وى ، كمال الدين و تمام النعمه است كه گويا، پس از بازگشت از سفر مشهد، در سال 252 ه - .ق . نگاشته است و انگيزه خود را از نگاشتن آن ، چنين اعلام مى دارد:
((آنچه مرا واداشت كه به نگارش اين كتاب بپردازم چنين بود: از زيارت حضرت امام رضا، صلوات الله عليه ، به نيشابور برگشتم . ديدم . شيعيان آن جا درباره قائم (عج ) مساءله دار شده اند. سعى كردم ، آنان را با بيان رواياتى كه از پيامبر(ص ) و ائمه (ع ) رسيده به راه درست ، رهنمون گردم . در اين روزگار، بزرگى از مشايخ فضل و دانش و تقوا، از اهالى قم ، به نام : نجم الدين ابو سعيد محمد بن احمد بن على بن صلت قمى ، ادام الله توفيقه ، در بازگشت از سفر بخارا، بر ما وارد شد. روزى درباره آراء و باورهاى برخى از فلاسفه و علماى منطق بخارا گفت : از آنان درباره حضرت قائم (عج ) سخنانى شنيدم كه مرا در مورد غيبت طولانى حضرت ، دچار حيرت و ترديد كرده است . من مطالبى در اثبات وجود حضرت مهدى (عج ) براى زدودن ترديد از او بيان كردم و رواياتى درباره غيبت ، بر او خواندم ، حيرت او بر طرف شد و دلش آرام گرفت . از من خواست ، كتابى درباره غيبت حضرت مهدى (عج ) بنويسم پذيرفم و به او وعده دادم كه ان شاءالله وقتى به وطن خود (رى ) برگشتم آن را عملى خواهم ساخت . تا اين كه شبى در خواب ديدم خانه كعبه را طواف مى كنم و به حجرالاسود رسيدم و آن را استلام كردم ناگاه ديدم ، مولى صاحب الزمان (ع )، پهلوى در كعبه ايستاده است . سلام كردم . حضرت جواب دادند.
فرمود: چرا كتابى راجع به ((غيبت )) نمى نويسى ، تا ناراحتى برطرف شود؟
عرض كردم : يابن رسول الله (ص ) من كتابها درباره غيبت شما نوشته ام .
حضرت فرمود: نه ، آن موضوعات را نمى گويم ، كتابى راجع به غيبت من بنويس و غيبتهاى پيامبران را در آن نقل كن . سپس از نظرم غايب شد. من با اضطراب از خواب بيدار شدم و تا طلوع فجر، به گريه و زارى پرداختم ، چون صبح شد، به منظور انجام امر ولى الله و حجت خدا، آغاز به نوشتن اين كتاب كردم .)) .
اين اثر نفيس ، در دو نوبت به گونه سنگى در ايران و يك نوبت به گونه حروفى در نجف و يك مرتبه با ترجمه چاپ شده است ولى ، اين چاپها، افتادگى ، تحريف و اشتباه فراوان دارد.
از اين روى ، آقاى على اكبر غفارى ، به تصحيح آن پرداخته و مؤ سسه نشر اسلامى ، به گونه زيبا و مطلوب ، آن را چاپ و نشر داده است .
در تصحيح و مقابله اين كتاب ، بر هفت نسخه خطى اعتماد شده ، از جمله :
1. نسخه كتابخانه شخصى آيت الله ربانى شيرازى .
2. نسخه كتابخانه شخصى محدث ارموى به خط نستعليق ، همراه علل الشرايع .
3. نسخه حاج باقر ترقى .
4. نسخه كتابخانه ميرزا حسن مصطفوى تبريز.
5. سه نسخه ديگر، از كتابخانه آيت الله مرعشى .
كتاب ، پس از خطبه و مقدمه طولانى ، كه بخش عظيمى از كتاب را در برگرفته ، آغاز مى شود. در مقدمه ، مباحث كلامى سودمندى به رشته تحرير درآمده كه مصحح محترم بحثهاى مطرح شده را تفكيك كرده و با عناوين زير، آورده است : الخليفه ، قبل الخليفه .
وجوب طاعة الخليفه .
ليس لاحدان يختار الخليفه الا الله عزوجل .
وجوب وحدة الخليفه فى كل عصر.
لزوم وجود الخليفه .
وجوب عصمة الامام .
السرفى امره تعالى الملائكة بالسجود لادم عليه السلام .
وجوب معرفة المهدى (عج ) فرجه .
اثبات الغيبة و الحكمة فيها.
آن گاه به پاسخ از شبهات مى پردازد و ديدگاههاى گروههاى گوناگون ، چون : كيسانيه ، ناووسيه ، واقفيه و زيديه را در باب غيبت امام عصر(ع ) به بوته نقد و بررسى مى نهد و خرده گيريهاى ابن بشار و پاسخ ابن قبه رازى و... را مى آورد.
بر وجود امام غايب و اين كه از عترت است و ظهور مى كند و زمين را پر از عدل و داد خواهد كرد، دلايل محكم ، متين و منطقى اقامه مى كند.
پس از اين ، گزارشى دارد خواندنى از مناظره اى كه بين او و يكى از ملحدان ، در حضور ركن الدوله امير سعيد، انجام گرفته است .
در نقض و ابارم مسائل كلامى كه از سوى مخالفان مطرح شده ، كلام را به اوج مى رساند و مباحث جالبى را عرضه مى دارد كتاب ، در 57 باب تنظيم شده كه مطالب مهم آن ، بدين شرح است :
1. انبيا و حجتهاى الهى كه مدتى ازديدگان پنهان بوده اند: ادريس ، نوح ، صالح ، ابراهيم ، يوسف ، موسى ، عيسى و...
2. كسانى كه داراى عمر طولانى بوده اند.
3. نياز بشر به امام .
4. سخنان پيشوايان دين درباره غيبت .
5. كسانى كه به محضر حضرت مشرف شده اند.
6. اخبار و رواياتى كه بيانگر نشانه هاى ظهورند.
7. توقيعات صادر شده از ناحيه مقدسه
و...
گرچه در اين اثر از همه گونه احاديث : صحيح ، ضعيف ، حسن و مردود استفاده شده ، ولى شيخ صدوق در اثبات غيبت و ظهور و ديگر مطالب حساس ، سعى مى كند بر احاديث صحيح اعتماد كند.
كتاب ، دائرة المعارف روايى است با دسته بندى بسيار جالب در باب موضوعات مربوط به امام عصر(ع ).

منبع:كتاب چشم به راه مهدي

یک شنبه 17 آبان 1388  نظرات : 0 بيان انتقادات و پيشنهادات

شفاى پسر بچه سنّىِ حنفى

اسم من سعيد است. 12 ساله هستم و حدود يك سال و هشت ماه به سرطان مبتلا بودم و دكترها جوابم كرده بودند. 15 روز قبل، شب چهارشنبه كه به مسجد جمكران آمدم در خواب ديدم كه نورى از پشت ديوار به طرف من مى آيد. ابتدا ترسيدم، امّا بعد خودم را كنترل كردم. آن نور آمد و با بدن من تماس پيدا كرد و رفت. نور آن قدر زياد بود كه نتوانستم آن را كامل ببينم. بيدار شدم و دوباره خوابيدم. صبح كه از خواب بيدار شدم، ديدم كه مى توانم بدون عصا راه بروم و متوجه شدم كه حالم خيلى خوب است. تا شب جمعه در مسجد مانديم. آن شب مادرم بالاى سرم نشسته بود و قرآن مى خواند. احساس كردم كسى بالاى سر من آمد و جملاتى را فرمود كه فهميدم بايد يك كارى را انجام دهم. سه مرتبه هم جملات را تكرار كرد.

به مادرم گفتم: مادر! شما به من چيزى گفتى؟

گفت: نه!

گفتم: پس چه كسى با من حرف زد؟

گفت: نمى دانم.

هر چه سعى كردم تا آن جملات را به ياد بياورم، متأسفانه نشد و تا الآن هم يادم نيامده است.

اهل زاهدان هستم. از منطقه سنّى نشين ايران به مسجد مقدّس جمكران آمده ام تا مولايم مرا شفا دهد. دوست دارم زنده باشم. دوست دارم درس بخوانم. من كلاس پنجم ابتدايى هستم و در مدرسه «محمّد على فايق» درس مى خوانم. يك غده سرطانى در قسمت شانه، لگن و شكمم بود كه روز به روز مرا ضعيف تر مى كرد; نمى توانستم قدم از قدم بردارم. دكترها از درمان من مأيوس شده بودند; بعضى از دكترها هم به مادرم گفتند كه بايد پاى مرا قطع كنند.

از سه ماه قبل كه براى نمونه بردارى مرا عمل كردند، نتوانستم از خانه بيرون بيايم. توى رختخواب افتاده بودم و توانايى راه رفتن نداشتم.

وقتى از همه جا و همه كس مأيوس شديم، مادرم مرا به جمكران آورد. او مطمئن بود كه آقا امام زمان(عليه السلام) به ما جواب رد نمى دهد چون او پسر فاطمه(عليها السلام) است و او گداهاى در خانه خود را دست خالى ردّ نمى كرد.

بله! مادرم مطمئن بود كه مريضى من در قم خوب مى شود.

الآن هم كه همه بيمارى ام بر طرف شده است و امام زمان(عليه السلام) شفايم داده است، احساس واقعاً خوبى دارم. وقتى به دكترها مراجعه كردم، باور نكردند كه بيمارى من بهبود يافته باشد. يكى از دكترها به مادرم گفت كه مرا پيش كدام دكتر برده است؟

مادرم گفت: ما دكتر ديگرى داريم. پسرم را در قم به مسجد جمكران بردم و امام زمان(عليه السلام) او را شفا داد.

پزشك ها گفتند كه حتماً به قم و به جمكران خواهند آمد».

منبع:كتاب كرامات مهدي

یک شنبه 17 آبان 1388  نظرات : 1 بيان انتقادات و پيشنهادات

صفحات و مطالب گذشته
آیا می شود كه در زمان آمدنت، نوكری یارانت را بكنم. ( محب انصار المهدی )
روی پیغامگیر امام زمان ...
جمعه ها که می شود...
شعري در وصف يوسف فاطمه (س)
درد و دل با امام زمان(عج):
- 20 - 21 - 22 - 23 - 24 - 25 - 26 - 27 - 28 - 29 - > -
آمار و اطلاعات
بازديدها:
کل بازديد : 289344
تعداد کل پست ها : 858
تعداد کل نظرات : 82
تاريخ آخرين بروز رساني : شنبه 4 اردیبهشت 1389 
تاريخ ايجاد بلاگ : چهارشنبه 1 مهر 1388 

مشخصات مدير وبلاگ :
مدير وبلاگ : محمد رضا زينلي

ت.ت : ارديبهشت 1373
 وبلاگ هاي ديگر من: 
آخرين منجي
پيروان راه حسين
سي سال انقلاب پايدار

سوابق مدير :
كسب رتبه ي اول در دومين جشنواره وبلاگ نويسي سايت تبيان
كسب رتبه دوم در اولين دوره جشنواره وبلاگ نويسي سايت تبيان
كسب رتبه سوم در سومين دوره جشنواره وبلاگ نويسي و وب سايت انتظار


يكي از برندگان اصلي سايت 1430(جشنوراه وبلاگ نويسي اربعين حسيني)
يكي از برندگان جشنواه وبلاگ نويسي گوهر تابناك)

كسب رتبه سوم در جشنوراه پيوند آسماني)

يكي از برندگان جشنوراه وبلاگ نويسي راسخون)
فعالترين كاربر سايت تبيان در سال 87


مدير انجمن دانش آموزي سايت تبيان با شناسه كابري moffline


مدير انجمن هنرهاي رزمي سايت راسخون با شناسه كاربري bluestar


آرشيو مطالب
فروردین 1389
اسفند 1388
آذر 1388
دی 1388
مهر 1388
آبان 1388
بهمن 1388

جستجو گر
براي جستجو در تمام مطالب سايت واژه‌ كليدي‌ مورد نظرتان را وارد کنيد :


زمان


ساير امکانات

New Page 2

 

New Page 2

 


 
 

صفحه اصلي |  پست الکترونيک |  اضافه به علاقه مندي ها |  راسخون



Designed By : rasekhoon & Translated By : 14masom